جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝نواصولگرایی دقیقاً چیست؟ بخش اول #یادداشت_مهمان 🔺سال گذشته در همین ایام بود که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در دورههای نهم، یازدهم و دوازدهم نامهای نوشته که مفهوم «نواصولگرایی» را میتوان دال مرکزی آن به حساب آورد. نواصولگرایی البته پیش از آن…
📝#نواصولگرایی_دقیقا_چیست_؟ 2
#یادداشت_میهمان
🔻نواصولگراها پیش از این تلاش میکردند حمایتهای اخیر خود از روحانی را به مواضع اخیر او مرتبط کنند. تلاشی که با تناقضهای بسیاری همراه بود و به همین دلیل نتیجهی چندانی به همراه نداشت. حالا اما یکی از روزنامههای نزدیک به محمد باقر قالیباف که از تریبونهای به اصطلاح نواصولگراهاست، سطح جدیدی از قرابت به دولت را به نمایش گذاشته است.
تیتر یک این روزنامه در 17 تیر 97 تلاش کرده در گزارشی عجیب اثبات کند روحانی با بقیه، شامل خاتمی، هاشمی و حتی ناطقنوری تفاوت دارد و خیلی از آنها انقلابیتر است. در این گزارش که عنوان آن در تمجید حسن روحانی، « #خط_شکن_سکوت »! نام دارد، صبحنو تلاش کرده نشان دهد مواضع اخیر نواصولگراها مبنایی انقلابی دارد. در بخشی از این گزارش در گفتگویی با علیرضا زاکانی جملهای از او نقل کرده که در نوع خود جالب است.
🔻هر چند صبحنو علیرضا زاکانی را «اصولگرا» معرفی کرده اما او از چهرههای نزدیک به «نواصولگراها»ست. او که در ایام منتهی به انتخابات 1384 عضو و مروج تشکیلات موسوم به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» به ریاست علیاکبر ناطق نوری بوده و در نهایت ریاست ستاد انتخابات قالیباف را در آن سال بر عهده داشته است، تلاش کرده نشان دهد روحانی از همان زمان با بقیه، حتی با ریاست وقت تشکیلات متبوعش، تفاوت داشته و به مراتب انقلابیتر است. زاکانی میگوید: «آقای خاتمی که رییسجمهوری است بهعنوان یک عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در ۲۳تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوب و انقلابی هم کرد.»!!
🔻جالب این جاست کمپین انتخاباتی قالیباف پیش از این از مواضع گذشته حسن روحانی برای نشان دادن تناقض مواضع او استفاده میکرد ولی حالا گویا به اقتضای ایام، این سخنان موضوعیت دیگری هم پیدا کرده و میتواند زمینهای برای تجلیل از روحانی به دست آنها بدهد!!
🔻اگر شرایط بینالمللی و یا مواضع «اخیر» روحانی اقتضای حمایت از او و دولت را دارد، تمجید از سخنان بیست سال پیش روحانی چه معنایی دارد؟ اگر سخنان بیست سال پیش روحانی قابل تمجید است، چرا امثال صبحنو طی پانصد شماره اخیر خود این کار را نکرده است؟ چرا انتشار چنین گزارشی در پانصد شماره اخیر صبحنو محال مینمایند و چرا انتشار این گزارش این اکنون این مجال را یافته است؟ چه چیزی اقتضا کرده کرده صبحنو این چنین از انقلابیگریهای روحانی بگوید؟ چه چیزی جز سیاستزدگیِ معطوف به قدرت میتواند این مواضع متناقض و دوگانه را توضیح دهد؟
🔻دستپاچگی صبحنو برای تمجید از روحانی اما آنجا جالبتر میشود که پایان یافتن فتنهی 78 را به روحانی نسبت میدهد! و در پایان گزارش مذکور میآورد: «به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
گزارش نویس صبحنو که در آغاز توصیف رهبری درباره وقایع 78 را آورده و از این مینویسد که به گفته رهبری «این حادثه تلخ قلب مرا جریحهدار کرد»، در پایان به نقش سخنان رهبر انقلاب در پایان دادن به این فتنه «هیچ» اشارهی نمیکند و در عواض پایان دادن به آن فتنه را به روحانی نسبت میدهد و از این مینویسد که این فتنه به واسطهی با «سخنرانی انقلابی» روحانی به پایان رسید! بار دیگر این جمله را مرور کنیم: « به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
🔻اگر چه تلاش برای بازسازی جناح راست در قالب اصولگرایی و بازسازی اصولگرایی در قالب نواصولگرایی به یک شخص باز نمیگردد اما نواصولگرایی بیش از هر چیز با یک نام به مثابه نشانه و نماینده یک جریان مؤثر و پرنفوذ پیوند خورده است، با نام محمد باقر قالیباف. سردار نواصولگرایی از سال 84 که ردای ریاست پلیس را برای کسب کرسی ریاست جمهوری از تن درآورد، تا کنون قریب به یک و نیم دهه است که کوشیده تا از طریق انتخاباتها به دولت راه یابد. حالا اما گویا شکستهای پیاپی وی مسیر دیگر پیش روی او و دیگر نواصولگراها قرار داده است. مسیری که یک سال پس از مناظرههای سرشار از درگیریهای چندشآور کلامی، از معبر تمجیدِ روحانی میگذرد.
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش دوم
https://t.iss.one/jomhouri/3823
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
#یادداشت_میهمان
🔻نواصولگراها پیش از این تلاش میکردند حمایتهای اخیر خود از روحانی را به مواضع اخیر او مرتبط کنند. تلاشی که با تناقضهای بسیاری همراه بود و به همین دلیل نتیجهی چندانی به همراه نداشت. حالا اما یکی از روزنامههای نزدیک به محمد باقر قالیباف که از تریبونهای به اصطلاح نواصولگراهاست، سطح جدیدی از قرابت به دولت را به نمایش گذاشته است.
تیتر یک این روزنامه در 17 تیر 97 تلاش کرده در گزارشی عجیب اثبات کند روحانی با بقیه، شامل خاتمی، هاشمی و حتی ناطقنوری تفاوت دارد و خیلی از آنها انقلابیتر است. در این گزارش که عنوان آن در تمجید حسن روحانی، « #خط_شکن_سکوت »! نام دارد، صبحنو تلاش کرده نشان دهد مواضع اخیر نواصولگراها مبنایی انقلابی دارد. در بخشی از این گزارش در گفتگویی با علیرضا زاکانی جملهای از او نقل کرده که در نوع خود جالب است.
🔻هر چند صبحنو علیرضا زاکانی را «اصولگرا» معرفی کرده اما او از چهرههای نزدیک به «نواصولگراها»ست. او که در ایام منتهی به انتخابات 1384 عضو و مروج تشکیلات موسوم به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» به ریاست علیاکبر ناطق نوری بوده و در نهایت ریاست ستاد انتخابات قالیباف را در آن سال بر عهده داشته است، تلاش کرده نشان دهد روحانی از همان زمان با بقیه، حتی با ریاست وقت تشکیلات متبوعش، تفاوت داشته و به مراتب انقلابیتر است. زاکانی میگوید: «آقای خاتمی که رییسجمهوری است بهعنوان یک عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در ۲۳تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوب و انقلابی هم کرد.»!!
🔻جالب این جاست کمپین انتخاباتی قالیباف پیش از این از مواضع گذشته حسن روحانی برای نشان دادن تناقض مواضع او استفاده میکرد ولی حالا گویا به اقتضای ایام، این سخنان موضوعیت دیگری هم پیدا کرده و میتواند زمینهای برای تجلیل از روحانی به دست آنها بدهد!!
🔻اگر شرایط بینالمللی و یا مواضع «اخیر» روحانی اقتضای حمایت از او و دولت را دارد، تمجید از سخنان بیست سال پیش روحانی چه معنایی دارد؟ اگر سخنان بیست سال پیش روحانی قابل تمجید است، چرا امثال صبحنو طی پانصد شماره اخیر خود این کار را نکرده است؟ چرا انتشار چنین گزارشی در پانصد شماره اخیر صبحنو محال مینمایند و چرا انتشار این گزارش این اکنون این مجال را یافته است؟ چه چیزی اقتضا کرده کرده صبحنو این چنین از انقلابیگریهای روحانی بگوید؟ چه چیزی جز سیاستزدگیِ معطوف به قدرت میتواند این مواضع متناقض و دوگانه را توضیح دهد؟
🔻دستپاچگی صبحنو برای تمجید از روحانی اما آنجا جالبتر میشود که پایان یافتن فتنهی 78 را به روحانی نسبت میدهد! و در پایان گزارش مذکور میآورد: «به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
گزارش نویس صبحنو که در آغاز توصیف رهبری درباره وقایع 78 را آورده و از این مینویسد که به گفته رهبری «این حادثه تلخ قلب مرا جریحهدار کرد»، در پایان به نقش سخنان رهبر انقلاب در پایان دادن به این فتنه «هیچ» اشارهی نمیکند و در عواض پایان دادن به آن فتنه را به روحانی نسبت میدهد و از این مینویسد که این فتنه به واسطهی با «سخنرانی انقلابی» روحانی به پایان رسید! بار دیگر این جمله را مرور کنیم: « به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
🔻اگر چه تلاش برای بازسازی جناح راست در قالب اصولگرایی و بازسازی اصولگرایی در قالب نواصولگرایی به یک شخص باز نمیگردد اما نواصولگرایی بیش از هر چیز با یک نام به مثابه نشانه و نماینده یک جریان مؤثر و پرنفوذ پیوند خورده است، با نام محمد باقر قالیباف. سردار نواصولگرایی از سال 84 که ردای ریاست پلیس را برای کسب کرسی ریاست جمهوری از تن درآورد، تا کنون قریب به یک و نیم دهه است که کوشیده تا از طریق انتخاباتها به دولت راه یابد. حالا اما گویا شکستهای پیاپی وی مسیر دیگر پیش روی او و دیگر نواصولگراها قرار داده است. مسیری که یک سال پس از مناظرههای سرشار از درگیریهای چندشآور کلامی، از معبر تمجیدِ روحانی میگذرد.
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش دوم
https://t.iss.one/jomhouri/3823
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
Telegram
jom
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝#نواصولگرایی_دقیقا_چیست_؟ 2 #یادداشت_میهمان 🔻نواصولگراها پیش از این تلاش میکردند حمایتهای اخیر خود از روحانی را به مواضع اخیر او مرتبط کنند. تلاشی که با تناقضهای بسیاری همراه بود و به همین دلیل نتیجهی چندانی به همراه نداشت. حالا اما یکی از روزنامههای…
📝#اصولگرایی_دقیقا_چیست_؟ 2 بخش دوم
#یادداشت_میهمان
🔻کوشش برای کسب قدرت ماهیت سیاست و باندهای سیاسی است. آنچه مایه تأسف است اما تقلیل مواضع انقلابی به چند گفتار سیاسی است. باید امید داشت بار دیگر حزبالله فریب جناح راست و نسخههای جدید آن را نخورد و بر مواضع امام روحالله مبنی بر عدم امکان جمع «مبارزه با رفاه طلبی» تأکید ورزد. باید امید داشت این بار تلاش نافرجام کاسبان شکست خورده میدان سیاست و قدرت در اغفال حزبالله به ثمر ننشیند. راه برای انقلابیبودن و بازگشت به انقلابیگری باز است اما از مسئولان محترم قوا و دیگران عاجزانه تقاضا داریم اگر تمایلی به اتخاذ مواضع انقلابی داشتند، لطفا قبل ناسزا به آمریکا، از پروندههای برادران نسبی و سیاسی خود شروع کنند. آنها را از مسئولیتهای خرد و کلان عزل نموده و مسیر کیفر قضاییشان را هموار سازند.
🔻انقلابیگیری و مقاومت نه منحصر در موضعگیری علیه آمریکاست و نه از آنجا شروع میشود. جمع مبارزه و رفاهطلبی موضعی انقلابی نیست؛ یک لالاییِ تخدیر است. ما طی سالهای تفوق جناح راست و اصولگرایی بر ذهن و زبانمان به فلاکتهای معرفتی بیشماری دچار شدهایم اما خدا را شکر هنوز الفبای مبارزه را از خمینی کبیر در گوش داریم که فرمود: «مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با #الفبای_مبارزه بیگانه اند».
🔻شاید شکست پیاپی نواصولگراها در انتخاباتها، ترحم برانگیز و تمجیدهای اخیرشان رقتبرانگیز باشد اما بیشک قصهی نواصولگراها برای حزبالله، عبرتبرانگیز است ...
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش اول
https://t.iss.one/jomhouri/3822
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
#یادداشت_میهمان
🔻کوشش برای کسب قدرت ماهیت سیاست و باندهای سیاسی است. آنچه مایه تأسف است اما تقلیل مواضع انقلابی به چند گفتار سیاسی است. باید امید داشت بار دیگر حزبالله فریب جناح راست و نسخههای جدید آن را نخورد و بر مواضع امام روحالله مبنی بر عدم امکان جمع «مبارزه با رفاه طلبی» تأکید ورزد. باید امید داشت این بار تلاش نافرجام کاسبان شکست خورده میدان سیاست و قدرت در اغفال حزبالله به ثمر ننشیند. راه برای انقلابیبودن و بازگشت به انقلابیگری باز است اما از مسئولان محترم قوا و دیگران عاجزانه تقاضا داریم اگر تمایلی به اتخاذ مواضع انقلابی داشتند، لطفا قبل ناسزا به آمریکا، از پروندههای برادران نسبی و سیاسی خود شروع کنند. آنها را از مسئولیتهای خرد و کلان عزل نموده و مسیر کیفر قضاییشان را هموار سازند.
🔻انقلابیگیری و مقاومت نه منحصر در موضعگیری علیه آمریکاست و نه از آنجا شروع میشود. جمع مبارزه و رفاهطلبی موضعی انقلابی نیست؛ یک لالاییِ تخدیر است. ما طی سالهای تفوق جناح راست و اصولگرایی بر ذهن و زبانمان به فلاکتهای معرفتی بیشماری دچار شدهایم اما خدا را شکر هنوز الفبای مبارزه را از خمینی کبیر در گوش داریم که فرمود: «مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با #الفبای_مبارزه بیگانه اند».
🔻شاید شکست پیاپی نواصولگراها در انتخاباتها، ترحم برانگیز و تمجیدهای اخیرشان رقتبرانگیز باشد اما بیشک قصهی نواصولگراها برای حزبالله، عبرتبرانگیز است ...
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش اول
https://t.iss.one/jomhouri/3822
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
Telegram
jom
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
#یادداشت_میهمان
بازنشر گزیده یادداشتی از دکتر سعید خورشیدی در معرفی محمدصادق شهبازی
🔻چالش «صادقانه» با مارپیچ سکوت
#صادق_شهبازی کیست؟
صادق شهبازی را اولین بار اواخر سال 83 در مجمع صنفی نشریات دانشجویی دیدم. دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. سئوالات دقیق و بحثهای پختهای که پس از اتمام کلاس با استاد مطرح میکرد و روحیهی فعال و پیگیرش، انگیزهای شد برای گفتگو و آشنایی. بعدها این آشنایی عمیق تر شد و باعث شد چهرهی چندبعدی صادق شهبازی برای من رونمایی شود:
1. بدون شک یکی از مهمترین امتیازهای صادق شهبازی نسبت به فعالان سیاسی و اجتماعی و نیز متوسط فعالان جنبش دانشجویی کشور، توانمندی بالای او در حوزهی مسایل نظری است. نگاهی به نگاشتههای او و نیز مباحثی که در جلسات کاری ارائه مینماید، نمایانگر آن است که وی در شناخت انقلاب اسلامی و آرمانهای آن، اندیشهی رهبران فکری انقلاب، جریان های فرهنگی معارض انقلاب اسلامی، به مشهورات و مباحث سطحی ژورنالیستی بسنده نکرده است بلکه تلاش کرده تا خوانشی عمیق و دستاول از آنها کسب نماید. یقینا بخشی از این توانمندی حاصل مطالعات گسترده و متنوع اوست. از مباحث نظری محضی مثل فلسفهی علم گرفته تا رمان و داستان کوتاه و شعر. و البته بخش دیگری از این توانایی را مدیون حضور مجاهدانه در عرصهی چالشهای گوناگون انقلاب اسلامی در محیط دانشگاهها و تجربه عینی از مواجهه با موضوعاتی چون انجمن حجتیه، علوم انسانی اسلامی، انقلاب فرهنگی، نظریههای عدالت، صدور انقلاب و... است. او در کنار تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، چندسالی است که به تحصیل دروس حوزوی نیز مشغول شده است.
2. شهبازی اهل عمل است و یکی از ممیزات مهم او با بسیاری از فعالان دانشگاهی، این است که صرفاً به گفتن و نوشتن و تبیین اکتفا نمیکند، بلکه خود همواره در وسط میدان عمل حضور دارد. اگر ضرورت عملی را بفهمد، آن را پشت گوش نمیاندازد. به شدت پیگیری میکند. نسبت به آن احساس تکلیف میکند. دیگران را در راستای تحقق آن، به حرکت ترغیب مینماید. برای خود هیچ پرستیژ و شان خاصی قایل نیست. هر کاری از دستش برآید برای بهتر شدن فعالیتها انجام میدهد. توانمندیهای تئوریک، حجاب مسیر عمل او نشدهاند.
3. ویژگی برجستهی دیگر شهبازی، گسترهی وسیع ارتباطات شخصی او با فعالان و تشکلهای دانشجویی، اساتید حوزه و دانشگاه و نیز نخبگان فرهنگی- هنری است. البته این ارتباطات به صورت اتفاقی شکل نگرفته بلکه ناشی از صلاحیتهای علمی و عملی شخصی وی است. او در عین حال که خود، صاحب رای و نظر است اما از یکسو تنوع فکری، سیاسی و سلیقهای معتقدان به گفتمان انقلاب اسلامی را به رسمیت میشمرد و از سوی دیگر سعهصدر و حلم لازم جهت تعامل و حتی رفاقت با آنها را داراست.
او این ظرفیت خود را(ارتباطات گسترده) به طور کامل در راستای همافزایی فعالیتهای نیروهای انقلابی فعال ساخته است. کمتر موضوع و مسالهای است که با او طرح شود و او پرسنده را به کارشناس و خبرهی آن حوزه مرتبط نسازد. جالب است که او هم در فلان طرح پژوهشی فعال است و هم در برگزاری فلان جشنوارهی هنری کمک میکند. هم دغدغهی برگزاری هیأت دارد و هم در برگزاری اردوی جهادی مشارکت میکند. مرتبط ساختن نیروهای انقلاب اسلامی که به صورت جزیرهای مشغول مجاهدت هستند، معرفی محصولات آنها به دیگران، مرتبط ساختن آنها با نخبگان و... از جملهی سادهترین و در عین حال پربازدهترین کارهایی است که چندان هم به چشم نمیآیند.
4. شهبازی مهارتهای ارتباطی بالایی نیز دارد. او این توانایی را دارد تا اندیشه و تفکرات خود را به خوبی به مخاطبان خویش ارائه نماید. هم قلم روانی دارد و هم بیانی شیوا و گیرا. حجم بالای نوشتههای او در موضوعات متنوع و نیز حضور او در سخنرانیها، میزگردها و مناظرههای متعدد شاهدی است بر این مدعاست.
ا.
5. گذشته از همهی اینها، *مهمترین ویژگی رشکبرانگیز شهبازی، معنویت آرمانخواهانه و نیت خالصانهی او در فعالیتهای اجتماعی است،* عرصهای که محافظت از انگیزههای نفسانی در آن بسیار سخت است. او در انجام فعالیتهای جمعی بیشترین وقت را میگذارد، سختترین کارها را برعهده میگیرد و در عین حال کمترین توقعی هم ندارد. و شاید برای همین است که همیشه خودش خودش را از قافلۀ جایگاهها و عنوانها عقب نگه داشته است. برای او فعالیتهای آرمانخواهانهی اجتماعی، منفک و مجزا از سلوک معنوی فردی نیست. لذا برایش رعایت ظرافتهای اخلاقی در حرکتهای جمعی- هر چقدر هم گسترده باشد- بسیار مهم است.
یادداشت کامل را در اینجا ببینید:
👇👇👇
https://www.rajanews.com/news/152810
بازنشر گزیده یادداشتی از دکتر سعید خورشیدی در معرفی محمدصادق شهبازی
🔻چالش «صادقانه» با مارپیچ سکوت
#صادق_شهبازی کیست؟
صادق شهبازی را اولین بار اواخر سال 83 در مجمع صنفی نشریات دانشجویی دیدم. دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. سئوالات دقیق و بحثهای پختهای که پس از اتمام کلاس با استاد مطرح میکرد و روحیهی فعال و پیگیرش، انگیزهای شد برای گفتگو و آشنایی. بعدها این آشنایی عمیق تر شد و باعث شد چهرهی چندبعدی صادق شهبازی برای من رونمایی شود:
1. بدون شک یکی از مهمترین امتیازهای صادق شهبازی نسبت به فعالان سیاسی و اجتماعی و نیز متوسط فعالان جنبش دانشجویی کشور، توانمندی بالای او در حوزهی مسایل نظری است. نگاهی به نگاشتههای او و نیز مباحثی که در جلسات کاری ارائه مینماید، نمایانگر آن است که وی در شناخت انقلاب اسلامی و آرمانهای آن، اندیشهی رهبران فکری انقلاب، جریان های فرهنگی معارض انقلاب اسلامی، به مشهورات و مباحث سطحی ژورنالیستی بسنده نکرده است بلکه تلاش کرده تا خوانشی عمیق و دستاول از آنها کسب نماید. یقینا بخشی از این توانمندی حاصل مطالعات گسترده و متنوع اوست. از مباحث نظری محضی مثل فلسفهی علم گرفته تا رمان و داستان کوتاه و شعر. و البته بخش دیگری از این توانایی را مدیون حضور مجاهدانه در عرصهی چالشهای گوناگون انقلاب اسلامی در محیط دانشگاهها و تجربه عینی از مواجهه با موضوعاتی چون انجمن حجتیه، علوم انسانی اسلامی، انقلاب فرهنگی، نظریههای عدالت، صدور انقلاب و... است. او در کنار تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، چندسالی است که به تحصیل دروس حوزوی نیز مشغول شده است.
2. شهبازی اهل عمل است و یکی از ممیزات مهم او با بسیاری از فعالان دانشگاهی، این است که صرفاً به گفتن و نوشتن و تبیین اکتفا نمیکند، بلکه خود همواره در وسط میدان عمل حضور دارد. اگر ضرورت عملی را بفهمد، آن را پشت گوش نمیاندازد. به شدت پیگیری میکند. نسبت به آن احساس تکلیف میکند. دیگران را در راستای تحقق آن، به حرکت ترغیب مینماید. برای خود هیچ پرستیژ و شان خاصی قایل نیست. هر کاری از دستش برآید برای بهتر شدن فعالیتها انجام میدهد. توانمندیهای تئوریک، حجاب مسیر عمل او نشدهاند.
3. ویژگی برجستهی دیگر شهبازی، گسترهی وسیع ارتباطات شخصی او با فعالان و تشکلهای دانشجویی، اساتید حوزه و دانشگاه و نیز نخبگان فرهنگی- هنری است. البته این ارتباطات به صورت اتفاقی شکل نگرفته بلکه ناشی از صلاحیتهای علمی و عملی شخصی وی است. او در عین حال که خود، صاحب رای و نظر است اما از یکسو تنوع فکری، سیاسی و سلیقهای معتقدان به گفتمان انقلاب اسلامی را به رسمیت میشمرد و از سوی دیگر سعهصدر و حلم لازم جهت تعامل و حتی رفاقت با آنها را داراست.
او این ظرفیت خود را(ارتباطات گسترده) به طور کامل در راستای همافزایی فعالیتهای نیروهای انقلابی فعال ساخته است. کمتر موضوع و مسالهای است که با او طرح شود و او پرسنده را به کارشناس و خبرهی آن حوزه مرتبط نسازد. جالب است که او هم در فلان طرح پژوهشی فعال است و هم در برگزاری فلان جشنوارهی هنری کمک میکند. هم دغدغهی برگزاری هیأت دارد و هم در برگزاری اردوی جهادی مشارکت میکند. مرتبط ساختن نیروهای انقلاب اسلامی که به صورت جزیرهای مشغول مجاهدت هستند، معرفی محصولات آنها به دیگران، مرتبط ساختن آنها با نخبگان و... از جملهی سادهترین و در عین حال پربازدهترین کارهایی است که چندان هم به چشم نمیآیند.
4. شهبازی مهارتهای ارتباطی بالایی نیز دارد. او این توانایی را دارد تا اندیشه و تفکرات خود را به خوبی به مخاطبان خویش ارائه نماید. هم قلم روانی دارد و هم بیانی شیوا و گیرا. حجم بالای نوشتههای او در موضوعات متنوع و نیز حضور او در سخنرانیها، میزگردها و مناظرههای متعدد شاهدی است بر این مدعاست.
ا.
5. گذشته از همهی اینها، *مهمترین ویژگی رشکبرانگیز شهبازی، معنویت آرمانخواهانه و نیت خالصانهی او در فعالیتهای اجتماعی است،* عرصهای که محافظت از انگیزههای نفسانی در آن بسیار سخت است. او در انجام فعالیتهای جمعی بیشترین وقت را میگذارد، سختترین کارها را برعهده میگیرد و در عین حال کمترین توقعی هم ندارد. و شاید برای همین است که همیشه خودش خودش را از قافلۀ جایگاهها و عنوانها عقب نگه داشته است. برای او فعالیتهای آرمانخواهانهی اجتماعی، منفک و مجزا از سلوک معنوی فردی نیست. لذا برایش رعایت ظرافتهای اخلاقی در حرکتهای جمعی- هر چقدر هم گسترده باشد- بسیار مهم است.
یادداشت کامل را در اینجا ببینید:
👇👇👇
https://www.rajanews.com/news/152810
Rajanews
چالش «صادقانه» با مارپیچ سکوت
سعید خورشیدی