جمهوری / محمد صادق شهبازی
5.14K subscribers
4.08K photos
1.44K videos
160 files
2.2K links
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
ارتباط با ادمین
@jomhouriadmin
Download Telegram
@smjmiry

🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشده‌ی بازسازی مزار شهدا

محمدجواد میری


1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطه‌ی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساخته‌ایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قاب‌هایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگ‌های بی‌روحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسان‌سازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گسترده‌ترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و ساده‌انگارانه‌ی برنامه‌ریزانی شد که ساده‌ترین راه برای بهسازی را درست‌ترین راه یافته بودند.

2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک می‌گیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل می‌شود یا نه، می‌گذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوان‌هایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیده‌اند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرح‌هاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرح‌های رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفع‌شده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرح‌های جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریه‌ای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.

3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت‌" داشتن بدانیم، می‌توانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که می‌تواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانه‌های #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگی‌های فوق نباشد، شاید سومی مطلوب‌تر و ممکن‌تر باشد. صدالبته جعبه‌آیینه‌ها با محتویات‌شان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قاب‌های مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی‌"شان دانست. یکسان‌سازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمان‌هایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانه‌ای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هم‌محلی‌ها و هم‌مدرسه‌ای‌های او -به‌عنوان متولیان زیباسازی قاب‌ها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزه‌ای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدست‌رفته است که حتی می‌تواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بی‌روح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قاب‌ها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دست‌کم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!


کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA

منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
@smjmiry
Forwarded from نقطه رهایی
#غرب_زدگی می گوییم هم چون وبازدگی،
و اگر به مذاق خوش آیند نیست، بگوییم همچون گرما زدگی یا سرماخوردگی، اما نه. دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟

به هر صورت سخن از یک #بیماریست.
این غربزدگی دوسر دارد. یکی #غرب و دیگر #ما که غرب زده ایم. گوشه ای از شرق. بجای این دوسر بگذاریم دوقطب. یا دو نهایت.. بجای غرب بگذاریم در حدودی تمام اروپا و روسیه ی شوروی و تمام امریکای شمالی، یا بگذاریم ممالک #مترقی، یا ممالک #رشد کرده، یا ممالک #صنعتی، یا همه ممالکی که قادرند به کمک #ماشین، مواد خام را به صورت پیچیده تری درآوردند و همچون #کالایی به بازار عرضه کنند و این #مواد_خام، فقط سنگ آهن نیست، نفت، یا روده، یا پنبه و کتیرا، #اساطیر هم هست، اصول #عقاید هم هست، موسیقی هم هست، عوالم عُلوی هم هست.

و بجای #ما که جزوی از قطب دیگیریم بگذاریم آسیا و افریقا یا بگذاریم ممالک #عقب_مانده یا ممالک در حال رشد یا ممالک غیر صنعتی یا مجموعه ممالکی که #مصرف کننده ی ان مصنوعات غرب ساخته اند. مصنوعاتی که مواد خامشان همان ها که برشمردیم از همین سوی عالم رفته. یعنی از ممالک در حال رشد! نفت از سواحل خلیج، کنف و ادویه از هند، جاز از آفریقا، ابریشم و تریاک از چین، مردم شناسی از جزایر اقیانوسیه، جامعه شناسی از آفریقا، و این دوتای آخر از آمریکای جنوبی هم . از قبایل آزتک و انکا که یک سره قربانی ورود مسیحیت شدند.
به هر صورت هر چیزی از جایی و ما در میانه ایم، با این دسته اخیر ، بیشتر نقاط اشتراک داریم تا حدود امتیاز و تفریق.

تنها نکته ای که می توان همینجا آورد اینکه به این طریق، شرق و غرب در نظر من دیگر دو مفهوم جغرافیایی نیست.
برای یک اروپایی یا آمریکایی، غرب یعنی اروپا و امریکا و شرق یعنی روسیه ی شوروی و چین و ممالک شرق اروپا، اما برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی بلکه دو مفهوم #اقتصادی است.

غرب یعنی ممالک #سیر و شرق یعنی ممالک #گرسنه. برای من دولت آفریقای جنوبی هم تکه ای از غرب است گرچه در منتهی الیه جنوبی آفریقاست و اغلب ممالک آمریکای لاتین جزو شرقند و گرچه آن طرف کره ارضند.

در #نقطه_رهایی #غربزدگی را بیشتر طورق خواهیم کرد. #جلال_آل_احمد #کتاب

#توسعه #غرب #غرب_زدگی #خامفروشی #کالا_نگری
https://www.mwfpress.com/images/docs/000043/043014/images/411.jpg
لینک عضویت به کانال
https://telegram.me/rahaeipoint
🔺️‏چقدر ‎#غرب‌زدگی#جلال و در خدمت و خیانت روشنفکرانش و پشت کردنش به کافه‌نشینهای غربزده و مدعی و روکردنش به دین، مردم و امام برای اینها سخت است که هرسال سالگردش نمیتوانند خود را نگه دارند و رسانه‌هایشان پر از نفرت‌پراکنی و تخریب او میشود. نیم قرن پس از مرگش هنوز خار چشم اینهاست.

🔺️‏جرم نابخشودنیش این است که از درون روشنفکری شروع کرده و اتاق به اتاق تا اخر رفته و دیده اتاق اخر وابستگی است و برگشته و بقیه را اگاه کرده. ببینید سطح ازاداندیشی منورالفکری ایرانی را که با نقد خودشان چگونه برخورد میکنند.