صنعت و اقتصاد
4.15K subscribers
8.88K photos
103 videos
12 files
8.52K links
به روزترین مباحث تحلیلی، صنعتی و اقتصادی ایران و جهان

instagram.com/industromy
twitter.com/industromy

مشاوره در خصوص صنعت، معدن، تجارت و توسعه پایدار :
https://zil.ink/industromy

admin : @armahdieh
Download Telegram
🔴 مراحل و عواقب صنعت‌‏‌زدایی

👈 محسن جلال‌‏‌پور



صنعت ایران طی ۶۰ سال گذشته ۵ دوره کاملا متفاوت را پشت سر گذاشته است.

دوره اول مربوط به آغاز فرآیند صنعتی شدن ایران است که سال‌های ابتدایی دهه ۱۳۴۰ تا میانه‌‌‌های دهه ۱۳۵۰ را شامل می‌شود. فرآیندی که بیش از همه مدیون مرحوم علینقی عالیخانی بود و به پایه‌‌‌گذاری توسعه صنعتی ایران منجر شد.

دوره دوم که از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷ ادامه پیدا کرد، آغاز فرآیند صنعت‌‌‌زدایی در اقتصاد ایران بود.

درآمد نفتی ایران از ۲.۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۱ به بیش از ۲۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۳ افزایش یافت. این جریان سریع درآمدها به «بیماری هلندی» منجر شد. هزینه‌‌‌های سنگین دولت و تورم سالانه ۱۵ درصدی، وابستگی به واردات را تشدید و رشد صنایع غیرنفتی را متوقف کرد.

سومین دوره که از ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۶ بوده، شامل دوران جنگ و پس از جنگ است. در این دوره وابستگی به صادرات نفت و چالش‌‌‌های حکمرانی مانع تحقق مدرنیزاسیون پایدار صنعتی شد.

در سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، هر آنچه کاشته بودیم به خاطر سیاست خارجی تهاجمی و تحریم‌‌‌ها از بین رفت.

دوره پنجم که از اوایل دهه ۱۳۹۰ شروع شد، کماکان ادامه دارد و روند صعودی سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی پس از چهاردهه از سال ۱۳۹۰ متوقف شد و به نوسان افتاد.

این دهه به صورت طبیعی باید دهه سرمایه‌گذاری و اشتغال با پیشرانی استارت‌آپ‌‌‌ها و بنگاه‌‌‌های نوظهور می‌‌‌بود، اما با تشدید تحریم‌‌‌ها و محدودیت اینترنت، این فرصت از نسل جوان گرفته شد.

بخش بزرگی از متولدان نسل زد اکنون وارد بازار کار شده‌‌‌اند یا به‌زودی وارد می‌‌‌شوند. این نسل علاقه‌‌‌ای به ورود به بازار سنتی کار ندارد؛ علاقه این نسل ورود به بازار کار مبتنی بر تکنولوژی و شبکه‌‌‌های اجتماعی است.

اقتصاد ایران جز در موارد محدود، نتوانسته است از موج‌‌‌های جهانی صنعت و توسعه بهره ببرد و اگر این بار هم مانع مشارکت اقتصاد ایران در انقلاب صنعتی چهارم شود، باید منتظر عواقب سیاسی و اجتماعی سنگین شود.

#اقتصادایران
#صنعت_ایران

t.iss.one/industromy
🔴 گروه‌های ذی‌نفع چگونه دولت‌ها را تسخیر می‌کنند؟

✍️ میترا تقی‌زاده



👈 به دنبال برخی تغییرات در سیاست‌های اقتصادی دولت و به‌طور مشخص در «مدیریت بازار ارز»، افرادی شروع به اعتراض کرده‌اند. اعتراض‌ها نه‌تنها شامل تهدید به استیضاح وزیر اقتصاد می‌شود که او را تهدید به محاکمه نیز کرده‌اند.
این اعتراض‌ها تقریباً در همه بخش‌های اقتصادی کشور وجود دارد و نشان می‌دهد تغییر در سیاست‌ها چگونه می‌تواند عده‌ای را منتفع و عده دیگری را متضرر کند.

یکی از افرادی که مخالف سیاست‌های اقتصادی دولت چهاردهم است و از قضا جزو تئوری‌پردازان دولت سیزدهم به شمار می‌رفت، در شبکه ایکس نوشته: «عده‌ای به دنبال استیضاح هستند. استیضاح مشکلی را حل نمی‌کند. قوه قضائیه به عنوان حافظ منافع مردم باید خائنینی چون همتی را به پای میز محاکمه بکشاند نه اینکه به لطف مجلس، پس از تخریب کشور، بگویند بفرمایید بروید.»

یک نفر هم در پاسخ به این تهدیدها نوشته: «یکی از دوستان می‌گفت که آقای ... در کار واردات لوازم آرایشی و بهداشتی هستند. امیدوارم ایشون تکذیب کنه و این بی‌تاب شدن‌ها ناشی از فهم اشتباهشون باشه و نه حذف اعطای رانت ارزی به واردات.»

به عقیده اقتصاددانان، آن‌کس که واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی است، در گذشته از طریق نفوذ به تصمیم‌گیری‌ها از رانتی برخوردار بوده که در شرایط فعلی حذف شده است و به این ترتیب خواستار بازگشت مجدد سیاست‌ها و محاکمه وزیر امور اقتصادی و دارایی شده است. تا اینجای کار مشکلی نیست و طبیعی است که گروه‌های زیادی تلاش می‌کنند تا جهت سیاست‌ها را به سود خود تغییر دهند اما اگر از این فراتر برویم و سیاست‌های یک دولت با لابی و فشار واردکننده‌های لوازم آرایشی و بهداشتی و دیگر صنوف ذی‌نفع تغییر کند، آن‌وقت پدیده‌ای رخ می‌دهد که متخصصان اقتصاد سیاسی به آن «تسخیر دولت» می‌گویند. گروه‌های ذی‌نفع فرآیند تصمیم‌سازی را به تسخیر درمی‌آورند و جهت سیاست‌ها را به سود خود تغییر می‌دهند و اقتصاد را از مسیر اصلی خود منحرف می‌کنند.

اخیراً رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با بیان اینکه با پدیده تسخیر دولت مواجه هستیم گفت: «افراد در تصمیم‌گیری‌ها نفوذ دارند و به نوعی مسیر دولت را از اجرای ماموریت خود منحرف می‌کنند و به نفع خود تغییر می‌دهند.»
در حال حاضر در تدوین سیاست خارجی با نقش‌آفرینی کاسبان تحریم مواجهیم که نفعشان در تحریم ایران است. سیاست‌گذاری صنعتی هم توسط بنگاه‌هایی به تسخیر درآمده که نفعشان در تعرفه‌های بالا و ممنوعیت واردات است. سیاست تجاری را قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تحت تاثیر قرار می‌دهند و سیاست پولی هم توسط «پانزین‌ها» به تسخیر درآمده است. تصمیم‌گیری درباره انرژی تحت تاثیر گروه‌هایی قرار می‌گیرد که منتفع قاچاق سوخت و انرژی ارزان هستند و سیاست مالی هم از سوی نهادهای بودجه‌خوار به اسارت درآمده است.

محسن جلال‌پور با اشاره به اینکه اغلب تصمیم‌های دولت به سود گروه‌های ذی‌نفع و قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تمام می‌شود، گفته: «نشانه‌های واضحی وجود دارد که گروه‌های فاسد و ذی‌نفعان رانت، به فرآیند تصمیم‌گیری رسوخ کرده‌اند و به بهانه حمایت از اقشار کم‌درآمد، راهکارهای زیان‌بار را به سیاست‌گذاران پیشنهاد می‌کنند. از جمله سیاست‌های غیراصولی می‌توان به قیمت‌گذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادی‌های اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیان‌باری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.»

یکی دیگر از همین سیاست‌های اقتضایی و مفسده‌آمیز، دور زدن تحریم‌هاست که در یک دهه گذشته با هدف تامین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاه‌های دولتی را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.

در سال‌های گذشته شرایط کشور به گونه‌ای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاست‌گذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته و گروه‌های ذی‌نفع موفق شده‌اند به نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نفوذ کنند. در حال حاضر شکافی که میان بخش مهمی از جمعیت کشور با حکمرانی سیاسی به وجود آمده، خطرات زیادی را متوجه کشور کرده است. کم‌اثر شدن نقش دولت در تصمیم‌گیری‌ها که با گسترش دایره نفوذ ذی‌نفعان به سیاست‌گذاری تشدیدشده ناامید شدن اکثریت جامعه را به دنبال داشته است.

برخی معتقدند دولت چهاردهم فرصتی بسیار مناسب و شاید آخرین فرصت برای سالم‌سازی نظام تصمیم‌گیری از نفوذ گروه‌های ذی‌نفع است و فرصتی به شمار می‌رود که ایران از خطرهای بزرگ دور شود. آیا نظام حکمرانی، این فرصت را قدر می‌داند؟

#اقتصادایران
#ایران

t.iss.one/industromy
🔴 سونامی تعطیلی واحدهای تولیدی

👈 درحالی‌که سود سرمایه‌گذاری در بخش صنعت در ایران کمتر از میانگین منطقه‌ای و جهانی است، ناترازی برق و کاهش دسترسی فراگیر به برق موجب شده زیان بیشتری به صنایع ایران تحمیل شود.

روزانه در نتیجه قطع برق کارخانه‌ها، چیزی نزدیک به ۸هزار میلیارد تومان یا ۱۱۰میلیون دلار، زیان به بخش تولید کشور وارد می‌شود. به این مشکلات، افزایش فشار مالیات و رشد هزینههای تولید رو هم اضافه کنید.

ناترازی ‌روزانه چیزی بیش از ۱.۵برابر کل فروش نفت به کشور ضربه میزند و هر لحظه فشار را به دو بخش صنعت و معدن بیشتر می‌کند.

شدت تکانه وارد بر کل اقتصاد ناشی از قطعی برق بخش صنعت ۲۳برابر بیشتر و بزرگ‌تر از تکانه وارده بر کل اقتصاد ناشی از قطعی برق بخش عمده‌فروشی و خرده‌فروشی است.

برآورد کمیسیون صنعت اتاق ایران به حدی تکاندهنده است که صنعتگران هشدار دادهاند با تداوم وضع موجود و در صورتی که فکری برای قطع برق صنایع نشود، سونامی تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش بیکاری در راه است.

#اقتصادایران
#صنعت_ایران

@industromy
🔴 احساس ناامنی مسکن در ایران

👈 یافته‌ها نشان می‌دهد احساس ناامنی مالکیت زمین و مسکن در ایران ۴۸ درصد است و این درحالیست که میانگین جهانی ۲۳ درصد می‌باشد.

ایران نه تنها در میان کشورهای منطقه که در جهان نیز بیشترین احساس ناامنی خانه و کاشانه را دارد و شرایط ایران حتی بدتر از کشورهای جنگ‌زده‌ای چون اوکراین و افغانستان است.

#اقتصادایران
#مسکن

@industromy