Forwarded from اتچ بات
این روزها مصادف است با قتل عام شهروندان بوسنیایی در سربرنیتسا(ژوئن ۱۹۹۵)
ژینوسایدی که بیش از ۸ هزارنفر را در طول یک هفته به کام مرگ کشاند تا اسب چموش تعصب و قدرت با چتر سیاست، همچنان تاخته باشد و بازی دو سرباخت بشر، مجدد خودی نشان دهد...
"مارش میرا" یا راه پیمایی صلحی که هر ساله در جاده نجات( جاده مرگ!) از شهر "نزوک" به محل #فاجعه_سربرنیتسا توسط بازماندگان شهدای بوسنی و نیز کنشگران مدنی و صلح طلب جهان در سالیاد آن فاجعه به فاصله ۱۱۰ کیلومتر انجام می شود، در کنار "فستیوال های حلبچه، سردشت و هیروشیما" نمونه بارزی از اراده های هم افزا در راستای نهادینه کردن صلح جهانی است که امید می رود، جهان گستر شوند...
قدر این "اراده های صلح طلب و صلح گستر" بدانیم و با ایجاد سینرژی از لایه های زیرین، سطوح بالای قدرت را مجبور به همراهی کنیم...
"تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز"
بخشی از نگاشته اخیر #رئوف_آذری با محوریت #ضرورت_صلح🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#سربرنیتسا
#مارش_میرا
#اراده_های_صلح_گستر
@havalani_ashti
@SSopskf
ژینوسایدی که بیش از ۸ هزارنفر را در طول یک هفته به کام مرگ کشاند تا اسب چموش تعصب و قدرت با چتر سیاست، همچنان تاخته باشد و بازی دو سرباخت بشر، مجدد خودی نشان دهد...
"مارش میرا" یا راه پیمایی صلحی که هر ساله در جاده نجات( جاده مرگ!) از شهر "نزوک" به محل #فاجعه_سربرنیتسا توسط بازماندگان شهدای بوسنی و نیز کنشگران مدنی و صلح طلب جهان در سالیاد آن فاجعه به فاصله ۱۱۰ کیلومتر انجام می شود، در کنار "فستیوال های حلبچه، سردشت و هیروشیما" نمونه بارزی از اراده های هم افزا در راستای نهادینه کردن صلح جهانی است که امید می رود، جهان گستر شوند...
قدر این "اراده های صلح طلب و صلح گستر" بدانیم و با ایجاد سینرژی از لایه های زیرین، سطوح بالای قدرت را مجبور به همراهی کنیم...
"تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز"
بخشی از نگاشته اخیر #رئوف_آذری با محوریت #ضرورت_صلح🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#سربرنیتسا
#مارش_میرا
#اراده_های_صلح_گستر
@havalani_ashti
@SSopskf
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
کودکان شین آبادی و شیون تنهایی شان!
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@Raoufazari
مدت هاست هر ازگاهی هزارتوی رسانه های دیجیتالی و مکتوب در غیاب پرداخت به گاه، به اندازه و رهگشای رسانه ملی(صداوسیما)، شیون کودکان شین آبادی را متناوب منعکس می کنند و درپی آن، هیاهویی از هوچی گری های برخی نامسئولان مسئولیت ناشناس،بلند می شود و سخنرانی شان از تزریق بودجه های آنچنانی و درمان و اعزام آنان
گوش زمین و زمان را کر می کند!
اما کلیپ پیوست که به همت وکیل داوطلب و فعال آن عزیزان #حسین_احمدی_نیاز، و حمایت روزنامه وزین #قانون، بر بال رسانه سوار شده است گویای وضعیت،خواست و آرزوی این شهروندان آسیب دیده فراموش شده است...
سفره ای که قرار بود #سهم_نفت، بر سر آن نمود داشته باشد اینک عطیه ای
جز بوی نامطبوع نفت، برای آن چند دختر مظلوم و خانواده های درمانده شان نداشته است!
نمی دانم #سهم_آنان از حق وکالت #نماینده پارلمان نشین شان چه اندازه بوده است ولی می دانم و حتم دارم که او نیز در مسئولیت ناشناسی دست کمی از آن دیگران ندارد و اگر داشت طنین صدای این کودکان، امروز چنین محزون نبود، بود؟!
حال سهم آنان از #داد_ستانی دادستان و مدعی العموم، وکیل و #نماینده_حقوقی آموزش و پرورش شهرستان، استان و وزارت، شورای شهرپیرانشهر، فرماندارشهرستان، استاندارآذربایجان غربی، امام جمعه و جماعت پیرانشهر و محله شین آباد و... بماند که چقدر ادا شده و چه مقدارش در حساب بستانکاری آن دختران مظلوم ذخیره شده است!
حتم هم دارم که آن مجموعه ها نه، بلکه همه ما شهروندان استان آذربایجان غربی، کردستانی و ایرانی و حتی جهانشهری در مقابل ظلم رفته بر این کودکان مدیونیم و تک تک کم گذاشته ایم!
چه آنان که سمتی دارند و چه آنان که تریبونی، قلمی، درهمی، تخصصی و ...دارند!
همه و همه مسئولیم که دیده ایم و می بینیم و دم بر نمی آوریم، قدمی پیش نمی نهیم، درهمی تعارف نمی کنیم، تخصص خود را خرج نمی کنیم و اقدامی برای کاهش درد، استرس و فشار این جماعت مظلوم انجام نمی دهیم!
می گویند #دنیا_دار_مکافات_است و من ایمان دارم که چنین است ولی اگر چنین هم نباشد فردا در #قیامت، چه پاسخی در قبال سئوال
"برای استیفای #حقوق_ضایع_شده ی #کودکان_شین_آبادی، چه کردید؟" خواهیم داشت؟!
فضلیت آنست که امروز اگر کاری از دست مان ساخته است، دریغ نکنیم!
نگارنده از خود شروع کرده و به شما خواننده گرامی رسانده است!
حال هرآنچه در توان دارید با هر ایده و روش قانونی و مسالمت آمیز، رسانه ای و خبری، ارتباطی و ... کمی به پروژه درمان و استیفای حقوق آن نازنین کودکان حالا #نوجوان_شین_ابادی یاری رسانید و همت کنید کمی و حداقل کمی از سوز #شیون_تنهایی شان بکاهید که این ابتدا رسالت انسانی و اول منزل اخلاقی ماست...
کم نگذاریم و تا می توانیم:
تا می توانی رفع غم از چهره غمناک کن
درجهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن....
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#کودکان_شین_آبادی
#پیرانشهر
#حسین_احمدی_نیاز
#روزنامه_قانون
#تو_کاری_کن🌷
-------
تلگرام
@havalani_ashti
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@Raoufazari
مدت هاست هر ازگاهی هزارتوی رسانه های دیجیتالی و مکتوب در غیاب پرداخت به گاه، به اندازه و رهگشای رسانه ملی(صداوسیما)، شیون کودکان شین آبادی را متناوب منعکس می کنند و درپی آن، هیاهویی از هوچی گری های برخی نامسئولان مسئولیت ناشناس،بلند می شود و سخنرانی شان از تزریق بودجه های آنچنانی و درمان و اعزام آنان
گوش زمین و زمان را کر می کند!
اما کلیپ پیوست که به همت وکیل داوطلب و فعال آن عزیزان #حسین_احمدی_نیاز، و حمایت روزنامه وزین #قانون، بر بال رسانه سوار شده است گویای وضعیت،خواست و آرزوی این شهروندان آسیب دیده فراموش شده است...
سفره ای که قرار بود #سهم_نفت، بر سر آن نمود داشته باشد اینک عطیه ای
جز بوی نامطبوع نفت، برای آن چند دختر مظلوم و خانواده های درمانده شان نداشته است!
نمی دانم #سهم_آنان از حق وکالت #نماینده پارلمان نشین شان چه اندازه بوده است ولی می دانم و حتم دارم که او نیز در مسئولیت ناشناسی دست کمی از آن دیگران ندارد و اگر داشت طنین صدای این کودکان، امروز چنین محزون نبود، بود؟!
حال سهم آنان از #داد_ستانی دادستان و مدعی العموم، وکیل و #نماینده_حقوقی آموزش و پرورش شهرستان، استان و وزارت، شورای شهرپیرانشهر، فرماندارشهرستان، استاندارآذربایجان غربی، امام جمعه و جماعت پیرانشهر و محله شین آباد و... بماند که چقدر ادا شده و چه مقدارش در حساب بستانکاری آن دختران مظلوم ذخیره شده است!
حتم هم دارم که آن مجموعه ها نه، بلکه همه ما شهروندان استان آذربایجان غربی، کردستانی و ایرانی و حتی جهانشهری در مقابل ظلم رفته بر این کودکان مدیونیم و تک تک کم گذاشته ایم!
چه آنان که سمتی دارند و چه آنان که تریبونی، قلمی، درهمی، تخصصی و ...دارند!
همه و همه مسئولیم که دیده ایم و می بینیم و دم بر نمی آوریم، قدمی پیش نمی نهیم، درهمی تعارف نمی کنیم، تخصص خود را خرج نمی کنیم و اقدامی برای کاهش درد، استرس و فشار این جماعت مظلوم انجام نمی دهیم!
می گویند #دنیا_دار_مکافات_است و من ایمان دارم که چنین است ولی اگر چنین هم نباشد فردا در #قیامت، چه پاسخی در قبال سئوال
"برای استیفای #حقوق_ضایع_شده ی #کودکان_شین_آبادی، چه کردید؟" خواهیم داشت؟!
فضلیت آنست که امروز اگر کاری از دست مان ساخته است، دریغ نکنیم!
نگارنده از خود شروع کرده و به شما خواننده گرامی رسانده است!
حال هرآنچه در توان دارید با هر ایده و روش قانونی و مسالمت آمیز، رسانه ای و خبری، ارتباطی و ... کمی به پروژه درمان و استیفای حقوق آن نازنین کودکان حالا #نوجوان_شین_ابادی یاری رسانید و همت کنید کمی و حداقل کمی از سوز #شیون_تنهایی شان بکاهید که این ابتدا رسالت انسانی و اول منزل اخلاقی ماست...
کم نگذاریم و تا می توانیم:
تا می توانی رفع غم از چهره غمناک کن
درجهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن....
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#کودکان_شین_آبادی
#پیرانشهر
#حسین_احمدی_نیاز
#روزنامه_قانون
#تو_کاری_کن🌷
-------
تلگرام
@havalani_ashti
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۲۴ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #اسفند ۹۶
🌷مهربان دغدغه مند پیشرو🌷
*بخش دانشگاهیان
تلگرام گشایشگر باب آشنایی ام بود. او که در قامت یک شخصیت آکادمیک و در کسوت دبیر سیاست های محیط زیستی و نیز معاون پژوهشی دفتر استراتژیک ریاست جمهوری، تولیدگر بسیاری محتوای زیست محیطی بود.
شاید بیشترین اشتراک مان، دغدغه محیط زیست بود و "جامعه شناسی محیط زیست"ش. ولی بعدها فهمیدم که "کوچکِ بزرگ" نیز دست کمی در جاذبه و کشش در جاده رابطه نداشته است!
او که با کانال "دغدغه ایران" بارها و بارها از "مساله ها و راه حل ها" گفته بود و من نیز سال ها قبل در گروه چندنفری وایبری "درد و درمان"!
او که حس ناخوشایند این روزهای "آب" را دیروز دریافته بود و هشدارهایش را طرح کرده بود و من نیز اوضاع نابسامان "بلوط" و "زاب" را...
او که با "موفقیت های کوچک" به جنگ نابسامانی ها آمد و من نیز با "مهربانی های کوچک"!
گاه گاه وقتی تقدم ورود خود را در فضای مجازی با تأخیر او در گشودن دروازه های رسانه، مقایسه می کردم، نمره بیشتری به خود می دادم به ویژه اینکه خود را راه انداز و بنیانگذار یک واحد دانشگاهی می دانستم و او را صرفا" یک مدرس و هیأت علمی دانشگاه و تعجب آورتر اینکه کاربرد واژه "کوچک" در پسوند فعالیت میدانی و مجازی را نیز، برگی پیش برنده برای خود!
همه اینها اما موجب نشد که در مورد او، حساس نشوم و رصد نکنم روزنگاشته های مجازی اش را...
هر روز بیش از دیروز، ذهن را در گیر می کرد و بیشتر بر دل می نشست تا جایی که در جریان مسئولیت گزینی کرسی ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست، نادیده اما دوست سنجیده، حامی پروپاقرص شان شدم و شدیم اما ناکام!
همان انگیزه را برای تداوم ارتباط با آن عزیز نادیده، بیشتر و بیشتر کرد و بسیاری از دغدغه هایش را تورق زدم و راهبردهایش نیز...
"فیل چگونه سوار پراید می شود؟!
دانشگاه به کمک آب بیاید!
سخت و تلخ اما درمانپذیر!
مردانی که ژاپن را ساختند!
بی اعتمادی، جدول ضرب را هم نابود می کند!
نعمت یا عذاب رودخانه هایی که خشکیده اند!
دست ورزان گنگ زبان!"
از جمله یادداشت های راهبر ایشان بودند که تورق کردم و گام به گام سایه فهمش را دنبال کردم تا اینکه به جایی رسیدم که فهمیدم:
"بزرگِ من، کوچکِ اوست"
دنبال بهانه ای می گشتم تا چون بسیاری از تجلیل شدگان، از طرف کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گویم که ایده "موفقیت های کوچک"شان بیشتر راغبم کرد!
همایش "امیداجتماعی" هشتمین روز از اسفندماه، فرصتی ارزنده پیش رویم گشود تا ضمن مشارکت فعال در پانل ویژه شان، و گوش جان سپردن به سخنرانی پیش برنده شان، لوح تجلیل کمپین مهربانی های کوچک را به پاس مهربانی های بزرگ و دغدغه های ارزنده و راهبردهای سازنده شان، تقدیم دارم.
اینک خوشحال و مفتخرم که بعد از تنظیم بخش ابتدایی این گزارش، سخنرانی ارزنده آن استادهمام توسط دکتر محسن رنانی عزیز نیز جزو برترین های فهم حال و روز ایران در انتهایی ترین ساعات سال ۹۶، انتخاب و مطالعه آن پیشنهاد شده است و همچنین "موفقیت های کوچک" ایشان و توصیه های "گفت و گو"محورشان ،رهگشا به پیش می تازد...
صد درود آن عزیز وارسته و پیش برنده، دکتر محمد فاضلی عزیز را که علی رغم پرداختن به کلاس و درس و دانشگاه و تئوری، در میدان رسانه،گفت و گو و درد و درمان نیز بروز و ظهوری کنشگرانه، پیش برنده و مسئولیت مدار دارند...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#لوح_سپاس
#مهربان_دغدغه_مند_پیشرو
#محمد_فاضلی
#موفقیت_های_کوچک
#فیل_و_پراید
----------
(نشر با تاخیر)👇
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
گپ
https://gap.im/BTMK
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/174TjRT9JqxEmwE4nQpGo0
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۲۴ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #اسفند ۹۶
🌷مهربان دغدغه مند پیشرو🌷
*بخش دانشگاهیان
تلگرام گشایشگر باب آشنایی ام بود. او که در قامت یک شخصیت آکادمیک و در کسوت دبیر سیاست های محیط زیستی و نیز معاون پژوهشی دفتر استراتژیک ریاست جمهوری، تولیدگر بسیاری محتوای زیست محیطی بود.
شاید بیشترین اشتراک مان، دغدغه محیط زیست بود و "جامعه شناسی محیط زیست"ش. ولی بعدها فهمیدم که "کوچکِ بزرگ" نیز دست کمی در جاذبه و کشش در جاده رابطه نداشته است!
او که با کانال "دغدغه ایران" بارها و بارها از "مساله ها و راه حل ها" گفته بود و من نیز سال ها قبل در گروه چندنفری وایبری "درد و درمان"!
او که حس ناخوشایند این روزهای "آب" را دیروز دریافته بود و هشدارهایش را طرح کرده بود و من نیز اوضاع نابسامان "بلوط" و "زاب" را...
او که با "موفقیت های کوچک" به جنگ نابسامانی ها آمد و من نیز با "مهربانی های کوچک"!
گاه گاه وقتی تقدم ورود خود را در فضای مجازی با تأخیر او در گشودن دروازه های رسانه، مقایسه می کردم، نمره بیشتری به خود می دادم به ویژه اینکه خود را راه انداز و بنیانگذار یک واحد دانشگاهی می دانستم و او را صرفا" یک مدرس و هیأت علمی دانشگاه و تعجب آورتر اینکه کاربرد واژه "کوچک" در پسوند فعالیت میدانی و مجازی را نیز، برگی پیش برنده برای خود!
همه اینها اما موجب نشد که در مورد او، حساس نشوم و رصد نکنم روزنگاشته های مجازی اش را...
هر روز بیش از دیروز، ذهن را در گیر می کرد و بیشتر بر دل می نشست تا جایی که در جریان مسئولیت گزینی کرسی ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست، نادیده اما دوست سنجیده، حامی پروپاقرص شان شدم و شدیم اما ناکام!
همان انگیزه را برای تداوم ارتباط با آن عزیز نادیده، بیشتر و بیشتر کرد و بسیاری از دغدغه هایش را تورق زدم و راهبردهایش نیز...
"فیل چگونه سوار پراید می شود؟!
دانشگاه به کمک آب بیاید!
سخت و تلخ اما درمانپذیر!
مردانی که ژاپن را ساختند!
بی اعتمادی، جدول ضرب را هم نابود می کند!
نعمت یا عذاب رودخانه هایی که خشکیده اند!
دست ورزان گنگ زبان!"
از جمله یادداشت های راهبر ایشان بودند که تورق کردم و گام به گام سایه فهمش را دنبال کردم تا اینکه به جایی رسیدم که فهمیدم:
"بزرگِ من، کوچکِ اوست"
دنبال بهانه ای می گشتم تا چون بسیاری از تجلیل شدگان، از طرف کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گویم که ایده "موفقیت های کوچک"شان بیشتر راغبم کرد!
همایش "امیداجتماعی" هشتمین روز از اسفندماه، فرصتی ارزنده پیش رویم گشود تا ضمن مشارکت فعال در پانل ویژه شان، و گوش جان سپردن به سخنرانی پیش برنده شان، لوح تجلیل کمپین مهربانی های کوچک را به پاس مهربانی های بزرگ و دغدغه های ارزنده و راهبردهای سازنده شان، تقدیم دارم.
اینک خوشحال و مفتخرم که بعد از تنظیم بخش ابتدایی این گزارش، سخنرانی ارزنده آن استادهمام توسط دکتر محسن رنانی عزیز نیز جزو برترین های فهم حال و روز ایران در انتهایی ترین ساعات سال ۹۶، انتخاب و مطالعه آن پیشنهاد شده است و همچنین "موفقیت های کوچک" ایشان و توصیه های "گفت و گو"محورشان ،رهگشا به پیش می تازد...
صد درود آن عزیز وارسته و پیش برنده، دکتر محمد فاضلی عزیز را که علی رغم پرداختن به کلاس و درس و دانشگاه و تئوری، در میدان رسانه،گفت و گو و درد و درمان نیز بروز و ظهوری کنشگرانه، پیش برنده و مسئولیت مدار دارند...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#لوح_سپاس
#مهربان_دغدغه_مند_پیشرو
#محمد_فاضلی
#موفقیت_های_کوچک
#فیل_و_پراید
----------
(نشر با تاخیر)👇
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
گپ
https://gap.im/BTMK
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/174TjRT9JqxEmwE4nQpGo0
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۳۴ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #اردیبهشت ۹۷
🌷استاد مثنوی مهربانی🌷
"در جهان هیچ چهره ای را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم.
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند.
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد.
قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید."
(بخشی از سخنرانی هانری ماسه در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه-نقل از تلگرام)
سه سال قبل بود که با جمعی از دوستان عزیزم اراده کردیم، در محضر مولانا زانوی تلمذ زنیم و همان ما را تا دم درمنزل عزیزی رساند تا سائلی خود را به درگاه مثنوی معنوی، به سمع و نظرشان برسانیم!
می دانستیم که مشغولیت هایش بسیار است اما باز می دانستیم که درس خوانده ها در مکتب مولانا، بزرگوارتر از آنی اند که خواست مان را اجابت نکنند و همان آغازی شد بر پویشی بزرگ در اقیانوس عمیق مثنوی معنوی!
از "نوای نی بریده از نیستان" شروع کردیم:
"بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش"
مدت ها بود ما نیز از سر کم لطفی سیستم های عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی، از "اصل خود" دورمانده بودیم و اکنون که با "سینه شرحه شرحه از فراق" مواجه شده بودیم، در پی "وصل خویش"، تا اقیانوس مثنوی معنوی پیش تاخته ایم.
درهمین کلاس های هفتگی مان بود که دریافتیم:
"هر یکی از ما مسیح عالمی است
هر الم را در کف ما مرهمی است"
"از ره پنهان که دور از حس ماست
آفتاب چرخ را بس راههاست"
و همان بر استواری اراده مان فزود و مسیح وار در پس آفتاب چرخ، راه های نرفته را بیازمودیم ورقی دیگر از اوراق لطف کردگار گشودیم و چه نیک، توسعه یافتیم ...
این روزها که در هفته بزرگداشت مقام معلم و استاد هستیم و دفتر سوم مثنوی معنوی را نیز از نیمه عبور کرده، مناسب یافتیم تا به تعبیرِ:
"من لم یشکر المخلوق لم یشکرالخالق"
لحظه لحظه های لطف استاد #محمدرضا_مولانی عزیز را پاس داریم که بزرگوارانه و فارغ از دغدغه های شخصی و جمعی بی کم و کاست و فعال و مهربان با مثنوی گویی و نکته سنجی اش، در جغرافیای معنویت پیش مان راند و بیش از پیش بر ارزش محتوایی آن اثر گرانسنگ و رشته های پیوند محکمش با کلام وحی و نیز کارکردهای اخلاقی اش در زندگی دنیوی و اخروی مسلط مان گرداند...
همان ایام تلمذ در آن اقیانوس پرعمق معنویت در مثنوی بود که همرأي مان کرد تا بیش از پیش بر متون گذشتگان و درس نکته های ارزنده بزرگان تاریخ متمرکز شویم و افسوس خوریم که از چه سبب این همه ماده و واحد درسی و محتوای کلاسی در سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی جای خوش کرده و سراغی جز ذکر نام متونی چون مثنوی معنوی مولانا و گلستان و بوستان سعدی و امثالهم نیست ...
که اگر بود، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، سیاست،دیپلماسی، ارتباط و تعامل مان با خود و دیگران به نحو دیگر بود...
آخر نکته:
سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
میان به شکر چو بستیم بند ما بگشاد
و سپاس و هزار سپاس خدای را که مهربان معلم و استادی چون محمدرضای عزیز را با مثنوی معنوی پیش روی مان نهاد و ما را در غنای درون و دولت برون تا جغرافیای خودشناسی، عرش خداشناسی و فهم منزلت دانی راهبر شد...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#کیک_سپاس
#استاد_مثنوی_مهربانی
#محمدرضا_مولانی
#غنای_درون
#دولت_برون
#جغرافیای_خودشناسی
#عرش_خداشناسی
#فهم_منزلت_دانی
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
گپ
https://gap.im/BTMK
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/174TjRT9JqxEmwE4nQpGo0
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۳۴ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #اردیبهشت ۹۷
🌷استاد مثنوی مهربانی🌷
"در جهان هیچ چهره ای را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم.
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند.
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد.
قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید."
(بخشی از سخنرانی هانری ماسه در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه-نقل از تلگرام)
سه سال قبل بود که با جمعی از دوستان عزیزم اراده کردیم، در محضر مولانا زانوی تلمذ زنیم و همان ما را تا دم درمنزل عزیزی رساند تا سائلی خود را به درگاه مثنوی معنوی، به سمع و نظرشان برسانیم!
می دانستیم که مشغولیت هایش بسیار است اما باز می دانستیم که درس خوانده ها در مکتب مولانا، بزرگوارتر از آنی اند که خواست مان را اجابت نکنند و همان آغازی شد بر پویشی بزرگ در اقیانوس عمیق مثنوی معنوی!
از "نوای نی بریده از نیستان" شروع کردیم:
"بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش"
مدت ها بود ما نیز از سر کم لطفی سیستم های عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی، از "اصل خود" دورمانده بودیم و اکنون که با "سینه شرحه شرحه از فراق" مواجه شده بودیم، در پی "وصل خویش"، تا اقیانوس مثنوی معنوی پیش تاخته ایم.
درهمین کلاس های هفتگی مان بود که دریافتیم:
"هر یکی از ما مسیح عالمی است
هر الم را در کف ما مرهمی است"
"از ره پنهان که دور از حس ماست
آفتاب چرخ را بس راههاست"
و همان بر استواری اراده مان فزود و مسیح وار در پس آفتاب چرخ، راه های نرفته را بیازمودیم ورقی دیگر از اوراق لطف کردگار گشودیم و چه نیک، توسعه یافتیم ...
این روزها که در هفته بزرگداشت مقام معلم و استاد هستیم و دفتر سوم مثنوی معنوی را نیز از نیمه عبور کرده، مناسب یافتیم تا به تعبیرِ:
"من لم یشکر المخلوق لم یشکرالخالق"
لحظه لحظه های لطف استاد #محمدرضا_مولانی عزیز را پاس داریم که بزرگوارانه و فارغ از دغدغه های شخصی و جمعی بی کم و کاست و فعال و مهربان با مثنوی گویی و نکته سنجی اش، در جغرافیای معنویت پیش مان راند و بیش از پیش بر ارزش محتوایی آن اثر گرانسنگ و رشته های پیوند محکمش با کلام وحی و نیز کارکردهای اخلاقی اش در زندگی دنیوی و اخروی مسلط مان گرداند...
همان ایام تلمذ در آن اقیانوس پرعمق معنویت در مثنوی بود که همرأي مان کرد تا بیش از پیش بر متون گذشتگان و درس نکته های ارزنده بزرگان تاریخ متمرکز شویم و افسوس خوریم که از چه سبب این همه ماده و واحد درسی و محتوای کلاسی در سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی جای خوش کرده و سراغی جز ذکر نام متونی چون مثنوی معنوی مولانا و گلستان و بوستان سعدی و امثالهم نیست ...
که اگر بود، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، سیاست،دیپلماسی، ارتباط و تعامل مان با خود و دیگران به نحو دیگر بود...
آخر نکته:
سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
میان به شکر چو بستیم بند ما بگشاد
و سپاس و هزار سپاس خدای را که مهربان معلم و استادی چون محمدرضای عزیز را با مثنوی معنوی پیش روی مان نهاد و ما را در غنای درون و دولت برون تا جغرافیای خودشناسی، عرش خداشناسی و فهم منزلت دانی راهبر شد...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#کیک_سپاس
#استاد_مثنوی_مهربانی
#محمدرضا_مولانی
#غنای_درون
#دولت_برون
#جغرافیای_خودشناسی
#عرش_خداشناسی
#فهم_منزلت_دانی
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
گپ
https://gap.im/BTMK
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/174TjRT9JqxEmwE4nQpGo0
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۲۳ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #بهمن ۹۶
🌷بزرگ مهربانوی امدادگر🌷
نمی شناختمش!
برای اولین بار، #کاک_علی، معرفی اش کرد!
همان #علی که ۲۸ آبان ماه ۹۶ برای اول بار شناختمش!
بعد از زلزله کرمانشاه، سریع خود را به منطقه رساندم و پس از طی مسیرهای زلزله زده روانسر، جوانرود،ثلاث باباجانی، ازگله و دشت زهاب، به کوییک عزیز یا همان صیفوری رسیدیم و غروب هنگامی بر فرش حصیری خانواده بزرگ مهربان #حاج_محمد_احمدی فرود آمدیم و آنجابود که کاک علی را شناختیم و همان زمان نیز بود که متوجه شدیم همسر و تنها فرزند و دو عضو دیگر خانواده اش را از دست داده است ولی همچنان چون کوه ستبری، استوار نشان می داد و با روحیه و صدالبته امدادرسان...
با آن #علی شناختم #فاطمه را...
چنانش توصیف کرد که عزم جزم کردم، بیشتر بشناسمش...
هرچه جلوتر رفتم بیشتر در دل نفوذ کرد و هرقدر خدماتش و مجموعه اش را رصد کردم، بیشتر و بیشتر بر عظمت درونش پی بردم.
کسی بود که حجاب ذهن زدوده بود،
خود را از حصار زمان رهانیده،
مرزهای فرضی را شکسته،
و توسعه را از درون استارت زده بود!
به نیابت کمپین مهربانی های کوچک، عزم جزم کردیم تا زحمت طی مسافت غربی ترین نقطه ایران را تا مرکز و پایتخت بر خود تحمیل کنیم و او را در محل کارش زیارت کنیم.
روز و ساعت قرارمان تعیین شد و ما راه افتادیم و درست در موعد مقرر خیابان آفریقا،چهاراه جهان کودک را پشت سرگذاشتیم و به ساختمان چند طبقه ای رسیدیم که چند واحدش به نام #مهرآفرین، مزین شده بود!
به دفتر مهرآفرین که رسیدیم واحد سمت راست را اختیار کردیم و معرفی کردیم. بلافاصله به واحد روبه رویی رهنمون شدیم.
در که گشودیم از پشت پنجره تهران را زیرپای خود دیدیم.
به استقبال مان شتافت و پذیرایی درخوری داشت. از پروژه امداد گفتیم و رویه و نوع کمک ها و حجم شان نیز...
گاه در پاره ای موارد به ویژه در نوع کمک، اختلاف دیدگاهی داشتیم ولی هر چه بود او بزرگ بود و مهربان تر از آن چه ما تصور می کردیم و صدالبته در حین مهربانی، اقتداری از حجاب برون و غوغای درونش هویدا بود که اگر آن نداشت، این نداشت!
نهایت از عزم خود گفتیم و سابقه کمپین و اراده تجلیل مان و تندیس سپاسی که ویژه و به یمن تلاش های ایشان و مجموعه اش، تهیه شده بود.
تندیس تقدیم گردید و سپاس گفت و اراده مان را ستود اما هویدا بود که آنی نبود که به امروز قناعت ورزد!
هنگام خروج، کتابچه ای در دست مان نهاد که #دیروز و #امروز او را در خود داشت و با مطالعه ای گذرا، فهم می کردید که او کیست و چه کرده است و کجای این نقش آفرینی هاست...
آن:
🔘 کارشناس بهداشت محیط
🔘عضو شورای شهرتهران
🔘عضواتاق بازرگانی ایران(اولین زن تاریخ اتاق در ایران)
🔘بنیانگذار و مدیرعامل موسسه مهرآفرین
🔘مادر ۴ فرزند
🔘همسر شوهری اهل تجارت و کارآفرین
بزرگ مهربانوی امدادگر ما کسی نیست جز #فاطمه_دانشور
سپاس و هزاران سپاس شان باد که خود و مجموعه اش بیش از آنچه توقع داشتیم در "توسعه درون" و "عمران برون" مثمر ثمر عمل کرده اند:
🔘سرپرستی بیش از ۱۱ هزار کودک
🔘تقدیم ۸۰۰ دستگاه کانکس به کرمانشاه و ۲۰۰ کانکس به کوهبنان
🔘بیش از ۶ میلیارد وجه نقد
وبرگزاری چندها کارگاه و جشن و ...
که همان نیز سبب شده بود کوییکی ها باز به سفارش علی آقای داستان ما، با هنرنمایی #پورکند_عزیز، تمثال مبارک و خیری بخش شان را بر دیواره ای نقاشی کنند تا یادآوری کرده باشند تا چه اندازه تصویر مهربانی هایش بر اذهان مردمان مناطق زلزله، نقش بسته است...
هزاران سپاس و درودش باد آن بزرگ بانوی مهربان و آن مادر وارسته و مدیر شایسته...
مهربانو، #فاطمه_دانشور
و
سپاس همراهی و همدلی #امیرارسلان عزیز را...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#بزرگ_سفیر_مهربانی
#فاطمه_دانشور
#خیریه_مهرآفرین
#توسعه_درون
#عمران_برون
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۲۳ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #بهمن ۹۶
🌷بزرگ مهربانوی امدادگر🌷
نمی شناختمش!
برای اولین بار، #کاک_علی، معرفی اش کرد!
همان #علی که ۲۸ آبان ماه ۹۶ برای اول بار شناختمش!
بعد از زلزله کرمانشاه، سریع خود را به منطقه رساندم و پس از طی مسیرهای زلزله زده روانسر، جوانرود،ثلاث باباجانی، ازگله و دشت زهاب، به کوییک عزیز یا همان صیفوری رسیدیم و غروب هنگامی بر فرش حصیری خانواده بزرگ مهربان #حاج_محمد_احمدی فرود آمدیم و آنجابود که کاک علی را شناختیم و همان زمان نیز بود که متوجه شدیم همسر و تنها فرزند و دو عضو دیگر خانواده اش را از دست داده است ولی همچنان چون کوه ستبری، استوار نشان می داد و با روحیه و صدالبته امدادرسان...
با آن #علی شناختم #فاطمه را...
چنانش توصیف کرد که عزم جزم کردم، بیشتر بشناسمش...
هرچه جلوتر رفتم بیشتر در دل نفوذ کرد و هرقدر خدماتش و مجموعه اش را رصد کردم، بیشتر و بیشتر بر عظمت درونش پی بردم.
کسی بود که حجاب ذهن زدوده بود،
خود را از حصار زمان رهانیده،
مرزهای فرضی را شکسته،
و توسعه را از درون استارت زده بود!
به نیابت کمپین مهربانی های کوچک، عزم جزم کردیم تا زحمت طی مسافت غربی ترین نقطه ایران را تا مرکز و پایتخت بر خود تحمیل کنیم و او را در محل کارش زیارت کنیم.
روز و ساعت قرارمان تعیین شد و ما راه افتادیم و درست در موعد مقرر خیابان آفریقا،چهاراه جهان کودک را پشت سرگذاشتیم و به ساختمان چند طبقه ای رسیدیم که چند واحدش به نام #مهرآفرین، مزین شده بود!
به دفتر مهرآفرین که رسیدیم واحد سمت راست را اختیار کردیم و معرفی کردیم. بلافاصله به واحد روبه رویی رهنمون شدیم.
در که گشودیم از پشت پنجره تهران را زیرپای خود دیدیم.
به استقبال مان شتافت و پذیرایی درخوری داشت. از پروژه امداد گفتیم و رویه و نوع کمک ها و حجم شان نیز...
گاه در پاره ای موارد به ویژه در نوع کمک، اختلاف دیدگاهی داشتیم ولی هر چه بود او بزرگ بود و مهربان تر از آن چه ما تصور می کردیم و صدالبته در حین مهربانی، اقتداری از حجاب برون و غوغای درونش هویدا بود که اگر آن نداشت، این نداشت!
نهایت از عزم خود گفتیم و سابقه کمپین و اراده تجلیل مان و تندیس سپاسی که ویژه و به یمن تلاش های ایشان و مجموعه اش، تهیه شده بود.
تندیس تقدیم گردید و سپاس گفت و اراده مان را ستود اما هویدا بود که آنی نبود که به امروز قناعت ورزد!
هنگام خروج، کتابچه ای در دست مان نهاد که #دیروز و #امروز او را در خود داشت و با مطالعه ای گذرا، فهم می کردید که او کیست و چه کرده است و کجای این نقش آفرینی هاست...
آن:
🔘 کارشناس بهداشت محیط
🔘عضو شورای شهرتهران
🔘عضواتاق بازرگانی ایران(اولین زن تاریخ اتاق در ایران)
🔘بنیانگذار و مدیرعامل موسسه مهرآفرین
🔘مادر ۴ فرزند
🔘همسر شوهری اهل تجارت و کارآفرین
بزرگ مهربانوی امدادگر ما کسی نیست جز #فاطمه_دانشور
سپاس و هزاران سپاس شان باد که خود و مجموعه اش بیش از آنچه توقع داشتیم در "توسعه درون" و "عمران برون" مثمر ثمر عمل کرده اند:
🔘سرپرستی بیش از ۱۱ هزار کودک
🔘تقدیم ۸۰۰ دستگاه کانکس به کرمانشاه و ۲۰۰ کانکس به کوهبنان
🔘بیش از ۶ میلیارد وجه نقد
وبرگزاری چندها کارگاه و جشن و ...
که همان نیز سبب شده بود کوییکی ها باز به سفارش علی آقای داستان ما، با هنرنمایی #پورکند_عزیز، تمثال مبارک و خیری بخش شان را بر دیواره ای نقاشی کنند تا یادآوری کرده باشند تا چه اندازه تصویر مهربانی هایش بر اذهان مردمان مناطق زلزله، نقش بسته است...
هزاران سپاس و درودش باد آن بزرگ بانوی مهربان و آن مادر وارسته و مدیر شایسته...
مهربانو، #فاطمه_دانشور
و
سپاس همراهی و همدلی #امیرارسلان عزیز را...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#بزرگ_سفیر_مهربانی
#فاطمه_دانشور
#خیریه_مهرآفرین
#توسعه_درون
#عمران_برون
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیادتوسعه مهربانی های کوچک 🔒
نمونه ۱۳(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #خرداد_۹۷
🌷کارگردانی_مهربانی🌷
"کارگردان مثل بقیه انسانها و حتی مسوولانی که در کنار ما هستند باید بسیار کنجکاو باشد یعنی بتواند ببیند چه مسئلهای در جامعه حاد و چه مسئلهٔ اجتماعی نیاز به بررسی و درمان دارد، بطور کلی کارگردانان باید حساس و فرزند زمانه خودشان باشند، نقش یک کارگردان این است که به اطراف خود نگاه کند و بیندیشد که در شرایط فعلی چه فیلمی میتواند بسازد که مشکلی از مشکلات مردم را کمرنگ کند."
۷ فروردین ۱۳۳۰ کرمانشاه،طلوع ستاره ای را به خود دید که بعدها، درخشندگی اش تا آن سوی مرزها و اقیانوس ها نیز پر کشید...
#پوران_درخشنده، مهربانوفیلمساز، نویسنده،تهیهکننده و کارگردانی است فارغالتحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما که دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری ازوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است.
مطلب فوق متعلق به اوست. او که خود تمام عیار #دغدغه_اجتماعی دارد و این را بیش از همه با فیلم های #طاعون در آغازین روزهای فعالیتش در تلویزیون تا #شوکران، و #هیس، #دختران_فریاد_نمی زنند، ثابت کرده است...
او همچنین عضو انجمنهای فیلمسازان زن آمریکا (WIF)، کارگردانان مستقل آمریکا (IFP)و مرکز بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان یونسکو (CIFEJ) نیز هست.
او #رابطه(۱۳۶۵) را تا #زیرسقف_دودی، ادامه داده است و از آن سوی #ببر_دره_عشق را به #رؤياي_خيس، لینک داده است تا ثابت کند همچنان در آسمان سینما و تلویزیون #درخشده و تولیت #کارگردانی_مهربانی را دارد!
این اواخر او #پرنده_خوشبختی اش را به بیابان #سرطان، رسانده است تا راوی درد کودکان سرطانی باشد...
نمایندگی بنیاد توسعه مهربانی های کوچک جوانرود، مفتخر گردید بعد از افطار جمعه شب ۴خرداد محضر آن #ستاره_کرمانشاهی، برسد و به پاس چند دهه #مهربانی و #سخاوت_هنری اش، تندیس مهرآفرین بزرگ تقدیمش دارد...
درود و صد درود برآن چهره شاخص و درخشنده سینمای ایران مهربانو #پوران_درخشنده👏🌷
----
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#ستاره_کرمانشاهی
#سخاوت_هنری
#تجلیل_کارگردانی_مهربانی
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۳۳۴ مورد
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۱۳(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #خرداد_۹۷
🌷کارگردانی_مهربانی🌷
"کارگردان مثل بقیه انسانها و حتی مسوولانی که در کنار ما هستند باید بسیار کنجکاو باشد یعنی بتواند ببیند چه مسئلهای در جامعه حاد و چه مسئلهٔ اجتماعی نیاز به بررسی و درمان دارد، بطور کلی کارگردانان باید حساس و فرزند زمانه خودشان باشند، نقش یک کارگردان این است که به اطراف خود نگاه کند و بیندیشد که در شرایط فعلی چه فیلمی میتواند بسازد که مشکلی از مشکلات مردم را کمرنگ کند."
۷ فروردین ۱۳۳۰ کرمانشاه،طلوع ستاره ای را به خود دید که بعدها، درخشندگی اش تا آن سوی مرزها و اقیانوس ها نیز پر کشید...
#پوران_درخشنده، مهربانوفیلمساز، نویسنده،تهیهکننده و کارگردانی است فارغالتحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما که دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری ازوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است.
مطلب فوق متعلق به اوست. او که خود تمام عیار #دغدغه_اجتماعی دارد و این را بیش از همه با فیلم های #طاعون در آغازین روزهای فعالیتش در تلویزیون تا #شوکران، و #هیس، #دختران_فریاد_نمی زنند، ثابت کرده است...
او همچنین عضو انجمنهای فیلمسازان زن آمریکا (WIF)، کارگردانان مستقل آمریکا (IFP)و مرکز بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان یونسکو (CIFEJ) نیز هست.
او #رابطه(۱۳۶۵) را تا #زیرسقف_دودی، ادامه داده است و از آن سوی #ببر_دره_عشق را به #رؤياي_خيس، لینک داده است تا ثابت کند همچنان در آسمان سینما و تلویزیون #درخشده و تولیت #کارگردانی_مهربانی را دارد!
این اواخر او #پرنده_خوشبختی اش را به بیابان #سرطان، رسانده است تا راوی درد کودکان سرطانی باشد...
نمایندگی بنیاد توسعه مهربانی های کوچک جوانرود، مفتخر گردید بعد از افطار جمعه شب ۴خرداد محضر آن #ستاره_کرمانشاهی، برسد و به پاس چند دهه #مهربانی و #سخاوت_هنری اش، تندیس مهرآفرین بزرگ تقدیمش دارد...
درود و صد درود برآن چهره شاخص و درخشنده سینمای ایران مهربانو #پوران_درخشنده👏🌷
----
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#ستاره_کرمانشاهی
#سخاوت_هنری
#تجلیل_کارگردانی_مهربانی
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۳۳۴ مورد
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۳۵ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷طلای ناب مهربانی🌷
همسایه امان بود!
خبر داشت که از زمان وقوع زلزله کرمانشاه، کار من و چند دوستم شده بود گَز کردن مسافت هر هفته بین سردشت-کرمانشاه و بعضی وقت ها تهران و مشهد و...!
به گمانم متر به متر فاصله روانسر تا جوانرود و ثلاث باباجانی، ازگله، کوییک ها،سرپل و ریژاو تا اسلام آباد و کرمانشاه را با دست اندازها و پیچ جاده هایش از حفظ بود، آنقدر که جویای حال زلزلزله زدگان شده بود!
تلفن، تلویزیون و شبکه های اجتماعی و نیز امدادگران را رصد می کرد تا حالی بفهمد و حسی گیرد اما افسوس که کارمند بانک بودن مجالش بگرفته بود...
البته این تنها خصلت او نبود که همسر بزرگوارش نیر چنین بود و صدالبته پیام بری که پیام های روزانه مرا و امثال مرا به خانواده منتقل می کرد!
امثال همان ها بود که مرا بران داشت دو نام ویژه برای موضوع زلزله اختیار کنم:
#زلزله_مهربانی
#دانشگاه_زلزله
چه اینکه شبی آن مهربان همسایه سراغم بگرفته بود و با تاکتیکی دل ستانه، اسیر مهرمان کرد...
با اصرار شماره عابرکارت مان طلبید و بعد از چندی، حساب مان کلی شارژ شده بود!
ماجرا را پرسیدم و با اکراه چنین گفتند:
"هدیه ای ناقابل برای خانواده های زلزله زده"!
گفتم: از کیست؟
گفت:"بی خیال کیستی اش باش!"
گفتم: عادت ندارم از این ها در بگذرم، چه اینکه شماره کارت شخصی را به کسی و جز محدودی نداده ام!
از من ابرام و از وی انکار و اکراه!
بلاخره مجبورش کردم داستان را واگوید و چنین گفت:
"همسرم که در جریان سفرهای مکرر شما و از طرفی وضعیت نابسامان زلزله زدگان بود، از دلبستگی اش عبور کرد و #دستبندش را فروخت و حساب را بی کم و کاست برای شما انتقال داد تا به مستحقش برسانید"
هرچند موارد بسیار قابل تحسینی در جریان #زلزله_مهربانی هم وطنان و همشهریانم دیده و به گاه نیز تجلیل کرده بودم اما این یکی کمی متفاوت تر بود:
اگر دیگری میلیونی و میلیاردی آورده و تقدیم زلزله زدگان کرده بود نه تمام دارایی و دلبستگی اش، بلکه بخشی از آن بود ولی این یکی عجیب مرا یاد داستان #بیل_گیتس و آن #روزنامه_فروش سیاه چهره انداخت!
این مهربانوی همسایه نیز شاید از ثروتمندترین ها و خوشبخت ترین ها باشد که #بیل_گیتس، حسرت مقام شان می خورد!
چه اینکه او بود که از #دارایی اش گذشت و از #دلبستگی اش عبور و اوج گرفت...
بله، مهربانو .......، همسر بخشنده و نیک بخت دوست عزیزم، در نقش یک #سلبریتی ظاهر شد و آنی کرد که بزرگان می کنند...
به رسم ادب و وفا، چهارشنبه شب مورخ ۹خردادماه ۹۷ به صرف افطار خدمت جمع خانوادگی شان بودم تا یادی کنم از #بزرگ_مهربانی شان و با #تندیس_سپاس، لطف چند میلیونی مهربانو و چند صد هزاری مهربان همسایه را در حق زلزله زدگان کرمانشاه، پاسخی حداقلی دهم😓
چه اینکه آنها بودند که زخم چند خانواده مناطق زلزله زده را با تزریق مهرشان، التیامی موقت بخشیدند...
هر چند این بار اصرار و ابرامم بر تجلیل در حضور جمع توفیق نیافت اما در خلوت، #تندیس_سپاس، بدرقه راه شان کردم تا بدانند اگر چه مسافت مکانی مان اندک است اما فاصله بذل، بخشندگی و مقام مان بسیار...
صد درودشان باد که بعد از تدوین گزارش و کسب رخصت جهت نشر نیز، از انتشار اسامی شان ممانعت کردند تا به تعبیر خودشان،ذره ای از خلوص نیت شان کاسته نشود!
تا بادا، امثال شان تکثیر بادا🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#همسایه
#مهربانو
#زلزله_زدگان
#تندیس_سپاس
#طلای_ناب_مهربانی
#سردشت
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۳۵ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷طلای ناب مهربانی🌷
همسایه امان بود!
خبر داشت که از زمان وقوع زلزله کرمانشاه، کار من و چند دوستم شده بود گَز کردن مسافت هر هفته بین سردشت-کرمانشاه و بعضی وقت ها تهران و مشهد و...!
به گمانم متر به متر فاصله روانسر تا جوانرود و ثلاث باباجانی، ازگله، کوییک ها،سرپل و ریژاو تا اسلام آباد و کرمانشاه را با دست اندازها و پیچ جاده هایش از حفظ بود، آنقدر که جویای حال زلزلزله زدگان شده بود!
تلفن، تلویزیون و شبکه های اجتماعی و نیز امدادگران را رصد می کرد تا حالی بفهمد و حسی گیرد اما افسوس که کارمند بانک بودن مجالش بگرفته بود...
البته این تنها خصلت او نبود که همسر بزرگوارش نیر چنین بود و صدالبته پیام بری که پیام های روزانه مرا و امثال مرا به خانواده منتقل می کرد!
امثال همان ها بود که مرا بران داشت دو نام ویژه برای موضوع زلزله اختیار کنم:
#زلزله_مهربانی
#دانشگاه_زلزله
چه اینکه شبی آن مهربان همسایه سراغم بگرفته بود و با تاکتیکی دل ستانه، اسیر مهرمان کرد...
با اصرار شماره عابرکارت مان طلبید و بعد از چندی، حساب مان کلی شارژ شده بود!
ماجرا را پرسیدم و با اکراه چنین گفتند:
"هدیه ای ناقابل برای خانواده های زلزله زده"!
گفتم: از کیست؟
گفت:"بی خیال کیستی اش باش!"
گفتم: عادت ندارم از این ها در بگذرم، چه اینکه شماره کارت شخصی را به کسی و جز محدودی نداده ام!
از من ابرام و از وی انکار و اکراه!
بلاخره مجبورش کردم داستان را واگوید و چنین گفت:
"همسرم که در جریان سفرهای مکرر شما و از طرفی وضعیت نابسامان زلزله زدگان بود، از دلبستگی اش عبور کرد و #دستبندش را فروخت و حساب را بی کم و کاست برای شما انتقال داد تا به مستحقش برسانید"
هرچند موارد بسیار قابل تحسینی در جریان #زلزله_مهربانی هم وطنان و همشهریانم دیده و به گاه نیز تجلیل کرده بودم اما این یکی کمی متفاوت تر بود:
اگر دیگری میلیونی و میلیاردی آورده و تقدیم زلزله زدگان کرده بود نه تمام دارایی و دلبستگی اش، بلکه بخشی از آن بود ولی این یکی عجیب مرا یاد داستان #بیل_گیتس و آن #روزنامه_فروش سیاه چهره انداخت!
این مهربانوی همسایه نیز شاید از ثروتمندترین ها و خوشبخت ترین ها باشد که #بیل_گیتس، حسرت مقام شان می خورد!
چه اینکه او بود که از #دارایی اش گذشت و از #دلبستگی اش عبور و اوج گرفت...
بله، مهربانو .......، همسر بخشنده و نیک بخت دوست عزیزم، در نقش یک #سلبریتی ظاهر شد و آنی کرد که بزرگان می کنند...
به رسم ادب و وفا، چهارشنبه شب مورخ ۹خردادماه ۹۷ به صرف افطار خدمت جمع خانوادگی شان بودم تا یادی کنم از #بزرگ_مهربانی شان و با #تندیس_سپاس، لطف چند میلیونی مهربانو و چند صد هزاری مهربان همسایه را در حق زلزله زدگان کرمانشاه، پاسخی حداقلی دهم😓
چه اینکه آنها بودند که زخم چند خانواده مناطق زلزله زده را با تزریق مهرشان، التیامی موقت بخشیدند...
هر چند این بار اصرار و ابرامم بر تجلیل در حضور جمع توفیق نیافت اما در خلوت، #تندیس_سپاس، بدرقه راه شان کردم تا بدانند اگر چه مسافت مکانی مان اندک است اما فاصله بذل، بخشندگی و مقام مان بسیار...
صد درودشان باد که بعد از تدوین گزارش و کسب رخصت جهت نشر نیز، از انتشار اسامی شان ممانعت کردند تا به تعبیر خودشان،ذره ای از خلوص نیت شان کاسته نشود!
تا بادا، امثال شان تکثیر بادا🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#همسایه
#مهربانو
#زلزله_زدگان
#تندیس_سپاس
#طلای_ناب_مهربانی
#سردشت
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۳۶ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷فرشته مهربانی🌷
هرگاه سخن از "فرشته" می رود ناخودآگاه یاد "مادر فرشته وش" خود می افتم!
این بار اما سر و کارمان با #فرشته ای دگر است:
اول بار در سال ۱۳۸۸ شمسی بود که بهتر شناختمش...
من و مهربان همسرم
مهربان همسرش و او
هر دو خانواده، فرزند نیاورده، حلبچه رفته بودیم ما #آروین_جان را و آنها دو نوگل شان:
#ماردین و #مارتیا را جاگذاشته بودند!
و آنان حتی در میزان #جاگذاشته_های_شان نیز سرتر نشان می دادند...
ما در مقام یک هیأت و زوج دانشگاهی و با دعوت رسمی و آنها نیز در هیأت یک زوج هنری و داوطلب!
ما با دستان خالی و آنها با دستان پُر...
و کاک #لقمان_عبدالقادر و عزیزان هیات مدیره انجمن قربانیان حلبچه میزبان مشترک هر دوی مان!
ما رفته بودیم تا با موقعیت مان آنی کنیم که باید دولت می کرد!
آنها آمده بودند تا آنی نشان دهند که ملت باید نشان می داد!
ما با دانشگاه و مراودات فی مابین
و
آنها با مردم و هنرشان...
البته هر دوی مان خوش درخشیدیم، ما با نشست ها و جلسات کاری و بدیع
و آنها با نمایش ذوق هنری، تعامل با هنرمندان و تحمل و مدارای شان
هر چه بود گذشت و خوش گذشت و فستیوال حلبچه مبدأیی شد برای مقصدی مشترک.
جایی که در چشم انداز هر #نیشتمان_پرور و میهن دوستی است...
ناگفته پیداست که او با حمایت مهربان همسرش یک تنه ملتی است و هر بار در پس هر رویداد چون یک الگوی تمام عیار نقش آفرینی می کند:
از برگزاری چندین #نمایشگاه_نقاشی و آثار فاخر هنری و کمک و مساعدت در معنابخشی یادواره ها و فستیوال ها به ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه و نیز آموزش هنر دست ورزی به کودکان و بانوان شهرمشترک مان تا یاری و مساعدت و امداد زلزله زدگان کرمانشاه!
از آبان ماه ۹۶ و وقوع زلزله کرمانشاه و فعالیت امدادی و حضور مستدام و متناوبم در مناطق زلزله زده تا امروز که با چشمانی هوشیار، فعالیت های امدادگران را کاویده ام متوجه حضور سبز خانواده سبزی بوده ام که چه با اعانات نقدی و غیرنقدی، خرید کانکس و راه اندازی کمپین اسباب بازی برای کودکان کرمانشاه، یار و یاور زلزله زدگان بودند و قبل ترش نیز مهربان احمدیان ها(کاک سامان و پدربزرگوارش) نیز در رمضانی دیگر امدادگر مستمندان حوزه جغرافیایی سکونت!
طاقت نیاوردیم و به نیابت از کمپین، فرصت مصاحبه تلویزیونی حول ۷ تیر سردشت را در واپسین دقایق رمضان ۹۷ غنیمت شمردیم تا به پاس همه لطف آن خانواده به ویژه تلاش های سبز و پیش قراولانه مهربانوی هنرمند شهرمان #فرشته_فهیمی عزیز، #تندیس_سپاس را بر دست نهیم و سزاوارانه تقدیم شان داریم.
سپاس آن #فرشته_مهربانی هنرمند فاخر و همسر بزرگوارش کاک #سامان_احمدیان عزیز را و مهربان دوستان همراه و تیم خبرنگار مستقر را...
🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#فرشته_مهربانی
#بمباران_شیمیایی
#زلزله_کرمانشاه
#سردشت
#حلبچه
#تندیس_سپاس
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۳۶ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷فرشته مهربانی🌷
هرگاه سخن از "فرشته" می رود ناخودآگاه یاد "مادر فرشته وش" خود می افتم!
این بار اما سر و کارمان با #فرشته ای دگر است:
اول بار در سال ۱۳۸۸ شمسی بود که بهتر شناختمش...
من و مهربان همسرم
مهربان همسرش و او
هر دو خانواده، فرزند نیاورده، حلبچه رفته بودیم ما #آروین_جان را و آنها دو نوگل شان:
#ماردین و #مارتیا را جاگذاشته بودند!
و آنان حتی در میزان #جاگذاشته_های_شان نیز سرتر نشان می دادند...
ما در مقام یک هیأت و زوج دانشگاهی و با دعوت رسمی و آنها نیز در هیأت یک زوج هنری و داوطلب!
ما با دستان خالی و آنها با دستان پُر...
و کاک #لقمان_عبدالقادر و عزیزان هیات مدیره انجمن قربانیان حلبچه میزبان مشترک هر دوی مان!
ما رفته بودیم تا با موقعیت مان آنی کنیم که باید دولت می کرد!
آنها آمده بودند تا آنی نشان دهند که ملت باید نشان می داد!
ما با دانشگاه و مراودات فی مابین
و
آنها با مردم و هنرشان...
البته هر دوی مان خوش درخشیدیم، ما با نشست ها و جلسات کاری و بدیع
و آنها با نمایش ذوق هنری، تعامل با هنرمندان و تحمل و مدارای شان
هر چه بود گذشت و خوش گذشت و فستیوال حلبچه مبدأیی شد برای مقصدی مشترک.
جایی که در چشم انداز هر #نیشتمان_پرور و میهن دوستی است...
ناگفته پیداست که او با حمایت مهربان همسرش یک تنه ملتی است و هر بار در پس هر رویداد چون یک الگوی تمام عیار نقش آفرینی می کند:
از برگزاری چندین #نمایشگاه_نقاشی و آثار فاخر هنری و کمک و مساعدت در معنابخشی یادواره ها و فستیوال ها به ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه و نیز آموزش هنر دست ورزی به کودکان و بانوان شهرمشترک مان تا یاری و مساعدت و امداد زلزله زدگان کرمانشاه!
از آبان ماه ۹۶ و وقوع زلزله کرمانشاه و فعالیت امدادی و حضور مستدام و متناوبم در مناطق زلزله زده تا امروز که با چشمانی هوشیار، فعالیت های امدادگران را کاویده ام متوجه حضور سبز خانواده سبزی بوده ام که چه با اعانات نقدی و غیرنقدی، خرید کانکس و راه اندازی کمپین اسباب بازی برای کودکان کرمانشاه، یار و یاور زلزله زدگان بودند و قبل ترش نیز مهربان احمدیان ها(کاک سامان و پدربزرگوارش) نیز در رمضانی دیگر امدادگر مستمندان حوزه جغرافیایی سکونت!
طاقت نیاوردیم و به نیابت از کمپین، فرصت مصاحبه تلویزیونی حول ۷ تیر سردشت را در واپسین دقایق رمضان ۹۷ غنیمت شمردیم تا به پاس همه لطف آن خانواده به ویژه تلاش های سبز و پیش قراولانه مهربانوی هنرمند شهرمان #فرشته_فهیمی عزیز، #تندیس_سپاس را بر دست نهیم و سزاوارانه تقدیم شان داریم.
سپاس آن #فرشته_مهربانی هنرمند فاخر و همسر بزرگوارش کاک #سامان_احمدیان عزیز را و مهربان دوستان همراه و تیم خبرنگار مستقر را...
🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#فرشته_مهربانی
#بمباران_شیمیایی
#زلزله_کرمانشاه
#سردشت
#حلبچه
#تندیس_سپاس
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیادتوسعه مهربانی های کوچک 🔒
نمونه ۱۴(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #خرداد_۹۷
💐 #گذشت_زینت_انسانیت 💐
👈 گذشت و مردانگی را از بزرگ مردانی باید یاد گرفت که توشه شان را قبل از رفتن ارسال کرده اند.
در گوشه و کنار این دیار پاکان(خطه اورامانات)مردانی زندگی میکنند که گذشت و بخشش را از پیشینیان به ارث برده اند و به ما نشان می دهند در اوج بخشش،گذشت خصلت مردان بزرگ است و هیچ ربطی به داشتن و نداشتن مالی ندارد.دیروز کسانی بودند از جان و مال خویش گذشتند تا آیندگان راحت باشند و امروز هستند کسانی از جنس بخشش و سخاوت که از حقوق شرعی و قانونی خود می گذرند تا مهربانی و انسانیت در جامعه پایدار بماند!!!!
#کاک_کریم_مرادی بزرگمرد و بزرگ دل #روانسری باوجودشغل شریف کارگری سخاوت و گذشت بی مثالش در یک عمل خدا پسندانه بدون هیچگونه چشمداشتی و گرفتن خون بهادخترعزیزش
#مرحومه_عاطفه_مرادی فقط بخاطر رضای خدا راننده بدون بیمه رابخشیدو با این کار نیک ردای نیک مردی و گذشت به تن خویش نمود.
همت والای همچین مردانی که جان تازه ای در وجود هر کسی بوجود می آورد و در یک کلام باید بگوییم؛
«بخشیدن است که انسان رابزرگ می کند»
#کمپین_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به پاس سپاس و تقدیر از گذشت و بخشش نیکو کاک کریم مرادی و خانواده محترمشان به دیدارش رفتند.
#تندیس_مهرورزی و هدایایی به رسم یادبود به ایشان اهدا گردید.
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۳۳۶ مورد
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#گذشت
#زینت_انسان
#مهربانی_بخشش
#کریم_مرادی
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۱۴(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #خرداد_۹۷
💐 #گذشت_زینت_انسانیت 💐
👈 گذشت و مردانگی را از بزرگ مردانی باید یاد گرفت که توشه شان را قبل از رفتن ارسال کرده اند.
در گوشه و کنار این دیار پاکان(خطه اورامانات)مردانی زندگی میکنند که گذشت و بخشش را از پیشینیان به ارث برده اند و به ما نشان می دهند در اوج بخشش،گذشت خصلت مردان بزرگ است و هیچ ربطی به داشتن و نداشتن مالی ندارد.دیروز کسانی بودند از جان و مال خویش گذشتند تا آیندگان راحت باشند و امروز هستند کسانی از جنس بخشش و سخاوت که از حقوق شرعی و قانونی خود می گذرند تا مهربانی و انسانیت در جامعه پایدار بماند!!!!
#کاک_کریم_مرادی بزرگمرد و بزرگ دل #روانسری باوجودشغل شریف کارگری سخاوت و گذشت بی مثالش در یک عمل خدا پسندانه بدون هیچگونه چشمداشتی و گرفتن خون بهادخترعزیزش
#مرحومه_عاطفه_مرادی فقط بخاطر رضای خدا راننده بدون بیمه رابخشیدو با این کار نیک ردای نیک مردی و گذشت به تن خویش نمود.
همت والای همچین مردانی که جان تازه ای در وجود هر کسی بوجود می آورد و در یک کلام باید بگوییم؛
«بخشیدن است که انسان رابزرگ می کند»
#کمپین_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به پاس سپاس و تقدیر از گذشت و بخشش نیکو کاک کریم مرادی و خانواده محترمشان به دیدارش رفتند.
#تندیس_مهرورزی و هدایایی به رسم یادبود به ایشان اهدا گردید.
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۳۳۶ مورد
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#گذشت
#زینت_انسان
#مهربانی_بخشش
#کریم_مرادی
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#جوانه_صلح_بلوط به ارمنستان رسید.
هفتم تیرماه سالیادبمباران شیمیایی شهر #سردشت به دست رژیم بعث عراق و صدام است که هر سال در چنین روزی خاطره ایثار شهدا و مصدومان شیمیایی آن فاجعه انسانی گرامی داشته می شود...
چندسالی است #صلح_و_مهربانی، در قالب پروژه ای ملی و بین المللی توسط جمعی از کنشگران مدنی سردشت استارت خورده است که قبلا" #یادمان_شهدای_حلبچه و اقلیم انفال شده کردستان و همایش فعالان فضای مجازی کشور و... میزبان #بذر و #جوانه_صلح_و_مهربانی_بلوط بودند و این بار نیز #ارمنستان و تلویزیون ملی آن پذیرای آن شدند.
طی دیداری که دبیرکل و دبیران کارگروه های چندگانه انجمن سوادرسانه ای ایران در هفته آغازین تیرماه ۹۷ از تلویزیون ملی ارمنستان داشتند، #جوانه_صلح_بلوط، توسط #رئوف_آذری، شهروند سردشتی و دبیرکارگروه "سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی" انجمن سوادرسانه ای، تقدیم آقای #اریک مدیر رسانه اول و ملی ارمنستان و تیم مدیریتی جوان آن رسانه گردید که با استقبال خوب جمع مدیران مواجه گردید و بنا شد تا در راستای پاسداشت پروژه #صلح_جهانی کنشگران مدنی سردشت، در فضای باز تلویزیون و مشرف بر شهر ایروان پایتخت ارمنستان غرس شود...
شایان ذکر است #جوانه_بلوط تقدیمی به تلویزیون ملی ارمنستان، توسط دانش آموزان #زنگ_مهربانی دبیرستان متوسطه اول گل کنگ/کانیه زرد- یکی از روستاهای نقطه صفر مرزی سردشت- پرورش یافته بود...
🌷🌷🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#یادواره_بمباران_شیمیایی_سردشت
#جوانه_صلح_بلوط
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#سفیران_رسانه
#ارمنستان
#ایروان
#تلویزیون_ملی
@havalani_ashti
هفتم تیرماه سالیادبمباران شیمیایی شهر #سردشت به دست رژیم بعث عراق و صدام است که هر سال در چنین روزی خاطره ایثار شهدا و مصدومان شیمیایی آن فاجعه انسانی گرامی داشته می شود...
چندسالی است #صلح_و_مهربانی، در قالب پروژه ای ملی و بین المللی توسط جمعی از کنشگران مدنی سردشت استارت خورده است که قبلا" #یادمان_شهدای_حلبچه و اقلیم انفال شده کردستان و همایش فعالان فضای مجازی کشور و... میزبان #بذر و #جوانه_صلح_و_مهربانی_بلوط بودند و این بار نیز #ارمنستان و تلویزیون ملی آن پذیرای آن شدند.
طی دیداری که دبیرکل و دبیران کارگروه های چندگانه انجمن سوادرسانه ای ایران در هفته آغازین تیرماه ۹۷ از تلویزیون ملی ارمنستان داشتند، #جوانه_صلح_بلوط، توسط #رئوف_آذری، شهروند سردشتی و دبیرکارگروه "سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی" انجمن سوادرسانه ای، تقدیم آقای #اریک مدیر رسانه اول و ملی ارمنستان و تیم مدیریتی جوان آن رسانه گردید که با استقبال خوب جمع مدیران مواجه گردید و بنا شد تا در راستای پاسداشت پروژه #صلح_جهانی کنشگران مدنی سردشت، در فضای باز تلویزیون و مشرف بر شهر ایروان پایتخت ارمنستان غرس شود...
شایان ذکر است #جوانه_بلوط تقدیمی به تلویزیون ملی ارمنستان، توسط دانش آموزان #زنگ_مهربانی دبیرستان متوسطه اول گل کنگ/کانیه زرد- یکی از روستاهای نقطه صفر مرزی سردشت- پرورش یافته بود...
🌷🌷🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#یادواره_بمباران_شیمیایی_سردشت
#جوانه_صلح_بلوط
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#سفیران_رسانه
#ارمنستان
#ایروان
#تلویزیون_ملی
@havalani_ashti
Telegram
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیادتوسعه مهربانی های کوچک 🔒
نمونه ۱۵(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #تيرماه_۹۷
💐 #خیری_ماندگار_از_دیار_مهربانی💐
👈 خیرین مدرسه ساز معمار دوستی و عطوفتند،کسانی که دستان پر مهرشان نوید روزهای سبز را میدهد.
💐 خیرین نیک اندیش و پاک نیت فرشتگانی زمینی هستند که بالهای خود را گسترانیده اند،که با دستان پر برکت خود دستانی را گرفته اند تا دستگیر آینده گان باشند.
حضور عاشقانه و پر محبت خیرین که با خلوص نیت در این راه قدم برداشته اند همان خون پاکی است که در رگهایشان می جوشد و این باورشان به گستردگی دل و به وسعت اقیانوسی بیکران است بی آنکه خواهان چیزی باشند.اینگونه قدم در راه بنای علم نموده اند، ودر واقع وجودشان وحضورشان معمار دوستی و عطوفت است که دستان پر مهرشان نویدروزهای سبزدر منطقه همیشه سرسبزپاوه میدهد.
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به پاس تقدیر و سپاسگزاری از فعالیت های خیریه انجام گرفته خانواده سخاوتمند
#شادروان_حاج_رضا_راهدار در ساختن مدرسه با(هزینه هفتصد میلیون تومان) و سالن اجتماعات و دارالقرآن و تجهیز مسجد و خانه علم در #روستای_دشه شهرستان پاوه دیدار نمودند.
#تندیس_مهربان_بزرگ و هدایایی به رسم یادبود به #حبیبه_راهدار همسرمرحوم حاج رضاراهدار اهدا گردید.
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۲۴۰ مورد
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#خیری_ماندگار
#حاج_رضا_راهدار
#حبیبه_راهدار
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۱۵(نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #تيرماه_۹۷
💐 #خیری_ماندگار_از_دیار_مهربانی💐
👈 خیرین مدرسه ساز معمار دوستی و عطوفتند،کسانی که دستان پر مهرشان نوید روزهای سبز را میدهد.
💐 خیرین نیک اندیش و پاک نیت فرشتگانی زمینی هستند که بالهای خود را گسترانیده اند،که با دستان پر برکت خود دستانی را گرفته اند تا دستگیر آینده گان باشند.
حضور عاشقانه و پر محبت خیرین که با خلوص نیت در این راه قدم برداشته اند همان خون پاکی است که در رگهایشان می جوشد و این باورشان به گستردگی دل و به وسعت اقیانوسی بیکران است بی آنکه خواهان چیزی باشند.اینگونه قدم در راه بنای علم نموده اند، ودر واقع وجودشان وحضورشان معمار دوستی و عطوفت است که دستان پر مهرشان نویدروزهای سبزدر منطقه همیشه سرسبزپاوه میدهد.
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به پاس تقدیر و سپاسگزاری از فعالیت های خیریه انجام گرفته خانواده سخاوتمند
#شادروان_حاج_رضا_راهدار در ساختن مدرسه با(هزینه هفتصد میلیون تومان) و سالن اجتماعات و دارالقرآن و تجهیز مسجد و خانه علم در #روستای_دشه شهرستان پاوه دیدار نمودند.
#تندیس_مهربان_بزرگ و هدایایی به رسم یادبود به #حبیبه_راهدار همسرمرحوم حاج رضاراهدار اهدا گردید.
پ.ن:
ردیف گزارش های مدیرنگاشت بنیاد(کمپین سابق) تا این تاریخ:
۲۴۰ مورد
#بنیاد_توسعه_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#خیری_ماندگار
#حاج_رضا_راهدار
#حبیبه_راهدار
---------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
گذری اجمالی و موردی به نقش فعالان مدنی، ان جی اوهای محلی، ملی و بین المللی حول سالیادهای بمباران شیمیایی سردشت و احقاق حقوق آسیب دیدگان
رئوف آذری،فعال صلح و مهربانی
----
۱• اهتمام به زنده نگه داشتن یادوخاطره شهدا و افزودن بر بارمعنوی یاد آن شوم روز در راستای عبرت گیری جامعه انسانی به تقویم زمانی که شاهد زنده ام شورای شهر دوره اول به عنوان مردمی ترین تشکل فراگیر و اولین تجربه واسپاری مسئولیت شهری به یک تشکل مدنی در دوران حاکمیت دولت اصلاحات، نقشی بی بدیل ایفا کردند به نحوی که اولین یادواره شهروندشمول را در سالن ۲۰۰۰نفری با حضور مقامات کشوری اجرایی کردند که آن زمان اینجانب عضویت در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و نیز مسئول روابط عمومی و انتظامات اولین یادواره را مشترکا" با دوست خوبم کاک کریم محمدنژاد مسئول وقت دفتر شورای شهر بر عهده داشتیم.
قبل از آن نیز تلاش موردی و اثربخش هنرمندان تئاتر و موسیقی و نیز دورهمی های محفلی و خودمانی، آغازی بر فرایند مظلومیت نمایی، مطالبه گری و...شدند که در خور تمجید است...
۲•ایجاد و تاسیس نهاد ویژه جهت پیگیری و دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و نیز بسترسازی همدلی فعالان و کنشگران در راستای اقدامات گروهی، جمعی و اثرگذار
۳• پیگیری و پرونده گشایی از لایه های مغفول بمباران شیمیایی اولین شهر قربانی جنگ افزارهای جهانی که مثال بارز و عینی آن طرح پرونده فرانس آن رایت در لاهه و محکومیت ایشان بود
۴• شکل دادن بستر ارتباط منطقه ای، ملی و بین المللی با مناطق، شهرها و کشورهای قربانی نسل کشی و ژینوساید از جمله زرده کرمانشاه، حلبچه، اقلیم انفال، هیروشیما و... جاری کردن صیغه خواهرخواندگی
۵• شکستن سکوت رسانه ای و مراجع ملی و بین المللی در خصوص فاجعه بمباران شیمیایی سردشت و حقوق زایل شده شهروندان اسیب دیده اش
۶• اعاده نشاط و پویایی نسبی در فعالیت اجتماعی،هنری،ورزشی و ... ازجمله نهادینه کردن مسابقات و همایش های ورزشی، نمایشگاه ها و فستیوال ها هنری و مراسمات ادبی و...
۷• حمایت عاطفی، روحی و روانی از خانواده شهداء و مصدومان و نیز پشتیبانی نسبی از حداقل های معیشت و زندگی دوران سخت ناشی از مصدومیت
۸• مستندسازی حداقلی از فاجعه از طریق فیلم و کلیپ و تصاویر نگاشته ها
۹•سوق دادن برخی فعالیت های پژوهشی و علمی در قالب همایش،سمینار،میزگرد و ... به موضوع فاجعه و درس نکته های آن و نیز علت یابی انتخاب سردشت و حلبچه به عنوان نقطه آماج حملات شیمیایی
۱۰• تزریق روح امید به کالبد بیمار شهر و تلاش در راستای زدودن آثار روانی مظلومیت و محرومیت از ذهن و روان شهروندان در راستای خروج از فاز مظلومیت و مدعی درصد جانبازی به مرحله مسئولیت اجتماعی و فریاد پیام صلح جهانی
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیادها
#کنش_کنشگران
#رئوف_آذری
@havalani_ashti
@Sopskf
-------------
لطفا" شما نیز اگر نکته ای به ذهن تان می رسد جهت تکمیل پازل کنش کنشگران حول سالیادها و فعالیت ها، در پی وی مندرج به اشتراک بگذارید👇
@raoufazari
رئوف آذری،فعال صلح و مهربانی
----
۱• اهتمام به زنده نگه داشتن یادوخاطره شهدا و افزودن بر بارمعنوی یاد آن شوم روز در راستای عبرت گیری جامعه انسانی به تقویم زمانی که شاهد زنده ام شورای شهر دوره اول به عنوان مردمی ترین تشکل فراگیر و اولین تجربه واسپاری مسئولیت شهری به یک تشکل مدنی در دوران حاکمیت دولت اصلاحات، نقشی بی بدیل ایفا کردند به نحوی که اولین یادواره شهروندشمول را در سالن ۲۰۰۰نفری با حضور مقامات کشوری اجرایی کردند که آن زمان اینجانب عضویت در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و نیز مسئول روابط عمومی و انتظامات اولین یادواره را مشترکا" با دوست خوبم کاک کریم محمدنژاد مسئول وقت دفتر شورای شهر بر عهده داشتیم.
قبل از آن نیز تلاش موردی و اثربخش هنرمندان تئاتر و موسیقی و نیز دورهمی های محفلی و خودمانی، آغازی بر فرایند مظلومیت نمایی، مطالبه گری و...شدند که در خور تمجید است...
۲•ایجاد و تاسیس نهاد ویژه جهت پیگیری و دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و نیز بسترسازی همدلی فعالان و کنشگران در راستای اقدامات گروهی، جمعی و اثرگذار
۳• پیگیری و پرونده گشایی از لایه های مغفول بمباران شیمیایی اولین شهر قربانی جنگ افزارهای جهانی که مثال بارز و عینی آن طرح پرونده فرانس آن رایت در لاهه و محکومیت ایشان بود
۴• شکل دادن بستر ارتباط منطقه ای، ملی و بین المللی با مناطق، شهرها و کشورهای قربانی نسل کشی و ژینوساید از جمله زرده کرمانشاه، حلبچه، اقلیم انفال، هیروشیما و... جاری کردن صیغه خواهرخواندگی
۵• شکستن سکوت رسانه ای و مراجع ملی و بین المللی در خصوص فاجعه بمباران شیمیایی سردشت و حقوق زایل شده شهروندان اسیب دیده اش
۶• اعاده نشاط و پویایی نسبی در فعالیت اجتماعی،هنری،ورزشی و ... ازجمله نهادینه کردن مسابقات و همایش های ورزشی، نمایشگاه ها و فستیوال ها هنری و مراسمات ادبی و...
۷• حمایت عاطفی، روحی و روانی از خانواده شهداء و مصدومان و نیز پشتیبانی نسبی از حداقل های معیشت و زندگی دوران سخت ناشی از مصدومیت
۸• مستندسازی حداقلی از فاجعه از طریق فیلم و کلیپ و تصاویر نگاشته ها
۹•سوق دادن برخی فعالیت های پژوهشی و علمی در قالب همایش،سمینار،میزگرد و ... به موضوع فاجعه و درس نکته های آن و نیز علت یابی انتخاب سردشت و حلبچه به عنوان نقطه آماج حملات شیمیایی
۱۰• تزریق روح امید به کالبد بیمار شهر و تلاش در راستای زدودن آثار روانی مظلومیت و محرومیت از ذهن و روان شهروندان در راستای خروج از فاز مظلومیت و مدعی درصد جانبازی به مرحله مسئولیت اجتماعی و فریاد پیام صلح جهانی
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیادها
#کنش_کنشگران
#رئوف_آذری
@havalani_ashti
@Sopskf
-------------
لطفا" شما نیز اگر نکته ای به ذهن تان می رسد جهت تکمیل پازل کنش کنشگران حول سالیادها و فعالیت ها، در پی وی مندرج به اشتراک بگذارید👇
@raoufazari
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
کلیپ صوتی سخنرانی #رئوف_آذری، شهروند سردشتی فعال صلح و مهربانی در نشست #جوانه_صلح_سردشت، مورخ ۸ تیرماه ۹۷ در دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران که به مناسبت پاسداشت یاد و خاطره شهدا و مصدومین شیمیایی سردشت با حضور دبیرکل حزب و سایر اعضای آن و نیز جمعی از کنشگران صلح برگزار شد.
@havalani_ashti
@Sopskf
@havalani_ashti
@Sopskf
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
نمونه ۳۴۰
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش#تیرماه ۹۷
🌷سواد صلح و مهربانی🌷
مهربانی زبانی است که با احساس دل، فهمیدنی است...
از چندسال قبل در مدارسی که به عنوان مشاور ارتباط داشتم، زنگی را تحت عنوان #زنگ_مهربانی، طراحی کرده بودم و کل ایام هفته را با عناوین گوناگون از جمله مهربانی با خود، اعضای خانواده ....تقطیع و نامگذاری نموده بودیم.
یکی از روزها عنوان مهربانی با طبیعت داشت که یکی از اقدامات بچه ها، آب دادن، هرس کردن و شخم زدن پای درخت ها یا رساندن کودحیوانی بود و بسیار نیز بذرپاشی و پرورش جوانه های بلوط...
خردادماه بود و امتحانات رو به پایان بود و یک گلدان حاوی دوجوانه بلوط در کنار گلدان های سالن امتحانات هنوز خودنمایی می کرد و غرس نشده بود!
آخرین جلسه از ترس عدم رسیدگی در تابستان، آن را برداشته و با خود به منزل آوردم!
در آستانه پشت سرگذاشتن خرداد و ورود به تیرماه بودیم که سفر رسانه ای به ارمنستان با تیم ۱۰ نفره سواد رسانه ای ایران پیش آمد!
آن سوتر اما، هفتم تیرماه هر سال مصادف می شد با سالیاد بمباران شیمیایی سردشت و بزرگداشت مقام شهدا و مصدومان آن فاجعه سال ۱۳۶۶ ... و تلاقی سفر و سالیاد...
از یک طرف فرصت سفر با آن مجموعه ارزشمند و متخصص قابل اغماض نبود و از سویی دیگر غیبت آن ایام در سردشت و تنها گذاشتن دوستان مهربان و تلاشگرم در برنامه ریزی، مشارکت و میزبانی از مهمانان داخلی و خارجی سالیاد نابخشودنی!
شب قبل از عزیمت کاک رضای عزیزم را می پاییدم که چه بزرگوارانه ولع برنامه ریزی و هماهنگی دارد و همان بر شدت تردیدم فزود و خواب از چشمانم بربود!
حوالی سه نصف شب بود که جرقه ای به ذهنم رسید و ذهنم در جوانه بلوط دست پرورده بچه ها گره خورد و آن ایده مبارک شکل گرفت.
تمام مسیر بیش از چمدان، دغدغه بلوط ها را داشتم ولی شکر خدا سالم رسید...
در میانه راه نیز فرصتی یافتم و از چند ساعت انتظار تلاقی با تیم در جلفا، بهره ها بردم و ضمن عیادت دوستان تاجرم در آن سامان، با همراهی و همدلی شان تهیه گلدان و تراکت نوشته پرس شده حاوی مفهوم گلدان و بنرهای ۴ زبانه در دستور کار قرار گرفت و در جلفا و هادی شهر کار به لطف کاک سعید کمانی عزیز به سرانجام رسید و تماشای فوتبال ایران و اسپانیا بر سفره دانشجوی دیروزم و تاجر مشهور امروز پازل ساعات انتظارم را کامل کرد...
بالاخره لحظات موعود فرا رسید و سوت پایان بازی، آغاز دیداری شد که به مرز نوردوز و طبیعت رؤيايي شمال بدون طبیعت چندها کیلومتر مسیر ورودی ارمنستان منتهی شد و در نهایت ایروان و پایتخت ارمنستان میزبان مان شد.
شب اول ورود به ایروان، بعد از استراحتی موقت، با اعضای تیم جلسه ای گذاشتیم و برنامه ها را مرور کرده و به اولویت بندی برنامه های پیش رو پرداختیم و همان فرصتی آفرید تا در جمع دوستان، ضمن طرح ایده های خود حول کارگروه تحت مدیریتم(سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی)، تلنگری بر مسئولیت رسانه ای ها و رسالت صلح گستری شان بزنم و با محوریت سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، موضوع صلح و جوانه های بلوط را پیش کشم و از دغدغه خود حول آن سخن گویم.
شکر خدا ایده مورد اقبال و توافق جمع قرار گرفت و بنا شد تا برنامه با حمایت همراهان در یادمان نسل کشی ارامنه اجرایی شود!
روز اول مان به حضور در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و آماده سازی غرفه انجمن سوادرسانه ای با همکاری انتشارات پشتیبان سپری شد و دوم روز را "بازدید از شبکه یک تلویزیون ملی ارمنستان" در برنامه داشتیم...
ساعتی قبل از بازدید، یکی از جوانه ها را آماده و همراه خود برداشتم و در جریان نشست با مدیران جوان تلویزیون، بر میز مذاکره نهادم و همان تلنگری شد بر چرایی وجود آن و توضیح اینجانب...
آن یک از دو جوانه تقدیم مدیران شبکه تلویزیون ملی شد و آن دیگر نیز با حمایت و همراهی دوستان مهربانم ضمن بر سینه نهادن بنرهای چهارزبانه در جلو ساختمان نمایشگاه رسانه های دیجیتال
،(expo)
در یکی از میادین شهر ایروان غرس گردید و رسیدگی و مراقبتش به "آرچوم" سپرده شد.
بنرهای ۴ زبانه نیز غیر از یکی، بقیه در اماکن شلوع گردشپذیری نصب گردید تا شاهدی باشند بر فاجعه سردشت و اراده صلح گستری و مسئولیت اجتماعی ما و تلاش دانش آموزان نقاط صفر مرزی ما در زنگ مهربانی...
درود بر همسفران مهربانم و بر دانش آموز و همکاران همواره جانم که آموزگار سواد صلح و مهربانی ام شدند.
🌷❤
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#سفر_رسانه_ای
#سواد_صلح_و_مهربانی
#جوانه_صلح
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#ارمنستان
#ایروان
--
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۳۴۰
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش#تیرماه ۹۷
🌷سواد صلح و مهربانی🌷
مهربانی زبانی است که با احساس دل، فهمیدنی است...
از چندسال قبل در مدارسی که به عنوان مشاور ارتباط داشتم، زنگی را تحت عنوان #زنگ_مهربانی، طراحی کرده بودم و کل ایام هفته را با عناوین گوناگون از جمله مهربانی با خود، اعضای خانواده ....تقطیع و نامگذاری نموده بودیم.
یکی از روزها عنوان مهربانی با طبیعت داشت که یکی از اقدامات بچه ها، آب دادن، هرس کردن و شخم زدن پای درخت ها یا رساندن کودحیوانی بود و بسیار نیز بذرپاشی و پرورش جوانه های بلوط...
خردادماه بود و امتحانات رو به پایان بود و یک گلدان حاوی دوجوانه بلوط در کنار گلدان های سالن امتحانات هنوز خودنمایی می کرد و غرس نشده بود!
آخرین جلسه از ترس عدم رسیدگی در تابستان، آن را برداشته و با خود به منزل آوردم!
در آستانه پشت سرگذاشتن خرداد و ورود به تیرماه بودیم که سفر رسانه ای به ارمنستان با تیم ۱۰ نفره سواد رسانه ای ایران پیش آمد!
آن سوتر اما، هفتم تیرماه هر سال مصادف می شد با سالیاد بمباران شیمیایی سردشت و بزرگداشت مقام شهدا و مصدومان آن فاجعه سال ۱۳۶۶ ... و تلاقی سفر و سالیاد...
از یک طرف فرصت سفر با آن مجموعه ارزشمند و متخصص قابل اغماض نبود و از سویی دیگر غیبت آن ایام در سردشت و تنها گذاشتن دوستان مهربان و تلاشگرم در برنامه ریزی، مشارکت و میزبانی از مهمانان داخلی و خارجی سالیاد نابخشودنی!
شب قبل از عزیمت کاک رضای عزیزم را می پاییدم که چه بزرگوارانه ولع برنامه ریزی و هماهنگی دارد و همان بر شدت تردیدم فزود و خواب از چشمانم بربود!
حوالی سه نصف شب بود که جرقه ای به ذهنم رسید و ذهنم در جوانه بلوط دست پرورده بچه ها گره خورد و آن ایده مبارک شکل گرفت.
تمام مسیر بیش از چمدان، دغدغه بلوط ها را داشتم ولی شکر خدا سالم رسید...
در میانه راه نیز فرصتی یافتم و از چند ساعت انتظار تلاقی با تیم در جلفا، بهره ها بردم و ضمن عیادت دوستان تاجرم در آن سامان، با همراهی و همدلی شان تهیه گلدان و تراکت نوشته پرس شده حاوی مفهوم گلدان و بنرهای ۴ زبانه در دستور کار قرار گرفت و در جلفا و هادی شهر کار به لطف کاک سعید کمانی عزیز به سرانجام رسید و تماشای فوتبال ایران و اسپانیا بر سفره دانشجوی دیروزم و تاجر مشهور امروز پازل ساعات انتظارم را کامل کرد...
بالاخره لحظات موعود فرا رسید و سوت پایان بازی، آغاز دیداری شد که به مرز نوردوز و طبیعت رؤيايي شمال بدون طبیعت چندها کیلومتر مسیر ورودی ارمنستان منتهی شد و در نهایت ایروان و پایتخت ارمنستان میزبان مان شد.
شب اول ورود به ایروان، بعد از استراحتی موقت، با اعضای تیم جلسه ای گذاشتیم و برنامه ها را مرور کرده و به اولویت بندی برنامه های پیش رو پرداختیم و همان فرصتی آفرید تا در جمع دوستان، ضمن طرح ایده های خود حول کارگروه تحت مدیریتم(سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی)، تلنگری بر مسئولیت رسانه ای ها و رسالت صلح گستری شان بزنم و با محوریت سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، موضوع صلح و جوانه های بلوط را پیش کشم و از دغدغه خود حول آن سخن گویم.
شکر خدا ایده مورد اقبال و توافق جمع قرار گرفت و بنا شد تا برنامه با حمایت همراهان در یادمان نسل کشی ارامنه اجرایی شود!
روز اول مان به حضور در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و آماده سازی غرفه انجمن سوادرسانه ای با همکاری انتشارات پشتیبان سپری شد و دوم روز را "بازدید از شبکه یک تلویزیون ملی ارمنستان" در برنامه داشتیم...
ساعتی قبل از بازدید، یکی از جوانه ها را آماده و همراه خود برداشتم و در جریان نشست با مدیران جوان تلویزیون، بر میز مذاکره نهادم و همان تلنگری شد بر چرایی وجود آن و توضیح اینجانب...
آن یک از دو جوانه تقدیم مدیران شبکه تلویزیون ملی شد و آن دیگر نیز با حمایت و همراهی دوستان مهربانم ضمن بر سینه نهادن بنرهای چهارزبانه در جلو ساختمان نمایشگاه رسانه های دیجیتال
،(expo)
در یکی از میادین شهر ایروان غرس گردید و رسیدگی و مراقبتش به "آرچوم" سپرده شد.
بنرهای ۴ زبانه نیز غیر از یکی، بقیه در اماکن شلوع گردشپذیری نصب گردید تا شاهدی باشند بر فاجعه سردشت و اراده صلح گستری و مسئولیت اجتماعی ما و تلاش دانش آموزان نقاط صفر مرزی ما در زنگ مهربانی...
درود بر همسفران مهربانم و بر دانش آموز و همکاران همواره جانم که آموزگار سواد صلح و مهربانی ام شدند.
🌷❤
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#سفر_رسانه_ای
#سواد_صلح_و_مهربانی
#جوانه_صلح
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#ارمنستان
#ایروان
--
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
گفت و گوی #صلح_محور، ضرورت خاورمیانه و جهانشهر
تلاقی #چالشگران_گفت_و_گوی کارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران
و
#گفت_و_گو_محوران کانون گفت و گو
در راستای نهادینه کردن #گفت_و_گوهای_صلح_محور به مناسبت سالیاد #بمباران_شیمیایی و گرامیداشت مقام شهدا و مصدومین شیمیایی #سردشت
در این #دیالوگ فی مابین، ابتدا #مهندس_ناصر_شاه_حسینی، #مدیرعامل_کانون، ضمن خیرمقدم به اعضای بنیاد صلح و مهربانی و نیز دبیر کارگروه سوادرسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، به معرفی #کانون_گفت_و_گو پرداختند و نقش خانم دکتر فاطمه صدر عاملی و سایر اعضای کانون را ستودند.
سپس از اقدامات #مهارت_افزایی در حوزه #گفت_و_گو سخن راندند و بر تمرکز مجموعه شان بر #دیالوگ به معنی واقعی اشاره کردند.
سپس از دوره های مهارتی و نیز اقدامات میدانی آن مجموعه گزارشی اجمالی ارایه داداند.
در ادامه #رئوف_آذری، دبیر #کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، ضرورت شکل گیری و نیز رسالت کاری کارگروه تحت امر خود را بیان کردند و سپس به چند اقدام مهم آن کارگروه در راستای مسئولیت اجتماعی و نیز تداوم رسالت کمپین مهربانی های کوچک دیروز و بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک امروز از جمله #چالش_گفت_و_گو،
و
#جوانه_های_صلح اشاره کردند.
سپس با اشاره به موضوع بمباران شیمیایی سردشت(هفتم تیر سال ۱۳۶۶) توسط رژیم بعث و فاجعه ی انسانی و زیست محیطی متعاقب آن و نیز #سکوت_غالب_رسانه_ای و متولیان سازمان های حقوق بشری و بین المللی و در نتیجه وقوع بمبارانی دیگر و فاجعه ای بزرگ تر چون #حلبچه، ضرورت در لحظه بودن رسانه ای ها و نیز کنشگری گفت و گو محوران را انکارناپذیر خواندند.
در ادامه با اشاره به فضای ملتهب کنونی در خاورمیانه و ویژه تر در ایران و فی مابین جناح های سیاسی و حتی کنشگران مدنی که حاصل آن جز #فقر_اعتماد_عمومی بین دولت و ملت با ملت باهم نبوده است با الهام از نظر بزرگان، #گفت_و_گو را ضرورت روز کشور و خاورمیانه و حتی جهانشهر خواندند و تلاش #کانون_گفت_و_گو را در پرداختن به این مهم، ستودنی خواندند و اظهار امیدواری کردند تا ضمن تداوم تلاش های قبلی، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی در سایر حوزه ها نیز محورهایی چون #بمباران_شیمیایی_سردشت و #حلبچه و نیز مفاهیمی چون #صلح_و_مهربانی را در کارگاه های آتی مورد توجه قرار دهند که مورد استقبال قرار گرفت.
#جمال_سبحانی، #عثمان_عباسی، #امیرارسلان_خضری و #مهربانو_فرهمند نیز از مشارکت کنندگان در این گفت و گوی #صلح_محور بودند که هریک به تناسب، تجاربی مصداق گونه از ضرورت گفت و گو را طرح و نتایج حاصله را مطرح کردند.
در خاتمه ضمن تعهد طرفین به تدام نشست ها و همکاری های فی مابین، از طرف #کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، لوح سپاسی تقدیم #کانون_گفت_و_گو و به نیابت مهندس شاه حسینی گردید...
🌷🌷🌷
@chaleshegoftegoo
@dialoguecenter
@Sopskf
تلاقی #چالشگران_گفت_و_گوی کارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران
و
#گفت_و_گو_محوران کانون گفت و گو
در راستای نهادینه کردن #گفت_و_گوهای_صلح_محور به مناسبت سالیاد #بمباران_شیمیایی و گرامیداشت مقام شهدا و مصدومین شیمیایی #سردشت
در این #دیالوگ فی مابین، ابتدا #مهندس_ناصر_شاه_حسینی، #مدیرعامل_کانون، ضمن خیرمقدم به اعضای بنیاد صلح و مهربانی و نیز دبیر کارگروه سوادرسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، به معرفی #کانون_گفت_و_گو پرداختند و نقش خانم دکتر فاطمه صدر عاملی و سایر اعضای کانون را ستودند.
سپس از اقدامات #مهارت_افزایی در حوزه #گفت_و_گو سخن راندند و بر تمرکز مجموعه شان بر #دیالوگ به معنی واقعی اشاره کردند.
سپس از دوره های مهارتی و نیز اقدامات میدانی آن مجموعه گزارشی اجمالی ارایه داداند.
در ادامه #رئوف_آذری، دبیر #کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، ضرورت شکل گیری و نیز رسالت کاری کارگروه تحت امر خود را بیان کردند و سپس به چند اقدام مهم آن کارگروه در راستای مسئولیت اجتماعی و نیز تداوم رسالت کمپین مهربانی های کوچک دیروز و بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک امروز از جمله #چالش_گفت_و_گو،
و
#جوانه_های_صلح اشاره کردند.
سپس با اشاره به موضوع بمباران شیمیایی سردشت(هفتم تیر سال ۱۳۶۶) توسط رژیم بعث و فاجعه ی انسانی و زیست محیطی متعاقب آن و نیز #سکوت_غالب_رسانه_ای و متولیان سازمان های حقوق بشری و بین المللی و در نتیجه وقوع بمبارانی دیگر و فاجعه ای بزرگ تر چون #حلبچه، ضرورت در لحظه بودن رسانه ای ها و نیز کنشگری گفت و گو محوران را انکارناپذیر خواندند.
در ادامه با اشاره به فضای ملتهب کنونی در خاورمیانه و ویژه تر در ایران و فی مابین جناح های سیاسی و حتی کنشگران مدنی که حاصل آن جز #فقر_اعتماد_عمومی بین دولت و ملت با ملت باهم نبوده است با الهام از نظر بزرگان، #گفت_و_گو را ضرورت روز کشور و خاورمیانه و حتی جهانشهر خواندند و تلاش #کانون_گفت_و_گو را در پرداختن به این مهم، ستودنی خواندند و اظهار امیدواری کردند تا ضمن تداوم تلاش های قبلی، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی در سایر حوزه ها نیز محورهایی چون #بمباران_شیمیایی_سردشت و #حلبچه و نیز مفاهیمی چون #صلح_و_مهربانی را در کارگاه های آتی مورد توجه قرار دهند که مورد استقبال قرار گرفت.
#جمال_سبحانی، #عثمان_عباسی، #امیرارسلان_خضری و #مهربانو_فرهمند نیز از مشارکت کنندگان در این گفت و گوی #صلح_محور بودند که هریک به تناسب، تجاربی مصداق گونه از ضرورت گفت و گو را طرح و نتایج حاصله را مطرح کردند.
در خاتمه ضمن تعهد طرفین به تدام نشست ها و همکاری های فی مابین، از طرف #کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران، لوح سپاسی تقدیم #کانون_گفت_و_گو و به نیابت مهندس شاه حسینی گردید...
🌷🌷🌷
@chaleshegoftegoo
@dialoguecenter
@Sopskf
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۴۵ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷سفره مهربانی🌷
حدود بیست و اندی سال قبل، یکی از معلمان و کنشگران مدنی شهرم با همان دُگم اندیشی تاریک اندیشان، انفصال خدمتی خورده بود!
آشنایی مختصرمان محدود بود به همان چند موردی که در محافل دوستانه و عمومی به نسبت مظلومیت او در قبال آن رأی ناعادلانه شنیده بودم و چندباری که در راهروهای ساختمان اداری آموزش و پرورش منطقه ملاقاتش کرده بودم!
روزی در خیابان اصلی شهر و روبه روی قنادی مشهور شهر، بهم رسیدیم و سلام علیکی مختصر، مقدمه سئوالی شد:
"از برق چه می دانی؟"
من که از کنه سئوالش بی خبر بودم، پاسخ دادم:
"دوستانم طرح کاد را در کارگاه برق سپری کرده اند"!
نفهمیده، طرح موضوع کرد:
"راستش دوستانم در اداره برق وقتی متوجه بیکاری اینجانب شده اند، مسئولیتی به من سپرده اند که در این وانفسا نانی برای خانواده ام بر سفره خواهد گذاشت... اگر شما که از برق می دانی، کمکم کنید،خدمت بزرگی در حق اینجانب و خانواده ام روا خواهید داشت"
نمی دانستم چه بگویم!
می دانم؟
نمی دانم؟!
زبانم بند آمد و بدون توجه به عواقب، همان ساعت همراه شدم و منطقه ای رفتیم که هیچگاه نرفته بودم!
منطقه صفر مرزی آلان و روستای بیژوه...
ابتدای ورودمان، چند جوان جلوی مان سبز شدند و مَشغول توضیح قصد سفر به روستای شان بودیم که #وه_ستا_عمر، سر وکله اش پیدا شد.
مقاومت در برابرش بی فایده بود و ناچار دنبالش کردیم...
چند کوچه پس کوچه روستا را طی کردیم و به ساختمانی سنگی دو طبقه رسیدیم.
بعد از ورود و شناساندن مان به #دایه_جمیل، اتمام حجتش را چنین ابلاغ کرد:
"شما از این ساعات به بعد تحت امر اینجاب هستید و تا هستید، این اتاق شما و محل استراحت شما!
این هم لباسشویی و حمام و...
جمیله نیز مادر خودتان!"
هاج و واج مانده بودیم و چاره ای جز تسلیم و اطاعت امر نداشتیم.
خواندن دو نماز جماعت در مسجد قدیمی و مشهور روستا، دروازه آشنایی مان را با مردم روستا بیشتر گشود و همان بسترساز آشنایی با سیم بان و طرح موضوع "مأموربودن"مان برای تعویض کنتورهای برق منازل کل روستا!
سیم بان را همراه کردیم و یکی دو نمونه را با ایشان کار کردیم و سرنخ کار دست مان آمد و تمام!
حدود یک هفته ای بدون وقفه در روستا ماندیم و کار کردیم و غیر چند فراخوان و دعوت سایر روستاییان، کلا"بر سفره مهربانی #دایه_جمیل (عنوانی که دوستم بر مهربانوی میزبان گذاشت)، تناول کردیم و سبد سبد مهر نصیب بردیم!
مهربانی های #دایه_جمیل و #سخاوت و گشاده دستی #وه_ستا_عمر را که کنار هم بگذاری، مصداقی جز #مادرترزا و #حاتم_طایی نخواهی یافت چه اینکه منِ خجالتی، هیچ که احساس غریبی نکردم، حدود یک هفته، بی خبر از خانواده، فضای روستا را به لطف آن خانواده بی نظیر در مهرورزی، تحمل کردم و کار کردم!
اما خدا بد کس نخواهد که همان بی خبر گذاشتن خانواده، چه بد شرایطی برای خانواده فراهم کرده بود و چه خون دل هایی که فرشته مادرم، دامنگیرش شده بود ولی به هر حال بعد از بازگشتم، نکته گویی هایم از #دایه_جمیل، سبک شان کرد و غائله ختم به خیر شد...
بیست و اندی سال گذشته است و اینک #سوران_کوچولوی آن روز، خود مردی تمام عیار است و در غیاب ابویش #وه_ستا_عمر، و فاصله شان با #کاکه_علی، سنگ صبور دایه جمیل مان شده است...
ما هم با جمعی از اعضای خونگرم بنیاد صلح و مهربانی های کوچک، البته در غیاب آن دوست نازنینم که عامل سفرشد( کاک لقمان حسن پور که گرفتاری مجالش نداد)، در عصر هنگام روز سه شنبه ۱۲ تیرماه، محضرشان شرفیاب شدیم تا یادی کنیم از آن شیرزن مهربان و مادرترزای دیروزمان...
لحظاتی شیرین خلق شد هم برای ما که #وفاداری مان را به مهربانی های بزرگ شان، اثبات کردیم و هم برای آنها و ویژه تر #دایه_جمیل ما یا همان مهربان مادر #جمیله_شریعت_پناه، که در آن دوران کهولت، یادی از دیروزش را این بار،مهمان #سفره_وفاداری ما کند و لختی دلخوش باشد به آن دیروزی هایش که خود، رمقی داشت و مهربسیار...
و نکته ای دیگر اینکه، مهربانان بدانند که نه امروز بلکه فراد و فرداهای روزگار نیز، مهرورزی های شان فراموش شدنی نیست که نیست...
هزاران درود بر مهربانان بزرگ تاریخ👏
🌷🌷🌷
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#اوستا_عمر_اسماعیلی
#دایه_جمیل
#بیژوه
#سفره_مهربانی
#وفای_سفره
---------
تلگرام
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۴۵ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷سفره مهربانی🌷
حدود بیست و اندی سال قبل، یکی از معلمان و کنشگران مدنی شهرم با همان دُگم اندیشی تاریک اندیشان، انفصال خدمتی خورده بود!
آشنایی مختصرمان محدود بود به همان چند موردی که در محافل دوستانه و عمومی به نسبت مظلومیت او در قبال آن رأی ناعادلانه شنیده بودم و چندباری که در راهروهای ساختمان اداری آموزش و پرورش منطقه ملاقاتش کرده بودم!
روزی در خیابان اصلی شهر و روبه روی قنادی مشهور شهر، بهم رسیدیم و سلام علیکی مختصر، مقدمه سئوالی شد:
"از برق چه می دانی؟"
من که از کنه سئوالش بی خبر بودم، پاسخ دادم:
"دوستانم طرح کاد را در کارگاه برق سپری کرده اند"!
نفهمیده، طرح موضوع کرد:
"راستش دوستانم در اداره برق وقتی متوجه بیکاری اینجانب شده اند، مسئولیتی به من سپرده اند که در این وانفسا نانی برای خانواده ام بر سفره خواهد گذاشت... اگر شما که از برق می دانی، کمکم کنید،خدمت بزرگی در حق اینجانب و خانواده ام روا خواهید داشت"
نمی دانستم چه بگویم!
می دانم؟
نمی دانم؟!
زبانم بند آمد و بدون توجه به عواقب، همان ساعت همراه شدم و منطقه ای رفتیم که هیچگاه نرفته بودم!
منطقه صفر مرزی آلان و روستای بیژوه...
ابتدای ورودمان، چند جوان جلوی مان سبز شدند و مَشغول توضیح قصد سفر به روستای شان بودیم که #وه_ستا_عمر، سر وکله اش پیدا شد.
مقاومت در برابرش بی فایده بود و ناچار دنبالش کردیم...
چند کوچه پس کوچه روستا را طی کردیم و به ساختمانی سنگی دو طبقه رسیدیم.
بعد از ورود و شناساندن مان به #دایه_جمیل، اتمام حجتش را چنین ابلاغ کرد:
"شما از این ساعات به بعد تحت امر اینجاب هستید و تا هستید، این اتاق شما و محل استراحت شما!
این هم لباسشویی و حمام و...
جمیله نیز مادر خودتان!"
هاج و واج مانده بودیم و چاره ای جز تسلیم و اطاعت امر نداشتیم.
خواندن دو نماز جماعت در مسجد قدیمی و مشهور روستا، دروازه آشنایی مان را با مردم روستا بیشتر گشود و همان بسترساز آشنایی با سیم بان و طرح موضوع "مأموربودن"مان برای تعویض کنتورهای برق منازل کل روستا!
سیم بان را همراه کردیم و یکی دو نمونه را با ایشان کار کردیم و سرنخ کار دست مان آمد و تمام!
حدود یک هفته ای بدون وقفه در روستا ماندیم و کار کردیم و غیر چند فراخوان و دعوت سایر روستاییان، کلا"بر سفره مهربانی #دایه_جمیل (عنوانی که دوستم بر مهربانوی میزبان گذاشت)، تناول کردیم و سبد سبد مهر نصیب بردیم!
مهربانی های #دایه_جمیل و #سخاوت و گشاده دستی #وه_ستا_عمر را که کنار هم بگذاری، مصداقی جز #مادرترزا و #حاتم_طایی نخواهی یافت چه اینکه منِ خجالتی، هیچ که احساس غریبی نکردم، حدود یک هفته، بی خبر از خانواده، فضای روستا را به لطف آن خانواده بی نظیر در مهرورزی، تحمل کردم و کار کردم!
اما خدا بد کس نخواهد که همان بی خبر گذاشتن خانواده، چه بد شرایطی برای خانواده فراهم کرده بود و چه خون دل هایی که فرشته مادرم، دامنگیرش شده بود ولی به هر حال بعد از بازگشتم، نکته گویی هایم از #دایه_جمیل، سبک شان کرد و غائله ختم به خیر شد...
بیست و اندی سال گذشته است و اینک #سوران_کوچولوی آن روز، خود مردی تمام عیار است و در غیاب ابویش #وه_ستا_عمر، و فاصله شان با #کاکه_علی، سنگ صبور دایه جمیل مان شده است...
ما هم با جمعی از اعضای خونگرم بنیاد صلح و مهربانی های کوچک، البته در غیاب آن دوست نازنینم که عامل سفرشد( کاک لقمان حسن پور که گرفتاری مجالش نداد)، در عصر هنگام روز سه شنبه ۱۲ تیرماه، محضرشان شرفیاب شدیم تا یادی کنیم از آن شیرزن مهربان و مادرترزای دیروزمان...
لحظاتی شیرین خلق شد هم برای ما که #وفاداری مان را به مهربانی های بزرگ شان، اثبات کردیم و هم برای آنها و ویژه تر #دایه_جمیل ما یا همان مهربان مادر #جمیله_شریعت_پناه، که در آن دوران کهولت، یادی از دیروزش را این بار،مهمان #سفره_وفاداری ما کند و لختی دلخوش باشد به آن دیروزی هایش که خود، رمقی داشت و مهربسیار...
و نکته ای دیگر اینکه، مهربانان بدانند که نه امروز بلکه فراد و فرداهای روزگار نیز، مهرورزی های شان فراموش شدنی نیست که نیست...
هزاران درود بر مهربانان بزرگ تاریخ👏
🌷🌷🌷
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#اوستا_عمر_اسماعیلی
#دایه_جمیل
#بیژوه
#سفره_مهربانی
#وفای_سفره
---------
تلگرام
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۴۱ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷تولد مهربانی🌷
با تیم انجمن سواد رسانه ای ایران عازم ایروان ارمنستان بودیم که ناگهانی، عزیزی به جمع مان وارد شد!
از آنجایی که مسیر را قرار شد زمینی بپیماییم، اتوبوس اولین محل ملاقات مان شد...
در طول مسیر، نتایج حاصل از رصد رفتاری، کنش و واکنش هایش، موفقیت آمیز نشان می داد و در کل، کمی و بیشتر از کمی و حتی بسیار بیشتر از خود، نشان می داد!
پُفک و چیپس خوری هایش و سهم دادن های عادلانه اش، تُن صدای گرم، ارتباط مؤدبانه، تعامل صمیمانه و خونگرم بودنش در طول مسیر رفت و برگشت و ایام باهم بودن مان، مجبورمان کرد "کوچکِ بزرگ" بخوانیمش!
بی تعارف، از صبوری، حجب و حیا و شیرینی کلام وارسته مادر سهمی بسیار برده بود و همان در مسیر بزرگی، چراغی فرا راهش شده بود تا ما بیشتر بر ابعاد وجودی و غنای درونش، وقوف پیدا کنیم...
همان شب اول ورودمان به #ایروان، جلسه ای با حضور تمامی اعضای تیم منعقد کردیم و همانجا بود که #دکتر_بشیر_حسینی عزیز، بزرگوارانه پیشنهادی طرح کردند و همگی بر آن به توافق رسیدیم.
چندبار تلاش کردیم پیشنهاد را عملی کنیم اما هربار، به دلایلی توفیق نمی یافتیم!
جای مناسبی نبود، وقت و زمان هماهنگ نمی شد و بسیار نیز اتلاف وقت، مزاحم اجرا می شد و بسیار نیز حجب و حیای وارسته مادر و دخترش!
باری به هرجهت به شب آخر رسیده بودیم و هنوز پیشنهاد توافق جمع را چون آن یک مورد دیگر، عملی نکرده بودیم تا اینکه، سفره مهرِ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، گشوده شد و در آخرین شب اقامت مان به روی مان لبخند زد...
ابتدا
Yerevan cascade
و هزار پله رو به آسمانش و آبشار متواضع و سر به زیرش، پذیرای همدلی ها و تصاویر خاطره انگیز گروه مان بود که به ناگاه، دکتر افراسیابی عزیز، انتظار #میزبان در محل قرار را همرسانی کرد و به ناچار عطای زیبایی وصف ناپذیر کاسکادِ را به لقای #سفره_مهر_رایزن، بخشیدیم و چه خوب کردیم!
همان سفره مهر، بهانه ای شد تا از #اراده_تحقق_نایافته گروه مان بگوییم و همان نیز #مهربان_حیدری را بس بود تا با یک سفارش درگوشی #مهربان_سبحانی معاون و راننده شریفش را در دل شب، روانه بازار کند!
ساعاتی گذشت و در ایام انتظار، مشغول رصد معماری ویژه رستوران در سالن کناری بودم که یه هویی برق سالن پذیرایی خاموش شد و شعله دو شمع از دل تاریکی سربرآورد!
سفیدی دندان های زیبای #سارا_جان، که از لبخند مسیحایی اش بیرون زده بود، تشعشع نور شمع ها را پس رانده بود و مهربانان گروه نیز دست ها را آماده کف زدن های ممتدشان در هوا مراقبت می کردند!
به ناگاه #سارا_جان، با فوت مهرافزایش، شعله ها را خاموش کرد و کف زدن های گروه در روشنایی برگشته لوسترهای سالن، گره خورد و من وقتی خود را در آن فضا یافتم که دست هایم نای بازایستادن نداشت...
چقدر خوشحال بودیم که بلاخره #اراده_جمع_انباشت مان متحقق گردید و #سارا_جان و مهربانو مادرش #دکتر_سمانه_ناظریان را معنوی تر از همیشه بر گرد #کیک_مهربانی می دیدیم.
آن شب، #تولد_سارا_جان را در غربت، دقیقا" ساعاتی جشن گرفتیم که همان لحظات در نقطه صفر مرزی شمال غرب ایران در #سردشت نیز، خانواده ام ۱۲ سالگی #آروین_جانم(اولین فرزندمان از دو فرزند) را جشن گرفته بودند و این یک تلنگر نیز بر میزان شعف بسیارم از توفیق در برگزاری جشن تولد #سارا_جان، بیشتر و بیشتر فزود...
و اتفاقا" یادآوری خاطره ای از مرداد۹۴ و سفر به ترکیه و اقدامی هم حس و هم راستا در #استانبول با جمعی دیگر از دوستان جانی، بر شیرینی این لحظاتم فزود و همان خاطراتی ماندگار و انگیزه بخش آفرید تا بر اهمیت #رسالت_رسانه و #مسئولیت_اجتماعی کارگروه تحت مدیریتم در انجمن سواد رسانه ای ایران بیشتر وقوف پیدا کنم و این رسالت مسیحایی را بیشتر ارج نهم و بر بودن خود در کنار همسفرانی مهربان، مهرورز و #رسالت_شناس بیشتر ببالم...
هزاراران درود بر جمع مهربانان انجمن سواد رسانه ای ایران و به ویژه تیم اعزامی ارمنستان و ویژه تر #سارا_جان و همکاران رایزنی فرهنگی ایران در ارمنستان که این بستر مبارک را سبب شده و تصویری ارزشمند بر تصاویر ماندگار رسالت محورم در بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک افزودند🌷👏
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تولد_مهربانی
#سارا_جان
#سفره_فرهنگی
#رایزن_فرهنگی
#کیک_مهربانی
#جشن_تولد
#تولد_آروین
#اسحاق_علیپور
*مطالعه نمونه گزارش مهربانی شماره ۲۰ کمپین مهربانی های کوچک را به مخاطبان این پست، در آدرس
@kindness_challenge
توصیه می کنم🌷
درتلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۴۱ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷تولد مهربانی🌷
با تیم انجمن سواد رسانه ای ایران عازم ایروان ارمنستان بودیم که ناگهانی، عزیزی به جمع مان وارد شد!
از آنجایی که مسیر را قرار شد زمینی بپیماییم، اتوبوس اولین محل ملاقات مان شد...
در طول مسیر، نتایج حاصل از رصد رفتاری، کنش و واکنش هایش، موفقیت آمیز نشان می داد و در کل، کمی و بیشتر از کمی و حتی بسیار بیشتر از خود، نشان می داد!
پُفک و چیپس خوری هایش و سهم دادن های عادلانه اش، تُن صدای گرم، ارتباط مؤدبانه، تعامل صمیمانه و خونگرم بودنش در طول مسیر رفت و برگشت و ایام باهم بودن مان، مجبورمان کرد "کوچکِ بزرگ" بخوانیمش!
بی تعارف، از صبوری، حجب و حیا و شیرینی کلام وارسته مادر سهمی بسیار برده بود و همان در مسیر بزرگی، چراغی فرا راهش شده بود تا ما بیشتر بر ابعاد وجودی و غنای درونش، وقوف پیدا کنیم...
همان شب اول ورودمان به #ایروان، جلسه ای با حضور تمامی اعضای تیم منعقد کردیم و همانجا بود که #دکتر_بشیر_حسینی عزیز، بزرگوارانه پیشنهادی طرح کردند و همگی بر آن به توافق رسیدیم.
چندبار تلاش کردیم پیشنهاد را عملی کنیم اما هربار، به دلایلی توفیق نمی یافتیم!
جای مناسبی نبود، وقت و زمان هماهنگ نمی شد و بسیار نیز اتلاف وقت، مزاحم اجرا می شد و بسیار نیز حجب و حیای وارسته مادر و دخترش!
باری به هرجهت به شب آخر رسیده بودیم و هنوز پیشنهاد توافق جمع را چون آن یک مورد دیگر، عملی نکرده بودیم تا اینکه، سفره مهرِ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، گشوده شد و در آخرین شب اقامت مان به روی مان لبخند زد...
ابتدا
Yerevan cascade
و هزار پله رو به آسمانش و آبشار متواضع و سر به زیرش، پذیرای همدلی ها و تصاویر خاطره انگیز گروه مان بود که به ناگاه، دکتر افراسیابی عزیز، انتظار #میزبان در محل قرار را همرسانی کرد و به ناچار عطای زیبایی وصف ناپذیر کاسکادِ را به لقای #سفره_مهر_رایزن، بخشیدیم و چه خوب کردیم!
همان سفره مهر، بهانه ای شد تا از #اراده_تحقق_نایافته گروه مان بگوییم و همان نیز #مهربان_حیدری را بس بود تا با یک سفارش درگوشی #مهربان_سبحانی معاون و راننده شریفش را در دل شب، روانه بازار کند!
ساعاتی گذشت و در ایام انتظار، مشغول رصد معماری ویژه رستوران در سالن کناری بودم که یه هویی برق سالن پذیرایی خاموش شد و شعله دو شمع از دل تاریکی سربرآورد!
سفیدی دندان های زیبای #سارا_جان، که از لبخند مسیحایی اش بیرون زده بود، تشعشع نور شمع ها را پس رانده بود و مهربانان گروه نیز دست ها را آماده کف زدن های ممتدشان در هوا مراقبت می کردند!
به ناگاه #سارا_جان، با فوت مهرافزایش، شعله ها را خاموش کرد و کف زدن های گروه در روشنایی برگشته لوسترهای سالن، گره خورد و من وقتی خود را در آن فضا یافتم که دست هایم نای بازایستادن نداشت...
چقدر خوشحال بودیم که بلاخره #اراده_جمع_انباشت مان متحقق گردید و #سارا_جان و مهربانو مادرش #دکتر_سمانه_ناظریان را معنوی تر از همیشه بر گرد #کیک_مهربانی می دیدیم.
آن شب، #تولد_سارا_جان را در غربت، دقیقا" ساعاتی جشن گرفتیم که همان لحظات در نقطه صفر مرزی شمال غرب ایران در #سردشت نیز، خانواده ام ۱۲ سالگی #آروین_جانم(اولین فرزندمان از دو فرزند) را جشن گرفته بودند و این یک تلنگر نیز بر میزان شعف بسیارم از توفیق در برگزاری جشن تولد #سارا_جان، بیشتر و بیشتر فزود...
و اتفاقا" یادآوری خاطره ای از مرداد۹۴ و سفر به ترکیه و اقدامی هم حس و هم راستا در #استانبول با جمعی دیگر از دوستان جانی، بر شیرینی این لحظاتم فزود و همان خاطراتی ماندگار و انگیزه بخش آفرید تا بر اهمیت #رسالت_رسانه و #مسئولیت_اجتماعی کارگروه تحت مدیریتم در انجمن سواد رسانه ای ایران بیشتر وقوف پیدا کنم و این رسالت مسیحایی را بیشتر ارج نهم و بر بودن خود در کنار همسفرانی مهربان، مهرورز و #رسالت_شناس بیشتر ببالم...
هزاراران درود بر جمع مهربانان انجمن سواد رسانه ای ایران و به ویژه تیم اعزامی ارمنستان و ویژه تر #سارا_جان و همکاران رایزنی فرهنگی ایران در ارمنستان که این بستر مبارک را سبب شده و تصویری ارزشمند بر تصاویر ماندگار رسالت محورم در بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک افزودند🌷👏
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تولد_مهربانی
#سارا_جان
#سفره_فرهنگی
#رایزن_فرهنگی
#کیک_مهربانی
#جشن_تولد
#تولد_آروین
#اسحاق_علیپور
*مطالعه نمونه گزارش مهربانی شماره ۲۰ کمپین مهربانی های کوچک را به مخاطبان این پست، در آدرس
@kindness_challenge
توصیه می کنم🌷
درتلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۱)---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
رسانه های امروز مملو است از گزارش مکتوب و مصور اختلاس، دزدی، کلاهبرداری، بی وجدانی، بزهکاری ها و... شهروندان جهانشهر و به ویژه به اصطلاح شهروندان ایرانی!
کافیست سفری به خارج از کشور داشته باشید و از زبان شهروندان ایرانی خارج نشین و حتی مسئولان حقوق بگیر در غربت نیز از رفتار ایرانی ها سئوال کنید تا خرواری از تصاویر نابهنجار و رفتارهای دون شأن ایرانی را بار ذهن خسته از فضای رسانه ای ات کنند و دنیای واقعت را نیز مشوش گردانند!
اما همواره گفته ام و باز نیز همچنان که در دور اول دولت تدبیر و امید، به رییس جمهور روحانی نوشتم و حضوری تقدیم کردم، تأکید می کنم:
"کان مهربانی قلب شهروندان ایرانی، آنقدر غنی است که اگر به جای #وابستگی_به_نفت، #دلبستگی_به_کان_مهربانی را در اولویت برنامه ریزی های دولت در تعامل به خودی ها و ارتباط با خارجی ها، مورداهتمام قرار دهیم، جایگاه و منزلت ایران و ایرانی، متحول خواهد شد...
این پیام تلگرامی امروز فقط یک از آن ۸۰ میلیون شهروند ایرانی و کُردستانی است که خطاب به اینجانب نگاشته است:
"آقای آذری به ریز اگه ر خانواده کی بی بضاعت احتیاجی به کاری مشاوره هبو جا هریک له اعضای خانواده کیان امن به رایگان له خدمت یان دام تا اوجگا بوم مقدور بیت"🌷
ترجمه فارسی پیام دریافتی:
"آقای آذری بزرگوار، اگر خانواده ای بی بضاعت، نیاز به خدمات مشاوره ای داشت، حال هر عضو خانواده شان، اینجانب به صورت رایگان در خدمت شان خواهم بود تا هر سطحی که برایم مقدور و میسور باشد"
فقط چند دقیقه قبل از وصول پیام فوق نیز پی گیر مراجعه پزشکی یک نوجوان یتیم سردشتی در تهران بودم که همزمان دو مهربانو برای ارایه خدمات پزشکی به ایشان اعلام داوطلبی کردند و لطف شان شامل حال آن نوجوان و خانواده مستمندش گردید...
متعاقب آن، مهربان پیرایشگر باسابقه شهرم نیز واتساپی به جد پی گیر وضعیت نوجوانی بودند که از هفته قبل، پروژه شناسنامه دار کردنش را استارت زده بودیم.
عزیزی دیگر نیز خودجوش در پی تسهیل گری مراسم عروسی زوجی ارزشمند بودند و مرتب درخواست ایده و نظر حول اجرای یک مراسم الگو داشتند...
جوان پسری در خانواده ام، نقش یک پرستار تمام عیار برای مادرش را ایفا می کرد و...
شبکه های اجتماعی از مهربانی بزرگ شهروندان #دلفانی در مساعدت و یاری به یک راننده کامیون واژگون شده و جمع آوری میوه های بر زمین ریخته اش نگاشتند و...
این ها فقط مشتی نمونه خروار از روح بزرگ، مهرورز، مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر شهروندان سرزمینم است که گاه و بسیار نامهربانانه سعی در مخدوش کردن ظاهر و باطن نکوی شان داریم...
بیاییم آن #تصویر_دگر را باهم گزارش کنیم تا هر روزمان را با مسئولیت شناسی، مسئولیت پذیری و مهربانی شهروندان سرزمین مان، لذت بخش تر کنیم...🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
---------
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۱)---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
رسانه های امروز مملو است از گزارش مکتوب و مصور اختلاس، دزدی، کلاهبرداری، بی وجدانی، بزهکاری ها و... شهروندان جهانشهر و به ویژه به اصطلاح شهروندان ایرانی!
کافیست سفری به خارج از کشور داشته باشید و از زبان شهروندان ایرانی خارج نشین و حتی مسئولان حقوق بگیر در غربت نیز از رفتار ایرانی ها سئوال کنید تا خرواری از تصاویر نابهنجار و رفتارهای دون شأن ایرانی را بار ذهن خسته از فضای رسانه ای ات کنند و دنیای واقعت را نیز مشوش گردانند!
اما همواره گفته ام و باز نیز همچنان که در دور اول دولت تدبیر و امید، به رییس جمهور روحانی نوشتم و حضوری تقدیم کردم، تأکید می کنم:
"کان مهربانی قلب شهروندان ایرانی، آنقدر غنی است که اگر به جای #وابستگی_به_نفت، #دلبستگی_به_کان_مهربانی را در اولویت برنامه ریزی های دولت در تعامل به خودی ها و ارتباط با خارجی ها، مورداهتمام قرار دهیم، جایگاه و منزلت ایران و ایرانی، متحول خواهد شد...
این پیام تلگرامی امروز فقط یک از آن ۸۰ میلیون شهروند ایرانی و کُردستانی است که خطاب به اینجانب نگاشته است:
"آقای آذری به ریز اگه ر خانواده کی بی بضاعت احتیاجی به کاری مشاوره هبو جا هریک له اعضای خانواده کیان امن به رایگان له خدمت یان دام تا اوجگا بوم مقدور بیت"🌷
ترجمه فارسی پیام دریافتی:
"آقای آذری بزرگوار، اگر خانواده ای بی بضاعت، نیاز به خدمات مشاوره ای داشت، حال هر عضو خانواده شان، اینجانب به صورت رایگان در خدمت شان خواهم بود تا هر سطحی که برایم مقدور و میسور باشد"
فقط چند دقیقه قبل از وصول پیام فوق نیز پی گیر مراجعه پزشکی یک نوجوان یتیم سردشتی در تهران بودم که همزمان دو مهربانو برای ارایه خدمات پزشکی به ایشان اعلام داوطلبی کردند و لطف شان شامل حال آن نوجوان و خانواده مستمندش گردید...
متعاقب آن، مهربان پیرایشگر باسابقه شهرم نیز واتساپی به جد پی گیر وضعیت نوجوانی بودند که از هفته قبل، پروژه شناسنامه دار کردنش را استارت زده بودیم.
عزیزی دیگر نیز خودجوش در پی تسهیل گری مراسم عروسی زوجی ارزشمند بودند و مرتب درخواست ایده و نظر حول اجرای یک مراسم الگو داشتند...
جوان پسری در خانواده ام، نقش یک پرستار تمام عیار برای مادرش را ایفا می کرد و...
شبکه های اجتماعی از مهربانی بزرگ شهروندان #دلفانی در مساعدت و یاری به یک راننده کامیون واژگون شده و جمع آوری میوه های بر زمین ریخته اش نگاشتند و...
این ها فقط مشتی نمونه خروار از روح بزرگ، مهرورز، مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر شهروندان سرزمینم است که گاه و بسیار نامهربانانه سعی در مخدوش کردن ظاهر و باطن نکوی شان داریم...
بیاییم آن #تصویر_دگر را باهم گزارش کنیم تا هر روزمان را با مسئولیت شناسی، مسئولیت پذیری و مهربانی شهروندان سرزمین مان، لذت بخش تر کنیم...🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
---------
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیادتوسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
نمونه ۱۶ (نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #تيرماه_۹۷
💐#مهربانی_از_خسرو_خوبان💐
#دکتر_خسرو_خسروی_کردستانی پزشکی حاذق و خوشنام که مدتی قبل 9هکتار زمین کشاورزی خود را جهت احداث هنرستان کشاورزی دهگلان اهدا و مدرسه بنام خود در سنندج ساخته بود، اخیرا در اقدامی جالب و تحسین برانگیز ساختمان مطب خود را که 1000متر زیربنا دارد به آموزش و پرورش دهگلان اهدا کرد تا سنگری دیگر را برای مبارزه با نادانی بنا نهاده باشد.
💐 این مقدمه نوشتم تا از بزرگ مردی سخن بگویم که نام نیکویش همیشه باقی خواهد ماند،کسی که عاشق خدمت به جامعه است،عاشق روشن کردن چراغ دانایی #دکتر_خسروی_کردستانی خیر مدرسه ساز با کارنامه روشن که بخش بزرگی از دارایی هایش را صرف سنگر علم ودانش کرده و همواره پیگیر کمک به دانشجویان کم بضاعت و با استعداد منطقه است بسیاری از مریض های بی بضاعت شهر و روستایی سنندج او را به خوبی میشناسند،زیرا برای مداوای آنها بارها به بالین شان رفته است،شخصا با کیف پر از دارو به درب منازل پیرمردها و پیر زن هامریض روستایی مراجعه میکند و بعد از عیادت و معالجه آنها در صورت لزوم با نوشتن نسخه و دادن دارومهربانی خویش ادا میکردند.
#کمپین_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به رسم ادب و تشکر از مهربانی های بزرگ #دکتر_خسروی به حضورش در سنندج شرفیاب شدند. #تندیس_مهربان_بزرگ و هدایایی به رسم یادبود به ایشان اهدا گردید.
----
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#خسرو_خوبان
#دکتر_خسرو_خسروی
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۱۶ (نمایندگی جوانرود)
هماهنگی و گزارش:
#تیمور_مرادی
@moradi6
---------نگارش #تيرماه_۹۷
💐#مهربانی_از_خسرو_خوبان💐
#دکتر_خسرو_خسروی_کردستانی پزشکی حاذق و خوشنام که مدتی قبل 9هکتار زمین کشاورزی خود را جهت احداث هنرستان کشاورزی دهگلان اهدا و مدرسه بنام خود در سنندج ساخته بود، اخیرا در اقدامی جالب و تحسین برانگیز ساختمان مطب خود را که 1000متر زیربنا دارد به آموزش و پرورش دهگلان اهدا کرد تا سنگری دیگر را برای مبارزه با نادانی بنا نهاده باشد.
💐 این مقدمه نوشتم تا از بزرگ مردی سخن بگویم که نام نیکویش همیشه باقی خواهد ماند،کسی که عاشق خدمت به جامعه است،عاشق روشن کردن چراغ دانایی #دکتر_خسروی_کردستانی خیر مدرسه ساز با کارنامه روشن که بخش بزرگی از دارایی هایش را صرف سنگر علم ودانش کرده و همواره پیگیر کمک به دانشجویان کم بضاعت و با استعداد منطقه است بسیاری از مریض های بی بضاعت شهر و روستایی سنندج او را به خوبی میشناسند،زیرا برای مداوای آنها بارها به بالین شان رفته است،شخصا با کیف پر از دارو به درب منازل پیرمردها و پیر زن هامریض روستایی مراجعه میکند و بعد از عیادت و معالجه آنها در صورت لزوم با نوشتن نسخه و دادن دارومهربانی خویش ادا میکردند.
#کمپین_مهربانی_های_کوچک_جوانرود به رسم ادب و تشکر از مهربانی های بزرگ #دکتر_خسروی به حضورش در سنندج شرفیاب شدند. #تندیس_مهربان_بزرگ و هدایایی به رسم یادبود به ایشان اهدا گردید.
----
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نمایندگی_جوانرود
#تیمور_مرادی
#خسرو_خوبان
#دکتر_خسرو_خسروی
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۲)---------نگارش ۱۷ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
"منیجه" را از حدود دوماه قبل شناختم!
فقط ۱۵ کیلومتر با من فاصله داشت ولی ۴۳ سال و اندی طول کشید تا بشناسمش!
لطف رمضان و طرح ملی کوچه گردان عاشق، دریچه ای گشود تا از نزدیک زیارت شان کنم.
دختر و پدری در یک ساختمان امانی!
پدر با بیماری قلبی و ۱۲ سال سابقه بستری در رختخواب منزل و بیمارستان!
دختر نیز با سواد پنجم ابتدایی و ۵۱ سال سن شناسنامه ای(جوان تر نشان می داد) و فلج عضوی و ضعف بینایی!
۱۷ سال قبل، به بیماری فلج مبتلا می گردد و اینک زمین گیر است و ویلچر نشین!
یک خواهر و ۳ برادر هم داشته که هر ۴ نفرشان، در دوران کودکی فوت کرده و مادرش نیز چندین سال قبل به رحمت خدا پیوسته اند...
در رمضان مجدد، خدمتش رسیدیم و اندازه یک ماه از غفلت ۴۳ ساله ام، بر سفره دو نفری شان نهادیم ولی حجم بدهی مان کجا و این کجا؟!
امروز که در خدمت والده گرانسنگم نوبت متخصص توانبخشی گرفته بودم، در انتظار ورود به مطب بودیم که بانویی ویلچرنشین سررسید و دخترکی نیز پشت ویلچر!
کمی که دقت کردم، خودش بود،"منیجه"!
تا منو دید، خیز برداشت و من نیز...
مامانم متعجب نگاه مان می کرد. جویای احوال ابویش شدم و ناباوارانه خبر از مرگ پدرش داد. داشتم از درون کباب می شدم که بی خبری ام را با سفر ۱۲ روزه ام توجیه کردم!
از حال و روزش پرسیدم، گفت:
"همانی ام که می بینید، بی کس و بینوا، ساختمانی که در آن سکونت داشتیم فروش رفته و من تنها ویلان یک روستا!
زمینی اهدایی دارم اما خالی از آجر و سنگ و سیمان..."
برای اینکه از حال و روز بدش، موقت رهایش بخشم قول دادم کاری برایش بکنم *
و از همان لحظه شروع کردم...
نوبت مادر را به او دادیم و منشی و عزیزی نیز کمک کردند و زودتر معاینه شد.
دعوتش کردم شب مهمانم باشند ولی چون همیشه، زن داییش سر رسید و از سر تواضع و بزرگی درون، به دست بوسی ام شتافت(مجالش ندادم ولی مامان دلخور شد که شاید دلش شکسته باشد!) و " منیجه" را با خود برد!
دنبالش کردم و چون دیدار اول مان، بابت کمک هایش به منیجه، سپاسش گفتم ولی او بزرگ تر از اینها نشان می داد...
این همه نوشتم تا از زن دایی، منیجه یادی کرده باشم چه اینکه طبق اظهارات منیجه، همواره و هرجا، مراقب و همراهش بوده و هست...
بدانیم "مهربانان" زنده اند و بسیار، حتی در قامت رعنای "زن دایی"های مهربانِ قلاره شی...
درودشان باد🌷❤
-----
بیاییم آن #تصویر_دگر را باهم گزارش کنیم تا هر روزمان را با مسئولیت شناسی، مسئولیت پذیری و مهربانی شهروندان سرزمین مان، لذت بخش تر کنیم...🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
#منیجه
#زن_دایی_مهربان
---------
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
--------------------
*از پیشنهاد مهربانانه ساخت خانه در زمین اهدایی برای منیجه استقبال می کنیم]
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۲)---------نگارش ۱۷ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
"منیجه" را از حدود دوماه قبل شناختم!
فقط ۱۵ کیلومتر با من فاصله داشت ولی ۴۳ سال و اندی طول کشید تا بشناسمش!
لطف رمضان و طرح ملی کوچه گردان عاشق، دریچه ای گشود تا از نزدیک زیارت شان کنم.
دختر و پدری در یک ساختمان امانی!
پدر با بیماری قلبی و ۱۲ سال سابقه بستری در رختخواب منزل و بیمارستان!
دختر نیز با سواد پنجم ابتدایی و ۵۱ سال سن شناسنامه ای(جوان تر نشان می داد) و فلج عضوی و ضعف بینایی!
۱۷ سال قبل، به بیماری فلج مبتلا می گردد و اینک زمین گیر است و ویلچر نشین!
یک خواهر و ۳ برادر هم داشته که هر ۴ نفرشان، در دوران کودکی فوت کرده و مادرش نیز چندین سال قبل به رحمت خدا پیوسته اند...
در رمضان مجدد، خدمتش رسیدیم و اندازه یک ماه از غفلت ۴۳ ساله ام، بر سفره دو نفری شان نهادیم ولی حجم بدهی مان کجا و این کجا؟!
امروز که در خدمت والده گرانسنگم نوبت متخصص توانبخشی گرفته بودم، در انتظار ورود به مطب بودیم که بانویی ویلچرنشین سررسید و دخترکی نیز پشت ویلچر!
کمی که دقت کردم، خودش بود،"منیجه"!
تا منو دید، خیز برداشت و من نیز...
مامانم متعجب نگاه مان می کرد. جویای احوال ابویش شدم و ناباوارانه خبر از مرگ پدرش داد. داشتم از درون کباب می شدم که بی خبری ام را با سفر ۱۲ روزه ام توجیه کردم!
از حال و روزش پرسیدم، گفت:
"همانی ام که می بینید، بی کس و بینوا، ساختمانی که در آن سکونت داشتیم فروش رفته و من تنها ویلان یک روستا!
زمینی اهدایی دارم اما خالی از آجر و سنگ و سیمان..."
برای اینکه از حال و روز بدش، موقت رهایش بخشم قول دادم کاری برایش بکنم *
و از همان لحظه شروع کردم...
نوبت مادر را به او دادیم و منشی و عزیزی نیز کمک کردند و زودتر معاینه شد.
دعوتش کردم شب مهمانم باشند ولی چون همیشه، زن داییش سر رسید و از سر تواضع و بزرگی درون، به دست بوسی ام شتافت(مجالش ندادم ولی مامان دلخور شد که شاید دلش شکسته باشد!) و " منیجه" را با خود برد!
دنبالش کردم و چون دیدار اول مان، بابت کمک هایش به منیجه، سپاسش گفتم ولی او بزرگ تر از اینها نشان می داد...
این همه نوشتم تا از زن دایی، منیجه یادی کرده باشم چه اینکه طبق اظهارات منیجه، همواره و هرجا، مراقب و همراهش بوده و هست...
بدانیم "مهربانان" زنده اند و بسیار، حتی در قامت رعنای "زن دایی"های مهربانِ قلاره شی...
درودشان باد🌷❤
-----
بیاییم آن #تصویر_دگر را باهم گزارش کنیم تا هر روزمان را با مسئولیت شناسی، مسئولیت پذیری و مهربانی شهروندان سرزمین مان، لذت بخش تر کنیم...🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
#منیجه
#زن_دایی_مهربان
---------
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
--------------------
*از پیشنهاد مهربانانه ساخت خانه در زمین اهدایی برای منیجه استقبال می کنیم]
Telegram
attach 📎