Forwarded from اتچ بات
سیل آمریکایی، درسهای ایرانی
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مجلس نمایندگان آمریکا، در 15 سپتامبر 2005 تصویب کرد که کمیتهای دوحزبی طوفان کاترینا را بررسی کرده و تا 15 فوریه 2006 گزارشی کامل درباره طوفان و سیل نیواورلئان در دو محور ارائه کند: «ایجاد، هماهنگسازی و اجرای برنامهها و سایر فعالیتهای پاسخ اضطراری توسط مقامات محلی، ایالتی و فدرال برای آمادگی در مقابل طوفان کاترینا؛ و پاسخ دولت محلی، ایالتی و فدرال به طوفان کاترینا.» این گزارش نهایتا در 379 صفحه با عنوان «شکست ابتکار: گزارش نهایی کمیته منتخب دوحزبی برای بررسی آمادگی و پاسخ به طوفان کاترینا» در 15 فوریه 2006 منتشر شد.
✅ خلاصه اجرایی گزارش این گونه آغاز میشود: «کمیته منتخب، شکستهایی در همه سطوح دولت شناسایی کرد که به طرز معناداری تلاشهای قهرمانانه اولین امدادگران، افراد و سازمانهای خصوصی، گروههای مذهبی و دیگران را بیارزش و مخفف ساخته است.»
✅ کمیته نشان داد که ناکامی در تصور (Imagination) و شکست در ابتکار (Failure of Initiative) تأثیر بنیادین بر حادثه طوفان داشته است. شکست ابتکار، با فقدان چابکی همراه شده بود. مقامات منتظر مانده بودند تا فاجعه خود را با برنامههایشان تطبیق دهدنه آنکه برنامههایشان را با فاجعه تطبیق دهند. گزارش بسیار مفصل با جزئیات زیاد است، اما برخی از یافتهها به شرح زیر است.
🔹بسیاری از مشکلات ناشی از «شکاف اطلاعات» بوده و اطلاعاتِ درست به دریافتکننده درست ارسال نشده؛ و به اشتراک گذاشتن اطلاعات درست انجام نشده است.
🔹دقت و زمانبندی خدمات ملی آب و هوا، و مرکز ملی پیشبینی طوفان، مانع تلفات جانی بیشتر شد.
🔹سیلبندهای نیواورلئان برای سختترین شرایط ساخته نشده بود، سیستم هشدار خرابی سیلبندها درست کار نکرده بود. ناکامی در تخلیه کامل سبب بسیاری مرگهای قابل اجتناب شده بود. فرماندار علیرغم آگاهی از طوفان 56 ساعت قبل از وقوع، فرمان تخلیه اجباری را فقط 19 ساعت قبل صادر کرد.
🔹عناصر حیاتی برنامه ملی پاسخ به شرایط اضطراری خیلی دیر و غیرمؤثر اجرا شده یا اصلاً اجرا نشدند.
🔹تخریب گسترده ارتباطات و عدم موفقیت برای برنامهریزی ارتباطات جایگزین، فرماندهی و کنترل. نظام ملی ارتباطات بسیاری از چالشها را پاسخ داد و ارتباطات حیاتی ممکن شد، اما خلاءهای سیستم سبب پاسخهای با تأخیر و ارائه ناکافی کمکهای امدادی شد. فرماندهی و کنترل در همه سطوح ناقص بود و سبب تأخیر در امداد شد. ارتش نقشی ارزشمند ایفا کرد اما هماهنگی وجود نداشت.
🔹فروپاشی قدرت اعمال قانون در سطح محلی و فقدان ارتباطات عمومی مؤثر، سبب رنج غیرنظامیان شد. مجموعهای از شرایط سبب بیقانونی و خشونت در منطقه طوفانزده شد. پلیس نیواورلئان برای تداوم عملیات ناآماده بود و همه اثربخشی خود را از دست داد. مراقبتهای پزشکی و بهداشتی و تخلیهها از فقدان آمادگیهای پیشرفته، ارتباطات ناکافی و دشواری در هماهنگ کردن اقدامات در رنج بودند.
🔹ضعفهای بلندمدت و بزرگی فاجعه، سبب ناتوانی در ارائه خدمات اضطراری و مسکن موقت شد. یستم پیمانکاریها و لجستیک نتوانست تدارک و ارائه هدفمند و پایدار کالاها در مقیاس بزرگ را پشتیبانی کند.
🔹مشارکت خیریهها بسیاری از نیازها را برآورده کرد، اما صلیب سرخ آمریکا و دیگران به دلیل اندازه حادثه و ظرفیت ناکافی تدارکات، و ناهماهنگی در اسکان، با چالشهایی مواجه شدند.
✅ این فقط یکی از گزارشهایی بود که درباره طوفان کاترینا و سیل نیواورلئان منتشر شد. گزارش دیگر در 737 صفحه توسط کمیته امنیت داخلی سنا با عنوان «طوفان کاترینا: ملت ناآماده» در سال 2006 منتشر شد. حداقل سه نتیجه سیاستی از این دو گزارش نتیجه میشود که راهگشای آینده ماست.
✅ اول، از گزارشهای ملی آنها یاد بگیریم. #کمیته_ملی_سیل (مصوب دولت) باید گزارشی دقیق – حداقل به شیوه آمریکاییها و بهتر از آن – تهیه و ارائه کند. همه و از جمله مجلسیان به جای ماهیگیری سیاسی برای انتخابات 1398 – به سبک مجلس نمایندگان آمریکا - به عملکرد باکیفیت کمیته کمک کنند.
✅ دوم، آمریکا با همه قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسیاش، در برابر عظمت طوفان کاترینا و سیل نیواورلئان، کم آورد؛ اما کاستیهایشان را شفاف مکتوب کردند. ما هم از بیان کاستیها خجالت نکشیم. بهبود از همین جا شروع میشود.
✅ سوم، کارشناسان وزارت امور خارجه ما اگر وقت کافی برای بررسی دو گزارش صرف کنند، میتوانند پاسخهای مستدل، استوار و دقیقتری به اظهارات مقامات آمریکایی درباره سیل در ایران بدهند.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مجلس نمایندگان آمریکا، در 15 سپتامبر 2005 تصویب کرد که کمیتهای دوحزبی طوفان کاترینا را بررسی کرده و تا 15 فوریه 2006 گزارشی کامل درباره طوفان و سیل نیواورلئان در دو محور ارائه کند: «ایجاد، هماهنگسازی و اجرای برنامهها و سایر فعالیتهای پاسخ اضطراری توسط مقامات محلی، ایالتی و فدرال برای آمادگی در مقابل طوفان کاترینا؛ و پاسخ دولت محلی، ایالتی و فدرال به طوفان کاترینا.» این گزارش نهایتا در 379 صفحه با عنوان «شکست ابتکار: گزارش نهایی کمیته منتخب دوحزبی برای بررسی آمادگی و پاسخ به طوفان کاترینا» در 15 فوریه 2006 منتشر شد.
✅ خلاصه اجرایی گزارش این گونه آغاز میشود: «کمیته منتخب، شکستهایی در همه سطوح دولت شناسایی کرد که به طرز معناداری تلاشهای قهرمانانه اولین امدادگران، افراد و سازمانهای خصوصی، گروههای مذهبی و دیگران را بیارزش و مخفف ساخته است.»
✅ کمیته نشان داد که ناکامی در تصور (Imagination) و شکست در ابتکار (Failure of Initiative) تأثیر بنیادین بر حادثه طوفان داشته است. شکست ابتکار، با فقدان چابکی همراه شده بود. مقامات منتظر مانده بودند تا فاجعه خود را با برنامههایشان تطبیق دهدنه آنکه برنامههایشان را با فاجعه تطبیق دهند. گزارش بسیار مفصل با جزئیات زیاد است، اما برخی از یافتهها به شرح زیر است.
🔹بسیاری از مشکلات ناشی از «شکاف اطلاعات» بوده و اطلاعاتِ درست به دریافتکننده درست ارسال نشده؛ و به اشتراک گذاشتن اطلاعات درست انجام نشده است.
🔹دقت و زمانبندی خدمات ملی آب و هوا، و مرکز ملی پیشبینی طوفان، مانع تلفات جانی بیشتر شد.
🔹سیلبندهای نیواورلئان برای سختترین شرایط ساخته نشده بود، سیستم هشدار خرابی سیلبندها درست کار نکرده بود. ناکامی در تخلیه کامل سبب بسیاری مرگهای قابل اجتناب شده بود. فرماندار علیرغم آگاهی از طوفان 56 ساعت قبل از وقوع، فرمان تخلیه اجباری را فقط 19 ساعت قبل صادر کرد.
🔹عناصر حیاتی برنامه ملی پاسخ به شرایط اضطراری خیلی دیر و غیرمؤثر اجرا شده یا اصلاً اجرا نشدند.
🔹تخریب گسترده ارتباطات و عدم موفقیت برای برنامهریزی ارتباطات جایگزین، فرماندهی و کنترل. نظام ملی ارتباطات بسیاری از چالشها را پاسخ داد و ارتباطات حیاتی ممکن شد، اما خلاءهای سیستم سبب پاسخهای با تأخیر و ارائه ناکافی کمکهای امدادی شد. فرماندهی و کنترل در همه سطوح ناقص بود و سبب تأخیر در امداد شد. ارتش نقشی ارزشمند ایفا کرد اما هماهنگی وجود نداشت.
🔹فروپاشی قدرت اعمال قانون در سطح محلی و فقدان ارتباطات عمومی مؤثر، سبب رنج غیرنظامیان شد. مجموعهای از شرایط سبب بیقانونی و خشونت در منطقه طوفانزده شد. پلیس نیواورلئان برای تداوم عملیات ناآماده بود و همه اثربخشی خود را از دست داد. مراقبتهای پزشکی و بهداشتی و تخلیهها از فقدان آمادگیهای پیشرفته، ارتباطات ناکافی و دشواری در هماهنگ کردن اقدامات در رنج بودند.
🔹ضعفهای بلندمدت و بزرگی فاجعه، سبب ناتوانی در ارائه خدمات اضطراری و مسکن موقت شد. یستم پیمانکاریها و لجستیک نتوانست تدارک و ارائه هدفمند و پایدار کالاها در مقیاس بزرگ را پشتیبانی کند.
🔹مشارکت خیریهها بسیاری از نیازها را برآورده کرد، اما صلیب سرخ آمریکا و دیگران به دلیل اندازه حادثه و ظرفیت ناکافی تدارکات، و ناهماهنگی در اسکان، با چالشهایی مواجه شدند.
✅ این فقط یکی از گزارشهایی بود که درباره طوفان کاترینا و سیل نیواورلئان منتشر شد. گزارش دیگر در 737 صفحه توسط کمیته امنیت داخلی سنا با عنوان «طوفان کاترینا: ملت ناآماده» در سال 2006 منتشر شد. حداقل سه نتیجه سیاستی از این دو گزارش نتیجه میشود که راهگشای آینده ماست.
✅ اول، از گزارشهای ملی آنها یاد بگیریم. #کمیته_ملی_سیل (مصوب دولت) باید گزارشی دقیق – حداقل به شیوه آمریکاییها و بهتر از آن – تهیه و ارائه کند. همه و از جمله مجلسیان به جای ماهیگیری سیاسی برای انتخابات 1398 – به سبک مجلس نمایندگان آمریکا - به عملکرد باکیفیت کمیته کمک کنند.
✅ دوم، آمریکا با همه قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسیاش، در برابر عظمت طوفان کاترینا و سیل نیواورلئان، کم آورد؛ اما کاستیهایشان را شفاف مکتوب کردند. ما هم از بیان کاستیها خجالت نکشیم. بهبود از همین جا شروع میشود.
✅ سوم، کارشناسان وزارت امور خارجه ما اگر وقت کافی برای بررسی دو گزارش صرف کنند، میتوانند پاسخهای مستدل، استوار و دقیقتری به اظهارات مقامات آمریکایی درباره سیل در ایران بدهند.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
Telegram
attach 📎
چند قورباغه در سال 1398 خواهند پرید؟
(محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي)
✅ فلدمن و اسپرات، در کتاب «پنج قورباغه روي يک تکه چوب» (Five Frogs on a Log) ميپرسند: «پنج قورباغه روي تکه چوبي نشسته بودند. چهار قورباغه تصميم گرفتند از روي آن بپرند. چند قورباغه روي شاخه باقي ماندهاند؟» شما تا به سؤال فکر کنيد و پاسخ دهيد، من هم آرزوهايم براي سال 98 را ميگويم. آرزو مي کنم:
🔹گذار از «اولويت ساختوساز» که در دل آن «ساختوپاخت» رشد ميکند، به «اولويت اصلاح سازوکارها» که از دل آن محدود و منع شدن «ساختوپاخت» بيرون ميآيد با جديت دنبال شود.
🔹کل نظام سياسي، سطح و ميزان گفتوگوي فراگير اجتماعي با همه اقشار و بالاخص نخبگان را ارتقا داده و سطح شنوايي و بينايي خود را افزايش دهد.
🔹نظام سياسي به جمعبندي سازندهاي درباره شيوه تعامل با جهان، عاديسازي تنشهاي منطقهاي و بينالمللي، و حرکت در مسير پايان دادن به تحريمها برسد. تحريم بهطور کلي، و تحريمهاي بيپايان سبب فرسايش تمدني ايران، خواهد شد.
🔹لايحهاي براي مديريت «تعارض منافع» در نظام تصميمگيري کشور به مجلس ارائه و قانون شود. «تعارض منافع» ريشه بسياري از فسادها، تصميمات غلط و ناکارآمديهاست.
🔹بانک اطلاعات «پايگاه رفاه ايرانيان» که شامل همه اطلاعات لازم براي ارزيابي وضعيت رفاهي افراد جامعه است، تکميل شده و براي سياستگذاري و اجرا، ساماندهي نظام رفاهي و حمايت اجتماعي، فقرزدايي و توزيع هدفمند يارانهها بهکار گرفته شود.
🔹نظام سياسي شجاعت و تدبيري پيدا کند براي ساماندهي قريب به 900 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان، طرح کارآمد، عادلانه و معطوف به فقرزدايي و تقويت رشد، بهکار بگيرد.
🔹سامانه شفاف و علني شدن همه حقوق و دستمزد کارکنان دولت، اجرايي شود.
🔹دولت الکترونيک پيشرفت کند به نحوي که پرونده الکترونيک هر ايراني تشکيل شود و کارهاي ادارياش از طريق فضاي ديجيتال قابل انجام باشد.
🔹حذف قبوض کاغذي آب، برق و گاز، و دريافت آنها از طريق تلفن همراه در سراسر کشور محقق شود.
🔹«پرونده الکترونيک سلامت» ايرانيان به معناي واقعي در ميان همه ذينفعان بخش سلامت و درمان، و براي همه ايرانيان اجرا شود.
🔹الکترونيک، شفاف و رقابتي شدن مناقصات و مزايدههاي دولتي پيگيري و اجرايي شود.
🔹خزانه کل کشور، به صورت هفتگي يا حداقل ماهيانه، از کليه پرداختها و صورتهاي مالي کشور، به مردم گزارش شفاف ارائه کند.
🔹عضويت مقامات دولتي و نمايندگان مجلس در هيئت مديره شرکتهاي دولتي و خصولتي ممنوع شود.
🔹پرداخت حقوق و پاداش اعضاي هيئت مديره شرکتهاي دولتي، و شرکتهاي خصولتي زيرمجموعه صندوقهاي بازنشستگي و مرتبط با دستگاههاي دولتي و عمومي، شفافسازي شود.
🔹بهبودهاي معنادار در نظام مالياتي صورت گيرد به نحوي که پرونده مالياتي هر ايراني، به صورت الکترونيک و شفاف، ساماندهي شود.
🔹«کميته ملي سيل» تشکيل شود و با کار علمي و کارشناسي دقيق، نواقص ساختاري منجر به تلفات و خسارات اجتنابپذير سيل را مشخص کرده، و اصلاحات دقيقي پيشنهاد کند.
🔹آسيبشناسي و اصلاحات در نظام هواشناسي، سنجش دادههاي پايهاي منابع و مصارف آب، پيشبيني و هشدار سيلاب، و مديريت بحران، امداد و نجات کشور صورت گيرد.
🔹انتخاب مديران در دستگاههاي دولتي، شرکتهاي دولتي و شرکتهايي که به هر نحو از منابع عمومي استفاده ميکنند، فراگير شود.
🔹تدوين گزارش سياستپژوهي پشتيبان، و ارزيابي تأثيرات طرحها، لوايح و مصوبات مجلس و دولت، و انتشار عمومي آنها، الزام قانوني و متداول شود.
🔹گزارشهاي ارزيابي اقتصادي و محيطزيستي همه طرحهاي عمراني چند دهه گذشته (جاده، سد، فرودگاه، ريل، کارخانه، معدن و ...) که از منابع عمومي به هر نحوي استفاده کردهاند، به صورت آنلاين منتشر شده و براي ارزيابي در اختيار عموم قرار گيرد.
🔹سامانهاي براي طومارنويسي (Petition) مردم اجرا شود که هر وقت براي مثال صد هزار ايراني خواستار بررسي موضوعي شدند، دستگاههاي مسئول الزام به بررسي و گزارش آن به مردم داشته باشد.
✅ «پنج قورباغه روي تکه چوبي نشسته بودند. چهار قورباغه تصميم گرفتند از روي آن بپرند. چند قورباغه روي شاخه باقي ماندهاند؟» پاسخ: پنج قورباغه، زيرا تصميم به پريدن با انجام آن متفاوت است. ما آرزوهايي داريم، و مقامات سخناني ميگويند. هر دو از جنس «تصميم قورباغهها» براي پريدن است، بدون پرش. من آرزوهايم را پی میگیرم و رسانهها و نهادهاي مدني را هم به اين کار دعوت ميکنم. اگر همه چنين کنيم، مقامات فشار ما براي پريدن را احساس خواهند کرد.
(اين متن را اگر ميپسنديد، براي ديگران نيز ارسال کنيد.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
(محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي)
✅ فلدمن و اسپرات، در کتاب «پنج قورباغه روي يک تکه چوب» (Five Frogs on a Log) ميپرسند: «پنج قورباغه روي تکه چوبي نشسته بودند. چهار قورباغه تصميم گرفتند از روي آن بپرند. چند قورباغه روي شاخه باقي ماندهاند؟» شما تا به سؤال فکر کنيد و پاسخ دهيد، من هم آرزوهايم براي سال 98 را ميگويم. آرزو مي کنم:
🔹گذار از «اولويت ساختوساز» که در دل آن «ساختوپاخت» رشد ميکند، به «اولويت اصلاح سازوکارها» که از دل آن محدود و منع شدن «ساختوپاخت» بيرون ميآيد با جديت دنبال شود.
🔹کل نظام سياسي، سطح و ميزان گفتوگوي فراگير اجتماعي با همه اقشار و بالاخص نخبگان را ارتقا داده و سطح شنوايي و بينايي خود را افزايش دهد.
🔹نظام سياسي به جمعبندي سازندهاي درباره شيوه تعامل با جهان، عاديسازي تنشهاي منطقهاي و بينالمللي، و حرکت در مسير پايان دادن به تحريمها برسد. تحريم بهطور کلي، و تحريمهاي بيپايان سبب فرسايش تمدني ايران، خواهد شد.
🔹لايحهاي براي مديريت «تعارض منافع» در نظام تصميمگيري کشور به مجلس ارائه و قانون شود. «تعارض منافع» ريشه بسياري از فسادها، تصميمات غلط و ناکارآمديهاست.
🔹بانک اطلاعات «پايگاه رفاه ايرانيان» که شامل همه اطلاعات لازم براي ارزيابي وضعيت رفاهي افراد جامعه است، تکميل شده و براي سياستگذاري و اجرا، ساماندهي نظام رفاهي و حمايت اجتماعي، فقرزدايي و توزيع هدفمند يارانهها بهکار گرفته شود.
🔹نظام سياسي شجاعت و تدبيري پيدا کند براي ساماندهي قريب به 900 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان، طرح کارآمد، عادلانه و معطوف به فقرزدايي و تقويت رشد، بهکار بگيرد.
🔹سامانه شفاف و علني شدن همه حقوق و دستمزد کارکنان دولت، اجرايي شود.
🔹دولت الکترونيک پيشرفت کند به نحوي که پرونده الکترونيک هر ايراني تشکيل شود و کارهاي ادارياش از طريق فضاي ديجيتال قابل انجام باشد.
🔹حذف قبوض کاغذي آب، برق و گاز، و دريافت آنها از طريق تلفن همراه در سراسر کشور محقق شود.
🔹«پرونده الکترونيک سلامت» ايرانيان به معناي واقعي در ميان همه ذينفعان بخش سلامت و درمان، و براي همه ايرانيان اجرا شود.
🔹الکترونيک، شفاف و رقابتي شدن مناقصات و مزايدههاي دولتي پيگيري و اجرايي شود.
🔹خزانه کل کشور، به صورت هفتگي يا حداقل ماهيانه، از کليه پرداختها و صورتهاي مالي کشور، به مردم گزارش شفاف ارائه کند.
🔹عضويت مقامات دولتي و نمايندگان مجلس در هيئت مديره شرکتهاي دولتي و خصولتي ممنوع شود.
🔹پرداخت حقوق و پاداش اعضاي هيئت مديره شرکتهاي دولتي، و شرکتهاي خصولتي زيرمجموعه صندوقهاي بازنشستگي و مرتبط با دستگاههاي دولتي و عمومي، شفافسازي شود.
🔹بهبودهاي معنادار در نظام مالياتي صورت گيرد به نحوي که پرونده مالياتي هر ايراني، به صورت الکترونيک و شفاف، ساماندهي شود.
🔹«کميته ملي سيل» تشکيل شود و با کار علمي و کارشناسي دقيق، نواقص ساختاري منجر به تلفات و خسارات اجتنابپذير سيل را مشخص کرده، و اصلاحات دقيقي پيشنهاد کند.
🔹آسيبشناسي و اصلاحات در نظام هواشناسي، سنجش دادههاي پايهاي منابع و مصارف آب، پيشبيني و هشدار سيلاب، و مديريت بحران، امداد و نجات کشور صورت گيرد.
🔹انتخاب مديران در دستگاههاي دولتي، شرکتهاي دولتي و شرکتهايي که به هر نحو از منابع عمومي استفاده ميکنند، فراگير شود.
🔹تدوين گزارش سياستپژوهي پشتيبان، و ارزيابي تأثيرات طرحها، لوايح و مصوبات مجلس و دولت، و انتشار عمومي آنها، الزام قانوني و متداول شود.
🔹گزارشهاي ارزيابي اقتصادي و محيطزيستي همه طرحهاي عمراني چند دهه گذشته (جاده، سد، فرودگاه، ريل، کارخانه، معدن و ...) که از منابع عمومي به هر نحوي استفاده کردهاند، به صورت آنلاين منتشر شده و براي ارزيابي در اختيار عموم قرار گيرد.
🔹سامانهاي براي طومارنويسي (Petition) مردم اجرا شود که هر وقت براي مثال صد هزار ايراني خواستار بررسي موضوعي شدند، دستگاههاي مسئول الزام به بررسي و گزارش آن به مردم داشته باشد.
✅ «پنج قورباغه روي تکه چوبي نشسته بودند. چهار قورباغه تصميم گرفتند از روي آن بپرند. چند قورباغه روي شاخه باقي ماندهاند؟» پاسخ: پنج قورباغه، زيرا تصميم به پريدن با انجام آن متفاوت است. ما آرزوهايي داريم، و مقامات سخناني ميگويند. هر دو از جنس «تصميم قورباغهها» براي پريدن است، بدون پرش. من آرزوهايم را پی میگیرم و رسانهها و نهادهاي مدني را هم به اين کار دعوت ميکنم. اگر همه چنين کنيم، مقامات فشار ما براي پريدن را احساس خواهند کرد.
(اين متن را اگر ميپسنديد، براي ديگران نيز ارسال کنيد.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
«نوار بهداشتی» است، خجالت ندارد
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ یک هفته است که به دلیل عضویت در «هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها» در جلسات مختلف، از جمله جلسات بررسی کمکرسانی به سیلزدگان در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و مشارکتهای مردمی، شرکت میکنم. نکتهای در همه جلسات آزارم میدهد و دیروز بالاخره مجبور شدم لب به اعتراض باز کنم.
✅ آقایان و خانمها، مقامات و مسئولان سازمانهای مردمنهاد مشارکتکننده در کمکرسانی، خبرنگار و مجری تلویزیون، همگی از عباراتی نظیر «اقلام بهداشتی مورد نیاز خانمها» و مشابه آن استفاده میکنند. یکی از انسانهای شریف سازمانهای مردمنهاد با هزار زحمت عبارت «محصولات سلولوزی مورد استفاده خانمها» را برای اشاره به «نوار بهداشتی» استفاده میکرد.
✅ سؤالم این است که آیا شهروندان، بالاخص زنان، در این جامعه باید برای نام بردن، خریدن و استفاده کردن از یک محصول ساده برای نیازی طبیعی، این گونه تحت فشار، خجالت کشیدن و معذب بودن باشند؟ سؤالم ساده است: آیا زنان با خریدن و استفاده کردن نوار بهداشتی به کسی آسیبی میزنند یا کار زشتی میکنند؟ قصد مقایسه ندارم و رفتار همگان در زندگی شخصیشان محترم است، اما واقعاً مردان و زنانی که سیگار میخرند و در مکان عمومی از آن استفاده میکنند، کار بد و زیانرسان به حال دیگران و خودشان انجام نمیدهند؟ اگر بهکار بردن واژه «نوار بهداشتی» خجالت دارد، استفاده از نام مواد مخدر، اسلحهها، و ناسزاهایی که عین نقل و نبات بر زبان جاری میشوند، زشتتر نیست؟
✅ مسئولان تدارکات کمکرسانی به سیلزدگان خجالت میکشند این واژه را به زبان بیاورند و در نتیجه نه میتوانند به صراحت بگویند که چه موقع کمبودش هست و نه برای مثال حالا میتوانند به صراحت بگویند نیاز به این محصول رفع شده و مردم اقلام دیگری ارسال کنند.
✅ خجالت کشیدن از کاربرد «نوار بهداشتی» و مسخره کردن و طعنه زدن به زنانی که این محصول را خرید میکنند و ...، بخشی از گفتمان ضد زن و زجرآوری است که میلیونها زن جامعه ایران را میآزارد. عاقبت این گفتمان ضد زن همان میشود که بر اساس یکی از ویدئوهای منتشرشده، کمکرسانها به سیلزدگان، پشت به زنان، فقط بستههای نوار بهداشتی را برای ایشان پرتاب میکنند (شاید همه جا این رفتار نادرست انجام نشده باشد).
✅ اسماش «نوار بهداشتی» است، برای رفع نیاز طبیعی نیمی از جمعیت انسانی روی کره زمین، بسیار هم حساس و مهم است، و محصولی است که تقریباً در یکچهارم عمر دوران باروری یک زن به آن نیاز دارد. از بهکار بردن نامش خجالت نکشیم، هیچ زنی را برای آن مسخره نکنیم، در ادبیات کمکرسانی آزادانه و درست از آن استفاده کنیم. جامعهای که زنان و مردانش از کاربرد نام این چنین محصول ضروری هراس داشته باشند، در معرض آسیبهای جنسی و جنسیتی بزرگتر (فقدان #خرد_جنسی) و بدکارکردیهای بیشتری است.
✅ #نوار_بهداشتی_خجالت_ندارد
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ یک هفته است که به دلیل عضویت در «هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها» در جلسات مختلف، از جمله جلسات بررسی کمکرسانی به سیلزدگان در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و مشارکتهای مردمی، شرکت میکنم. نکتهای در همه جلسات آزارم میدهد و دیروز بالاخره مجبور شدم لب به اعتراض باز کنم.
✅ آقایان و خانمها، مقامات و مسئولان سازمانهای مردمنهاد مشارکتکننده در کمکرسانی، خبرنگار و مجری تلویزیون، همگی از عباراتی نظیر «اقلام بهداشتی مورد نیاز خانمها» و مشابه آن استفاده میکنند. یکی از انسانهای شریف سازمانهای مردمنهاد با هزار زحمت عبارت «محصولات سلولوزی مورد استفاده خانمها» را برای اشاره به «نوار بهداشتی» استفاده میکرد.
✅ سؤالم این است که آیا شهروندان، بالاخص زنان، در این جامعه باید برای نام بردن، خریدن و استفاده کردن از یک محصول ساده برای نیازی طبیعی، این گونه تحت فشار، خجالت کشیدن و معذب بودن باشند؟ سؤالم ساده است: آیا زنان با خریدن و استفاده کردن نوار بهداشتی به کسی آسیبی میزنند یا کار زشتی میکنند؟ قصد مقایسه ندارم و رفتار همگان در زندگی شخصیشان محترم است، اما واقعاً مردان و زنانی که سیگار میخرند و در مکان عمومی از آن استفاده میکنند، کار بد و زیانرسان به حال دیگران و خودشان انجام نمیدهند؟ اگر بهکار بردن واژه «نوار بهداشتی» خجالت دارد، استفاده از نام مواد مخدر، اسلحهها، و ناسزاهایی که عین نقل و نبات بر زبان جاری میشوند، زشتتر نیست؟
✅ مسئولان تدارکات کمکرسانی به سیلزدگان خجالت میکشند این واژه را به زبان بیاورند و در نتیجه نه میتوانند به صراحت بگویند که چه موقع کمبودش هست و نه برای مثال حالا میتوانند به صراحت بگویند نیاز به این محصول رفع شده و مردم اقلام دیگری ارسال کنند.
✅ خجالت کشیدن از کاربرد «نوار بهداشتی» و مسخره کردن و طعنه زدن به زنانی که این محصول را خرید میکنند و ...، بخشی از گفتمان ضد زن و زجرآوری است که میلیونها زن جامعه ایران را میآزارد. عاقبت این گفتمان ضد زن همان میشود که بر اساس یکی از ویدئوهای منتشرشده، کمکرسانها به سیلزدگان، پشت به زنان، فقط بستههای نوار بهداشتی را برای ایشان پرتاب میکنند (شاید همه جا این رفتار نادرست انجام نشده باشد).
✅ اسماش «نوار بهداشتی» است، برای رفع نیاز طبیعی نیمی از جمعیت انسانی روی کره زمین، بسیار هم حساس و مهم است، و محصولی است که تقریباً در یکچهارم عمر دوران باروری یک زن به آن نیاز دارد. از بهکار بردن نامش خجالت نکشیم، هیچ زنی را برای آن مسخره نکنیم، در ادبیات کمکرسانی آزادانه و درست از آن استفاده کنیم. جامعهای که زنان و مردانش از کاربرد نام این چنین محصول ضروری هراس داشته باشند، در معرض آسیبهای جنسی و جنسیتی بزرگتر (فقدان #خرد_جنسی) و بدکارکردیهای بیشتری است.
✅ #نوار_بهداشتی_خجالت_ندارد
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
پشهبند، پنکه، کولر گازی، لامپ شارژی، موتور برق
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ شرکت در جلسات مربوط به امداد و نجات و کمکرسانی به سیلزدگان و بر اساس اطلاعاتی که از مقامات مسئول در همین جلسات شنیدهام، نشان میدهد اقلام مورد نیاز سیلزدگان بعد از عبور عمده آنان از مرحله کمکهای اضطراری، تغییر کرده است.
✅ اول، نیاز به اقلامی نظیر آب، کنسرو یا اقلام بهداشتی برای کمکرسانیهای فوری کم شده است.
✅ دوم، سیلزدگان – بالاخص در استان خوزستان – به پنج قلم کالای با دوام، برای استفاده در کمپهای اسکان موقت نیاز دارند. این اقلام عبارتند از:
🔹پشهبند: رطوبت محیط، گرمای هوا و اقلیم خاص خوزستان، فراوانی پشه (پشههایی متفاوت و آزاردهندهتر از پشههای مناطق سردسیر یا در حالت عادی مثل تهران) را بلای جان سیلزدگان کرده است. پشهبند ضروری است. احتمالا در سایر مناطق وقوع سیلاب هم همین گونه است.
🔹پنکه: گرمای هوا به شدت خانوادههای ساکن در کمپها و سایر سیلزدگان را میآزارد.
🔹کولر گازی: رطوبت خوزستان، استفاده از کولر گازی را ضروری میسازد.
🔹لامپ شارژی: غلبه بر تاریکی در کمپها و کل عملیات امدادی، نیازمند لامپ شارژی است.
🔹موتور برق: تأمین برق در برخی مناطق نیازمند موتور برق است.
✅ مراکز هلال احمر، مناسب ترین دریافت کننده کمکها هستند. هلال احمر باید با شفافیت و حجم بیشتری، مراکز و محلهای دریافت کمک را اعلام کند.
⭕️چند پیشنهاد
✅ سازمان هواشناسی میتواند یک بخش ویژه در گزارش هواشناسی هر روز خود در تلویزیون در ساعات مختلف بگنجاند و دمای هوای شهرهای مختلف شهرهای سیلزده را با وضوح و تأکید به مردم اطلاعرسانی کند. اطلاع مردم از گرمای هوای مناطق سیلزده، و دشواری شرایط، برای تشویق به کمکرسانی مهم است.
✅ خانوادههای یک فامیل میتوانند مبالغی را که میخواهند کمک کنند، روی هم بگذارند تا خرید و اهدای این وسایل گرانقیمتتر از اقلام ضروری ممکن شود.
✅ ممکن است یک پایگاه اینترنتی، یک کار استارتآپی یا اپلیکیشن موبایل بتواند به کمککنندههایی که همدیگر را نمیشناسند، کمک کند تا یکدیگر را در شهرشان پیدا کنند، پولشان را روی هم بگذارند و برای خرید هر یک از این اقلام بادوام و نسبتاً پرهزینهتر با هم مشارکت کنند.
✅ #سیلزدگان_را_دریابیم، گلستان، لرستان، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و هر فرد و تکهای از خاک این سرزمین، تکههای وجود ما هستند.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ شرکت در جلسات مربوط به امداد و نجات و کمکرسانی به سیلزدگان و بر اساس اطلاعاتی که از مقامات مسئول در همین جلسات شنیدهام، نشان میدهد اقلام مورد نیاز سیلزدگان بعد از عبور عمده آنان از مرحله کمکهای اضطراری، تغییر کرده است.
✅ اول، نیاز به اقلامی نظیر آب، کنسرو یا اقلام بهداشتی برای کمکرسانیهای فوری کم شده است.
✅ دوم، سیلزدگان – بالاخص در استان خوزستان – به پنج قلم کالای با دوام، برای استفاده در کمپهای اسکان موقت نیاز دارند. این اقلام عبارتند از:
🔹پشهبند: رطوبت محیط، گرمای هوا و اقلیم خاص خوزستان، فراوانی پشه (پشههایی متفاوت و آزاردهندهتر از پشههای مناطق سردسیر یا در حالت عادی مثل تهران) را بلای جان سیلزدگان کرده است. پشهبند ضروری است. احتمالا در سایر مناطق وقوع سیلاب هم همین گونه است.
🔹پنکه: گرمای هوا به شدت خانوادههای ساکن در کمپها و سایر سیلزدگان را میآزارد.
🔹کولر گازی: رطوبت خوزستان، استفاده از کولر گازی را ضروری میسازد.
🔹لامپ شارژی: غلبه بر تاریکی در کمپها و کل عملیات امدادی، نیازمند لامپ شارژی است.
🔹موتور برق: تأمین برق در برخی مناطق نیازمند موتور برق است.
✅ مراکز هلال احمر، مناسب ترین دریافت کننده کمکها هستند. هلال احمر باید با شفافیت و حجم بیشتری، مراکز و محلهای دریافت کمک را اعلام کند.
⭕️چند پیشنهاد
✅ سازمان هواشناسی میتواند یک بخش ویژه در گزارش هواشناسی هر روز خود در تلویزیون در ساعات مختلف بگنجاند و دمای هوای شهرهای مختلف شهرهای سیلزده را با وضوح و تأکید به مردم اطلاعرسانی کند. اطلاع مردم از گرمای هوای مناطق سیلزده، و دشواری شرایط، برای تشویق به کمکرسانی مهم است.
✅ خانوادههای یک فامیل میتوانند مبالغی را که میخواهند کمک کنند، روی هم بگذارند تا خرید و اهدای این وسایل گرانقیمتتر از اقلام ضروری ممکن شود.
✅ ممکن است یک پایگاه اینترنتی، یک کار استارتآپی یا اپلیکیشن موبایل بتواند به کمککنندههایی که همدیگر را نمیشناسند، کمک کند تا یکدیگر را در شهرشان پیدا کنند، پولشان را روی هم بگذارند و برای خرید هر یک از این اقلام بادوام و نسبتاً پرهزینهتر با هم مشارکت کنند.
✅ #سیلزدگان_را_دریابیم، گلستان، لرستان، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و هر فرد و تکهای از خاک این سرزمین، تکههای وجود ما هستند.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
گوشت سگ توزیع نکنید
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ گوشت سگ حرام است و هیچ کس از جمله سیاستگذار و مجری حق توزیع گوشت سگ ندارند. مشروب الکلی و گوشت خوک هم حراماند و نباید توزیع کرد؛ اصلاً هر چیزی مثل گوشت سگ که حرام است، بالاخص در کشور اسلامی، نباید توزیع کرد.
✅ خدا حکمتاش را میدانسته که خرید و فروش، توزیع و مصرف گوشت سگ را حرام کرده است. شما چه میدانید شاید گوشت سگ سرطان میآورد، آدمها را افسرده و ناامید میکند، برخی را متوهم میکند یا به تخریب محیطزیست میانجامد. حکمرانی اقتصادی و سیاسی ما اما چیزی توزیع میکند که از گوشت سگ هم خطرناکتر است: رانت.
✅ رانت یعنی قیمت دلار در بازار به 14 هزار تومان رسیده و کماکان قرار است 14 میلیارد دلار ارز با قیمت 4200 تومان توزیع شود به این بهانه که گوشت به قیمت ارزان به دست مردم برسد، اما گوشت کیلویی 120 هزار تومان است. مابهالتفاوت ارزش تومانی 14 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی تا 14000 تومانی معادل 137 هزار میلیارد تومان است؛ و حتی اگر با ارز 9000 تومانی (نیمایی) هم حساب کنیم 67 هزار میلیارد تومان است.
✅ رانت یعنی ارز 4200 تومانی توزیع میشود اما کاغذ برای چاپ کتاب در آستانه نمایشگاه کتاب تهران به هر واحد 400 هزار تومان و بیشتر رسیده است در حالی که از فروردین سال 1397 میلیاردها دلار 4200 تومانی توزیع شده و قرار بوده واردات ارزان دست بگیرد. کار به جایی رسیده که برخی ناشران به زینک (ماده اولیه چاپ کتاب) هم دسترسی نداشتهاند و کتابها دیجیتال چاپ شدهاند و قیمت کتابها افزایش یافته است.
✅ رانت یعنی قریب 900 هزار میلیارد تومان (یازده میلیون و دویستوپنجاه هزار تومان به ازای هر ایرانی) در قالب انواع یارانه پنهان بنزین، برق، گاز، آب، خرید محصولات کشاورزی، و ... در بودجه، و به شکلی کاملاً نابرابر توزیع میشود، و در همان حال کسری بودجه دولت عمدتاً به صورت تورم دو رقمی بر مردم تحمیل میشود. ثروتمندان هم از یارانه پنهان بیشترین بهره را میبرند و هم از محل تورم و افزایش ارزش ریالی داراییهایشان، فاصله ثروت خود با اقشار ضعیف را بیشتر میکنند.
✅ رانت یعنی 900 هزار میلیارد تومان (20 برابر کل یارانه نقدی پرداختی در یک سال) در قالب یارانه پنهان هزینه میشود، اما نظام حمایت اجتماعی قادر نیست از فقیرترین طبقات، معلولان، زنان بدسرپرست و بیسرپرست، کودکان یتیم و ... به خوبی حمایت کند.
✅ رانت یعنی صدها میلیون لیتر سوخت در روز و شاید بیش از آن گاز و برق، به شکل ناکارآمدی سوخته میشود تا آلودگی آن رگ و ریشه مردم را درنوردد و انواع بیماری و سرطان – شاید چیزی عین عوارض خوردن گوشت سگ – دودمان زندگی مردم را بسوزاند.
✅ رانت یعنی فقدان سیاست اقتصادی درستی که مانع استفاده غیربهرهور از منابع سوخت فسیلی شود و جلوی بهرهبرداری افراطی از منابع آب، خاک و هوای این سرزمین را بگیرد. رانت است که پولهای بادآورده به بار میآورد و توهم برای فرادستان و قدرتمندان ایجاد میکند.
✅ برخی اقتصاددانان نشان دادهاند که چگونه توزیع این رانتها از مسیر نقدینگی، به هم ریختن انضباط مالی و پولی، تضعیف بنیانهای اقتصاد بخشهای زیرساختی نفت، برق، آب و بودجههای عمرانی، و دهها مسیر دیگر، اقتصاد را فرومیپاشند و مردم را عصبی، ناامید و افسرده میسازند.
✅ حوصلهام نمیآید بیشتر توضیح بدهم. راستاش را بخواهید رانت از گوشت سگ هم حرامتر و عوارضاش بیشتر است. گوشت سگ هر عارضهای داشته که خداوند آنرا حرام کرده، رانت ارز 4200 تومانی و یارانه پنهان در بودجه، عوارضاش از گوشت سگ هم بدتر است. توزیع آنرا متوقف کنید، یا اقلاً توضیح دهید خیلی شفاف که آنچه توزیع میکنید اندازه گوشت سگ حرام نیست و ضرر ندارد.
✅ تورم خیلی وقت است دورقمی شده و رشد اقتصادی منفی هم رو به سوی دو رقمی شدن دارد. آیا این آمار و ارقام برای دست کشیدن از سیاستهای توزیع رانت و همزمان تمهید کردن نظام حمایت اجتماعی کارآمد کافی نیست؟
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
✅ کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ گوشت سگ حرام است و هیچ کس از جمله سیاستگذار و مجری حق توزیع گوشت سگ ندارند. مشروب الکلی و گوشت خوک هم حراماند و نباید توزیع کرد؛ اصلاً هر چیزی مثل گوشت سگ که حرام است، بالاخص در کشور اسلامی، نباید توزیع کرد.
✅ خدا حکمتاش را میدانسته که خرید و فروش، توزیع و مصرف گوشت سگ را حرام کرده است. شما چه میدانید شاید گوشت سگ سرطان میآورد، آدمها را افسرده و ناامید میکند، برخی را متوهم میکند یا به تخریب محیطزیست میانجامد. حکمرانی اقتصادی و سیاسی ما اما چیزی توزیع میکند که از گوشت سگ هم خطرناکتر است: رانت.
✅ رانت یعنی قیمت دلار در بازار به 14 هزار تومان رسیده و کماکان قرار است 14 میلیارد دلار ارز با قیمت 4200 تومان توزیع شود به این بهانه که گوشت به قیمت ارزان به دست مردم برسد، اما گوشت کیلویی 120 هزار تومان است. مابهالتفاوت ارزش تومانی 14 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی تا 14000 تومانی معادل 137 هزار میلیارد تومان است؛ و حتی اگر با ارز 9000 تومانی (نیمایی) هم حساب کنیم 67 هزار میلیارد تومان است.
✅ رانت یعنی ارز 4200 تومانی توزیع میشود اما کاغذ برای چاپ کتاب در آستانه نمایشگاه کتاب تهران به هر واحد 400 هزار تومان و بیشتر رسیده است در حالی که از فروردین سال 1397 میلیاردها دلار 4200 تومانی توزیع شده و قرار بوده واردات ارزان دست بگیرد. کار به جایی رسیده که برخی ناشران به زینک (ماده اولیه چاپ کتاب) هم دسترسی نداشتهاند و کتابها دیجیتال چاپ شدهاند و قیمت کتابها افزایش یافته است.
✅ رانت یعنی قریب 900 هزار میلیارد تومان (یازده میلیون و دویستوپنجاه هزار تومان به ازای هر ایرانی) در قالب انواع یارانه پنهان بنزین، برق، گاز، آب، خرید محصولات کشاورزی، و ... در بودجه، و به شکلی کاملاً نابرابر توزیع میشود، و در همان حال کسری بودجه دولت عمدتاً به صورت تورم دو رقمی بر مردم تحمیل میشود. ثروتمندان هم از یارانه پنهان بیشترین بهره را میبرند و هم از محل تورم و افزایش ارزش ریالی داراییهایشان، فاصله ثروت خود با اقشار ضعیف را بیشتر میکنند.
✅ رانت یعنی 900 هزار میلیارد تومان (20 برابر کل یارانه نقدی پرداختی در یک سال) در قالب یارانه پنهان هزینه میشود، اما نظام حمایت اجتماعی قادر نیست از فقیرترین طبقات، معلولان، زنان بدسرپرست و بیسرپرست، کودکان یتیم و ... به خوبی حمایت کند.
✅ رانت یعنی صدها میلیون لیتر سوخت در روز و شاید بیش از آن گاز و برق، به شکل ناکارآمدی سوخته میشود تا آلودگی آن رگ و ریشه مردم را درنوردد و انواع بیماری و سرطان – شاید چیزی عین عوارض خوردن گوشت سگ – دودمان زندگی مردم را بسوزاند.
✅ رانت یعنی فقدان سیاست اقتصادی درستی که مانع استفاده غیربهرهور از منابع سوخت فسیلی شود و جلوی بهرهبرداری افراطی از منابع آب، خاک و هوای این سرزمین را بگیرد. رانت است که پولهای بادآورده به بار میآورد و توهم برای فرادستان و قدرتمندان ایجاد میکند.
✅ برخی اقتصاددانان نشان دادهاند که چگونه توزیع این رانتها از مسیر نقدینگی، به هم ریختن انضباط مالی و پولی، تضعیف بنیانهای اقتصاد بخشهای زیرساختی نفت، برق، آب و بودجههای عمرانی، و دهها مسیر دیگر، اقتصاد را فرومیپاشند و مردم را عصبی، ناامید و افسرده میسازند.
✅ حوصلهام نمیآید بیشتر توضیح بدهم. راستاش را بخواهید رانت از گوشت سگ هم حرامتر و عوارضاش بیشتر است. گوشت سگ هر عارضهای داشته که خداوند آنرا حرام کرده، رانت ارز 4200 تومانی و یارانه پنهان در بودجه، عوارضاش از گوشت سگ هم بدتر است. توزیع آنرا متوقف کنید، یا اقلاً توضیح دهید خیلی شفاف که آنچه توزیع میکنید اندازه گوشت سگ حرام نیست و ضرر ندارد.
✅ تورم خیلی وقت است دورقمی شده و رشد اقتصادی منفی هم رو به سوی دو رقمی شدن دارد. آیا این آمار و ارقام برای دست کشیدن از سیاستهای توزیع رانت و همزمان تمهید کردن نظام حمایت اجتماعی کارآمد کافی نیست؟
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
✅ کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان هم جالب است، شما هم برای عضویت دعوت میشوید. @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
«ساسیگیت» از نگاهی دیگر
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ساسی مانکن آهنگی خوانده، در چند مدرسه پخش شده و حالا مسأله اول فرهنگ مملکت شده است «آقامون جنتلمنه». داستان بالا گرفته و «ساسیگیت»ی شده است. کاربردیترین راهبرد این گونه مسائل نیز «دراز کردن چند مقصر» است تا بیچارهها «بز بلاگردان» بشوند تا آبها از آسیاب بیفتد. بگذارید ما این راه را نرویم و موضوع را از زوایای دیگری ببینیم.
✅ بیست سال پیش کتاب «ممیزی کتاب» (نوشته احمد رجبزاده، انتشارات کویر) را ویراستاری میکردم. نویسنده نشان داده بود که چگونه تیغ سانسور، ریشه ادبیات و رمان ایرانی را از بیخ خشکانده است. فرصت توضیحاش نیست، خودتان بخوانید حیرت میکنید.
✅ شانزده سال پیش کتابی نوشتم به اسم «مصرف و سبک زندگی» و نشان دادم که سلیقههای مردم دنیای جدید مخلوط و التقاطی میشود. مردم «همهچیزخوار» میشوند یعنی روزه میگیرند، میرقصند، ساسیمانکن و موسیقی سنتی را با هم گوش میکنند، تواشیح قبل از اذان را هم دوست دارند و از متنهای تلگرام و ویدئوهای اینستاگرام تا جنگ و صلح و مثنوی مولانا را هم میخوانند. این روند دنیای مدرن است. اگر سیاست فرهنگی کشور فرصت بروز به رمان خوب و تربیت موسیقایی خوب ندهد، خب آن قسمت ساسیمانکنی «همهچیزخواری» قویتر میشود.
✅ دوازده سال پیش هم کتابی نوشتم به اسم «جامعهشناسی مصرف موسیقی» و نشان دادم که برچیدن موسیقی و تربیت موسیقایی از جلوی دست و پای مردم، چگونه به ذائقه موسیقایی شکل داده است. تردید ندارم اگر کتابی هم درباره شادی نوشته بودم، «جامعه تشنه شادی» در آن جلوه میکرد. خب، جامعهای با تربیت موسیقایی ضعیف و تشنه شادی، میل به ساسی مانکناش بالا میزند.
✅ حالا اینها را در ذهن داشته باشید تا چند آمار را با هم مرور کنیم. سایت رسمی نمایشگاه کتاب (book32.ir) به بازدیدکنندگان نمایشگاه امکان میداد تا کتابها را جستوجو کنند. گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشان میدهد:
🔹از میان 10 کتابی که بیش از همه جستوجو شدهاند، هشت کتاب رمان و داستان خارجی بودهاند:۱-ملت عشق (الیف شافاک)، ۲-انسان خردمند (یووال نوح هراری)، ۳-خودت باش دختر (ریچل هالیس)، ۴-من سر قولم هستم» (امیرعلی ق)، ۵-دنیای سوفی (یوستین گوردر)، ۶-کیمیاگر (پائولو کوئیلو)، ۷-اکنون (فاضل نظری)، ۸-جزء از کل (استیو تولتز)، ۸-شدن (میشل اوباما) و ۱۰-وقتی نیچه گریست (اروین یالوم).
🔹بیست کتابی که بیشترین جستجو درباره آنها انجام شده عبارتند از: ملت عشق، انسان خردمند، خودت باش دختر، بنویس تا اتفاق بیفتد، جزء از کل، اثر مرکب (دارن هاردی)، توحید مفضل، بیشعوری، کیمیاگر، نخل و نارنج (وحید یامینپور)، اکنون (فاضل نظری)، عقاید یک دلقک، دنیای سوفی، شازده کوچولو، چهار اثر، قرآن، تئوری انتخاب، صد سال تنهایی، راز، قلعه حیوانات، و کوری. نکته مهم این است که فقط یک کتاب رمان نویسنده ایرانی در بین این بیست اثر وجود دارد. کتاب اکنون فاضل نظری، شعر است.
🔹بیشترین جستجوی نام پدیدآورنده کتاب متعلق به این افراد بوده است: ۱-فاضل نظری، ۲-سیمین دانشور، ۳-هوشنگ ابتهاج، ۴-صادق هدایت، ۵-نادر ابراهیمی، ۶-محمود دولتآبادی، ۷-کریم زمانی، ۸-برایان تریسی، و ۸-میشل اوباما. دو نفر خارجیاند و به غیر از فاضل نظری (متولد 1358)، همگی نویسندگان و شاعران نسلهای قبل از انقلاب هستند. بیشترین موضوعات جستوجو شده هم عبارتند از: ۱-رمان، ۲-روانشناسی و ۳-شعر.
✅ این آمارهای ساده چه میگویند؟ اول، مردم بیش از هر چیز به دنبال رمان، داستان، کتب روانشناسی و شعر هستند. دوم، مردم در بین کتب رمان و داستان، آثار جذاب نویسندگان ایرانی را نیافتهاند و کتب محبوبشان نوشته خارجیهاست؛ نه اینکه مردم خارجیها را دوست دارند، نظام فرهنگی کشور از پرورش نویسندگانی که مردم را جذب کنند بازمانده است. سوم، نویسندگان نسل جدید نتوانستهاند از پس غولها، از سیمین دانشور گرفته تا صادق هدایت و محمود دولتآبادی برآیند. چهارم، جامعه ما را چه شده است که هنوز آثاری خلق شده بر بستر دنیای اجتماعی سیمین دانشور، صادق هدایت، نادر ابراهیمی و هوشنگ ابتهاج فضایی برای نویسندگان جدید باقی نمیگذارند؟
✅ «ساسیگیت» محصول سیاست فرهنگی این کشور و تحولات دنیای مدرن است. مردم ایران هم مثل سبک زندگی بقیه مردم دنیا «همهچیزخوار» شدهاند با این وصف که تیغ سانسور و سیاست نشر کتاب و عرضه موسیقی، جلوی سر برآوردن نویسندگان بزرگ و جذاب ایرانی، و تربیت موسیقایی مردمی ناشاد را گرفته است. نتیجه: «آقامون جنتلمنه» از کودکان و مردم دلبری میکند. چرا ناراحتید؟
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ساسی مانکن آهنگی خوانده، در چند مدرسه پخش شده و حالا مسأله اول فرهنگ مملکت شده است «آقامون جنتلمنه». داستان بالا گرفته و «ساسیگیت»ی شده است. کاربردیترین راهبرد این گونه مسائل نیز «دراز کردن چند مقصر» است تا بیچارهها «بز بلاگردان» بشوند تا آبها از آسیاب بیفتد. بگذارید ما این راه را نرویم و موضوع را از زوایای دیگری ببینیم.
✅ بیست سال پیش کتاب «ممیزی کتاب» (نوشته احمد رجبزاده، انتشارات کویر) را ویراستاری میکردم. نویسنده نشان داده بود که چگونه تیغ سانسور، ریشه ادبیات و رمان ایرانی را از بیخ خشکانده است. فرصت توضیحاش نیست، خودتان بخوانید حیرت میکنید.
✅ شانزده سال پیش کتابی نوشتم به اسم «مصرف و سبک زندگی» و نشان دادم که سلیقههای مردم دنیای جدید مخلوط و التقاطی میشود. مردم «همهچیزخوار» میشوند یعنی روزه میگیرند، میرقصند، ساسیمانکن و موسیقی سنتی را با هم گوش میکنند، تواشیح قبل از اذان را هم دوست دارند و از متنهای تلگرام و ویدئوهای اینستاگرام تا جنگ و صلح و مثنوی مولانا را هم میخوانند. این روند دنیای مدرن است. اگر سیاست فرهنگی کشور فرصت بروز به رمان خوب و تربیت موسیقایی خوب ندهد، خب آن قسمت ساسیمانکنی «همهچیزخواری» قویتر میشود.
✅ دوازده سال پیش هم کتابی نوشتم به اسم «جامعهشناسی مصرف موسیقی» و نشان دادم که برچیدن موسیقی و تربیت موسیقایی از جلوی دست و پای مردم، چگونه به ذائقه موسیقایی شکل داده است. تردید ندارم اگر کتابی هم درباره شادی نوشته بودم، «جامعه تشنه شادی» در آن جلوه میکرد. خب، جامعهای با تربیت موسیقایی ضعیف و تشنه شادی، میل به ساسی مانکناش بالا میزند.
✅ حالا اینها را در ذهن داشته باشید تا چند آمار را با هم مرور کنیم. سایت رسمی نمایشگاه کتاب (book32.ir) به بازدیدکنندگان نمایشگاه امکان میداد تا کتابها را جستوجو کنند. گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشان میدهد:
🔹از میان 10 کتابی که بیش از همه جستوجو شدهاند، هشت کتاب رمان و داستان خارجی بودهاند:۱-ملت عشق (الیف شافاک)، ۲-انسان خردمند (یووال نوح هراری)، ۳-خودت باش دختر (ریچل هالیس)، ۴-من سر قولم هستم» (امیرعلی ق)، ۵-دنیای سوفی (یوستین گوردر)، ۶-کیمیاگر (پائولو کوئیلو)، ۷-اکنون (فاضل نظری)، ۸-جزء از کل (استیو تولتز)، ۸-شدن (میشل اوباما) و ۱۰-وقتی نیچه گریست (اروین یالوم).
🔹بیست کتابی که بیشترین جستجو درباره آنها انجام شده عبارتند از: ملت عشق، انسان خردمند، خودت باش دختر، بنویس تا اتفاق بیفتد، جزء از کل، اثر مرکب (دارن هاردی)، توحید مفضل، بیشعوری، کیمیاگر، نخل و نارنج (وحید یامینپور)، اکنون (فاضل نظری)، عقاید یک دلقک، دنیای سوفی، شازده کوچولو، چهار اثر، قرآن، تئوری انتخاب، صد سال تنهایی، راز، قلعه حیوانات، و کوری. نکته مهم این است که فقط یک کتاب رمان نویسنده ایرانی در بین این بیست اثر وجود دارد. کتاب اکنون فاضل نظری، شعر است.
🔹بیشترین جستجوی نام پدیدآورنده کتاب متعلق به این افراد بوده است: ۱-فاضل نظری، ۲-سیمین دانشور، ۳-هوشنگ ابتهاج، ۴-صادق هدایت، ۵-نادر ابراهیمی، ۶-محمود دولتآبادی، ۷-کریم زمانی، ۸-برایان تریسی، و ۸-میشل اوباما. دو نفر خارجیاند و به غیر از فاضل نظری (متولد 1358)، همگی نویسندگان و شاعران نسلهای قبل از انقلاب هستند. بیشترین موضوعات جستوجو شده هم عبارتند از: ۱-رمان، ۲-روانشناسی و ۳-شعر.
✅ این آمارهای ساده چه میگویند؟ اول، مردم بیش از هر چیز به دنبال رمان، داستان، کتب روانشناسی و شعر هستند. دوم، مردم در بین کتب رمان و داستان، آثار جذاب نویسندگان ایرانی را نیافتهاند و کتب محبوبشان نوشته خارجیهاست؛ نه اینکه مردم خارجیها را دوست دارند، نظام فرهنگی کشور از پرورش نویسندگانی که مردم را جذب کنند بازمانده است. سوم، نویسندگان نسل جدید نتوانستهاند از پس غولها، از سیمین دانشور گرفته تا صادق هدایت و محمود دولتآبادی برآیند. چهارم، جامعه ما را چه شده است که هنوز آثاری خلق شده بر بستر دنیای اجتماعی سیمین دانشور، صادق هدایت، نادر ابراهیمی و هوشنگ ابتهاج فضایی برای نویسندگان جدید باقی نمیگذارند؟
✅ «ساسیگیت» محصول سیاست فرهنگی این کشور و تحولات دنیای مدرن است. مردم ایران هم مثل سبک زندگی بقیه مردم دنیا «همهچیزخوار» شدهاند با این وصف که تیغ سانسور و سیاست نشر کتاب و عرضه موسیقی، جلوی سر برآوردن نویسندگان بزرگ و جذاب ایرانی، و تربیت موسیقایی مردمی ناشاد را گرفته است. نتیجه: «آقامون جنتلمنه» از کودکان و مردم دلبری میکند. چرا ناراحتید؟
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
چگونه خیلی خیلی خفن پولدار شویم؟ (قسمت اول)
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ایران امروز سرزمینی است که در آن میتوانید پولدار خفنی بشوید و این کار را به سرعت هم انجام دهید. قصد دارم در این یادداشت، یکی از راههای خفن پولدار شدن به شما هم یاد بدهم، چیزی شبیه آشپزی است. راههای خفن پولدار شدن، قسمت اول: تأسیس مؤسسه مالی و اعتباری.
🔹اول، از یک جایی (مثلا اداره تعاون شهرتان) مجوز بگیرید که صندوق قرضالحسنه راه بیندازید. اول بگویید فقط میخواهم در سطح شهر خودم فعالیت کنم.
🔹دوم، چند نفر کله گنده و آدم بانفوذ را عضو هیئت مدیره صندوق کنید. کارهای زیادی باید انجام دهید و به نفوذ و کمک آنها نیاز دارید.
🔹سوم، تبلیغ کنید و شعبه تأسیس نمایید. غیرقانونی است، اما اگر اعضای هیئت مدیره را خوب انتخاب کرده باشید، میتوانید بدون نظارت بانک مرکزی، شعبات و سپردهگیری از مردم را گسترش دهید.
🔹چهارم، شما چون تحت نظارت بانک مرکزی نیستید، از هفت دولت آزادید و میتوانید نرخ سودهای بسیار بالا به مردم پیشنهاد کنید. مردم پولهایشان را به سمت شما روانه میکنند.
🔹پنجم، بانکهای تحت نظارت و قانونی، قادر نیستند در نرخ سود با شما رقابت کنند، عقب میمانند و شما خوب سپردهگیری میکنید. شما موفق میشوید پول را از بانکهای قانونی به صندوق غیرمجاز خودتان منتقل کنید. برخی از بانکهای مجاز با شما رقابت میکنند و تعهدات سودی را میپذیرند که عملاً به معنای خسارت به خودشان است.
🔹ششم، شما سود بالایی میدهید و به تدریج بانکهای قانونی هم مایل میشوند که در صندوق شما سپردهگذاری کنند. شما ریسک کارهای خودتان را به بانکهای قانونی هم گسترش میدهید و به این ترتیب همه در کاری که میکنید شریک میشوند. هر اتفاقی برای شما بیفتد، به سرعت همه را درگیر میکند.
🔹هفتم، حالا شما آنقدر بزرگ شدهاید که بخش قابل توجهی از بازار پولی کشور دست شماست. همه باید هوای شما را داشته باشند که اگر زمین بخورید، اتفاقات بدی میافتد و پای خیلی چیزها به میان کشیده میشود.
🔹هشتم، فعالیتتان را گسترش میدهید و به بقیه بخشهای اقتصاد اعم از زمین، مسکن، ارز و طلا حمله میکنید. شما آنقدر وعده سودهای کلان به سپردهگذاران دادهاید که از فعالیتهای سالم اقتصادی نمیتوانید آنها را جواب دهید، باید کار ناسالم کنید. پولشویی یک گزینه خوب است.
🔹نهم، وامهای کلان به دوست و رفیقتان میدهید، با بهرههای سنگین، و سود موهومی این وامها را – که خودتان هم میدانید برنمیگردند – در حسابها لحاظ میکنید تا تراز عملکرد شما مثبت نمایش داده شود.
🔹دهم، از منابع سپردهگیری شده، به خودتان با بهره اندک وام میدهید و دوباره در مؤسسه خودتان با نرخ بهره 35 درصدی یا بیشتر سپردهگذاری میکنید.
🔹یازدهم، شما به تدریج منابع مؤسسه (همان سپردههای مردم و سپردههای سایر بانکها نزد مؤسسه شما) را به خودتان و سایر آشنایان وام میدهید. صندوق ورشکسته میشود و مردم برای گرفتن سپردههایشان صف میکشند.
🔹دوازدهم، زمین خوردن شما باعث میشود خسارت بانکهای دیگر و میلیونها سپردهگذار، برای دولت و کشور مشکل امنیتی درست کند. همه به دست و پا میافتند که یک جوری قضیه را سر هم کنند.
🔹سیزدهم، پول سپردهگذاران از منابع بانک مرکزی، به هزینه تورمی که ایجاد میکند، پرداخت میشود.
🔹چهاردهم، شما و رفقا که منابع مؤسسه (سپردههای مردم) را به اموال، خانه و زمین، طلا و ارز تبدیل کردهاید، در طوفان تورمی، ارزش داراییهایتان چندین برابر میشود. حالا اگر اصل پول را هم از شما بگیرند، دارایی شما آنقدر بر اثر تورم زیاد شده که میتوانید سر سبیل شاه نقاره بزنید.
✅ ممکن است با این دستورالعمل، مجبور شوید مدتی را هم در زندان سر کنید، یا در نظر مردم و تاریخ به عنوان یک کثافت جلوه کنید، اما بعد از آزادی خودتان و دوستان میتوانید تا آخر عمر و تا چند نسل بعد، به خوبی و خوشی زندگی کنید؛ در کانادا، موناکو، لسآنجلس یا در پنتهاوسی در تهران خودمان. شما را تا دستورالعمل بعدی برای خفن پولدار شدن به خدای بزرگ میسپارم.
(اگر دوست دارید دیگران هم خفن پولدار شوند، با آنها به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید: @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ایران امروز سرزمینی است که در آن میتوانید پولدار خفنی بشوید و این کار را به سرعت هم انجام دهید. قصد دارم در این یادداشت، یکی از راههای خفن پولدار شدن به شما هم یاد بدهم، چیزی شبیه آشپزی است. راههای خفن پولدار شدن، قسمت اول: تأسیس مؤسسه مالی و اعتباری.
🔹اول، از یک جایی (مثلا اداره تعاون شهرتان) مجوز بگیرید که صندوق قرضالحسنه راه بیندازید. اول بگویید فقط میخواهم در سطح شهر خودم فعالیت کنم.
🔹دوم، چند نفر کله گنده و آدم بانفوذ را عضو هیئت مدیره صندوق کنید. کارهای زیادی باید انجام دهید و به نفوذ و کمک آنها نیاز دارید.
🔹سوم، تبلیغ کنید و شعبه تأسیس نمایید. غیرقانونی است، اما اگر اعضای هیئت مدیره را خوب انتخاب کرده باشید، میتوانید بدون نظارت بانک مرکزی، شعبات و سپردهگیری از مردم را گسترش دهید.
🔹چهارم، شما چون تحت نظارت بانک مرکزی نیستید، از هفت دولت آزادید و میتوانید نرخ سودهای بسیار بالا به مردم پیشنهاد کنید. مردم پولهایشان را به سمت شما روانه میکنند.
🔹پنجم، بانکهای تحت نظارت و قانونی، قادر نیستند در نرخ سود با شما رقابت کنند، عقب میمانند و شما خوب سپردهگیری میکنید. شما موفق میشوید پول را از بانکهای قانونی به صندوق غیرمجاز خودتان منتقل کنید. برخی از بانکهای مجاز با شما رقابت میکنند و تعهدات سودی را میپذیرند که عملاً به معنای خسارت به خودشان است.
🔹ششم، شما سود بالایی میدهید و به تدریج بانکهای قانونی هم مایل میشوند که در صندوق شما سپردهگذاری کنند. شما ریسک کارهای خودتان را به بانکهای قانونی هم گسترش میدهید و به این ترتیب همه در کاری که میکنید شریک میشوند. هر اتفاقی برای شما بیفتد، به سرعت همه را درگیر میکند.
🔹هفتم، حالا شما آنقدر بزرگ شدهاید که بخش قابل توجهی از بازار پولی کشور دست شماست. همه باید هوای شما را داشته باشند که اگر زمین بخورید، اتفاقات بدی میافتد و پای خیلی چیزها به میان کشیده میشود.
🔹هشتم، فعالیتتان را گسترش میدهید و به بقیه بخشهای اقتصاد اعم از زمین، مسکن، ارز و طلا حمله میکنید. شما آنقدر وعده سودهای کلان به سپردهگذاران دادهاید که از فعالیتهای سالم اقتصادی نمیتوانید آنها را جواب دهید، باید کار ناسالم کنید. پولشویی یک گزینه خوب است.
🔹نهم، وامهای کلان به دوست و رفیقتان میدهید، با بهرههای سنگین، و سود موهومی این وامها را – که خودتان هم میدانید برنمیگردند – در حسابها لحاظ میکنید تا تراز عملکرد شما مثبت نمایش داده شود.
🔹دهم، از منابع سپردهگیری شده، به خودتان با بهره اندک وام میدهید و دوباره در مؤسسه خودتان با نرخ بهره 35 درصدی یا بیشتر سپردهگذاری میکنید.
🔹یازدهم، شما به تدریج منابع مؤسسه (همان سپردههای مردم و سپردههای سایر بانکها نزد مؤسسه شما) را به خودتان و سایر آشنایان وام میدهید. صندوق ورشکسته میشود و مردم برای گرفتن سپردههایشان صف میکشند.
🔹دوازدهم، زمین خوردن شما باعث میشود خسارت بانکهای دیگر و میلیونها سپردهگذار، برای دولت و کشور مشکل امنیتی درست کند. همه به دست و پا میافتند که یک جوری قضیه را سر هم کنند.
🔹سیزدهم، پول سپردهگذاران از منابع بانک مرکزی، به هزینه تورمی که ایجاد میکند، پرداخت میشود.
🔹چهاردهم، شما و رفقا که منابع مؤسسه (سپردههای مردم) را به اموال، خانه و زمین، طلا و ارز تبدیل کردهاید، در طوفان تورمی، ارزش داراییهایتان چندین برابر میشود. حالا اگر اصل پول را هم از شما بگیرند، دارایی شما آنقدر بر اثر تورم زیاد شده که میتوانید سر سبیل شاه نقاره بزنید.
✅ ممکن است با این دستورالعمل، مجبور شوید مدتی را هم در زندان سر کنید، یا در نظر مردم و تاریخ به عنوان یک کثافت جلوه کنید، اما بعد از آزادی خودتان و دوستان میتوانید تا آخر عمر و تا چند نسل بعد، به خوبی و خوشی زندگی کنید؛ در کانادا، موناکو، لسآنجلس یا در پنتهاوسی در تهران خودمان. شما را تا دستورالعمل بعدی برای خفن پولدار شدن به خدای بزرگ میسپارم.
(اگر دوست دارید دیگران هم خفن پولدار شوند، با آنها به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
جامعه «خودی، نُخودی، بیخودی»
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ تنش میان ایران و آمریکا بالا گرفته و به مسأله اول عرصه سیاسی و موضوعی مهم در سیاست جهانی بدل شده است. من از آن دستهام که اعتقاد دارم صرفنظر از هر ابتکار عملی در سیاست خارجی، مسأله سیاست خارجی ایران را باید در ادامه سیاست داخلی و ابتدا با توجه به داخل حل کرد. تحولات سیاست خارجی تحت تأثیر شدید سیاست داخلی است.
✅ سیاست داخلی ایران را با مفاهیم زیادی توصیف کردهاند، اما من تصور میکنم این سیاست بر محور سهگانهای شکل گرفته است که تا تغییری در آن ایجاد نشود، دشوار بشود تحولی در شرایط کشور – که پیشتر آنرا فرسایش تمدنی خواندهام و تنش میان ایران و آمریکا هم بخشی از آن است – ایجاد شود. وضعیت نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران امروز را به کمک مفهومسازی یکی از همکارانم با سه کلمه میتوان وصف کرد: جامعه «خودی، نُخودی، بیخودی».
🔹خودیها: قدرت سیاسی بخشی از جامعه را «خودی» تلقی میکند. خودیها دستشان باز است که بقیه را با هر وصفی بخوانند، اعتماد بهنفس کاذبی دارند که هر کردارشان را برایشان درست جلوه میدهد، معیارهای ارزیابی و داوری دیگران را بنا میکنند، منافع ملی را آنها تشخیص میدهند، داور دنیای و آخرت مردماند، اوصاف خوب شجاعت، صداقت، دیانت، کیاست و ... از کمالاتشان است؛ مورد اعتمادند و خطاهاشان بخشودنی است. اقلیتی هستند که به رخ اکثریت کشیده میشوند.
🔹نُخودیها: اکثریتی هستند که همین جوری «هستند». مردمی که زندگی عادی دارند، اما مشارکت سیاسی و اجتماعی هم میطلبند، میخواهند بخشی «جدی» و اثرگذار از بازی سیاست-جامعه باشند، و همه جا «بازیگر باشند»، اما احساس میکنند «بازیگردانی میشوند.» گویی وقتی خودیها لازم دارند به بازی گرفته میشوند و وقتی خرشان از پل گذشت، توپ جمع کن میدان بازی هم نیستند. عین کودکانی که به بازی فوتبال بزرگترها داخل میشوند، به عنوان نخودی یارکشی میشوند و دائم دنبال توپ میدوند، اما کسی به آنها پاس نمیدهد، پایشان به توپ نمیخورد، اما گاه گاه که بزرگترها شوت میکنند، توپ توی صورتشان میخورد و وقتی توپ به خانه همسایه میافتد و میخواهد آنرا پاره کند، نخودی را میفرستند که زنگ بزند، خجالت بکشد و توپ را پس بگیرد.
🔹بیخودیها: اینها گویی اصلاً بیخود کردهاند که هستند، «بیخودی» هستند. اکثریت روشنفکر، هنرمند، آنان که دینداری، سبک زندگی، آمال و آرزوها، چارچوبهای اندیشه و جهتگیریشان به دنیا و آخرت با «خودی»ها فرق دارد. همین که مثل خودیها نیستند، یعنی بیخودی هستند. تحمل میشوند، استخوانی در گلو و خاری در چشم خودیها، آسته میرن آسته میان که کسی شاخشان نزند، نقشهای نخودی هم بازی میکنند، مورد اعتماد نیستند، خودشان فکر میکنند به اندازه بقیه یا حتی بیش از آنها ایران را دوست دارند، اما خودیها به خودشان حق میدهند با هر وصفی آنها را بخوانند و برانند.
✅ دایره خودیها به مرور زمان تنگتر و تنگتر شده است. نخودی بودن نخودیها احساس بیقدرتی، استیصال و بازی خوردن را در آنها تقویت کرده است. آنها احساس میکنند خودیها هر وقت لازم دارند از واژه «ما» استفاده میکنند و آنها را هم کنار خودشان جمع میبندند، اما این جمع بستن فقط برای مدت محدود، کار محدود و بدون تقسیم منافع و منابع است. بیخودیها هم سعی میکنند حقشان را از خودیها بگیرند، بیش از آنکه در کنار هم زندگی کنند و جامعه بسازند، معامله میکنند، برخی با خودیها، برخی با خدا و برخی با آرمانهایشان.
✅ تفکیک خودی، نخودی و بیخودی، جامعه را سه شقه کرده، افقهای آینده خاکستری شدهاند و گویی مهدی اخوان ثالث به این دنیا بازگشته تا بگوید «زمستان است.» خودیها اولش فکر میکردند این انحصار همه خوبیها خوب است، اما برخی از آنها حالا فهمیدهاند «انسان موجود اجتماعی است» و وقتی میتوان آرامش و احترام داشت که همه آرامش و احترام داشته باشند. خودیها که همه نخودیها و بیخودیها را بیگانه کردند، حالا خودشان بین اکثریت بیگانگی احساس میکنند.
✅ خودیها خجلتر و همزمان خشنتر؛ نخودیها مستأصلتر، ناراضیتر، تحقیرشدهتر و منتفرتر؛ و بیخودیها کمامیدتر میشوند؛ آنها که دستشان برسد میروند، برخی مناقشه و برخی دیگر معامله میکنند و آرمانگراترها میکوشند تا برای ایران هم که شده هر سه گروه را به هم نزدیک کنند. جامعه سهپاره برای هیچ عرصه مهمی تصمیم شجاعانه و مناسبی نخواهد گرفت.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ تنش میان ایران و آمریکا بالا گرفته و به مسأله اول عرصه سیاسی و موضوعی مهم در سیاست جهانی بدل شده است. من از آن دستهام که اعتقاد دارم صرفنظر از هر ابتکار عملی در سیاست خارجی، مسأله سیاست خارجی ایران را باید در ادامه سیاست داخلی و ابتدا با توجه به داخل حل کرد. تحولات سیاست خارجی تحت تأثیر شدید سیاست داخلی است.
✅ سیاست داخلی ایران را با مفاهیم زیادی توصیف کردهاند، اما من تصور میکنم این سیاست بر محور سهگانهای شکل گرفته است که تا تغییری در آن ایجاد نشود، دشوار بشود تحولی در شرایط کشور – که پیشتر آنرا فرسایش تمدنی خواندهام و تنش میان ایران و آمریکا هم بخشی از آن است – ایجاد شود. وضعیت نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران امروز را به کمک مفهومسازی یکی از همکارانم با سه کلمه میتوان وصف کرد: جامعه «خودی، نُخودی، بیخودی».
🔹خودیها: قدرت سیاسی بخشی از جامعه را «خودی» تلقی میکند. خودیها دستشان باز است که بقیه را با هر وصفی بخوانند، اعتماد بهنفس کاذبی دارند که هر کردارشان را برایشان درست جلوه میدهد، معیارهای ارزیابی و داوری دیگران را بنا میکنند، منافع ملی را آنها تشخیص میدهند، داور دنیای و آخرت مردماند، اوصاف خوب شجاعت، صداقت، دیانت، کیاست و ... از کمالاتشان است؛ مورد اعتمادند و خطاهاشان بخشودنی است. اقلیتی هستند که به رخ اکثریت کشیده میشوند.
🔹نُخودیها: اکثریتی هستند که همین جوری «هستند». مردمی که زندگی عادی دارند، اما مشارکت سیاسی و اجتماعی هم میطلبند، میخواهند بخشی «جدی» و اثرگذار از بازی سیاست-جامعه باشند، و همه جا «بازیگر باشند»، اما احساس میکنند «بازیگردانی میشوند.» گویی وقتی خودیها لازم دارند به بازی گرفته میشوند و وقتی خرشان از پل گذشت، توپ جمع کن میدان بازی هم نیستند. عین کودکانی که به بازی فوتبال بزرگترها داخل میشوند، به عنوان نخودی یارکشی میشوند و دائم دنبال توپ میدوند، اما کسی به آنها پاس نمیدهد، پایشان به توپ نمیخورد، اما گاه گاه که بزرگترها شوت میکنند، توپ توی صورتشان میخورد و وقتی توپ به خانه همسایه میافتد و میخواهد آنرا پاره کند، نخودی را میفرستند که زنگ بزند، خجالت بکشد و توپ را پس بگیرد.
🔹بیخودیها: اینها گویی اصلاً بیخود کردهاند که هستند، «بیخودی» هستند. اکثریت روشنفکر، هنرمند، آنان که دینداری، سبک زندگی، آمال و آرزوها، چارچوبهای اندیشه و جهتگیریشان به دنیا و آخرت با «خودی»ها فرق دارد. همین که مثل خودیها نیستند، یعنی بیخودی هستند. تحمل میشوند، استخوانی در گلو و خاری در چشم خودیها، آسته میرن آسته میان که کسی شاخشان نزند، نقشهای نخودی هم بازی میکنند، مورد اعتماد نیستند، خودشان فکر میکنند به اندازه بقیه یا حتی بیش از آنها ایران را دوست دارند، اما خودیها به خودشان حق میدهند با هر وصفی آنها را بخوانند و برانند.
✅ دایره خودیها به مرور زمان تنگتر و تنگتر شده است. نخودی بودن نخودیها احساس بیقدرتی، استیصال و بازی خوردن را در آنها تقویت کرده است. آنها احساس میکنند خودیها هر وقت لازم دارند از واژه «ما» استفاده میکنند و آنها را هم کنار خودشان جمع میبندند، اما این جمع بستن فقط برای مدت محدود، کار محدود و بدون تقسیم منافع و منابع است. بیخودیها هم سعی میکنند حقشان را از خودیها بگیرند، بیش از آنکه در کنار هم زندگی کنند و جامعه بسازند، معامله میکنند، برخی با خودیها، برخی با خدا و برخی با آرمانهایشان.
✅ تفکیک خودی، نخودی و بیخودی، جامعه را سه شقه کرده، افقهای آینده خاکستری شدهاند و گویی مهدی اخوان ثالث به این دنیا بازگشته تا بگوید «زمستان است.» خودیها اولش فکر میکردند این انحصار همه خوبیها خوب است، اما برخی از آنها حالا فهمیدهاند «انسان موجود اجتماعی است» و وقتی میتوان آرامش و احترام داشت که همه آرامش و احترام داشته باشند. خودیها که همه نخودیها و بیخودیها را بیگانه کردند، حالا خودشان بین اکثریت بیگانگی احساس میکنند.
✅ خودیها خجلتر و همزمان خشنتر؛ نخودیها مستأصلتر، ناراضیتر، تحقیرشدهتر و منتفرتر؛ و بیخودیها کمامیدتر میشوند؛ آنها که دستشان برسد میروند، برخی مناقشه و برخی دیگر معامله میکنند و آرمانگراترها میکوشند تا برای ایران هم که شده هر سه گروه را به هم نزدیک کنند. جامعه سهپاره برای هیچ عرصه مهمی تصمیم شجاعانه و مناسبی نخواهد گرفت.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
چگونه خیلی خیلی خفن پولدار شویم؟ (قسمت دوم)
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ در قسمت اول به شما نشان دادم که چگونه میتوانید از طریق تأسیس مؤسسه مالی و اعتباری، خیلی خیلی خفن پولدار شوید و این بار روش دیگری را به شما یاد میدهم: تملک یک واحد صنعتی از طریق خصوصیسازی.
🔹اول. یک واحد صنعتی در معرض خصوصیسازی را پیدا کرده و از طریقی آنرا بسیار کمتر از قیمت واقعی خریداری کنید. یکی از راهها این است که کسانی کمک کنند و واحد را به زیاندهی برسانند، یا تلاش کنید تا قیمتگذاری داراییهای واحد، بسیار کمتر از قیمت واقعی تعیین شود. هر دو روش خرج دارد.
🔹دوم. لازم نیست کل سهام واحد را به همان قیمت ناچیز هم خریداری کنید. یک واحد قابل واگذاری پیدا کنید که بتوانید بخش عمده سهام را بخرید و بقیه سهام شناور باشد. شما به این ترتیب میتوانید هیئت مدیره و مدیر عامل را خودتان تعیین کنید و به بقیه سهامداران هم پاسخگو نباشید.
🔹سوم. از وثیقه گذاشتن داراییها و شهرت برند واحد صنعتی استفاده کنید و مقادیر زیادی وام بگیرید. اگرچه واحد را به قیمت بسیار پایینتر از واقعیت خریدهاید، اما برای وثیقه گذاشتن آن حتماً میتوانید قیمتی بسیار بالاتر از قیمت واقعی را با کمک کارشناسان جا بیندازید. این هم خرج دارد.
🔹چهارم. سرمایهگذاری وامهای دریافتی در واحد صنعتی، سود زیادی ندارد. وامهای دریافتی را راهی بازار سکه، طلا، ارز و سایر سفتهبازیها کنید. اغلب اوقات میتوانید با وامدهندگان شریک شوید تا به سرنوشت وامها (همان سپردههای مردم نزد وامدهنده) حساس نباشند.
🔹پنجم. واحد صنعتی را که بد مدیریت کنید، زیانده شده، فروپاشی اقتصادی کرده و ارزش سهاماش سقوط میکند. حالا میتوانید با آن وامها که گرفتهاید سهام بقیه سهامداران را بخرید.
🔹ششم. واحدهای صنعتی که واگذار میشوند معمولاً آنقدر موجودی کالا در انبار دارند و قراردادهایی برای تولید منعقد کردهاند که بتوانید از محل فروش کالا و اجرای قراردادها، حقوق نیروی انسانی را بپردازید. اما وقتی واحد به مشکل بخورد، کارگران اعتراض میکنند و مشکل سیاسی و امنیتی برای شهر درست میشود. اینجاست که همه به کمک شما میآیند تا لطف کنید وام بیشتری بگیرید و حقوق و دستمزد معوقه را بپردازید.
🔹هفتم. ارز با تعرفه ترجیحی که توزیع کردند، شما هم زنبیلتان را در صف بگذارید، مقادیری از وامهای دریافتی را خرج کنید و عملکرد شرکتتان را استراتژیک جلوه دهید. همه اینها خرج دارد. شما با این روش میتوانید ارز پایینتر از قیمت بازار آزاد دریافت کنید.
🔹هشتم. یک شرکت صوری با کمی دفتر و دستک در آلمان، دوبی یا مالزی ثبت کنید و از آنجا اسناد و مدارک فروش کالا به واحد صنعتی بُزخری شده خود صادر کنید. کمی تلاش کنید، در یک فرایند صوری، بدون نقل و انتقال کالا، ارز دریافتی را میتوانید در بازار آزاد به فروش برسانید.
🔹نهم. پول وامها، مبالغ کلان مابهالتفاوت ارز دولتی و بازار آزاد و منابع حاصل از فروش اموال و داراییهای واحد صنعتی را به املاک تبدیل کنید. این داراییها در یک اقتصاد تورمی ظرف یکی دو سال چند برابر میشوند و اگر هم کسی پیگیر شود و گیر بیفتید، حتی اگر مبالغ اصل پولها را بازگردانید، هنوز خیلی خیلی خفن پولدار هستید.
🔹دهم. شما حالا خیلی خیلی خفن پولدار کثیفی شدهاید و میتوانید روی سبیل شاه نقاره بزنید. بخت آنکه گیر بیفتید و یک خرمگس معرکه پیدا شود و یقهتان را بگیرد، زیاد نیست، آنقدر آدم روی سبیل شاه دارند نقاره میزنند که صدا به صدا نمیرسد و سگ صاحبش را پیدا نمیکند.
✅ شما به این ترتیب خیلی پولدار میشوید اما فکر نکنید خیلی زرنگ هستید. شفاف نبودن فرایند خصوصیسازی، پایین بودن کیفیت مدیریت ریسک در نهادهای مالی وامدهنده، ناکافی بودن نظارت بر عملکرد نهادهای مالی در نظام بانکی، ضعف نظام مالیاتی، توزیع رانت از طریق ارز ارزانقیمت و ضعف در احراز صلاحیت شما برای تملک واحد صنعتی است که امکان میدهد این گونه پولدار شوید.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ در قسمت اول به شما نشان دادم که چگونه میتوانید از طریق تأسیس مؤسسه مالی و اعتباری، خیلی خیلی خفن پولدار شوید و این بار روش دیگری را به شما یاد میدهم: تملک یک واحد صنعتی از طریق خصوصیسازی.
🔹اول. یک واحد صنعتی در معرض خصوصیسازی را پیدا کرده و از طریقی آنرا بسیار کمتر از قیمت واقعی خریداری کنید. یکی از راهها این است که کسانی کمک کنند و واحد را به زیاندهی برسانند، یا تلاش کنید تا قیمتگذاری داراییهای واحد، بسیار کمتر از قیمت واقعی تعیین شود. هر دو روش خرج دارد.
🔹دوم. لازم نیست کل سهام واحد را به همان قیمت ناچیز هم خریداری کنید. یک واحد قابل واگذاری پیدا کنید که بتوانید بخش عمده سهام را بخرید و بقیه سهام شناور باشد. شما به این ترتیب میتوانید هیئت مدیره و مدیر عامل را خودتان تعیین کنید و به بقیه سهامداران هم پاسخگو نباشید.
🔹سوم. از وثیقه گذاشتن داراییها و شهرت برند واحد صنعتی استفاده کنید و مقادیر زیادی وام بگیرید. اگرچه واحد را به قیمت بسیار پایینتر از واقعیت خریدهاید، اما برای وثیقه گذاشتن آن حتماً میتوانید قیمتی بسیار بالاتر از قیمت واقعی را با کمک کارشناسان جا بیندازید. این هم خرج دارد.
🔹چهارم. سرمایهگذاری وامهای دریافتی در واحد صنعتی، سود زیادی ندارد. وامهای دریافتی را راهی بازار سکه، طلا، ارز و سایر سفتهبازیها کنید. اغلب اوقات میتوانید با وامدهندگان شریک شوید تا به سرنوشت وامها (همان سپردههای مردم نزد وامدهنده) حساس نباشند.
🔹پنجم. واحد صنعتی را که بد مدیریت کنید، زیانده شده، فروپاشی اقتصادی کرده و ارزش سهاماش سقوط میکند. حالا میتوانید با آن وامها که گرفتهاید سهام بقیه سهامداران را بخرید.
🔹ششم. واحدهای صنعتی که واگذار میشوند معمولاً آنقدر موجودی کالا در انبار دارند و قراردادهایی برای تولید منعقد کردهاند که بتوانید از محل فروش کالا و اجرای قراردادها، حقوق نیروی انسانی را بپردازید. اما وقتی واحد به مشکل بخورد، کارگران اعتراض میکنند و مشکل سیاسی و امنیتی برای شهر درست میشود. اینجاست که همه به کمک شما میآیند تا لطف کنید وام بیشتری بگیرید و حقوق و دستمزد معوقه را بپردازید.
🔹هفتم. ارز با تعرفه ترجیحی که توزیع کردند، شما هم زنبیلتان را در صف بگذارید، مقادیری از وامهای دریافتی را خرج کنید و عملکرد شرکتتان را استراتژیک جلوه دهید. همه اینها خرج دارد. شما با این روش میتوانید ارز پایینتر از قیمت بازار آزاد دریافت کنید.
🔹هشتم. یک شرکت صوری با کمی دفتر و دستک در آلمان، دوبی یا مالزی ثبت کنید و از آنجا اسناد و مدارک فروش کالا به واحد صنعتی بُزخری شده خود صادر کنید. کمی تلاش کنید، در یک فرایند صوری، بدون نقل و انتقال کالا، ارز دریافتی را میتوانید در بازار آزاد به فروش برسانید.
🔹نهم. پول وامها، مبالغ کلان مابهالتفاوت ارز دولتی و بازار آزاد و منابع حاصل از فروش اموال و داراییهای واحد صنعتی را به املاک تبدیل کنید. این داراییها در یک اقتصاد تورمی ظرف یکی دو سال چند برابر میشوند و اگر هم کسی پیگیر شود و گیر بیفتید، حتی اگر مبالغ اصل پولها را بازگردانید، هنوز خیلی خیلی خفن پولدار هستید.
🔹دهم. شما حالا خیلی خیلی خفن پولدار کثیفی شدهاید و میتوانید روی سبیل شاه نقاره بزنید. بخت آنکه گیر بیفتید و یک خرمگس معرکه پیدا شود و یقهتان را بگیرد، زیاد نیست، آنقدر آدم روی سبیل شاه دارند نقاره میزنند که صدا به صدا نمیرسد و سگ صاحبش را پیدا نمیکند.
✅ شما به این ترتیب خیلی پولدار میشوید اما فکر نکنید خیلی زرنگ هستید. شفاف نبودن فرایند خصوصیسازی، پایین بودن کیفیت مدیریت ریسک در نهادهای مالی وامدهنده، ناکافی بودن نظارت بر عملکرد نهادهای مالی در نظام بانکی، ضعف نظام مالیاتی، توزیع رانت از طریق ارز ارزانقیمت و ضعف در احراز صلاحیت شما برای تملک واحد صنعتی است که امکان میدهد این گونه پولدار شوید.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
برهه حساسِ «پس چی؟»
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مقامات ارشد کشور اعلام کردهاند که به دنبال جنگ با آمریکا نیستند (که راهبرد درست و عاقلانهای است)، آمریکاییها هم گفتهاند دنبال درگیری نظامی نیستند (به استثنای حداقل جان بولتون)؛ و مذاکرهای هم با آمریکا صورت نمیگیرد (که بسیاری از منتقدان سیاست خارجی کشور و طرفداران مذاکرات برجام هم در شرایط فعلی، مذاکره با آمریکای ترامپ، بدون دستورکاری برای مذاکره و تضمینی برای پایبندی به نتیجه، و موضع تحقیرآمیز دولت آمریکا مذاکره را درست نمیدانند.)
✅ مسأله این نیست که راهبرد نه جنگ و نه مذاکره در شرایط فعلی درست هست یا نیست، بلکه به شرط درستی، باز هم کفایت نمیکند. «نه جنگ» و «نه مذاکره» هر دو با «نه» شروع میشوند و به معنای بیکنشی یا فقدان کنش فعال هستند. فقدان کنش فعال در چنین وضعیتی که بدون هر گونه اقدام تنشآمیز دیگری از سوی آمریکا، تنش افزایش مییابد، به معنای عدم کفایت این موضع به تنهایی است.
✅ آمریکاییها تحریمها را افزایش میدهند و حتی اگر منازعه نظامی بر اثر رخدادی اتفاقی یا توطئهای شبیه به آنچه گفته میشود به شکل ساختگی آغازگر جنگ ویتنام شد، رخ ندهد؛ جنگ اقتصادی ادامه مییابد. کشوری که هزینه جاری دولت آن از میانه دهه 1380 تا میانه دهه 1390 به شدت افزایش یافته، بر اثر بیش از یکونیم دهه رشد اقتصادی نامناسب و نرخ پایین تشکیل سرمایه، فرار سرمایه و بیثباتی اقتصادی نرخ بیکاری در آن افزایش یافته، و در کنار همه اینها فساد و نابرابری اقتصادی و اجتماعی به حد بالایی رسیده است، خود به خود در معرض تنش اقتصادی و تبدیل آن به مسائل اجتماعی، سیاسی و نهایتاً امنیتی قرار میگیرد.
✅ آخرین آمارها و گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهند فقر عمیقتر و گستردهتر میشود و سخن از زوال بین یک تا دو میلیون شغل بر اثر تعطیلی کارگاهها در میان است. همه اینها نشان میدهند که راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» برای ممانعت از بدتر شدن شرایط کفایت نمیکند. نکته مهمتر این است که راهبردهایی که در گذشته – حتی در شرایط غیرتحریمی و عادی اعمال شدهاند - نتوانستهاند مسبب رشد اقتصادی کافی، توسعه اشتغال، ممانعت از تخریب محیطزیست، ارتقای عدالت اجتماعی و مقابله با فساد شوند. بدیهی است آن راهبردها در شرایط تحریمی، رکود تورمی و نارضایتی اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی، نتایج بدتری به بار میآورند.
✅ من قبلاً نوشتهام که کشور دچار «ساخت برهه حساس» در چهل سال گذشته بوده است، اما گفتمان «برهه حساس» دیگر به کار این شرایط نمیآید. «ما مقاومت میکنیم» اسم رمز متداول در «ساخت برهه حساس» بوده و هست؛ و مقامات ارشد اکنون نیز همین عبارت را تکرار میکنند. مسأله اما این است که «برهه حساس» برای توصیف این وضعیت کفایت نمیکند و مردم و نخبگان میپرسند «نه جنگ، نه مذاکره!؟ پس چی؟» گفتمان «پس چی؟» سر بر آورده است.
✅ گفتمان «نه جنگ نه مذاکره» بدون هیچ تغییر رویهای، یعنی نشستن به انتظار بسته شدن تک تک منفذهای تنفس اقتصاد و در نهایت جامعه، عین آبپز شدن قورباغهای که در درون آب در حال گرم شدن و جوش آمدن است، بیتحرک. عبارت «ما مقاومت میکنیم» هم حداقل دو مشکل دارد. اول، «ما» کیست؟ «مقاومت» چیست، یعنی چه کار میکنیم که اسماش مقاومت است؟
✅ کاربرد واژه ما، یعنی جمعی که چیز مشترکی دارند، و مقاومت کردن هم اغلب به معنای تحمل فشار یا هزینهای است. آیا «ما مقاومت میکنیم» یعنی «ما ایرانیان اعم از فقیر و غنی، رئیس و مرئوس، بالادست و فرودست، هزینههایی را بین خودمان تقسیم میکنیم و هر کس مسئولیت و قدرت بیشتری دارد، مسئولیت بیشتری میپذیرد؟» یا اینکه عدهای حرف میزنند و بقیه تحمل میکنند؟
✅ گفتمان «پس چی؟» میپرسد «ما کیست؟»، «مقاومت به چه معناست؟»، «فشار مقاومت چگونه بین ماها توزیع میشود؟»، «مقاومت ماها چه ویژگیای دارد که نتیجهاش مثبت باشد نه له شدن زیر فشار؟»، «مسئولیت عواقب این مقاومت ماها را چه کسی و چگونه میپذیرد؟»، «نقشه راه مقاومت را چه کسانی، از چه طریقی و با چه کیفیتی طراحی کردهاند؟»، «شاخص ارزیابی موفقیت در مقاومت چیست؟»، «چشمانداز موفقیت چند سال و با چه هزینهای است؟» و «آخرش چی میشه؟»
✅ اینها سؤالاتی است که مردم منتظرند پاسخ آنها را بشنوند. مردمانی رنجیده از فشار اقتصادی و تیرگی چشمانداز، برای تحمل کردن، به پاسخ این سؤالات نیازمندند. باز هم ما و برهه حساس کنونی، اما برهه حساس «پس چی؟»
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مقامات ارشد کشور اعلام کردهاند که به دنبال جنگ با آمریکا نیستند (که راهبرد درست و عاقلانهای است)، آمریکاییها هم گفتهاند دنبال درگیری نظامی نیستند (به استثنای حداقل جان بولتون)؛ و مذاکرهای هم با آمریکا صورت نمیگیرد (که بسیاری از منتقدان سیاست خارجی کشور و طرفداران مذاکرات برجام هم در شرایط فعلی، مذاکره با آمریکای ترامپ، بدون دستورکاری برای مذاکره و تضمینی برای پایبندی به نتیجه، و موضع تحقیرآمیز دولت آمریکا مذاکره را درست نمیدانند.)
✅ مسأله این نیست که راهبرد نه جنگ و نه مذاکره در شرایط فعلی درست هست یا نیست، بلکه به شرط درستی، باز هم کفایت نمیکند. «نه جنگ» و «نه مذاکره» هر دو با «نه» شروع میشوند و به معنای بیکنشی یا فقدان کنش فعال هستند. فقدان کنش فعال در چنین وضعیتی که بدون هر گونه اقدام تنشآمیز دیگری از سوی آمریکا، تنش افزایش مییابد، به معنای عدم کفایت این موضع به تنهایی است.
✅ آمریکاییها تحریمها را افزایش میدهند و حتی اگر منازعه نظامی بر اثر رخدادی اتفاقی یا توطئهای شبیه به آنچه گفته میشود به شکل ساختگی آغازگر جنگ ویتنام شد، رخ ندهد؛ جنگ اقتصادی ادامه مییابد. کشوری که هزینه جاری دولت آن از میانه دهه 1380 تا میانه دهه 1390 به شدت افزایش یافته، بر اثر بیش از یکونیم دهه رشد اقتصادی نامناسب و نرخ پایین تشکیل سرمایه، فرار سرمایه و بیثباتی اقتصادی نرخ بیکاری در آن افزایش یافته، و در کنار همه اینها فساد و نابرابری اقتصادی و اجتماعی به حد بالایی رسیده است، خود به خود در معرض تنش اقتصادی و تبدیل آن به مسائل اجتماعی، سیاسی و نهایتاً امنیتی قرار میگیرد.
✅ آخرین آمارها و گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهند فقر عمیقتر و گستردهتر میشود و سخن از زوال بین یک تا دو میلیون شغل بر اثر تعطیلی کارگاهها در میان است. همه اینها نشان میدهند که راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» برای ممانعت از بدتر شدن شرایط کفایت نمیکند. نکته مهمتر این است که راهبردهایی که در گذشته – حتی در شرایط غیرتحریمی و عادی اعمال شدهاند - نتوانستهاند مسبب رشد اقتصادی کافی، توسعه اشتغال، ممانعت از تخریب محیطزیست، ارتقای عدالت اجتماعی و مقابله با فساد شوند. بدیهی است آن راهبردها در شرایط تحریمی، رکود تورمی و نارضایتی اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی، نتایج بدتری به بار میآورند.
✅ من قبلاً نوشتهام که کشور دچار «ساخت برهه حساس» در چهل سال گذشته بوده است، اما گفتمان «برهه حساس» دیگر به کار این شرایط نمیآید. «ما مقاومت میکنیم» اسم رمز متداول در «ساخت برهه حساس» بوده و هست؛ و مقامات ارشد اکنون نیز همین عبارت را تکرار میکنند. مسأله اما این است که «برهه حساس» برای توصیف این وضعیت کفایت نمیکند و مردم و نخبگان میپرسند «نه جنگ، نه مذاکره!؟ پس چی؟» گفتمان «پس چی؟» سر بر آورده است.
✅ گفتمان «نه جنگ نه مذاکره» بدون هیچ تغییر رویهای، یعنی نشستن به انتظار بسته شدن تک تک منفذهای تنفس اقتصاد و در نهایت جامعه، عین آبپز شدن قورباغهای که در درون آب در حال گرم شدن و جوش آمدن است، بیتحرک. عبارت «ما مقاومت میکنیم» هم حداقل دو مشکل دارد. اول، «ما» کیست؟ «مقاومت» چیست، یعنی چه کار میکنیم که اسماش مقاومت است؟
✅ کاربرد واژه ما، یعنی جمعی که چیز مشترکی دارند، و مقاومت کردن هم اغلب به معنای تحمل فشار یا هزینهای است. آیا «ما مقاومت میکنیم» یعنی «ما ایرانیان اعم از فقیر و غنی، رئیس و مرئوس، بالادست و فرودست، هزینههایی را بین خودمان تقسیم میکنیم و هر کس مسئولیت و قدرت بیشتری دارد، مسئولیت بیشتری میپذیرد؟» یا اینکه عدهای حرف میزنند و بقیه تحمل میکنند؟
✅ گفتمان «پس چی؟» میپرسد «ما کیست؟»، «مقاومت به چه معناست؟»، «فشار مقاومت چگونه بین ماها توزیع میشود؟»، «مقاومت ماها چه ویژگیای دارد که نتیجهاش مثبت باشد نه له شدن زیر فشار؟»، «مسئولیت عواقب این مقاومت ماها را چه کسی و چگونه میپذیرد؟»، «نقشه راه مقاومت را چه کسانی، از چه طریقی و با چه کیفیتی طراحی کردهاند؟»، «شاخص ارزیابی موفقیت در مقاومت چیست؟»، «چشمانداز موفقیت چند سال و با چه هزینهای است؟» و «آخرش چی میشه؟»
✅ اینها سؤالاتی است که مردم منتظرند پاسخ آنها را بشنوند. مردمانی رنجیده از فشار اقتصادی و تیرگی چشمانداز، برای تحمل کردن، به پاسخ این سؤالات نیازمندند. باز هم ما و برهه حساس کنونی، اما برهه حساس «پس چی؟»
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
داداش، کیلو چند؟ متری چند تومن؟
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ سیل زد به خانه و کاشانه و مزرعه مردم، خب سیل است دیگر، چشم که ندارد کور است، متر کردن هم نمیداند، وزن و کیلوگرم هم سرش نمیشود. سیل اصلاً نمیفهمد ما چند متر به حریم و بستر رودخانه تجاوز کردهایم تا به اندازه همان چند متر مسیرش را کج کند تا ما را آب نگیرد. همین جوری کورمال کورمال میآید و خانه و مزرعه و تأسیسات را میگیرد؛ هر چیزی را هم سر راهش میبرد، زورش زیاد است، سنگین و سبک هم نمیکند، چند کیلو هم مهم نیست.
✅ سیل اگر کور است، متر و کیلو هم سرش نشود، حرجی نیست؛ اما از فردای سیل عدهای بدون متر و کیلو شروع کردند خسارت اعلام کردن، اعداد از 3000 میلیارد شروع شد و به 13000 میلیارد و بعد به 30 تا 35 هزار میلیارد رسید؛ و بعد خبر دیگری آمد که میگفت خسارت محیطزیستی سیلاب 182 هزار میلیارد تومان بوده است.
✅ سوم فروردین (پنج روز بعد از وقوع سیلاب) در حالی که هنوز همه چیز در گلستان زیر آب و ادارات تعطیل بود، خسارت کشاورزی گلستان 1090 میلیارد و خسارت کشاورزی مازندران 555 میلیارد تومان اعلام شد. درصد خسارات به اراضی و باغات هم به دقت مشخص شده بود.
✅ روز 24 فروردین به دستگاهها دستور داده شد تا 27 فروردین خسارات وارده را به دقت تعیین کنند و در یک اردیبهشت خسارات بخش صنعت، معدن و تجارت 2240 میلیارد تومان تعیین شد (به این دقت 40 میلیارد تومانی دقت کنید). این در حالی است که رئیس سازمان برنامه و بودجه درست ده روز قبل گفته بود خسارت قطعی سیل مشخص نیست. خسارات وارده به زیرساختهای جاده و حمل و نقل نیز حدود 4000 میلیارد تومان برآورد شد.
✅ بیست و پنج فروردین خسارات وارده به بخش کشاورزی 13 هزار میلیارد تومان اعلام شد. یک مقام ارشد دولتی هم همان روزها خسارت سیلاب را 30 تا 35 هزار میلیارد تومان اعلام کرد. آن دقت 40 میلیارد تومانی برآورد خسارات صنعت را بگذارید کنار این فاصله تقریبی 5 هزار میلیارد تومانی تا سطح کارآمدی در ارزیابی مشخص شود. خسارات برآوردشده برای چند ده هزار واحد مسکونی، صنعتی، کشاورزی و ... در این اعداد گنجانده شده است.
✅ سؤال مهم این است که ما در این کشور از کدام مدلهای ارزیابی خسارت برای محاسبه این اعداد استفاده میکنیم؟ چگونه چند روز بعد از سیل به سرعت مشخص شد که چقدر اراضی، هر کدام چند درصد خسارت دیدهاند؟ چگونه ارزش اقتصادی محصول همه اراضی ارزیابی شد؟ چگونه خسارات به دهها هزار واحد مسکونی برآورد شد؟ آیا همه به کلی خراب شده بودند؟ قیمت همه یکسان بود؟ بانک اطلاعاتی از همه داراییها و ارزش آنها یا محصول اراضی وجود داشت؟ آیا همه بیمه بودند و ارزش دارایی بیمهشده مشخص بود؟
✅ آیا اگر یک برنامه تلویزیونی با حضور دو سه کارشناس ریسک و بیمه و برآورد مالی خسارات سیل برگزار شود، مقامات اعلامکننده این خسارات قادرند از این اعدادی که اعلام کردهاند دفاع کنند؟ اصلاً میتوانند بگویند ما در ایران از کدام مدل برآورد مالی برای ارزیابی خسارات سیل استفاده میکنیم که در دنیا هم مقبول است؟
✅ آیا ما فقط رسانهای داریم که هر چقدر اعداد اعلامشده بزرگتر باشند بیشتر خوشش میآید، یا رسانه ما آقا و خانم مسئول را به تلویزیون میآورد و میپرسد «داداش، خواهر، کیلو چند؟ متری چند تومن؟» کدام مساحی ماهوارهای سطح اراضی تخریبشده را به دقت نشان داده؟ کدام بانک اطلاعات مقدار محصول نابودشده را معلوم کرده؟ خسارات را با کدام قیمت محصول حساب میکنید؟ ارزش خانههای تخریبشده را با کدام مصالح و زمین میسنجید؟ هر متر جاده، هر کیلو دارایی چند؟
✅ آیا ما ملتی هستیم که فقط این اعداد را میشنویم و سرمان را تکان میدهیم و نمیپرسیم شاید اینها روش دقیقی ندارند و عدد میپرانند، خب اقلاً بپرسیم چگونه حساب کردند. شاید همه کسری بودجهها، پروژههای زمینمانده، چاله چولههای وامانده را به پای سیل بنویسند. خب، سیل کورمال کورمال و بیمتر و کیلو جلو میآید، ما هم متر و مدل و کیلو و وجب نداریم؟ نباید برای ملت توضیح داد که این اعداد را عین خرگوش از کلاه جادو بیرون میآیند؟
✅ ما هم مثل سیل کوریم؟ داداش یک توضیحی بده، متری چند، کیلو چند تومن؟ نشه یک وقت هر کسی برای استانش خسارت بیشتری بگیره، در این اوضاع تحریمی، خرج انتخابات کنه.
#مدل_برآورد_خسارت_سیل_چیست؟
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡شما هم دعوتید به کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: @IR_S_S
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ سیل زد به خانه و کاشانه و مزرعه مردم، خب سیل است دیگر، چشم که ندارد کور است، متر کردن هم نمیداند، وزن و کیلوگرم هم سرش نمیشود. سیل اصلاً نمیفهمد ما چند متر به حریم و بستر رودخانه تجاوز کردهایم تا به اندازه همان چند متر مسیرش را کج کند تا ما را آب نگیرد. همین جوری کورمال کورمال میآید و خانه و مزرعه و تأسیسات را میگیرد؛ هر چیزی را هم سر راهش میبرد، زورش زیاد است، سنگین و سبک هم نمیکند، چند کیلو هم مهم نیست.
✅ سیل اگر کور است، متر و کیلو هم سرش نشود، حرجی نیست؛ اما از فردای سیل عدهای بدون متر و کیلو شروع کردند خسارت اعلام کردن، اعداد از 3000 میلیارد شروع شد و به 13000 میلیارد و بعد به 30 تا 35 هزار میلیارد رسید؛ و بعد خبر دیگری آمد که میگفت خسارت محیطزیستی سیلاب 182 هزار میلیارد تومان بوده است.
✅ سوم فروردین (پنج روز بعد از وقوع سیلاب) در حالی که هنوز همه چیز در گلستان زیر آب و ادارات تعطیل بود، خسارت کشاورزی گلستان 1090 میلیارد و خسارت کشاورزی مازندران 555 میلیارد تومان اعلام شد. درصد خسارات به اراضی و باغات هم به دقت مشخص شده بود.
✅ روز 24 فروردین به دستگاهها دستور داده شد تا 27 فروردین خسارات وارده را به دقت تعیین کنند و در یک اردیبهشت خسارات بخش صنعت، معدن و تجارت 2240 میلیارد تومان تعیین شد (به این دقت 40 میلیارد تومانی دقت کنید). این در حالی است که رئیس سازمان برنامه و بودجه درست ده روز قبل گفته بود خسارت قطعی سیل مشخص نیست. خسارات وارده به زیرساختهای جاده و حمل و نقل نیز حدود 4000 میلیارد تومان برآورد شد.
✅ بیست و پنج فروردین خسارات وارده به بخش کشاورزی 13 هزار میلیارد تومان اعلام شد. یک مقام ارشد دولتی هم همان روزها خسارت سیلاب را 30 تا 35 هزار میلیارد تومان اعلام کرد. آن دقت 40 میلیارد تومانی برآورد خسارات صنعت را بگذارید کنار این فاصله تقریبی 5 هزار میلیارد تومانی تا سطح کارآمدی در ارزیابی مشخص شود. خسارات برآوردشده برای چند ده هزار واحد مسکونی، صنعتی، کشاورزی و ... در این اعداد گنجانده شده است.
✅ سؤال مهم این است که ما در این کشور از کدام مدلهای ارزیابی خسارت برای محاسبه این اعداد استفاده میکنیم؟ چگونه چند روز بعد از سیل به سرعت مشخص شد که چقدر اراضی، هر کدام چند درصد خسارت دیدهاند؟ چگونه ارزش اقتصادی محصول همه اراضی ارزیابی شد؟ چگونه خسارات به دهها هزار واحد مسکونی برآورد شد؟ آیا همه به کلی خراب شده بودند؟ قیمت همه یکسان بود؟ بانک اطلاعاتی از همه داراییها و ارزش آنها یا محصول اراضی وجود داشت؟ آیا همه بیمه بودند و ارزش دارایی بیمهشده مشخص بود؟
✅ آیا اگر یک برنامه تلویزیونی با حضور دو سه کارشناس ریسک و بیمه و برآورد مالی خسارات سیل برگزار شود، مقامات اعلامکننده این خسارات قادرند از این اعدادی که اعلام کردهاند دفاع کنند؟ اصلاً میتوانند بگویند ما در ایران از کدام مدل برآورد مالی برای ارزیابی خسارات سیل استفاده میکنیم که در دنیا هم مقبول است؟
✅ آیا ما فقط رسانهای داریم که هر چقدر اعداد اعلامشده بزرگتر باشند بیشتر خوشش میآید، یا رسانه ما آقا و خانم مسئول را به تلویزیون میآورد و میپرسد «داداش، خواهر، کیلو چند؟ متری چند تومن؟» کدام مساحی ماهوارهای سطح اراضی تخریبشده را به دقت نشان داده؟ کدام بانک اطلاعات مقدار محصول نابودشده را معلوم کرده؟ خسارات را با کدام قیمت محصول حساب میکنید؟ ارزش خانههای تخریبشده را با کدام مصالح و زمین میسنجید؟ هر متر جاده، هر کیلو دارایی چند؟
✅ آیا ما ملتی هستیم که فقط این اعداد را میشنویم و سرمان را تکان میدهیم و نمیپرسیم شاید اینها روش دقیقی ندارند و عدد میپرانند، خب اقلاً بپرسیم چگونه حساب کردند. شاید همه کسری بودجهها، پروژههای زمینمانده، چاله چولههای وامانده را به پای سیل بنویسند. خب، سیل کورمال کورمال و بیمتر و کیلو جلو میآید، ما هم متر و مدل و کیلو و وجب نداریم؟ نباید برای ملت توضیح داد که این اعداد را عین خرگوش از کلاه جادو بیرون میآیند؟
✅ ما هم مثل سیل کوریم؟ داداش یک توضیحی بده، متری چند، کیلو چند تومن؟ نشه یک وقت هر کسی برای استانش خسارت بیشتری بگیره، در این اوضاع تحریمی، خرج انتخابات کنه.
#مدل_برآورد_خسارت_سیل_چیست؟
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡شما هم دعوتید به کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
شب قدر حکمرانی در ایران
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یادداشت «برهه حساسِ پس چی؟» استدلال میکرد که سیاست رسمی کشور فعلاً نفی مذاکره و جنگ است اما این استراتژی درست در این مقطع، کافی نیست و اگر تابآوری اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی کشور افزایش نیابد، آمریکاییها به فشارهایشان برای ایجاد نارضایتی و ناآرامی داخلی امید میبندند. ایران دو گزینه پیش رو دارد که منافاتی با یکدیگر ندارند اما هزینه و فایده آنها باید تحلیل شود.
✅ گزینه اول، هزینه تولید کردن برای آمریکاییهاست. این هزینه فعلاً از طریق افزودن بر قابلیتهای صنعت هستهای صلحآمیز در چارچوب برجام اعمال میشود؛ و آمریکاییها هم احتمالاً ایران را متهم میکنند که از طریق نفوذ منطقهایاش میکوشد برای آمریکا و متحدانش هزینه درست کند. احتمال خارج از کنترل شدن تنشهای ناشی از این گزینه، خطر اصلی آن است که در شرایطی ممکن است به جنگ بینجامد و با راهبرد درست نفی جنگ در تعارض قرار بگیرد.
✅ گزینه دوم، افزایش تابآوری داخلی است. آمریکاییها احتمالاً زمانی بیشتر از فشار ناامید میشوند که اطمینان پیدا کنند بهواسطه اصلاحات داخلی، روند رشد نارضایتی اجتماعی ناشی از فشارهای تحریمی، متوقف یا شیب تند آن مهار شده است. اینجاست که ایران دارای مزیت نسبی است. یک کیلو کاهش وزن برای کسی که چاقی زیاد دارد خیلی آسانتر از یک کیلو کاهش وزن آدمی ورزشکار بدون چربیهای اضافی است. حکمرانی در ایران چربیهای اضافی بسیار زیادی دارد که برای کاستن از آنها و کارآمدتر شدن، فرصتهای زیادی هست.
✅ حرف اصلی گزینه دوم این است که ما میتوانیم در عرصههایی که مشکلات بسیار مشهود وجود دارد، بهبودهایی ایجاد کنیم که ظرفیت کارآمدی و سلامت را در کل سیستم ارتقا میدهد، رضایت و کیفیت زندگی ایرانیان را بالا میبرد و سرمایه اجتماعی و اعتماد خلق میکند. اینها هما بهبودهایی است که بالاخره جامعه ایرانی باید آنها را محقق کند.
✅ تحریم و ترامپ هم که نباشد بالاخره ما نباید به اقتصادی با میانگین رشد اقتصادی 2.4 درصدی، نرخ بیکاری و تورم دوررقمی، نظام مالیاتی ناکارآمد ناعادلانه، نظام بانکی مشحون از ناکارآمدی و فساد، حکمرانی محیطزیستی مخرب و نابودکننده سرزمین، فساد فزاینده و سیاست و حمایت اجتماعی ناکارآمد و غیرهدفمند، و نظام پخمهگزین خلاقیتکش اداری جلّاسان گردگو رضایت دهیم. ایران و ایرانی شایسته این وضعیت نیست.
✅ این حکمرانی ناکارآمد را باید اصلاح کرد تا ظرفیت ارتقای جامعه، اقتصاد و اقتدار ملی ایران افزایش یابد. این راهبرد کلی یا پاسخ به «پس چی؟» است. سؤال «پس چی؟» پاسخاش این است که «اصلاحگری داخلی» را در دستور کار قرار دهیم؛ یعنی اگر همین امروز آمریکاییها منطقه را ترک کنند، به برجام بازگردند و کلیه تحریمها را هم لغو کنند، باز هم «اصلاحگری داخلی» بر محور اصلاح همهجانبه سیاستهای حکمرانی ضروری است و نمیتوان شکاف فزاینده موجود میان ظرفیتهای ملی ایران و برخی کشورهای در حال توسعه – از ترکیه گرفته تا هند، اندونزی و ... - را تحمل کرد.
✅ اصلاحگری یک بخش سیاسی دارد که به عزم حاکمیت بازمیگردد. شجاعت، دانایی، صداقت و اقتداری میخواهد که در سالهای عادی بروز نکرده و شاید تحت فشار خارجی و برای افزایش تابآوری در دستور کار قرار گیرد. اگر این عزم حاصل، و ضرورت اذعان به اشتباهات و پذیرش ضرورت اصلاح برای حاکمان مسجل شد، میتوان بحث درباره تکنیکها و جزئیات تخصصی هر بخش از اصلاحگری را با مشارکت گروههای تخصصی و اجتماعی مختلف پیش برد.
✅ حاکمان فقط بدانند که برای مسائلی پیچیدهشده، راهحلهای کاملاً دقیق از قبل موجود وجود ندارند بلکه هر راهحلی بر بستری از تضادها، مذاکرات و رفت و برگشت ایدهها و بازخوردها با مردم، ساخته میشود. انتظار نداشته باشید راهحلهای کمهزینه و پربازده را رفقای مورد اعتمادتان روی میزتان بگذارند. راهحلها باید ساخته شوند و باید با کسانی مشورت کنید و سخنان تلخشان را بشنوید که شاید اصلاً دوستشان ندارید، اما بیشتر از رفقای شما میدانند.
✅ راهحلها مثل شب قدر مؤمنان هستند. شب قدر هر مؤمنی پس از تحمل ریاضتها، سخت گرفتن بر نفس و عزم جدی برای اخلاقی زیستن، تحولی درونی است که در او حاصل میشود. شب قدر جامعه، اقتصاد، محیطزیست و حکومت در ایران نیز، جایی و زمانی و وعدهای در آینده نیست، بلکه با عزم حاکمان برای پذیرش اشتباهات، تحمل کردن سختیها و تمرین ادب و اخلاق حکمرانی، ساخته و آشکار میشود.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید: @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یادداشت «برهه حساسِ پس چی؟» استدلال میکرد که سیاست رسمی کشور فعلاً نفی مذاکره و جنگ است اما این استراتژی درست در این مقطع، کافی نیست و اگر تابآوری اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی کشور افزایش نیابد، آمریکاییها به فشارهایشان برای ایجاد نارضایتی و ناآرامی داخلی امید میبندند. ایران دو گزینه پیش رو دارد که منافاتی با یکدیگر ندارند اما هزینه و فایده آنها باید تحلیل شود.
✅ گزینه اول، هزینه تولید کردن برای آمریکاییهاست. این هزینه فعلاً از طریق افزودن بر قابلیتهای صنعت هستهای صلحآمیز در چارچوب برجام اعمال میشود؛ و آمریکاییها هم احتمالاً ایران را متهم میکنند که از طریق نفوذ منطقهایاش میکوشد برای آمریکا و متحدانش هزینه درست کند. احتمال خارج از کنترل شدن تنشهای ناشی از این گزینه، خطر اصلی آن است که در شرایطی ممکن است به جنگ بینجامد و با راهبرد درست نفی جنگ در تعارض قرار بگیرد.
✅ گزینه دوم، افزایش تابآوری داخلی است. آمریکاییها احتمالاً زمانی بیشتر از فشار ناامید میشوند که اطمینان پیدا کنند بهواسطه اصلاحات داخلی، روند رشد نارضایتی اجتماعی ناشی از فشارهای تحریمی، متوقف یا شیب تند آن مهار شده است. اینجاست که ایران دارای مزیت نسبی است. یک کیلو کاهش وزن برای کسی که چاقی زیاد دارد خیلی آسانتر از یک کیلو کاهش وزن آدمی ورزشکار بدون چربیهای اضافی است. حکمرانی در ایران چربیهای اضافی بسیار زیادی دارد که برای کاستن از آنها و کارآمدتر شدن، فرصتهای زیادی هست.
✅ حرف اصلی گزینه دوم این است که ما میتوانیم در عرصههایی که مشکلات بسیار مشهود وجود دارد، بهبودهایی ایجاد کنیم که ظرفیت کارآمدی و سلامت را در کل سیستم ارتقا میدهد، رضایت و کیفیت زندگی ایرانیان را بالا میبرد و سرمایه اجتماعی و اعتماد خلق میکند. اینها هما بهبودهایی است که بالاخره جامعه ایرانی باید آنها را محقق کند.
✅ تحریم و ترامپ هم که نباشد بالاخره ما نباید به اقتصادی با میانگین رشد اقتصادی 2.4 درصدی، نرخ بیکاری و تورم دوررقمی، نظام مالیاتی ناکارآمد ناعادلانه، نظام بانکی مشحون از ناکارآمدی و فساد، حکمرانی محیطزیستی مخرب و نابودکننده سرزمین، فساد فزاینده و سیاست و حمایت اجتماعی ناکارآمد و غیرهدفمند، و نظام پخمهگزین خلاقیتکش اداری جلّاسان گردگو رضایت دهیم. ایران و ایرانی شایسته این وضعیت نیست.
✅ این حکمرانی ناکارآمد را باید اصلاح کرد تا ظرفیت ارتقای جامعه، اقتصاد و اقتدار ملی ایران افزایش یابد. این راهبرد کلی یا پاسخ به «پس چی؟» است. سؤال «پس چی؟» پاسخاش این است که «اصلاحگری داخلی» را در دستور کار قرار دهیم؛ یعنی اگر همین امروز آمریکاییها منطقه را ترک کنند، به برجام بازگردند و کلیه تحریمها را هم لغو کنند، باز هم «اصلاحگری داخلی» بر محور اصلاح همهجانبه سیاستهای حکمرانی ضروری است و نمیتوان شکاف فزاینده موجود میان ظرفیتهای ملی ایران و برخی کشورهای در حال توسعه – از ترکیه گرفته تا هند، اندونزی و ... - را تحمل کرد.
✅ اصلاحگری یک بخش سیاسی دارد که به عزم حاکمیت بازمیگردد. شجاعت، دانایی، صداقت و اقتداری میخواهد که در سالهای عادی بروز نکرده و شاید تحت فشار خارجی و برای افزایش تابآوری در دستور کار قرار گیرد. اگر این عزم حاصل، و ضرورت اذعان به اشتباهات و پذیرش ضرورت اصلاح برای حاکمان مسجل شد، میتوان بحث درباره تکنیکها و جزئیات تخصصی هر بخش از اصلاحگری را با مشارکت گروههای تخصصی و اجتماعی مختلف پیش برد.
✅ حاکمان فقط بدانند که برای مسائلی پیچیدهشده، راهحلهای کاملاً دقیق از قبل موجود وجود ندارند بلکه هر راهحلی بر بستری از تضادها، مذاکرات و رفت و برگشت ایدهها و بازخوردها با مردم، ساخته میشود. انتظار نداشته باشید راهحلهای کمهزینه و پربازده را رفقای مورد اعتمادتان روی میزتان بگذارند. راهحلها باید ساخته شوند و باید با کسانی مشورت کنید و سخنان تلخشان را بشنوید که شاید اصلاً دوستشان ندارید، اما بیشتر از رفقای شما میدانند.
✅ راهحلها مثل شب قدر مؤمنان هستند. شب قدر هر مؤمنی پس از تحمل ریاضتها، سخت گرفتن بر نفس و عزم جدی برای اخلاقی زیستن، تحولی درونی است که در او حاصل میشود. شب قدر جامعه، اقتصاد، محیطزیست و حکومت در ایران نیز، جایی و زمانی و وعدهای در آینده نیست، بلکه با عزم حاکمان برای پذیرش اشتباهات، تحمل کردن سختیها و تمرین ادب و اخلاق حکمرانی، ساخته و آشکار میشود.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، شما هم دعوتید: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
Forwarded from اتچ بات
پدر و فرزندی افتخارآمیز
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ تولدش آنقدر مهم بود که از ساعت بیست و سی دقیقه غروب یکشنبه 24 اردیبهشت 1346 شروع مراسم تولد شروع شد و مراسم را تلویزیون ملی ایران مستقیم پخش میکرد. هنرمندان آن روز ایران، عارف، رامش، گوگوش، پرویز یاحقی، ایرج و مهستی در این مراسم برنامه اجرا کردند.
✅ پدر این نورسیده زندگی را از کارگری شروع کرده بود، از کار در کارواش ماشینهای سنگین، گاراژی در مشهد؛ و حالا هزاران کارگر در کارخانهاش تولد نورسیده را جشن میگرفت.
مدیر عامل مرسدس زمانی در پاسخ به شاه که درباره کیفیت محصولات کارخانه او پرسید، گفته بود «محصولات ... از نظر کیفیت و استحکام صد در صد با آنچه ما در کارخانه مانهایم میسازیم برابرند.» (ص. 104) گواهینامه کیفیت را هم برایش صادر کرده بود و با همان گواهینامه مناقصهای برای فروش اتوبوس در بغداد را از مرسدس برد.
✅ شخصیتهای زیادی از پرنس فیلیپ (همسر ملکه الیزابت دوم) تا نوبوسکه کیشی (نخستوزیر ژاپن) و پادشاه هلند از کارخانهاش دیدن کرده بودند. او از جوانی علاقه داشت برای کشورش ماشین تولید کند. کارش را با تولید اتوبوس و مینیبوسهای بنز شروع کرده بود اما آنچه او را برای ایرانیان جاودانه کرد خودرویی بود که قرار بود با نام ARROW در کمپانی روتس انگلستان تولید شود، همان که ترجمه فارسی نامش میشد: «پیکان».
✅ پیکان – نورسیده احمد خیامی - بالاخره در 23 اردیبهشت 1346 متولد شد. مردی که از کارگری آغاز کرده بود حالا در کنار هزاران کارگرش، تولید پیکان – خودرویی که به بخشی از حافظه تاریخی، تاریخ صنعتی شدن و زندگی روزمره مردم ایران بدل شد – را جشن میگرفت. بنیانگذار شرکت ایران ناسیونال، بالاخره ماشینی را که دوست داشت ساخته بود و قصد داشت ظرف چند سال آنرا به 95 درصد تولید داخل برساند. این پدر میخواست فرزندش را معرفی و حتی صادر کند.
✅ قیمت تمامشده محصولش از شرکتهای خارجی کمتر بود و با انحصار تولید خودرو خودش هم مخالفت کرده بود. یک بار به وزیر وقت گفته بود «منافعی در جلوگیری از ورود سایر خودروها نمیبینم، مگر اینکه مردم به همین دلیل اعتمادشان از ما که بزرگترین تولیدکننده اتومبیل در داخل کشوریم سلب میشود.» (ص. 158) مردمی بود و در خاطراتش گفته چند ماه یک بار کارگران را جمع میکرده و درباره اهداف شرکت و برنامههای آینده با آنها حرف میزده است. پیکان شهر را هم برای کارگران ایران ناسیونال با همین رویکرد ساخته است.
✅ آنچه در بالا آمد، مختصری است از کتاب «پیکان سرنوشت ما» (نشر نی، 1397) که بر اساس خاطرات و نوشتههای «احمد خیامی» بنیانگذار ایرانناسیونال، تولیدکننده پیکان، ایران خودروی فعلی نوشته شده و توسط نشر نی در سال 1397 منتشر شده است. این کتاب علاوه بر آنکه حاوی درسهای بسیار برای کارآفرینی بومی است و هر کارآفرین ایرانی، مؤسسان استارتآپها یا صنعتگران ایرانی باید آنرا بخوانند، حاوی درسهای بسیاری درباره اخلاق کسبوکار، و همچنین امید و روحیه ایراندوستی است.
✅ کتاب حاوی ارزشهای تاریخی بسیاری درباره روند صنعتیشدن ایران در دهه 1340، رویکردهای کارآفرینان ایرانی در آن دهه، و بالاخص رویکرد احمد و محمود خیامی به تولید صنعتی و کارخانه ایران ناسیونال در آن زمان است. نکاتی نیز درباره رویکرد وزارت اقتصاد ایران تحت مدیریت نقی عالیخانی به صنعتیشدن در آن دهه دارد.
✅ کتابی بسیار خوشخوان با نثری روان و دوستداشتنی، و حاوی رویکردی غرورآمیز به انسان و بالاخص کارگر ایرانی در 246 صفحه که خواندن آن در این روزها که صداهای کمامیدی از هر جایی به گوش میرسد، الهامبخش و فوقالعاده لذتبخش است. ایراندوستی را میشود در خط خط نوشتهها و کلام احمد خیامی مشاهده کرد. مقدمه کتاب را هم دکتر علی اصغر سعیدی، جامعهشناس و مورخ اقتصادی معتبر و بهواقع متخصص تاریخی صنعتیشدن عصر پهلوی اول و دوم نوشته و به نوعی مهر تأییدی بر محتوای کتاب است.
✅ «نشر نی» کتاب را با کیفیت عالی و قیمت بسیار مناسب 28000 تومان (در بازار فعلی کتاب) به بازار کتاب در سال 1397 ارائه کرده است. همه ایرانیان کتابخوان، دانشجویان که دنبال امید و سختکوشی و الگوی ایراندوستی میگردند، صنعتگران که میخواهند راه و رسم کسب و کار بیاموزند، و حتی طالبان اخلاق میتوانند از این کتاب بسیار بیاموزند و لذت ببرند. اگر خواندید و لذت بردید، کتاب را به دیگران هم توصیه کنید.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید. @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ تولدش آنقدر مهم بود که از ساعت بیست و سی دقیقه غروب یکشنبه 24 اردیبهشت 1346 شروع مراسم تولد شروع شد و مراسم را تلویزیون ملی ایران مستقیم پخش میکرد. هنرمندان آن روز ایران، عارف، رامش، گوگوش، پرویز یاحقی، ایرج و مهستی در این مراسم برنامه اجرا کردند.
✅ پدر این نورسیده زندگی را از کارگری شروع کرده بود، از کار در کارواش ماشینهای سنگین، گاراژی در مشهد؛ و حالا هزاران کارگر در کارخانهاش تولد نورسیده را جشن میگرفت.
مدیر عامل مرسدس زمانی در پاسخ به شاه که درباره کیفیت محصولات کارخانه او پرسید، گفته بود «محصولات ... از نظر کیفیت و استحکام صد در صد با آنچه ما در کارخانه مانهایم میسازیم برابرند.» (ص. 104) گواهینامه کیفیت را هم برایش صادر کرده بود و با همان گواهینامه مناقصهای برای فروش اتوبوس در بغداد را از مرسدس برد.
✅ شخصیتهای زیادی از پرنس فیلیپ (همسر ملکه الیزابت دوم) تا نوبوسکه کیشی (نخستوزیر ژاپن) و پادشاه هلند از کارخانهاش دیدن کرده بودند. او از جوانی علاقه داشت برای کشورش ماشین تولید کند. کارش را با تولید اتوبوس و مینیبوسهای بنز شروع کرده بود اما آنچه او را برای ایرانیان جاودانه کرد خودرویی بود که قرار بود با نام ARROW در کمپانی روتس انگلستان تولید شود، همان که ترجمه فارسی نامش میشد: «پیکان».
✅ پیکان – نورسیده احمد خیامی - بالاخره در 23 اردیبهشت 1346 متولد شد. مردی که از کارگری آغاز کرده بود حالا در کنار هزاران کارگرش، تولید پیکان – خودرویی که به بخشی از حافظه تاریخی، تاریخ صنعتی شدن و زندگی روزمره مردم ایران بدل شد – را جشن میگرفت. بنیانگذار شرکت ایران ناسیونال، بالاخره ماشینی را که دوست داشت ساخته بود و قصد داشت ظرف چند سال آنرا به 95 درصد تولید داخل برساند. این پدر میخواست فرزندش را معرفی و حتی صادر کند.
✅ قیمت تمامشده محصولش از شرکتهای خارجی کمتر بود و با انحصار تولید خودرو خودش هم مخالفت کرده بود. یک بار به وزیر وقت گفته بود «منافعی در جلوگیری از ورود سایر خودروها نمیبینم، مگر اینکه مردم به همین دلیل اعتمادشان از ما که بزرگترین تولیدکننده اتومبیل در داخل کشوریم سلب میشود.» (ص. 158) مردمی بود و در خاطراتش گفته چند ماه یک بار کارگران را جمع میکرده و درباره اهداف شرکت و برنامههای آینده با آنها حرف میزده است. پیکان شهر را هم برای کارگران ایران ناسیونال با همین رویکرد ساخته است.
✅ آنچه در بالا آمد، مختصری است از کتاب «پیکان سرنوشت ما» (نشر نی، 1397) که بر اساس خاطرات و نوشتههای «احمد خیامی» بنیانگذار ایرانناسیونال، تولیدکننده پیکان، ایران خودروی فعلی نوشته شده و توسط نشر نی در سال 1397 منتشر شده است. این کتاب علاوه بر آنکه حاوی درسهای بسیار برای کارآفرینی بومی است و هر کارآفرین ایرانی، مؤسسان استارتآپها یا صنعتگران ایرانی باید آنرا بخوانند، حاوی درسهای بسیاری درباره اخلاق کسبوکار، و همچنین امید و روحیه ایراندوستی است.
✅ کتاب حاوی ارزشهای تاریخی بسیاری درباره روند صنعتیشدن ایران در دهه 1340، رویکردهای کارآفرینان ایرانی در آن دهه، و بالاخص رویکرد احمد و محمود خیامی به تولید صنعتی و کارخانه ایران ناسیونال در آن زمان است. نکاتی نیز درباره رویکرد وزارت اقتصاد ایران تحت مدیریت نقی عالیخانی به صنعتیشدن در آن دهه دارد.
✅ کتابی بسیار خوشخوان با نثری روان و دوستداشتنی، و حاوی رویکردی غرورآمیز به انسان و بالاخص کارگر ایرانی در 246 صفحه که خواندن آن در این روزها که صداهای کمامیدی از هر جایی به گوش میرسد، الهامبخش و فوقالعاده لذتبخش است. ایراندوستی را میشود در خط خط نوشتهها و کلام احمد خیامی مشاهده کرد. مقدمه کتاب را هم دکتر علی اصغر سعیدی، جامعهشناس و مورخ اقتصادی معتبر و بهواقع متخصص تاریخی صنعتیشدن عصر پهلوی اول و دوم نوشته و به نوعی مهر تأییدی بر محتوای کتاب است.
✅ «نشر نی» کتاب را با کیفیت عالی و قیمت بسیار مناسب 28000 تومان (در بازار فعلی کتاب) به بازار کتاب در سال 1397 ارائه کرده است. همه ایرانیان کتابخوان، دانشجویان که دنبال امید و سختکوشی و الگوی ایراندوستی میگردند، صنعتگران که میخواهند راه و رسم کسب و کار بیاموزند، و حتی طالبان اخلاق میتوانند از این کتاب بسیار بیاموزند و لذت ببرند. اگر خواندید و لذت بردید، کتاب را به دیگران هم توصیه کنید.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید. @IR_S_S
Telegram
attach 📎
چه بلایی سر مردم آوردهایم؟
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ جلسه تمام شد و در راه بازگشت به اتاقم در دانشگاه، نوجوانی را که شانزده هفده ساله به نظر میرسید، منتظر در راهرو دیدم. ظاهر دانشجویی نداشت. در را که باز کردم، جلو آمد و گفت من از اسلامشهر تا اینجا آمدهام که یک راهنمایی هم به من بدهید و ادامه داد «مطلب چگونه خیلی خیلی خفن پولدار شویم» (مطلبی درباره شیوههای فساد در مؤسسات مالی و اعتباری) را از شما خواندهام و آمدهام یکی از آن راههای خیلی پولدار شدن را هم به من یاد بدهید.
✅ همینطور که وسایلم را جمع میکردم تا از اتاق بیرون بروم، گفتم من آن مطلب را نه برای آموزش پولدار شدن بلکه برای نقد شیوههای نادرست پولدار شدن و فساد در جامعه ایران نوشتم. پرسیدم مگر مقاله را تا آخر نخواندید؟ ندیدید که در انتهای آن نوشتهام «حالا به پولدار کثافتی تبدیل شدهاید.» ما حالا از اتاق بیرون آمده و در راهرو بودیم، جواب داد، پول چنان جلوی چشمام را گرفته است که آخرش را ندیدم، ولی حالا نمیشود یکی از همین راهها را هم به من نشان دهید؟
✅ گفتم پسرجان من که راههای زیاد پولدار شدن را بلد نیستم اما میتوانم بگویم برای زندگیات برنامه داشته باش و از امکاناتت استفاده کن تا بتوانی رشد کنی. گفت وسط بیامکاناتی و فقر چگونه میشود رشد کرد. گفتم یعنی امکان درس خواندن هم نداشتهای؟ گفت چرا دارم. گفتم خب من برای اینکه استاد دانشگاه شوم، 27 سال متوالی درس خواندم. پاسخاش حیرتآور بود. گفت من فرصت ندارم برای این مقدار زمان، من میخواهم تا جوان هستم پول به دست بیاورم.
✅ پرسیدم مگر چند سال داری، گفت هجده سال. گفتم ببین، ده سال دیگر هم که به پول بررسی 28 ساله، و بیست سال دیگر هم برسی 38 ساله هستی. اینها سنین پیری نیستند، جوانیاند. گفت من نمیخواهم درس بخوانم، میخواهم به بازار بروم. گفتم ایرادی ندارد، از شاگردی بازار شروع کن، اما آنجا هم باید صبر کنی و برنامه داشته باشید.
✅ پای ماشین رسیده بودیم که پرسید حالا بالاخره راهنمایی نمیکنید؟ گفتم دو چیز به ذهنم میرسد. این عطش پول یک وقت تو را به راههای خلاف قانون نکشاند و مثال زدم. دوم، به ذهنم میرسد که کتاب «پیکان سرنوشت ما» سرگذشت بنیانگذار ایران خودرو فعلی را بخوانی که از کارگری کارواش به مالکیت بزرگترین شرکت خصوصی صنعت ایران رسید. تنهای چیزی بود که در ذهن داشتم، کتاب را یک روز قبل معرفی کرده بودم.
✅ نوجوان رفت ولی حسرت میخورم چرا از خیر جلسه کوفتی بعدی نگذشتم و یک ساعت در همان اتاق دانشگاه با او به گفتوگو ننشستم. فکر کنید، یک نفر چه حسی داشته که هفتصد کلمه متن را تا به انتها نخوانده و از اسلامشهر تا شمالیترین نقطه تهران در ولنجک آمده بود که راه پولدار شدن را بپرسد، در هیجده سالگی و عمیقاً تصور میکرد وقت ندارد و باید در جوانی، زیر بیست سالگی، به آن دست یابد. امکان درس خواندن را هم امکانات به حساب نمیآورد. چگونه مدرسهای میرفته که هیچ شوق و چشماندازی در او خلق نکرده است؟
✅ من از دیروز در ذهنم به آنچه در نسبت بین اسلامشهرها و کانونهای ثروت میگذرد و احساسی که در مردم برمیانگیزد فکر میکنم. پسرک حتماً ویدئوی پورشهسوار اصفهانی که راننده پراید را کشته بود و میگفت دیهاش را هم میدهد دیده بود. او حتماً انبوه ویدئوها درباره آقازادهها را دیده و نفرت از آنها را در خود لمس میکرد. چند نفر دیگر در همین سن و سال، این گونه احساسات را دارند؟
✅ من حالا بهتر میفهمم چرا بخش زیادی از دانشجویان انگیزهای برای تحصیل ندارند. آنها هم هیجده ساله هستند و احتمالاً با همان احساساتی درگیرند که این نوجوان روبهروست. عضوگیری شبکههای سازمانیافته جرائم (نظیر تولید و توزیع مواد مخدر) در چنین جامعهای راحت نمیشود؟ سودای پول چنین افرادی را که عمیقاً از محرومیت نسبی رنج میکشند، مستعد عضویت در این شبکهها نمیکند؟
✅ احساس عمیق نابرابری، ضعف در ارائه خدمات عمومی بالاخص آموزش باکیفیت در مدارس دولتی، محرومیت نسبی، پولی شدن شدید جامعه، ثروتها و فقرهای افسانهای، پولدارشدنهای سریعالسیر، حاشیهنشینی، و فقر چشمانداز برای گروههای کثیری از جامعه، واقعیت نهفته زیر پوست جامعه ایرانی است. بدبختی، ندیدن عزمی برای تعدیل واقعی این وضعیت است. کاش دوباره با او و امثال او مفصل صحبت کنم.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
✅ https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید. @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ جلسه تمام شد و در راه بازگشت به اتاقم در دانشگاه، نوجوانی را که شانزده هفده ساله به نظر میرسید، منتظر در راهرو دیدم. ظاهر دانشجویی نداشت. در را که باز کردم، جلو آمد و گفت من از اسلامشهر تا اینجا آمدهام که یک راهنمایی هم به من بدهید و ادامه داد «مطلب چگونه خیلی خیلی خفن پولدار شویم» (مطلبی درباره شیوههای فساد در مؤسسات مالی و اعتباری) را از شما خواندهام و آمدهام یکی از آن راههای خیلی پولدار شدن را هم به من یاد بدهید.
✅ همینطور که وسایلم را جمع میکردم تا از اتاق بیرون بروم، گفتم من آن مطلب را نه برای آموزش پولدار شدن بلکه برای نقد شیوههای نادرست پولدار شدن و فساد در جامعه ایران نوشتم. پرسیدم مگر مقاله را تا آخر نخواندید؟ ندیدید که در انتهای آن نوشتهام «حالا به پولدار کثافتی تبدیل شدهاید.» ما حالا از اتاق بیرون آمده و در راهرو بودیم، جواب داد، پول چنان جلوی چشمام را گرفته است که آخرش را ندیدم، ولی حالا نمیشود یکی از همین راهها را هم به من نشان دهید؟
✅ گفتم پسرجان من که راههای زیاد پولدار شدن را بلد نیستم اما میتوانم بگویم برای زندگیات برنامه داشته باش و از امکاناتت استفاده کن تا بتوانی رشد کنی. گفت وسط بیامکاناتی و فقر چگونه میشود رشد کرد. گفتم یعنی امکان درس خواندن هم نداشتهای؟ گفت چرا دارم. گفتم خب من برای اینکه استاد دانشگاه شوم، 27 سال متوالی درس خواندم. پاسخاش حیرتآور بود. گفت من فرصت ندارم برای این مقدار زمان، من میخواهم تا جوان هستم پول به دست بیاورم.
✅ پرسیدم مگر چند سال داری، گفت هجده سال. گفتم ببین، ده سال دیگر هم که به پول بررسی 28 ساله، و بیست سال دیگر هم برسی 38 ساله هستی. اینها سنین پیری نیستند، جوانیاند. گفت من نمیخواهم درس بخوانم، میخواهم به بازار بروم. گفتم ایرادی ندارد، از شاگردی بازار شروع کن، اما آنجا هم باید صبر کنی و برنامه داشته باشید.
✅ پای ماشین رسیده بودیم که پرسید حالا بالاخره راهنمایی نمیکنید؟ گفتم دو چیز به ذهنم میرسد. این عطش پول یک وقت تو را به راههای خلاف قانون نکشاند و مثال زدم. دوم، به ذهنم میرسد که کتاب «پیکان سرنوشت ما» سرگذشت بنیانگذار ایران خودرو فعلی را بخوانی که از کارگری کارواش به مالکیت بزرگترین شرکت خصوصی صنعت ایران رسید. تنهای چیزی بود که در ذهن داشتم، کتاب را یک روز قبل معرفی کرده بودم.
✅ نوجوان رفت ولی حسرت میخورم چرا از خیر جلسه کوفتی بعدی نگذشتم و یک ساعت در همان اتاق دانشگاه با او به گفتوگو ننشستم. فکر کنید، یک نفر چه حسی داشته که هفتصد کلمه متن را تا به انتها نخوانده و از اسلامشهر تا شمالیترین نقطه تهران در ولنجک آمده بود که راه پولدار شدن را بپرسد، در هیجده سالگی و عمیقاً تصور میکرد وقت ندارد و باید در جوانی، زیر بیست سالگی، به آن دست یابد. امکان درس خواندن را هم امکانات به حساب نمیآورد. چگونه مدرسهای میرفته که هیچ شوق و چشماندازی در او خلق نکرده است؟
✅ من از دیروز در ذهنم به آنچه در نسبت بین اسلامشهرها و کانونهای ثروت میگذرد و احساسی که در مردم برمیانگیزد فکر میکنم. پسرک حتماً ویدئوی پورشهسوار اصفهانی که راننده پراید را کشته بود و میگفت دیهاش را هم میدهد دیده بود. او حتماً انبوه ویدئوها درباره آقازادهها را دیده و نفرت از آنها را در خود لمس میکرد. چند نفر دیگر در همین سن و سال، این گونه احساسات را دارند؟
✅ من حالا بهتر میفهمم چرا بخش زیادی از دانشجویان انگیزهای برای تحصیل ندارند. آنها هم هیجده ساله هستند و احتمالاً با همان احساساتی درگیرند که این نوجوان روبهروست. عضوگیری شبکههای سازمانیافته جرائم (نظیر تولید و توزیع مواد مخدر) در چنین جامعهای راحت نمیشود؟ سودای پول چنین افرادی را که عمیقاً از محرومیت نسبی رنج میکشند، مستعد عضویت در این شبکهها نمیکند؟
✅ احساس عمیق نابرابری، ضعف در ارائه خدمات عمومی بالاخص آموزش باکیفیت در مدارس دولتی، محرومیت نسبی، پولی شدن شدید جامعه، ثروتها و فقرهای افسانهای، پولدارشدنهای سریعالسیر، حاشیهنشینی، و فقر چشمانداز برای گروههای کثیری از جامعه، واقعیت نهفته زیر پوست جامعه ایرانی است. بدبختی، ندیدن عزمی برای تعدیل واقعی این وضعیت است. کاش دوباره با او و امثال او مفصل صحبت کنم.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
✅ https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: شما هم دعوتید. @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
از مکزیک تا ویرجینیا: حکایتی از حکمرانی در ایران
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ پرده اول. کورتس در 8 نوامبر 1519 به پایتخت امپراطوری آزتک (مکزیک فعلی) وارد شد. امپراطور موکتسوما با اسپانیاییها برخوردی دوستانه داشت، اما آنها خیلی سریع راه خزانه امپراطور را در پیش گرفتند. به خزانه که رسیدند طلاها را از اشیاء جدا کردند و «بلافاصله آتشی افروختند و تمامی آنها را ذوب کردند و به صورت شمش درآوردند ... و به هر جا پا گذاشتند همه چیز را، تمامی آنچه را که میدیدند و به نظرشان خوب میرسید تصاحب میکردند.
✅ اسپانیاییها به سرزمینی رسیده بودند که طلای فراوان داشت و بعدها وقتی بر کل امپراطوری اینکا مسلط شدند، نیروی کار را برای استخراج طلا و نقره بهکار گرفتند و بعد از دوران اولیه غارت طلا و نقره، نهادهای استعماری را برای بیگاری کشیدن و فراهم آوردن ثروت عظیم پادشاهی اسپانیا بهکار گرفتند. مکزیک به گونهای بود که خلاقیت، نوآوری و تلاش لازم نبود، فقط استثمار و بهرهکشی ضرورت داشت.
✅ پرده دوم. انگلیسیها به پشتوانه «کمپانی ویرجینیا» در چهاردهم ماه مه 1607 وارد آمریکای شمالی شدند و شهری به نام «جیمز تاون» را بنا نهادند. آمریکای شمالی در مقایسه با مکزیک طلا و نقره نداشت و حاکم قلمرو «پاوهاتان» هم از کنار آمدن با انگلیسیها خودداری کرد و حتی تن به تجارت با ایشان نیز نداد. ذخیره غذایی مهاجران در اواخر زمستان 1607 رو به پایان نهاد. آنها سال 1608 را به جستوجوی طلا و نقره ادامه دادند اما خیلی زود فهمیدند مدل کورتس در اینجا جواب نمیدهد. بومیان طلا و نقره نداشتند.
✅ فردی که در دسامبر 1608 عازم انگلستان شده بود ملتمسانه از مدیران کمپانی ویرجینیا میخواست که طرز فکرشان را نسبت به مستعمره تغییر دهند. استثمار آنجا به شیوه مکزیک و پرو، به گونهای که سریعاً ثروتآفرین شود، اصلاً ممکن نبود. اسمیت فهمیده بود که اگر قرار باشد مستعمرهای ماندگار در آنجا وجود داشته باشد این مهاجران باید کار کنند.
✅ او به مدیران کمپانی التماس کرد افرادی از نوع مناسب اعزام کنند: «اگر مجدداً خواستید افرادی را بفرستید، استدعا دارم به جای هزار نفر مانند کسانی که داریم، سی نفر نجار، دهقان، باغبان، ماهیگیر، آهنگر، بنا و هیزمشکن که در مهارتشان آزموده باشند، اعزام کنید.» (ص. 47) او بیش از این به زرگران بیمصرف نیازی نداشت و قانون وضع کرد: «هر کس کار نکند نباید غذا بخورد.» کمپانی وقتی پیام اسمیت را درک کرد که در زمستان 10-1609 از پانصد نفری که زمستان را آغاز کرده بودند، تنها شصت نفر بهار را دیدند.
✅ پرده سوم. سه چهار قرن بعد، کشوری که از ویرجینیا آغاز کرد (ایالات متحده آمریکا) کشوری ثروتمند و قدرت اقتصادی اول جهان است؛ و مکزیک ثروتمند آزتکها و پرو قلب امپراطوری اینکاها، کشورهایی در حال توسعه و بسیار فقیرتر از آمریکا هستند. انگلیسیها نهادهای مشوق کار کردن، پذیرش خلاقیت و آزادیهای مردم، تخریب خلاق و رقابت بنا کردند، نهادهایی که مردم را توانمند میسازند، رسانه آزاد را حفظ میکنند و بر رقابت آزادانه سیاسی و اقتصادی بنا شدهاند. اما نهادهای اسپانیایی بر بهرهکشی، منع رقابت سیاسی و زود ثروتمند شدن بنا شده بودند.
✅ آنچه در بالا آمد بخشهایی از کتاب «چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، ثروت و فقر» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون (ترجمه محسن میردامادی و محمدحسین نعیمیپور، انتشارات روزنه، چاپ پنجم، 1395) است. کتابی تحسینشده، پرفروش و بسیار پربینش درباره توسعه و توسعهنیافتگی که از قضا حکایت حکمرانی و توسعه در ایران نیز هست.
✅ «این کتاب نشان خواهد داد اگرچه نهادهای اقتصادی در فقر یا غنای کشورها نقش حیاتی دارند، اما نهادهای سیاسی و سیاست هستند که داشتههای یک ملت را در زمینه نهادهای اقتصادی رقم میزنند.» (ص. 73) نهادهایی که اجازه مشارکت گروه بزرگی از مردم را در فعالیتهای اقتصادی فراهم و آنها را تشویق میکنند تا از استعدادهایشان بهترین استفاده را ببرند، نهادهایی که مالکیت خصوصی امن، نظام حقوقی بیطرف و ترتیباتی برای تأمین خدمات عمومی باشند. (ص. 113)
✅ حکایت ایران امروز هم این است: «حکمرانان نهادهایی بنا خواهند کرد که کشور مثل مکزیک سال 1519 اداره شود یا مثل ویرجینیای 1608؛ نهادهایی بر مبنای مصرفکردن منابع کشور به قصد بهرهدهی سریع، یا نهادهایی مشوق کار کردن و بهرهوری بیشتر.» مهم این است که همه اینها از سیاست تراوش میکند.
✅ شما نیز از خواندن «#چرا_ملتها_شکست_میخورند؟» بسیار لذت خواهید برد.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡شما هم دعوتید به کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ پرده اول. کورتس در 8 نوامبر 1519 به پایتخت امپراطوری آزتک (مکزیک فعلی) وارد شد. امپراطور موکتسوما با اسپانیاییها برخوردی دوستانه داشت، اما آنها خیلی سریع راه خزانه امپراطور را در پیش گرفتند. به خزانه که رسیدند طلاها را از اشیاء جدا کردند و «بلافاصله آتشی افروختند و تمامی آنها را ذوب کردند و به صورت شمش درآوردند ... و به هر جا پا گذاشتند همه چیز را، تمامی آنچه را که میدیدند و به نظرشان خوب میرسید تصاحب میکردند.
✅ اسپانیاییها به سرزمینی رسیده بودند که طلای فراوان داشت و بعدها وقتی بر کل امپراطوری اینکا مسلط شدند، نیروی کار را برای استخراج طلا و نقره بهکار گرفتند و بعد از دوران اولیه غارت طلا و نقره، نهادهای استعماری را برای بیگاری کشیدن و فراهم آوردن ثروت عظیم پادشاهی اسپانیا بهکار گرفتند. مکزیک به گونهای بود که خلاقیت، نوآوری و تلاش لازم نبود، فقط استثمار و بهرهکشی ضرورت داشت.
✅ پرده دوم. انگلیسیها به پشتوانه «کمپانی ویرجینیا» در چهاردهم ماه مه 1607 وارد آمریکای شمالی شدند و شهری به نام «جیمز تاون» را بنا نهادند. آمریکای شمالی در مقایسه با مکزیک طلا و نقره نداشت و حاکم قلمرو «پاوهاتان» هم از کنار آمدن با انگلیسیها خودداری کرد و حتی تن به تجارت با ایشان نیز نداد. ذخیره غذایی مهاجران در اواخر زمستان 1607 رو به پایان نهاد. آنها سال 1608 را به جستوجوی طلا و نقره ادامه دادند اما خیلی زود فهمیدند مدل کورتس در اینجا جواب نمیدهد. بومیان طلا و نقره نداشتند.
✅ فردی که در دسامبر 1608 عازم انگلستان شده بود ملتمسانه از مدیران کمپانی ویرجینیا میخواست که طرز فکرشان را نسبت به مستعمره تغییر دهند. استثمار آنجا به شیوه مکزیک و پرو، به گونهای که سریعاً ثروتآفرین شود، اصلاً ممکن نبود. اسمیت فهمیده بود که اگر قرار باشد مستعمرهای ماندگار در آنجا وجود داشته باشد این مهاجران باید کار کنند.
✅ او به مدیران کمپانی التماس کرد افرادی از نوع مناسب اعزام کنند: «اگر مجدداً خواستید افرادی را بفرستید، استدعا دارم به جای هزار نفر مانند کسانی که داریم، سی نفر نجار، دهقان، باغبان، ماهیگیر، آهنگر، بنا و هیزمشکن که در مهارتشان آزموده باشند، اعزام کنید.» (ص. 47) او بیش از این به زرگران بیمصرف نیازی نداشت و قانون وضع کرد: «هر کس کار نکند نباید غذا بخورد.» کمپانی وقتی پیام اسمیت را درک کرد که در زمستان 10-1609 از پانصد نفری که زمستان را آغاز کرده بودند، تنها شصت نفر بهار را دیدند.
✅ پرده سوم. سه چهار قرن بعد، کشوری که از ویرجینیا آغاز کرد (ایالات متحده آمریکا) کشوری ثروتمند و قدرت اقتصادی اول جهان است؛ و مکزیک ثروتمند آزتکها و پرو قلب امپراطوری اینکاها، کشورهایی در حال توسعه و بسیار فقیرتر از آمریکا هستند. انگلیسیها نهادهای مشوق کار کردن، پذیرش خلاقیت و آزادیهای مردم، تخریب خلاق و رقابت بنا کردند، نهادهایی که مردم را توانمند میسازند، رسانه آزاد را حفظ میکنند و بر رقابت آزادانه سیاسی و اقتصادی بنا شدهاند. اما نهادهای اسپانیایی بر بهرهکشی، منع رقابت سیاسی و زود ثروتمند شدن بنا شده بودند.
✅ آنچه در بالا آمد بخشهایی از کتاب «چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، ثروت و فقر» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون (ترجمه محسن میردامادی و محمدحسین نعیمیپور، انتشارات روزنه، چاپ پنجم، 1395) است. کتابی تحسینشده، پرفروش و بسیار پربینش درباره توسعه و توسعهنیافتگی که از قضا حکایت حکمرانی و توسعه در ایران نیز هست.
✅ «این کتاب نشان خواهد داد اگرچه نهادهای اقتصادی در فقر یا غنای کشورها نقش حیاتی دارند، اما نهادهای سیاسی و سیاست هستند که داشتههای یک ملت را در زمینه نهادهای اقتصادی رقم میزنند.» (ص. 73) نهادهایی که اجازه مشارکت گروه بزرگی از مردم را در فعالیتهای اقتصادی فراهم و آنها را تشویق میکنند تا از استعدادهایشان بهترین استفاده را ببرند، نهادهایی که مالکیت خصوصی امن، نظام حقوقی بیطرف و ترتیباتی برای تأمین خدمات عمومی باشند. (ص. 113)
✅ حکایت ایران امروز هم این است: «حکمرانان نهادهایی بنا خواهند کرد که کشور مثل مکزیک سال 1519 اداره شود یا مثل ویرجینیای 1608؛ نهادهایی بر مبنای مصرفکردن منابع کشور به قصد بهرهدهی سریع، یا نهادهایی مشوق کار کردن و بهرهوری بیشتر.» مهم این است که همه اینها از سیاست تراوش میکند.
✅ شما نیز از خواندن «#چرا_ملتها_شکست_میخورند؟» بسیار لذت خواهید برد.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡شما هم دعوتید به کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
صدوسیزده سال گذشت
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مظفرالدین شاه قاجار، صدوسیزده سال پیش، در یازدهمین سال سلطنتاش،و تحت فشار اجتماعی و سیاسی فراوان، در چهارده مرداد 1285 هجری شمسی، به صدور فرمان مشروطه تن داد. این فرمان کموبیش نقطه عطفی در تاریخ ایران جدید است.
✅ زیاده عرضی نیست، فقط خواستم بگویم سالی یک بار خواندن این فرمان، برای هر ایرانی که دغدغه ایران دارد، خالی از فایده که نیست، اسباب سنجش هم هست. سنجش اینکه بدانیم این صدوسیزده سال چقدر راه در تاریخ آمدهایم و چقدر راه مانده است که برویم.
⭕ «جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادیالثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»
✅ برخی از کلیدیترین عبارات این متن به نظرم اینهاست:
-🔹حضرت باری تعالی (انتساب شاه به خدا)
🔹 بکف کفایت ما
🔹رعایای صدیق (شاه در برابر رعیت)
🔹اراده همایون ما بر این تعلق گرفت (ملت کیلویی چند)
🔹منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف (بقیه ملت به هیچ)
🔹 به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود (ما دست آخر تأیید میکنیم)
🔹به موجب این دستخط مبارک (شاه مبارک است)
🔹مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است (قرار بود مجلس نگهبان عدل باشد)
🔹تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما (ما شاهیم، خودمان میدانیم که نیتمان حسنه است.)
🔹 که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است (ما شاه هستیم و ترقی دولت و ملت ایران را خودمان تشخیص میدهیم.)
🔹مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند (کار خلق خدا، دعاگویی ما و مجلسمان است.)
✅ نکته آخر اینکه «کلمات مهماند و کار میکنند.» همین متن سراسر از بالا به پایین پر از غرور و نخوت پادشاهی، دستآویز تاریخی و الهامبخش حرکت یکصدساله ملت ایران شده است.
✅ کلمات و متنها فقط به دیوار تاریخ آویخته نمیشوند بیحرکت، بلکه بر صحنه تاریخ راه میروند، فرمان میدهند و اثر میگذارند و از این منظر است که هر قدر متن تولید کنیم و بر در و دیوار تاریخ و اذهان آدمیان آویزان کنیم، فقط حرف نزدهایم، بلکه کار کردهایم.
#فرمان_مشروطه
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
✅https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مظفرالدین شاه قاجار، صدوسیزده سال پیش، در یازدهمین سال سلطنتاش،و تحت فشار اجتماعی و سیاسی فراوان، در چهارده مرداد 1285 هجری شمسی، به صدور فرمان مشروطه تن داد. این فرمان کموبیش نقطه عطفی در تاریخ ایران جدید است.
✅ زیاده عرضی نیست، فقط خواستم بگویم سالی یک بار خواندن این فرمان، برای هر ایرانی که دغدغه ایران دارد، خالی از فایده که نیست، اسباب سنجش هم هست. سنجش اینکه بدانیم این صدوسیزده سال چقدر راه در تاریخ آمدهایم و چقدر راه مانده است که برویم.
⭕ «جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادیالثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»
✅ برخی از کلیدیترین عبارات این متن به نظرم اینهاست:
-🔹حضرت باری تعالی (انتساب شاه به خدا)
🔹 بکف کفایت ما
🔹رعایای صدیق (شاه در برابر رعیت)
🔹اراده همایون ما بر این تعلق گرفت (ملت کیلویی چند)
🔹منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف (بقیه ملت به هیچ)
🔹 به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود (ما دست آخر تأیید میکنیم)
🔹به موجب این دستخط مبارک (شاه مبارک است)
🔹مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است (قرار بود مجلس نگهبان عدل باشد)
🔹تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما (ما شاهیم، خودمان میدانیم که نیتمان حسنه است.)
🔹 که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است (ما شاه هستیم و ترقی دولت و ملت ایران را خودمان تشخیص میدهیم.)
🔹مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند (کار خلق خدا، دعاگویی ما و مجلسمان است.)
✅ نکته آخر اینکه «کلمات مهماند و کار میکنند.» همین متن سراسر از بالا به پایین پر از غرور و نخوت پادشاهی، دستآویز تاریخی و الهامبخش حرکت یکصدساله ملت ایران شده است.
✅ کلمات و متنها فقط به دیوار تاریخ آویخته نمیشوند بیحرکت، بلکه بر صحنه تاریخ راه میروند، فرمان میدهند و اثر میگذارند و از این منظر است که هر قدر متن تولید کنیم و بر در و دیوار تاریخ و اذهان آدمیان آویزان کنیم، فقط حرف نزدهایم، بلکه کار کردهایم.
#فرمان_مشروطه
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
✅https://t.iss.one/fazeli_mohammad
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود: @IR_S_S
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
Forwarded from اتچ بات
⭕ #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان
⭕ دو سال پیش ایده موفقیتهای کوچک را به عنوان راهکاری برای برخی مشکلات ایران طرح کردم.
⭕ کانالی در تلگرام با این نام هم راهاندازی کردم که الان 22 هزار نفر عضو دارد. (@ir_s_s).
⭕ روز یکشنبه نوزده آبان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی به تفصیل درباره این ایده سخن خواهم گفت. اتاق 315
⭕ پرسش و پاسخ هم هست.
⭕ به همراه معرفی برخی موفقیتهای کوچک ایرانیان.
⭕ اگر شما هم تجربه یا یادگیری خوبی از این ایده و کانال داشتهاید، برای ادمین کانال بنویسید یا در ویدئویی کوتاه توضیح دهید تا از آن استفاده کنم.
محمد فاضلی
⭕ #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، #دغدغه_ایران
⭕ دو سال پیش ایده موفقیتهای کوچک را به عنوان راهکاری برای برخی مشکلات ایران طرح کردم.
⭕ کانالی در تلگرام با این نام هم راهاندازی کردم که الان 22 هزار نفر عضو دارد. (@ir_s_s).
⭕ روز یکشنبه نوزده آبان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی به تفصیل درباره این ایده سخن خواهم گفت. اتاق 315
⭕ پرسش و پاسخ هم هست.
⭕ به همراه معرفی برخی موفقیتهای کوچک ایرانیان.
⭕ اگر شما هم تجربه یا یادگیری خوبی از این ایده و کانال داشتهاید، برای ادمین کانال بنویسید یا در ویدئویی کوتاه توضیح دهید تا از آن استفاده کنم.
محمد فاضلی
⭕ #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، #دغدغه_ایران
Telegram
attach 📎
نسرین زن احمد
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ «نسرین زن احمد و مادر شش بچه سه تا سیزده ساله است. احمد به فروش کفش در بازاری در نزدیکی سینما در ... مشغول است. ... پلیس مشکلات و شرایط زندگی ما را درک نمیکند، بنابراین همیشه مزاحم ما شده و ما را کتک میزند تا این مکان را ترک کنیم و کاری در اینجا انجام ندهیم. سال گذشته پلیس به من حمله کرد و وسایل و اجناس من را کف خیابان پخش کرد. پلیس من را با چوب کتک زد و من دائما به آنها میگفتم که به ما اجازه دهید تا کار کنیم. به آنها گفتم اگر این کار را نکنم، چه کار دیگری میتوانم انجام دهم؟ دزدی، آدمربایی ...
✅ درآمد متغیر احمد برای زندگی کافی نیست. بنابراین پسران بزرگتر در کنار حضور در مدرسه به فروشندگی مشغول هستند. نسرین مادر خانواده هم در انزوای اجتماعی در خانه کار میکند. او به جدا کردن مغز بادام برای یک مغازهدار میپردازد و برای این کار پول هم پرداخت میکند. در واقع نسرین برای کاری که انجام میدهد هیچ پول نقدی نمیگیرد، بلکه برای آوردن بادامها به خانه خود پول هم پرداخت میکند. تمام این کارهای برای این است که نسرین هزینه سوخت را در خانواده کاهش دهد و در زمستان سرد و برفی ... بتواند پوست بادامها را آتش بزند.
✅ این وضعیت نشاندهنده فقدان قدرت و انتخاب برای #فقرای_شهری است، چه مرد و چه زن ... انجام این کار در شرایطی که ساختار حکمرانی محلی ضد شما عمل میکند، کار آسانی نیست. به ویژه در شرایطی که صدای اندکی هم برای چانهزنی درباره شرایط کاری دارید، زیرا نمیخواهید دسترسی فعلی خود به منبع مهم سوخت را به خطر بیندازید. این منبع سوخت تأمینکننده امنیت زمستانی شماست و میتواند اوضاع بهتری را در آینده فراهم آورد.»
✅ این متن را که حاصل پژوهشی در شهر ... است، از کتاب «شهر و جنسیت» نوشته هلن جارویس، پاولا کانتور و جاناتان کلاک، ترجمه #محمود_شارعپور که انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده است (صفحات 483-481) انتخاب کردهام. جای نام شهر محل اقامت خانواده احمد و نسرین را خالی گذاشتهام زیرا این داستان کموبیش مشابه زندگي بخش مهمی از فقرای شهری در شهرهای جهان در حال توسعه است. چند نکته مرتبط با این داستان واقعی:
✅ ایام عید نزدیک میشود و زنان و مردان بسیاری راهی خانههای اعضای طبقات بالادستتر میشوند تا کار کنند. برخی از آنها همان «نسرین زن احمد» یا «احمد شوهر نسرین» هستند. پولی که از کارشان میگیرند چیزی شبیه همان پوست بادام برای سوزاندن در سرمای زمستان ... است. نسرینها و احمدها را دريابيم.
✅ ایام اسفند زمان رواج بیشتر کسبوکار دستفروشهایی است که برخی از آنها همان «نسرین زن احمد» یا «احمد شوهر نسرین» هستند. من به دیدگاه #میثم_هاشمخانی و همکارانش معتقدم که باور دارند شهرها باید جایی برای دستفروشان داشته باشند تا فقرای شهری بتوانند در شرایط ناکارآمدی اقتصادی، سهمی از اقتصاد برای زندگی بردارند.
✅ همه مردم جهان در کشوری غنی از سوختهای فسیلی نظیر ایران زندگی نمیکنند. داشتن ذخائر غنی سوخت فسیلی مسئولیتآور هم هست. میتوانیم در سوزاندن سوختهای فسیلی ایران مسئولانهتر عمل کنیم. هر وقت گاز روشن میکنیم، کلید برق را میزنیم یا ... «نسرین زن احمد» را به یاد بیاوریم.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad
⭕ پینوشت: نسرین زن احمد، روایتی واقعی از کابل پایتخت افغانستان در سال 2008 است.
⭕️ #پادکست_سکه:
@Sekke_Podcast
⭕ #شبکه_توسعه:
@I_D_Network
⭕ #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان:
@IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ «نسرین زن احمد و مادر شش بچه سه تا سیزده ساله است. احمد به فروش کفش در بازاری در نزدیکی سینما در ... مشغول است. ... پلیس مشکلات و شرایط زندگی ما را درک نمیکند، بنابراین همیشه مزاحم ما شده و ما را کتک میزند تا این مکان را ترک کنیم و کاری در اینجا انجام ندهیم. سال گذشته پلیس به من حمله کرد و وسایل و اجناس من را کف خیابان پخش کرد. پلیس من را با چوب کتک زد و من دائما به آنها میگفتم که به ما اجازه دهید تا کار کنیم. به آنها گفتم اگر این کار را نکنم، چه کار دیگری میتوانم انجام دهم؟ دزدی، آدمربایی ...
✅ درآمد متغیر احمد برای زندگی کافی نیست. بنابراین پسران بزرگتر در کنار حضور در مدرسه به فروشندگی مشغول هستند. نسرین مادر خانواده هم در انزوای اجتماعی در خانه کار میکند. او به جدا کردن مغز بادام برای یک مغازهدار میپردازد و برای این کار پول هم پرداخت میکند. در واقع نسرین برای کاری که انجام میدهد هیچ پول نقدی نمیگیرد، بلکه برای آوردن بادامها به خانه خود پول هم پرداخت میکند. تمام این کارهای برای این است که نسرین هزینه سوخت را در خانواده کاهش دهد و در زمستان سرد و برفی ... بتواند پوست بادامها را آتش بزند.
✅ این وضعیت نشاندهنده فقدان قدرت و انتخاب برای #فقرای_شهری است، چه مرد و چه زن ... انجام این کار در شرایطی که ساختار حکمرانی محلی ضد شما عمل میکند، کار آسانی نیست. به ویژه در شرایطی که صدای اندکی هم برای چانهزنی درباره شرایط کاری دارید، زیرا نمیخواهید دسترسی فعلی خود به منبع مهم سوخت را به خطر بیندازید. این منبع سوخت تأمینکننده امنیت زمستانی شماست و میتواند اوضاع بهتری را در آینده فراهم آورد.»
✅ این متن را که حاصل پژوهشی در شهر ... است، از کتاب «شهر و جنسیت» نوشته هلن جارویس، پاولا کانتور و جاناتان کلاک، ترجمه #محمود_شارعپور که انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده است (صفحات 483-481) انتخاب کردهام. جای نام شهر محل اقامت خانواده احمد و نسرین را خالی گذاشتهام زیرا این داستان کموبیش مشابه زندگي بخش مهمی از فقرای شهری در شهرهای جهان در حال توسعه است. چند نکته مرتبط با این داستان واقعی:
✅ ایام عید نزدیک میشود و زنان و مردان بسیاری راهی خانههای اعضای طبقات بالادستتر میشوند تا کار کنند. برخی از آنها همان «نسرین زن احمد» یا «احمد شوهر نسرین» هستند. پولی که از کارشان میگیرند چیزی شبیه همان پوست بادام برای سوزاندن در سرمای زمستان ... است. نسرینها و احمدها را دريابيم.
✅ ایام اسفند زمان رواج بیشتر کسبوکار دستفروشهایی است که برخی از آنها همان «نسرین زن احمد» یا «احمد شوهر نسرین» هستند. من به دیدگاه #میثم_هاشمخانی و همکارانش معتقدم که باور دارند شهرها باید جایی برای دستفروشان داشته باشند تا فقرای شهری بتوانند در شرایط ناکارآمدی اقتصادی، سهمی از اقتصاد برای زندگی بردارند.
✅ همه مردم جهان در کشوری غنی از سوختهای فسیلی نظیر ایران زندگی نمیکنند. داشتن ذخائر غنی سوخت فسیلی مسئولیتآور هم هست. میتوانیم در سوزاندن سوختهای فسیلی ایران مسئولانهتر عمل کنیم. هر وقت گاز روشن میکنیم، کلید برق را میزنیم یا ... «نسرین زن احمد» را به یاد بیاوریم.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad
⭕ پینوشت: نسرین زن احمد، روایتی واقعی از کابل پایتخت افغانستان در سال 2008 است.
⭕️ #پادکست_سکه:
@Sekke_Podcast
⭕ #شبکه_توسعه:
@I_D_Network
⭕ #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان:
@IR_S_S
پیشنیازهای مقابله با ویروس کرونا
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مسئولین محترم، من عضو کمیته تخصصی «اجتماعی، فرهنگی و رسانه» برای تدوین «گزارش ملی پلاسکو» و «گزارش ملی سیلابها» بودهام و در این متن میکوشم در نهایت اختصار، تجربه حاصل از این دو گزارش برای مواجهه با یک رخداد ملی را با شما و مردم به اشتراک بگذارم. امیدوارم همه این تجارب در برابر مسأله ورود ویروس کرونا به ایران رعایت شده باشد، اما به جهت اثربخش کردن تجربه دو گزارش ملی، مینویسم.
✅ یک. مدیریت رخداد نیازمند «فرمانده» با وظایف، اختیارات و مسئولیتهای مشخص است. «فرمانده» را مشخص و به مردم معرفی کنید. مراکز استانها هم ستاد فرماندهی داشته باشند.
✅ دو. اطلاعرسانی در هر دو رخداد فروریزی پلاسکو و مدیریت سیلابها، مشکلات اساسی داشت. موارد زیر برای بهبود اطلاعرسانی ضروری است:
🔹 دو-یک. به هر یک از رسانههای مهم (خبرگزاریها، رزونامهها و ...) یک میز اختصاصی در «ستاد فرماندهی» اختصاص دهید.
🔹 دو-دو. به هر رسانه رسماً اعلام کنید که خبرنگار/خبرنگاران ویژه پوشش خبری رخداد کرونا را به ستاد فرماندهی معرفی کنند. عین همین کار را در مراکز استانها هم انجام دهید.
🔹 دو-سه. خبرنگاران ویژه پوشش خبری رخداد از هر رسانه را به مردم معرفی کنید.
🔹 دو-چهار. یک حساب ویژه توئیتر و یک کانال تلگرام اختصاصی ستاد فرماندهی رخداد با مسئولیت فرمانده ستاد، راهاندازی کرده و از همه مراجع اطلاعرسانی به مردم و رسانهها اعلام کنید که فقط این دو مرجع رسانهای اطلاعرسانی درباره کرونا هستند.
✅ سه. کلیه سازمانهای مردمنهاد (سمن) متخصص در زمینههای بهداشت عمومی یا علاقمند به فعالیت در این زمینه را به مراکز فرماندهی در تهران و استانها دعوت کنید و درخصوص نظام همکاری با آنها برای ارائه آموزشهای عمومی، توزیع ماسک، مراقبت از بیماران و ... هماهنگی کنید. درخصوص وظایف، اختیارات و مسئولیتهای مشخص برای ستادهای فرماندهی و سمنها به توافق برسید.
✅ چهار. از طریق حساب توئیتری، کانال تلگرامی و کلیه رسانهها، پروتکلها (دستورالعملها، استانداردهای ملی و ...) هر الزام قانونی درباره بروز چنین شرایطی را به اطلاع مردم و همه سازمانها برسانید.
✅ پنج. مواجهه با ویروس کرونا از جنس کارهای میانبخشی است، یعنی سازمانهای مختلف و مردم باید با یکدیگر همکاری کنند تا موفقیت به سطح مطلوبی برسد. گروهی را مسئول کنید که کلیه شرایط را بررسی کرده و در هر شرایطی، فهرستی از وظایف دستگاههای دیگر و مردم تهیه کنند.
✅ شش. این فهرست وظایف را با مشارکت هر دستگاه بررسی کرده و به آنها ابلاغ کنید. وظایف دستگاهها را به اطلاع مردم هم برسانید تا مطالبه مردمی برای انجام وظایفشان افزایش یابد. وظایف و مسئولیتهای مردم، و البته اختیارات مردم را هم از کلیه مجاری رسانهای اطلاعرسانی کنید.
✅ هفت. اگر امکانپذیر است به صورت موقت، بخشی از برنامههای رادیو و تلویزیونهای مرتبط با سلامت را با اطلاعرسانی قبلی، به رخداد ویروس کرونا اختصاص دهید.
✅ هشت. هیچ چیزی را پنهان نکنید. این ویروس سبب بحران جهانی شده است و ورود آن به ایران مایه هیچ شرمساری نیست. ما در عصری زندگی میکنیم که هیچ چیز را نمیشود پنهان کرد. اطلاعرسانی شفاف و بیکموکاست، سبب ارتقای اعتماد و سرمایه اجتماعی میشود.
✅ نه. پروتکلهای رسانهای مربوط به اطلاعرسانی این گونه رخدادها را با کمک متخصصان رسانه، اخلاق پزشکی و ... شناسایی کرده و به اطلاع خبرنگاران برسانید. مسأله عمومی است، اما حریم خصوصی افراد و خانوادههای بیماران احتمالی نباید خدشهدار شود.
✅ ده. یک تیم تخصصی برای مستندسازی، تهیه فیلم و عکس، و ثبت جزء به جزء نوع مواجهه ملی با این رخداد تعیین کنید. شواهد و مستنداتی که این گروه تهیه میکنند برای مدیریت رخدادهای آینده بهکار میآیند. نشان دادن مقدار کار ملی انجامشده در خلال رخداد نیز به این مستندات نیاز دارد.
✅ یازده. انشاءالله مسأله هر چه زودتر پایان مییابد، اما از هماکنون برای ارائه گزارشی شفاف و توأم با ذکر تجارب، شکستها و موفقیتها در مواجهه با شیوع ویروس کرونا آماده باشید. این گزارش برای جلب اعتماد عمومی ضروری است.
✅ امید که همه با هم و با کمترین خسارت از این مسأله عبور کنیم. کرونا مساله همه، و نه فقط شما، است.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
⭕️ ارتباط با مدیر کانال دغدغه ایران:
@AD_DI_IRSS
📡 کانال #پادکست_سکه (اقتصاد و توسعه):
@Sekke_Podcast
📡 کانال #شبکه_توسعه:
@I_D_Network
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان:
@IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ مسئولین محترم، من عضو کمیته تخصصی «اجتماعی، فرهنگی و رسانه» برای تدوین «گزارش ملی پلاسکو» و «گزارش ملی سیلابها» بودهام و در این متن میکوشم در نهایت اختصار، تجربه حاصل از این دو گزارش برای مواجهه با یک رخداد ملی را با شما و مردم به اشتراک بگذارم. امیدوارم همه این تجارب در برابر مسأله ورود ویروس کرونا به ایران رعایت شده باشد، اما به جهت اثربخش کردن تجربه دو گزارش ملی، مینویسم.
✅ یک. مدیریت رخداد نیازمند «فرمانده» با وظایف، اختیارات و مسئولیتهای مشخص است. «فرمانده» را مشخص و به مردم معرفی کنید. مراکز استانها هم ستاد فرماندهی داشته باشند.
✅ دو. اطلاعرسانی در هر دو رخداد فروریزی پلاسکو و مدیریت سیلابها، مشکلات اساسی داشت. موارد زیر برای بهبود اطلاعرسانی ضروری است:
🔹 دو-یک. به هر یک از رسانههای مهم (خبرگزاریها، رزونامهها و ...) یک میز اختصاصی در «ستاد فرماندهی» اختصاص دهید.
🔹 دو-دو. به هر رسانه رسماً اعلام کنید که خبرنگار/خبرنگاران ویژه پوشش خبری رخداد کرونا را به ستاد فرماندهی معرفی کنند. عین همین کار را در مراکز استانها هم انجام دهید.
🔹 دو-سه. خبرنگاران ویژه پوشش خبری رخداد از هر رسانه را به مردم معرفی کنید.
🔹 دو-چهار. یک حساب ویژه توئیتر و یک کانال تلگرام اختصاصی ستاد فرماندهی رخداد با مسئولیت فرمانده ستاد، راهاندازی کرده و از همه مراجع اطلاعرسانی به مردم و رسانهها اعلام کنید که فقط این دو مرجع رسانهای اطلاعرسانی درباره کرونا هستند.
✅ سه. کلیه سازمانهای مردمنهاد (سمن) متخصص در زمینههای بهداشت عمومی یا علاقمند به فعالیت در این زمینه را به مراکز فرماندهی در تهران و استانها دعوت کنید و درخصوص نظام همکاری با آنها برای ارائه آموزشهای عمومی، توزیع ماسک، مراقبت از بیماران و ... هماهنگی کنید. درخصوص وظایف، اختیارات و مسئولیتهای مشخص برای ستادهای فرماندهی و سمنها به توافق برسید.
✅ چهار. از طریق حساب توئیتری، کانال تلگرامی و کلیه رسانهها، پروتکلها (دستورالعملها، استانداردهای ملی و ...) هر الزام قانونی درباره بروز چنین شرایطی را به اطلاع مردم و همه سازمانها برسانید.
✅ پنج. مواجهه با ویروس کرونا از جنس کارهای میانبخشی است، یعنی سازمانهای مختلف و مردم باید با یکدیگر همکاری کنند تا موفقیت به سطح مطلوبی برسد. گروهی را مسئول کنید که کلیه شرایط را بررسی کرده و در هر شرایطی، فهرستی از وظایف دستگاههای دیگر و مردم تهیه کنند.
✅ شش. این فهرست وظایف را با مشارکت هر دستگاه بررسی کرده و به آنها ابلاغ کنید. وظایف دستگاهها را به اطلاع مردم هم برسانید تا مطالبه مردمی برای انجام وظایفشان افزایش یابد. وظایف و مسئولیتهای مردم، و البته اختیارات مردم را هم از کلیه مجاری رسانهای اطلاعرسانی کنید.
✅ هفت. اگر امکانپذیر است به صورت موقت، بخشی از برنامههای رادیو و تلویزیونهای مرتبط با سلامت را با اطلاعرسانی قبلی، به رخداد ویروس کرونا اختصاص دهید.
✅ هشت. هیچ چیزی را پنهان نکنید. این ویروس سبب بحران جهانی شده است و ورود آن به ایران مایه هیچ شرمساری نیست. ما در عصری زندگی میکنیم که هیچ چیز را نمیشود پنهان کرد. اطلاعرسانی شفاف و بیکموکاست، سبب ارتقای اعتماد و سرمایه اجتماعی میشود.
✅ نه. پروتکلهای رسانهای مربوط به اطلاعرسانی این گونه رخدادها را با کمک متخصصان رسانه، اخلاق پزشکی و ... شناسایی کرده و به اطلاع خبرنگاران برسانید. مسأله عمومی است، اما حریم خصوصی افراد و خانوادههای بیماران احتمالی نباید خدشهدار شود.
✅ ده. یک تیم تخصصی برای مستندسازی، تهیه فیلم و عکس، و ثبت جزء به جزء نوع مواجهه ملی با این رخداد تعیین کنید. شواهد و مستنداتی که این گروه تهیه میکنند برای مدیریت رخدادهای آینده بهکار میآیند. نشان دادن مقدار کار ملی انجامشده در خلال رخداد نیز به این مستندات نیاز دارد.
✅ یازده. انشاءالله مسأله هر چه زودتر پایان مییابد، اما از هماکنون برای ارائه گزارشی شفاف و توأم با ذکر تجارب، شکستها و موفقیتها در مواجهه با شیوع ویروس کرونا آماده باشید. این گزارش برای جلب اعتماد عمومی ضروری است.
✅ امید که همه با هم و با کمترین خسارت از این مسأله عبور کنیم. کرونا مساله همه، و نه فقط شما، است.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
⭕️ ارتباط با مدیر کانال دغدغه ایران:
@AD_DI_IRSS
📡 کانال #پادکست_سکه (اقتصاد و توسعه):
@Sekke_Podcast
📡 کانال #شبکه_توسعه:
@I_D_Network
📡 کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان:
@IR_S_S
کلمهها میجنگند
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ صدوچهارده سال پیش در چنین روزی متنی بر دیوار تاریخ ایران آویخته شد که در آن مظفرالدین شاه قاجار «بکف کفایت» خودش، «رعایای صدیق» خودش را بهواسطه «اراده همایون» و «نیات حسنه» خودش، مفتخر میکرد به داشتن «مجلس شورای ملی» که در آن «منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف» گرد هم آیند تا «نگهبان عدل» باشد و اسباب «ترقی دولت و ملت» ایران را فراهم سازد و رعایا به این واسطه «مشغول دعاگویی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند.»
✅ عبارات داخل گیومهها را از متن فرمان مشروطه انتخاب کردهام. هر ایرانی دغدغهمند شایسته است که سالی یک بار هم که شده فرمان مشروطه را مطالعه کند، فرمانی که سیزده مرداد 1285 به امضای مظفرالدین شاه رسید و چهارده مرداد سالروز مشروطه شد.
متن فرمان مشروطه
جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادیالثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»
✅ شاهِ مظفر، پرنخوت و مغرور، قدرت خود را به اراده «حضرت باری تعالی» نسبت میدهد، خویش را صاحب «کفایت» میشمرد، ایرانیان را «رعایا» میخواند، اراده خود را «همایون» برشمرده و مطالبه ملت را به هیچ میگیرد، «شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف» را به مجلس راه میدهد و اکثریت ملت هیچ حساب میشوند، خویش را مبارک میداند، از «نیات حسنه» خود برای مردم میگوید، «ترقی دولت و ملت» را از فرمان خود میطلبد و خلقالله را «مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال» میپسندد.
✅ این شیوه نگریستن به ملت و حقوق ملت با معیارهای جهان امروز شرمآور است؛ اما مغزها اندیشیدهاند، قلمها نوشتهاند، مردمان رنجها بردهاند، خونها به پای این متن ریخته شده و مادر تاریخ درد فراوان کشیده است تا این کودک بزاید.
✅ فایده سالی یک بار خواندن این فرمان برای هر ایرانی که دغدغه ایران دارد آن است که اسباب سنجش میشود، سنجش اینکه بدانیم این صدوچهارده سال چقدر راه در تاریخ آمدهایم و چقدر راه مانده است که برویم.
✅ فایده این است که بدانیم «کلمات مهماند و کار میکنند.» همین متن سراسر از بالا به پایین پر از غرور و نخوت پادشاهی، دستآویز تاریخی و الهامبخش حرکت یکصدساله ملت ایران شده است. دستآویز اینکه هنوز آرمان مشروطه برای مشروط کردن قدرت سیاسی، برابری، عدالت، آزادی، رفاه و معیشت بهتر و پاسخگو ساختن قدرت سیاسی، زنده است و هر سال دوباره از یادآوری آن نیرو بگیریم.
✅ کلمات و متنها فقط بیحرکت به دیوار تاریخ آویخته نمیشوند، بلکه بر صحنه تاریخ راه میروند، میجنگند و نیرو میبخشند؛ فرمان میدهند، اثر میگذارند و از این منظر است که هر قدر متن تولید کنیم و بر در و دیوار تاریخ و اذهان آدمیان بیاویزیم، فقط حرف نزدهایم، بلکه کار کردهایم.
#فرمان_مشروطه
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید).
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود:
@IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ صدوچهارده سال پیش در چنین روزی متنی بر دیوار تاریخ ایران آویخته شد که در آن مظفرالدین شاه قاجار «بکف کفایت» خودش، «رعایای صدیق» خودش را بهواسطه «اراده همایون» و «نیات حسنه» خودش، مفتخر میکرد به داشتن «مجلس شورای ملی» که در آن «منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف» گرد هم آیند تا «نگهبان عدل» باشد و اسباب «ترقی دولت و ملت» ایران را فراهم سازد و رعایا به این واسطه «مشغول دعاگویی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند.»
✅ عبارات داخل گیومهها را از متن فرمان مشروطه انتخاب کردهام. هر ایرانی دغدغهمند شایسته است که سالی یک بار هم که شده فرمان مشروطه را مطالعه کند، فرمانی که سیزده مرداد 1285 به امضای مظفرالدین شاه رسید و چهارده مرداد سالروز مشروطه شد.
متن فرمان مشروطه
جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادیالثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»
✅ شاهِ مظفر، پرنخوت و مغرور، قدرت خود را به اراده «حضرت باری تعالی» نسبت میدهد، خویش را صاحب «کفایت» میشمرد، ایرانیان را «رعایا» میخواند، اراده خود را «همایون» برشمرده و مطالبه ملت را به هیچ میگیرد، «شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف» را به مجلس راه میدهد و اکثریت ملت هیچ حساب میشوند، خویش را مبارک میداند، از «نیات حسنه» خود برای مردم میگوید، «ترقی دولت و ملت» را از فرمان خود میطلبد و خلقالله را «مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال» میپسندد.
✅ این شیوه نگریستن به ملت و حقوق ملت با معیارهای جهان امروز شرمآور است؛ اما مغزها اندیشیدهاند، قلمها نوشتهاند، مردمان رنجها بردهاند، خونها به پای این متن ریخته شده و مادر تاریخ درد فراوان کشیده است تا این کودک بزاید.
✅ فایده سالی یک بار خواندن این فرمان برای هر ایرانی که دغدغه ایران دارد آن است که اسباب سنجش میشود، سنجش اینکه بدانیم این صدوچهارده سال چقدر راه در تاریخ آمدهایم و چقدر راه مانده است که برویم.
✅ فایده این است که بدانیم «کلمات مهماند و کار میکنند.» همین متن سراسر از بالا به پایین پر از غرور و نخوت پادشاهی، دستآویز تاریخی و الهامبخش حرکت یکصدساله ملت ایران شده است. دستآویز اینکه هنوز آرمان مشروطه برای مشروط کردن قدرت سیاسی، برابری، عدالت، آزادی، رفاه و معیشت بهتر و پاسخگو ساختن قدرت سیاسی، زنده است و هر سال دوباره از یادآوری آن نیرو بگیریم.
✅ کلمات و متنها فقط بیحرکت به دیوار تاریخ آویخته نمیشوند، بلکه بر صحنه تاریخ راه میروند، میجنگند و نیرو میبخشند؛ فرمان میدهند، اثر میگذارند و از این منظر است که هر قدر متن تولید کنیم و بر در و دیوار تاریخ و اذهان آدمیان بیاویزیم، فقط حرف نزدهایم، بلکه کار کردهایم.
#فرمان_مشروطه
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید).
کانال #موفقیتهای_کوچک_ایرانیان، رسانهای برای بهبود:
@IR_S_S