یکی از بهترین آرزوها برای حکمرانی توسعهمحور ایران: بساط همه شوراهای عالی جز شورای عالی امنیت ملی و حداکثر یکی دو شورای دیگر جمع شود. شوراهای عالی، جز فضایی برای اختیار بیمسئولیت، تمرکززدایی از اختیارات و فشل کردن دولت؛ اعمال نفوذ بدون پاسخگویی، و تراشیدن شغل برای خواص نیستند.
شوراهای عالی اگر کارکرد داشتند و به درد توسعه میخوردند، حال و روز کشور از آب و برق گرفته تا دانشگاه و ... این نبود که الان هست.
@fazeli_mohammad
شوراهای عالی اگر کارکرد داشتند و به درد توسعه میخوردند، حال و روز کشور از آب و برق گرفته تا دانشگاه و ... این نبود که الان هست.
@fazeli_mohammad
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مسئله فیلترینگ و حکمرانی مجازی
🔶 گفتگوی سید صادق امامیان و محمد کشوری
🔻سید صادق امامیان: دوران پسافیلترینگ قطعی است، یا با اکراه حاکمیت یا با تصمیم آگاهانه آن. شورا محور بودن حکمرانی باعث شده است که کسی مسئولیت تصمیمات را نپذیرد و تصمیمگیری را به شورا واگذار میکنند. باید پلتفرمهای داخلی با حمایت دولت بینالمللی شوند؛ اگر اینها صرفا از رانت فیلترینگ استفاده کنند و نتوانند بینالمللی شوند از بین خواهند رفت.
🔻محمد کشوری: فیلترینگی که داریم عملا باعث شده است که بیست میلیون نفر کاملا خارج از نظارت حاکمیت باشند. حکمران میتواند با سیاست ضابطهمندتر اثرات منفی مورد نظر خود در فضای مجازی را کاهش دهد، اما از خود سلب مسئولیت میکند. فرآیند حکمرانی ما به نحوی است که هنوز فکر میکنیم پشت درهای بسته میشود برای مردم تصمیم گرفت.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/VbTusCayRaQ
🔺حامی این گفتوگو : دیجیپی
https://www.mydigipay.com
🔺با اپلیکیشن دیجیپی اعتبار خرید آنلاین و حضوری دریافت و با اقساط متنوع خرید کنید. دیجیپی پی روزهای بهتر
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
🔶 گفتگوی سید صادق امامیان و محمد کشوری
🔻سید صادق امامیان: دوران پسافیلترینگ قطعی است، یا با اکراه حاکمیت یا با تصمیم آگاهانه آن. شورا محور بودن حکمرانی باعث شده است که کسی مسئولیت تصمیمات را نپذیرد و تصمیمگیری را به شورا واگذار میکنند. باید پلتفرمهای داخلی با حمایت دولت بینالمللی شوند؛ اگر اینها صرفا از رانت فیلترینگ استفاده کنند و نتوانند بینالمللی شوند از بین خواهند رفت.
🔻محمد کشوری: فیلترینگی که داریم عملا باعث شده است که بیست میلیون نفر کاملا خارج از نظارت حاکمیت باشند. حکمران میتواند با سیاست ضابطهمندتر اثرات منفی مورد نظر خود در فضای مجازی را کاهش دهد، اما از خود سلب مسئولیت میکند. فرآیند حکمرانی ما به نحوی است که هنوز فکر میکنیم پشت درهای بسته میشود برای مردم تصمیم گرفت.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/VbTusCayRaQ
🔺حامی این گفتوگو : دیجیپی
https://www.mydigipay.com
🔺با اپلیکیشن دیجیپی اعتبار خرید آنلاین و حضوری دریافت و با اقساط متنوع خرید کنید. دیجیپی پی روزهای بهتر
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
ناواقعگرایی در سیاست خارجی
محمد فاضلی
من چهار قسمت شرح کتاب «تاریخ سیاست خارجی ایران» نوشته مرحوم روحالله رمضانی را مدتی قبل از وقایع اخیر در خاورمیانه و سوریه ساخته و در #پادکست_دغدغه_ایران منتشر کردم. ایده روحالله رمضانی درباره تاریخ سیاست خارجی ایران «ناواقعگرایی سیاسی» است، یعنی برگزیدن اهدافی در سیاست خارجی که کشور استطاعت دست یافتن به آنها را ندارد و از این جهت ناواقعگرایانه است.
این ناواقعگرایی سیاسی در هر دوره از زمان صفویان تا پایان دوران پهلوی اول که رمضانی در این کتاب بررسی میکند، صورت و شکلی داشته است. البته او معدود زمانهای کوتاه واقعگرایی را هم تحلیل کرده است.
قسمت صدوشانزده – سیاست خارجی ایران: از صفویه تا انقلاب مشروطه
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوهفده – سیاست خارجی ایرانی: عصر مشروطه
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوهجده – سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش اول)
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوبیست – سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش دوم)
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
ناواقعگرایی سیاسی عنصر پایدار سیاست خارجی ایران بوده است و هست.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
من چهار قسمت شرح کتاب «تاریخ سیاست خارجی ایران» نوشته مرحوم روحالله رمضانی را مدتی قبل از وقایع اخیر در خاورمیانه و سوریه ساخته و در #پادکست_دغدغه_ایران منتشر کردم. ایده روحالله رمضانی درباره تاریخ سیاست خارجی ایران «ناواقعگرایی سیاسی» است، یعنی برگزیدن اهدافی در سیاست خارجی که کشور استطاعت دست یافتن به آنها را ندارد و از این جهت ناواقعگرایانه است.
این ناواقعگرایی سیاسی در هر دوره از زمان صفویان تا پایان دوران پهلوی اول که رمضانی در این کتاب بررسی میکند، صورت و شکلی داشته است. البته او معدود زمانهای کوتاه واقعگرایی را هم تحلیل کرده است.
قسمت صدوشانزده – سیاست خارجی ایران: از صفویه تا انقلاب مشروطه
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوهفده – سیاست خارجی ایرانی: عصر مشروطه
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوهجده – سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش اول)
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
قسمت صدوبیست – سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش دوم)
شنیدن این قسمت: کستباکس || یوتیوب
ناواقعگرایی سیاسی عنصر پایدار سیاست خارجی ایران بوده است و هست.
@fazeli_mohammad
Castbox
قسمت صد و شانزده - سیاست خارجی ایران: از صفویه تا انقلاب مشروطه
<p>قسمت صد و شانزدهم پادکست دغدغه ایران</p><p> </p><p>سیاست خارجی ایران: از صفویه تا انقلاب مشروطه</p><p>روحالله رمضانی، محققی که شصت سال عمر علمی خود ...
درباره توسعه مکران
یک گزارش پژوهشی درباره سؤالات بنیادین و جهتگیریهای اساسی اقدامات توسعه در سواحل #مکران انجام داده بودم. نتایج آنرا امروز ۸ دی در اتاق بازرگانی ایران ارائه میکنم.
@fazeli_mohammad
یک گزارش پژوهشی درباره سؤالات بنیادین و جهتگیریهای اساسی اقدامات توسعه در سواحل #مکران انجام داده بودم. نتایج آنرا امروز ۸ دی در اتاق بازرگانی ایران ارائه میکنم.
@fazeli_mohammad
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴فرصت اندک؛ در نبود عزم ملی
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی که این آخرین فرصت برای عبور مسالمتآمیز و کم هزینه بسوی جامعهای است که امکان برنامهریزی برای حل مسایل مردم را داشته باشد. شرطهای رسیدن به امکان برنامهریزی را هم توضیح دادم.
🔘در این یادداشت میخواهم با ارجاع به واقعیتهای موجود در این دولت و نیز سخنان رییسجمهور و معاون اول و احیانا سایر مقامات آن نشان دهم که چرا آنان هم بطور ضمنی اذعان دارند که برنامهریزی غیر ممکن است. در ادامه هم خواهم گفت که به نظر من راهحل چیست.
🔘واقعیت این است که دولت در این مدت گامهای خوبی برداشته است آخرین آن نیز حذف محدود فیلترینگ از فضای مجازی که با پرداختهای ویژه از جیب مردم به سکوهای داخلی همراه بود. ولی هیچکدام از اقدامات دولت نتوانسته شرایط را برای برنامهریزی فراهم کنند. در واقع این گامهای خوب یا از نظر مردم کافی نیست یا آن که با مشکلات مستقیم مردم که حل آنها نیازمند برنامهریزی است در ارتباط نیست. مخالفان به عللی نتوانستند یا نخواستند جلوی این اقدامات بایستند ولی در باره کارهای اساسیتر مقاومت میکنند.
🔘آن مسایلی که باید از طریق برنامهریزی حل شود شامل سیاست خارجی و رفع تحریمها، ناترازی ارزی و انرژی، جلب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد اقتصادی پایدار و کاهش تورم، تغییر روند چالشهای محیط زیست، آب، پسماند، آلودگی هوا، گرد و غبار، فرونشست زمین، آسیبهای اجتماعی، مهاجرت نخبگان، فقر و نابرابری، حذف رانتها، اصلاح نظام اداری، و... است.
https://telegra.ph/فرصت-اندک-در-نبود-عزم-ملی-12-27
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی که این آخرین فرصت برای عبور مسالمتآمیز و کم هزینه بسوی جامعهای است که امکان برنامهریزی برای حل مسایل مردم را داشته باشد. شرطهای رسیدن به امکان برنامهریزی را هم توضیح دادم.
🔘در این یادداشت میخواهم با ارجاع به واقعیتهای موجود در این دولت و نیز سخنان رییسجمهور و معاون اول و احیانا سایر مقامات آن نشان دهم که چرا آنان هم بطور ضمنی اذعان دارند که برنامهریزی غیر ممکن است. در ادامه هم خواهم گفت که به نظر من راهحل چیست.
🔘واقعیت این است که دولت در این مدت گامهای خوبی برداشته است آخرین آن نیز حذف محدود فیلترینگ از فضای مجازی که با پرداختهای ویژه از جیب مردم به سکوهای داخلی همراه بود. ولی هیچکدام از اقدامات دولت نتوانسته شرایط را برای برنامهریزی فراهم کنند. در واقع این گامهای خوب یا از نظر مردم کافی نیست یا آن که با مشکلات مستقیم مردم که حل آنها نیازمند برنامهریزی است در ارتباط نیست. مخالفان به عللی نتوانستند یا نخواستند جلوی این اقدامات بایستند ولی در باره کارهای اساسیتر مقاومت میکنند.
🔘آن مسایلی که باید از طریق برنامهریزی حل شود شامل سیاست خارجی و رفع تحریمها، ناترازی ارزی و انرژی، جلب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد اقتصادی پایدار و کاهش تورم، تغییر روند چالشهای محیط زیست، آب، پسماند، آلودگی هوا، گرد و غبار، فرونشست زمین، آسیبهای اجتماعی، مهاجرت نخبگان، فقر و نابرابری، حذف رانتها، اصلاح نظام اداری، و... است.
https://telegra.ph/فرصت-اندک-در-نبود-عزم-ملی-12-27
Telegraph
فرصت اندک؛ در نبود عزم ملی
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی…
Forwarded from اقتصادنیوز (N H)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فاضلی، جامعهشناس: ایرانیها کور نیستند، تفاوت توسعه شمال و جنوب خلیج فارس را میبینند!/ سبک زندگی امارات، قطر، عربستان و ... برای ایرانیها حسرت شده
🔹️محمد فاضلی در نشست تخصصی اتاق ایران؛ ایده هایی برای پیشرفت و توسعه منطقه مکران:
▫️ایرانیها کور که نیستند بسیار آدمهای باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوستی هستند و تفاوت توسعه شمال و جنوب خلیج فارس را میبینند و میفهمند.
▫️شما بگویید کشورهای جنوب خلیج فارس گاو شیرده هستند و هر چی دوست دارید بگویید؛ GDP کشورهای پایین خلیج فارس ۵۳۰ میلیارد دلار است و فرودگاه و سبک زندگی عمان، امارات، قطر عربستان و بحرین برای ایرانیها حسرت شده است.
▫️هر ایرانی که از فرودگاه امام سوار هواپیما شود و در فرودگاه قطر در دوحه پیاده شود میفهمد فاصله چقدر است.
▫️ما دچار یک عدم توازن توسعهای و تمدنی شمال و جنوب خلیج فارس هستیم و تنها جایی که باقی مانده که توازن توسعهای ایجاد کنیم و چشمها را از جنوب به شمال هم خیره کنیم سواحل مکران است.
@EghtesadNews_com
🔹️محمد فاضلی در نشست تخصصی اتاق ایران؛ ایده هایی برای پیشرفت و توسعه منطقه مکران:
▫️ایرانیها کور که نیستند بسیار آدمهای باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوستی هستند و تفاوت توسعه شمال و جنوب خلیج فارس را میبینند و میفهمند.
▫️شما بگویید کشورهای جنوب خلیج فارس گاو شیرده هستند و هر چی دوست دارید بگویید؛ GDP کشورهای پایین خلیج فارس ۵۳۰ میلیارد دلار است و فرودگاه و سبک زندگی عمان، امارات، قطر عربستان و بحرین برای ایرانیها حسرت شده است.
▫️هر ایرانی که از فرودگاه امام سوار هواپیما شود و در فرودگاه قطر در دوحه پیاده شود میفهمد فاصله چقدر است.
▫️ما دچار یک عدم توازن توسعهای و تمدنی شمال و جنوب خلیج فارس هستیم و تنها جایی که باقی مانده که توازن توسعهای ایجاد کنیم و چشمها را از جنوب به شمال هم خیره کنیم سواحل مکران است.
@EghtesadNews_com
رفع فیلترینگ برای کی خوب است؟
محمد فاضلی
فیلترینگ که چند سال است مردم را آزار میدهد، و پنج ماه است دولتی را معطل کرده، اثرات اقتصادی دارد، هزینههای مردم را هم بالا میبرد، و کسبوکارها را هم اذیت میکند، اما فراتر از اینها #اهمیت_نمادین دارد؛ و به عبارتی #رفع_فیلتر از اینترنت، نماد است، نماد مهمی هم هست.
درست به دلیل همین اهمیت نمادین، توضیح میدهم که #رفع_فیلتر بیش از آنکه به نفع مردم باشد، به نفع نظام سیاسی است تا وارد بازی برد-برد شود.
استدلالم این است:
یک. مردم از اساس از مقوله فیلترینگ عبور کردهاند. عموم مردم فیلترشکن دارند، برخی از نوع رایگان و برخی با پرداخت هزینه، اما بالاخره مشکل دسترسی به فضای مجازی فیلترشده را حل کردهاند؛ گیریم با هزینه بیشتر و با دو عدد ناسزای نافابل بیشتر به فیلترکنندگان.
دو. عمده کسبوکارها خانگی و فروشگاهی هم مشکل را حل کردهاند؛ این را هم هزینه تولید و خدمات حساب میکنند؛ گیریم با هزینه بیشتر و با دو عدد ناسزای بیشتر به فیلترکنندگان.
سه. کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال و توسعهدهندگان نرمافزار و بخشهای تخصصیتر که به اینترنت بدون فیلتر نیاز دارند، یا راه کنار آمدن با فیلتر را پیدا کردهاند، یا از طریق مهاجرت فردی و دستهجمعی، به دنیایی پا میگذارند که در آن فیلتر نباشد. گیریم موقع رفتن از کشور گیریم دو عدد ناسزای ناقابل هم به فیلترکنندگان اهدا میکنند. البته خسارتش برای کشور وحشتناک است.
گروههای مختلف مردم با فیلتر اینترنت کنار آمده و مسألهشان را حل کردهاند. هیچ پیامی نیست که منتشر نشود، هیچ خبری نیست که خوانده نشود، هیچ محتوایی نیست که در پشت دیوارهای فیلترینگ باقی بماند.
بنابراین، فیلترینگ و رفع آن برای مردم به #امر_نمادین بدل شده است. اما رفع فیلترینگ نماد چیست؟
یک. مردم میخواهند ارزیابی کنند که آیا دم و دستگاه عریض و طویل حکومت، قادر است واقعبین باشد، نتیجه فیلترینگ را ارزیابی کند و تصمیم بگیرد از مسیر اشتباه برگردد؟
دو. مردم به این نگاه میکنند که آیا حکومت قادر است در عرصهای به همین کوچکی – که دیگر اهمیت واقعی ندارد بلکه نمادین شده – تصمیم همراهیکننده با خواست عمومی بگیرد؟
سه. مردم #ظرفیت_حل_مسأله حکومت را در یک مسأله کوچک ارزیابی میکنند تا درباره میزان اعتمادپذیر بودن آن برای حل مسألههای بزرگ و بسیار بزرگ و بسیار بزرگتر ایران به قضاوت برسند.
چهار. مردم به این نگاه میکنند که آیا حکومت قادر است خودش را از دست گروههای کوچک ذینفع - آنها که فیلترینگ، فیلترشکنفروشی، #زیست_فیلتری و نظریه حکمرانی مبتنی بر فیلتر را دوست دارند – رها کند و طرف اکثریت قاطع مردم بایستد؟
پنج. مردم ایستاده و نظاره میکنند که آیا گروهی کاملاً در اقلیت اجازه میدهند رئیسجمهوری که رهبری نظام درباره ایشان گفته موفقیت رئیسجمهور موفقیت نظام است، موفق شود.
به عبارتی، مردم کار واقعیشان را در دنیای با فیلترینگ هم انجام میدهند، و رفع فیلتر برای آنها نماد و پاسخ بسیاری از پرسشهاست. به همین دلیل معتقدم، رفع فیلترینگ برای مردم خوب است، اما بیشتر برای نظام سیاسی خوب است.
رفع فیلترینگ به این معناست که نظام سیاسی تمایل دارد پاسخ مردم به آن پنج سؤال، مثبت یا کموبیش مثبت باشد.
زندگی سیاسیای که در آن پاسخ مردم به آن پنج سؤال مثبت یا کموبیش مثبت باشد، با زندگی سیاسی توأم با پاسخهای منفی به آن سؤالات خیلی فرق میکند.
راستش درک اینکه #رفع_فیلترینگ بازی برد-بردی است که بیشتر برای نظام سیاسی فایده دارد، خیلی یا اصلاً سخت نیست. شاید انتظار برای حصول چنین درکی هم خودش امر نمادین باشد.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
فیلترینگ که چند سال است مردم را آزار میدهد، و پنج ماه است دولتی را معطل کرده، اثرات اقتصادی دارد، هزینههای مردم را هم بالا میبرد، و کسبوکارها را هم اذیت میکند، اما فراتر از اینها #اهمیت_نمادین دارد؛ و به عبارتی #رفع_فیلتر از اینترنت، نماد است، نماد مهمی هم هست.
درست به دلیل همین اهمیت نمادین، توضیح میدهم که #رفع_فیلتر بیش از آنکه به نفع مردم باشد، به نفع نظام سیاسی است تا وارد بازی برد-برد شود.
استدلالم این است:
یک. مردم از اساس از مقوله فیلترینگ عبور کردهاند. عموم مردم فیلترشکن دارند، برخی از نوع رایگان و برخی با پرداخت هزینه، اما بالاخره مشکل دسترسی به فضای مجازی فیلترشده را حل کردهاند؛ گیریم با هزینه بیشتر و با دو عدد ناسزای نافابل بیشتر به فیلترکنندگان.
دو. عمده کسبوکارها خانگی و فروشگاهی هم مشکل را حل کردهاند؛ این را هم هزینه تولید و خدمات حساب میکنند؛ گیریم با هزینه بیشتر و با دو عدد ناسزای بیشتر به فیلترکنندگان.
سه. کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال و توسعهدهندگان نرمافزار و بخشهای تخصصیتر که به اینترنت بدون فیلتر نیاز دارند، یا راه کنار آمدن با فیلتر را پیدا کردهاند، یا از طریق مهاجرت فردی و دستهجمعی، به دنیایی پا میگذارند که در آن فیلتر نباشد. گیریم موقع رفتن از کشور گیریم دو عدد ناسزای ناقابل هم به فیلترکنندگان اهدا میکنند. البته خسارتش برای کشور وحشتناک است.
گروههای مختلف مردم با فیلتر اینترنت کنار آمده و مسألهشان را حل کردهاند. هیچ پیامی نیست که منتشر نشود، هیچ خبری نیست که خوانده نشود، هیچ محتوایی نیست که در پشت دیوارهای فیلترینگ باقی بماند.
بنابراین، فیلترینگ و رفع آن برای مردم به #امر_نمادین بدل شده است. اما رفع فیلترینگ نماد چیست؟
یک. مردم میخواهند ارزیابی کنند که آیا دم و دستگاه عریض و طویل حکومت، قادر است واقعبین باشد، نتیجه فیلترینگ را ارزیابی کند و تصمیم بگیرد از مسیر اشتباه برگردد؟
دو. مردم به این نگاه میکنند که آیا حکومت قادر است در عرصهای به همین کوچکی – که دیگر اهمیت واقعی ندارد بلکه نمادین شده – تصمیم همراهیکننده با خواست عمومی بگیرد؟
سه. مردم #ظرفیت_حل_مسأله حکومت را در یک مسأله کوچک ارزیابی میکنند تا درباره میزان اعتمادپذیر بودن آن برای حل مسألههای بزرگ و بسیار بزرگ و بسیار بزرگتر ایران به قضاوت برسند.
چهار. مردم به این نگاه میکنند که آیا حکومت قادر است خودش را از دست گروههای کوچک ذینفع - آنها که فیلترینگ، فیلترشکنفروشی، #زیست_فیلتری و نظریه حکمرانی مبتنی بر فیلتر را دوست دارند – رها کند و طرف اکثریت قاطع مردم بایستد؟
پنج. مردم ایستاده و نظاره میکنند که آیا گروهی کاملاً در اقلیت اجازه میدهند رئیسجمهوری که رهبری نظام درباره ایشان گفته موفقیت رئیسجمهور موفقیت نظام است، موفق شود.
به عبارتی، مردم کار واقعیشان را در دنیای با فیلترینگ هم انجام میدهند، و رفع فیلتر برای آنها نماد و پاسخ بسیاری از پرسشهاست. به همین دلیل معتقدم، رفع فیلترینگ برای مردم خوب است، اما بیشتر برای نظام سیاسی خوب است.
رفع فیلترینگ به این معناست که نظام سیاسی تمایل دارد پاسخ مردم به آن پنج سؤال، مثبت یا کموبیش مثبت باشد.
زندگی سیاسیای که در آن پاسخ مردم به آن پنج سؤال مثبت یا کموبیش مثبت باشد، با زندگی سیاسی توأم با پاسخهای منفی به آن سؤالات خیلی فرق میکند.
راستش درک اینکه #رفع_فیلترینگ بازی برد-بردی است که بیشتر برای نظام سیاسی فایده دارد، خیلی یا اصلاً سخت نیست. شاید انتظار برای حصول چنین درکی هم خودش امر نمادین باشد.
@fazeli_mohammad
Forwarded from زندگی بدون توقف
من کور هستم اما ایران را دوست دارم
نقدی بر سخنان دکتر محمد فاضلی
ابوذر سمیعی
دانشجوی دکترای انسانشناسی دانشگاه وسترن کانادا
من کور هستم اما تفاوت شمال و جنوب خلیج فارس را میفهمم.
من کور هستم اما تورم، بیکاری، فقر، آلودگی هوا، بیعدالتی، و دهها معضل دیگر، زندگی مرا نیز مثل سایر افراد جامعه درگیر خودش کرده است.
من کور هستم اما خوب میدانم مهاجرت نخبگان، ناترازی انرژی، فساد سازمان یافته، تخریب محیط زیست، و صدها ابربحران دیگر، کشور عزیزم را بر لبه تیغ قرارداده است.
جناب آقای محمد فاضلی، استاد محترم جامعهشناسی، در یکی از آخرین سخنرانیهایتان گفتهاید: "ایرانیها کور که نیستند؛ بسیار آدمهای باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوستی هستند و تفاوت توسعه شمال و جنوب خلیج فارس را میبینند و میفهمند."
آقای فاضلی گرامی، بر همگان آشکار است که اوضاع کشورمان کاملا بحرانی است و تنها عده محدودی که منافعشان در ندیدن چنین وضعیتی است، این سخنان را نمیپذیرند. پر واضح است که درک این موضوعات نیازی به دیدن فیزیکی ندارد، بلکه نیازمند اندکی دانش است که آن هم بدون دیدن بصری حاصل میشود. تردیدی نیست که منظور شما از عبارت «کور» در این صحبتها افراد نادان و ناآگاه است و شما آن را در معنای استعاری استفاده کردهاید اما آیا همین موضوع، یکی از هزاران موانع توسعه یافتگی ما نیست؟ حتما این جمله معروف هایدگر، فیلسوف آلمانی که «زبان خانه هستی است» را بسیار شنیدهاید و واقف هستید که زبان تنها، ابزاری برای برقراری ارتباط نیست، بلکه راهی است که با آن به جهان معنا میبخشیم. اینگونه وامگرفتن از ادبیات حوزه معلولیت و استفاده از آن برای تحقیر و خارشماری، موجب بازتولید فرهنگ ضدمعلول و ناتوانسازی افراد دارای معلولیت میشود.
آقای دکتر فاضلی گرامی، ما شهروندان دارای آسیب بینایی متوجه هستیم که منظور شما این نبوده که انسانهایی که کور هستند ، باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوست نیستند اما مگر معنای تحتاللفظی صحبت شما همین نیست؟ آیا در چارچوب زبانشناسی، صحبت شما تدایی کننده این جمله توهین آمیز نیست؟ شاید این صحبتها از نظر شما ارزشی نداشته باشد اما ما اثرات آن را در زندگی روزمرهمان میبینیم.
ما افراد دارای معلولیت، هر روز درکنار جنگیدن برای احقاق حقوق حداقلیمان، باید با افرادی که از عبارات مخرب استفاده میکنند نیز چانهزنی کنیم و آنها را متقاعد کنیم که این ادبیات، آسیب زاست. متاسفانه تجربه نشان میدهد استفاده از ادبیات معلولیت به عنوان تحقیر و خارشماری به اندازهای ساختارمند شده که شما دوستان فرهیخته، نهتنها انتقادات را نمیپذیرید، بلکه آن را «حساسیت بیش از حد» مینامید و باز بار فشار اجتماعی به افراد دارای معلولیت را افزایش میدهید.
لازم است این سوال تکراری را از شما و کسانی که از ادبیات حوزه معلولیت وام میگیرند بپرسیم که آیا میتوانید از دیگر عباراتی که گاهی به غلط در ادبیات معنای استعاری منفی پیدا کرده نیز استقراض کنید؟ آیا میتوانید از عبارات «ترک، لر، شهرستانی، اصفهانی، شیرازی، آبادانی، زن، مرد، و ...» چنین استفادهای کنید؟
آیا تاکنون به این موضوع توجه کردهاید که چگونه یک فرد نابینا میتواند در مصر، بریتانیا، نیجریه، آلمان و ... تا مقام وزارت رشد کند اما در کشور ما اجازه ندارد حتی نماینده مجلس شود؟ به نظرتان چنین ادبیاتی، محدودیتهای اجتماعی افراد دارای معلولیت را افزایش نمیدهد و موجب تضعیف اعتبار اجتماعی آنها نمیشود؟
آقای دکتر فاضلی گرامی، از آنجا که ممکن بود نوشته من دستاویزی برای مخالفان توسعه ایران شود و از آن برای کوبیدن شما استفاده کنند، نمیخواستم به صورت عمومی منتشر کنم اما انتشار وسیع صحبتهای شما در چندین رسانه، مرا واداشت که این یادداشت را بنویسم. شنیدن این سخنان از زبان انسان فرهیختهای چون شما بسیار دردناک بود؛ بویژه اینکه قبلا هم درباره استفاده از این ادبیات مخرب گفتگو کرده بودیم. اینکه چند ده رسانه هم بدون توجه به این موضوع، تیتر میزنند: « ایرانیان کور نیستند» خودش مثنوی 70 من است.
ما سابقا از اثرات مخرب رسانه ملی سخن میگفتیم و امیدوار بودیم با از بین رفتن هژمونی رسانه ملی، آسیبهای آن به افراد دارای معلولیت کاهش یابد اما حال با هزاران رسانه مواجه هستیم که همان ادبیات را بازتولید میکنند. آقای دکتر فاضلی ، به گمانم تیتر سخنرانی شما بیش از یک میلیون بار بازنشر شده و این یادداشت، حتی اگر در کانال خود شما منتشر شود، احتمالا به دلیل اینکه برای کسی جذابیتی ندارد، هزار بار هم دیده نمیشود. ما افراد دارای معلولیت، از شما به عنوان یکی از روشنفکران توسعهطلب، انتظار داریم این قصور را جبران کنید و در صدد کاهش آسیبهای آن برایید.
به امید دسترسی به جهانی برابر.
نقدی بر سخنان دکتر محمد فاضلی
ابوذر سمیعی
دانشجوی دکترای انسانشناسی دانشگاه وسترن کانادا
من کور هستم اما تفاوت شمال و جنوب خلیج فارس را میفهمم.
من کور هستم اما تورم، بیکاری، فقر، آلودگی هوا، بیعدالتی، و دهها معضل دیگر، زندگی مرا نیز مثل سایر افراد جامعه درگیر خودش کرده است.
من کور هستم اما خوب میدانم مهاجرت نخبگان، ناترازی انرژی، فساد سازمان یافته، تخریب محیط زیست، و صدها ابربحران دیگر، کشور عزیزم را بر لبه تیغ قرارداده است.
جناب آقای محمد فاضلی، استاد محترم جامعهشناسی، در یکی از آخرین سخنرانیهایتان گفتهاید: "ایرانیها کور که نیستند؛ بسیار آدمهای باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوستی هستند و تفاوت توسعه شمال و جنوب خلیج فارس را میبینند و میفهمند."
آقای فاضلی گرامی، بر همگان آشکار است که اوضاع کشورمان کاملا بحرانی است و تنها عده محدودی که منافعشان در ندیدن چنین وضعیتی است، این سخنان را نمیپذیرند. پر واضح است که درک این موضوعات نیازی به دیدن فیزیکی ندارد، بلکه نیازمند اندکی دانش است که آن هم بدون دیدن بصری حاصل میشود. تردیدی نیست که منظور شما از عبارت «کور» در این صحبتها افراد نادان و ناآگاه است و شما آن را در معنای استعاری استفاده کردهاید اما آیا همین موضوع، یکی از هزاران موانع توسعه یافتگی ما نیست؟ حتما این جمله معروف هایدگر، فیلسوف آلمانی که «زبان خانه هستی است» را بسیار شنیدهاید و واقف هستید که زبان تنها، ابزاری برای برقراری ارتباط نیست، بلکه راهی است که با آن به جهان معنا میبخشیم. اینگونه وامگرفتن از ادبیات حوزه معلولیت و استفاده از آن برای تحقیر و خارشماری، موجب بازتولید فرهنگ ضدمعلول و ناتوانسازی افراد دارای معلولیت میشود.
آقای دکتر فاضلی گرامی، ما شهروندان دارای آسیب بینایی متوجه هستیم که منظور شما این نبوده که انسانهایی که کور هستند ، باهوش، عاقل، فهیم و ایراندوست نیستند اما مگر معنای تحتاللفظی صحبت شما همین نیست؟ آیا در چارچوب زبانشناسی، صحبت شما تدایی کننده این جمله توهین آمیز نیست؟ شاید این صحبتها از نظر شما ارزشی نداشته باشد اما ما اثرات آن را در زندگی روزمرهمان میبینیم.
ما افراد دارای معلولیت، هر روز درکنار جنگیدن برای احقاق حقوق حداقلیمان، باید با افرادی که از عبارات مخرب استفاده میکنند نیز چانهزنی کنیم و آنها را متقاعد کنیم که این ادبیات، آسیب زاست. متاسفانه تجربه نشان میدهد استفاده از ادبیات معلولیت به عنوان تحقیر و خارشماری به اندازهای ساختارمند شده که شما دوستان فرهیخته، نهتنها انتقادات را نمیپذیرید، بلکه آن را «حساسیت بیش از حد» مینامید و باز بار فشار اجتماعی به افراد دارای معلولیت را افزایش میدهید.
لازم است این سوال تکراری را از شما و کسانی که از ادبیات حوزه معلولیت وام میگیرند بپرسیم که آیا میتوانید از دیگر عباراتی که گاهی به غلط در ادبیات معنای استعاری منفی پیدا کرده نیز استقراض کنید؟ آیا میتوانید از عبارات «ترک، لر، شهرستانی، اصفهانی، شیرازی، آبادانی، زن، مرد، و ...» چنین استفادهای کنید؟
آیا تاکنون به این موضوع توجه کردهاید که چگونه یک فرد نابینا میتواند در مصر، بریتانیا، نیجریه، آلمان و ... تا مقام وزارت رشد کند اما در کشور ما اجازه ندارد حتی نماینده مجلس شود؟ به نظرتان چنین ادبیاتی، محدودیتهای اجتماعی افراد دارای معلولیت را افزایش نمیدهد و موجب تضعیف اعتبار اجتماعی آنها نمیشود؟
آقای دکتر فاضلی گرامی، از آنجا که ممکن بود نوشته من دستاویزی برای مخالفان توسعه ایران شود و از آن برای کوبیدن شما استفاده کنند، نمیخواستم به صورت عمومی منتشر کنم اما انتشار وسیع صحبتهای شما در چندین رسانه، مرا واداشت که این یادداشت را بنویسم. شنیدن این سخنان از زبان انسان فرهیختهای چون شما بسیار دردناک بود؛ بویژه اینکه قبلا هم درباره استفاده از این ادبیات مخرب گفتگو کرده بودیم. اینکه چند ده رسانه هم بدون توجه به این موضوع، تیتر میزنند: « ایرانیان کور نیستند» خودش مثنوی 70 من است.
ما سابقا از اثرات مخرب رسانه ملی سخن میگفتیم و امیدوار بودیم با از بین رفتن هژمونی رسانه ملی، آسیبهای آن به افراد دارای معلولیت کاهش یابد اما حال با هزاران رسانه مواجه هستیم که همان ادبیات را بازتولید میکنند. آقای دکتر فاضلی ، به گمانم تیتر سخنرانی شما بیش از یک میلیون بار بازنشر شده و این یادداشت، حتی اگر در کانال خود شما منتشر شود، احتمالا به دلیل اینکه برای کسی جذابیتی ندارد، هزار بار هم دیده نمیشود. ما افراد دارای معلولیت، از شما به عنوان یکی از روشنفکران توسعهطلب، انتظار داریم این قصور را جبران کنید و در صدد کاهش آسیبهای آن برایید.
به امید دسترسی به جهانی برابر.
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوشش پادکست دغدغه ایران
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی بسیار رنج کشیدهاند. اسماعیل آذرینژاد که کمر همت بسته تا آموزشی متفاوت به کودکان ارائه کند در این قسمت از تجربههایش میگوید و آموزش و پرورش را نقد میکند.
شنیدن در یوتیوب
شنیدن در کستباکس
شنیدن در اسپاتیفای
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
@Wallexchange
حمایت از اسماعیل آذرینژاد
کارت بانک ملت
۶۱۰۴۳۳۷۵۳۷۸۹۹۱۲۰
قصه، رنگ، توپ در فضای مجازی
کانال یوتیوب ||
وبسایت اینستاگرام
آپارات تلگرام توییتر
حمایت از پادکست دغدغه ایران
تماس برای حمایت مالی از پادکست
09965691194
پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی بسیار رنج کشیدهاند. اسماعیل آذرینژاد که کمر همت بسته تا آموزشی متفاوت به کودکان ارائه کند در این قسمت از تجربههایش میگوید و آموزش و پرورش را نقد میکند.
شنیدن در یوتیوب
شنیدن در کستباکس
شنیدن در اسپاتیفای
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
@Wallexchange
حمایت از اسماعیل آذرینژاد
کارت بانک ملت
۶۱۰۴۳۳۷۵۳۷۸۹۹۱۲۰
قصه، رنگ، توپ در فضای مجازی
کانال یوتیوب ||
وبسایت اینستاگرام
آپارات تلگرام
حمایت از پادکست دغدغه ایران
تماس برای حمایت مالی از پادکست
09965691194
پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
Forwarded from هممیهن
هشدار عباس عبدی به مسئولان: زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد/مقاومت در برابر خواست و اراده جامعه محکوم به شکست است
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹️ گزارشی رسمی را دیدم از کارآمدی و آثار جانبی و آسیبهای فیلترینگ و تعجب کردم که چگونه با وجود چنین گزارش دقیق و مستندی شورای عالی فضای مجازی هنوز در برابر فیلترینگ مقاومت میکند. دوستی در پاسخ گفت؛ این بساط فیلترینگ را فقط استارلینک جمع میکند. آنان تغییر سیاست و رویکرد نمیدهند و فقط در شرایط شکست از سیاستهای خود دست برمیدارند. پاسخ دادم که در آن زمان هم دست برنمیدارند، بلکه منفعل و ساکت میشوند.
🔹️منتظر زمان آینده نباشید. بر حسب سنت الهی اتفاقی غیرمنتظره به سود شما رخ نخواهد داد، اگر بدتر نشود. زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹️ گزارشی رسمی را دیدم از کارآمدی و آثار جانبی و آسیبهای فیلترینگ و تعجب کردم که چگونه با وجود چنین گزارش دقیق و مستندی شورای عالی فضای مجازی هنوز در برابر فیلترینگ مقاومت میکند. دوستی در پاسخ گفت؛ این بساط فیلترینگ را فقط استارلینک جمع میکند. آنان تغییر سیاست و رویکرد نمیدهند و فقط در شرایط شکست از سیاستهای خود دست برمیدارند. پاسخ دادم که در آن زمان هم دست برنمیدارند، بلکه منفعل و ساکت میشوند.
🔹️منتظر زمان آینده نباشید. بر حسب سنت الهی اتفاقی غیرمنتظره به سود شما رخ نخواهد داد، اگر بدتر نشود. زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴انعطاف پادزهر شکنندگی
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این ترکیب در اصل عنوان کتابی خواندنی و ارزشمند از جان فوران در باره تاریخ تحولات اجتماعی ایران در ۵ قرن اخیر است که بصورت خلاصه با عنوان «مقاومت شکننده» توصیف شده است.
🔘در واقع باید گفت که ما دو جور مقاومت داریم، مقاومت منعطف و مقاومت شکننده. مقاومت منعطف به معنای مقاومت عقلایی و علمی است. در برابر چیزی مقاومت میکند که ممکن باشد. اگر به لحاظ عقلی و علمی متوجه شود که در مواردی امکان مقاومت وجود ندارد، انعطافپذیر میشود. مقاومت شکننده، مقاومت در ذیل رویکرد غیر عقلایی و ضد علمی است. گمان میکند بر غیر ممکن میتواند فایق شود. کلید حل مسایل را مقاومت میداند. مقاومت برای پیروزی و تحقق اهداف آنان، هم شرط لازم است و هم کافی. در حالی که مقاومت منعطف کلید حل مسایل را در فهم درست و برنامه صحیح و علمی میداند، و وجود «مقاومت» در این راه را شرط لازمی میداند که کافی نیست.
🔘بهتر است از کلیات بیرون آمده و به ذکر مصادیق بپردازیم. یکی از مصادیق که روزمره با آن مواجه هستیم در کنار موضوع پوشش زنان، مسأله داشتن حیوانات خانگی است. ساختار رسمی به شدت با نگهداری حیوانات خانگی بویژه سگ مخالف است. اولین علت آن سیاسی است. گمان میکند که این نوعی سبک زندگی است که مخالف ارزشهای رسمی است و بقای آنان را تهدید میکند. بنابراین با انواع اقدامات میکوشد که این رفتار را متوقف و سپس حذف کند. به همین علت هیچ گاه حاضر نیست که این رفتار را به سود جامعه و نه ارزشهای خودش قاعدهمند کند و آن را به رسمیت بشناسد. در نتیجه حاضر نیست که قانونی عاقلانه قابل اجرا که مورد پذیرش جامعه باشد برای آن تصویب کند. علت دوم هم عقیده آنان به نجاست سگ است. علت سوم نیز حساسیت روی فرزندآوری است. گمان میکنند که این رفتار موجب کاهش گرایش به فرزندآوری شده، در حالی که مسأله برعکس است.
https://telegra.ph/انعطاف-پادزهر-شکنندگی-12-31
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این ترکیب در اصل عنوان کتابی خواندنی و ارزشمند از جان فوران در باره تاریخ تحولات اجتماعی ایران در ۵ قرن اخیر است که بصورت خلاصه با عنوان «مقاومت شکننده» توصیف شده است.
🔘در واقع باید گفت که ما دو جور مقاومت داریم، مقاومت منعطف و مقاومت شکننده. مقاومت منعطف به معنای مقاومت عقلایی و علمی است. در برابر چیزی مقاومت میکند که ممکن باشد. اگر به لحاظ عقلی و علمی متوجه شود که در مواردی امکان مقاومت وجود ندارد، انعطافپذیر میشود. مقاومت شکننده، مقاومت در ذیل رویکرد غیر عقلایی و ضد علمی است. گمان میکند بر غیر ممکن میتواند فایق شود. کلید حل مسایل را مقاومت میداند. مقاومت برای پیروزی و تحقق اهداف آنان، هم شرط لازم است و هم کافی. در حالی که مقاومت منعطف کلید حل مسایل را در فهم درست و برنامه صحیح و علمی میداند، و وجود «مقاومت» در این راه را شرط لازمی میداند که کافی نیست.
🔘بهتر است از کلیات بیرون آمده و به ذکر مصادیق بپردازیم. یکی از مصادیق که روزمره با آن مواجه هستیم در کنار موضوع پوشش زنان، مسأله داشتن حیوانات خانگی است. ساختار رسمی به شدت با نگهداری حیوانات خانگی بویژه سگ مخالف است. اولین علت آن سیاسی است. گمان میکند که این نوعی سبک زندگی است که مخالف ارزشهای رسمی است و بقای آنان را تهدید میکند. بنابراین با انواع اقدامات میکوشد که این رفتار را متوقف و سپس حذف کند. به همین علت هیچ گاه حاضر نیست که این رفتار را به سود جامعه و نه ارزشهای خودش قاعدهمند کند و آن را به رسمیت بشناسد. در نتیجه حاضر نیست که قانونی عاقلانه قابل اجرا که مورد پذیرش جامعه باشد برای آن تصویب کند. علت دوم هم عقیده آنان به نجاست سگ است. علت سوم نیز حساسیت روی فرزندآوری است. گمان میکنند که این رفتار موجب کاهش گرایش به فرزندآوری شده، در حالی که مسأله برعکس است.
https://telegra.ph/انعطاف-پادزهر-شکنندگی-12-31
Telegraph
انعطاف پادزهر شکنندگی
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این…
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴صدا و سیما در قعر
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات شخصی، بلکه نظام رسانهای جزیی مهم از مجموعه نظام اجتماعی و حکمرانی است و نمیتوان تصور کرد که مسیر دیگری را طی کند و اثرات زیانباری بر کشور نداشته باشد.
🔘با قاطعیت باید گفت ضعیفترین و ناکارآمدترین نهادهای اصلی کشور، نهاد رسانهای بویژه صدا و سیما است. گر چه اغلب نهادهای جامعه به طور نسبی دچار ضعف و ناکارآمدی شدهاند، ولی صدا و سیما در قعر این مجموعه قرار دارد. علت اصلی نیز به غلبه رویکرد روایتمحوری و محدود بودن تعداد مخاطبان اصلی آن برمیگردد. در واقع گویی صدا و سیما از طریق انتشار روایتهایی که تناسبی با واقعیت ندارند، وظیفه شارژ کردن روحی عدهای مخاطب خاص را برعهده داشته، و کاری به حقیقت و واقعیت امور ندارد.
🔘جالب اینکه سالی دو بار هم «نشست تحول در صدا و سیما» برگزار میکنند و مصداق «خود گویی و خود خندی» هستند. با این حال در پیام مقام رهبری به نشست اخیر آنان، نکتهای بود که ظاهراً مدیریت صدا و سیما چندان متوجه آن نشده یا شدهاند و قصد پرداختن به آن را ندارند. «مقید کردن روایت به واقعیت» نکته مورد نظر است.
🔘به طور قطع هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، هر رسانهای برحسب رویکرد و زاویه دید خود روایتی متفاوت از آن واقعه و رویداد ارایه میدهد ولی این روایت بر ستون واقعیت استوار است و نه اوهام و خیالات. به عبارت دیگر روایت علیه واقعیت نیست، بلکه نحوه دیدن و تا حدی تفسیر آن است.
🔘اگر کسی مرتکب قتلی شود، و همه شواهد هم آن را تأیید کند، در این صورت انکار آن «روایت» محسوب نمیشود، بلکه دروغ و قلب حقیقت و واقعیت است. روایت واقعی نور تاباندن به ابعاد ناپیدا و نادیده این اتفاق است؛ به انگیزههای قتل، به حامیان پشت صحنه آن، به نقش احتمالی مقتول در بروز تنش، به زمینههای اجتماعی و روانی رویداد و... این کار باید با دقت تمام و تعهد به ارزشهای خبری و رسانهای صورت گیرد. حتی در این روایت نیز نمیتوان خلاف واقع گفت. برای مثال هیچگاه نباید کسی را که حامی قاتل نبوده، به دروغ حامی او معرفی کنیم.
https://telegra.ph/صدا-و-سیما-در-قعر-01-01
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات شخصی، بلکه نظام رسانهای جزیی مهم از مجموعه نظام اجتماعی و حکمرانی است و نمیتوان تصور کرد که مسیر دیگری را طی کند و اثرات زیانباری بر کشور نداشته باشد.
🔘با قاطعیت باید گفت ضعیفترین و ناکارآمدترین نهادهای اصلی کشور، نهاد رسانهای بویژه صدا و سیما است. گر چه اغلب نهادهای جامعه به طور نسبی دچار ضعف و ناکارآمدی شدهاند، ولی صدا و سیما در قعر این مجموعه قرار دارد. علت اصلی نیز به غلبه رویکرد روایتمحوری و محدود بودن تعداد مخاطبان اصلی آن برمیگردد. در واقع گویی صدا و سیما از طریق انتشار روایتهایی که تناسبی با واقعیت ندارند، وظیفه شارژ کردن روحی عدهای مخاطب خاص را برعهده داشته، و کاری به حقیقت و واقعیت امور ندارد.
🔘جالب اینکه سالی دو بار هم «نشست تحول در صدا و سیما» برگزار میکنند و مصداق «خود گویی و خود خندی» هستند. با این حال در پیام مقام رهبری به نشست اخیر آنان، نکتهای بود که ظاهراً مدیریت صدا و سیما چندان متوجه آن نشده یا شدهاند و قصد پرداختن به آن را ندارند. «مقید کردن روایت به واقعیت» نکته مورد نظر است.
🔘به طور قطع هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، هر رسانهای برحسب رویکرد و زاویه دید خود روایتی متفاوت از آن واقعه و رویداد ارایه میدهد ولی این روایت بر ستون واقعیت استوار است و نه اوهام و خیالات. به عبارت دیگر روایت علیه واقعیت نیست، بلکه نحوه دیدن و تا حدی تفسیر آن است.
🔘اگر کسی مرتکب قتلی شود، و همه شواهد هم آن را تأیید کند، در این صورت انکار آن «روایت» محسوب نمیشود، بلکه دروغ و قلب حقیقت و واقعیت است. روایت واقعی نور تاباندن به ابعاد ناپیدا و نادیده این اتفاق است؛ به انگیزههای قتل، به حامیان پشت صحنه آن، به نقش احتمالی مقتول در بروز تنش، به زمینههای اجتماعی و روانی رویداد و... این کار باید با دقت تمام و تعهد به ارزشهای خبری و رسانهای صورت گیرد. حتی در این روایت نیز نمیتوان خلاف واقع گفت. برای مثال هیچگاه نباید کسی را که حامی قاتل نبوده، به دروغ حامی او معرفی کنیم.
https://telegra.ph/صدا-و-سیما-در-قعر-01-01
Telegraph
صدا و سیما در قعر
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات…
شنیدن برای حال خوب
محمد فاضلی
در مجموع ۱۲۶ قسمت #پادکست_دغدغه_ایران، قسمتهایی که مخاطب بگوید محتوایش خیلی خوب بود کم نداشتیم، اما در هیچ قسمتی به اندازه گفتوگو با #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ مخاطب نگفته شنیدم و حالم خوب شد. انتقادی اما حال خوب کن!
شنیدن در کستباکس
شنیدن از مسیر تلگرام
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
در مجموع ۱۲۶ قسمت #پادکست_دغدغه_ایران، قسمتهایی که مخاطب بگوید محتوایش خیلی خوب بود کم نداشتیم، اما در هیچ قسمتی به اندازه گفتوگو با #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ مخاطب نگفته شنیدم و حالم خوب شد. انتقادی اما حال خوب کن!
شنیدن در کستباکس
شنیدن از مسیر تلگرام
@fazeli_mohammad
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
How to Steal a Country. Bahman Amouee.pdf
5.6 MB
.
(معرفی کتاب 👆👆👆)
👈 چگونه میتوان یک کشور را دزدید؟
این کتاب پس از دو سال که در نوبت انتشار ماند و مجوز نگرفت، سرانجام توسط نویسنده به صورت دیجیتال منتشر شد. کتاب، اطلاعات، تاریخچه و تحلیل خوبی از فرایندها و پیامدهای خصوصیسازی در کل دوران پساانقلاب را ارائه میکند. با خوانش این کتاب درمییابیم که چرا خصوصیسازی در ایران به شکلگیری یک اقتصاد رقابتی و پویا نینجامید و تنها منجر به شکلگیری «طبقه جدید»ی از سرمایهداران رانتی شد.
به گمان من جمهوری اسلامی، از طریق خصوصیسازی رفاقتی، نخست به تُیولداری اقتصادی تبدیل شد و سپس طبقه جدیدِ برآمده از تیولداری اقتصادی، ساختار سیاسی حکمرانی را نیز به سوی تیولداری سیاسی برد. اکنون اقتصاد و سیاست ایران به تیولهای مختلف در دستان گروههای سیاسی-اقتصادی خاص تبدیل شده است. تجربه روسیه و برخی کشورهای دیگر نیز نشان میدهد که این تیولداریها در بیثباتیها و بحرانهای بلندمدت سیاسی-اقتصادی به گانستگریسم اقتصادی و سیاسی تبدیل میشوند.
خوانش این کتاب برای علاقهمندان فهم علل زمینگیری امروز اقتصاد ایران، میتواند مفید باشد.
https://t.iss.one/Renani_Mohsen
.
(معرفی کتاب 👆👆👆)
👈 چگونه میتوان یک کشور را دزدید؟
این کتاب پس از دو سال که در نوبت انتشار ماند و مجوز نگرفت، سرانجام توسط نویسنده به صورت دیجیتال منتشر شد. کتاب، اطلاعات، تاریخچه و تحلیل خوبی از فرایندها و پیامدهای خصوصیسازی در کل دوران پساانقلاب را ارائه میکند. با خوانش این کتاب درمییابیم که چرا خصوصیسازی در ایران به شکلگیری یک اقتصاد رقابتی و پویا نینجامید و تنها منجر به شکلگیری «طبقه جدید»ی از سرمایهداران رانتی شد.
به گمان من جمهوری اسلامی، از طریق خصوصیسازی رفاقتی، نخست به تُیولداری اقتصادی تبدیل شد و سپس طبقه جدیدِ برآمده از تیولداری اقتصادی، ساختار سیاسی حکمرانی را نیز به سوی تیولداری سیاسی برد. اکنون اقتصاد و سیاست ایران به تیولهای مختلف در دستان گروههای سیاسی-اقتصادی خاص تبدیل شده است. تجربه روسیه و برخی کشورهای دیگر نیز نشان میدهد که این تیولداریها در بیثباتیها و بحرانهای بلندمدت سیاسی-اقتصادی به گانستگریسم اقتصادی و سیاسی تبدیل میشوند.
خوانش این کتاب برای علاقهمندان فهم علل زمینگیری امروز اقتصاد ایران، میتواند مفید باشد.
https://t.iss.one/Renani_Mohsen
.
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران اقتصادی
مسیر مسدود توسعه
گروه رسانهای دنیایاقتصاد ( تجارتفردا و دنیایاقتصاد) روز شنبه 15 دی، دو مجله متفاوت را منتشر میکند.
اولی ویژهنامهای جامع درباره «چالشهای صنعتی شدن ایران» است که به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه، توسط مسعود نیلی، امینه محمودزاده، علیرضا ساعدی، منصور شاکریان و تعداد دیگری از اقتصاددانان انجام شده و هفتهنامه تجارتفردا مأموریت آمادهسازی و عمومیسازی آن را بر عهده داشتهاست.
دومی هم که شماره عادی و هفتگی تجارتفرداست، موضوع مهمی را مطرح کرده است:
21 سال پیش زمانیکه «سند استراتژی توسعه صنعتی» نوشته شد، همه چیز برای گام برداشتن در مسیر توسعه مهیا بود؛ اقتصاد ثبات داشت، درآمدهای نفت رو به افزایش و ذخیره ارزی کشور هم قابل توجه بود. رابطه ایران با شرق و غرب تعادل داشت و این فرصت به وجود آمد که همزمان با کشورهای ویتنام، چین، هند، ایرلند، تایلند و ترکیه، روند صنعتی شدن را در پیش گیریم اما مطابق معمول ناکام ماندیم.
کدام تفکر، مسیر صنعتی شدن ایران را مسدود کرد؟
@Economicjournalists
گروه رسانهای دنیایاقتصاد ( تجارتفردا و دنیایاقتصاد) روز شنبه 15 دی، دو مجله متفاوت را منتشر میکند.
اولی ویژهنامهای جامع درباره «چالشهای صنعتی شدن ایران» است که به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه، توسط مسعود نیلی، امینه محمودزاده، علیرضا ساعدی، منصور شاکریان و تعداد دیگری از اقتصاددانان انجام شده و هفتهنامه تجارتفردا مأموریت آمادهسازی و عمومیسازی آن را بر عهده داشتهاست.
دومی هم که شماره عادی و هفتگی تجارتفرداست، موضوع مهمی را مطرح کرده است:
21 سال پیش زمانیکه «سند استراتژی توسعه صنعتی» نوشته شد، همه چیز برای گام برداشتن در مسیر توسعه مهیا بود؛ اقتصاد ثبات داشت، درآمدهای نفت رو به افزایش و ذخیره ارزی کشور هم قابل توجه بود. رابطه ایران با شرق و غرب تعادل داشت و این فرصت به وجود آمد که همزمان با کشورهای ویتنام، چین، هند، ایرلند، تایلند و ترکیه، روند صنعتی شدن را در پیش گیریم اما مطابق معمول ناکام ماندیم.
کدام تفکر، مسیر صنعتی شدن ایران را مسدود کرد؟
@Economicjournalists
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 دماسنج مهاجرت قرمز شد
▫️آذرماه امسال گزارش تازهای درباره علل و انگیزههای مهاجرت ایرانیان منتشر شد.
▫️در بخشی از این گزارش که بهرام صلواتی، پژوهشگر ارشد مهاجرت و محمد فاضلی، جامعهشناس براساس بیش از 11 هزار پرسشنامه آن را تهیه کردند، آمده است که فقط 16 درصد ایرانیانی که در این پیمایش سهیم شدند، به مهاجرت فکر نمیکنند و باقی یا درصدد مهاجرت هستند یا به آن می اندیشند. این عدد چه معنایی دارد؟ آیا میتوان نتیجه گرفت که مهاجرت عمومیتر شده است؟ مسائل و فشارهای اقتصادی تا چه اندازه در میل و تصمیم به مهاجرت موثرند؟ مقاصد مهاجرتی چه تغییراتی داشته است؟
▫️محمد فاضلی جامعهشناس و بهرام صلواتی پژوهشگر ارشد مهاجرت در گفتوگو با «اکوایران» به این پرسشها پاسخ دادند و نتایج این پژوهش را که متاخرترین پیمایش بعد از وقایع شهریور 1401 است را تشریح کردند.
▫️به زودی نسخه کامل این ویدئو در وبسایت اکوایران منتشر میشود.
📺 @ecoiran_webtv
▫️آذرماه امسال گزارش تازهای درباره علل و انگیزههای مهاجرت ایرانیان منتشر شد.
▫️در بخشی از این گزارش که بهرام صلواتی، پژوهشگر ارشد مهاجرت و محمد فاضلی، جامعهشناس براساس بیش از 11 هزار پرسشنامه آن را تهیه کردند، آمده است که فقط 16 درصد ایرانیانی که در این پیمایش سهیم شدند، به مهاجرت فکر نمیکنند و باقی یا درصدد مهاجرت هستند یا به آن می اندیشند. این عدد چه معنایی دارد؟ آیا میتوان نتیجه گرفت که مهاجرت عمومیتر شده است؟ مسائل و فشارهای اقتصادی تا چه اندازه در میل و تصمیم به مهاجرت موثرند؟ مقاصد مهاجرتی چه تغییراتی داشته است؟
▫️محمد فاضلی جامعهشناس و بهرام صلواتی پژوهشگر ارشد مهاجرت در گفتوگو با «اکوایران» به این پرسشها پاسخ دادند و نتایج این پژوهش را که متاخرترین پیمایش بعد از وقایع شهریور 1401 است را تشریح کردند.
▫️به زودی نسخه کامل این ویدئو در وبسایت اکوایران منتشر میشود.
📺 @ecoiran_webtv
استیضاح مثل چاهی است که برای ملت آب ندارد اما برای نمایندگان نان دارد. ابزار چانهزنی با وزیر برای امتیاز گرفتن است. وزیری که امتیاز ندهد با #استیضاح تهدید میشود. نمایندگان استیضاح کننده نمیتوانند یک گزارش فنی بنویسند و منتشر کنند که نشان دهد چرا طالب استیضاح هستند. اغلب آنچه میپرسند همان نیست که میخواهند.
@fazeli_mohammad
@fazeli_mohammad
در نظم سیاسی موجود، #استیضاح وزیری که چهار ماه است مشغول به کار شده، چهار کارکرد دارد:
یک. امتیاز گرفتن از وزیر
دو. ادای همدردی با مشکلات مردم
سه. قدرتنمایی اقلیتی از سیاسیون شکست خورده
چهار. زمینگیر کردن دولتی که دنبال سرمایه اجتماعی و حل مسأله است.
بیچاره ایران و ایرانیان!
@fazeli_mohammad
یک. امتیاز گرفتن از وزیر
دو. ادای همدردی با مشکلات مردم
سه. قدرتنمایی اقلیتی از سیاسیون شکست خورده
چهار. زمینگیر کردن دولتی که دنبال سرمایه اجتماعی و حل مسأله است.
بیچاره ایران و ایرانیان!
@fazeli_mohammad
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴مسابقه در پیست یک بانده
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی رسیدهاند؟
🔘ابتدا متذکر شوم که به لحاظ شخصی ترجیح میدهم که ایران از حیث نظام رسانهای به گونهای باشد که مردم دنبال رسانههای فرامرزی نروند و رسانههای داخلی نیازهای مردم را تأمین کند. همچنین سکوهای اینترنتی نیز اگر داخلی باشند، از نظر من ترجیح دارند. ولی شرط این آرزو تأمین نیازهای ارتباطی مردم است. پس مسئولیت وضع موجود به عهده مردم نیست بلکه متوجه سیاستگذارانی است که یک رسانه عریض و طویل با دهها هزار کارمند و دهها شبکه و سرمایه بسیار بزرگی را به جایی رساندهاند که مردم برای تأمین نیازهای خبری و تحلیلی خود دست به دامن شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در خارج از کشور شوند.
🔘متأسفانه متهمان اصلی این وضع به ناحق خود را در مقام دادستان و مدعیالعموم جا زدهاند. یکی از مهمترین مسایل مربوط به فیلترینگ، همین جابجایی قربانی و مجرم است، که قربانی بدهکار شده است.
🔘یکی از طرفداران وضع موجود و فیلترینگ در شبکههای داخلی خودشان تحلیلی در باره فیلترینگ نوشته است که پاراگراف اول آن مشخص میکند که نگاه این افراد تا چه اندازه طلبکارانه و غیر مستدل است. او نوشته است که:
▪️”اصلیترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند.“▪️
https://telegra.ph/مسابقه-در-پیست-یک-بانده-01-05
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی رسیدهاند؟
🔘ابتدا متذکر شوم که به لحاظ شخصی ترجیح میدهم که ایران از حیث نظام رسانهای به گونهای باشد که مردم دنبال رسانههای فرامرزی نروند و رسانههای داخلی نیازهای مردم را تأمین کند. همچنین سکوهای اینترنتی نیز اگر داخلی باشند، از نظر من ترجیح دارند. ولی شرط این آرزو تأمین نیازهای ارتباطی مردم است. پس مسئولیت وضع موجود به عهده مردم نیست بلکه متوجه سیاستگذارانی است که یک رسانه عریض و طویل با دهها هزار کارمند و دهها شبکه و سرمایه بسیار بزرگی را به جایی رساندهاند که مردم برای تأمین نیازهای خبری و تحلیلی خود دست به دامن شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در خارج از کشور شوند.
🔘متأسفانه متهمان اصلی این وضع به ناحق خود را در مقام دادستان و مدعیالعموم جا زدهاند. یکی از مهمترین مسایل مربوط به فیلترینگ، همین جابجایی قربانی و مجرم است، که قربانی بدهکار شده است.
🔘یکی از طرفداران وضع موجود و فیلترینگ در شبکههای داخلی خودشان تحلیلی در باره فیلترینگ نوشته است که پاراگراف اول آن مشخص میکند که نگاه این افراد تا چه اندازه طلبکارانه و غیر مستدل است. او نوشته است که:
▪️”اصلیترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند.“▪️
https://telegra.ph/مسابقه-در-پیست-یک-بانده-01-05
Telegraph
مسابقه در پیست یک بانده
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی…