Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴دستاورد مهم مذاکرات مسقط
🔺سرمقاله هممیهن ۲۴ تیر ۱۴۰۴
🔘تقریبا به نوعی اتفاق نظر وجود دارد هنگامی که ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ پیشنهاد گفتگوهای مسقط را دادند از همان زمان میدانستند که دنبال نتیجهگیری نیستند فقط میخواهند گفته باشند که دنبال گفتگو هستند تا در صورت عدم پذیرش، ایران را از نظر سیاسی در موضع ضعف قرار دهند. آنان میدانستند که اسرائیل دنبال چیست و به احتمال فراوان پیشاپیش طرح حمله اسرائیل را تأیید کرده بودند. تعیین زمان ۶۰ روز هم متناسب با آمادهسازی اسرائیل برای آغاز تجاوز به ایران بوده است.
🔘شاید به همین علت هم مذاکرات را بر خلاف ده سال پیش با فاصله زیاد و زمان گفتگوی کوتاه برگزار میکردند و در طول مذاکرات هم حرفهای متناقض و متضاد زیاد میگفتند. بعلاوه و بر خلاف مواضع اولیه ترامپ، با غیرمستقیم بودن مذاکرات هم مخالفتی نکردند چون هم زمان کمتری برای گفتگو صرف میشد و هم از دقت مذاکرات به علت تغییرات محتوای پیامها از سوی واسطه(گویا محتوای سخنان دو طرف را تا حدی گِرد میکرده تا اختلاف کمتر وزودتر منجر به نتیجه شود!!) عملا گفتگوها بی فایده بوده است.
🔘بنابر این پرسشی که مطرح میشود این است که چرا باید در مذاکراتی که هیچ دستاوردی ندارد و صوری بوده دوباره شرکت کنیم؟ پاسخ به این پرسش، کلید فهم اهمیت گفتگوی سیاسی و بینالمللی ایران است.
🔘فرض کنیم تحلیل مزبور درست است. فرض کنیم از طریق دستیابی به اطلاعات دقیق و قطعی میدانستیم و یقین داشتیم که آنان دنبال گفتگوی واقعی نیستند. در این صورت چه کار باید میکردیم؟ طبعا بهترین کار حضور در گفتگوها بود. چرا؟ اول این که اگر گفتگو را رد میکردیم، دیگران که نمیدانستند طرف مقابل ما دنبال بازی هستند، طبعا به لحاظ سیاسی حق را به آنان میدادند و ما را به علت گریز از گفتگو محکوم میکردند. حتی مردم خودمان هم چنین قضاوتی میکردند.
🔘در این صورت اقدام تجاوزکارانه آغازگر جنگ را عملی معقول و مشروع یا گریزناپذیر میدانستند، و بدترین نتیجه آن عدم همراهی بخش مهمی از مردم با جنگ بود. رفتاری که مردم ایران پس از جنگ کردند بیش از هر چیز ناشی از حضور در مذاکرات بود که در میانه آن روی میز مذاکرات موشک زدند. اگر ایران در این مذاکرات حاضر نمیشد قطعا مردم خودمان و طبعا جهان ما را هم در این بروز این جنگ بدون مسئولیت نمیدانستند در حالی که اکنون طرف مقابل را محکوم و تخطئه میکنند.
🔘حالا فرض کنیم ایران با علم به صوری بودن مذاکرات یا هر دلیل دیگر میز گفتگو را ترک میکرد، در این صورت چه کاری میتوانست انجام دهد که با حضور در مذاکرات انجام نداد؟ آیا جاسوسها را شناسایی و دستگیر میکرد؟ یا پدافند را ارتقا میداد؟ یا قدرت نظامی آن بیشتر میشد؟ یا مردم حمایت بیشتری از جنگ میکردند؟ یا متحدین جدیدی پیدا میکرد؟
🔘روشن است که همه این موارد را میتوانستند در دوره مذاکرات نیز انجام دهند و باید هم انجام میدادند و انجام اینها هیچ ربطی به بود و نبود در مذاکرات نداشت و نباید هم داشته باشد.
🔘مسأله این است که دست سیاستمداران در تصمیمگیری چندان باز نیست. این گونه نیست که یک راه خیرمحض و راه دیگر شرّ مطلق است و ما باید راه خیر را انتخاب کنیم. در عالم واقع ما همیشه میان راههایی قرار داریم که هر دو بد هستند و باید راهی را انتخاب کنیم که کمتر بد است.
🔘بطور قطع گفتگو حتی اگر احتمال نتیجهبخش بودنش هم کم باشد بسیار بهتر و کم ضررتر از ترک آن است. هیچ وقت و در هیچ شرایطی حتی اگر در موضع قدرت هم باشید نباید مذاکره را رد کرد ونپذیرفت این دو معنای بد دارد. یک تعبیر آن سلطهگری و تبختر؛ و تعبیر دیگرش ضعف و فقدان اعتماد به نفس است.
🔺سرمقاله هممیهن ۲۴ تیر ۱۴۰۴
🔘تقریبا به نوعی اتفاق نظر وجود دارد هنگامی که ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ پیشنهاد گفتگوهای مسقط را دادند از همان زمان میدانستند که دنبال نتیجهگیری نیستند فقط میخواهند گفته باشند که دنبال گفتگو هستند تا در صورت عدم پذیرش، ایران را از نظر سیاسی در موضع ضعف قرار دهند. آنان میدانستند که اسرائیل دنبال چیست و به احتمال فراوان پیشاپیش طرح حمله اسرائیل را تأیید کرده بودند. تعیین زمان ۶۰ روز هم متناسب با آمادهسازی اسرائیل برای آغاز تجاوز به ایران بوده است.
🔘شاید به همین علت هم مذاکرات را بر خلاف ده سال پیش با فاصله زیاد و زمان گفتگوی کوتاه برگزار میکردند و در طول مذاکرات هم حرفهای متناقض و متضاد زیاد میگفتند. بعلاوه و بر خلاف مواضع اولیه ترامپ، با غیرمستقیم بودن مذاکرات هم مخالفتی نکردند چون هم زمان کمتری برای گفتگو صرف میشد و هم از دقت مذاکرات به علت تغییرات محتوای پیامها از سوی واسطه(گویا محتوای سخنان دو طرف را تا حدی گِرد میکرده تا اختلاف کمتر وزودتر منجر به نتیجه شود!!) عملا گفتگوها بی فایده بوده است.
🔘بنابر این پرسشی که مطرح میشود این است که چرا باید در مذاکراتی که هیچ دستاوردی ندارد و صوری بوده دوباره شرکت کنیم؟ پاسخ به این پرسش، کلید فهم اهمیت گفتگوی سیاسی و بینالمللی ایران است.
🔘فرض کنیم تحلیل مزبور درست است. فرض کنیم از طریق دستیابی به اطلاعات دقیق و قطعی میدانستیم و یقین داشتیم که آنان دنبال گفتگوی واقعی نیستند. در این صورت چه کار باید میکردیم؟ طبعا بهترین کار حضور در گفتگوها بود. چرا؟ اول این که اگر گفتگو را رد میکردیم، دیگران که نمیدانستند طرف مقابل ما دنبال بازی هستند، طبعا به لحاظ سیاسی حق را به آنان میدادند و ما را به علت گریز از گفتگو محکوم میکردند. حتی مردم خودمان هم چنین قضاوتی میکردند.
🔘در این صورت اقدام تجاوزکارانه آغازگر جنگ را عملی معقول و مشروع یا گریزناپذیر میدانستند، و بدترین نتیجه آن عدم همراهی بخش مهمی از مردم با جنگ بود. رفتاری که مردم ایران پس از جنگ کردند بیش از هر چیز ناشی از حضور در مذاکرات بود که در میانه آن روی میز مذاکرات موشک زدند. اگر ایران در این مذاکرات حاضر نمیشد قطعا مردم خودمان و طبعا جهان ما را هم در این بروز این جنگ بدون مسئولیت نمیدانستند در حالی که اکنون طرف مقابل را محکوم و تخطئه میکنند.
🔘حالا فرض کنیم ایران با علم به صوری بودن مذاکرات یا هر دلیل دیگر میز گفتگو را ترک میکرد، در این صورت چه کاری میتوانست انجام دهد که با حضور در مذاکرات انجام نداد؟ آیا جاسوسها را شناسایی و دستگیر میکرد؟ یا پدافند را ارتقا میداد؟ یا قدرت نظامی آن بیشتر میشد؟ یا مردم حمایت بیشتری از جنگ میکردند؟ یا متحدین جدیدی پیدا میکرد؟
🔘روشن است که همه این موارد را میتوانستند در دوره مذاکرات نیز انجام دهند و باید هم انجام میدادند و انجام اینها هیچ ربطی به بود و نبود در مذاکرات نداشت و نباید هم داشته باشد.
🔘مسأله این است که دست سیاستمداران در تصمیمگیری چندان باز نیست. این گونه نیست که یک راه خیرمحض و راه دیگر شرّ مطلق است و ما باید راه خیر را انتخاب کنیم. در عالم واقع ما همیشه میان راههایی قرار داریم که هر دو بد هستند و باید راهی را انتخاب کنیم که کمتر بد است.
🔘بطور قطع گفتگو حتی اگر احتمال نتیجهبخش بودنش هم کم باشد بسیار بهتر و کم ضررتر از ترک آن است. هیچ وقت و در هیچ شرایطی حتی اگر در موضع قدرت هم باشید نباید مذاکره را رد کرد ونپذیرفت این دو معنای بد دارد. یک تعبیر آن سلطهگری و تبختر؛ و تعبیر دیگرش ضعف و فقدان اعتماد به نفس است.
👍418👎27
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺ماشه هفتم!
این گونه پیداست که تروئیکای اروپایی به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت و اگر تحول خاصی اتفاق نیفتد تا 18 اکتبر آتی آن را فعال میکند. طبق معمول برخی با فروکاست اهمیت این مساله و این که پیامد خاصی ندارد، آن را اقدامی سوخته میدانند که خوانشی درست از اوضاع نیست.
سه کشور اروپایی حالا که تهدید به کشیدن ماشه در این ماهها نتیجه مطلوب را به دنبال نداشته است، در پی آن هستند که با پیامدهای آن برای ایران به این هدف برسند.
در وهله نخست این اتفاق به فشار حداکثری آمریکا صبغه بینالمللی میدهد و هر چند هم اکنون نیز تحریمهای آمریکا به علت هژمونی اقتصادی و نظامی آن عملا بینالمللی است، اما بازگشت تحریمهای بینالمللی به آنها پشتوانه حقوقی و جهانی میدهد.
با این حال، فراتر از همه اینها، به نظر نگارنده خطرناکترین بخش ماجرا و چه بسا هدف اصلی فعالسازی مکانیسم ماشه قرار گرفتن مجدد ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل است که در حقیقت نوعی بسترسازی برای مشروعیت بینالمللی به هر گونه اقدام نظامی علیه ایران چه از جانب اسرائیل چه آمریکا و غیره است و همچنین دادن بعد بینالمللی به مطالبات دیگر به ویژه در حوزههای دفاعی و موشکی است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
این گونه پیداست که تروئیکای اروپایی به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت و اگر تحول خاصی اتفاق نیفتد تا 18 اکتبر آتی آن را فعال میکند. طبق معمول برخی با فروکاست اهمیت این مساله و این که پیامد خاصی ندارد، آن را اقدامی سوخته میدانند که خوانشی درست از اوضاع نیست.
سه کشور اروپایی حالا که تهدید به کشیدن ماشه در این ماهها نتیجه مطلوب را به دنبال نداشته است، در پی آن هستند که با پیامدهای آن برای ایران به این هدف برسند.
در وهله نخست این اتفاق به فشار حداکثری آمریکا صبغه بینالمللی میدهد و هر چند هم اکنون نیز تحریمهای آمریکا به علت هژمونی اقتصادی و نظامی آن عملا بینالمللی است، اما بازگشت تحریمهای بینالمللی به آنها پشتوانه حقوقی و جهانی میدهد.
با این حال، فراتر از همه اینها، به نظر نگارنده خطرناکترین بخش ماجرا و چه بسا هدف اصلی فعالسازی مکانیسم ماشه قرار گرفتن مجدد ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل است که در حقیقت نوعی بسترسازی برای مشروعیت بینالمللی به هر گونه اقدام نظامی علیه ایران چه از جانب اسرائیل چه آمریکا و غیره است و همچنین دادن بعد بینالمللی به مطالبات دیگر به ویژه در حوزههای دفاعی و موشکی است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
👍396👎24
Forwarded from هممیهن
تنها یک راه داریم
سرمقاله هممیهن
۲۶ تیر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری چند نکته مهم داشت. نخست اینکه، کار بزرگ مردم از جنس اعتمادبهنفس و عزم بود. این توصیف دقیقی از کنش مردم در این جنگ بود.
🔹دوم؛ مردم با ظاهرها و چهرهها و لباسهای گوناگون جهتگیریهای سیاسی مختلف، با وزنهای مذهبی ناهمسان، این عزم و اراده را به نمایش گذاشتند.
🔹سوم؛ این وحدت ملی را حفظ کنید و نگه دارید. این در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است، دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.
🔹پرسش اساسی این است که چگونه میتوان چنین اتحادی را حفظ کرد و قوام داد؟ و مهمتر اینکه چگونه میتوان این رفتار مردم را در دفاع از ایران و کشور، همزمان دفاع از نظام نیز دانست؟
🔹از دومی آغاز میکنیم. دفاع از هر دو هنگامی ممکن است که همپوشانی کاملی میان مردم، ایران و نظام باشد ولی این همپوشانی چگونه محقق میشود؟ جمله مهم دیگری در سخنان مقام رهبری وجود دارد که کلید حل معما است. آنجا که گفته شد: «این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتفاق افتاد».
🔹در واقع، رفتار مردم غیرمنتظره بود. مردمی که به هر دلیلی قهر کرده بودند. چرا به میدان آمدند و چنین عزمی را نشان دادند؟ در واقع، آزمونی فراتر از ذهن و تجربه عادی بود و اکنون نوبت حکومت است که گامی موثر بهسوی آنان بردارد. چگونه؟
🔹قاعده مهمی در حقوق و زندگی وجود دارد که در فقه هم پذیرفته شده است. این قاعده و فرض: «کسی که غنیمت میبرد، باید هزینه بدهد» و برعکس: «هر که هزینه میدهد، باید بهرهمند شود.» این یکی از اصول مهم در تحلیلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و در نظریههای عدالت، سیاستگذاری عمومی، مالیات، جنگ، بهرهبرداری از منابع طبیعی و مسئولیت اجتماعی مطرح میشود. این اصل برای جلوگیری از سواری مجانی است. افرادی که بهره میبرند، ولی سهمی در هزینه نمیدهند یا هزینه میدهند و سهمی در امور ندارند، ناشی از وجود بیعدالتی است. در اینجا به چند نمونه از نقض فاحش این قاعده اشاره میشود؛ چند نمونهای که اتفاقاً سهم مهمی در بروز وضعیت کنونی داشتهاند.
🔹نمونه اول؛ قانون انتصاب به مشاغل حساس است. اینکه یک ملت در برابر دشمن و جنگ تحمیلی آن، عزم و اراده استوار نشان دهد و هزینه آن را بهطور کامل همه مردم تحمل میکنند ولی هنگام گزینش و بهطور مشخص انتصابات با موانعی روبهرو میشود که بعید است حتی ۵درصد از این مردم هم بتوانند از این فیلترهای خودساخته عبور کنند؛ بهطور قطع، نقض فاحش قاعده مذکور است.
🔹نمونه دوم؛ وضعیت صداوسیماست. نگاهی به اخبار با سوگیریهای شدید و نیز تحلیلها و تحلیلگران عجیب آن که افراد به نسبت ثابت آن هم معمولاً سخنان گمراهکننده کم ندارند، واقعیت را نشان میدهد، و به دلیل عملکرد این رسانه مرجعیت رسانهای را در داخل کشور بلاموضوع کرده است.
🔹نمونه سوم؛ مجلس است که دیگر کار آن از تحلیل گذشته است. مجلسی که نمایندگان آن با آرای اندک و در تهران با ۳درصد وارد شدهاند و بهجای مردم مصوبات پرهزینه و بدون سود را بیرون میدهند. مصوباتی چون حجاب، فرزندآوری، انتصاب مشاغل حساس، صیانت، مصوبه جلوگیری از احیای برجام در سال۱۴۰۰ و.... دارند و در همه این موارد هزینهها بر دوش مردم و سود هم برای مجموعههایی محدود است.
🔹اکنون اگر میخواهیم و باید این وحدت را حفظ کنیم؛ باید ارادهای جدی در جهت حرکت در این مسیر از ساختار سیاسی نشان داده شود و این تنها راه برای تداوم و حتی تقویت و گسترش این اتحاد ایجاد شده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۲۶ تیر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری چند نکته مهم داشت. نخست اینکه، کار بزرگ مردم از جنس اعتمادبهنفس و عزم بود. این توصیف دقیقی از کنش مردم در این جنگ بود.
🔹دوم؛ مردم با ظاهرها و چهرهها و لباسهای گوناگون جهتگیریهای سیاسی مختلف، با وزنهای مذهبی ناهمسان، این عزم و اراده را به نمایش گذاشتند.
🔹سوم؛ این وحدت ملی را حفظ کنید و نگه دارید. این در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است، دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.
🔹پرسش اساسی این است که چگونه میتوان چنین اتحادی را حفظ کرد و قوام داد؟ و مهمتر اینکه چگونه میتوان این رفتار مردم را در دفاع از ایران و کشور، همزمان دفاع از نظام نیز دانست؟
🔹از دومی آغاز میکنیم. دفاع از هر دو هنگامی ممکن است که همپوشانی کاملی میان مردم، ایران و نظام باشد ولی این همپوشانی چگونه محقق میشود؟ جمله مهم دیگری در سخنان مقام رهبری وجود دارد که کلید حل معما است. آنجا که گفته شد: «این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتفاق افتاد».
🔹در واقع، رفتار مردم غیرمنتظره بود. مردمی که به هر دلیلی قهر کرده بودند. چرا به میدان آمدند و چنین عزمی را نشان دادند؟ در واقع، آزمونی فراتر از ذهن و تجربه عادی بود و اکنون نوبت حکومت است که گامی موثر بهسوی آنان بردارد. چگونه؟
🔹قاعده مهمی در حقوق و زندگی وجود دارد که در فقه هم پذیرفته شده است. این قاعده و فرض: «کسی که غنیمت میبرد، باید هزینه بدهد» و برعکس: «هر که هزینه میدهد، باید بهرهمند شود.» این یکی از اصول مهم در تحلیلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و در نظریههای عدالت، سیاستگذاری عمومی، مالیات، جنگ، بهرهبرداری از منابع طبیعی و مسئولیت اجتماعی مطرح میشود. این اصل برای جلوگیری از سواری مجانی است. افرادی که بهره میبرند، ولی سهمی در هزینه نمیدهند یا هزینه میدهند و سهمی در امور ندارند، ناشی از وجود بیعدالتی است. در اینجا به چند نمونه از نقض فاحش این قاعده اشاره میشود؛ چند نمونهای که اتفاقاً سهم مهمی در بروز وضعیت کنونی داشتهاند.
🔹نمونه اول؛ قانون انتصاب به مشاغل حساس است. اینکه یک ملت در برابر دشمن و جنگ تحمیلی آن، عزم و اراده استوار نشان دهد و هزینه آن را بهطور کامل همه مردم تحمل میکنند ولی هنگام گزینش و بهطور مشخص انتصابات با موانعی روبهرو میشود که بعید است حتی ۵درصد از این مردم هم بتوانند از این فیلترهای خودساخته عبور کنند؛ بهطور قطع، نقض فاحش قاعده مذکور است.
🔹نمونه دوم؛ وضعیت صداوسیماست. نگاهی به اخبار با سوگیریهای شدید و نیز تحلیلها و تحلیلگران عجیب آن که افراد به نسبت ثابت آن هم معمولاً سخنان گمراهکننده کم ندارند، واقعیت را نشان میدهد، و به دلیل عملکرد این رسانه مرجعیت رسانهای را در داخل کشور بلاموضوع کرده است.
🔹نمونه سوم؛ مجلس است که دیگر کار آن از تحلیل گذشته است. مجلسی که نمایندگان آن با آرای اندک و در تهران با ۳درصد وارد شدهاند و بهجای مردم مصوبات پرهزینه و بدون سود را بیرون میدهند. مصوباتی چون حجاب، فرزندآوری، انتصاب مشاغل حساس، صیانت، مصوبه جلوگیری از احیای برجام در سال۱۴۰۰ و.... دارند و در همه این موارد هزینهها بر دوش مردم و سود هم برای مجموعههایی محدود است.
🔹اکنون اگر میخواهیم و باید این وحدت را حفظ کنیم؛ باید ارادهای جدی در جهت حرکت در این مسیر از ساختار سیاسی نشان داده شود و این تنها راه برای تداوم و حتی تقویت و گسترش این اتحاد ایجاد شده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍256👎75
شَرِّ «شِرّ و وِر»
محمد فاضلی
گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند. «شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو #کمیسیون_امنیت_ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد. شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، وای به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است. سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند. «شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو #کمیسیون_امنیت_ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد. شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، وای به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است. سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
@fazeli_mohammad
👍829👎12
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴الزامات انسجام و وحدتملی
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴
▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی
🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ ۱۲ روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر، غلیان حس مهربانی و ازخودگذشتگی از مصادیق عینی انسجام ملی بود و همه حتی مسئولان آن را کاملا دریافتند. برای بروز این رفتارها مردم منتظر هیچ مقام و سازمانی نماندند و حتی غیبت برخی دستگاهها مانند سازمان پدافند غیرعامل را پوشش دادند. این رفتار ملی علاوه بر اینکه شگفتی ساز شد، با تحسین و سپاس بالاترین مقامات کشور مواجه شد.
🔘در بعضی تحلیلها چنین آمد که دشمن صهیونیستی بدنبال براندازی نظام از طریق به خیابان آوردن تودههای ناراضی بود اما مردم با این توطئه راه نیامدند و عملا دشمن را در رسیدن به هدفش ناکام گذاردند. شاید معنای ضمنی این سخن چنین است که اگر مردم و انسجام آنها نبود الان چیزی بنام جمهوریاسلامی وجود نداشت.
🔘نکته مهم دیگری که کاملا خود را نشان داد اینکه در این وحدت، مردم بدون اینکه از قیف نظارت استصوابی بگذرند یا از فیلتر "خودی بودن" عبور کنند و یا مشمول خالص سازی گردند، وارد گود دفاع از ایران شدند و همه این پابندهای تفرقهانداز را گسستند.
🔘امید که چنین روحیه ای بازهم ادامه یابد ولی به تعبیر عوامانه نمیشود با "ایشالا ماشالا" بحرانها را مدیریت کرد. مردم بابت پایمردیشان از هیچ کس توقع مزد و پاداش ندارند. آنها ایرانیاند و پای وطن خویش ایستادهاند، اما در سوی مقابل، یعنی حاکمیت نمیتوان بیتوجهی و بیخیالی نشان داد و انسجام را وظیفه مردم دانست و حتی به رفتار آنها لگد زد.
🔘صداوسیما با پول همین مردمی اداره میشود که در شبکههای مختلف بخاطر وحدت و انسجام قربانصدقهشان میروند اما آدمی را روی آنتن زنده میآورند که جامعه شریف ایرانی را "آغل" بنامد. یا مجریان و کارشناسانی را دعوت میکنند که بعضیشان خود را در حد اسکل میدانند و تحلیلهایی ارائه میشود که گاه بسیار سخیف و موهن است و حتی در حد "ناف ترامپ" تنزل مییابد.
https://telegra.ph/الزامات-انسجام-و-وحدت%E2%80%8Cملی-07-18
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴
▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی
🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ ۱۲ روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر، غلیان حس مهربانی و ازخودگذشتگی از مصادیق عینی انسجام ملی بود و همه حتی مسئولان آن را کاملا دریافتند. برای بروز این رفتارها مردم منتظر هیچ مقام و سازمانی نماندند و حتی غیبت برخی دستگاهها مانند سازمان پدافند غیرعامل را پوشش دادند. این رفتار ملی علاوه بر اینکه شگفتی ساز شد، با تحسین و سپاس بالاترین مقامات کشور مواجه شد.
🔘در بعضی تحلیلها چنین آمد که دشمن صهیونیستی بدنبال براندازی نظام از طریق به خیابان آوردن تودههای ناراضی بود اما مردم با این توطئه راه نیامدند و عملا دشمن را در رسیدن به هدفش ناکام گذاردند. شاید معنای ضمنی این سخن چنین است که اگر مردم و انسجام آنها نبود الان چیزی بنام جمهوریاسلامی وجود نداشت.
🔘نکته مهم دیگری که کاملا خود را نشان داد اینکه در این وحدت، مردم بدون اینکه از قیف نظارت استصوابی بگذرند یا از فیلتر "خودی بودن" عبور کنند و یا مشمول خالص سازی گردند، وارد گود دفاع از ایران شدند و همه این پابندهای تفرقهانداز را گسستند.
🔘امید که چنین روحیه ای بازهم ادامه یابد ولی به تعبیر عوامانه نمیشود با "ایشالا ماشالا" بحرانها را مدیریت کرد. مردم بابت پایمردیشان از هیچ کس توقع مزد و پاداش ندارند. آنها ایرانیاند و پای وطن خویش ایستادهاند، اما در سوی مقابل، یعنی حاکمیت نمیتوان بیتوجهی و بیخیالی نشان داد و انسجام را وظیفه مردم دانست و حتی به رفتار آنها لگد زد.
🔘صداوسیما با پول همین مردمی اداره میشود که در شبکههای مختلف بخاطر وحدت و انسجام قربانصدقهشان میروند اما آدمی را روی آنتن زنده میآورند که جامعه شریف ایرانی را "آغل" بنامد. یا مجریان و کارشناسانی را دعوت میکنند که بعضیشان خود را در حد اسکل میدانند و تحلیلهایی ارائه میشود که گاه بسیار سخیف و موهن است و حتی در حد "ناف ترامپ" تنزل مییابد.
https://telegra.ph/الزامات-انسجام-و-وحدت%E2%80%8Cملی-07-18
Telegraph
الزامات انسجام و وحدتملی
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴ ▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی 🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ12روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر،…
👍169👎15
در این گفتوگو با #علی_ضیا درباره خیلی امور جدی، بحثهای جدی داشتیم. روحیه و کلام ضیا هم کمک کرد تا گفتوگو خشک و بیروح نشود هر چند جدی باقی ماند. از طریق لینک زیر قابل دیدن است.
https://youtu.be/pka8THN0IXM
@fazeli_mohammad
https://youtu.be/pka8THN0IXM
@fazeli_mohammad
👍292👎23
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز صفر آب
وضعیت آخرالزمانی تنش آبی
تغییر اقلیم، بارشهای کم، سیاست آبی غلط و بسیاری عوامل دیگر باعث شدهاند وضعیت تأمین آب شرب و بهداشت شهرها به حالت تنش برسد و اگر سطح مصرف کاهش نیابد، رسیدن به وضعیت آخرالزمانی #روز_صفر آب دور نیست.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
دکتر #بنفشه_زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، وضعیت بارشها در کشور، کمیت و کیفیت منابع آب، و شرایط حاکم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را در این گفتوگو تشریح میکند.
برای اولین بار است که از شما خواهش میکنیم به هر ترتیب که میتوانید به دیده شدن این ویدیو کمک کنید.
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#آب_تهران #منابع_آب #بحران_آب #آبخوان_تهران
#قطعی_آب
@dirancast_official
وضعیت آخرالزمانی تنش آبی
تغییر اقلیم، بارشهای کم، سیاست آبی غلط و بسیاری عوامل دیگر باعث شدهاند وضعیت تأمین آب شرب و بهداشت شهرها به حالت تنش برسد و اگر سطح مصرف کاهش نیابد، رسیدن به وضعیت آخرالزمانی #روز_صفر آب دور نیست.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
دکتر #بنفشه_زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، وضعیت بارشها در کشور، کمیت و کیفیت منابع آب، و شرایط حاکم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را در این گفتوگو تشریح میکند.
برای اولین بار است که از شما خواهش میکنیم به هر ترتیب که میتوانید به دیده شدن این ویدیو کمک کنید.
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#آب_تهران #منابع_آب #بحران_آب #آبخوان_تهران
#قطعی_آب
@dirancast_official
👍389👎28
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من سالها در نقد حکمرانی آب و شیوه مدیریت آن نوشتهام، گفتهام و علیه رویههای غلط با هر ابزاری که در توانم بوده مبارزه کردهام.
اگر در این لحظه راه دیگری وجود داشت حتما به آن میپرداختم. متأسفانه در لحظهای قرار داریم که جز کاهش مصرف گزینه دیگری در دسترس نیست.
لطفا ویدیوی کامل را ببینید تا بخش مهمی از واقعیتهای آبی امروز ایران روشن شود.
لینک دیدن ویدیو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #بحران_آب #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
من سالها در نقد حکمرانی آب و شیوه مدیریت آن نوشتهام، گفتهام و علیه رویههای غلط با هر ابزاری که در توانم بوده مبارزه کردهام.
اگر در این لحظه راه دیگری وجود داشت حتما به آن میپرداختم. متأسفانه در لحظهای قرار داریم که جز کاهش مصرف گزینه دیگری در دسترس نیست.
لطفا ویدیوی کامل را ببینید تا بخش مهمی از واقعیتهای آبی امروز ایران روشن شود.
لینک دیدن ویدیو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #بحران_آب #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
👍337👎32
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
تأکید میکنم که #حکمرانی_بد باعث این وضعیت شده است. اما
این وضعیت به هر علت و دلیلی که رخ داده، فقط با همراهی و همکاری #ما_مردم میتواند با رنج کمتر به وضعیتی منتهی شود که بتوانیم اقدامات درستتری را مطالبه کنیم.
هدف، رنج کمتر مردم است. همین!
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
تأکید میکنم که #حکمرانی_بد باعث این وضعیت شده است. اما
این وضعیت به هر علت و دلیلی که رخ داده، فقط با همراهی و همکاری #ما_مردم میتواند با رنج کمتر به وضعیتی منتهی شود که بتوانیم اقدامات درستتری را مطالبه کنیم.
هدف، رنج کمتر مردم است. همین!
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
👍342👎37
Forwarded from javad kashi
مردم به مثابه پناهگاه
-----
اخبار مربوط به دوازده روز جنگ، به تدریج عیان میشود. میتوان با قاطعیت گفت هدف اسرائیل سرنگون کردن نظام بوده است. شکست خورد، اما اظهارات مقامات این کشور نشانگر آن است که این هدف همچنان در دستور کار اسرائیل هست. به این ترتیب باید منتظر اقدامات بعدی باشیم. این اقدامات میتواند از سنخ اقدامات نظامی، اقتصادی یا سیاسی باشد.
هر نظام مستقری حق دارد به تداوم خود بیاندیشد. اینک نظام جمهوری اسلامی در معرض یک خطر موجودیتی است. چه باید بکند؟
رهبران و متولیان امور همه از مردم سخن میگویند. تنها مردم، تنها مردماند که میتوانند پناهگاه نظام مستقر از این مهلکه خطرناک باشند. میدانند و میدانیم صرف سکوت مردم در روزهای جنگ را نمیتوان به حساب پشتیبانی تام و تمام مردم گذاشت. تنها میتوان استنباط کرد با دشمن متجاوز همراهی نکردهاند. همین و بس.
تبدیل شدن مردم به پناهگاه نظام، به شرط چرخشهایی در نظر و پیامد آن چرخشهایی در عمل اتفاق خواهد افتاد. من به یک نکته در زمینه چرخش نظری اشاره خواهم کرد.
آنچه این چرخش نظری را اجتناب ناپذیر میکند، معکوس شدن رابطهای است که تاکنون فرض شده است. بنیاد نظام جمهوری اسلامی بر این باور مبتنی شد که مردم در پناه نظاماند. امنیت و آسایش خود را وامدار نظاماند و تحت هدایت و راهبری آن، به سعادت دنیوی و اخروی خواهند رسید. آنکه بیش از حد پرسش و مخالفخوانی میکند، باید تادیب شود. مردم انگار اعضاء یک اردوگاه بزرگاند. همه باید مواظب رفتار و کردار خود باشند.
اینک رابطه معکوس شده، این نظام است که به مردم پناه میآورد. نظام میهمان ضیافت مردم شده است. اگر نظام آداب پناه آوردن به مردم را رعایت کند، خود را حفظ میکند و مردم به بزرگترین دستاورد سیاسی طی یکصد و اندی سال گذشته خواهند رسید.
مهمان در گوشهای مینشیند چشم خود را به همه زوایای مهمانسرا میچرخاند. هر گوشه کسی با رنگ و صدا و چهره و سلیقهای متمایز با دیگری نشسته است. باید دوربینها بچرخند و صدا و سیمای نظام، حتی الامکان آئینه تمام نمای مردم شود. مهمانی عزیز است و عزیز میماند که حرمت همگان را پاس دارد. باید یخ رابطهها آب شوند. به جای آنکه ابرو گره کند گوشهای بنشیند، خوب است برخیزد، در مدیریت مهمانی کمک کند. در امکان خرسندی و شادمانی همه سهم خود را ادا کند.
باور کند شان سیاست بیشتر از سنخ همین مهمانی است. قرار است همه با یکدیگر با خرسندی زندگی کنند. مهمانان مقصد دوری ندارند. قرار است پس از پایان مهمانی هر کدام سراغ زندگی شخصیاش بروند. هدف از مهمانی چیزی نیست جز لذت بردن از وجود دیگری. این ممکن نمیشود مگر با سامان صمیمانه، عادلانه و آزاد. اگر سفرهای پهن شود کسانی بی غذا بمانند، یا اجازه صحبت نداشته باشند، این که هست مهمانی نیست. مردم در ضیافتهای متعارفشان همیشه این اصل را رعایت میکنند. خوب است مهمان این قاعده را بهم نزند.
نظامهای سیاسی قدرت امنیتی و اطلاعاتی و سرکوبگر دارند. اینهمه در خدمت سروری بر مردم نیست. در خدمت حراست از اصل و اساس این مهمانی جمعی است. نباید بر بالای مجلس بنشینند، مهمانی بالا و پایین ندارد. گرد است. بسته به اینکه کدام سو خوش سخنتر، داناتر، هنرمندتر و کارآزمودهتر است برای لحظاتی میدرخشد و جای خود را به دیگری میدهد.
حواسشان باشد، مردم نیستند که باید تحت نظر مدام قرار گیرند. متولیان امورند که تحت نظارت مردماند. باید دلنگران قضاوت مردم باشند. اگر اعتراضی میشنوند، ابتدا خود را مقصر بشناسند و برای جبران آن اقدام کنند. حتی اگر مقصر نباشند، تقصیر بپذیرند تا جبران مافات شود.
واژگون شدن رابطه مردم و نظام مستقر سیاسی، یک موهبت تاریخی است. نظامهای سیاسی به ویژه هنگامی که از یک انقلاب برآمده باشند، از موضع هدایتگری مردم پایین نمیآیند. شرایط امروز هزاران خطر و تهدید در چنته دارد. تنها با تبدیل کردن تهدید به فرصت میتوان مخاطرات آن را کنترل کرد. واژگون شدن رابطه نظام و مردم یک موهبت بزرگ است. موهبتی که از نخستین طلیعه مدرنیته ایرانی تا امروز محقق نشده است.
به جای بود و نبود این یا آن نظام باید به اصلاح ساختاری رابطهها اندیشید.
@javadkashi
-----
اخبار مربوط به دوازده روز جنگ، به تدریج عیان میشود. میتوان با قاطعیت گفت هدف اسرائیل سرنگون کردن نظام بوده است. شکست خورد، اما اظهارات مقامات این کشور نشانگر آن است که این هدف همچنان در دستور کار اسرائیل هست. به این ترتیب باید منتظر اقدامات بعدی باشیم. این اقدامات میتواند از سنخ اقدامات نظامی، اقتصادی یا سیاسی باشد.
هر نظام مستقری حق دارد به تداوم خود بیاندیشد. اینک نظام جمهوری اسلامی در معرض یک خطر موجودیتی است. چه باید بکند؟
رهبران و متولیان امور همه از مردم سخن میگویند. تنها مردم، تنها مردماند که میتوانند پناهگاه نظام مستقر از این مهلکه خطرناک باشند. میدانند و میدانیم صرف سکوت مردم در روزهای جنگ را نمیتوان به حساب پشتیبانی تام و تمام مردم گذاشت. تنها میتوان استنباط کرد با دشمن متجاوز همراهی نکردهاند. همین و بس.
تبدیل شدن مردم به پناهگاه نظام، به شرط چرخشهایی در نظر و پیامد آن چرخشهایی در عمل اتفاق خواهد افتاد. من به یک نکته در زمینه چرخش نظری اشاره خواهم کرد.
آنچه این چرخش نظری را اجتناب ناپذیر میکند، معکوس شدن رابطهای است که تاکنون فرض شده است. بنیاد نظام جمهوری اسلامی بر این باور مبتنی شد که مردم در پناه نظاماند. امنیت و آسایش خود را وامدار نظاماند و تحت هدایت و راهبری آن، به سعادت دنیوی و اخروی خواهند رسید. آنکه بیش از حد پرسش و مخالفخوانی میکند، باید تادیب شود. مردم انگار اعضاء یک اردوگاه بزرگاند. همه باید مواظب رفتار و کردار خود باشند.
اینک رابطه معکوس شده، این نظام است که به مردم پناه میآورد. نظام میهمان ضیافت مردم شده است. اگر نظام آداب پناه آوردن به مردم را رعایت کند، خود را حفظ میکند و مردم به بزرگترین دستاورد سیاسی طی یکصد و اندی سال گذشته خواهند رسید.
مهمان در گوشهای مینشیند چشم خود را به همه زوایای مهمانسرا میچرخاند. هر گوشه کسی با رنگ و صدا و چهره و سلیقهای متمایز با دیگری نشسته است. باید دوربینها بچرخند و صدا و سیمای نظام، حتی الامکان آئینه تمام نمای مردم شود. مهمانی عزیز است و عزیز میماند که حرمت همگان را پاس دارد. باید یخ رابطهها آب شوند. به جای آنکه ابرو گره کند گوشهای بنشیند، خوب است برخیزد، در مدیریت مهمانی کمک کند. در امکان خرسندی و شادمانی همه سهم خود را ادا کند.
باور کند شان سیاست بیشتر از سنخ همین مهمانی است. قرار است همه با یکدیگر با خرسندی زندگی کنند. مهمانان مقصد دوری ندارند. قرار است پس از پایان مهمانی هر کدام سراغ زندگی شخصیاش بروند. هدف از مهمانی چیزی نیست جز لذت بردن از وجود دیگری. این ممکن نمیشود مگر با سامان صمیمانه، عادلانه و آزاد. اگر سفرهای پهن شود کسانی بی غذا بمانند، یا اجازه صحبت نداشته باشند، این که هست مهمانی نیست. مردم در ضیافتهای متعارفشان همیشه این اصل را رعایت میکنند. خوب است مهمان این قاعده را بهم نزند.
نظامهای سیاسی قدرت امنیتی و اطلاعاتی و سرکوبگر دارند. اینهمه در خدمت سروری بر مردم نیست. در خدمت حراست از اصل و اساس این مهمانی جمعی است. نباید بر بالای مجلس بنشینند، مهمانی بالا و پایین ندارد. گرد است. بسته به اینکه کدام سو خوش سخنتر، داناتر، هنرمندتر و کارآزمودهتر است برای لحظاتی میدرخشد و جای خود را به دیگری میدهد.
حواسشان باشد، مردم نیستند که باید تحت نظر مدام قرار گیرند. متولیان امورند که تحت نظارت مردماند. باید دلنگران قضاوت مردم باشند. اگر اعتراضی میشنوند، ابتدا خود را مقصر بشناسند و برای جبران آن اقدام کنند. حتی اگر مقصر نباشند، تقصیر بپذیرند تا جبران مافات شود.
واژگون شدن رابطه مردم و نظام مستقر سیاسی، یک موهبت تاریخی است. نظامهای سیاسی به ویژه هنگامی که از یک انقلاب برآمده باشند، از موضع هدایتگری مردم پایین نمیآیند. شرایط امروز هزاران خطر و تهدید در چنته دارد. تنها با تبدیل کردن تهدید به فرصت میتوان مخاطرات آن را کنترل کرد. واژگون شدن رابطه نظام و مردم یک موهبت بزرگ است. موهبتی که از نخستین طلیعه مدرنیته ایرانی تا امروز محقق نشده است.
به جای بود و نبود این یا آن نظام باید به اصلاح ساختاری رابطهها اندیشید.
@javadkashi
👍322👎25
ایران بر لبه تیغ
محمد فاضلی
وقتی در بهار ۱۴۰۰ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را منتشر کردم، اندک امیدواری داشتم که صدایم – در کنار دهها صدای دیگر - که دلسوزانه حاکمان را به بازنگری در سیاستها و کیفیت حکمرانی فرامیخواند، شنیده شود. کورسویی از امید داشتم که عنوان تلخ، تند و تیز #ایران_بر_لبه_تیغ به اندازه وِز وِز پشهای گوش حکمرانی را آزار دهد و به شنیدنش کمک کند.
کتاب، حاصل همه نوشتههای مهم من در عرصه سیاست عمومی در ۱۵ سال قبل از آن بود. مفاهیم زیادی را در آن طرح کرده بودم، اما چهار مفهوم بنیادین در آن وجود داشت که اهمیت همه آنها امروز روشن شده است.
همآیندی بحرانها
سال ۱۳۹۳ این مفهوم را بهکار بردم و توضیح دادم که بحرانهای کشور به سمتی میروند که همه با هم رخ بدهند و بهسوی نقطهای همآیند شوند. بحران محیطزیست، آب، اقتصاد، ناترازی انرژی، سیاست خارجی، جمعیت و سرمایه اجتماعی و ...؛ امروز همه این بحرانها محقق شدهاند.
فرسایش تمدنی
این مفهوم را هم سال ۱۳۹۳ بهکار بردم. هشدار دادم که تخریب محیطزیست و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختها ناشی از بحران و زوال اقتصادی، کشور را به سمت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین و کمبود زیرساخت برای پاسخ دادن به تقاضای معیشتی (آب، برق، آموزش و ...) میبرد. نوشتم – مثل دهها نفر دیگر – به زبان و تحلیل خودم که کشور در حال فرسوده شدن است و به علت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین، این فرسایش، تمدنی است.
ظرفیت دولت
از سال ۱۳۸۶ درباره ظرفیت دولت (توانایی جمعآوری منابع، درست تصمیم گرفتن، اجرای درست و باکیفیت تصمیمات، توازن اختیار و مسئولیت، ارزیابی نتایج اجرای تصمیمات و ...) نوشته بودم، و در دهه ۱۳۹۰ بارها تحلیل کردم – در کنار بسیاری دیگر که دلسوزانه چنین کردند – که اگر ظرفیت دولت افزایش نیابد، توان پاسخگویی به دو مقوله همآیندی بحرانها و فرسایش تمدنی، و حل کردن این دو مسأله، از دست میرود. زوال نیروی انسانی، منابع مالی، نقصان اختیارات و کاهش مشروعیت حل مسأله، همهجوره ظرفیت دولت را فرسودند.
ظرفیت میانبخشی
بارها نوشتم – باز هم در کنار بسیاری دیگر که نوشتند و به هزار زبان گفتند – که کشورداری مستلزم کار میانبخشی است. هماهنگی بیندستگاهی، انسجام نهادی و سازمانی، و فقدان تناقض در تصمیمات نیاز دارد. اما، حکمرانی جزیرهای، از هم گسیخته، متناقض و عمیقاً تسخیرشده توسط گروههای ذینفع که هر یک در تیول خود منافعش را دنبال میکند، توان کار میانبخشی نداشت و ندارد.
وضع امروز آب، برق، ریزگرد، رشد اقتصادی، تورم، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکی، وضعیت جنگی، مهاجرت، پیری جمعیت و بسیاری واقعیات دیگر نشان میدهد تحلیلها، پیشبینیها، هشدارها، دلسوزیها و گزارههایی که با دلی خونین و گاه با چشمانی اشکبار و صدایی غمزده درباره روندهای حکمرانی گفتیم و نوشتیم – و بسیاری چون من گفتهاند، هر یک به زبان و بیان خویش – درست بوده است.
ما درست میگفتیم، سیاهنمایی هم نمیکردیم، ایران و ایرانی را دوست داشتیم، سربلند میخواستیم، خودباخته و واداده و خودتحقیر و غربگدا هم نبودیم، میهندوست و متعهد بودیم؛ نان به نرخ روز خور هم نبودیم.
همه آن سالها کسی ندید و نشنید، امروز هم نمیدانم گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن هست یا نیست. من و امثال من، که به هزار زبان تحلیلگرانه، ناصحانه، دلسوزانه، عالمانه، عاجزانه، ملتمسانه و ... نوشتیم و هشدار دادیم و در عمل برای اصلاح در بخشهای مختلف کوشیدیم؛ صرفنظر از هر عاقبتی که حاصل شود – و هنوز امیدوارم این عاقبت، چیزی جز سلامت، امنیت، شادمانی، سربلندی و عزت برای ایرانیان نباشد – سرمان را بالا میگیریم، و با صراحت میگوییم: ما راست میگفتیم،
گزارههای ما درست و بهواقع #ایران_بر_لبه_تیغ بود، اما کسی نشنید و ندید. امروز شاید دیده و شنیده شود. شاید واقعیت دیده، درک و تحلیل شود آنچنان که هست، نه آنگونه که ذینفعان نامشروع، جلوه میدهند، توصیه میکنند، و دائم فریاد میکشند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
وقتی در بهار ۱۴۰۰ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را منتشر کردم، اندک امیدواری داشتم که صدایم – در کنار دهها صدای دیگر - که دلسوزانه حاکمان را به بازنگری در سیاستها و کیفیت حکمرانی فرامیخواند، شنیده شود. کورسویی از امید داشتم که عنوان تلخ، تند و تیز #ایران_بر_لبه_تیغ به اندازه وِز وِز پشهای گوش حکمرانی را آزار دهد و به شنیدنش کمک کند.
کتاب، حاصل همه نوشتههای مهم من در عرصه سیاست عمومی در ۱۵ سال قبل از آن بود. مفاهیم زیادی را در آن طرح کرده بودم، اما چهار مفهوم بنیادین در آن وجود داشت که اهمیت همه آنها امروز روشن شده است.
همآیندی بحرانها
سال ۱۳۹۳ این مفهوم را بهکار بردم و توضیح دادم که بحرانهای کشور به سمتی میروند که همه با هم رخ بدهند و بهسوی نقطهای همآیند شوند. بحران محیطزیست، آب، اقتصاد، ناترازی انرژی، سیاست خارجی، جمعیت و سرمایه اجتماعی و ...؛ امروز همه این بحرانها محقق شدهاند.
فرسایش تمدنی
این مفهوم را هم سال ۱۳۹۳ بهکار بردم. هشدار دادم که تخریب محیطزیست و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختها ناشی از بحران و زوال اقتصادی، کشور را به سمت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین و کمبود زیرساخت برای پاسخ دادن به تقاضای معیشتی (آب، برق، آموزش و ...) میبرد. نوشتم – مثل دهها نفر دیگر – به زبان و تحلیل خودم که کشور در حال فرسوده شدن است و به علت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین، این فرسایش، تمدنی است.
ظرفیت دولت
از سال ۱۳۸۶ درباره ظرفیت دولت (توانایی جمعآوری منابع، درست تصمیم گرفتن، اجرای درست و باکیفیت تصمیمات، توازن اختیار و مسئولیت، ارزیابی نتایج اجرای تصمیمات و ...) نوشته بودم، و در دهه ۱۳۹۰ بارها تحلیل کردم – در کنار بسیاری دیگر که دلسوزانه چنین کردند – که اگر ظرفیت دولت افزایش نیابد، توان پاسخگویی به دو مقوله همآیندی بحرانها و فرسایش تمدنی، و حل کردن این دو مسأله، از دست میرود. زوال نیروی انسانی، منابع مالی، نقصان اختیارات و کاهش مشروعیت حل مسأله، همهجوره ظرفیت دولت را فرسودند.
ظرفیت میانبخشی
بارها نوشتم – باز هم در کنار بسیاری دیگر که نوشتند و به هزار زبان گفتند – که کشورداری مستلزم کار میانبخشی است. هماهنگی بیندستگاهی، انسجام نهادی و سازمانی، و فقدان تناقض در تصمیمات نیاز دارد. اما، حکمرانی جزیرهای، از هم گسیخته، متناقض و عمیقاً تسخیرشده توسط گروههای ذینفع که هر یک در تیول خود منافعش را دنبال میکند، توان کار میانبخشی نداشت و ندارد.
وضع امروز آب، برق، ریزگرد، رشد اقتصادی، تورم، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکی، وضعیت جنگی، مهاجرت، پیری جمعیت و بسیاری واقعیات دیگر نشان میدهد تحلیلها، پیشبینیها، هشدارها، دلسوزیها و گزارههایی که با دلی خونین و گاه با چشمانی اشکبار و صدایی غمزده درباره روندهای حکمرانی گفتیم و نوشتیم – و بسیاری چون من گفتهاند، هر یک به زبان و بیان خویش – درست بوده است.
ما درست میگفتیم، سیاهنمایی هم نمیکردیم، ایران و ایرانی را دوست داشتیم، سربلند میخواستیم، خودباخته و واداده و خودتحقیر و غربگدا هم نبودیم، میهندوست و متعهد بودیم؛ نان به نرخ روز خور هم نبودیم.
همه آن سالها کسی ندید و نشنید، امروز هم نمیدانم گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن هست یا نیست. من و امثال من، که به هزار زبان تحلیلگرانه، ناصحانه، دلسوزانه، عالمانه، عاجزانه، ملتمسانه و ... نوشتیم و هشدار دادیم و در عمل برای اصلاح در بخشهای مختلف کوشیدیم؛ صرفنظر از هر عاقبتی که حاصل شود – و هنوز امیدوارم این عاقبت، چیزی جز سلامت، امنیت، شادمانی، سربلندی و عزت برای ایرانیان نباشد – سرمان را بالا میگیریم، و با صراحت میگوییم: ما راست میگفتیم،
گزارههای ما درست و بهواقع #ایران_بر_لبه_تیغ بود، اما کسی نشنید و ندید. امروز شاید دیده و شنیده شود. شاید واقعیت دیده، درک و تحلیل شود آنچنان که هست، نه آنگونه که ذینفعان نامشروع، جلوه میدهند، توصیه میکنند، و دائم فریاد میکشند.
@fazeli_mohammad
👍721👎17
برخی فکر میکنند تازه از راه رسیدهایم و از ضرورت کاهش مصرف در شرایط #بحران_آب حرف میزنیم.
سابقه امثال من در این بحث حداقل ۲۰ سال است. آخرین بار همین چهار سال پیش مفصل درباره آن نوشتیم و #سازگاری_با_کم_آبی را «#خرد_تاریخی_اقلیمی برای بقا و ارتقا» نامیدیم. #بماند_به_یادگار
@fazeli_mohammad
سابقه امثال من در این بحث حداقل ۲۰ سال است. آخرین بار همین چهار سال پیش مفصل درباره آن نوشتیم و #سازگاری_با_کم_آبی را «#خرد_تاریخی_اقلیمی برای بقا و ارتقا» نامیدیم. #بماند_به_یادگار
@fazeli_mohammad
👍350👎8
علاوه بر همه آنچه در دهههای گذشته درباره مسائل آب متخصصان گفتند، در ۲۰ سال گذشته هر چه گفتیم، همین چهار سال پیش کتاب #شهر_حساس_به_آب را نوشتیم و منتشر کردیم.
سیاستگذار توجهی کرد؟ یک بار کسی پرسید اصلا تو چه میگویی؟ اصلا برای چه نوشتی؟ دردت چه بود؟
@fazeli_mohammad
سیاستگذار توجهی کرد؟ یک بار کسی پرسید اصلا تو چه میگویی؟ اصلا برای چه نوشتی؟ دردت چه بود؟
@fazeli_mohammad
👍358👎7
این که در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ گفت ۱ میلیارد درخت میکاریم و برای ۲ میلیارد نفر آب تأمین میکنیم کجاست؟ ازش پرسیدید چرا گفتی: «تعداد محدودی از افراد مشخص به طرق مختلف به بهانه خشکی و نیمه خشکی پایههای امنیتی زیستی مملکت را نشانه گرفتهاند.»
کسی پرسیده امثال تو نشانه گرفتید یا آنها؟
https://t.iss.one/fazeli_mohammad/4532
@fazeli_mohammad
کسی پرسیده امثال تو نشانه گرفتید یا آنها؟
https://t.iss.one/fazeli_mohammad/4532
@fazeli_mohammad
👍347👎6
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ناگفتههای بحران آب
🔶 گفتگوی محمد فاضلی و حجت میانآبادی
🔻محمد فاضلی: بحران آب پیچیدهترین مسئلهایست که نظام حکمرانی ما با آن مواجه است. آب بهشدت ظرفیت ایدئولوژیک شدن دارد به این معنا که یکسری گزارههای نیازموده بهسادگی در اذهان جا میگیرد، مانند «افسانه هندوانه»، که تمام بحران مدیریت آب به مسئله کشت هندوانه در کشور فروکاسته میشود. تعادلی شکل گرفته است که صنعت آب و شرکت آب منطقهای خودشان ذینفع عدم اصلاح بحران آب هستند. برای عبور از این شرایط حکمرانیای لازم است که با آشتی دادن منافع متعارض، بهدنبال حفظ ظرفیت زیستپذیری سرزمین باشد.
🔺حجت میانآبادی: دلیل بحران آبی ایران کمبود آن نیست. شرکتهای پیمانکار و مشاور از ذینفعان اصلی عدم اصلاح بحران آب هستند. اینها با روایتی که به سیاستگذار ارائه میکنند، با رویافروشی، هزینههایی به کشور تحمیل میکنند که بحران آب کشور را نهتنها بهبود نمیدهد، بلکه تشدید هم میکند. یکی از رویافروشیها هویتی کردن مسئله است، با ذکر اینکه میتوان مانند کشورهای اطراف خلیج فارس با شیرین کردن آب و انتقال آن به نقاط دیگر مسئله آبی کشور را حل کرد. تعارض منافعی که وجود دارد کمیابی آب را بهعنوان مسئله اصلی بیان میکند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/1-zm2EvFr-g
🆔@AzadSocial
🔶 گفتگوی محمد فاضلی و حجت میانآبادی
🔻محمد فاضلی: بحران آب پیچیدهترین مسئلهایست که نظام حکمرانی ما با آن مواجه است. آب بهشدت ظرفیت ایدئولوژیک شدن دارد به این معنا که یکسری گزارههای نیازموده بهسادگی در اذهان جا میگیرد، مانند «افسانه هندوانه»، که تمام بحران مدیریت آب به مسئله کشت هندوانه در کشور فروکاسته میشود. تعادلی شکل گرفته است که صنعت آب و شرکت آب منطقهای خودشان ذینفع عدم اصلاح بحران آب هستند. برای عبور از این شرایط حکمرانیای لازم است که با آشتی دادن منافع متعارض، بهدنبال حفظ ظرفیت زیستپذیری سرزمین باشد.
🔺حجت میانآبادی: دلیل بحران آبی ایران کمبود آن نیست. شرکتهای پیمانکار و مشاور از ذینفعان اصلی عدم اصلاح بحران آب هستند. اینها با روایتی که به سیاستگذار ارائه میکنند، با رویافروشی، هزینههایی به کشور تحمیل میکنند که بحران آب کشور را نهتنها بهبود نمیدهد، بلکه تشدید هم میکند. یکی از رویافروشیها هویتی کردن مسئله است، با ذکر اینکه میتوان مانند کشورهای اطراف خلیج فارس با شیرین کردن آب و انتقال آن به نقاط دیگر مسئله آبی کشور را حل کرد. تعارض منافعی که وجود دارد کمیابی آب را بهعنوان مسئله اصلی بیان میکند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/1-zm2EvFr-g
🆔@AzadSocial
👍253👎7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برزخ آتشبس
آینده تقابل ایران و اسرائیل
رحمان قهرمانپور در گفتوگوی قبلی خود گفته بود که آمریکا از دیپلماسی اجبار استفاده میکند و جنگ محدود هم ابزاری برای دوباره به میز مذاکره آوردن ایران است. قهرمانپور در این گفتوگو و پس از آنکه جنگ محدود رخ داده است، متغیرهای دیگری نظیر منافع اسرائیل، تفاوت منافع آمریکا و اسرائیل، مهار چین، و منافعش در قبال مسأله ایران را وارد تحلیل میکند.
نسخه کامل این گفتوگو
https://youtu.be/FfW3mSNB2SU
قهرمانپور در حالی که دیپلماسی را دشوارتر از قبل ارزیابی میکند اما کماکان بختی برای دیپلماسی قائل است. اهمیت تحلیل قهرمانپور در این است که منازعه ایران، اسرائیل و آمریکا را در بستر کلانتر روابط منطقهای، نگرانیهای کشورهای جنوب خلیج فارس و روابط راهبردی آمریکا و چین تحلیل میکند.
https://youtu.be/FfW3mSNB2SU
#پرونده_اتمی #اسرائیل_ایران #ایران_آمریکا #مهار_چین #اسنپ_بک #خلیج_فارس
@fazeli_mohammad
آینده تقابل ایران و اسرائیل
رحمان قهرمانپور در گفتوگوی قبلی خود گفته بود که آمریکا از دیپلماسی اجبار استفاده میکند و جنگ محدود هم ابزاری برای دوباره به میز مذاکره آوردن ایران است. قهرمانپور در این گفتوگو و پس از آنکه جنگ محدود رخ داده است، متغیرهای دیگری نظیر منافع اسرائیل، تفاوت منافع آمریکا و اسرائیل، مهار چین، و منافعش در قبال مسأله ایران را وارد تحلیل میکند.
نسخه کامل این گفتوگو
https://youtu.be/FfW3mSNB2SU
قهرمانپور در حالی که دیپلماسی را دشوارتر از قبل ارزیابی میکند اما کماکان بختی برای دیپلماسی قائل است. اهمیت تحلیل قهرمانپور در این است که منازعه ایران، اسرائیل و آمریکا را در بستر کلانتر روابط منطقهای، نگرانیهای کشورهای جنوب خلیج فارس و روابط راهبردی آمریکا و چین تحلیل میکند.
https://youtu.be/FfW3mSNB2SU
#پرونده_اتمی #اسرائیل_ایران #ایران_آمریکا #مهار_چین #اسنپ_بک #خلیج_فارس
@fazeli_mohammad
👍140👎12
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
باز هم در بارۀ ربط آب و حجاب!
صادق کوشکی: "میان خشکسالی و بیعفتی و برهنگی رابطه مستقیمی برقرار است! هر چه منکرات و بیحجابی رواج بیشتری پیدا میکند،کمبود آب هم افزونتر میشود!"
یکی هم میگفت؛ به دلیل اینکه به امثال آقای کوشکی با اعمالِ تبعیض و بدون صلاحیت لازم، پستهای علمی و سیاسی داده شده، چشم آسمان خشکیده، چون کارشان تهمت بستن به خداست!
خدایی که در جنگلهای آمازون با وجود بومیان لخت و پتی ساکن در آنجا، سالانه تا 2000 میلیمتر باران ارزانی میدارد و بعد به شهر مکه که بیتِ عتیق در آن واقع شده و زنانش سرتاپای خود را میپوشانند، سالانه فقط 112 میلیمتر بارش نصیب میکند، قطعاً به خدای صادق کوشکی که تمام توجه خود را روی پوشش بخشی از زنان ایرانی متمرکز کرده تا باران را از کل کشور دریغ کند، هیچ شباهتی ندارد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
صادق کوشکی: "میان خشکسالی و بیعفتی و برهنگی رابطه مستقیمی برقرار است! هر چه منکرات و بیحجابی رواج بیشتری پیدا میکند،کمبود آب هم افزونتر میشود!"
یکی هم میگفت؛ به دلیل اینکه به امثال آقای کوشکی با اعمالِ تبعیض و بدون صلاحیت لازم، پستهای علمی و سیاسی داده شده، چشم آسمان خشکیده، چون کارشان تهمت بستن به خداست!
خدایی که در جنگلهای آمازون با وجود بومیان لخت و پتی ساکن در آنجا، سالانه تا 2000 میلیمتر باران ارزانی میدارد و بعد به شهر مکه که بیتِ عتیق در آن واقع شده و زنانش سرتاپای خود را میپوشانند، سالانه فقط 112 میلیمتر بارش نصیب میکند، قطعاً به خدای صادق کوشکی که تمام توجه خود را روی پوشش بخشی از زنان ایرانی متمرکز کرده تا باران را از کل کشور دریغ کند، هیچ شباهتی ندارد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
👍376👎2
برای آب دنبال راهحل میگردید؟
محمد فاضلی
حالا که بحث آب و بحران آب داغ است، و برخی میپرسند راهحل چیست و چرا فقط نقد میکنیدغو راهحل نمیدهید، بد نیست به این سخنرانی که دو سال پیش درباره راهحل مسأله آی در مشهد ارائه شد نگاه شود.
https://www.aparat.com/v/n411512
نزدیک به دو ساعت، وضعیت آب مشهد و رویکرد جدید به آنرا شرح کردم. فقط نقد نکردیم، راهحل هم گفتیم، خریداری نبود.
@fazeli_mohammad
#بحران_آب
محمد فاضلی
حالا که بحث آب و بحران آب داغ است، و برخی میپرسند راهحل چیست و چرا فقط نقد میکنیدغو راهحل نمیدهید، بد نیست به این سخنرانی که دو سال پیش درباره راهحل مسأله آی در مشهد ارائه شد نگاه شود.
https://www.aparat.com/v/n411512
نزدیک به دو ساعت، وضعیت آب مشهد و رویکرد جدید به آنرا شرح کردم. فقط نقد نکردیم، راهحل هم گفتیم، خریداری نبود.
@fazeli_mohammad
#بحران_آب
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
ویدئوی کامل سخنرانی «محمد فاضلی» در اتاق بازرگانی مشهد
ویدئوی کامل سخنرانی «محمد فاضلی» جامعه شناس و استاد دانشگاه در اتاق بازرگانی مشهد
👍205👎1
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️لایحه دوفوریتی دولت و ماجرای حدود و ثغور دماغ
✍🏻سهند ایرانمهر
میگویند مردی هر روز درِ خانهای پرجمعیت را میزد و به پدر خانواده شکایت میکرد که بچههای تو در کوچه سنگپرانی کردهاند و سنگ به دماغ من خورده است. پدر بچهها را مجبور کرد که در خانه بازی کنند اما مرد بازهم در خانه را زد و زبان به شکایت گشود که سنگ بچهها به دماغش خورده . دستآخر، پدر بچهها خسته و کلافه رو به مرد کرد که:« قربان جدت! لطف کن حدود و ثغور دماغت را نشانمان بده که لااقل بدانیم کجا جزو محدودیت دماغ شما نیست و بچهها همانجا بازی کنند».
حالا حکایت لایحه دوفوریتی جدید است. دولت لایحهای دوفوریتی را با عنوان «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» به مجلس ارائه کرده که بهطرز نگرانکنندهای حامل مفاهیم مبهم با قابلیت تفسیرهای درازدامن است.
در لایحه پیشنهادی دولت مفاهیمی به کار رفتهاند که فاقد تعریف دقیق حقوقیاند و بهجای تعیین مرزهای روشن جرم، محدودههای تیرهی قدرت را گسترش میدهند. برای نمونه:
«محتوای خبری خلاف واقع»: آیا صرفاً شامل دروغپردازی تعمدی است یا هر روایت ناهمسوی با روایت رسمی را دربرمیگیرد؟
«اخلال در نظم و سلامت عمومی»: کدام مرجع، چه زمانی و چگونه مصداق اخلال را تعیین میکند؟
«افراد دارای قدرت تأثیرگذاری»: آیا هر فردی با یک حساب پرمخاطب مشمول جرمانگاری میشود؟
این ابهامها نهفقط در سطح زبان که در سطح کارکرد سیاسی قانون اهمیت دارند. زیرا قانون زمانی کارآمد است که نهتنها متهم، بلکه قاضی، وکیل، و شهروند هم بداند مرز جرم و آزادی کجاست.
در جهانی که تولید اطلاعات دیگر در انحصار دولتها نیست، این لایحه نه فقط معضل «اخبار جعلی»، را حل نمیکند بلکه اقدامی برای تنظیم دوباره مرزهای سخن و سکوت است. راه درست این است که اطلاعات نادرست با اطلاعات درست مقابله میشوند، نه با حبس و حذف گوینده وقوانینی با حدود و ثغور مبهم.
ایران هماکنون با مشکلات متعددی در سطح رسانهای مواجه است: تردید عمومی نسبت به روایتهای رسمی و قطبیشدن شدید فضا. در چنین زمینهای، تصویب لایحهای که شهروند منتقد یا نگران را در فضاییی غبارآلود بالقوه «مجرم» فرض میکند، راهحل نیست، چنین قانونی، مرز میان جرم سیاسی و جرم رسانهای را از میان برمیدارد و فضای عمومی را از «نقد فعال» به «سکوت منفعل» بدل میکند.
آنچه در جامعه امروز ایران مورد نیاز است، تقویت نهادهای رسانهای مستقل، ارتقاء سواد رسانهای عمومی، ایجاد مرجع معتبر برای مقابله با اخبار جعلی، و شفافیت عملکرد نهادهای رسمی است و گسترش مجازات و مختوم کردن همه چیز به نویسندهای که حتی خودش نمیداند حدود وثغور دماغها کجاست، فقط اوضاع را بغرنجتر میکند.
@sahandiranmehr
✍🏻سهند ایرانمهر
میگویند مردی هر روز درِ خانهای پرجمعیت را میزد و به پدر خانواده شکایت میکرد که بچههای تو در کوچه سنگپرانی کردهاند و سنگ به دماغ من خورده است. پدر بچهها را مجبور کرد که در خانه بازی کنند اما مرد بازهم در خانه را زد و زبان به شکایت گشود که سنگ بچهها به دماغش خورده . دستآخر، پدر بچهها خسته و کلافه رو به مرد کرد که:« قربان جدت! لطف کن حدود و ثغور دماغت را نشانمان بده که لااقل بدانیم کجا جزو محدودیت دماغ شما نیست و بچهها همانجا بازی کنند».
حالا حکایت لایحه دوفوریتی جدید است. دولت لایحهای دوفوریتی را با عنوان «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» به مجلس ارائه کرده که بهطرز نگرانکنندهای حامل مفاهیم مبهم با قابلیت تفسیرهای درازدامن است.
در لایحه پیشنهادی دولت مفاهیمی به کار رفتهاند که فاقد تعریف دقیق حقوقیاند و بهجای تعیین مرزهای روشن جرم، محدودههای تیرهی قدرت را گسترش میدهند. برای نمونه:
«محتوای خبری خلاف واقع»: آیا صرفاً شامل دروغپردازی تعمدی است یا هر روایت ناهمسوی با روایت رسمی را دربرمیگیرد؟
«اخلال در نظم و سلامت عمومی»: کدام مرجع، چه زمانی و چگونه مصداق اخلال را تعیین میکند؟
«افراد دارای قدرت تأثیرگذاری»: آیا هر فردی با یک حساب پرمخاطب مشمول جرمانگاری میشود؟
این ابهامها نهفقط در سطح زبان که در سطح کارکرد سیاسی قانون اهمیت دارند. زیرا قانون زمانی کارآمد است که نهتنها متهم، بلکه قاضی، وکیل، و شهروند هم بداند مرز جرم و آزادی کجاست.
در جهانی که تولید اطلاعات دیگر در انحصار دولتها نیست، این لایحه نه فقط معضل «اخبار جعلی»، را حل نمیکند بلکه اقدامی برای تنظیم دوباره مرزهای سخن و سکوت است. راه درست این است که اطلاعات نادرست با اطلاعات درست مقابله میشوند، نه با حبس و حذف گوینده وقوانینی با حدود و ثغور مبهم.
ایران هماکنون با مشکلات متعددی در سطح رسانهای مواجه است: تردید عمومی نسبت به روایتهای رسمی و قطبیشدن شدید فضا. در چنین زمینهای، تصویب لایحهای که شهروند منتقد یا نگران را در فضاییی غبارآلود بالقوه «مجرم» فرض میکند، راهحل نیست، چنین قانونی، مرز میان جرم سیاسی و جرم رسانهای را از میان برمیدارد و فضای عمومی را از «نقد فعال» به «سکوت منفعل» بدل میکند.
آنچه در جامعه امروز ایران مورد نیاز است، تقویت نهادهای رسانهای مستقل، ارتقاء سواد رسانهای عمومی، ایجاد مرجع معتبر برای مقابله با اخبار جعلی، و شفافیت عملکرد نهادهای رسمی است و گسترش مجازات و مختوم کردن همه چیز به نویسندهای که حتی خودش نمیداند حدود وثغور دماغها کجاست، فقط اوضاع را بغرنجتر میکند.
@sahandiranmehr
👍86👎2
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بحران آب و افسانه هندوانه
🔶 بخشی از گفتگوی محمد فاضلی و حجت میانآبادی
🔻محمد فاضلی:
افسانه هندوانه و نقش آن در بحران آب، برای فریب دادن و پوشاندن اعداد دیگری شکل گرفته است. تولید هر یک کیلو هندوانه ۳۰۰ لیتر مصرف آب دارد و در کشور سالانه ۳ میلیون تن هندوانه تولید میشود؛ این میزان ۹۰۰ میلیون مترمکعب که برای تولید هندوانه مصرف میشود معادل یک درصد آب کشور است. این در حالی است که میزان آب هدررفت فیزیکی و آب بدون درآمد شبکههای شرب و بهداشت کشور سه برابر میزان مصرف آب تولید هندوانه است.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/1-zm2EvFr-g
🆔@AzadSocial
🔶 بخشی از گفتگوی محمد فاضلی و حجت میانآبادی
🔻محمد فاضلی:
افسانه هندوانه و نقش آن در بحران آب، برای فریب دادن و پوشاندن اعداد دیگری شکل گرفته است. تولید هر یک کیلو هندوانه ۳۰۰ لیتر مصرف آب دارد و در کشور سالانه ۳ میلیون تن هندوانه تولید میشود؛ این میزان ۹۰۰ میلیون مترمکعب که برای تولید هندوانه مصرف میشود معادل یک درصد آب کشور است. این در حالی است که میزان آب هدررفت فیزیکی و آب بدون درآمد شبکههای شرب و بهداشت کشور سه برابر میزان مصرف آب تولید هندوانه است.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/1-zm2EvFr-g
🆔@AzadSocial
👍83👎5