Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفت و گوی تلویزیونی محمد فاضلی درباره قدرت، مسئولیت، موفقیت های کوچک و وظیفه ما در قبال ایران.
#موفقیت_کوچک
#قدرت_و_مسئولیت
#توبه_سیاستی
#مسئولیت_فردی
#سیاست_امید
نسخه کم حجم تر را هم منتشر میکنم.
#موفقیت_کوچک
#قدرت_و_مسئولیت
#توبه_سیاستی
#مسئولیت_فردی
#سیاست_امید
نسخه کم حجم تر را هم منتشر میکنم.
Forwarded from اتچ بات
رستگاری در شاوشنک
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ آدمی وقتی کم میآورد میتواند به دامان هنر پناه ببرد. ناامیدی که غلیظ بشود هنر میتواند راه نجات باشد. فیلمهای جاودان در تاریخ سینما غالباً چنین خاصیتی دارند و یکی از آنها «رستگاری در شاوشنک» به کارگردانی فرانک دارابونت و با بازی تیم رابینز و مورگان فریمن است. فیلم را سالها پیش دیده بودم اما دوباره با دیدنش انرژی گرفتم. بیخود نیست که این فیلم را سالهاست در برخی رتبهبندیها برترین اثر تاریخ سینما شناختهاند.
✳️ «رستگاری در شاوشنک» داستان بانکداری است که به ناحق به قتل همسرش متهم شده و برای حبس ابد راهی زندانی به نام شاوشنک میشود. او بیست سال را با چکشی کوچک صرف حفر کردن تونل در دیواری ضخیم میکند. شش سال متوالی هر هفته یک نامه به مقامات مینویسد تا بودجهای برای کتابخانه زندان اختصاص دهند، و وقتی موفق میشود، نامههایش را به دو نامه در هفته افزایش میدهد تا بودجه را بیشتر کنند و موفق میشود.
✳️ تیم رابینز در نقش اندی دوفرین، جمعی از زندانیان را به کتابخوان تبدیل میکند. او بیست سال صبورانه با یک چکش ساده، دیوارهای بتنی را آرام آرام میتراشد، و با اندیشه و رفتارش دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد. اندی دوفرین خود را گناهکار نمیداند – و بهواقع قاتل نیست – و برای بیرون رفتن از زندان رؤیایی دارد، زیستن آزادانه در جایی دیگر، بیرون از همه پلشتیهای زندان، فراتر از دیوارها.
✳️ زندان انتهای بیاخلاقی است، جایی که قاتلان، همجنسبازان، مأموران خشن و کثیف زندان، و رئیس زندان ریاکار و کلاهبردار و خشن کنار هم گرد آمدهاند؛ اما اندی دوفرین، شرافت را در زندان حفظ میکند و دیگران را نیز به آن فرامیخواند. فیلم پیامآور امید، تلاش برای تغییر، سختکوشی، ضرورت زندگی شرافتمندانه، داشتن رؤیا برای زندگی و دوست داشتن دیگران است. فیلم فرانک دارابونت سرشار از صحنهها و دیالوگهای جاودانه است، اما شاید این عبارت را بتوان بیشتر دوست داشت: « ... امید چیز خوبیه؛ شاید بهترینِ چیزها؛ و هیچ چیز خوبی هیچ وقت از بین نمیره ...» اندی دوفرین فقط امیدوار نیست، بلکه سختکوش هم هست و از هیچ تلاشی خسته نمیشود. او همچنین از بهکارگیری نیروی ذهن و مهارتهای مالیاش خیلی خوب بهره میگیرد.
✳️ رستگاری در شاوشنک را باید بارها دید. آدمهای بسیاری در این روزها به بارها دیدن این فیلم نیاز دارند. اگر فیلم را ندیدهاید، میارزد که یک بعد از ظهر را برای 142 دقیقه دیدن این فیلم خالی کنید. دنیای دیگری به روی آدمی گشوده میشود.
#رستگاری_در_شاوشنک
#سیاست_امید
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ آدمی وقتی کم میآورد میتواند به دامان هنر پناه ببرد. ناامیدی که غلیظ بشود هنر میتواند راه نجات باشد. فیلمهای جاودان در تاریخ سینما غالباً چنین خاصیتی دارند و یکی از آنها «رستگاری در شاوشنک» به کارگردانی فرانک دارابونت و با بازی تیم رابینز و مورگان فریمن است. فیلم را سالها پیش دیده بودم اما دوباره با دیدنش انرژی گرفتم. بیخود نیست که این فیلم را سالهاست در برخی رتبهبندیها برترین اثر تاریخ سینما شناختهاند.
✳️ «رستگاری در شاوشنک» داستان بانکداری است که به ناحق به قتل همسرش متهم شده و برای حبس ابد راهی زندانی به نام شاوشنک میشود. او بیست سال را با چکشی کوچک صرف حفر کردن تونل در دیواری ضخیم میکند. شش سال متوالی هر هفته یک نامه به مقامات مینویسد تا بودجهای برای کتابخانه زندان اختصاص دهند، و وقتی موفق میشود، نامههایش را به دو نامه در هفته افزایش میدهد تا بودجه را بیشتر کنند و موفق میشود.
✳️ تیم رابینز در نقش اندی دوفرین، جمعی از زندانیان را به کتابخوان تبدیل میکند. او بیست سال صبورانه با یک چکش ساده، دیوارهای بتنی را آرام آرام میتراشد، و با اندیشه و رفتارش دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد. اندی دوفرین خود را گناهکار نمیداند – و بهواقع قاتل نیست – و برای بیرون رفتن از زندان رؤیایی دارد، زیستن آزادانه در جایی دیگر، بیرون از همه پلشتیهای زندان، فراتر از دیوارها.
✳️ زندان انتهای بیاخلاقی است، جایی که قاتلان، همجنسبازان، مأموران خشن و کثیف زندان، و رئیس زندان ریاکار و کلاهبردار و خشن کنار هم گرد آمدهاند؛ اما اندی دوفرین، شرافت را در زندان حفظ میکند و دیگران را نیز به آن فرامیخواند. فیلم پیامآور امید، تلاش برای تغییر، سختکوشی، ضرورت زندگی شرافتمندانه، داشتن رؤیا برای زندگی و دوست داشتن دیگران است. فیلم فرانک دارابونت سرشار از صحنهها و دیالوگهای جاودانه است، اما شاید این عبارت را بتوان بیشتر دوست داشت: « ... امید چیز خوبیه؛ شاید بهترینِ چیزها؛ و هیچ چیز خوبی هیچ وقت از بین نمیره ...» اندی دوفرین فقط امیدوار نیست، بلکه سختکوش هم هست و از هیچ تلاشی خسته نمیشود. او همچنین از بهکارگیری نیروی ذهن و مهارتهای مالیاش خیلی خوب بهره میگیرد.
✳️ رستگاری در شاوشنک را باید بارها دید. آدمهای بسیاری در این روزها به بارها دیدن این فیلم نیاز دارند. اگر فیلم را ندیدهاید، میارزد که یک بعد از ظهر را برای 142 دقیقه دیدن این فیلم خالی کنید. دنیای دیگری به روی آدمی گشوده میشود.
#رستگاری_در_شاوشنک
#سیاست_امید
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
Telegram
attach 📎
آم کاظم، مهاجرِ افغانستانی مصلحآباد
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ پدربزرگ مرحوم من در مصلحآبادِ فراهان، گاوداری سی چهل رأسی داشت که تجربه مستقیم من از مهاجران افغانستانی به کار کردن یکی از اعضای چند خانواده افغانستانی در گاوداری او بازمیگردد. آم کاظم، کارگری دقیق، فعال و مورد اعتماد بود. اوایل دهه 1370 چند خانواده افغانستانی ساکن مصلحآباد، و به سرعت بخشی از حیات اجتماعی روستا شدند، و آم کاظم (عمو کاظم) مورد اعتماد پدربزرگ و اعضای خانواده شد.
✅ افغانستانیها به مراسم عروسی و عزا راه داشتند و عروسیشان هم با حضور روستائیان برگزار شد. شناخت آداب و رسومشان بخشی از شناختهای اجتماعی مصلحآبادیها بود. آم کاظم و خانوادهاش مشکلی ایجاد نکردند و در فرایند ادغام اجتماعی، پذیرفته شده و نقش مثبتی ایفا کردند. لحن و بیان فارسیشان زیبا بود و هنوز در خانواده ما گاه کلمات به شیوه او ادا میشوند، مثل «قوُم»، تلفظی که آم کاظم برای نام شهر قُم بهکار میبرد. آنها اوایل دهه 1380 مصلحآباد را ترک کردند.
✅ مصلحآبادیها – که یک کشور نیستند و دم و دستگاه قانونگذاری و اندیشکده هم ندارند – به صورتی طبیعی، #سیاست_مهاجرت داشتند. آنها سیاست #ادغام_اجتماعی مهاجران در نظام اجتماعی خود را پیشه کردند. آم کاظم و خانواده طرد نشدند و در خانه یکی از معتبرترین و شناختهشدهترین اهالی روستا کار پیدا کرد.
✅ او و خانوادهاش همان کارهای بقیه مردم روستا انجام میدادند: گاوداری، کشاورزی، کارهای ساختمانی؛ و سوار بر همان اتوبوس و مینیبوسی به اراک سفر میکرد که بقیه از آن استفاده میکردند. آم کاظم بخشی از حیات مذهبی روستا بود و از همان خدمات بهداشتی که در درمانگاه روستا ارائه میشد استفاده میکرد و در غم و شادی مردم هم شریک بود. نمیدانم بچههایشان هم به مدرسه روستا رفتند یا نه، اما اگر نرفتند به سیاست مهاجرت مصلحآبادیها ارتباط نداشت، حتماً قوانین رسمی مانع از ثبت نام آنها در مدارس میشده است.
✅ سخن عباس عراقچی درخصوص مهاجران افغانستانی اشتباه بود، اما اشتباه فردی نبود، بلکه لحظه اوج چند دهه فقدان #سیاست_مهاجرت بود. ایران اگرچه از 16 شهریور 1308 دارای قانون تابعیت است اما قانون مهاجرت ندارد. مصوبه تشکیل «سازمان ملی مهاجرت کشور» برای ساماندهی سیاستگذاری مهاجرت بسیار دیرهنگام در 17/2/1397 تصویب شده و هنوز لایحه آن نیز نوشته نشده است. مصوبه ثبت نام دانشآموزان افغانستانی در مدارس متعلق به 30/9/1359 است، اما آنقدر درست اجرا نشد تا در 30/9/1389 (سی سال بعد) شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه دیگری ارائه کرد.
✅ ما به عوض تدوین #سیاست_مهاجرت عادلانه و واقعبینانه، هر از گاه، طرحهای برخورد با اتباع بیگانه غیرمجاز داشتهایم و افغانستانیها را بدون ادغام اجتماعی به حاشیه راندیم. ویدئوهای بدرفتاری با آنها، خدمات چهلساله ما در حق ایشان را مخدوش کرد و حتی در سطح اسناد رسمی هم دقت نکردیم که «افغانی» واحد پول افغانستان است و افغانها یکی از اقوام این کشور در کنار تاجیکها، هزارهها و ... هستند، و آنها مایلاند «افغانستانی» خوانده شوند نه افغانی یا افغان.
✅ موقعیت حاشیهای افغانستانیها، بدون ادغام اجتماعی، آنها را به کار غیررسمی کشاند و به ایشان و بازار کار آسیب زد؛ آنها را مستعد آسیبهای اجتماعی و جرائم ساخت، و در سایه شناخت نادرست از افغانستان، ما از درک اهمیت افغانستان بازماندیم. ما هرگز اهمیت افغانستان در زمینه آب، معادن، کشاورزی، امنیت و سایر مقولات برای منافع و امنیت ملی ایران را درنیافتیم. اینرا هنگام نوشتن مقالهای درباره روابط ایران و افغانستان فهمیدم. آرزو دارم کتابی درباره «چرا افغانستان مهم است» منتشر شود شاید کجفهمیهای ما درمانپذیرتر شود.
✅ برخی از آنان که امروز بر عراقچی میتازند، موانع تدوین #سیاست_مهاجرت بودهاند یا هرگز گامی برای تدوین آن برنداشتهاند، و این گونه ما چهل سال میزبان افغانستانیها، این نزدیکترین کشور و فرهنگ به ایرانیان در سراسر زمین، بودیم و عاقبت بهرهمان از میزبانی، سیاست اجتماعی و خارجی تنشآمیز با ایشان است. اگر #سیاست_مهاجرت عاقلانهای داشتیم، میلیونها افغانستانی امروز در سراسر جهان خود را همراه ما میدانستند و در سرزمینشان طرفدار سیاستهای سازگار با منافع ایران بودند و قدرت نرم ما در افغانستان محسوب میشدند.
✅ مصلحآبادیها سیاست مهاجرت تلویحی بهتری داشتند و آم کاظم حتماً خاطرات خوبی از مصلحآباد دارد، کاری که ما به عنوان کشور از پس آن برنیامدیم. دیر شده است اما به فکر تدوین #سیاست_مهاجرت باشیم.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ پدربزرگ مرحوم من در مصلحآبادِ فراهان، گاوداری سی چهل رأسی داشت که تجربه مستقیم من از مهاجران افغانستانی به کار کردن یکی از اعضای چند خانواده افغانستانی در گاوداری او بازمیگردد. آم کاظم، کارگری دقیق، فعال و مورد اعتماد بود. اوایل دهه 1370 چند خانواده افغانستانی ساکن مصلحآباد، و به سرعت بخشی از حیات اجتماعی روستا شدند، و آم کاظم (عمو کاظم) مورد اعتماد پدربزرگ و اعضای خانواده شد.
✅ افغانستانیها به مراسم عروسی و عزا راه داشتند و عروسیشان هم با حضور روستائیان برگزار شد. شناخت آداب و رسومشان بخشی از شناختهای اجتماعی مصلحآبادیها بود. آم کاظم و خانوادهاش مشکلی ایجاد نکردند و در فرایند ادغام اجتماعی، پذیرفته شده و نقش مثبتی ایفا کردند. لحن و بیان فارسیشان زیبا بود و هنوز در خانواده ما گاه کلمات به شیوه او ادا میشوند، مثل «قوُم»، تلفظی که آم کاظم برای نام شهر قُم بهکار میبرد. آنها اوایل دهه 1380 مصلحآباد را ترک کردند.
✅ مصلحآبادیها – که یک کشور نیستند و دم و دستگاه قانونگذاری و اندیشکده هم ندارند – به صورتی طبیعی، #سیاست_مهاجرت داشتند. آنها سیاست #ادغام_اجتماعی مهاجران در نظام اجتماعی خود را پیشه کردند. آم کاظم و خانواده طرد نشدند و در خانه یکی از معتبرترین و شناختهشدهترین اهالی روستا کار پیدا کرد.
✅ او و خانوادهاش همان کارهای بقیه مردم روستا انجام میدادند: گاوداری، کشاورزی، کارهای ساختمانی؛ و سوار بر همان اتوبوس و مینیبوسی به اراک سفر میکرد که بقیه از آن استفاده میکردند. آم کاظم بخشی از حیات مذهبی روستا بود و از همان خدمات بهداشتی که در درمانگاه روستا ارائه میشد استفاده میکرد و در غم و شادی مردم هم شریک بود. نمیدانم بچههایشان هم به مدرسه روستا رفتند یا نه، اما اگر نرفتند به سیاست مهاجرت مصلحآبادیها ارتباط نداشت، حتماً قوانین رسمی مانع از ثبت نام آنها در مدارس میشده است.
✅ سخن عباس عراقچی درخصوص مهاجران افغانستانی اشتباه بود، اما اشتباه فردی نبود، بلکه لحظه اوج چند دهه فقدان #سیاست_مهاجرت بود. ایران اگرچه از 16 شهریور 1308 دارای قانون تابعیت است اما قانون مهاجرت ندارد. مصوبه تشکیل «سازمان ملی مهاجرت کشور» برای ساماندهی سیاستگذاری مهاجرت بسیار دیرهنگام در 17/2/1397 تصویب شده و هنوز لایحه آن نیز نوشته نشده است. مصوبه ثبت نام دانشآموزان افغانستانی در مدارس متعلق به 30/9/1359 است، اما آنقدر درست اجرا نشد تا در 30/9/1389 (سی سال بعد) شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه دیگری ارائه کرد.
✅ ما به عوض تدوین #سیاست_مهاجرت عادلانه و واقعبینانه، هر از گاه، طرحهای برخورد با اتباع بیگانه غیرمجاز داشتهایم و افغانستانیها را بدون ادغام اجتماعی به حاشیه راندیم. ویدئوهای بدرفتاری با آنها، خدمات چهلساله ما در حق ایشان را مخدوش کرد و حتی در سطح اسناد رسمی هم دقت نکردیم که «افغانی» واحد پول افغانستان است و افغانها یکی از اقوام این کشور در کنار تاجیکها، هزارهها و ... هستند، و آنها مایلاند «افغانستانی» خوانده شوند نه افغانی یا افغان.
✅ موقعیت حاشیهای افغانستانیها، بدون ادغام اجتماعی، آنها را به کار غیررسمی کشاند و به ایشان و بازار کار آسیب زد؛ آنها را مستعد آسیبهای اجتماعی و جرائم ساخت، و در سایه شناخت نادرست از افغانستان، ما از درک اهمیت افغانستان بازماندیم. ما هرگز اهمیت افغانستان در زمینه آب، معادن، کشاورزی، امنیت و سایر مقولات برای منافع و امنیت ملی ایران را درنیافتیم. اینرا هنگام نوشتن مقالهای درباره روابط ایران و افغانستان فهمیدم. آرزو دارم کتابی درباره «چرا افغانستان مهم است» منتشر شود شاید کجفهمیهای ما درمانپذیرتر شود.
✅ برخی از آنان که امروز بر عراقچی میتازند، موانع تدوین #سیاست_مهاجرت بودهاند یا هرگز گامی برای تدوین آن برنداشتهاند، و این گونه ما چهل سال میزبان افغانستانیها، این نزدیکترین کشور و فرهنگ به ایرانیان در سراسر زمین، بودیم و عاقبت بهرهمان از میزبانی، سیاست اجتماعی و خارجی تنشآمیز با ایشان است. اگر #سیاست_مهاجرت عاقلانهای داشتیم، میلیونها افغانستانی امروز در سراسر جهان خود را همراه ما میدانستند و در سرزمینشان طرفدار سیاستهای سازگار با منافع ایران بودند و قدرت نرم ما در افغانستان محسوب میشدند.
✅ مصلحآبادیها سیاست مهاجرت تلویحی بهتری داشتند و آم کاظم حتماً خاطرات خوبی از مصلحآباد دارد، کاری که ما به عنوان کشور از پس آن برنیامدیم. دیر شده است اما به فکر تدوین #سیاست_مهاجرت باشیم.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
فقیهان و مردم: فاصلهای عظیم
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خبر آمده که شماری از روحانیون درخصوص ساخته شدن فیلمی درباره مولانا و شمس تبریزی از دو فقیه پرسیدهاند. آن دو فقیه نیز رأی به حرمت ساخت فیلم یا سریال درباره شمس و مولانا دادهاند.
✅ چندین ملاحظه درخصوص این فتوا هست که موضوع بحث من نیستند و نگاه من فقط جامعهشناختی است و جدای از نگاه دینی یا صحت و سقم نظر ایشان، فقط مایلم فاصله نگاه و تصور برخی فقیهان و مردم جامعه را نشان دهم.
✅ این موضوع برای نشان دادن چنین فاصلهای از آن جهت مناسب است که شاخصی عددی برای آن وجود دارد.
✅ حکم به حرمت ساخت این فیلم در شرایطی صادر شده است که سایت مرجع کتاب نشان میدهد کتاب «ملت عشق» نوشته الیف شفق – نویسنده ترکیهای - که رمانی بر پایه داستان مولانا و شمس است، در ایران 155 بار از سال 1393 تاکنون منتشر شده است.
✅ مجموع تیراژ ترجمههای متعدد این کتاب بالغ بر 498 هزار نسخه است. 21 ناشر هر کدام ترجمهای از این کتاب را منتشر کردهاند و نسخه قطع رقعی جلد شومیز آن به چاپ 101 رسیده است.
✅ خوب به این اعداد دقت و لحاظ کنید که تیراژ هر چاپ اغلب کتابها در کشور به 300 و 500 و حداکثر 1000 نسخه رسیده است. ناشر کتاب من با عنوان «دغدغه ایران: راههایی به سوی آزادی، امنیت و توسعه پایدار» (انتشارات کویر، 1398) وقتی ظرف دو ماه 600 نسخه از کتاب فروش رفت و به چاپ دوم رسید، میگفت در این بازار کتاب، فروش خوب بوده است. اکثریت بقیه کتابها هم همین وضعیت را دارند.
✅ وجود بیش از بیست ترجمه از یک کتاب و پانصد هزار نسخه فروش، نشانه رخداد فرهنگی قابل توجه و شایسته مطالعه است، اما شاخصی کمی از فاصله میان نگاه فرهنگی جامعه ایرانی و نگاه گروهی از روحانیت و شماری از فقیهان است.
✅ این فاصله اگرچه در این اعداد و ارقام بازتاب مییابد، اما در این امر کیفی نیز بازتاب دارد که برخی فقیهان شمس و مولانا را به صوفیه و ضلالت منتسب کردهاند و جمع عظیمی از مردم کتابخوان، ضلالتی در این حکایت ندیدهاند و صدها هزار نسخه از کتابی درباره این موضوع فروش رفته است.
✅ فاصلهای که میان این دو نگاه مشهود است، در بقیه عرصهها – از رفتن زنان به ورزشگاه تا دوچرخهسواری زنان و ... – نیز وجود دارد. این فاصله منشأ بخش مهمی از تنشی است که در جامعه ایرانی امروز دیده میشود.
✅ این فاصله اگر در حیطه اعتقاد و دایره مقلدان باقی بماند، از منظر اجتماعی تنشآمیز نمیشود؛ اما آنگاه که این فاصله بر سیاستگذاری اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سایه میاندازد، جامعه متکثر و مطالبهگر امروز را بسیار میآزارد و به فاصله و شکاف دولت و ملت تبدیل میکند.
#فقیهان_و_مردم،
#سیاست_گذاری_اجتماعی،
#ملت_عشق، #الیف_شفق،
#شمس_تبریزی، #مولانا
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
⭕ دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/B2WkmVkBJnV/?igshid=txe0br0bhnpf
⭕ سایت مرجع کتاب ایران: Ketab.ir
⭕ عضویت در کانال «شبکه توسعه»، شبکه علاقمندان به توسعه ایران را امتحان کنید: https://t.iss.one/I_D_Network
⭕ کانال «موفقیتهای_کوچک_ایرانیان»: https://t.iss.one/IR_S_S
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خبر آمده که شماری از روحانیون درخصوص ساخته شدن فیلمی درباره مولانا و شمس تبریزی از دو فقیه پرسیدهاند. آن دو فقیه نیز رأی به حرمت ساخت فیلم یا سریال درباره شمس و مولانا دادهاند.
✅ چندین ملاحظه درخصوص این فتوا هست که موضوع بحث من نیستند و نگاه من فقط جامعهشناختی است و جدای از نگاه دینی یا صحت و سقم نظر ایشان، فقط مایلم فاصله نگاه و تصور برخی فقیهان و مردم جامعه را نشان دهم.
✅ این موضوع برای نشان دادن چنین فاصلهای از آن جهت مناسب است که شاخصی عددی برای آن وجود دارد.
✅ حکم به حرمت ساخت این فیلم در شرایطی صادر شده است که سایت مرجع کتاب نشان میدهد کتاب «ملت عشق» نوشته الیف شفق – نویسنده ترکیهای - که رمانی بر پایه داستان مولانا و شمس است، در ایران 155 بار از سال 1393 تاکنون منتشر شده است.
✅ مجموع تیراژ ترجمههای متعدد این کتاب بالغ بر 498 هزار نسخه است. 21 ناشر هر کدام ترجمهای از این کتاب را منتشر کردهاند و نسخه قطع رقعی جلد شومیز آن به چاپ 101 رسیده است.
✅ خوب به این اعداد دقت و لحاظ کنید که تیراژ هر چاپ اغلب کتابها در کشور به 300 و 500 و حداکثر 1000 نسخه رسیده است. ناشر کتاب من با عنوان «دغدغه ایران: راههایی به سوی آزادی، امنیت و توسعه پایدار» (انتشارات کویر، 1398) وقتی ظرف دو ماه 600 نسخه از کتاب فروش رفت و به چاپ دوم رسید، میگفت در این بازار کتاب، فروش خوب بوده است. اکثریت بقیه کتابها هم همین وضعیت را دارند.
✅ وجود بیش از بیست ترجمه از یک کتاب و پانصد هزار نسخه فروش، نشانه رخداد فرهنگی قابل توجه و شایسته مطالعه است، اما شاخصی کمی از فاصله میان نگاه فرهنگی جامعه ایرانی و نگاه گروهی از روحانیت و شماری از فقیهان است.
✅ این فاصله اگرچه در این اعداد و ارقام بازتاب مییابد، اما در این امر کیفی نیز بازتاب دارد که برخی فقیهان شمس و مولانا را به صوفیه و ضلالت منتسب کردهاند و جمع عظیمی از مردم کتابخوان، ضلالتی در این حکایت ندیدهاند و صدها هزار نسخه از کتابی درباره این موضوع فروش رفته است.
✅ فاصلهای که میان این دو نگاه مشهود است، در بقیه عرصهها – از رفتن زنان به ورزشگاه تا دوچرخهسواری زنان و ... – نیز وجود دارد. این فاصله منشأ بخش مهمی از تنشی است که در جامعه ایرانی امروز دیده میشود.
✅ این فاصله اگر در حیطه اعتقاد و دایره مقلدان باقی بماند، از منظر اجتماعی تنشآمیز نمیشود؛ اما آنگاه که این فاصله بر سیاستگذاری اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سایه میاندازد، جامعه متکثر و مطالبهگر امروز را بسیار میآزارد و به فاصله و شکاف دولت و ملت تبدیل میکند.
#فقیهان_و_مردم،
#سیاست_گذاری_اجتماعی،
#ملت_عشق، #الیف_شفق،
#شمس_تبریزی، #مولانا
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
⭕ دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/B2WkmVkBJnV/?igshid=txe0br0bhnpf
⭕ سایت مرجع کتاب ایران: Ketab.ir
⭕ عضویت در کانال «شبکه توسعه»، شبکه علاقمندان به توسعه ایران را امتحان کنید: https://t.iss.one/I_D_Network
⭕ کانال «موفقیتهای_کوچک_ایرانیان»: https://t.iss.one/IR_S_S
Instagram
دغدغه ایران
. ⭕ عادی میشود (قسمت اول) . ⭕ آنچه سخت و ناممکن مینماید، عادی میشود و میرود پی کارش. این درس تاریخ است، البته با زحمت و هزینه . ⭕ نگاه کنیم به مقولاتی که عادی شدند، به ترتیب ورق بزنیم . ⭕ حضور زنان ایرانی در مسابقات ورزشی خارجی . ⭕ ویدئو . ⭕ ماهواره .…
جامعه زیر ضرب
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ این روزها آدمها و اطرافیان زیادی را میبینم که یک جای روح و جانشان زخمخورده و دریده شده است. آدمهایی که اصلاً فکر نمیکردی کم بیاورند، حداقل در روزها و ساعاتی، به زمین و زمان دری وری میگویند و بعد افسردهروح، ساکت میشوند. اینها انگار «پرتاب میان گرگها» را تجربه میکنند.
✅ «پرتاب میان گرگها» چیست؟ گفته شده که سرویس اطلاعاتی و امنیتی مخوف شوروی سابق مشهور به کاگِبِ، برای از بین بردن روشنفکران، نویسندگان و ... بدون شکنجه و زندان و کشتن، به شکل نامحسوس در زندگی آنها نفوذ کرده و برایشان مشکلات گرفتاریهای زیاد ایجاد میکردند تا ناامیدیها و مشکلات روحی و عاطفی آنها را احاطه کنند.
✅ فرد زیر بار بدبختیهای خودش له میشد؛ گاه روانپریشی و گاهی خودکشی یقهاش را میگرفت. این تکنیک را «پرتاب میان گرگها» مینامیدند. هر مشکل، گرگی بود که روح و روان فرد را میدرید و بالاخره از پا درمیآمد.
✅ لازم نیست «پرتاب میان گرگها» عمدی و کار سرویس امنیتی و اطلاعاتی باشد، میتواند محصول شرایط ساختاری و ناکارآمدیها، انباشت بیاعتمادی، و کمرنگ شدن چشماندازهای امیدبخش باشد.
✅ بياييد به رخدادهاي مهم سال 1398 نگاه کنیم.
🔹سيلابهاي فروردين، حداقل هفت استان بهطور وسیع درگیر سیلاب شدند.
🔹ساقط شدن پهپاد آمريکا با شليک موشک ايران، تصور پاسخ آمریکا و شروع جنگ
🔹وقايع و کشتههاي آبان بر سر افزایش قیمت بنزین
🔹شهادت سردار قاسم سليماني، تصور عمومی درباره پاسخ ایران و احتمال شروع جنگ
🔹حمله به عينالاسد و ترس عمومي از شروع جنگ
🔹دهها نفر جانباختگان تشييع جنازه سردار سليماني در کرمان
🔹شلیک به هواپيماي اوکرايني، تصور عمومی درباره پنهانکاری و گسترش بیاعتمادی
🔹سيلاب در سيستان و بلوچستان
🔹قرار گرفتن در اصطلاحاً ليست سياه افايتياف (FATF)، تصور عمومی درباره محدودتر شدن روابط بانکی ایران و تشدید وضعیت نامناسب اقتصادی، افزایش قیمت دلار و بیشتر شدن بیثباتی اقتصاد ایران
🔹شيوع ويروس کرونا، گسترش ترس عمومی و تعمیق مسأله بیاعتمادی
🔹انتخابات مجلس شوراي اسلامي، رد صلاحیتها، و مشارکت نکردن اکثریت مردم در انتخابات که نشانهای از انفعال و تشدید نارضایتی است.
✅ اين را هم در نظر بگيريد که دائم اخبار تشديد تحريمها رسيده، تعميق مشکلات اقتصادي و نوسانهای دلار به علاوه تصور عمومی درباره گستردگی فساد، ذهن و روح جامعه را مداوم تحت فشار قرار داده است. این فهرست آنقدر بلندبالا هست که لازم نباشد مواردی نظیر مصاحبهای در تلویزیون درباره وجود سم آفلاتوکسین در شیر یا حمله ملخ به جنوب کشور و مواردی از این دست را که چند وقت یکبار در جامعه طرح میشوند به آنها بیفزاییم.
✅ یکی مثل کرونا خطری برای همگان است؛ و مقولهای نظیر قرار گرفتن در اصطلاحاً لیست سیاه افایتیاف، در درجه اول فعالان اقتصادی و بعد مردمی را که تحت تأثیر عوارض اقتصادیاش قرار میگیرند نگران میکند. خلاصه جامعه تحت فشار این رخدادها قرار میگیرد و عوارض هر کدام مثل گرگی روح و روان آنها را که میان این رخدادها پرتاب شدهاند، میفرساید.
✅ عوارض این وضعیت برای جامعه ایران در همه ابعاد خطرناک است. آدمها بیانگیزه میشوند، کار نمیکنند، بهرهوری پایین میآید، سطح تنشهای عصبی بالا رفته، زوجین درگیر میشوند، میل به مهاجرت افزایش مییابد، تعهد به وطن کم شده و انگیزه خیانت و جاسوسی بیشتر میشود، طرح و برنامههای سازمانها از سر بیانگیزگی کارکنان در نطفه خفه میشوند و معدود صداهای امیدبخش چنان با سردی مواجه میشوند که دیگر کسی صدایش بیرون نمیآید. استرس، حتی ضعف سیستم ایمنی بدن را به همراه دارد و به بیماری جسمی نیز منتهی میشود.
✅ نمیدانم روانشناسان و روانپزشکان چه برآوردی از این وضعیت دارند، اما شواهد زندگی روزمره نشانههای خوبی از وضعیت ما ارائه نمیکند. جامعه از سنگ نیست و تحت این فشارها فرسوده میشود. دو قطبی «انفعال و نفرت تا خشونت» محتملترین خروجی این وضعیت است که هر دو قطب آن مضرّ و خطرناک است. گویی آدمیان در تعلیق و بلاتکلیفی تا عصبی و تنشآمیز بودن گیر افتادهاند.
✅ شاید هیچ چیز ضروریتر از کارهایی برای کاستن از حس تعلیق و بلاتکلیفی، کاستن از گرگهایی روح و روان مردم میان آنها پرتاب میشوند، و جدی گرفتن سلامت روح و روان جامعه نیست. ضروری است هر کاری که ممکن و مناسب است انجام شود تا از سطح تنش، بیافق بودن و فشار روانی جامعه کاسته شود. جامعه را باید از زیر ضرب درآورد.
✅ جامعه نیازمندی #سیاست_تولید_شادکامی است.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ این روزها آدمها و اطرافیان زیادی را میبینم که یک جای روح و جانشان زخمخورده و دریده شده است. آدمهایی که اصلاً فکر نمیکردی کم بیاورند، حداقل در روزها و ساعاتی، به زمین و زمان دری وری میگویند و بعد افسردهروح، ساکت میشوند. اینها انگار «پرتاب میان گرگها» را تجربه میکنند.
✅ «پرتاب میان گرگها» چیست؟ گفته شده که سرویس اطلاعاتی و امنیتی مخوف شوروی سابق مشهور به کاگِبِ، برای از بین بردن روشنفکران، نویسندگان و ... بدون شکنجه و زندان و کشتن، به شکل نامحسوس در زندگی آنها نفوذ کرده و برایشان مشکلات گرفتاریهای زیاد ایجاد میکردند تا ناامیدیها و مشکلات روحی و عاطفی آنها را احاطه کنند.
✅ فرد زیر بار بدبختیهای خودش له میشد؛ گاه روانپریشی و گاهی خودکشی یقهاش را میگرفت. این تکنیک را «پرتاب میان گرگها» مینامیدند. هر مشکل، گرگی بود که روح و روان فرد را میدرید و بالاخره از پا درمیآمد.
✅ لازم نیست «پرتاب میان گرگها» عمدی و کار سرویس امنیتی و اطلاعاتی باشد، میتواند محصول شرایط ساختاری و ناکارآمدیها، انباشت بیاعتمادی، و کمرنگ شدن چشماندازهای امیدبخش باشد.
✅ بياييد به رخدادهاي مهم سال 1398 نگاه کنیم.
🔹سيلابهاي فروردين، حداقل هفت استان بهطور وسیع درگیر سیلاب شدند.
🔹ساقط شدن پهپاد آمريکا با شليک موشک ايران، تصور پاسخ آمریکا و شروع جنگ
🔹وقايع و کشتههاي آبان بر سر افزایش قیمت بنزین
🔹شهادت سردار قاسم سليماني، تصور عمومی درباره پاسخ ایران و احتمال شروع جنگ
🔹حمله به عينالاسد و ترس عمومي از شروع جنگ
🔹دهها نفر جانباختگان تشييع جنازه سردار سليماني در کرمان
🔹شلیک به هواپيماي اوکرايني، تصور عمومی درباره پنهانکاری و گسترش بیاعتمادی
🔹سيلاب در سيستان و بلوچستان
🔹قرار گرفتن در اصطلاحاً ليست سياه افايتياف (FATF)، تصور عمومی درباره محدودتر شدن روابط بانکی ایران و تشدید وضعیت نامناسب اقتصادی، افزایش قیمت دلار و بیشتر شدن بیثباتی اقتصاد ایران
🔹شيوع ويروس کرونا، گسترش ترس عمومی و تعمیق مسأله بیاعتمادی
🔹انتخابات مجلس شوراي اسلامي، رد صلاحیتها، و مشارکت نکردن اکثریت مردم در انتخابات که نشانهای از انفعال و تشدید نارضایتی است.
✅ اين را هم در نظر بگيريد که دائم اخبار تشديد تحريمها رسيده، تعميق مشکلات اقتصادي و نوسانهای دلار به علاوه تصور عمومی درباره گستردگی فساد، ذهن و روح جامعه را مداوم تحت فشار قرار داده است. این فهرست آنقدر بلندبالا هست که لازم نباشد مواردی نظیر مصاحبهای در تلویزیون درباره وجود سم آفلاتوکسین در شیر یا حمله ملخ به جنوب کشور و مواردی از این دست را که چند وقت یکبار در جامعه طرح میشوند به آنها بیفزاییم.
✅ یکی مثل کرونا خطری برای همگان است؛ و مقولهای نظیر قرار گرفتن در اصطلاحاً لیست سیاه افایتیاف، در درجه اول فعالان اقتصادی و بعد مردمی را که تحت تأثیر عوارض اقتصادیاش قرار میگیرند نگران میکند. خلاصه جامعه تحت فشار این رخدادها قرار میگیرد و عوارض هر کدام مثل گرگی روح و روان آنها را که میان این رخدادها پرتاب شدهاند، میفرساید.
✅ عوارض این وضعیت برای جامعه ایران در همه ابعاد خطرناک است. آدمها بیانگیزه میشوند، کار نمیکنند، بهرهوری پایین میآید، سطح تنشهای عصبی بالا رفته، زوجین درگیر میشوند، میل به مهاجرت افزایش مییابد، تعهد به وطن کم شده و انگیزه خیانت و جاسوسی بیشتر میشود، طرح و برنامههای سازمانها از سر بیانگیزگی کارکنان در نطفه خفه میشوند و معدود صداهای امیدبخش چنان با سردی مواجه میشوند که دیگر کسی صدایش بیرون نمیآید. استرس، حتی ضعف سیستم ایمنی بدن را به همراه دارد و به بیماری جسمی نیز منتهی میشود.
✅ نمیدانم روانشناسان و روانپزشکان چه برآوردی از این وضعیت دارند، اما شواهد زندگی روزمره نشانههای خوبی از وضعیت ما ارائه نمیکند. جامعه از سنگ نیست و تحت این فشارها فرسوده میشود. دو قطبی «انفعال و نفرت تا خشونت» محتملترین خروجی این وضعیت است که هر دو قطب آن مضرّ و خطرناک است. گویی آدمیان در تعلیق و بلاتکلیفی تا عصبی و تنشآمیز بودن گیر افتادهاند.
✅ شاید هیچ چیز ضروریتر از کارهایی برای کاستن از حس تعلیق و بلاتکلیفی، کاستن از گرگهایی روح و روان مردم میان آنها پرتاب میشوند، و جدی گرفتن سلامت روح و روان جامعه نیست. ضروری است هر کاری که ممکن و مناسب است انجام شود تا از سطح تنش، بیافق بودن و فشار روانی جامعه کاسته شود. جامعه را باید از زیر ضرب درآورد.
✅ جامعه نیازمندی #سیاست_تولید_شادکامی است.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad
لعنتي هميشه سختتر است
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ ال پاچينو – هنرپیشه مشهور آمریکایی - با نقش سرهنگ اسلِيد در فيلم «بوي خوش يک زن» (محصول 1992) در يکي از سکانسهاي پاياني و درخشان فيلم ميگويد: «تو زندگيم هر وقت به دو راهي رسيدم، بدون استثنا ميدونستم راه درست کدومه، اما هميشه راه غلط را انتخاب کردم؛ ميدوني چرا؟! چون راه درست لعنتي، هميشه سختتر بود.»
✅ «بوي خوش يک زن» چند ديالوگ درخشان ديگر هم دارد، اما من اين يکي را خيلي بيشتر از بقيه دوست دارم، چون تصويري از سياستگذاري عمومي و حکمراني است، درباره زندگي فردي نيست و عين سرنوشت سياست عمومي است.
✅ سياستگذار، حکمران يا مجري اغلب يا شايد هميشه ميداند «راه درست کدومه، اما لعنتي هميشه سختتر است.» او در چنين مواقعي دنبال کساني ميگردد که راه راحتتر اما نادرست را توجيه کنند يا درست جلوه دهند.
✅ او گاه آنقدر موضوع را به اين و آن ارجاع ميدهد تا نظرات مختلف دريافت کند، معرکه آراء راه بيندازد و دست آخر مسئوليت خودش را در بين ديدگاههاي متناقض گم يا کمرنگ کند و دست آخر راه راحت اما نادرست را برگزيند، بدون عذاب وجدان.
✅ دستگاه اداري هم هميشه پر از آدمهايي است که به داد او ميرسند. آدمهايي که فرش را از جهت خوابش جارو ميکنند، و باد به بادبان راه راحت ميدمند. فضيلت از آن کساني است که سختيهاي راه را فرياد ميزنند، حتي مغضوب ميشوند اما به حکمران، سياستگذار يا مجري حالي ميکنند که نميتواني بدون عذاب وجدان و پذيرش مسئوليت، راه راحتتر را انتخاب کني.
✅ کار در عرصه سياست عمومي هميشه بر سر دوراهي درست/نادرست بودن است. انتخابکننده هميشه درکي از سختي هر يک از دو راه دارد. حکمران، سياستگذار يا مجري آنگاه که از دغدغه اخلاقي تهي شود و هيچ چيز نتواند مسئوليت اخلاقي را به يادش بياورد، تباهي آغاز ميشود. مصيبت وقتي فروميبارد که تنها توجيه اين باشد که «لعنتي هميشه سختتر است.»
#سیاست_اقتصادی، #سیاست_خارجی، #سیاست_داخلی، #سیاست_فرهنگی، #سیاست_قضائی، #سیاست_اجتماعی، #سیاست_محیط_زیست، #سیاست_پولی، #سیاست_بورس، #سیاست_مالی، و #سیاست_...
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/B_rrmOKn2aN/?igshid=12imescvwv1ix
(اگر ميپسنديد به اشتراک بگذاريد.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ ال پاچينو – هنرپیشه مشهور آمریکایی - با نقش سرهنگ اسلِيد در فيلم «بوي خوش يک زن» (محصول 1992) در يکي از سکانسهاي پاياني و درخشان فيلم ميگويد: «تو زندگيم هر وقت به دو راهي رسيدم، بدون استثنا ميدونستم راه درست کدومه، اما هميشه راه غلط را انتخاب کردم؛ ميدوني چرا؟! چون راه درست لعنتي، هميشه سختتر بود.»
✅ «بوي خوش يک زن» چند ديالوگ درخشان ديگر هم دارد، اما من اين يکي را خيلي بيشتر از بقيه دوست دارم، چون تصويري از سياستگذاري عمومي و حکمراني است، درباره زندگي فردي نيست و عين سرنوشت سياست عمومي است.
✅ سياستگذار، حکمران يا مجري اغلب يا شايد هميشه ميداند «راه درست کدومه، اما لعنتي هميشه سختتر است.» او در چنين مواقعي دنبال کساني ميگردد که راه راحتتر اما نادرست را توجيه کنند يا درست جلوه دهند.
✅ او گاه آنقدر موضوع را به اين و آن ارجاع ميدهد تا نظرات مختلف دريافت کند، معرکه آراء راه بيندازد و دست آخر مسئوليت خودش را در بين ديدگاههاي متناقض گم يا کمرنگ کند و دست آخر راه راحت اما نادرست را برگزيند، بدون عذاب وجدان.
✅ دستگاه اداري هم هميشه پر از آدمهايي است که به داد او ميرسند. آدمهايي که فرش را از جهت خوابش جارو ميکنند، و باد به بادبان راه راحت ميدمند. فضيلت از آن کساني است که سختيهاي راه را فرياد ميزنند، حتي مغضوب ميشوند اما به حکمران، سياستگذار يا مجري حالي ميکنند که نميتواني بدون عذاب وجدان و پذيرش مسئوليت، راه راحتتر را انتخاب کني.
✅ کار در عرصه سياست عمومي هميشه بر سر دوراهي درست/نادرست بودن است. انتخابکننده هميشه درکي از سختي هر يک از دو راه دارد. حکمران، سياستگذار يا مجري آنگاه که از دغدغه اخلاقي تهي شود و هيچ چيز نتواند مسئوليت اخلاقي را به يادش بياورد، تباهي آغاز ميشود. مصيبت وقتي فروميبارد که تنها توجيه اين باشد که «لعنتي هميشه سختتر است.»
#سیاست_اقتصادی، #سیاست_خارجی، #سیاست_داخلی، #سیاست_فرهنگی، #سیاست_قضائی، #سیاست_اجتماعی، #سیاست_محیط_زیست، #سیاست_پولی، #سیاست_بورس، #سیاست_مالی، و #سیاست_...
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/B_rrmOKn2aN/?igshid=12imescvwv1ix
(اگر ميپسنديد به اشتراک بگذاريد.)
@fazeli_mohammad
Instagram
دغدغه ایران
. بوی خوش یک زن . فیلمی با بازی درخشان ال پاچینو، در ستایش زندگی، امید و ضرورت اخلاقی بودن . فیلمی حاوی همه نوع خوبی که از سینما میتوان انتظار داشت. . محتوای غنی، داستانی جذاب، بازی درخشان، دیالوگهای ماندگار، و... . دیدن فیلم را از دست ندهید. . فیلم حداقل…
تو درد بکش، من هم داد میکشم
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
✅ بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
✅ بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
✅ حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
✅ آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار میشویم؟» خلاصهای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آنرا ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت آن گزارش را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
✅ #پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
✅ رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
✅ پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
✅ آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند.
#تو_درد_بکش_من_داد
#سندروم_دیده_شدن
#سیاست_جزع_و_فزع
#پوپولیسم_نو
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
✅ بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
✅ بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
✅ حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
✅ آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار میشویم؟» خلاصهای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آنرا ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت آن گزارش را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
✅ #پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
✅ رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
✅ پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
✅ آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند.
#تو_درد_بکش_من_داد
#سندروم_دیده_شدن
#سیاست_جزع_و_فزع
#پوپولیسم_نو
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماهی پرتیغ سیاستگذاری
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دیماه سال هزاروسیصد و نود و نه، بچههای تِدِکس دانشگاه تهران (TEDx) دعوتم کردند که در رویداد اسفندماه تِد شرکت کنم. تصمیم گرفتم درباره پیچیدگی سیاستگذاری، امر میانبخشی و سادهانگاریهای منجر به فاجعه و کلاهبرداری سیاستی صحبت کنم. حاصل کار شده است ویدئویی که مشاهده میکنید و امروز از سوی مؤسسه TED در یوتیوب بارگذاری شده است.
ممنون از فعالان تِد دانشگاه تهران بالاخص علی احمدی (مربی) که برای اینکه بتوانم در کمتر از هیجده دقیقه حرفم را بزنم خیلی کمک کرد و خانم دانشخواه که دعوتکننده و مدیر کار بودند.
#دغدغه_ایران، #کیفیت_حکومت، #سیاست_عمومی، #مدیریت_سیلاب، #پیچیدگی، #بین_بخشی، #بین_سازمانی، #تدکس_دانشگاه_تهران
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دیماه سال هزاروسیصد و نود و نه، بچههای تِدِکس دانشگاه تهران (TEDx) دعوتم کردند که در رویداد اسفندماه تِد شرکت کنم. تصمیم گرفتم درباره پیچیدگی سیاستگذاری، امر میانبخشی و سادهانگاریهای منجر به فاجعه و کلاهبرداری سیاستی صحبت کنم. حاصل کار شده است ویدئویی که مشاهده میکنید و امروز از سوی مؤسسه TED در یوتیوب بارگذاری شده است.
ممنون از فعالان تِد دانشگاه تهران بالاخص علی احمدی (مربی) که برای اینکه بتوانم در کمتر از هیجده دقیقه حرفم را بزنم خیلی کمک کرد و خانم دانشخواه که دعوتکننده و مدیر کار بودند.
#دغدغه_ایران، #کیفیت_حکومت، #سیاست_عمومی، #مدیریت_سیلاب، #پیچیدگی، #بین_بخشی، #بین_سازمانی، #تدکس_دانشگاه_تهران
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
راهکاری برای مطالبات معلمان
محمد فاضلی – مدیر پادکست دغدغه ایران
✅ هزاران معلم برای در تلاش برای گرفتن آنچه مطالبات خود میدانند به شکلی مدنی و خشونتپرهیز در خیابان اعتراض کردهاند. راهی که چندی پیش کشاورزان اصفهانی نیز آزمودند. تلنبار شدن مسألههایی نظیر تورم و بیکاری دو رقمی، حکمرانی محیطزیستی ناکارآمد و ... در طول چند دهه، بروز چنین رخدادهایی – تضاد و مناقشه میان اقشار مختلف و حکومت - را طبیعی و ناگزیر ساخته است.
✅ مناقشه و تضاد اگرچه در نگاه اول و برای برخی ناخوشایند است، اما صورتهایی از تضاد کارکرد مثبت و در دل خود هسته راهکار وضع بهتر را دارند. اهمیت موضوع به حدی است که جامعهشناس بزرگی نظیر لوئیس کوزر کتاب «کارکردهای تضاد» را نوشته است (ترجمه فارسی: نظریه تقابلهای اجتماعی، مترجم عبدالرضا نواح، اهواز: رسش، ۱۳۸۴).
✅ سؤال پیش روی نظام سیاسی، جامعه و بالاخص روشنفکران و متخصصان علوم اجتماعی این است که با این وضعیت چه باید کرد؟ وقت آن نیست که سیاستگذار مسأله را زیر فرش جارو کند و بقیه با محافظهکاری از کنار آن بگذرند. #سیاست_انکار و ندیدن مسأله وضع را بدتر میکند.
✅ تضاد نشان میدهد بیماری جامعه به نقطه حساسی رسیده و یکی از کارکردهای مثبت تضاد، نشان دادن ناکارآمد شدن شیوههای پیشین حل این بیماری و مسأله است. دستگاه فشار خون یا تبسنجی که فشار و تب بالا را نشان میدهد، نمیشکنند، بلکه به اعداد حساسی که نشان میدهد توجه میکنند و به دنبال درمان میگردند. اما درمان «چگونه ساخته میشود؟»
✅ راهحل تضاد و مناقشه، «ارتباط» است. ارتباط هم طیفی وسیع از ارسال علائم نمادین (مثل چشمک زدن یک زن و شوهر قهر کرده با هم) تا جنگ میان دو کشور را در بر میگیرد. همه اینها ارتباط، از نرمترین تا خشنترین، هستند. طرفین مناقشه – خواه زن و شوهر، کارگر و کارفرما، ایران و آمریکا در مناقشه هستهای یا آمریکا و شوروی در جریان جنگ سرد –گاه نرم و گاه خشن، با هم ارتباط برقرار میکنند.
✅ اطلاعات، در جریان ارتباط مبادله میشود. چشمک زدن عاشق و معشوق ارسال اطلاعات درخصوص تمایل برای ورود به وضعیتی غیرقهرآمیز است؛ و جنگ هم نوعی تبادل اطلاعات درباره قدرت طرفین برای استفاده از آن در حل مناقشه است. اما هر مبادله اطلاعات برای حل مناقشه با شرایط خاصی صورت میگیرد.
یک. مناقشه به رسمیت شناخته میشود. ایران و آمریکا مناقشه خود را به رسمیت شناخته و ارتباط گرفتهاند. دو. مذاکرهکنندگان (ارتباطگیرندگان) از طرفهای مناقشه «نمایندگی مشروع» دارند. سه، طرفین ارتباط اجازه دارند برای ورود به ارتباط، تمام توان خود را سازماندهی و بسیج کنند. چهار، از حداکثر ابزارهای ارتباطی (رسانهها، مذاکرات پنهان و آشکار و ...) برای پیشبرد ارتباط و تبادل اطلاعات استفاده میکنند. پنج، طرفین میکوشند دیگران – و بالاخص مردمی را که از طرف آنها نمایندگی دارند و سایر مردم جهان را – نسبت به درستی مواضع خود متقاعد کنند.
✅ مسأله مطالبات معلمان و مواردی نظیر آن از جمله مطالبات کشاورزان اصفهانی هم در چنین چارچوبی قابل بررسی است. یک. اعتراض و ورود به مناقشه یکی از مهمترین اقشار جامعه به عنوان نشانه بیماری و ضرورت درمان لحاظ شود؛ دو، مسأله رسمیت یافته و ارتباطگیری مؤثر آغاز شود. وقتی ارتباطگیری و مذاکره با دشمن انجام میشود، ارتباطگیری با معلمان و اقشار معترض که واجب است. سه، پذیرفتن مشروعیت نمایندگان واقعی معلمان برای آغاز مذاکره و ارتباطگیری ضروری است. چهار، حق دادن به همه طرفهای درگیر در مناقشه برای ارائه اطلاعات خودشان و تلاششان برای متقاعد کردن دیگران.
✅ من آرزومند روزی هستم که صداوسیما در اخبار و برنامههایش نشان دهد که مذاکرات بین دولت و نمایندگان معلمان، کشاورزان، رانندگان کامیون و ... شروع شده، و رسانهها مواضع طرفها را بازتاب میدهند، پیشنویسهای توافقات میان طرفین و موارد محل مناقشه منتشر میشود، و چارچوبهایی برای حل مسألهها شکل میگیرد. این همان کاری است که در برخی کشورهای دیگر در مذاکرات میان دولتها با کارگران، کارفرمایان، خلبانان، معدنچیان، کشاورزان و سایر گروههای شغلی برای اجتناب از خشونت و ارتقای توان حل مسأله انجام میشود.
✅ جامعهای سر به سلامت میبرد و رنگ توسعه میبیند که با اجازه دادن به سازماندهی و مذاکره (ارتباطگیری مؤثر طرفین مناقشه) از پیش رفتن مناقشات به سمت خشونت جلوگیری میکند، و در جریان ارتباطگیری مؤثر، اعتماد خلق کرده و «راهکار زمانمند» را از دل مذاکره «میسازد».
راهکار برای مسائل پیچیده چیزی از قبل موجود نیست که یافته شود، بلکه محصول کنش اجتماعی و سیاسی جمعی است و باید ساخته شود.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – مدیر پادکست دغدغه ایران
✅ هزاران معلم برای در تلاش برای گرفتن آنچه مطالبات خود میدانند به شکلی مدنی و خشونتپرهیز در خیابان اعتراض کردهاند. راهی که چندی پیش کشاورزان اصفهانی نیز آزمودند. تلنبار شدن مسألههایی نظیر تورم و بیکاری دو رقمی، حکمرانی محیطزیستی ناکارآمد و ... در طول چند دهه، بروز چنین رخدادهایی – تضاد و مناقشه میان اقشار مختلف و حکومت - را طبیعی و ناگزیر ساخته است.
✅ مناقشه و تضاد اگرچه در نگاه اول و برای برخی ناخوشایند است، اما صورتهایی از تضاد کارکرد مثبت و در دل خود هسته راهکار وضع بهتر را دارند. اهمیت موضوع به حدی است که جامعهشناس بزرگی نظیر لوئیس کوزر کتاب «کارکردهای تضاد» را نوشته است (ترجمه فارسی: نظریه تقابلهای اجتماعی، مترجم عبدالرضا نواح، اهواز: رسش، ۱۳۸۴).
✅ سؤال پیش روی نظام سیاسی، جامعه و بالاخص روشنفکران و متخصصان علوم اجتماعی این است که با این وضعیت چه باید کرد؟ وقت آن نیست که سیاستگذار مسأله را زیر فرش جارو کند و بقیه با محافظهکاری از کنار آن بگذرند. #سیاست_انکار و ندیدن مسأله وضع را بدتر میکند.
✅ تضاد نشان میدهد بیماری جامعه به نقطه حساسی رسیده و یکی از کارکردهای مثبت تضاد، نشان دادن ناکارآمد شدن شیوههای پیشین حل این بیماری و مسأله است. دستگاه فشار خون یا تبسنجی که فشار و تب بالا را نشان میدهد، نمیشکنند، بلکه به اعداد حساسی که نشان میدهد توجه میکنند و به دنبال درمان میگردند. اما درمان «چگونه ساخته میشود؟»
✅ راهحل تضاد و مناقشه، «ارتباط» است. ارتباط هم طیفی وسیع از ارسال علائم نمادین (مثل چشمک زدن یک زن و شوهر قهر کرده با هم) تا جنگ میان دو کشور را در بر میگیرد. همه اینها ارتباط، از نرمترین تا خشنترین، هستند. طرفین مناقشه – خواه زن و شوهر، کارگر و کارفرما، ایران و آمریکا در مناقشه هستهای یا آمریکا و شوروی در جریان جنگ سرد –گاه نرم و گاه خشن، با هم ارتباط برقرار میکنند.
✅ اطلاعات، در جریان ارتباط مبادله میشود. چشمک زدن عاشق و معشوق ارسال اطلاعات درخصوص تمایل برای ورود به وضعیتی غیرقهرآمیز است؛ و جنگ هم نوعی تبادل اطلاعات درباره قدرت طرفین برای استفاده از آن در حل مناقشه است. اما هر مبادله اطلاعات برای حل مناقشه با شرایط خاصی صورت میگیرد.
یک. مناقشه به رسمیت شناخته میشود. ایران و آمریکا مناقشه خود را به رسمیت شناخته و ارتباط گرفتهاند. دو. مذاکرهکنندگان (ارتباطگیرندگان) از طرفهای مناقشه «نمایندگی مشروع» دارند. سه، طرفین ارتباط اجازه دارند برای ورود به ارتباط، تمام توان خود را سازماندهی و بسیج کنند. چهار، از حداکثر ابزارهای ارتباطی (رسانهها، مذاکرات پنهان و آشکار و ...) برای پیشبرد ارتباط و تبادل اطلاعات استفاده میکنند. پنج، طرفین میکوشند دیگران – و بالاخص مردمی را که از طرف آنها نمایندگی دارند و سایر مردم جهان را – نسبت به درستی مواضع خود متقاعد کنند.
✅ مسأله مطالبات معلمان و مواردی نظیر آن از جمله مطالبات کشاورزان اصفهانی هم در چنین چارچوبی قابل بررسی است. یک. اعتراض و ورود به مناقشه یکی از مهمترین اقشار جامعه به عنوان نشانه بیماری و ضرورت درمان لحاظ شود؛ دو، مسأله رسمیت یافته و ارتباطگیری مؤثر آغاز شود. وقتی ارتباطگیری و مذاکره با دشمن انجام میشود، ارتباطگیری با معلمان و اقشار معترض که واجب است. سه، پذیرفتن مشروعیت نمایندگان واقعی معلمان برای آغاز مذاکره و ارتباطگیری ضروری است. چهار، حق دادن به همه طرفهای درگیر در مناقشه برای ارائه اطلاعات خودشان و تلاششان برای متقاعد کردن دیگران.
✅ من آرزومند روزی هستم که صداوسیما در اخبار و برنامههایش نشان دهد که مذاکرات بین دولت و نمایندگان معلمان، کشاورزان، رانندگان کامیون و ... شروع شده، و رسانهها مواضع طرفها را بازتاب میدهند، پیشنویسهای توافقات میان طرفین و موارد محل مناقشه منتشر میشود، و چارچوبهایی برای حل مسألهها شکل میگیرد. این همان کاری است که در برخی کشورهای دیگر در مذاکرات میان دولتها با کارگران، کارفرمایان، خلبانان، معدنچیان، کشاورزان و سایر گروههای شغلی برای اجتناب از خشونت و ارتقای توان حل مسأله انجام میشود.
✅ جامعهای سر به سلامت میبرد و رنگ توسعه میبیند که با اجازه دادن به سازماندهی و مذاکره (ارتباطگیری مؤثر طرفین مناقشه) از پیش رفتن مناقشات به سمت خشونت جلوگیری میکند، و در جریان ارتباطگیری مؤثر، اعتماد خلق کرده و «راهکار زمانمند» را از دل مذاکره «میسازد».
راهکار برای مسائل پیچیده چیزی از قبل موجود نیست که یافته شود، بلکه محصول کنش اجتماعی و سیاسی جمعی است و باید ساخته شود.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
کوتاه کننده لینک | B2n.ir
لینک در دسترس نیست
با کوتاه کننده لینک میتوانید به رایگان، لینکهای طولانی را به لینکهای کوتاه و دلخواه تبدیل کنید تا به راحتی و بهترین شکل به اشتراک بگذارید.
Forwarded from انتشارات روزنه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در معرفی کتاب «فراز و فرود ملتها» اثر منسر اولسون با ترجمه محمد فاضلی و جعفر خیرخواهان مطرح شد:
محمد فاضلی: چرا اقتصادهایی مثل بریتانیا دچار نوعی رکود شدند/گروههای ذینفع مثل سنگی راه توسعه را میبندند!
در مراسم رونمایی از کتاب فراز و فرود ملتها، نوشته منسر اولسون و ترجمه محمد فاضلی و جعفر خیرخواهان، روز پنجشنبه ۲۶ بهمن در کافه تاریخ، محمد فاضلی به ارائه مختصری از محتوای کتاب پرداخت و سید علیرضا بهشتی، کتاب نکاتی پیرو اهمیت ترجمه، نشر و مطالعه این کتاب مطرح کرد.
علاقمندان میتوانند برای تهیۀ این کتاب با ۲۰٪ تخفیف اینجا کلیک کنند.
#نشر_روزنه #انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #ثبات_سیاسی #پیشرفت #رکود
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند
☎️ 02188721514
محمد فاضلی: چرا اقتصادهایی مثل بریتانیا دچار نوعی رکود شدند/گروههای ذینفع مثل سنگی راه توسعه را میبندند!
در مراسم رونمایی از کتاب فراز و فرود ملتها، نوشته منسر اولسون و ترجمه محمد فاضلی و جعفر خیرخواهان، روز پنجشنبه ۲۶ بهمن در کافه تاریخ، محمد فاضلی به ارائه مختصری از محتوای کتاب پرداخت و سید علیرضا بهشتی، کتاب نکاتی پیرو اهمیت ترجمه، نشر و مطالعه این کتاب مطرح کرد.
علاقمندان میتوانند برای تهیۀ این کتاب با ۲۰٪ تخفیف اینجا کلیک کنند.
#نشر_روزنه #انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #ثبات_سیاسی #پیشرفت #رکود
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند
☎️ 02188721514
Forwarded from انتشارات روزنه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتاب فراز فرود ملتها به چاپ دوم رسید.
معرفی کتاب توسط جعفر خیرخواهان (مترجم)
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: دوم | تعداد صفحات: 352 صفحه
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف 20% اینجا کلیک کنید
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
معرفی کتاب توسط جعفر خیرخواهان (مترجم)
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: دوم | تعداد صفحات: 352 صفحه
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف 20% اینجا کلیک کنید
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
Forwarded from انتشارات روزنه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کتاب فراز و فرود ملتها به چاپ دوم رسید.
معرفی کتاب توسط محمد فاضلی (مترجم)
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: دوم | تعداد صفحات: 352 صفحه
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف 20% اینجا کلیک کنید
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
معرفی کتاب توسط محمد فاضلی (مترجم)
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: دوم | تعداد صفحات: 352 صفحه
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف 20% اینجا کلیک کنید
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
Forwarded from انتشارات روزنه
📚پیشنهاد کتاب فراز و فرود ملتها
📚واقعا چرا آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی، به سرعت پیشرفت کردند؟ آنهم با وجود دیکتاتوری، تهاجم خارجی و بیثابتیِ ناشی از آن؟ مگر نه اینکه ثباتِ سیاسی، یکی از اصلیترین متغیرهای رشد و توسعه است؟ آیا همانطور که بارها شنیدهایم ناشی از سختکوشیِ آنها بوده است؟ اگر چنین است چطور قرن نوزدهم به چنین رشدی نرسیدند؟ یعنی آلمانها در قرن نوزدهم تنبل بودند و قرن بیستم سختکوش شدند؟ برای پاسخ به سوالاتی از این دست، پیشنهاد میکنم این کتابِ اولسون را از دست ندهید.
🛒خرید اینترنتی کتاب با ۲۰٪ تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
📚واقعا چرا آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی، به سرعت پیشرفت کردند؟ آنهم با وجود دیکتاتوری، تهاجم خارجی و بیثابتیِ ناشی از آن؟ مگر نه اینکه ثباتِ سیاسی، یکی از اصلیترین متغیرهای رشد و توسعه است؟ آیا همانطور که بارها شنیدهایم ناشی از سختکوشیِ آنها بوده است؟ اگر چنین است چطور قرن نوزدهم به چنین رشدی نرسیدند؟ یعنی آلمانها در قرن نوزدهم تنبل بودند و قرن بیستم سختکوش شدند؟ برای پاسخ به سوالاتی از این دست، پیشنهاد میکنم این کتابِ اولسون را از دست ندهید.
🛒خرید اینترنتی کتاب با ۲۰٪ تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
#انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست #پیشرفت
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
پزشکیان و حامیان محمدباقر قالیباف
محمد فاضلی
حامیان محمدباقر قالیباف در دور اول انتخابات نقش مهمی داشتند. بخشی از ۳ میلیون رأی داده شده به آقای قالیباف، میتوانست به سبد آقای جلیلی ریخته شده و وضعیت متفاوتی ایجاد کند.
حامیان آقای قالیباف بر سرنوشت دور دوم انتخابات در ۱۵ تیر نیز بسیار مؤثرند. اگرچه شخص محمدباقر قالیباف از سعید جلیلی تمامقد حمایت کرده است، اما این حمایت به دلایلی که توضیح میدهم به بخش عمده بدنه رأی و ستادهای ایشان منتقل نمیشود.
یک. آقای قالیباف فرد اصولگرایی در آرزوی مدرنسازی جامعه ایران است. عملکرد او در شهر تهران همین را نشان میدهد. تعلق او به اردوگاه اصولگرایان دست و پایش برای آرزوهای مدرنسازی را بسته است، والا بیش از آنچه نشان میدهد آرزوهای مدرنسازی در سر دارد. عمده طرفداران او هم چنین هستند.
دو. آقای قالیباف در ته دلش، عمیقاً با روند منجر به تحریم ایران و عواقب آن مشکل دارد. کافیست به اظهارنظرهای او در روزهای امضا شدن برجام و استقبال شدید او از برجام نگاه کنید. همواره بر ضرورت برداشتن مانع تحریم نیز تأکید کرده است. عمده حامیانش هم چنین هستند.
سه. سبک زندگی قالیباف و خانواده او که در چند سال گذشته بارها رسانهای شده، و آخرین آن مصاحبه دختر ایشان بوده، نشان میدهد که با آن نوع سبک زندگی که اردوگاه سعید جلیلی و برخی اصولگرایان میطلبند یا به آن تظاهر میکنند هیچ سنخیتی ندارد. عمده حامیان آقای قالیباف هم همین گونه سبک زندگی آمیخته با مظاهر دنیای مدرن را میپسندند.
چهار. آن نوع مدرنسازی (عمدتاً ساختوسازی) که در تفکر و شیوه عمل محمد باقر قالیباف بروز و ظهور داشته، با کار کارشناسی، تکنوکراسی، بوروکراسی قوی، و برداشتن تحریم و تعامل سازنده با جهان سازگار است. حامیانش هم عمدتاً چنین رویکردی را میطلبند.
این دلایل کافیست تا فکر کنم حامیان محمد باقر #قالیباف خیلی بیشتر به کارزار و ایدههای انتخاباتی و حکمرانی مسعود #پزشکیان نزدیک هستند تا ایدهها و شیوه حکمرانی سعید جلیلی. دلایل دیگری هم برای نزدیک بودن ذاتی عمده خواستههای حامیان محمد باقر قالیباف به حامیان و کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان وجود دارد، ولی یک دلیل دیگر میتواند خیلی مهم باشد.
شخص محمد باقر قالیباف و حامیانش حتماً به این فکر میکنند در ایرانی که مسعود پزشکیان گفتمان #سیاست_اخلاقی به دور از اتهامزنی و بیاخلاقی سیاسی را دنبال میکند، زندگی بهتری خواهند داشت تا ایرانی که در آن اقتدارگرایی سیاسی، مناقشه و منازعه با جهان، و تندروی مذهبی و اجتماعی گفتمان غالب دولت حاکم باشد.
جنس اندیشه و منش عمده حامیان محمد باقر قالیباف و سبک زندگی و آرزوهایی که برای ایران دارند، با ایده، روش و منش مسعود پزشکیان سازگارتر است؛ و احترامی که ایدهها، روشها و حتی ستادهای مسعود پزشکیان برای حامیان محمد باقر قالیباف و اندیشه و سبک زندگیشان قائل هستند، قابل مقایسه با آن چیزی نیست که در اردوگاه سعید جلیلی انتظارشان را میکشد.
حامیان آقای قالیباف میتوانستند نمودی از این را در نوع برخورد محترمانه مسعود پزشکیان با محمد باقر قالیباف در مناظرههای انتخاباتی نیز مشاهده کنند.
امیدوارم روز جمعه ائتلافی #برای_ایران بین حامیان محمد باقر قالیباف و حامیان مسعود #پزشکیان شکل بگیرد. این ائتلاف در فردای پیروزی احتمالی مسعود پزشکیان نیز کارگشاست. به هر حال، مسعود پزشکیان رئیسجمهور احتمالی باید با محمد باقر قالیباف رئیس مجلس همکاری کند. بخشی از همگرایی سیاسی ضروری برای عبور دادن ایران از وضعیت فعلی، توافقسازی از پایین میان حامیان برای تسهیل همکاری میان مقامات سیاسی در بالاست.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
حامیان محمدباقر قالیباف در دور اول انتخابات نقش مهمی داشتند. بخشی از ۳ میلیون رأی داده شده به آقای قالیباف، میتوانست به سبد آقای جلیلی ریخته شده و وضعیت متفاوتی ایجاد کند.
حامیان آقای قالیباف بر سرنوشت دور دوم انتخابات در ۱۵ تیر نیز بسیار مؤثرند. اگرچه شخص محمدباقر قالیباف از سعید جلیلی تمامقد حمایت کرده است، اما این حمایت به دلایلی که توضیح میدهم به بخش عمده بدنه رأی و ستادهای ایشان منتقل نمیشود.
یک. آقای قالیباف فرد اصولگرایی در آرزوی مدرنسازی جامعه ایران است. عملکرد او در شهر تهران همین را نشان میدهد. تعلق او به اردوگاه اصولگرایان دست و پایش برای آرزوهای مدرنسازی را بسته است، والا بیش از آنچه نشان میدهد آرزوهای مدرنسازی در سر دارد. عمده طرفداران او هم چنین هستند.
دو. آقای قالیباف در ته دلش، عمیقاً با روند منجر به تحریم ایران و عواقب آن مشکل دارد. کافیست به اظهارنظرهای او در روزهای امضا شدن برجام و استقبال شدید او از برجام نگاه کنید. همواره بر ضرورت برداشتن مانع تحریم نیز تأکید کرده است. عمده حامیانش هم چنین هستند.
سه. سبک زندگی قالیباف و خانواده او که در چند سال گذشته بارها رسانهای شده، و آخرین آن مصاحبه دختر ایشان بوده، نشان میدهد که با آن نوع سبک زندگی که اردوگاه سعید جلیلی و برخی اصولگرایان میطلبند یا به آن تظاهر میکنند هیچ سنخیتی ندارد. عمده حامیان آقای قالیباف هم همین گونه سبک زندگی آمیخته با مظاهر دنیای مدرن را میپسندند.
چهار. آن نوع مدرنسازی (عمدتاً ساختوسازی) که در تفکر و شیوه عمل محمد باقر قالیباف بروز و ظهور داشته، با کار کارشناسی، تکنوکراسی، بوروکراسی قوی، و برداشتن تحریم و تعامل سازنده با جهان سازگار است. حامیانش هم عمدتاً چنین رویکردی را میطلبند.
این دلایل کافیست تا فکر کنم حامیان محمد باقر #قالیباف خیلی بیشتر به کارزار و ایدههای انتخاباتی و حکمرانی مسعود #پزشکیان نزدیک هستند تا ایدهها و شیوه حکمرانی سعید جلیلی. دلایل دیگری هم برای نزدیک بودن ذاتی عمده خواستههای حامیان محمد باقر قالیباف به حامیان و کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان وجود دارد، ولی یک دلیل دیگر میتواند خیلی مهم باشد.
شخص محمد باقر قالیباف و حامیانش حتماً به این فکر میکنند در ایرانی که مسعود پزشکیان گفتمان #سیاست_اخلاقی به دور از اتهامزنی و بیاخلاقی سیاسی را دنبال میکند، زندگی بهتری خواهند داشت تا ایرانی که در آن اقتدارگرایی سیاسی، مناقشه و منازعه با جهان، و تندروی مذهبی و اجتماعی گفتمان غالب دولت حاکم باشد.
جنس اندیشه و منش عمده حامیان محمد باقر قالیباف و سبک زندگی و آرزوهایی که برای ایران دارند، با ایده، روش و منش مسعود پزشکیان سازگارتر است؛ و احترامی که ایدهها، روشها و حتی ستادهای مسعود پزشکیان برای حامیان محمد باقر قالیباف و اندیشه و سبک زندگیشان قائل هستند، قابل مقایسه با آن چیزی نیست که در اردوگاه سعید جلیلی انتظارشان را میکشد.
حامیان آقای قالیباف میتوانستند نمودی از این را در نوع برخورد محترمانه مسعود پزشکیان با محمد باقر قالیباف در مناظرههای انتخاباتی نیز مشاهده کنند.
امیدوارم روز جمعه ائتلافی #برای_ایران بین حامیان محمد باقر قالیباف و حامیان مسعود #پزشکیان شکل بگیرد. این ائتلاف در فردای پیروزی احتمالی مسعود پزشکیان نیز کارگشاست. به هر حال، مسعود پزشکیان رئیسجمهور احتمالی باید با محمد باقر قالیباف رئیس مجلس همکاری کند. بخشی از همگرایی سیاسی ضروری برای عبور دادن ایران از وضعیت فعلی، توافقسازی از پایین میان حامیان برای تسهیل همکاری میان مقامات سیاسی در بالاست.
@fazeli_mohammad
مسئولیت مجلس در برابر مردم
محمد فاضلی
۱. اصولگرایان و اصلاحطلبان در ۴۰ سال گذشته، نتوانستهاند یکدیگر را از صحنه سیاست حذف کنند. هر کدام در مقاطعی (حداقل در ۱۳۷۶، ۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) قصد حذف یکدیگر را داشتهاند.
۲. طرح حذف و خالصسازی به نزاع سیاسی مدام، امنیتیشدن و خشونتآمیز شدن زندگی سیاسی و ناکارآمدی انجامیده است.
۳. مسعود پزشکیان با شعار «با هم دعوا نکنیم» بر صندلی ریاست جمهوری نشسته است.
۴. پزشکیان به هر ترتیب در پی بازسازی #سیاست_غیرحذفی است. او میخواهد سیاست در آغاز راهی قرار گیرد که بشود سیاستورزی بهمثابه کنش معطوف به خیر جمعی انجام داد، نه کنشی برای حذف دیگری و انحصارگری در قدرت.
۵. وزاری پیشنهادی او هم تلفیقی از گروههای سیاسی و تجلی همین نگاه است.
۶. من به صراحت گفتهام و نوشتهام که پزشکیان آخرین فرصت برای بازسازی سیاستورزی مسالمتآمیز و حفظ مردم به عنوان ارزشمندترین سرمایه برای ساختن ایران بهتر است. دیدهام که اصولگرایانی نیز چنین گفتهاند. رهبری نظام هم به صراحت گفتهاند موفقیت رئیسجمهور، موفقیت ماست.
۷. مجلس نیز در چنین شرایطی، میتواند تکمیلکننده راهبرد #سیاست_غیرحذفی باشد. مجلس نه فقط میتواند، بلکه مسئولیت دارد که چنین راهبردی را توسعه دهد و به پیروزی آن کمک کند.
۸. اگر نمایندگان مجلس، به نامزدهای اصلاحطلب و میانهرو، و ناهمسو با رویکرد سیاسی غالب نمایندگان مجلس رأی اعتماد ندهند، و هیئت وزیران پزشکیان از این گزینهها خالی شود، پیام روشنش این است که مجلس نمیخواهد بخشی از فرایند توافقسازی، کاهش دادن سطح منازعه سیاسی، تقویت انسجام اجتماعی، و همراهی با رویکرد توافقساز و «با هم دعوا نکنیم» رئیسجمهور برای تحقق #خیر_جمعی_ایرانیان باشد.
۹. اگر مجلس به گونهای عمل کند که هیئت وزیران رئیسجمهور #پزشکیان، دیگر نماد توافقسازی و سیاست غیرحذفی نباشد، همان ۳۰ درصد رأیدهنده به پزشکیان نیز به آن ۵۰ درصدی میپیوندند که مشارکت نکردهاند. سرمایه اجتماعی دولت پزشکیان سقوط میکند و عاقبت جمله موفقیت رئیسجمهور موفقیت ماست، تیره و تار خواهد شد.
۱۰. مجلس، دولت، قوه قضائیه و کل نظام سیاسی در یک کشتی نشستهاند و چنانکه پیشتر بارها نوشته و گفتهام، جدایی نظام از دولت، توهمی بیش نیست. این کشتی باید به درد ملت ایران بخورد و بتواند بار تأمین شرایط زندگی بهتر را برای این مردم عزیز و رنجکشیده، تحت فشار اقتصادی، تحریم و انواع بحرانها را به مقصد برساند. باید امید داشته باشیم که مجلس نخواهد سوراخکننده این کشتی با به شکست کشاندن راهبرد #سیاست_غیرحذفی باشد.
رأیدهندگان رئیسجمهوری با شعار توافقسازی انتخاب کردهاند، مسعود پزشکیان با ارائه نامزدهایی برآمده از گرایشهای سیاسی مختلف به این توافقسازی عمل کرده و حتی انبوه انتقادها را به جان خریده است؛ و حال مجلس در موقعیتی است که به این راهبرد تن میدهد یا تخریب کل اندک سرمایه اجتماعی خلقشده را برمیگزیند.
من امیدوارم مجلسیان و صدرِ مجلسیان، به مسئولیت مجلس برای تداوم بخشیدن به سیاست غیرحذفی توجه تمام و کمال داشته باشند؛ و فراهم کردن زمینههای سیاسی ضروری برای سیاستگذاری برای حل مسألههای بحرانیشده ایران و رسیدگی به دردهای مردم شریف ایران را اصلیترین کار خود بدانند؛ و راهبرد توافقسازی برای سیاست غیرحذفی را سوراخ و بیاعتبار نکنند.
مداوم و مستحکم کردن سیاست توافقساز غیرحذفی، مسئولیت مجلس در برابر مردم است تا شرایطی فراهم شود که بهتر زندگی کنند. فرصتها میگذرند چون ابر بهار، و آخرین فرصت ...
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
۱. اصولگرایان و اصلاحطلبان در ۴۰ سال گذشته، نتوانستهاند یکدیگر را از صحنه سیاست حذف کنند. هر کدام در مقاطعی (حداقل در ۱۳۷۶، ۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) قصد حذف یکدیگر را داشتهاند.
۲. طرح حذف و خالصسازی به نزاع سیاسی مدام، امنیتیشدن و خشونتآمیز شدن زندگی سیاسی و ناکارآمدی انجامیده است.
۳. مسعود پزشکیان با شعار «با هم دعوا نکنیم» بر صندلی ریاست جمهوری نشسته است.
۴. پزشکیان به هر ترتیب در پی بازسازی #سیاست_غیرحذفی است. او میخواهد سیاست در آغاز راهی قرار گیرد که بشود سیاستورزی بهمثابه کنش معطوف به خیر جمعی انجام داد، نه کنشی برای حذف دیگری و انحصارگری در قدرت.
۵. وزاری پیشنهادی او هم تلفیقی از گروههای سیاسی و تجلی همین نگاه است.
۶. من به صراحت گفتهام و نوشتهام که پزشکیان آخرین فرصت برای بازسازی سیاستورزی مسالمتآمیز و حفظ مردم به عنوان ارزشمندترین سرمایه برای ساختن ایران بهتر است. دیدهام که اصولگرایانی نیز چنین گفتهاند. رهبری نظام هم به صراحت گفتهاند موفقیت رئیسجمهور، موفقیت ماست.
۷. مجلس نیز در چنین شرایطی، میتواند تکمیلکننده راهبرد #سیاست_غیرحذفی باشد. مجلس نه فقط میتواند، بلکه مسئولیت دارد که چنین راهبردی را توسعه دهد و به پیروزی آن کمک کند.
۸. اگر نمایندگان مجلس، به نامزدهای اصلاحطلب و میانهرو، و ناهمسو با رویکرد سیاسی غالب نمایندگان مجلس رأی اعتماد ندهند، و هیئت وزیران پزشکیان از این گزینهها خالی شود، پیام روشنش این است که مجلس نمیخواهد بخشی از فرایند توافقسازی، کاهش دادن سطح منازعه سیاسی، تقویت انسجام اجتماعی، و همراهی با رویکرد توافقساز و «با هم دعوا نکنیم» رئیسجمهور برای تحقق #خیر_جمعی_ایرانیان باشد.
۹. اگر مجلس به گونهای عمل کند که هیئت وزیران رئیسجمهور #پزشکیان، دیگر نماد توافقسازی و سیاست غیرحذفی نباشد، همان ۳۰ درصد رأیدهنده به پزشکیان نیز به آن ۵۰ درصدی میپیوندند که مشارکت نکردهاند. سرمایه اجتماعی دولت پزشکیان سقوط میکند و عاقبت جمله موفقیت رئیسجمهور موفقیت ماست، تیره و تار خواهد شد.
۱۰. مجلس، دولت، قوه قضائیه و کل نظام سیاسی در یک کشتی نشستهاند و چنانکه پیشتر بارها نوشته و گفتهام، جدایی نظام از دولت، توهمی بیش نیست. این کشتی باید به درد ملت ایران بخورد و بتواند بار تأمین شرایط زندگی بهتر را برای این مردم عزیز و رنجکشیده، تحت فشار اقتصادی، تحریم و انواع بحرانها را به مقصد برساند. باید امید داشته باشیم که مجلس نخواهد سوراخکننده این کشتی با به شکست کشاندن راهبرد #سیاست_غیرحذفی باشد.
رأیدهندگان رئیسجمهوری با شعار توافقسازی انتخاب کردهاند، مسعود پزشکیان با ارائه نامزدهایی برآمده از گرایشهای سیاسی مختلف به این توافقسازی عمل کرده و حتی انبوه انتقادها را به جان خریده است؛ و حال مجلس در موقعیتی است که به این راهبرد تن میدهد یا تخریب کل اندک سرمایه اجتماعی خلقشده را برمیگزیند.
من امیدوارم مجلسیان و صدرِ مجلسیان، به مسئولیت مجلس برای تداوم بخشیدن به سیاست غیرحذفی توجه تمام و کمال داشته باشند؛ و فراهم کردن زمینههای سیاسی ضروری برای سیاستگذاری برای حل مسألههای بحرانیشده ایران و رسیدگی به دردهای مردم شریف ایران را اصلیترین کار خود بدانند؛ و راهبرد توافقسازی برای سیاست غیرحذفی را سوراخ و بیاعتبار نکنند.
مداوم و مستحکم کردن سیاست توافقساز غیرحذفی، مسئولیت مجلس در برابر مردم است تا شرایطی فراهم شود که بهتر زندگی کنند. فرصتها میگذرند چون ابر بهار، و آخرین فرصت ...
@fazeli_mohammad