🐬@faramatni
آدمها عاشق می شوند ، عاشق زیبایی ها ، شخصیت ، رفتار و اخلاق یکی و بعد دنیا را به هم می زنند برای رسیدن به او و یگانه شدن با او ،
و بعد که رسیدند تمام تلاش شان را به کار می بندند برای اینکه همان زیبایی ها ، همان شخصیت و رفتار و همان اخلاقی که روزی آنها را به خودش جذب کرده بود ، توسط دیگران دیده نشود و آنها را عاشق نکند.
نمی دانم اسم این را غیرت بگذارم یا حسادت یا مالکیت یا چه و چه ، اما هرچه هست خوب می دانم که این کثیفترین خیانتی است که می توان در حق انسانی آزاد و عمر گرانبها و بی بازگشت او روا داشت.
#انوش
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwPSX6Tzy0FsfsZOA
آدمها عاشق می شوند ، عاشق زیبایی ها ، شخصیت ، رفتار و اخلاق یکی و بعد دنیا را به هم می زنند برای رسیدن به او و یگانه شدن با او ،
و بعد که رسیدند تمام تلاش شان را به کار می بندند برای اینکه همان زیبایی ها ، همان شخصیت و رفتار و همان اخلاقی که روزی آنها را به خودش جذب کرده بود ، توسط دیگران دیده نشود و آنها را عاشق نکند.
نمی دانم اسم این را غیرت بگذارم یا حسادت یا مالکیت یا چه و چه ، اما هرچه هست خوب می دانم که این کثیفترین خیانتی است که می توان در حق انسانی آزاد و عمر گرانبها و بی بازگشت او روا داشت.
#انوش
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwPSX6Tzy0FsfsZOA
Telegram
فرامتنی
این کانال به شما امکان می دهد که به سوژه ها و رویدادها از منطری فراتر نگاه کنید و برای شکوفایی استعدادها و رضایت از زندگی ، سبکی تازه در پیش بگیرید.
لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.
لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.
Forwarded from ﻏﺰلواﺭﻩ (M)
آدمها
حکم پرندگان مهاجر را دارند،
به ناگاه
در آسمان زندگی ات ظاهر می شوند،
دل و جانت را به هم می ریزند،
شکوفاترت می کنند ،
و اجازه می دهند
یک فصل تمام از حضورشان لذت ببری.
آدمها
حکم پرندگان مهاجر را دارند،
یک روز
رها بر امواج نسیم،
در آسمانی آبی می آیند
و روزی دیگر
در انبوه ابرهای سیاه گم می شوند.
نه دست ماها بی نمک است ،
نه آنها قصد آزار کسی را دارند،
اقتضای طبیعت شان این است:
هرازگاهی
می خواهند هوایی تازه کنند،
به سرزمین های گرمتری بروند،
با پرندگانی دیگر بپرند،
چشم اندازهای تازه تری ببینند.
نفرین شان نکنید،
فقط
عاشق که می شوید
حواس تان باشد:
آدمها
حکم پرندگان مهاجر را دارند.
#انوش_ترابی
@faramatni
@ghazalvare
حکم پرندگان مهاجر را دارند،
به ناگاه
در آسمان زندگی ات ظاهر می شوند،
دل و جانت را به هم می ریزند،
شکوفاترت می کنند ،
و اجازه می دهند
یک فصل تمام از حضورشان لذت ببری.
آدمها
حکم پرندگان مهاجر را دارند،
یک روز
رها بر امواج نسیم،
در آسمانی آبی می آیند
و روزی دیگر
در انبوه ابرهای سیاه گم می شوند.
نه دست ماها بی نمک است ،
نه آنها قصد آزار کسی را دارند،
اقتضای طبیعت شان این است:
هرازگاهی
می خواهند هوایی تازه کنند،
به سرزمین های گرمتری بروند،
با پرندگانی دیگر بپرند،
چشم اندازهای تازه تری ببینند.
نفرین شان نکنید،
فقط
عاشق که می شوید
حواس تان باشد:
آدمها
حکم پرندگان مهاجر را دارند.
#انوش_ترابی
@faramatni
@ghazalvare
🐬@faramatni
چند سالتونه؟
تا به این سن و سال که رسیده اید، چند بار خوشبختی عمیق را تجربه کرده اید؟
چند بار حس کرده اید کاش این لحظه هایتان تمام نشود؟
چند بار با خودتان گفته اید کاش این لحظه ، همین لحظه زمان ای کاش متوقف بشود؟
چند بار اشک شوق ریخته اید؟
چند بار یک انسان یا حیوانی را بی هیچ واسطه ای بغل کرده و تمام وجودش را حس کرده اید؟
چند بار از نهایت شادی فریاد کشیده اید؟
چند بار ؟
واقعا چند بار؟
یک لحظه گوشی را زمین بگذارید و بلند شوید بروید یک جای خلوت ، چشمهایتان را ببندید و واقعا فکر کنید به این سوالهای انوش ، ببینید در تمام این همه سال که روزهایتان پر از عادتها و روزمرگی ها شده است ، چند بار عمیقا شادی را تجربه کرده اید؟
اگر جوابش کمتر از تعداد سالهای زندگی تان است ، صمیمانه توصیه می کنم در سبک زندگیتان تغییراتی بدهید ، عمرتان که به انتها برسد هیچ یک از این نگرانی هایی که الان دارید ، برایتان مهم نخواهد بود. تمام این استرس ها و دلشوره هایتان برای فرداها در نظرتان پوچ خواهد آمد و تنها حسرت تان این خواهد بود که چرا آنچنان که دوست داشتید نزیستید؟
باور کنید تمام زندگی دغدغه هایی نیست که الان شبانه روزتان را با اینها پر کرده اید.
گاهی لازم است کودکی کنید ، روی چمن ها دراز بکشید ، بی خیال حرف دیگران روی جدول های کنار خیابان بروید ، لی لی کنید ، کنار یک رودخانه بروید و با صدای آب مست شوید ، گاهی مثل کودکان لازم است غرق زیبایی های ماه شوید ، گاهی لازم است یک گل سرخ را آنقدر عاشقانه بو کنید که مستی اش تا ماهها از سرتان نپرد.
من نمی توانم به شما بگویم چه کنید ، تنها می توانم بگویم مواظب خودتان باشید، نکند زمانی برسد که حسرت بکشید چرا یک روز از خوشحالی های ساده تان دست کشیدید تنها بخاطر حرف دیگرانی که الان زیر خروارها خاک خوابیده اند.
مواظب خودتان باشید!
مواظب لحظه های عمرتان!
#انوش
🐬@faramatni
چند سالتونه؟
تا به این سن و سال که رسیده اید، چند بار خوشبختی عمیق را تجربه کرده اید؟
چند بار حس کرده اید کاش این لحظه هایتان تمام نشود؟
چند بار با خودتان گفته اید کاش این لحظه ، همین لحظه زمان ای کاش متوقف بشود؟
چند بار اشک شوق ریخته اید؟
چند بار یک انسان یا حیوانی را بی هیچ واسطه ای بغل کرده و تمام وجودش را حس کرده اید؟
چند بار از نهایت شادی فریاد کشیده اید؟
چند بار ؟
واقعا چند بار؟
یک لحظه گوشی را زمین بگذارید و بلند شوید بروید یک جای خلوت ، چشمهایتان را ببندید و واقعا فکر کنید به این سوالهای انوش ، ببینید در تمام این همه سال که روزهایتان پر از عادتها و روزمرگی ها شده است ، چند بار عمیقا شادی را تجربه کرده اید؟
اگر جوابش کمتر از تعداد سالهای زندگی تان است ، صمیمانه توصیه می کنم در سبک زندگیتان تغییراتی بدهید ، عمرتان که به انتها برسد هیچ یک از این نگرانی هایی که الان دارید ، برایتان مهم نخواهد بود. تمام این استرس ها و دلشوره هایتان برای فرداها در نظرتان پوچ خواهد آمد و تنها حسرت تان این خواهد بود که چرا آنچنان که دوست داشتید نزیستید؟
باور کنید تمام زندگی دغدغه هایی نیست که الان شبانه روزتان را با اینها پر کرده اید.
گاهی لازم است کودکی کنید ، روی چمن ها دراز بکشید ، بی خیال حرف دیگران روی جدول های کنار خیابان بروید ، لی لی کنید ، کنار یک رودخانه بروید و با صدای آب مست شوید ، گاهی مثل کودکان لازم است غرق زیبایی های ماه شوید ، گاهی لازم است یک گل سرخ را آنقدر عاشقانه بو کنید که مستی اش تا ماهها از سرتان نپرد.
من نمی توانم به شما بگویم چه کنید ، تنها می توانم بگویم مواظب خودتان باشید، نکند زمانی برسد که حسرت بکشید چرا یک روز از خوشحالی های ساده تان دست کشیدید تنها بخاطر حرف دیگرانی که الان زیر خروارها خاک خوابیده اند.
مواظب خودتان باشید!
مواظب لحظه های عمرتان!
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
نمی دانم با معیارهای موفقیت جهان امروز که خلاصه می شود در تعداد صفرهای حسابهای بانکی یا متراژ ویلاها و آپشن خودروها ، چگونه بگویم که "خوش حالی" از منظری فرامتنی تنها معیار موفقیت آدمهاست.
اگر از کاری که می کنید لذت نمی برید ،
اگر هرصبح سحر که بیدار می شوید جانتان سرشار شادی و امید نیست ،
اگر آدمهایی ندارید در زندگیتان که قلبشان برای دیدنتان بتپد ،
اگر خانه ای در سینه کسی ـ حتی در دورترین نقطه های جهان ـ ندارید که موطن تان باشد،
و مهمتر از همه :
اگر چیزی ندارید که حتی بعد مرگتان ، شما را در یادها و ذهن ها و قلب ها زنده نگه دارد ،
هنوز با موفقیت فرامتنی فاصله دارید.
یادمان باشد:
رضایت از زندگی ، با موفقیت ـ آنچنان که دیگران در ما می بینند ـ تفاوت های اساسی دارد.
#انوش
🐬@faramatni
نمی دانم با معیارهای موفقیت جهان امروز که خلاصه می شود در تعداد صفرهای حسابهای بانکی یا متراژ ویلاها و آپشن خودروها ، چگونه بگویم که "خوش حالی" از منظری فرامتنی تنها معیار موفقیت آدمهاست.
اگر از کاری که می کنید لذت نمی برید ،
اگر هرصبح سحر که بیدار می شوید جانتان سرشار شادی و امید نیست ،
اگر آدمهایی ندارید در زندگیتان که قلبشان برای دیدنتان بتپد ،
اگر خانه ای در سینه کسی ـ حتی در دورترین نقطه های جهان ـ ندارید که موطن تان باشد،
و مهمتر از همه :
اگر چیزی ندارید که حتی بعد مرگتان ، شما را در یادها و ذهن ها و قلب ها زنده نگه دارد ،
هنوز با موفقیت فرامتنی فاصله دارید.
یادمان باشد:
رضایت از زندگی ، با موفقیت ـ آنچنان که دیگران در ما می بینند ـ تفاوت های اساسی دارد.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
برخی از مبلغان از ديرباز چنان به محكوم كردن انسان پرداخته اند كه به همه احساس رانده شدگی دست داده است. همه احساس می كنند « من بسيار بي ارزش هستم ». اندك اندك احترام خود را به انسان از بين برده اند.
اینان انسان را به دو بخش تقسيم كرده اند: بخش محكوم شونده و بخش محكوم كننده. بخش محكوم كننده تو را وجدان و بخش محكوم شونده تو را غريزه ناميده اند. اين دو پارگی تو را در جنگي هميشگی با خودت، در ناسازگاری با خودت نگاه داشته است. هميشه شمشيری را بالای سرت نگاه داشته ای و بدينگونه هيچ راهی برای شناخت هستی در پيش رو نداری.
نخستين درس تو، دوست داشتن خود توست همانگونه كه هستی، زيرا هستی تو را همانگونه كه هستی دوست دارد. اين به آن معنا نيست كه تو بايد تا ابدهمانگونه كه هستی بمانی. در حقيقت، نخستين گام دگرگونی توست: اگر تو خودت را دوست داشته باشی، تندتر و سريع تر رشد خواهی يافت.
🐬@faramatni
برخی از مبلغان از ديرباز چنان به محكوم كردن انسان پرداخته اند كه به همه احساس رانده شدگی دست داده است. همه احساس می كنند « من بسيار بي ارزش هستم ». اندك اندك احترام خود را به انسان از بين برده اند.
اینان انسان را به دو بخش تقسيم كرده اند: بخش محكوم شونده و بخش محكوم كننده. بخش محكوم كننده تو را وجدان و بخش محكوم شونده تو را غريزه ناميده اند. اين دو پارگی تو را در جنگي هميشگی با خودت، در ناسازگاری با خودت نگاه داشته است. هميشه شمشيری را بالای سرت نگاه داشته ای و بدينگونه هيچ راهی برای شناخت هستی در پيش رو نداری.
نخستين درس تو، دوست داشتن خود توست همانگونه كه هستی، زيرا هستی تو را همانگونه كه هستی دوست دارد. اين به آن معنا نيست كه تو بايد تا ابدهمانگونه كه هستی بمانی. در حقيقت، نخستين گام دگرگونی توست: اگر تو خودت را دوست داشته باشی، تندتر و سريع تر رشد خواهی يافت.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
برای دوست داشتن دیگران لازم نیست که هر بار آنها را ببوسید و یا مدام تکرار کنید که دوستشان دارید.
بلکه عشق حقیقی آن است که
دیگران را کمتر در معرض قضاوت قرار دهید و بگذارید خودشان باشند و آنچه میخواهند بپوشند و آنگونه که میخواهند زندگی کنند و همانی باشند که خود میخواهند،
نه آنگونه که شما میخواهید!
🐬@faramatni
برای دوست داشتن دیگران لازم نیست که هر بار آنها را ببوسید و یا مدام تکرار کنید که دوستشان دارید.
بلکه عشق حقیقی آن است که
دیگران را کمتر در معرض قضاوت قرار دهید و بگذارید خودشان باشند و آنچه میخواهند بپوشند و آنگونه که میخواهند زندگی کنند و همانی باشند که خود میخواهند،
نه آنگونه که شما میخواهید!
🐬@faramatni
🐬@faramatni
همیشه از من می پرسند فرق سبک زندگی فرامتنی با روانشناسی مثبت نگر در چیست ؟ سوال درستی است و البته جوابش ساده :
روانشناسی مثبت نگر کاری ندارد که پارادایمهای فکری شما چیست ؟ اصولا به خاستگاه پارادایمهای شما کاری ندارد ، می گوید برای اینکه زندگی آرام و موفقی داشته باشید مثبت فکر کنید ، روش هایی هم برای دست یابی شما به این سبک زندگی پیشنهاد می کند و همراهتان می شود در این مسیر ،
اما فرامتنی تمام مشکلات را ناشی از پارادایمهایی می داند که شما چه از طریق داده های ژنتیک ، چه از طریق محیط رشد و پرورش و چه خود آگاهانه در طول زندگیتان آنها را انتخاب کرده اید ، و راه برون رفت را بیرون آمدن شما از درون پارادایمهای موجود ، نگاه از بیرون و با فاصله به آنها و مقایسه آنها با پارادایمهای دیگر می داند.
در همین مسیر است که انسان متوجه می شود که ارگانیسمی بیشتر نیست و برای بهتر زیستن چاره ای جز خروج از پیش فرض های اساطیری و زندگی فرامتنیک ندارد.
شاید ساده ترین تفاوت بین روانشناسی مثبت نگر و فرامتنی این باشد:
روانشناسی مثبت نگر به شما ماهی می دهد که گرسنه نمانید و فرامتنی آموزش ماهیگیری ، که خود شکار کنید آنچه دلتان می خواهد.
#انوش_ترابی
🐬@faramatni
همیشه از من می پرسند فرق سبک زندگی فرامتنی با روانشناسی مثبت نگر در چیست ؟ سوال درستی است و البته جوابش ساده :
روانشناسی مثبت نگر کاری ندارد که پارادایمهای فکری شما چیست ؟ اصولا به خاستگاه پارادایمهای شما کاری ندارد ، می گوید برای اینکه زندگی آرام و موفقی داشته باشید مثبت فکر کنید ، روش هایی هم برای دست یابی شما به این سبک زندگی پیشنهاد می کند و همراهتان می شود در این مسیر ،
اما فرامتنی تمام مشکلات را ناشی از پارادایمهایی می داند که شما چه از طریق داده های ژنتیک ، چه از طریق محیط رشد و پرورش و چه خود آگاهانه در طول زندگیتان آنها را انتخاب کرده اید ، و راه برون رفت را بیرون آمدن شما از درون پارادایمهای موجود ، نگاه از بیرون و با فاصله به آنها و مقایسه آنها با پارادایمهای دیگر می داند.
در همین مسیر است که انسان متوجه می شود که ارگانیسمی بیشتر نیست و برای بهتر زیستن چاره ای جز خروج از پیش فرض های اساطیری و زندگی فرامتنیک ندارد.
شاید ساده ترین تفاوت بین روانشناسی مثبت نگر و فرامتنی این باشد:
روانشناسی مثبت نگر به شما ماهی می دهد که گرسنه نمانید و فرامتنی آموزش ماهیگیری ، که خود شکار کنید آنچه دلتان می خواهد.
#انوش_ترابی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
مجموعه کتابهای انوش ترابی:
۱- کتاب "بازاریابی خود" سال انتشار: ۱۳۹۴ (در حوزه برند شخصی)
۲- کتاب " نطریه فرامتنی : آغاز روانشناسی پست مدرن" ، سال انتشار ۱۳۹۷
۳- کتاب شعر "امسال سال خوک باید باشد" سال چاپ : ۱۳۹۵ به دلیل سانسور بیش از حد منتشر نشد.
۴- کتاب شعر " ماهی های رقصان در هوا"سال انتشار: ۱۳۹۷
۵- کتاب شعر "تنانه ها" در دست چاپ
۶- کتاب "یادداشت های فرامتن" در نوبت چاپ
۷- کتاب "آشنایی زدایی از واژه ها" در نوبت چاپ
۸- مجموعه پنج جلدی کتاب "خوانش هستی" هنوز تصمیمی بر چاپش نگرفته ام.
با توجه به نایاب بودن کتابها در بازار و سانسور بخش هایی از کتابها در نسخه های چاپ شده و لزوم رعایت قوانین جاری کشور در خصوص عدم توزیع عمومی کتابهای بدون سانسور ، علاقمندان به تهیه نسخه های کامل و بدون سانسور کتابها می توانند مستقیما با ادمین کانال درخواست خود را در میان بگذارند.
با احترام:
مدیریت کانال فرامتنی
🐬@faramatni
مجموعه کتابهای انوش ترابی:
۱- کتاب "بازاریابی خود" سال انتشار: ۱۳۹۴ (در حوزه برند شخصی)
۲- کتاب " نطریه فرامتنی : آغاز روانشناسی پست مدرن" ، سال انتشار ۱۳۹۷
۳- کتاب شعر "امسال سال خوک باید باشد" سال چاپ : ۱۳۹۵ به دلیل سانسور بیش از حد منتشر نشد.
۴- کتاب شعر " ماهی های رقصان در هوا"سال انتشار: ۱۳۹۷
۵- کتاب شعر "تنانه ها" در دست چاپ
۶- کتاب "یادداشت های فرامتن" در نوبت چاپ
۷- کتاب "آشنایی زدایی از واژه ها" در نوبت چاپ
۸- مجموعه پنج جلدی کتاب "خوانش هستی" هنوز تصمیمی بر چاپش نگرفته ام.
با توجه به نایاب بودن کتابها در بازار و سانسور بخش هایی از کتابها در نسخه های چاپ شده و لزوم رعایت قوانین جاری کشور در خصوص عدم توزیع عمومی کتابهای بدون سانسور ، علاقمندان به تهیه نسخه های کامل و بدون سانسور کتابها می توانند مستقیما با ادمین کانال درخواست خود را در میان بگذارند.
با احترام:
مدیریت کانال فرامتنی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
از میان پیامهای اهالی کوچه باغ فرامتن:
🐬
سلام دوست آگاه و انسان نازنين...
دو روز هست كه افتخار اين رو داشتم كه با كانال سراسر عشق شما آشنا بشم
مثل تشنه اي كه به آب زلال و گوارايي رسيده باشه مطالب رو جرعه به جرعه مينوشم هر لحظه هر ثانيه حتي نيمه شب از شدت شوق رسيدن به اين موهبت از خواب بيدار ميشم وباز مطالب رو ميخونم
بعد از مدتها آشفتگي و بي قراري صداي پاي آرامش رو دارم حس ميكنم ...
🐬
#پی نوشت:
پیامهایی اینچنین که به دستم می رسند ، تمام خستگی سالها فعالیت شبانه روزی را از تنم بیرون می کنند.
این ابراز لطف خوانندگان را با هیچ پاداش مادی ـ تاکید می کنم هیچ پاداش مادی ـ عوض نمی کنم.
این حرفها علاوه بر اینکه انگیزه ام را برای تداوم این مسیر جدید افزایش می دهند، تعهد و مسئولیت مرا نیز به در کنار شما بودن بیشتر می کنند.
من بارها گفته ام :
دلیل حال خوب من ، کمک به خوب کردن حال دیگران است.
#انوش
🐬@faramatni
از میان پیامهای اهالی کوچه باغ فرامتن:
🐬
سلام دوست آگاه و انسان نازنين...
دو روز هست كه افتخار اين رو داشتم كه با كانال سراسر عشق شما آشنا بشم
مثل تشنه اي كه به آب زلال و گوارايي رسيده باشه مطالب رو جرعه به جرعه مينوشم هر لحظه هر ثانيه حتي نيمه شب از شدت شوق رسيدن به اين موهبت از خواب بيدار ميشم وباز مطالب رو ميخونم
بعد از مدتها آشفتگي و بي قراري صداي پاي آرامش رو دارم حس ميكنم ...
🐬
#پی نوشت:
پیامهایی اینچنین که به دستم می رسند ، تمام خستگی سالها فعالیت شبانه روزی را از تنم بیرون می کنند.
این ابراز لطف خوانندگان را با هیچ پاداش مادی ـ تاکید می کنم هیچ پاداش مادی ـ عوض نمی کنم.
این حرفها علاوه بر اینکه انگیزه ام را برای تداوم این مسیر جدید افزایش می دهند، تعهد و مسئولیت مرا نیز به در کنار شما بودن بیشتر می کنند.
من بارها گفته ام :
دلیل حال خوب من ، کمک به خوب کردن حال دیگران است.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
هنوز هم کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است !
اینکه وقتی دیگران شایعه می سازند دهانمان را ببندیم، بدون خصومت به دیگران لبخند بزنیم. اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم. صبر و حوصله بیشتری داشته باشیم و برای انتقامجویی حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم...
هرمان_هسه
🐬@faramatni
هنوز هم کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است !
اینکه وقتی دیگران شایعه می سازند دهانمان را ببندیم، بدون خصومت به دیگران لبخند بزنیم. اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم. صبر و حوصله بیشتری داشته باشیم و برای انتقامجویی حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم...
هرمان_هسه
🐬@faramatni
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی از فیلم دلشدگان ؛ روانشاد علی حاتمی
با صدای استاد شجریان
🐬
هدیه نیمه شب کانال فرامتنی
به اهالی کوچه باغ فرامتن
🐬@faramatni
با صدای استاد شجریان
🐬
هدیه نیمه شب کانال فرامتنی
به اهالی کوچه باغ فرامتن
🐬@faramatni
🐬@faramatni
در عشق زیستن بزرگترین نبرد زندگی است.
عشق بیش از هر تلاش انسانی دیگر یا
هر احساس عاطفی دیگر نیاز به ظرافت، انعطاف پذیری، حساسیت، درک، پذیرش، شکیبایی و تحمل و دانش و قدرت دارد .
✍ لئو بوسکالیا
🐬@faramatni
در عشق زیستن بزرگترین نبرد زندگی است.
عشق بیش از هر تلاش انسانی دیگر یا
هر احساس عاطفی دیگر نیاز به ظرافت، انعطاف پذیری، حساسیت، درک، پذیرش، شکیبایی و تحمل و دانش و قدرت دارد .
✍ لئو بوسکالیا
🐬@faramatni
🐬@faramatni
آدمهای فرامتن به هستی چگونه نگاه می کنند؟
می خواهید بدانید آدمهای فرامتن به هستی و حیات چگونه نگاه می کنند ؟ مطالعه این یادداشت را از دست ندهید.
یکی از مهمترین و بنیادی ترین تفاوتهای نگاه آدمهای فرامتن با نگاه آدمهای عادی به هستی ، به رسمیت شناختن حق دیگران در برخورداری از حیات و نعمتهای های آن است. یک آدم عادی هرچقدر هم خوب و هرچقدر هم متعهد و مسئولیت پذیر که باشد، باز هم اول همه چیز را برای خودش می خواهد و بعد اگر ماند برای دیگران هم روا می دارد ، اما آدمهای فرامتن هرچیزی را که برای خود می خواهند ، برای دیگران هم روا می دارند.
آدمهای عادی مرزی بسیار شفاف می کشند بین آنچه مال خودشان است با مال دیگران ، میهن من ، دین من ، زبان من ، نژاد من ، فرزند من ، زن من ، شوهر من ، خانه من ، همشهری من ، هموطن من و وقتی که پای حق بهره مندی از داشته های هستی است ، اول همه چیز را برای خودش می خواهد و جز این را بی غیرتی می داند.
اما آدم فرامتن اینگونه نیست و نمی تواند باشد. آدم فرامتن مرز نمی گذارد برای بهره مندی از حق حیات و داشته های آن و دنیا را نیز از پشت عینک مالکیت فردی نمی بیند.، آدم فرامتن به سبب نگاه فرامتنیک به جهان و آگاهی از اینکه حق حیات و حق برخورداری و بهره مندی از نعمات آن برای یکایک جانداران است ، اجازه می دهد دیگران ـ اعم از تمامی انسان ها و سایر جانداران ـ نیز در بهره مندی از آن حق داشته باشند.
آدم عادی برای فرزندان خود رفاه ، آموزش ، سلامت و سعادت می خواهد اما آدم فرامتن می گوید همان قدر که کودکان من حق برخورداری از اینها را دارند کودکان دیگر انسانها هم چنین حقی دارند ، فرقی نمی کند در کجای جهان و دارای چه نژاد ، چه زبان و چه دینی باشد؟
آدم عادی وقتی که عاشق کسی می شود و زیبایی خاصی را در وجود کسی کشف می کند، آن را صرفا برای خودش می خواهد ، اما انسان فرامتن اجازه می دهد دیگران نیز این زیبایی ها را کشف و از آن بهره مند بشوند.
آدم عادی وقتی می داند منابع غذا در روی کره زمین محدود است اول می خواهد سهم خودش را بردارد و اگر ماند به دیگران هم بدهد و نامش را می گذارد منافع ملی ، اما انسان فرامتن مرزبندی ها را بی معنی می داند و سعی می کند تمام منابع محدود غذا را بین تمامی نه فقط انسانها که حتی سایر جانداران قسمت بکند ،
آدم عادی حق حیات را در وهله ی اول حق همنوعان خود (انسان ها ) می داند و سپس برای دیگر جانداران این حق را اولویت بندی می کند ، اما آدم فرامتن حق حیات را حق طبیعی تمام ارگانیسمها می داند از انسان در هرکجای جهان گرفته تا تمامی حیوانات و درختان و گیاهان ،چرا که هستی هیچ یک از جاندارانش را بر دیگری اولویت و برتری نداده است ، حق حیات حق تمامی جانداران است و انسان حق ویژه در تجاوز به حقوق سایر جانداران ندارد.
اینها فقط نمونه هایی از یک نگاه فرامتنی به هستی و چگونه زیستن بود، سبک زندگی فرامتنی رویا نیست ، واقعیتی است ساده که حاصل نگاه به هستی از منظری فراتر از سطح افق آدمهای عادی است. آدمهای فرامتن خود زیبا و رها زندگی می کنند و اجازه می دهند دیگران نیز زیبا و رها زندگی کنند.
زیستنی چنین حق تمامی زندگان است ، حق تمامی آدمها ، دریغشان نکنیم.
#انوش
🐬@faramatni
آدمهای فرامتن به هستی چگونه نگاه می کنند؟
می خواهید بدانید آدمهای فرامتن به هستی و حیات چگونه نگاه می کنند ؟ مطالعه این یادداشت را از دست ندهید.
یکی از مهمترین و بنیادی ترین تفاوتهای نگاه آدمهای فرامتن با نگاه آدمهای عادی به هستی ، به رسمیت شناختن حق دیگران در برخورداری از حیات و نعمتهای های آن است. یک آدم عادی هرچقدر هم خوب و هرچقدر هم متعهد و مسئولیت پذیر که باشد، باز هم اول همه چیز را برای خودش می خواهد و بعد اگر ماند برای دیگران هم روا می دارد ، اما آدمهای فرامتن هرچیزی را که برای خود می خواهند ، برای دیگران هم روا می دارند.
آدمهای عادی مرزی بسیار شفاف می کشند بین آنچه مال خودشان است با مال دیگران ، میهن من ، دین من ، زبان من ، نژاد من ، فرزند من ، زن من ، شوهر من ، خانه من ، همشهری من ، هموطن من و وقتی که پای حق بهره مندی از داشته های هستی است ، اول همه چیز را برای خودش می خواهد و جز این را بی غیرتی می داند.
اما آدم فرامتن اینگونه نیست و نمی تواند باشد. آدم فرامتن مرز نمی گذارد برای بهره مندی از حق حیات و داشته های آن و دنیا را نیز از پشت عینک مالکیت فردی نمی بیند.، آدم فرامتن به سبب نگاه فرامتنیک به جهان و آگاهی از اینکه حق حیات و حق برخورداری و بهره مندی از نعمات آن برای یکایک جانداران است ، اجازه می دهد دیگران ـ اعم از تمامی انسان ها و سایر جانداران ـ نیز در بهره مندی از آن حق داشته باشند.
آدم عادی برای فرزندان خود رفاه ، آموزش ، سلامت و سعادت می خواهد اما آدم فرامتن می گوید همان قدر که کودکان من حق برخورداری از اینها را دارند کودکان دیگر انسانها هم چنین حقی دارند ، فرقی نمی کند در کجای جهان و دارای چه نژاد ، چه زبان و چه دینی باشد؟
آدم عادی وقتی که عاشق کسی می شود و زیبایی خاصی را در وجود کسی کشف می کند، آن را صرفا برای خودش می خواهد ، اما انسان فرامتن اجازه می دهد دیگران نیز این زیبایی ها را کشف و از آن بهره مند بشوند.
آدم عادی وقتی می داند منابع غذا در روی کره زمین محدود است اول می خواهد سهم خودش را بردارد و اگر ماند به دیگران هم بدهد و نامش را می گذارد منافع ملی ، اما انسان فرامتن مرزبندی ها را بی معنی می داند و سعی می کند تمام منابع محدود غذا را بین تمامی نه فقط انسانها که حتی سایر جانداران قسمت بکند ،
آدم عادی حق حیات را در وهله ی اول حق همنوعان خود (انسان ها ) می داند و سپس برای دیگر جانداران این حق را اولویت بندی می کند ، اما آدم فرامتن حق حیات را حق طبیعی تمام ارگانیسمها می داند از انسان در هرکجای جهان گرفته تا تمامی حیوانات و درختان و گیاهان ،چرا که هستی هیچ یک از جاندارانش را بر دیگری اولویت و برتری نداده است ، حق حیات حق تمامی جانداران است و انسان حق ویژه در تجاوز به حقوق سایر جانداران ندارد.
اینها فقط نمونه هایی از یک نگاه فرامتنی به هستی و چگونه زیستن بود، سبک زندگی فرامتنی رویا نیست ، واقعیتی است ساده که حاصل نگاه به هستی از منظری فراتر از سطح افق آدمهای عادی است. آدمهای فرامتن خود زیبا و رها زندگی می کنند و اجازه می دهند دیگران نیز زیبا و رها زندگی کنند.
زیستنی چنین حق تمامی زندگان است ، حق تمامی آدمها ، دریغشان نکنیم.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
آن هايي كه عميقا عشق مي ورزند
هيچ گاه پير نمي شوند
ممكن است بر اثر كهولت سن
از دنيا بروند
اما جوان مي ميرند...
#آرتور_وينگ_پينرو
🐬@faramatni
آن هايي كه عميقا عشق مي ورزند
هيچ گاه پير نمي شوند
ممكن است بر اثر كهولت سن
از دنيا بروند
اما جوان مي ميرند...
#آرتور_وينگ_پينرو
🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
چشماتو وا کن.m4a
3.2 MB
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
غزل محاوره ای زیبای حسین منزوی؛
هدیه کانال فرامتنی به اهالی کوچه باغ روبه بهار فرامتن :
🐬 نه حال خودمون خوبه ، نه حال خاکمون ، و نه حال هیچ یک از اهالی این آبادی به قول سهراب ، پس به روایت منزوی: عاشق شیم و دعا کنیم ، که شاید از معجز عشق ، یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬
چشماتو واکن که سحر تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات باغ دلم بهار بشه
اون که میخواد میون ما ، من و تو دیوار بکشه
دل میگه نفرینش کنم به درد من دچار بشه
بارون سنگم که بیاد برنمی گردم از تو من
از این که بدتر نمیشه ، هرچی میخواد بذار بشه
یه دل نه صد دل چیزی نیس وقتی تماشات میکنم
میگم توی دلم که کاش، دلم هزار هزار بشه
دلم میخواد یه روز که تو بالای برجت ایستادی
یهو افق چاک بخوره جاده پر از غبار بشه
من برسم صدات کنم تا یه نفر که جز تو نیس
از اون بالا بیاد پایین به ترک من سوار بشه
هی بزنیم به اسبمون بریم به شهری که در اون
سحر پشت سحر بیاد ، باهار پشت باهار بشه
با من بیا با من بمون نذار که تنها بمونم
نذار که خونه ی دلم دوباره تنگ و تار بشه
شاخای دیوُ میشکونم سر به ستاره میزنم
یه روز اگه دستای من با دستای تو یار بشه
******
عاشق شیم و دعا کنیم که شاید از معجز عشق
یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬@faramatni
غزل محاوره ای زیبای حسین منزوی؛
هدیه کانال فرامتنی به اهالی کوچه باغ روبه بهار فرامتن :
🐬 نه حال خودمون خوبه ، نه حال خاکمون ، و نه حال هیچ یک از اهالی این آبادی به قول سهراب ، پس به روایت منزوی: عاشق شیم و دعا کنیم ، که شاید از معجز عشق ، یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬
چشماتو واکن که سحر تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات باغ دلم بهار بشه
اون که میخواد میون ما ، من و تو دیوار بکشه
دل میگه نفرینش کنم به درد من دچار بشه
بارون سنگم که بیاد برنمی گردم از تو من
از این که بدتر نمیشه ، هرچی میخواد بذار بشه
یه دل نه صد دل چیزی نیس وقتی تماشات میکنم
میگم توی دلم که کاش، دلم هزار هزار بشه
دلم میخواد یه روز که تو بالای برجت ایستادی
یهو افق چاک بخوره جاده پر از غبار بشه
من برسم صدات کنم تا یه نفر که جز تو نیس
از اون بالا بیاد پایین به ترک من سوار بشه
هی بزنیم به اسبمون بریم به شهری که در اون
سحر پشت سحر بیاد ، باهار پشت باهار بشه
با من بیا با من بمون نذار که تنها بمونم
نذار که خونه ی دلم دوباره تنگ و تار بشه
شاخای دیوُ میشکونم سر به ستاره میزنم
یه روز اگه دستای من با دستای تو یار بشه
******
عاشق شیم و دعا کنیم که شاید از معجز عشق
یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬@faramatni
🐬@faramatni
صبحت بخیر همسایه ی جان و دلم!
بیدار شو ،
آبی بر سر و رویت بزن و راه بیفت ،
صبح علی الطلوع حرکت می کنیم ،
می خواهیم به دیدن رویاها برویم ،
آنجا که به یکدیگر جای نان و نمک ،
عشق تعارف می کنند ،
آنجا که به جای پرسش از سن و سال و کار و زندگی ات ،
حال دلت را می پرسند ،
آنجا که بی اینکه بدانند کیستی ،
برایت نور و ترانه می آورند ،
راه دوری نیست ،
همین پشت اولین ردیف سپیدارها ،
کوره راهی خاکی است که می رساندمان به بالای ابرها ،
جایی که خورشید برای همیشه می تابد ،
جایی که می توانی دست ببری و ستاره بچینی ،
دست ببری و ماه را لمس کنی ،
راهش نه دور و نه سخت ،
فقط باید دستهایت را به شاخه های گل بگیری و بالا بروی ،
بالاتر ،
بالاتر ،
اینجا دیگر حرف زمین و آسمان و غلبه بر جاذبه نیست که خسته ات بکند ،
قرار است از خودمان بالاتر برویم،
گام به گام ،
راه به راه،
از درون مرده ی مان ،
از وجودی که عادت کرده به زشتی ها و پلشتی ها ،
بالاتر که بیایی جهان را جور دیگری خواهی دید ،
اینجا واژه ها معناهای دیگری دارند ،
اینجا همه چیز را لمس خواهی کرد ،
با دستهای خودت ، خودت را ، خدا را و تمام آنچه را که برایت روزگاری رویاهایی دست نیافتنی بوده است.
دستانت را به من بده ،
دلت را به زلالی صبحگاهان بسپار و
راه بیفت!
#انوش
🐬@faramatni
صبحت بخیر همسایه ی جان و دلم!
بیدار شو ،
آبی بر سر و رویت بزن و راه بیفت ،
صبح علی الطلوع حرکت می کنیم ،
می خواهیم به دیدن رویاها برویم ،
آنجا که به یکدیگر جای نان و نمک ،
عشق تعارف می کنند ،
آنجا که به جای پرسش از سن و سال و کار و زندگی ات ،
حال دلت را می پرسند ،
آنجا که بی اینکه بدانند کیستی ،
برایت نور و ترانه می آورند ،
راه دوری نیست ،
همین پشت اولین ردیف سپیدارها ،
کوره راهی خاکی است که می رساندمان به بالای ابرها ،
جایی که خورشید برای همیشه می تابد ،
جایی که می توانی دست ببری و ستاره بچینی ،
دست ببری و ماه را لمس کنی ،
راهش نه دور و نه سخت ،
فقط باید دستهایت را به شاخه های گل بگیری و بالا بروی ،
بالاتر ،
بالاتر ،
اینجا دیگر حرف زمین و آسمان و غلبه بر جاذبه نیست که خسته ات بکند ،
قرار است از خودمان بالاتر برویم،
گام به گام ،
راه به راه،
از درون مرده ی مان ،
از وجودی که عادت کرده به زشتی ها و پلشتی ها ،
بالاتر که بیایی جهان را جور دیگری خواهی دید ،
اینجا واژه ها معناهای دیگری دارند ،
اینجا همه چیز را لمس خواهی کرد ،
با دستهای خودت ، خودت را ، خدا را و تمام آنچه را که برایت روزگاری رویاهایی دست نیافتنی بوده است.
دستانت را به من بده ،
دلت را به زلالی صبحگاهان بسپار و
راه بیفت!
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
انسان نه تنها می تواند برای خود ارزشها و هدفهایی را برگزیند بلکه موجودی است که برای انسجام شخصیت خود باید چنین کند. زیرا ارزش و هدفی که بر میگزیند و در جهتش حرکت می کند چون یک محور روانشناختی خواهد بود که به مانند آهن ربا اعمال و رفتار او را در یک جهت متمرکز و منسجم نگاه می دارد.
توانایی و ظرفیت انسان در جهت دادن به زندگی و انسجام شخصیت خود مستلزم این است که بداند چه می خواهد.
🐬@faramatni
انسان نه تنها می تواند برای خود ارزشها و هدفهایی را برگزیند بلکه موجودی است که برای انسجام شخصیت خود باید چنین کند. زیرا ارزش و هدفی که بر میگزیند و در جهتش حرکت می کند چون یک محور روانشناختی خواهد بود که به مانند آهن ربا اعمال و رفتار او را در یک جهت متمرکز و منسجم نگاه می دارد.
توانایی و ظرفیت انسان در جهت دادن به زندگی و انسجام شخصیت خود مستلزم این است که بداند چه می خواهد.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
عشق یعنی اینکه تو بقدری سرشار از شور زندگی هستی که نمیدانی با آن چه بکنی و بنابراین شروع به شریک شدن آن با دیگران میکنی. یعنی اینکه بقدری ترانه در قلب تو جاری است که تو ناخودآگاه آنها را میخوانی، بدون اینکه شنونده ای حضور داشته باشد یا خیر.
📕عشق، رقص، زندگی
✍🏻 اشو
🐬@faramatni
عشق یعنی اینکه تو بقدری سرشار از شور زندگی هستی که نمیدانی با آن چه بکنی و بنابراین شروع به شریک شدن آن با دیگران میکنی. یعنی اینکه بقدری ترانه در قلب تو جاری است که تو ناخودآگاه آنها را میخوانی، بدون اینکه شنونده ای حضور داشته باشد یا خیر.
📕عشق، رقص، زندگی
✍🏻 اشو
🐬@faramatni