فرامتنی
4.19K subscribers
2.13K photos
1.07K videos
427 files
357 links
این کانال به شما امکان می دهد که به سوژه ها و رویدادها از منطری فراتر نگاه کنید و برای شکوفایی استعدادها و رضایت از زندگی ، سبکی تازه در پیش بگیرید.
لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.
Download Telegram
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

او گلی را به سینه یِ من کاشت
که بهارش خزان نخواهد داشت

#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!

تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟

من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!

کدام نشئه دویده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!

چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

یک چنین حس هایی در زمان بیدارشدن های اول صبحتان آرزومندم:
🐬

سحر با من درآمیزد که برخیز
نسیمم گل به سر ریزد که برخیز

زرافشان دختر زیبای خورشید
سرودی خوش برانگیزد که برخیز

سبو چشمک زنان از گوشه طاق
به دامانم در آویزد که برخیز

#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

من امیدی را در خود، بارور ساخته‌ام
تار و پودش را با عشق تو پرداخته‌ام
مثل تابیدنِ مهری در دل،
مثل جوشیدنِ شعری از جان،
مثل بالیدنِ عطری در گل،
جریان خواهم یافت
راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ،
باز از "بود" به "هست"

#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار

می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار

هر کجا
رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار

بیدمشک زرفشان
لشکر تو راطلایه دار

بوی نرگسی که می کنی نثار
برگ تازه ای که می دهی به شاخسار

چهره ی تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار

آفرین آفریدگار

ای طلوع تو
  در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار

ای بهار
ای همیشه خاطرت عزیز

عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟

تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودان پشت میز

یک جهان ترانه ام شکسته در گلو
شعر بی جوانه ام نشسته رو به رو

پشت این دریچه های بسته
میزنم هوار

ای بهار
    ای بهار
     ای بهار
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
🐬@faramatni

تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!

تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟

من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!

کدام نشئه دویده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!

چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
#فریدون_مشیری

🐬@faramatni