🐬🐬🐬@faramatni
هر چیز معنوی وقتی به فروش می رسد یا به نمایشی رنگ و وارنگ بدل می شود، می میرد.
#ویل_دورانت
🐬🐬🐬@faramatni
هر چیز معنوی وقتی به فروش می رسد یا به نمایشی رنگ و وارنگ بدل می شود، می میرد.
#ویل_دورانت
🐬🐬🐬@faramatni
🐬🐬🐬@faramatni
شاید آن بزرگترین کل ، که در همه نسل ها ، بزرگترین روانها ، خودشان را وقف آن کردند ، در دین فردا خدا خوانده شود.
#ویل_دورانت
🐬🐬🐬@faramatni
شاید آن بزرگترین کل ، که در همه نسل ها ، بزرگترین روانها ، خودشان را وقف آن کردند ، در دین فردا خدا خوانده شود.
#ویل_دورانت
🐬🐬🐬@faramatni
🐬@faramatni
غوطه خوردن مداوم در جریان اندیشه دیگران، موجب محدودیت و ضعف اندیشه شخص میشود و زیادهروی در این كار ذهن را فلج میسازد. مطالعه بیشتر اهل فضل شبیه به تلمبهای است كه ذهن را خالی میكند تا از فكر دیگران پر سازد. مطالعه درباره موضوعی پیش از اندیشه درباره آن خطرناک است. در حال مطالعه شخص دیگری به جای ما فكر میكند و ما فقط تابع ذهن دیگری هستیم. بدین ترتیب اگر كسی تمام وقت خود را صرف مطالعه كند قدرت تفكر را از دست میدهد. تجربه جهان باید به منزله متن باشد و اندیشه و علم به منزله شرح آن.
#تاریخ_فلسفه
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
غوطه خوردن مداوم در جریان اندیشه دیگران، موجب محدودیت و ضعف اندیشه شخص میشود و زیادهروی در این كار ذهن را فلج میسازد. مطالعه بیشتر اهل فضل شبیه به تلمبهای است كه ذهن را خالی میكند تا از فكر دیگران پر سازد. مطالعه درباره موضوعی پیش از اندیشه درباره آن خطرناک است. در حال مطالعه شخص دیگری به جای ما فكر میكند و ما فقط تابع ذهن دیگری هستیم. بدین ترتیب اگر كسی تمام وقت خود را صرف مطالعه كند قدرت تفكر را از دست میدهد. تجربه جهان باید به منزله متن باشد و اندیشه و علم به منزله شرح آن.
#تاریخ_فلسفه
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
🐬@faramatni
◼️به مناسبتِ سالروزِ مرگِ فردریش نیچه.
در ژانویهیِ 1889 در تورین آخرین ضَربَت به وی وارد شد. دچارِ سکتهیِ ناقص گردید؛ به هر زحمتی بود خود را به اتاقِ زیرشیروانیِ خویش رسانید و شروع به نوشتنِ نامههایِ جنونآمیز کرد: به کوزیما واگنر فقط چهار کلمه نوشت: «آریادنِه[1]، من تو را دوست میدارم»؛ به براندس پیامِ مفصّلی تحتِ عنوانِ «مصلوب» فرستاد؛ به بورکهارت و اووربک چنان نامههایِ عجیبی نوشت که اووربک به کمکِ او شتافت و دید که نیچه با آرنجهایِ خویش پیانو را میکوبَد و میشکنَد و در یک ذوق و مستیِ دیونیسوسی آواز میخوانَد و فریاد میکشَد.
نخست به تیمارستانش بردند؛ ولی مادر به فریادش رسید و او را تحتِ مراقبت و پرستاریِ تسلّیبخشِ خویش گرفت. چه منظرهای! این پیرزنِ پارسا که فرزندش همهیِ معتقداتِ مقدّسِ او را نفی و انکار کرده بود و خود کفر و الحادِ پسر را با درد و اندوه و شکیبایی بر خود هموار ساخته بود، اکنون با مهرِ مادری مانندِ پیتا[2] در آغوشش میگرفت. ولی مادر به سال 1897 از دنیا رفت و خواهرِ نیچه مراقبت از او را به عهده گرفت و وی را با خود به وایمار برد... فردریش روزی ناگهان متوجّه شد خواهرش به او نگاه میکند و میگرید؛ نتوانست معنیِ گریهاش را بفهمد و گفت: «لیسبت، چرا گریه میکنی، مگر ما خوشبخت نیستیم؟» روزی شنید که کسی از کتاب صحبت میکند، صورتِ رنگپریدهاش برافروخت و به خوشی گفت: «آه! من نیز بعضی کتابهایِ خوب نوشتهام»... مرگِ او در سال 1900 بود؛ نبوغ برایِ کمترکسی اینهمه گران تمام شده است.
📕 ( #ویل_دورانت ؛ #تاریخ_فلسفه ، فصلِ نهم؛ ترجمهیِ عباس زریاب خویی)
[1]. آریادنِه: زنِ افسانهای در یونان باستان، همسرِ مینوس، پادشاهِ دادگرِ جزیرهیِ اسطورهایِ کِرِت. آریادنِه همان دختری است که به تزئوسِ قهرمان کمک میکند تا از هزارتو خارج شود.
[2]. پیتا: در قرون وسطی به پردههایِ نقّاشیای گفته میشد که نشان میداد مریم جسدِ فرزندش را در آغوش گرفته است.
🐬@faramatni
◼️به مناسبتِ سالروزِ مرگِ فردریش نیچه.
در ژانویهیِ 1889 در تورین آخرین ضَربَت به وی وارد شد. دچارِ سکتهیِ ناقص گردید؛ به هر زحمتی بود خود را به اتاقِ زیرشیروانیِ خویش رسانید و شروع به نوشتنِ نامههایِ جنونآمیز کرد: به کوزیما واگنر فقط چهار کلمه نوشت: «آریادنِه[1]، من تو را دوست میدارم»؛ به براندس پیامِ مفصّلی تحتِ عنوانِ «مصلوب» فرستاد؛ به بورکهارت و اووربک چنان نامههایِ عجیبی نوشت که اووربک به کمکِ او شتافت و دید که نیچه با آرنجهایِ خویش پیانو را میکوبَد و میشکنَد و در یک ذوق و مستیِ دیونیسوسی آواز میخوانَد و فریاد میکشَد.
نخست به تیمارستانش بردند؛ ولی مادر به فریادش رسید و او را تحتِ مراقبت و پرستاریِ تسلّیبخشِ خویش گرفت. چه منظرهای! این پیرزنِ پارسا که فرزندش همهیِ معتقداتِ مقدّسِ او را نفی و انکار کرده بود و خود کفر و الحادِ پسر را با درد و اندوه و شکیبایی بر خود هموار ساخته بود، اکنون با مهرِ مادری مانندِ پیتا[2] در آغوشش میگرفت. ولی مادر به سال 1897 از دنیا رفت و خواهرِ نیچه مراقبت از او را به عهده گرفت و وی را با خود به وایمار برد... فردریش روزی ناگهان متوجّه شد خواهرش به او نگاه میکند و میگرید؛ نتوانست معنیِ گریهاش را بفهمد و گفت: «لیسبت، چرا گریه میکنی، مگر ما خوشبخت نیستیم؟» روزی شنید که کسی از کتاب صحبت میکند، صورتِ رنگپریدهاش برافروخت و به خوشی گفت: «آه! من نیز بعضی کتابهایِ خوب نوشتهام»... مرگِ او در سال 1900 بود؛ نبوغ برایِ کمترکسی اینهمه گران تمام شده است.
📕 ( #ویل_دورانت ؛ #تاریخ_فلسفه ، فصلِ نهم؛ ترجمهیِ عباس زریاب خویی)
[1]. آریادنِه: زنِ افسانهای در یونان باستان، همسرِ مینوس، پادشاهِ دادگرِ جزیرهیِ اسطورهایِ کِرِت. آریادنِه همان دختری است که به تزئوسِ قهرمان کمک میکند تا از هزارتو خارج شود.
[2]. پیتا: در قرون وسطی به پردههایِ نقّاشیای گفته میشد که نشان میداد مریم جسدِ فرزندش را در آغوش گرفته است.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
#انوش
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
#انوش
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
#حکایت
روزی صلاحالدينايوبی فرمانده مسلمانان در جنگهای صليبی به خاطر كمبود بودجه نظامی نزد شخص ثروتمندی رفت تا شايد بتواند پولی برای ادامه جنگ هايش بگيرد آن تاجر مبلغ مورد نياز فرمانده مسلمانان را به او پرداخت كرد. صلاحالدين موقعی كه خواست از خانه بيرون برود رو به آن مرد نمود و پرسيد: به نظر شما بين سه دين يهود و مسيح و اسلام كه با هم در جنگ هستند حق با كداميک است؟ آن تاجر بزرگ گفت: بنشين تا يک داستان برايت بگويم، بعد خودت نتيجه گيری كن ...
او گفت در روزگاران قديم مرد كشاورزی بود كه صاحب يک انگشتر بود و همه میگفتند اين انگشتر نزد هر كس باشد، به كمال انسانيت میرسد. خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر آنها از روی آن انگشتر دو تای ديگر دقيقا شبيه اولی درست كرد و به هر كدام از پسرانش يكی از انگشترها را داد از اين به بعد هر كدام از پسرها می گفتند كه انگشتر اصلی پيش اوست و هميشه با هم دعوا داشتند بر سر اينكه انگشتر اصلی كه باعث كمال انسانيت می شود پيش كداميک از آنهاست.
تا بالاخره تصميم گرفتند برای مشخص شدن انگشتر اصلی پيش قاضی بروند. وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند، قاضی گفت:
احتمالا انگشتر اصلی گم شده است، چون قرار بر اين بوده كه آن انگشتر پيش هر كس باشد، دارای كمالات انسانی باشد، اما شما سه نفر كه هيچ فرقی با هم نداريد و مدام مشغول ناسزاگويی به يكديگر هستيد ...
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
#حکایت
روزی صلاحالدينايوبی فرمانده مسلمانان در جنگهای صليبی به خاطر كمبود بودجه نظامی نزد شخص ثروتمندی رفت تا شايد بتواند پولی برای ادامه جنگ هايش بگيرد آن تاجر مبلغ مورد نياز فرمانده مسلمانان را به او پرداخت كرد. صلاحالدين موقعی كه خواست از خانه بيرون برود رو به آن مرد نمود و پرسيد: به نظر شما بين سه دين يهود و مسيح و اسلام كه با هم در جنگ هستند حق با كداميک است؟ آن تاجر بزرگ گفت: بنشين تا يک داستان برايت بگويم، بعد خودت نتيجه گيری كن ...
او گفت در روزگاران قديم مرد كشاورزی بود كه صاحب يک انگشتر بود و همه میگفتند اين انگشتر نزد هر كس باشد، به كمال انسانيت میرسد. خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر آنها از روی آن انگشتر دو تای ديگر دقيقا شبيه اولی درست كرد و به هر كدام از پسرانش يكی از انگشترها را داد از اين به بعد هر كدام از پسرها می گفتند كه انگشتر اصلی پيش اوست و هميشه با هم دعوا داشتند بر سر اينكه انگشتر اصلی كه باعث كمال انسانيت می شود پيش كداميک از آنهاست.
تا بالاخره تصميم گرفتند برای مشخص شدن انگشتر اصلی پيش قاضی بروند. وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند، قاضی گفت:
احتمالا انگشتر اصلی گم شده است، چون قرار بر اين بوده كه آن انگشتر پيش هر كس باشد، دارای كمالات انسانی باشد، اما شما سه نفر كه هيچ فرقی با هم نداريد و مدام مشغول ناسزاگويی به يكديگر هستيد ...
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
🐬
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
اگر به ساده ترین بیان ممکن بخواهم بگویم از منظری فرامتنی، خدای هرکس همانی است که خودش تعریف می کند ، معنای زندگی اش هم. بگذریم از اینکه بسیاری از آدمهای روی این کره خاکی ، حتی آن تعریف را هم خودشان انجام نمی دهند و اجازه می دهند دیگران برایشان تعریف کنند.
#انوش
🐬@faramatni
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست، و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به زندگی خودم ادامه میدهم. به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخمها ادامه میدهد.
من به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی به آن ندارم. اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، از روحیه کودکانهی آدمهای حقیر ناشی میشود.
اینکه زندگی چه معنایی ممکن است داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم زندگی هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم که زندگی لااقل برای من، در حالی که طول کشید سرگرمکننده بود. حتی دردسرهای زندگی هم میتواند سرگرمکننده باشد.
#ویل_دورانت / درباره معنی زندگی
🐬
پی نوشت ۱ :
ویل دورانت از متفکرین مورد علاقه من است. یکی از زیباترین کتابهایش که یک کتاب کوچک حدودا ۸۰ صفحه ای است ، کتابی است به نام "معنای زندگی" که مطالعه آن را به تمامی علاقمندان آثار دورانت توصیه می کنم. کتابی است که معنای زندگی را از زبان افراد مختلف نوشته است و شگفت اینکه علیرغم بیان معنای زندگی از زبان نویسندگان و متفکرین شهیر ، یکی از زیباترین تعریف ها از معنای زندگی ، تعریفی است که یک زندانی نگاشته است.
پی نوشت ۲ :
از منظری فرامتنی معنای زندگی حقیقتی بیرونی ندارد. معنای زندگی هر شخصی ، تعریفی است که خود فرد از چرایی زیستنش دارد. در حقیقت این خود ماییم که به زندگی خویش معنا می دهیم ، درست مثل خدا، خدای هرکسی همان صفات ، مشخصات و نقشی را در زندگی هر فرد دارد که خود بدان بخشیده است.
اگر به ساده ترین بیان ممکن بخواهم بگویم از منظری فرامتنی، خدای هرکس همانی است که خودش تعریف می کند ، معنای زندگی اش هم. بگذریم از اینکه بسیاری از آدمهای روی این کره خاکی ، حتی آن تعریف را هم خودشان انجام نمی دهند و اجازه می دهند دیگران برایشان تعریف کنند.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر ...
#ویل_دورانت
کتاب: درباره معنی زندگی
🐬@faramatni
دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر ...
#ویل_دورانت
کتاب: درباره معنی زندگی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
نفوذ کتاب کند و آهسته است و مانند جریان آبی است که بر سر راه خود به تدریج درهای باز میکند ولی سال به سال چیزهای نوتر و تازهتری میآورد.
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
نفوذ کتاب کند و آهسته است و مانند جریان آبی است که بر سر راه خود به تدریج درهای باز میکند ولی سال به سال چیزهای نوتر و تازهتری میآورد.
#ویل_دورانت
🐬@faramatni
🐬@faramatni
"ابتدا طالب چیز هایی باشید که برای روان نیک است ، سپس چیز های دیگر تامین خواهد شد یا دست کم نبودشان را احساس نخواهید کرد"
حقیقت ما را غنی نمیسازد، بلکه آزاد میسازد ...
#ویل_دورانت
کتاب: تاریخ فلسفه
🐬@faramatni
"ابتدا طالب چیز هایی باشید که برای روان نیک است ، سپس چیز های دیگر تامین خواهد شد یا دست کم نبودشان را احساس نخواهید کرد"
حقیقت ما را غنی نمیسازد، بلکه آزاد میسازد ...
#ویل_دورانت
کتاب: تاریخ فلسفه
🐬@faramatni