فرامتنی
4.2K subscribers
2.12K photos
1.06K videos
427 files
356 links
این کانال به شما امکان می دهد که به سوژه ها و رویدادها از منطری فراتر نگاه کنید و برای شکوفایی استعدادها و رضایت از زندگی ، سبکی تازه در پیش بگیرید.
لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.
Download Telegram
🐬@faramatni

از دارایی تان به دیگران صدقه ندهید.
بلکه اموالتان را سهیم شوید.
سهیم شدن بر اثر وفور و فراوانی است، و صدقه بخاطر نیاز و فقر دیگری است.

#اشو

🐬@faramatni
🐬@faramatni

کاذب دیدن آنچه کاذب است
سرآغاز دیدن حقیقت
بعنوان حقیقت است


#اشو

🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni

وقتی به یک گل نگاه می کنی،
مردم می گویند:
عجب زیباست

ولی اگر به صورت زیبای يک زن یا مرد نگاه کنی ،مردم می گویند:
این شهوت است

اگر نزد یک درخت بروی و آنجا بایستی
و يا با نگاه خیره به یک گل نگاه کنی،
با چشمانی گشاده تا حواس تو زیبایی آن گل را به درونت منتقل کند،
مردم فکر می کنند که تو یک شاعر هستی،یا یک عارف یا یک نقاش
ولی اگر نزد زن یا مردی بروی و فقط با حرمت و احترام آنجا بایستی و از زیبایی آن زن بنوشی، پليس تورا دستگیر خواهد کرد، و هیچ کس نخواهد گفت که تو یک عارف یا شاعر هستی و هیچ کس کاری را که می کنی تحسین نخواهد کرد
چیزی به خطا رفته است.

#اشو
#کتاب_زن

🐬@faramatni
🐬@faramatni

#سوال_از_اشو

اشو عزیز، چرا انسان احساس تنهايی می كند؟

#پاسخ

چونكه انسان اساساً تنهاست.
ما تنها به دنيا می آييم و تنها خواهيم مرد.
در اين بين فقط می توانيم وانمود به باهم بودن نماييم.
تنها بودن دست نخورده باقی می ماند.
دير يا زود، ثابت می شود كه همه چیز بازی هستند.
بازی هایی زيبا، ولی بازی ها همه یکسان اند. چه دنیوی و چه معنوی

انسان باید بیاموزد که تنها باشد.
این به آن معنی نیست که تو باید از دوستان و خانواده و مردم و جامعه ببُری، نه.....
هنر تنها زندگی کردن به معنی ترك دنیا نیست.
هنر تنها زندگی کردن فقط به این معنی است که تو به هیچکس وابسته نباشی.
از مردم لذت می بری.
عاشق مردم هستی.
همه چیز را با مردم تقسیم می کنی.
ولی قادر هستی به تنهایی زندگی کنی و با این وجود مسرور باشی و از تنها بودنت لذت ببری
.

نمی توانيم از خود فرار كنيم.
هيچ راهی وجود ندارد.
راهی برای فرار از تنهايی وجود ندارد.
هرچه بيشتر بكوشيد از تنهايی فرار كنيد، احساسِ تنهايیِ بيشتری خواهيد داشت.

اگر تنهايی را بپذيريد،‌ آنرا دوست بداريد و از آن لذت ببريد، ‌خواهيد ديد كه از ميان می رود و اگر هم باقی بماند، زيبايی خاص خودش را خواهد يافت.

ما تنها خلق شده ايم و تنهايی، آزادی ماست. تنهايی مقابل عشق نيست.
در واقع، ‌فقط كسی كه تنهايی را پذيرفته است، می داند چگونه عشق بورزد
.
اين تناقض عشق است.
تنها كسی كه تنهاست، ‌می تواند عشق بورزد و تنها كسی كه عشق می ورزد، تنها می شود.
تنهايی و عشق با هم اند، پس اگر نمی توانيد تنها باشيد، نمی توانيد عاشق باشيد.
در اينصورت، اين به اصطلاح عشق شما، فرار از خودتان است.
اگر نمی توانيد در تنهايی با خودتان ارتباط برقرار كنيد، چگونه می توانيد با ديگری رابطه داشته باشید؟

#اشو

🐬@faramatni
🐬@faramatni

قایق کوچک آگاهی و تجربه ات را سوار می شوی و بی نقشه و راهنما به قلمروهای بِکرِ ناشناخته ها می روی
و مطمئن نیستی آیا دوباره به ساحل قدیمی شناخته ها باز خوهی گشت یا نه؟

هیچکس نمی تواند
بازگشت تو را تضمین کند.
تضمینی وجود ندارد.

به یاد داشته باش:
تا آمادگی خطر کردن را نداشته باشی،
طعمِ سعادت را نمی چشی
.

خطر کن،
زیرا زندگی شیوه دیگری را نمی شناسد.
زندگی را باید شجاعانه زیست.

شجاعت برترین فضیلت است.
احساس خوشبختی
تابعی است از شجاعت.

اگر شجاعت زیستن داشته باشی،
شکوفه های عطرآگین سعادت،
بی درنگ و بی دریغ، بر شاخه های درخت دل و جانت خواهند رویید.


#اشو
#الماس_های_آگاهی

🐬@faramatni
🐬@faramatni

معنی عشق این است:

آنچه بر خود نمی‌پسندی، بر دیگران مپسند
آنچه برای خود می‌خواهی، برای دیگران هم بخواه
آنچه نمی‌خواهی برایت پیش آید، برای دیگران مخواه

به‌ خویشتن بعنوان مركز هستی بیندیش
در حقیقت، دیگران را "دیگران" نپندار
فقط تو وجود داری،
و همین زندگی تو، در دیگران هم هست
.
همین ترانه منتظر است تا نواخته شود،
همین پافشاری برای رسیدن به الوهیت، در همه جا هست؛
همین طلب،
همین خواست،
همین تپش قلب،
و همین جذبه در همه وجود دارد.

#اشو

🐬@faramatni
🐬@faramatni

#سوال_از_اشو

روح چیست؟
روح در كجای بدن قرار گرفته است؟
آيا در قلب واقع شده است؟
در ناف است؟
در سر قرار دارد؟
روح در كجاست؟

#پاسخ

روح در هيچ كجاي بدن نيست.
بلكه بدن است كه در روح قرار دارد.
روح پديده اي بزرگتر از جسم است.
اين روح است كه جسم شما را در بر گرفته است.
روح شما و روح من با هم تفاوتي ندارند!
ما در هستي زندگي ميكنيم.
در اقيانوس روحي يگانه غوطه وريم.
و روحي واحد، همگي ما را در بر گرفته است
.
تنها، يك انرژي وجود دارد.
من روحي مجزا ندارم.
شما هم همين طور هستيد.
ما داراي جسمهاي متفاوت هستیم.
اين درست مثل جريان برق است كه در درون لامپ، راديو، تلويزيون و پنكه ميگردد و هزار و يك كار انجام ميدهد.
پنكه و لامپ با هم فرق دارند، اما نيرويي كه آنها را به جريان مي اندازد يكي است.
ما يك انرژي واحد هستيم.
ظاهرمان متفاوت است، اما حقيقت مان يكي است
اگر به مظروف نگاه كنيم، يقيناً داراي  رؤياهاي متفاوتي هستيم و نميتوانيم در اين رؤياها شريك شويم.
من جاه طلبي هاي خودم را دارم و شما مال خودتان را....

و نه تنها نميتوانيم در رؤياهاي مان شريك شويم، بلكه رؤياهاي مان با هم تناقض دارند.
جاه طلبي های من و شما با هم تفاوت دارند.
اما اگر محتوا را كنار بگذاريم و فقط به آگاهي، به آگاهي خالص، به آسمان بي ابر نگاه كنيم، آن وقت
شما كجا هستيد؟
من كجا هستم؟
ما با هم يكي خواهيم بود.
هوشياري، جهاني و همگاني است.
تنها ناهوشياري است كه به صورت شخصي و خصوصي وجود دارد.

آگاهي و هوشياري جهان شمول است.
روزي كه به يك انسان حقيقي تبديل شويد، يك انسانِ جهان شمول خواهيد بود.

#اشو

🐬@faramatni
🐬@faramatni

#سوال_از_اشو

برای وجود خدا چه دلیل و مدرکی هست؟

#پاسخ
مدرکی وجود ندارد. یا اینکه هرآنچه که وجود دارد، همگی شاهد و مدرک هستند
از نقطه‌نظر منطق هیچ سندی وجود ندارد؛ زیرا خداوند ورای منطق است. هیچکس با استدلال نمی‌تواند او را اثبات یا رد کند
و توجه کن: آنچه که بتوان با منطق اثبات شود، می‌تواند رد هم بشود
خداوند قابل اثبات یا ردکردن نیست خداوند فقط هست. شاید حتی درست نباشد که بگوییم خدا هست!
گفتن “خدا هست” به نظر عبارتی تکراری است
“هست” به تنهایی یعنی “خدا”
هرآنچه که هست، خدا هست

پس وقتی می‌گوییم که یک درخت وجود دارد،این درست است؛ زیرا آن درخت یک روز وجود نخواهد داشت. یک روز نبوده و یک روز دیگر هم نخواهد بود وجود آن فقط بین این دو زمان بوده
پس یک درخت هست، یک انسان هست، یک خانه هست
ولی گفتن اینکه “خدا هست” درست نیست؛زیرا خدا “نیست” نبوده و هرگز هم “نیست” نخواهد بود
بنابراین آن معنایی که ما برای “هست” داریم نمی‌تواند در مورد خداوند مصرف شود
خداوند نامی است برای“آنچه که هست” عبارت “یک درخت هست” یعنی“آن درخت در خدا وجود دارد.”
انسان هست یعنی “انسان در خداوند تنفس می‌کند.”
وقتی خداوند نَفَسِ خودش را از انسان پس بگیرد، آن انسان دیگر وجود نخواهد داشت. وقتی خداوند سبزینگی خودش را از درخت پس بگیرد، درخت دیگر وجود نخواهد داشت

پس به یک معنا گواهی وجود ندارد
از منظرگاه منطق
اگر منظرگاه جهان‌هستی، گواه وجود خدا در تمام اطراف ما وجود دارد:
این درختانِ ایستاده، این آفتابی که می‌درخشد. صدای این پرندگان. همین صحبتِ من با شما. همین شنیدن شما در سکوت، در آرامش، غرقه در سرور
در تمام اینها گواه و سند وجود دارد
آیا صدای این پرندگان را می‌شنوید؟
این دلیل کافی است!
ولی شاید تو خواهان گواه و سند از دیدگاه منطقی باشی؟
چنین مدرکی وجود ندارد.

چه کسی این رنگ‌ها را رنگ‌آمیزی کرده است؟ کدام نقّاش؟
چه کسی رنگین‌کمان را پر از رنگها می‌کند؟
چه کسی بالهای پروانه‌ها را رنگ می‌زند؟ چه کسی گلوی فاخته را با ترانه پر می‌کند؟
چه کسی درون تو تنفس می‌کند؟
چه کسی قلب تو را به تپش وامی‌دارد؟ زندگی تو از کیست؟
و تو خواهان سند برای خدا هستی؟! تمام اینها خدا است. خدا هست. هیچ چیز جز خدا وجود ندارد
آنچه که هست نام دیگری برای خداوند است

من خدا و جهان‌هستی را ازهم جدا نمی‌کنم
ادیان قدیم چنین اشتباهی کرده‌اند. این خطا پیامدهای بسیار بدی داشته است ادیان قدیمی خدا را از دنیا جدا کرده‌اند آنوقت است که پرسشِ “سند و گواه کجاست؟” برمیخیزد
اگر این دنیا خدا نیست، پس خدا کجاست؟ آنوقت مشکل آغاز می‌شود، آنوقت دستها باید به سوی آسمان دراز شوند.این دستها دروغین هستند
من به شما می‌گویم: خداوند همین جهان‌هستی است. او ورای این هستی نیست. در این هستی پنهان است
در آن دوخته شده است
اینجا را بجو، همین حالا جستجو کن
امضای او را در هر برگ درخت خواهی یافت،او را پنهان در هر سنگ خواهی یافت

و تو درخواست گواه و سند داری؟!
و مردمانی بوده‌اند که دلیل آورده‌اند
و تمام دلایل آنان بی‌فایده است. هیچ سندی کار نمی کند. تمام شواهدی که برای خداوند داده شده بی‌ارزش هستند. برای نمونه، کسی می‌گوید که هرچیزی نیاز به یک سازنده یا خالق دارد. برای چنین کائنات پهناوری باید یک خالق وجود داشته باشد. ولی این گواه حکم خودکشی را دارد: اگر در برابر یک آتئیست بیاید دست وپایش فلج می‌شود. زیرا یک خداناباور می‌گوید، اگر همه چیز در دنیا نیاز به یک خالق دارد، اگر برای خلق دنیا نیاز به خدا باشد، آنوقت چه کسی خدا را آفریده است؟ کافیست!
چه خوشت بیاید و چه نیاید، هیچکس خدا را نیافریده است
پس آن خداناباور می‌گوید: وقتی خدا می‌تواند بدون اینکه آفریده شده باشد، چرا دنیا نتواند بدون خالق باشد؟
این استدلال شکسته شده، ثابت شد که بی‌ارزش است
می‌گویی که درست همانطور که یک سفالگر ظرفی را می‌سازد، یک سفالگر اعظم هم این دنیا را ساخته است
ولی کسی آن سفالگر را ساخته است، نه؟
یا اینکه آن سفالگر بدون سازنده است؟ حالا این دام تو دچار مشکل شده است: چه کسی آن سفالگر اعظم تو را ساخته است؟!

این شواهد هیچ فایده‌ای ندارند
هیچ چیز برای متحول‌شدن زندگی در اینها نیست برای همین است که من هیچ سندی به شما نمی‌دهم،بجای آن #تجربه را می‌دهم

می‌گویم: بیا نزدیک من،ساکت بنشین آواز بخوان، برقص. و یک روز ناگهان درخواهی یافت که آن آذرخش درخشیده است. اینکه چه وقت آن آذرخش می‌درخشد را نمی‌توان گفت. پیش‌بینی آن ناممکن است. آن میهمان بی‌خبر وارد می‌شود
لحظه‌ای که تو آماده باشی، وقتی که تو تمیز و بی‌لکّه باشی، آرام می‌شوی
در همان لحظه رخ می‌دهد
آنگاه نیاز به هیچ مدرکی نخواهی داشت آنگاه خودت یک سند می‌شوی
فقط تجربه‌ی تو می‌تواند یک گواه باشد، نه هیچ چیز دیگر

#اشو
🐬@faramatni

#مولانا در فیه مافیه چنین میگوید:

چندان که زن را امر کنی که پنهان شو، او را دغدغه خود را نمودن و آشکار کردن بیشتر شود
وخلق را از نهان شدن او، رغبت به آن زن بیش گردد
پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت می کنی و می پنداری که اصلاح می کنی. آن خود عین فساد است.

اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی و یا نکنی، او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن، فارغ باش و تشویش مخور. و اگر به عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن.
منع جز رغبت را افزون نمی کند.


#اشو هم در اینباره چنین میگوید:

آنچه منع میشود، جاذبه پیدا میکند.
و آنچه انکار میشود، به اشاره فرا میخواندمان
تنها آگاهی به بازی های ذهن است که آزادمان میکند
نفی و انکار ، نفی و انکار نیست
برعکس فراخواندن و ترغیب است
ذهن همواره پیرامون آنچه  تحریم و منع شده میگردد. درست مانند زبان در دهان که همواره با جای خالی دندان کشیده شده بازی میکند.

#اشو
#یک_فنجان_چای

🐬@faramatni
Forwarded from اشـoshoـو (kouroshi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت عاشق شدن و عشق شدن
#اشو
@oshoi