Forwarded from کاف
فیلم خفن در ژانر روانشناسی:
A Dangerous method2011
Amour 2012
Annie hall 1977
Anomalisa2015
Birth2004
Blue1993
Blue Jasmine 2013
Changeling 2008
Detachment 2011
Girl , Interrupted 1999
La Double Vie de Veronique 1991
#معرفی_فیلم
NiNa @Kafiha
A Dangerous method2011
Amour 2012
Annie hall 1977
Anomalisa2015
Birth2004
Blue1993
Blue Jasmine 2013
Changeling 2008
Detachment 2011
Girl , Interrupted 1999
La Double Vie de Veronique 1991
#معرفی_فیلم
NiNa @Kafiha
Forwarded from کاف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
حکایت این روزهای ما را شاملو نیز به زبانی دیگر سروده است ، جای آن را دارد که باز بخوانیم و بر سرنوشت خویش گریه ساز کنیم.
🐬
بيتوته كوتاهي است جهان
در فاصله گناه و دوزخ
خورشيد
چون دشنامي برمي آيد
و روز
شرمساري جبران ناپذيري ست.
آه
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
درختان،
جهل معصيت بار نياكانند
و نسيم
وسوسه اي ست نابكار.
مهتاب پاييزي
كفري ست كه جهان را مي آلايد.
چيزي بگوي
پيش از آن كه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
هردريچه ي نغز
بر چشم انداز عقوبتي مي گشايد.
عشق
رطوبت چندش انگيز پلشتي ست
و آسمان
سرپناهي
تا به خاك بنشيني و
بر سرنوشت خويش
گريه ساز كني.
آه
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي،
هر چه باشد
چشمه ها
از تابوت مي جوشند
و سوگواران ژوليده آبروي جهانند.
عصمت به آينه مفروش
كه فاجران نيازمندتران اند.
خامش منشين
خدا را
پيش از آن كه در اشك غرقه شوم
از عشق
چيزي بگوي!
🐬@faramatni
حکایت این روزهای ما را شاملو نیز به زبانی دیگر سروده است ، جای آن را دارد که باز بخوانیم و بر سرنوشت خویش گریه ساز کنیم.
🐬
بيتوته كوتاهي است جهان
در فاصله گناه و دوزخ
خورشيد
چون دشنامي برمي آيد
و روز
شرمساري جبران ناپذيري ست.
آه
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
درختان،
جهل معصيت بار نياكانند
و نسيم
وسوسه اي ست نابكار.
مهتاب پاييزي
كفري ست كه جهان را مي آلايد.
چيزي بگوي
پيش از آن كه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
هردريچه ي نغز
بر چشم انداز عقوبتي مي گشايد.
عشق
رطوبت چندش انگيز پلشتي ست
و آسمان
سرپناهي
تا به خاك بنشيني و
بر سرنوشت خويش
گريه ساز كني.
آه
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي،
هر چه باشد
چشمه ها
از تابوت مي جوشند
و سوگواران ژوليده آبروي جهانند.
عصمت به آينه مفروش
كه فاجران نيازمندتران اند.
خامش منشين
خدا را
پيش از آن كه در اشك غرقه شوم
از عشق
چيزي بگوي!
🐬@faramatni
🐬@faramatni
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو
خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت
ایرانیاش به ترکیه
تُرکش به سرزمین سبزها و بورها...
که رفتنهای ما هجرت نبود، گریز بود.
سفر نکردیم، کوچانده شدیم.
بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.
از خفّت به بیوطنی!
سلمان امین
🐬@faramatni
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو
خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت
ایرانیاش به ترکیه
تُرکش به سرزمین سبزها و بورها...
که رفتنهای ما هجرت نبود، گریز بود.
سفر نکردیم، کوچانده شدیم.
بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.
از خفّت به بیوطنی!
سلمان امین
🐬@faramatni
Light °
Yana
شايد باور نكنيد
اما آدم هايى پيدا مى شوند
كه بى هيچ غمى يا اضطرابى زندگى مى كنند
خوب مى پوشند
خوب مى خورند
خوب مى خوابند
از زندگى خانوادگى لذت مى برند
گاهى غمگين مى شوند
ولى خم به ابرو نمى آورند
و غالبا حالشان خوب است
و موقع مردن
آسان مى ميرند
معمولا در خواب
لب چشمه...
👤#بوکوفسکی
@media_aramesh
اما آدم هايى پيدا مى شوند
كه بى هيچ غمى يا اضطرابى زندگى مى كنند
خوب مى پوشند
خوب مى خورند
خوب مى خوابند
از زندگى خانوادگى لذت مى برند
گاهى غمگين مى شوند
ولى خم به ابرو نمى آورند
و غالبا حالشان خوب است
و موقع مردن
آسان مى ميرند
معمولا در خواب
لب چشمه...
👤#بوکوفسکی
@media_aramesh
🐬@faramatni
برایت دمنوش هفت گیاه دم کرده ام دختر
با بوی به لیمو و بهار نارنج
جهان بوی باروت می دهد
موهای تو نیز
#انوش
🐬@faramatni
برایت دمنوش هفت گیاه دم کرده ام دختر
با بوی به لیمو و بهار نارنج
جهان بوی باروت می دهد
موهای تو نیز
#انوش
🐬@faramatni
Forwarded from دوستان متفکر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از ازل تا به ابد پرسش آدم این است
دست بر میوه حوا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور (دوم اردیبهشت 1338 تا هشتم آبان 1386)
🔗 Mansureh Shushtari (@ManShooshtari)
دست بر میوه حوا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور (دوم اردیبهشت 1338 تا هشتم آبان 1386)
🔗 Mansureh Shushtari (@ManShooshtari)
Forwarded from غزل خوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جادههای گمشده در مِه!
ای روزهای سختِ ادامه!
از پشت لحظهها به در آیید.
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمهای خدا آبی!
ای روزِ آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که میگذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم
اما
با من بگو که آیا من نیز
در روزگارِ آمدنت هستم؟
#قیصر_امینپور
🍂🍁 @GhaZalkhaniI
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جادههای گمشده در مِه!
ای روزهای سختِ ادامه!
از پشت لحظهها به در آیید.
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمهای خدا آبی!
ای روزِ آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که میگذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم
اما
با من بگو که آیا من نیز
در روزگارِ آمدنت هستم؟
#قیصر_امینپور
🍂🍁 @GhaZalkhaniI
Man Ye Parande Rahayam
Sharomin
هر کجا برگی هست، شورِ من میشکفد؛
مثل یک گلدان،
میدهم گوش به موسیقیِ روییدن ...🌱
#سهراب_سپهری
@Dartarabto
#روزتان_غزل_پردازنوروسرور
مثل یک گلدان،
میدهم گوش به موسیقیِ روییدن ...🌱
#سهراب_سپهری
@Dartarabto
#روزتان_غزل_پردازنوروسرور
302608_تو_را_دوست_دارم_علیرضا_قربا
<unknown>
هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی
که در انتظار
صدای توست!!!!
گروس_عبدالملکیان
@Dartarabto
🍂ℒℴνℯ🍁
🎼تو را دوست دارم
🎤علیرضا قربانی
🖋قیصر امین پور♥️
زیباست
حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی
که در انتظار
صدای توست!!!!
گروس_عبدالملکیان
@Dartarabto
🍂ℒℴνℯ🍁
🎼تو را دوست دارم
🎤علیرضا قربانی
🖋قیصر امین پور♥️
Ba To
Mohamad Fathi
" با تو "
من میخوام ماه بِشَم توو بیشه های دورِ دور
تو بِشی ماده پلنگ و به تَنَم چَنگ بزنی
من میخوام شهر بشم یه شهرِ دل مُرده و تار
تو بیای دیوارای سیاهمو رَنگ بزنی
من میخوام شیشه بِشَم شیشه ی عمرِ دیوِ شهر
تو بیای شیشه ی عمرِ دیوه رو سنگ بزنی
من میخوام میخونه شَم میخونه ها بسته شدن
تو شراب به دست بیای بخونی و چنگ بزنی
بخونی و چنگ بزنی
تو نباشی شَهر دیگه ماه نداره
#محمد_فتحی
@Dartarabto
🍁♥️🍷🍁
من میخوام ماه بِشَم توو بیشه های دورِ دور
تو بِشی ماده پلنگ و به تَنَم چَنگ بزنی
من میخوام شهر بشم یه شهرِ دل مُرده و تار
تو بیای دیوارای سیاهمو رَنگ بزنی
من میخوام شیشه بِشَم شیشه ی عمرِ دیوِ شهر
تو بیای شیشه ی عمرِ دیوه رو سنگ بزنی
من میخوام میخونه شَم میخونه ها بسته شدن
تو شراب به دست بیای بخونی و چنگ بزنی
بخونی و چنگ بزنی
تو نباشی شَهر دیگه ماه نداره
#محمد_فتحی
@Dartarabto
🍁♥️🍷🍁
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
باد استغنا:
باد بی نیازی خداوند ؟
یا باد بی نیازی به خداوند؟
🐬
اگر از من بپرسند مهمترین تفاوت دوران مدرن با پیشامدرن چیست با اذعان و احترام تمام به نقش انقلابهای فکری، علمی، صنعتی و تکنولوژیکی که چهره جهان را عوض کرده اند، به موضوعی اشاره می کنم که پایه ی تمامی این انقلابها بوده است و آن رابطه انسان با خداست.
انسان پارینه سنگی خدا را با دستهای خودش ساخت ، با چوب و سنگ و سپس آرام آرام او را هم بزرگ و بزرگتر کرد و هم دور و دورتر. ابتدا در هیات درخت و کوه درآورد و سپس درهیات ماه و ستاره و خورشید و درنهایت به هیات مفهومی در بی نهایت تمامی صفات مثبت انسانی.
و در تمامی این دوره های تحول فکری پیشامدرن، رابطه انسان با خدای خودش عبودیت محض بود. بی چون و چرا. او تسلیم محض بود در برابر مقدرات خداوند ، حتی اگر آن مقدرات کاملا برخلاف آن صفاتی باشد که به خدایش نسبت داده است.
مدرنیته مهمترین کارش جسارت دادن به انسان بود در به چالش کشیدن نقش خدا در جهان هستی. انسان مدرن وقتی بی عدالتی ها، ظلم ها ، تبعیض ها، فاجعه ها، کشتارها ، نسل کشی ها ، تجاوزها ، پستی ها و پلشتی ها را می بیند ، به خود اجازه می دهد که بپرسد پس خدا کجاست وچرا در برابر این فاجعه ها سکوت کرده است؟ این برخلاف آن رابطه عبودیت محضی است که طی آن انسان تمام این ناراستی ها و ناترازی ها را جزو مقدراتی میدانست که او از راز وقوعشان آگه نیست.
حافظ در این باره عبارتی دارد به نام " باد استغنا" که اتفاقا در فرهنگ و ادبیات پارسی عبارتی بسیار رایج بوده است. "باد بی نیازی خداوند" توجیهی بوده است بر آنچه انسان از نقص ها و بیدادها و فاجعه ها می دیده است و با دستگاه عدل و حکمت خداوندی ناسازگارش می یافته است ، اما نه جرات داشته است که آنها را به خداوند نسبت دهد و نه جرات داشته است که خدا را در وقوع آنها بی تاثیر بداند. لاجرم و از سر عجز و ناآگاهی به بی نیازی خداوند از دخالت در آنها متوسل می شده است.
حافظ این وزش باد بی نیازی را بدینگونه تبیین می کند:
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
اما این توجیه پیشامدرن در روایتی از اهانت های بی حد و حصر مغولان بر نمادهای مذهبی و سکوت خداوند بسیار بارزتر جلوه می کند:
عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا آورده است که در بحبوحه ی چیرگی و اشغال و قتل و نهب و تجاوز مغولان، چنگیزخان به بخارا درآمد و به مسجد رفت و مشایخ و ائمّه ی جماعت و شریعت را احضار کرد و فرمان داد تا صندوق های قرآن را در حضور آنان، کاهدان اسبان سازند و رقاصگان و نوازندگان را به مسجد آورند و رامشگری کنند و آنگاه برخاست و مسجد را ترک گفت و “جماعتی که آنجا بودند، روان شدند و اوراق قرآن در میان قاذورات، لگدکوب اقدام و قوائم گشته. درین حالت امیر امام جمال الدین… روی به امام رکن الدین امام زاده… آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که می بینم به بیداریست یا ربّ یا به خواب؟ مولانا امام زاده گفت: خاموش باش! باد بی نیازی خداوندست که می وزد. سامان سخن گفتن نیست.”(تاریخ جهانگشای جوینی، ج ۱، ص ۸۰)
اما حقیقت این است که آن باد بی نیازیِ خداوند نبود که می وزید. باد بی نیازی "به" خداوند بود.
چرا که بدینسان هم دامان خدا از جنایات انسان مبرا میشد نزد باورمندانش و هم انسان به جای تسلیم شدن و توجیه فجایع، فکری می کرد برای مقابله و مواجهه با آنها.
و مدرنیته کارش همین بود. با هرگامی که در تبیین جهان برداشت و هر پرده ای که از رازهای حیات کنار زد.
#انوش
🐬@faramatni
باد استغنا:
باد بی نیازی خداوند ؟
یا باد بی نیازی به خداوند؟
🐬
اگر از من بپرسند مهمترین تفاوت دوران مدرن با پیشامدرن چیست با اذعان و احترام تمام به نقش انقلابهای فکری، علمی، صنعتی و تکنولوژیکی که چهره جهان را عوض کرده اند، به موضوعی اشاره می کنم که پایه ی تمامی این انقلابها بوده است و آن رابطه انسان با خداست.
انسان پارینه سنگی خدا را با دستهای خودش ساخت ، با چوب و سنگ و سپس آرام آرام او را هم بزرگ و بزرگتر کرد و هم دور و دورتر. ابتدا در هیات درخت و کوه درآورد و سپس درهیات ماه و ستاره و خورشید و درنهایت به هیات مفهومی در بی نهایت تمامی صفات مثبت انسانی.
و در تمامی این دوره های تحول فکری پیشامدرن، رابطه انسان با خدای خودش عبودیت محض بود. بی چون و چرا. او تسلیم محض بود در برابر مقدرات خداوند ، حتی اگر آن مقدرات کاملا برخلاف آن صفاتی باشد که به خدایش نسبت داده است.
مدرنیته مهمترین کارش جسارت دادن به انسان بود در به چالش کشیدن نقش خدا در جهان هستی. انسان مدرن وقتی بی عدالتی ها، ظلم ها ، تبعیض ها، فاجعه ها، کشتارها ، نسل کشی ها ، تجاوزها ، پستی ها و پلشتی ها را می بیند ، به خود اجازه می دهد که بپرسد پس خدا کجاست وچرا در برابر این فاجعه ها سکوت کرده است؟ این برخلاف آن رابطه عبودیت محضی است که طی آن انسان تمام این ناراستی ها و ناترازی ها را جزو مقدراتی میدانست که او از راز وقوعشان آگه نیست.
حافظ در این باره عبارتی دارد به نام " باد استغنا" که اتفاقا در فرهنگ و ادبیات پارسی عبارتی بسیار رایج بوده است. "باد بی نیازی خداوند" توجیهی بوده است بر آنچه انسان از نقص ها و بیدادها و فاجعه ها می دیده است و با دستگاه عدل و حکمت خداوندی ناسازگارش می یافته است ، اما نه جرات داشته است که آنها را به خداوند نسبت دهد و نه جرات داشته است که خدا را در وقوع آنها بی تاثیر بداند. لاجرم و از سر عجز و ناآگاهی به بی نیازی خداوند از دخالت در آنها متوسل می شده است.
حافظ این وزش باد بی نیازی را بدینگونه تبیین می کند:
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
اما این توجیه پیشامدرن در روایتی از اهانت های بی حد و حصر مغولان بر نمادهای مذهبی و سکوت خداوند بسیار بارزتر جلوه می کند:
عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا آورده است که در بحبوحه ی چیرگی و اشغال و قتل و نهب و تجاوز مغولان، چنگیزخان به بخارا درآمد و به مسجد رفت و مشایخ و ائمّه ی جماعت و شریعت را احضار کرد و فرمان داد تا صندوق های قرآن را در حضور آنان، کاهدان اسبان سازند و رقاصگان و نوازندگان را به مسجد آورند و رامشگری کنند و آنگاه برخاست و مسجد را ترک گفت و “جماعتی که آنجا بودند، روان شدند و اوراق قرآن در میان قاذورات، لگدکوب اقدام و قوائم گشته. درین حالت امیر امام جمال الدین… روی به امام رکن الدین امام زاده… آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که می بینم به بیداریست یا ربّ یا به خواب؟ مولانا امام زاده گفت: خاموش باش! باد بی نیازی خداوندست که می وزد. سامان سخن گفتن نیست.”(تاریخ جهانگشای جوینی، ج ۱، ص ۸۰)
اما حقیقت این است که آن باد بی نیازیِ خداوند نبود که می وزید. باد بی نیازی "به" خداوند بود.
چرا که بدینسان هم دامان خدا از جنایات انسان مبرا میشد نزد باورمندانش و هم انسان به جای تسلیم شدن و توجیه فجایع، فکری می کرد برای مقابله و مواجهه با آنها.
و مدرنیته کارش همین بود. با هرگامی که در تبیین جهان برداشت و هر پرده ای که از رازهای حیات کنار زد.
#انوش
🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
آشنایی زدایی از واژه ها
این واژه: هستی
🐬
تمام هستی بر مدار انرژی است. تقسیم بندی هستی به فیزیک و متافیزیک اشتباه محض است و صرفا نشانه ناآگاهی از فرایند طبیعت هستی.
هستی از یک انرژی بی پایان تشکیل شده است که نه هیچگاه به وجود می آید و نه از بین می رود و چنان که از نامش برمی آید " هست" است. تنها ذره ذره و بخش به بخش آن از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود و باز بعد مرگ به این انرژی بی پایان می پیوندد:
می خواهد سیاه چاله باشد یا کهکشان،
ستاره باشد یا سیاره ،
موج باشد یا ذره ،
نور باشد یا صوت،
کلمه باشد یا تصویر،
انسان باشد یا حیوان و گیاه.
نام این انرژی جاودانه ی بی پایان را هرچه دوست دارید بگذارید: خدا و الله نامی است که مذاهب و ادیان سامی بر آن گذاشته اند و انواع الهه ها و خدایان از اساطیر یونان در غرب گرفته تا ادیان و عرفان ها در شرق ، نامهای متعددی بر بخش بخش همین انرژی بی پایان.
دانش نیز از زاویه ای دیگر همین وضعیت را دارد: از فلسفه های یونان و چین باستان بگیر تا انواع نظریه های روانشناسی و مکاتب اقتصادی و ادبی و هنری و قوانین شیمی و فیزیک، همه و همه پارادایمهایی هستند که برای توصیف و تعبیر همین فرایند تبدیل و تبادل انرژی از صورتی به صورت دیگر توسط انسان هوشمند ایجاد یا کشف شده اند و هرکدام مبین بخش یا بخش هایی از این "حقیقت".
نادانی است حقیقت هستی را فروکاستن به هرکدام اینان. خود را رها کنید از این مکتب ها و مذهب ها و فراتر برآیید از این تعبیرها و توصیف های ناقص و نارس.
تا "هستی" را چنان که "هست" ببینید، نه چنان که باید.
نه چنان که می خواهید،
نه چنان که می خواهند.
#انوش
🐬@faramatni
آشنایی زدایی از واژه ها
این واژه: هستی
🐬
تمام هستی بر مدار انرژی است. تقسیم بندی هستی به فیزیک و متافیزیک اشتباه محض است و صرفا نشانه ناآگاهی از فرایند طبیعت هستی.
هستی از یک انرژی بی پایان تشکیل شده است که نه هیچگاه به وجود می آید و نه از بین می رود و چنان که از نامش برمی آید " هست" است. تنها ذره ذره و بخش به بخش آن از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود و باز بعد مرگ به این انرژی بی پایان می پیوندد:
می خواهد سیاه چاله باشد یا کهکشان،
ستاره باشد یا سیاره ،
موج باشد یا ذره ،
نور باشد یا صوت،
کلمه باشد یا تصویر،
انسان باشد یا حیوان و گیاه.
نام این انرژی جاودانه ی بی پایان را هرچه دوست دارید بگذارید: خدا و الله نامی است که مذاهب و ادیان سامی بر آن گذاشته اند و انواع الهه ها و خدایان از اساطیر یونان در غرب گرفته تا ادیان و عرفان ها در شرق ، نامهای متعددی بر بخش بخش همین انرژی بی پایان.
دانش نیز از زاویه ای دیگر همین وضعیت را دارد: از فلسفه های یونان و چین باستان بگیر تا انواع نظریه های روانشناسی و مکاتب اقتصادی و ادبی و هنری و قوانین شیمی و فیزیک، همه و همه پارادایمهایی هستند که برای توصیف و تعبیر همین فرایند تبدیل و تبادل انرژی از صورتی به صورت دیگر توسط انسان هوشمند ایجاد یا کشف شده اند و هرکدام مبین بخش یا بخش هایی از این "حقیقت".
نادانی است حقیقت هستی را فروکاستن به هرکدام اینان. خود را رها کنید از این مکتب ها و مذهب ها و فراتر برآیید از این تعبیرها و توصیف های ناقص و نارس.
تا "هستی" را چنان که "هست" ببینید، نه چنان که باید.
نه چنان که می خواهید،
نه چنان که می خواهند.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
صدرالدین قونونی:
🔻مطمئنم همه شما دوستانی دارید که سوال می پرسند، می توانید این را برای آنها ارسال کنید:
🔸۱- قبل از دولت مدرن اسرائیل، قیمومیت بریتانیا وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۹۲۰ - ۱۹۴۸)
🔸۲- قبل از فرمانروایی بریتانیا، امپراتوری عثمانی وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۵۱۶ -۱۹۲۱)
🔸۳- قبل از امپراتوری عثمانی، سلطنت اسلامی ممالیک مصر وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی(۱۲۹۱ - ۱۵۱۷)
🔸۴- قبل از سلطان نشینی ممالیک مصر، سلسله ایوبیان وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی. گودفری بویلون در سال ۱۰۹۹ آن را فتح کرد.
🔸۵- قبل از سلسله ایوبیان، پادشاهی مسیحی اورشلیم وجود داشت،
نه یک دولت فلسطینی.
🔸۶- قبل از پادشاهی مسیحی اورشلیم، خلافت فاطمی وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی. (مجموعا از بند ۴ تا ۶ از سال ۱۰۹۹ تا ۱۲۹۱ میلادی)
🔸۷- قبل از خلافت فاطمیان، امپراتوری بیزانس وجود داشت، نه ی دولت فلسطین. (۶۳۴ - ۱۰۹۹)
🔸۸- قبل از امپراتوری بیزانس، امپراتوری روم
وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۹- قبل از امپراتوری روم، سلسله هامونی وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۱۰- قبل از سلسله هامونیان، امپراتوری سلوکیان و اسکندر سوم مقدونی وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (مجموعا از بند ۸ تا ۱۰ از سده دوم تا سال ۶۳۴ میلادی)
🔸۱۱- قبل از امپراتوری سلوکیان و اسکندر سوم مقدونیه، امپراتوری ایران وجود داشت، نه یک دولت فلسطین.
🔸۱۲- قبل از امپراتوری ایران، امپراتوری بابل وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. ( بند ۱۱ و ۱۲ از سال ۵۳۹ قبل از میلاد تا سده دوم میلادی)
🔸۱۳- قبل از امپراتوری بابل، پادشاهی اسرائیل و
یهودیه وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۲۰۰ - ۵۵۰ قبل از میلاد)
🔸۱۴- قبل از پادشاهی اسرائیل حکومت دینی ۱۲ قبیله اسرائیل وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۱۵- قبل از حکومت تئوکراسی ۱۲ قبیله اسرائیل، دولت منفرد کنعان وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۲۰۰۰ -۱۰۰۰ قبل از میلاد)
در واقع در این گوشه از زمین همه چیز وجود داشت جز یک دولت مستقل فلسطین
🐬@faramatni
صدرالدین قونونی:
🔻مطمئنم همه شما دوستانی دارید که سوال می پرسند، می توانید این را برای آنها ارسال کنید:
🔸۱- قبل از دولت مدرن اسرائیل، قیمومیت بریتانیا وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۹۲۰ - ۱۹۴۸)
🔸۲- قبل از فرمانروایی بریتانیا، امپراتوری عثمانی وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۵۱۶ -۱۹۲۱)
🔸۳- قبل از امپراتوری عثمانی، سلطنت اسلامی ممالیک مصر وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی(۱۲۹۱ - ۱۵۱۷)
🔸۴- قبل از سلطان نشینی ممالیک مصر، سلسله ایوبیان وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی. گودفری بویلون در سال ۱۰۹۹ آن را فتح کرد.
🔸۵- قبل از سلسله ایوبیان، پادشاهی مسیحی اورشلیم وجود داشت،
نه یک دولت فلسطینی.
🔸۶- قبل از پادشاهی مسیحی اورشلیم، خلافت فاطمی وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی. (مجموعا از بند ۴ تا ۶ از سال ۱۰۹۹ تا ۱۲۹۱ میلادی)
🔸۷- قبل از خلافت فاطمیان، امپراتوری بیزانس وجود داشت، نه ی دولت فلسطین. (۶۳۴ - ۱۰۹۹)
🔸۸- قبل از امپراتوری بیزانس، امپراتوری روم
وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۹- قبل از امپراتوری روم، سلسله هامونی وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۱۰- قبل از سلسله هامونیان، امپراتوری سلوکیان و اسکندر سوم مقدونی وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (مجموعا از بند ۸ تا ۱۰ از سده دوم تا سال ۶۳۴ میلادی)
🔸۱۱- قبل از امپراتوری سلوکیان و اسکندر سوم مقدونیه، امپراتوری ایران وجود داشت، نه یک دولت فلسطین.
🔸۱۲- قبل از امپراتوری ایران، امپراتوری بابل وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. ( بند ۱۱ و ۱۲ از سال ۵۳۹ قبل از میلاد تا سده دوم میلادی)
🔸۱۳- قبل از امپراتوری بابل، پادشاهی اسرائیل و
یهودیه وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۱۲۰۰ - ۵۵۰ قبل از میلاد)
🔸۱۴- قبل از پادشاهی اسرائیل حکومت دینی ۱۲ قبیله اسرائیل وجود داشت، نه یک دولت فلسطینی.
🔸۱۵- قبل از حکومت تئوکراسی ۱۲ قبیله اسرائیل، دولت منفرد کنعان وجود داشت، نه یک دولت فلسطین. (۲۰۰۰ -۱۰۰۰ قبل از میلاد)
در واقع در این گوشه از زمین همه چیز وجود داشت جز یک دولت مستقل فلسطین
🐬@faramatni
Forwarded from دوستان متفکر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دانش_و_اندیشه
#ریاضیات
اگر به ریاضی علاقهمندید مفهوم گُنگ بودن عدد π رو در این ویدئو #ببینید
(تا آخرین لحظه ویدیو رو باید دید.)👌👌👌
@DostaneMotafakker
#ریاضیات
اگر به ریاضی علاقهمندید مفهوم گُنگ بودن عدد π رو در این ویدئو #ببینید
(تا آخرین لحظه ویدیو رو باید دید.)👌👌👌
@DostaneMotafakker
🐬@faramatni
ستاره دگمه ای از دگمه های پیرهنت
سپیده چاک بلورین نیمساز تنت
شبی تو دست مرا تا ستاره ها برسان
که صبح بردمد از باغ یاس و یاسمنت
🐬
تورا چگونه بگویم چگونه می خواهم
توئی که خواستنت منتهای زیستن است
تو مثل خواب دم صبح و بوی آغوشی
که در تو غرق شدن، اوج یک رها شدن است
🐬
تو آن طراوت صبحی که هر سحرگاهان
دلیل رویش و راز شکفتنی ای عشق
مرا دوباره برویان! دوباره بشکوفان!
که در نبود خدا ، هستی منی ای عشق
🐬
تو آن مراقبه ای جوکیان هندو را
که لحظه لحظه ی آرامش جهان از توست
تن تو باغ اساطیر و من پیامبری
که در تمام غزل هاش داستان از توست
#انوش
🐬@faramatni
ستاره دگمه ای از دگمه های پیرهنت
سپیده چاک بلورین نیمساز تنت
شبی تو دست مرا تا ستاره ها برسان
که صبح بردمد از باغ یاس و یاسمنت
🐬
تورا چگونه بگویم چگونه می خواهم
توئی که خواستنت منتهای زیستن است
تو مثل خواب دم صبح و بوی آغوشی
که در تو غرق شدن، اوج یک رها شدن است
🐬
تو آن طراوت صبحی که هر سحرگاهان
دلیل رویش و راز شکفتنی ای عشق
مرا دوباره برویان! دوباره بشکوفان!
که در نبود خدا ، هستی منی ای عشق
🐬
تو آن مراقبه ای جوکیان هندو را
که لحظه لحظه ی آرامش جهان از توست
تن تو باغ اساطیر و من پیامبری
که در تمام غزل هاش داستان از توست
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
7 فیلم انگیزشی برای کسایی که از همه چی نا امید شدن و دلشون یک انگیزه قوی میخواد :
1-The Intouchables
2-Dead Poets Society
3-Life Is Beautiful
4-Into the Wild
5- Whiplash
6-The Truman Show
7-coda
🐬@faramatni
7 فیلم انگیزشی برای کسایی که از همه چی نا امید شدن و دلشون یک انگیزه قوی میخواد :
1-The Intouchables
2-Dead Poets Society
3-Life Is Beautiful
4-Into the Wild
5- Whiplash
6-The Truman Show
7-coda
🐬@faramatni