مقدمه کتاب #چاره_ها (گزینه رباعی معاصر کشور به انتخاب #میلاد_عرفان_پور ) به قلم استاد #محمد_رضا_سنگری
#بخش_دوم
۶- #تنوع_موضوع: رباعی در طول تاریخ حیات و بالندگی و دوام خویش، در خدمت موضوعات گوناگون بوده است. تامل های عمیق فلسفی مانند رباعی های#خیام، جوشش های عارفانه و عاشقانه مانند رباعی های #عطار و #سنایی و #مولانا موضوعات سیاسی و اچتماعی مانند رباعیات #فرخی_یزدی و #میرزاده_عشقی و مدح و ستایش مانند رباعی های #امیر_معزی، و طنز و هجو مانند رباعی های #سوزنی و #ملک_الشعرا و سوگ و مرثیه مانند رباعی های فراوان آیینی، به ویژه در حوزه ی #عاشورا. بهتر است بگوییم رباعی کار و بار غزل و قصیده و مثنوی و دیگر قالب ها را به دوش کشیده است، هم مدح و هم هجو، هم سوگ و هم سور در رباعی چهره نموده است. برخی رباعی ها به راستی غزل اند و برخی قصیده! البته باید پذیرفت نام گذاری قالب های فارسی چندان علمی و دقیق نیست، چه بسیار رباعی هایی که عاشقانه و عارفانه اند یعنی غزل اند، و چه بسیار که مدح و منقبت و توصیف ممدوح یعنی قصیده اند. به این نمونه ها توجه کنید:
نخستین نمونه از #کمال_الدین_اسماعیل شاعر قرن هفتم هجری که واقعه قتل عام مغولان در اصفهان در سال ۶۶۳ را توصیف میکند:
کس نیست که تا بر وطن خود گرید
بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مرده ای دو صد شیون بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید
و دومی از #رودکی نخستین شاعر رباعی سراست با فضایی کاملا عاشقانه و عاطفی:
در پیش خود آن نامه چو بُلکامه نهم
پروین ز سرشک دیده بر جامه نهم
بر پاسخ تو چو دست بر خامه نهم
خواهم که دل اندر شکن نامه نهم
سومین رباعی از #خیام نامآشنا ترین رباعی سرای تاریخ ادبیات فارسی با درون مایه ای فلسفیست:
اجزای پیاله ای که در هم پیوست
بشکستن او روا نمی دارد مست
چندین سر و پای نازنین و سر و دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟
و این رباعی #بابا_افضل_کاشانی که فضای عارفانه دارد:
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره فرو چکید و نامش دل شد
و آخرین نمونه از رباعیات امروز از زنده یاد دکتر #سید_حسن_حسینی:
کس چون تو طریق پاک بازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت
زین پیش،دلاورا! کسی چون تو شگفت
حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
در همه این نمونه ها و در تاریخ رباعی سرایی تنوع موضوع و مضمون دیده می شود که چنین رویدادی در قصیده و غزل و حتی در همسایه ی دیوار به دیوار رباعی -دو بیتی- کمتر رخ داده است.
هرچند رباعی را به سه دسته کلی عاشقانه ، صوفیانه و فلسفی تقسیم کرده اند، اما حقیقت این است که این ظرف به ظاهر کوچک،مضامین گونهگون و متفاوتی چون سور و سوگ، مدح و هجو ،جد و طنز،مقوله های عاطفی و حماسی،فردی و اچتماعی، و آفاقی و انفسی را در خویش جای داده است و همهمه ی شاعران هماره گوشه ی چشمی به این قالب زیبا و رسا و دلربا داشته اند.
#بخش_دوم
۶- #تنوع_موضوع: رباعی در طول تاریخ حیات و بالندگی و دوام خویش، در خدمت موضوعات گوناگون بوده است. تامل های عمیق فلسفی مانند رباعی های#خیام، جوشش های عارفانه و عاشقانه مانند رباعی های #عطار و #سنایی و #مولانا موضوعات سیاسی و اچتماعی مانند رباعیات #فرخی_یزدی و #میرزاده_عشقی و مدح و ستایش مانند رباعی های #امیر_معزی، و طنز و هجو مانند رباعی های #سوزنی و #ملک_الشعرا و سوگ و مرثیه مانند رباعی های فراوان آیینی، به ویژه در حوزه ی #عاشورا. بهتر است بگوییم رباعی کار و بار غزل و قصیده و مثنوی و دیگر قالب ها را به دوش کشیده است، هم مدح و هم هجو، هم سوگ و هم سور در رباعی چهره نموده است. برخی رباعی ها به راستی غزل اند و برخی قصیده! البته باید پذیرفت نام گذاری قالب های فارسی چندان علمی و دقیق نیست، چه بسیار رباعی هایی که عاشقانه و عارفانه اند یعنی غزل اند، و چه بسیار که مدح و منقبت و توصیف ممدوح یعنی قصیده اند. به این نمونه ها توجه کنید:
نخستین نمونه از #کمال_الدین_اسماعیل شاعر قرن هفتم هجری که واقعه قتل عام مغولان در اصفهان در سال ۶۶۳ را توصیف میکند:
کس نیست که تا بر وطن خود گرید
بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مرده ای دو صد شیون بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید
و دومی از #رودکی نخستین شاعر رباعی سراست با فضایی کاملا عاشقانه و عاطفی:
در پیش خود آن نامه چو بُلکامه نهم
پروین ز سرشک دیده بر جامه نهم
بر پاسخ تو چو دست بر خامه نهم
خواهم که دل اندر شکن نامه نهم
سومین رباعی از #خیام نامآشنا ترین رباعی سرای تاریخ ادبیات فارسی با درون مایه ای فلسفیست:
اجزای پیاله ای که در هم پیوست
بشکستن او روا نمی دارد مست
چندین سر و پای نازنین و سر و دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟
و این رباعی #بابا_افضل_کاشانی که فضای عارفانه دارد:
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره فرو چکید و نامش دل شد
و آخرین نمونه از رباعیات امروز از زنده یاد دکتر #سید_حسن_حسینی:
کس چون تو طریق پاک بازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت
زین پیش،دلاورا! کسی چون تو شگفت
حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
در همه این نمونه ها و در تاریخ رباعی سرایی تنوع موضوع و مضمون دیده می شود که چنین رویدادی در قصیده و غزل و حتی در همسایه ی دیوار به دیوار رباعی -دو بیتی- کمتر رخ داده است.
هرچند رباعی را به سه دسته کلی عاشقانه ، صوفیانه و فلسفی تقسیم کرده اند، اما حقیقت این است که این ظرف به ظاهر کوچک،مضامین گونهگون و متفاوتی چون سور و سوگ، مدح و هجو ،جد و طنز،مقوله های عاطفی و حماسی،فردی و اچتماعی، و آفاقی و انفسی را در خویش جای داده است و همهمه ی شاعران هماره گوشه ی چشمی به این قالب زیبا و رسا و دلربا داشته اند.