دغدغه‌های محیط زیستی و دانشگاهی - حسین آخانی
4.72K subscribers
232 photos
189 videos
27 files
852 links
هدف این کانال انتشار نگرانی‌های محیط زیستی و دانشگاهی کشورمان ایران و جهان است.
Download Telegram
گاهی مواقع برای فرار از آتش لازم است در آتش پرید و سپس آن را خاموش کرد، در غیر اینصورت شاید برای همیشه در آتش بسوزی.
#برای_ایران
حسین آخانی
https://t.iss.one/environ_concerns
بزرگترین تهدید جدی این سرزمین خالی شدن مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها، مراکز فرهنگی و هنری و صنایع از افراد متخصص و جایگزینی آنها توسط کسانی است که با ناتوانی خود سرنوشت آینده این آب و خاک را با افکار کوچکشان به ناکجا آباد می کشانند.
حتی برگزاری یک سفر علمی در دانشگاهها اگر نگویم غیر ممکن که بسیار سخت شده است.
متاسفانه امکان استخدام عضوی توانمند در دانشگاهها و بسیاری از ادارات و آموزش و پرورش ناممکن شده است.
خطای امروز ما می تواند برای آینده ایران خیلی گران تمام شود.
حسین آخانی
#برای_ایران
چرا نباید رای بدهیم؟
حسین آخانی
این روزها اکثر جامعه با صندوق های رای قهر کرده اند. ما بارها به پای صندوق رفتیم و جریان تند روی اصولگرا جلوی خواست مردم را گرفت. ۲۵ سال است، یعنی یک ربع قرن برای تفهیم خواست خود تلاش کردیم و حتی با پذیرش حداقل های گزینش شده، نتوانستیم آنچه را می خواهیم بدست آوریم. لذا بعد از ناکامی های دولت دوم روحانی مردم هماهنگ تصمیم گرفتند به صندوق رای به عنوان مهمترین روش "مسالمت جویانه تغییر" نه بگویند.  اتفاقات سال ۹۸ سبب شد بخش بزرگی از  مردم فکر کنند کار تمام‌شده است و این حاکمیت به پایان عمر خود نزدیک شده است.  ولی در عمل دیدیم که چنین فرضی فقط یک خوش خیالی بود. در جامعه متکثر فعلی رخداد انقلاب از جنس آنچه در ۵۷ اتفاق افتاد نه ممکن است و نه نجات بخش. بعد از جنبش مهسا، ما شمار زیادی از تحصیل کرده هایمان را از دست دادیم. دانشگاه ها به سرعت در حال افول هستند و این خطر کوچکی نیست.
جامعه ایران از زمان خاتمی دچار تحولات بزرگی شد، سطح آگاهی جامعه افزایش یافت‌، دانشگاهها دچار تحول بزرگی شدند. اگر چه رسانه ها سرکوب شدند، ولی مردم ما هوشمندانه با بهره گیری از توان شبکه های اجتماعی خالق بزرگترین تجمعات فرهنگی مجازی شدند؛ بطوریکه انسان از خواندن محصولات فرهنگی و فکری و گفتگوهای مردم در بسترهای مجازی احساس غرور می کند. به جرات می توانم بگویم کمتر کشوری مانند ایران را می توان یافت که سطح مطالب اینستاگرامی آن در بالاترین سطح فرهیختگی باشد. این دستاوردها مدیون همان رای هایی است که شما دادید. رای های شما اعضای خانواده های مسئولین را تغییر داده است. تغییر روش و منش خانواده های مسئولین مهمترین بیمه این سرزمین از خطر استبداد از جنس کره شمالی است.
می دانم حق ما خیلی خیلی بالاتر است. می دانم ما شایسته تحقیر نیستیم. می دانم سطح نخبگی مسئولان با جامعه فاصله عمیقی دارد. ولی قبول کنیم که در جغرافیایی زندگی می کنیم که هنوز آمادگی لازم برای به تفاهم رسیدن و گفتگوی بدون تنش را در بسیاری از مسائل کوچک خانوادگی و یا حرفه ای ندارد.
ما در مسیر رشد اجتماعی هستیم و این شما بودید که با قهر و آشتی خود آن را ساختید.
ما با رای خود معجزه نمی کنیم. ما فقط روزنه ها را برای ورود نور برای رشد گونه های نادر باز نگه می داریم. ایران برای ماندن، به حفظ گونه های نادر و ژنهای قوی نیاز دارد. نومیدی باعث انقراض گونه های نادر، افت تنوع و یا مهاجرت آنها می شود و در نهایت باعث فرسایش شدید ژنتیکی در ایران می شود. ما فقط گونه های گیاهی و جانوری خود را از دست نمی دهیم‌ بلکه بزرگترین سرمایه این آب و خاک، که سرمایه انسانی است را از دست می دهیم‌. مهاجرت در بهترین حالت می شود فیروز نادری یا مریم میرزاخانی. می دانم و می دانید که اگر روزی از ایران رفتید و نتوانستید دوباره باز گردید، تلخ ترین لحظات را در آخر عمرتان تجربه خواهید کرد و آنوقت است که مرگ در تنهایی و غربت برایتان جهنمی می سازد که من هرگز نمی خواهم آن را تجربه کنم.
قلم من عاجزتر از آن است که بتواند تحلیل های خوبی داشته تا شما را قانع کند، ولی من روز جمعه به خاطر ایران رای خواهم داد. با دوست بزرگواری مشورت کردم، او به من گفت اگر حس تو می گوید، باید رای بدهی، تردید نکن، حتی اگر منطق تو باهات می جنگد. به او گفتم، اتفاقا منطق من می گوید باید رای بدهی و احساس من مقاومت می کند. با خیلی افرادی که مخالف رای هستند صحبت کردم. بسیاری از آنها شک داشتند. هیچکدام برای آینده ایران برنامه نداشتند، و فقط نمی خواستند با رایشان باعث شادی کسانی شوند، که کوچکترین حقوق انسانی و حرفه ای را از آنها گرفته اند. به شما پیشنهاد می کنم دو یادداشت محسن رنانی را بخوانید، و بعد با خلوت کردن با خود تصمیمی که خود تشخیص می دهید درست است بگیرید. من و پسرم برای ایران در روز جمعه به "مسعود پزشکیان" رای می دهیم، چرا که نمی خواهم در آخرین روزهای عمرم، آریان در خارج و من تنها در بستر مرگ اشک بریزم. برای من که ماندن در این سرزمین را به رفتن انتخاب کرده ام، برای ماندنش این خرده آبرو را هم خرج می کنم.
حسین آخانی
۶ تیر ۱۴۰۳
#برای_ایران

https://t.iss.one/Renani_Mohsen
۸ خواست ۸۰ درصدی ها (۶۰+۲۰) از رئیس جمهور
۱. آشتی با جهان؛ برای آنکه به خاطر شعار یک اقلیت یک ملت در انزوا و تحریم نباشد
۲. آموزش و تحصیل رایگان و برابر حق همه کودکان و جوانان و بزرگسالان این مملکت است 
۳. درمان رایگان و سالم‌سازی محیط زندگی حق همه ماست. حتی یک بیمار هم نباید از حق درمان محروم باشد و کسی هم حق نداشته باشد محیط زندگی دیگران را پر خطر و ناسالم کند
۴. حق داشتن محیط زیستی سالم؛ نه آب، هوا و خاکمان باید آلوده باشد و نه حاکمان و سرمایه داران و ویژه خواران حق داشته باشند طبیعت زیبای ایران را برای کسب درآمد بیشتر تخریب کنند
۵. حق حمل و نقل برای همه؛ همه مردم چه در شمال تهران و چه در دورترین روستای مرزی و کوهستانی و بیابانی باید از حق داشتن حمل و نقل عمومی برخوردار باشند.
۶. حق انتخاب پوشش؛ هر انسانی باید متناسب با عرف های پذیرفته شده ملی، قومی، اعتقادی و جهانی در انتخاب پوشش خود آزاد باشد.
۷. حق استخدام و مشارکت برابر و شایسته سالار در ساخت و اداره کشور؛ تنها گزینش برای سپردن مسئولیت باید توانمندی و شایستگی حرفه ای فرد در انجام آن کار و سلامت او در حفظ حقوق مردم و سرزمین باشد
۸. حق داشتن اینترنت آزاد
من امروز #برای_ایران و برای احقاق حق ۸۰ درصد مردم ایران رای می دهم و این حقوق را از #مسعود_پزشکیان در صورت رئیس جمهور شدن مطالبه می کنم. 
حسین آخانی
سلام ایران
حسین آخانی
من حق دارم شاد باشم، در عین حال حق دارم اشک بریزم. از ۷ دی ۱۳۵۷ که در سن ۱۳ سالگی اولین صدای گلوله ای را شنیدم که سر یکی از هم روستایی های ما را نشانه گرفت، صدای جنگ و درد و خون و خونریزی و تحریم همیشه در آسمان ایران طنین افکن بود. آنانی که در جبهه ها جانشان را تقدیم کشورشان کردند، آنهایی که گرفتار گروه های سیاسی شدند، کشته و یا اعدام شدند، آنهایی که در جاده ها قربانی مدیریت ویرانگر حمل و نقل شدند، آنهایی که به دلیل ناامنی و یا جدالهای خشونت بار کشته شدند، آنانی که در پرواز اکراینی و دهها سقوط دیگر جان دادند، نوجوانان و جوانانی که در اعتراضات چند سال اخیر بخصوص در جنبش مهسا جانشان را دادند و آخرینش هم کودکانی که توسط سگ ها تیکه و پاره شدند همگی فرزندان ایران بودند.
بسیاری از دوستان من معترض بودند که چرا من از شرکت در انتخابات دفاع کردم، گرچه در نوشته های پیشین پاسخ این سوال را داده ام، ولی مهمترین دلیل این فعالیت من، صرفا تلاش برای تغییر از طریق مسالمت جویانه بود. باور کنید در این دوره رای دادن خیلی سخت تر از رای ندادن بود. همه آنهایی که رای دادند، با چشمانی اشک آلود پای صندوق رفتند‌. همه ما حتی امیدی به موفقیت نداشتیم. اما با همان ذره امید آبرویمان را گذاشتیم. بخشی از بدنه روشنفکری جامعه که به تغییرات مسالمت جویانه همچنان اعتقاد دارد، روزهای سختی سپری کردند. فقط کافی است به کامنتهایی که زیر پستهای ما نوشته شده نگاه کنید. اما ما ناسزاها، آنفالوها و سرزنش ها را تحمل کردیم تا امید را به ایران بر گردانیم. ما هنوز پیروز نشده ایم. به همین دلیل من، عکس پیروزی خود را چوب گزی انتخاب کرده ام که قبل از آبگیری سد چم شیر به یادگار اوردم و به دیوار خانه ام نصب کرده ام، تا یادم باشد که تا زنده ام و جان دارم، خونخواهی رود زهره را سر لوحه زندگی خودم قرار دهم. برای من اعدام زهره تلختترین اتفاق دوره سه ساله رئیس جمهور قبلی بود. اما انسان خردمند، امید خود را از دست نمی دهد. ما با هم می مانیم، در کنار هم، بدون آنکه نسبت به هم تنفر و کینه داشته باشیم، برای آینده ای بهتر، #برای_ایران. منتقد می مانیم و از مسعود پزشکیان همه آنچه ادعا کرده را مطالبه می کنیم‌.
#مسعود_پزشکیان
#حسین_آخانی
https://www.ddinstagram.com/reel/C9DvrgHC8hh/?igsh=MTFxYzhxd2NkOXcyeQ==