#شعر_شب
همچون انار،
خونِ دل از خویش می خوریم
غم پروریم؛
حوصلۀ شرحِ قصه نیست!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
همچون انار،
خونِ دل از خویش می خوریم
غم پروریم؛
حوصلۀ شرحِ قصه نیست!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
بی لشگریم! حوصله شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصله ی شرح قصه نیست
با پرچم سفید به پیکار می رویم
ما کمتریم! حوصله ی شرح قصه نیست
فریاد می زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم! حوصله ی شرح قصه نیست
تکرار نقش کهنه خود در لباس نو
بازیگریم! حوصله ی شرح قصه نیست
آیینه ها به دیدن هم خو گرفته اند
یکدیگریم! حوصله ی شرح قصه نیست
همچون انار خون دل از خویش می خوریم
غم پروریم! حوصله ی شرح قصه نیست
آیا به راز گوشه چشم سیاه دوست
پی می بریم؟! حوصله ی شرح قصه نیست
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
بی لشگریم! حوصله شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصله ی شرح قصه نیست
با پرچم سفید به پیکار می رویم
ما کمتریم! حوصله ی شرح قصه نیست
فریاد می زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم! حوصله ی شرح قصه نیست
تکرار نقش کهنه خود در لباس نو
بازیگریم! حوصله ی شرح قصه نیست
آیینه ها به دیدن هم خو گرفته اند
یکدیگریم! حوصله ی شرح قصه نیست
همچون انار خون دل از خویش می خوریم
غم پروریم! حوصله ی شرح قصه نیست
آیا به راز گوشه چشم سیاه دوست
پی می بریم؟! حوصله ی شرح قصه نیست
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
ظاهر آراسٖته ام در هوس وصل ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری
هر چه می خواهَمت از یاد بَرم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
ظاهر آراسٖته ام در هوس وصل ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری
هر چه می خواهَمت از یاد بَرم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
اگر چه شمعی و از سوختن نپرهیزی
نبینمت که غریبانه اشک میریزی
هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن
بخند گرچه تو با خنده هم غم انگیزی
#فاضل_نظری
برای مادرم...
🖋 @ehsanmohammadi95
اگر چه شمعی و از سوختن نپرهیزی
نبینمت که غریبانه اشک میریزی
هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن
بخند گرچه تو با خنده هم غم انگیزی
#فاضل_نظری
برای مادرم...
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست
قصهای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست
قصهای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
از باغ میبرند چراغانیات كنند
تا كاج جشن های زمستانیات كنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه كه بارانیات كنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند كه زندانیات كنند
ای گل گمان مكن به شب جشن میروی
شاید به خاك مردهای ارزانیات كنند
یك نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس كه شیطانیات كنند
آب طلب نكرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است كه قربانیات كنند
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
از باغ میبرند چراغانیات كنند
تا كاج جشن های زمستانیات كنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه كه بارانیات كنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند كه زندانیات كنند
ای گل گمان مكن به شب جشن میروی
شاید به خاك مردهای ارزانیات كنند
یك نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس كه شیطانیات كنند
آب طلب نكرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است كه قربانیات كنند
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
همچون انار،
خونِ دل از خویش می خوریم
غم پروریم؛
حوصلۀ شرحِ قصه نیست!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
همچون انار،
خونِ دل از خویش می خوریم
غم پروریم؛
حوصلۀ شرحِ قصه نیست!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
فریب خوردهی عقلم، شکست خوردهی عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
فریب خوردهی عقلم، شکست خوردهی عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد؟
چرا اینگونه، کافرگونه، بی رحمانه می خندی؟!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد؟
چرا اینگونه، کافرگونه، بی رحمانه می خندی؟!
#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95