@ebteda_ir
🔺شلاق خصوصیسازی
کارگران معترض به «مُفتفروشی کارخانه و مفلوکسازیِ هزاران نفر» را با اتهامات عجیب و غریب، به زندان و شلاق محکوم کردهاند. این اعتراض، از معدود واکنشهای مسئولانه و دلسوزانه نسبت به روند ویرانگر خصوصیسازیِ کور در ایران بود. چنین فرجامی، آشکارا حکایت از همنواییِ همه جانبه با خصوصیسازی (صنعتفروشی) دارد.
اگر بخواهیم تنها یک عامل برای ویران ساختن دین و دنیای مردم ایران نشان دهیم، همین پدیدهای است که داریم شلاقش را هم نقداً میخوریم. تجربۂ عینی دنیا پیشِ روی ماست؛ ایدۂ بازاریسازی همه چیز، برای بسط سیطرۂ خود، شلاق که هیچ، به بدتر از آن هم متوسل خواهد شد.
همین چندوقت پیش بود که #کشت_و_صنعت_مغان را به قیمتی کمتر از مفت فروختند و بوی تعفن خیانتش به آسمان بلند شد.
#ماشین_سازی_تبریز را در روز روشن دود کردند رفت هوا.
و... دهها نمونۂ دیگر که روی #هپکو را سفید کرده است!
اگر همچنان بر مدار عدالتیم و در اندیشۂ برپایی حق، حق این است که مجسمۂ معترضان به تاراج اموال و سرمایههای ملی را طلا بگیریم و نشان حریّت به سینهشان بزنیم.
#خصوصی_سازی
#کارگران
#هپکو
#ماشین_سازی_تبریز
#کشت_و_صنعت_مغان
.
🔺شلاق خصوصیسازی
کارگران معترض به «مُفتفروشی کارخانه و مفلوکسازیِ هزاران نفر» را با اتهامات عجیب و غریب، به زندان و شلاق محکوم کردهاند. این اعتراض، از معدود واکنشهای مسئولانه و دلسوزانه نسبت به روند ویرانگر خصوصیسازیِ کور در ایران بود. چنین فرجامی، آشکارا حکایت از همنواییِ همه جانبه با خصوصیسازی (صنعتفروشی) دارد.
اگر بخواهیم تنها یک عامل برای ویران ساختن دین و دنیای مردم ایران نشان دهیم، همین پدیدهای است که داریم شلاقش را هم نقداً میخوریم. تجربۂ عینی دنیا پیشِ روی ماست؛ ایدۂ بازاریسازی همه چیز، برای بسط سیطرۂ خود، شلاق که هیچ، به بدتر از آن هم متوسل خواهد شد.
همین چندوقت پیش بود که #کشت_و_صنعت_مغان را به قیمتی کمتر از مفت فروختند و بوی تعفن خیانتش به آسمان بلند شد.
#ماشین_سازی_تبریز را در روز روشن دود کردند رفت هوا.
و... دهها نمونۂ دیگر که روی #هپکو را سفید کرده است!
اگر همچنان بر مدار عدالتیم و در اندیشۂ برپایی حق، حق این است که مجسمۂ معترضان به تاراج اموال و سرمایههای ملی را طلا بگیریم و نشان حریّت به سینهشان بزنیم.
#خصوصی_سازی
#کارگران
#هپکو
#ماشین_سازی_تبریز
#کشت_و_صنعت_مغان
.
Forwarded from انتشارات راه یار
⭕️منتقد ماکسیم گورکی، وسط میدان کربلای پنج چه میکند| ارتباطی با جشنواره عمار ندارد!
♦️دکتر مجتبی نامخواه؛ نویسنده کتاب «#تولد_یک_جنبشواره در گفتگویی مفصل با «مشرق نیوز»:
🔻عجیب خواهد بود اگر ادعا بکنم این کتاب هیچ ارتباطی با #جشنواره_عمار ندارد و پیش و بیش از آنکه درباره عمار باشد؛ درباره #امر_اجتماعی و جنبشواره است. امر اجتماعی چیست؟ ببینید تلاش برای تحقق یک وضعیت دیگر اجتماعی، مستلزم دگرگونی است. سطحی از این دگرگونی در انقلاب رخ میدهد. پس از انقلاب چه میشود؟ جامعه که نمیتواند تا ابد در شرایط انقلابی و هیجانات سیاسی و اجتماعی باقی بماند. باید به زندگی بازگردد.
🔻جشنواره عمار در بدو تولد خود، از یک آرمان #عدالتخواهانه بر میخیزد و از بحران و #فتنه 88، فراتر از یک تحلیل سیاسی و یک مسئله امنیتی، یک درک اجتماعی و عدالتخواهانه به دست میدهد.
این درک عدالتخواهانه در جهان جشنواره عمار تبدیل میشود به یک ایده که در سطح زندگی دنبال میشود. من در دو دوره این جشنواره، داور آثاری بودم که در دو بخش #ملت_قهرمان و «پایش و پالایش اجتماعی» دستهبندی شده بودند. در آنجا این ارتباط با متن زندگی روشن بود. در برخی یادداشتهای همین کتاب سعی کردم توضیح بدهم.
🔻در پروژه تاریخ فرهنگی اجتماعیای که به نوعی پشتوانه جشنواره عمار است، نگاه اجتماعی، خُرد، مردمی و محلی در روایت انقلاب دنبال میشود. این تجربه امکان بسیاری برای شکلدهی به امر اجتماعی به دست میدهد.
🔻ببینید ما عادت کردهایم در مسئلههای مختلف اجتماعی نه در سطح رسانهای و نه در سطح آکادمیک مشاهده نکنیم. علوم اجتماعی ما، عموماً نظرزده است. در سطح رسانه هم با وضع مشابهی مواجهیم و مشاهده نمیکنیم. البته صورت محافظهکاری منتشر در رسانههای ما بیشتر #امنیتی است نه نظری اما نتیجه مشابه است.
🔻یک مثال بزنم؛ وقتی که جامعه با بحران عجیب #کرونا مواجه شده بود، وقتی که آثار اجتماعی و اقتصادی این ویروس در حال آشکار شدن بود جامعه ما عمیقا نیاز داشت به رسانههایی که این نیازها را ببینند؛ به سطوح عالی تصمیمسازی و تصمیمگیری منتقل کنند و از آنها بخواهند از طریق منابع عمومی ثروت، سیاستهای حمایتیای برای مواجهه با این تکانهها اتخاذ کنند. در این شرایط، رسانههای ما چه کار میکنند؟ در کسری از شبانهروز، گردش مالی پیرمردی را که گفته بود پول خردی برای خرید پنیر ندارم، منتشر میکند که فلان مقدار پول دارد ولی دارد علیه نظام تبلیغ میکند!
این خطا اگرچه آشکار بود اما موردی نبود، یک رویه کلی است که در اثر آن، تجربهها و مسئلههای اجتماعی دیده نمیشود. #خیرالنساء صدخروی، #عصمت_احمدیان؛ سرمایهداری مستغلاتی، امیدیه، رانندگان اتوبوس و کارگران #هپکو دیده نمیشوند اما فیگورهای اصحاب قدرت و مانند آن، تیتر میشود.
🔻امام خمینی در سخنرانیهایشان، یک جایی دارند که میگویند این طور نباشد که هر روز عکس مرا بزنید و تیتر کنید. شما باید تصویر فلان کشاورز را بزنید و زیرش بنویسید که کذا کرده! رسانههای ما اغلب روابط عمومی نهادهای رسمی یا کلوپهای غیررسمی قدرت هستند و این به آنها اجازه مشاهده نمیدهد.
در بحثهای اولیه سیاستگذاری جشنواره عمار، مفهوم عدالت رسانهای و امکان بیان، برجسته بود که دقیقاً به همین مسئله ارجاع میداد. عمار نهضت مشاهده است...
💠مشروح این گفتگو:
mshrgh.ir/1104853
🔷 سفارش کتاب:
b2n.ir/raheyar
basalam.com/raheyar
✅ @Raheyarpub
♦️دکتر مجتبی نامخواه؛ نویسنده کتاب «#تولد_یک_جنبشواره در گفتگویی مفصل با «مشرق نیوز»:
🔻عجیب خواهد بود اگر ادعا بکنم این کتاب هیچ ارتباطی با #جشنواره_عمار ندارد و پیش و بیش از آنکه درباره عمار باشد؛ درباره #امر_اجتماعی و جنبشواره است. امر اجتماعی چیست؟ ببینید تلاش برای تحقق یک وضعیت دیگر اجتماعی، مستلزم دگرگونی است. سطحی از این دگرگونی در انقلاب رخ میدهد. پس از انقلاب چه میشود؟ جامعه که نمیتواند تا ابد در شرایط انقلابی و هیجانات سیاسی و اجتماعی باقی بماند. باید به زندگی بازگردد.
🔻جشنواره عمار در بدو تولد خود، از یک آرمان #عدالتخواهانه بر میخیزد و از بحران و #فتنه 88، فراتر از یک تحلیل سیاسی و یک مسئله امنیتی، یک درک اجتماعی و عدالتخواهانه به دست میدهد.
این درک عدالتخواهانه در جهان جشنواره عمار تبدیل میشود به یک ایده که در سطح زندگی دنبال میشود. من در دو دوره این جشنواره، داور آثاری بودم که در دو بخش #ملت_قهرمان و «پایش و پالایش اجتماعی» دستهبندی شده بودند. در آنجا این ارتباط با متن زندگی روشن بود. در برخی یادداشتهای همین کتاب سعی کردم توضیح بدهم.
🔻در پروژه تاریخ فرهنگی اجتماعیای که به نوعی پشتوانه جشنواره عمار است، نگاه اجتماعی، خُرد، مردمی و محلی در روایت انقلاب دنبال میشود. این تجربه امکان بسیاری برای شکلدهی به امر اجتماعی به دست میدهد.
🔻ببینید ما عادت کردهایم در مسئلههای مختلف اجتماعی نه در سطح رسانهای و نه در سطح آکادمیک مشاهده نکنیم. علوم اجتماعی ما، عموماً نظرزده است. در سطح رسانه هم با وضع مشابهی مواجهیم و مشاهده نمیکنیم. البته صورت محافظهکاری منتشر در رسانههای ما بیشتر #امنیتی است نه نظری اما نتیجه مشابه است.
🔻یک مثال بزنم؛ وقتی که جامعه با بحران عجیب #کرونا مواجه شده بود، وقتی که آثار اجتماعی و اقتصادی این ویروس در حال آشکار شدن بود جامعه ما عمیقا نیاز داشت به رسانههایی که این نیازها را ببینند؛ به سطوح عالی تصمیمسازی و تصمیمگیری منتقل کنند و از آنها بخواهند از طریق منابع عمومی ثروت، سیاستهای حمایتیای برای مواجهه با این تکانهها اتخاذ کنند. در این شرایط، رسانههای ما چه کار میکنند؟ در کسری از شبانهروز، گردش مالی پیرمردی را که گفته بود پول خردی برای خرید پنیر ندارم، منتشر میکند که فلان مقدار پول دارد ولی دارد علیه نظام تبلیغ میکند!
این خطا اگرچه آشکار بود اما موردی نبود، یک رویه کلی است که در اثر آن، تجربهها و مسئلههای اجتماعی دیده نمیشود. #خیرالنساء صدخروی، #عصمت_احمدیان؛ سرمایهداری مستغلاتی، امیدیه، رانندگان اتوبوس و کارگران #هپکو دیده نمیشوند اما فیگورهای اصحاب قدرت و مانند آن، تیتر میشود.
🔻امام خمینی در سخنرانیهایشان، یک جایی دارند که میگویند این طور نباشد که هر روز عکس مرا بزنید و تیتر کنید. شما باید تصویر فلان کشاورز را بزنید و زیرش بنویسید که کذا کرده! رسانههای ما اغلب روابط عمومی نهادهای رسمی یا کلوپهای غیررسمی قدرت هستند و این به آنها اجازه مشاهده نمیدهد.
در بحثهای اولیه سیاستگذاری جشنواره عمار، مفهوم عدالت رسانهای و امکان بیان، برجسته بود که دقیقاً به همین مسئله ارجاع میداد. عمار نهضت مشاهده است...
💠مشروح این گفتگو:
mshrgh.ir/1104853
🔷 سفارش کتاب:
b2n.ir/raheyar
basalam.com/raheyar
✅ @Raheyarpub