ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.04K subscribers
744 photos
122 videos
25 files
359 links
Download Telegram
@ebteda_ir
🔺محافظه‌کاران؛ آرمان‌ستیز و واقعیت‌گریز
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظه‌کاران با عدالتخواهان/2

#محافظه‌کاران، بی‌مسئله‌اند. #مسئله از احساسِ تناقض، تعارض یا اختلال برمی‌خیزد؛ تناقض میان #آرمان و #واقعیت. میان وضع مطلوب و وضع موجود. هرگاه وضع موجود (اعم از اینکه در سطح خُرد متجلی باشد یا سطح کلان) با دستگاه معرفتی ما (اعم از باورهای دینی، انقلابی و...) متناقض باشد، می‌گوییم آنجا مسئله‌ای وجود دارد. مثلاً وقتی از یک‌سو با گسترش و نهادینه‌سازی #اشرافیت_دولتی (به‌عنوان واقعیتِ مشهود و ملموس) روبرو می‌شویم و از سوی دیگر با آرمانی دینی و انقلابی به نام #ساده‌زیستی و #مردم‌داری و #مستضعف‌گراییِ مسئولان، تضاد و تناقض میان واقعیتِ عینی با آرمانِ مطلوب، رخ می‌نماید. اینجاست که «مسئله» خودنمایی می‌کند.

محافظه‌کاران، بی‌مسئله‌اند؛ چراکه در هر دو عرصه، به انسداد رسیده‌اند. هم #آرمان‌ستیز اند و هم #واقعیت‌گریز. وقتی نه به واقعیتِ عینی و ملموس جامعه‌شان وقعی می‌نهند و نه دیگر اعتباری برای آرمان‌ها قائل‌اند، معلوم است که ازنظر آن‌ها هیچ مسئله‌ای در جامعه‌شان وجود ندارد. این‌ها هستند که با محصور کردنِ #عدالت‌خواهان و #تقلیل_مکرر_انقلاب_اسلامی در مفاهیم و عرصاتِ سطحی، در مقابل تحول و حرکت به سمت اهدافِ بلند انقلاب اسلامی می‌ایستند.
ویرانی و ارتجاعِ ناشی از حاکمیت محافظه‌کاران وقتی شدید می‌شود که محافظه‌کاران مسئول، در پوستینِ انقلابیگری، به متلاشی‌سازیِ اصول انقلاب مشغول شوند.
هم #راست_سنتی و هم #چپ_متعارف در جامعه‌ی ایران، چنین پوستینی به تن دارند.
@ebteda_ir

🔺او امامِ «جمعه» نبود!
▪️بخشی از یک یادداشت قدیمی برای شهید محراب #آیت‌الله_مدنی
✔️ به بهانه‌ی معارفه‌ی امام جمعه‌ی جدید تبریز

آنها که مستمع خطبه‌‌هایش بوده‌اند، گواهی می‌دهند که او، برای اسقاط تکلیف، خطبه نمی‌خواند. خطبه‌هایش، «بخشنامه»ای هم نبود. آنچه می‌گفت، همانی بود که فهمیده و ادراک کرده بود؛ چه آنجا که از «تقوا» سخن می‌گفت و چه آن‌گاه که مسائل روزمره‌ی مردم را به تحلیل می‌نشست. سادگی، صراحت و صداقت و البته مردمداری از کلامش می‌بارید.
وقتی نماینده‌ی امام و امام جمعه‌ی شهری مانند تبریز، در خطبه‌هایش از برخورد ناشایست کارکنان فلان اداره با مراجعین انتقاد کرده و هشدار شدیداللحن می‌دهد به آنها که حال مردم را رعایت کنند وگرنه باهاشان برخورد خواهد کرد، طبیعی‌ست که مردم هم با امام جمعه‌شان همراه و همدل شوند.
در خطبه‌های او #مردم نقش اول را دارند. نه اینکه شعار #مردمداری بدهد برای بازارگرمی و مریدپروری؛ باورش بود که «مردم ولی‌نعمتان انقلابند».
با مردم چنان سخن نمی‌گفت که درنیابند حرفش را. سادگی بیان و کلامش، درست همانند مُرادش بود. او با آنها زندگی می‌کرد؛ می‌رفت در مجمع‌شان؛ می‌فهمید و ادراک می‌‌کرد مردم را و آلام آنها را فریاد می‌کرد از محرابِ جمعه.
عرصه‌ای از زندگی مردم نبود که او در آن غایب باشد. مگر ممکن بود مردم در خطر باشند و او در سفر؟! مگر ممکن بود که مردم آب نداشته باشند و او از سراب بگوید؟
او فقط امامِ #جمعه نبود؛ او امامِ #هر_روز بود برای مردم آذربایجان.
نماز جمعه برای مخاطبانش #عادت نبود؛ #فرصت بود. آنجا محل تجمع انرژی‌های متعهد بود برای پیش بردن کشتی انقلاب؛ محل قرار بود برای تدبیر امور.


🔻
https://ebteda.ir/post-255.aspx
@ebteda_ir
🔺

چنین است رسمِ #مردمداری!
حتی #مصیبت هم نمی‌تواند #فاصله‌ها را کم کند.
دامنۀ #امنیت تا مرزهای #محبت گسترده است.
@ebteda_ir

🔺او امامِ «جمعه» نبود!
▪️بخشی از یک یادداشت قدیمی برای شهید محراب #آیت‌الله_مدنی
✔️ به بهانه‌ی معارفه‌ی امام جمعه‌ی جدید تبریز

آنها که مستمع خطبه‌‌هایش بوده‌اند، گواهی می‌دهند که او، برای اسقاط تکلیف، خطبه نمی‌خواند. خطبه‌هایش، «بخشنامه»ای هم نبود. آنچه می‌گفت، همانی بود که فهمیده و ادراک کرده بود؛ چه آنجا که از «تقوا» سخن می‌گفت و چه آن‌گاه که مسائل روزمره‌ی مردم را به تحلیل می‌نشست. سادگی، صراحت و صداقت و البته مردمداری از کلامش می‌بارید.
وقتی نماینده‌ی امام و امام جمعه‌ی شهری مانند تبریز، در خطبه‌هایش از برخورد ناشایست کارکنان فلان اداره با مراجعین انتقاد کرده و هشدار شدیداللحن می‌دهد به آنها که حال مردم را رعایت کنند وگرنه باهاشان برخورد خواهد کرد، طبیعی‌ست که مردم هم با امام جمعه‌شان همراه و همدل شوند.
در خطبه‌های او #مردم نقش اول را دارند. نه اینکه شعار #مردمداری بدهد برای بازارگرمی و مریدپروری؛ باورش بود که «مردم ولی‌نعمتان انقلابند».
با مردم چنان سخن نمی‌گفت که درنیابند حرفش را. سادگی بیان و کلامش، درست همانند مُرادش بود. او با آنها زندگی می‌کرد؛ می‌رفت در مجمع‌شان؛ می‌فهمید و ادراک می‌‌کرد مردم را و آلام آنها را فریاد می‌کرد از محرابِ جمعه.
عرصه‌ای از زندگی مردم نبود که او در آن غایب باشد. مگر ممکن بود مردم در خطر باشند و او در سفر؟! مگر ممکن بود که مردم آب نداشته باشند و او از سراب بگوید؟
او فقط امامِ #جمعه نبود؛ او امامِ #هر_روز بود برای مردم آذربایجان.
نماز جمعه برای مخاطبانش #عادت نبود؛ #فرصت بود. آنجا محل تجمع انرژی‌های متعهد بود برای پیش بردن کشتی انقلاب؛ محل قرار بود برای تدبیر امور.


🔻
https://ebteda.ir/post-255.aspx