ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.04K subscribers
744 photos
122 videos
25 files
359 links
Download Telegram
ارتجاع انقلابی!
🔹روح‌الله رشیدی

هر چه پیش‌تر می‌رویم، فضای عمومی کشور، به فضای دهه‌ی هفتاد نزدیک‌تر و شبیه‌تر می‌شود. احیای #اشرافیت_دولتی و تقابل بی‌پروا با اصول عمومی انقلاب، از جهاتی، آن دوره را تداعی می‌کند‌. رییس‌جمهور وقت و امام جمعه‌ی موقت تهران، آبان سال ۱۳۶۹ در خطبه‌های نماز، از ضرورت #مانور_تجمل گفت و فرمان #ارتجاع به عصر پیشاانقلاب و بازگشت به سنت‌های سلطانی را صادر کرد. با این فرمان بود که بیماری صعب‌العلاج دیگری، گریبان انقلاب را گرفت و در بعضی عرصه‌ها، هر آنچه انقلاب رشته بود پنبه شد.
انقلاب که درخشانترین کارش، شکستن شاخ غول‌ها و برانداختن خوی شاهانه‌ی شاهان و شاه‌پرستان بود، خود گرفتار شاه‌نمایان شد... قبح‌ریزی کردند از صفات سلطانی. وجه نمادین ترجیحات خود را نفهمیدند و خود را به آن راه زدند. آن صاحب‌منصب قدیم و جدید، در تلویزیون گفته بود «هیچ ایرادی ندارد که رییس جمهور، برود "گلف" بازی کند، مهم این است که کار کند». مغلطه است. لااقل با حساب و کتاب #انقلاب_خمینی، مغلطه است؛ اما می‌کنند. با سربلندی هم می‌کنند!
همین فرمول می‌گوید «رییس جمهور برود #کیش ولی عوضش خوب کار کند».
یادش بخیر. آن مدیر نخبه‌ی اسبق هم گفته بود «مدیران بخورند، ولی خوب کار کنند»!
امان از ارتجاع؛ بویژه از نوع انقلابی‌ و متشرعانه‌اش.

@ebteda_ir
@ebteda_ir
🔺محافظه‌کاران؛ آرمان‌ستیز و واقعیت‌گریز
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظه‌کاران با عدالتخواهان/2

#محافظه‌کاران، بی‌مسئله‌اند. #مسئله از احساسِ تناقض، تعارض یا اختلال برمی‌خیزد؛ تناقض میان #آرمان و #واقعیت. میان وضع مطلوب و وضع موجود. هرگاه وضع موجود (اعم از اینکه در سطح خُرد متجلی باشد یا سطح کلان) با دستگاه معرفتی ما (اعم از باورهای دینی، انقلابی و...) متناقض باشد، می‌گوییم آنجا مسئله‌ای وجود دارد. مثلاً وقتی از یک‌سو با گسترش و نهادینه‌سازی #اشرافیت_دولتی (به‌عنوان واقعیتِ مشهود و ملموس) روبرو می‌شویم و از سوی دیگر با آرمانی دینی و انقلابی به نام #ساده‌زیستی و #مردم‌داری و #مستضعف‌گراییِ مسئولان، تضاد و تناقض میان واقعیتِ عینی با آرمانِ مطلوب، رخ می‌نماید. اینجاست که «مسئله» خودنمایی می‌کند.

محافظه‌کاران، بی‌مسئله‌اند؛ چراکه در هر دو عرصه، به انسداد رسیده‌اند. هم #آرمان‌ستیز اند و هم #واقعیت‌گریز. وقتی نه به واقعیتِ عینی و ملموس جامعه‌شان وقعی می‌نهند و نه دیگر اعتباری برای آرمان‌ها قائل‌اند، معلوم است که ازنظر آن‌ها هیچ مسئله‌ای در جامعه‌شان وجود ندارد. این‌ها هستند که با محصور کردنِ #عدالت‌خواهان و #تقلیل_مکرر_انقلاب_اسلامی در مفاهیم و عرصاتِ سطحی، در مقابل تحول و حرکت به سمت اهدافِ بلند انقلاب اسلامی می‌ایستند.
ویرانی و ارتجاعِ ناشی از حاکمیت محافظه‌کاران وقتی شدید می‌شود که محافظه‌کاران مسئول، در پوستینِ انقلابیگری، به متلاشی‌سازیِ اصول انقلاب مشغول شوند.
هم #راست_سنتی و هم #چپ_متعارف در جامعه‌ی ایران، چنین پوستینی به تن دارند.
@ebteda_ir
🔺
مصاحبه با حسن غفوری‌فرد، داخل اتومبیل تشریفات، همراه با اسکورت و بادیگارد.
شبکه‌ی یک، برنامه‌ی #تا_پاستور.
رسانه‌ی ملی هم #اشرافیت_دولتی را به رسمیت شناخته!
@ebteda_ir
🔺
بدترین صحنه‌ی پیش از آغاز مناظره‌ی ریاست‌جمهوری، تشریفاتِ تردد و ورود داوطلبان به صداوسیما و بازکردنِ دربِ ماشینِ آقایان توسط محافظان و ‌ملازمان است!
#اشرافیت که شاخ و دم ندارد.
اگرچه در نگاهِ کثیری از مردم، چنین آدابی به عرف تبدیل شده‌ باشد.

#اشرافیت_دولتی
#مناظره‌ی_دوم
@ebteda_ir
🔺هذیان‌های نواصولگرایانه:
خوارج، عدالت‌خواه بودند!

ایام شهادت علی بن ابیطالب(ع) است. ایامی که قرن‌هاست فرصت بازخوانی منشور حیات و حکومت علوی و یادآوری اصل زوال‌ناپذیرِ «عدالت» است. اساساً این ایام جز برای گفتن و شنفتن از #عدل_علی نبوده.
حالا چند سالی ‌است گروهی از نواصولگرایان، که عداوت با عدالتخواهان، کر و کورشان کرده، بر خود فرض می‌دانند در این ایام، به‌جای شرح عدل علی(ع) و تبیین حکمرانی علوی، در مذمت عدالت‌خواهی بکوشند. آن‌هم در رسانه‌هایی که نام و نانشان از حکومت اسلامی است.
آنها در کینه‌ورزی‌شان چنان دچار افراط شده‌اند و عنان تعادل از کف داده‌اند که در روز روشن می‌گویند «خوارج هم عدالت‌خواه بودند»! تا مثلاً با این تطبیق ابلهانه، مردم را نسبت به تحرکات عدالت‌خواهانهٔ امروز بدبین کنند. ابلهانه است، اما اصرار دارند بر تکرار و تداوم این بلاهت.
خوارج و عدالتخواهی؟!
یعنی خوارج هم دنبال مبارزه با #فقر و #فساد و #تبعیض بودند؟
یعنی این جماعت خشک‌مغزِ متحجر، دنبال برانداختن #اشرافیت_دولتی و #ویژه‌خواری و #قبیله‌گرایی بودند؟
از مردم و مستضعفان و تاریخ که خجالت نمی‌کشند، لااقل به عنوان شیعهٔ علی(ع) از نام مبارک او شرم کنند و اینقدر پریشان و هذیان نگویند.
نواصولگرایان می‌توانند از هر کنش عدالت‌خواهانه‌ای منزجر باشند _حق هم دارند_ و هرکس سودای عدالت داشت، به هر انگ و برچسبی بنوازند، اما عدالت‌خواه جا زدن خوارج، خیانت به تاریخ و اسلام است.
در ایام منتسب به امیرالمومنین(ع) به‌جای برانگیختنِ شوق عمومی در جهت عدالت و نزدیک شدن به شاخص‌های جامعهٔ علوی و اصلاح امور، همت گماشته‌اند برای متنفرسازی عمومی از عدالتخواهی؛ که البته آب در هاون کوبیدن است این اراده.
اگر بنا بر تطبیق تاریخی هم باشد، قطعاً خوارج را باید مصداق تام و تمامِ تحجر، جمود و عدالت‌ستیزی دانست؛ یعنی دورترین جریان به عدالت‌خواهی و نزدیک‌ترین جریان به تحجر.
بیراه نیست که دسته‌ای از تندترین متحجرین، شمشیر را علیه عدالت‌خواهی آخته کرده‌اند.
آنها ماهیت خود را فریاد می‌زنند.
بارها گفته‌ایم اصولگراها عدالت را امری فرعی می‌دانستند، اما نواصولگراها، رسماً عدالت‌ستیزند.
بیانیه‌های جاهلانه و کینه‌توزانهٔ ایام شهادت مولا، گواه روشن این عداوت است.