ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.05K subscribers
721 photos
120 videos
24 files
358 links
Download Telegram
چگونه #عدالت‌خواهان یکی از مهم‌ترین سدها را مقابل #تکنوکراسی ایجاد کردند
به‌تبع گفتمان شدن #عدالت، باید این جریان تعمیق می‌شد، مرزگستری می‌کرد و عرصه‌های جدید را تحت تأثیر قرار می‌داد.
عدالت‌خواهان به‌دنبال اصلاح ساختارها و سازوکارهای عدالت‌ستیز و ایجادکنندهٔ #فقر ، #فساد ، #تبعیض، # اشرافیت، عدم رعایت اولویت‌ها و حیف #بیت_المال رفتند. که در ۲ قالب پیگیری شد: مطالبه‌گری تخصصی در جنبش دانشجویی وتداوم انقلابی‌گری در فارغ‌التحصیلی با تلاش جهت اصلاح جهت‌گیری‌های سیاستی نظام.
دههٔ ۷۰ با #لیبرال شدن و استحالهٔ انقلابیون سابق که در حوزه‌های مختلف مدیریت کشور و #علوم_انسانی واردشده بودند و فکر می‌کردند تنها با جاگذاری عناصر متدین و انقلابی در این نهادها و حوزه‌ها می‌توان این عرصه را تغییر داد، مواجه شده بود.
اما جریان عدالت‌خواهی که وارد حوزه‌های مختلف شد و به عرصه‌های تخصصی ورود کرد، برای پیگیری جهت‌گیری‌های انقلابی و آرمان‌های انقلاب در برابر #تکنوکراتها وارد شد. این جریان شعارهای #انقلابی را فراموش نکرد و تلاش کرد تا آن شعارها را عینی کند، لذا در برابر جهت‌گیری‌های تکنوکرات‌ها، جهت‌گیری #انقلابی را در آن حوزه‌ها پی‌گرفت.
این ویژگی خاص این رویکرد بود که ضمن داشتن نقدهای بنیانی برخلاف چپ‌ها که همه‌چیز را به یک سری تضاد بنیادی مثل کارگر/کارفرما تقلیل می‌دهند نقد مبنایی جنگ #مستضعف/ #مستکبر و #پابرهنه‌_ها / #مرفهین_بی‌درد را به حوزه‌های مختلف تسری داد.
این جریان به تفکیک نظام و #انقلاب که ریشه در تحلیل چپ و #تضادگرایی #مارکسیست‌ها دارد معتقد نیست؛ نظام را مولود انقلاب می‌بیند و می‌خواهد #نظام را #انقلابی نگه دارد، لذا همواره باید با شاخص انقلاب جهت‌گیری‌های ان نقد و اصلاح شود.
#عدالت‌خواهی دههٔ ۸۰ مبتنی بر عقلانیتی بود که از یک‌سو جدال با #بروکرات‌ها -تکنوکرات‌ها از یک‌سو #محافظه‌کاران را می‌دید و برخلاف پیچیده سازی‌های آن‌ها مسائل عدالت را به مسائلی قابل‌فهم و قابل‌پیگیری برای عموم بدل کرد. برای روش‌ها محاسبه‌گری کرد و بعد الگوهای تداوم خویش را جستجو کرد، اما در دام محافظه‌کاری و پذیرش وضع موجود و... نیفتاد؛ لذا این #عقلانیت انقلابی و غیر #محافظه‌کارانه بود.
متن کامل در
https://ghiam.ir/?p=2612
به جمهوری بپیوندید
@jomhouri
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
@ebteda_ir

🔺مرززُدایی از محافظه‌کاری و عدالتخواهی

جریان فرتوت و محافظه‌کارِ اصولگرا، که همواره عدالتخواهانِ گستاخ را موی دماغ می‌بیند، اهتمام ویژه‌ای برای سلطه بر آنها از خود نشان می‌دهد. به هر دری هم می‌زند برای این منظور.
از جمله‌ تحرکات این جریان در این راستا، یکی هم تلاش برای #مرززدایی میان خود و عدالتخواهان است.

خط تمایز روشن و واضحی میان #محافظه‌کاران_متحجر و #انقلابی‌های_عدالتخواه وجود دارد. این تمایز، هرچه پررنگ‌تر و دقیق‌تر در جمع انقلابیون، طرح شود، اتوریته‌ی محافظهکاران نیز تضعیف می‌شود.
در ماجرای اخیر، محافظهکاران، باز هم می‌کوشند تا از درسِ بزرگ‌ِ رهبری، نیت خود را تقویت کرده و به ضرب و زورِ فضاسازیِ جعلی، قرائت خود از آرمانها را صحیح و لازم‌الاتباع جا بزنند و هر چه بیشتر، عرصه را بر عدالتخواهان تنگ کنند.

می‌خواهند ثمره‌ی تلاش صادقانه‌ی عدالتخواهان برای جلوگیری از سقوط انقلابیگری در ورطه‌ی محافظه‌کاری را ضرب در صفر کرده و خود را تنها جریانِ خالص انقلابی معرفی کنند.
@ebteda_ir

🔺مسئله‌ی اجتماعی، کیلویی چند؟!
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظهکاران با عدالتخواهان/1

یکی از مهمترین خطوط تمایز #عدالتخواهان با #محافظه‌کاران در نوع نگاه این دو جریان به #مسائل_اجتماعی است. محافظهکاران، با اینکه شدیداً مدعی انقلابیگری‌اند، اما نسبت به مسائل اجتماعی یا جاهل‌اند یا بی‌اعتنا. اولویتشان این است که اعتنایی به مسائل اجتماعی نکنند. اگر هم احیاناً درک و دریافتی از این مسائل داشتند، تعهد و مسئولیت و دردی در قبال آنها از خود نشان نمی‌دهند. این جماعت، تنها در یک صورت به مسائل اجتماعی اعتنا می‌کنند؛ آن هم وقتی‌ست که بتوانند با استناد به وجود مسئله‌ای، رقیب سیاسیِ‌شان را تحت فشار قرار دهند: ◀️«استفاده‌ی ابزاری از مسائل اجتماعی».

طُرفه اینکه محافظهکاران، چنین سانسور و بی‌مسئولیتی بزرگی را مقدس‌مآبانه توجیه کرده و «مصلحت نظام» را در عدم برجسته‌سازیِ چنین مسائلی می‌دانند! واقعیت این است که آنچه نگرانشان می‌کند نه #مصلحت_نظام که #مصلحت_خود است. چرا که خود حتماً در پیش آمدن و اشاعه‌ی مسائل مورد نظر، مسئول بوده‌اند و حالا دارند پشتِ «مصلحت نظام» پنهان می‌شوند تا کسی یقه‌شان را نگیرد.

عدالتخواهان، همواره به خاطر طرح و پیگیریِ چنین مسائلی، مورد غضب #سیاستبازان واقع شده‌اند. حل مسائل اجتماعی را تکلیف انقلابی و دینی خود دانسته و مجموعه‌ی حاکمیت را در این زمینه مسئول می‌دانند. برایشان فرقی نمی‌کند که کدام قبیله بر مصدر امور باشد.
@ebteda_ir
🔺محافظهکاران؛ آرمان‌ستیز و واقعیت‌گریز
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظهکاران با عدالتخواهان/2

#محافظه‌کاران، بی‌مسئله‌اند. #مسئله از احساسِ تناقض، تعارض یا اختلال برمی‌خیزد؛ تناقض میان #آرمان و #واقعیت. میان وضع مطلوب و وضع موجود. هرگاه وضع موجود (اعم از اینکه در سطح خُرد متجلی باشد یا سطح کلان) با دستگاه معرفتی ما (اعم از باورهای دینی، انقلابی و...) متناقض باشد، می‌گوییم آنجا مسئله‌ای وجود دارد. مثلاً وقتی از یک‌سو با گسترش و نهادینه‌سازی #اشرافیت_دولتی (به‌عنوان واقعیتِ مشهود و ملموس) روبرو می‌شویم و از سوی دیگر با آرمانی دینی و انقلابی به نام #ساده‌زیستی و #مردم‌داری و #مستضعف‌گراییِ مسئولان، تضاد و تناقض میان واقعیتِ عینی با آرمانِ مطلوب، رخ می‌نماید. اینجاست که «مسئله» خودنمایی می‌کند.

محافظهکاران، بی‌مسئله‌اند؛ چراکه در هر دو عرصه، به انسداد رسیده‌اند. هم #آرمان‌ستیز اند و هم #واقعیت‌گریز. وقتی نه به واقعیتِ عینی و ملموس جامعه‌شان وقعی می‌نهند و نه دیگر اعتباری برای آرمان‌ها قائل‌اند، معلوم است که ازنظر آن‌ها هیچ مسئله‌ای در جامعه‌شان وجود ندارد. این‌ها هستند که با محصور کردنِ #عدالت‌خواهان و #تقلیل_مکرر_انقلاب_اسلامی در مفاهیم و عرصاتِ سطحی، در مقابل تحول و حرکت به سمت اهدافِ بلند انقلاب اسلامی می‌ایستند.
ویرانی و ارتجاعِ ناشی از حاکمیت محافظهکاران وقتی شدید می‌شود که محافظهکاران مسئول، در پوستینِ انقلابیگری، به متلاشی‌سازیِ اصول انقلاب مشغول شوند.
هم #راست_سنتی و هم #چپ_متعارف در جامعه‌ی ایران، چنین پوستینی به تن دارند.
@ebteda_ir
🔺

تقلای شرم‌آورِ بخشی از وکلای ملت، برای بستن دهانِ پرسشگران، در چهل سالگی انقلاب اسلامی، نشانه‌ای دیگر از جدالِ #محافظه‌کاران با ذات انقلاب اسلامی‌ست.
فرقی نمی‌کند اینها از کدام قبیله‌اند؛ مسئله این است که از واهمه‌ی مواجهه با مردم و برای فرار از پاسخ، فرافکنی می‌کنند و چند بی‌نظمی و اختلال مشکوک را دستاویز قرار می‌دهند برای پایه‌ریزی یک قاعده‌ی استبدادی!
@ebteda_ir

🔺 درد محافظهکاران؟


بزرگترین خطای #محافظه‌کاران (راست قدیم و اصولگرایان فعلی) همواره این بوده که عامل شکست‌ها و ناکامی‌های سیاسی‌شان #عدم_وحدتِ سران و‌ بزرگان و نامدارانِ منتسب به اردوگاهشان است. با این تلقی سطحی، یک اشتغال دائمی و مضحک برای خود ساخته‌اند با هدفِ نیل به وحدت!
مدام خود را به آب و ‌آتش می‌زنند و حتی به مناسباتِ تحکم‌آمیزِ قرون‌وسطایی هم متوسل می‌شوند تا مثلاً تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری را کم کنند تا شاید توفیق یابند. در این راه، ابایی از تکفیرِ عناصرِ به‌زعم خودشان «وحدت‌شکن» هم ندارند.
به این نمی‌اندیشند اما، که دردشان وحدتِ قبایلی نیست. دردشان تعدد کاندیدا نیست. دردشان دورهمی‌های زورکی نیست. همچنانکه اگر حتی به فرض محال، هدفِ دمِ‌دستی وحدت هم محقق شود، باز هم به مراد نخواهند رسید.
چرا؟
چون هنوز در قاموس‌شان، مفهوم بزرگ و بنیادینی به نام #مردم معنا ندارد. بله؛ اعتنای صوری و تشریفاتی به مردم را گاهی مزمزه می‌کنند. اما چون قلباً به آن باور ندارند، اعتنایشان بی‌برکت می‌شود.
مردم... مردم... کاش از خمینی کبیر، معنای این یک معنا را خوب یاد می‌گرفتند این محافظهکاران.
@ebteda_ir

🔺سراب!

لابد الان #محافظه‌کاران دارند کلاهشان را می‌اندازند هوا که توانسته‌اند فضا را وفقِ طراحیِ خود پیش ببرند. درست مثل یک بازیِ شطرنج می‌بینند میدان #انتخابات را. گام‌به‌گام را محاسبه کرده و پیش می‌روند. به قول خودشان دارند خردمندانه و #سیاست‌ورزانه عمل می‌کنند.
بویژه حالا که #وحدتِ موعودشان تحقق یافته و دیگر کسی نیست که در صفِ واحدشان رخنه ایجاد کند، بیشتر خود را به قدرت نزدیک‌تر می‌بینند!
همه‌ی مزاحم‌ها و #ناسازگارها را به طریقی کنار زده‌اند و زمین بازیِ مطلوبشان را مهیا کرده‌اند...
اما می‌دانند که با این بازیها، نمی‌شود دلِ مردم را بدست آورد. اکسیرِ دلربایی از مردم، نزد قبیله‌ی سیاست‌ورزِ بازیگر، یافت می‌نشود!
@ebteda_ir

🔺دردِ بی‌مردمی!

مثل روز روشن است که جریانِ متعارفِ سیاسیِ منتسب به نیروهای انقلاب (با هر صورتک و ماسک و نقابی) تابِ حمل آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی را ندارد.

مهمترین و بزرگترین ضربه‌ی این کاستی، ناتوانی در همراه‌سازی توده‌ی مردمی‌ست که همچنان منتظرِ تحقق آرمانهایِ نخستینِ انقلاب اسلامی‌اند و پی‌جوییِ این آرمانها همچنان برایشان جذابیت و اصالت دارد.

عجز جریان‌های سیاسیِ به‌اصطلاح انقلابی در فهم مردم، بزرگترین فقر آنهاست، که البته هیچ‌گاه نمی‌پذیرند وجود چنین بیماری‌ای را. و همچنان در اندیشه‌ی دوپینگ و نگه‌داشتِ خود روی آب هستند.
چنین فقری، به معنی بی‌پشتوانگی و ناآمادگی برای تغییر و تحول و اقدام بزرگ (انقلابی) است.

این وضعیت (بی‌مَردمی) شرط لازم و زمینه‌ی اصلیِ نهادینه‌سازیِ محافظه‌کاری است. بدیهی‌ست که تداوم چنین شرایطی (ناهمراهی توده‌ی مردم) مطلوبِ قطعیِ #محافظه‌کاران است.
محافظهکاران برای تثبیت ذائقه‌ی حداقل‌گرا و بی‌آرمان، همانند همزادِ اصلاح‌طلب خود، دست به هر کاری می‌زنند.

به زعمِ محافظهکاران (اعم از راست و‌چپ) گورِ بابایِ #حضور_حداکثری مردم در انتخابات! هرچه تعدادشان کمتر، بهتر؛ برای تضمین حضور حداکثری، قدرت و استعدادِ همراه‌سازی و اقناع لازم است؛ که محافظهکاران، بی‌بهره از چنین قدرت و استعدادی‌اند. پس بنظرشان، همان بهتر که حضور در پای صندوق رای، حداقلی باشد تا بی‌دردسر به قدرت برسند.
@ebteda_ir

🔺دردِ بی‌مردمی!

مثل روز روشن است که جریانِ متعارفِ سیاسیِ منتسب به نیروهای انقلاب (با هر صورتک و ماسک و نقابی) تابِ حمل آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی را ندارد.

مهمترین و بزرگترین ضربه‌ی این کاستی، ناتوانی در همراه‌سازی توده‌ی مردمی‌ست که همچنان منتظرِ تحقق آرمانهایِ نخستینِ انقلاب اسلامی‌اند و پی‌جوییِ این آرمانها همچنان برایشان جذابیت و اصالت دارد.

عجز جریان‌های سیاسیِ به‌اصطلاح انقلابی در فهم مردم، بزرگترین فقر آنهاست، که البته هیچ‌گاه نمی‌پذیرند وجود چنین بیماری‌ای را. و همچنان در اندیشه‌ی دوپینگ و نگه‌داشتِ خود روی آب هستند.
چنین فقری، به معنی بی‌پشتوانگی و ناآمادگی برای تغییر و تحول و اقدام بزرگ (انقلابی) است.

این وضعیت (بی‌مَردمی) شرط لازم و زمینه‌ی اصلیِ نهادینه‌سازیِ محافظه‌کاری است. بدیهی‌ست که تداوم چنین شرایطی (ناهمراهی توده‌ی مردم) مطلوبِ قطعیِ #محافظه‌کاران است.
محافظهکاران برای تثبیت ذائقه‌ی حداقل‌گرا و بی‌آرمان، همانند همزادِ اصلاح‌طلب خود، دست به هر کاری می‌زنند.

به زعمِ محافظهکاران (اعم از راست و‌چپ) گورِ بابایِ #حضور_حداکثری مردم در انتخابات! هرچه تعدادشان کمتر، بهتر؛ برای تضمین حضور حداکثری، قدرت و استعدادِ همراه‌سازی و اقناع لازم است؛ که محافظهکاران، بی‌بهره از چنین قدرت و استعدادی‌اند. پس بنظرشان، همان بهتر که حضور در پای صندوق رای، حداقلی باشد تا بی‌دردسر به قدرت برسند.
@ebteda_ir
🔺
به یُمنِ سیطره‌ی #محافظه‌کاران، چنان تنگدست شده‌ایم که حتی از اعلامِ پخش زنده‌ی #مناظره‌های_انتخاباتی هم در پوست خودمان نمی‌گنجیم.
جوری با شور و هیجان، خبر تجدیدنظر آقایان را مخابره می‌کنند که گویی لطف فرموده و منت بر سر ملتِ شریف نهاده‌اند؛ و ما مانده‌ایم و این همه خوشدلی!
منتهایِ گشاده‌دستی و سخاوتمندیِ محافظهکارانِ راست و چپ چیزی در همین عیار است.