ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.05K subscribers
718 photos
120 videos
24 files
356 links
Download Telegram
ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
🔺️ماجرای نسبت هیئات با مفسدین و سرمایه داران و... و رد و تایید مداحها چند هفته ای است که نقل محافل است. اما سطحی مهمتر از نسبت مداحان و هیئتها با انها وجود دارد. 🔺️چرا یک هیئت به سرمایه و پول درشت احتیاج دارد که وابسته شود یا کاسه گدایی پیش بیت المال یا سرمایه…
@ebteda_ir

🔺تجهیز هیئت‌ها و تطهیر ابازرها

مجالس حسینی(ع) را باید از نحوست و‌ نجاستِ پول‌های کثیف پاک کرد. هر یک ریالی که از کیسۀ آلودۀ #ابازرها وارد حریم عزای حسینی می‌شود، کرور کرور برکت را از این سفره‌ها زایل می‌کند.

ابازرها برای تطهیر خود، دنبال جایی دنج و بی‌دردسر هستند. مسجد و هیئت‌ و حسینیه را برمی‌گزینند و به قول خودشان «احسان» می‌کنند تا اسمشان در دفتر حسینی(ع) ثبت شود!

یکی از تکنیک‌های گشودن بابِ احسان برای ابازرها، خرج‌تراشی برای هیئت‌هاست؛ پیش کشیدن مخارجی که تا پیش از این به ذهن هیئتی‌ها نمی‌رسید:

۱. توسعۀ فیزیکی حسینیه و عزاخانه
۲. ارتقا و تجهیز سیستم صوتی
۳. امکانات تصویربرداریِ چنددوربینه و هوایی
۴. تبلیغات وسیع و چشمگیر
۵. دعوت از چهره‌های مشهورِ پرهزینه
۶. پذیرایی‌های لاکچری و در سطح وسیع
و...

رفته‌رفته هیئتی که با هزارتومانی‌های هیئتی‌ها می‌چرخید، مخارجش تا صدها میلیون تومان قد می‌کشد! پس آغوش هیئت برای ابازرها باز می‌شود.
هیئت‌ها تجهیز می‌شوند و ابازرها تطهیر!
کار به همین‌جا ختم نمی‌شود.
مرحلۀ بعد، بالاگرفتن رقابت و چشم‌وهم‌چشمی میان هیئت‌ها برای همراه‌سازی یک «ابازر اختصاصی» برای خود است.

🔹هیئات سادۀ مردمی، که دهه‌هاست سلامت و برکت خود را حفظ کرده‌اند، بیش از هر چیز، مراقب ورود پول‌های کثیف به خیمۀ عزای خود بوده‌اند.
⭕️یادداشت صریح #وحید_جلیلی در علل ناکارآمدی در رسانه ملی

🔺این گروه خشن!/ تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صداوسیما را بین خود دست به دست کرده‌اند و به طور کاملا اتفاقی همگی بچه‌های دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاه‌اند!!

🔹ملیجک‌های قسطنطنیه که برای لبخند نشاندن بر لب باندهای قدرت، منتقدان حسین محمدی و مرتضی میرباقری و عزت ضرغامی و علی عسگری را با ابن ملجم برابر می‌کنند و برایشان شیشکی می‌کشند، به جمهور مردم که می‌رسند «میرغضب» می‌شوند و ابایی ندارند که مدت‌ها، ملت بی‌پناه را در اوج تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی با سادیسم پنهان و آشکار خود بچزانند و از همان اصحاب قدرت جایزه بگیرند.

🔸مشکل امروز رسانه ملی چیست؟ فلان نویسنده قالتاق یا تهیه کننده کاسب یا کارگردان مریض؟ پاسخ روشن نخواهد شد مگر آنکه 26 سال به عقب برگردیم و چهره این شیفتگان خدمت را که آن روز هنوز این قدر ملیح و جو گندمی نشده بود در نظر آوریم. تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صدا و سیما را بین خود دست به دست کرده‌اند و به طور کاملا اتفاقی! همگی بچه‌های دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاه‌اند!!

🔸«عروس تاریکی» به شایستگی و روشنی محصول برنامه‌ریزی شده جماعتی است که بیش از دو دهه تجربه حاکمیت بر رسانه ملی را دارند. اگر کم هوش‌ترین و بی‌عرضه‌ترین مدیران هم از چنین فرصت عظیمی برای تجربه، آزمون و خطا برخوردار می‌شدند قطعا پس از 26 سال، نتیجه به مراتب از فاجعه امروز رسانه ملی بهتر می‌بود به شرط آن که به جای نصیحت اخلاقی دیگران ابتدا خود را از بخل، عجب، حسد و کبر خالی می‌کردند.

🔸با آن‌ها که برای پروژه‌های سی، چهل میلیون تومانی، ماه‌ها و گاه سال‌ها بر در ارباب بی‌مروت دنیا در حوالی جام جم نشسته‌اند سخن ساز کنید تا دریابید پروژه 15 میلیارد تومانی «عروس تاریکی» نه یک اتفاق تصادفی، نه یک تپق ساده مدیریتی، نه یک خطای ناگزیر از سوی مدیریتی تازه کار و نو رس که دقیقا و کاملا محصول طبیعی یک نظام برنامه‌ریزی فاسد در مدیریت رسانه ملی است. نظامی که البته پشتیبانان قاطع و جسوری در بیرون از سازمان و در برخی از جایگاه‌های مهم نظام دارند و به مدد همین پشتوانه پر مدعا، انحصار طلب و در بزنگاه‌ها خشن، توانسته‌اند صدها برابر مهریه این عروس را از بودجه صداوسیما هزینه کنند تا مبادا ترک بردارد چینی نازک انحصار باند‌های قدرت.

🔸نعمتی که این تیم یا هیأت یا باند یا کارگروه یا مافیا یا مجمع یا گَنگ یا جلسه دعای ندبه یا هر نام مقدس یا کثیف دیگری که بر آن بگذاریم از آن برخوردارند، فلان عمله غضب یا نویسنده سادیست نیست، بلکه سکوت مصلحت پرستانی است که سال‌ها معاملات باندهای سیاسی در رسانه ملی را به تماشا نشسته‌اند و دم بر نیاورده‌اند به امید آن که شاید کور سویی از تحول بدمد و مباد این که نظام آسیب ببیند؛ و از قضا سرکنگبین صفرا فزود، هرچه بیشتر دم در می‌کشیم و سکوت می‌کنیم وقیح‌تر می‌شوند.

🔸جالب است 26 سال؛ هزاران میلیارد تومان بودجه را در اختیار داشته باشی و 30 مرکز استانی و دانشگاه و پژوهشگاه بعد از ده‌ها سال تجربه ؛ شاهکاری چون عروس تاریکی تحویل بدهی! و برایش کارناوال هم راه بیندازی!

🔸رئیس رسانه ملی به خود بنده گفت: " ارزیابی کارشناسان سازمان این است که بچه مسلمان‌ها در مستند خوبند اما تا 10-15 سال آینده در حوزه فیلم سازی داستانی و سریال سازی و ... حرفی برای گفتن ندارند"!! می‌خواستم بگویم: "سازمان؟ منظورتان سازمان مجاهدین خلق ایران که نیست؟"

🔸رهبری از رومن رولان و شکسپیر و داستایفسکی و هوارد فاست و دن آرام و خانواده تیبو و بینوایان و جنگ و صلح بگوید و بر جشن حنابندان و من زنده‌ام و جنگ پابرهنه و پایی که جا ماند و آب هرگز نمی‌میرد و دختر شینا و همپای صاعقه تقریظ بنویسد و رسانه ملی، با مدیران ولایت پذیرش «عروس تاریکی»، «اولین انتخاب» و «دیوار به دیوار» بسازد!! صد سال دیگر در پاسخ این پرسش در نخواهند ماند که رهبری چون خامنه‌ای داشتید و در یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های تخصصی او که فرهنگ و هنر است به چنین شاهکارهایی رسیدید؟

🔸غیر از این است که آن‌ها که باید شمشیر رهبری باشند، سپر دوستان خودند! جرأت دارند دبیران بعضی جلسه‌ها که منتشر کنند متن توصیه‌های رهبری را به دوستانشان؟

🔸مشکل کجاست؟ کاسبان سادیست یا مدیران رسانه ملی یا کمی بالاتر؟ از دست این انحصار طلبان میان مایه بی‌هنر به کدام دعای ندبه پناه ببریم؟
یادداشت کامل:
https://yon.ir/nS2JW

@teribon
ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
⭕️یادداشت صریح #وحید_جلیلی در علل ناکارآمدی در رسانه ملی 🔺این گروه خشن!/ تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صداوسیما را بین خود دست به دست کرده‌اند و به طور کاملا اتفاقی همگی بچه‌های دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاه‌اند!! 🔹ملیجک‌های قسطنطنیه که برای…
@ebteda_ir
🔺

قطعاً سریال #بوی_باران، رکورد فضاحت را در میان تولیدات اخیر سیمای ملی جابجا کرد. اما افتضاح اصلی، تمسکِ نویسندۀ سریال به «تأیید» رهبری است‌. آنجا که طلبکارانه و مقدس‌مآبانه ادعا می‌کند:
«...کارگردان ما خدمت آقا می‌رسد و می‌گوید سریالی با محوریت آسیب‌های اجتماعی داریم و در آن موضوعات حاشیه‌نشینی، اعتیاد، طلاق و خانواده زندانیان را کار کردیم و توضیح می‌دهند و اینکه زاویه دیدمان این است آسیب‌های اجتماعی را از زاویه کسانی که کمک می‌کنند ببینیم مثل کاراکتر سیاوش، ترانه، سهیل و سیمین در مدرسه و نه صرفا به عنوان عامل جذابیت. آقا هم این روش و مسیر را تایید می‌کنند.»

به همین سادگی، می‌خواهد سر همه را شیره بمالد و بگوید ما سریالی در باب آسیب‌های اجتماعی ساخته‌ایم و رهبری هم تأییدش کرده!
یعنی رهبری، این سریال سرشار از کشتارهای دیوانه‌وار و منطق‌های کودکانه را تأیید کرده؟!
عجب اعتماد‌به‌نفسی دارند بعضی‌ها.
.
@ebteda_ir

🔺وقتش نیست؟

اخیراً چیزی به این مضمون سر زبان‌ها انداخته‌اند که «محرم، وقت آسیب‌شناسی و نقد نیست... لخت شوید و بی‌هیچ حرف‌وحدیثی سینه بزنید...»!

این واکنش، چند عامل دارد. یکی از این عوامل، تشدید و ترویج آسیب‌شناسی‌هایی با خاستگاه غیردینی و ضددینی است. این نگاه، اساساً با هر چیزی که نسبتی ولو صوری و ظاهری با اسلام داشته باشد، سر عناد دارد؛ از جمله با هر شکل و سطح از عزاداری برای معصومین(ع).
شناخت این جریان، چندان دشوار نیست؛ تکلیفشان هم روشن است.

🔹اما از این جماعت که بگذریم، با جریان قدرتمند و‌‌ ریشه‌دار دینی مواجه می‌شویم که همواره در قبال انحرافات و اعوجاجات دینی حساس بوده و مبارزه با این کج‌فهمی‌ها و کج‌روی‌ها را تکلیف دینی خود دانسته‌ است. نامداران شیعه و مصلحان بلندآوازه‌ای را در قرون و دهه‌های گذشته و اخیر، در این مسیر دیده‌ایم.
چنین مبارزه‌ای، درازدامن است و قدیمی؛ و برای پیش‌برد این مبارزه، از فرصت محرم به‌صورت حداکثری استفاده شده است. دلیلش هم روشن است؛ اولاً به دلیل تناسب حداکثریِ اصل امربه‌معروف و نهی ‌از منکر با روح عاشورا و محرم، ثانیاً فرصت بزرگی به نام تمرکز ذهنی و عینی مردم در ایام محرم حول قیام سیدالشهدا(ع).

اینکه فضا را چنان سنگین ‌کنند که کسی در منابر حسینی و مجال محرم، جرأت طرح هیچ بحث انتقادی و اصلاحی نداشته باشد، در واقع با روح قیام حسینی بیگانه است.

🔹بیراه نیست که در معارف انقلاب اسلامی، حتی عنصر #گریه بر سیدالشهدا(ع) نیز متحول شده و معنایی فراتر از دریافت‌های عرفی پیدا کرد. منظومۀ شعائر عاشورایی، از اشکی که ریخته می‌شود تا شعری که خوانده می‌شود و منبری که برپا می‌شود، جز برای اصلاح امور امت و تجهیز برای مبارزه و حق‌طلبی نیست. این، ابتدایی‌ترین و البته مهم‌ترین درس حسینی(ع) است. بنابراین تذکر مکررِ چنین حقیقتی، به حفظ اصالت این معارف کمک می‌کند. رونق عزای حسینی نیز در گرو حفظ همین مولفه است. بر این اساس، محرم دقیقاً وقت تذکر و تنبه است.

🔹رواج رویکرد «هیچ نگو و‌ هیچ نپرس و فقط سینه بزن» با لفافۀ #عشق_بازی، پیشینه و قرینۀ تاریخی تلخی دارد.
Forwarded from نقطه مشترک
🔴 بجای سنگ‌ها، سگ‌ها را ببندید!

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی
رئیس محترم قوه قضائیه



سلام علیکم

🔻انتشار احکام سنگین قضایی متهمان پرونده اعتراضات کارگری کارخانه هفت‌تپه، منجر به بهت و حیرت بخش گسترده‌ای از مردم و علاقه‌مندان به انقلاب شده است.

🔻این در حالیست که آن دستگاه محترم تاکنون پرونده‌ای را در جریان حراج اموال ملی که در بیش از یک دهه گذشته با عنوان "خصوصی‌سازی" به هر کس و ناکسی هبه شده، به ثمر نرسانده و با این شدت و حدت حکم صادر نکرده است.

🔻گویا بخش‌هایی از دستگاه تحت امر جنابعالی تلاش می‌کنند با این احکام، در هماهنگی کامل با مجریان واگذاری‌های ویرانگر سالیان اخیر، برای معترضان به فروش هپکوی اراک، کشت‌وصنعت مغان، ماشین‌سازی تبریز، آلومینیوم المهدی و دیگر کارخانجات و مجتمع‌های تولیدی کشور خط و نشان بکشند! و گویا دست‌هایی در پیش و پس پرده تلاش می‌کنند طعم شیرین عدالتخواهی از حلقوم خلق‌الله پایین نرود و ملت ارادۀ مبارزه با فساد در دستگاه قضا را باور نکند!

🔻تصدیق می‌کنید که انگیزۀ سوء و سوابق بعضا غیر قابل دفاع برخی از متهمین نمی‌تواند توجیه‌گر آنچنان احکام سنگینی باشد که شائبه سرکوب مطالبات کارگران مستضعفی را القا کند که ماه‌ها حقوق عقب‌افتاده دارند.

🔻با عنایت به این توضیحات، انتظار می‌رود جنابعالی با ورود مستقیم به این پرونده، از تداوم صدور این گونه احکام ناامیدساز در دستگاه تحت امرتان جلوگیری کرده و در اسرع زمان مردم و هواداران انقلاب مستضعفین را از نتایج آن مطلع نمایید.

با احترام


امضاءکنندگان: امیر تفرشی، عبدالحمید شهرابی، مقداد همتی، حسن روزی‌طلب، فرید مرجایی، علی نادری، کاظم آذین، سعید زیباکلام، وحید اشتری، میلاد گودرزی، حسین شمسیان، محمد یاراحمدی، محسن مهدیان، محمد خندان، علیرضا معاف، سیدامیر سیاح، فرهاد بیضایی، مهرداد باقری، یاشار سلطانی، سلمان کدیور، محمدهانی ایرانمنش، فرشید جعفری، سجاد ستایشی، سیدآرمین اردهالی، علی فیض، علی لطفی، حامد هادیان، سیدمحمدحسین حسینی، آرش فهیم، رضا جوهرچی، امین فرج‌اللهی، علیرضا ملوندی، امیرعباس شه‌دوست، علی سلطانی‌وش، محمد ولوی، سینا رضایی، مسعود شایگان، محمدیاسر آخوندی، محمدصالح ترکمان، علی رمضانی، محمدحسن رضایی، احسان جهاندیده، علی‌اکبر سیاح طاهری، محمدجواد کربلایی‌زاده، حجت عدالت‌پناه، یاسین پورعزیزی، ابراهیم شیری، نوید کاوین، مهدی خوش‌نژاد، مهدی ساسانی، محمد قادری، سیده‌فاطمه بهبهانی‌زاده، محمدصدرا حبیبی، عطا بهرامی، روح‌الله حسین‌زاده، روح‌الله میرزایی، میثم یاوری، حامد فرزانه، مهرداد سراجی، روح‌الله شاه‌حسینی، سعیدرضا فرزانه، حسین حاجیلو، امیرعلی صفا، علیرضا بلیغ، محسن دوباشی، میلاد چاردولی، روح‌الله حدادی، سیدحامد ترابی، سجاد طاهری،حسین همازاده، پریسا رضایی فدشکویه، سیدحسن موسوی‌فرد، محمد قربانی، روح‌الله رشیدی، میثم مهدیار، مجتبی رضاخواه، حامد بامروت‌نژاد، امیر رنجی، علی‌محمد ابراهیمی، اسماعیل سهرابی دهنوی، علی فروزنده، ابوالفضل کریمی، سیدامیر میرناصری، محسن طهماسبی، محمدحسن رضایی، محمد اسکندری، سیدمصطفی موسوی.


t.iss.one/PICmed/6

@PointInCommon | نقطه مشترک
@ebteda_ir

🔺اندر باب “نقد پر ثمر” و کشتن گربه دم حجلۀ #عروس_تاریکی
🔸گفت‌وگویی بر سر راه‌های اصلاح و کارآمدترشدن رسانه ملی
🔹پاسخ مبسوط وحید جلیلی به حجت‌الاسلام غلامی
👇
https://jalili-vahid.ir/?p=1475
@ebteda_ir

🔺از مسئله‌‌ای که گفت تا معرکه‌ای که گرفتند!

🔸یک. مسئلۀ #وحید_جلیلی در نامه‌نگاری‌های اخیرش در باب عملکرد #صدا_و_سیما، امتداد دغدغه‌ای قدیمی‌ست؛ دغدغه‌ای نه منحصر به شخص خودش، که متعلق به بخش عمده‌ای از صاحبنظران و حتی عامۀ مردم.
‌مسئله چیست؟
«ناکارآمدی رسانۀ ملی در نسبت با واقعیت‌ها، ظرفیت‌ها و نیازهای کشور و فرصت‌سوزیِ این یگانه دستگاه فرهنگی‌رسانه‌ای انقلاب اسلامی در دهه‌های اخیر.»
این نحو طرح مسئله، آیا به این معناست که رسانۀ ملی در دهه‌های اخیر، هیچ نقطۀ درخشان یا عملکرد مطلوبی نداشته؟
طبعاً به این معنا نیست. اساساً وقتی از رویکرد و عملکرد کلی یک دستگاه فرهنگی سخن گفته می‌شود، نمی‌توان با پیش کشیدن مفردات مطلوب، قضیه را سرهم کرد.

🔸دو. جلیلی در فرصت‌هایی که داشته، اولاً برای تبیین و تدقیق این مسئله، اهتمام داشته، ثانیاً کوشیده است تا در حد بضاعت و فرصت خود، پیشنهادات اصلاحی‌اش را به صورت نقدهای ژورنالیستی در مجلات سوره و راه و همچنین در نشست‌های کارشناسی و رسانه‌ای عرضه نماید.
ثالثاً بخشی از ایده‌های اصلاحی‌اش را با زحمت و مرارتِ فراوان، عملیاتی کرده است. برای نمونه، جشنوارۀ مردمی فیلم عمار، دقیقاً در همین مسیر و با هدف کمک به اصلاح نگرش سینما و رسانۀ ملی به جامعۀ ایران شکل گرفت؛ و حاصلش، انبوهی از ایده‌های خرد و کلان، محصولات متنوع رسانه‌ای و البته جمعیت قابل توجهی از برنامه‌سازان بوده است. اگرچه مدیران رسانۀ ملی، با بدفهمی، تصور می‌کنند تنها تکلیفشان در قبال این جشنواره، پخش اخبار و تصاویر جشنواره از برخی شبکه‌های تلویزیونی است و این را لطف خود به شخص وحید جلیلی تلقی می‌کنند! آنها هرگز نخواستند حرف اصلی جشنوارۀ عمار را بشنوند، که اگر شنیده بودند، همچنان بر مدارِ فعلی نبودند و ایران را بهتر و دقیق‌تر می‌دیدند.

🔸سه. جلیلی در بیانِ عواملِ شکل‌گیری و نهادینه شدن مسئلۀ ناکارآمدی رسانۀ ملی، مجموعه‌ای از مولفه‌های سیاستگذارانه، ساختاری و اندیشه‌ای را پیش کشیده و سهم هر کدام را در وضع موجود رسانۀ ملی بازگفته است. مع‌الاسف، مخاطبان نقد، به‌جای بهره جستن از این فرصت برای گشودن باب گفتگو و اصلاح و ارتقای رویکرد و عملکرد رسانۀ ملی، به سیاق سنت مألوف قبیله‌گرایی، موضوعاتی حاشیه‌ای و بی‌ربط را پیش کشیدند و با تقلیل یک آسیب‌شناسی روشن به بحث‌های بی‌مایۀ شخصی و دامن زدن به مقدس‌مآبی‌های عجیب و غریب، بازهم فرصت‌سوزی کردند. پاره‌ای واکنش‌ها هم البته مرزهای دانش و اخلاق را یک‌جا جابجا کرد!

🔸چهار. با وجود بایکوت نوشته‌های جلیلی در رسانه‌های نامدار! دامنۀ بحث در بدنۀ اصحاب فرهنگ و رسانه و اندیشه، گسترده شده و تضارب آرا و گفتگوهای جدی در جریان است؛ و همین نیز بخشی از راه‌ حل است بی‌تردید. نباید از گفتگو در این باب، هراسی داشت. دعوا سر سرنوشت یک مجموعۀ استراتژیک فرهنگی است. سطح بحث نیز باید در همین قواره باشد.
.
525570_-210003.pdf
1.1 MB
⭕️ خود سلامت چیست جز ترک سلامت داشتن

🔹سومین پنج هزار کلمه‌ای وحید جلیلی درباره لزوم اصلاح رسانه ملی و نکاتی راجع به اظهارات آقای صفار هرندی

🔺متاسفانه یا خوشبختانه دوران بزن در رو گذشته است و نمی شود ده ها میلیارد تومان امکانات رسانه ملی را ۱۸۰ درجه خلاف دستورات صریح رهبری به نور چشمی ها هبه کرد و با اطمینان به برخی پشتوانه های معنوی برای منتقدان و ناهیان از منکر شکلک درآورد یا مسخره تر از آن به ضدیت با رهبری متهمشان کرد

برای مطالعه متن کامل، فایل پی‌دی‌اف را دانلود کنید یا به سایت www.jalili-vahid.ir مراجعه نمایید.
☑️ @Vahid_jalili_ir

@teribon
🔸 ناکنشگرها و بازپرس ها:
مقدمه‌ای درباره ریشه‌های ناکنشگری ما؛ در حاشیه نقد متن و فرامتن سریال عروس تاریکی (بوی باران)

[خلاصه یادداشت]

🔻از یک منظر، دست کم در شرایط کنونی ما، پاسخ به پرسشِ «مهم‌ترین مسئله اجتماعی ما چیست؟»، یک کلمه بیشتر نیست: «جامعه». جامعه ما در کلیت خود، تا اطلاع ثانوی مهم‌ترین مسئله اجتماعی ماست. مسئله ما این است که یک محافظه‌کاریِ جدید، که یک‌سره فعال و البته تمامیت‌خواه است، در صدد انقیاد و ناکنشگری اجتماعی ماست؛ سریال «عروس تاریکی» یک از بهترین متونی است که تاریکی این نگرش را باز می‌نمایاند. از این جهت تحلیل این سریال، معبر قابل توجهی به دست می‌دهد به مهم‌ترین مسئله اجتماعی روزگار ما.

🔻 ترانه (ناصری) و نقش مکمل او، سهیل (کریمی)، به خوبی کنشگران طبقه متوسط جامعه ما را بازتاب می‌دهند. سرنوشت این دو نقش و اقدامات‌شان، جان‌مایه‌ و هسته اصلی حرف سریال است. مسئله اصلی این هسته اصلی آن است که در سر جمع خود، این دو کاراکتر کنشگر یکسره شکست خورده نشان می‌دهد؛ آن‌هم بدترین نوع شکست. ترانه و سهیل با تمام تفاوت سطح کنشگری خود در یک چیز مشترک هستند: آن‌ها علی‌رغم صدق نیت و حسن فاعلی، حسن فعلی ندارند و از لحاظ فعلیت و عاملیت، نادانسته در طرح باندهای بزرگ مافیایی فعالیت می‌کنند.
🔻سریال در هسته مرکزی معنای خود، حامل یکی از مهم‌ترین و محبوب‌ترین ایده‌های محافظه‌کاری ایرانی: کنشگری اجتماعی هر چند به ظاهر خیر است اما نادانسته در دامن شبکه‌ای مخوف، مخفی و پیچیده از شر عمل می‌کند. اگر چنین است، چه باید کرد؟ آیا کنشگری و عدالت‌خواهیِ خوب امکان دارد؟ پاسخ سریال مثبت است.
🔻کنشگری عدالت‌خواهانه امکان دارد اما تنها و تنها در حیطه اختیارات نهادهای رسمی حافظ نظم (نیروهای امنیتی و قضایی) است؛ اگر این نیروهای رسمی نظم به درستی عمل نکنند، آن وقت چطور؟ آن وقت هم «تو چه کاره‌ای» درست است؟ تصویر سریال از ناکارآمدی و الکن بودن بازپرس و نیروی انتظامی، طرح کننده این سطح از پرسش است: اگر در وضعیت طبیعی، کنشگری اجتماعی و قسط‌خواهانه (ترانه و سهیل)، به دلیل ناآگاهی کنشگران اجتماعی از ابعاد پرونده، منتهی به بازی‌خوردن در طرح یک شر بزرگ‌تر می‌شود؛ آیا در صورت ناکارآمدی نهادهای رسمی قضایی و امنیتی، کنشگران اجتماعی حق دارند به مقابله با بی‌عدالتی بپردازند. پاسخ باز هم منفی است.
🔻بوی باران از خاستگاهی برخاسته که هرگونه کنشگری اجتماعی را ممتنع، بی‌فایده و یا دارای تأثیرات منفیِ نادانسته جلوه می‌دهد. آن‌چه در فرامتن نقدِ عروس تاریکی رخ داد، خود نشانه‌ای است از اهمیت این سریال. این سریال نماینده روح حاکم بر صداوسیما است.
🔻محافظه‌کاری ایرانی از صداوسیما برای منفعل کردن طبقه متوسط استفاده می‌کند و این سریال خام‌دستانه از این اراده پرده بر می‌دارد. صداوسیما دانشگاه محافظه‌کاری است.
🔻همدستی می‌فروش و محتسب، صداوسیما را به ساختاری تصلب‌ناپذیر و در مرز فروپاشی تبدیل کرده است.
🔻عروس تاریکی سریالی است که سه مرتبه در مراجع مسئول صداوسیما رد شده ولی با دور زدن این ساختار قانونی در مسیر ساخت قرار گرفته است. طبیعی است در نقد آن باید به جز نقد متن، اشاره‌ای نیز به فرامتن به وجود آورنده این مانیفست محافظه‌کاری داشت.
🔻همین اشاره اما کافی است تا کسانی در حد و حدود یک استاد جامعه‌شناسی سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه به انتشار چت‌های خصوصی بپردازند! یا آن دیگری که روزی وزارت‌خانه فرهنگ این مملکت را اداره می‌کرده، شهادت‌نامه بنویسد! یا آن دیگری که بیشترین کلی‌گویی‌ها در زمینه تمدن اسلامی را به نام خود ثبت کرده، از عرشی که خود به نام علوم انسانی اسلامی ساخته‌اند فرود آید و با استناد به چت‌های خصوصی منتشر شده مطلب بنویسد! و گویا این قصه همچنان ادامه دارد.

متن کامل در 👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1398/06/23
@ebteda_ir
🔺
#وقتش_نبود؛ تکیه‌کلام محافظه‌کارها در تمام فصول سال است.
هیچ‌وقت نشد نقدی بشنوند و نگویند وقتش نبود!
یادم نمی‌آید در مواجهه با نقدی، گفته باشند «وقتش بود»!
با همین دو کلمه، چه دهانها را که نبسته‌اند و چه قلم‌ها را که نشکسته‌اند!
همیشه چیزی برای القای «وقتش نبود» در آستین دارند این جماعتِ برهۀ حساس کنونی.
البته فکر نکنید اینها خودشان منتقد نیستند یا شمشیرهاشان غلاف است؛ هرگز!
هرگاه منافع قبیله‌شان به مخاطره افتد، براحتی می‌توانند برهۀ حساس کنونی را به حالت تعلیق درآورند و سرتاپای مملکت را لجن‌مال کنند و همه را به توپ ببندند و هیچ دشمنی هم سوءاستفاده نکند!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید | تیزر کتاب #ساده_رنگ


📚 خاطرات فرهنگی و هنری «مجید دلدوزی» از هنرمندان برجسته و پرکار کشور در حوزۀ گرافیک انقلاب در دهه‌های شصت و هفتاد

▫️محصول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی #تبریز

🔻 مراکز پخش:
۱. چهارراه آبرسانی، باغ کتاب تبریز
۲. سه راه فردوسی، کتاب‌سرای دریا
۳. میدان قطب، حسینیه هنر

#انتشارات_راه_یار


مدیر توزیع در کشور: 09199038270
مدیر توزیع در تبریز: 04133364719
www.ammaryar.ir


🔻
t.iss.one/tabrizjebhe
aparat.com/tabrizjebhe
instagram.com/tabrizjebhe
@ebteda_ir
🔺
ما حاضریم شهیدکُش‌ها را بر صدر بنشانیم و چفیه‌ای هم روی پالتوی چند میلیونی‌شان بیندازیم و یک‌خط‌ در میان از مجری بخواهیم تا حضور پربرکتشان را گرامی بدارد، به‌‌شرط آنکه در برگزاری یادوارۀ شهدایمان، #مشارکت کنند!
#شهیدزدایی
.
#فکرانه 21

شهیدزدایی؛ توهم یا واقعیت؟

● نگاهی به ابعاد و ویژگی های اندیشۀ شهیدزدایی


🔸شنبه 30 شهریور 98، از ساعت 17 الی 19

#حسینیه_هنر_تبریز

خیابان امام خمینی(ره)، روبروی مسجد سالار شهیدان، کوی شهید علی‌پور، کوچۀ اول شرقی

@hoseiniyeh_honar_tabriz
@ebteda_ir
🔺
برای کاروان «راهیان نور»مان، دست به دامان شهیدکُش‌ها می‌شویم!
قربة‌الی‌الله به ما پول می‌دهند!
و می‌آیند بدرقۀ راهیان سرزمین نور؛ قرآن می‌گیرند بالای سرشان؛ و برایشان اسپند دود می‌کنند!
شهر که خلوت شد، شبیخون می‌زنند به آرمان شهدا.

#شهیدزدایی
#راهیان_نور
.
@ebteda_ir

🔺برزن‌ها و حاشیه‌نشینی؟

در باب #حاشیه_نشینی و عوامل شکل‌گیری این پدیده، حرف‌های بسیاری زده‌‌اند. شاید وجه مشترک تمام تحلیل‌ها و تبیین‌های این‌حوزه، همانا توجه دادن به عوامل ساختاری باشد؛ جایی‌که سیاستگذاری ناعادلانۀ اقتصادی و اجتماعی از سوی حاکمیت، واکنش‌های جمعیتی را در پی داشته و موجب مهاجرت از نقاط محروم به نقاط مطلوب شده است.
بخش اعظم حاشیه‌نشینی در تبریز نیز از پیامدهای چنین روندی‌ست: «بی‌عدالتی و آنگاه واکنش به آن برای بقا».
این تبیین، نزد اغلب اهلِ نظر، پذیرفته شده است. برای مواجهۀ ثمربخش با مسئلۀ حاشیه‌نشینی نیز راهی جز توجه به چنین زمینه‌ای نیست.
با این‌همه، همواره شاهد ساده‌سازی مسئله از طریقِ پیش کشیدن عوامل و مولفه‌های بی‌ربط و فرعی بوده‌ایم.
نمونۀ متأخر این نوع تحلیل‌ها را در بیان #فرماندار_تبریز می‌بینیم؛ «بَرزن‌های شهرداری، عامل حاشیه‌نشینی»!
فرماندار تبریز می‌گوید، چون برزن‌های شهرداری، نتوانسته‌اند با ساخت‌وساز حاشیه‌نشین‌ها مقابله کنند، باید در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشند!
واضح است که پدیدۀ «برزن» به عنوان قوۀ قاهرۀ مدیریت شهری ما، خود معلول همان اندیشه و ساختاری‌ست که به‌جای طراحی عاقلانه و عادلانۀ زیست اجتماعی، به باتوم و گاز اشک‌آور دل خوش کرده است!

https://www.instagram.com/p/B2ru8rig-Tj/?igshid=1jhayx9gd0oqf
@ebteda_ir
🔺کدام «برهۀ حساس کنونی»؟

دو نوع نگاه به تعبیرِ «برهۀ حساس کنونی» وجود دارد.
یک نگاه، نگاهی تاریخی و برگرفته از اندیشۀ مبتنی بر نزاع دائمی حق و باطل است. به صورتی‌که جبهۀ حق، هیچ‌گاه از تقابل و درگیری با باطل فارغ نمی‌شود و جبهۀ باطل همواره درصدد ضربه زدن به جبهۀ حق است. بر این اساس، حق‌طلبان همیشه در برهۀ حساس هستند. این یک باور عمیق و دائمی‌ست.
نگاه دیگر، اما برآمده از رویکرد محافظه‌کارانه به عرصۀ اجتماع، با دستاویز قرار دادن «حساسیت شرایط کشور» است. به این صورت که محافظه‌کاران با پیش کشیدن شرایط حساس کشور، مسیر را برای هرگونه نقد مصلحانه و حرکت اعتراضی، مبارزه با فساد و تبعیض و... مسدود می‌کنند. تکیه‌کلامشان «برهۀ حساس کنونی» است.
روشن است که این برهۀ حساس با آن برهۀ حساسِ تاریخی فرق دارد.
آنها که در مواجهه با هر امربه‌معروف و نهی از منکری و در برابر هر مطالبه‌گریِ عدالتخواهانه‌ای بلافاصله از «برهۀ حساس کنونی» دم می‌زنند، قصدشان فروپاشاندن پایه های نظام است!
آری؛ دشمن هر لحظه در کمین ماست. هر آن در پیِ خدعه است. چشم از ما برنمی‌دارد. اما نمی‌توانیم از این گزارۀ درست، نتیجه بگیریم که باید مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مطالبه‌گری و عدالتخواهی و... را تعطیل و تعلیق کنیم.
محافظه‌کاران امنیت‌زده، از این تعبیر برای افسار زدن به مطالبه‌گری و عدالتخواهی استفاده می‌کنند. برخی چهره‌ها نیز، قرائت تاریخی از نزاع دائمی حق و باطل را به نفع محافظه‌کاری تفسیر می‌کنند.


https://www.instagram.com/tv/B2jzpo6lj7n/?igshid=1onzlsfx9ax0m
@ebteda_ir
🔺علیهِ «علیه تبعیض»!

تا وقتی #علیه_فساد حرف زده می‌شود، همه _حتی مفسدین_ با این حرف‌ها همنوایی می‌کنند؛ اما به محض اینکه کار به #علیه_تبعیض رسید، نطق‌ها کور می‌شود! فیتیله‌‌ها پایین کشیده می‌شود و همان‌ها علیهِ «علیهِ تبعیض» می‌شوند!
چرا؟
فساد، محصول و معلول و میوۀ گندیدۀ تبعیض و نابرابری است.
مگر کسی می‌تواند بر سرِ شاخ بنشیند و بُن بِبُرد؟
توقف #عدالتخواهی، در ایستگاه مبارزه با فساد، شاید #تسکین موقتیِ آلام ملت باشد، اما #ترمیم نمی‌کند.
ریشه را باید خشکاند.
.
✴️ رونمایی و اکران مستند سینمایی "بانو" در تبریز

مستند سینمایی «بانو» به کارگردانی "محمد حبیبی‌منصور" و روایتگری "ثریا قاسمی" در ۸۲ دقیقه، روایت‌گر زندگی پرفراز و نشیب بانو "عصمت احمدیان"، از زنان تاثیرگذار اهواز است. زنی که خودش و اعضای خانواده او از جمله همسر و سه فرزندش هرکدام به نوعی با جنگ در ارتباط هستند.

زندگی پس از جنگ و فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی خانم احمدیان نیز بخش مهمی از زندگی اوست که در این مستند به آن پرداخته شده است.

🔹چهارشنبه ۱۰ مهرماه ۹۸
🔹ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۸
🔹پردیس سینمایی قدس تبریز
🔹فروش بلیط به صورت اختیاری و در محل اکران خواهد بود.
🔻
t.iss.one/tabrizjebhe
aparat.com/tabrizjebhe
instagram.com/tabrizjebhe