🌟 تجربیات تدوین پیوست فرهنگی و اجتماعی در شهرداری مشهد چیست؟
🔦🔦🔦 نیاز به «نظام مهندسی فرهنگی» در مقیاس کلان
پیوست فرهنگی اجتماعی، موضوعی است که از سال٨۶ با الزام مقام معظم رهبری که گفته بودند: «پروژههای بزرگ مهندسی باید پیوست فرهنگی داشته باشند» مورد توجه بیشتر نهادهای کشور قرار گرفت. این موضوع از آن جهت که در دورهای پروژههای بزرگ زیادی در کشور انجام شده بود که آسیبهای فرهنگی اجتماعی بسیاری از آنها در جامعه مشهود بود، اهمیت بیشتری یافت. شهرداری تهران اولین نهادی بود که در این موضوع پیشقدم شد اما رویکرد آن طی سالهای گذشته رویکرد مطالعات اِتا یا ارزیابی تاثیرات اجتماعی بود که تمام ابعاد پیوست فرهنگی اجتماعی را در بر نمیگرفت. شهرداری مشهد از سال٩٣ با مصوبه شورای شهر و تشکیل دبیرخانه شورای راهبری پیوست فرهنگی و اجتماعی به صورت سازماندهی شده وارد این حوزه شد. این نهاد اولین شهرداری است که با رویکرد خاص پیوست فرهنگی و اجتماعی در این حوزه ورود پیدا کرده است. بازنگری کارنامه دو ساله فعالیت این شورا موضوعی است که دکتر سعید شعرباف مسئول دبیرخانه شورای راهبری پیوست فرهنگی و اجتماعی شهرداری و جمال حسن بارانی مدیر سابق برنامه ریزی و نظارت بر امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری در نشست ٢٢٨ دفتر مطالعات فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد مورد بررسی قرار دادهاند.
🌟
شکلگیری ادبیات پیوست
بارانی: مقام معظم رهبری در سال٨۶ و در شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند در طرحهای گوناگون کشور و پروژههای مهم، پیوست فرهنگی تهیه کنید و ببینید این طرحهای توسعهای چه اتفاقاتی را در جامعه رقم خواهند زد. مفهوم این حرف این است که به تاثیرات زودبازده پروژهها نگاه نکنیم. ازاینرو در قانون برنامه پنجم توسعه، تهیه پیوست فرهنگی به عنوان یک بند اضافه شد و ماده دو قانون برنامه پنجم توسعه را به خودش اختصاص داد. بعد از آن در سطح شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش شد ادبیات پیوست فرهنگی شکل بگیرد.
🌟
تعریف شفافی از نظام فرهنگی نداریم
مشکل آنجاست که نظام فرهنگی در کشور ما تعریف شفافی ندارد. خیلی اوقات فراموش میکنیم که امام بیست سال قبل از انقلاب در مورد مبانی این نظام فرهنگی صحبت کردهاند و اینکه اسناد فرادستی بسیاری در توصیف این نظام فرهنگی ایجاد شده است. درست است که در مطالعات پیوست فرهنگی اختلاف نظر وجود دارد ولی اینگونه هم نیست که دستمان خالی باشد. بخش اعظمی از توصیفات نظام فرهنگی متعالی مدنظر کشور در بیانات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری و اسنادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی تصویب شده وجود دارد. البته خلأ مطالعات در این موضوع به شدت زیاد است.
🌟
پیوست فرهنگی اجتماعی چیست؟
شعرباف: در موضوع پیوست فرهنگی و کلمات نظیر آن با چند نوع عبارت طرف هستیم که بعضا مترادف همدیگرند. بعضی وقتها حرف از پیوست فرهنگی اجتماعی است، بعضی جاها از آن رسما به نام ارزیابی تاثیرات فرهنگی اجتماعی نام برده شده که ادبیات جهانی آن نیز همین است. بعضا مطالعات فرهنگی اجتماعی گفته شده و بعضا الزامات فرهنگی اجتماعی. اینکه تمایزات و تشابهات این عناوین چیست، بحثهای مفصلی دارد. اما برای هرکدام از آنها جایگاههایی در شهرداری و ساختارهای دیگر وجود دارد. در خود شهرداری ذیل معاونت شهرسازی کارگروه مطالعات فرهنگی اجتماعی و از آن طرف هم مجموعهای با عنوان پیوست فرهنگی اجتماعی داریم. یعنی بعضی از این اشتراکات و افتراقات به داخل ساختار هم کشیده شده که گاهی امور را دچار مشکل میکند.
🌟
پیوست، نگاه الصاقی به فرهنگ نیست
نوعی شبهه پیوست فرهنگی هم داریم. بعضی دوستان در همین کلمه «پیوست» نیز اصل شبهه را وارد میکنند. آنها نگاه الصاقی و پیوستی به فرهنگ را نادرست میدانند و اعتقاد دارند یک پدیده در عین حال که فرهنگی است، در همان حال اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است و اصولا امکان انفکاک و انضمام پیوستی به نام پیوست فرهنگی را محل اشکال میدانند. در شهرداری یا نهادهای دیگر، پیوستهای زیست محیطی داریم. در برخی نهادهای مطالعات پیوستهای اقتصادی داریم. بحثی که وجود دارد، اینکه آیا با وجود پیوستهای دیگر در حوزههای اقتصادی، زیستمحیطی و...، پیوست فرهنگی اجتماعی باید این موارد را از حوزه خود خارج کند؟ اگر خارج کند چه موضوعاتی باقی میماند؟ این تاثیرات و تاثرات را باید چه کار کنیم؟ در واقع دعوا بین دیدگاه «موضوعی» به پیوست و دیدگاه «موضعی» به آن است. در یک نگاه پیوست «موضوع» است و در یک نگاه «موضع» و عینک دید است.
🌟
تسلط فرهنگ بر نگاه سیاسی و اقتصادی
اما بالاخره برای اینکه تکلیف را مشخص کنیم، من برداشت خودم از سند بالادستی (صحبتهای مقام معظم رهبری) را میگویم؛ اینکه «سند پیوست باید لوازم فرهنگی تمام اقدامات اقتصادی، سیاسی، تولیدی و فنی را با نگاه محوریتی و مبنایی به فرهنگ و پرهیز
🔦🔦🔦 نیاز به «نظام مهندسی فرهنگی» در مقیاس کلان
پیوست فرهنگی اجتماعی، موضوعی است که از سال٨۶ با الزام مقام معظم رهبری که گفته بودند: «پروژههای بزرگ مهندسی باید پیوست فرهنگی داشته باشند» مورد توجه بیشتر نهادهای کشور قرار گرفت. این موضوع از آن جهت که در دورهای پروژههای بزرگ زیادی در کشور انجام شده بود که آسیبهای فرهنگی اجتماعی بسیاری از آنها در جامعه مشهود بود، اهمیت بیشتری یافت. شهرداری تهران اولین نهادی بود که در این موضوع پیشقدم شد اما رویکرد آن طی سالهای گذشته رویکرد مطالعات اِتا یا ارزیابی تاثیرات اجتماعی بود که تمام ابعاد پیوست فرهنگی اجتماعی را در بر نمیگرفت. شهرداری مشهد از سال٩٣ با مصوبه شورای شهر و تشکیل دبیرخانه شورای راهبری پیوست فرهنگی و اجتماعی به صورت سازماندهی شده وارد این حوزه شد. این نهاد اولین شهرداری است که با رویکرد خاص پیوست فرهنگی و اجتماعی در این حوزه ورود پیدا کرده است. بازنگری کارنامه دو ساله فعالیت این شورا موضوعی است که دکتر سعید شعرباف مسئول دبیرخانه شورای راهبری پیوست فرهنگی و اجتماعی شهرداری و جمال حسن بارانی مدیر سابق برنامه ریزی و نظارت بر امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری در نشست ٢٢٨ دفتر مطالعات فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد مورد بررسی قرار دادهاند.
🌟
شکلگیری ادبیات پیوست
بارانی: مقام معظم رهبری در سال٨۶ و در شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند در طرحهای گوناگون کشور و پروژههای مهم، پیوست فرهنگی تهیه کنید و ببینید این طرحهای توسعهای چه اتفاقاتی را در جامعه رقم خواهند زد. مفهوم این حرف این است که به تاثیرات زودبازده پروژهها نگاه نکنیم. ازاینرو در قانون برنامه پنجم توسعه، تهیه پیوست فرهنگی به عنوان یک بند اضافه شد و ماده دو قانون برنامه پنجم توسعه را به خودش اختصاص داد. بعد از آن در سطح شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش شد ادبیات پیوست فرهنگی شکل بگیرد.
🌟
تعریف شفافی از نظام فرهنگی نداریم
مشکل آنجاست که نظام فرهنگی در کشور ما تعریف شفافی ندارد. خیلی اوقات فراموش میکنیم که امام بیست سال قبل از انقلاب در مورد مبانی این نظام فرهنگی صحبت کردهاند و اینکه اسناد فرادستی بسیاری در توصیف این نظام فرهنگی ایجاد شده است. درست است که در مطالعات پیوست فرهنگی اختلاف نظر وجود دارد ولی اینگونه هم نیست که دستمان خالی باشد. بخش اعظمی از توصیفات نظام فرهنگی متعالی مدنظر کشور در بیانات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری و اسنادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی تصویب شده وجود دارد. البته خلأ مطالعات در این موضوع به شدت زیاد است.
🌟
پیوست فرهنگی اجتماعی چیست؟
شعرباف: در موضوع پیوست فرهنگی و کلمات نظیر آن با چند نوع عبارت طرف هستیم که بعضا مترادف همدیگرند. بعضی وقتها حرف از پیوست فرهنگی اجتماعی است، بعضی جاها از آن رسما به نام ارزیابی تاثیرات فرهنگی اجتماعی نام برده شده که ادبیات جهانی آن نیز همین است. بعضا مطالعات فرهنگی اجتماعی گفته شده و بعضا الزامات فرهنگی اجتماعی. اینکه تمایزات و تشابهات این عناوین چیست، بحثهای مفصلی دارد. اما برای هرکدام از آنها جایگاههایی در شهرداری و ساختارهای دیگر وجود دارد. در خود شهرداری ذیل معاونت شهرسازی کارگروه مطالعات فرهنگی اجتماعی و از آن طرف هم مجموعهای با عنوان پیوست فرهنگی اجتماعی داریم. یعنی بعضی از این اشتراکات و افتراقات به داخل ساختار هم کشیده شده که گاهی امور را دچار مشکل میکند.
🌟
پیوست، نگاه الصاقی به فرهنگ نیست
نوعی شبهه پیوست فرهنگی هم داریم. بعضی دوستان در همین کلمه «پیوست» نیز اصل شبهه را وارد میکنند. آنها نگاه الصاقی و پیوستی به فرهنگ را نادرست میدانند و اعتقاد دارند یک پدیده در عین حال که فرهنگی است، در همان حال اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است و اصولا امکان انفکاک و انضمام پیوستی به نام پیوست فرهنگی را محل اشکال میدانند. در شهرداری یا نهادهای دیگر، پیوستهای زیست محیطی داریم. در برخی نهادهای مطالعات پیوستهای اقتصادی داریم. بحثی که وجود دارد، اینکه آیا با وجود پیوستهای دیگر در حوزههای اقتصادی، زیستمحیطی و...، پیوست فرهنگی اجتماعی باید این موارد را از حوزه خود خارج کند؟ اگر خارج کند چه موضوعاتی باقی میماند؟ این تاثیرات و تاثرات را باید چه کار کنیم؟ در واقع دعوا بین دیدگاه «موضوعی» به پیوست و دیدگاه «موضعی» به آن است. در یک نگاه پیوست «موضوع» است و در یک نگاه «موضع» و عینک دید است.
🌟
تسلط فرهنگ بر نگاه سیاسی و اقتصادی
اما بالاخره برای اینکه تکلیف را مشخص کنیم، من برداشت خودم از سند بالادستی (صحبتهای مقام معظم رهبری) را میگویم؛ اینکه «سند پیوست باید لوازم فرهنگی تمام اقدامات اقتصادی، سیاسی، تولیدی و فنی را با نگاه محوریتی و مبنایی به فرهنگ و پرهیز
از نگاه حاشیهای و فرعی محور بررسی کند». یعنی با این نگاه که فرهنگ بر نگاه اقتصادی و سیاسی تسلط دارد. به نظرم باید این تعریف را بهطورکلی بپذیریم. میخواهم بگویم پیوست فرهنگی اجتماعی خیلی وسیعتر است و دامنه آن از شهرداری هم بالاتر میرود و باید با این مقیاس دیده شود. ما این را در مشهد تنزیل کردیم آن هم به خاطر درگیری با میدان اجراست.
🌟
هدف پیوست، طراحی دقیق یک اقدام است
مواردی از قبیل ملزومات فرهنگی یک اقدام نرمافزاری یا سختافزاری، از ذهنیت تصمیمگیر تا اولویتسنجی در مورد اصل آن مسئله، راهبردها و قوانین مداخله، برنامهها، فلسفه وجودی پروژهها، طراحی فاز صفرها، بهرهبرداریها، همه در حوزه پیوست فرهنگی اجتماعی قرار میگیرند. هدف پیوست، طراحی دقیق یک اقدام است. مثلا خط سه بیآرتی یک مسئله حمل و نقلی است که در عین حال یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و زیباییشناختی است و نمیتوان عرصههایش را از هم جدا کرد. یعنی یک اقدام با تمام معنای خودش با هدف حداقلسازی تهدیدها و حداکثرسازی فرصتها باید طراحی شود.
🌟
«تهدیدمحوری»؛ آسیب اصلی پیوستهای فرهنگی اجتماعی است
اگر پیوستهای انجام شده در مشهد و تهران را نقد و بررسی کنیم، میبینیم اغلب توصیفمحور بوده و در مداخله ورود نکردهاند. البته متاسفانه جامعهشناسی ما هم در کشور، بیشتر جامعهشناسی توصیفی است تا جامعهشناسی مداخلهگر. پژوهشهای جامعهشناسی در کشور ما اغلب کمّی هستند و به ارزیابی تاثیرات پرداختهاند. حتی در ارزیابی تاثیرات هم به سادهترین موارد، یعنی شاخص رضایتمندی پرداختهاند و به شاخصهای دیگر توجهی نکردهاند. علاوه بر این بیشتر نگاه تهدیدمحور داشتهاند. مثلا در پروژه خط سه بیآرتی یا پارک طرق، نگاه تهدید محور این است که فاضلاب را باید چهکار کرد؟ چه کنیم که در پارک طرق امنیت افزایش پیدا کند؟ اینها قطعا لازمند، اما کسی با نگاه فرصتمحور نگاه نمیکند. نگاه فرصتمحور مثل اینکه این مکان چه مواردی را میتوانسته ایجاد کند که نکرده؟ نگاه تهدید محور تقریبا در بین آسیبهایی که در کل کشور داریم، جامع است و متاسفانه به صراحت میگویم مصداق این آسیبها پیوستنگاری در تهران است. پیوست فرهنگی اجتماعی در تهران دارای ساختار مفصلی است که در سال شاید بیش از هشتصد پیوست فرهنگی اجتماعی را تهیه کند و بسیار هم منظم است، اما نتیجه بسیاری از این پیوستها به دلایلی که گفتم، در میدان عمل دیده نمیشود. چون قرار نیست مداخله کند و نگاه کیفی داشته باشد. البته در مشهد هم این مشکل را داریم.
🌟
«نظام مهندسی فرهنگی» در مقیاس کلان
من اعتقاد دارم ما نیاز به یک نظام مهندسی فرهنگی در مقیاس کلان داریم. نمیشود مثلا در مورد طرح انتقال آب سد دوستی سه هزار میلیارد تومان هزینه کنیم، با آن تبعات اجتماعی وسیع و بگوییم به شهرداری مشهد مربوط نیست. اولین مورد از تبعات فرهنگی اجتماعی وسیع طرحهای انتقال آب که طی دو ساله اخیر در تمام کشور به ویژه در مشهد اتفاق افتاده است، حاشیهنشینی است. اما چون در حوزه شهرداری نیست و در کشور نظام مهندسی فرهنگی به نام پیوست فرهنگی در مقیاس کلان نداریم، به آن پرداخته نمیشود و حتی اولیههای مطالعات فرهنگی اجتماعی را هم ندارد.
🌟
یک انتحار استراتژیک در شهرداری مشهد
شهرداری مشهد تا حد زیادی در آخرین آییننامهای که در موضوع پیوست تصویب کرده یک انتحار استراتژیک انجام داده است. چون در حوزه پیوست فرهنگی اجتماعی دست را باز گذاشته که در ساختارهای ایران کم نظیر است. یک نمونهاش را میگویم. ما در آییننامه پیوست فرهنگی تصویب کردیم قبل از اینکه پروژهای به شورای تصویب شهرداری برود، یعنی در شورایی که تصمیم گرفته میشود خط سه بیآرتی باشد یا نباشد و برای آن بودجه میگذارد، باید اصل وجود پروژه در فرایند مشخصی مورد بررسی قرار گیرد. این امکان قبلا وجود نداشته. در حال حاضر مطابق آییننامه پرداختهای ماده٢۴، پولی که باید فاز به فاز پروژه پرداخت شود، وابسته شده به اینکه الزامات فرهنگی اجتماعی آن چک شود. این به نظر من یک آییننامه پیشرفته و پیشرو و کاملا قابل دفاع است و جزو بهترین آییننامههایی است که در ایران داریم.
🌟
نباید جلسات شورای پیوست، فرمایشی شود
اگر به خود همین شورای راهبری هم از زاویه علمی نگاه کنیم، میبینیم یک کار خوب در مشهد است. علتش هم این است که شورایی با چهار عضو حقیقی که خودشان را مقید به قوانین شهرداری نمیدانند، تشکیل شده است. مثلا کسی مثل آقای دکتر فیاض، آقای نظافت، آقای پژمانفر، دکتر وکیلی که آدمهای دانشگاهیاند، مقید نیستند که حتما مصلحتسنجیهایی را که ما در شهرداری مشهد داریم رعایت کنند. به همین دلیل در جلسات مباحث چالشی طرح و بحث میشود و بههیچوجه با جلسات فرمایشی طرف نیستیم.
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
🌟
هدف پیوست، طراحی دقیق یک اقدام است
مواردی از قبیل ملزومات فرهنگی یک اقدام نرمافزاری یا سختافزاری، از ذهنیت تصمیمگیر تا اولویتسنجی در مورد اصل آن مسئله، راهبردها و قوانین مداخله، برنامهها، فلسفه وجودی پروژهها، طراحی فاز صفرها، بهرهبرداریها، همه در حوزه پیوست فرهنگی اجتماعی قرار میگیرند. هدف پیوست، طراحی دقیق یک اقدام است. مثلا خط سه بیآرتی یک مسئله حمل و نقلی است که در عین حال یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و زیباییشناختی است و نمیتوان عرصههایش را از هم جدا کرد. یعنی یک اقدام با تمام معنای خودش با هدف حداقلسازی تهدیدها و حداکثرسازی فرصتها باید طراحی شود.
🌟
«تهدیدمحوری»؛ آسیب اصلی پیوستهای فرهنگی اجتماعی است
اگر پیوستهای انجام شده در مشهد و تهران را نقد و بررسی کنیم، میبینیم اغلب توصیفمحور بوده و در مداخله ورود نکردهاند. البته متاسفانه جامعهشناسی ما هم در کشور، بیشتر جامعهشناسی توصیفی است تا جامعهشناسی مداخلهگر. پژوهشهای جامعهشناسی در کشور ما اغلب کمّی هستند و به ارزیابی تاثیرات پرداختهاند. حتی در ارزیابی تاثیرات هم به سادهترین موارد، یعنی شاخص رضایتمندی پرداختهاند و به شاخصهای دیگر توجهی نکردهاند. علاوه بر این بیشتر نگاه تهدیدمحور داشتهاند. مثلا در پروژه خط سه بیآرتی یا پارک طرق، نگاه تهدید محور این است که فاضلاب را باید چهکار کرد؟ چه کنیم که در پارک طرق امنیت افزایش پیدا کند؟ اینها قطعا لازمند، اما کسی با نگاه فرصتمحور نگاه نمیکند. نگاه فرصتمحور مثل اینکه این مکان چه مواردی را میتوانسته ایجاد کند که نکرده؟ نگاه تهدید محور تقریبا در بین آسیبهایی که در کل کشور داریم، جامع است و متاسفانه به صراحت میگویم مصداق این آسیبها پیوستنگاری در تهران است. پیوست فرهنگی اجتماعی در تهران دارای ساختار مفصلی است که در سال شاید بیش از هشتصد پیوست فرهنگی اجتماعی را تهیه کند و بسیار هم منظم است، اما نتیجه بسیاری از این پیوستها به دلایلی که گفتم، در میدان عمل دیده نمیشود. چون قرار نیست مداخله کند و نگاه کیفی داشته باشد. البته در مشهد هم این مشکل را داریم.
🌟
«نظام مهندسی فرهنگی» در مقیاس کلان
من اعتقاد دارم ما نیاز به یک نظام مهندسی فرهنگی در مقیاس کلان داریم. نمیشود مثلا در مورد طرح انتقال آب سد دوستی سه هزار میلیارد تومان هزینه کنیم، با آن تبعات اجتماعی وسیع و بگوییم به شهرداری مشهد مربوط نیست. اولین مورد از تبعات فرهنگی اجتماعی وسیع طرحهای انتقال آب که طی دو ساله اخیر در تمام کشور به ویژه در مشهد اتفاق افتاده است، حاشیهنشینی است. اما چون در حوزه شهرداری نیست و در کشور نظام مهندسی فرهنگی به نام پیوست فرهنگی در مقیاس کلان نداریم، به آن پرداخته نمیشود و حتی اولیههای مطالعات فرهنگی اجتماعی را هم ندارد.
🌟
یک انتحار استراتژیک در شهرداری مشهد
شهرداری مشهد تا حد زیادی در آخرین آییننامهای که در موضوع پیوست تصویب کرده یک انتحار استراتژیک انجام داده است. چون در حوزه پیوست فرهنگی اجتماعی دست را باز گذاشته که در ساختارهای ایران کم نظیر است. یک نمونهاش را میگویم. ما در آییننامه پیوست فرهنگی تصویب کردیم قبل از اینکه پروژهای به شورای تصویب شهرداری برود، یعنی در شورایی که تصمیم گرفته میشود خط سه بیآرتی باشد یا نباشد و برای آن بودجه میگذارد، باید اصل وجود پروژه در فرایند مشخصی مورد بررسی قرار گیرد. این امکان قبلا وجود نداشته. در حال حاضر مطابق آییننامه پرداختهای ماده٢۴، پولی که باید فاز به فاز پروژه پرداخت شود، وابسته شده به اینکه الزامات فرهنگی اجتماعی آن چک شود. این به نظر من یک آییننامه پیشرفته و پیشرو و کاملا قابل دفاع است و جزو بهترین آییننامههایی است که در ایران داریم.
🌟
نباید جلسات شورای پیوست، فرمایشی شود
اگر به خود همین شورای راهبری هم از زاویه علمی نگاه کنیم، میبینیم یک کار خوب در مشهد است. علتش هم این است که شورایی با چهار عضو حقیقی که خودشان را مقید به قوانین شهرداری نمیدانند، تشکیل شده است. مثلا کسی مثل آقای دکتر فیاض، آقای نظافت، آقای پژمانفر، دکتر وکیلی که آدمهای دانشگاهیاند، مقید نیستند که حتما مصلحتسنجیهایی را که ما در شهرداری مشهد داریم رعایت کنند. به همین دلیل در جلسات مباحث چالشی طرح و بحث میشود و بههیچوجه با جلسات فرمایشی طرف نیستیم.
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
💠 ارایه طرح جامع و نقشه راه حوز های فنی و مهندسی آستان قدس رضوی در حضور دکتر تهرانچی معاونت علم وفناوری آستان قدس رضوی...
#دانشگاه
@dr_shaarbaf
#دانشگاه
@dr_shaarbaf
💢 کاروان #ایران_سرزمین_برادری خراسان رضوی، تجربه ای شیرین از تعامل علمی با علمای تراز اول اهل سنت در شرق کشور
اتحاد و همبستگی و #وحدت میان اقوام و مذاهب کشور آنقدر بدیهی ست که نیازی به توضیح و تبیین ضرورت ندارد! هرچند که عمدتا تاکید بر «وحدت» در حیطه «نظر» متوقف شده و کمتر وارد حوزه «تقریب عملی» شده است.
بر این اساس جمعی از فرهیختگان شیعه، اصحاب فرهنگ و رسانه با هدف افزایش تعاملات فرهنگی بین مذاهب کشور و واقعی سازی این تعاملات بخصوص در خراسان رضوی، عازم جنوب خراسان شدند.
#وحدت
@dr_shaarbaf
اتحاد و همبستگی و #وحدت میان اقوام و مذاهب کشور آنقدر بدیهی ست که نیازی به توضیح و تبیین ضرورت ندارد! هرچند که عمدتا تاکید بر «وحدت» در حیطه «نظر» متوقف شده و کمتر وارد حوزه «تقریب عملی» شده است.
بر این اساس جمعی از فرهیختگان شیعه، اصحاب فرهنگ و رسانه با هدف افزایش تعاملات فرهنگی بین مذاهب کشور و واقعی سازی این تعاملات بخصوص در خراسان رضوی، عازم جنوب خراسان شدند.
#وحدت
@dr_shaarbaf
➕یادداشتی به بهانه برگزاری نشست فرمایشی نقدو بررسی طرح مشاور جدید بازسازی اطراف حرم (مهرازان) در دانشگاه فردوسی مشهد با حضور معاون وزیر راه..
#تجربه_تلخ
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
#تجربه_تلخ
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
شاخص های شورای شهر مطلوب.pdf
405.1 KB
🔹جزوه شاخص های شورای شهر مطلوب
📢سخنرانی #دکتر_سعید_شعرباف در جلسه هفتگی تشکل مردمی فتیه مشهدمقدس
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
📢سخنرانی #دکتر_سعید_شعرباف در جلسه هفتگی تشکل مردمی فتیه مشهدمقدس
#مشهد_مردمی
@dr_shaarbaf
📚ثبت نام دکتر سعید شعرباف تبریزی، در انتخابات شورای شهر مشهد
وی، معاون توسعه دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مسول دبیرخانه پیوست فرهنگی شهرداری مشهد و عضو شورای مجمع مطالبه مردمی است.
#مشهد_مردمی
وی، معاون توسعه دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مسول دبیرخانه پیوست فرهنگی شهرداری مشهد و عضو شورای مجمع مطالبه مردمی است.
#مشهد_مردمی
mr president.pdf
2.2 MB
📚جزوه معرفی ۱۰ مساله مهم در انتخاب #رئیس_جمهور_دوازدهم📚
📦آنچه برای انتخاب #رئیس_جمهور آینده باید بدانید📦
@dr_shaarbaf
📦آنچه برای انتخاب #رئیس_جمهور آینده باید بدانید📦
@dr_shaarbaf
با طرح #آقای_رئیس_جمهور آشنا شوید.1⃣
❓هدف از اجرای این طرح چیست؟
✅معمولاً فضای حاکم بر انتخابات بهخصوص انتخابات ریاست جمهوری، #سیاست زده است و همین موضوع باعث می شود که بسیاری از #مسائل و مشکلات #مهم کشور (بهخصوص در حوزه های اقتصادی و اجتماعی)، در میان انبوهی از گزارههای سیاسی به #حاشیه برود و یا صرفا با اهداف سیاسی مطرح شود و دغدغه برطرف کردن یا حل آنها، موضوعیت چندانی ندارد. این در حالی است که اتفاقا ضرورت دارد که از فرصت انتخابات، برای طرح مسائل و مشکلات اصلی مردم با توجه به اسناد بالادستی، قوانین و سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، استفاده شود و تلاش گردد تا این موضوعات، محور مباحث و گفتگوهای انتخاباتی شود. بر همین اساس، طرح «#آقای_رئیس_جمهور» شکل گرفت که سه هدف مهم را دنبال میکند:
🔹طرح مسائل مهم اقتصادی-اجتماعی در صحنه انتخابات و جلوگیری از به حاشیه رفتن آنها،
🔹کمک به افزایش شفافیت مواضع و وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری،
🔹کمک به انتخابی آگاهانهتر از سوی مردم.
با توجه به این اهداف، «تلاشی برای یک انتخاب آگاهانه» به عنوان شعار طرح «#آقای_رئیس_جمهور» انتخاب شده است. در این طرح، ۱۰ مساله مهم اقتصادی و اجتماعی کشور مورد توجه قرار گرفته است.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://entekhabat96.ayaronline.ir/%d8%b3%d9%88%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%aa%d8%af%d8%a7%d9%88%d9%84/
صفحه پیشخوان #آقای_رئیس_جمهور
https://irentekhabat96.com/
#شفافیت
@peyvastar
❓هدف از اجرای این طرح چیست؟
✅معمولاً فضای حاکم بر انتخابات بهخصوص انتخابات ریاست جمهوری، #سیاست زده است و همین موضوع باعث می شود که بسیاری از #مسائل و مشکلات #مهم کشور (بهخصوص در حوزه های اقتصادی و اجتماعی)، در میان انبوهی از گزارههای سیاسی به #حاشیه برود و یا صرفا با اهداف سیاسی مطرح شود و دغدغه برطرف کردن یا حل آنها، موضوعیت چندانی ندارد. این در حالی است که اتفاقا ضرورت دارد که از فرصت انتخابات، برای طرح مسائل و مشکلات اصلی مردم با توجه به اسناد بالادستی، قوانین و سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، استفاده شود و تلاش گردد تا این موضوعات، محور مباحث و گفتگوهای انتخاباتی شود. بر همین اساس، طرح «#آقای_رئیس_جمهور» شکل گرفت که سه هدف مهم را دنبال میکند:
🔹طرح مسائل مهم اقتصادی-اجتماعی در صحنه انتخابات و جلوگیری از به حاشیه رفتن آنها،
🔹کمک به افزایش شفافیت مواضع و وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری،
🔹کمک به انتخابی آگاهانهتر از سوی مردم.
با توجه به این اهداف، «تلاشی برای یک انتخاب آگاهانه» به عنوان شعار طرح «#آقای_رئیس_جمهور» انتخاب شده است. در این طرح، ۱۰ مساله مهم اقتصادی و اجتماعی کشور مورد توجه قرار گرفته است.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://entekhabat96.ayaronline.ir/%d8%b3%d9%88%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%aa%d8%af%d8%a7%d9%88%d9%84/
صفحه پیشخوان #آقای_رئیس_جمهور
https://irentekhabat96.com/
#شفافیت
@peyvastar
عیار انتخابات
سوالات متداول | عیار انتخابات
*هدف از اجرای این طرح چیست؟ معمولاً فضای حاکم بر انتخابات بهخصوص انتخابات ریاست جمهوری، سیاسی است و همین موضوع باعث می شود که بسیاری از مسائل و مشکلات مهم کشور (بهخصوص در حوزه های اقتصادی و اجتماعی)، در میان انبوهی از گزارههای سیاسی به حاشیه برود و یا…
📚 نوشته های یک معلم و فعال فرهنگی و اجتماعی در باب شهر، دانشگاه و سیاست...
به کانال دکتر سعید شعرباف تبریزی، بپیوندید....
@dr_shaarbaf
به کانال دکتر سعید شعرباف تبریزی، بپیوندید....
@dr_shaarbaf
📚 آیا گذشتگان اسب زین شده را تحویل مدیریت شهری مشهد دادهاند؟
✅ مناظره مفصلی میان علی حامد مقدم، مدیر روابط عمومی سابق شهرداری مشهد و دکتر سعید شعرباف، استاد دانشگاه و عضو مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس، حدود یکسال و نیم پیش و در دوسالگی دوران چهارم مدیریت شهری برگزار شد. اگر چه خیلی موضوعات دیگر در این دو سال رخ داده که می تواند نیاز دوباره به این بحث را تجدید کند اما با طرح مجدد بسیاری از این مسایل و به میدان آمدن افراد و جریاناتی که در این متن هم زیاد به آنها ارجاع شده، خواندن این متن در شرایط فعلی قطعا خالی از لطف نیست. پیشاپیش از طولانی بودن متن که بدلیل پرهیز اژ اعمال نظر در خلاصه کردن بوده عذرخواهی می کنیم...
@dr_shaarbaf
✅ مناظره مفصلی میان علی حامد مقدم، مدیر روابط عمومی سابق شهرداری مشهد و دکتر سعید شعرباف، استاد دانشگاه و عضو مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس، حدود یکسال و نیم پیش و در دوسالگی دوران چهارم مدیریت شهری برگزار شد. اگر چه خیلی موضوعات دیگر در این دو سال رخ داده که می تواند نیاز دوباره به این بحث را تجدید کند اما با طرح مجدد بسیاری از این مسایل و به میدان آمدن افراد و جریاناتی که در این متن هم زیاد به آنها ارجاع شده، خواندن این متن در شرایط فعلی قطعا خالی از لطف نیست. پیشاپیش از طولانی بودن متن که بدلیل پرهیز اژ اعمال نظر در خلاصه کردن بوده عذرخواهی می کنیم...
@dr_shaarbaf
📚 آیا گذشتگان اسب زین شده را تحویل مدیریت شهری مشهد دادهاند؟
✅ مناظره زیر میان علی حامد مقدم، مدیر روابط عمومی سابق شهرداری مشهد و دکتر سعید شعرباف، استاد دانشگاه و عضو مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس، در دوسالگی دوران چهارم مدیریت شهری و در یک فضای صریح برگزار شد. اگر چه خیلی موضوعات دیگر در این دو سال رخ داده که می تواند نیاز دوباره به این بحث را تجدید کند اما خواندن این متن در شرایط فعلی خالی از لطف نیست...
✅علی حامد مقدم:
بسم الله الرحمن الرحیم. مشهد شهر امام رضا (ع) است. لذا همه ما دغدغه بهبود اوضاع شهر را داریم تا با رعایت اصول دینی و اعتقادی توسعه متوازن داشته باشد. ضمنا همواره سعی کرده ایم تکلیف محور باشیم و اگر خللی را در مدیریت شهری مشاهده می کنیم جهت رفع آن مشکل طرح نماییم. لذا عرایض بنده در این مناظره ناظر به خادمی امام هشتم است. تیم قبلی مدیریت شهری و تیم کنونی در عقاید با هم اختلافی ندارند و دوستی های ما ایمانی است اما ممکن است در اجرا اختلاف سلیقه وجود داشته باشد، لذا آنچه ما عرض می کنیم ناظر بر اجرا است. بنده تمایل دارم تا نقش بهترین دوست را برای مدیریت شهری فعلی بازی کنم لذا ما انتقادات را با دلسوزی مطرح می کنیم و به هیچ عنوان نگاه مچ گیرانه نداریم. حضرت علی (ع)می فرمایند که هر کس عیب تو را برایت آشکار کرد، او دوست توست. البته می دانیم اداره شهر مشهد بسیار کار سختی است و باید به تیم فعلی خداقوت بگوییم. ما خودمان در فضای کار اجرایی شـهرداری بوده ایـم لـذا اگر انتــقادی می شود قطعا منصفانه است و شرایط را درک می کنیم. ما خیلی نگران کُند شدن و در برخی موارد حتی متوقف شدن حرکت توسعه متوازن شهر مشهد هستیم. چرخ توسعه با سرعت مناسبی می چرخید اما حال در برخی از موارد این چرخ کند می چرخد یا اصلا گردش آن متوقف شده است. حال سوالی که برای نخبگان به وجود می آید این است که عامل این مشکل تا چه حد عوامل بیرونی و چه میزان به نحوه مدیریت برمی گردد .برای پاسخ دادن به این سوال باید دید که چرا افرادی که تخصص و تجربه لازم را ندارد مسئولیتی را می گیرند که دانش و تجربه خاص خود را می طلبد. به گفته شهید چمران آن کسی که تخصصی را ندارد و مسئولیتی را می پذیرد بی تقوا است. لذا وقتی چنین فردی مسئولیت می گیرد خب طبیعی است که چرخ توسعه متوازن کند می شود. حال اگر چنین فردی مسئولیت را پذیرفت باید از تیم کارشناسی استفاده نماید و از انتقادات نهایت استفاده را ببرد، نه اینکه متخصصین را دور کند و منتقدین را تهدید نماید. این نمی شود که هرکسی انتقاد کرد را تهدید کنند. البته من از کسی غیر خدا نمی ترسم و انتقادم را انجام می دهم. متاسفانه در مدیریت کنونی شهر سیاستی حاکم است که شخصیت منتقد تخریب می شود. به طور مثال ما در اوایل دوره شهردار جدید انتقادی کردیم بعد شخص شهردار در صحن علنی شروع به تهدید کرد. یا در مصاحبه ای اخیراً با سایت مشهد تریبون من در خصوص اولویت تبلیغات در خصوص شهدای خودمان نسبت به تبلیغات حوزه بین الملل توسط معاونت فرهنگی انتقادی را مطرح کردم اما متاسفانه همین آقای شعرباف در سایت قاصد نیوز آورده اند که من به تفکر نه غزه، نه لبنان اعتقاد دارم. خب اینها تخریب شخصیت و تهمت است. خب می گویند بیاییم مناظره کنیم. من می آیم اما سایرین نمی آیند. فلان شخص می داند اگر حرفی بزند برایش حاشیه درست می کنند لذا کمتر چنین فضاهایی برای نقد مدیریت شهری شکل گرفته است. مشهد 3 میلیون و 200 هزار نفر جمعیت دارد. در انتخابات شورای چهارم چند درصد از واجدین شرایط رای دادند؟ بیشترین فرد با حدود 83 هزار و کمترین فرد با حدود 25 هزار نفر رای آورده است. به طور میانگین می توان گفت هر نفر 50 هزار رای داشته است. طبق آمار وزارت کشور در مشهد حدود یک میلیون و نیم رای داده اند. پس شورای شهر باید توجه داشته باشد که مردم فقط این 50 هزار نفر نیستند. ما در شهر طیف های مختلف رنگین کمانی داریم که باید به همه توجه شود. وقتی توجه نمی شود امروز رسانه ها تیتر می زنند استیضاح شهردار در شورای شهر، من نگران این مسئله ام که اگر این شورا این شهردار را استیضاح نکند در پایان این دوره افکار عمومی شهردار را استیضاح خواهند کرد. من نمی خواهم چنین اتفاقی رخ دهد. شهرداری که با یک نگاه دینی آمده نباید مورد استیضاح افکار عمومی قرار گیرد. اگر اعضای شورای چهارم فکر می کنند که مخاطب آنها همان زیر یک دهم درصدی است که به آنها رای داده اند، موفق بوده اند. اما مگر فقط آنها در این شهر زندگی می کنند؟ طبق انتظار سنجی دکتر اکبری در دانشگاه فردوسی چرا عمل نمی کنند؟ وقتی نتایج انتظار سنجی مردمی که کاملا علمی و قابل دفاع است رعایت نمی شود در نتیجه رضایت مردم حاصل نخواهد شد. اما اعضای شورای شهر مشهد می گویند پیام رای مردم به ما کار فرهنگی است. خیر، اینگونه نیست، این برداشت اشتباه آقایان را به قهقرا خواهد برد
✅ مناظره زیر میان علی حامد مقدم، مدیر روابط عمومی سابق شهرداری مشهد و دکتر سعید شعرباف، استاد دانشگاه و عضو مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس، در دوسالگی دوران چهارم مدیریت شهری و در یک فضای صریح برگزار شد. اگر چه خیلی موضوعات دیگر در این دو سال رخ داده که می تواند نیاز دوباره به این بحث را تجدید کند اما خواندن این متن در شرایط فعلی خالی از لطف نیست...
✅علی حامد مقدم:
بسم الله الرحمن الرحیم. مشهد شهر امام رضا (ع) است. لذا همه ما دغدغه بهبود اوضاع شهر را داریم تا با رعایت اصول دینی و اعتقادی توسعه متوازن داشته باشد. ضمنا همواره سعی کرده ایم تکلیف محور باشیم و اگر خللی را در مدیریت شهری مشاهده می کنیم جهت رفع آن مشکل طرح نماییم. لذا عرایض بنده در این مناظره ناظر به خادمی امام هشتم است. تیم قبلی مدیریت شهری و تیم کنونی در عقاید با هم اختلافی ندارند و دوستی های ما ایمانی است اما ممکن است در اجرا اختلاف سلیقه وجود داشته باشد، لذا آنچه ما عرض می کنیم ناظر بر اجرا است. بنده تمایل دارم تا نقش بهترین دوست را برای مدیریت شهری فعلی بازی کنم لذا ما انتقادات را با دلسوزی مطرح می کنیم و به هیچ عنوان نگاه مچ گیرانه نداریم. حضرت علی (ع)می فرمایند که هر کس عیب تو را برایت آشکار کرد، او دوست توست. البته می دانیم اداره شهر مشهد بسیار کار سختی است و باید به تیم فعلی خداقوت بگوییم. ما خودمان در فضای کار اجرایی شـهرداری بوده ایـم لـذا اگر انتــقادی می شود قطعا منصفانه است و شرایط را درک می کنیم. ما خیلی نگران کُند شدن و در برخی موارد حتی متوقف شدن حرکت توسعه متوازن شهر مشهد هستیم. چرخ توسعه با سرعت مناسبی می چرخید اما حال در برخی از موارد این چرخ کند می چرخد یا اصلا گردش آن متوقف شده است. حال سوالی که برای نخبگان به وجود می آید این است که عامل این مشکل تا چه حد عوامل بیرونی و چه میزان به نحوه مدیریت برمی گردد .برای پاسخ دادن به این سوال باید دید که چرا افرادی که تخصص و تجربه لازم را ندارد مسئولیتی را می گیرند که دانش و تجربه خاص خود را می طلبد. به گفته شهید چمران آن کسی که تخصصی را ندارد و مسئولیتی را می پذیرد بی تقوا است. لذا وقتی چنین فردی مسئولیت می گیرد خب طبیعی است که چرخ توسعه متوازن کند می شود. حال اگر چنین فردی مسئولیت را پذیرفت باید از تیم کارشناسی استفاده نماید و از انتقادات نهایت استفاده را ببرد، نه اینکه متخصصین را دور کند و منتقدین را تهدید نماید. این نمی شود که هرکسی انتقاد کرد را تهدید کنند. البته من از کسی غیر خدا نمی ترسم و انتقادم را انجام می دهم. متاسفانه در مدیریت کنونی شهر سیاستی حاکم است که شخصیت منتقد تخریب می شود. به طور مثال ما در اوایل دوره شهردار جدید انتقادی کردیم بعد شخص شهردار در صحن علنی شروع به تهدید کرد. یا در مصاحبه ای اخیراً با سایت مشهد تریبون من در خصوص اولویت تبلیغات در خصوص شهدای خودمان نسبت به تبلیغات حوزه بین الملل توسط معاونت فرهنگی انتقادی را مطرح کردم اما متاسفانه همین آقای شعرباف در سایت قاصد نیوز آورده اند که من به تفکر نه غزه، نه لبنان اعتقاد دارم. خب اینها تخریب شخصیت و تهمت است. خب می گویند بیاییم مناظره کنیم. من می آیم اما سایرین نمی آیند. فلان شخص می داند اگر حرفی بزند برایش حاشیه درست می کنند لذا کمتر چنین فضاهایی برای نقد مدیریت شهری شکل گرفته است. مشهد 3 میلیون و 200 هزار نفر جمعیت دارد. در انتخابات شورای چهارم چند درصد از واجدین شرایط رای دادند؟ بیشترین فرد با حدود 83 هزار و کمترین فرد با حدود 25 هزار نفر رای آورده است. به طور میانگین می توان گفت هر نفر 50 هزار رای داشته است. طبق آمار وزارت کشور در مشهد حدود یک میلیون و نیم رای داده اند. پس شورای شهر باید توجه داشته باشد که مردم فقط این 50 هزار نفر نیستند. ما در شهر طیف های مختلف رنگین کمانی داریم که باید به همه توجه شود. وقتی توجه نمی شود امروز رسانه ها تیتر می زنند استیضاح شهردار در شورای شهر، من نگران این مسئله ام که اگر این شورا این شهردار را استیضاح نکند در پایان این دوره افکار عمومی شهردار را استیضاح خواهند کرد. من نمی خواهم چنین اتفاقی رخ دهد. شهرداری که با یک نگاه دینی آمده نباید مورد استیضاح افکار عمومی قرار گیرد. اگر اعضای شورای چهارم فکر می کنند که مخاطب آنها همان زیر یک دهم درصدی است که به آنها رای داده اند، موفق بوده اند. اما مگر فقط آنها در این شهر زندگی می کنند؟ طبق انتظار سنجی دکتر اکبری در دانشگاه فردوسی چرا عمل نمی کنند؟ وقتی نتایج انتظار سنجی مردمی که کاملا علمی و قابل دفاع است رعایت نمی شود در نتیجه رضایت مردم حاصل نخواهد شد. اما اعضای شورای شهر مشهد می گویند پیام رای مردم به ما کار فرهنگی است. خیر، اینگونه نیست، این برداشت اشتباه آقایان را به قهقرا خواهد برد
✅سعید شعرباف:
بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از برگزار کنندگان این برنامه گفتگو، چند نکته راجع به روش شناسی نقد مدیریت شهری در چند سال اخیر را در ابتدای بحث عرض میکنم که به نظر می رسد از اهمیت زیادی برخوردار است. نکته اول ناظر به نوع قضاوت های ماست. واقعیت های صحنه عمل به ما می گوید که نگاه منصـفانه نســبت به عمـلکرد مدیریت شهری در 2 سال گذشته یا اساسا در سالیان قبل از آن باید بصورت طیفی و نسبی و به دور از نگاه صفر و یکی باشد. در واقع نگاه های مطلق اندیش و جزم اندیشانه که در آن ما یا کاملا موافق یک فرد و جریان هستیم و یا کلا مخالف مطلق آن، دیگر جوابگوی شرایط واقعی نیستند. به عنوان مثال اینکه در انتهای دوران مسئولیت خود و در هنگام تحویل کار به مدیر بعدی بگوییم که یک شهر آباد یا به تعبیر دوستان یک اسب زین شده را تحویل داده ایم و یا از آن طرف، بگوییم که ما کلا یک مخروبه تحویل گرفته ایم، هر دو ناشی از بی توجهی به همان تحلیل های طیفی است. واقعیت این است که هزاران نفر با نیت های مختلف در یک سیستم مثل شهرداری مشغول فعالیت هستند که نمی توان با بی انصافی با همه آنها با یک حکم سخن راند. البته، حتما می توان در خصوص روند و برآیند کار سیستم مدیریت شهری در طی یک دوره کاری اظهار نظر کرد که همین نظر را هم در این بحث داریم. نکته دوم در تحلیل های ما این است که نقد باید بتواند جهتگیری و هدفگیریهای کلان یک حرکت مدیریتی را به سمت شاخص های مورد نظر برای ارزیابی عملکرد آن بسنجد، نه لزوما صرف حرکت را. این موضوع در تمام مقایسه ها باید مد نظر قرار بگیرد. چه مقایسه عملکرد دولت قبل با دولت کنونی باشد و چه مقایسه عملکرد مدیریت شهری قبلی و تیم فعلی. به هر حال منطقی است که برای نقد نیاز به شاخص داریم. خوب، شاخصها چیستند؟ به نظرم شاخص های مختلفی را می توان مطرح کرد، اما شاید مورد مقبول ترین شاخص برای نقد، شاخص حل مسائل کلان شهری باشد، یعنی باید دید که کدام نگاه مدیریتی بیشتر به سمت حل مسائل کلان و اساسی شهر حرکت کرده است، البته سخنان رهبری هم در جمع مدیران شهری شاخص است، اسناد بالادستی هم شاخص است اما برای ایجاد یک حس مشترک ، بیایید همین شاخص حرکت به سمت حل مسائل کلان را در نظر بگیریم. خوب، حرف ما چیست؟ سخن این است که تا زمانی که جهت بردار حرکت و توسعه را در مدیریت شهری مشخص نکنیم نباید درگیر کمیت ها شویم، بله میتوان گفت که مثلا ما در یک زمینه خاص شهری 5 قدم جلو رفته ایم، اما برای سنجش آن باید بگوییم که در چه جهتی جلو رفتن اتفاق افتاده است. این یک مساله مهم است. بگذارید چند مثال مصداقی بزنم. به طور مثال می خواهیم سنجش کنیم که برای بازسازی بافت فرسوده اطراف حرم امام رضا (ع( مدل به کار گرفته شده در مدیریت قبلی موفق بوده یا خیر؟ با نگاه کمی اندیش میتوان گفت که رشد ساخت پروژه ها در این محدوده مثال 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است اما این رشد مثال در دوره جدید کاهش داشته است. اما برای قضاوت این نگاه کفایت می کند؟ قطعا باید یک نگاه پسینی وجود داشته باشد که بررسی کند اولا مولفه های کلان این حرکت کمی، چه به لحاظ سخت افزار و کالبد و چه محتواها و کاربری ها در این عملیات چه بوده است و آیا این جهت با آنچه مطلوب بوده است تطابق دارد یا نه؟ و ثانیا باید دید که با این نگاه توسعه ای، مسئله بافت فرسوده حل شده است یا نه؟ اگر چنین نگاهی نداشته باشیم درگیر کمیت ها می شویم. می گوییم ساخت و سازها وسیع بوده و با سرعت پیش رفته است، اما مردم و متخصصین و افراد دغدغه مند اعلام می کنند که رشد این کمیت ها حلاف جهت صحیح بوده است. همین سوال در مساله تجاری های مشهد هم صادق است. در یک مقطعی ساخت و سازهای تجاری خیلی رشد کرد و حتی چندین برابر نرخ های متوسط جهانی در شهر زیارتی مشهد واحد تجاری ساخته شد. باید پرسید که آیا توسعه یک طرفه ای که اتفاق افتاد در جهت برداری که ناظر به شهر مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران و پایتخت فرهنگی جهان اسلام بوده، قرار داشته یا نه؟ پس اینکه می گویند چرخ تو سعه کند شده، باید دید چرخ توسعه در چه جهتی حرکت می کرده است و آیا اساسا این جهت مطلوبیت داشته یا نه.مثال در بعد فرهنگی، عده ای در شهر پیدا شده اند که معتقدند مدیریت شهری باید به سمت حداقل سازی نمادهای مذهبی و انقلابی در شهر حرکت کند،
بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از برگزار کنندگان این برنامه گفتگو، چند نکته راجع به روش شناسی نقد مدیریت شهری در چند سال اخیر را در ابتدای بحث عرض میکنم که به نظر می رسد از اهمیت زیادی برخوردار است. نکته اول ناظر به نوع قضاوت های ماست. واقعیت های صحنه عمل به ما می گوید که نگاه منصـفانه نســبت به عمـلکرد مدیریت شهری در 2 سال گذشته یا اساسا در سالیان قبل از آن باید بصورت طیفی و نسبی و به دور از نگاه صفر و یکی باشد. در واقع نگاه های مطلق اندیش و جزم اندیشانه که در آن ما یا کاملا موافق یک فرد و جریان هستیم و یا کلا مخالف مطلق آن، دیگر جوابگوی شرایط واقعی نیستند. به عنوان مثال اینکه در انتهای دوران مسئولیت خود و در هنگام تحویل کار به مدیر بعدی بگوییم که یک شهر آباد یا به تعبیر دوستان یک اسب زین شده را تحویل داده ایم و یا از آن طرف، بگوییم که ما کلا یک مخروبه تحویل گرفته ایم، هر دو ناشی از بی توجهی به همان تحلیل های طیفی است. واقعیت این است که هزاران نفر با نیت های مختلف در یک سیستم مثل شهرداری مشغول فعالیت هستند که نمی توان با بی انصافی با همه آنها با یک حکم سخن راند. البته، حتما می توان در خصوص روند و برآیند کار سیستم مدیریت شهری در طی یک دوره کاری اظهار نظر کرد که همین نظر را هم در این بحث داریم. نکته دوم در تحلیل های ما این است که نقد باید بتواند جهتگیری و هدفگیریهای کلان یک حرکت مدیریتی را به سمت شاخص های مورد نظر برای ارزیابی عملکرد آن بسنجد، نه لزوما صرف حرکت را. این موضوع در تمام مقایسه ها باید مد نظر قرار بگیرد. چه مقایسه عملکرد دولت قبل با دولت کنونی باشد و چه مقایسه عملکرد مدیریت شهری قبلی و تیم فعلی. به هر حال منطقی است که برای نقد نیاز به شاخص داریم. خوب، شاخصها چیستند؟ به نظرم شاخص های مختلفی را می توان مطرح کرد، اما شاید مورد مقبول ترین شاخص برای نقد، شاخص حل مسائل کلان شهری باشد، یعنی باید دید که کدام نگاه مدیریتی بیشتر به سمت حل مسائل کلان و اساسی شهر حرکت کرده است، البته سخنان رهبری هم در جمع مدیران شهری شاخص است، اسناد بالادستی هم شاخص است اما برای ایجاد یک حس مشترک ، بیایید همین شاخص حرکت به سمت حل مسائل کلان را در نظر بگیریم. خوب، حرف ما چیست؟ سخن این است که تا زمانی که جهت بردار حرکت و توسعه را در مدیریت شهری مشخص نکنیم نباید درگیر کمیت ها شویم، بله میتوان گفت که مثلا ما در یک زمینه خاص شهری 5 قدم جلو رفته ایم، اما برای سنجش آن باید بگوییم که در چه جهتی جلو رفتن اتفاق افتاده است. این یک مساله مهم است. بگذارید چند مثال مصداقی بزنم. به طور مثال می خواهیم سنجش کنیم که برای بازسازی بافت فرسوده اطراف حرم امام رضا (ع( مدل به کار گرفته شده در مدیریت قبلی موفق بوده یا خیر؟ با نگاه کمی اندیش میتوان گفت که رشد ساخت پروژه ها در این محدوده مثال 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است اما این رشد مثال در دوره جدید کاهش داشته است. اما برای قضاوت این نگاه کفایت می کند؟ قطعا باید یک نگاه پسینی وجود داشته باشد که بررسی کند اولا مولفه های کلان این حرکت کمی، چه به لحاظ سخت افزار و کالبد و چه محتواها و کاربری ها در این عملیات چه بوده است و آیا این جهت با آنچه مطلوب بوده است تطابق دارد یا نه؟ و ثانیا باید دید که با این نگاه توسعه ای، مسئله بافت فرسوده حل شده است یا نه؟ اگر چنین نگاهی نداشته باشیم درگیر کمیت ها می شویم. می گوییم ساخت و سازها وسیع بوده و با سرعت پیش رفته است، اما مردم و متخصصین و افراد دغدغه مند اعلام می کنند که رشد این کمیت ها حلاف جهت صحیح بوده است. همین سوال در مساله تجاری های مشهد هم صادق است. در یک مقطعی ساخت و سازهای تجاری خیلی رشد کرد و حتی چندین برابر نرخ های متوسط جهانی در شهر زیارتی مشهد واحد تجاری ساخته شد. باید پرسید که آیا توسعه یک طرفه ای که اتفاق افتاد در جهت برداری که ناظر به شهر مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران و پایتخت فرهنگی جهان اسلام بوده، قرار داشته یا نه؟ پس اینکه می گویند چرخ تو سعه کند شده، باید دید چرخ توسعه در چه جهتی حرکت می کرده است و آیا اساسا این جهت مطلوبیت داشته یا نه.مثال در بعد فرهنگی، عده ای در شهر پیدا شده اند که معتقدند مدیریت شهری باید به سمت حداقل سازی نمادهای مذهبی و انقلابی در شهر حرکت کند،
...... همین جریان مثال دوستداران توسعه مشهد که شهردار اسبق مشهد در دوران اصلاحات و مدیر قبلی قطار شهری و برخی از دیگر مدیران سابق مدیریت شهری در آن هستند که اتفاقا برخی از همین آقایان در حال حاضر در قالب پروژه هایی دارند از سفره فعالیت های مدیریت شهری منتفع می شوند، خوب تکلیف ما با این آقایان که دفن شهدای گمنام را مساوی با از بین رفتن شادی و تبدیل شدن بوستان به گورستان می دانند چیست؟ آیا نمی بایست ابتدا تکلیفمان را با زاویه نگاه مشخص کنیم و سپس به نقد وبررسی میزان حرکت بپردازیم؟ آیا می شود در شهری مثل مشهد که حتی نامش از واژه شهادت می آید و شهادت باید در متن تمام ظاهر و باطن شهری قرار بگیرد، نگاهی را بپذیریم که حتی خود غربیها در غرب هم نسبت به کشته های خود در جنگ های جهانی آن را روا نمی دانند؟ نباید ابتدا تکلیف خود را با جهت این نگاهها که نسـخه های دسـته چنــدم غرب هم به حسـاب نمی آیند مشخص کنیم؟ نکته سوم و آخر آنکه در نقد مدیریت شهری، نباید سیاست های دوگانه نسبت به موضوعات داشته باشیم، چون مخالف روش شناسی منصفانه نقد است. به عنوان مثال، اگر افرادی که الان مدیریت شهری را نقد می کنند در دوره بعدی شهرداری، فردی نزدیک به تفکراتشان سر کار آمد، قاعدتا نباید در خصوص موضوعی که امروز منتقد آن بوده اند، ناگهان تبدیل به یک مدافع شوند. این رویه خلاف منطق و عقل است. بنده هم می پذیرم که اختلاف در نظر و آرا در مدیریت شهری فرصت ساز است اما قطعا تغییر در مبانی نقد خلاف عقل و انصاف است. بگذارید به همین نکته ای که دوستمان فرمودند اشاره کنم. می فرمایند در انتخابات شورا مثلا چند درصد از کل مردم حامی شورای شهر بوده اند و قاعدتا بقیه اعتقادی به این جریان ندارند. آیا با این روش در نقد، در انتخابات سال 92 که نزدیک به 51 درصد به حسن روحانی رای دادند، باز هم به این مبنا معتقدید که ایشان تنها انتخاب 51 درصد از 70 درصد شرکت کنندگان بودند؟ یعنی میتوان گفت که ایشان فقط رییس جمهوری 35 درصد از مردم این کشور هستند؟ آیا خیلی از نمایندگان مجلس و شورا که همفکر شما بودند و برخی با 15 ،10 هزار نفر رای وارد مجلس شدند، شامل این قبیل توجیهات می شوند و یا تنها مدیریت شهری جدید را این گونه تحلیل می کنید؟ این استدلال که آقایان یک مبنا را برای ریاست جمهوری و مجلس و شوراهای گذشته قبول نداشته باشند اما برای شورای چهارم آن را جاری کنند از مصادیق همان سیاست دوگانه است. یا نظرسنجی که مثال زدند. عجیب است که نتایج آرا در یک نظرسنجی با جامعه آماری بین 400 تا 500 نفر قابلیت تعمیم به کل مردم شهر را داشته باشد که مثال از آن نتیجه گرفته می شود آقای پژمان بسیار شهردار موفقی بوده است اما ده ها هزار رای مردم در نقاط مختلف شهر مشهد که رای آنها کاملا رای به تغییر در وضع موجود بوده است چون درصدکمی از مردم است قابل اعتنا نباشد؟ یا مثال در یک پروژه بزرگ 5 ساله مثل خط 2 قطار شهری، سه و نیم سال تاخیر در دوره جناب پژمان اتفاق بیفتد، در حالی که بسیاری از رسانه های مدعی از روزنامه خراسان گرفته تا همین آقایان منتقد امروز در سکوت به سر ببرند و حرفی نزنند اما اگر با همه پیشرفت های خط 2 و3 قطار شهری، ایستگاه فرودگاه در خط 1 قطار شهری دچار تاخیر گردد ناگهان ببینید که خیلی از رسانه های ساکت آن روز، امروز موضع می گیرند، این می شود سیاست دوگانه. آدم اینها را که میبیند متوجه می شود که نیت نقد نبوده و تنها قرار است افرادی مغرضانه زده شوند. از این مثال ها متاسفانه زیاد است. در همین قضیه افزایش نرخ بلیت اتوبوس که هم در دوره مدیریت کنونی و هم در شرایط قبلی اتفاق افتاده بودو اتفاقا با استدلال های نسبتا مشابهی هم صورت گرفت، یعنی این استدلال که چون دولت پول یارانه را نمی دهد و مردم باید هزینه حمل ونقل را خودشان بپردازند و... خوب، خیلی از افراد و رسانه ها که در زمان شهردار قبلی مدعی بودند که این کار کارشناسی است و اعتراضی نکردند، امروز برای افزایش بلیت در زمان آقای مرتضوی مدافع حقوق مردم شده اند. جالب است که همه اینها در شرایطی است که میدانیم بسیاری از مدیران میانی موثر در این تصمیمات هیچ تغییری در این دو دوره نداشته اند و همان نظر قبلی هم حاکم است اما مواضع بیرونی دوگانه است. می گویند مثال شهردار تخصص دانشگاهی در حوزه مدیریت شهری ندارد، بعد وقتی با همین مبنای تخصص و کار اجرایی کلا می خواهیم شورای چهارم را که چند تا استاندار و معاون وزیر و ... را در خود جای داده مثال با شورای اول و یا حتی با شورای دوم و سوم مقایسه کنیم می گویند مبنا اظهار نظرهای شفاهی است، شورای چهارم شورای فرهنگی است اما قبلی ها اقتصادی بودند، شهر هم به اقتصاد و برنامه ریزی شهری بیشتر نیاز دارد نه نگاه فرهنگی. این می شود سیاست دوگانه....
✅علی حامد مقدم:
از این گفته آقای شعرباف که باید شاخص ها را برای مقایسه دو مدیریت مورد بررسی قرار دهیم بسیاراستقبال می کنم. اما به شرطی که شاخص ها مبتنی بر سند پیشرفت مبتنی بر عدالت مورد نظر رهبری باشد.من دقیقا می خواهم با همین حرف جلو بروم. گاهی از اوقات افراد دچار جهل مرکب می شوند و فکر می کنند که خیلی می دانند اما وقتی قضاوت مردم را می بینند متوجه می شوند که خیلی نمی دانند. بیاییم همان عدالت که جان کلام است را در 6 ساله مدیریت آقای پژمان بررسی کنیم. حکومت اسلامی برپا می شود تا عدل حاکم شود. بررسی کنید که در این 6 سال چه میزان از مناطق کم برخوردار مشهد از وضعیت رفاهی برخوردار شدند. همان ایستگاه اتوبوسی که در منطقه سجاد بود در مناطق کم برخوردار ساخته شد. فضای سبز بهتر از مناطق برخوردار در مناطق کم برخوردار ایجاد شد. من 6 سال سخنگوی شهرداری بودم. اگر بخواهیم وارد آمار شویم قطعا می توانم به شما تمام اعداد را بگویم. میزان پیاده رویی که در مناطق کم برخوردار ساخته شد. ما جان توسعه را عدالت می دانیم. بنابراین در این راستا از لحاظ کمی هم رشد داشتیم. مشهد بیش از 400 نقطه آبگرفتگی داشت که اکثر آنها در نقاط کم برخوردار بود که مدیریت شهری با احداث کال ها و مسیرها آنها را حل کرد.در رابطه با نهضت آسفالت سازی که در مناطق مختلف به ویژه کم برخودار ایجاد شد، تحقیق کنید. چند ده میلیارد تومان برای زیرساخت های این مناطق هزینه شد. پول مردم مناطق برخوردار را بر خلاف خیلی از اعتراض ها در مناطق کم برخودار هزینه کردیم. اما برخـی ها دچار جهل مـرکب شـده اند. عده ای با نگاه فلسفه بافی در جلسات شرکت می کنند و به جای اینکه خود را درگیر اجرا کنند می گویند چون نمی دانیم چه کنیم، هیچ کاری نمی کنیم. چون نمی دانیم اطراف حرم باید چه کرد خب توسعه را متوقف می کنیم. این جهل مرکب است. من سوال می کنم: آیا در دوره جدید در منطقه ثامن حتی یک متر مربع پروانه جدید صادر شده است؟ آیا مردم به این راضی هستند؟ به این عنوان که ما باید تکلیفمان در خصوص برخی مسائل روشن شود، توسعه متوقف می شود. خب الان وضعیت معماری اسلامی را مشخص کنید و کار کنید. چه کسی جلوی شما را گرفته است؟ من شاخص میگویم و شما هم نتیجه عملکرد خود را ارائه دهید. متوسط عمر ناوگان اتوبوسرانی در این 2 سال افزایش پیدا کرده یا کاهش؟ اعضای شورای شهر گفتند برویم مدیر ملی بیاوریم که با ارتباطات ملی برای ما اعتبار بیاورد. دو سال گذشت. گزارش دهند که چند ریال اعتبار ملی آوردند. مـدیران شـهرداری امـروز گاها پشـت در اتاق های مسئولین ارشد مانده اند. خب معلوم است که توسعه متوقف می شود. من بر اساس حرف آقای شعرباف بر روی شاخص ها حرف می زنم. شاخص ها را هم متروپلیس مشخص کرده است. اما به غیـر این شاخـص ها، مهمتـرین شـاخص ها برای ما فرمایشات رهبری است. شما بررسی کنید درخصوص عمل به شاخصه های رهبری تیم فعلی موفق تر بوده اند یا تیم قبلی. دوستانی که ادعای ولایت مداری دارند و با چفیه و پیراهن روی شلوار ظاهر می شوند باید به این سخنان رهبری توجه داشته باشند. در یک مورد رهبری در 19 اسفند ماه 81 خطاب به اعضای شورای شهر گفته اند که «اصلا نباید در تبلیغات شما بیاید که شهرداری و شورای قبلی چه کرد، کاری به کار آنها نداشته باشید » اما متاسفانه برخی از آقایان شورای شهر مدام مصاحبه می کنند که شهردار قبلی فلان کرد. مگر شما قوه قضائیه هستید؟ چرا می گویید فلانی اختلاس کرده است؟ مدارکش کجاست؟ خب تیم فعلی شاخصــه ها را روی مــیز می گذارد و می بیند حرفی برای گفتن ندارد، لذا شروع می کند به تخریب گذشتگان که امری خلاف فرمایشـات رهبـری اسـت. ریختن آبروی مومن ساده است و این افراد روز قیامت را هم باید در نظر بگیرند. یا رهبری در خصوص مراجعات مردمی گفته اند که تسهیل شود. وضعیت شهردار مشهد در خصوص ارتباط با مردم در حال حاضر چگونه است؟ مکالمات 137 ضبط می شود. بروید بررسی کنید چند درصد از مدیریت فعلی ناراضی اند و چند درصد از مدیریت گذشته ناراضی بودند. رهبری فرموند ارتباط با مردم را تسهیل کنید. به هر حال تمام فعالیت های شهرداری برای این است که در نهایت مردم راضی باشند و نظام جمهوری اسالمی در دید عموم کارآمد باشد. افکار عمومی برای این تیم مهم نیست. انتقاد رسانه ها را جواب نمیدهند. مگر نه اینکه رسانه ها مدعی العموم هستند. ارتباط تیم فعلی با اساتید دانشگاه و کارشناسان نیز نسبت به قبل تضعیف شده است. می گوینــد درگیــر کمــیّت نشــویم. خب نمی شویم اما این احساس به وجود می آید که سر را مثل کپک زیر برف کرده ایم. ما ادعا نمی کنیم معصوم بودیم.قطعا ما هم مشکلاتی داشتیم. اما ما احساس می کنیم که به صورت نسبی اسب زین شده تحویل داده ایم......
از این گفته آقای شعرباف که باید شاخص ها را برای مقایسه دو مدیریت مورد بررسی قرار دهیم بسیاراستقبال می کنم. اما به شرطی که شاخص ها مبتنی بر سند پیشرفت مبتنی بر عدالت مورد نظر رهبری باشد.من دقیقا می خواهم با همین حرف جلو بروم. گاهی از اوقات افراد دچار جهل مرکب می شوند و فکر می کنند که خیلی می دانند اما وقتی قضاوت مردم را می بینند متوجه می شوند که خیلی نمی دانند. بیاییم همان عدالت که جان کلام است را در 6 ساله مدیریت آقای پژمان بررسی کنیم. حکومت اسلامی برپا می شود تا عدل حاکم شود. بررسی کنید که در این 6 سال چه میزان از مناطق کم برخوردار مشهد از وضعیت رفاهی برخوردار شدند. همان ایستگاه اتوبوسی که در منطقه سجاد بود در مناطق کم برخوردار ساخته شد. فضای سبز بهتر از مناطق برخوردار در مناطق کم برخوردار ایجاد شد. من 6 سال سخنگوی شهرداری بودم. اگر بخواهیم وارد آمار شویم قطعا می توانم به شما تمام اعداد را بگویم. میزان پیاده رویی که در مناطق کم برخوردار ساخته شد. ما جان توسعه را عدالت می دانیم. بنابراین در این راستا از لحاظ کمی هم رشد داشتیم. مشهد بیش از 400 نقطه آبگرفتگی داشت که اکثر آنها در نقاط کم برخوردار بود که مدیریت شهری با احداث کال ها و مسیرها آنها را حل کرد.در رابطه با نهضت آسفالت سازی که در مناطق مختلف به ویژه کم برخودار ایجاد شد، تحقیق کنید. چند ده میلیارد تومان برای زیرساخت های این مناطق هزینه شد. پول مردم مناطق برخوردار را بر خلاف خیلی از اعتراض ها در مناطق کم برخودار هزینه کردیم. اما برخـی ها دچار جهل مـرکب شـده اند. عده ای با نگاه فلسفه بافی در جلسات شرکت می کنند و به جای اینکه خود را درگیر اجرا کنند می گویند چون نمی دانیم چه کنیم، هیچ کاری نمی کنیم. چون نمی دانیم اطراف حرم باید چه کرد خب توسعه را متوقف می کنیم. این جهل مرکب است. من سوال می کنم: آیا در دوره جدید در منطقه ثامن حتی یک متر مربع پروانه جدید صادر شده است؟ آیا مردم به این راضی هستند؟ به این عنوان که ما باید تکلیفمان در خصوص برخی مسائل روشن شود، توسعه متوقف می شود. خب الان وضعیت معماری اسلامی را مشخص کنید و کار کنید. چه کسی جلوی شما را گرفته است؟ من شاخص میگویم و شما هم نتیجه عملکرد خود را ارائه دهید. متوسط عمر ناوگان اتوبوسرانی در این 2 سال افزایش پیدا کرده یا کاهش؟ اعضای شورای شهر گفتند برویم مدیر ملی بیاوریم که با ارتباطات ملی برای ما اعتبار بیاورد. دو سال گذشت. گزارش دهند که چند ریال اعتبار ملی آوردند. مـدیران شـهرداری امـروز گاها پشـت در اتاق های مسئولین ارشد مانده اند. خب معلوم است که توسعه متوقف می شود. من بر اساس حرف آقای شعرباف بر روی شاخص ها حرف می زنم. شاخص ها را هم متروپلیس مشخص کرده است. اما به غیـر این شاخـص ها، مهمتـرین شـاخص ها برای ما فرمایشات رهبری است. شما بررسی کنید درخصوص عمل به شاخصه های رهبری تیم فعلی موفق تر بوده اند یا تیم قبلی. دوستانی که ادعای ولایت مداری دارند و با چفیه و پیراهن روی شلوار ظاهر می شوند باید به این سخنان رهبری توجه داشته باشند. در یک مورد رهبری در 19 اسفند ماه 81 خطاب به اعضای شورای شهر گفته اند که «اصلا نباید در تبلیغات شما بیاید که شهرداری و شورای قبلی چه کرد، کاری به کار آنها نداشته باشید » اما متاسفانه برخی از آقایان شورای شهر مدام مصاحبه می کنند که شهردار قبلی فلان کرد. مگر شما قوه قضائیه هستید؟ چرا می گویید فلانی اختلاس کرده است؟ مدارکش کجاست؟ خب تیم فعلی شاخصــه ها را روی مــیز می گذارد و می بیند حرفی برای گفتن ندارد، لذا شروع می کند به تخریب گذشتگان که امری خلاف فرمایشـات رهبـری اسـت. ریختن آبروی مومن ساده است و این افراد روز قیامت را هم باید در نظر بگیرند. یا رهبری در خصوص مراجعات مردمی گفته اند که تسهیل شود. وضعیت شهردار مشهد در خصوص ارتباط با مردم در حال حاضر چگونه است؟ مکالمات 137 ضبط می شود. بروید بررسی کنید چند درصد از مدیریت فعلی ناراضی اند و چند درصد از مدیریت گذشته ناراضی بودند. رهبری فرموند ارتباط با مردم را تسهیل کنید. به هر حال تمام فعالیت های شهرداری برای این است که در نهایت مردم راضی باشند و نظام جمهوری اسالمی در دید عموم کارآمد باشد. افکار عمومی برای این تیم مهم نیست. انتقاد رسانه ها را جواب نمیدهند. مگر نه اینکه رسانه ها مدعی العموم هستند. ارتباط تیم فعلی با اساتید دانشگاه و کارشناسان نیز نسبت به قبل تضعیف شده است. می گوینــد درگیــر کمــیّت نشــویم. خب نمی شویم اما این احساس به وجود می آید که سر را مثل کپک زیر برف کرده ایم. ما ادعا نمی کنیم معصوم بودیم.قطعا ما هم مشکلاتی داشتیم. اما ما احساس می کنیم که به صورت نسبی اسب زین شده تحویل داده ایم......
..... در مــورد خـط 2 قطار شــهری مشـــهد ناگفته های زیادی وجود دارد. مهمترین بحث در پروژه های عمرانی تملک زمین است.در دوره قبلی مدیریت شهری تمام ایستگاه ها تملک شده بود. تملک یعنی درگیری با مردم و پرداخت پول نقد که خیلی اهمیت دارد. تیم قبلی برای این پروژه ال سی باز کرد. در اسفند 91 مبلغی چند ده میلـیارد تومـانی واریز شـد تا خط 2 با ال سی باز شده به شهردار جدید تحویل داده شود. همچنین مجوز صندوق ذخیره ارزی را برای این پروژه گرفتیم. کدام پروژه در سال 92 توانست چنین امتیازاتی بگیرد؟ما توانستیم با ارتباطات فرا استانی امتیازات ملی بگیریم. البته آقای پژمان ادعای ارتباطات ملی هم نداشت. دو دستگاه تی بی ام از اروپا وارد کردیم. من اینجا نمی توانم به شما بگویم چگونه این دستگاه ها در شرایط تحریم وارد شد. دو دستگاه تی بی ام مونتاژ شده که در حال کار بود تحویل این تیم شد ولی اصلا این زحمات دیده نمی شود. حالا چرا می گویند پروژه به گل نشسته بود؟ اگر قرار بود تیم فعلی این کارها را بکند چه قدر زمان می برد؟ لذا در قضاوت باید انصاف داشت و شرایط و محدودیت های کشور در آن مقطع را بپذیریم. آقای شعرباف به اهمیت استفاده از فرصت ها اشاره کردند. متاسفانه امروز اکثر فرصت ها برای سرمایه گزاری در شهر مشهد سوخته است. چند درصد سرمایه گزاران سابق در مشهد ماندند؟ اگر خواستید من اسم می برم که چه سرمایه گزارانی از شهر فرار کردند. آقایان پاسخ دهند که چند میلیارد تومان قرارداد آماده به تیم جدید تحویل داده شد که حتی یکی هم امضاء نشده است. ما معتقدیم باید سرمایه گزاران با نگاه مبتنی بر عدالت به کار گرفته شوند. اگر قرار است شهربازی ساخته شود در مناطق کم برخوردار باشد. در دوره قبلی زیباترین تقاطع غیر همسطح شهر در میدان امام حسین (ع) ساخته شد.پس مبالغ زیادی برای مناطق کم برخوردار خرج شد. با احداث این تقاطع پول به جیب چه کسانی ریخته شد؟ خب قیمت زمین اطراف آن تقاطع افزایش پیدا کرد و مردم آن بخـش از شـهر منتـفع شــدند. پـس چرا می گویند نقاط کم برخوردار مورد توجه نبوده است. در حمل و نقل شهری وضعیت سال 86 را با 92 را مقایسه کنید. وضعیت فساد اداری را بسنجید. در دوره آقای پژمان به دلیل جلوگیری از فساد با سامانه ایساپ همه مکاتبات سیستمی شد و چند ورژن این نرم افزار جلو رفت. خب اگر قرار بود فساد بشود که خود سیستم نمی آمد چنین سامانه ای تولید کند. بروید ببنید در دوره جدید چنــد ورژن این ســامانه جلو رفتـه است. این کاری بود که ما برای جلوگیری از رشوه کردیم. در خصوص ساخت زبرساخت ها دوره قبلی کارنامه موفقی دارد. تعداد 14 فرهنگسرا ساخته شد. با همان نگاه عدالت محور که جان کلام است .بزرگترین و بهترین فرهنگسرای قرآن و عترت کشور را در منطقه خواجه ربیع ساختیم. 120 زمین ورزشی ساختیم که در کشور کم نظیر است. خب رهبری می گویند تحصیل، تهذیب و ورزش که ما به این مثلث طلایی اعتقاد کامل داریم. بسیاری از معتادین پس از ساخت این زمین های ورزشی از زمین ها خارج شدند و فضای سالمی ایجاد گردید. تیم فعلی چند زمین ورزشی و فرهنگسرا ساخته است؟ ما برای کمک به حل مشکل خانوده، فرهنگسرای خانواده و برای مشکل ترافیک فرهنگسرای ترافیک را ساختیم. تیم فعلی چه کرد؟ من شخصی هستم که حاضرم از جیب خودم برای حوزه بین الملل تبلیغ می کنم. اما وظیفه شهرداری ابتدا رسیدن به این مسائل است. رهبری اجازه بدهند ما به غزه و لبنان هم می رویم و می جنگیم. سرباز ولایت هستیم. اما شهرداری مشهد برای کاهش وندالیسم در شهر چه کرده است؟ بله مشهد شهر جهانی است و مخالف تبلیغات در عرصه بین الملل نیستیم. اما این شهر جهانی باید به گونه ای باشد که مردم پشت خط چراغ قرمز بایستند در غیر اینصورت آبروی مشهد در سال 2017 خواهد رفت. برای فرهنگ شهروندی باید تلاش کرد و به آن اولویت داد. اما در خصوص نمادهای مذهبی من هم اعتقاد دارم وجود این نمادها در شهر لازم است و باعث کاهش شادی در شهر نمــی شـود. من مــدتی مســئول کمیــته نامگذاری معابر شهر مشهد بودم. زمان اخذ مسئولیت 800 الی 900 خیابان به اسم شهدا بود اما در پایان دوره کاری ما تعداد معابری مزین به نام شهدا به حدود 3400 رسید. من میخواهم بحث سیاست ها دوگانه را با مثال ادامه دهم. چرا برخی از افراد که دردوره قبلی مخالف یک اقدامی بودند حالا موافق همان اقدام شدند یا حداقل نسبت به انجام آن اعتراضی ندارند. اگر ما اطلاع رسانی ملی انجام دادیم و هزینه کردیم برای کارآمد جلوه دادن نظام جمهوری اسالمی بود. برای اینکه شبکه های ماهواره ای مدام تکرار می کنند که مدیران جمهوری اسالمی بی کفایت هستند. ما 200 میلیون تومان برای افتتاح خط 1 اطلاع رسانی کردیم. برخی از آقایان زمین را به آسمان دوختند. می گفتند بیت المال هدر رفته است. اما حالا روابط عمومی شهرداری قرار دادهای چند صد میلیونی و شاید میلیاردی با صدا و سیما می بندد.....