بعد از #قیصر پر از خاطرات ترک خورده ایم...
دکتر #قیصر_امین_پور زاده ی گتوند، شهر کوچکی در استان خوزستان است. #نویسنده و مدرس #دانشگاه بود اما او را بیشتر به شعرش می شناسند. شاعری متعهد که ۹ سال پیش، در چنین روزی آسمانی شد. شنیدم که یکی از دوستان برای برنامه ای از پدرش دعوت کرد، پرسیده بود: شما روشنفکرید یا بسیجی و انقلابی؟! آن دوست پرسیده بود چه فرقی دارد؟ پدر قیصر گفته بود که «پسر من #انقلابی بود و ولایتمدار. حالا کسانی به خانه ی ما می آیند که هیچ ربطی به پسرم ندارند. نمی خواهم در مراسمی شرکت کنم که برگزارکنندگانش در ظاهر با پسرم دوستاند اما مخالف اعتقاداتش حرف می زنند.»
از هشتم آبان ۸۶ ، سال هاست که می گذرد. هر وقت از کنار میدان قیصر امین پور در تهران، عبور می کنم به یاد چندین دفتر شعرش می افتم. به یاد بیت هایی که در رثای شهیدان سرود و در منقبت ایثار گفت. به یاد عاشقانه هایی که برای طبیعت گفت و غزل هایی که برای #انقلاب سرود. امین پور را نمی توان یک #شاعر صرف قلمداد کرد. او مردی بود که #شعر را می زیست؛ عارفانه به آنها فکر می کرد و عاشقانه به دیگران هدیه می داد.
مرحوم #ناصر_عبداللهی یکی از اشعار امین پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد. حالا آن دو مرد، عرش را به فرش ترجیح دادند و پر کشیدند؛ و ما امروز با اینکه پر از خاطرات ترک خورده ایم ولی دل به #پاییز نسپرده ایم...
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان,گردنیم
اگر خنجر دوستان,گرده ایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
@Dr_alidarabi
دکتر #قیصر_امین_پور زاده ی گتوند، شهر کوچکی در استان خوزستان است. #نویسنده و مدرس #دانشگاه بود اما او را بیشتر به شعرش می شناسند. شاعری متعهد که ۹ سال پیش، در چنین روزی آسمانی شد. شنیدم که یکی از دوستان برای برنامه ای از پدرش دعوت کرد، پرسیده بود: شما روشنفکرید یا بسیجی و انقلابی؟! آن دوست پرسیده بود چه فرقی دارد؟ پدر قیصر گفته بود که «پسر من #انقلابی بود و ولایتمدار. حالا کسانی به خانه ی ما می آیند که هیچ ربطی به پسرم ندارند. نمی خواهم در مراسمی شرکت کنم که برگزارکنندگانش در ظاهر با پسرم دوستاند اما مخالف اعتقاداتش حرف می زنند.»
از هشتم آبان ۸۶ ، سال هاست که می گذرد. هر وقت از کنار میدان قیصر امین پور در تهران، عبور می کنم به یاد چندین دفتر شعرش می افتم. به یاد بیت هایی که در رثای شهیدان سرود و در منقبت ایثار گفت. به یاد عاشقانه هایی که برای طبیعت گفت و غزل هایی که برای #انقلاب سرود. امین پور را نمی توان یک #شاعر صرف قلمداد کرد. او مردی بود که #شعر را می زیست؛ عارفانه به آنها فکر می کرد و عاشقانه به دیگران هدیه می داد.
مرحوم #ناصر_عبداللهی یکی از اشعار امین پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد. حالا آن دو مرد، عرش را به فرش ترجیح دادند و پر کشیدند؛ و ما امروز با اینکه پر از خاطرات ترک خورده ایم ولی دل به #پاییز نسپرده ایم...
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان,گردنیم
اگر خنجر دوستان,گرده ایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
@Dr_alidarabi
Forwarded from Deleted Account
Sarboland
Naser Abdollahi
''سربلند'' را #بشنوید
مرحوم #ناصر_عبداللهی شعر سربلند #قیصر_امین_پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد.
@Dr_alidarabi
مرحوم #ناصر_عبداللهی شعر سربلند #قیصر_امین_پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد.
@Dr_alidarabi
حرفِ آخرِ عشق
مدتی است با کمک شاعر و هنرمند گرانقدر آقای حسینی که اکنون مسئولیت اداره شعر و موسیقی معاونت امور استان ها را بر عهده دارد، مجموعه ای را درباره شعرا و هنرمندان منتشر می کنیم که جا دارد از ایشان تشکر نمایم. پیشتر نیز مطلبی به آدرس ( https://telegram.me/dr_alidarabi/131) درباره مرحوم قیصر امین پور نوشتم و شعر ایشان را که توسط زنده یاد #ناصر_عبداللهی خوانده شده است، در ذیل همان مطلب منتشر کردم. اما به خاطر اهمیت این #شاعر عزیز در دو بخش، امروز و فردا مجددا به ایشان می پردازیم.
#قیصر_امین_پور ، متولد ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در #گتوند از توابع شوشتر است. تحصیلات خود را تا مقطع دبیرستان در دزفول سپری کرد و از سال ۱۳۵۷ برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران به پایتخت مهاجرت نموده و پس از تغییر رشته به دنیای ادبیات وارد شد و در سال ۷۶ تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در #دانشگاه_تهران به پایان برد.
رساله او «سنت و نوآوری» در #شعر معاصر نام داشت که با راهنمایی دکتر شفیعی کدکنی از آن دفاع کرد. وی سالها به عنوان استاد در دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا به پرورش استعدادهای زبان فارسی پرداخت.
وی از جمله شاعرانی بود که پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تأثیر گذار بود. او درآن دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت.
اولین کتابهای خود را در سال ۶۳ و به نامهای «در کوچه آفتاب» (دفتر رباعی و دوبیتی) و «تنفس صبح» (مجموعه شعر) منتشر کرد. در سال ۶۸ موفق به کسب جایزه «نیما یوشیج»، موسوم به «مرغ آمین بلورین» شد. دکتر امین پور در سال ۸۲ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد.از وی در زمینه هایی چون #شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده است. طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)، مثل چشمه ، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)، بی بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)، مجموعه شعر آینه های ناگهان (۱۳۷۲) ، گزیده اشعار (۱۳۷۸) و مجموعه شعر گلها از دیگر تالیفات اوست.
از ویژگی های شعر #قیصر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف : مضامین بکر
ب : اندیشه های نو
ج : زبان امروزی
د: گوناگونی موضوعات
ه : وزن های متنوع
م : واژه های موزون و خوش آهنگ
مجموعه «دستور زبان عشق» سروده قیصر امین پور برگزیده بخش شعر بیست و ششمین دوره جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد و همچنین جایزه بخش شعر كتاب #فصل_زمستان ۸۶ را از آن خود كرد.
انتشارات مروارید گزیده اشعار او را در کنار گزیده اشعار شاملو ، فروغ ، نیما و "گلها همه آفتابگردانند" منتشر ساخت که با استقبال شگفت مواجه شد و به چاپ هاى متعدد رسید.
برخى دیگر از آثار او عبارتند از : منظومه ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى)، در كوچه آفتاب، منظومه روز دهم و... گلها همه آفتاب گردانند.
در اواسط دهه هفتاد دومین دفتر از اشعار امینپور با عنوان «آینه هاى ناگهان ۲» منتشر می شود که حاوى اشعارى است که بعدها در کتابهاى درسى به عنوان نمونه هایى از شعرهاى موفق نسل #انقلاب می آید.
مجموعه «آینه هاى ناگهان» تحول کیفى و کمى امین پور را بازتاب می دهد؛ و او را به درک روشنترى از شعر و ادبیات می رساند. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشه اى مىدهد که در ساختارى نو عرضه می شود. آینه هاى ناگهان، امین پور را به عنوان شاعرى تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت می کند و از آن سو نیز موجودیت شاعرى از نسل جدید به رسمیت شناخته می شود.
در همین دوران است که برخى از اشعار وى همراه با موسیقى تبدیل به ترانه هایى می شود که زمزمه لبهاى پیر و جوان شد. از جمله قطعه سربلند که با صدای زنده یاد ناصر عبدالهی بر روی آهنگی شنیدنی، خوانده شد.
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
@Dr_alidarabi
مدتی است با کمک شاعر و هنرمند گرانقدر آقای حسینی که اکنون مسئولیت اداره شعر و موسیقی معاونت امور استان ها را بر عهده دارد، مجموعه ای را درباره شعرا و هنرمندان منتشر می کنیم که جا دارد از ایشان تشکر نمایم. پیشتر نیز مطلبی به آدرس ( https://telegram.me/dr_alidarabi/131) درباره مرحوم قیصر امین پور نوشتم و شعر ایشان را که توسط زنده یاد #ناصر_عبداللهی خوانده شده است، در ذیل همان مطلب منتشر کردم. اما به خاطر اهمیت این #شاعر عزیز در دو بخش، امروز و فردا مجددا به ایشان می پردازیم.
#قیصر_امین_پور ، متولد ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در #گتوند از توابع شوشتر است. تحصیلات خود را تا مقطع دبیرستان در دزفول سپری کرد و از سال ۱۳۵۷ برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران به پایتخت مهاجرت نموده و پس از تغییر رشته به دنیای ادبیات وارد شد و در سال ۷۶ تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در #دانشگاه_تهران به پایان برد.
رساله او «سنت و نوآوری» در #شعر معاصر نام داشت که با راهنمایی دکتر شفیعی کدکنی از آن دفاع کرد. وی سالها به عنوان استاد در دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا به پرورش استعدادهای زبان فارسی پرداخت.
وی از جمله شاعرانی بود که پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تأثیر گذار بود. او درآن دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت.
اولین کتابهای خود را در سال ۶۳ و به نامهای «در کوچه آفتاب» (دفتر رباعی و دوبیتی) و «تنفس صبح» (مجموعه شعر) منتشر کرد. در سال ۶۸ موفق به کسب جایزه «نیما یوشیج»، موسوم به «مرغ آمین بلورین» شد. دکتر امین پور در سال ۸۲ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد.از وی در زمینه هایی چون #شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده است. طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)، مثل چشمه ، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)، بی بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)، مجموعه شعر آینه های ناگهان (۱۳۷۲) ، گزیده اشعار (۱۳۷۸) و مجموعه شعر گلها از دیگر تالیفات اوست.
از ویژگی های شعر #قیصر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف : مضامین بکر
ب : اندیشه های نو
ج : زبان امروزی
د: گوناگونی موضوعات
ه : وزن های متنوع
م : واژه های موزون و خوش آهنگ
مجموعه «دستور زبان عشق» سروده قیصر امین پور برگزیده بخش شعر بیست و ششمین دوره جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد و همچنین جایزه بخش شعر كتاب #فصل_زمستان ۸۶ را از آن خود كرد.
انتشارات مروارید گزیده اشعار او را در کنار گزیده اشعار شاملو ، فروغ ، نیما و "گلها همه آفتابگردانند" منتشر ساخت که با استقبال شگفت مواجه شد و به چاپ هاى متعدد رسید.
برخى دیگر از آثار او عبارتند از : منظومه ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى)، در كوچه آفتاب، منظومه روز دهم و... گلها همه آفتاب گردانند.
در اواسط دهه هفتاد دومین دفتر از اشعار امینپور با عنوان «آینه هاى ناگهان ۲» منتشر می شود که حاوى اشعارى است که بعدها در کتابهاى درسى به عنوان نمونه هایى از شعرهاى موفق نسل #انقلاب می آید.
مجموعه «آینه هاى ناگهان» تحول کیفى و کمى امین پور را بازتاب می دهد؛ و او را به درک روشنترى از شعر و ادبیات می رساند. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشه اى مىدهد که در ساختارى نو عرضه می شود. آینه هاى ناگهان، امین پور را به عنوان شاعرى تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت می کند و از آن سو نیز موجودیت شاعرى از نسل جدید به رسمیت شناخته می شود.
در همین دوران است که برخى از اشعار وى همراه با موسیقى تبدیل به ترانه هایى می شود که زمزمه لبهاى پیر و جوان شد. از جمله قطعه سربلند که با صدای زنده یاد ناصر عبدالهی بر روی آهنگی شنیدنی، خوانده شد.
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
@Dr_alidarabi
Telegram
دكتر على دارابى
بعد از #قیصر پر از خاطرات ترک خورده ایم...
دکتر #قیصر_امین_پور زاده ی گتوند، شهر کوچکی در استان خوزستان است. #نویسنده و مدرس #دانشگاه بود اما او را بیشتر به شعرش می شناسند. شاعری متعهد که ۹ سال پیش، در چنین روزی آسمانی شد. شنیدم که یکی از دوستان برای برنامه…
دکتر #قیصر_امین_پور زاده ی گتوند، شهر کوچکی در استان خوزستان است. #نویسنده و مدرس #دانشگاه بود اما او را بیشتر به شعرش می شناسند. شاعری متعهد که ۹ سال پیش، در چنین روزی آسمانی شد. شنیدم که یکی از دوستان برای برنامه…
Forwarded from Deleted Account
Sarboland
Naser Abdollahi
''سربلند'' را #بشنوید
مرحوم #ناصر_عبداللهی شعر سربلند #قیصر_امین_پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد.
@Dr_alidarabi
مرحوم #ناصر_عبداللهی شعر سربلند #قیصر_امین_پور را با صدای زیبایش، ماندگار کرد.
@Dr_alidarabi
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
درباره مرحوم #قیصر_امین_پور بخوانیم:
@Dr_alidarabi
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
درباره مرحوم #قیصر_امین_پور بخوانیم:
@Dr_alidarabi
دكتر على دارابى
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را می جویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده دمان آفتاب را درباره مرحوم #قیصر_امین_پور بخوانیم: @Dr_alidarabi
امین پور شاعرى بود انقلابى که سختی های جنگ را کاملا لمس نموده بود. شعرهاى او در دوران #دفاع_مقدس از نوادر ادبیات جنگ و پایدارى ست. او که خود در جبهه های جنگ تحمیلی شرکت می کرد، در مورد شعر دفاع مقدس چنین مى گوید:
«قضاوت به ویژه براى #ادبیات و هنر در دوره هاى خاص تاریخ، دشوار است. منظور از دوره هاى خاص دوره هایى مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در آن وظیفه، كاركرد و رسالت و تعریف دیگرى پیدا مى كند. اگر بخواهیم با همان معیارهاى آرمانى و همیشگى به سراغ این فصل ها برویم چه بسا كه دست خالى بر گردیم و گمان كنیم مثلا در بحبوحه جنگ، خبرى از هنر و ادبیات نبوده است. در حالى كه در بررسى چنین دوره هایى بهتر است كه به جاى نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنى واقعگرایانه نگاه كنیم.»
احساس و ادراک او از جنگ و جهاد به واسطه حضورش در جبهه ها، به شکلی بارز در نوشته هایش متجلی می شود. جایی که می نویسد: مىخواستم شعرى براى جنگ بگویم دیدم نمىشود. دیگر قلم زبان دلم نیست. باید زمین گذاشت قلمها را. دیگر سلاح سرد سخن، کارساز نیست. باید براى جنگ از لولهی تفنگ بخوانم با واژهی فشنگ...
همین نگرش، قیصر را به جبهه ها می کشاند و هنگامی که دزفول موشک باران میشود، شعر او نیز به مصاف موشک میرود :
میخواستم شعری برای جنگ بگویم شعری برای شهر خودم- دزفول- دیدم که لفظ ناخوش موشک را باید به کار برد اما موشک زیبایی کلام مرا میکاست، گفتم که بیت ناقص شعرم از خانههای شهر که بهتر نیست بگذار شعر من همچون خانههای خاکی مردم خرد و خراب باشد و خون آلود. باید که شعر خاکی و خونین گفت...
#قیصر_امین_پور و اشعارش نمونه كامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلى كه از آرمان گرایى رفته رفته به واقع گرایى رخ پوشانده و همین واقع گرایى موجب نو شدن افكار و آراى آنها شده است. شاید به همین خاطر باشد كه اشعار دهه آخر عمر امین پور بیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفت. به نحوی که امروزه در تمامی كتابخانه هاى شخصی و عمومی نسخه دیوان هاى او حضور دارد.
و… ناگهان چقدر زود دیر میشود. قیصر شعر فارسی در سال ۱۳۷۸ دچار سانحه رانندگی شد و به دلیل ضایعات آن حادثه چندین بار تحت عمل جراحی قلب و کلیه قرار گرفت و پیوسته از بیماری های مختلف رنج می برد. عوارض آن آسیب دیدگی نهایتا پس از هشت سال موجب فوت این یگانه امین شد. درنهایت مقارن ساعت ۳ بامداد سه شنبه ۸ آبان ماه سال ۱۳۸۶ در بیمارستان دی صدای شاعر حماسه خاموش شد و جامعه ادبی را در بهت و اندوه فرو برد. پیکر وی برای دفن در زادگاهش به #گتوند منتقل شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی درگذشت قیصر امین پور با صدور پیام تسلیتی فرمودند:
«... او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله های این هنر بزرگ پیش می رفت. درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قله ها را امید است، دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویش های زیبا و مبارک انقلاب در عرصه های #شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خدا پاداش خوبی های او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد.»
پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد. از این هنرمند فقید درآیین اختتامیه نوزدهمین دوره #جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی تولیدات مراکز استانها که مقارن دی ماه ۱۳۹۵ در اهواز برگزار شد، باحضور پدر بزرگوارش تقدیر و تجلیل به عمل آمد.
در پایان با ذکر چند عنوان از اشعار او، به استقبال یکی از سروده هایش می رویم :
حرفهای ما هنوز ناتمام - تا نگاه میکنی - وقت رفتن است - بازهم همان حکایت همیشگی - پیش از آنکه باخبر شوی – لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود – آی .... ای دریغ و حسرتِ همیشگی - و قاف حرفِ آخرِ عشق ... است آنجا که نام کوچک من آغاز میشود.
به یاد قیصر امین پور و سروده های جاودانه اش:
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آن چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
@Dr_alidarabi
«قضاوت به ویژه براى #ادبیات و هنر در دوره هاى خاص تاریخ، دشوار است. منظور از دوره هاى خاص دوره هایى مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در آن وظیفه، كاركرد و رسالت و تعریف دیگرى پیدا مى كند. اگر بخواهیم با همان معیارهاى آرمانى و همیشگى به سراغ این فصل ها برویم چه بسا كه دست خالى بر گردیم و گمان كنیم مثلا در بحبوحه جنگ، خبرى از هنر و ادبیات نبوده است. در حالى كه در بررسى چنین دوره هایى بهتر است كه به جاى نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنى واقعگرایانه نگاه كنیم.»
احساس و ادراک او از جنگ و جهاد به واسطه حضورش در جبهه ها، به شکلی بارز در نوشته هایش متجلی می شود. جایی که می نویسد: مىخواستم شعرى براى جنگ بگویم دیدم نمىشود. دیگر قلم زبان دلم نیست. باید زمین گذاشت قلمها را. دیگر سلاح سرد سخن، کارساز نیست. باید براى جنگ از لولهی تفنگ بخوانم با واژهی فشنگ...
همین نگرش، قیصر را به جبهه ها می کشاند و هنگامی که دزفول موشک باران میشود، شعر او نیز به مصاف موشک میرود :
میخواستم شعری برای جنگ بگویم شعری برای شهر خودم- دزفول- دیدم که لفظ ناخوش موشک را باید به کار برد اما موشک زیبایی کلام مرا میکاست، گفتم که بیت ناقص شعرم از خانههای شهر که بهتر نیست بگذار شعر من همچون خانههای خاکی مردم خرد و خراب باشد و خون آلود. باید که شعر خاکی و خونین گفت...
#قیصر_امین_پور و اشعارش نمونه كامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلى كه از آرمان گرایى رفته رفته به واقع گرایى رخ پوشانده و همین واقع گرایى موجب نو شدن افكار و آراى آنها شده است. شاید به همین خاطر باشد كه اشعار دهه آخر عمر امین پور بیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفت. به نحوی که امروزه در تمامی كتابخانه هاى شخصی و عمومی نسخه دیوان هاى او حضور دارد.
و… ناگهان چقدر زود دیر میشود. قیصر شعر فارسی در سال ۱۳۷۸ دچار سانحه رانندگی شد و به دلیل ضایعات آن حادثه چندین بار تحت عمل جراحی قلب و کلیه قرار گرفت و پیوسته از بیماری های مختلف رنج می برد. عوارض آن آسیب دیدگی نهایتا پس از هشت سال موجب فوت این یگانه امین شد. درنهایت مقارن ساعت ۳ بامداد سه شنبه ۸ آبان ماه سال ۱۳۸۶ در بیمارستان دی صدای شاعر حماسه خاموش شد و جامعه ادبی را در بهت و اندوه فرو برد. پیکر وی برای دفن در زادگاهش به #گتوند منتقل شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی درگذشت قیصر امین پور با صدور پیام تسلیتی فرمودند:
«... او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله های این هنر بزرگ پیش می رفت. درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قله ها را امید است، دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویش های زیبا و مبارک انقلاب در عرصه های #شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خدا پاداش خوبی های او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد.»
پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد. از این هنرمند فقید درآیین اختتامیه نوزدهمین دوره #جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی تولیدات مراکز استانها که مقارن دی ماه ۱۳۹۵ در اهواز برگزار شد، باحضور پدر بزرگوارش تقدیر و تجلیل به عمل آمد.
در پایان با ذکر چند عنوان از اشعار او، به استقبال یکی از سروده هایش می رویم :
حرفهای ما هنوز ناتمام - تا نگاه میکنی - وقت رفتن است - بازهم همان حکایت همیشگی - پیش از آنکه باخبر شوی – لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود – آی .... ای دریغ و حسرتِ همیشگی - و قاف حرفِ آخرِ عشق ... است آنجا که نام کوچک من آغاز میشود.
به یاد قیصر امین پور و سروده های جاودانه اش:
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آن چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
@Dr_alidarabi