نظر #محسنی در مورد #ماموریت_خارجی_خبرنگاران #
✅✅✅ #بازتاب5 #محسنی
یک انتقاد ساده درمورد حضور یک خبرنگار با سابقه فرهنگی-هنری در یک سفر با موضوع غالبا سیاسی، بحث رو به جایی مهم در مورد جهان شمول بودن یا تخصصی شدن حیطه خبرنگاری رسوند.
میشود موضوع را از منظر دیگری دید. در مدیریت، یکی از ویژگی های مکاتب کلاسیک، توجه و تاکید به تخصص گرایی و تقسیم وظایف است بطوریکه تا جایی پیش میرود که در تئوری بروکراسی وبر بیان میشود: تقسیم وظایف به اجزاء خیلی کوچک و تخصصی که نتیجه آن قابل جانشینی بودن نیروی کار و در نهایت ازدیاد کارایی است. بعنوان مثال در رشته مهندسی برق، در مقطع دکتری، گرایشی وجود دارد که شخص صرفا در حوزه خازن متخصص میشود و اگر سوالی از وی در حوزه دیگر بپرسیم، دکتر مذکور قادر به پاسخگویی نیست
حالا سوالی که مطرح میشه، اینه که آیا خبرنگاری به عنوان شغل، می بایست تابع نظریات کلاسیک باشد یا مدرن؟
میشه گفت یه خبرنگار خوب همانند یک کارگردان خوب، قادر است« محتوای» مدنظر را در «قالبی جذاب و تاثیر گذار» عرضه کند.
اگر گزاره فوق را قبول کنیم، به نظر میرسه تمام چالش بر سر لزوم یا عدم لزوم تخصص گرایی در خبرنگاری، معطوف به محتوای خبر یا گزارش خبری خواهد شد. چه اینکه، طراحی و خلق یک قالب خوب برای عرضه محتوای خبری( از قبیل زیبایی شناختی، سهل و ممتنع بودن زبان گزارش، رعایت اسلوب و قواعد تکنیکی و ...)، مهارتی است که همه خبرنگاران باید مجهز به آن باشند و بحث در مورد عمومی و تخصصی در این زمینه شاید بی معنا به نظر برسد.
اما محتوا به علت تعدد و تنوع حوزه پوشش رویدادهای خبری، قاعدتا میبایست تقسیم بندی شود تا تداخل و تزاحم در کار رخ ندهد.
میتوان این دو مقوله را به عنوان دو بال برای خبرنگار در نظر گرفت. یک بال مربوط به تخصص در حوزه «محتوایی» و بال دیگر مربوط به مهارت در «بکارگیری از رسانه» برای عرضه محتوی می شود.
حال نکته مهم یا پرسش اساسی این است کدام بال یا کدام مقوله مهمتر است و در هنگام فقدان دیگری، خبرنگار باز هم قادر به پرواز است؟!
به نظر میرسد مهارت بکار گیری از رسانه برای عرضه محتوی، از اهمیت به مراتب بالاتری برای خبرنگاری برخوردار است و در مقایسه دو خبرنگار که یکی از آنها در حوزه محتوی، عمیق نیست ولی به خوبی مدیا را میشناسد و بلد از است از ابزار رسانه، پیامش را منتقل کند، و خبرنگاری که در حوزه تخصصی (مثلا اقتصادی) از دانش بسیار زیادی برخوردار باشد ولی نتواند «بسته گزارشی-خبری» جذاب و اثربخشی را تهیه کند، خبرنگار اول بسیار بسیار ارزشمندتر از خبرنگار دوم است.
همچنین به نظرم باید واقعیت را هم در نظر داشت و به قضیه، صرفا نظری توجه نکرد.
یکی از واقعیتها، محدودیت مالی موسسات یا بنگاهای رسانه ای و خبری است که به آنها اجازه استخدام و به کارگیری تعداد زیاد خبرنگار را نمیدهد. پس تخصصی کردن و شاخه شاخه کردن بیش از حد صرفه اقتصادی ندارد و تهیه خبر را برای آن موسسات و بنگاهها به شدت گران و پرهزینه میسازد.
از طرف دیگر باتوجه به دسترسی سهل و موسع به دانش و اطلاعات متنوع و متعدد، خبرنگار با یک جستوجوی ساده میتواند پیشینه مورد نیاز برای تهیه گزارش در مورد سوژه خبری خود(صرف نظر از هر محتوا) را به دست آورد و دانش خود را در آن موضوع بخصوص، عمق بخشد.
ضمنا بایستی به مخاطب توجه داشت و اونرو فراموش نکرد. قرار نیست گزارش خبری (مثلا در حوزه بیماری ایدز یا تورم اقتصادی یا مسائل سیاسی) چیزی شبیه پرزنتیشن دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشته های پزشکی، اقتصاد یا علوم سیاسی در کلاس درس باشد. بلکه باید «مخرج مشترک » مخاطبان، حداقل ، در نظر گرفته شود تا گزارش همه فهم شود. در اینصورت نیازی نیست که خبرنگار در ارتباط با موضوع خبری(مثلا پزشکی) متخصص باشد.
سوال دیگری که پیش میاد این است، تخصص در محتوی خاص، چه کمکی به خبرنگار میکند؟ به عبارت دیگر، ارزش افزوده ای که تخصصی شدن خبر نگار در «محتوا» به ارمغان می آورد، آیا به حدی ارزشمند و منحصربه فرد است، که موسسه یا بنگاه خبری، بار هزینه ای و مالی آن را به جان بخرد؟ مزیت رقابتی خبرنگار حوزه تخصصی با خبرنگاری که کارش را بلد است ولی در آن حوزه ی محتوایی خاص، دارای دانش عمیق نیست، چیست؟ بعنوان مثال، همانگونه که دکتر نصرالهی فرمودند، برای تهیه گزارش پزشکی، میشود از خبرنگار حوزه فرهنگی استفاده کرد و همان راندمان را انتظار داشت؟
از جمله مزیتهای خبرنگار تخصصی میتوان به «اشراف به سوژه ها ی مرتبط»، «شناخت افراد مرتبط با موضوع و سهل الوصول بودن آنها» و «جا افتادن، شناس بودن و مورد اعتماد بودن برای مسئولین و نخبگان آن موضوع مرتبط» اشاره کرد.
این موارد چقدر تعیین کننده اند و عدم آنها به چه اندازه در شکست و عدم موفقیت خبرنگار در تهیه گزارش خبری موثرند؟
آیا خبرنگار غیر متخصص در حوزه خاص، نمی تواند خود را به این موارد مجهز کند؟ 👇
✅✅✅ #بازتاب5 #محسنی
یک انتقاد ساده درمورد حضور یک خبرنگار با سابقه فرهنگی-هنری در یک سفر با موضوع غالبا سیاسی، بحث رو به جایی مهم در مورد جهان شمول بودن یا تخصصی شدن حیطه خبرنگاری رسوند.
میشود موضوع را از منظر دیگری دید. در مدیریت، یکی از ویژگی های مکاتب کلاسیک، توجه و تاکید به تخصص گرایی و تقسیم وظایف است بطوریکه تا جایی پیش میرود که در تئوری بروکراسی وبر بیان میشود: تقسیم وظایف به اجزاء خیلی کوچک و تخصصی که نتیجه آن قابل جانشینی بودن نیروی کار و در نهایت ازدیاد کارایی است. بعنوان مثال در رشته مهندسی برق، در مقطع دکتری، گرایشی وجود دارد که شخص صرفا در حوزه خازن متخصص میشود و اگر سوالی از وی در حوزه دیگر بپرسیم، دکتر مذکور قادر به پاسخگویی نیست
حالا سوالی که مطرح میشه، اینه که آیا خبرنگاری به عنوان شغل، می بایست تابع نظریات کلاسیک باشد یا مدرن؟
میشه گفت یه خبرنگار خوب همانند یک کارگردان خوب، قادر است« محتوای» مدنظر را در «قالبی جذاب و تاثیر گذار» عرضه کند.
اگر گزاره فوق را قبول کنیم، به نظر میرسه تمام چالش بر سر لزوم یا عدم لزوم تخصص گرایی در خبرنگاری، معطوف به محتوای خبر یا گزارش خبری خواهد شد. چه اینکه، طراحی و خلق یک قالب خوب برای عرضه محتوای خبری( از قبیل زیبایی شناختی، سهل و ممتنع بودن زبان گزارش، رعایت اسلوب و قواعد تکنیکی و ...)، مهارتی است که همه خبرنگاران باید مجهز به آن باشند و بحث در مورد عمومی و تخصصی در این زمینه شاید بی معنا به نظر برسد.
اما محتوا به علت تعدد و تنوع حوزه پوشش رویدادهای خبری، قاعدتا میبایست تقسیم بندی شود تا تداخل و تزاحم در کار رخ ندهد.
میتوان این دو مقوله را به عنوان دو بال برای خبرنگار در نظر گرفت. یک بال مربوط به تخصص در حوزه «محتوایی» و بال دیگر مربوط به مهارت در «بکارگیری از رسانه» برای عرضه محتوی می شود.
حال نکته مهم یا پرسش اساسی این است کدام بال یا کدام مقوله مهمتر است و در هنگام فقدان دیگری، خبرنگار باز هم قادر به پرواز است؟!
به نظر میرسد مهارت بکار گیری از رسانه برای عرضه محتوی، از اهمیت به مراتب بالاتری برای خبرنگاری برخوردار است و در مقایسه دو خبرنگار که یکی از آنها در حوزه محتوی، عمیق نیست ولی به خوبی مدیا را میشناسد و بلد از است از ابزار رسانه، پیامش را منتقل کند، و خبرنگاری که در حوزه تخصصی (مثلا اقتصادی) از دانش بسیار زیادی برخوردار باشد ولی نتواند «بسته گزارشی-خبری» جذاب و اثربخشی را تهیه کند، خبرنگار اول بسیار بسیار ارزشمندتر از خبرنگار دوم است.
همچنین به نظرم باید واقعیت را هم در نظر داشت و به قضیه، صرفا نظری توجه نکرد.
یکی از واقعیتها، محدودیت مالی موسسات یا بنگاهای رسانه ای و خبری است که به آنها اجازه استخدام و به کارگیری تعداد زیاد خبرنگار را نمیدهد. پس تخصصی کردن و شاخه شاخه کردن بیش از حد صرفه اقتصادی ندارد و تهیه خبر را برای آن موسسات و بنگاهها به شدت گران و پرهزینه میسازد.
از طرف دیگر باتوجه به دسترسی سهل و موسع به دانش و اطلاعات متنوع و متعدد، خبرنگار با یک جستوجوی ساده میتواند پیشینه مورد نیاز برای تهیه گزارش در مورد سوژه خبری خود(صرف نظر از هر محتوا) را به دست آورد و دانش خود را در آن موضوع بخصوص، عمق بخشد.
ضمنا بایستی به مخاطب توجه داشت و اونرو فراموش نکرد. قرار نیست گزارش خبری (مثلا در حوزه بیماری ایدز یا تورم اقتصادی یا مسائل سیاسی) چیزی شبیه پرزنتیشن دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشته های پزشکی، اقتصاد یا علوم سیاسی در کلاس درس باشد. بلکه باید «مخرج مشترک » مخاطبان، حداقل ، در نظر گرفته شود تا گزارش همه فهم شود. در اینصورت نیازی نیست که خبرنگار در ارتباط با موضوع خبری(مثلا پزشکی) متخصص باشد.
سوال دیگری که پیش میاد این است، تخصص در محتوی خاص، چه کمکی به خبرنگار میکند؟ به عبارت دیگر، ارزش افزوده ای که تخصصی شدن خبر نگار در «محتوا» به ارمغان می آورد، آیا به حدی ارزشمند و منحصربه فرد است، که موسسه یا بنگاه خبری، بار هزینه ای و مالی آن را به جان بخرد؟ مزیت رقابتی خبرنگار حوزه تخصصی با خبرنگاری که کارش را بلد است ولی در آن حوزه ی محتوایی خاص، دارای دانش عمیق نیست، چیست؟ بعنوان مثال، همانگونه که دکتر نصرالهی فرمودند، برای تهیه گزارش پزشکی، میشود از خبرنگار حوزه فرهنگی استفاده کرد و همان راندمان را انتظار داشت؟
از جمله مزیتهای خبرنگار تخصصی میتوان به «اشراف به سوژه ها ی مرتبط»، «شناخت افراد مرتبط با موضوع و سهل الوصول بودن آنها» و «جا افتادن، شناس بودن و مورد اعتماد بودن برای مسئولین و نخبگان آن موضوع مرتبط» اشاره کرد.
این موارد چقدر تعیین کننده اند و عدم آنها به چه اندازه در شکست و عدم موفقیت خبرنگار در تهیه گزارش خبری موثرند؟
آیا خبرنگار غیر متخصص در حوزه خاص، نمی تواند خود را به این موارد مجهز کند؟ 👇