🔴 نبض اقتصاد در دست سبزه میدان
✍ سمانه گلاب
👈 دولت دوازدهم از زمان شوک نخست ارزی در ماههای پایانی سال 96 تا امروز سیاستهای متفاوتی را برای کنترل نرخ ارز اجرایی کردهاست. اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی، تشکیل سامانهی نظامیکپارچه معاملات ارزی (نیما)، رسمیتدادن دوباره به سامانه سنا و ایجاد بازار متشکل ارزی بخشی از سیاستهای دولت برای مدیریت بازار ارز بوده است. با این حال آنچه در عمل اتفاق افتاده، هفت برابر شدن قیمت ارز طی سه سال گذشته است. آخرین سیاست دولت در بازار ارز نیز برداشتن سقف قیمت در سامانه نیما و افزایش قیمت ارز در بازار متشکل و نزدیک کردن قیمت معاملات در این بازار به قیمت بازار آزاد بود؛ قیمتی که حتی رئیس بانک مرکزی نیز آن را غیراقتصادی میخواند.
🔴 افزایش نرخ ارز و عدم مدیریت دولت در این عرصه همواره مورد نقد گروهی از اقتصاددانان قرار داشته است. این گروه با تأکید بر این نکته که کاهش ارزش پول ملی باعث تشدید رکود تورمی در اقتصاد میشود، اعمال این سیاست را اقدامی ضدتوسعهای قلمداد میکنند. اما نرخ ارز چگونه میتواند بر تورم اثرگذار باشد؟
🔴 تأثیرپذیری تورم از نرخ ارز را از مجراهای متفاوت میتوان ردگیری کرد. نخست افزایش هزینه تولید برای بنگاههایی است که به کالاهای واسطهای و مواد اولیه وارداتی برای تولید نیاز دارند. در این گروه از بنگاهها افزایش قیمت ارز به معنی افزایش هزینههای تولید است که این افزایش هزینه بر قیمت کالا و به دنبال آن بر تورم اثر میگذارد.
🔴 دوم افزایش هزینه تولید برای بنگاههایی است که مواد اولیه مورد نیاز آنها از داخل تأمین میشود اما بازار صادراتی برای مواد اولیه نیز وجود دارد. صنایعی که از محصولات پتروشیمی و فولادی به عنوان مواد اولیه تولید استفاده میکنند، چنین وضعیتی دارند. در این شرایط اگر قیمت ریالی بازار داخلی ارزانتر از بازار جهانی باشد با وجود همه موانع برای صادرات، عرضهکنندگان مواد اولیه عموما از لابیهای خود استفاده کرده و تولیدکننده داخلی را مجبور به خرید کالا در قیمتهایی برابر با قیمت جهانی میکنند. مشکلات صنایع پلاستیک و نساجی کشور در سالهای 91 و 92 در تأمین مواد اولیه شاهدی بر این مدعاست.
🔴 اثرگذاری سوم در حوزه کالاهای مصرفی وارداتی است که به طور مستقیم از نرخ ارز اثر میگیرند و با افزایش قیمت روبهرو میشوند، قیمت محصولات الکترونیکی در بازار و نوسان آن مثال سادهای از این مکانیسم اثرگذاری است.
🔴 درکنار عوامل فوق و در شرایط بیثباتی اقتصادی نرخ ارز به تدریج جایگاهی اساسیتر نیز پیدا میکند به طوری که به جایگزینی برای پول ملی تبدیل میشود، از این روند عموما باعنوان دلاریشدن اقتصاد نام میبرند. در توضیح این روند گفته میشود در فضای بیثباتی اقتصادی، پول ملی دیگر ویژگی«معیار ارزش بودن» را ندارد و ارزش کالا حتی اگر تولید آن ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با ارز نداشته باشد، بر مبنای دلار سنجیده میشود، درنتیجه افزایش قیمت ارز به معنی افزایش قیمت کالاها بوده و به دنبال آن تورم افزایش مییابد. این فضا درنهایت جامعه را نیز به سمت تبدیل پول در دسترس به دارایی باثباتتر مانند دلار سوق میدهد و از این طریق تقاضا برای دلار را نیز بیشتر میکند.
🔴 نکته قابل توجه در این روند آن است که اثر متقابل نرخ ارز و تورم به صورت مقطعی نیست. زمانی که تورم در اقتصاد با هر مکانیسمی روند فزاینده میگیرد هزینههای دولت به عنوان بزرگترین مصرفکننده افزایش مییابد و در صورتی که محل تأمین منابع برای هزینههای جدید وجود نداشته باشد، دولت بازهم به سیاستهای تورمزا مانند استقراض از بانک مرکزی یا افزایش دوباره نرخ ارز رو میآورد. در این شرایط و در نتیجه همه ارتباطات پیشگفته، دور باطل تورم، افزایش نرخ ارز و تشدید تورم، ایجاد و تقویت میشود.
🔴 در این چارچوب و با توجه به اثرگذاری عمیقی که نرخ ارز بر بخشهای حقیقی اقتصاد میگذارد باید از موافقان آزادسازی قیمت ارز پرسید اگر بنا بر گفته آنان وجود نرخهای چندگانه برای ارز فسادزا و ایجادکننده رانت است، چگونه میتوان مقابله با این رانت را از طریق سیاستهای تورمزا پیگیری کرد؟ کمتر کسی است که توجه نداشته باشد تورم خود عامل فساد گسترده، تغییر توزیع درآمد به ضرر گروههای با داراییهای نقدی و تشدید شکاف درآمدی است.......... /🌐 ایران فردا
#نرخ_ارز
#رکود_تورمی
#جان_مینارد_کینز
#دلاری_شدن_اقتصاد
https://bit.ly/2Hojtd1
👈 👥💬🗣 رسانه دیده بان ایران باشیدواین مطلب رابادوستان خودبه اشتراک بگذارید
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ سمانه گلاب
👈 دولت دوازدهم از زمان شوک نخست ارزی در ماههای پایانی سال 96 تا امروز سیاستهای متفاوتی را برای کنترل نرخ ارز اجرایی کردهاست. اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی، تشکیل سامانهی نظامیکپارچه معاملات ارزی (نیما)، رسمیتدادن دوباره به سامانه سنا و ایجاد بازار متشکل ارزی بخشی از سیاستهای دولت برای مدیریت بازار ارز بوده است. با این حال آنچه در عمل اتفاق افتاده، هفت برابر شدن قیمت ارز طی سه سال گذشته است. آخرین سیاست دولت در بازار ارز نیز برداشتن سقف قیمت در سامانه نیما و افزایش قیمت ارز در بازار متشکل و نزدیک کردن قیمت معاملات در این بازار به قیمت بازار آزاد بود؛ قیمتی که حتی رئیس بانک مرکزی نیز آن را غیراقتصادی میخواند.
🔴 افزایش نرخ ارز و عدم مدیریت دولت در این عرصه همواره مورد نقد گروهی از اقتصاددانان قرار داشته است. این گروه با تأکید بر این نکته که کاهش ارزش پول ملی باعث تشدید رکود تورمی در اقتصاد میشود، اعمال این سیاست را اقدامی ضدتوسعهای قلمداد میکنند. اما نرخ ارز چگونه میتواند بر تورم اثرگذار باشد؟
🔴 تأثیرپذیری تورم از نرخ ارز را از مجراهای متفاوت میتوان ردگیری کرد. نخست افزایش هزینه تولید برای بنگاههایی است که به کالاهای واسطهای و مواد اولیه وارداتی برای تولید نیاز دارند. در این گروه از بنگاهها افزایش قیمت ارز به معنی افزایش هزینههای تولید است که این افزایش هزینه بر قیمت کالا و به دنبال آن بر تورم اثر میگذارد.
🔴 دوم افزایش هزینه تولید برای بنگاههایی است که مواد اولیه مورد نیاز آنها از داخل تأمین میشود اما بازار صادراتی برای مواد اولیه نیز وجود دارد. صنایعی که از محصولات پتروشیمی و فولادی به عنوان مواد اولیه تولید استفاده میکنند، چنین وضعیتی دارند. در این شرایط اگر قیمت ریالی بازار داخلی ارزانتر از بازار جهانی باشد با وجود همه موانع برای صادرات، عرضهکنندگان مواد اولیه عموما از لابیهای خود استفاده کرده و تولیدکننده داخلی را مجبور به خرید کالا در قیمتهایی برابر با قیمت جهانی میکنند. مشکلات صنایع پلاستیک و نساجی کشور در سالهای 91 و 92 در تأمین مواد اولیه شاهدی بر این مدعاست.
🔴 اثرگذاری سوم در حوزه کالاهای مصرفی وارداتی است که به طور مستقیم از نرخ ارز اثر میگیرند و با افزایش قیمت روبهرو میشوند، قیمت محصولات الکترونیکی در بازار و نوسان آن مثال سادهای از این مکانیسم اثرگذاری است.
🔴 درکنار عوامل فوق و در شرایط بیثباتی اقتصادی نرخ ارز به تدریج جایگاهی اساسیتر نیز پیدا میکند به طوری که به جایگزینی برای پول ملی تبدیل میشود، از این روند عموما باعنوان دلاریشدن اقتصاد نام میبرند. در توضیح این روند گفته میشود در فضای بیثباتی اقتصادی، پول ملی دیگر ویژگی«معیار ارزش بودن» را ندارد و ارزش کالا حتی اگر تولید آن ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با ارز نداشته باشد، بر مبنای دلار سنجیده میشود، درنتیجه افزایش قیمت ارز به معنی افزایش قیمت کالاها بوده و به دنبال آن تورم افزایش مییابد. این فضا درنهایت جامعه را نیز به سمت تبدیل پول در دسترس به دارایی باثباتتر مانند دلار سوق میدهد و از این طریق تقاضا برای دلار را نیز بیشتر میکند.
🔴 نکته قابل توجه در این روند آن است که اثر متقابل نرخ ارز و تورم به صورت مقطعی نیست. زمانی که تورم در اقتصاد با هر مکانیسمی روند فزاینده میگیرد هزینههای دولت به عنوان بزرگترین مصرفکننده افزایش مییابد و در صورتی که محل تأمین منابع برای هزینههای جدید وجود نداشته باشد، دولت بازهم به سیاستهای تورمزا مانند استقراض از بانک مرکزی یا افزایش دوباره نرخ ارز رو میآورد. در این شرایط و در نتیجه همه ارتباطات پیشگفته، دور باطل تورم، افزایش نرخ ارز و تشدید تورم، ایجاد و تقویت میشود.
🔴 در این چارچوب و با توجه به اثرگذاری عمیقی که نرخ ارز بر بخشهای حقیقی اقتصاد میگذارد باید از موافقان آزادسازی قیمت ارز پرسید اگر بنا بر گفته آنان وجود نرخهای چندگانه برای ارز فسادزا و ایجادکننده رانت است، چگونه میتوان مقابله با این رانت را از طریق سیاستهای تورمزا پیگیری کرد؟ کمتر کسی است که توجه نداشته باشد تورم خود عامل فساد گسترده، تغییر توزیع درآمد به ضرر گروههای با داراییهای نقدی و تشدید شکاف درآمدی است.......... /🌐 ایران فردا
#نرخ_ارز
#رکود_تورمی
#جان_مینارد_کینز
#دلاری_شدن_اقتصاد
https://bit.ly/2Hojtd1
👈 👥💬🗣 رسانه دیده بان ایران باشیدواین مطلب رابادوستان خودبه اشتراک بگذارید
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
نبض اقتصاد در دست سبزه میدان
سمانه گلاب @iranfardamag 🔴 دولت دوازدهم از زمان شوک نخست ارزی در ماههای پایانی سال 96 تا امروز سیاستهای متفاوتی را برای کنترل نرخ ارز اجرایی کردهاست. اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی، تشکیل سامانهی نظامیکپارچه معاملات ارزی (نیما)، رسمیتدادن…
🔴 او "امت" میفهمد نه "ملت"
✍ وارش
👈 "بینشِ او در حد ویترین است" و به انبار اعتقادی ندارد؛
درواقع او پشت ویترینِ یک آرامشِ کاذبِ مذهبی، چنان سنگری گرفته که جان به جانش کنی، محال است روزی از پشت آن بتواند افق درک و دریافتِ اقتصادی اش را از تعصبات کلاس های حوزه و دروسِ #خارج_فقه فراتر بِبرد، و همین میشود که هرگز فرق میان #ثبات و #رکود را هم هیچ فهم نخواهد کرد!
اساساً او با خط محدودِ فکری و آن ذهنیتِ حجره ای شکلش، هیچ درکی از کیفیتِ نرمالِ زیست و زندگیِ شهروندی، که از نتایج تعامل و ثبات اقتصادی یک حاکمیتِ نرمال و مُقتصد در جهان بشریت است را نداشته، که بفهمد!
او تمامِ دغدغه اش این شده که بی هیچ حرفِ پس و پیش، فلسطین را آزاد کند، چون به خیالِ خودش معتقد است که باید روزی ناجیِ این سرزمینِ غصب شده باشد، و حالا در دنباله روی از چنین آرزوی دور و محالی، دچار چنان اِعوجاج و زیاده روی شده که حالی اش نیست کشور خودش بزودی قطعاً و بی چک و چانه، توسط مهاجرین، اشغال(غصب) خواهد شد و او با همه احساسِ فقاهت و زرنگی اش، از آنجا رانده و از اینجا مانده، می باید کفش هایشان را جفت کند؛ پس ضرورتِ عقل اقتضا میکند که تا دیرتر نشده اول برای وطنِ به یغما رفته یِ خودش، رگ غیرتی بجنباند!
اما،،،، دریغ!
اساساً او هرگز در خود، هیچگونه دردی از وطن و بی رگی را حس نمیکرده است که بخواهد بجنباند!
چون او #امت میفهمد؛
نه #ملت،
نه #وطن.
از آن بدترش این است که او یک درصد از این همه را هم که گفته شد، قبول ندارد و حتی خود را پیشِ توهماتِ ذهن مِه گرفته اش، بسیار سربلند می یابد؛ بنابراین در برابر هر گونه انتقادی جبهه میگیرد که چرا بی بصیرتانِ فقیه ستیزِ تهی از حکمت، افقِ دیدشان به سمت و سوی بلندای قله حکمتِ او هدایت(ارشاد) نمیشود؟!!!
او دقیقا مصداق این آیه شده:
صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ﴿۱۸﴾
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمیگردند!
بنابراین، با تعصبی کاذب که تنها ناشی از اِنگاشته ها و برداشت های خیالاتِ مغشوشِ خودش است، مصرانه بر آنچه که #اصول می پندارد پافشاری میکند و دیگران را هم به پافشاری بر آن اصول، مجبور و #پرشور و بی چون و چرا میخواهد!
ولو این پنداشته ها، باعث ایجادِ غیظ، خشونت، جناح بندیِ ناصوابِ خطرناک در زیستِ طبیعیِ بشری، ایجاد گسل در پهنه هموار هستی، خسران و نهایتاً به گروگان گرفته شدنِ حیات طبیعیِ انسان شود؛
بعنوان مثال؛
همین کلیدواژه یِ "جهان اسلام!!
که اتفاقاً حسابی بابِ طبع قله پسندِ اوست و فهمِ مستمعِ معاصرِ بیچاره هم نمیشود یعنی چه!
و اصلا در جهان امروز، که تنازعی برای بقاست، قائل بودن به چنین چیزی، چه ضرورت و حاصلی جز ایجادِ انحصارِ منجر به انزوای بیشتر در این مسیر پرنوسانِ توسعه میتواند داشته باشد!
میرزا کوچکِ جنگلی راست میگفت:
"دشمن که فقط اجنبی نیست"
واقعیت این است که واژه دشمن به هر آنچه که در ذهن بشر، باعث ایجادِ خودبرتری، قطب بندی و توهم شود، میتواند اطلاق گردد.
بنابراین، او هرگز از #خودش به خودش، دشمن تر پیدا نخواهد کرد.
و تا مادامی که با یک چنین افکارِ مخرب و مسمومی، میل به جهت دهی و ریاست بر دیگران داشته باشد، هرگز قابل #اعتماد نیست؛ چون اصولاً در او چیزی به خواستِ خودش تغییر نمیکند مگر به واسطه یِ اهرمِ #زور ؛
به #نیروی_مطالبه جامعه و در کنار آن، جوامعِ بین المللی.
باید به او یک #نهِ بزرگ گفت و اگر باز بر اصرارش افزود، #سیلی_محکمی به چهره یِ توهمات و تعصباتش نواخت.
تا که ملتفتِ خواست جامعه بشود؛
این که او،، هم متهم است و هم مجرم.
این که کشوری را با همه تمدنِ چند هزارساله اش به قهقرا رساندن، کارِ کسی نیست الاّ ناکس !
باید #تفهیم_اتهام شود.
یا میشود یا مثلِ آن دیگران، میرود؛
بین عاقل بودن یا دیکتاتور بودن، یک گزینه وجود دارد که #انتخابش با خودِ اوست؛
می ماند مردمان؛
که اگر عادتِ اجدادیِ مصرف کننده بودن، عافیت طلبی و ساده لوحی، بشود #انتخابِ دوباره شان، ای بسا که سزاوارِ چرخه یِ فریب اند و ظلم و دیکتاتوریِ همچنان....
#تجربه_تاریخی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ وارش
👈 "بینشِ او در حد ویترین است" و به انبار اعتقادی ندارد؛
درواقع او پشت ویترینِ یک آرامشِ کاذبِ مذهبی، چنان سنگری گرفته که جان به جانش کنی، محال است روزی از پشت آن بتواند افق درک و دریافتِ اقتصادی اش را از تعصبات کلاس های حوزه و دروسِ #خارج_فقه فراتر بِبرد، و همین میشود که هرگز فرق میان #ثبات و #رکود را هم هیچ فهم نخواهد کرد!
اساساً او با خط محدودِ فکری و آن ذهنیتِ حجره ای شکلش، هیچ درکی از کیفیتِ نرمالِ زیست و زندگیِ شهروندی، که از نتایج تعامل و ثبات اقتصادی یک حاکمیتِ نرمال و مُقتصد در جهان بشریت است را نداشته، که بفهمد!
او تمامِ دغدغه اش این شده که بی هیچ حرفِ پس و پیش، فلسطین را آزاد کند، چون به خیالِ خودش معتقد است که باید روزی ناجیِ این سرزمینِ غصب شده باشد، و حالا در دنباله روی از چنین آرزوی دور و محالی، دچار چنان اِعوجاج و زیاده روی شده که حالی اش نیست کشور خودش بزودی قطعاً و بی چک و چانه، توسط مهاجرین، اشغال(غصب) خواهد شد و او با همه احساسِ فقاهت و زرنگی اش، از آنجا رانده و از اینجا مانده، می باید کفش هایشان را جفت کند؛ پس ضرورتِ عقل اقتضا میکند که تا دیرتر نشده اول برای وطنِ به یغما رفته یِ خودش، رگ غیرتی بجنباند!
اما،،،، دریغ!
اساساً او هرگز در خود، هیچگونه دردی از وطن و بی رگی را حس نمیکرده است که بخواهد بجنباند!
چون او #امت میفهمد؛
نه #ملت،
نه #وطن.
از آن بدترش این است که او یک درصد از این همه را هم که گفته شد، قبول ندارد و حتی خود را پیشِ توهماتِ ذهن مِه گرفته اش، بسیار سربلند می یابد؛ بنابراین در برابر هر گونه انتقادی جبهه میگیرد که چرا بی بصیرتانِ فقیه ستیزِ تهی از حکمت، افقِ دیدشان به سمت و سوی بلندای قله حکمتِ او هدایت(ارشاد) نمیشود؟!!!
او دقیقا مصداق این آیه شده:
صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ﴿۱۸﴾
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمیگردند!
بنابراین، با تعصبی کاذب که تنها ناشی از اِنگاشته ها و برداشت های خیالاتِ مغشوشِ خودش است، مصرانه بر آنچه که #اصول می پندارد پافشاری میکند و دیگران را هم به پافشاری بر آن اصول، مجبور و #پرشور و بی چون و چرا میخواهد!
ولو این پنداشته ها، باعث ایجادِ غیظ، خشونت، جناح بندیِ ناصوابِ خطرناک در زیستِ طبیعیِ بشری، ایجاد گسل در پهنه هموار هستی، خسران و نهایتاً به گروگان گرفته شدنِ حیات طبیعیِ انسان شود؛
بعنوان مثال؛
همین کلیدواژه یِ "جهان اسلام!!
که اتفاقاً حسابی بابِ طبع قله پسندِ اوست و فهمِ مستمعِ معاصرِ بیچاره هم نمیشود یعنی چه!
و اصلا در جهان امروز، که تنازعی برای بقاست، قائل بودن به چنین چیزی، چه ضرورت و حاصلی جز ایجادِ انحصارِ منجر به انزوای بیشتر در این مسیر پرنوسانِ توسعه میتواند داشته باشد!
میرزا کوچکِ جنگلی راست میگفت:
"دشمن که فقط اجنبی نیست"
واقعیت این است که واژه دشمن به هر آنچه که در ذهن بشر، باعث ایجادِ خودبرتری، قطب بندی و توهم شود، میتواند اطلاق گردد.
بنابراین، او هرگز از #خودش به خودش، دشمن تر پیدا نخواهد کرد.
و تا مادامی که با یک چنین افکارِ مخرب و مسمومی، میل به جهت دهی و ریاست بر دیگران داشته باشد، هرگز قابل #اعتماد نیست؛ چون اصولاً در او چیزی به خواستِ خودش تغییر نمیکند مگر به واسطه یِ اهرمِ #زور ؛
به #نیروی_مطالبه جامعه و در کنار آن، جوامعِ بین المللی.
باید به او یک #نهِ بزرگ گفت و اگر باز بر اصرارش افزود، #سیلی_محکمی به چهره یِ توهمات و تعصباتش نواخت.
تا که ملتفتِ خواست جامعه بشود؛
این که او،، هم متهم است و هم مجرم.
این که کشوری را با همه تمدنِ چند هزارساله اش به قهقرا رساندن، کارِ کسی نیست الاّ ناکس !
باید #تفهیم_اتهام شود.
یا میشود یا مثلِ آن دیگران، میرود؛
بین عاقل بودن یا دیکتاتور بودن، یک گزینه وجود دارد که #انتخابش با خودِ اوست؛
می ماند مردمان؛
که اگر عادتِ اجدادیِ مصرف کننده بودن، عافیت طلبی و ساده لوحی، بشود #انتخابِ دوباره شان، ای بسا که سزاوارِ چرخه یِ فریب اند و ظلم و دیکتاتوریِ همچنان....
#تجربه_تاریخی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷