#آتنا_دائمی، فعال مدافع حقوق بشر، به دنبال انتشار خبر عفو عمومی فعالان محیط زیست پس از تحمل هفت سال زندان، خاطرهای تلخ از شکنجهشدن #نیلوفر_بیانی نوشت که بسیار تلخ است و دردناک،
«روزی زنی از سمت آخوندک خانمحمدی(معاون رییسی در زمان ریاست قوه قضاییه و سخنگوی فعلی ستاد امر به معروف) به بند ما آمد این زن ظاهری متفاوت با سایر زندانبانها داشت، بدون چادر با مانتوی کوتاه، ناخنهای لاک زده، آرایش غلیظ و… آمده بود درخواستهای زندانیان را دریافت کند! به او گفتیم برای حفظ حریم خصوصیِ زندانیان در اتاق رییس بند با هر زندانی جداگانه صحبت کند اما او به داخل بند آمد و جلوی تخت من نشست. من در تختم پشت پرده نشسته بودم، کسی به زن توجه نمیکرد و او با ادبیات دوستانه سعی داشت اعتماد زندانیان را جلب کند. نیلوفر بیانی آمد و زن با لودگی از او سوالاتی پرسید، نیلوفر با صلابتی کمنظیر از پرونده و از بازجوییها گفت از اینکه او را با ۷ مرد به استخری در لواسان بردهاند سپس بازجو و بقیه مردان به داخل آب پریده و او را که در داخل ماشین بوده مجبور به تماشا میکردند و با ادبیات سخیفی به او میگفتند داخل آب بیا، میگفت خودم را در چادر گلگلی دوالف پنهان کردم و در تمام مدت دستگیره در ماشین را محکم گرفته بودم. گفت که در اتاق بازجویی در حالی که از مرگ مشکوک کاووس سیدامامی بیخبر بوده ناگهان و بدون مقدمه عکس پیکر آقای سیدامامی را به او نشان دادند،
گفت در اتاق بازجویی او را مجبور کردند که صدای گرگ و قورباغه و… را تقلید کند، گفت او را تهدید به تجاوز کردند و بیمارگونه صحنه تجاوز و یا اعدام را برای او شرح دادند…
از توهینهای صلواتی در دادگاه گفت، از فرد معممی که در اتاقهای بازجویی به سمت او صندلی پرتاب کرده بود… سکوت عجیبی در بند حاکم بود و فقط نیلوفر با صلابت صحبت میکرد، حس کردم نفسم تنگ شده بغض راه گلویم را گرفته بود و دیدم نمیتوانم در تخت بمانم پرده را کنار کشیدم که به هواخوری بروم دیدم تمام اعضای بند در سکوت در اتاق دو روبروی تختم ایستادهاند و بیصدا به نیلوفر خیره شدهاند و اشک میریزند، به نیلوفر نگاه کردم او خود همچنان که مسلط و محکم حرف میزد اشک از چشمانش جاری بود… با خود گفتم ما حتی از شنیدن شرح شکنجههایی که او و دوستانش متحمل شدند چنین به نفس تنگی میافتیم آنها در آن فضای انفرادی و اتاقهای بازجویی با آن بازجوهای روانی چه کشیدند اما همچنان محکم و استوارند.
حالا خبر رسیده که پس از ۷ سال فعالان محیط زیست برای هر آنچه مرتکب نشده بودند ولی با این شکنجهها مجبور به پذیرش آن شدند مشمول عفو شدهاند»
#نیلوفر_بیانی
#کاووس_سیدامامی
#شکنجه
#Tavaana
🔗 آیا چنین حکومتی ، حکومت اسلامی است؟!!
#شکنجه
#تهدید_به_تجاوز
#توهین
#تحقیر
#اعدام_مصنوعی
نام چنین حکومتی را شما بگویید.
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
«روزی زنی از سمت آخوندک خانمحمدی(معاون رییسی در زمان ریاست قوه قضاییه و سخنگوی فعلی ستاد امر به معروف) به بند ما آمد این زن ظاهری متفاوت با سایر زندانبانها داشت، بدون چادر با مانتوی کوتاه، ناخنهای لاک زده، آرایش غلیظ و… آمده بود درخواستهای زندانیان را دریافت کند! به او گفتیم برای حفظ حریم خصوصیِ زندانیان در اتاق رییس بند با هر زندانی جداگانه صحبت کند اما او به داخل بند آمد و جلوی تخت من نشست. من در تختم پشت پرده نشسته بودم، کسی به زن توجه نمیکرد و او با ادبیات دوستانه سعی داشت اعتماد زندانیان را جلب کند. نیلوفر بیانی آمد و زن با لودگی از او سوالاتی پرسید، نیلوفر با صلابتی کمنظیر از پرونده و از بازجوییها گفت از اینکه او را با ۷ مرد به استخری در لواسان بردهاند سپس بازجو و بقیه مردان به داخل آب پریده و او را که در داخل ماشین بوده مجبور به تماشا میکردند و با ادبیات سخیفی به او میگفتند داخل آب بیا، میگفت خودم را در چادر گلگلی دوالف پنهان کردم و در تمام مدت دستگیره در ماشین را محکم گرفته بودم. گفت که در اتاق بازجویی در حالی که از مرگ مشکوک کاووس سیدامامی بیخبر بوده ناگهان و بدون مقدمه عکس پیکر آقای سیدامامی را به او نشان دادند،
گفت در اتاق بازجویی او را مجبور کردند که صدای گرگ و قورباغه و… را تقلید کند، گفت او را تهدید به تجاوز کردند و بیمارگونه صحنه تجاوز و یا اعدام را برای او شرح دادند…
از توهینهای صلواتی در دادگاه گفت، از فرد معممی که در اتاقهای بازجویی به سمت او صندلی پرتاب کرده بود… سکوت عجیبی در بند حاکم بود و فقط نیلوفر با صلابت صحبت میکرد، حس کردم نفسم تنگ شده بغض راه گلویم را گرفته بود و دیدم نمیتوانم در تخت بمانم پرده را کنار کشیدم که به هواخوری بروم دیدم تمام اعضای بند در سکوت در اتاق دو روبروی تختم ایستادهاند و بیصدا به نیلوفر خیره شدهاند و اشک میریزند، به نیلوفر نگاه کردم او خود همچنان که مسلط و محکم حرف میزد اشک از چشمانش جاری بود… با خود گفتم ما حتی از شنیدن شرح شکنجههایی که او و دوستانش متحمل شدند چنین به نفس تنگی میافتیم آنها در آن فضای انفرادی و اتاقهای بازجویی با آن بازجوهای روانی چه کشیدند اما همچنان محکم و استوارند.
حالا خبر رسیده که پس از ۷ سال فعالان محیط زیست برای هر آنچه مرتکب نشده بودند ولی با این شکنجهها مجبور به پذیرش آن شدند مشمول عفو شدهاند»
#نیلوفر_بیانی
#کاووس_سیدامامی
#شکنجه
#Tavaana
🔗 آیا چنین حکومتی ، حکومت اسلامی است؟!!
#شکنجه
#تهدید_به_تجاوز
#توهین
#تحقیر
#اعدام_مصنوعی
نام چنین حکومتی را شما بگویید.
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷