🔴ضرورت گفتگوی ملی در بارهی سهگانهی ناسیونالیسم مدنی ، آزادی و برابری(بخش دوم)
🔷 مصاحبه با حاتم قادری
👈 شما در بحثتان به عدالت هم پرداختید؛ عدالت با رگههایی از سوسیالیسم. اما این سوسیالیسم شما خیلی کلی است، میخواهیم با جزئیات بیشتری این مورد را باز کنید.
🔸یک چیزی بگویم ناراحت نمیشوید؟ این جزئینگریها برای ما آفت است. من میتوانم دربارة فدرالیسم و ... با جزئیات بگویم اما شما با بیماری سروکار دارید که چند بیماری کشنده دارد. من برای همین مدام میگویم نیاز است آدمهایی برای ما وقت بخرند. این حساسیت من است. من میفهمم سوسیالیسم و فدرالیسم مشکل دارد، من این را درک میکنم. اما میگویم تا شما بخواهید این ساختار را درست کنید، بیمار میمیرد. باید رسالت خود را مشخص کنیم. الان محورهای ما جزئی است باید بگوییم مخاطب را به چه چیزی دعوت میکنیم. چه اتفاقی رخ میدهد. حتی با این کلیات هم عدهای مخالفاند، با سوسیالیسم و فدرالیسم مخالفاند اما من مثل پزشکی هستم که آن را سر بیماری میبرید که سرطان، پارکینسون و ... دارد و میگویم فعلاً این داروها را بدهید. من میگویم فعلا این کار را بکنید بعد ترکش خمپاره را در میآوریم. من دارم این را میگویم.
✅ میشود بیشتر دربارة آزادیهای بنیادینی حرف زد که بارها به ضرورت به آن اشاره کردهاید. وقتی از این موضوع حرف میزنیم بهطور مشخص چه آزادیهایی مرادمان است؟ بهطور مثال ممکن است فردی بگوید ما حق داریم مرزهایمان را مشخص کنیم. مرز این آزادی کجاست؟
🔹من چون نمیخواهم از لیبرالیسم کلاسیک دفاع کنم با احتیاط میگویم. از زمان استورات میل این را در غرب با هم حل کردند که ما چهطور میتوانیم آزادی فردی داشتهباشیم که مخل مصلحت جمع نشود و جمع هم فرد را به امیال خود محکوم نکند. مثلاً مالکیت خدشهپذیر نیست بنابراین در قانوناساسی میتواند با درنظرگرفتن رگة سوسیالیسم خدشهپذیر نباشد. آزادی رسانه و مطبوعات در کلیات هست. آزادی همان است که در حقوق بشر بیان شده مانند اینکه هیچکس حق ندارد شما را به ناحق زندانی کند، باید حق وکیل داشتهباشید و ... اما اگر میخواهید جزئیات را بسنجید و ببینید مثلاً میتوانید برهنه به خیابان بروید و... این را شورا میتواند حل کند. زمان مشروطه یکسری از آزادیها داده شد. برخی از آزادیها تعطیلپذیر نیست، اما به صحنه نیامد. چهطور میشود انسانها بدون وکیل ماهها در زندان انفرادی باشند. قوه قضاییه باید مستقل باشد و این جزء لوازم آزادی است. بدون این قوة مستقل نمیشود از آزادیها دفاع کرد.
✅ شما نمیخواهید بحث را درگیر جزئیات کنید اما ما میخواهیم آن را انضمامیتر کنیم چون بحرانهایی داریم که مبتلابه جامعه ایرانی است و دولت بر مصدر امور نمیتواند این بحرانها را حل کند. به بحث دیگری هم اشاره کردید که ما دولت رانتیر داریم. شما در ذهنتان است که افرادی با صلاحیت و اعتبار اجتماعی در شورا قرار بگیرند اما دولت رانتیر خودش مولد فساد است و این فساد هم جامعة ما را درگیر کرده است. این جامعه اجازه نمیدهد هیچ رگة سوسیالیستی و آزادی وارد دولت شود و ایدة شما دچار سکته میشود. ما قرار است شورایی تشکیل دهیم. سال 57 هم فردی آمده و یکسری او را پیامبر می دیدند و دولتی که او تشکیل داد، رانتیر است. ما نفت داریم پس دولت رانتیر داریم؛ ما مثل نروژ نیستیم. نفتمان در اختیار دولت بوده و این همیشه ابزار سرکوب بودهاست. اینجا چه باید بیندیشیم. آن شورا اگر هم تشکیل شود باز منابع دست حکومت است و دمادم غارت میشود. ما با یک سیستم مواجهایم. البته من بحث معرفت شناسی شما را میپذیرم. اما باز سؤال ایجاد میشود.
🔸فرض کنید من حاکمام اول آن سیستم را پیشنهاد میکنم و بهطور مثال به کردها میگویم شما ده سال به ما فرصت بدهید اگر نخواستید جدا شوید. الآن اگر این را بگویم فکر میکنید چه میشود؟ به من میگویند تجزیهطلبی میکنی. بعد به من میگویند اگر کردها خواستند جدا شوند، میگویم از آنها میخواهم جدا نشوند اما اگر شدید باز رأی بگیرید و اگر رأی بر پیوستن بود، بپیوندید......
متن کامل:
https://cutt.ly/Jwkhk4dZ
#آزادی
#برابری
#ایران_فردا
#حاتم_قادری
#ناسیونالیسم_مدنی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
🔷 مصاحبه با حاتم قادری
👈 شما در بحثتان به عدالت هم پرداختید؛ عدالت با رگههایی از سوسیالیسم. اما این سوسیالیسم شما خیلی کلی است، میخواهیم با جزئیات بیشتری این مورد را باز کنید.
🔸یک چیزی بگویم ناراحت نمیشوید؟ این جزئینگریها برای ما آفت است. من میتوانم دربارة فدرالیسم و ... با جزئیات بگویم اما شما با بیماری سروکار دارید که چند بیماری کشنده دارد. من برای همین مدام میگویم نیاز است آدمهایی برای ما وقت بخرند. این حساسیت من است. من میفهمم سوسیالیسم و فدرالیسم مشکل دارد، من این را درک میکنم. اما میگویم تا شما بخواهید این ساختار را درست کنید، بیمار میمیرد. باید رسالت خود را مشخص کنیم. الان محورهای ما جزئی است باید بگوییم مخاطب را به چه چیزی دعوت میکنیم. چه اتفاقی رخ میدهد. حتی با این کلیات هم عدهای مخالفاند، با سوسیالیسم و فدرالیسم مخالفاند اما من مثل پزشکی هستم که آن را سر بیماری میبرید که سرطان، پارکینسون و ... دارد و میگویم فعلاً این داروها را بدهید. من میگویم فعلا این کار را بکنید بعد ترکش خمپاره را در میآوریم. من دارم این را میگویم.
✅ میشود بیشتر دربارة آزادیهای بنیادینی حرف زد که بارها به ضرورت به آن اشاره کردهاید. وقتی از این موضوع حرف میزنیم بهطور مشخص چه آزادیهایی مرادمان است؟ بهطور مثال ممکن است فردی بگوید ما حق داریم مرزهایمان را مشخص کنیم. مرز این آزادی کجاست؟
🔹من چون نمیخواهم از لیبرالیسم کلاسیک دفاع کنم با احتیاط میگویم. از زمان استورات میل این را در غرب با هم حل کردند که ما چهطور میتوانیم آزادی فردی داشتهباشیم که مخل مصلحت جمع نشود و جمع هم فرد را به امیال خود محکوم نکند. مثلاً مالکیت خدشهپذیر نیست بنابراین در قانوناساسی میتواند با درنظرگرفتن رگة سوسیالیسم خدشهپذیر نباشد. آزادی رسانه و مطبوعات در کلیات هست. آزادی همان است که در حقوق بشر بیان شده مانند اینکه هیچکس حق ندارد شما را به ناحق زندانی کند، باید حق وکیل داشتهباشید و ... اما اگر میخواهید جزئیات را بسنجید و ببینید مثلاً میتوانید برهنه به خیابان بروید و... این را شورا میتواند حل کند. زمان مشروطه یکسری از آزادیها داده شد. برخی از آزادیها تعطیلپذیر نیست، اما به صحنه نیامد. چهطور میشود انسانها بدون وکیل ماهها در زندان انفرادی باشند. قوه قضاییه باید مستقل باشد و این جزء لوازم آزادی است. بدون این قوة مستقل نمیشود از آزادیها دفاع کرد.
✅ شما نمیخواهید بحث را درگیر جزئیات کنید اما ما میخواهیم آن را انضمامیتر کنیم چون بحرانهایی داریم که مبتلابه جامعه ایرانی است و دولت بر مصدر امور نمیتواند این بحرانها را حل کند. به بحث دیگری هم اشاره کردید که ما دولت رانتیر داریم. شما در ذهنتان است که افرادی با صلاحیت و اعتبار اجتماعی در شورا قرار بگیرند اما دولت رانتیر خودش مولد فساد است و این فساد هم جامعة ما را درگیر کرده است. این جامعه اجازه نمیدهد هیچ رگة سوسیالیستی و آزادی وارد دولت شود و ایدة شما دچار سکته میشود. ما قرار است شورایی تشکیل دهیم. سال 57 هم فردی آمده و یکسری او را پیامبر می دیدند و دولتی که او تشکیل داد، رانتیر است. ما نفت داریم پس دولت رانتیر داریم؛ ما مثل نروژ نیستیم. نفتمان در اختیار دولت بوده و این همیشه ابزار سرکوب بودهاست. اینجا چه باید بیندیشیم. آن شورا اگر هم تشکیل شود باز منابع دست حکومت است و دمادم غارت میشود. ما با یک سیستم مواجهایم. البته من بحث معرفت شناسی شما را میپذیرم. اما باز سؤال ایجاد میشود.
🔸فرض کنید من حاکمام اول آن سیستم را پیشنهاد میکنم و بهطور مثال به کردها میگویم شما ده سال به ما فرصت بدهید اگر نخواستید جدا شوید. الآن اگر این را بگویم فکر میکنید چه میشود؟ به من میگویند تجزیهطلبی میکنی. بعد به من میگویند اگر کردها خواستند جدا شوند، میگویم از آنها میخواهم جدا نشوند اما اگر شدید باز رأی بگیرید و اگر رأی بر پیوستن بود، بپیوندید......
متن کامل:
https://cutt.ly/Jwkhk4dZ
#آزادی
#برابری
#ایران_فردا
#حاتم_قادری
#ناسیونالیسم_مدنی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴ضرورت گفتگوی ملی در بارهی سهگانهی ناسیونالیسم مدنی ، آزادی و برابری(بخش دوم)
🔷 مصاحبه ایران فردا با حاتم قادری @iranfardamag ✅ با عنایت به گفتگوی پیشین و بحث اکنون ، شما به مقوله عدالت نیز اشاره داشتید ؛ عدالت با رگههایی از سوسیالیسم. اما این سوسیالیسم شما خیلی کلی است، میخواهیم جزئیات بیشتری از این مورد را باز کنید. یک چیزی بگویم…
🔴سرکوب آکادمیک و بحران تولید ثروت ملی
✍️هادی کحالزاده
👈در آستانه مهر و بازگشایی دانشگاه، انتشار لیست بلندی از اساتید اخراجی و محروم از تدریس دانشگاههای کشور، واکنشهای فراوانی برانگیخت. این واکنش ها - چه از سوی حامیان سیاست سرکوب آکادمیک و چه منتقدان آن، عمدتا بر وجه سیاسی- امنیتی اخراج اساتید متمرکز بود تا تبعات اقتصادی و عوارض بلند مدت آن بر توسعه ایران. حرفی از نسبت سرکوب آکادمیک با بزرگترین بحران دو دهه اخیر ایران یعنی «بحران تولید ثروت ملی» نشد. درعوض، بیشتر این اخراجها، سخت گیری دولت رییسی یا مجازات اساتید فعال در جنبش مهسا و یا بهانه برای تغییر ترکیب دانشگاهها، تفسیر شد و تصویر بزرگتر، یعنی اثر فاجعه بار آن بر تعمیق بزرگترین بحران دو دهه ایران، یعنی بحران تولید ثروت ملی و توانایی «حل مساله» حاکمیت دیده نشد.
🔸سرکوب آکادمیک البته عمری به اندازه تاسیس نهاد دانشگاه در ایران دارد. از فرمان ملوکانه اخراج اساتید وابسته به حزب توده در سال ۱۳۲۷ و بعدتر اساتید ملی همچون مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دکتر محمد قریب و ... (۱۲ استاد دانشگاه تهران) پس از کودتای سال ۱۳۳۲، تا اخراجهای گسترده در انقلاب فرهنگی و تاکنون، سرکوب آکادمیک همواره بخشی از تاریخ دانشگاه بوده است. از نگاه دولت نفتی اقتدارگرا، شغل آکادمیک در دانشگاه دولتی، نه یک حق مبتنی بر شایستگی، بلکه یک امتیاز یا لطف است. دانشگاه هم به دلیل ماهیت انتقادی و بسیج کنندگی آن، دردسری همیشگی برای اقتدار حکومت است. بنابراین دلیلی وجود ندارد که این لطف به ایجاد دردسر برای حکومت ها تبدیل شود. البته فرآیند سرکوب آکادمیک بعد از انقلاب اسلامی نظاممندتر و پیچیدهتر شد. اعطاء بورسیه تحصیلی به نیروهای وفادار و ممانعت از ورود منتقدین احتمالی به مقاطع آموزشی بالا، گزینش عقیدتی و عدم جذب اساتید غیرهمسو و همچنین تصفیه یا بازنشستگی پیش از موعد اساتید منتقد، توازن را به نفع نیروهای وفادار حفظ میکرد. هرچند نمیتوان از رقابتهای داخلی گروههای علمی درون دانشگاه و هژمونی طلبی و حامی پروری برخی از اساتید وابسته به حاکمیت نیز در این سرکوب آکادمیک اغماض کرد. اما در مجموع، شغل دانشگاهی به عنوان یک امتیاز، نباید در اختیار منتقدین قرار گیرد. این سیاست در همهی دولتهای بعد از انقلاب بسته به نگاه و شرایط امنیتی کشور با شدت و حدت متفاوتی دنبال شد و هزینه های مخرب ضد توسعهی آن زیر سایه درآمد نفتی مورد توجه قرار نگرفت. چه سرمایه های ارزشمند انسانی و ملی که در زیر چرخ این سرکوب نابود و چه فرصتی از کشور برای پرورش و توسعه نیروی انسانی که دریغ نشد.
▪️سرکوب آکادمیک فراتر از اثر مخرب بر ساخت سرمایه انسانی، توانایی حل مساله از سوی حکومت و زایش ثروت ملی را در ایران هدف قرار داده است. از اواخر دهه ۸۰ و اواسط دورهی اول دولت احمدینژاد، کشور بعد از تقریبا دو دهه رشد پایدار ۵ تا ۶ درصدی، وارد دورهی از خشکسالی تولید ثروت شده است. توقف تولید ثروت و رشد سالیانه ۱تا ۲ درصدی در ۱۶ سال گذشته، باعث تشدید سایر ناترازیها در نظام مالی و بودجه کشور، نظام بانکی و نظام بازنشستگی و رفاهی کشور شده است. «بحران تولید ثروت» به تثبیت تورم بالای ۴۰درصدی، فقر بالای ۴۰ درصدی، بیکاری گسترده و کسری بودجه ۳۰ تا ۴۰ درصدی سالیانه منجر شده است. توانایی نهاد دولت به عنوان اصلی ترین نهاد حل مساله کشور نیز چه از منظر برخورداری مالی و چه از نظر یافتن راه حل و انتخاب سیاستهای درست و موثر و چه از منظر اجرای آن سیاست ها کاملا تحلیل رفته است. در چنین شرایطی، سرکوب آکادمیک و عقیم کردن دانشگاه صرفا تخریب سرمایه انسانی نسیت بلکه به منزله کور کردن یکی از کوره راههای خروج از بحران یا منافذ احیای اقتصاد ایران است.
🔸پاسخ ساده برای خروج از «بحران تولید ثروت»، انباشت سرمایه یا سرمایه گذاری و افزایش بهرهوری عوامل تولید است؛ دو عاملی که تقریبا در ۱۵-۱۶ سال گذشته در ایران سیر نزولی داشته است. پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز بازسازی اروپا، کلید توسعه، افزایش پس انداز و انباشت سرمایهی مالی برای صنعتی شدن کشورها برای خروج از توسعه نیافتگی بود. از این رو بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شکل گرفت تا کمبود این انباشت سرمایه را در کشورهای توسعه نیافته جبران کنند. بعدتر علاوه بر اهمیت انباشت سرمایه مالی، اقتصاددانان با ارجاع به رابطهی معنادار سرمایه انسانی با رشد اقتصادی، ساخت و برخورداری از سرمایه انسانی را نیز به لیست پیش شرطهای اصلی رشد اضافه کردند در اواخر دهه ۷۰ میلادی و با بحران بدهیها، «سیاست خوب» به عنوان عامل حیاتی خروج از بحران توسعه نیافتگی در مقابل «سیاست بد» مطرح شد....
متن کامل:
https://cutt.ly/awzkHsO7
#ایران_فردا
#هادی_کحالزاده
#سرکوب_آکادمیک
#بحران_تولید_ثروت_ملی
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍️هادی کحالزاده
👈در آستانه مهر و بازگشایی دانشگاه، انتشار لیست بلندی از اساتید اخراجی و محروم از تدریس دانشگاههای کشور، واکنشهای فراوانی برانگیخت. این واکنش ها - چه از سوی حامیان سیاست سرکوب آکادمیک و چه منتقدان آن، عمدتا بر وجه سیاسی- امنیتی اخراج اساتید متمرکز بود تا تبعات اقتصادی و عوارض بلند مدت آن بر توسعه ایران. حرفی از نسبت سرکوب آکادمیک با بزرگترین بحران دو دهه اخیر ایران یعنی «بحران تولید ثروت ملی» نشد. درعوض، بیشتر این اخراجها، سخت گیری دولت رییسی یا مجازات اساتید فعال در جنبش مهسا و یا بهانه برای تغییر ترکیب دانشگاهها، تفسیر شد و تصویر بزرگتر، یعنی اثر فاجعه بار آن بر تعمیق بزرگترین بحران دو دهه ایران، یعنی بحران تولید ثروت ملی و توانایی «حل مساله» حاکمیت دیده نشد.
🔸سرکوب آکادمیک البته عمری به اندازه تاسیس نهاد دانشگاه در ایران دارد. از فرمان ملوکانه اخراج اساتید وابسته به حزب توده در سال ۱۳۲۷ و بعدتر اساتید ملی همچون مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دکتر محمد قریب و ... (۱۲ استاد دانشگاه تهران) پس از کودتای سال ۱۳۳۲، تا اخراجهای گسترده در انقلاب فرهنگی و تاکنون، سرکوب آکادمیک همواره بخشی از تاریخ دانشگاه بوده است. از نگاه دولت نفتی اقتدارگرا، شغل آکادمیک در دانشگاه دولتی، نه یک حق مبتنی بر شایستگی، بلکه یک امتیاز یا لطف است. دانشگاه هم به دلیل ماهیت انتقادی و بسیج کنندگی آن، دردسری همیشگی برای اقتدار حکومت است. بنابراین دلیلی وجود ندارد که این لطف به ایجاد دردسر برای حکومت ها تبدیل شود. البته فرآیند سرکوب آکادمیک بعد از انقلاب اسلامی نظاممندتر و پیچیدهتر شد. اعطاء بورسیه تحصیلی به نیروهای وفادار و ممانعت از ورود منتقدین احتمالی به مقاطع آموزشی بالا، گزینش عقیدتی و عدم جذب اساتید غیرهمسو و همچنین تصفیه یا بازنشستگی پیش از موعد اساتید منتقد، توازن را به نفع نیروهای وفادار حفظ میکرد. هرچند نمیتوان از رقابتهای داخلی گروههای علمی درون دانشگاه و هژمونی طلبی و حامی پروری برخی از اساتید وابسته به حاکمیت نیز در این سرکوب آکادمیک اغماض کرد. اما در مجموع، شغل دانشگاهی به عنوان یک امتیاز، نباید در اختیار منتقدین قرار گیرد. این سیاست در همهی دولتهای بعد از انقلاب بسته به نگاه و شرایط امنیتی کشور با شدت و حدت متفاوتی دنبال شد و هزینه های مخرب ضد توسعهی آن زیر سایه درآمد نفتی مورد توجه قرار نگرفت. چه سرمایه های ارزشمند انسانی و ملی که در زیر چرخ این سرکوب نابود و چه فرصتی از کشور برای پرورش و توسعه نیروی انسانی که دریغ نشد.
▪️سرکوب آکادمیک فراتر از اثر مخرب بر ساخت سرمایه انسانی، توانایی حل مساله از سوی حکومت و زایش ثروت ملی را در ایران هدف قرار داده است. از اواخر دهه ۸۰ و اواسط دورهی اول دولت احمدینژاد، کشور بعد از تقریبا دو دهه رشد پایدار ۵ تا ۶ درصدی، وارد دورهی از خشکسالی تولید ثروت شده است. توقف تولید ثروت و رشد سالیانه ۱تا ۲ درصدی در ۱۶ سال گذشته، باعث تشدید سایر ناترازیها در نظام مالی و بودجه کشور، نظام بانکی و نظام بازنشستگی و رفاهی کشور شده است. «بحران تولید ثروت» به تثبیت تورم بالای ۴۰درصدی، فقر بالای ۴۰ درصدی، بیکاری گسترده و کسری بودجه ۳۰ تا ۴۰ درصدی سالیانه منجر شده است. توانایی نهاد دولت به عنوان اصلی ترین نهاد حل مساله کشور نیز چه از منظر برخورداری مالی و چه از نظر یافتن راه حل و انتخاب سیاستهای درست و موثر و چه از منظر اجرای آن سیاست ها کاملا تحلیل رفته است. در چنین شرایطی، سرکوب آکادمیک و عقیم کردن دانشگاه صرفا تخریب سرمایه انسانی نسیت بلکه به منزله کور کردن یکی از کوره راههای خروج از بحران یا منافذ احیای اقتصاد ایران است.
🔸پاسخ ساده برای خروج از «بحران تولید ثروت»، انباشت سرمایه یا سرمایه گذاری و افزایش بهرهوری عوامل تولید است؛ دو عاملی که تقریبا در ۱۵-۱۶ سال گذشته در ایران سیر نزولی داشته است. پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز بازسازی اروپا، کلید توسعه، افزایش پس انداز و انباشت سرمایهی مالی برای صنعتی شدن کشورها برای خروج از توسعه نیافتگی بود. از این رو بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شکل گرفت تا کمبود این انباشت سرمایه را در کشورهای توسعه نیافته جبران کنند. بعدتر علاوه بر اهمیت انباشت سرمایه مالی، اقتصاددانان با ارجاع به رابطهی معنادار سرمایه انسانی با رشد اقتصادی، ساخت و برخورداری از سرمایه انسانی را نیز به لیست پیش شرطهای اصلی رشد اضافه کردند در اواخر دهه ۷۰ میلادی و با بحران بدهیها، «سیاست خوب» به عنوان عامل حیاتی خروج از بحران توسعه نیافتگی در مقابل «سیاست بد» مطرح شد....
متن کامل:
https://cutt.ly/awzkHsO7
#ایران_فردا
#هادی_کحالزاده
#سرکوب_آکادمیک
#بحران_تولید_ثروت_ملی
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴سرکوب آکادمیک و بحران تولید ثروت ملی
🔷هادی کحالزاده @iranfardamag ▪️در آستانه مهر و بازگشایی دانشگاه، انتشار لیست بلندی از اساتید اخراجی و محروم از تدریس دانشگاههای کشور، واکنشهای فراوانی برانگیخت. این واکنش ها - چه از سوی حامیان سیاست سرکوب آکادمیک و چه منتقدان آن، عمدتا بر وجه سیاسی-…
🔴دشوارههای زن، زندگی، آزادی و افقهای پیشِ رو
▪️ ویژهی سالگشت جنبش زن،زندگی،آزادی - ۶
👈 احمد نیکخواه
👈 رخدادی فراگیر همۀ حیات ایرانیان را در بر گرفته است. حتی آنها که با مختصات آن، با ابعادش، با شکل اعتراضات، با مرام و مسلک و سبکهایی که تولید کرد و ... موافق و همراه نبودند؛ اما جنبش زن، زندگی، آزادی، همدلی آنها را نیز برانگیخت. ایرانیان بار دیگر حول موضوعی مشترک، سوگواری کردند. باز کنار یکدیگر ایستادند تا اگرچه متکثر و متنوع و جمعناشدنی، اما امکانی دوباره به جمع شدن بیابند و برای حیات عمومی دلنگران باشند. ایرانیان روی مرزهای دشوارِ زندگی ایستادهاند. درغلتیدن به این سو یا آن سوی مرز، وضعیت آنها را تکرار خواهد کرد. چاره چیست؟
🔹تکثر، در جان و جهانِ امروز ایرانیان در تنیده است. این سهگانۀ خطیرِ «علایق، منافع و ارزشها»ی متکثر، رفتهرفته از ایرانیان یک وضعیت چهلتکگی ساخته و پرداخته است. این وضعیت از سرآغاز مشروطه و اختلاف میان دلاوران فتح تهران و شکست استبداد صغیر و شهادت ستارخان هم پابرجا بود. ایرانیانِ همبسته، بسیج میشوند، اعتراض میکنند، علیه ظلم میایستند و آن را واژگون میکنند اما هنوز نتوانستهاند از پسِ تکثرِ آغشته به این سرزمین، از خلسۀ پس از پیروزی، رها شوند و یک میراث و میثاقِ مشترک خلق کنند.
🔸روحِ مشترکِ ایرانیان، میل توفندهای به شورش و شاعری دارد. روحِ شرقیِ آرامنایافتهای که جز با شکستها یا پیروزیهای عظیم، شگرف یا محنتبار، آرام نمیگیرد. تندبادی است که میآید و هر آنچه در برابرش بایستد را در هم میشکند. این روحِ بیقرار، اما تاکنون کمتر "ساختن" را آموخته و تمرین کرده است. استبدادِ دیرپای تاریخی که بنا به نظر متفکران، دلایل متنوع جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارد، و البته بر سر این دلایل نیز اجماع نیست، ایرانیان را به موقعیتی ویژه پرتاب میکند. موقعیتی که ملت و دولت در برابرِ هم صفآرایی میکنند، دولتها مقهور ارادهی ملت میشوند و سپس استبدادی تازه رخ مینمایاند. انقلابیون پیشین که در برابر شدائد و شکنجهها سربلند بودند، جلادانِ تازۀ تاریخ ایران میشوند.
🔹برای جنبش مهسا ما نیاز به دستورِ کار تازهای داریم. یک دستورِ کار بلندمدتِ تمدنی. یک کارِ ویژهای که در تاریخ ایران واجد پیشینه است اما سرعت و شتاب جامعۀ جدید مانع از این تداومِ تاریخی شده است. اصل بر تفاوت است. باید پذیرفت که انسانها موقعیتها را به نحوی متنوع میفهمند و در نتیجه به نحوی متکثر نیز در آن مداخله میکنند. اصلِ تفاوت شاید بیاموزد که از دلِ مقاومت، نوعی استبدادِ تازه خلق نشود. باید حوصله کرد و اجازه داد هرکسی به نحوی مقتضی بزید و فهم و درک خود را از ایران ترسیم کند. تلاش برای کنشهای همسان، آن سویِ زادنِ فاشیسمی نو از آستین است؛ شاید نوید یک فاشیسمِ سکولار در فردای ایران چندان دور از انتظار نباشد.
🔸به علاوه، حوزههای کار را نیز باید متنوع کرد. ما در ایران درگیر با استبداد هستیم، اما استبداد تنها مسئلۀ صاحب اولویت ما نیست. ایرانیان بسته به موقعیت زندگی و بسته به قومیت و بافتار اجتماعیای که در آن زندگی میکنند، میتوانند در حوزههای مختلفی یاریگر دیگران باشند. مهسا، روحِ پرطنینِ "دیگری" است آنگاه که هر ایرانی را به خود فرامیخواند. ظرفیتهای ایرانیان متنوع است و بهتر است که هر انسانی با توجه به ظرفیتها و امکانهایی که دارد، کنشگری کند. همه را میتوان به کنش مدنی و مسئولیت اجتماعی فراخواند اما انتظار کار همسان از همگان، جوانه های دیکتاتوریِ تازه است.....
متن کامل:
B2n.ir/f28252
#ایران_فردا
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#ضرورت_خلق_دستورکار_نو
#خلق_اتوپیا #تغییر_شیفت #میراثداری_حقیقت #حرکت_بر_بستر_واقعیت
سوابق:
▪️ جنبشِ زن،زندگی،آزادی و نشانهگذاری راه فردا / پیشدرآمد
🔻روایت دوباره از آنچه که در شهریور ۱۴۰۱ روی داد-۱/ امیر طیرانی
▪️ جهان عبوس را به قوارهی همت خود بریدن -۲/ کمال اطهاری
🔻جنبش زن، زندگی،آزادی و اشکال نوین مقاومت!- ۳/ حمید نوحی
▪️ جنبش زن، زندگی،آزادی و صفبندیهای سیاسی و اجتماعی -۴/ محترم رحمانی
🔻فقدان گفتمان دمکراسی اجتماعی در یک سال پس از خیزش زن، زندگی، آزادی-۵/ مزدک دانشور/🌐ایران فردا
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
▪️ ویژهی سالگشت جنبش زن،زندگی،آزادی - ۶
👈 احمد نیکخواه
👈 رخدادی فراگیر همۀ حیات ایرانیان را در بر گرفته است. حتی آنها که با مختصات آن، با ابعادش، با شکل اعتراضات، با مرام و مسلک و سبکهایی که تولید کرد و ... موافق و همراه نبودند؛ اما جنبش زن، زندگی، آزادی، همدلی آنها را نیز برانگیخت. ایرانیان بار دیگر حول موضوعی مشترک، سوگواری کردند. باز کنار یکدیگر ایستادند تا اگرچه متکثر و متنوع و جمعناشدنی، اما امکانی دوباره به جمع شدن بیابند و برای حیات عمومی دلنگران باشند. ایرانیان روی مرزهای دشوارِ زندگی ایستادهاند. درغلتیدن به این سو یا آن سوی مرز، وضعیت آنها را تکرار خواهد کرد. چاره چیست؟
🔹تکثر، در جان و جهانِ امروز ایرانیان در تنیده است. این سهگانۀ خطیرِ «علایق، منافع و ارزشها»ی متکثر، رفتهرفته از ایرانیان یک وضعیت چهلتکگی ساخته و پرداخته است. این وضعیت از سرآغاز مشروطه و اختلاف میان دلاوران فتح تهران و شکست استبداد صغیر و شهادت ستارخان هم پابرجا بود. ایرانیانِ همبسته، بسیج میشوند، اعتراض میکنند، علیه ظلم میایستند و آن را واژگون میکنند اما هنوز نتوانستهاند از پسِ تکثرِ آغشته به این سرزمین، از خلسۀ پس از پیروزی، رها شوند و یک میراث و میثاقِ مشترک خلق کنند.
🔸روحِ مشترکِ ایرانیان، میل توفندهای به شورش و شاعری دارد. روحِ شرقیِ آرامنایافتهای که جز با شکستها یا پیروزیهای عظیم، شگرف یا محنتبار، آرام نمیگیرد. تندبادی است که میآید و هر آنچه در برابرش بایستد را در هم میشکند. این روحِ بیقرار، اما تاکنون کمتر "ساختن" را آموخته و تمرین کرده است. استبدادِ دیرپای تاریخی که بنا به نظر متفکران، دلایل متنوع جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارد، و البته بر سر این دلایل نیز اجماع نیست، ایرانیان را به موقعیتی ویژه پرتاب میکند. موقعیتی که ملت و دولت در برابرِ هم صفآرایی میکنند، دولتها مقهور ارادهی ملت میشوند و سپس استبدادی تازه رخ مینمایاند. انقلابیون پیشین که در برابر شدائد و شکنجهها سربلند بودند، جلادانِ تازۀ تاریخ ایران میشوند.
🔹برای جنبش مهسا ما نیاز به دستورِ کار تازهای داریم. یک دستورِ کار بلندمدتِ تمدنی. یک کارِ ویژهای که در تاریخ ایران واجد پیشینه است اما سرعت و شتاب جامعۀ جدید مانع از این تداومِ تاریخی شده است. اصل بر تفاوت است. باید پذیرفت که انسانها موقعیتها را به نحوی متنوع میفهمند و در نتیجه به نحوی متکثر نیز در آن مداخله میکنند. اصلِ تفاوت شاید بیاموزد که از دلِ مقاومت، نوعی استبدادِ تازه خلق نشود. باید حوصله کرد و اجازه داد هرکسی به نحوی مقتضی بزید و فهم و درک خود را از ایران ترسیم کند. تلاش برای کنشهای همسان، آن سویِ زادنِ فاشیسمی نو از آستین است؛ شاید نوید یک فاشیسمِ سکولار در فردای ایران چندان دور از انتظار نباشد.
🔸به علاوه، حوزههای کار را نیز باید متنوع کرد. ما در ایران درگیر با استبداد هستیم، اما استبداد تنها مسئلۀ صاحب اولویت ما نیست. ایرانیان بسته به موقعیت زندگی و بسته به قومیت و بافتار اجتماعیای که در آن زندگی میکنند، میتوانند در حوزههای مختلفی یاریگر دیگران باشند. مهسا، روحِ پرطنینِ "دیگری" است آنگاه که هر ایرانی را به خود فرامیخواند. ظرفیتهای ایرانیان متنوع است و بهتر است که هر انسانی با توجه به ظرفیتها و امکانهایی که دارد، کنشگری کند. همه را میتوان به کنش مدنی و مسئولیت اجتماعی فراخواند اما انتظار کار همسان از همگان، جوانه های دیکتاتوریِ تازه است.....
متن کامل:
B2n.ir/f28252
#ایران_فردا
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#ضرورت_خلق_دستورکار_نو
#خلق_اتوپیا #تغییر_شیفت #میراثداری_حقیقت #حرکت_بر_بستر_واقعیت
سوابق:
▪️ جنبشِ زن،زندگی،آزادی و نشانهگذاری راه فردا / پیشدرآمد
🔻روایت دوباره از آنچه که در شهریور ۱۴۰۱ روی داد-۱/ امیر طیرانی
▪️ جهان عبوس را به قوارهی همت خود بریدن -۲/ کمال اطهاری
🔻جنبش زن، زندگی،آزادی و اشکال نوین مقاومت!- ۳/ حمید نوحی
▪️ جنبش زن، زندگی،آزادی و صفبندیهای سیاسی و اجتماعی -۴/ محترم رحمانی
🔻فقدان گفتمان دمکراسی اجتماعی در یک سال پس از خیزش زن، زندگی، آزادی-۵/ مزدک دانشور/🌐ایران فردا
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴دشوارههای زن، زندگی، آزادی و افقهای پیشِ رو
🔷احمد نیکخواه @iranfardamag 🔸رخدادی فراگیر همۀ حیات ایرانیان را در بر گرفته است. حتی آنها که با مختصات آن، با ابعادش، با شکل اعتراضات، با مرام و مسلک و سبکهایی که تولید کرد و ... موافق و همراه نبودند؛ اما جنبش زن، زندگی، آزادی، همدلی آنها را نیز برانگیخت.…
🔴 مذاکرهی مستقیم با آمریکا
✍بهزاد حقپناه
👈مدتی قبل در محافل سیاسی و اکنون در رسانه ها خبر از اجازه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شنیده می شود.هر چند مقامات ایران خبر مذاکره مستقیم با آمریکا را رسما تکذیب کرده اما اظهارتمایل وزیر خارجه برای سفر به واشنگتن و پیامهای ملاطفتآمیز آقای رئیسی به دولتمردان امریکا در مصاحبه با خبرنگاران از علائم تمایل ایران است. شیوه مذاکره غیر مستقیم و از طریق کشور ثالث یکی از نامناسبترین روشهای مذاکره است. استقرار هیئتها در دو سالن جداگانه و انتقال پیام توسط واسط علاوه بر آن که نشان از عدم بلوغ سیاسی مسئولان دارد از نگاه بیرونی مضحک و بازی در چارچوب منافع ملی کشور واسط خواهد بود . همانگونه که می توان بخشی از شکست مذاکرات برجام را به روسیه نسبت داد. بهر حال اصل مذاکره برای حل مشکلات داخلی و خارجی ارزشمند است. در دوران مسئوليت آقایان خاتمی و روحانی شرایط مناسبی برای مذاکره مستقیم با آمریکا فراهم آمد که به دلیل عدم توافق جناح های صاحب قدرت در حکومت عملی نگردید .
🔸نتایج فاجعه بار عملکرد ده ساله و بحران های اقتصادی حاکمیت می تواند یکی از دلايل تمایل ایران به مذاکره باشد . علاوه بر این موضوع جانشینی رهبری، احتمالا با یک دوران بیثباتی در حاکمیت همراه خواهد بود .کاهش تنش در سطح بین المللی و منطقه می تواند بخشی از این عوامل بی ثباتی را در دوران گذار را تعدیل نماید به ویژه آن که عدم حمایت استراتژیک چین از ایران و امتناع از سرمایه گذاری در حوزه انرژی و فقدان اراده برای اجرای توافق بیست و پنج ساله، اجبار به توازن در روابط بین المللی حکومت را بیشتر کرده است. روسیه نیز شریک قابل اعتمادی برای حاکميت نیست و عدم حمایت آن از ارمنستان در درگیری قره باغ این بی اعتمادی را فزونی بخشیده است .اجازه مذاکره مستقیم با آمریکا در زمانی مطرح شده که رقیبان داخلی حذف و تصور یکدست شدن حاکمیت بوجود آمده است. در حقیقت نیروهای مورد وثوق برای مذاکره در شرایط کنونی وجود دارد و تصور بر این است که منافع احتمالی حاصل از مذاکره نیز نصیب جناح های نزدیک به مرکز قدرت خواهد شد .
▪️در مقابل به نظر می رسد دولت بایدن تمایل چندانی به یک توافق رسمی و تغییر در سیاست های تحریم نداشته باشد.عملکرد گذشته حاکمان ایران در رابطه با نیروهای آمریکا در منطقه و مقابله باسیاست های آن، فرصت کمی برای بازگشت باقی گذاشته و هزینه این تغییر سیاست را برای اصولگرایان افزایش داده است.از طرفی جناح کنونی حاکمیت از یک عقب ماندگی تاریخی برای ارتباط با نظام جهانی نیز رنج می برد که امکان دستیابی به یک توافق قابل اعتماد را کاهش می دهد. مجموعه کنونی حاکمان ایران از نظر نظام بین الملل فاقد پیش بینی پذیری و ثبات رویه هستند که نه فقط آمریکا بلکه چین را هم از ایران دور نموده است.بعلاوه عواملی مانند سیاست" عمق استراتژیک "در منطقه ویا موضوع اسراییل هنوز موضوع تنش در روابط ایران با آمریکا و کشور های عربی است. تغییر در چنین سیاستهایی نیز تا حدودی با موجودیت حکومت ایران و بحران در جناح های حاکم گره خورده است. بنابراین عوامل تنش زا در روابط همچنان پابرجاست. علاوه براین تضعیف داخلی حکومت و نارضایتی گسترده از نظام روحانیون در بین مردم، مزیت نسبی ج.ا.ا را برای تغییر در سیاست ها و ارتباط با آمریکا کاهش می دهد. وقتی چین به رضا پهلوی اجازه حضور در رسانه را می دهد، نگاه آمریکا در مورد احساس بیآیندگی حکومت ایران روشنخواهد بود
🔸به نظر میرسدآمريکا بدنبال یک تفاهم محدود غیررسمی باایران باشدتا بتواند موضوع غنی سازی وامکان احتمالی ایران برای ساخت سلاح هستهای را کنترل کند جنگ اوکراین، بی ثباتی و بحران انرژی در سطح بین المللی ایجاد کرده است.بروز در گیری جدید آن هم در حساس ترین منطقه انرژی دنیا به افزایش قیمت نفت و بحران گسترده اقتصادی منجر خواهد شد. آمریکا تمایل دارد از ایجاد بحران جدید در شرایط کنونی پرهیز نماید و این توافق اهداف فوق را تامین می کند . شروع رقابت های انتخاباتی در آمریکا و ضرورت ارائه یک کارنامه مثبت رشد اقتصادی توسط دمکرات ها نیز تمایل به این توافق را افزایش داده است.بنابراین حتی مذاکره مستقیم ایران وامریکا هیچ گونه توافق استراتژیک را به همراه نخواهد آورد . پس از سفر جوزف بورل و رد تقاضای مصرانه وی برای توافق مجدد برجام، ایران شرایط یک گفتگوی برد- برد را از دست داده و ناچار به توافق های محدود اجازه فروش غیر علنی نفت در مقابل پذیرش نظارت بر غنی سازی اورانیوم و کاهش محدود تنش منطقه ای تن خواهد داد که چنین تفاهمی با سیاست های اسراییل و اعراب منطقه نیز تعارضی ندارد./🌐#ایران_فردا
#مذاکرهی_ایران_و_امریکا
https://bit.ly/46w5g4b
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍بهزاد حقپناه
👈مدتی قبل در محافل سیاسی و اکنون در رسانه ها خبر از اجازه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شنیده می شود.هر چند مقامات ایران خبر مذاکره مستقیم با آمریکا را رسما تکذیب کرده اما اظهارتمایل وزیر خارجه برای سفر به واشنگتن و پیامهای ملاطفتآمیز آقای رئیسی به دولتمردان امریکا در مصاحبه با خبرنگاران از علائم تمایل ایران است. شیوه مذاکره غیر مستقیم و از طریق کشور ثالث یکی از نامناسبترین روشهای مذاکره است. استقرار هیئتها در دو سالن جداگانه و انتقال پیام توسط واسط علاوه بر آن که نشان از عدم بلوغ سیاسی مسئولان دارد از نگاه بیرونی مضحک و بازی در چارچوب منافع ملی کشور واسط خواهد بود . همانگونه که می توان بخشی از شکست مذاکرات برجام را به روسیه نسبت داد. بهر حال اصل مذاکره برای حل مشکلات داخلی و خارجی ارزشمند است. در دوران مسئوليت آقایان خاتمی و روحانی شرایط مناسبی برای مذاکره مستقیم با آمریکا فراهم آمد که به دلیل عدم توافق جناح های صاحب قدرت در حکومت عملی نگردید .
🔸نتایج فاجعه بار عملکرد ده ساله و بحران های اقتصادی حاکمیت می تواند یکی از دلايل تمایل ایران به مذاکره باشد . علاوه بر این موضوع جانشینی رهبری، احتمالا با یک دوران بیثباتی در حاکمیت همراه خواهد بود .کاهش تنش در سطح بین المللی و منطقه می تواند بخشی از این عوامل بی ثباتی را در دوران گذار را تعدیل نماید به ویژه آن که عدم حمایت استراتژیک چین از ایران و امتناع از سرمایه گذاری در حوزه انرژی و فقدان اراده برای اجرای توافق بیست و پنج ساله، اجبار به توازن در روابط بین المللی حکومت را بیشتر کرده است. روسیه نیز شریک قابل اعتمادی برای حاکميت نیست و عدم حمایت آن از ارمنستان در درگیری قره باغ این بی اعتمادی را فزونی بخشیده است .اجازه مذاکره مستقیم با آمریکا در زمانی مطرح شده که رقیبان داخلی حذف و تصور یکدست شدن حاکمیت بوجود آمده است. در حقیقت نیروهای مورد وثوق برای مذاکره در شرایط کنونی وجود دارد و تصور بر این است که منافع احتمالی حاصل از مذاکره نیز نصیب جناح های نزدیک به مرکز قدرت خواهد شد .
▪️در مقابل به نظر می رسد دولت بایدن تمایل چندانی به یک توافق رسمی و تغییر در سیاست های تحریم نداشته باشد.عملکرد گذشته حاکمان ایران در رابطه با نیروهای آمریکا در منطقه و مقابله باسیاست های آن، فرصت کمی برای بازگشت باقی گذاشته و هزینه این تغییر سیاست را برای اصولگرایان افزایش داده است.از طرفی جناح کنونی حاکمیت از یک عقب ماندگی تاریخی برای ارتباط با نظام جهانی نیز رنج می برد که امکان دستیابی به یک توافق قابل اعتماد را کاهش می دهد. مجموعه کنونی حاکمان ایران از نظر نظام بین الملل فاقد پیش بینی پذیری و ثبات رویه هستند که نه فقط آمریکا بلکه چین را هم از ایران دور نموده است.بعلاوه عواملی مانند سیاست" عمق استراتژیک "در منطقه ویا موضوع اسراییل هنوز موضوع تنش در روابط ایران با آمریکا و کشور های عربی است. تغییر در چنین سیاستهایی نیز تا حدودی با موجودیت حکومت ایران و بحران در جناح های حاکم گره خورده است. بنابراین عوامل تنش زا در روابط همچنان پابرجاست. علاوه براین تضعیف داخلی حکومت و نارضایتی گسترده از نظام روحانیون در بین مردم، مزیت نسبی ج.ا.ا را برای تغییر در سیاست ها و ارتباط با آمریکا کاهش می دهد. وقتی چین به رضا پهلوی اجازه حضور در رسانه را می دهد، نگاه آمریکا در مورد احساس بیآیندگی حکومت ایران روشنخواهد بود
🔸به نظر میرسدآمريکا بدنبال یک تفاهم محدود غیررسمی باایران باشدتا بتواند موضوع غنی سازی وامکان احتمالی ایران برای ساخت سلاح هستهای را کنترل کند جنگ اوکراین، بی ثباتی و بحران انرژی در سطح بین المللی ایجاد کرده است.بروز در گیری جدید آن هم در حساس ترین منطقه انرژی دنیا به افزایش قیمت نفت و بحران گسترده اقتصادی منجر خواهد شد. آمریکا تمایل دارد از ایجاد بحران جدید در شرایط کنونی پرهیز نماید و این توافق اهداف فوق را تامین می کند . شروع رقابت های انتخاباتی در آمریکا و ضرورت ارائه یک کارنامه مثبت رشد اقتصادی توسط دمکرات ها نیز تمایل به این توافق را افزایش داده است.بنابراین حتی مذاکره مستقیم ایران وامریکا هیچ گونه توافق استراتژیک را به همراه نخواهد آورد . پس از سفر جوزف بورل و رد تقاضای مصرانه وی برای توافق مجدد برجام، ایران شرایط یک گفتگوی برد- برد را از دست داده و ناچار به توافق های محدود اجازه فروش غیر علنی نفت در مقابل پذیرش نظارت بر غنی سازی اورانیوم و کاهش محدود تنش منطقه ای تن خواهد داد که چنین تفاهمی با سیاست های اسراییل و اعراب منطقه نیز تعارضی ندارد./🌐#ایران_فردا
#مذاکرهی_ایران_و_امریکا
https://bit.ly/46w5g4b
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴مذاکرهی مستقیم با آمریکا
🔷بهزاد حقپناه @iranfardamag ▪️مدتی قبل در محافل سیاسی و اکنون در رسانه ها خبر از اجازه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شنیده می شود.هر چند مقامات ایران خبر مذاکره مستقیم با آمریکا را رسما تکذیب کرده اما اظهارتمایل وزیر خارجه برای سفر به واشنگتن و پیامهای…
🔴 دختران ما خودِ وطنند
✍ مسعود میری
👈 دختران ما نماد نیستند ، نمیخواهند نماد باشند ، چنانکه مادرانشان نماد وطن بودند. گمانم که اگر بخواهند هم نمیتوانند. یک وقتی سهراب سپهری از آمریکا نوشته بود ایران مادران خوب و روشنفکران بد دارد. نمیدانم عین همین کلمات را گفته باشد ، اما حق مطلب همین است .
🔸مادران خوب ، خوب قرمه سبزی و آش رشته میپزند ، نگران فرزندان هستند و خوب نمیخوابند و قس علیهذا . آنها نماد همهی خوبیهایی بودند که فروتنی، تواضع و تسلیم خلق میکرد .حالا این خوبیها به کار زندگی نمیآید . فروتنی، تواضع و تسلیم نیرومندی را مضمحل میکند . حالا دختران این کلمات را رد میدهند و نسبت خوبی را با فروتنی، تواضع و تسلیم فهم نمی کنند. مادران ما گویا به خوبیهای خود باید شک کنند ، مادام که دخترانشان نه فقط بر عقاید حکومتها که نخست بر رویهی پدران و مادران خود شوریدهاند و نمیدانند ارزشهای قدیم چرا باید تا سرحد مرگ یک فیلمساز ، شاعر و دختری با موهای بلند بر سر اصول خود پافشاری کند. من اگر نامهنویس بودم از یک دهات دوردست به شاعری در یک جای دیگر جهان مینوشتم ایران خیلی عجیب عوض شده است. مادر نماد وطن بود اما دختران خود وطنند ، نمیخواهند نماد چیزی باشند که خودشان آن را باید بسازند . آنان موهای بازشان را به باد میسپارند و شاعران نه از خیال که در واقع مینگرند که معاشران گره از زلف یار باز نکردند ، ملاحظهی حقیقت کردند.
▪️من پشت همهی این طول و تفصیلها چیزی پنهان ندارم ، ما شاعران و ادیبان کلمات کافی برای دختران خود نداریم . آنها در کوچه و خیابان و مترو به قول برادران تاجیکم لت و کوب میشوند اما خود خود وطنند ، بی نماد و سمبل. خیال و ایدهی آیندهی وطن جانان ما باید رهایی باشد و رعایت زندگی ، و اگر چنین نباشد چه تضمینی وجود دارد که آرمیتاها و مهساها سرشان به جدولی نخورد و زندگی تاراج نگردد؟ هیچکس نمیتواند کلمات صلح ، آزادی ، رعایت زندگی ، شادی و فردا را از دختران ما بگیرد . هم ، هیچ کس و هم نیز هیچ چیز دیگری که شما اسمش را یک باور میگذارید.
🔸من در خود میگریم از مرگ یک دختر دیگر که میخواست خودش ایران باشد ، نه نماد یک سرزمین بلکه حقیقت زندگی با موهای رها در باد ، در دامن مادری که ندارم خفه میگریم ، و روی شانهی وطنی که هر روز خشم در چشمش موج میزند ، ترس را روی پوست هوا به باد میسپارم.
▪️دختران ما موهای هراس مادرانشان را و دستهای ترس پدرانشان را باز کردهاند.
#ایران_فردا
#آرمیتا_گراوند
#مسعود_میری
#زن_زندگی_آزادی
https://cutt.ly/pwEPDz84
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ مسعود میری
👈 دختران ما نماد نیستند ، نمیخواهند نماد باشند ، چنانکه مادرانشان نماد وطن بودند. گمانم که اگر بخواهند هم نمیتوانند. یک وقتی سهراب سپهری از آمریکا نوشته بود ایران مادران خوب و روشنفکران بد دارد. نمیدانم عین همین کلمات را گفته باشد ، اما حق مطلب همین است .
🔸مادران خوب ، خوب قرمه سبزی و آش رشته میپزند ، نگران فرزندان هستند و خوب نمیخوابند و قس علیهذا . آنها نماد همهی خوبیهایی بودند که فروتنی، تواضع و تسلیم خلق میکرد .حالا این خوبیها به کار زندگی نمیآید . فروتنی، تواضع و تسلیم نیرومندی را مضمحل میکند . حالا دختران این کلمات را رد میدهند و نسبت خوبی را با فروتنی، تواضع و تسلیم فهم نمی کنند. مادران ما گویا به خوبیهای خود باید شک کنند ، مادام که دخترانشان نه فقط بر عقاید حکومتها که نخست بر رویهی پدران و مادران خود شوریدهاند و نمیدانند ارزشهای قدیم چرا باید تا سرحد مرگ یک فیلمساز ، شاعر و دختری با موهای بلند بر سر اصول خود پافشاری کند. من اگر نامهنویس بودم از یک دهات دوردست به شاعری در یک جای دیگر جهان مینوشتم ایران خیلی عجیب عوض شده است. مادر نماد وطن بود اما دختران خود وطنند ، نمیخواهند نماد چیزی باشند که خودشان آن را باید بسازند . آنان موهای بازشان را به باد میسپارند و شاعران نه از خیال که در واقع مینگرند که معاشران گره از زلف یار باز نکردند ، ملاحظهی حقیقت کردند.
▪️من پشت همهی این طول و تفصیلها چیزی پنهان ندارم ، ما شاعران و ادیبان کلمات کافی برای دختران خود نداریم . آنها در کوچه و خیابان و مترو به قول برادران تاجیکم لت و کوب میشوند اما خود خود وطنند ، بی نماد و سمبل. خیال و ایدهی آیندهی وطن جانان ما باید رهایی باشد و رعایت زندگی ، و اگر چنین نباشد چه تضمینی وجود دارد که آرمیتاها و مهساها سرشان به جدولی نخورد و زندگی تاراج نگردد؟ هیچکس نمیتواند کلمات صلح ، آزادی ، رعایت زندگی ، شادی و فردا را از دختران ما بگیرد . هم ، هیچ کس و هم نیز هیچ چیز دیگری که شما اسمش را یک باور میگذارید.
🔸من در خود میگریم از مرگ یک دختر دیگر که میخواست خودش ایران باشد ، نه نماد یک سرزمین بلکه حقیقت زندگی با موهای رها در باد ، در دامن مادری که ندارم خفه میگریم ، و روی شانهی وطنی که هر روز خشم در چشمش موج میزند ، ترس را روی پوست هوا به باد میسپارم.
▪️دختران ما موهای هراس مادرانشان را و دستهای ترس پدرانشان را باز کردهاند.
#ایران_فردا
#آرمیتا_گراوند
#مسعود_میری
#زن_زندگی_آزادی
https://cutt.ly/pwEPDz84
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴دختران ما خودِ وطنند
🔷مسعود میری @iranfardamag ▪️دختران ما نماد نیستند ، نمیخواهند نماد باشند ، چنانکه مادرانشان نماد وطن بودند. گمانم که اگر بخواهند هم نمیتوانند. یک وقتی سهراب سپهری از آمریکا نوشته بود ایران مادران خوب و روشنفکران بد دارد. نمیدانم عین همین کلمات را گفته…
🔴جامعهی سیاسی مدنی و جامعهی پراتوری
✍علی دستباز*
👈 موضوع این نوشتار در چهار بخش و به اختصار در قالب « تعریف جامعه سیاسی مدنی و جامعه پراتوری» «ویژگی و ماهیت نظامهای متناظر با آنها»، «فرجام چنین نظامهایی و نیز ملاحظات پایانی» نسبت آن با جامعه امروز ایران نگارش و تنظیم شده است.
✅نظامهای سیاسی مدنی و پراتوری
🔸نظامهای سیاسی بر مبنای یک دستهبندی و با معیار «نهادمندی و مشارکت سیاسی» به دودسته « مدنی» و «پراتوری» تقسیم میشوند در واقع تمایز میان این دو دسته از نظامهای سیاسی به سطح و درجه نهادمندی و مشارکت سیاسی آنها مربوط میشود. آنگاه که نظام سیاسی از طریق حضور نهادهای قوی چون احزاب سیاسی نیرومند و مستقل و نیز از طریق مشارکت سیاسی بالا و گسترده و مؤثر و در یک فرایند دیالیکتیکی و چندوجهی میان دولت و جامعه فرصت بروز و ظهور مییابد بدان «مدنی» میگویند و بالعکس در نقطه مقابل آن چنانچه نظام سیاسی هم سطح پایینی از نهادمندی، به دلیل فقدان احزاب سیاسی نیرومند و هم سطح نازلی از مشارکت سیاسی را داشته باشد و نمود چنین روندی بر مبنای دخالت نهادهای نظامی و امنیتی باشد به آن «پراتوری» گفته میشود.
▪️البته در این میان عامل «نهادمندی» در قیاس با مشارکت سیاسی اهمیت بیشتری مییابد چرا که جوامع و نظامهای مدنی، علاوه بر مشارکت سیاسی بالا دارای سطح نهادمندی قابل قبولاند در نقطه مقابل نظامهای پراتوری اگرچه ممکن است دارای سطح مشارکت تودهای و چه بسا بالایی برخوردار باشند اما دارای درجه و سطح پایینی از نهادمندیاند به همین دلیل در نظامهای سیاسی مبتنی بر جامعه سیاسی مدنی، توجه و تمرکز بر سطح نهادمندی بالای سیاسی، علاوه بر مشارکت سیاسی است در حالی که در جامعه و نظام پراتوری، تنها سطح مشارکت بالا و نه نهادمندی سیاسی مورد توجه سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان است. به لحاظ تاریخی و تجربی، نظامهای دارای نهادمندی پایین و مشارکت بالا در دورهای خاص از طریق حضور گسترده نظامیان در سیاست تلاش بر این بود تا این صورتبندی از جامعه و نظام را حفظ کنند و بر دوام و پایداری آن بیافزایند از این رو جوامع سیاسی توسعه یافته (جامعه سیاسی مدنی) با جوامع از نوع غیر توسعه یافته و پراتوری با ویژگیهای کلی زیر قابل شناساییاند:
الف: سطح نهادمندی سیاسی
ب: سطح مشارکت سیاسی
ج: میزان حضور گسترده و تأثیرگذار نظامیان در سیاست
✅پراتوریانیسم (peratorianism)
🔸پراتوریانیسم منسوب به «پراتور» که در روم باستان سمت قضاوت و فرمانداری ولایات رومی و همه مسئولیتهای سیاسی و قضایی و نظامی و اداری را یکجا به عهده داشته است او یک شخصیت نظامی بود که در ضمن به فعالیتهای قضایی و اجرایی نیز میپرداخت از این رو در اصطلاح سیاست مدرن، نظامهای سیاسی پراتوری به نظامهایی اطلاق میگردد که نهادهای امنیتی و نظامی به نسبت نهادهای سیاسی در موقعیت برتری قرار داشته و به عبارتی، حاکمیت نظامیان در آن از وجه غالبی برخوردار است.
▪️جامعه مشارکتآمیز و مدنی و جامعه پراتوری و تودهای هر دو از سطح بالای مشارکت سیاسی برخوردارند با این تفاوت که به لحاظ شیوه عمل سیاسی با یکدیگر متفاوتند با این توضیح که مشارکت سیاسی در یک جامعه تودهای و چه بسا پراتوری جنبه ساختار نایافته و ناپایدار دارد. در این ساختار هر گروه اجتماعی میکوشد تا با منابع و شگردهایی که در انحصار خود دارد به هدفهایش دست باید در نتیجه بیاعتمادی و خودپسندی در غیاب نمادها و نهادهای سیاسی معتبر برجسته شده که نخستین پیامد چنین رویکرد و روندی برآورده نشدن مطالبات شهروندان و ناکامی مشارکتکنندگان و رایدهندگان است که به تدریج سطح مشارکت را نیز به انفعال میکشاند اما در جامعه سیاسی مشارکت جو که شرکت نسبتا وسیع مردم از رهگذر نهادهای سیاسی سازمان یافته همچون احزاب سیاسی شکل میگیرد هر گروه اجتماعی میبایست منابع قدرت و صورتهای کنش سیاسی را به صورت شفاف عملیاتی و قابل دسترس در معرض افکار و آرا عمومی قرار دهد.
✅ویژگیها و ماهیت نظام های سیاسی مدنی (نهادمند و مشارکت جو)
الف: در این دسته از نظامهای سیاسی، نهادمندی به درجه بالایی گسترش یافته و به تبع آن نهادهای مدنی و احزاب سیاسی قوی و بزرگ، مطالبات گوناگون در حوزههای مختلف را از طریق رسمی و قانونی نمایندگی میکند.
ب: در جامعه سیاسی مدنی، فعالیت آحاد جامعه به عنوان شهروند فارغ از ایدئولوژی و رنگ و قوم و نژاد و…به رسمیت شناخته میشود.
ج: در جامعه سیاسی مدنی گردش و چرخش نخبگان حکومتی و دولتی بعنوان یک اصل پذیرفته شده و این گردش نخبگانی مبنای فعالیت گروهها و احزاب سیاسی قرار میگیرد.....
متن کامل:
https://cutt.ly/1wRUFS1n
#ایران_فردا
#علی_دستباز
#جامعهی_مدنی
#جامعهی_پراتوری
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍علی دستباز*
👈 موضوع این نوشتار در چهار بخش و به اختصار در قالب « تعریف جامعه سیاسی مدنی و جامعه پراتوری» «ویژگی و ماهیت نظامهای متناظر با آنها»، «فرجام چنین نظامهایی و نیز ملاحظات پایانی» نسبت آن با جامعه امروز ایران نگارش و تنظیم شده است.
✅نظامهای سیاسی مدنی و پراتوری
🔸نظامهای سیاسی بر مبنای یک دستهبندی و با معیار «نهادمندی و مشارکت سیاسی» به دودسته « مدنی» و «پراتوری» تقسیم میشوند در واقع تمایز میان این دو دسته از نظامهای سیاسی به سطح و درجه نهادمندی و مشارکت سیاسی آنها مربوط میشود. آنگاه که نظام سیاسی از طریق حضور نهادهای قوی چون احزاب سیاسی نیرومند و مستقل و نیز از طریق مشارکت سیاسی بالا و گسترده و مؤثر و در یک فرایند دیالیکتیکی و چندوجهی میان دولت و جامعه فرصت بروز و ظهور مییابد بدان «مدنی» میگویند و بالعکس در نقطه مقابل آن چنانچه نظام سیاسی هم سطح پایینی از نهادمندی، به دلیل فقدان احزاب سیاسی نیرومند و هم سطح نازلی از مشارکت سیاسی را داشته باشد و نمود چنین روندی بر مبنای دخالت نهادهای نظامی و امنیتی باشد به آن «پراتوری» گفته میشود.
▪️البته در این میان عامل «نهادمندی» در قیاس با مشارکت سیاسی اهمیت بیشتری مییابد چرا که جوامع و نظامهای مدنی، علاوه بر مشارکت سیاسی بالا دارای سطح نهادمندی قابل قبولاند در نقطه مقابل نظامهای پراتوری اگرچه ممکن است دارای سطح مشارکت تودهای و چه بسا بالایی برخوردار باشند اما دارای درجه و سطح پایینی از نهادمندیاند به همین دلیل در نظامهای سیاسی مبتنی بر جامعه سیاسی مدنی، توجه و تمرکز بر سطح نهادمندی بالای سیاسی، علاوه بر مشارکت سیاسی است در حالی که در جامعه و نظام پراتوری، تنها سطح مشارکت بالا و نه نهادمندی سیاسی مورد توجه سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان است. به لحاظ تاریخی و تجربی، نظامهای دارای نهادمندی پایین و مشارکت بالا در دورهای خاص از طریق حضور گسترده نظامیان در سیاست تلاش بر این بود تا این صورتبندی از جامعه و نظام را حفظ کنند و بر دوام و پایداری آن بیافزایند از این رو جوامع سیاسی توسعه یافته (جامعه سیاسی مدنی) با جوامع از نوع غیر توسعه یافته و پراتوری با ویژگیهای کلی زیر قابل شناساییاند:
الف: سطح نهادمندی سیاسی
ب: سطح مشارکت سیاسی
ج: میزان حضور گسترده و تأثیرگذار نظامیان در سیاست
✅پراتوریانیسم (peratorianism)
🔸پراتوریانیسم منسوب به «پراتور» که در روم باستان سمت قضاوت و فرمانداری ولایات رومی و همه مسئولیتهای سیاسی و قضایی و نظامی و اداری را یکجا به عهده داشته است او یک شخصیت نظامی بود که در ضمن به فعالیتهای قضایی و اجرایی نیز میپرداخت از این رو در اصطلاح سیاست مدرن، نظامهای سیاسی پراتوری به نظامهایی اطلاق میگردد که نهادهای امنیتی و نظامی به نسبت نهادهای سیاسی در موقعیت برتری قرار داشته و به عبارتی، حاکمیت نظامیان در آن از وجه غالبی برخوردار است.
▪️جامعه مشارکتآمیز و مدنی و جامعه پراتوری و تودهای هر دو از سطح بالای مشارکت سیاسی برخوردارند با این تفاوت که به لحاظ شیوه عمل سیاسی با یکدیگر متفاوتند با این توضیح که مشارکت سیاسی در یک جامعه تودهای و چه بسا پراتوری جنبه ساختار نایافته و ناپایدار دارد. در این ساختار هر گروه اجتماعی میکوشد تا با منابع و شگردهایی که در انحصار خود دارد به هدفهایش دست باید در نتیجه بیاعتمادی و خودپسندی در غیاب نمادها و نهادهای سیاسی معتبر برجسته شده که نخستین پیامد چنین رویکرد و روندی برآورده نشدن مطالبات شهروندان و ناکامی مشارکتکنندگان و رایدهندگان است که به تدریج سطح مشارکت را نیز به انفعال میکشاند اما در جامعه سیاسی مشارکت جو که شرکت نسبتا وسیع مردم از رهگذر نهادهای سیاسی سازمان یافته همچون احزاب سیاسی شکل میگیرد هر گروه اجتماعی میبایست منابع قدرت و صورتهای کنش سیاسی را به صورت شفاف عملیاتی و قابل دسترس در معرض افکار و آرا عمومی قرار دهد.
✅ویژگیها و ماهیت نظام های سیاسی مدنی (نهادمند و مشارکت جو)
الف: در این دسته از نظامهای سیاسی، نهادمندی به درجه بالایی گسترش یافته و به تبع آن نهادهای مدنی و احزاب سیاسی قوی و بزرگ، مطالبات گوناگون در حوزههای مختلف را از طریق رسمی و قانونی نمایندگی میکند.
ب: در جامعه سیاسی مدنی، فعالیت آحاد جامعه به عنوان شهروند فارغ از ایدئولوژی و رنگ و قوم و نژاد و…به رسمیت شناخته میشود.
ج: در جامعه سیاسی مدنی گردش و چرخش نخبگان حکومتی و دولتی بعنوان یک اصل پذیرفته شده و این گردش نخبگانی مبنای فعالیت گروهها و احزاب سیاسی قرار میگیرد.....
متن کامل:
https://cutt.ly/1wRUFS1n
#ایران_فردا
#علی_دستباز
#جامعهی_مدنی
#جامعهی_پراتوری
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴جامعهی سیاسی مدنی و جامعهی پراتوری
🔷علی دستباز* @iranfardamag ▪️موضوع این نوشتار در چهار بخش و به اختصار در قالب « تعریف جامعه سیاسی مدنی و جامعه پراتوری» «ویژگی و ماهیت نظامهای متناظر با آنها»، «فرجام چنین نظامهایی و نیز ملاحظات پایانی» نسبت آن با جامعه امروز ایران نگارش و تنظیم شده…
🔴 تیرباران استقلال و آزادی ایران
✍ امیر طیرانی
👈زمان: ساعت ۴:۱۷ دقیقه صبح روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳
مکان: محوطه لشگر دو زرهی تهران
متهم محکوم به اعدام: دکتر سیدحسین فاطمی وزیر خارجه دولت دکتر مصدق که با برانکارد به میدان تیر منتقل شده بود.
حاضران در حیاط زندان: تیمور بختیارفرماندار نظامی تهران، سرتیپ حسین آزموده دادستان نظامی و چند نفر سرباز تفنگ در دست در یک صف وشاید چند نفر دیگر
دادستان خطاب به متهم: وصیت کنید و آخرین خواسته های خود را بگویید.
متهم : آخرین خواسته های من، دیدن خانواده، ملاقات با دکتر مصدق و گفتگو با افسران است.
دادستان : هنوز هم دست از این مرد برنمی داری؟
دقایقی بعد: صدای شلیک هشت گلوله از دهانه چهار تفنگ
آخرین صدای متهم محکوم به اعدام: زنده باد مصدق- جاوید باد ایران🔺
****
ای جان به فدای آن که پیش دشمن تسلیم نمود جان و تسلیم نشد
🔸 از آن صبح شوم تاکنون هرگاه صحبت از دکتر فاطمی و محکومیت به اعدام وی به میان می آید عموما دلیل آن را نوشته های وی در باختر امروز و یا سخنرانی پرشور وهیجان وی در میدان بهارستان در روز۲۶ مرداد ۱۳۳۲ عنوان می کنند.
▪️ فاطمی در سرمقاله ۲۶ مرداد روزنامه باختر درباره فرارشاه نوشته بود:«خائنی که می خواست وطن را به خاک و خون بکشاند فرارکرد: ... این جوان ...فراموش کرده بود ملتی وجود دارد که همه این مبارزات و افتخارات وطن، تمام جهاد ملی شدن صنعت نفت و مجموع عملیات چندسال اخیر در طرد نفوذ شوم و خانه برانداز استعمار انگلستان از اواست و هم اوست که درمقابل دربار،دربرابر مجلس سازی اشرف، در اقلیت سازی مادر، درجلو مداخلات برادرها و در تحریکات ومداخلات علنی و آشکار خود شاه برضد منافع کشور سد آهنین بسته و نمی گذارد که حاصل زحمات و جانبازی هایش را یک کانون فساد و ناپاکی ویک مرکز فحشا به آتش هوسبازی و نوکری لندن اندازد.»
🔸 او همچنین در سخنرانی خود در میدان بهارستان گفته بود:« هموطنان جنایات دربارپهلوی روی جنایات ملک فاروق را سفید کرد... برو ای خائن، برو ای اسیر اجنبی که تاریخ جنایت آمیز دودمان ۳۰ ساله پهلوی را تکمیل کردی... فرزند عامل قرارداد ۱۹۳۳ می خواست به جنگ خدا برود، می خواست به جنگ ملت و اجتماع که مظهر اراده خداست برود. ولی خدا او را آن چنان برزمین زد که هیچ کس در مخیله خود تصور نمی کرد.»
▪️ اما در آن دوران و به ویژه در فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد از این دست اظهار نظرات در جامعه بسیار مطرح شد. به عنوان نمونه سخنرانی مرحوم حاج محمدحسین راسخ افشار بازاری مصدقی در تجمع ۲۶ مرداد در بهارستان به قدری تند بود که بعضی از روزنامه ها همچون اطلاعات اصلا به سخنرانی وی اشاره هم نکردند. روزنامه های دیگر هم برخی جملات تند وی علیه شاه و دربار را حذف کردند و حتی دکتر شایگان که خود از سخنرانان تجمع آن روز بود نیز به صحبت های ایشان اعتراض کرد.
🔸 با این حال برخورد شاه و حکومت کودتا با حاج آقای راسخ افشار و یا روزنامه نگارانی که در دوران ملی شدن نفت مقالات تندی نوشته بودند و اهانت های فراوانی به شاه و دربار کرده بودند به هیچ وجه مانند کینه و دشمنی با دکتر فاطمی نبود. حتی مرحوم کریم پورشیرای مدیر روزنامه شورش را هم که بعد از کودتا بازداشت و زندانی کردند گرچه در زندان به آتش کشیدند ولی محاکمه و به اعدام محکوم نکردند.
▪️ واقعیت آن بود که دلایل اعدام فاطمی نه فقط سخنرانی ها و مقالات وی، بلکه نظرات و جایگاه او در مبارزه با استعمار و استبداد، پیشبرد نهضت ملی شدن نفت و دفاع تمام قد و تا آخرین نفس وی از دکتر مصدق بود. بنا به گفته دکتر مصدق پیشنهاد ملی شدن نفت نخستین بار از سوی دکتر فاطمی در جلسات جبهه ملی ایران مطرح شد. علاوه برآن دکتر فاطمی در طول دوران حکومت دکتر مصدق، چه در کسوت روزنامه نگار و چه به عنوان وزیرخارجه همواره در صف اول مبارزات ضداستبدادی و ضد استعماری قرارداشت. فاطمی حتی در دوران بازداشت نیز با دیگران تفاوت داشت. به گفته شاهین فاطمی :« آخرین باری که ایشان را دیدم ... تا وارد اتاق شدم گفت شاهین می دانم برای چه آمدی. گفتم درست است. گفتم رحم کنید به پسرتان به سیروس... » اما جواب دکتر فاطمی این بار نیزهمچون پاسخی بود که به دیگران داد. به گفته شاهین فاطمی:« به من گفت اگر امروز من استغفار کنم دیگر هیچ کس توی این مملک حرف کسی را باور نمی کند.جواب جوان های مملکت را چه کسی خواهد داد که می گویند حسین فاطمی هم وقتی پای جانش افتاد به …خوردن افتاد.»
🔸 دکتر فاطمی برخلاف برخی ساده اندیشان به درستی تشخیص داده بود که این تنها شاه و دربار نیستند که قصد جان او را کرده اند بلکه همان طور که آیت الله بروجردی نیز گفته بود دستور اعدام دکتر فاطمی از لندن صادرشده بود....
متن کامل:
https://cutt.ly/7wYe9M24
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#حسین_فاطمی
#دلایل_اعدام_فاطمی
✍ امیر طیرانی
👈زمان: ساعت ۴:۱۷ دقیقه صبح روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳
مکان: محوطه لشگر دو زرهی تهران
متهم محکوم به اعدام: دکتر سیدحسین فاطمی وزیر خارجه دولت دکتر مصدق که با برانکارد به میدان تیر منتقل شده بود.
حاضران در حیاط زندان: تیمور بختیارفرماندار نظامی تهران، سرتیپ حسین آزموده دادستان نظامی و چند نفر سرباز تفنگ در دست در یک صف وشاید چند نفر دیگر
دادستان خطاب به متهم: وصیت کنید و آخرین خواسته های خود را بگویید.
متهم : آخرین خواسته های من، دیدن خانواده، ملاقات با دکتر مصدق و گفتگو با افسران است.
دادستان : هنوز هم دست از این مرد برنمی داری؟
دقایقی بعد: صدای شلیک هشت گلوله از دهانه چهار تفنگ
آخرین صدای متهم محکوم به اعدام: زنده باد مصدق- جاوید باد ایران🔺
****
ای جان به فدای آن که پیش دشمن تسلیم نمود جان و تسلیم نشد
🔸 از آن صبح شوم تاکنون هرگاه صحبت از دکتر فاطمی و محکومیت به اعدام وی به میان می آید عموما دلیل آن را نوشته های وی در باختر امروز و یا سخنرانی پرشور وهیجان وی در میدان بهارستان در روز۲۶ مرداد ۱۳۳۲ عنوان می کنند.
▪️ فاطمی در سرمقاله ۲۶ مرداد روزنامه باختر درباره فرارشاه نوشته بود:«خائنی که می خواست وطن را به خاک و خون بکشاند فرارکرد: ... این جوان ...فراموش کرده بود ملتی وجود دارد که همه این مبارزات و افتخارات وطن، تمام جهاد ملی شدن صنعت نفت و مجموع عملیات چندسال اخیر در طرد نفوذ شوم و خانه برانداز استعمار انگلستان از اواست و هم اوست که درمقابل دربار،دربرابر مجلس سازی اشرف، در اقلیت سازی مادر، درجلو مداخلات برادرها و در تحریکات ومداخلات علنی و آشکار خود شاه برضد منافع کشور سد آهنین بسته و نمی گذارد که حاصل زحمات و جانبازی هایش را یک کانون فساد و ناپاکی ویک مرکز فحشا به آتش هوسبازی و نوکری لندن اندازد.»
🔸 او همچنین در سخنرانی خود در میدان بهارستان گفته بود:« هموطنان جنایات دربارپهلوی روی جنایات ملک فاروق را سفید کرد... برو ای خائن، برو ای اسیر اجنبی که تاریخ جنایت آمیز دودمان ۳۰ ساله پهلوی را تکمیل کردی... فرزند عامل قرارداد ۱۹۳۳ می خواست به جنگ خدا برود، می خواست به جنگ ملت و اجتماع که مظهر اراده خداست برود. ولی خدا او را آن چنان برزمین زد که هیچ کس در مخیله خود تصور نمی کرد.»
▪️ اما در آن دوران و به ویژه در فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد از این دست اظهار نظرات در جامعه بسیار مطرح شد. به عنوان نمونه سخنرانی مرحوم حاج محمدحسین راسخ افشار بازاری مصدقی در تجمع ۲۶ مرداد در بهارستان به قدری تند بود که بعضی از روزنامه ها همچون اطلاعات اصلا به سخنرانی وی اشاره هم نکردند. روزنامه های دیگر هم برخی جملات تند وی علیه شاه و دربار را حذف کردند و حتی دکتر شایگان که خود از سخنرانان تجمع آن روز بود نیز به صحبت های ایشان اعتراض کرد.
🔸 با این حال برخورد شاه و حکومت کودتا با حاج آقای راسخ افشار و یا روزنامه نگارانی که در دوران ملی شدن نفت مقالات تندی نوشته بودند و اهانت های فراوانی به شاه و دربار کرده بودند به هیچ وجه مانند کینه و دشمنی با دکتر فاطمی نبود. حتی مرحوم کریم پورشیرای مدیر روزنامه شورش را هم که بعد از کودتا بازداشت و زندانی کردند گرچه در زندان به آتش کشیدند ولی محاکمه و به اعدام محکوم نکردند.
▪️ واقعیت آن بود که دلایل اعدام فاطمی نه فقط سخنرانی ها و مقالات وی، بلکه نظرات و جایگاه او در مبارزه با استعمار و استبداد، پیشبرد نهضت ملی شدن نفت و دفاع تمام قد و تا آخرین نفس وی از دکتر مصدق بود. بنا به گفته دکتر مصدق پیشنهاد ملی شدن نفت نخستین بار از سوی دکتر فاطمی در جلسات جبهه ملی ایران مطرح شد. علاوه برآن دکتر فاطمی در طول دوران حکومت دکتر مصدق، چه در کسوت روزنامه نگار و چه به عنوان وزیرخارجه همواره در صف اول مبارزات ضداستبدادی و ضد استعماری قرارداشت. فاطمی حتی در دوران بازداشت نیز با دیگران تفاوت داشت. به گفته شاهین فاطمی :« آخرین باری که ایشان را دیدم ... تا وارد اتاق شدم گفت شاهین می دانم برای چه آمدی. گفتم درست است. گفتم رحم کنید به پسرتان به سیروس... » اما جواب دکتر فاطمی این بار نیزهمچون پاسخی بود که به دیگران داد. به گفته شاهین فاطمی:« به من گفت اگر امروز من استغفار کنم دیگر هیچ کس توی این مملک حرف کسی را باور نمی کند.جواب جوان های مملکت را چه کسی خواهد داد که می گویند حسین فاطمی هم وقتی پای جانش افتاد به …خوردن افتاد.»
🔸 دکتر فاطمی برخلاف برخی ساده اندیشان به درستی تشخیص داده بود که این تنها شاه و دربار نیستند که قصد جان او را کرده اند بلکه همان طور که آیت الله بروجردی نیز گفته بود دستور اعدام دکتر فاطمی از لندن صادرشده بود....
متن کامل:
https://cutt.ly/7wYe9M24
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#حسین_فاطمی
#دلایل_اعدام_فاطمی
Telegraph
🔴 تیرباران استقلال و آزادی ایران
🔷 امیر طیرانی @iranfardamag 🔻زمان: ساعت ۴:۱۷ دقیقه صبح روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳ مکان: محوطه لشگر دو زرهی تهران متهم محکوم به اعدام: دکتر سیدحسین فاطمی وزیر خارجه دولت دکتر مصدق که با برانکارد به میدان تیر منتقل شده بود. حاضران در حیاط زندان: تیمور بختیارفرماندار…
🔴 داوود هرميداس باوند درگذشت!
👈 داوود هرميداس باوند (زادهٔ ۱۹ آبان ۱۳۱۳ در تهران- درگشته در ۲۱ آبان ۱۴۰۲) دیپلمات، استاد حقوق و روابط بینالملل ، رئیس هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران (سامان ششم) چشم از جهان فرو بست.
🔹 باوند تحصيلات دوره ابتدايى و متوسطه اش را در دبستان ابوعلى سينا و دبيرستان فيروزبهرام تهران گذرانده و در سال ۱۳۳۲ مدرك ديپلم ادبى خود را دريافت کرد.در سالهاى پرالتهاب دبیرستان با توجه به ریشه دار بودن فعالیت سیاسی در خانواده به فعاليتهاى سياسى گرایش پیدا کرده و با تعميق یافتن این گرایش در سال ۱۳۳۲ در رشته حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شده و در عین ممتاز بودن در دانشگاه ، به فعاليتهاى سياسى پرداخت. خودش این دوران را بهترين دوران زندگى اش مى داند.
🔸 شروع فعالیتهای باوند در عرصه سیاست در دوران دانشجویی و با حضور در جبهه ملی ایران و حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی است. باوند در سال ۱۳۳۶ در رشته علوم سياسى فارغ التحصیل می شود. در سال ۱۳۳۷ تصميم مى گيرد براى ادامه تحصيل به ايالات متحده برود سرانجام در رشته روابط بين الملل دانشگاه آمريكن يونيورسيتى واشنگتن دى سى تحصيلات دكترايش را شروع مى كند. بعد از حضور در آمریکا فعالیتهای سیاسی باوند در راستای حمایت از جبهه ملی ایران در آمریکا به همراهی محمد نخشب ادامه می یابد. وی سپس مدتی را به تدریس در دانشگاه روب آیلند به تدریس حقوق دریاها به دانشجویان این دانشگاه مشغول بود. پس از آن در سال ۱۹۶۶ به دعوت دولت وقت، به ایران بازگشت و به خدمت وزارت امور خارجه در آمد.
🔹 بعد از بازگشت اش به ايران به دستگاه ديپلماسى كشور مى پيوندد. با مطرح شدن بحث جزاير سه گانه تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسى مأموريت يك ساله اى به او داده مى شود تا اسناد مرتبط با اين جزاير ايرانى را در «اداره هند» و «دايره اسناد» وزارت خارجه انگليس بررسى و اسناد مورد نياز را جمع آورى كند.
🔸 مدتی کوتاه پس از آن در سال ۱۹۶۸ به نمایندگی از ایران به نمایندگی در کمیسیون سیاسی – امنیتی مجمع عمومی سازمان ملل در آمد و از آن تاریخ تا سال ۱۹۷۳ در کمیسیون استفاده صلح جویانه از فضای ماوراء جو، کمیسیون تعریف تجاوز و اجلاس فوقالعاده خلع سلاح، حضور یافت.
🔹 پس از پایان مأموریت در سازمان ملل متحد ، باوند بار دیگر در سال ۱۹۷۵ به خدمت سازمان ملل متحد در آمد و از آن تاریخ تا ۱۹۷۹ و پس از انقلاب سال ۱۳۷۵ در ایران ، به عنوان رئیس کمیسیون حقوقی مجمع عمومی و همچنین رئیس کنوانسیون بینالمللی ناظر بر مبارزه با گروگانگیری مشغول به خدمت بود.
🔸 همچنین پیشنهاد کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» که از سوی داوود هرمیداس باوند در سال ۱۹۷۶ مطرح شد به تصویب این کنفوانسیون رسید.يك سال هم ، رياست كميته حقوقى مجمع عمومى سازمان ملل متحد را عهده دار مى شود و سه سال بعد از انقلاب بازنشسته مى شود.
🔹 با بازنشسته شدن، تدريس در درسهاى روابط بين الملل، مسائل اقتصادى و سياسى خاورميانه، مسائل نفت را در دانشگاه تهران و امام صادق(ع) و دروس حقوق بين الملل و حقوق درياها را در دانشگاه علامه طباطبايى و دانشگاه آزاد شروع مى كند.
🔸 هرمیداس باوند در کنگره ۱۳۸۲ جبهه ملی ایران (پلنوم اللهیار صالح) با بیشترین رای به عضویت در شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی انتخاب میشود. پس از درگذشت پرویز ورجاوند، هرمیداس باوند در پی درخواست اعضای جبهه در داخل و خارج و با تصویب هیئت رهبری و شورای مرکزی به سمت سخنگوی جبهه ملی ایران انتخاب شد.در انتخابات هیئت رهبری جبهه ملی ایران ۱۳۹۴ باوند به همراه ادیب برومند، حسین شاهحسینی، علی رشیدی، مرتضی بدیعی به عضویت هیئت رهبری درآمده و به سمت سخنگویی جبهه ملی انتخاب شد.
🔹 در آبان سال ۱۳۹۷ هرمیداس باوند، به همراه تعدادی از اعضای شورای مرکزی از جبهه ملی ایران جدا شده و گروه جبهه ملی ایران (سامان ششم) را تأسیس کردندکه در این گروه باوند به سمت ریاست هیئت رهبری و سخنگوی مجموعه انتخاب شد
🔸 از هرمیداس باوند آثار متعددی در حوزه علوم سیاسی برجای مانده که اسامی برخی از آنان به شرح زیر است :
• «مبانی حاکمیت تاریخی، حقوقی و سیاسی بر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی»
• «دریاهای بسته و نیمهبسته»
• «سیاستهای کلان و جزایر خرد»
• «مسئله نوروز، نقض تعهدات بینالمللی و مسئولیتهای ناشی از آن»
• «تغییرات ناظر به مفهوم مسئولیت بینالمللی دولتها»
🔹 ایران فردا درگذشت هرمیداس باوند این شخصیت ملی را در شرایطی که سرزمینی که او بدان و مردمانش عشق می ورزید با انواع مشکلات و بحرانها دست و پنجه نرم می کند، به جامعهی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران وخانواده ایشان تسلیت می گوید/🌐#ایران_فردا
#داوود_هرمیداسباوند
https://cutt.ly/ywYdIkzg
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
👈 داوود هرميداس باوند (زادهٔ ۱۹ آبان ۱۳۱۳ در تهران- درگشته در ۲۱ آبان ۱۴۰۲) دیپلمات، استاد حقوق و روابط بینالملل ، رئیس هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران (سامان ششم) چشم از جهان فرو بست.
🔹 باوند تحصيلات دوره ابتدايى و متوسطه اش را در دبستان ابوعلى سينا و دبيرستان فيروزبهرام تهران گذرانده و در سال ۱۳۳۲ مدرك ديپلم ادبى خود را دريافت کرد.در سالهاى پرالتهاب دبیرستان با توجه به ریشه دار بودن فعالیت سیاسی در خانواده به فعاليتهاى سياسى گرایش پیدا کرده و با تعميق یافتن این گرایش در سال ۱۳۳۲ در رشته حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شده و در عین ممتاز بودن در دانشگاه ، به فعاليتهاى سياسى پرداخت. خودش این دوران را بهترين دوران زندگى اش مى داند.
🔸 شروع فعالیتهای باوند در عرصه سیاست در دوران دانشجویی و با حضور در جبهه ملی ایران و حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی است. باوند در سال ۱۳۳۶ در رشته علوم سياسى فارغ التحصیل می شود. در سال ۱۳۳۷ تصميم مى گيرد براى ادامه تحصيل به ايالات متحده برود سرانجام در رشته روابط بين الملل دانشگاه آمريكن يونيورسيتى واشنگتن دى سى تحصيلات دكترايش را شروع مى كند. بعد از حضور در آمریکا فعالیتهای سیاسی باوند در راستای حمایت از جبهه ملی ایران در آمریکا به همراهی محمد نخشب ادامه می یابد. وی سپس مدتی را به تدریس در دانشگاه روب آیلند به تدریس حقوق دریاها به دانشجویان این دانشگاه مشغول بود. پس از آن در سال ۱۹۶۶ به دعوت دولت وقت، به ایران بازگشت و به خدمت وزارت امور خارجه در آمد.
🔹 بعد از بازگشت اش به ايران به دستگاه ديپلماسى كشور مى پيوندد. با مطرح شدن بحث جزاير سه گانه تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسى مأموريت يك ساله اى به او داده مى شود تا اسناد مرتبط با اين جزاير ايرانى را در «اداره هند» و «دايره اسناد» وزارت خارجه انگليس بررسى و اسناد مورد نياز را جمع آورى كند.
🔸 مدتی کوتاه پس از آن در سال ۱۹۶۸ به نمایندگی از ایران به نمایندگی در کمیسیون سیاسی – امنیتی مجمع عمومی سازمان ملل در آمد و از آن تاریخ تا سال ۱۹۷۳ در کمیسیون استفاده صلح جویانه از فضای ماوراء جو، کمیسیون تعریف تجاوز و اجلاس فوقالعاده خلع سلاح، حضور یافت.
🔹 پس از پایان مأموریت در سازمان ملل متحد ، باوند بار دیگر در سال ۱۹۷۵ به خدمت سازمان ملل متحد در آمد و از آن تاریخ تا ۱۹۷۹ و پس از انقلاب سال ۱۳۷۵ در ایران ، به عنوان رئیس کمیسیون حقوقی مجمع عمومی و همچنین رئیس کنوانسیون بینالمللی ناظر بر مبارزه با گروگانگیری مشغول به خدمت بود.
🔸 همچنین پیشنهاد کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» که از سوی داوود هرمیداس باوند در سال ۱۹۷۶ مطرح شد به تصویب این کنفوانسیون رسید.يك سال هم ، رياست كميته حقوقى مجمع عمومى سازمان ملل متحد را عهده دار مى شود و سه سال بعد از انقلاب بازنشسته مى شود.
🔹 با بازنشسته شدن، تدريس در درسهاى روابط بين الملل، مسائل اقتصادى و سياسى خاورميانه، مسائل نفت را در دانشگاه تهران و امام صادق(ع) و دروس حقوق بين الملل و حقوق درياها را در دانشگاه علامه طباطبايى و دانشگاه آزاد شروع مى كند.
🔸 هرمیداس باوند در کنگره ۱۳۸۲ جبهه ملی ایران (پلنوم اللهیار صالح) با بیشترین رای به عضویت در شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی انتخاب میشود. پس از درگذشت پرویز ورجاوند، هرمیداس باوند در پی درخواست اعضای جبهه در داخل و خارج و با تصویب هیئت رهبری و شورای مرکزی به سمت سخنگوی جبهه ملی ایران انتخاب شد.در انتخابات هیئت رهبری جبهه ملی ایران ۱۳۹۴ باوند به همراه ادیب برومند، حسین شاهحسینی، علی رشیدی، مرتضی بدیعی به عضویت هیئت رهبری درآمده و به سمت سخنگویی جبهه ملی انتخاب شد.
🔹 در آبان سال ۱۳۹۷ هرمیداس باوند، به همراه تعدادی از اعضای شورای مرکزی از جبهه ملی ایران جدا شده و گروه جبهه ملی ایران (سامان ششم) را تأسیس کردندکه در این گروه باوند به سمت ریاست هیئت رهبری و سخنگوی مجموعه انتخاب شد
🔸 از هرمیداس باوند آثار متعددی در حوزه علوم سیاسی برجای مانده که اسامی برخی از آنان به شرح زیر است :
• «مبانی حاکمیت تاریخی، حقوقی و سیاسی بر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی»
• «دریاهای بسته و نیمهبسته»
• «سیاستهای کلان و جزایر خرد»
• «مسئله نوروز، نقض تعهدات بینالمللی و مسئولیتهای ناشی از آن»
• «تغییرات ناظر به مفهوم مسئولیت بینالمللی دولتها»
🔹 ایران فردا درگذشت هرمیداس باوند این شخصیت ملی را در شرایطی که سرزمینی که او بدان و مردمانش عشق می ورزید با انواع مشکلات و بحرانها دست و پنجه نرم می کند، به جامعهی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران وخانواده ایشان تسلیت می گوید/🌐#ایران_فردا
#داوود_هرمیداسباوند
https://cutt.ly/ywYdIkzg
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴 داوود هرميداس باوند درگذشت!
@iranfardamag 🔸 داوود هرميداس باوند (زادهٔ ۱۹ آبان ۱۳۱۳ در تهران- درگشته در ۲۱ آبان ۱۴۰۲) دیپلمات، استاد حقوق و روابط بینالملل ، رئیس هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران (سامان ششم) چشم از جهان فرو بست. 🔹 باوند تحصيلات دوره ابتدايى و متوسطه اش را در دبستان…
🔴نادیدهگرفتنِ حرمتِ خونِ انسان!
✍فاطمه گوارایی
👈مجازات اعدام که در تاریخ حقوق کیفری سنگینترین مجازات بشری محسوب میشود، در حال حاضر در بیش از ۱۷۰ کشور دنیا یا بهکلی لغو شده یا دستکم اجرای آن بهموارد بسیار استثنایی محدود شده است. ایران اما جزو معدود کشورهایی است که همچنان مجازات اعدام را برای دایره وسیعی از جرایم یا رفتارهای جرمانگاریشده نظیر قتل عمد، آدمربایی، تجاوز به عنف، روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج، همجنسگرایی یا اتهامات مبهمی همچون "محاربه" و "افساد فی الارض" بهکار میگیرد.
🔸مسئله اصلی و نگران کننده در حال حاضر آن است که اعدامها در ایران به طرز نگران کنندهای ابعاد وسیع و گستردهای یافته است و هر چند روز یکبار به عناوین مختلف از جمله مواد مخدر، قتل ،جاسوسی، محاربه و ... تعدادی به جوخههای اعدام سپرده میشوند. حکومت که از افشای آمار اعدامها در طی سالهای گذشته امتناع میورزید در سال ۱۴۰۲ در برابر اعلام اعدامها نه تنها مقاومتی نمی کند که در راستای حرکت پرشتاب ماشین اعدام به تلاش برای مشروع سازی اعدامها که در بسیاری مواقع حتی بر طبق موازین قانونی خود قانون مجازاتهای اسلامی هم نبوده و شانه به شانه قتل حکومتی و عادی شدن خشونت می زند ، می پردازد.
▪️آمار اعلام شده از سوی نهادهای حقوق بشری در جهان و در ایران درباره تعداد اعدام شدگان نشان از ابعاد فاجعه آمیز این مسئله دارد.
🔸در سال ۱۴۰۱، ۵۸۲ مورد مجازات اعدام در ایران اجرا شده است که در این میان ۱۶۴ نفر بلوچ، ۶۲ نفر کُرد، ۱۳ نفر افغان، ۱ نفر تُرک، ١ نفر ترکمن و ۱ تن پاکستانی بوده است.۲ تن از اعدامشدگان کودک-مجرم (امید علیزاده (بلوچ)، یوسف میرزاوند و ۱۲ زن در میان اعدام شدگان هستند.
▪️همچنین گزارشات ارائه شده نشان میدهد که بعد از کشته شدن مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ تا شهریور ۱۴۰۲ ، ۶۵۴ نفر در ایران اعدام شده اند در حالی که متوسط آمار اجرای اعدام در شش سال اخیر ۳۷۴ مورد بوده است بدین ترتیب آمار اعدامها در این بازه زمانی ۷۵ درصد بیشتر شده و در صورت ادامه روند اعدامها میتوان انتظار داشت که آمار کلی اعدامها تا پایان سال ۱۴۰۲ به بالای ۷۰۰ مورد رسیده که بالاترین رکورد درطی هشت سال گذشته است.
🔸مطابق آمار سازمان عفو بینالملل، در سال ۲۰۲۱ به طور متوسط از هر یک میلیون ایرانی ۳٫۵ نفر اعدام شدهاند. بررسی دادههای سالهای گذشته عفو بینالملل نشان میدهد این نسبت در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ تقریبا نصف این مقدار بوده است.
▪️دادههای مرکز آمار ایران نیز به نقل از سازمان ثبت احوال نشان میدهد که متوسط تعداد مرگهای ثبت شده در ۱۰ سال گذشته ۴۱۸ هزار مورد در سال است. اگر این عدد را به بر آمار اعدام تقسیم کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که در سال جاری از هر ۶۰۰ مورد مرگ در ایران، دستکم یک نفر رسما اعدام شده است.از نکات قابل توجه آن که در این میان آمار اعدام اقلیتهای قومی و مذهبی نیز از افزایش چند برابری برخوردار شده است.
🔸بر طبق بیانیهی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل - ولکر تورک – نیز دستکم ۵۴ تن در ایران از ابتدای سال جاری میلادی ۲۰۲۴ تاکنون اعدام شدهاند. این اعدامها از اتهامات مواد مخدر ، ابراز عقیده در فضای مجازی ، سب النبی ، رابطه جنسی تا ارتکاب قتل، اتهامات امنیتی ، محاربه و افساد فی الارض را در بر میگیرد . در این میان زندانهای زاهدان و شیراز ، کرج و رجایی شهر ، اراک و ارومیه و اصفهان به ترتیب از بالاترین تعداد اعدام ها در سالهای گذشته برخوردار بودند.
▪️در رابطه با جرائم سیاسی و امنیتی با اعدام محمد قبادلو، معترض ۲۳ سالهای که در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در تهران بازداشت شده بود، تعداد اعدام شدگان بازداشتی های اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ به ۹ نفر رسید . اجرای این حکم در شرایطی بود که دیوان عالی کشور حکم اعدام محمد را نقض کرده و رسیدگی و چگونگی صدور حکم آن حتی با معیارهای خود دستگاه قضایی نیز در تناقض اشکار بوده است. به جوخه اعدام سپردن فرهاد سلیمی، زندانی کُرد که ۱۴ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده بود، عطش بخش تندروی حاکمیت را که اکنون دست بالا را در کلیه شئون حکومت و کشور در اختیار دارد برای ادامه این روند خونبار نشان می دهد . قابل ذکر است که در دو ماهه گذشته حکم اعدام داوود عبداللهی، قاسم آبسته و ایوب کریمی، سه تن از همپروندههای فرهاد سلیمی نیز اجرا شده بود . همچنین گفته می شود ۴۱ نفر نیز از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ نیز حکم اعدام دریافت کردهاند.....
متن کامل:
https://cutt.ly/GwL22Bti
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#زهرا_رهنورد
#محمد_قبادلو
#فاطمه_گوارایی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍فاطمه گوارایی
👈مجازات اعدام که در تاریخ حقوق کیفری سنگینترین مجازات بشری محسوب میشود، در حال حاضر در بیش از ۱۷۰ کشور دنیا یا بهکلی لغو شده یا دستکم اجرای آن بهموارد بسیار استثنایی محدود شده است. ایران اما جزو معدود کشورهایی است که همچنان مجازات اعدام را برای دایره وسیعی از جرایم یا رفتارهای جرمانگاریشده نظیر قتل عمد، آدمربایی، تجاوز به عنف، روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج، همجنسگرایی یا اتهامات مبهمی همچون "محاربه" و "افساد فی الارض" بهکار میگیرد.
🔸مسئله اصلی و نگران کننده در حال حاضر آن است که اعدامها در ایران به طرز نگران کنندهای ابعاد وسیع و گستردهای یافته است و هر چند روز یکبار به عناوین مختلف از جمله مواد مخدر، قتل ،جاسوسی، محاربه و ... تعدادی به جوخههای اعدام سپرده میشوند. حکومت که از افشای آمار اعدامها در طی سالهای گذشته امتناع میورزید در سال ۱۴۰۲ در برابر اعلام اعدامها نه تنها مقاومتی نمی کند که در راستای حرکت پرشتاب ماشین اعدام به تلاش برای مشروع سازی اعدامها که در بسیاری مواقع حتی بر طبق موازین قانونی خود قانون مجازاتهای اسلامی هم نبوده و شانه به شانه قتل حکومتی و عادی شدن خشونت می زند ، می پردازد.
▪️آمار اعلام شده از سوی نهادهای حقوق بشری در جهان و در ایران درباره تعداد اعدام شدگان نشان از ابعاد فاجعه آمیز این مسئله دارد.
🔸در سال ۱۴۰۱، ۵۸۲ مورد مجازات اعدام در ایران اجرا شده است که در این میان ۱۶۴ نفر بلوچ، ۶۲ نفر کُرد، ۱۳ نفر افغان، ۱ نفر تُرک، ١ نفر ترکمن و ۱ تن پاکستانی بوده است.۲ تن از اعدامشدگان کودک-مجرم (امید علیزاده (بلوچ)، یوسف میرزاوند و ۱۲ زن در میان اعدام شدگان هستند.
▪️همچنین گزارشات ارائه شده نشان میدهد که بعد از کشته شدن مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ تا شهریور ۱۴۰۲ ، ۶۵۴ نفر در ایران اعدام شده اند در حالی که متوسط آمار اجرای اعدام در شش سال اخیر ۳۷۴ مورد بوده است بدین ترتیب آمار اعدامها در این بازه زمانی ۷۵ درصد بیشتر شده و در صورت ادامه روند اعدامها میتوان انتظار داشت که آمار کلی اعدامها تا پایان سال ۱۴۰۲ به بالای ۷۰۰ مورد رسیده که بالاترین رکورد درطی هشت سال گذشته است.
🔸مطابق آمار سازمان عفو بینالملل، در سال ۲۰۲۱ به طور متوسط از هر یک میلیون ایرانی ۳٫۵ نفر اعدام شدهاند. بررسی دادههای سالهای گذشته عفو بینالملل نشان میدهد این نسبت در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ تقریبا نصف این مقدار بوده است.
▪️دادههای مرکز آمار ایران نیز به نقل از سازمان ثبت احوال نشان میدهد که متوسط تعداد مرگهای ثبت شده در ۱۰ سال گذشته ۴۱۸ هزار مورد در سال است. اگر این عدد را به بر آمار اعدام تقسیم کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که در سال جاری از هر ۶۰۰ مورد مرگ در ایران، دستکم یک نفر رسما اعدام شده است.از نکات قابل توجه آن که در این میان آمار اعدام اقلیتهای قومی و مذهبی نیز از افزایش چند برابری برخوردار شده است.
🔸بر طبق بیانیهی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل - ولکر تورک – نیز دستکم ۵۴ تن در ایران از ابتدای سال جاری میلادی ۲۰۲۴ تاکنون اعدام شدهاند. این اعدامها از اتهامات مواد مخدر ، ابراز عقیده در فضای مجازی ، سب النبی ، رابطه جنسی تا ارتکاب قتل، اتهامات امنیتی ، محاربه و افساد فی الارض را در بر میگیرد . در این میان زندانهای زاهدان و شیراز ، کرج و رجایی شهر ، اراک و ارومیه و اصفهان به ترتیب از بالاترین تعداد اعدام ها در سالهای گذشته برخوردار بودند.
▪️در رابطه با جرائم سیاسی و امنیتی با اعدام محمد قبادلو، معترض ۲۳ سالهای که در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در تهران بازداشت شده بود، تعداد اعدام شدگان بازداشتی های اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ به ۹ نفر رسید . اجرای این حکم در شرایطی بود که دیوان عالی کشور حکم اعدام محمد را نقض کرده و رسیدگی و چگونگی صدور حکم آن حتی با معیارهای خود دستگاه قضایی نیز در تناقض اشکار بوده است. به جوخه اعدام سپردن فرهاد سلیمی، زندانی کُرد که ۱۴ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده بود، عطش بخش تندروی حاکمیت را که اکنون دست بالا را در کلیه شئون حکومت و کشور در اختیار دارد برای ادامه این روند خونبار نشان می دهد . قابل ذکر است که در دو ماهه گذشته حکم اعدام داوود عبداللهی، قاسم آبسته و ایوب کریمی، سه تن از همپروندههای فرهاد سلیمی نیز اجرا شده بود . همچنین گفته می شود ۴۱ نفر نیز از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ نیز حکم اعدام دریافت کردهاند.....
متن کامل:
https://cutt.ly/GwL22Bti
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#زهرا_رهنورد
#محمد_قبادلو
#فاطمه_گوارایی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
🔴نادیدهگرفتنِ حرمتِ خونِ انسان!
🔶فاطمه گوارایی @iranfardamag مجازات اعدام که در تاریخ حقوق کیفری سنگینترین مجازات بشری محسوب میشود، در حال حاضر در بیش از ۱۷۰ کشور دنیا یا بهکلی لغو شده یا دستکم اجرای آن بهموارد بسیار استثنایی محدود شده است. ایران اما جزو معدود کشورهایی است که همچنان…
🔴اعدامها در ۴۵ سال گذشته هیچ نتیجهای نداده است
👈مولانا مولوی عبدالحمید
▪️مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان از افزایش اعدامها ابراز نگرانی کرد و گفت که اعدامها در ۴۵ سال گذشته نتیجهای نداده است. او تاکید کرد که این اعدامها مردم ایران و کل دنیا را تکان داده است. او در نماز جمعه گفت، افزایش اعدامها نه تنها مردم ایران را نگران کرده بلکه کل دنیا را هم تکان داده است.
🔸مولوی تاکید کرد: «قرائت ما اسلام اعتدال و میانی است و بر اساس اعتقادات ما اعدامها درست نیستند و برای کشور و مسئولان و خانوادهها تبعاتی دارند.»
▪️عبدالحمید با اشاره به اتهام "افساد فیالارض" برای متهمان گفت که در دوره حتی پیامبر اسلام اعدام به اندازه انگشتان یک دست بوده و آن هم مربوط به "قصاص" بوده است.
🔸عبدالحمید مثال آورد که پیامبر اسلام حتی افرادی که به دشمنان اطلاعات میدادند را اعدام نکرده است.این روحانی برجسته اهل سنت ایران از مجبور کردن زندانیان به اعتراف هم انتقاد کرد و گفت که این کار "خلاف شرع و قانون اساسی" است.
▪️این روحانی سنی به ویژه از اعدامها برای مواد مخدر انتقاد کرد و گفت، این گونه مجرمان باید به صورت دیگری زندان و یا جریمه شوند.او درباره عواقب و تبعات اعدامها هم تاکید کرد که این همه اعدام که برای مواد مخدر انجام شده هیچ ثمرهای نداشته است و بسیاری از خانوادهها در سیستان و بلوچستان بیسرپرست شدند و فرزندان آنها از تحصیل عقب ماندهاند و گدایی میکنند.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#مولوی_عبدالحمید
B2n.ir/y94629
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
👈مولانا مولوی عبدالحمید
▪️مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان از افزایش اعدامها ابراز نگرانی کرد و گفت که اعدامها در ۴۵ سال گذشته نتیجهای نداده است. او تاکید کرد که این اعدامها مردم ایران و کل دنیا را تکان داده است. او در نماز جمعه گفت، افزایش اعدامها نه تنها مردم ایران را نگران کرده بلکه کل دنیا را هم تکان داده است.
🔸مولوی تاکید کرد: «قرائت ما اسلام اعتدال و میانی است و بر اساس اعتقادات ما اعدامها درست نیستند و برای کشور و مسئولان و خانوادهها تبعاتی دارند.»
▪️عبدالحمید با اشاره به اتهام "افساد فیالارض" برای متهمان گفت که در دوره حتی پیامبر اسلام اعدام به اندازه انگشتان یک دست بوده و آن هم مربوط به "قصاص" بوده است.
🔸عبدالحمید مثال آورد که پیامبر اسلام حتی افرادی که به دشمنان اطلاعات میدادند را اعدام نکرده است.این روحانی برجسته اهل سنت ایران از مجبور کردن زندانیان به اعتراف هم انتقاد کرد و گفت که این کار "خلاف شرع و قانون اساسی" است.
▪️این روحانی سنی به ویژه از اعدامها برای مواد مخدر انتقاد کرد و گفت، این گونه مجرمان باید به صورت دیگری زندان و یا جریمه شوند.او درباره عواقب و تبعات اعدامها هم تاکید کرد که این همه اعدام که برای مواد مخدر انجام شده هیچ ثمرهای نداشته است و بسیاری از خانوادهها در سیستان و بلوچستان بیسرپرست شدند و فرزندان آنها از تحصیل عقب ماندهاند و گدایی میکنند.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#مولوی_عبدالحمید
B2n.ir/y94629
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
Telegraph
🔴اعدامها در ۴۵ سال گذشته هیچ نتیجهای نداده است
🔷مولوی عبدالحمید @iranfardamag ▪️مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان از افزایش اعدامها ابراز نگرانی کرد و گفت که اعدامها در ۴۵ سال گذشته نتیجهای نداده است. او تاکید کرد که این اعدامها مردم ایران و کل دنیا را تکان داده است. او در نماز جمعه گفت،…