♈️ خرد گرایی در #شاهنامه_فردوسی
✳️ به مناسبت ۲۵ اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی مطلب زیر را که برگرفته از مقاله حجه الاسلام فاضل میبدی در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات مورخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ می باشد، تقدیم حضورتان می کنم؛ با این امید که انگیزه ای برای مطالعه و شناخت بزرگانفرهنگ و ادب فارسی در میان علاقه مندان ایجاد گردد.
نخستین سخن چون گشایش کنیم
جهان آفرین را ستایش کنیم
✅ یکی از دردهای بزرگ زمان فردوسی، بیدانشی و بیخردی عامه مردم بود که آنان را گرفتار ستم شاهان و تعصبات دینی عالمنمایان کرده بود؛ بهویژه این که دین سعادتبخش پیامبر، اسیر دست حاکمان عباسی و دستنشاندگان ایرانی آنان یعنی غزنویان شده و ملایان متعصب و روحانیان خشک مغز تنپرور در خدمت سلطان غزنوی قرار گرفته بودند؛ اما بزرگانی چون ابنسینا در حال فرار و انزوا.
🔹 فردوسی در چنین شرایطی، در صدد برآمد تا بخش مهمی از ابیات شاهنامه خود را در لابلای داستانها به «ستایش خرد» اختصاص دهد و با سخنان موزون و منظوم خود، آدمیان را به خردگرایی دعوت نماید.
واژه خرد و خردمند و خردمندی بیش از هشتصد بار در ابیات شاهنامه به کار رفتهاند.
✅فردوسی دنبال یک عقل راهبردی بود تا جامعه را از جمود و جهالت و جور برهاند.
در بیت نخست شاهنامه که از خدا و خرد آغاز میکند میگوید:
بهنام خداوند جان وخرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
🔹بر این اساس خرد را یک نیروی کنشگر میداند که میتواند بدی را از نیکی جدا کند و اگر حاکمان آن را بهکار گیرند، روزگار برآدمیان به شادی و دادگری میگذرد. او به جای این که از خرد و عقل سخن بگوید از تعقل و خردورزی وکنشهای عقل سخن میگوید. همانطور که در قرآن کریم واژه «عقل» و تعریف عقل نیامده؛ بلکه سخن از تعقل و مشتقات دیگر عقل است که جنبه کاربردی دارند.
سخن چون برابر شود با خرد
روان سراینده رامش برد
✅ فردوسی خرد را نجاتدهنده انسان در سرای دنیا و آخرت میداند:
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دوسرای
🔹جان آدمی با چشم خرد باز است و اگر این چراغ بمیرد، جان آدمی مرده است:
هر آنکس که گردد ز راه خرد
سرانجام پیچد زِِ کردار بد
✅ وقتی خرد آدمی تیره شود، شادمانی را از دست میدهد. از نگاه فردوسی، مهمترین دستاورد خرد شادمانی در جامعه است و خردی که فرو خفت یا تیره شد، تن و روان انسان را رنجور و تیره میسازد:
هر آنکس که اندیشه بد کند
به فرجام بد با تن خود کند
از نگاه شاهنامه خرد با اندوه و افسردگی قابل جمع نیست. انسان خردمند غم به دل راه نمیدهد. منظور از اندوه در اینجا حسرتهای بیجا و دور از تعقل است.
جهان چون گذاری همی بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد
کنون دانش و داد یاد آوریم
به جای غم و رنج داد آوریم
🔹 یعنی اگر آدمیان دانش دادگری را سیره و پیشه خود سازند، جامعه شادمان خواهد بود.
✅ از نگاه فردوسی، خروجی چشم و گوش و زبان انسان باید از راه خرد صورت گیرد. به تعبیر امام علی ( ع ) عقل درایت باید بر عقل روایت مقدم باشد. اینکه فردوسی پاسبان گوش و چشم و زبان را خرد میداند، برای این است که دانستههای انسان از این سه راه بهدست میآیند و تمامی نیکها و بدها از راه چشم و گوش و زبان میرسند:
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان…
🔹فردوسی عامل خوشروزگاری و زندگی شادمانه را اندیشه خوب میداند:
هر آنکس که اندیشه بد کند
بهفرجام بد با تن خود کند
یعنی اندیشه بد نهتنها روح را رنجور میسازد، بلکه جسم را نیز مفلوک میکند:
خردمند دانا و روشنروان
تنش زین جهان است و جان زان جهان…
✅ زیباترین نگاه فردوسی در شاهنامه، ارتباط شادی با خردورزی است:
چو شادی نباشد بکاهد روان
سلامتی روان آدمی به شادیهای او بستگی دارد.
✅ انسان خردمند هم شاد است و هم جهان را به کردار بد نمیسپارد:
هر آنکس که او شاد شد از خرد
جهان را به کردار بد نسپرد
همچنین در نگاه فردوسی، #مدارا با انسانها لازمه خرد و برابر با آن است:
مدارا خرد را برابر بود
خرد بر سر دانش افسر بود
ستون خرد بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود
با این وصف فردوسی تار و پود وجود آدمی را خرد و داد میداند:
ز یزدان و از ما بر آنکس درود
که تارش خرد باشد و داد پود
بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم …
✅ شاهنامه در عین آن که کتاب #پهلوانی است، کتاب #خردورزی_ایرانیان، کتاب #داد، کتاب گفت و گو و حکمت نامه هم هست.
🔹 به قول استاد جلال رفیع، شاید راز آن که فردوسی را حکیم و شاهنامه را حکمت نامه می توان خواند، این است که آن بزرگمرد نه تنها سرآینده و نظم دهنده سخن و آفریننده رُمان عظیم و منظوم حماسی، بلکه صاحب فکر و اندیشه و آموزگار معرفت و حکمت بوده است.
نامش بلند آوازه باد
✳️ به مناسبت ۲۵ اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی مطلب زیر را که برگرفته از مقاله حجه الاسلام فاضل میبدی در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات مورخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ می باشد، تقدیم حضورتان می کنم؛ با این امید که انگیزه ای برای مطالعه و شناخت بزرگانفرهنگ و ادب فارسی در میان علاقه مندان ایجاد گردد.
نخستین سخن چون گشایش کنیم
جهان آفرین را ستایش کنیم
✅ یکی از دردهای بزرگ زمان فردوسی، بیدانشی و بیخردی عامه مردم بود که آنان را گرفتار ستم شاهان و تعصبات دینی عالمنمایان کرده بود؛ بهویژه این که دین سعادتبخش پیامبر، اسیر دست حاکمان عباسی و دستنشاندگان ایرانی آنان یعنی غزنویان شده و ملایان متعصب و روحانیان خشک مغز تنپرور در خدمت سلطان غزنوی قرار گرفته بودند؛ اما بزرگانی چون ابنسینا در حال فرار و انزوا.
🔹 فردوسی در چنین شرایطی، در صدد برآمد تا بخش مهمی از ابیات شاهنامه خود را در لابلای داستانها به «ستایش خرد» اختصاص دهد و با سخنان موزون و منظوم خود، آدمیان را به خردگرایی دعوت نماید.
واژه خرد و خردمند و خردمندی بیش از هشتصد بار در ابیات شاهنامه به کار رفتهاند.
✅فردوسی دنبال یک عقل راهبردی بود تا جامعه را از جمود و جهالت و جور برهاند.
در بیت نخست شاهنامه که از خدا و خرد آغاز میکند میگوید:
بهنام خداوند جان وخرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
🔹بر این اساس خرد را یک نیروی کنشگر میداند که میتواند بدی را از نیکی جدا کند و اگر حاکمان آن را بهکار گیرند، روزگار برآدمیان به شادی و دادگری میگذرد. او به جای این که از خرد و عقل سخن بگوید از تعقل و خردورزی وکنشهای عقل سخن میگوید. همانطور که در قرآن کریم واژه «عقل» و تعریف عقل نیامده؛ بلکه سخن از تعقل و مشتقات دیگر عقل است که جنبه کاربردی دارند.
سخن چون برابر شود با خرد
روان سراینده رامش برد
✅ فردوسی خرد را نجاتدهنده انسان در سرای دنیا و آخرت میداند:
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دوسرای
🔹جان آدمی با چشم خرد باز است و اگر این چراغ بمیرد، جان آدمی مرده است:
هر آنکس که گردد ز راه خرد
سرانجام پیچد زِِ کردار بد
✅ وقتی خرد آدمی تیره شود، شادمانی را از دست میدهد. از نگاه فردوسی، مهمترین دستاورد خرد شادمانی در جامعه است و خردی که فرو خفت یا تیره شد، تن و روان انسان را رنجور و تیره میسازد:
هر آنکس که اندیشه بد کند
به فرجام بد با تن خود کند
از نگاه شاهنامه خرد با اندوه و افسردگی قابل جمع نیست. انسان خردمند غم به دل راه نمیدهد. منظور از اندوه در اینجا حسرتهای بیجا و دور از تعقل است.
جهان چون گذاری همی بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد
کنون دانش و داد یاد آوریم
به جای غم و رنج داد آوریم
🔹 یعنی اگر آدمیان دانش دادگری را سیره و پیشه خود سازند، جامعه شادمان خواهد بود.
✅ از نگاه فردوسی، خروجی چشم و گوش و زبان انسان باید از راه خرد صورت گیرد. به تعبیر امام علی ( ع ) عقل درایت باید بر عقل روایت مقدم باشد. اینکه فردوسی پاسبان گوش و چشم و زبان را خرد میداند، برای این است که دانستههای انسان از این سه راه بهدست میآیند و تمامی نیکها و بدها از راه چشم و گوش و زبان میرسند:
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان…
🔹فردوسی عامل خوشروزگاری و زندگی شادمانه را اندیشه خوب میداند:
هر آنکس که اندیشه بد کند
بهفرجام بد با تن خود کند
یعنی اندیشه بد نهتنها روح را رنجور میسازد، بلکه جسم را نیز مفلوک میکند:
خردمند دانا و روشنروان
تنش زین جهان است و جان زان جهان…
✅ زیباترین نگاه فردوسی در شاهنامه، ارتباط شادی با خردورزی است:
چو شادی نباشد بکاهد روان
سلامتی روان آدمی به شادیهای او بستگی دارد.
✅ انسان خردمند هم شاد است و هم جهان را به کردار بد نمیسپارد:
هر آنکس که او شاد شد از خرد
جهان را به کردار بد نسپرد
همچنین در نگاه فردوسی، #مدارا با انسانها لازمه خرد و برابر با آن است:
مدارا خرد را برابر بود
خرد بر سر دانش افسر بود
ستون خرد بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود
با این وصف فردوسی تار و پود وجود آدمی را خرد و داد میداند:
ز یزدان و از ما بر آنکس درود
که تارش خرد باشد و داد پود
بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم …
✅ شاهنامه در عین آن که کتاب #پهلوانی است، کتاب #خردورزی_ایرانیان، کتاب #داد، کتاب گفت و گو و حکمت نامه هم هست.
🔹 به قول استاد جلال رفیع، شاید راز آن که فردوسی را حکیم و شاهنامه را حکمت نامه می توان خواند، این است که آن بزرگمرد نه تنها سرآینده و نظم دهنده سخن و آفریننده رُمان عظیم و منظوم حماسی، بلکه صاحب فکر و اندیشه و آموزگار معرفت و حکمت بوده است.
نامش بلند آوازه باد