دهکده جهانی
381 subscribers
458 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
♈️ تاّملی بر کتاب #خانواده_خوشبخت
🔹تالیف زهرا صافی


ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

روز ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ در میان مطالب شبکه های اجتماعی زادگاه مان، گزارشی دلگرم کننده مبنی بر رونمایی از کتاب " خانواده خوشبخت " تالیف سرکار خانم زهرا صافی را مشاهده کردم.
🔹خوشبختانه با پیگیری موفق به تماس تلفنی با خانم صافی شدم و علاقه ام را برای دریافت کتاب و مطالعه آن ابراز نمودم. ایشان با بزرگواری در کوتاه ترین زمان ممکن، کتاب را برای اینجانب ارسال نمودند که جای تشکر دارد.

این اثر دارای هفت فصل است که هر کدام به عنوان یک متغیر در ایجاد خانواده خوشبخت نقش تعیین کننده دارند.
🔹نگاه چند وجهی مولف محترم به مقوله آسیب های خانواده از منظرهای جامعه شناسی، روانشناسی، ارتباطات انسانی و اقتصاد جالب توجه است؛ زیرا معمولاً تمرکز نویسندگان در زمینه خانواده صرفاً معطوف به مطالعه روانشناختی است و اثرگذاری سایر مولفه ها بر رفتار مردم مورد غفلت قرار می گیرد.
🔹چشم انداز نویسنده کتاب صرفاً به مسائل بومی، منطقه ای و حتی کشوری معطوف نگردیده و خوشبختانه با یک کلان نگری همراه است. شاهد این مدعا تاکید بر دیدگاه جامعه شناسانی مانند آنتونی گیدنز، آلوین تافلر، مانوئل کاستلز و ...در مورد تغییرات خانواده در گذار از سنت به مدرنیته و نیز ورود به فاز جهانی شدن است.
🔹در این کتاب علاوه بر مطرح شدن مسائل خانواده، راه حل هایی عملی و واقع بینانه برای عبور از تنگناها ارائه گردیده است. مولف کتاب که سال های متمادی به عنوان مددکار با آسیب دیدگان اجتماعی همدلی نموده، به دور از هرگونه خیال پردازی پیشنهاد های خود را در پایان هر بخش آورده است.
🔹یکی از موارد برجسته ای که در کتاب به چشم می خورد، معرفی الگوهای کامیاب در سطح جهان، ایران و گلپایگان است که توانسته اند با تکیه بر اراده خود، صخره های سخت و دشوار را در مواجهه با آسیب های اجتماعی درنوردند. برخی از همشهریان رسته از بندِ این مشکلات، در مصاحبه با خانم صافی راز توفیق خود را بیان کرده اند که در کتاب انعکاس یافته است.
🔹در این کتاب یکی از مهم ترین راه حل ها در جهت مقابله با مشکلات، کارآفرینی قلمداد شده و با ذکر نمونه های برجسته در جهان و ایران بر آن تاکید گردیده است. جانِ کلام پدید آورنده اثر این است: " اکنون که اقتصاد دانش بنیان پارادایم ( سرمشق ) غالب جهانی در عرصه کسب و کار می باشد، لزوم توجه جوانان این مرز و بوم به کسب و کارهای کوچک و خانوادگی و کاربرد علم در ایجاد ثروت و ارزش افزوده به شدت احساس می گردد. "

صرف نظر از موارد بالا، از نظر اینجانب یادآوری دو مطلب حائز اهمیت است.
۱- خانم صافی این کتاب را در دوره بازنشستگی تالیف نموده اند. این اقدام شایسته برای کسانی که رسیدن به این مرحله از حیات اداری را پایان کُنشگری خود می دانند، درس آموز است.
🔹بدون تردید زمان بازنشستگی فرصتی برای جمع بندی دستاوردها و تجربه های گذشته است که می تواند علاوه بر گریز از افسردگی و تنهایی و ... دستمایه ای برای برنامه ریزی و نقشه راه آیندگان به شمار آید و گزاره " گذشته چراغ راه آینده است " را جامه عمل بپوشاند.
۲- بدیهی است که اگر تئوری های علمی با تجربه های زیسته شهروندان و از جمله بازنشستگان درهم آمیخته شوند، اثرگذاری بیشتری بر مخاطبان خواهند داشت.
✳️ منظور از تجربه زیسته بازنمایی پیروزی ها، شکست ها و انتخاب های یک شخص و دانشی است که از این تجربه ها بدست می‌آورد.
🔹دکتر نعمت الله فاضلی در کتاب " خود مردم نگاری؛ هویت دانشگاهی " ( انتشارات تیسا - ۱۳۹۶ ) خاطرنشان می سازد که " سبک زندگی افرادی که مایل اند هویت دانشگاهی قوی، خلاق، مولد وتاثیرگذار داشته باشند، مستلزم داشتن " زندگی روزمره دانشگاهی " است. به قول پیتر برگر و توماس لوکمان در کتاب کلاسیک شان ساخت اجتماعی واقعیت ( ۱۹۹۶ ) که عنوان پنجمین شاهکار بزرگ علوم اجتماعی در قرن بیستم را به خود اختصاص داده، " زندگی روزمره واقعیت تمام عیار ماست" و " آگاهی ما زیر سلطه انگیزه متکی بر عمل است."
🔹در جلسه های دفاع از پایان نامه ها و رساله ها نیز یکی از برگ های برنده دانشجویان موفق در نظر هیئت داوران، انتخاب موضوع پژوهش از تجربه زیسته آنان است.

هنر بزرگ خانم صافی به عنوان مشاور خانواده در کلینیک های مختلف شهرستان گلپایگان در تالیف این اثر ارزشمند، آمیخته ساختن تجربه ها و دستاوردهای خود طی زمان خدمت به مددجویان در اداره بهزیستی گلپایگان و ... با تئوری های علمی آموخته شده در دانشگاه است؛ از این رو می توان آن را به عنوان یک منبع مفید در انتخاب سبک زندگی قلمداد کرد.

با عرض تبریک و دستمریزاد به سرکار خانم صافی، از خداوند متعال توفیق روزافزون شان را در جهت تداوم این مسیر شکوهمند مسئلت می نماییم.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
♈️ #جهاد_سازندگی نهادی انقلابی و مردمی که در صحیفه تاریخ ایران ماندگار شد

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
Forwarded from دهکده جهانی
♈️ #جهاد_سازندگی نهادی انقلابی و مردمی که در صحیفه تاریخ ایران ماندگار شد

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

🔹قُل اَِنما اَعِظُکُم بِواحِدَه اَن تَقوُموُا ِلِله مَثنی وَ فُرادی


۴۳ سال از فرمان رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی " ره " مبنی بر لزوم تشکیل #جهاد_سازندگی می گذرد.

۲۷ خرداد ماه هر سال یادآور روزی است که فرمان امام راحل خیل علاقه مندان و مشتاقان خدمت به مستضعفان را به مناطق روستایی کشاند و ظرفیت بالایی را در جهت عمران و آبادانی مناطق محروم به وجود آورد.

بدون تردید جهاد سازندگی به عنوان یک نهاد مردمی برخاسته از انقلاب، خانه و کاشانه جوانان؛ به ویژه دانشجویان پرشوری گردید که در جای جای کشور عشق خدمت به محرومان و گشودن گره از مشکلات مناطق روستایی و عشایری داشتند.

فعالیت جهادی ها ابتدا از کمک به برداشت محصولات کشاورزی در روستاها آغاز شد؛ اما به تدریج دامنه آن به راه سازی، ایجاد شبکه آب رسانی سالم و بهداشتی، مرمت قنات های روستایی و ... و نیز تلاش در زمینه تشکیل شوراهای اسلامی روستا، کتابخانه های روستایی و ... کشیده شد.

با شروع جنگ تحمیلی جهاد سازندگی خود را ملزم به مشارکت با رزمندگان در دوران دفاع مقدس دانست و در احداث راه، پل، خاکریز و به ویژه سنگر نقش به سزا و تعیین کننده ای در مهندسی جنگ را به خود اختصاص داد؛ به گونه ای که امام خمینی " ره " لقب افتخار آفرین "#سنگر_سازان_بی_سنگر" را به جهادگران هدیه نمود.

در عرصه سازندگی روستاها و به ویژه در عرصه دفاع مقدس جهادگران زیادی به خیل شهیدان پیوستند و جهاد سازندگی را در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه ساختند.

با پایان یافتن دوران دفاع مقدس وزارت جهاد سازندگی رویکردهای تازه ای را در مسیر فعالیت های خود آغاز کرد که مهم ترین آن ها نگاه علمی به تلاش ها و تشکیل معاونت تحقیقات و آموزش و ترویج بود.

معاونت تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی در عرصه های گوناگون مانند آبخیزداری، علوم دامی، واکسن و سرم در موسسه رازی، منابع طبیعی نظیر جنگل، مرتع، آب و خاک و ... شاخص های علمی را مبنای فعالیت همکاران قرار داد و در این مسیر با برگزاری همایش بین المللی سیستم های سطوح آبگیر باران و مطرح ساختن پدیده ای به نام " آبخوان داری " که نوعی خاص و منحصر به فرد از آبخیزداری است، گامی بلند در سطح جهانی برداشت‌ و این الگوی بومی را به دانشمندان این حوزه معرفی کرد.

اگرچه به اقتضای زمان ساختار وزارت جهاد سازندگی تغییر کرد و با ادغام در وزارت کشاورزی ( سابق ) تغییراتی در وظایف اولیه اش به وجود آمد؛ اما آنچه که مورد تاکید جهادگران بوده و هست، حفظ و پاسداری فرهنگ مدیریت جهادی است.

بدون تردید رمز موفقیت جهادگران را باید در عشق به انقلاب، ایثار و اعتقاد راسخ به این جمله کوتاه و گویای امام راحل " ره " مبنی بر این که " اگر بخواهیم، می توانیم " دانست.
🔹 اقدام های عمرانی شگرف در سطح روستاها و نیز مناطق عملیاتی جبهه های دفاع مقدس مانند احداث پل خیبر، جاده عظیم سیدالشهداء و ... گویای این ادعاست.

یاد و نام معمار بزرگ انقلاب و جهادگران مشتاق فلاح را گرامی داشته و به روح بلند شهیدان جهاد سازندگی، به ویژه جهادگران شهید زادگاه مان درود می فرستیم.
♈️ #آگاهی از آن مردم است

🔹 آموزش و پرورش در اندیشه های #دکتر_شریعتی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ #آگاهی از آنِ مردم است

🔹آموزش و پرورش در اندیشه های #دکتر_شریعتی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

به مناسبت ۲۹ خرداد، فرا رسیدن سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی، متن زیر را که برگرفته از مقاله آقای عزت الله مهدوی در روزنامه اعتماد ۳۰ خرداد ۱۳۹۲ می باشد، تقدیم حضور علاقه مندان می نمایم.

اگر دستگاه فکری دکتر شریعتی را به بدن یک موجود زنده تشبیه کنیم، تعلیم و تربیت، قلب آن محسوب می شود.
🔹توجه به این مساله تا آنجاست که او وجه تمایز دولت ها را دو ویژگی «حرکت و تربیت» می داند. وی در زمانی که انتساب به افکار و نظریه های رادیکال در مواجهه با دستگاه حاکم، یک امتیاز بی چون و چرا تلقی می شد، در نامه ای نوشت: « نه با تفنگ و نارنجک، نه با میتینگ و داد و قال، نه با سیاست بازی های رایج و سطحی، نه با تغییر رژیم ها و خلق ماجراها و حادثه ها و . . . »، بلکه با «#ابلاغ» و «#کلمه» ؛ یعنی #تعلیم و #تربیت می توان توسعه را به ارمغان آورد.

شریعتی این عبارت ژان ژاک روسو را با اشتیاق به کار می برد که: « برای مردم راه نشان ندهید و تعیین تکلیف نکنید، فقط به آنان بینایی ببخشید؛ مردم راه ها را به درستی خواهند یافت و تکلیف شان را خواهند شناخت.»

مباحث شریعتی درباره آموزش و پرورش، دو جنبه اساسی دارد. از یک سو متوجه عموم است، که می توان آن را در راستای آموزش های مداوم و فراگیر افراد جامعه دانست و از سوی دیگر طالب تغییر و تحول در نظام آموزش رسمی است. شریعتی در نظام آموزش فراگیرِ از کسانی که به نحوی از آموزش های رسمی دور افتاده اند ( بزرگ سالان و ... )، نه فقط کسب مهارت های حرفه ای زندگی، بلکه « شناخت پایه های فرهنگ ایرانی و آگاهی اسلامی» را مطالبه می کند.
✳️ مباحث وی درباره لزوم آموزش های مستمر افراد جامعه، نشان دهنده آن است که وی نگاهی به آموزه های اندیشمندان بزرگ آموزش وپرورش نظیر «#پائولو_فریره» و ... نیز داشته است.

شریعتی منتقد جدی نظام آموزش رسمی کشور بود. او در اهداف، وسایل و روش های حاکم بر این نظام، اشکالات زیادی می دید. جدی ترین انتقاد او را می توان در این عبارت مشاهده کرد: « در ضرورت های عملی و اداری که متاسفانه با گذشت زمان بیشتر می شوند، انسان ها قالب ریزی می شوند و آنچه از دست می رود، رشد آزاد و متنوع انسان است»
🔹از نظر وی دستگاه تعلیم و تربیت باید مبتنی بر « توسعه ابعاد متنوع استعداد آدمی» باشد و انسان ها را در یک حالت تکاملی پیش ببرد؛ به طوری که تنوع در توسعه انسانی مشاهده شود؛ تنوعی که « دارای استقلال و شخصیت منحصر به فرد و دارای رشد فکری و اعتقادی و تیپ و شخصیت اجتماعی خاص باشد

به نظر شریعتی بزرگ ترین ضعف این نظام آن است که به مخاطبان خود «حالت انتقادی» نبخشیده است. در یکی از سخنرانی هایش که در دانشسرای عالی سپاه دانش در اردیبهشت سال ۱۳۵۰ انجام گرفت، با نام « استاندارد های ثابت در تعلیم و تربیت»، گفت: « اگر روح در یک قالب تعیین شده تحمیلی شکل منجمد بگیرد، این قالب کهنه باشد یا نو، چه فرق می کند؟» اگر « این استاندارد تحمیل قالب های گذشته بر نسل آینده، یعنی جلو گیری از رشد دگرگونه نسل فردا و شکل دادن نسل فردا به شکل نسل پیر وکهنه» باشد، در این صورت باید ساحّت نظام آموزشی را از آن دور کرد.

رسالت شریعتی به دوش گرفتن مشعل آگاهی، دانایی، آزادی تبیین تضادها و نابرابری‌های اجتماعی بود.
او سنت و مدرنیته را همزمان نقد می کند و با طرح ابتکاری خود (مبحث الیناسیون)، وضعیت موجود را به چالش جدی می کشاند؛ به ویژه مدرنیزاسیونی را که بدون پذیرفتن وجه انتقادی بر نهاد های اجتماعی حاکم شده، مورد سوال قرار می دهد. عناصر فکری و مفاهیم هر مکتبی را می گیرد، سپس با تبیین و تعریفی پویا، بدون هیچ هراسی، دگرباره مورد استفاده قرار می دهد؛ از این رو درهای اندیشه او به مفاهیم مختلف باز است.

🔹تربیت مبتنی بر رفاه و پوچ گرایی را رد می کند و در عین حال مفاهیم غیرعقلانی و حتی غیرعلمی منسوب به دین را نیز به راحتی مورد انتقاد قرار می دهد.

اگر ماهیت تعلیم و تربیت را برخاسته از روشنگری قلمداد کنیم، وظیفه روشنفکر از نظر شریعتی این است که بر اساس فرهنگ و شخصیت معنوی یک جامعه به مردم خودآگاهی بدهد. در حقیقت رسالت روشنفکر تسهیل تغییر اجتماعی - فرهنگی است و برای این منظور باید با مردم ارتباط برقرار کند و " زبان فهم " جامعه را بداند.
🔹 از آنجا که جامعه ما غیر گفت و گویی و دچار سوء تفاهم های گسترده است و از سوی دیگر با ضعف نهادهای مدنی دست به گریبان می باشد، این موضوع اهمیت خاصی دارد.

با پشت سر نهادن بیش از چهار دهه از فقدان دکتر شریعتی، ساختار آموزش و پرورش ما همچنان ناکارآمد و نیازمند بازنگری و نقد عالمانه است که باید رهبران فکری جامعه و رسانه ها به آن بپردازند و با #خرد_جمعی در جهت ایجاد #جامعه_چند_صدایی و #تنوع_فرهنگی تلاش کنند.
Forwarded from Ebrahim Jafari
♈️چرا هنوز هم باید شریعتی را بازخواند؟

دکتر هادی خانیکی
🌍 روزنامه شرق، یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱


✳️ مقاله دکتر خانیکی در روزنامه شرق از حد ظرفیت تلگرام فراتر می رفت؛ از این رو با حذف بخش های آغازین آن، جان کلام ایشان را تقدیم می نمایم.

دکتر شریعتی متفکری است که با او موافق یا مخالف باشی، نه می توانی در آرشیو تاریخ بایگانی اش کنی و نه با هِلی برد اندیشه و کنش از آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی به سال های پیش از انقلاب او را بر صندلی اتهام یا تجلیل بنشانی؛ یا حتی او را به همان شیوه تا امروز جامعه پساانقلابی بیاوری و به جد یا طنز، پرونده اش را به دادگاه بسپاری. به تعبیر درست دخترش سوسن شریعتی « او متفکری است در دسترس، آدمی ساکن دنیاهای موازی، روحی سیال و مواج که از هر دری رانده شده، از گوشه دیگر برمی گردد و باز می بینی که در برابرت نشسته است و تو را واداشته تا در برابرش بنشینی».

من در دورانی که به واقع آرمان خواهی را با انقلابی گری دنبال می کردم، با اندیشه ها و منش شریعتی آشنا شدم و اکنون در همان امتداد آرمان خواهانه برای امروز و آینده ایران بیشتر به گفت وگو می اندیشم. بی مناسبت نمی دانم به فشرده گفتاری که در سمپوزیوم علمی آذر ماه ۹۶ «اکنون، ما و شریعتی» با عنوان «شریعتی، امکان و امتناع بازآفرینی منطق و کنش دیالوژیک (گفت وگویی)» داشته ام برگردم.

در آنجا گفتم که هر منظومه فکری نسبتی با گفتمان های مسلط و مسائل زمانه دارد. گاه منظومه فکری، فرزند صرف زمانه خود است و نوعاً مشخصات فرهنگی و فکری دوره ای خاص را نمایندگی می کند. این سنخ از اندیشه ها عمدتاً تاریخی اند و قادر نیستند فراتر از نقشی که در یک مقطع تاریخی داشته اند، عهده دار نقش های تازه شوند؛ اما منظومه هایی نیز هستند که قدرت فرارفتن از محدودیت های زمانی و مکانی یک مقطع خاص را دارند. این توانایی عمدتا برآمده از منطق و کنش گفت وگویی آن منظومه هاست.
🔹منظومه فکری دکتر علی شریعتی از این دست است و به همین اعتبار می توان از پروژه «نوشریعتی» در جامعه و جهان کنونی نیز دفاع کرد.

شریعتی به دوره ای تعلق دارد که صف بندی های متصلب ایدئولوژیک عرصه جهانی و داخلی را در اشغال خود دارند. این منظومه های ایدئولوژیک، در یک خصیصه با هم مشترک اند و آن وجه مونولوگی آنها و فقدان توان گفت وگو با دیگر منظومه های فکری است. دکتر شریعتی به منزله متفکری که در آن دوره می زید و می نویسد و سخن می گوید، از این خصیصه مبرا نیست؛ اما همه محتوای فکر شریعتی را نمی توان با صفت صرف ایدئولوژیک بودن، به یک الگوی مونولوگی منحصر دانست. ظرفیت های مهم اندیشه دیالوژیک شریعتی، نیاز دوره و زمانه ماست. ما می توانیم با بهره گیری از این ظرفیت ها، به الگوی بازسازی شریعتی برمبنای نیاز دوره و زمانه خود بیندیشیم.

ازجمله ویژگی هایی که شریعتی را واجد صفت گفت وگویی می کند، اینهاست:

🔹 میراث فکری شریعتی به هیچ روی یک میراث فکری تک منبعی نیست. این خصیصه ای است که شریعتی به آن آگاه است و از آن دفاع می کند. او اسلام را در این زمان به منزله یک مکتب و یک منظومه خودبسنده نمی داند؛ بنابراین محصول فکری او حاصل دیالوگی میان سنت اسلامی، سنت ایرانی، سنت غربی و اندیشه چپ است.
🔹او با سنت های فکری گوناگون، بیشتر احساس رقابت یا همنشینی می کند، تا دشمنی، دوگانه دوست- دشمن با مواریث فکری او سازگار نیست. منظومه های فکری از نظر او الگوهای رقیب به شمار می روند.
🔹شریعتی در بازسازی فکر دینی، صرفا به مخاطب دینی نظر ندارد؛ بلکه به نحوی منظومه های فکری را بازسازی می کند که مخاطب دیندار، مارکسیست و لائیک می توانند مخاطب او واقع شوند؛ بنابراین فکر او غیریت ساز نیست.
🔹 تلاش او برای ایجاد گفت وگو میان سه قلمرو آزادی، برابری و عرفان یکی از تلاش های پرارزش اوست. این سه گانه در دوره شریعتی، در سه اردوگاه معارض با یکدیگر جای دارند.

🔹 سوژه حاصل از فکر شریعتی، با سوژه های محصول کادرهای ایدئولوژیک دهه  ۴۰ و ۵۰ تفاوت آشکار دارد. سوژه های آن دوران تمام هستی و ابعاد شخصیتی خود را به نقش و کنش «سیاسی» منحصر می کنند؛ اما شریعتی همواره در کنار وجه سیاسی و اعتقادی کنشگران که ساحت «اجتماعیات» و «اسلامیات» است، گشاینده باب کویریات نیز هست. وجه کویریات شریعتی، سوژه تماما سیاسی شده منظومه های تک بعدی ایدئولوژیک را تعدیل می کند.

ما امروز بیش از هر وقت به قدرت گفت وگوی اندیشه و مواریث فرهنگی نیازمندیم. روشنفکری و مهارت ورزی پس از انقلاب حتی آنجا که رویکرد بیشتر نظری به دیالوگ داشته است، هنوز نیازمند بازاندیشی و بازآفرینی زیسته های گفت وگویی است، به این سبب و به لحاظ ساختار اندیشه ای و رفتاری همچنان وامدار رویکرد و تجربه شریعتی در توجه به ضرورت علمی دیالوگ و تولید یک منظومه فکری دیالوژیک با مولفه های پیش گفته و فراتر از آن است.

ابراهیم جعفری
♈️ #نقاشی؛ هنر بیان ایده ها و عواطف

✳️ به مناسبت برگزاری نمایشگاه آثار هنری سرکار #خانم_سودابه_علایی ( ۲۸ خرداد تا دوم تیرماه ۱۴۰۱)

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ #نقاشی؛ هنر بیان ایده ها و عواطف

✳️ به مناسبت برگزاری نمایشگاه آثار هنری سرکار #خانم_سودابه_علایی ( ۲۸ خرداد تا دوم تیر ماه ۱۴۰۱)

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

برگزاری نمایشگاه آثار هنری سرکار خانم سودابه علایی در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گلپایگان انگیزه ای را ایجاد کرد تا در حد توان، نقاشی را به عنوان یکی از هنرهای هفت گانه معرفی کنم.

نقاشی یا نگارگری عبارت است از طرحی با کمک رنگ و قلم بر پهنه کاغذ، بوم و دیوار که در گذشته بر دیواره‌های غارها کشیده می‌شد.
نقاش هنرمندی است که احساس خود را در قالب آن‌چه می‌بیند یا فکر می کند، به تصویر تبدیل می سازد و به مخاطب تقدیم می‌ نماید. در واقع نقاشی، هنر به تصویر کشیدن مفاهیم است و هر کسی می‌تواند با نقاشی کردن، حس خود را به دیگران انتقال دهد.
لئوناردو داوینچی نقاشی را مقامی بالاتر از شعر می داند؛ زیرا با بیانی واقع‌بین تر از روی اشیاء و ... شبیه سازی می کند.
پیکاسو نیز می گوید: " من هر چیزی را به زبان نمی آورم؛ ولی همه چیز را نقاشی می کنم. "
🔹محتوای نقاشی می تواند چهره نگاری، طبیعت نگاری، مردم نگاری، شمایل نگاری، تاریخ نگاری، و یا تصویری کاملا ذهنی باشد.
حوزه کار نقاش به وسعت خلقت است؛ به گونه ای که می تواند در زمینه های مختلف طراحی، نقاشی متحرک ( انیمیشن )، پوسترسازی، نقاشی صحنه تئاتر و … فعالیت کند؛ کما این که بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری مانند مونالیزا و ... نقاشی هستند.

هنر نقاشی در بین انسان‌ها عمری به اندازه شش برابر زبان نوشتاری دارد. جالب است بدانیم که زمانی تنها راه ارتباطی بین انسان‌ها، اَشکال کشیده شده روی دیواره غارها بوده است؛ از این رو نقاشی را می توان یک هنر ارتباطی قلمداد کرد.
🔹قدیمی‌ترین نقاشی مربوط به ۳۲ هزار سال پیش و متعلق به کشور فرانسه است. در عین حال قدمت نقاشی در ایران کمتر از سایر کشورهای مطرح در این حوزه نیست.
🔹کهن‌ترین آن ها مربوط به منظره‌های موجود در غارهای استان لرستان است. البته نقاشی‌هایی نیز از دوره اشکانیان به چشم می‌خورد که می‌تواند گواه خوبی بر سابقه این هنر در ایران باشد. از کتاب مانی، یعنی «ارژنگ» نیز نمی‌توان گذشت که مربوط به قرن سوم است و قدیمی‌ترین اثر ثبتی به صورت کتاب بوده است.

شایان توجه است که نقاشی ایرانی مثل بسیاری از هنرهای دیگر، فراز و فرودهای زیاد داشته است؛ گاه به واسطه حمله مغولان، تحت تأثیر این قوم قرار گرفت و مانند نقاشی‌های چینی، خالی از روح ایرانی شد و گاه مانند دوره صفویه به اوج خود رسید.
🔹در دوره صفویه، هنر نقاشی ابتدا روح شهر تبریز را رنگ‌نوازی کرد و پس از پایتخت‌شدن اصفهان، به جلوه‌گری در این شهر پرداخت که بازار قیصریه، عمارت هشت‌بهشت و عالی‌قاپو از نمونه‌های بارز آن به شمار می روند.
🔹بنابراین اصفهان را می‌توان تابلوی نقاشی ایران دانست. در دوره صفویه با ظهور هنرمندی چون رضاعباسی که هنوز آثارش در کاخ هشت‌بهشت خودنمایی می‌کند، هنر نقاشی؛ به‌ویژه مینیاتور و نگارگری رونق فراوان یافت.
نقاشی یعنی مستندسازی؛ روایت‌گری و بیان احساس و ذوق هنرمندانه و نقاشی ایرانی یعنی خلق حماسه از جنس رنگ و بوم.
🔹این همان چیزی است که این هنر ما را در آسیا، از سایر کشورها متمایز می‌سازد و حرفی برای گفتن دارد.

زنده یاد #احمد_رضا_دالوند هنرمندِ نقاش و گرافیست ایرانی در مقاله ای با عنوان " هنر و فرهنگ ایران از چند پنجره " در روزنامه ایران مورخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۶ آورده است: " گاهی که مینیاتورمان را با رُنسانس مقایسه می کنیم، کمی دچار عقده می شویم؛ اما بلافاصله #کمال_الملک را به یاد می آوریم که رنسانس را درک کرده بود. کمال الملک برای ما یک نقاش ممتاز و یک استاد تمام عیار است. "
🔹 کمال الملک نخستین نقاش در طول تاریخ ایران است که به همه گفت: " هنرمندِ نقاش فردی مهم و قابل احترام است. "
او با به تصویر کشیدن پرده معروف #فالگیر، بیش از هر خطابه و مقاله ای خرافات را به ریشخند گرفته است. از این رو کمال الملک هم با هنرش و هم با مرام و منش انسانی اش، به پدر نقاشی ایران‌تبدیل شد.

از سوی دیگر هنر نقاشی در ایران #زنانه_ترین هنر از میان هنرهای هفت گانه است؛ به این معنا که زنان حضور پررنگ تری در تولید آثار هنری نقاشی دارند. در سال های اخیر ورود زنان به حوزه های دیگری از هنرهای تجسمی مانند خوشنویسی، مجسمه سازی، طراحی و گرافیک باعث شده تا بتوان این رسته از هنرها را در ایران به زنانه بودن بشناسیم.

در این راستا برپایی این نمایشگاه را می توان نشانه روشنی از توانمندی و خلاقیت زنان زادگاه مان دانست که در همت و اراده خانم علایی تبلور یافته است.
با ستایش از تلاش به یادماندنی این هنرمند ارجمند، انتظار هنردوستان از مسئولان این است که با احداث یک فرهنگ سرا، در جهت امید آفرینی و توسعه فرهنگی شهرستان گلپایگان گام بردارند.
Forwarded from Ebrahim Jafari
♈️ بهشتی در زمانه ما

  دکتر علی ربیعی
🌍 روزنامه اعتماد، ۷ تیر ۱۴۰۱


به اعتقاد من، ابعاد بسیار زیادی از خصوصیات زنده یاد بهشتی هنوز بازنمایی نشده و آموزه های زیادی از او برای امروز می توان دریافت. از عوامل ماندگاری صداها علاوه بر توانمندی اندیشه ورزی و نظریه پردازی، خصوصیات فردی انسان ها نیز موثر است. در خصوص بهشتی هم ویژگی ها و توانمندی های فردی و هم خصوصیات اجتماعی او قابل بازخوانی است.

بسیاری در خصوص ویژگی های فردی بهشتی سخن گفته و نوشته اند؛ اما به نظر من مهم ترین ویژگی فردی او که نیاز زمانه امروز ماست، اخلاق و سعه صدر اوست. هیچ کس هرگز از بهشتی توهینی نشنیده است. او اهل درستگویی بود و درشتگویی در او راهی نداشت. بنای او بر جذب بود و بسیاری از او در این خصوص، خاطره های به یادماندنی دارند. بهشتی منصف بود. او اهل برچسب زدن و تقسیم بندی افراد نبود. شیطان سازی از آدم ها را مذموم می دانست و چنین رویه ای از او دور بود.

از بهشتی؛ باید به عنوان سیاستمداری اخلاقی یاد کرد که به رغم تهمت های ناروا هیچ گاه جانب انصاف را رها نکرد و نیز آنچه را که به نفع مردم و انقلاب می دانست به پیش می برد. او در عصری که هژمونی شعارها بلند بود بنا بر اخلاق سیاسی و دوراندیشی برای پایین آمدن هزینه های یک انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد. کنش سیاسی او چه در داخل و چه در خارج از کشور مبتنی بر گفت وگو و تعامل بود. در سیاست داخلی تعامل برای ایران و پیشبرد آن و در سیاست خارجی تعامل برای منافع ملی را در رفتار سیاسی او قابل مشاهده است. بسیاری معتقدند پیشگیری از خشونت های متصور برای یک انقلاب مدیون درایت و کنش های تعاملی سیاسی بهشتی بود. در دورانی که تروریست های افراطی در قالب انقلابیون حرفه ای، میزان کشتار و خونریزی بسیار را ملاک انقلاب می پنداشتند و رویای رهبری خود را بر انقلابی پر از خونریزی در سر می پروراندند، بهشتی با متانت، منافع ملت را در حرکتی همراه با آرامش و کمترین هزینه دنبال می کرد. او از گفت وگو، با مخالفان داخلی و حتی دشمنان خارجی هراسی نداشت. هنوز تاثیر تفکرساز مناظره های تلویزیونی بهشتی در ذهن نسلی ما باقی است و برکات آن ادامه دارد.

انصاف که از خصوصیات فردی وی بود در کنش سیاسی او هم جاری بود. به خاطر دارم در یک مناظره، به مجری تذکر داد که شما لازم نیست سوی ما را بگیرید بلکه باید جانب بی طرفی را رعایت کنید. در موردی دیگر در پاسخ به ادعای «کیانوری» مبنی براینکه حزب توده تاکنون خیانتش در هیچ محکمه ای به اثبات نرسیده، گفت: «من بحث سیاسی می کنم.» به عبارت دیگر حوزه فکری را با حوزه قضایی در هم نیامیخت و مرز مباحثه را با محاکمه محترم شناخت و آن را مخدوش نکرد. رویه او گفت وگو در منظر افکار عمومی ، روشنگری و دادن حق انتخاب از میان گفت وگوها به مردم بود. چقدر جای گفت وگو امروز در ایران ما خالی است. بهشتی مناظره را راهی بزرگ برای پیشگیری از منازعه می دانست زیرا همواره در «مناظره» خیر عمومی و در «منازعه» شر عمومی نهفته است.

از دیگر خصوصیات شهید بهشتی، برنامه ریزی و اعتقاد او به قدرت برنامه در پیشبرد امور بود. دارا بودن نظم در زندگی شخصی، نظم گفتاری و نظم اداری از ویژگی های بارز او بود. به شدت به کار جمعی اعتقاد داشت. اساسا انقلاب یک حرکت جمعی است که بهشتی، هم در انقلاب و هم در پساانقلاب به کار جمعی و به نوعی «همه با هم بودگی» در اداره کشور اعتقاد داشت. در آن دوره به رغم خاطره تلخ ایرانیان از «حزب» و داشتن دیدگاه منفی حتی در میان نخبگان نسبت به آن، حزب را یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای زندگی در جهان مدرن می دانست که به اعتقاد من دموکراسی بدون ارکان مدرن به یک دموکراسی یله یا دموکراسی ناقص تبدیل می شود. بهشتی با این شیوه درک، پایه های حزبی را بنا گذاشت که تا همین سال ها نیز آدم هایی که در آن حزب ساخته شدند به کار آمدند. چقدر این روزها فقدان «حزب» به دموکراسی ما، گردش نخبگان و به روی کار آمدن افراد کارآمد لطمه زده است.

طولانی مدت بینی از دیگر ویژگی های شاخص بهشتی بود. بین نسلی دیدن تحولات و آینده اندیشی ویژگی های خاص دیگری است که در لابه لای سخنرانی ها و مطالبی که او در مجلس خبرگان بیان می کرد کاملا محسوس بود. بهشتی با اتکای تجربه زیستی خود در دیکتاتوری شاه، دیدگاهی قوی علیه شکنجه داشت. جدل فکری او در این خصوص در مجلس خبرگان از شهرتی تاریخی برخوردار است. او همچنین آزادی را رمز بقا و پویایی انقلاب و جامعه می دانست. از طریق مداقه در متون بهشتی می توان شاهد دادن حق انتخاب به انسان ها بود.
🔹ما هنوز نیازمند بازگشت به بنیان های نظری چگونگی شکل گیری انقلاب هستیم. این ارجاع می تواند راهی برای پیوندهای نسلی باشد.

ابراهیم جعفری
Forwarded from دهکده جهانی
۳۰ ژوئن ( ۹ تیرماه )
روز جهانی
#شبکه_های_اجتماعی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
Forwarded from Ebrahim Jafari
♈️ #شبکه‌‌_های_اجتماعی و #آینده_پژوهی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

جهان آینده #جهان_شبکه_ای است که ماهیتی فرهنگی و چندوجهی دارد. اگرچه #تنوع ویژگی بارز آن است؛ اما تناقض نمای " جهانی شدن " و " بومی شدن " به روشنی در آن مشهود است. به عبارت دیگر می توان گفت فرآیند جهانی شدن، " خاص گرایی فرهنگی " را نیز در پی دارد. در چنین حالتی جهانی شدن به مفهوم همگن ساختن نیست؛ بلکه به چالش کشیدن وضع سنتی و در عین حال به زبان آوردن #حاشیه_ها نیز هست.

از سوی دیگر ما در حال گذار پرشتاب از یک تحول تاریخی در زمینه های شیوه زندگی، یادگیری، کار، ارتباطات و اقتصاد هستیم؛ از این رو به عنوان سازندگان سرنوشت خود باید به جای انفعال، برخورد فعال داشته باشیم. در متن این تحول جایگاه #رسانه_ها دارای برجستگی است و بیانیه " اصول اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی " در آذرماه ۱۳۸۲ در ژنو سند مهمی در رابطه با این موضوع به شمار می رود.

شگفت آور است که از زمان پیدایش فن آوری های نوین ارتباطی، جهان مجازی از حالت مجاز خارج شده و به عنوان یک #واقعیت قطعی خودنمایی می کند؛ بنابراین #مانوئل_کاستلز حق داشت که بگوید: " مفهوم قدرت، تغییر خواهد کرد؛ قدرتی که متکی بر یک جامعه شبکه ای و بسیار گسترده است. "
به یاد داشته باشیم که قبل از کاستلز در دانشگاه سوربن، #موریس_دوورژه مفهوم قدرت را بازخوانی کرد و یکی از ارکان مهم آن را پیش از ظهور #وب در دهه هفتاد میلادی، متکی به #افکار_عمومی دانست. دوورژه افکار عمومی را یک رکن از قدرت خواند؛ اما کسی فکر نمی کرد کمتر از چهار دهه با ظهور شبکه های اجتماعی، قدرت همان مبانی عمومی و اجتماعی را داشته باشد؛ ولی با این تفاوت که #سرعت و #انتخاب در آن حرف اول را بزند.

بر این اساس در سال ۲۰۲۲ میلادی #مارشال_مک_لوهان نیست تا ببیند جهان مجازی، تئوری بزرگ او را نیز بلعیده است. مک لوهان اگر زنده بود، می دید سه ضلع مثلث روزنامه نگاری یعنی رسانه، مخاطب و رویداد در حال تبدیل شدن به دایره است که در هر گوشه این دایره روابطی تو در تو و در هم تنیده میان این سه عنصر ایجاد کرده و رد پای مخاطب در جای جای این شکل دایره ای به چشم می خورد.

با این وصف می توان نتیجه گرفت که اگر مخاطبان دیروز به عنوان کاربر قادر بودند تنها دریافت کننده پیام باشند؛ اما امروز علاوه بر #دریافت، #تولید_کننده_پیام نیز هستند و نسبت به گذشته به مراتب قدرتمند تر شده اند. در کنار آن دوسویه و حتی چند سویه بودن ارتباط و تعامل میان مخاطبان وجه لاینفک شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهد که #روزنامه_نگاری_شهروندی " و پدیده
" شهروند- خبرنگار " نماد بارز آن به شمار می رود.


اگر دقیق تر موضوع را کالبدشکافی کنیم، به این حقیقت پی می بریم که شبکه های اجتماعی جوامع #تک_صدایی را به جوامع #چند_صدایی تبدیل کرده اند؛ به گونه ای که مطالب انتشار یافته هر یک از شهروندان در کانال ها و گروه های تلگرامی، واتس آپی و ... در همه کشورها قابل دریافت است. از این رو می توان گفت مناسبات دنیای قبل که بر روابط آمرانه، بالا به پایین و عمودی استوار بود، به هم ریخته و به روابط افقی و پایاپای تبدیل شده است.

کاملاً آشکار است که این تبدیل وضعیت، تحولی بزرگ در ارتباطات ایجاد نموده و فرصتی را برای ابراز وجود هر یک از شهروندانی که به گوشی های هوشمند دسترسی دارند، به وجود آورده است؛ به گونه ای که می توان گفت این روند گامی مبارک در راستای تقویت جامعه مدنی و مشارکت همه جانبه مردم به سوی خوداتکایی به شمار می رود.

روز ۳۰ ژوئن ( نهم تیرماه ) هر سال که از سوی برخی شهرداران موفق جهان از سال ۲۰۱۰ میلادی به نام " روز جهانی شبکه های اجتماعی " نامگذاری شده، فرصتی است تا مسئولان و کاربران فضای مجازی با تکیه بر # سواد رسانه ای " در سیاستگذاری و استفاده صحیح شبکه های اجتماعی بازنگری به عمل آورده و شهروندان قادر باشند از میان انبوه اخبار و اطلاعات ، موارد صحیح و کارگشا را از شایعات تمیز داده، با بهره گیری از مواهب آن در جهت #توسعه_پایدار حرکت کنند.

این حرکت امیدوار کننده با تحت پوشش قرار گرفتن تعداد قابل توجهی از مناطق روستایی کشور به اینترنت پرسرعت نوید دهنده آن است که با ایجاد #شهرهای_هوشمند و #دولت_الکترونیک شاهد مهاجرت معکوس از کلان شهرها به شهرستان های کوچک و حتی مناطق روستایی باشیم.

از این رو جا دارد برنامه ریزان توسعه شبکه های اجتماعی را به عنوان یک مولفه اساسی و تعیین کننده در #آینده_پژوهی های خود مورد مطالعه قرار دهند.
🔹مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد
( بیهقی )

♈️به مناسبت ۱۴ تیر #روز_قلم

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند


در تاریخ کهن سرزمین ما #تیرگان یکی از جشن هایی است که در ۱۳ تیرماه هر سال در گاه شمار ایرانی برگزار می شود. تیرگان روز کمان کشیدن #آرش_کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. در عین حال جشن تیرگان به روایت #ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده و مردم به آنان هدیه می دادند.

بر خلاف سده های آغازین تاریخ که نگارش کارویژه ای در زیر چتر نهاد قدرت بود و سراسر شرح فتوحات و منزلت و اُبهت را به همراه داشت، در سده های میانی بخصوص پس از اختراع #ماشین_چاپ توسط گوتنبرگ، نوشتن به منزله کنشی آزادی بخش و روشی برای دستیابی به آزادی و عدالت تبدل شد. به عبارت دیگر نویسنده با قلم کاری همچون آرش و کمانش انجام داد؛ کما این که آرش کمانگیر جان خود را بر سر حماسه تعیین مرز ایران با توران نهاد.

در #تمدن_اسلامی نیز در بلندای جایگاه قلم، همین بس که دومین سوره نازل شده بر رسول گرامی اسلام (ص ) به قلم سوگند یاد کرده است و پیامبر ما بر برتری قلم عالِمان بر خون شهیدان تاکید می ورزد. ( مِدادُ العُلما اَفضل مِن دِماء الشُهدا )

قلم لباس زرین الفاظ را بر قامت بلند معانی می پوشاند و نویسندگان با دستان توانای خود علوم و معارف را بر صحیفه تاریخ می نگارند. از این طریق قلم، علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها می گرداند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه می بخشد. اگرچه انسان به گونه های مختلفی همچون زبان و اشاره مقصد های قلبی و درونی خویش را آشکار می سازد؛ اما تفاوت زبان و قلم در آن است که اظهار قلبی و آگاهی های فردی از طریق قلم، بسی ماندگار تر و حیطه اثرش گسترده تر می باشد.

در آبان ماه سال ۱۳۹۸ مراسمی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی به مناسبت چاپ و ترجمه کتاب " گیتا: سرود خدایان " برگزار شد. در این مراسم استاد #محمد_علی_موحد سخنانی را با این بیت زیبا از مولانا جلال الدین بلخی آغاز کرد:

اندر این ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش

( دفتر اول)
و سپس با طرح پرسشی بحث خود را چنین ادامه داد: " چرا می نویسم؟ به دو دلیل؛ اول آن که دوست ندارم بر سر خوانی تنها بنشینم. دلم می خواهد اگر طعامی مطبوع و لذیذ نصیبم شد، با دیگران هم زانو و هم کاسه باشم. دوم آن که تا مطلبی را ننویسم‌، درست آن را نمی فهمم و با فراز و فرودهای آن آشنا نمی شوم. من بیشتر با #بیهقی احساس همدلی می کنم که گفت: مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست؟ "

فراموش نکنیم که نگارش و مستند سازی به عنوان یک راهبرد فرهنگی برای ثبت، ذخیره سازی و انتقال تجربه های انسانی زمانی تحقق خواهد یافت که به امری عمومی تبدیل شود. به زبان دیگر آنچه یک ملت را از خطر زودگذر و موقتی بودن نجات می دهد، عمومیت یافتن این نگاه است که بسیاری از تجربه های اجتماعی ارزش #ثبت شدن دارند. از یاد نبریم کشورهای پیشرو امروز کشورهایی هستند که در آن هر فرد؛ از معلم و کارگر گرفته تا وکیل و مدیر اندوخته های تجربی خود را #مستند می کند.

متاسفانه با آن که بیش از ۱۱۰ سال از مشروطه ایرانی می گذرد؛ اما جامعه ما هنوز در مرحله شفاهی باقی مانده است و سعی نکرده ایم دانش مردم را به سرمایه تبدیل کنیم. با توجه به آسیب فراگیر از این بازماندگی تاریخی، بنیادی ترین راه حل برای گذار از فرهنگ شفاهی به فرهنگ نوشتاری شروع از درون مدرسه است. آموزش و پرورش باید به این باور برسد که فرهنگ کتابت برای جامعه مانند اکسیژن برای بدن است. از این رو درس #انشاء و #نویسندگی در دوره های ابتدایی و متوسطه باید مورد اهتمام جدی قرار گیرد. امیدواریم به بهانه روزهایی مانند روز قلم سیاستگذاران فرهنگی بر اهمیت ترویج فرهنگ نوشتاری در فضای عمومی بیش از گذشته همت گذارده و با سعه صدر و پذیرش تضارب دیدگاه ها و اندیشه ها امکان های تحقق انباشت تجربی و فکری جامعه را گسترش دهند.

۱۴ تیرماه روز پاسداشت #قلم را به فرهیختگانی که با سلاح قلم به مقابله با جهل و خرافات شتافته و با آثار خود به تنویر افکار می پردازند، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض نموده و با سعدی شیرین سخن هم صدا می شویم که:

قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی
دگر بارش بفرمایی به فرق سر دوان آید
♈️ مکتب اطلاعات؛ اعتدال، انصاف، اخلاق و دانش حرفه ای

🔹روزنامه #اطلاعات؛ همچنان توانمند در نود و هفتمین سال انتشار

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ مکتب اطلاعات؛ اعتدال، انصاف، اخلاق و دانش حرفه ای

🔹روزنامه #اطلاعات؛ همچنان توانمند در
نود و هفتمین سال انتشار


ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


اینجانب از سال های اولیه دوره دبیرستان ( آغاز دهه پنجاه خورشیدی ) به مطبوعات
علاقه مند شدم. روزنامه های اطلاعات و کیهان را به تناوب خریداری نموده و مطالعه می کردم. با مرور زمان به دلیل اشتیاق به مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دلبستگی بیشتری به این دو روزنامه پیدا کردم. خوشبختانه در کنکور سراسری دانشگاه ( سال ۱۳۵۶ ) نیز در رشته روزنامه نگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی پذیرفته شدم و به طور طبیعی وابستگی ام به مطبوعات به مراتب بیش از گذشته گردید.

همزمان با بازگشایی دانشگاه ها پس از تعطیلات سه ساله انقلاب فرهنگی، جمعی از دانشجویان هم دوره ای من به اطلاعات راه یافتند و به همین دلیل آشنایی و همدلی ام با هیات تحریریه این روزنامه افزایش یافت.

در دوران دفاع مقدس که همزمان با تحصیل در مقطع کارشناسی، در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ جهاد سازندگی گلپایگان فعالیت داشتم، گزارشی از کمک های مردمی روستاها و شهر به رزمندگان و جبهه ها را همراه با تصویر تهیه کرده و به دوستان روزنامه اطلاعات ارائه دادم که در صفحه شهرستان ها به چاپ رسید. آن روزها که از اینترنت و شبکه های اجتماعی خبری نبود، چاپ این گزارش به دلیل نخستین همکاری من با مطبوعات بسیار دلپذیر بود.

با گذشت زمان سال ۱۳۶۹ در سنندج به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب ( دهه فجر ) ، نخستین جشنواره فرهنگی روستایی کشور به ابتکار معاونت ترویج سازمان جهاد سازندگی ( سابق ) استان کردستان با حضور اغلب هنرمندان روستایی سراسر کشور و نیز استادان دانشگاه و برخی مسئولان فرهنگی استانی و کشوری در دانشگاه کردستان برگزار گردید. اینجانب که دبیر جشنواره بودم، گزارش تفصیلی آن را تهیه کرده و به روزنامه ارسال نمودم. این گزارش که دربردارنده پیام رئیس جمهور وقت زنده یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی به جشنواره بود، در روزنامه اطلاعات چاپ شد. خوشبختانه پس از ۳۲ سال، گزارش روزنامه را نزد خود نگاه داشته ام که بسیار خاطره انگیز و شیرین است. لازم به یادآوری است که قبل از برگزاری جشنواره با لطف مدیر مسئول فقید محترم روزنامه زنده یاد #سید_محمود_دعایی اطلاعیه آن طی سه روز در روزنامه درج گردید.

دامنه این مراوده از سال ۱۳۸۸ تا زمان کنونی وارد مرحله جدیدی شد؛ به گونه ای که با همکاری دوستان هیات تحریریه مقاله ها و یادداشت های متعدد اینجانب که اغلب آن ها با مسائل زادگاهم گلپایگان آمیخته شده، در صفحه های " اخبار داخلی" ، " گزارش روز " ، " گفته ها و نوشته ها " ، " ضمیمه جامعه " و " ضمیمه فرهنگی " به چاپ رسیده که با یاری خدای بزرگ تداوم خواهد یافت.

یک بار هم در سال ۱۳۸۹ جناب آقای بهروز قطبی به عنوان دبیر سرویس " گزارش روز " تقبل زحمت نموده، به اتفاق راهی مرکز آموزش عالی امام خمینی " ره " کرج ( وابسته به وزارت جهاد کشاورزی ) شدیم که ایشان دیدگاه ها و تجربه های خود را در زمینه گزارش نویسی به دانشجویان مقطع کارشناسی روابط عمومی در کلاس " گزارش نویسی مطبوعاتی " ارائه دادند.

هر روز صبح " اطلاعات " اولین روزنامه ای است که مطالعه می کنم؛ دلیل آن هم بهره گیری از نویسندگان خوش نام، چهره های فرهنگی نیک اندیش، مشی اعتدالی، انصاف ورزی و اخلاقی بودن آن است. این روزنامه به عنوان یک
#پاتوق_فرهنگی با مدیریت شادروان دعایی و اخیراً با مدیریت #دکتر_سید_عباس_صالحی و همدلی روزنامه نگاران شاغل در موسسه اطلاعات از چند دهه پیش تا کنون آغوش خود را به روی اندیشمندان و دانش پژوهان گشوده است؛ تا جایی که می توان آن را #مکتب_اطلاعات نامید.

#روزنامه_اطلاعات در صحنه جامعه ایران علاوه بر #اطلاع_رسانی مبتنی بر #عینی_گرایی و #بی_طرفانه بودن و #پر_کردن_اوقات_فراغت_مخاطبان، #آموزش در زمینه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اخلاق شهروندی، توسعه پایدار و ... را وجهه همت خود قرار داده؛ به گونه ای که آثار آن در جای جای صفحه ها قابل مشاهده و ردیابی است.

ای کاش مدیران موسسه اطلاعات در کنار تلاش های ارزنده ای که به آن ها اشاره گردید، یک #آکادمی_علمی را در هم پیوندی با دانشگاه جامع علمی، کاربردی یا ... در جهت تربیت روزنامه نگار با اتکا بر تجربه های تاریخی و ذخیره های معنایی روزنامه و مجله های وابسته به آن راه اندازی می کردند تا نسل های آینده بتوانند در زمان حاکمیت فضای مجازی، چراغ #روزنامه_نگاری را فروزان نگاه دارند.

با گرامی داشت یاد و نام سید محمود دعایی و عرض تبریک #نود_و_هفتمین سالگرد تاسیس #روزنامه_اطلاعات، از خداوند متعال توفیق روزافزون دست اندرکاران خدوم اش را مسئلت می نماییم.
♈️ خاطراتی از #سید_محمود_دعایی

🔹به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجه الاسلام و المسلمین آقای دعایی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ خاطراتی از #سید_محمود_دعایی

🔹به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجه الاسلام والمسلمین آقای دعایی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند


طی روزهای پس از درگذشت مدیر مسئول فقید روزنامه اطلاعات حضرت حجه الاسلام و المسلمین آقای دعایی، خوشبختانه حق این مرد بزرگ از سوی نویسندگان به شایستگی ادا شد؛ به گونه ای که نوشتن مطلب از سوی اینجانب که از جمله علاقه مندان به ایشان بودم، به منزله زیره به کرمان بردن بود.
🔹در عین حال برای ادای دِین به این چهره محبوب یادآوری چند خاطره خالی از لطف نیست.

اولین مواجهه بنده با مرحوم دعایی در بهمن سال ۱۳۶۹ بود که در سازمان جهاد سازندگی ( سابق ) استان کردستان فعالیت داشتم. از ایشان درخواست نمودم تا اطلاعیه " جشنواره فرهنگی روستا " را که قرار بود در دانشگاه کردستان به مناسبت دهه فجر برگزار گردد، سه نوبت به صورت رایگان در صفحه اول روزنامه اطلاعات چاپ شود که با خوش رویی پذیرفتند. بعد از ۳۲ سال حلاوت آن پذیرش صمیمانه همچنان در ذهنم موج می زند.

دومین خاطره به بهمن ماه ۱۳۹۵ باز می گردد که در صدد تهیه و تنظیم مطلبی با عنوان " چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی " بودم. به منظور جست و جوی مفاد سخنرانی آقای هاشمی بیست سال پیش از آن تاریخ در گلپایگان ( مرداد ۱۳۷۵ ) به موسسه اطلاعات مراجعه کردم که از حُسن تصادف در آسانسور با آقای دعایی همراه شدم و موضوع را با ایشان در میان گذاشتم که ضمن استقبال، بنده را به بخش آرشیو روزنامه هدایت کردند و خوشبختانه متن کامل سخنرانی را در اختیار من قرار دادند.

سومین خاطره هم در سال ۱۳۹۶ مربوط به جشن هزارمین نشست شهر کتاب بود که پس از ورود بنده به سالن اجتماعات، آقای دعایی در حال سخنرانی بودند. ایشان مطلبی را در مورد مرحوم حسینعلی راشد بیان نمودند که بنده در مقاله ای با عنوان " طبیبان دوار " آورده ام. آن مطلب به شرح زیر بود:

قبل از انقلاب در سال های دور ( دهه ۳۰ شمسی) رژیم پهلوی می خواست برخی از خانه های پیرامون ساختمان مجلس شورای ملی (سابق) را در میدان بهارستان خریداری و خراب کند. قیمت کارشناسی شده هر خانه با ارسال نامه ای به مالک ابلاغ شد تا هرکس اعتراض دارد، اعلام کند و هرکس موافق است، بهای خانه خود را دریافت کرده و ملک مزبور را به دولت واگذار نماید. هیچ کس اعتراض نکرد جز آقای راشد که خانه ایشان هم در محدوده این طرح قرار داشت! اعضای کمیسیون رسیدگی کننده به اعتراض ها با پیش داوری و ابراز تأسف تشکیل جلسه دادند و آقای راشد را برای توضیح فراخواندند. پیش از ورود او حاضران جلسه و از جمله یکی از همکاران که یهودی بود، با زبان طنز و متلک گفتند که ما از همه توقع پول پرستی داشتیم، جز از کسی که ادعای روحانیت و بی اعتنایی به مادیات دارد؛ در چنین مواقعی است که معلوم می شود چه کسی اهل حرف و چه کسی اهل عمل است و ...
🔹آقای راشد در زمان تعیین شده آمد و با سلام و احوال پرسی نشست.

همه ساکت شده بودند تا علت اعتراض را از زبان ایشان بشنوند و چه بسا خودشان را آماده کرده بودند تا این منادی معنویت و روحانیت را به سختی توبیخ و تحقیر کنند؛ اما سخنان راشد کاملاً خلاف پیش بینی بود!
🔹وی گفت : "من این خانه را به فلان مبلغ خریده ام ؛ اکنون سال ها گذشته و کهنه شده است. مبلغی که کارشناس شما برای خریدش پیشنهاد کرده و مورد پذیرش قرار گرفته و آماده پرداخت است، زیادتر از ارزش خانه من است؛ چون این مبلغ را از اموال عمومی پرداخت می کنید، نمی توانم اضافه بهای آن را قبول کنم؛ لذا تقاضا دارم که متن نامه ابلاغ شده را اصلاح فرمایید.

پس از توضیحات آقای راشد حالت انفعال و شرمندگی خاصی به همه دست داد. مهندس همکارمان که یهودی بود، در حالی که بهت زده نگاه می کرد و اشک در چشمانش حلقه زده بود، از جا برخاست و آقای راشد را در آغوش گرفت و عذرخواهی کرد. راشد با تعجب پرسید : " مگر چه شده است؟ " همکار ما در پاسخ به اطلاع رساند که اعضای کمیسیون قبل از ورود ایشان به جلسه در باره او چگونه قضاوت کرده اند و چه نسبت های ناروایی را بر زبان آورده اند و آن گاه گفت: " راشد عزیز ! اگر تو مبلغ اسلام هستی ، من تحت تأثیر عمل شما قرار گرفتم "و از آن تاریخ مسلمان شد.

قبل از انتشار مقاله با دفتر آقای دعایی تماس گرفتم. انتظار داشتم مسئول دفتر یا منشی ایشان گوشی را بردارند؛ اما خودشان گوشی را برداشتند!
🔹به آقای دعایی گفتم چون می خواهم در مقاله ای به گفته شما در مورد مسلمان شدن آن فرد یهودی در مواجهه با آقای راشد استناد کنم، برای حصول اطمینان با جنابعالی تماس گرفتم که آقای دعایی با قاطعیت گفتند: بله، بله آن مرد یهودی مسلمان شد، مسلمان شد.

روانش شاد و یادش به خیر
Forwarded from دهکده جهانی
💡فرازهایی از شخصیت زنده یاد
پروفسور
#مریم_میرزا_خانی

به مناسبت ۲۳ تیرماه سالروز آسمانی شدن اولین زن برنده جایزه جهانی
#فیلدز در ریاضیات

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍دهکده جهانی
@dehkade_jahan
Forwarded from دهکده جهانی
♈️ فرازهایی از شخصیت زنده یاد
پروفسور
#مریم_میرزا_خانی

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

۲۳ تیر ماه هر سال یادآور غروب ستاره درخشانی از آسمان خرد و دانش و #یکی از
۷ زن تاثیرگذار جهان معرفی شده از سوی نهاد زنان سازمان ملل متحد پروفسور #مریم_میرزا_خانی است. او که #اولین_زن_برنده_جایزه_فیلدز در #ریاضیات است، در طول عمر کوتاه و با برکت خود کارنامه درخشانی از فضیلت های انسانی بر جای گذاشت که به نقل از دکتر زهرا گویا استاد آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی فرازهایی را خاطرنشان می سازیم.

از جمله اهداف اصلی #سال_جهانی #ریاضیات ۲۰۰۰ میلادی، تغییر تصور اجتماعی نسبت به ریاضی بود و مریم میرزاخانی، این مهم را به برجسته ترین شکلش محقق کرد و نماد چهره انسانی ریاضی شد. برای او هم هنر و هم ریاضی زیبا بود. او مادری مهربان، همسری نازنین، فرزندی بی نظیر برای پدر و مادر، دوستی قابل اتکا، استادی همراه، دقیق ، موشکاف و صدالبته یک ریاضی دان جوان و الهام بخش بود. مریم برای رسیدن به قله، گاهی دوید، گاهی نشست و در مواردی تنها چند قدم برداشت! حتی زمانی که با بالاترین سرعت در حرکت بود، به نظر می رسید که هیچ عجله ای ندارد!

یکی از ویژگی های شادروان میرزاخانی این بود که مثل همه و در عین حال هیچ کس مثل او نبود! چه حالت دوگانه ای و چه دوگانه حیرت آوری! مریم میرزاخانی، اکثر تصورات کلیشه ای را نسبت به دانشمندان و به خصوص زنان ریاضی دان، در هم شکست و این تابوشکنی، یکی از میراث های ماندگار اوست. او ازدواج کرد و دختر دردانه اش را تا آخرین لحظه ها، در آغوش خود بزرگ کرد و اگرچه بسیار کوتاه، ولی با اثر جاودانه، اکسیر محبت مادرانه اش را در جان او دمید و باقی گذاشت. مریم در عمر ۴۰ ساله اش که چون آذرخش بود، هیچ وقت «حال» و ضرورت های آن را برای آینده ای نامعلوم به تعویق نینداخت؛ به گونه ای که زندگی شخصی و حرفه ای خود را با هم درآمیخته بود.

مریم آنچنان زیست که در کار و تلاش علمی اش تسلیم هیچ مانعی نشد؛ به طوری که هرگز اجازه نداد حتی بیماری، لحظه ای او را از خلق ها و کشف های خیره کننده اش بازدارد. اشتیاق او برای شکستن موانع علمی و درنوردیدن عرصه های ناشناخته، تا چند ماه قبل از آسمانی شدنش ادامه داشت.

کسری رفیع، ریاضی دان ایرانی در دانشگاه تورنتو، نقل می کند در سال ۲۰۱۶، او و مریم میرزاخانی، از خانه مریم در پالوآلتو، پیاده به سمت گروه ریاضی دانشگاه استنفورد می رفتند تا در سخنرانی میخائیل گروموف شرکت کنند. در آن زمان، بیماری مریم به استخوان ها و کبدش سرایت کرده بود و درد بی امان، نشان از آن داشت که پروازش به سوی عالم باقی نزدیک است. رفیع بیان می کند که برایش شگفت انگیز بود که حتی در آن شرایط، «مریم خستگی ناپذیر قدم برمی داشت تا آن سخنرانی را گوش دهد!»؛ در حالی که «هر چند دقیقه یک بار، مریم مجبور بود روی نیمکتی دراز بکشد و کمی استراحت کند». این روایت واقعی، شباهت عجیبی به داستانی دارد که به ابوریحان بیرونی منتسب است. گویند او در لحظات آخر عمرش، از کسی مسئله ای می پرسد. آن فرد با تعجب از ابوریحان سوال می کند که چگونه در دم آخر، باز هم علاقه مند به پرسیدن و دانستن است؟! نقل است که ابوریحان در جواب می گوید: «بدانم و بمیرم بهتر است، یا ندانم و بمیرم؟!».

یکی از خصوصیت های درس آموز مریم میرزاخانی، قدرشناسی او بود. در مصاحبه های متعددی که انجام داد، بر تمام مولفه هایی که به نوعی در موفقیتش نقش داشتند، تاکید کرد و آنها را برشمرد. مریم قدردان پدر و مادر و خانواده، مدرسه، مدیر، معلمان، دانشگاه در ایران و آمریکا، دوستان و ... بود. این خصلت به خصوص برای ایرانیان در زمان حاضر نادر است و الگویی ارزنده برای کسانی است که دائم، خود را قربانی شرایط می دانند! و احساس می کنند در حقشان ظلم شده است! میرزاخانی در مصاحبه ها و مکتوباتش، همیشه انصاف را رعایت کرد و از هر موقعیتی که چیزی یاد گرفته بود، با قدرشناسی یاد کرد.

هرکس که زندگی حرفه ای و شخصی وی را مطالعه کند، درمی یابد که مریم، مصداق روشنی از تلاش و سخت کوشی بود! او مسیر حرکت و موفقیت را خطی و گام به گام نمی دید و آن را تابع قاعده های خشک نمی دانست؛ بلکه فرایند حل مسئله را سیال و پر از پستی و بلندی تصور می کرد که در آن، انگیزه و علاقه و خواست درونی فرد برای رسیدن به قله و خروج از بن بست و گشودن راه های جدید، حیاتی است. موارد ذکر شده الگوهایی است که زنده یاد مریم میرزاخانی نماد آن هاست. الگوهایی که همیشه می تواند روشن کننده راه پر فراز و فرود و دشوار دانش پژوهانی باشد که دستاوردهای‌ علمی در جهان، وابسته به وجود آنان است.

به روان تابناک پروفسور مریم میرزا خانی درود می فرستیم و تداوم راهش را توسط جویندگان علم و معرفت از خداوند متعال مسئلت می نماییم.
Forwarded from دهکده جهانی
♈️بازخوانی کنش های سیاسی یک دولتمرد

✳️ به مناسبت #روز_جهانی_نلسون_ماندلا

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

در نوامبر ۲۰۰۹ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل، ۱۸ جولای ( ۲۷ تیرماه )، روز تولد نلسون ماندلا رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی و برنده جایزه صلح نوبل را به پاس خدمات او در رواج فرهنگ صلح، روز جهانی نلسون ماندلا اعلام کرد. آقای ماندلا به خاطر تحمل بیش از ۲۷ سال زندان در مسیر مبارزه با تبعیض اقلیت سفیدپوست به « نماد آزادی، عدالت، شکیبایی و کرامت» تبدیل شده است. دکتر هادی خانیکی در سال ۱۳۹۸ ( روز جهانی ماندلا )، سخنانی ایراد نمودند که چکیده آن به شرح زیر است:

ماندلا حتی در اوج قدرت، در جستجوی مبارزه آشتی جویانه بود و از نفرت پراکنی پرهیز می کرد.
🔹مطالعه پشتوانه‌های فلسفی و نظری و رویکرد عملی ماندلا در مبارزه سیاسی صلح‌طلبانه، سرمشقی برای سیاست‌ورزی در همه جوامع از جمله جامعه ایران است؛ زیرا انباشت نفرت چیزی جز آشوب یا استبداد به ارمغان نمی‌آورد.
طبعاً مطالعه گفتمان ماندلا می‌تواند گفتمان‌های انقلابی دنیا را به هم نزدیک کند.
🔹آشتی‌جویی در کنار تسلیم‌نشدن خصلت اساسی مبارزه ماندلا علیه آپارتاید بود.‌
زندگی ماندلا سرشار از انقلابی‌گری همراه با مدارا می باشد. ماندلا، راه دشوار آزادی را با هم‌وزن‌کردن این دو مفهوم و در پایان هم با مهربانی آن را تمام نموده و عشق را جایگزین نفرت کرد.

بخشش؛ گمشده انقلاب‌ها است. ماندلا در کناره‌گیری از قدرت هم امتحان خوبی پس داد و مثل رابرت موگابه رهبر سابق زیمباوه اصرار بر ماندن در قدرت نداشت و پس از یک دوره ریاست جمهوری، کناره‌گیری کرد.
شاید این مشی ماندلا را نتوان در سپهر سیاسی تئوریزه کرد؛ اما جایگاه مقبولی پیدا کرد به طوری که با تلفیق اخلاق با مبارزه، شایسته دریافت دکترای افتخاری شد.
🔹شاهکار ماندلا زندگی عملی وی و مهم‌ترین نظریه او زندگی اخلاقی بدون خشونت است. مبارزات ماندلا نوع متفاوتی از کنش‌گری سیاسی بود.
ماندلا بعد از آزادی از زندان، سفیدپوستان و حتی زندان‌بان خود را بخشید تا همه با هم کشور را بسازند.
ماندلا مبارزی بود که در مراحل انقلابی‌گری، در اوج قدرت بودن و در دوره کناره‌گیری، دنبال صلح بود. او دنبال توسل به خشونت نبود و در عین حال، از آرمان ها هم کوتاه نیامد.
🔹آشتی‌جویی یک باور و فضیلت نهادینه‌شده در وجود ماندلا بود. ماندلا، خشونت‌گریزی را به یک راهبرد تبدیل کرد و دنبال مبارزه صلح‌آمیز بود.

فراموش نکنیم که مبارزه صلح‌آمیز با تسلیم متفاوت است. ماندلا مبارزه به دور از خشونت را انتخاب کرد؛ چرا که اثرات آن پایدارتر بوده و با آرمان‌های بشری و با شرایط جوامع در حال توسعه سازگارتر است.
🔹صلح‌طلبی ماندلا آن‌جا ارزش‌مندتر می‌شود که طرف مقابل را هم به آشتی‌جویی ترغیب می‌کند.
از آن مهم تر مشارکت‌دادن رقیب در حکومت یکی از شاخصه‌های دیگر ماندلا است؛ به گونه ای که می توان گفت: " گفتمان ماندلا مبتنی بر پیروزی با رقیب است و نه پیروزی بر رقیب. "

توجه به امید و ترسیم آینده بهتر برای جامعه به جای استفاده از خشونت عریان برای برقراری امنیت بعد از پیروزی انقلاب ضد آپارتاید از دیگر شاخصه‌های مبارزات ماندلا بوده است.
راه ماندلا دشوار؛ اما کم‌هزینه، پایدار و سازگار با آرمان بشر برای زیستن در جهان عاری از خشونت است.


  در پایان به ذکر خاطره ای از اولین سفر نلسون ماندلا به ایران می پردازم.
در طول اولین سفر ماندلا به ایران،  یک روز رسانه ها اعلام کردند که فردا ساعت ۱۱ صبح نلسون ماندلا در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران سخنرانی خواهد نمود  اینجانب که محل کارم در وزارت جهاد سازندگی (سابق) روبروی دانشگاه تهران بود، با اطلاع از این موضوع همراه با دوست عزیزم جناب آقای دکتر مصطفی بستاکی با شوق زایدالوصفی ساعت ده و سی دقیقه صبح در مقابل دانشکده فنی، ورود نلسون ماندلا را انتظار می کشیدیم. وقتی ماندلا از اتومبیل تشریفات پیاده شد و همراه با میزبان ها آماده ورود به تالار می شد، جمعیت حاضر معبری را برای عبور ایشان بازکرد. در عین حال که همه ذوق زده و تشنه دیدار و گوش فرادادن به سخنرانی او بودند، هنگام عبور سکوت عجیبی حکمفرما بود؛ زیرا درآن مقطع زمانی (اوایل دهه ۱۳۷۰) تنها با ذکر صلوات  افراد را  تشویق  می نمودند و به علت این که ماندلا با صلوات و ... مانوس نبود، همه ساکت بودند تا این که با یک مشورت ناگهانی با دکتر بستاکی در حالی که نلسون ماندلا حدود یک متر با ما فاصله داشت، دو نفری شروع به دست زدن نمودیم که سایرین نیز به تاسی از ما دست زدند. لبخند زیبا و ملیح نلسون ماندلا که از کنارمان گذشت، پاداش آن عمل بود.
🔹ماندلا با روشی اخلاقی در سیاست ماندگار شد و به اصول دموکراسی وفادار ماند و اندیشه عدم توسل به خشونت را به راهی ممکن در سیاست‌ورزی تبدیل نمود.

راهش پر رهرو باد