📩 یادداشتی از مجید نوری، مدیرعامل شرکت #اروندموتور_پاک به مناسبت #روز_جهانی_دوچرخه
🇮🇷: @darvishnameh
🔻چرا دوچرخه و دوچرخه سواری؟🔻
🖋موضوع ترافیک و آلودگی هوا برای ما ایرانی ها موضوع جدیدی نیست. البته گستره آن در سالهای اخیر به تمام شهرهای بزرگ و حتی متوسط هم رسیده است. این بلیه در تمام ادوار گذشته، حتی در رژیم قبل هم وجود داشته و هیچ مدیری، تدبیر و توان لازم برای حل این بحران را نداشته است.
امروزه صحبت از میلیونها لیتر سوختی که در توقفهای اجباری ترافیک تلف میشود و یا میلیونها ساعت از وقت مردم که در راه بندان ها تباه میشود، موضوعی تکراری و ملال آور شده است. حتی کشته شدن هفته ای سیصد نفر به دلیل تصادفات رانندگی و اغلب در محدوده شهرها و ناشی از موتورسیکلتهای متخلف، به هیچوجه نظر هیچکس را به خودش جلب نمیکند. اثر خبری این موضوع حتی کمتر از اثر خبری کاهش بیست هزار تومانی قیمت سکه بهار آزادی است! در مورد کاهش یا افزایش قیمت سکه حداقل یک رئیس کل بانک مرکزی وجود دارد که مورد دعا یا نفرین ذینفعان قرار گیرد، امّا در مورد این سیصد نفر واقعا" چه کسی مسئول است؟ به چه کسی باید مراجعه کرد؟ شورای شهر؟ شهرداری؟ پلیس راهور؟ نمایندگان مجلس؟ دولت؟ قوه قضائیه؟ شورای نگهبان؟ مجمع تشخیص مصلحت؟ از چه کسی باید خواهش کرد که کاری بکند؟ حداقل یکی پیدا شود و هزینه تحمیلی به کشور از بابت این تعداد کشته و چند برابر آن معلول در هفته را محاسبه و اعلام کند تا بفهمیم که سرانجام یکی حواسش هست.
البته به یمن شبکه های اجتماعی صدای اعتراض به این کشتار خاموش دارد بلند می شود. به دولتی ها چندان امیدی نیست، بیایید به خرد جمعی خودمان تکیه کنیم و دنبال قهرمان نگردیم.
امروزه فعالیتهای محیط زیستی محمد درویش با یک دوچرخه معمولی و البته همتی بلند، به مراتب اثربخش تر و موثرتر از برخی فعالیت های سازمانهای عریض و طویل با بودجه های نجومی است.
پس بیایید از آنهایی که مانند شفیعی کدکنی ها نشان داده اند بی منت، دغدغه بالندگی و خوشبختی این ملت را دارند، کمک بگیریم و سیمرغ وار کاری کنیم که جامعه
خوشبخت تری داشته باشیم.
به نظرم علاوه بر دلایل مرسوم، عامل مهم دیگری هم وجود دارد که سبب می شود به توسعه استفاده از دوچرخه همت گماریم. جامعه ما به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ای خشمگین است. این موضوع امروز دیگر چندان نیازی به تائید توسط جامعه شناسان و روانشناسان ندارد. این خشم فروخفته، آنقدر عریان است که شواهدش را در رفتار های اجتماعی، بخصوص رانندگی مان می بینیم. بخش زیادی از این خشم توسط خود ما اشاعه می یابد و تمرکز من بر این بخش و دلیل آن است. شکاف طبقاتی یکی از دلایل این خشم است. در جامعه ای که از هر سطل زباله شهری حداقل یک نفر آویزان است که بطری پلاستیکی یا تکه مقوایی و یا از آن بدتر لقمه نانی بدست آورد، فراوان اتومبیلهای چند صد میلیونی می بینید که بی اعتنا از کنار همین روزی بگیران سطل های زباله عبور میکنند.
باید شهر را به تصرف دوچرخه ها درآورده و ساده زیستی و لبخند و نشاط را جایگزین شیشه های دودی و انفجار بوق و سرب کنیم. در این راه باید از الگوهای تأثیرگذار جامعه اعم از هنرمند، نویسنده، ورزشکار، خبرنگار، دانشگاهی، مدیران و خلاصه تمامی اشخاص شناخته شده ای که در اقشار مختلف طرفدارانی دارند کمک بگیریم تا فرهنگ استفاده از دوچرخه در کشورمان نهادینه شود.
بیاییم از همین ۱۳ خرداد - روز جهانی دوچرخه - شروع کرده و با آوردن دوچرخه های خود به خیابان، اعلام کنیم که از حق دوچرخه سواری ایمن در شهر باید برخوردار شویم.
آمین.
۸ خرداد ۹۷
#مجید_نوری
🇮🇷: @darvishnameh
🇮🇷: @darvishnameh
🔻چرا دوچرخه و دوچرخه سواری؟🔻
🖋موضوع ترافیک و آلودگی هوا برای ما ایرانی ها موضوع جدیدی نیست. البته گستره آن در سالهای اخیر به تمام شهرهای بزرگ و حتی متوسط هم رسیده است. این بلیه در تمام ادوار گذشته، حتی در رژیم قبل هم وجود داشته و هیچ مدیری، تدبیر و توان لازم برای حل این بحران را نداشته است.
امروزه صحبت از میلیونها لیتر سوختی که در توقفهای اجباری ترافیک تلف میشود و یا میلیونها ساعت از وقت مردم که در راه بندان ها تباه میشود، موضوعی تکراری و ملال آور شده است. حتی کشته شدن هفته ای سیصد نفر به دلیل تصادفات رانندگی و اغلب در محدوده شهرها و ناشی از موتورسیکلتهای متخلف، به هیچوجه نظر هیچکس را به خودش جلب نمیکند. اثر خبری این موضوع حتی کمتر از اثر خبری کاهش بیست هزار تومانی قیمت سکه بهار آزادی است! در مورد کاهش یا افزایش قیمت سکه حداقل یک رئیس کل بانک مرکزی وجود دارد که مورد دعا یا نفرین ذینفعان قرار گیرد، امّا در مورد این سیصد نفر واقعا" چه کسی مسئول است؟ به چه کسی باید مراجعه کرد؟ شورای شهر؟ شهرداری؟ پلیس راهور؟ نمایندگان مجلس؟ دولت؟ قوه قضائیه؟ شورای نگهبان؟ مجمع تشخیص مصلحت؟ از چه کسی باید خواهش کرد که کاری بکند؟ حداقل یکی پیدا شود و هزینه تحمیلی به کشور از بابت این تعداد کشته و چند برابر آن معلول در هفته را محاسبه و اعلام کند تا بفهمیم که سرانجام یکی حواسش هست.
البته به یمن شبکه های اجتماعی صدای اعتراض به این کشتار خاموش دارد بلند می شود. به دولتی ها چندان امیدی نیست، بیایید به خرد جمعی خودمان تکیه کنیم و دنبال قهرمان نگردیم.
امروزه فعالیتهای محیط زیستی محمد درویش با یک دوچرخه معمولی و البته همتی بلند، به مراتب اثربخش تر و موثرتر از برخی فعالیت های سازمانهای عریض و طویل با بودجه های نجومی است.
پس بیایید از آنهایی که مانند شفیعی کدکنی ها نشان داده اند بی منت، دغدغه بالندگی و خوشبختی این ملت را دارند، کمک بگیریم و سیمرغ وار کاری کنیم که جامعه
خوشبخت تری داشته باشیم.
به نظرم علاوه بر دلایل مرسوم، عامل مهم دیگری هم وجود دارد که سبب می شود به توسعه استفاده از دوچرخه همت گماریم. جامعه ما به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ای خشمگین است. این موضوع امروز دیگر چندان نیازی به تائید توسط جامعه شناسان و روانشناسان ندارد. این خشم فروخفته، آنقدر عریان است که شواهدش را در رفتار های اجتماعی، بخصوص رانندگی مان می بینیم. بخش زیادی از این خشم توسط خود ما اشاعه می یابد و تمرکز من بر این بخش و دلیل آن است. شکاف طبقاتی یکی از دلایل این خشم است. در جامعه ای که از هر سطل زباله شهری حداقل یک نفر آویزان است که بطری پلاستیکی یا تکه مقوایی و یا از آن بدتر لقمه نانی بدست آورد، فراوان اتومبیلهای چند صد میلیونی می بینید که بی اعتنا از کنار همین روزی بگیران سطل های زباله عبور میکنند.
باید شهر را به تصرف دوچرخه ها درآورده و ساده زیستی و لبخند و نشاط را جایگزین شیشه های دودی و انفجار بوق و سرب کنیم. در این راه باید از الگوهای تأثیرگذار جامعه اعم از هنرمند، نویسنده، ورزشکار، خبرنگار، دانشگاهی، مدیران و خلاصه تمامی اشخاص شناخته شده ای که در اقشار مختلف طرفدارانی دارند کمک بگیریم تا فرهنگ استفاده از دوچرخه در کشورمان نهادینه شود.
بیاییم از همین ۱۳ خرداد - روز جهانی دوچرخه - شروع کرده و با آوردن دوچرخه های خود به خیابان، اعلام کنیم که از حق دوچرخه سواری ایمن در شهر باید برخوردار شویم.
آمین.
۸ خرداد ۹۷
#مجید_نوری
🇮🇷: @darvishnameh