@darvishnameh
🔴 آیا روزگار ناخوش #هامون، خوش خواهد شد؟ پرونده مفصل #تجارت_فردا را بخوانید ...
👇👇👇
https://yon.ir/T0oa
🔴 آیا روزگار ناخوش #هامون، خوش خواهد شد؟ پرونده مفصل #تجارت_فردا را بخوانید ...
👇👇👇
https://yon.ir/T0oa
🇮🇷: @darvishnameh
🔴 جنسِ مدیریت ما بر ایران از جنسِ مسعود کیمیایی است در #قاتل_اهلی!
✅ گفتگویم با هفته نامه #تجارت_فردا درباره غصه ای به نام مدیریت!
👇
https://tejaratefarda.com/fa/tiny/news-25687
🔴 جنسِ مدیریت ما بر ایران از جنسِ مسعود کیمیایی است در #قاتل_اهلی!
✅ گفتگویم با هفته نامه #تجارت_فردا درباره غصه ای به نام مدیریت!
👇
https://tejaratefarda.com/fa/tiny/news-25687
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
🔶گُل خاک ایران در گلدان عربی
✍️ محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها در یادداشتی برای #تجارت_فردا نوشته است:
🔸ماجرای خاکفروشی، صادرات و قاچاق خاک کشور در قالبهای مختلف گلدانی، معدنی و... به اوایل دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد برمیگردد. سنتی که بعد از اعمال تحریمها گذاشته شد و بر این اساس قرار بوده به هر شکلی صادرات غیرنفتی برای دور زدن تحریمها به وجود بیاید! آن زمان گزارشهایی میرسید که برای مثال در اطراف تالابها و برخی از دامنههای مناطق کوهستانی بهخصوص در استانهای خراسان، اردبیل، آذربایجان، چهارمحال و بختیاری و... عدهای دارند خاکهای حاصلخیز این مناطق را در گلدانها و کیسههایی میریزند و به مناطق نامعلومی میبرند.
🔸حاصل کار آنها البته حفرهها و گودالهایی در اطراف تالابها و مناطق حاصلخیز کشور بود. آن زمان من در مصاحبهای هشدار دادم که این کار میتواند بسیار خطرناک باشد چراکه همه خاک حاصلخیز ما در همین لایه بسیار سطحی زمین است و اگر این خاک را به بهانههای مختلف برداشت و از کشور خارج کنند، حتی مساله میتواند در حد امنیت ملی خطرناک باشد. کشور ما متاسفانه حداکثر 10 درصد از مساحت خاکش مستعد کشاورزی است. بقیه خاک ما اصولاً فاقد ارزشهای مواد آلی و غذایی برای کشاورزی است. بنابراین باید قدر این خاک را دانست آن هم زمانی که میدانیم بهطور متوسط 800 سال زمان لازم است تا یک سانتیمتر خاک شکل بگیرد. در آن زمان وزارت جهاد کشاورزی و تشکیلاتی مرتبط با معاونت زراعت و آب و خاک اطلاعیهای دادند و به شدت موضوع صادرات خاک و قاچاق گلدانی خاک حاصلخیز کشور را تکذیب کردند و گفتند صدور یک گرم خاک هم ممکن نیست.
🔸باغ گیاهشناسی ایران 145 هکتار است که الان بزرگترین باغ اکولوژی جهان است. باغ کیو در انگلستان دومین باغ اکولوژی دنیاست که 105 هکتار است. ولی عربستان با آن وضع خاک و آب و هوا 250 هکتار باغ گیاهشناسی میسازد. واقعاً پرسش این است خاک این باغ از کجا تامین میشود؟ البته ممکن است بخشی از این خاک مورد نیاز کشورهای عربی از یمن تامین شود چون مقداری کیفیت خاک یمن با بقیه کشورهای خلیج فارس فرق دارد اما بقیه از کجا تامین میشود؛ آیا از آن یکمیلیون تنی است که گفته میشود از ایران میرود؟ یکمیلیون تن اصلاً رقمی برای این حجم فعالیت در کشورهای در حال تغییر عربی خلیج فارس نیست و باید بیشتر حواسها را جمع کرد.
🔸من در تمام مدت تحقیق در این مورد نتوانستم به جمعبندی درستی در این ماجرا برسم و واقعاً این ماجرا نیازمند بررسی و تحقیق و تفحص بیشتری است. باید به مدیرانی که چنین درکی ندارند گفت آن یکمیلیون تن خاک در لایه سطحی زمین، گل خاک ایران است. مرغوبترین و ارزشمندترین خاکی است که میلیونها سال طول کشیده است تا به این مرحله رسیده است. برای مثال اکوتن یا زغالسنگ نارس تالاب گندمان را که میلیونها سال طول کشیده به این شکل با کیفیت به وجود بیایید در نظر بگیرید.
🔸راهکار جلوگیری از قاچاق و صدور خاک کشور فقط قانون نیست. چون ما به اندازه کافی قانون داریم. مشکل ما دو نکته مهم است؛ یکی اینکه قانونگذار ما تعهدی به اجرای قانون ندارد. چون عشقی به موضوع محیطزیست وجود ندارد. دیگر اینکه اجازه داده نشده است که تشکلهای مردمنهاد حامی محیط زیست شکل بگیرند تا با کنشگری مدنی در این حوزه حفاظت از آب و خاک این مملکت به سادگی و بدون هزینه امکانپذیر باشد. متاسفانه نگاههای سلبی مانع چنین حفاظت انسانی در برابر توسعه ناپایدار و روشهای غلط مدیریتی شده است و روزبهروز شاهد وارد آمدن خسارات بیشتر انسانی به منابع طبیعی و محیط زیست کشورمان هستیم.
👈 متن کامل این یادداشت را در شماره 300 هفتهنامه تجارتفردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
✍️ محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها در یادداشتی برای #تجارت_فردا نوشته است:
🔸ماجرای خاکفروشی، صادرات و قاچاق خاک کشور در قالبهای مختلف گلدانی، معدنی و... به اوایل دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد برمیگردد. سنتی که بعد از اعمال تحریمها گذاشته شد و بر این اساس قرار بوده به هر شکلی صادرات غیرنفتی برای دور زدن تحریمها به وجود بیاید! آن زمان گزارشهایی میرسید که برای مثال در اطراف تالابها و برخی از دامنههای مناطق کوهستانی بهخصوص در استانهای خراسان، اردبیل، آذربایجان، چهارمحال و بختیاری و... عدهای دارند خاکهای حاصلخیز این مناطق را در گلدانها و کیسههایی میریزند و به مناطق نامعلومی میبرند.
🔸حاصل کار آنها البته حفرهها و گودالهایی در اطراف تالابها و مناطق حاصلخیز کشور بود. آن زمان من در مصاحبهای هشدار دادم که این کار میتواند بسیار خطرناک باشد چراکه همه خاک حاصلخیز ما در همین لایه بسیار سطحی زمین است و اگر این خاک را به بهانههای مختلف برداشت و از کشور خارج کنند، حتی مساله میتواند در حد امنیت ملی خطرناک باشد. کشور ما متاسفانه حداکثر 10 درصد از مساحت خاکش مستعد کشاورزی است. بقیه خاک ما اصولاً فاقد ارزشهای مواد آلی و غذایی برای کشاورزی است. بنابراین باید قدر این خاک را دانست آن هم زمانی که میدانیم بهطور متوسط 800 سال زمان لازم است تا یک سانتیمتر خاک شکل بگیرد. در آن زمان وزارت جهاد کشاورزی و تشکیلاتی مرتبط با معاونت زراعت و آب و خاک اطلاعیهای دادند و به شدت موضوع صادرات خاک و قاچاق گلدانی خاک حاصلخیز کشور را تکذیب کردند و گفتند صدور یک گرم خاک هم ممکن نیست.
🔸باغ گیاهشناسی ایران 145 هکتار است که الان بزرگترین باغ اکولوژی جهان است. باغ کیو در انگلستان دومین باغ اکولوژی دنیاست که 105 هکتار است. ولی عربستان با آن وضع خاک و آب و هوا 250 هکتار باغ گیاهشناسی میسازد. واقعاً پرسش این است خاک این باغ از کجا تامین میشود؟ البته ممکن است بخشی از این خاک مورد نیاز کشورهای عربی از یمن تامین شود چون مقداری کیفیت خاک یمن با بقیه کشورهای خلیج فارس فرق دارد اما بقیه از کجا تامین میشود؛ آیا از آن یکمیلیون تنی است که گفته میشود از ایران میرود؟ یکمیلیون تن اصلاً رقمی برای این حجم فعالیت در کشورهای در حال تغییر عربی خلیج فارس نیست و باید بیشتر حواسها را جمع کرد.
🔸من در تمام مدت تحقیق در این مورد نتوانستم به جمعبندی درستی در این ماجرا برسم و واقعاً این ماجرا نیازمند بررسی و تحقیق و تفحص بیشتری است. باید به مدیرانی که چنین درکی ندارند گفت آن یکمیلیون تن خاک در لایه سطحی زمین، گل خاک ایران است. مرغوبترین و ارزشمندترین خاکی است که میلیونها سال طول کشیده است تا به این مرحله رسیده است. برای مثال اکوتن یا زغالسنگ نارس تالاب گندمان را که میلیونها سال طول کشیده به این شکل با کیفیت به وجود بیایید در نظر بگیرید.
🔸راهکار جلوگیری از قاچاق و صدور خاک کشور فقط قانون نیست. چون ما به اندازه کافی قانون داریم. مشکل ما دو نکته مهم است؛ یکی اینکه قانونگذار ما تعهدی به اجرای قانون ندارد. چون عشقی به موضوع محیطزیست وجود ندارد. دیگر اینکه اجازه داده نشده است که تشکلهای مردمنهاد حامی محیط زیست شکل بگیرند تا با کنشگری مدنی در این حوزه حفاظت از آب و خاک این مملکت به سادگی و بدون هزینه امکانپذیر باشد. متاسفانه نگاههای سلبی مانع چنین حفاظت انسانی در برابر توسعه ناپایدار و روشهای غلط مدیریتی شده است و روزبهروز شاهد وارد آمدن خسارات بیشتر انسانی به منابع طبیعی و محیط زیست کشورمان هستیم.
👈 متن کامل این یادداشت را در شماره 300 هفتهنامه تجارتفردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
✅بیابان؛ پاسخ طبیعت به زیستبوم
محمد درویش از شدت گرفتن بیابانزایی در ایران و جهان میگوید
🔻ما یکی از بدترین کشورها از نظر گسترش بیابان هستیم. لااقل از منظر دو معیار این ادعا قابل راستیآزمایی است؛ یکی از منظر فرونشست زمین که میزان نشست زمین در ایران بالاترین حد در کل کره زمین است. آخرین گزارش سازمان زمینشناسی ایران اشاره میکند که در استان فارس در فاصله بین دشت صفا و جهرم فرونشست زمین به رقمی حدود 54 سانتیمتر در سال رسیده است. رقمی که 140 برابر آن چیزی است که از آن به عنوان شرایط بحرانی نام میبرند. نشست زمین مساله مهمی است که برای درمان آن به 50 تا 70 هزار سال زمان نیاز داریم. در واقع میتوانیم بگوییم منطقهای که دچار نشست زمین میشود، منطقهای مرده است. نرخ فرسایش خاک نیز منظر دومی است که نشان میدهد ایران یکی از بدترین کشورها در بیابانزایی است. نرخ فرسایش خاک در ایران نیز یکی از بالاترین نرخها در جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2018، کل فرسایش خاک در جهان 24 میلیارد تن است که یکدوازدهم این رقم یعنی دو میلیارد تن بهتنهایی در ایران تولید میشود.
🔻بعد از پایان جنگ هشتساله (جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) بود که ما متوجه شدیم باید عقبافتادگی ناشی از جنگ را جبران کنیم. واقعیت این است که ما در این دوران چشممان را به روی ملاحظات محیطزیستی و پایداری توسعه بستیم و این دوران روند بیابانی ایران تشدید شد. بر روی هر رودخانهای سد زدیم و تالابهای پاییندست رودخانهها را خشک کردیم. تالابهای باقیمانده را زهکشی کردیم تا بتوانیم به گسترش کشاورزی کمک کنیم. تالاب کمجان در استان فارس یک نمونه از این تالابهاست و تالاب خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری نیز از این دست تالابهاست که قربانی توسعهطلبی و گسترش کشاورزی در آن سالها شدند. به این ترتیب شتاب بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی به شکل غیرعادی افزایش پیدا کرد.
🔻بهطور کلی بیابان در جایی که وجود دارد، بهترین پاسخ طبیعت به شرایط زیستبوم است. بهطور کلی بیابانزدایی به معنای زدودن بیابانهای طبیعی کار اشتباهی است. این اتفاق نباید بیفتد بلکه ما باید مهار بیابان را در دستور کار قرار دهیم. یعنی اجازه ندهیم دیگر اکوسیستمهای کشور و سرزمین غیربیابانی تبدیل به بیابان شود. واقعیت این است که اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی، کوهستانی و تالابی ما نیز مستعد بیابانی شدن هستند. ما باید مانع از دست رفتن توان تولید اکوسیستمهای دیگر سرزمین شویم. این اتفاق دارد در کشور میافتد. متاسفانه سازمانهای متولی مانند سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشور، اصولاً بهرغم اینکه در قوانین موجود کشور از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار هستند، اما عملاً چون زیر نظر دولت اداره میشوند و دولت برای پیشبرد اهداف دیگر خود نیاز به همراهی چنین نهادهایی دارد، کارایی این سازمانهای متولی طبیعت نیز کارکردی غیرقابل قبول است.
🔻هر اکوسیستمی واجد تنوع زیستی و گونههای گیاهی و جانوری مختص خود است. وقتی ما میخواهیم بیابانزدایی کنیم بسیاری از گونههای گیاهی گوشتی مثل کاکتوسها و بسیاری از گونههای جانوری مثل خزندهها، مارها، عقربها و... را نابود میکنیم. این گونهها خزانه ژنتیکی کشور هستند. پس بیابان در جای خودش درست است. این اکوسیستم باید محفوظ بماند. سرزمینهایی که دچار بیابانزایی شدهاند توان تولید خود را از دست میدهند و باید مرمت شوند. این مناطق باید احیا شود. جنگلها تخریب شده، مراتع از بین رفته، تالابها خشک شده و... آنها باید احیا شوند و جلوی تخریب بیشتر آنها گرفته شود. این اقدام به مهار بیابانزایی معروف است.
📎متن کامل این گفتوگو را می توانید در شماره 318 #تجارت_فردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
محمد درویش از شدت گرفتن بیابانزایی در ایران و جهان میگوید
🔻ما یکی از بدترین کشورها از نظر گسترش بیابان هستیم. لااقل از منظر دو معیار این ادعا قابل راستیآزمایی است؛ یکی از منظر فرونشست زمین که میزان نشست زمین در ایران بالاترین حد در کل کره زمین است. آخرین گزارش سازمان زمینشناسی ایران اشاره میکند که در استان فارس در فاصله بین دشت صفا و جهرم فرونشست زمین به رقمی حدود 54 سانتیمتر در سال رسیده است. رقمی که 140 برابر آن چیزی است که از آن به عنوان شرایط بحرانی نام میبرند. نشست زمین مساله مهمی است که برای درمان آن به 50 تا 70 هزار سال زمان نیاز داریم. در واقع میتوانیم بگوییم منطقهای که دچار نشست زمین میشود، منطقهای مرده است. نرخ فرسایش خاک نیز منظر دومی است که نشان میدهد ایران یکی از بدترین کشورها در بیابانزایی است. نرخ فرسایش خاک در ایران نیز یکی از بالاترین نرخها در جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2018، کل فرسایش خاک در جهان 24 میلیارد تن است که یکدوازدهم این رقم یعنی دو میلیارد تن بهتنهایی در ایران تولید میشود.
🔻بعد از پایان جنگ هشتساله (جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) بود که ما متوجه شدیم باید عقبافتادگی ناشی از جنگ را جبران کنیم. واقعیت این است که ما در این دوران چشممان را به روی ملاحظات محیطزیستی و پایداری توسعه بستیم و این دوران روند بیابانی ایران تشدید شد. بر روی هر رودخانهای سد زدیم و تالابهای پاییندست رودخانهها را خشک کردیم. تالابهای باقیمانده را زهکشی کردیم تا بتوانیم به گسترش کشاورزی کمک کنیم. تالاب کمجان در استان فارس یک نمونه از این تالابهاست و تالاب خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری نیز از این دست تالابهاست که قربانی توسعهطلبی و گسترش کشاورزی در آن سالها شدند. به این ترتیب شتاب بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی به شکل غیرعادی افزایش پیدا کرد.
🔻بهطور کلی بیابان در جایی که وجود دارد، بهترین پاسخ طبیعت به شرایط زیستبوم است. بهطور کلی بیابانزدایی به معنای زدودن بیابانهای طبیعی کار اشتباهی است. این اتفاق نباید بیفتد بلکه ما باید مهار بیابان را در دستور کار قرار دهیم. یعنی اجازه ندهیم دیگر اکوسیستمهای کشور و سرزمین غیربیابانی تبدیل به بیابان شود. واقعیت این است که اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی، کوهستانی و تالابی ما نیز مستعد بیابانی شدن هستند. ما باید مانع از دست رفتن توان تولید اکوسیستمهای دیگر سرزمین شویم. این اتفاق دارد در کشور میافتد. متاسفانه سازمانهای متولی مانند سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشور، اصولاً بهرغم اینکه در قوانین موجود کشور از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار هستند، اما عملاً چون زیر نظر دولت اداره میشوند و دولت برای پیشبرد اهداف دیگر خود نیاز به همراهی چنین نهادهایی دارد، کارایی این سازمانهای متولی طبیعت نیز کارکردی غیرقابل قبول است.
🔻هر اکوسیستمی واجد تنوع زیستی و گونههای گیاهی و جانوری مختص خود است. وقتی ما میخواهیم بیابانزدایی کنیم بسیاری از گونههای گیاهی گوشتی مثل کاکتوسها و بسیاری از گونههای جانوری مثل خزندهها، مارها، عقربها و... را نابود میکنیم. این گونهها خزانه ژنتیکی کشور هستند. پس بیابان در جای خودش درست است. این اکوسیستم باید محفوظ بماند. سرزمینهایی که دچار بیابانزایی شدهاند توان تولید خود را از دست میدهند و باید مرمت شوند. این مناطق باید احیا شود. جنگلها تخریب شده، مراتع از بین رفته، تالابها خشک شده و... آنها باید احیا شوند و جلوی تخریب بیشتر آنها گرفته شود. این اقدام به مهار بیابانزایی معروف است.
📎متن کامل این گفتوگو را می توانید در شماره 318 #تجارت_فردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
سرزمینهای ناشاد
بیابانزایی چگونه بستر خشونت را فراهم میآورد؟
✍️محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا میتواند بشود، باید گفت؛ بیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین یا Land degradation که در مناطق خشک، نیمهخشک و مناطق نیمهمرطوب خشک رخ میدهد. این تعریفی است که برنامه عمران ملل متحد در سال 1994 میلادی از بیابانزایی ارائه داد. در واقع بیابانزایی همان تخریب سرزمین است ولی چون واژه تخریب سرزمین، خیلی بار احساسی نداشته و مردم و مسوولان و رهبران سیاسی کشورها را متوجه عمق فاجعه نمیکرده است، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بهتر است بهجای Land degradation از عبارت degradation desert یا بیابانزایی استفاده کنند تا ملموستر باشد و مقامات و سیاستگذاران و مردم بیشتر احساس خطر کنند و آنها یادشان بیفتد که ممکن است ناهمواریهای ماسهای بیاید و یک شهر را زیر پوشش شن ببرد. بنابراین بودجههای بیشتری به مقابله با بیابانزایی اختصاص پیدا کند.
اما واقعیت ماجرا این است که وقتی زمین شور میشود و حاصلخیزی آب کم میشود و سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و بیلان دشتها کم میشود و چشمههای تولید گردوخاک پیدا میشود، یعنی در واقع در یک سرزمین دارد بیابانزایی اتفاق میافتد. به عبارت سادهتر، هر فعالیتی که منجر به افت کارایی سرزمین شود، یک نوع بیابانزایی یا تخریب سرزمین است. بنابراین بیابانزایی نباید لاجرم در سرزمینهای خشک اتفاق بیفتد، بلکه در برخی از مناطق از جمله اقیانوسها و دریاها که کویرهای دریایی داریم به دلیل وجود مواد آلاینده هیچ جنبدهای در آن زیست نمیکند. در خلیج فارس ما چنین ویژگیای داریم و آنجا دارد بیابانزایی اتفاق میافتد.
متن کامل را اینجا مطالعه کنید👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-35109
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
بیابانزایی چگونه بستر خشونت را فراهم میآورد؟
✍️محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا میتواند بشود، باید گفت؛ بیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین یا Land degradation که در مناطق خشک، نیمهخشک و مناطق نیمهمرطوب خشک رخ میدهد. این تعریفی است که برنامه عمران ملل متحد در سال 1994 میلادی از بیابانزایی ارائه داد. در واقع بیابانزایی همان تخریب سرزمین است ولی چون واژه تخریب سرزمین، خیلی بار احساسی نداشته و مردم و مسوولان و رهبران سیاسی کشورها را متوجه عمق فاجعه نمیکرده است، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بهتر است بهجای Land degradation از عبارت degradation desert یا بیابانزایی استفاده کنند تا ملموستر باشد و مقامات و سیاستگذاران و مردم بیشتر احساس خطر کنند و آنها یادشان بیفتد که ممکن است ناهمواریهای ماسهای بیاید و یک شهر را زیر پوشش شن ببرد. بنابراین بودجههای بیشتری به مقابله با بیابانزایی اختصاص پیدا کند.
اما واقعیت ماجرا این است که وقتی زمین شور میشود و حاصلخیزی آب کم میشود و سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و بیلان دشتها کم میشود و چشمههای تولید گردوخاک پیدا میشود، یعنی در واقع در یک سرزمین دارد بیابانزایی اتفاق میافتد. به عبارت سادهتر، هر فعالیتی که منجر به افت کارایی سرزمین شود، یک نوع بیابانزایی یا تخریب سرزمین است. بنابراین بیابانزایی نباید لاجرم در سرزمینهای خشک اتفاق بیفتد، بلکه در برخی از مناطق از جمله اقیانوسها و دریاها که کویرهای دریایی داریم به دلیل وجود مواد آلاینده هیچ جنبدهای در آن زیست نمیکند. در خلیج فارس ما چنین ویژگیای داریم و آنجا دارد بیابانزایی اتفاق میافتد.
متن کامل را اینجا مطالعه کنید👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-35109
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
سرزمینهای ناشاد
محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
🔹 جامعه ایران شش ماه گذشته را چگونه گذراند؟
ایران با ابرچالشهای زیادی روبهرو است. از ابرچالش فقر تا ابرچالش آب همه و همه جامعه ایران را فرسوده و تحت فشار گذاشتهاند. در شش ماه گذشته شاهد برخی اعتراضها بودهایم. بازنشستگان، معلمان، کشاورزان... به دلایل متعددی معترض هستند. مهاجرت ایرانیان چه درون سرزمین، چه بیرون سرزمین در حال افزایش است و از تنشهای سیاسی کاسته نشده و نااطمینانی افزایش یافته است.
خطر کمبود آب و تخریب سرزمین، فرونشست خاک و... سرزمین را بهطور جدی تهدید میکند.
در میزگردی با حضور مریم زارعیان جامعهشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی، محمد درویش کنشگر محیط زیست و صاحبنظر در زمینه توسعه پایدار و روحالله اسلامی تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه به بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی شش ماه گذشته پرداختهایم.
متن کامل این میزگرد در ویژهنامه تحلیلی و شماره 427 در دسترس است. این شماره روز شنبه 24 مهر منتشر میشود.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
ایران با ابرچالشهای زیادی روبهرو است. از ابرچالش فقر تا ابرچالش آب همه و همه جامعه ایران را فرسوده و تحت فشار گذاشتهاند. در شش ماه گذشته شاهد برخی اعتراضها بودهایم. بازنشستگان، معلمان، کشاورزان... به دلایل متعددی معترض هستند. مهاجرت ایرانیان چه درون سرزمین، چه بیرون سرزمین در حال افزایش است و از تنشهای سیاسی کاسته نشده و نااطمینانی افزایش یافته است.
خطر کمبود آب و تخریب سرزمین، فرونشست خاک و... سرزمین را بهطور جدی تهدید میکند.
در میزگردی با حضور مریم زارعیان جامعهشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی، محمد درویش کنشگر محیط زیست و صاحبنظر در زمینه توسعه پایدار و روحالله اسلامی تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه به بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی شش ماه گذشته پرداختهایم.
متن کامل این میزگرد در ویژهنامه تحلیلی و شماره 427 در دسترس است. این شماره روز شنبه 24 مهر منتشر میشود.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
✅بیابان؛ پاسخ طبیعت به زیستبوم
محمد درویش از شدت گرفتن بیابانزایی در ایران و جهان میگوید
🔻ما یکی از بدترین کشورها از نظر گسترش بیابان هستیم. لااقل از منظر دو معیار این ادعا قابل راستیآزمایی است؛ یکی از منظر فرونشست زمین که میزان نشست زمین در ایران بالاترین حد در کل کره زمین است. آخرین گزارش سازمان زمینشناسی ایران اشاره میکند که در استان فارس در فاصله بین دشت صفا و جهرم فرونشست زمین به رقمی حدود 54 سانتیمتر در سال رسیده است. رقمی که 140 برابر آن چیزی است که از آن به عنوان شرایط بحرانی نام میبرند. نشست زمین مساله مهمی است که برای درمان آن به 50 تا 70 هزار سال زمان نیاز داریم. در واقع میتوانیم بگوییم منطقهای که دچار نشست زمین میشود، منطقهای مرده است. نرخ فرسایش خاک نیز منظر دومی است که نشان میدهد ایران یکی از بدترین کشورها در بیابانزایی است. نرخ فرسایش خاک در ایران نیز یکی از بالاترین نرخها در جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2018، کل فرسایش خاک در جهان 24 میلیارد تن است که یکدوازدهم این رقم یعنی دو میلیارد تن بهتنهایی در ایران تولید میشود.
🔻بعد از پایان جنگ هشتساله (جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) بود که ما متوجه شدیم باید عقبافتادگی ناشی از جنگ را جبران کنیم. واقعیت این است که ما در این دوران چشممان را به روی ملاحظات محیطزیستی و پایداری توسعه بستیم و این دوران روند بیابانی ایران تشدید شد. بر روی هر رودخانهای سد زدیم و تالابهای پاییندست رودخانهها را خشک کردیم. تالابهای باقیمانده را زهکشی کردیم تا بتوانیم به گسترش کشاورزی کمک کنیم. تالاب کمجان در استان فارس یک نمونه از این تالابهاست و تالاب خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری نیز از این دست تالابهاست که قربانی توسعهطلبی و گسترش کشاورزی در آن سالها شدند. به این ترتیب شتاب بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی به شکل غیرعادی افزایش پیدا کرد.
🔻بهطور کلی بیابان در جایی که وجود دارد، بهترین پاسخ طبیعت به شرایط زیستبوم است. بهطور کلی بیابانزدایی به معنای زدودن بیابانهای طبیعی کار اشتباهی است. این اتفاق نباید بیفتد بلکه ما باید مهار بیابان را در دستور کار قرار دهیم. یعنی اجازه ندهیم دیگر اکوسیستمهای کشور و سرزمین غیربیابانی تبدیل به بیابان شود. واقعیت این است که اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی، کوهستانی و تالابی ما نیز مستعد بیابانی شدن هستند. ما باید مانع از دست رفتن توان تولید اکوسیستمهای دیگر سرزمین شویم. این اتفاق دارد در کشور میافتد. متاسفانه سازمانهای متولی مانند سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشور، اصولاً بهرغم اینکه در قوانین موجود کشور از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار هستند، اما عملاً چون زیر نظر دولت اداره میشوند و دولت برای پیشبرد اهداف دیگر خود نیاز به همراهی چنین نهادهایی دارد، کارایی این سازمانهای متولی طبیعت نیز کارکردی غیرقابل قبول است.
🔻هر اکوسیستمی واجد تنوع زیستی و گونههای گیاهی و جانوری مختص خود است. وقتی ما میخواهیم بیابانزدایی کنیم بسیاری از گونههای گیاهی گوشتی مثل کاکتوسها و بسیاری از گونههای جانوری مثل خزندهها، مارها، عقربها و... را نابود میکنیم. این گونهها خزانه ژنتیکی کشور هستند. پس بیابان در جای خودش درست است. این اکوسیستم باید محفوظ بماند. سرزمینهایی که دچار بیابانزایی شدهاند توان تولید خود را از دست میدهند و باید مرمت شوند. این مناطق باید احیا شود. جنگلها تخریب شده، مراتع از بین رفته، تالابها خشک شده و... آنها باید احیا شوند و جلوی تخریب بیشتر آنها گرفته شود. این اقدام به مهار بیابانزایی معروف است.
📎متن کامل این گفتوگو را می توانید در شماره 318 #تجارت_فردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
محمد درویش از شدت گرفتن بیابانزایی در ایران و جهان میگوید
🔻ما یکی از بدترین کشورها از نظر گسترش بیابان هستیم. لااقل از منظر دو معیار این ادعا قابل راستیآزمایی است؛ یکی از منظر فرونشست زمین که میزان نشست زمین در ایران بالاترین حد در کل کره زمین است. آخرین گزارش سازمان زمینشناسی ایران اشاره میکند که در استان فارس در فاصله بین دشت صفا و جهرم فرونشست زمین به رقمی حدود 54 سانتیمتر در سال رسیده است. رقمی که 140 برابر آن چیزی است که از آن به عنوان شرایط بحرانی نام میبرند. نشست زمین مساله مهمی است که برای درمان آن به 50 تا 70 هزار سال زمان نیاز داریم. در واقع میتوانیم بگوییم منطقهای که دچار نشست زمین میشود، منطقهای مرده است. نرخ فرسایش خاک نیز منظر دومی است که نشان میدهد ایران یکی از بدترین کشورها در بیابانزایی است. نرخ فرسایش خاک در ایران نیز یکی از بالاترین نرخها در جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2018، کل فرسایش خاک در جهان 24 میلیارد تن است که یکدوازدهم این رقم یعنی دو میلیارد تن بهتنهایی در ایران تولید میشود.
🔻بعد از پایان جنگ هشتساله (جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) بود که ما متوجه شدیم باید عقبافتادگی ناشی از جنگ را جبران کنیم. واقعیت این است که ما در این دوران چشممان را به روی ملاحظات محیطزیستی و پایداری توسعه بستیم و این دوران روند بیابانی ایران تشدید شد. بر روی هر رودخانهای سد زدیم و تالابهای پاییندست رودخانهها را خشک کردیم. تالابهای باقیمانده را زهکشی کردیم تا بتوانیم به گسترش کشاورزی کمک کنیم. تالاب کمجان در استان فارس یک نمونه از این تالابهاست و تالاب خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری نیز از این دست تالابهاست که قربانی توسعهطلبی و گسترش کشاورزی در آن سالها شدند. به این ترتیب شتاب بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی به شکل غیرعادی افزایش پیدا کرد.
🔻بهطور کلی بیابان در جایی که وجود دارد، بهترین پاسخ طبیعت به شرایط زیستبوم است. بهطور کلی بیابانزدایی به معنای زدودن بیابانهای طبیعی کار اشتباهی است. این اتفاق نباید بیفتد بلکه ما باید مهار بیابان را در دستور کار قرار دهیم. یعنی اجازه ندهیم دیگر اکوسیستمهای کشور و سرزمین غیربیابانی تبدیل به بیابان شود. واقعیت این است که اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی، کوهستانی و تالابی ما نیز مستعد بیابانی شدن هستند. ما باید مانع از دست رفتن توان تولید اکوسیستمهای دیگر سرزمین شویم. این اتفاق دارد در کشور میافتد. متاسفانه سازمانهای متولی مانند سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشور، اصولاً بهرغم اینکه در قوانین موجود کشور از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار هستند، اما عملاً چون زیر نظر دولت اداره میشوند و دولت برای پیشبرد اهداف دیگر خود نیاز به همراهی چنین نهادهایی دارد، کارایی این سازمانهای متولی طبیعت نیز کارکردی غیرقابل قبول است.
🔻هر اکوسیستمی واجد تنوع زیستی و گونههای گیاهی و جانوری مختص خود است. وقتی ما میخواهیم بیابانزدایی کنیم بسیاری از گونههای گیاهی گوشتی مثل کاکتوسها و بسیاری از گونههای جانوری مثل خزندهها، مارها، عقربها و... را نابود میکنیم. این گونهها خزانه ژنتیکی کشور هستند. پس بیابان در جای خودش درست است. این اکوسیستم باید محفوظ بماند. سرزمینهایی که دچار بیابانزایی شدهاند توان تولید خود را از دست میدهند و باید مرمت شوند. این مناطق باید احیا شود. جنگلها تخریب شده، مراتع از بین رفته، تالابها خشک شده و... آنها باید احیا شوند و جلوی تخریب بیشتر آنها گرفته شود. این اقدام به مهار بیابانزایی معروف است.
📎متن کامل این گفتوگو را می توانید در شماره 318 #تجارت_فردا مطالعه کنید.
@tejaratefarda
🔻ما، شرمالشیخ و جهانگرمایی!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
✍ در حالیکه ایران در منطقهای از نیمکره شمالی قرار گرفته که واجد بیشترین آسیبپذیری از خطر تغییر اقلیم و جهانگرمایی است و باید با حساسیت بالا و حضوری قوی در مجامع بینالمللی بکوشد تا حقوق ملی را تامین کند، بسیار تاسفآور است که میشنویم سازمان حفاظت محیطزیست به دلیل گرانی سفر، رسماً اعلام کرده که نمایندهای در این اجلاس مهم و راهبردی ندارد!
#شرم_الشیخ
#جهانگرمایی
#محمد_درویش
#تجارت_فردا
بعد از تحریر: پدرام جدی هماینک به نگارنده خبر داد که علی سلاجقه ۲۳ آبان به شرمالشیخ میرود.
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-41931
🇮🇷 @darvishnameh
✍ در حالیکه ایران در منطقهای از نیمکره شمالی قرار گرفته که واجد بیشترین آسیبپذیری از خطر تغییر اقلیم و جهانگرمایی است و باید با حساسیت بالا و حضوری قوی در مجامع بینالمللی بکوشد تا حقوق ملی را تامین کند، بسیار تاسفآور است که میشنویم سازمان حفاظت محیطزیست به دلیل گرانی سفر، رسماً اعلام کرده که نمایندهای در این اجلاس مهم و راهبردی ندارد!
#شرم_الشیخ
#جهانگرمایی
#محمد_درویش
#تجارت_فردا
بعد از تحریر: پدرام جدی هماینک به نگارنده خبر داد که علی سلاجقه ۲۳ آبان به شرمالشیخ میرود.
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-41931
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
مسیر سخت
مروری بر حوادث شش ماه اخیر جامعه ایران در میزگرد احمد زیدآبادی، محمد مهاجری، محمد درویش و محمد قوچانی
✍️جواد حیدریان/ دبیر تحریریه
🔹بیش از هفت ماه از سال 1401 گذشته است. در این مدت حوادث زیادی رخ داده و کشور رخدادهای بیشماری را پشت سر گذاشته است. شوربختانه اکنون درگیر یکی از اعتراضهای خیابانی دامنهدار و گستردهای هستیم که به گواه کارشناسان ریشه در مطالبات متعدد انباشتشدهای دارد که حالا به بهانه گشت ارشاد و حجاب اجباری سر باز کرده است. در شش ماه گذشته بر جامعه ایران چه گذشت؟ چشمانداز جامعه ایران اگر از این شرایط سخت گذر کند، چه خواهد بود؟ در میزگردی با حضور احمد زیدآبادی، محمد مهاجری، محمد درویش و محمد قوچانی به بررسی این شرایط پرداختهایم.
🔺احمد زیدآبادی: ساختار خود را رودرروی اکثریت قرار داده، معضلی درست کرده که اگر درست فهمیده نشود، شاید نتوان از آن عبور کرد. حجاب و رعایت آن سمبل اسلامی بودن نظام شده است.
🔺محمد مهاجری: من اتفاقات سال 1401 را ادامه حوادث سال 96 و سال 1398 میدانم. بعد از آن وقایع سیگنالی به جامعه داده شد که مشکل اصلی جامعه ما معیشت است و مشکل مردم سفرهای است که روزبهروز دارد کوچکتر میشود.
🔺محمد درویش: نسلی که صحبتش است نسل بسیار هوشمندی است. اطلاعات بسیار زیادی نسبت به گذشته در اختیار دارد و میتواند بر مبنای دانش آیندهپژوهی شرایط آینده را بسنجد و بفهمد که چه چیزی در آینده در انتظارش است.
🔺محمد قوچانی: در شرایطی که اکنون قرار داریم من هیچ راهحل سیاسی از جمله انتخابات را مناسب نمیبینم. اساساً مشکل را در نهاد دولت نمیبینم.
📌متن کامل میزگرد را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
مروری بر حوادث شش ماه اخیر جامعه ایران در میزگرد احمد زیدآبادی، محمد مهاجری، محمد درویش و محمد قوچانی
✍️جواد حیدریان/ دبیر تحریریه
🔹بیش از هفت ماه از سال 1401 گذشته است. در این مدت حوادث زیادی رخ داده و کشور رخدادهای بیشماری را پشت سر گذاشته است. شوربختانه اکنون درگیر یکی از اعتراضهای خیابانی دامنهدار و گستردهای هستیم که به گواه کارشناسان ریشه در مطالبات متعدد انباشتشدهای دارد که حالا به بهانه گشت ارشاد و حجاب اجباری سر باز کرده است. در شش ماه گذشته بر جامعه ایران چه گذشت؟ چشمانداز جامعه ایران اگر از این شرایط سخت گذر کند، چه خواهد بود؟ در میزگردی با حضور احمد زیدآبادی، محمد مهاجری، محمد درویش و محمد قوچانی به بررسی این شرایط پرداختهایم.
🔺احمد زیدآبادی: ساختار خود را رودرروی اکثریت قرار داده، معضلی درست کرده که اگر درست فهمیده نشود، شاید نتوان از آن عبور کرد. حجاب و رعایت آن سمبل اسلامی بودن نظام شده است.
🔺محمد مهاجری: من اتفاقات سال 1401 را ادامه حوادث سال 96 و سال 1398 میدانم. بعد از آن وقایع سیگنالی به جامعه داده شد که مشکل اصلی جامعه ما معیشت است و مشکل مردم سفرهای است که روزبهروز دارد کوچکتر میشود.
🔺محمد درویش: نسلی که صحبتش است نسل بسیار هوشمندی است. اطلاعات بسیار زیادی نسبت به گذشته در اختیار دارد و میتواند بر مبنای دانش آیندهپژوهی شرایط آینده را بسنجد و بفهمد که چه چیزی در آینده در انتظارش است.
🔺محمد قوچانی: در شرایطی که اکنون قرار داریم من هیچ راهحل سیاسی از جمله انتخابات را مناسب نمیبینم. اساساً مشکل را در نهاد دولت نمیبینم.
📌متن کامل میزگرد را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
مسیر سخت
جواد حیدریان: بیش از هفت ماه از سال 1401 گذشته است. در این مدت حوادث زیادی رخ داده و کشور حوادث بیشماری را پشت سر گذاشته است. شوربختانه اکنون درگیر یکی
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
سرزمینهای ناشاد
بیابانزایی چگونه بستر خشونت را فراهم میآورد؟
✍️محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا میتواند بشود، باید گفت؛ بیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین یا Land degradation که در مناطق خشک، نیمهخشک و مناطق نیمهمرطوب خشک رخ میدهد. این تعریفی است که برنامه عمران ملل متحد در سال 1994 میلادی از بیابانزایی ارائه داد. در واقع بیابانزایی همان تخریب سرزمین است ولی چون واژه تخریب سرزمین، خیلی بار احساسی نداشته و مردم و مسوولان و رهبران سیاسی کشورها را متوجه عمق فاجعه نمیکرده است، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بهتر است بهجای Land degradation از عبارت degradation desert یا بیابانزایی استفاده کنند تا ملموستر باشد و مقامات و سیاستگذاران و مردم بیشتر احساس خطر کنند و آنها یادشان بیفتد که ممکن است ناهمواریهای ماسهای بیاید و یک شهر را زیر پوشش شن ببرد. بنابراین بودجههای بیشتری به مقابله با بیابانزایی اختصاص پیدا کند.
اما واقعیت ماجرا این است که وقتی زمین شور میشود و حاصلخیزی آب کم میشود و سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و بیلان دشتها کم میشود و چشمههای تولید گردوخاک پیدا میشود، یعنی در واقع در یک سرزمین دارد بیابانزایی اتفاق میافتد. به عبارت سادهتر، هر فعالیتی که منجر به افت کارایی سرزمین شود، یک نوع بیابانزایی یا تخریب سرزمین است. بنابراین بیابانزایی نباید لاجرم در سرزمینهای خشک اتفاق بیفتد، بلکه در برخی از مناطق از جمله اقیانوسها و دریاها که کویرهای دریایی داریم به دلیل وجود مواد آلاینده هیچ جنبدهای در آن زیست نمیکند. در خلیج فارس ما چنین ویژگیای داریم و آنجا دارد بیابانزایی اتفاق میافتد.
متن کامل را اینجا مطالعه کنید👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-35109
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
بیابانزایی چگونه بستر خشونت را فراهم میآورد؟
✍️محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا میتواند بشود، باید گفت؛ بیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین یا Land degradation که در مناطق خشک، نیمهخشک و مناطق نیمهمرطوب خشک رخ میدهد. این تعریفی است که برنامه عمران ملل متحد در سال 1994 میلادی از بیابانزایی ارائه داد. در واقع بیابانزایی همان تخریب سرزمین است ولی چون واژه تخریب سرزمین، خیلی بار احساسی نداشته و مردم و مسوولان و رهبران سیاسی کشورها را متوجه عمق فاجعه نمیکرده است، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بهتر است بهجای Land degradation از عبارت degradation desert یا بیابانزایی استفاده کنند تا ملموستر باشد و مقامات و سیاستگذاران و مردم بیشتر احساس خطر کنند و آنها یادشان بیفتد که ممکن است ناهمواریهای ماسهای بیاید و یک شهر را زیر پوشش شن ببرد. بنابراین بودجههای بیشتری به مقابله با بیابانزایی اختصاص پیدا کند.
اما واقعیت ماجرا این است که وقتی زمین شور میشود و حاصلخیزی آب کم میشود و سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و بیلان دشتها کم میشود و چشمههای تولید گردوخاک پیدا میشود، یعنی در واقع در یک سرزمین دارد بیابانزایی اتفاق میافتد. به عبارت سادهتر، هر فعالیتی که منجر به افت کارایی سرزمین شود، یک نوع بیابانزایی یا تخریب سرزمین است. بنابراین بیابانزایی نباید لاجرم در سرزمینهای خشک اتفاق بیفتد، بلکه در برخی از مناطق از جمله اقیانوسها و دریاها که کویرهای دریایی داریم به دلیل وجود مواد آلاینده هیچ جنبدهای در آن زیست نمیکند. در خلیج فارس ما چنین ویژگیای داریم و آنجا دارد بیابانزایی اتفاق میافتد.
متن کامل را اینجا مطالعه کنید👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-35109
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
سرزمینهای ناشاد
محمد درویش/ عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها
در مورد اینکه بیابانزایی چگونه منجر به ناآرامیهای اجتماعی شده یا
خلأ اقتصاد اکولوژیک
چرا منابع طبیعی قربانی ساخت مسکن میشود؟
بخش نخست:
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ مهمترین دلیلی که دولتها برای ساخت مسکنهای ارزانقیمت با اسمهای متعدد از جمله مسکن مهر یا مسکن ملی به سمت واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی میروند، این است که مالکیت منابع طبیعی در اختیار دولت است و دولت اساساً فکر میکند این منابع رایگان هستند و از این دست به دست دیگر میبخشد. منابع طبیعی و محیط زیست همیشه به شکل حیاط خلوت دولتها بوده است. دولتها فکر میکنند منابع طبیعی جزو مایملک آنهاست و آنها هر وقت خواستند میتوانند از آن بذل و بخشش کنند. حتی در مورد فضای سبز شهری چنین نگرشی دارند. چندی پیش در زمان آقای قالیباف که شهردار تهران بودند، تاکید شد که فضای سبزی که ما داریم برای این است که بعدها برای طرحهای توسعهای از جمله ساخت جاده و بزرگراه و دیگر سازههای مورد نظر، نیازی به خرید زمین نداشته باشیم و به راحتی بتوانیم این فضای سبز را تخریب کنیم، تغییر کاربری دهیم و مسیر مورد نظر خود را باز کنیم. در دید کلان نیز محیط زیست و منابع طبیعی چنین جایگاهی برای مقامات و سیاستگذاران کشور دارد. چندی پیش خط لوله معروف گاز از جنگلهای زاگرس عبور میکرد. من آنجا را از نزدیک دیدم. اگر این خط لوله گاز صد متر جابهجا میشد از اراضی کشاورزی عبور میکرد و نیازی نبود یکی از ارزشمندترین رویشگاههای جنگلی در زاگرس که زیستگاه خرس قهوهای بود از بین برود. وقتی من به مجریان پروژه گفتم چرا این لوله را از این مسیر عبور ندادید که جنگل قطع نکنید؟ گفتند؛ «به خاطر اینکه ما باید از کشاورز زمینهایش را میخریدیم و چنین بودجهای برای این طرح پیشبینی نشده بود. در صورتی که این قسمت از عرصههای منابع طبیعی با یک نامه از طرف وزیر نفت به وزیر جهاد کشاورزی حل شد و این عرصه جنگلی برای انتقال خط لوله به ما واگذار شد.» این قصه غمانگیزی است که ما در مناطق مختلف کشور با آن دستبهگریبانیم.
موارد زیادی از تخریب عرصههای جنگلی و مرتعی برای واگذاری زمین به ساخت مسکن در سراسر کشور وجود دارد. در رودبار مسکن مهر بر روی صخرهای بسیار بلند با بادهای سرسامآور و در عرصهای طبیعی ساخته شده است. در سروک یاسوج در رویشگاههای جنگل بلوط مسکن مهر ساختهاند. در تهران و مشهد دوتا از شاخصترین سکونتگاههای کشور در عرصههای منابع طبیعی ساخته شد. دامنههای جنوبی البرز که ریههای شهر تهران محسوب میشوند، با توجه به قیمت بالای زمین در این مناطق قربانی ساخت مسکن شدند. در مشهد نیز چنین اتفاقی افتاد و دلالان زمین توانستند عرصههای طبیعی را تبدیل به زمین مسکونی کنند. این اتفاقات سبب شد که رهبر انقلاب حتی نسبت به آن واکنش نشان دهند. دیماه سال 1393 رهبری صراحتاً گفتند که من نگران آن هستم که جان نحیفم را زمین بگذارم و [یکسری نهادها] دامنههای شمالی تهران و مشهد را تصرف کنند. این نگرانی خیلی جدی است که هنوز هم وجود دارد. باغ شهر شیراز در قصرالدشت قربانی سوداگری زمین شده است. در همدان اغلب باغها از دست رفته و تبدیل به زمین ساخت مسکن شده است. در تهران به بهانه مصوبه ننگین برجباغ، که در شورای پنجم لغو شده بود ولی در شورای ششم دوباره تایید شد، همین بحران را داریم و چند هزار هکتار از باغهای باقیمانده تهران از بین رفت و همچنان دارد از بین میرود. این مساله کاملاً جدی است که در اغلب شهرها گرفتار آن هستیم.
دولتها بر اساس اقتصاد رایج مملکت هزینه-فایده میکنند و متوجه میشوند واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی برای آنها سود دارد. مثلاً طبق اقتصاد رایج مملکت چوب و میوههای درخت را به عنوان ارزش اقتصادی جنگل یا باغ محاسبه میکنند. حتی گاهی عرصههای مرتعی و جنگلی را بیارزش تلقی میکنند. مثلاً نوع درخت مناسبی برای استفاده ندارد و آن را درخت تلقی نمیکنند و ارزش اکولوژیک درخت و جنگل و مرتع و... را محاسبه نمیکنند. در صورتی که در اقتصاد اکولوژیک جنگل 33 نوع کاربرد دارد و خدمات متنوعی به انسان و طبیعت ارائه میکند. ترسیب کربن، تولید اکسیژن، حفاظت خاک، حفاظت تنوع زیستی، جذب ریزگردها، تعدیل اقلیم، توان زیستپذیری سرزمین، آشیانسازی برای پرندگان و... این موارد اساساً برای دولتها که درک درستی از اقتصاد اکولوژیک ندارند مهم نیست و بعضاً ناشناخته است. نمایندگان مجلس در برنامه پنجساله چهارم تلاش کردند در ماده 59 این برنامه ارزشگذاری اقتصادی را بگنجانند و آقای محمد خاتمی رئیسجمهوری آن زمان دفتری را در سازمان حفاظت محیط زیست ایجاد کرد برای اینکه وظیفهاش ارزشگذاری اقتصادی برای محیط زیست و منابع طبیعی بود.
🔻 ادامه دارد ...
#اقتصاد_اکولوژیک
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43490
چرا منابع طبیعی قربانی ساخت مسکن میشود؟
بخش نخست:
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ مهمترین دلیلی که دولتها برای ساخت مسکنهای ارزانقیمت با اسمهای متعدد از جمله مسکن مهر یا مسکن ملی به سمت واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی میروند، این است که مالکیت منابع طبیعی در اختیار دولت است و دولت اساساً فکر میکند این منابع رایگان هستند و از این دست به دست دیگر میبخشد. منابع طبیعی و محیط زیست همیشه به شکل حیاط خلوت دولتها بوده است. دولتها فکر میکنند منابع طبیعی جزو مایملک آنهاست و آنها هر وقت خواستند میتوانند از آن بذل و بخشش کنند. حتی در مورد فضای سبز شهری چنین نگرشی دارند. چندی پیش در زمان آقای قالیباف که شهردار تهران بودند، تاکید شد که فضای سبزی که ما داریم برای این است که بعدها برای طرحهای توسعهای از جمله ساخت جاده و بزرگراه و دیگر سازههای مورد نظر، نیازی به خرید زمین نداشته باشیم و به راحتی بتوانیم این فضای سبز را تخریب کنیم، تغییر کاربری دهیم و مسیر مورد نظر خود را باز کنیم. در دید کلان نیز محیط زیست و منابع طبیعی چنین جایگاهی برای مقامات و سیاستگذاران کشور دارد. چندی پیش خط لوله معروف گاز از جنگلهای زاگرس عبور میکرد. من آنجا را از نزدیک دیدم. اگر این خط لوله گاز صد متر جابهجا میشد از اراضی کشاورزی عبور میکرد و نیازی نبود یکی از ارزشمندترین رویشگاههای جنگلی در زاگرس که زیستگاه خرس قهوهای بود از بین برود. وقتی من به مجریان پروژه گفتم چرا این لوله را از این مسیر عبور ندادید که جنگل قطع نکنید؟ گفتند؛ «به خاطر اینکه ما باید از کشاورز زمینهایش را میخریدیم و چنین بودجهای برای این طرح پیشبینی نشده بود. در صورتی که این قسمت از عرصههای منابع طبیعی با یک نامه از طرف وزیر نفت به وزیر جهاد کشاورزی حل شد و این عرصه جنگلی برای انتقال خط لوله به ما واگذار شد.» این قصه غمانگیزی است که ما در مناطق مختلف کشور با آن دستبهگریبانیم.
موارد زیادی از تخریب عرصههای جنگلی و مرتعی برای واگذاری زمین به ساخت مسکن در سراسر کشور وجود دارد. در رودبار مسکن مهر بر روی صخرهای بسیار بلند با بادهای سرسامآور و در عرصهای طبیعی ساخته شده است. در سروک یاسوج در رویشگاههای جنگل بلوط مسکن مهر ساختهاند. در تهران و مشهد دوتا از شاخصترین سکونتگاههای کشور در عرصههای منابع طبیعی ساخته شد. دامنههای جنوبی البرز که ریههای شهر تهران محسوب میشوند، با توجه به قیمت بالای زمین در این مناطق قربانی ساخت مسکن شدند. در مشهد نیز چنین اتفاقی افتاد و دلالان زمین توانستند عرصههای طبیعی را تبدیل به زمین مسکونی کنند. این اتفاقات سبب شد که رهبر انقلاب حتی نسبت به آن واکنش نشان دهند. دیماه سال 1393 رهبری صراحتاً گفتند که من نگران آن هستم که جان نحیفم را زمین بگذارم و [یکسری نهادها] دامنههای شمالی تهران و مشهد را تصرف کنند. این نگرانی خیلی جدی است که هنوز هم وجود دارد. باغ شهر شیراز در قصرالدشت قربانی سوداگری زمین شده است. در همدان اغلب باغها از دست رفته و تبدیل به زمین ساخت مسکن شده است. در تهران به بهانه مصوبه ننگین برجباغ، که در شورای پنجم لغو شده بود ولی در شورای ششم دوباره تایید شد، همین بحران را داریم و چند هزار هکتار از باغهای باقیمانده تهران از بین رفت و همچنان دارد از بین میرود. این مساله کاملاً جدی است که در اغلب شهرها گرفتار آن هستیم.
دولتها بر اساس اقتصاد رایج مملکت هزینه-فایده میکنند و متوجه میشوند واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی برای آنها سود دارد. مثلاً طبق اقتصاد رایج مملکت چوب و میوههای درخت را به عنوان ارزش اقتصادی جنگل یا باغ محاسبه میکنند. حتی گاهی عرصههای مرتعی و جنگلی را بیارزش تلقی میکنند. مثلاً نوع درخت مناسبی برای استفاده ندارد و آن را درخت تلقی نمیکنند و ارزش اکولوژیک درخت و جنگل و مرتع و... را محاسبه نمیکنند. در صورتی که در اقتصاد اکولوژیک جنگل 33 نوع کاربرد دارد و خدمات متنوعی به انسان و طبیعت ارائه میکند. ترسیب کربن، تولید اکسیژن، حفاظت خاک، حفاظت تنوع زیستی، جذب ریزگردها، تعدیل اقلیم، توان زیستپذیری سرزمین، آشیانسازی برای پرندگان و... این موارد اساساً برای دولتها که درک درستی از اقتصاد اکولوژیک ندارند مهم نیست و بعضاً ناشناخته است. نمایندگان مجلس در برنامه پنجساله چهارم تلاش کردند در ماده 59 این برنامه ارزشگذاری اقتصادی را بگنجانند و آقای محمد خاتمی رئیسجمهوری آن زمان دفتری را در سازمان حفاظت محیط زیست ایجاد کرد برای اینکه وظیفهاش ارزشگذاری اقتصادی برای محیط زیست و منابع طبیعی بود.
🔻 ادامه دارد ...
#اقتصاد_اکولوژیک
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43490
هفته نامه تجارت فردا
خلأ اقتصاد اکولوژیک
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
مهمترین دلیلی که دولتها برای ساخت مسکنهای ارزانقیمت با اسمهای متعدد از جمله
خلأ اقتصاد اکولوژیک
چرا منابع طبیعی قربانی ساخت مسکن میشود؟
بخش دوم و پایانی:
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ مثلاً در آن دفتر قرار شد ارزشگذاری اقتصادی برای تالاب، جنگل، مرتع، درخت و... محاسبه شود تا بتوانند در زمان مناسب که نیاز به محاسبات است روی ارزش اقتصادی آن مانور بدهند.
سه برنامه از آن برنامه گذشته است و هرگز این تصمیم عملیاتی نشد. آن دفتر در زمان دولت روحانی کلاً منحل شد. متاسفانه لابی که دنبال توسعه است و تفکری که معتقد است منابع طبیعی و محیط زیست نباید سد راه توسعه شود، چنین ماده قانونی را دستوپاگیر میداند. آن وقت اگر این تفکر وجود نداشته باشد، کسی نمیتواند بیاید و برای سد گتوند مزاحمت ایجاد کند. در نظر بگیرید 12 هزار هکتار رویشگاه درخت کُنار در سد گتوند از بین رفت. چون ارزش اقتصاد اکولوژیک محاسبه نشد بلکه قیمت چوب درختان کُنار را محاسبه کردند و به ارزش بسیار ناچیزی خسارت پرداخت کردند. یک درخت 50ساله در طبیعت تا 200 هزار دلار میتواند ارزش داشته باشد. به همین خاطر است که تا موقعی که این ارزشگذاری مواهب طبیعی به مفهوم واقعی کلمه اتفاق نیفتد، ما پیوسته شاهد کندن مو از خرس طبیعت هستیم. تفکری که ارزشی برای طبیعت قائل نیست، محیط زیست و منابع طبیعی را به عنوان بستر تولید و زندگی در نظر ندارد، بلکه به عنوان سرمایهای که باید مصرف شود مورد توجه قرار میگیرد. این تفکر میتواند بسیار خطرناک باشد. همین تفکر در مورد آب وجود دارد. آب کالایی زیستی است و به عنوان یک کالای اقتصادی آن را میفروشیم و با آن تولید پول اتفاق میافتد. ما حواسمان نیست که وقتی آب نباشد، در گرانقیمتترین و پولسازترین استان کشور یعنی خوزستان دیگر انسانی باقی نمیماند و مهاجرت دارد اتفاق میافتد.
دولتها متاسفانه دید وسیعی به مسائل ندارند. آنها فقط در طول چهار سالی که قرار است باشند فکر میکنند و افق دید دارند. تجربه نشان داده اکثر دولتها به منافع درازمدت سرزمینی پایبند نبودهاند. حتی میبینید که برنامه چشمانداز کشور را هیچ کدام از دولتها اجرا نکردهاند. اکنون که فقط سه سال از آخرین برنامه باقی مانده بیش از 70 درصد اهداف برنامه محقق نشده است. این یکی از بزرگترین نقصها در حکمرانی و مدیریت سرزمین است. دستگاههایی مثل اصل 90 مجلس، سازمان محیط زیست و منابع طبیعی نهادهای مرتبط با قوه قضائیه نیز نتوانستهاند وظایف خود را درست انجام دهند. نمایندگان مجلس که برنامههای پنجساله را تصویب میکنند چون عوض میشوند و جریانهای سیاسی که آن برنامه را تدوین کرده کنار میروند، عملاً برنامه به فراموشی سپرده میشود و نمایندگان جدید درکی از برنامه طراحیشده ندارند و مجموعهای از مشکل کشور را فرا میگیرد و مشکل روی مشکل انباشت میشود و در نهایت به تخریب بیش از پیش سرزمین منجر میشود.
#اقتصاد_اکولوژیک
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43490
چرا منابع طبیعی قربانی ساخت مسکن میشود؟
بخش دوم و پایانی:
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ مثلاً در آن دفتر قرار شد ارزشگذاری اقتصادی برای تالاب، جنگل، مرتع، درخت و... محاسبه شود تا بتوانند در زمان مناسب که نیاز به محاسبات است روی ارزش اقتصادی آن مانور بدهند.
سه برنامه از آن برنامه گذشته است و هرگز این تصمیم عملیاتی نشد. آن دفتر در زمان دولت روحانی کلاً منحل شد. متاسفانه لابی که دنبال توسعه است و تفکری که معتقد است منابع طبیعی و محیط زیست نباید سد راه توسعه شود، چنین ماده قانونی را دستوپاگیر میداند. آن وقت اگر این تفکر وجود نداشته باشد، کسی نمیتواند بیاید و برای سد گتوند مزاحمت ایجاد کند. در نظر بگیرید 12 هزار هکتار رویشگاه درخت کُنار در سد گتوند از بین رفت. چون ارزش اقتصاد اکولوژیک محاسبه نشد بلکه قیمت چوب درختان کُنار را محاسبه کردند و به ارزش بسیار ناچیزی خسارت پرداخت کردند. یک درخت 50ساله در طبیعت تا 200 هزار دلار میتواند ارزش داشته باشد. به همین خاطر است که تا موقعی که این ارزشگذاری مواهب طبیعی به مفهوم واقعی کلمه اتفاق نیفتد، ما پیوسته شاهد کندن مو از خرس طبیعت هستیم. تفکری که ارزشی برای طبیعت قائل نیست، محیط زیست و منابع طبیعی را به عنوان بستر تولید و زندگی در نظر ندارد، بلکه به عنوان سرمایهای که باید مصرف شود مورد توجه قرار میگیرد. این تفکر میتواند بسیار خطرناک باشد. همین تفکر در مورد آب وجود دارد. آب کالایی زیستی است و به عنوان یک کالای اقتصادی آن را میفروشیم و با آن تولید پول اتفاق میافتد. ما حواسمان نیست که وقتی آب نباشد، در گرانقیمتترین و پولسازترین استان کشور یعنی خوزستان دیگر انسانی باقی نمیماند و مهاجرت دارد اتفاق میافتد.
دولتها متاسفانه دید وسیعی به مسائل ندارند. آنها فقط در طول چهار سالی که قرار است باشند فکر میکنند و افق دید دارند. تجربه نشان داده اکثر دولتها به منافع درازمدت سرزمینی پایبند نبودهاند. حتی میبینید که برنامه چشمانداز کشور را هیچ کدام از دولتها اجرا نکردهاند. اکنون که فقط سه سال از آخرین برنامه باقی مانده بیش از 70 درصد اهداف برنامه محقق نشده است. این یکی از بزرگترین نقصها در حکمرانی و مدیریت سرزمین است. دستگاههایی مثل اصل 90 مجلس، سازمان محیط زیست و منابع طبیعی نهادهای مرتبط با قوه قضائیه نیز نتوانستهاند وظایف خود را درست انجام دهند. نمایندگان مجلس که برنامههای پنجساله را تصویب میکنند چون عوض میشوند و جریانهای سیاسی که آن برنامه را تدوین کرده کنار میروند، عملاً برنامه به فراموشی سپرده میشود و نمایندگان جدید درکی از برنامه طراحیشده ندارند و مجموعهای از مشکل کشور را فرا میگیرد و مشکل روی مشکل انباشت میشود و در نهایت به تخریب بیش از پیش سرزمین منجر میشود.
#اقتصاد_اکولوژیک
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43490
هفته نامه تجارت فردا
خلأ اقتصاد اکولوژیک
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
مهمترین دلیلی که دولتها برای ساخت مسکنهای ارزانقیمت با اسمهای متعدد از جمله
تراژدی آینده
تداوم وضع موجود چه بلایی سر محیط زیست ایران میآورد؟
🔻۱۷ رخدادی که تا ۲۰۵۰ گریبان کشور را خواهد گرفت!🔻
محمد درویش / متخصص محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ این میتواند یک گفتگوی آخرالزمانی بین جواد حیدریان در هفتهنامه تجارت فردا با محمد درویش درباره سرنوشت ایران باشد اگر همچنان با همین فرمان حرکت کند!
#ایران_آینده
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43363
تداوم وضع موجود چه بلایی سر محیط زیست ایران میآورد؟
🔻۱۷ رخدادی که تا ۲۰۵۰ گریبان کشور را خواهد گرفت!🔻
محمد درویش / متخصص محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ این میتواند یک گفتگوی آخرالزمانی بین جواد حیدریان در هفتهنامه تجارت فردا با محمد درویش درباره سرنوشت ایران باشد اگر همچنان با همین فرمان حرکت کند!
#ایران_آینده
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43363
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 مهمترین اتفاق سال ۱۴۰۱
▫️جامعه شناسان می گویند تا شهریور ۱۴۰۱ نگران فرسودن اجتماع ایرانی و کل همبسته جامعه ایران بودند اما در ۱۴۰۱ اجتماع ایران نشانه های نو شدن را برجسته تر از قبل کرد. جامعه ایران در کنار دغدغه های اقتصادی نگرانی های زیست محیطی دارد و حتی توانسته در برخی حوزه ها خواسته خود را تحمیل کند.
▫️کنش جامعه در جریان آب اصفهان و کارون خروشان، انتخاب رئیس دولت برای افتتاح اقامتگاه بوم گردی در یزد نشانه های قدرت جامعه و افزایش امید به آینده است. در مقابل خرد شدن طبقه متوسط زیر فشارهای اقتصادی پدیده خطرناکی توصیف می شود که به جای زندگی به دنبال بقا است.
▫️محمد رضا جوادی یگانه، محمد درویش و مریم زارعیان در میزگردی که با همکاری تجارت فردا و اکوایران برگزار شده به تحلیل این رخدادها پرداخته اند.
#تجارت_فردا
📺 @ecoiran_webtv
▫️جامعه شناسان می گویند تا شهریور ۱۴۰۱ نگران فرسودن اجتماع ایرانی و کل همبسته جامعه ایران بودند اما در ۱۴۰۱ اجتماع ایران نشانه های نو شدن را برجسته تر از قبل کرد. جامعه ایران در کنار دغدغه های اقتصادی نگرانی های زیست محیطی دارد و حتی توانسته در برخی حوزه ها خواسته خود را تحمیل کند.
▫️کنش جامعه در جریان آب اصفهان و کارون خروشان، انتخاب رئیس دولت برای افتتاح اقامتگاه بوم گردی در یزد نشانه های قدرت جامعه و افزایش امید به آینده است. در مقابل خرد شدن طبقه متوسط زیر فشارهای اقتصادی پدیده خطرناکی توصیف می شود که به جای زندگی به دنبال بقا است.
▫️محمد رضا جوادی یگانه، محمد درویش و مریم زارعیان در میزگردی که با همکاری تجارت فردا و اکوایران برگزار شده به تحلیل این رخدادها پرداخته اند.
#تجارت_فردا
📺 @ecoiran_webtv