Forwarded from محمد متینیزاده
مهلکهای است این گوشه از منطقه 22 تهران
از زمانیکه موضوع تغییر کاربری در پهنه شمالی و مشرف به باغ گیاهشناسی ملی ایران از آموزشی به مسکونی، رسانهای شده، زرقامتان برجساز سرعت خود را چند برابر کردهاند تا هر چه زودتر تیرآهنها را در زمینهایی بکارند که نسلهای پیشینشان در چنین زمینهایی درخت میکاشتند! فکر میکنم تا بیست روز دیگر که هفته منابع طبیعی و روز درختکاری آغاز میشود اگر ارادهای بزرگ برای بستن این پروژه به حرکت نیفتد، باید منتظر دیدن کاشت سازه به جای کاشت درخت باشیم و البته رونمایی همهچیزخواران از دستپخت مشمئزکنندهشان!
مگر می شود درختان باغ آن همه گرد و غبار را روی برگها و روزنههای خود تاب بیاورند! چگونه باید برای دریافت کمی دی اکسید کربن گردها را کنار بزنند؟ امکان ندارد که بتوانند! حجم آلودگی بسیار بالاست و ناگزیر تعدادی از پایههای ارزشمند گیاهی از بین خواهند رفت! پایههایی که شاید آخرینشان در ایران و یا حتی جهان باشند.
پرندههای زیبا و دلنشینی که برخی از آنها در باغ خانه گزیدهاند و برخی مهاجر بوده از باغ کوچ خواهند کرد و بدین ترتیب حلقههای اکوسیستمی یکی یکی از بین خواهند رفت و این باغ هم پشت سر آنها ...
امیدوارم از این همه مسئول که تاکنون آگاه شدهاند کسی باشد که فراتر از چهارچوبهای ممکن پیرامونی خود، درکی ملی و حتی فراملی برای حفاظت از این گنجینه بیمانند ملی داشته باشدو به یاری آمده و جلوی این خرابکاری بزرگ را بگیرد.
در کجای جهان با گنجینه سبز استثنایی خود چنین می کنند؟
خواهش میکنم در نشر این مهلکه پیش آمده برای باغ ما را همراهی کنید.
محمد متینیزاده
بیست و هشتم بهمن چهارصد
پ ن: فیلم را سرکار خانم #لیلا_فولادوند، هنرمند دغدغه-مند گرفتند. دیوار شمالی باغ به خوبی هویداست.
#محمد_متینی_زاده #باغ_گیاه_شناسی_ملی_ایران #اراضی_چیتگر #منطقه_بیست_و_دو_شهرداری
@nbgi_iran
@matinizadehmohamma
از زمانیکه موضوع تغییر کاربری در پهنه شمالی و مشرف به باغ گیاهشناسی ملی ایران از آموزشی به مسکونی، رسانهای شده، زرقامتان برجساز سرعت خود را چند برابر کردهاند تا هر چه زودتر تیرآهنها را در زمینهایی بکارند که نسلهای پیشینشان در چنین زمینهایی درخت میکاشتند! فکر میکنم تا بیست روز دیگر که هفته منابع طبیعی و روز درختکاری آغاز میشود اگر ارادهای بزرگ برای بستن این پروژه به حرکت نیفتد، باید منتظر دیدن کاشت سازه به جای کاشت درخت باشیم و البته رونمایی همهچیزخواران از دستپخت مشمئزکنندهشان!
مگر می شود درختان باغ آن همه گرد و غبار را روی برگها و روزنههای خود تاب بیاورند! چگونه باید برای دریافت کمی دی اکسید کربن گردها را کنار بزنند؟ امکان ندارد که بتوانند! حجم آلودگی بسیار بالاست و ناگزیر تعدادی از پایههای ارزشمند گیاهی از بین خواهند رفت! پایههایی که شاید آخرینشان در ایران و یا حتی جهان باشند.
پرندههای زیبا و دلنشینی که برخی از آنها در باغ خانه گزیدهاند و برخی مهاجر بوده از باغ کوچ خواهند کرد و بدین ترتیب حلقههای اکوسیستمی یکی یکی از بین خواهند رفت و این باغ هم پشت سر آنها ...
امیدوارم از این همه مسئول که تاکنون آگاه شدهاند کسی باشد که فراتر از چهارچوبهای ممکن پیرامونی خود، درکی ملی و حتی فراملی برای حفاظت از این گنجینه بیمانند ملی داشته باشدو به یاری آمده و جلوی این خرابکاری بزرگ را بگیرد.
در کجای جهان با گنجینه سبز استثنایی خود چنین می کنند؟
خواهش میکنم در نشر این مهلکه پیش آمده برای باغ ما را همراهی کنید.
محمد متینیزاده
بیست و هشتم بهمن چهارصد
پ ن: فیلم را سرکار خانم #لیلا_فولادوند، هنرمند دغدغه-مند گرفتند. دیوار شمالی باغ به خوبی هویداست.
#محمد_متینی_زاده #باغ_گیاه_شناسی_ملی_ایران #اراضی_چیتگر #منطقه_بیست_و_دو_شهرداری
@nbgi_iran
@matinizadehmohamma
🟢 سادهتر از رنگ؛ هدیهای ارزشمند برای محمد درویش! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ محمد متینیزاده را بیش از سه دهه است که میشناسم. سالها مسیرمان برای رسیدن به مقصد، یکی بود! هر دو عاشق باغ گیاهشناسی ملی ایران بوده و هستیم ... او عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل و من بخش بیابان بودم ... و این روزها برای نجات این باغِ پرشکوه از گزند برجسازیها در غرب تهران میجنگیم ...
2️⃣ حالا دریافتهام که در تازهترین مجموعه اشعارش با عنوان: "سادهتر از رنگ" رفیقش را شرمنده محبتش کرده و یکی از اشعارش به نام: "نبض حیات به شماره افتاده" را به محمد درویش تقدیم کرده است ...
نبض حیات
به شماره افتاده
و رنگ از رخسار
مادرجان طبیعت رفته
باید برایش خواند
از عاشقانههای دلکشِ
خزندگان بیابان
و از لذت چریدن کل و قوچ
در پستو - صخره نزدیک آسمان ...
باید
به مورچه سر راه سلام کرد
بره گمشده را
به کلاس ستارهخوانی برد
موریانه پا به ماه را
کمی چوب نمزده هدیه داد
دُم روباه افسرده را
کنار دامش بخیه کرد
برای شغال ده پایین
کارتِ جشن انگور فرستاد
و برای چهار واحد شفا و قانون
از عقرب و رتیل دعوت کرد
تا مادرجان بداند
ما و او یکی هستیم
تا آخرین سبزینه
آخرین یاخته ...
3️⃣ خوشبختی شاید همین باشد ... اینکه آنگونه در کنار رفقایت، همکارانت و عزیزانت زیسته باشی که وقتی به مشامشان چوب نمزده میرسد، وقتی مورچه میبینند و وقتی از عاشقانههای دلکش خزندگان بیابان یاد میکنند، یادِ محمد درویش میافتند ...
4️⃣ خواستم بگویم: شک ندارم محمد متینیزاده خودش سحرِ سیمین را دیده است ...
در خانهات درختی خواهد رویید
و درختهایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
باد پیغام هر درختی را
به درخت دیگر خواهد رسانید
و درختها از باد خواهند پرسید:
در راه که میآمدی، سحر را ندیدی؟
سیمین دانشور
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_متینی_زاده
#دلنوشته_های_محمد_درویش
@Matinizadehmohammad
📚 @darvishnameh
1️⃣ محمد متینیزاده را بیش از سه دهه است که میشناسم. سالها مسیرمان برای رسیدن به مقصد، یکی بود! هر دو عاشق باغ گیاهشناسی ملی ایران بوده و هستیم ... او عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل و من بخش بیابان بودم ... و این روزها برای نجات این باغِ پرشکوه از گزند برجسازیها در غرب تهران میجنگیم ...
2️⃣ حالا دریافتهام که در تازهترین مجموعه اشعارش با عنوان: "سادهتر از رنگ" رفیقش را شرمنده محبتش کرده و یکی از اشعارش به نام: "نبض حیات به شماره افتاده" را به محمد درویش تقدیم کرده است ...
نبض حیات
به شماره افتاده
و رنگ از رخسار
مادرجان طبیعت رفته
باید برایش خواند
از عاشقانههای دلکشِ
خزندگان بیابان
و از لذت چریدن کل و قوچ
در پستو - صخره نزدیک آسمان ...
باید
به مورچه سر راه سلام کرد
بره گمشده را
به کلاس ستارهخوانی برد
موریانه پا به ماه را
کمی چوب نمزده هدیه داد
دُم روباه افسرده را
کنار دامش بخیه کرد
برای شغال ده پایین
کارتِ جشن انگور فرستاد
و برای چهار واحد شفا و قانون
از عقرب و رتیل دعوت کرد
تا مادرجان بداند
ما و او یکی هستیم
تا آخرین سبزینه
آخرین یاخته ...
3️⃣ خوشبختی شاید همین باشد ... اینکه آنگونه در کنار رفقایت، همکارانت و عزیزانت زیسته باشی که وقتی به مشامشان چوب نمزده میرسد، وقتی مورچه میبینند و وقتی از عاشقانههای دلکش خزندگان بیابان یاد میکنند، یادِ محمد درویش میافتند ...
4️⃣ خواستم بگویم: شک ندارم محمد متینیزاده خودش سحرِ سیمین را دیده است ...
در خانهات درختی خواهد رویید
و درختهایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
باد پیغام هر درختی را
به درخت دیگر خواهد رسانید
و درختها از باد خواهند پرسید:
در راه که میآمدی، سحر را ندیدی؟
سیمین دانشور
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_متینی_زاده
#دلنوشته_های_محمد_درویش
@Matinizadehmohammad