محمد درویش
15.5K subscribers
5.77K photos
1.37K videos
148 files
4.26K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔻راز و رمز کنشگری محیط‌زیستی به روایت محمد درویش!🔻

🇮🇷
@darvishnameh

1️⃣ این گفتگو به ویژه این روزها می‌تواند برای متولیان و مدعیان رسمی دانش آبخیزداری زنهاردهنده باشد!

2️⃣ لابد می‌دانید که برخی از مدیران و متخصصان کنونی آبخیزداری به نگارنده و دوستانم تاخته‌اند که چرا در تحلیل خسارت سنگین سیل‌های اخیر در امام‌زاده داود و مزداران علیه آبخیزداری سازه‌محور موضع گرفته‌اید؟

3️⃣ نخست آنکه آن دوستان باید بدانند که پرواز، مدیون بادِ مخالف است و اگر واقعاً خواهان ارتقای این دانش در ایران هستید باید به استقبال صداهای مخالف بروید. دوم اینکه خداوکیلی چند نفر از شما با عشق این رشته را انتخاب کرده و انتخاب نخست‌تان در دانشگاه بوده است؟ حتماً علی سلاجقه، هم‌کلاسی‌ام دقیقاً می‌داند که چه می‌گویم و شاید بهتر باشد بیشتر بازش نکنم!

4️⃣ بگذریم ... سپاس از فائزه حسنی، مهراوه موسوی و یاران‌شان در موسسه فرهنگی هنری باور که مجال این گفتگوی دلی‌طور را در کافه گالری هاگ فراهم کردند:

@official.bavar
@faezehasaniii
@mehraveh_moosavi
@pouyachild

5️⃣ نسخه کاملش را در بیست و چهار دقیقه می‌توانید در کانال‌هایم در آپارات و یوتیوب تماشا کنید. ممنون که با عضویت در آنها از بیشتر دیده‌شدن بیش از چهارصد ویدیو مربوط به بیش از سه دهه فعالیتم حمایت می‌کنید:

https://www.aparat.com/v/eCTm3

https://youtu.be/mjnW6e3gIFI

#کنشگری_محیط_زیستی
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#پرچم_امید
#عشق_به_آبخیزداری
#باباگله
#محیط_زیست
#موسسه_فرهنگی_هنری_باور
#دلنوشته_های_محمد_درویش
🟢آیسا؛ دلیلِ امیدم به آینده ایران است!🟢

🇮🇷
@darvishnameh

1️⃣ چند سالی می‌شود که با پدر و مادر شریف آیسا - فیروزه یزدی و علی سبزی‌پور - دخترک شیرین‌زبان و دوست‌داشتنی اهوازی از طریق همین شبکه‌های اجتماعی دوست هستم و به این دوستی مفتخرم ...

2️⃣ اگر حضور محمد درویش در جهان به اندازه آفرینش نسلی موثر بوده که عمیقاً عاشق سرزمینش باشد، او بی‌شک رضایت‌مندترین آدمِ روی زمین است!

3️⃣ به نسل آیسا، کیانا، زهرا، رامنیک، مانلی، مه‌آفرید، بانو، هستی و آریانا ... به نسل دهه‌ی نودی‌ها بسیار حتی بیشتر از دهه هشتادی‌ها که در هزار و چهارصد و یک گل کاشتند، امیدوارم. آنها اهل پذیرش حرف زور و یکسان‌سازی اجباری نیستند؛ آنها مطالبه‌گر، شجاع و بسیار صادق‌تر از نسل من هستند؛ آنها فقط برای از دست رفتنِ گاوخونی، هورالعظیم، ارومیه، بختگان، آلماگل، جازموریان، زاب و چم‌شیر اشک نریخته و مرثیه سرنمی‌دهند؛ بل شجاعانه می‌جنگند تا طبیعت‌ستیزانِ تمامیت‌خواه را تادیب کنند و این مدیونِ پرورش یافتن در دامان والدینی خردمندتر و شجاع‌تر در دهه پنجاه و شصت است! والدینی که اگرچه خود سوختند، اما با پرورشی درست، جسورانه و هوشمندانه اجازه نمی‌دهند تا سرنوشت کودکان‌شان، تکرار حسرت‌های آنها باشد!

4️⃣ راستش حکایت نسل ما، حکایت آن ابری است که به قول حسین منزوی عزیز به اجاق پیر خدمت کرد و حکایت سکوت در مواجهه با باغبانی است که بر غارت نظارت کرد ... اما حکایت نسل آیسا، سرود امید، ژینایی و تاب‌آوری دوباره است؛ شک ندارم!

سیزده‌بدرِ هزار و چهارصد و دو، گوارای وجود ...

ریشه‌ی سرو جوان با خاک صحبت می‌کند

از عذاب تشنگی با وی حکایت می‌کند

با زبان خشک برگش، بید می‌گوید که : آه

ابر هم دارد به باغِ ما خیانت می‌کند

این خیانت نیست - گوید نارون با پوزخند -

ابر دارد به اجاق پیر خدمت می‌کند

باد هم دردانه می‌پیچد به گرد ساقه‌ای

ساقه زان همبستگی احساس جرئت می‌کند

تن به نزد ساقه‌ای خشکیده چون خود می‌کشد

تا بگوید که : تبر! اینجا حکومت می‌کند

هیچ می‌دانی؟ خبر داری؟ رفیق سوخته

که عطش با آتش سوزنده وصلت می‌کند؟

جوی خشک و برکه‌ی خالی حکایت می‌کنند:

تشنگی امسال هم دارد  قیامت می‌کند

هر درختی را که می‌خشکاند از بن، تشنگی

تیشه در بین اجاق و کوره قسمت می‌کند

باغبان ما شریک دزد و یار قافله

ایستاده است و بر این غارت نظارت می‌کند

ساقه‌ی دوم نمی‌گوید جواب و اولّی

از طنین گفته‌
های خویش وحشت می‌کند

ـ هر گره در ساقه‌ها، گوشی است ـ می‌گوید به خود

و سپس لرزان به جای خویش رجعت می‌کند ...


#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#آیسا_سبزی_پور
#دلنوشته‌_های_محمد_درویش

https://www.instagram.com/reel/CqiQPoSA1D4/?igshid=MjljNjAzYmU=
🟢آیا رازی وجود دارد؟🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ زندگی یگانه ضیافتی است که همه مهمانانش بدون کارت دعوت و بدون اختیار در آن حضور یافته‌اند! چگونه می‌توان و باید از چنین ضیافتی لذت برد؟ و آیا اصولاً لذت بردن در شرایطی که تو در آفرینشش، نقشی نداشته‌ای ممکن و خردمندانه است؟ آنقدر که بخواهی آدم‌های جدیدی را به این بازی یا ضیافت وارد کنی؟

2️⃣ می‌گویند: کسانی که به زندگی دیگران نور می‌بخشند، دست منبسط نور همواره روی شانه آنهاست و روزی خورشید خواهند شد. حضور بی‌واسطه در طبیعت با مجال درنگ در جزییاتش و آگاهی از اینکه مقصد چیزی جز توهم مسافری در راه مانده نیست، می‌تواند به این نورافشانی کمک کند ...

3️⃣ زیستمندانی که می‌کوشند نور زندگی دیگری شوند، حتی اگر در تاریک‌ترین و دلگیرترین حالِ خود باشند، مصداق بارز رفاقت، خرد و عشقند و در طبیعت این مجال فراهم است تا با چنین موجوداتی از نزدیک دم‌خور شوی ...

4️⃣ طبیعت مثل یک همسفر خوب می‌مونه؛ همسفری که اگر بختت آنقدر بلند باشد که او را بیابی، آنگاه دیگر دوست نداری به مقصد برسی! و پیوسته دنبال راهی طولانی‌تر می‌گردی تا این همسفری هرگز پایان نگیرد، دنبال طولانی‌ترین راه‌های عالم که تمام‌شدن را اصلاً بلد نیستند ...

5️⃣ از ساعت بیست دوشنبه - بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ - به همت موسسه آموزگارا می‌کوشم تا در هشت جلسه برخط به مدت ۱۲ ساعت در هشت هفته، حاصل حضور سی و شش‌ساله‌ام در صحنه طبیعت ایران را با شما هموطنان جانم به اشتراک نهم و البته پذیرای پرسش‌ها و تجربیات شما هم باشم. برای ثبت‌نام از این لینک می‌توانید استفاده کنید و به جمع ۶۲ نفری بپیوندید که تاکنون ثبت‌نام کرده‌اند:

https://amozegara.com/product/tabiat

#شادزیستن_با_طبیعت
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🟢 بهانههای سرکردن زمستان در یک امام‌زاده! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ حتماً گزارش اخیرم از امام‌زاده شاه‌غیب در کوار را به یاد دارید؟ همان امام‌زاده‌ای که بر سردر ورودی محوطه‌اش آن تابلو عجیب نصب شده و مشتاقان حضرتش را از نوشیدن مشروبات الکلی پرهیز داده بودند!

2️⃣ البته به رغم آن هشدار، محوطه امام‌زاده به طرز شگفت‌انگیز و باورنکردنی مملو از زباله بود. اما خوشبختانه پس از انتشار آن گزارش و در کمتر از دو هفته، همانطور که در این تصاویر می‌بینید، همه زباله‌ها به کمک زنان و مردان طبیعت‌دوست منطقه جمع‌آوری شد تا یک بهانه‌ی سرکردنِ زمستان جدید برای محمد درویش و خوانندگان عزیزش آفریده شود‌.

3️⃣ اگزوپری می‌گوید: " اگر ما جسارتِ طور دیگری زندگی‌کردن را داشتیم؛ اگر قدرت تغییرکردن را داشتیم؛ و خلاصه اگر آدمِ ساختن بودیم و نه آدم غرزدن؛ از همین جای زندگیمان به بعد را می‌ساختیم. " آفرین به همه آنهایی که در کوار منتظر فرمان فرماندار و شهردار و دهیار نمانده و خود آستین همت بالا زدند تا ثابت کنند: نجات‌دهنده را باید در آینه دید.

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#کوار
#محمد_درویش

https://youtu.be/XBbAX-qRaeM?si=YW9tiKzss8APWyFv
🟢 فرشته عالمشاه؛ از سری بهانههای سرکردن زمستان! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ باید خیلی سرزمینت را دوست داشته باشی و البته باید خیلی برای وجودت احترام قائل باشی تا بتوانی از دزفول به حسن‌آباد جرقویه آمده و پرچمدار نجات یک ماهی اندمیک به نام آفانیوس یا کپور دندان‌دار اصفهانی شوی ...

2️⃣ فرشته عالمشاه، مدیر هنرمندسرای آلمُن و عاشق ایران و زیستمندان و فرهنگ و تاریخ این سرزمین است. دست خالی پرچم حفاظت و حراست از اندک اندوخته‌های طبیعی وطن در پایاب زاینده‌رود را برداشته و وظیفه همه ماست تا در حد توان‌مان کمکش کنیم که به آرمانش؛ ژینایی دوباره ایران برسد.

3️⃣ برای محمد درویش، آشنایی با فرشته عالمشاه، علیمراد، ساینا، منصور کمیلی، شکوه سلطانی، شهردار جوان و دلسوز حسن‌آباد و دیگر عزیزانی که می‌کوشند تا از موجودیت و مایملک محیط‌زیستی ایرانِ جان در شرق زاینده‌رود دفاع کنند، همچو درک یک بهانه جدید سرکردن زمستان و انرژی‌بخش است ...

4️⃣ چاره‌ای نداریم جز آنکه به یکدیگر انرژی داده و دلیل حال خوب هم باشیم، چرا که امروز، روزی است که نجات‌دهنده را باید در آینه دید ...

5️⃣ امیدوارم همه ایرانیان، اداره کل محیط‌زیست استان اصفهان و شخص دکتر لاهیجان‌زاده عزیز که می‌دانم عمیقاً شیفته و خادم طبیعت ایران است و نیز کنشگران محیط‌زیستی در اصفهان از این بانوی هنرمند و سبزاندیش حمایت کرده و حسن‌آباد را به آفانیوس اصفهانی‌اش شهره آفاق کنیم.

6️⃣ یادمان باشد: ما با یک نفر که دوستش داشته باشیم، می‌توانیم جهان را فتح کنیم و آن یک نفر برای همه‌ی ما "ایران" است. فرشته برای من در حکم نماینده ایران‌بانو در حسن‌آباد جرقویه می‌درخشد و می‌دانم برای شما هم ...

#آفانیوس
#فرشته_عالمشاه
#حسن_آباد_جرقویه
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش

https://youtu.be/S-1ETaEj2nE?si=dn-uqLxxau-Ezx3M
🟢چرا پرچم امید در بندرعباس بالاست؟🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ چند روزی است که مهمان مردم شریف بندرعباس هستم، چهار گفتگوی فشرده با کارشناسان و مدیران صنعت بازچرخانی آب و چند گفتگوی داغ و تب‌دار با فعالین محیط‌زیستی و اعضای شورای شهر بندرعباس به همراه بازدید از مراحل امیدبخش پیشرفت مهم‌ترین پروژه تصفیه فاضلاب کشور در هرمزگان از جمله فرازهای این سفر بوده است.

2️⃣ شک ندارم اگر این پروژه با همین سرعت پیش رفته و در نهایت اهالی شریف بندرعباس دوباره شاهد یک خلیج‌فارس آبی و زلال و پرماهی در سواحل خود باشند، شوق بیشتری در دیگر شهرهای در صف انتظار راه‌اندازی تصفیه فاضلاب از جمله مشهد، انزلی، اهواز و ... آفریده خواهد شد.

3️⃣ لطفا تحمل کرده و با صبوری این کلیپ را به طور کامل تماشا کنید و نشر دهید تا همه ایران بدانند که ثمره کنشگری باسماجت و صبورانه چاره‌ای جز لمس موفقیت نیست:

https://youtu.be/iaSsJSjAx7E?si=kn1v8R8YrB4EmQip

4️⃣ دم شهروز شجاعی و یارانش گررررم که با اراده و عشقی وصف‌ناپذیر برای تحقق یک خلیج فارس بدون آلایندگی می‌کوشند و خود به دلیلِ حالِ خوبِ ما بدل شده‌اند.

#شهروز_شجاعی
#بندرعباس
#فاضلاب
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🟢 معرفی یک یاور هیرکانی در سنگده مازندران!🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ سید باب‌الله اسمعیلی سنگدهی را همه اهالی سنگده و دودانگه در مازندران می‌شناسند. برای محمد درویش او یک اسطوره سماجت، امید و شجاعت برای رسیدن به هدف است ...

2️⃣ مگر می‌شود کسی را بشناسی که در طول شش سال بیش از ۸۸۰ بار به دادگاه و مراجع حقوقی رفته و ۱۷۰ بار خود را به تهران رسانده تا از منافع جنگل هیرکانی در قوه قضاییه دفاع کند؟ و مگر می‌شود او را بتوان فراموش کرد؟

3️⃣ سید باب‌الله که هنرمندی زیردست در حوزه سنتور هم هست، بی‌شک یکی از سرمایه‌های اجتماعی مازندران و ایران به شمار آمده و می‌تواند الهام‌بخش همه کنشگران ایران باشد. همه آنها که می‌گویند: نمی‌شود و نمی‌خواهند و ما شکست خواهیم خورد، باید چند دقیقه‌ای از وقت خود را به گفتگو با سید اختصاص دهند.

4️⃣ او نه فقط موفق شد از یک تاراج بزرگ ده هزارمیلیارد تومانی جلوگیری کند، بلکه اینک به کمک یارانش ده‌ها هزار هکتار از جنگل‌های دودانگه را شبانه‌روزی حراست می‌کند تا مبادا قربانی سودجویان شود.

5️⃣ نسخه کامل این ویدئو را می‌توانید در کانالم در یوتوب یا آپارات به نشانی‌های زیر تماشا کنید:

https://aparat.com/v/T14tX

https://youtu.be/cCP1qhcwtBg?si=kd0-ye_xPD_8tCf-

6️⃣ می‌گویند: تمام هنر برای ابر بود، اما همه برای باران شعر گفتند! محمد درویش اما می‌خواهد تمام‌قد به احترام باب‌الله ایستاده، کلاه از سر برداشته و از ابری چنین پربرکت در هیرکانی با افتخار ستایش کند.

#باب_الله_اسماعیلی
#جنگلهای_دودانگه
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🟢 از سری بهانههای سرکردن زمستان! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ نامش ونداد سلیمانی است. هشت سال دارد و اهل آمل است. به مدد تربیتی نیکو در دامان پدر و مادری فرهیخته و سبزاندیش، به ادبیات، فردوسی و محیط‌زیست علاقه فراوان دارد ...

2️⃣ نامه پدرش را با هم بخوانیم که به مناسبت سخنرانی اخیرم در بهبهان آفریده شده:

سلام استاد عزیزم،
وقت و حال خوش،

من سینا سلیمانی هستم ۳۶ ساله از آمل،
از دوستداران بی‌شمار شُماییم.
حقوق خواندم و حقوق؛ اندکی درس می‌گویم.

به همراه همسر و فرزندم، (خانوادگی) هر هفته به سخنرانی شما گوش میکنیم، شنیدنِ «سخنرانیتان در بهبهان» غوغایی افکند در جانِ ما... پسرم (وَنـداد) هر لحظه، از طبیعت ایران، مرا سوال باران می‌کند.

«تفکیک زباله‌ی خشک و تر»، «۲۴ ساعت نگه‌داشتن تفاله‌ی چای و پس از آن در ظرف زباله انداختن،» «دست‌کم ماهی یک‌بار پاکسازی محیط پیرامون جنگلی که می‌رویم»، از برکات آشنایی با شما استاد عزیز و گرانقدر است که در مقابل خدمات گوهروار شما به ایران/مادر؛ هیچ است.

وندادِ ۸ ساله‌ی ما، شیفته‌یِ نقاشی و شعر است.
گاهی از بزرگان این دیار، نقاشی(پرتره‌‌ای کودکانه) می‌کشد و ما با افتخار قاب می‌کنیم بر دیوار.
این بار، برای شما عزیز جان کشید،
و برایتان از دماوند خواند،
برگِ سبزی، تحفه‌ی درویش...

مخلصیم و ارادتمند
دوستدار شما،
چشم امید به دیدار شما...

3️⃣ همیشه به من می‌گویند: چرا آنقدر به آینده ایران امیدواری؟ این هم سندش! دیگر چه می‌خواهید؟

4️⃣ می‌گویند: گاهی همه جمعیت شهر، همان یک نفری هست که نیست! و می‌گویم: گاهی هم همه جمعیت شهر، وندادی است که هست و با غرور از دماوند سخن می‌گوید و عمو درویشِ نادیده‌اش را می‌نوازد ...💚⚘️💚

♦️ شعر دماوند با صدای ونداد سلیمانی عزیز:
https://youtu.be/4aawGECMIdY?si=3Jbi3xfnaK6FgWU3

#ونداد_سلیمانی
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش
🟢 بیاییم از بابونه‌ها عافیت بطلبیم! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ گیاهان بر خلاف همه موجودات دوپا تا هزارپا، گزینه فرار از مهلکه را هرگز روی میز ندارند! بنابراین آمده‌اند که بمانند، بجنگند و تاب‌آوری خویش را در هر شرایط نادلپذیری چون آتش‌سوزی، یخبندان، خشکسالی، آفت و تبر حفظ کنند ...

2️⃣ کنفسیوس می‌گوید: "درختی که دربرابر باد نمی‌ایستد و خم می‌شود، پایدارتر است." و من هرقدر بیشتر مجال کاویدنِ طبیعت را در طول این حدود شش دهه از زندگیم یافته‌ام، بیشتر شرمنده خواهش‌های بوم‌شناختی اندک، مقاومت سترگ، انعطاف‌پذیری تحسین‌برانگیز و تطابق هوش‌ربا و امیدبخش گیاهان شده‌ام ... واقعاً خوشا به حال آنها که عاشق نورند و دست منبسط نور، همواره روی شانه آنهاست ...

3️⃣ در وصف این کتاب، مری و جان گریین، زوجی که کتاب مشهور شکارچیان گل را در کارنامه خویش دارند، می‌گویند: "می‌خواستیم از نرگس‌هامان برای اوقاتی که سایه ما نگذاشته آفتاب به آنها بتابد، عذرخواهی کنیم." به باور محمد درویش: اوج شعور، دیگردوستی موثر و شاخص یک جامعه توسعه‌یافته در میزان حرمتی است که به سپر حفاظتی زمین در برابر برهنگی - گیاهان - نشان می‌دهد. بی‌دلیل نیست که یکی از باشعورترین شعرای معاصر وطن، سهراب سپهری می‌گوید: می‌دانم! سبزه‌ای را بکنم، خواهم مرد ...

4️⃣ یادمان باشد نویسنده این کتاب - دنیل شاموویتز - که مدرک دکترای ژنتیک گیاهی دارد و سه سال از نگارنده بزرگ‌تر است، تاکنون فقط یک کتاب نوشته و اینکه چرا فقط یک کتاب، خود شاید درسی ماندگار به روایت کاوه فیض‌اللهی، مترجم نامدار ایرانی‌اش باشد!

5️⃣ راستی! آیا می‌دانید جِرم زنده گیاهان در بوم‌سازگان‌های خشکی، هزاربرابر جِرم جانوران است و دست‌کم چهارصدهزار گونه گیاهی در زمین زیست می‌کنند که سهم ایران فقط هشت هزار است؟ و آیا با این حساب، سزاوار نیست بدانیم "گیاهان چه می‌دانند؟ "

6️⃣ برگردان فارسی این کتاب به همت کاوه فیض‌اللهی و پری رنجبر و توسط نشر نو در سال جاری منتشر شده است و مترجمان عزیز، کتاب را با این عبارات ساده اما پرشکوه و ماندگار به نگارنده تقدیم کرده‌اند:

برای
محمد درویش
رفیق اُرس‌
های کهنسال،
لاله‌
های کوهی،
عدسک‌
های آبی
...
آنها که با ما خاموشند
با او سخن می‌گویند.


7️⃣ چقدر آدم باید خوشبخت باشد که چنین فرزانگانی در شمار رفقایش بوده و بهانه‌ای بی‌رقیب برای سرکردنِ زمستان بیافرینند؟ زمستانی که با طرد مهدی تیموری‌ها، گاه به مرز تحمل‌ناپذیر یخبندان قطبی می‌رسد و دوباره نسیم گرمابخش رفاقت، ژینایی تاب‌آوردن را بازمی‌گرداند ...

8️⃣ یک جایی در کلیدر، محمود دولت‌آبادی می‌نویسد: " در من چیزی کم بود
و دراین زندگانی هم چیزی کج بود
میان ما و زندگانی یک چیزی گنگ ماند
ما دیر آمدیم یا زود
هرچه بود به موقع نیامدیم
گذشت و بهتر.


خواستم بگویم: اگر او هم چنین بهانههای غبطه‌برانگیزی برای سرکردن زمستان داشت، شاید این جمله تلخ‌تر از زهرمار را در کلیدر جاودانه نمی‌کرد! می‌کرد؟

#گیاهان_چه_میدانند
#کاوه_فیض_اللهی
#معرفی_کتاب
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟢 هدیه شکوفه باقری به محمد درویش در شاهرود! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ خیلی باید آدمِ آدمی باشی که آدم‌ترین آدم‌های زمین در باغ اَوِرس شاهرود تو را بیابند و چنین هدیه‌ی دست‌ساختی را پیشکش کنند! آن هم از سنجابی که تو سالهاست با او گفتگو هم می‌کنی ...

2️⃣ ممنون شکوفه‌جان، دختر هنرمند، معصوم و دوست‌داشتنی که چند روز پیش از بهار، مرا و خانواده‌ام را از این همه شور و عشق و مهر، بهاری کردی ...

3️⃣ باشد که در نوروز ۱۴۰۳، فروردینِ پس از آن و همه‌ی یازده‌ماهِ باقیمانده، روزگار شکوفه، خانواده عزیزش، مردم شریف شاهرود و همه هموطنان، هم‌نوعان و زیستمندان ایرانی و غیرایرانی، دلپذیرتر از روزهای رفته و نادلپذیرتر از روزهای نیامده‌ باشد ...

#شکوفه_باقری
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#نوروزنامه
#دلنوشته‌_های_محمد_درویش