Forwarded from محمد درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 چگونه امیدبان باشیم؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز - ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز - کوشیدم که از این راز و رمز با دانشجویان جوان امروز سخن بگویم که اغلبشان از اروند هم جوانتر بودند!
2️⃣ محمدصادق دهقانی در مجموعه پنج قسمتی امیدبان، ضمن بررسی زندگی امیدبانهایی چون هدایتالله دیدبان، سیروس زارع، علی نصیری، سعید انصاریان و ... کوشیده است تا این چراغ را روشن نگه دارد. شک ندارم که روزی به همت شما خوانندگان همین صفحه دلنوشته های درویش، شاهد اکران پنجاهمین قسمت امیدبان خواهیم بود ...
3️⃣ یادمان باشد: اگر بتوانیم دنیا را اندکی ... فقط اندکی بهتر از آنچه تحویل گرفتهایم، تحویل دهیم؛ امیدبان خواهیم بود ... امیدبان آدمی است که با فرزندی خوب، با باغچهای سرسبزتر، با کمی بهبود در شرایط اجتماعی و یا کاستن از نادلپذیریهای زیستن مروج ژینایی است. امیدبان یعنی: در شهری که پر از ازدحام بوق و اصوات ناهنجار است، در سکوت رکاب بزنی و به رهگذران لبخند هدیه دهی؛ امیدبان یعنی: سهلتر کردن نفسکشیدن با بودنت حتی برای یک نفر ... .
#چگونه_امیدبان_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز - ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز - کوشیدم که از این راز و رمز با دانشجویان جوان امروز سخن بگویم که اغلبشان از اروند هم جوانتر بودند!
2️⃣ محمدصادق دهقانی در مجموعه پنج قسمتی امیدبان، ضمن بررسی زندگی امیدبانهایی چون هدایتالله دیدبان، سیروس زارع، علی نصیری، سعید انصاریان و ... کوشیده است تا این چراغ را روشن نگه دارد. شک ندارم که روزی به همت شما خوانندگان همین صفحه دلنوشته های درویش، شاهد اکران پنجاهمین قسمت امیدبان خواهیم بود ...
3️⃣ یادمان باشد: اگر بتوانیم دنیا را اندکی ... فقط اندکی بهتر از آنچه تحویل گرفتهایم، تحویل دهیم؛ امیدبان خواهیم بود ... امیدبان آدمی است که با فرزندی خوب، با باغچهای سرسبزتر، با کمی بهبود در شرایط اجتماعی و یا کاستن از نادلپذیریهای زیستن مروج ژینایی است. امیدبان یعنی: در شهری که پر از ازدحام بوق و اصوات ناهنجار است، در سکوت رکاب بزنی و به رهگذران لبخند هدیه دهی؛ امیدبان یعنی: سهلتر کردن نفسکشیدن با بودنت حتی برای یک نفر ... .
#چگونه_امیدبان_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
🟢 در ستایش اسماعیل کهرم، دانشمندی که با پرندهها میرقصد! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ اسماعیل کهرم، نامی آشنا در بین محیطزیستیهاست. فراتر حتی، چهرهای محبوب در بین ایرانیان است؛ چرا که همواره کوشیده با زبانی ساده و جذاب اما علمی از طبیعت ایران با مردمش سخن بگوید.
2️⃣ در بین اساتید دانشگاه در حوزه حیاتوحش، به ویژه پرندگان، کمتر چهرهای را بتوان نام برد که مانند اسماعیل کهرم با پرندگان رابطهای عاشقانه برقرار کرده و حتی بتواند صدای آنها و آواز هوشربایشان را تقلید کند.
3️⃣ بیشک عشق و احترام بسیاری از جوانان نسل امروز به محیطزیست، حیاتوحش و پدندگان، مدیون سخنرانیهای شگفتانگیز و هوشربای او است که اغلب هم اشک مخاطبینش را درمیآورد و هم به آنها درایت و عشق میداد.
4️⃣ ایرانیان هرگز مواضع صریح و شجاعانه اسماعیل کهرم در مقابله با طبیعتستیزانِ قدرتسالار را فراموش نکرده و میدانند که چقدر بابت زندانیشدن گروهی از متخصصان محیطزیست به اتهام جاسوسی ناراحت شد، اشک ریخت و همچنان شجاعانه از آنها دفاع کرد.
5️⃣ این روزها کهرم در بستر بیماری است، ساعتی پیش با او گفتگو کردم، خوشبختانه از بیمارستان به منزل برگشته، اما همچنان محتاج انرژی مثبت هموطنانی است که میدانم او را دوست دارند و او نیز آنها را ...
6️⃣ شک ندارم که محبت مردم به او انرژی لازم برای مقاومت دربرابر بیماری را بخشیده و اسماعیل عزیز ما، دوباره سرحال و آماده به حفاظت از طبیعت وطنی که دوستش دارد، ادامه خواهد داد.
آمین.
✍️ این یادداشت، امروز - ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - در صفحه نخست روزنامه پیام ما هم منتشر شد.
#اسماعیل_کهرم
#روزنامه_پیام_ما
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ اسماعیل کهرم، نامی آشنا در بین محیطزیستیهاست. فراتر حتی، چهرهای محبوب در بین ایرانیان است؛ چرا که همواره کوشیده با زبانی ساده و جذاب اما علمی از طبیعت ایران با مردمش سخن بگوید.
2️⃣ در بین اساتید دانشگاه در حوزه حیاتوحش، به ویژه پرندگان، کمتر چهرهای را بتوان نام برد که مانند اسماعیل کهرم با پرندگان رابطهای عاشقانه برقرار کرده و حتی بتواند صدای آنها و آواز هوشربایشان را تقلید کند.
3️⃣ بیشک عشق و احترام بسیاری از جوانان نسل امروز به محیطزیست، حیاتوحش و پدندگان، مدیون سخنرانیهای شگفتانگیز و هوشربای او است که اغلب هم اشک مخاطبینش را درمیآورد و هم به آنها درایت و عشق میداد.
4️⃣ ایرانیان هرگز مواضع صریح و شجاعانه اسماعیل کهرم در مقابله با طبیعتستیزانِ قدرتسالار را فراموش نکرده و میدانند که چقدر بابت زندانیشدن گروهی از متخصصان محیطزیست به اتهام جاسوسی ناراحت شد، اشک ریخت و همچنان شجاعانه از آنها دفاع کرد.
5️⃣ این روزها کهرم در بستر بیماری است، ساعتی پیش با او گفتگو کردم، خوشبختانه از بیمارستان به منزل برگشته، اما همچنان محتاج انرژی مثبت هموطنانی است که میدانم او را دوست دارند و او نیز آنها را ...
6️⃣ شک ندارم که محبت مردم به او انرژی لازم برای مقاومت دربرابر بیماری را بخشیده و اسماعیل عزیز ما، دوباره سرحال و آماده به حفاظت از طبیعت وطنی که دوستش دارد، ادامه خواهد داد.
آمین.
✍️ این یادداشت، امروز - ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - در صفحه نخست روزنامه پیام ما هم منتشر شد.
#اسماعیل_کهرم
#روزنامه_پیام_ما
#دلنوشته_های_محمد_درویش
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
دانشمندی که با پرندهها میرقصد
اسماعیل کهرم، نامی آشنا در بین محیطزیستیهاست. فراتر حتی! چهرهای محبوب در بین ایرانیان است؛ چراکه همواره کوشیده با زبانی ساده و جذاب اما علمی از طبیعت ایران با مردماش سخن بگوید.
🟢 در ستایش پنجاهسالگی یک رفیق نوجوان!🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ کمتر مثل آرش رحیمی آدمی را میتوان شناخت که هم اهل خواندن باشد در حد تمایل ریچارد برتون به الیزابت تیلور و هم اهل نوشتن باشد در حد عشق شادی به آرش ...
2️⃣ آرش رحیمی نزدیک به پنجاه کتاب تاکنون منتشر کرده، یک ریاضیدانِ بالفطره است! با این وجود، عاشق بازی است، عاشق گفت و گو با نوجوانان، با همنسلان فرزندش، سپهر و آنها که قرار است روزی سپهر شوند ...
3️⃣ حوصله شگفتانگیزی در آفرینش فضایی دارد که مهارت در ذهن دانشآموزان یگانه دبیرستان اقتصاد ایران، دم بکشد و پخته شود و درست مثل یک جوان شوریده همچنان ذوق دارد و شور میآفریند و با کودک درونش بسیار خلوت میکند ...
4️⃣ آرش، نیاز جامعه امروز ایران است؛ اینکه اختلافها را برای یک ارزش والاتر به نام حال خوب آدمها کنار بگذاریم و البته که همواره داوطلب است از خود شروع کند ...
5️⃣ برنارد شاو میگوید: بدون تغییر نمیتوان پیشرفت کرد، آنهایی که نتوانند ذهنیتشان را تغییر دهند، قادر به تغییر هیچ چیز نخواهند بود. و آرش رحیمی از این منظر یک استاد بیرقیب است. باز هم مبارک باشد بر ما و دانشآموزانت در دبیرستان اقتصاد، مجال چنین آشنایی دلچسب و شدیداً دلپذیر و یادگیرندهای.
#تولد_آرش_رحیمی
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ کمتر مثل آرش رحیمی آدمی را میتوان شناخت که هم اهل خواندن باشد در حد تمایل ریچارد برتون به الیزابت تیلور و هم اهل نوشتن باشد در حد عشق شادی به آرش ...
2️⃣ آرش رحیمی نزدیک به پنجاه کتاب تاکنون منتشر کرده، یک ریاضیدانِ بالفطره است! با این وجود، عاشق بازی است، عاشق گفت و گو با نوجوانان، با همنسلان فرزندش، سپهر و آنها که قرار است روزی سپهر شوند ...
3️⃣ حوصله شگفتانگیزی در آفرینش فضایی دارد که مهارت در ذهن دانشآموزان یگانه دبیرستان اقتصاد ایران، دم بکشد و پخته شود و درست مثل یک جوان شوریده همچنان ذوق دارد و شور میآفریند و با کودک درونش بسیار خلوت میکند ...
4️⃣ آرش، نیاز جامعه امروز ایران است؛ اینکه اختلافها را برای یک ارزش والاتر به نام حال خوب آدمها کنار بگذاریم و البته که همواره داوطلب است از خود شروع کند ...
5️⃣ برنارد شاو میگوید: بدون تغییر نمیتوان پیشرفت کرد، آنهایی که نتوانند ذهنیتشان را تغییر دهند، قادر به تغییر هیچ چیز نخواهند بود. و آرش رحیمی از این منظر یک استاد بیرقیب است. باز هم مبارک باشد بر ما و دانشآموزانت در دبیرستان اقتصاد، مجال چنین آشنایی دلچسب و شدیداً دلپذیر و یادگیرندهای.
#تولد_آرش_رحیمی
#دلنوشته_های_محمد_درویش
🟢 ما چگونه ما شدیم؟! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ غروب دیروز - سوم تیر ۱۴۰۳ - هنگامی که به ایستگاه پایانی مترو رسیده و آخرین پله برقی را طی میکردم، ناگهان با تجمعی غیرعادی مواجه شده و احساس کردم ظاهراً همه از ترسِ چیزی یا تماشای رخدادی، خیال بیرون آمدن از ایستگاه را ندارند!
2️⃣ راستش یک لحظه از فکرم گذشت که نکند دوباره آن ونهای آشنا با مامورینِ قلچماق و خشنش ایستاده و متعرض چند خانم با حجاب اختیاری شدهاند!
3️⃣ اما همانطور که میبینید، ماجرا از قضا نهتنها نادلپذیر و خشن نبود، بلکه حکایت از غافلگیری مردم بدون چتر در یک عصر داغ و دمکرده تابستانی داشت که با رخداد رگباری بهاری و کمسابقه مواجه شده بودند ...
4️⃣ داشتم فکر میکردم بر سر حافظه دیداری و شنیداری اغلب ماها چه بلایی آمده که از هر تجمعی، نخست بدترین گمان ممکن از ذهنمان میگذرد؟ کاش آنهایی که با ما چنین کردند میدانستند که این جراحتها به این راحتیها درمان نخواهد شد ...
5️⃣ میدانم ... شاید دارم زیادی سخت میگیرم و شاید باید رها کرد! به قول سهراب: پشتِ سر باد نمیآید، پشت سر روی همه فرفرهها خاک نشستهاست ... هرمان هسه سالها پیش گفته بود: "برخی از ما فکر میکنیم دوامآوردن قویترمان میکند، اما گاهی قدرت در رها کردن است ...
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ غروب دیروز - سوم تیر ۱۴۰۳ - هنگامی که به ایستگاه پایانی مترو رسیده و آخرین پله برقی را طی میکردم، ناگهان با تجمعی غیرعادی مواجه شده و احساس کردم ظاهراً همه از ترسِ چیزی یا تماشای رخدادی، خیال بیرون آمدن از ایستگاه را ندارند!
2️⃣ راستش یک لحظه از فکرم گذشت که نکند دوباره آن ونهای آشنا با مامورینِ قلچماق و خشنش ایستاده و متعرض چند خانم با حجاب اختیاری شدهاند!
3️⃣ اما همانطور که میبینید، ماجرا از قضا نهتنها نادلپذیر و خشن نبود، بلکه حکایت از غافلگیری مردم بدون چتر در یک عصر داغ و دمکرده تابستانی داشت که با رخداد رگباری بهاری و کمسابقه مواجه شده بودند ...
4️⃣ داشتم فکر میکردم بر سر حافظه دیداری و شنیداری اغلب ماها چه بلایی آمده که از هر تجمعی، نخست بدترین گمان ممکن از ذهنمان میگذرد؟ کاش آنهایی که با ما چنین کردند میدانستند که این جراحتها به این راحتیها درمان نخواهد شد ...
5️⃣ میدانم ... شاید دارم زیادی سخت میگیرم و شاید باید رها کرد! به قول سهراب: پشتِ سر باد نمیآید، پشت سر روی همه فرفرهها خاک نشستهاست ... هرمان هسه سالها پیش گفته بود: "برخی از ما فکر میکنیم دوامآوردن قویترمان میکند، اما گاهی قدرت در رها کردن است ...
#دلنوشته_های_محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 معمایی شیرین از اهواز! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ یکی از خوانندگان دلسوز صفحه دلنوشتههای محمد درویش، بعد از موج حمله کمسابقه به نگارنده و شلیک لشکری از ادبیاتی غیربهداشتی، برایم نوشته: تو رو خدا دلگیر نشوید از این برخوردها! ما شصت درصدی که در انتخابات شرکت نکردیم، خیلی غم داریم، خیلی ندیده گرفته شدهایم و اینجا در کلبه مجازی شما جای مناسبی برای نمایش بغضهای فروخفته است ... لطفا شما ادامه دهید و به دل نگیرید، ما قدر چند دهه فعالیتهای بیچشمداشت شما در حوزه روشنگریهای محیطزیستی را میدانیم.
2️⃣ خواستم با انتشار این کلیپ برایتان شرح دهم که چرا ادامه داده و ادامه خواهم داد، حتی اگر تهدیدها، تحدیدها و نامهربانیها از سوی هموطنانی که ناعادلانه با نامهربانی مواجه شدهاند، ادامه یابد ... نخستین پیششرط کنشگری آن است که یادبگیری همواره بدهکار مردم و سرزمینت باشی و کدورتهایت را روی یخ بنویسی ...
3️⃣ ما وظیفه داریم در هنگام ترک دنیا، ایرانی دلپذیرتر، تابآورتر و ژیناتر برای آیساهای معصوم وطن بسازیم و من - محمد درویش - متوجه این مسوولیت سنگین اما شیرین هستم.
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ یکی از خوانندگان دلسوز صفحه دلنوشتههای محمد درویش، بعد از موج حمله کمسابقه به نگارنده و شلیک لشکری از ادبیاتی غیربهداشتی، برایم نوشته: تو رو خدا دلگیر نشوید از این برخوردها! ما شصت درصدی که در انتخابات شرکت نکردیم، خیلی غم داریم، خیلی ندیده گرفته شدهایم و اینجا در کلبه مجازی شما جای مناسبی برای نمایش بغضهای فروخفته است ... لطفا شما ادامه دهید و به دل نگیرید، ما قدر چند دهه فعالیتهای بیچشمداشت شما در حوزه روشنگریهای محیطزیستی را میدانیم.
2️⃣ خواستم با انتشار این کلیپ برایتان شرح دهم که چرا ادامه داده و ادامه خواهم داد، حتی اگر تهدیدها، تحدیدها و نامهربانیها از سوی هموطنانی که ناعادلانه با نامهربانی مواجه شدهاند، ادامه یابد ... نخستین پیششرط کنشگری آن است که یادبگیری همواره بدهکار مردم و سرزمینت باشی و کدورتهایت را روی یخ بنویسی ...
3️⃣ ما وظیفه داریم در هنگام ترک دنیا، ایرانی دلپذیرتر، تابآورتر و ژیناتر برای آیساهای معصوم وطن بسازیم و من - محمد درویش - متوجه این مسوولیت سنگین اما شیرین هستم.
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش
محمد درویش
✅ رازِ این شامگاه استثنایی چیست؟ ✅ 📚 @darvishnameh ✍️ در میان این همه درد و غم، آن همه بیم و خشم، چگونه چنین فوجی از ایرانیان خود را به بوستان ورشو در یکی از داغترین روزهای سال رساند؟ https://www.instagram.com/p/C-UYl-ZtiYT/?igsh=MXJlNHoxeHd6MXJuYg== …
🟢 در ستایش ضیافتی که امیر بخارا برای امیر طبیعت و امید کودکان ایران آفرید! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ از معدود شبهای بخارا بود که پیش از آغاز رسمی مراسم در ساعت ۱۷ یکشنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۳؛ نهتنها تمامی صندلیها پر شده بود، بلکه دهها نفر ایستاده در تالار بزرگ فردوسی بیش از ۱۵۰ دقیقه این آیین پرشکوه را به تماشا نشستند، آن هم در یکی از گرمترین روزهای پایتخت در میانه بیم و نگرانی از افزایش خشونت در خاورمیانه و ...
2️⃣ شخصیت عبدالحسین وهابزاده، روشن بودنِ تکلیفش با خودش، صراحت لهجهاش، سماجتش در منحرفنشدن از مسیر و دانش ژرف و پربارش در حوزه بومشناسی کودک و طبیعت شاید یکی از مهمترین مولفههایی است که سبب شد حتی اجزای ظاهراً بیروح تالار فردوسی در خانه اندیشمندان علوم انسانی هم، آن شامگاه پرتپش را چهاردهمین روز مرداد ۱۴۰۳ هرگز از یاد نبرند ...
3️⃣ دم شما مردم قدرشناس گررررم که سزاوارانه از فرزندان نیکوخصال ایران قدردانی میکنید. کاری که شما در یکشنبه به رهبری امیر دوستداشتنی بخارا، علی دهباشی عزیز و مانیا شفاهی در مجله صنوبر انجام دادید، فقط وهابزاده و خانوادهاش را سربلند و دلگرم نکرد، بلکه این نوید و پیام را به جوانانی داد که دریافتند اگر سرباز وطن باشند، نهراسند و با خردمندی برای ارتقای کیفیت زندگی در سرزمین مادری و خانه پدری بکوشند، اهالی این خانه هرگز فراموششان نخواهند کرد ...
4️⃣ یادمان باشد: عبدالحسین وهابزاده با بنیانگذاری مکتب مدارس طبیعت و انتشار و برگردان دهها کتاب ارزشمند به فارسی، موثرترین و تضمینیافتهترین راه برای بازگشت ژینایی به وطن را نشانمان داد. او جایی از آینده را میبیند که دیدنش برای مدیران عادتکرده به روزمرگیها و نگران میزها قابل دیدن نیست. او برای تربیت نسلی کوشیدن آغاز کرد که بفهمند: هنر نیست بتوانی چند معادله چند مجهولی را در کسری از زمان حل کنی، وقتی نتوانی دو دقیقه در مورد خودت، پدرت، مادرت و دیگر وابستگانت با جزییاتی منحصربهفرد سخن گفته، تنشهای روانی را مدیریت کرده و شیوه حل تعارضها را بلد باشی که تمرین کنی. جامعه تابآور آینده مدیون بزرگانی است که در کودکی، بدون احساس گناه کودکی کرده و دیگردوستی موثر را بلد باشند؛ ثروتمندانی که یاد گرفتهاند عمر گرانبهای خویش را صرف جمعآوری ثروتی کنند که قابل ربودن نیست.
5️⃣ به افتخار عبدالحسین وهابزاده، هر جا که هستید بلند شده و همه عشق و انرژی مثبت خود را نثارش کنید تا ایران و ایرانی از برکات حضورش در جهان تا آنجا که ممکن است، بیشتر بهرهمند شود ...
https://t.iss.one/darvishnameh/12548
#عبدالحسین_وهابزاده
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ از معدود شبهای بخارا بود که پیش از آغاز رسمی مراسم در ساعت ۱۷ یکشنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۳؛ نهتنها تمامی صندلیها پر شده بود، بلکه دهها نفر ایستاده در تالار بزرگ فردوسی بیش از ۱۵۰ دقیقه این آیین پرشکوه را به تماشا نشستند، آن هم در یکی از گرمترین روزهای پایتخت در میانه بیم و نگرانی از افزایش خشونت در خاورمیانه و ...
2️⃣ شخصیت عبدالحسین وهابزاده، روشن بودنِ تکلیفش با خودش، صراحت لهجهاش، سماجتش در منحرفنشدن از مسیر و دانش ژرف و پربارش در حوزه بومشناسی کودک و طبیعت شاید یکی از مهمترین مولفههایی است که سبب شد حتی اجزای ظاهراً بیروح تالار فردوسی در خانه اندیشمندان علوم انسانی هم، آن شامگاه پرتپش را چهاردهمین روز مرداد ۱۴۰۳ هرگز از یاد نبرند ...
3️⃣ دم شما مردم قدرشناس گررررم که سزاوارانه از فرزندان نیکوخصال ایران قدردانی میکنید. کاری که شما در یکشنبه به رهبری امیر دوستداشتنی بخارا، علی دهباشی عزیز و مانیا شفاهی در مجله صنوبر انجام دادید، فقط وهابزاده و خانوادهاش را سربلند و دلگرم نکرد، بلکه این نوید و پیام را به جوانانی داد که دریافتند اگر سرباز وطن باشند، نهراسند و با خردمندی برای ارتقای کیفیت زندگی در سرزمین مادری و خانه پدری بکوشند، اهالی این خانه هرگز فراموششان نخواهند کرد ...
4️⃣ یادمان باشد: عبدالحسین وهابزاده با بنیانگذاری مکتب مدارس طبیعت و انتشار و برگردان دهها کتاب ارزشمند به فارسی، موثرترین و تضمینیافتهترین راه برای بازگشت ژینایی به وطن را نشانمان داد. او جایی از آینده را میبیند که دیدنش برای مدیران عادتکرده به روزمرگیها و نگران میزها قابل دیدن نیست. او برای تربیت نسلی کوشیدن آغاز کرد که بفهمند: هنر نیست بتوانی چند معادله چند مجهولی را در کسری از زمان حل کنی، وقتی نتوانی دو دقیقه در مورد خودت، پدرت، مادرت و دیگر وابستگانت با جزییاتی منحصربهفرد سخن گفته، تنشهای روانی را مدیریت کرده و شیوه حل تعارضها را بلد باشی که تمرین کنی. جامعه تابآور آینده مدیون بزرگانی است که در کودکی، بدون احساس گناه کودکی کرده و دیگردوستی موثر را بلد باشند؛ ثروتمندانی که یاد گرفتهاند عمر گرانبهای خویش را صرف جمعآوری ثروتی کنند که قابل ربودن نیست.
5️⃣ به افتخار عبدالحسین وهابزاده، هر جا که هستید بلند شده و همه عشق و انرژی مثبت خود را نثارش کنید تا ایران و ایرانی از برکات حضورش در جهان تا آنجا که ممکن است، بیشتر بهرهمند شود ...
https://t.iss.one/darvishnameh/12548
#عبدالحسین_وهابزاده
#دلنوشته_های_محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 گمشده من در تالش چیست؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز از سفر به ارگ رادکان در خراسان رضوی برگشتم، سفری کوتاه اما به شدت ماندگار و اثرگذار در خاطره حضور کوتاهم در جهان؛ اینکه مجال یافتم پای تجربههای زیسته گروهی از پیشقراولان قطار اقامتگاههای بومگردی بنشینم؛ با اشکهاشان، گونههایم خیس شود و با خندههاشان، سبکبال ... و در نهایت ۵۹ دقیقه برایشان سخن گفتم از اینکه چگونه میتوان از شدت اشکها به نفع خندهها و ژینایی ایران جان کاست؟
2️⃣ امروز - ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - راهی تالش و آبشار سرمستگلی در دیار همیشه سبز و طربناک گیلان هستم که متاسفانه کابوس پدیدارشدنِ نخستین بیابانهای سبز وطن از رگ گردن به او نزدیکتر است! و اینکه چه باید کرد تا گیلان، گیلان و ایران، ایران بماند ...
3️⃣ حالا دوباره به کلام آلبر کامو دقت کنیم: آزادی ما از سفرهامان معلوم میشود. کسی که داراییاش را برای سفر خرج میکند، در واقع آزادی ذخیره میکند برای روزهای حسرت نخوردن!
4️⃣ تجربه سفر، یعنی افسار زدن بر سندروم تکرار در زندگی؛ سمی که هرقدر دربرابرش ایمنتر باشی، شادتر، موثرتر و خوشبختتر زندگی خواهی کرد ...
#تالش
#سفر
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز از سفر به ارگ رادکان در خراسان رضوی برگشتم، سفری کوتاه اما به شدت ماندگار و اثرگذار در خاطره حضور کوتاهم در جهان؛ اینکه مجال یافتم پای تجربههای زیسته گروهی از پیشقراولان قطار اقامتگاههای بومگردی بنشینم؛ با اشکهاشان، گونههایم خیس شود و با خندههاشان، سبکبال ... و در نهایت ۵۹ دقیقه برایشان سخن گفتم از اینکه چگونه میتوان از شدت اشکها به نفع خندهها و ژینایی ایران جان کاست؟
2️⃣ امروز - ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - راهی تالش و آبشار سرمستگلی در دیار همیشه سبز و طربناک گیلان هستم که متاسفانه کابوس پدیدارشدنِ نخستین بیابانهای سبز وطن از رگ گردن به او نزدیکتر است! و اینکه چه باید کرد تا گیلان، گیلان و ایران، ایران بماند ...
3️⃣ حالا دوباره به کلام آلبر کامو دقت کنیم: آزادی ما از سفرهامان معلوم میشود. کسی که داراییاش را برای سفر خرج میکند، در واقع آزادی ذخیره میکند برای روزهای حسرت نخوردن!
4️⃣ تجربه سفر، یعنی افسار زدن بر سندروم تکرار در زندگی؛ سمی که هرقدر دربرابرش ایمنتر باشی، شادتر، موثرتر و خوشبختتر زندگی خواهی کرد ...
#تالش
#سفر
#دلنوشته_های_محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 وقتی یک نخستوزیر در هزاران کیلومتر آنسوتر حرص ما را و خیلیهای دیگر مثل ما تا ونزوئلا را در میآورد! 🟢
📚 @darvishnameh
✍️ خبر استعفای نخستوزیر ژاپن در ماه آینده میلادی، همه ما را از ژاپن تا کاستاریکا تکان داد؛ اما فرق است بین این تکان و آن تکان ...
#استعفای_فومیو_کیشیدا
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
✍️ خبر استعفای نخستوزیر ژاپن در ماه آینده میلادی، همه ما را از ژاپن تا کاستاریکا تکان داد؛ اما فرق است بین این تکان و آن تکان ...
#استعفای_فومیو_کیشیدا
#دلنوشته_های_محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧿 در ستایش بهشتی که حسین آفرید! 🧿
📚 @darvishnameh
✍️ حسین صالحی و همسرش در قلب جنگلهای هیرکانی زندگی میکنند و نهضتی بزرگ برای پاکسازی مسیرهای جذاب طبیعتگردی در شیرآباد تالش آفریدهاند. آنها قلمرو آبشار بیجورو را عاری از کوچکترین زباله کرده و اینک میکوشند تا شیرآباد را به کمک اهالی فهیم و شریفش به روستای بدون زباله بدل کنند. دمشان گرررم ...
https://www.instagram.com/reel/C-znE13NxDe/?igsh=MWt1dTdzOXVnZHR1Nw==
#سرمست_گلی
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
✍️ حسین صالحی و همسرش در قلب جنگلهای هیرکانی زندگی میکنند و نهضتی بزرگ برای پاکسازی مسیرهای جذاب طبیعتگردی در شیرآباد تالش آفریدهاند. آنها قلمرو آبشار بیجورو را عاری از کوچکترین زباله کرده و اینک میکوشند تا شیرآباد را به کمک اهالی فهیم و شریفش به روستای بدون زباله بدل کنند. دمشان گرررم ...
https://www.instagram.com/reel/C-znE13NxDe/?igsh=MWt1dTdzOXVnZHR1Nw==
#سرمست_گلی
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
محمد درویش
🧿 در ستایش بهشتی که حسین آفرید! 🧿 📚 @darvishnameh ✍️ حسین صالحی و همسرش در قلب جنگلهای هیرکانی زندگی میکنند و نهضتی بزرگ برای پاکسازی مسیرهای جذاب طبیعتگردی در شیرآباد تالش آفریدهاند. آنها قلمرو آبشار بیجورو را عاری از کوچکترین زباله کرده و اینک میکوشند…
🟢 در شیرآباد تالش حسین صالحی میخواهد بهشت بیافریند! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ در روزهای بیست و بیست و یکم مردادماه به خانه سرمستگلی واقع در روستای شیرآباد تالش رفتم.
2️⃣ سرمستگلی نام یک خانه قدیمی به قدمت دستکم بیش از یک قرن است که با معماری شگفتش توانسته از پس باران، رطوبت و سیل برآمده و تا امروز به حیاتش ادامه دهد. حالا چند سالی است که یکی از نامدارانِ ورزش کوهستان که در کارنامهاش چند صعود به ارتفاعات بالای هشتهزارمتر در هیمالایا را دارد، ساکن این خانه شده تا به همراه شریک زندگیش، روزگاری متفاوت برای خود، اهالی شیرآباد و دختری بیافریند که سه ماه دیگر به دنیا خواهد آمد و نامش یا افرا خواهد بود یا دریا، بسته به اینکه در چه اتاقی نخستین صبح زندگیش در سرمستگلی را آغاز کند.
3️⃣ برای دیدن تصاویر بیشتر از سرمستگلی، حتماً به صفحهاش سر بزنید. برای آشنایی با کارهایی که میشود برای سرمستگلی، شیرآباد، تالش و گیلان کرد، به سخنرانیام در جمع مردم شیرآباد و گروهی از فعالان محیطزیست در گیلان توجه کنید که در کانالم در یوتوب بارگذاری شده است.
4️⃣ رسول یونان روزی به تلخی سروده بود: دیگر منتظر کسی نیستم! هر که آمد ستاره از رویاهایم دزدید؛ هر که آمد، سفیدی از کبوترانم چید؛ هر که آمد، لبخند از لبهایم برید؛ منتظر کسی نیستم، از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام ...
5️⃣ میخواستم بگویم فرق حسین با رسول آن است که او هنوز منتظر است؛ منتظر آشنایی با آدمهای بامعرفت و وطندوستی که به برکت سرزمین مادری بیش از سود آنی میاندیشند؛ حسین هم بارها زمین خورده و زمینش زدهاند؛ اما همچنان یادش مانده که ایران را دشنامدهندهها به تاریکی و خستهها نمیسازند؛ ایران را آنهایی میسازند که عمیقاً باور دارند: من خوبم، تو هم خوبی.
https://t.iss.one/darvishnameh/12600
#سرمست_گلی
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ در روزهای بیست و بیست و یکم مردادماه به خانه سرمستگلی واقع در روستای شیرآباد تالش رفتم.
2️⃣ سرمستگلی نام یک خانه قدیمی به قدمت دستکم بیش از یک قرن است که با معماری شگفتش توانسته از پس باران، رطوبت و سیل برآمده و تا امروز به حیاتش ادامه دهد. حالا چند سالی است که یکی از نامدارانِ ورزش کوهستان که در کارنامهاش چند صعود به ارتفاعات بالای هشتهزارمتر در هیمالایا را دارد، ساکن این خانه شده تا به همراه شریک زندگیش، روزگاری متفاوت برای خود، اهالی شیرآباد و دختری بیافریند که سه ماه دیگر به دنیا خواهد آمد و نامش یا افرا خواهد بود یا دریا، بسته به اینکه در چه اتاقی نخستین صبح زندگیش در سرمستگلی را آغاز کند.
3️⃣ برای دیدن تصاویر بیشتر از سرمستگلی، حتماً به صفحهاش سر بزنید. برای آشنایی با کارهایی که میشود برای سرمستگلی، شیرآباد، تالش و گیلان کرد، به سخنرانیام در جمع مردم شیرآباد و گروهی از فعالان محیطزیست در گیلان توجه کنید که در کانالم در یوتوب بارگذاری شده است.
4️⃣ رسول یونان روزی به تلخی سروده بود: دیگر منتظر کسی نیستم! هر که آمد ستاره از رویاهایم دزدید؛ هر که آمد، سفیدی از کبوترانم چید؛ هر که آمد، لبخند از لبهایم برید؛ منتظر کسی نیستم، از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام ...
5️⃣ میخواستم بگویم فرق حسین با رسول آن است که او هنوز منتظر است؛ منتظر آشنایی با آدمهای بامعرفت و وطندوستی که به برکت سرزمین مادری بیش از سود آنی میاندیشند؛ حسین هم بارها زمین خورده و زمینش زدهاند؛ اما همچنان یادش مانده که ایران را دشنامدهندهها به تاریکی و خستهها نمیسازند؛ ایران را آنهایی میسازند که عمیقاً باور دارند: من خوبم، تو هم خوبی.
https://t.iss.one/darvishnameh/12600
#سرمست_گلی
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش