@darvishnameh
🔴وقتی دوچرخه، گاردین را به جان دیلی میل می اندازد!
تيتر روزنامه #ديلي_ميل توجهم را جلب كرد: "مسير ديوانه وار #دوچرخه"؛ در كنار آن عكسي از يك #دوچرخه_سوار در مسير دوچرخه اي كه تنها با يك شكاف از مسير خودروها فاصله دارد. نخستين فكري كه به مغزم رسيد اين بود كه: چه خوب، ديلي ميل عاقبت با اين مسئله كه كمبود مسيرهاي دوچرخه ديوانگي ست، موافقت كرد. حس لذت بخشي بود، اگرچه بعيد به نظر مي رسيد. اما بعد از آن، تيتر كوتاهتر در زير را خواندم و قلبم فروريخت: "لكه ننگ جديدي كه #بريتانيا را فلج مي كند." قلبم به دليل اين يادداشت بيمارگونه در يك روزنامه ملي فرو نريخت- اين را مي شد انتظار داشت- بلكه به دليلي ديگر. اين نمونه ای است براي گونه اي از خبرنگاري كه پرشي از دريچه اينترنت به رسانه هاي گروهي داشته است و بوسيله آن حقيقت مطلب در پشت تأثيري كه نحوه بازگو كردن مطلب بجا مي گذارد، پنهان مي شود. اين پديده جديد نيست و بخوبي ثبت شده است. اما هنوز هم موجب افسردگي است. بطور مثال در نمونه بالا كه در روزنامه ديلي ميل تشريح شده، از مسيرهاي دوچرخه به عنوان دليلي براي ازدحام خودروها و راه بندان و در نتيجه آلودگي هوا در شهرهاي بريتانيا نام برده مي شوند! من در آغاز در لندن از جانب گروههاي رانندگان تاكسي آنرا مشاهده كردم كه از ساخت نخستين مسيرهاي جداگانه دوچرخه با طراحي مناسب براي پايتخت، خشمگين بودند و بعد از جانب يك گروه كوچك كه پويشي در مخالفت با نقشه هايي براي گسترش اين مسيرها براه انداخته اند. بنا به ادعاي مضحك آنها، مسيرهاي دوچرخه سبب شده اند تا لندن راكد شده و در نتيجه در دود مه حاصل از هزاران خودرو ايستاده در راه بندان، خفه شود. اين مسيرها تهديد بزرگي هستند و مي بايست دوباره به خيابان تبديل شوند. اين مطالب حاشيه اي تا بحال از جانب عده معدودي با يك اكانت در توئيتر و وقت زياد منتشر مي شد. اما اكنون يك روزنامه اين ايده را بدست گرفته. در اين مقاله ادعا مي شود كه مسيرهاي دوچرخه كه از لندن آغاز شده، مي روند تا سبب هرج و مرج و راه بندان در مناطقي مانند منچستر، كُرن وال، گلاستر و #كمبريج شوند. اين ادعاها آن اندازه احمقانه هستند كه تصميم داشتم نسبت به آنها بي اعتنا بمانم. اما اين عقيده هم وجود دارد كه مي گويد با چنين افسانه هايي مي بايست مقابله كرد، پيش از آنكه پراكنده شوند.
در اينجا من خود را بر روي شرايط لندن كه بهتر از هر جا آنرا مي شناسم و ازدحام ترافيكش دلايل متفاوتي دارد، تمركز مي دهم.
بياييد از اينجا آغاز كنيم كه ايده مسيرهاي دوچرخه در لندن، بدليل آنكه تنها در ساعات شلوغي از آنها استفاده مي شود، بي مصرف هستند. هر دو مسير جديد از زمان ساخت تاكنون بنا به گفته شبكه حمل و نقل لندن موجب شده اند تا استفاده از آنها ٦٠٪ افزايش پيدا كند، در بخشي از آن (Blackfriars Bridge) به هنگام شلوغي ترافيك حتي تا ٧٠٪ . اين معمولا نقطه اي است كه مخالفان مسيرهاي دوچرخه از آن عكس مي گيرند و آنرا در توييتر انتشار مي دهند؛ عكسي از يك مسير خالي از دوچرخه، البته در نيمه شب!
مسيرهاي دوچرخه نامبرده مسيرهاي رفت و آمدي هستند كه مانند بسياري خيابانها، از آنها در ساعات اوج ترافيك استفاده مي شود؛ در بخشي از مسير روزانه من حتي تا آن حد كه در پشت چراغ قرمز مي توان صفهاي طولاني از دوچرخه ها را مشاهده كرد. و البته در ساعات ديگري ترافيك سبكتر است، اما من بخاطر نمي آورم كه در هيچ ساعتي از روز در اين مسير تنها دوچرخه سوار بوده باشم. از جهتي ديگر بسياري پياده روها در نزديكي من اغلب بجز ساعات معيني از روز بدون استفاده مي مانند. شايد كه ديلي ميل فكر مي كند كه مي بايست آنها را هم به خودروها اختصاص داد. به عقيده پل توهاي، مدير اجرايي گروه پويش دوچرخه سواران انگلستان، بدون يك شبكه مناسب براي دوچرخه سواري بي خطر، مردم از راههاي موجود تنها براي رفت و آمد مستقيم (بين خانه و محل كار) و نه كلا براي دوچرخه سواري هر روزه، استفاده مي كنند: "اگر كسي بخواهد صف دوچرخه ها را در ساعات مختلف روز مشاهده كند، شايد كه مي بايست به كمبريج و يا #هلند برود، آنجا كه مسيرهاي مناسب با كيفيت خوب در مناطق مسكوني وجود دارند."
بنظر مي رسد كه ترافيك در لندن به مرور بدتر مي شود و نه تنها براي خودروها و كاميون ها، بلكه هم براي مسافران اتوبوس. و البته ترافيك آهسته با خود #آلودگي_هواي بيشتري بهمراه مي آورد. آيا واقعا مسيرهاي دوچرخه در اين ارتباط يك نقش كليدي بازي مي كنند؟ مسيرهاي مطمئن دوچرخه- با سنگ جدول خيابان كه مانع ورود خودروها به اين مسير مي شوند- تنها ٣٪ از فضاي خيابانهاي پايتخت را بخود اختصاص مي دهند. در ديگر شهرهاي بريتانيا اين رقم بسيار كمتر است و در بعضي مناطق حتي به صفر مي رسد. با چنين مقدار ناچيزي چگونه مي توان ترافيك را مسدود كرد؟
ادامه دارد ...
👇👇👇
🔴وقتی دوچرخه، گاردین را به جان دیلی میل می اندازد!
تيتر روزنامه #ديلي_ميل توجهم را جلب كرد: "مسير ديوانه وار #دوچرخه"؛ در كنار آن عكسي از يك #دوچرخه_سوار در مسير دوچرخه اي كه تنها با يك شكاف از مسير خودروها فاصله دارد. نخستين فكري كه به مغزم رسيد اين بود كه: چه خوب، ديلي ميل عاقبت با اين مسئله كه كمبود مسيرهاي دوچرخه ديوانگي ست، موافقت كرد. حس لذت بخشي بود، اگرچه بعيد به نظر مي رسيد. اما بعد از آن، تيتر كوتاهتر در زير را خواندم و قلبم فروريخت: "لكه ننگ جديدي كه #بريتانيا را فلج مي كند." قلبم به دليل اين يادداشت بيمارگونه در يك روزنامه ملي فرو نريخت- اين را مي شد انتظار داشت- بلكه به دليلي ديگر. اين نمونه ای است براي گونه اي از خبرنگاري كه پرشي از دريچه اينترنت به رسانه هاي گروهي داشته است و بوسيله آن حقيقت مطلب در پشت تأثيري كه نحوه بازگو كردن مطلب بجا مي گذارد، پنهان مي شود. اين پديده جديد نيست و بخوبي ثبت شده است. اما هنوز هم موجب افسردگي است. بطور مثال در نمونه بالا كه در روزنامه ديلي ميل تشريح شده، از مسيرهاي دوچرخه به عنوان دليلي براي ازدحام خودروها و راه بندان و در نتيجه آلودگي هوا در شهرهاي بريتانيا نام برده مي شوند! من در آغاز در لندن از جانب گروههاي رانندگان تاكسي آنرا مشاهده كردم كه از ساخت نخستين مسيرهاي جداگانه دوچرخه با طراحي مناسب براي پايتخت، خشمگين بودند و بعد از جانب يك گروه كوچك كه پويشي در مخالفت با نقشه هايي براي گسترش اين مسيرها براه انداخته اند. بنا به ادعاي مضحك آنها، مسيرهاي دوچرخه سبب شده اند تا لندن راكد شده و در نتيجه در دود مه حاصل از هزاران خودرو ايستاده در راه بندان، خفه شود. اين مسيرها تهديد بزرگي هستند و مي بايست دوباره به خيابان تبديل شوند. اين مطالب حاشيه اي تا بحال از جانب عده معدودي با يك اكانت در توئيتر و وقت زياد منتشر مي شد. اما اكنون يك روزنامه اين ايده را بدست گرفته. در اين مقاله ادعا مي شود كه مسيرهاي دوچرخه كه از لندن آغاز شده، مي روند تا سبب هرج و مرج و راه بندان در مناطقي مانند منچستر، كُرن وال، گلاستر و #كمبريج شوند. اين ادعاها آن اندازه احمقانه هستند كه تصميم داشتم نسبت به آنها بي اعتنا بمانم. اما اين عقيده هم وجود دارد كه مي گويد با چنين افسانه هايي مي بايست مقابله كرد، پيش از آنكه پراكنده شوند.
در اينجا من خود را بر روي شرايط لندن كه بهتر از هر جا آنرا مي شناسم و ازدحام ترافيكش دلايل متفاوتي دارد، تمركز مي دهم.
بياييد از اينجا آغاز كنيم كه ايده مسيرهاي دوچرخه در لندن، بدليل آنكه تنها در ساعات شلوغي از آنها استفاده مي شود، بي مصرف هستند. هر دو مسير جديد از زمان ساخت تاكنون بنا به گفته شبكه حمل و نقل لندن موجب شده اند تا استفاده از آنها ٦٠٪ افزايش پيدا كند، در بخشي از آن (Blackfriars Bridge) به هنگام شلوغي ترافيك حتي تا ٧٠٪ . اين معمولا نقطه اي است كه مخالفان مسيرهاي دوچرخه از آن عكس مي گيرند و آنرا در توييتر انتشار مي دهند؛ عكسي از يك مسير خالي از دوچرخه، البته در نيمه شب!
مسيرهاي دوچرخه نامبرده مسيرهاي رفت و آمدي هستند كه مانند بسياري خيابانها، از آنها در ساعات اوج ترافيك استفاده مي شود؛ در بخشي از مسير روزانه من حتي تا آن حد كه در پشت چراغ قرمز مي توان صفهاي طولاني از دوچرخه ها را مشاهده كرد. و البته در ساعات ديگري ترافيك سبكتر است، اما من بخاطر نمي آورم كه در هيچ ساعتي از روز در اين مسير تنها دوچرخه سوار بوده باشم. از جهتي ديگر بسياري پياده روها در نزديكي من اغلب بجز ساعات معيني از روز بدون استفاده مي مانند. شايد كه ديلي ميل فكر مي كند كه مي بايست آنها را هم به خودروها اختصاص داد. به عقيده پل توهاي، مدير اجرايي گروه پويش دوچرخه سواران انگلستان، بدون يك شبكه مناسب براي دوچرخه سواري بي خطر، مردم از راههاي موجود تنها براي رفت و آمد مستقيم (بين خانه و محل كار) و نه كلا براي دوچرخه سواري هر روزه، استفاده مي كنند: "اگر كسي بخواهد صف دوچرخه ها را در ساعات مختلف روز مشاهده كند، شايد كه مي بايست به كمبريج و يا #هلند برود، آنجا كه مسيرهاي مناسب با كيفيت خوب در مناطق مسكوني وجود دارند."
بنظر مي رسد كه ترافيك در لندن به مرور بدتر مي شود و نه تنها براي خودروها و كاميون ها، بلكه هم براي مسافران اتوبوس. و البته ترافيك آهسته با خود #آلودگي_هواي بيشتري بهمراه مي آورد. آيا واقعا مسيرهاي دوچرخه در اين ارتباط يك نقش كليدي بازي مي كنند؟ مسيرهاي مطمئن دوچرخه- با سنگ جدول خيابان كه مانع ورود خودروها به اين مسير مي شوند- تنها ٣٪ از فضاي خيابانهاي پايتخت را بخود اختصاص مي دهند. در ديگر شهرهاي بريتانيا اين رقم بسيار كمتر است و در بعضي مناطق حتي به صفر مي رسد. با چنين مقدار ناچيزي چگونه مي توان ترافيك را مسدود كرد؟
ادامه دارد ...
👇👇👇