#ارسالی_شما
#طنز_نقادانه
شکر خدای بزرگ بعد از پی گیری های فراوانِ وزیرِ ارجمندِ آموزش و پرورش و دولت محترم، سرانجام از بهترین گزینه ی رویِ میز وزیر برای بیمه تکمیلی معلمان گرانمایه رونمایی شد!
«بیمه ی آتیه سازان»
نمی شود از این همه پی گیری و تلاش، برای انتخاب بیمه تکمیلی فرهنگیان گرانمایه گذشت؛باید در مراسمی از وزارت خانه و دولت محترم تقدیر و سپاسگزاری کرد .کارهای شایسته باید رسانه ای شود تا سایر مسؤولین عزیز هم الگو برداری کنند!
باید گفت این بیمه علاوه بر پرداختِ به موقعِ خسارتِ درمان، حافظِ منابع طبیعی و محیط زیست هم هست.
چرا؟ توضیح می دهم:
بر حسب اتفاق،چند روز گذشته خودم ،همسرم و پسر کوچکم دچار سرماخوردگی سختی شدیم و گُذرمان به دکتر و آزمایشگاه و داروخانه افتاد. راستش باورم نمی شود این چند روز احساس می کنم در آرمان شهر زندگی می کنم . پزشکان عزیز همه از بیمه ی فرهنگیان و سقفِ بی پایانِ تعهداتش می گویند . پزشک فرزندم، با خوش رویی برای جلو گیری از قطع درختان،از جدا کردن برگه ی مخصوصش از دفترچه خودداری کرد و پس انجام معاینه، اتاق منشی را به ما نشان داد!
خانم منشی با چهره ای سرشار از مهربانی در راستای حمایت از منابع طبیعی پنجاه هزارتومان کارت کشید ؛ من هم برای این که خودی نشان دهم از او خواستم تا از چاپ رسید کاغذی کارتخوان خودداری کند.
باید به داروخانه می رفتم . سرم را بالا گرفتم و دفترچه بیمه را روی پیشخوان داروخانه گذاشتم .مسؤول فنی داروخانه با عذرخواهی فراوان از من خواست تا درصورت امکان به داروخانه دیگری مراجعه کنم چون معتقد بود باید داروخانه های دیگر هم از مزایای بیمه فرهنگیان بهره مند شوند . آن طور که پیدا بود آن روز فرهنگیان زیادی به این داروخانه مراجعه کرده بودند! بنده هم با خوشرویی به داروخانه دیگری رفتم اما این بار من خواهش کردم تا مرا به داروخانه ی دیگری نفرستند.مسؤول فنی داروخانه به ناچار قبول کرد و نسخه ی پسر مرا پیچید.
«یک قطره ، یک اسپری بینی و یک ورق داروی حساسیت »
ایشان هم دلش نیامد برگه ی دفترچه را جدا کند و بنده هم با خوشحالیِ بیش از پیش، شصت هزارتومان کارت کشیدم و با لبخند رضایت از داروخانه خارج شدم .
صبح دیروز باید به آزمایشگاه می رفتم .
همیشه قبل از ورود به آزمایشگاه از روی نسخه کپی می گرفتم اما روز قبل فهمیده بودم برای جلوگیری از قطع درختان، به کپی نسخه نیازی نیست ! با افتخار دفترچه بیمه ی پسرم را روی میز پذیرش گذاشتم و یکصد و بیست هزارتومان کارت کشیدم و با لبخند رضایتی زیباتر از همیشه پسرم را به اتاق نمونه گیری راهنمایی کردم و از او هم خواستم با لبخند وارد شود و در ارائه نمونه ی ادرارش دقت کند !
حالا من به عنوان یک فرهنگی با بیش از بیست و پنج سال سابقه یک آرزو دارم که شنیده ام با پی گیری های وزیر عزیزمان از ابتدای سال آینده قرار است برآورده شود.«#اجرای_طرح_رتبه_بندی_معلمان » اصلا با انتشار این خبر دوستان ،همسایه ها و اصناف محل زندگیمان با مهربانی بیشتری نگاهمان می کنند و گاهی با حسرت می گویند «کاش من یک معلم بودم.»
سید حامد طباطبایی رفیعی
ششم دی ماه نود و هفت
#بیمه_تکمیلی
#بیمه_اباالفضل
#رتبه_بندی_معلمان
کانال فرهنگیان
ورامین/قرچک/پیشوا/جوادآباد
@channelfarhangiyan
#طنز_نقادانه
شکر خدای بزرگ بعد از پی گیری های فراوانِ وزیرِ ارجمندِ آموزش و پرورش و دولت محترم، سرانجام از بهترین گزینه ی رویِ میز وزیر برای بیمه تکمیلی معلمان گرانمایه رونمایی شد!
«بیمه ی آتیه سازان»
نمی شود از این همه پی گیری و تلاش، برای انتخاب بیمه تکمیلی فرهنگیان گرانمایه گذشت؛باید در مراسمی از وزارت خانه و دولت محترم تقدیر و سپاسگزاری کرد .کارهای شایسته باید رسانه ای شود تا سایر مسؤولین عزیز هم الگو برداری کنند!
باید گفت این بیمه علاوه بر پرداختِ به موقعِ خسارتِ درمان، حافظِ منابع طبیعی و محیط زیست هم هست.
چرا؟ توضیح می دهم:
بر حسب اتفاق،چند روز گذشته خودم ،همسرم و پسر کوچکم دچار سرماخوردگی سختی شدیم و گُذرمان به دکتر و آزمایشگاه و داروخانه افتاد. راستش باورم نمی شود این چند روز احساس می کنم در آرمان شهر زندگی می کنم . پزشکان عزیز همه از بیمه ی فرهنگیان و سقفِ بی پایانِ تعهداتش می گویند . پزشک فرزندم، با خوش رویی برای جلو گیری از قطع درختان،از جدا کردن برگه ی مخصوصش از دفترچه خودداری کرد و پس انجام معاینه، اتاق منشی را به ما نشان داد!
خانم منشی با چهره ای سرشار از مهربانی در راستای حمایت از منابع طبیعی پنجاه هزارتومان کارت کشید ؛ من هم برای این که خودی نشان دهم از او خواستم تا از چاپ رسید کاغذی کارتخوان خودداری کند.
باید به داروخانه می رفتم . سرم را بالا گرفتم و دفترچه بیمه را روی پیشخوان داروخانه گذاشتم .مسؤول فنی داروخانه با عذرخواهی فراوان از من خواست تا درصورت امکان به داروخانه دیگری مراجعه کنم چون معتقد بود باید داروخانه های دیگر هم از مزایای بیمه فرهنگیان بهره مند شوند . آن طور که پیدا بود آن روز فرهنگیان زیادی به این داروخانه مراجعه کرده بودند! بنده هم با خوشرویی به داروخانه دیگری رفتم اما این بار من خواهش کردم تا مرا به داروخانه ی دیگری نفرستند.مسؤول فنی داروخانه به ناچار قبول کرد و نسخه ی پسر مرا پیچید.
«یک قطره ، یک اسپری بینی و یک ورق داروی حساسیت »
ایشان هم دلش نیامد برگه ی دفترچه را جدا کند و بنده هم با خوشحالیِ بیش از پیش، شصت هزارتومان کارت کشیدم و با لبخند رضایت از داروخانه خارج شدم .
صبح دیروز باید به آزمایشگاه می رفتم .
همیشه قبل از ورود به آزمایشگاه از روی نسخه کپی می گرفتم اما روز قبل فهمیده بودم برای جلوگیری از قطع درختان، به کپی نسخه نیازی نیست ! با افتخار دفترچه بیمه ی پسرم را روی میز پذیرش گذاشتم و یکصد و بیست هزارتومان کارت کشیدم و با لبخند رضایتی زیباتر از همیشه پسرم را به اتاق نمونه گیری راهنمایی کردم و از او هم خواستم با لبخند وارد شود و در ارائه نمونه ی ادرارش دقت کند !
حالا من به عنوان یک فرهنگی با بیش از بیست و پنج سال سابقه یک آرزو دارم که شنیده ام با پی گیری های وزیر عزیزمان از ابتدای سال آینده قرار است برآورده شود.«#اجرای_طرح_رتبه_بندی_معلمان » اصلا با انتشار این خبر دوستان ،همسایه ها و اصناف محل زندگیمان با مهربانی بیشتری نگاهمان می کنند و گاهی با حسرت می گویند «کاش من یک معلم بودم.»
سید حامد طباطبایی رفیعی
ششم دی ماه نود و هفت
#بیمه_تکمیلی
#بیمه_اباالفضل
#رتبه_بندی_معلمان
کانال فرهنگیان
ورامین/قرچک/پیشوا/جوادآباد
@channelfarhangiyan