🔴 ظرفیتی مغفول در مبارزه با فساد
✅ کارنامه سال ها مبارزه(!) دستگاه های مسوول با مقوله فساد نشان داد اعتماد به افراد و دستگاه ها، توجیه پذیر نیست.
✅ اکتفا به ابزارهایی که قبلا توسط برخی تشکل های دانشجویی به کار گرفته می شد مثل بیانیه و تجمع چندان کارآمد نیست.
✅ همچنانکه فساد پیچیده تر و ریشه دار تر شد، مبارزه با فساد هم نیازمند تخصص و فراهم نمودن شبکه های ارتباطی و اطلاع رسانی قوی تری است.
✅ سازمان مردم نهاد شفافیت و عدالت
https://daad.ir/
،می تواند الگوی خوبی باشد برای استفاده از ظرفیت های موجود، برای مبارزه با فساد و به طور کلی مبارزه با منکرهایی که در عرصه حاکمیت رخ می دهد.
✅ تعیین حوزه فعالیت مشخص برای یک تشکل مردم نهاد، قطعا در ارائه نگاه دقیق تر راجع به مواضع و مصادیق فساد و منکرِ حاکمیتی مؤثر خواهد بود.
✅ تکثر هم مهم است.بالاخره تشکل های مردم نهادِ مختلف، و با دلبستگی های سیاسی متفاوت، باید باشند تا چتر نظارتی مردم همه جا بی استثنا گسترده شود. و البته طبیعی است که بسته به موضوع و دستگاه، کار بعضی تشکل ها دشوار تر خواهد بود.
✅ این هم مهم است که مبارزه با فساد باید در سایه نگاهی جامع صورت گیرد. گاهی برای ریشه یابی فساد باید از سیاست سراغ گرفت؛ گاهی از فرهنگ؛ گاهی هم اقتصاد.
✅ قطعا مسیر برای فعالیت های سازمان های مردم نهاد در مبارزه با فساد،هموار نیست. اما برای هموار شدن مسیر نیز نمی شود به دستگاه های حاکمیتی امید بست،این نیز گرهی است که با تدبیر و گام های حساب شده همین سازمان ها باید گشوده شود.
@babaee_ehsan
✅ کارنامه سال ها مبارزه(!) دستگاه های مسوول با مقوله فساد نشان داد اعتماد به افراد و دستگاه ها، توجیه پذیر نیست.
✅ اکتفا به ابزارهایی که قبلا توسط برخی تشکل های دانشجویی به کار گرفته می شد مثل بیانیه و تجمع چندان کارآمد نیست.
✅ همچنانکه فساد پیچیده تر و ریشه دار تر شد، مبارزه با فساد هم نیازمند تخصص و فراهم نمودن شبکه های ارتباطی و اطلاع رسانی قوی تری است.
✅ سازمان مردم نهاد شفافیت و عدالت
https://daad.ir/
،می تواند الگوی خوبی باشد برای استفاده از ظرفیت های موجود، برای مبارزه با فساد و به طور کلی مبارزه با منکرهایی که در عرصه حاکمیت رخ می دهد.
✅ تعیین حوزه فعالیت مشخص برای یک تشکل مردم نهاد، قطعا در ارائه نگاه دقیق تر راجع به مواضع و مصادیق فساد و منکرِ حاکمیتی مؤثر خواهد بود.
✅ تکثر هم مهم است.بالاخره تشکل های مردم نهادِ مختلف، و با دلبستگی های سیاسی متفاوت، باید باشند تا چتر نظارتی مردم همه جا بی استثنا گسترده شود. و البته طبیعی است که بسته به موضوع و دستگاه، کار بعضی تشکل ها دشوار تر خواهد بود.
✅ این هم مهم است که مبارزه با فساد باید در سایه نگاهی جامع صورت گیرد. گاهی برای ریشه یابی فساد باید از سیاست سراغ گرفت؛ گاهی از فرهنگ؛ گاهی هم اقتصاد.
✅ قطعا مسیر برای فعالیت های سازمان های مردم نهاد در مبارزه با فساد،هموار نیست. اما برای هموار شدن مسیر نیز نمی شود به دستگاه های حاکمیتی امید بست،این نیز گرهی است که با تدبیر و گام های حساب شده همین سازمان ها باید گشوده شود.
@babaee_ehsan
daad
دیدهبان شفافیت و عدالت-خانه
🔴 گزارشی به مسؤولان عالی قضایی
✅ چندی قبل حسین فریدون بازداشت شده بود که با فراهم شدن وثیقه آزاد شد. در مورد فاضل لاریجانی هم مسائلی مطرح شد، اما خبر جدیدی حتی از تشکیل پرونده قضایی منتشر نشد. بعضی پرونده های مرتضوی هنوز به نتیجه نرسیده است.
احمدی نژاد، بقایی، یاسین رامین و یک مقام ارشد نیروی انتظامی، هم پرونده هایی دارند. در مورد تخفیف های نجومی و بنیاد شهید و دکل نفتی هم پرونده های قضایی تشکیل شد. خبری یکسال قبل منتشر شده بود درباره بزرگترین محموله قاچاق کشور و حتما پرونده های دیگر...
✅ نقطه مشترک همه اینها که شمردیم ابهام در سرانجام است.
✅ چه خوب بود اگر گوشه ای از سایتی، این پرونده ها فهرست می شد تا مردم و مسوولان قضایی، حساب پرونده ها از دستشان خارج نشود، تا جای طلبکار و بدهکار عوض نشود!
@babaee_ehsan
✅ چندی قبل حسین فریدون بازداشت شده بود که با فراهم شدن وثیقه آزاد شد. در مورد فاضل لاریجانی هم مسائلی مطرح شد، اما خبر جدیدی حتی از تشکیل پرونده قضایی منتشر نشد. بعضی پرونده های مرتضوی هنوز به نتیجه نرسیده است.
احمدی نژاد، بقایی، یاسین رامین و یک مقام ارشد نیروی انتظامی، هم پرونده هایی دارند. در مورد تخفیف های نجومی و بنیاد شهید و دکل نفتی هم پرونده های قضایی تشکیل شد. خبری یکسال قبل منتشر شده بود درباره بزرگترین محموله قاچاق کشور و حتما پرونده های دیگر...
✅ نقطه مشترک همه اینها که شمردیم ابهام در سرانجام است.
✅ چه خوب بود اگر گوشه ای از سایتی، این پرونده ها فهرست می شد تا مردم و مسوولان قضایی، حساب پرونده ها از دستشان خارج نشود، تا جای طلبکار و بدهکار عوض نشود!
@babaee_ehsan
جامعه گاهی رشید است وگاهی سفیه وحداکثر نابالغ. جامعه ای که ارزش سرمایه های خود را از قبیل شخصیت های تاریخی و حوادث تاریخی نشناسد؛ آنچنان جامعه ای رشید نیست.»(حماسه حسینی،ج2،ص200)
@babaee_ehsan
@babaee_ehsan
🔴 معبر اصلاح اجتماعی
🔷 «ما موظفيم ابهامى كه نسبت به اسلام به وجود آوردهاند برطرف سازيم تا اين ابهام را از اذهان نزداییم، هيچ كارى نمیتوانیم انجام دهيم.»
✅ این جمله از امام _ ناظر بر ضرورت ابهام زدایی از نسبت اسلام و سیاست _ که در کتاب «ولایت فقیه» آمده، مبتنی بر واقعیت نفوذ بی بدیل دین در جامعه ماست که عبور مسیر هر گونه اصلاحی را از باورها و نگرش های دینی، ناگزیر ساخته است.
✅ حضور عینی در عرصه سیاست، نیازمند این بود که بر ابعاد اجتماعی دین، الگوها، پیام ها و احکام دینی ناظر به عرصه سیاست تأکید صورت گیرد. سهم عمده ای از اقبال متدینین به سیاست و شکل گیری نهضت اسلامی، ریشه در تأکید مستمر بر پیوند دین و سیاست داشت. می توان گفت که تغییر نظام سیاسی در ایران، ناشی از تغییر در نگرش های دینی بود.
✅ این واقعیت اجتماعی که مبنای عمل و رویکرد مبارزاتی امام قرار گرفت، امروز نیز برقرار است. امروز هم روحانیت و نهاد دین در استقبال یا روگردانی جامعه از اصلاح و بهبود وضع اجتماعی، نقش دارد. ندیدن این نقش و تن ندادن به لوازم آن، انفعال و حاشیه نشینی روحانیت و دین را به دنبال خواهد داشت؛ مسیر اصلاح را نیز ناهموار خواهد کرد. این فقط روحانیت نیست که باید برای اصلاح و بهبود وضعیت اجتماعی فعال شود، دیگران نیز باید حضور فعال روحانیت را مطالبه کنند.
✅ و البته، باید در نظر داشت که نقش دین در حیات اجتماعی، هر چند مهم، اما تنها واقعیت اجتماعی ما نیست. واقعیت های دیگری هم هست که کارآمدی روحانیت و نهاد دین، وابسته به دیدن آنهاست.
@babaee_ehsan
🔷 «ما موظفيم ابهامى كه نسبت به اسلام به وجود آوردهاند برطرف سازيم تا اين ابهام را از اذهان نزداییم، هيچ كارى نمیتوانیم انجام دهيم.»
✅ این جمله از امام _ ناظر بر ضرورت ابهام زدایی از نسبت اسلام و سیاست _ که در کتاب «ولایت فقیه» آمده، مبتنی بر واقعیت نفوذ بی بدیل دین در جامعه ماست که عبور مسیر هر گونه اصلاحی را از باورها و نگرش های دینی، ناگزیر ساخته است.
✅ حضور عینی در عرصه سیاست، نیازمند این بود که بر ابعاد اجتماعی دین، الگوها، پیام ها و احکام دینی ناظر به عرصه سیاست تأکید صورت گیرد. سهم عمده ای از اقبال متدینین به سیاست و شکل گیری نهضت اسلامی، ریشه در تأکید مستمر بر پیوند دین و سیاست داشت. می توان گفت که تغییر نظام سیاسی در ایران، ناشی از تغییر در نگرش های دینی بود.
✅ این واقعیت اجتماعی که مبنای عمل و رویکرد مبارزاتی امام قرار گرفت، امروز نیز برقرار است. امروز هم روحانیت و نهاد دین در استقبال یا روگردانی جامعه از اصلاح و بهبود وضع اجتماعی، نقش دارد. ندیدن این نقش و تن ندادن به لوازم آن، انفعال و حاشیه نشینی روحانیت و دین را به دنبال خواهد داشت؛ مسیر اصلاح را نیز ناهموار خواهد کرد. این فقط روحانیت نیست که باید برای اصلاح و بهبود وضعیت اجتماعی فعال شود، دیگران نیز باید حضور فعال روحانیت را مطالبه کنند.
✅ و البته، باید در نظر داشت که نقش دین در حیات اجتماعی، هر چند مهم، اما تنها واقعیت اجتماعی ما نیست. واقعیت های دیگری هم هست که کارآمدی روحانیت و نهاد دین، وابسته به دیدن آنهاست.
@babaee_ehsan
برای تجدید خاطره!
21 سال قبل _20خرداد75_ مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان لشگر 27محمد رسول الله (ص) سخنرانی داشتند. سخنرانی ای طولانی درباره مسؤولیت خواص جامعه و خطر دنیاگرایی.
از آن سخنرانی به راحتی عبور شد. «عهد»ی بود که از آن تنها خاطره ای باقی ماند. برای خیلی ها همین هم باقی نماند!
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4790
@babaee_ehsan
21 سال قبل _20خرداد75_ مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان لشگر 27محمد رسول الله (ص) سخنرانی داشتند. سخنرانی ای طولانی درباره مسؤولیت خواص جامعه و خطر دنیاگرایی.
از آن سخنرانی به راحتی عبور شد. «عهد»ی بود که از آن تنها خاطره ای باقی ماند. برای خیلی ها همین هم باقی نماند!
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4790
@babaee_ehsan
farsi.khamenei.ir
بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای
🔴 در امتداد انعطاف
در فاصله چند روزه تا امضای حکم شهردار تهران، که بعضی احتمال عدم امضا را مطرح می کردند،این نکته و پرسش برایم مطرح بود که وقتی نظام ما تا این مقدار انعطاف دارد که آقای احمدی نژاد به ویژه با توجه به حواشی قبل و بعد انتخابات دوازدهم و تخلفات مالی اعلام شده از سوی دیوان محاسبات و ...، می تواند عضو مجمع تشخیص مصلحت باشد، وقتی پرونده نه چندان مبهم و دشوار تخفیف های نجومی شهرداری آن قدر برای قوه قضائیه اهمیت و اولویت ندارد، واقعا چه عاملی می تواند مانع امضای حکم آقای نجفی برای شهرداری شود؟ تصورش هم قابل قبول نبود!
@babaee_ehsan
در فاصله چند روزه تا امضای حکم شهردار تهران، که بعضی احتمال عدم امضا را مطرح می کردند،این نکته و پرسش برایم مطرح بود که وقتی نظام ما تا این مقدار انعطاف دارد که آقای احمدی نژاد به ویژه با توجه به حواشی قبل و بعد انتخابات دوازدهم و تخلفات مالی اعلام شده از سوی دیوان محاسبات و ...، می تواند عضو مجمع تشخیص مصلحت باشد، وقتی پرونده نه چندان مبهم و دشوار تخفیف های نجومی شهرداری آن قدر برای قوه قضائیه اهمیت و اولویت ندارد، واقعا چه عاملی می تواند مانع امضای حکم آقای نجفی برای شهرداری شود؟ تصورش هم قابل قبول نبود!
@babaee_ehsan
🔴 آدرس اشتباه!
✅ قبلا تعبیر آقازادگی بود و این روزها با طنزی تلخ، «ژن خوب» کاربرد دارد؛ درباره افرادی که به واسطه رابطه، به ثروت و موقعیت دست پیدا کرده اند.
✅ و همیشه هم مقابل این پدیده، هَجو و تمسخر و مذمت صورت گرفته است و هیچکدام از اینها هم جلودار آن نبوده است. هجو و تمسخر، بخش آسان ماجراست که همه، پای کار هستند و قسمت دشوار و هزینه بردار مسأله، پرداختن به «رانت» است که هم از رابطه سالاری ریشه دار در فرهنگ عمومی ما تغذیه می کند و هم نظام اقتصادی راه آن را باز کرده و هم بسیاری روابط سیاسی، بر اساس توزیع رانت شکل گرفته است.
✅ عیب گرفتن از وزیری که فرزندش برای تحصیل به خارج از کشور می رود، آب در هاون کوبیدن است، بلکه اساسا از بعد فردی ماجرا، عیبی هم در بین نیست. کار لازمی که صورت نمی گیرد، نقد و قطع روابط مبتنی بر رانت است که اجازه می دهد رابطه رفت و برگشتی قدرت _ ثروت تداوم پیدا کند.
✅ خیلی وقت است که نزاع های سیاسی بر اساس دوگانه های راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب تعریف می شود.ادعا این نیست که این سنخ نزاع ها بی مبناست اما این هم هست که اگر بر نزاع ها بر اساس مبارزه با رانتخواری و قطع روابط قدرت _ ثروت شکل بگیرد، به احتمال زیاد خیلی از اصولگراها و اصلاح طلب ها هم آغوش و هم سنگر خواهند شد.
@babaee_ehsan
✅ قبلا تعبیر آقازادگی بود و این روزها با طنزی تلخ، «ژن خوب» کاربرد دارد؛ درباره افرادی که به واسطه رابطه، به ثروت و موقعیت دست پیدا کرده اند.
✅ و همیشه هم مقابل این پدیده، هَجو و تمسخر و مذمت صورت گرفته است و هیچکدام از اینها هم جلودار آن نبوده است. هجو و تمسخر، بخش آسان ماجراست که همه، پای کار هستند و قسمت دشوار و هزینه بردار مسأله، پرداختن به «رانت» است که هم از رابطه سالاری ریشه دار در فرهنگ عمومی ما تغذیه می کند و هم نظام اقتصادی راه آن را باز کرده و هم بسیاری روابط سیاسی، بر اساس توزیع رانت شکل گرفته است.
✅ عیب گرفتن از وزیری که فرزندش برای تحصیل به خارج از کشور می رود، آب در هاون کوبیدن است، بلکه اساسا از بعد فردی ماجرا، عیبی هم در بین نیست. کار لازمی که صورت نمی گیرد، نقد و قطع روابط مبتنی بر رانت است که اجازه می دهد رابطه رفت و برگشتی قدرت _ ثروت تداوم پیدا کند.
✅ خیلی وقت است که نزاع های سیاسی بر اساس دوگانه های راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب تعریف می شود.ادعا این نیست که این سنخ نزاع ها بی مبناست اما این هم هست که اگر بر نزاع ها بر اساس مبارزه با رانتخواری و قطع روابط قدرت _ ثروت شکل بگیرد، به احتمال زیاد خیلی از اصولگراها و اصلاح طلب ها هم آغوش و هم سنگر خواهند شد.
@babaee_ehsan
🔴 همه چیز داریم، مجلس، قوه قضائیه،...
✅ شغل نمایندگی یکی از بی درد سر ترین شغل هاست. علیرغم اینکه نمایندگان مسوولیت های سنگین و مهمی دارند، اما به هیچ جا پاسخگو نیستند. هر چند همه ی چهار سال، سایه نظارت شورای نگهبان را روی خود احساس می کنند!
✅ نمونه، اینکه مثلا نمایندگان اصولگرا 12سال تسلط بی رقیب بر مجلس داشتند و اما سه سطر کارنامه قابل قبول در مبارزه با فساد و رانتخواری ندارند و هر بار در پناه دامن زدن به نزاع با اصلاح طلبان و گاه در غیاب رقیب با خیال راحت به مجلس راه یافتند و هر بار از پاسخگویی فرار کردند.
✅ نظام انتخابات مجلس آنقدر مضحک است که کسی از نمایندگان توضیحی درباره تصویری که از مشکلات کشور و راه حل ها وتعهدها نمی خواهد و اگر هم بخواهد جز یک پوستر و یک فهرست چیزی نمی بیند. در این ماجرا اصلاح طلبان هم فرقی ندارند. شهروندان کسانی را انتخاب می کنند که شناختی از انها متناسب با مسوولیتی که به آنها می سپارند، ندارند. در مورد ریاست جمهوری هم همین ماجرا تکرار می شود.
✅ بخشی از ماجرا به عدم وجود حزب و تشکل های شناسنامه دار و دارای مرام و مواضع مشخص بر می گردد. البته حزب، فراوان داریم اما به رسمیت شناختن احزاب، لوازمی دارد. حزب، آنقدر دچار قید و بند است که فقط ایام انتخابات ظاهر می شوند. کافی است موضوعاتی را که احزاب نمی توانند به آن ورود کنند، فهرست کنیم.
✅ در غیاب احزاب و بی شکلی و ابهام در مواضع سیاسی، «جریان های سیاسی» هم مسوولیت پذیر نخواهند بود. در عرصه انتخابات هم که شکست بخورند، بی آنکه تلاش کنند که مواضع شفاف و کارآمدی خود را ثابت کنند،منتظر می مانند تا رقیب، ناکارامدی خود را نشان دهد!
✅ در غیاب احزاب و بی شکلی و ابهام در مواضع سیاسی، امواج کم حاصل در فضای مجازی را شاهد هستیم که آزادی بی خاصیت و بی انضباط را به نمایش می گذارند.
✅ داشتن احزاب سیاسی قدرتمند و تن دادن نظام و جریان های سیاسی به فعالیت در چهار چوب احزاب، فواید و هزینه هایی دارد. شاید هزینه ها بیشتر است و شاید فعالیت حزبی یا مواجهه با حزب آدابی دارد که تمرین نکرده ایم. فعلا در این حد توقع داریم که جنسمان جور باشد و ویترین ما از نهادهای جدید و قدیم، کم نداشته باشد.
@babaee_ehsan
✅ شغل نمایندگی یکی از بی درد سر ترین شغل هاست. علیرغم اینکه نمایندگان مسوولیت های سنگین و مهمی دارند، اما به هیچ جا پاسخگو نیستند. هر چند همه ی چهار سال، سایه نظارت شورای نگهبان را روی خود احساس می کنند!
✅ نمونه، اینکه مثلا نمایندگان اصولگرا 12سال تسلط بی رقیب بر مجلس داشتند و اما سه سطر کارنامه قابل قبول در مبارزه با فساد و رانتخواری ندارند و هر بار در پناه دامن زدن به نزاع با اصلاح طلبان و گاه در غیاب رقیب با خیال راحت به مجلس راه یافتند و هر بار از پاسخگویی فرار کردند.
✅ نظام انتخابات مجلس آنقدر مضحک است که کسی از نمایندگان توضیحی درباره تصویری که از مشکلات کشور و راه حل ها وتعهدها نمی خواهد و اگر هم بخواهد جز یک پوستر و یک فهرست چیزی نمی بیند. در این ماجرا اصلاح طلبان هم فرقی ندارند. شهروندان کسانی را انتخاب می کنند که شناختی از انها متناسب با مسوولیتی که به آنها می سپارند، ندارند. در مورد ریاست جمهوری هم همین ماجرا تکرار می شود.
✅ بخشی از ماجرا به عدم وجود حزب و تشکل های شناسنامه دار و دارای مرام و مواضع مشخص بر می گردد. البته حزب، فراوان داریم اما به رسمیت شناختن احزاب، لوازمی دارد. حزب، آنقدر دچار قید و بند است که فقط ایام انتخابات ظاهر می شوند. کافی است موضوعاتی را که احزاب نمی توانند به آن ورود کنند، فهرست کنیم.
✅ در غیاب احزاب و بی شکلی و ابهام در مواضع سیاسی، «جریان های سیاسی» هم مسوولیت پذیر نخواهند بود. در عرصه انتخابات هم که شکست بخورند، بی آنکه تلاش کنند که مواضع شفاف و کارآمدی خود را ثابت کنند،منتظر می مانند تا رقیب، ناکارامدی خود را نشان دهد!
✅ در غیاب احزاب و بی شکلی و ابهام در مواضع سیاسی، امواج کم حاصل در فضای مجازی را شاهد هستیم که آزادی بی خاصیت و بی انضباط را به نمایش می گذارند.
✅ داشتن احزاب سیاسی قدرتمند و تن دادن نظام و جریان های سیاسی به فعالیت در چهار چوب احزاب، فواید و هزینه هایی دارد. شاید هزینه ها بیشتر است و شاید فعالیت حزبی یا مواجهه با حزب آدابی دارد که تمرین نکرده ایم. فعلا در این حد توقع داریم که جنسمان جور باشد و ویترین ما از نهادهای جدید و قدیم، کم نداشته باشد.
@babaee_ehsan
مردم همیشه باید متوجه باشند که برای خودشان بت تراشی نکنند، ولو اینکه بتها پیشوایان دینی، پیشوایان اجتماعی، هوی و هوسها، درهم و دینارها، مقامها، علم و صنعت یا ساخته های دست خودشان باشد.
@babaee_ehsan
@babaee_ehsan
🔴 بت تراشی نکنید!
✳️ شهید محمد جواد باهنر:
🔷 اگر اسلام می گوید بت، صنم، لات و عزّی؛ مقصودش فقط یک قالب تراشیده از سنگ و چوب نیست. مقصود این است که مردم در محیط خودشان غیر از خدا، مقامات، افراد، چیزها و مظاهر طبیعت و صورت های مختلف را منشأ الهام و قدرت برای خود قرار ندهند و در برابر آنها خاضع، خاشع، متملّق، چاپلوس و خرافی نباشند.
🔷 بتها ممکن است گاهی به صورت چاه یا درختی که مردم به آن دخیل ببندند و یا قفلی که به جایی ببندند جلوه کنند و یا به صورت افراد و اشخاص باشند...
🔷 لذا این موضوع همیشه زنده است؛ یعنی آیاتی که در قرآن با بت پرستی مبارزه می کند، موسمی و تاریخی نیست؛ بلکه دائمی، ازلی و ابدی است. مردم همیشه باید متوجه باشند که برای خودشان بت تراشی نکنن، ولو اینکه بتها پیشوایان دینی، پیشوایان اجتماعی، هوی و هوس ها، درهم و دینارها، مقام ها، علم و صنعت و یا ساخته های دست خودشان باشد.
🔷 وقتی بت به صورت های مختلف درآمد، آدم را آنچنان مهار می کند که چشم و گوش و عقلش را می گیرد به طوری که خضوع او فقط در مقابل بت است نه در برابر حق و خدا.
🔶 منبع: گسترش نهضت حسینی، ص115
@babaee_ehsan
✳️ شهید محمد جواد باهنر:
🔷 اگر اسلام می گوید بت، صنم، لات و عزّی؛ مقصودش فقط یک قالب تراشیده از سنگ و چوب نیست. مقصود این است که مردم در محیط خودشان غیر از خدا، مقامات، افراد، چیزها و مظاهر طبیعت و صورت های مختلف را منشأ الهام و قدرت برای خود قرار ندهند و در برابر آنها خاضع، خاشع، متملّق، چاپلوس و خرافی نباشند.
🔷 بتها ممکن است گاهی به صورت چاه یا درختی که مردم به آن دخیل ببندند و یا قفلی که به جایی ببندند جلوه کنند و یا به صورت افراد و اشخاص باشند...
🔷 لذا این موضوع همیشه زنده است؛ یعنی آیاتی که در قرآن با بت پرستی مبارزه می کند، موسمی و تاریخی نیست؛ بلکه دائمی، ازلی و ابدی است. مردم همیشه باید متوجه باشند که برای خودشان بت تراشی نکنن، ولو اینکه بتها پیشوایان دینی، پیشوایان اجتماعی، هوی و هوس ها، درهم و دینارها، مقام ها، علم و صنعت و یا ساخته های دست خودشان باشد.
🔷 وقتی بت به صورت های مختلف درآمد، آدم را آنچنان مهار می کند که چشم و گوش و عقلش را می گیرد به طوری که خضوع او فقط در مقابل بت است نه در برابر حق و خدا.
🔶 منبع: گسترش نهضت حسینی، ص115
@babaee_ehsan
اگر عوامل فساد و سقوط مانند تبعیض، ظلم، خودخواهی، سودجویی و بت پرستی در امّت اسلامی پا گرفت، باید منتظر سقوط آن امّت باشیم.
@babaee_ehsan
@babaee_ehsan
🔴 سنتِ بی استثنا
✳️ شهید محمد جواد باهنر:
🔷 وقتی قرآن رسما اعلام می کند که ما مردم ستمگر را نابود می کنیم، مترفان و فاسقان باعث نابودی و هلاک یک امت اند، طغیان و فساد موجب سقوط یک امّت است، حال اگر طغیان و فساد و پاگرفتن مترفان وامثال آن در خود امّت اسلامی وجود داشت، آیا توقع داریم این سنت الهی در بین امّت اسلامی حکمفرما و کارگر نباشد؟ ...
🔷 ظلم، جامعه را ساقط می کند. وقتی که خلافت و رهبری یک امّت به دست مردمی خودخواه و سودجو افتاد که آمدند دستگاه اکاسره و قیاصره را بار دیگر احیا کردند و فقط پوششی از شعارهای اسلامی داشتند،اما درون و ماهیت آن، همان ماهیّت کسری و قیصر بود، آیا ما توقع داریم فقط در تحت این شعار و در زیر این پوشش، باز هم کیان امّت اسلامی باقی بماند و حرکت خود را ادامه بدهد و رشد کند؟ نه،گرفتار سقوط خواهد شد...
🔷 اگر اسلام خود مدّعی است که در جامعه، سنتهایی حاکم است،امّت اسلامی نمی تواند از این سنّت ها برکنار باشد. لذا اگر آن عوامل فساد و سقوط مانند تبعیض، ظلم،خودخواهی،سودجویی و بت پرستی در امّت اسلامی پا گرفت، باید منتظر سقوط آن امّت باشیم.
🔶 منبع: گذرگاههای الحاد، ص144
@babaee_ehsan
✳️ شهید محمد جواد باهنر:
🔷 وقتی قرآن رسما اعلام می کند که ما مردم ستمگر را نابود می کنیم، مترفان و فاسقان باعث نابودی و هلاک یک امت اند، طغیان و فساد موجب سقوط یک امّت است، حال اگر طغیان و فساد و پاگرفتن مترفان وامثال آن در خود امّت اسلامی وجود داشت، آیا توقع داریم این سنت الهی در بین امّت اسلامی حکمفرما و کارگر نباشد؟ ...
🔷 ظلم، جامعه را ساقط می کند. وقتی که خلافت و رهبری یک امّت به دست مردمی خودخواه و سودجو افتاد که آمدند دستگاه اکاسره و قیاصره را بار دیگر احیا کردند و فقط پوششی از شعارهای اسلامی داشتند،اما درون و ماهیت آن، همان ماهیّت کسری و قیصر بود، آیا ما توقع داریم فقط در تحت این شعار و در زیر این پوشش، باز هم کیان امّت اسلامی باقی بماند و حرکت خود را ادامه بدهد و رشد کند؟ نه،گرفتار سقوط خواهد شد...
🔷 اگر اسلام خود مدّعی است که در جامعه، سنتهایی حاکم است،امّت اسلامی نمی تواند از این سنّت ها برکنار باشد. لذا اگر آن عوامل فساد و سقوط مانند تبعیض، ظلم،خودخواهی،سودجویی و بت پرستی در امّت اسلامی پا گرفت، باید منتظر سقوط آن امّت باشیم.
🔶 منبع: گذرگاههای الحاد، ص144
@babaee_ehsan
🔴 درمانی برای تنگ نظری
✅ غلطیدن در شیفتگی و نفرت نسبت به شخصیت های فکری و سیاسی، یکی از معضلات جامعه ماست که خیلی ها به آن دچار هستند. برای علاج شیفتگی ها یا نفرت های غیرواقع بینانه و افراطی نسبت به افراد، یکی از راه ها، مطالعه تاریخ است.
✅ از فایده های مطالعه تاریخ این است که کمک می کند که تصویر واقع بینانه تری از شخصیت ها و حوادث به دست بیاوریم. نگاه «یا همه، یا هیچ» را از بین می برد. شخصیت ها «فقط سیاه یا سرتاسر سفید» نیستند. اینطور که نگاه کنیم، اقبال و ادبارها، جاذبه ها و دافعه ها قابل فهم و قابل تحمل می شود. در اینصورت مواجهه منطقی تری هم نسبت به افراد خواهیم داشت.
✅ حوادث هم بی علت نیستند؛ مقارن با زمینه ها و حوادث دیگری هستند که با دیدن آنها، با ابهام کمتری مواجه خواهیم بود. وقتی حوادث را در متن زمینه های آنها مطالعه می کنیم، خیلی تصمیمات، کنش ها و واکنش های تاریخی قابل درک می شوند. تفاوتها مبنادار و معنا دار می شود.
✅ ما برای قضاوت درباره شخصیت ها و آنچه در تاریخ رخ داد، به فهم آنها نیاز داریم. این یک اشکال است که قبل از «فهم»، در مورد حوادث یا شخصیت ها، قضاوت می کنیم و تنها قضاوت خود را می بینیم.
✅ انس با تاریخ مفید است به ویژه به خاطر رهاوردهایش: احتیاط، انصاف، واقع بینی و افزایش تحمل، به خاطر شکستن حاله تقدس یا نفرت. همراه با تاریخ، راحت تر از موانع فردی و اجتماعی اصلاح عبور خواهیم کرد.
@babaee_ehsan
✅ غلطیدن در شیفتگی و نفرت نسبت به شخصیت های فکری و سیاسی، یکی از معضلات جامعه ماست که خیلی ها به آن دچار هستند. برای علاج شیفتگی ها یا نفرت های غیرواقع بینانه و افراطی نسبت به افراد، یکی از راه ها، مطالعه تاریخ است.
✅ از فایده های مطالعه تاریخ این است که کمک می کند که تصویر واقع بینانه تری از شخصیت ها و حوادث به دست بیاوریم. نگاه «یا همه، یا هیچ» را از بین می برد. شخصیت ها «فقط سیاه یا سرتاسر سفید» نیستند. اینطور که نگاه کنیم، اقبال و ادبارها، جاذبه ها و دافعه ها قابل فهم و قابل تحمل می شود. در اینصورت مواجهه منطقی تری هم نسبت به افراد خواهیم داشت.
✅ حوادث هم بی علت نیستند؛ مقارن با زمینه ها و حوادث دیگری هستند که با دیدن آنها، با ابهام کمتری مواجه خواهیم بود. وقتی حوادث را در متن زمینه های آنها مطالعه می کنیم، خیلی تصمیمات، کنش ها و واکنش های تاریخی قابل درک می شوند. تفاوتها مبنادار و معنا دار می شود.
✅ ما برای قضاوت درباره شخصیت ها و آنچه در تاریخ رخ داد، به فهم آنها نیاز داریم. این یک اشکال است که قبل از «فهم»، در مورد حوادث یا شخصیت ها، قضاوت می کنیم و تنها قضاوت خود را می بینیم.
✅ انس با تاریخ مفید است به ویژه به خاطر رهاوردهایش: احتیاط، انصاف، واقع بینی و افزایش تحمل، به خاطر شکستن حاله تقدس یا نفرت. همراه با تاریخ، راحت تر از موانع فردی و اجتماعی اصلاح عبور خواهیم کرد.
@babaee_ehsan
🔴 حاج آقا روح الله را تشویق کردم به فقه
🔷 در سال 40 از زبان شخص شهید مطهری شنیدم که می گفت: «من می دیدم حاج آقا روح الله آدم بسیار روشنی است و اگر بخواهد به دنبال فلسفه و حکمت برود، در گوشه ای خواهد افتاد و فقط یک دانشمند خوبی خواهد بود و تأثیر اجتماعی نخواهد داشت. چون ایشان را فرد مثبتی می دیدم، وی را منحرف کردم به طرف فقه... یعنی تشویق کردم برود به طرف فقه. چون راه مرجعیت از فقه می گذرد. راه فلسفه و حکمت ایشان را فی الواقع دانشمند فرهیخته ای مثل علامه طباطبایی خواهد کرد و لذا آقای مطهری معتقد بود که رفتن امام به سمت فقه، اسباب مرجعیت ایشان را فراهم می آورد.
بعد ایشان اضافه کردند من و آقای منتظری هم برای درس حکمت رفتیم خدمت علامه طباطبایی.»
🔶منبع: همگام با آزادی،خاطرات شفاهی دکتر سید محمد مهدی جعفری،ص86
@babaee_ehsan
🔷 در سال 40 از زبان شخص شهید مطهری شنیدم که می گفت: «من می دیدم حاج آقا روح الله آدم بسیار روشنی است و اگر بخواهد به دنبال فلسفه و حکمت برود، در گوشه ای خواهد افتاد و فقط یک دانشمند خوبی خواهد بود و تأثیر اجتماعی نخواهد داشت. چون ایشان را فرد مثبتی می دیدم، وی را منحرف کردم به طرف فقه... یعنی تشویق کردم برود به طرف فقه. چون راه مرجعیت از فقه می گذرد. راه فلسفه و حکمت ایشان را فی الواقع دانشمند فرهیخته ای مثل علامه طباطبایی خواهد کرد و لذا آقای مطهری معتقد بود که رفتن امام به سمت فقه، اسباب مرجعیت ایشان را فراهم می آورد.
بعد ایشان اضافه کردند من و آقای منتظری هم برای درس حکمت رفتیم خدمت علامه طباطبایی.»
🔶منبع: همگام با آزادی،خاطرات شفاهی دکتر سید محمد مهدی جعفری،ص86
@babaee_ehsan
🔴 درس آموزی از اختلاف نظرها
✅ یکی از عواملی که کمک می کند به اینکه اهل تحمل باشیم و با کمترین تفاوت نگاه، دیگران را از دایره متعهدان به اسلام و ایران خارج ندانیم، توجه به اختلاف نظرها و تفاوت نگاه ها بین بزرگان است که در تاریخ به ویژه تاریخ معاصر به ثبت رسیده است.
✅ مشی سیاسی آیت الله بروجردی و امام تفاوت می کرد. همچنانکه بنا بر آنچه در صحیفه آمده، امام به آیت الله کاشانی هم علیرغم احترام، نقد داشت. نحوه مواجهه آیت الله بروجردی و آیت الله خوانساری با فدائیان اسلام فرق می کرد. از موارد اخیر، شهید بهشتی و استاد مصباح یزدی در مورد مواجهه با دکتر شریعتی یک جور فکر نمی کردند. استاد مطهری و آیت الله مهدوی کنی به عضویت حزب جمهوری اسلامی در نیامدند. این ها اندکی از مصادیق اختلاف نظر بین کسانی است که اتفاقا همگی به یک فضای فکری و فرهنگی تعلق داشتند. _اختلاف نظرهایی درباره موضوعاتی که در زمان خود از حساسیت زیاد برخوردار بودند. _
✅ بگذریم از اختلافات فقهی که گاه فاصله ای بین حلال و حرام و صحت و بطلان را در بر می گیرد.
✅ وجود و بروز اختلاف نظر طبیعی است و برچیدنی نیست. همه مصادیق اختلاف نظر هم به اساس اسلام و امنیت و نظام جامعه لطمه نمی زند و اگر اخلاق و تحمل و بلندنظری باشد هضم شدنی است. تحمل اختلاف نظر به معنای سکوت کردن و بی تفاوت بودن و موضع نداشتن نیست. تحمل کردن، یعنی حق اظهار نظر را سلب نکردن، یعنی برچسبی فراتر از مفهوم و لوازم منطقی نظر و دیدگاه، نسبت ندادن.
@babaee_ehsan
✅ یکی از عواملی که کمک می کند به اینکه اهل تحمل باشیم و با کمترین تفاوت نگاه، دیگران را از دایره متعهدان به اسلام و ایران خارج ندانیم، توجه به اختلاف نظرها و تفاوت نگاه ها بین بزرگان است که در تاریخ به ویژه تاریخ معاصر به ثبت رسیده است.
✅ مشی سیاسی آیت الله بروجردی و امام تفاوت می کرد. همچنانکه بنا بر آنچه در صحیفه آمده، امام به آیت الله کاشانی هم علیرغم احترام، نقد داشت. نحوه مواجهه آیت الله بروجردی و آیت الله خوانساری با فدائیان اسلام فرق می کرد. از موارد اخیر، شهید بهشتی و استاد مصباح یزدی در مورد مواجهه با دکتر شریعتی یک جور فکر نمی کردند. استاد مطهری و آیت الله مهدوی کنی به عضویت حزب جمهوری اسلامی در نیامدند. این ها اندکی از مصادیق اختلاف نظر بین کسانی است که اتفاقا همگی به یک فضای فکری و فرهنگی تعلق داشتند. _اختلاف نظرهایی درباره موضوعاتی که در زمان خود از حساسیت زیاد برخوردار بودند. _
✅ بگذریم از اختلافات فقهی که گاه فاصله ای بین حلال و حرام و صحت و بطلان را در بر می گیرد.
✅ وجود و بروز اختلاف نظر طبیعی است و برچیدنی نیست. همه مصادیق اختلاف نظر هم به اساس اسلام و امنیت و نظام جامعه لطمه نمی زند و اگر اخلاق و تحمل و بلندنظری باشد هضم شدنی است. تحمل اختلاف نظر به معنای سکوت کردن و بی تفاوت بودن و موضع نداشتن نیست. تحمل کردن، یعنی حق اظهار نظر را سلب نکردن، یعنی برچسبی فراتر از مفهوم و لوازم منطقی نظر و دیدگاه، نسبت ندادن.
@babaee_ehsan
🔷 دعوت از امام برای درس خارج
🔶 آیت الله حسینعلی منتظری: با درس اخلاق ایشان مأنوس بودم، بعد به همراه شهید مطهری و جمعی دیگر از اول منظومه تا آخر الهیات را پیش ایشان خواندیم، آن دوره از درس منظومه ایشان از بیست نفر تجاوز نمی کرد، مدتی هم در درس اسفار ایشان شرکت می کردیم. بعد چون از بیان ایشان خوشمان می آمد به ایشان اصرار کردیم که یک درس اصول شروع کنند.
من و مرحوم شهید مطهری دو نفری جلد دوم کفایه را پیش ایشان شروع کردیم؛ ایشان در ابتدا فکر می کردند که ما می خواهیم «سطح» کفایه را بخوانیم، مقداری از عبارات کفایه را خواندند و گذشتند؛ ما بنا کردیم به اشکال کردن، ایشان گفتند به این شکل مطلب پیش نمی رود، ما گفتیم پیش نرود، گفتند مگر سطح کفایه را نمی خواهید بخوانید، گفتیم نه، سطح آن لازم نیست؛ بالاخره به این شکل ایشان «خارج» کفایه را شروع کردند و این دوره درس ایشان – از اول جلد دوم تا آخر آن – هفت سال طول کشید...
من و مرحوم شهید مطهری پیش مطالعه می کردیم و مرتب سر درس اشکال می کردیم و ایشان ناچار می شدند بیشتر مطالعه کنند و مطالب بکر و مفیدی را برای ما بیاورند، درس به این شکل کم پیش می رفت ولی برای ما خیلی مفید بود. یک عده ما را تخطئه می کردند ... افراد باورشان نمی آمد که ایشان درس اصول بگویند، می گفتند ایشان در فلسفه واردند نه در فقه و اصول و ما را تخطئه می کردند! در همان ایام روزی یکی از آقایان گفت شما پیش آقای خمینی چه می خوانید؟ گفتم اصول، گفت: اصول؟! گفتم بله، گفت خوب بیا پیش من بخوان! گفتم من خودم بهتر از شما بلدم!
منظور این است که آقایان قضاوتشان این بود، ولی آقای مطهری می گفت درس حاج آقا روح الله در حوزه جا باز می-کند چون هم خوش فکر است و هم خوش بیان.
... بعد من و آقای مطهری و سه چهار نفر دیگر در منزل ایشان «کتاب الزکات» را شروع کردیم... در این درس آقای احمدی میانجی و آقا موسی صدر هم شرکت می کردند، محل این درس همان اطاقی بود که ایشان قبلا درس اسفار می گفتند. من یک بار با ایشان شوخی کردم گفتم آقا این اطاق از بس از کفریات فلسفه به درگاه خدا نالید عاقبت بخیر شده و الان فقه آل محمد(ص) در آن تدریس می شود! گاهی از این شوخی ها با ایشان می کردیم و ایشان می خندیدند.(خاطرات آیت الله منتظری،ج1،ص191-193)
🔷 بعضی مخالف بودند
🔶آیت الله ابراهیم امینی: آقای مطهری و آقای منتظری هر دو از شخصیت های علمی و اساتید معروف حوزه بودند که آمدند در درس اصول فقه امام شرکت کردند...
یادم است یکی از کارهای جالبی که در همان زمان ها داشتیم قدم زدن بود. آقای مطهری اهل قدم زدن بود. گاهی عصرها برای قدم زدن به طرف پل صفائیه می رفتیم. یک روز که با آقای مطهری در حال رفتن سربالایی پل صفائیه بودیم صحبت های متفرقی شد. یکی از آن صحبت ها مساله مخالفت ها بود. آقای مطهری فرمودند: «ما وظیفه داریم به هر طریق ممکن از حاج آقا روح الله حمایت کنیم. من آینده خیلی درخشانی برای ایشان می بینم. ولی این کار (حمایت کردن) را نه برای دنیا بلکه باید برای رضای خدا بکنیم». دید آقای مطهری مهم بود. آقای مطهری در شرایطی از امام حمایت می کردند که مخالفین درس امام می گفتند آیت الله خمینی یک استاد فلسفی است و اصولی نیست؛ حالا چهار نفر دورش جمع شده اند و اصول می گویند. اما می دیدیم آقایان دیگر، دستگاهی و خانه ای و رساله ای داشتند و برو بیایی درست کرده بودند. به امام امیدی نبود. علی رغم این شرایط، آقای مطهری از روی اخلاصی که داشتند می گفتند ما این حمایت را نیز باید فقط برای رضای خدا بکنیم. (سلسله موی دوست، ص28)
🔷 به مباحث فلسفي نزديك نمي شد
🔶 آیت الله محمد یزدی: وقتی ما در دروس فقه و اصول ایشان شرکت می جستیم، ایشان از فلسفه کناره گیری کرده بودند. ظاهراً دوستان ایشان تذکر داده بودند که اهتمام شما به فلسفه باعث می شود که در قم به عنوان فیلسوف مطرح شوید و این امر سبب می شود که دیگر در فقه نتوانید به مقامی که شایسته شماست دست یابید و یک فقیه معروف کارهای بیشتری از دستش بر می آید تا یک فیلسوف مطرح. امام هم اين رهنمود را به کار بسته بودند و به مباحث فلسفی نزدیک نمی شدند. حتی فراموش نمی کنم که در بحث طلب و اراده که از بحث های معروف اصولی است، به دلیل رنگ فلسفی ای که دارد، حضرت امام حتی به ذکر خلاصه هم نپرداختند و فرمودند: ما در دوره اول در این رابطه به مقدار کافی بحث کرده ایم و نوشته هایش موجود است، طالبین به آن مطالب رجوع کنند... گمان می کنم موضوع طلب و اراده را هیچ کس به وسعت و دقت حضرت امام بحث نکرده است. (خاطرات آیت الله محمد یزدی،ص46_47)
@babaee_ehsan
🔶 آیت الله حسینعلی منتظری: با درس اخلاق ایشان مأنوس بودم، بعد به همراه شهید مطهری و جمعی دیگر از اول منظومه تا آخر الهیات را پیش ایشان خواندیم، آن دوره از درس منظومه ایشان از بیست نفر تجاوز نمی کرد، مدتی هم در درس اسفار ایشان شرکت می کردیم. بعد چون از بیان ایشان خوشمان می آمد به ایشان اصرار کردیم که یک درس اصول شروع کنند.
من و مرحوم شهید مطهری دو نفری جلد دوم کفایه را پیش ایشان شروع کردیم؛ ایشان در ابتدا فکر می کردند که ما می خواهیم «سطح» کفایه را بخوانیم، مقداری از عبارات کفایه را خواندند و گذشتند؛ ما بنا کردیم به اشکال کردن، ایشان گفتند به این شکل مطلب پیش نمی رود، ما گفتیم پیش نرود، گفتند مگر سطح کفایه را نمی خواهید بخوانید، گفتیم نه، سطح آن لازم نیست؛ بالاخره به این شکل ایشان «خارج» کفایه را شروع کردند و این دوره درس ایشان – از اول جلد دوم تا آخر آن – هفت سال طول کشید...
من و مرحوم شهید مطهری پیش مطالعه می کردیم و مرتب سر درس اشکال می کردیم و ایشان ناچار می شدند بیشتر مطالعه کنند و مطالب بکر و مفیدی را برای ما بیاورند، درس به این شکل کم پیش می رفت ولی برای ما خیلی مفید بود. یک عده ما را تخطئه می کردند ... افراد باورشان نمی آمد که ایشان درس اصول بگویند، می گفتند ایشان در فلسفه واردند نه در فقه و اصول و ما را تخطئه می کردند! در همان ایام روزی یکی از آقایان گفت شما پیش آقای خمینی چه می خوانید؟ گفتم اصول، گفت: اصول؟! گفتم بله، گفت خوب بیا پیش من بخوان! گفتم من خودم بهتر از شما بلدم!
منظور این است که آقایان قضاوتشان این بود، ولی آقای مطهری می گفت درس حاج آقا روح الله در حوزه جا باز می-کند چون هم خوش فکر است و هم خوش بیان.
... بعد من و آقای مطهری و سه چهار نفر دیگر در منزل ایشان «کتاب الزکات» را شروع کردیم... در این درس آقای احمدی میانجی و آقا موسی صدر هم شرکت می کردند، محل این درس همان اطاقی بود که ایشان قبلا درس اسفار می گفتند. من یک بار با ایشان شوخی کردم گفتم آقا این اطاق از بس از کفریات فلسفه به درگاه خدا نالید عاقبت بخیر شده و الان فقه آل محمد(ص) در آن تدریس می شود! گاهی از این شوخی ها با ایشان می کردیم و ایشان می خندیدند.(خاطرات آیت الله منتظری،ج1،ص191-193)
🔷 بعضی مخالف بودند
🔶آیت الله ابراهیم امینی: آقای مطهری و آقای منتظری هر دو از شخصیت های علمی و اساتید معروف حوزه بودند که آمدند در درس اصول فقه امام شرکت کردند...
یادم است یکی از کارهای جالبی که در همان زمان ها داشتیم قدم زدن بود. آقای مطهری اهل قدم زدن بود. گاهی عصرها برای قدم زدن به طرف پل صفائیه می رفتیم. یک روز که با آقای مطهری در حال رفتن سربالایی پل صفائیه بودیم صحبت های متفرقی شد. یکی از آن صحبت ها مساله مخالفت ها بود. آقای مطهری فرمودند: «ما وظیفه داریم به هر طریق ممکن از حاج آقا روح الله حمایت کنیم. من آینده خیلی درخشانی برای ایشان می بینم. ولی این کار (حمایت کردن) را نه برای دنیا بلکه باید برای رضای خدا بکنیم». دید آقای مطهری مهم بود. آقای مطهری در شرایطی از امام حمایت می کردند که مخالفین درس امام می گفتند آیت الله خمینی یک استاد فلسفی است و اصولی نیست؛ حالا چهار نفر دورش جمع شده اند و اصول می گویند. اما می دیدیم آقایان دیگر، دستگاهی و خانه ای و رساله ای داشتند و برو بیایی درست کرده بودند. به امام امیدی نبود. علی رغم این شرایط، آقای مطهری از روی اخلاصی که داشتند می گفتند ما این حمایت را نیز باید فقط برای رضای خدا بکنیم. (سلسله موی دوست، ص28)
🔷 به مباحث فلسفي نزديك نمي شد
🔶 آیت الله محمد یزدی: وقتی ما در دروس فقه و اصول ایشان شرکت می جستیم، ایشان از فلسفه کناره گیری کرده بودند. ظاهراً دوستان ایشان تذکر داده بودند که اهتمام شما به فلسفه باعث می شود که در قم به عنوان فیلسوف مطرح شوید و این امر سبب می شود که دیگر در فقه نتوانید به مقامی که شایسته شماست دست یابید و یک فقیه معروف کارهای بیشتری از دستش بر می آید تا یک فیلسوف مطرح. امام هم اين رهنمود را به کار بسته بودند و به مباحث فلسفی نزدیک نمی شدند. حتی فراموش نمی کنم که در بحث طلب و اراده که از بحث های معروف اصولی است، به دلیل رنگ فلسفی ای که دارد، حضرت امام حتی به ذکر خلاصه هم نپرداختند و فرمودند: ما در دوره اول در این رابطه به مقدار کافی بحث کرده ایم و نوشته هایش موجود است، طالبین به آن مطالب رجوع کنند... گمان می کنم موضوع طلب و اراده را هیچ کس به وسعت و دقت حضرت امام بحث نکرده است. (خاطرات آیت الله محمد یزدی،ص46_47)
@babaee_ehsan
🔴 زنان را جدا نکنیم!
✅ زنان معمولا دیده نمی شوند، نه آنجا که درباره موفقیت های مردان موفق صحبت می شود نه آنوقت که درباره مفاسد اقتصادی مردان فاسد ابراز نظر می شود. زنان هم سهم دارند؛ چه در پشتیبانی از مردانی که در خدمت علمی و اجتماعی، نام آورند و چه در ترغیب مردان مال اندوز قانون گریز.
✅ چقدر خوب بود که وقتی از مردان افتخار آفرین تقدیر می شود،از همسرانشان نیز یادی می شد و چقدر ضروری که وقتی حکمی برای خائنان به بیت المال و کلاهبرداران صادر می شود، از سهم زنان نیز سراغ گرفته شود.
✅ زنان را نباید جدا کرد، چه در سربلندی ها و چه در سرافکندگی ها.
@babaee_ehsan
✅ زنان معمولا دیده نمی شوند، نه آنجا که درباره موفقیت های مردان موفق صحبت می شود نه آنوقت که درباره مفاسد اقتصادی مردان فاسد ابراز نظر می شود. زنان هم سهم دارند؛ چه در پشتیبانی از مردانی که در خدمت علمی و اجتماعی، نام آورند و چه در ترغیب مردان مال اندوز قانون گریز.
✅ چقدر خوب بود که وقتی از مردان افتخار آفرین تقدیر می شود،از همسرانشان نیز یادی می شد و چقدر ضروری که وقتی حکمی برای خائنان به بیت المال و کلاهبرداران صادر می شود، از سهم زنان نیز سراغ گرفته شود.
✅ زنان را نباید جدا کرد، چه در سربلندی ها و چه در سرافکندگی ها.
@babaee_ehsan
🔴 دو راهی شاه یا حزب توده
🔷 آیت الله ابوالقاسم خزعلی: در جریان وقایع مربوط به دوره نخست وزیری مصدق، موضع گیری قوی تر از شاه یعنی حزب توده برای دین و علما وجود داشت. اگر تنها شاه وجود میداشت، ایشان [:آیت الله بروجردی] تنها دشمن خود شاه میشد. یعنی در واقع شاه مثل مترسکی بود که با وجودش توده ای ها شکسته میشدند. نظر آیت الله العظمی بروجردي این بود که شاه کمی تقویت شود تا حزب توده از صحنه محو گردد. اگر حزب توده قدرت میگرفت، نه دین میماند و نه خدا. اما شاه به دروغ نام خدا و اسلام را بر زبان میراند. این دروغ آن ها از حرف ها و شعارهای حزب توده بهتر بود. این سیاست تا زمانی که حوزه به اندازه کافی تقویت شد ادامه پیدا کرد. بعد از کودتا، آیت الله العظمی بروجردی تلگراف تبریکی به شاه فرستاد و این کار نه به دلیل علاقه به شاه بلکه به سبب کینه نسبت به حزب توده بود. حزب توده در حال اوج گیری بود و شاه به خاطر دشمنی با حزب توده میتوانست جلوی آن را بگیرد.
🔷 امام هم درباره حزب توده چنین تحلیلی به کار برد. عده ای میگفتند که ما با حزب توده همراه و همسو باشیم چون آنها هم در فکر برانداختن رژیم شاه هستند. امام در جواب کسانی که این حرف ها را میزدند، واکنش تندی نشان داد و گفت: «[یعنی] چی [که] ما با توده ای ها همسو و هم هدف باشیم؟ اگر این کار را بکنیم با شاه هم دست شویم بهتر است.»
🔶 خاطرات آیت الله خزعلی،ص61
@babaee_ehsan
🔷 آیت الله ابوالقاسم خزعلی: در جریان وقایع مربوط به دوره نخست وزیری مصدق، موضع گیری قوی تر از شاه یعنی حزب توده برای دین و علما وجود داشت. اگر تنها شاه وجود میداشت، ایشان [:آیت الله بروجردی] تنها دشمن خود شاه میشد. یعنی در واقع شاه مثل مترسکی بود که با وجودش توده ای ها شکسته میشدند. نظر آیت الله العظمی بروجردي این بود که شاه کمی تقویت شود تا حزب توده از صحنه محو گردد. اگر حزب توده قدرت میگرفت، نه دین میماند و نه خدا. اما شاه به دروغ نام خدا و اسلام را بر زبان میراند. این دروغ آن ها از حرف ها و شعارهای حزب توده بهتر بود. این سیاست تا زمانی که حوزه به اندازه کافی تقویت شد ادامه پیدا کرد. بعد از کودتا، آیت الله العظمی بروجردی تلگراف تبریکی به شاه فرستاد و این کار نه به دلیل علاقه به شاه بلکه به سبب کینه نسبت به حزب توده بود. حزب توده در حال اوج گیری بود و شاه به خاطر دشمنی با حزب توده میتوانست جلوی آن را بگیرد.
🔷 امام هم درباره حزب توده چنین تحلیلی به کار برد. عده ای میگفتند که ما با حزب توده همراه و همسو باشیم چون آنها هم در فکر برانداختن رژیم شاه هستند. امام در جواب کسانی که این حرف ها را میزدند، واکنش تندی نشان داد و گفت: «[یعنی] چی [که] ما با توده ای ها همسو و هم هدف باشیم؟ اگر این کار را بکنیم با شاه هم دست شویم بهتر است.»
🔶 خاطرات آیت الله خزعلی،ص61
@babaee_ehsan
🔴 ما و میانمار
✅ شاید که نه، حتما روحیه ها خراب شده است که میان خود و میانمار نسبت و رابطه ای نمی بینیم یا می بینیم و بی اعتنا عبور می کنیم. از این داستان تلخ سراسر شرمندگی که به سرعت عبور کنم، برخی نکته ها هم هست که شاید برای بعضی ها نه بهانه، بلکه برای ادای مسؤولیتی که داریم راهگشا باشد.
✅ اولا بی خبریم، برای بی خبری کاری نمی کنیم و شاید دنیا بی خبرتر. آگاه کردن نسبت به آنچه اتفاق می افتد ربطی به دولت و وزارت خارجه و حکومت ندارد. با وجود همه امکانات ارتباطی فرض کنیم در دهه چهل به سر می بریم و بالش نرم جمهوری اسلامی که توقع داریم همه بار دفاع از جهان اسلام را بر دوش می کشد، نبود. در این صورت چه می کردیم؟ همان کار را انجام دهیم.
✅ نکته مهمتر اینکه ارتباطات ما ضعیف است. اگر از داخلی ها و هم زبان ها و هم مذهب های خودمان که آنها را به هر بهانه طرد می کنیم، بگذریم؛ غالبا با جهان عرب و غرب و آفریقا و آسیای شرقی ارتباط نداریم. نه به سال های اول انقلاب که تفسیرهای غیر واقع بینانه از صدور انقلاب وجود داشت، نه به امروز که به دنبال همبستگی حول انسانیت و عدالت هم نیستیم. بسیاری از ایرانی ها در خارج از ایران تحصیل می کنند و بسیاری از اهالی ملیت های دیگر در ایران هستند. رفت و آمدهای تبلیغی هم کم نیست، گرچه عادت کرده ایم که به اندک بسنده کنیم. و حتما نخبگان دانشگاهی و حوزوی ما با مؤثرین در خارج از کشور بی ارتباط نیستند. می شود این ظرفیت بالقوه را فعلیت بخشید.
✅ مهم گسترده کردن دامنه حمایت از مظلوم است. می توانیم کنار هم قرار بگیریم. مشروط بر اینکه منتظر نظام نباشیم، از خودمان شروع کنیم. ما هم اگر توان نداشتیم می شود آنها را که دستی در کار دارند حمایت کنیم.
@babaee_ehsan
✅ شاید که نه، حتما روحیه ها خراب شده است که میان خود و میانمار نسبت و رابطه ای نمی بینیم یا می بینیم و بی اعتنا عبور می کنیم. از این داستان تلخ سراسر شرمندگی که به سرعت عبور کنم، برخی نکته ها هم هست که شاید برای بعضی ها نه بهانه، بلکه برای ادای مسؤولیتی که داریم راهگشا باشد.
✅ اولا بی خبریم، برای بی خبری کاری نمی کنیم و شاید دنیا بی خبرتر. آگاه کردن نسبت به آنچه اتفاق می افتد ربطی به دولت و وزارت خارجه و حکومت ندارد. با وجود همه امکانات ارتباطی فرض کنیم در دهه چهل به سر می بریم و بالش نرم جمهوری اسلامی که توقع داریم همه بار دفاع از جهان اسلام را بر دوش می کشد، نبود. در این صورت چه می کردیم؟ همان کار را انجام دهیم.
✅ نکته مهمتر اینکه ارتباطات ما ضعیف است. اگر از داخلی ها و هم زبان ها و هم مذهب های خودمان که آنها را به هر بهانه طرد می کنیم، بگذریم؛ غالبا با جهان عرب و غرب و آفریقا و آسیای شرقی ارتباط نداریم. نه به سال های اول انقلاب که تفسیرهای غیر واقع بینانه از صدور انقلاب وجود داشت، نه به امروز که به دنبال همبستگی حول انسانیت و عدالت هم نیستیم. بسیاری از ایرانی ها در خارج از ایران تحصیل می کنند و بسیاری از اهالی ملیت های دیگر در ایران هستند. رفت و آمدهای تبلیغی هم کم نیست، گرچه عادت کرده ایم که به اندک بسنده کنیم. و حتما نخبگان دانشگاهی و حوزوی ما با مؤثرین در خارج از کشور بی ارتباط نیستند. می شود این ظرفیت بالقوه را فعلیت بخشید.
✅ مهم گسترده کردن دامنه حمایت از مظلوم است. می توانیم کنار هم قرار بگیریم. مشروط بر اینکه منتظر نظام نباشیم، از خودمان شروع کنیم. ما هم اگر توان نداشتیم می شود آنها را که دستی در کار دارند حمایت کنیم.
@babaee_ehsan
Forwarded from اخوت؛ وحدت شیعه و سنی
Instagram
مجله الکترونيکي اخوت
فریاد همدردی با مسلمانان مظلوم روهینگیا... #بای_ذنب_قتلت #اخوت #وحدت #کشتار_مسلمانان #کشتار_مسلمانان_میانمار #روهینگیا #مسلمانان_روهینگیا #میانمار #همدردی #کشتار_مسلمانان_میانمار_را_متوقف_کنید #stoprohingyakilling #saverohingnya #rohingya #mianmar
🔴 عنصر لازم مدیریت
✅ از ویژگی های شخصیتی امام این بود که خود را مدیریت می کرد. اختیار علائق درونی خود را در دست داشت.
این ویژگی برای هر کسی که در هر سطحی از مدیریت و راهبری قرار دارد، عنصری لازم است.
✅ امام اهل فلسفه و عرفان بود. به هر دلیل به این نتیجه رسید که در مقطعی از زمان این بعد از شخصیت علمی خود را کتمان کند.
همچنانکه از آغاز به سیاست توجه داشت. آنقدر که در سنین جوانی حتی به مجلس آن روز نیز رفته بود، در منزل مدرس، او را هم دیده بود. به واسطه همسایگی پدر همسر با آیت الله کاشانی، هم صحبت می شد. با این حال علیرغم اختلاف نظرها با آیت الله بروجردی، اما به دلیل زعامت آیت الله بروجردی، از ابراز نظر عمومی در باب سیاست خودداری می کرد.
✅ دو خاطره زیر شواهد خوبی است بر این موضوع:
🔷 غلامحسین ابراهیمی دینانی:زمانی که توفیق شاگردی ایشان را داشتم،... ایشان جز فقه و اصول چیزی درس نمیدادند. درس ندادن مهم نیست، مهم این بود که حتی سوالات فلسفی هم جواب نمیدادند، نه فلسفه و نه عرفان، نه خصوصی و نه گروهی. اگر سوال فلسفی یا اخلاقی میپرسیدیم جواب نمیدادند اما سوال فقهی و اصولی جواب میدادند.
... در جوانی زمانی که ما نبودیم هم فلسفه میگفتند و هم عرفان، اما زمانی که ما بودیم دیگر فلسفه و عرفان نمیگفتند. اگر عرفان و فلسفه میگفت و یا هر کس دیگری میگفت، کار تمام بود. بنابراین ایشان که مرد با تدبیری بود و نمیخواست به آن سرنوشت مبتلا شود و شاید هم اندیشههایی داشت، از فلسفه و عرفان صحبت نمیکرد و جواب سوال را نمیداد. وادارش کردند که چیزی نگوید. (مصاحبه با جماران)
🔷 جعفر سبحانی: به خاطر دارم در سال 1330، که تب انتخابات بالا گرفته بود و حوزه های انتخاباتی میان طرفداران مصدق و شاه تقسیم و شاه تقسیم گشته بود و هیچ کدام از کاندیداها مورد رضایت فضلا نبود، یکی از دوستان، به نام آقای حاج شیخ اسدالله نوراللهی، در جلسة درس از ایشان خواست که به مسأله انتخابات وارد شود و وکلای مؤمن و متعهد را معرفی کند و لااقل برای قم یک وکیل مناسب در نظر بگیرد.
ایشان، پس از اعتذار، یادآور شد که فعلاً وظیفه من درس گفتن است و بس. (آیینه داران حقیقت، ج1، ص605-606)
@babaee_ehsan
✅ از ویژگی های شخصیتی امام این بود که خود را مدیریت می کرد. اختیار علائق درونی خود را در دست داشت.
این ویژگی برای هر کسی که در هر سطحی از مدیریت و راهبری قرار دارد، عنصری لازم است.
✅ امام اهل فلسفه و عرفان بود. به هر دلیل به این نتیجه رسید که در مقطعی از زمان این بعد از شخصیت علمی خود را کتمان کند.
همچنانکه از آغاز به سیاست توجه داشت. آنقدر که در سنین جوانی حتی به مجلس آن روز نیز رفته بود، در منزل مدرس، او را هم دیده بود. به واسطه همسایگی پدر همسر با آیت الله کاشانی، هم صحبت می شد. با این حال علیرغم اختلاف نظرها با آیت الله بروجردی، اما به دلیل زعامت آیت الله بروجردی، از ابراز نظر عمومی در باب سیاست خودداری می کرد.
✅ دو خاطره زیر شواهد خوبی است بر این موضوع:
🔷 غلامحسین ابراهیمی دینانی:زمانی که توفیق شاگردی ایشان را داشتم،... ایشان جز فقه و اصول چیزی درس نمیدادند. درس ندادن مهم نیست، مهم این بود که حتی سوالات فلسفی هم جواب نمیدادند، نه فلسفه و نه عرفان، نه خصوصی و نه گروهی. اگر سوال فلسفی یا اخلاقی میپرسیدیم جواب نمیدادند اما سوال فقهی و اصولی جواب میدادند.
... در جوانی زمانی که ما نبودیم هم فلسفه میگفتند و هم عرفان، اما زمانی که ما بودیم دیگر فلسفه و عرفان نمیگفتند. اگر عرفان و فلسفه میگفت و یا هر کس دیگری میگفت، کار تمام بود. بنابراین ایشان که مرد با تدبیری بود و نمیخواست به آن سرنوشت مبتلا شود و شاید هم اندیشههایی داشت، از فلسفه و عرفان صحبت نمیکرد و جواب سوال را نمیداد. وادارش کردند که چیزی نگوید. (مصاحبه با جماران)
🔷 جعفر سبحانی: به خاطر دارم در سال 1330، که تب انتخابات بالا گرفته بود و حوزه های انتخاباتی میان طرفداران مصدق و شاه تقسیم و شاه تقسیم گشته بود و هیچ کدام از کاندیداها مورد رضایت فضلا نبود، یکی از دوستان، به نام آقای حاج شیخ اسدالله نوراللهی، در جلسة درس از ایشان خواست که به مسأله انتخابات وارد شود و وکلای مؤمن و متعهد را معرفی کند و لااقل برای قم یک وکیل مناسب در نظر بگیرد.
ایشان، پس از اعتذار، یادآور شد که فعلاً وظیفه من درس گفتن است و بس. (آیینه داران حقیقت، ج1، ص605-606)
@babaee_ehsan