مسطر، انقلاب و جامعه
301 subscribers
291 photos
90 videos
3 files
349 links
تماس با ادمین:
@mastar1357
Download Telegram
🔸 در حاشیه بحث های مربوط به تغییر متون درسی در حوزه

🔹 این روزها تغییر در متون درسی مرحله سطح حوزه های علمیه، محل بحث و اظهار نظر اساتید حوزه است. برخی نسبت به کمرنگ شدن ارتباط طلاب با متونی مانند مکاسب و رسائل و کفایه ابراز نگرانی می کنند و برخی نیز از تغییرات استقبال می کنند.

🔹 اساتید حوزه عموما در مورد تغییرات در کتاب های اصلی اظهار نظر می کنند. اما در استاد سروش محلاتی در ضمن بیان نظرات خود، نکته ای مطرح کرده است که می تواند قابل تأمل باشد. سروش محلاتی در پاسخ به سوال مصاحبه گر در مورد متون دروس جنبی پاسخ می دهد:

🔸 «در این‌باره مشکل کمتر است، ولی در عین حال بنده ملاحظاتی دارم، مثلاٌ «تفسیر تسنیم» آیت الله جوادی آملی، هرچند بسیار ارزشمند است ولی ویژگی‌های یک متن درسی را ندارد و از جهات مختلف، تفسیر المیزان مناسب‌تر است. در این‌جا اشاره کنم که با حذف بخشی از مکاسب شیخ، دو کتاب از آیت الله سید کاظم حائری درباره ولایت فقیه جایگزین شده است. این دو کتاب به نام «الحکومه الاسلامیه» و «ولایه الامر» هرچند از نظر فقهی کتاب‌های ارزشمندی است ولی جهت‌گیری آن در جهت نفی حق مردم در حکومت است و بنده نسبت به انتخاب چنین متن‌هایی برای طلاب در شرایط حاضر خوش‌بین نیستم. به تعبیر دیگر؛ این دو کتاب آقای حائری در جهت ابطال اصل 56 قانون اساسی است که فقهای بزرگ آن را به تصویب رساندند: «حاکمیت مطلق از آن خداست و خداوند انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده و هیچ کس این حق الهی را نمی‌تواند از انسان سلب کند» هم چنین در کتاب «ولایه الامر» این بحث مطرح است که به اقتضای مصلحت اهم می‌توان شرط اعلمیت را در مرجع تقلید نادیده و از ولی امر، تقلید کرد.»
https://fa.shafaqna.com/?p=1445083

🔹 بررسی زمینه های ایجاد چنین تغییراتی و نتایج آن برای پیگیری روابط نهاد دین و قدرت قابل توجه و جالب خواهد بود.
@babaee_ehsan
🔸 ارزش های بامرز

🔹 انواع سازمان های فرهنگی مشغول کار فرهنگی هستند، انواع تریبون های مذهبی، اما نه به صورت جدا و نه به صورت هماهنگ و همکار، نمی بینیم ارزش خاصی ترویج شود! نه ارزش ملی و نه مذهبی!

🔹 به مراسم و مناسک، به شخصیت ها و به رویدادها پرداخته می شود اما به ارزش خاصی، خیر! جامعه پر مشکل امروز ما تشنه ارزش هاست اما سازمان های فرهنگی بی اعتنا به این نیاز مبرم، مشغول کارهای اداری خود هستند.

🔹 منظور از ارزش مقوله هایی هستند مثل احساس مسوولیت، وجدان کاری، حرمت نهادن به انسان، به محیط زیست، مقوله هایی مثل قانونگرایی، علم، پاسخگویی، تفکر نقاد، آزادی، عدالت، امانت داری، مواسات، میهن دوستی، حفظ اموال عمومی، شایسته سالاری، حریّت، ...

🔹 به مراسم و شخصیت ها و رویدادها پرداخته می شود اما ارزش ها مورد غفلت هستند. چرا؟  یک پاسخ نگران کننده، یک احتمال ترس آور این است که ارزش ها، گلوگیر هستند؛ پایبندی به آنها سخت است؛ کسی می تواند مروّج ارزش ها باشد که خودش وصله ناجور نباشد؛ خودش با ارزش ها سنخیت داشته باشد، خودش به لوازم یک ارزش پایبند باشد. شاید دچار وضعیتی هستیم که نام هر ارزشی که بلند می شود به خیلی ها برمی خورد.
@babaee_ehsan
🔸 جمهوری اسلامی چه چیزی را گم کرد؟

🔹 می شود سوال را اینگونه طرح کرد که اگر چه چیزی باشد، امور دیگر هم سر جایش خواهد بود و چیست که اگر نباشد، شیرازه امور از هم خواهد پاشید؟ می شود پرسید نخ تسبیح نظام یا جامعه کدام است؟

🔹 گاهی برخی واژه ها که برای ایجاد تمایز، برای رفع ابهام به کار می رود، بعد از مدتی کاربرد خود را از دست می دهد؛ بی معنی و بی اثر می شود؛ یا لااقل کم اثر. واژه "انقلابی" یا "ولایی"  را در نظر بگیریم. وقتی خیلی ها، با رویکردها و رفتارهای متناقض زیر آن جمع می شوند، این به معنای پذیرش تکثر و تساهل و مدارای مطلوب نیست، بلکه به معنای آن است که این واژه ها یعنی "انقلابی"و "ولایی" و "طرفدار نظام" خاصیت خود را از دست داده است. دیگر قابلیت تمایز گذاری اثر بخش ندارد. نمی تواند درست را از نادرست تفکیک کند.

🔹 هیچ اشکالی ندارد که یک واژه که زمانی رفع ابهام می کرد امروز فضا را مبهم و پر از گرد و غبار کند. و شاید واژه ای که یک زمانی برای ایجاد تمایز کافی نبود بعد از سال ها و دهه ها اتفاقا برای رفع ابهام، دوباره به کار بیاید. یک زمانی به مسلمانان باید می گفتیم انقلابی باشید؛ یک زمان هم برای فاصله گذاری با موریانه ها، به آنها که زیر پرچم انقلاب جمع شده اند باید بگوییم مسلمانی پیشه کنید.

🔹جمهوری اسلامی چه چیز را گم کرد که دیگر، واژگانی مثل خدا، اهلبیت، قرآن، حفظ نظام، استکبار ستیزی و انقلابی بودن نمی تواند ما را راهبری کند؟ قرار نیست این واژگان حذف شود، سوال از موضوعی است که از این واژگان رفع ابهام کند و به نظام ما نظم دهد.

🔹 فکر می کنم گمشده جمهوری اسلامی "انسان" باشد. حتی "مردم" هم مبهم است و می تواند ابزار سوء استفاده باشد و باید با "انسان" از آن رفع ابهام کرد. انسان که می گوییم، منظورمان همین انسان کوچه و بازار است، همین انسان شهر و روستا، همین انسان ها که در حاشیه ها به سر می برند و باید به متن برگردند. باید برگردیم به همان کلام امام که می گفت: "قرآن کتاب انسان سازی است"؛ "انبیا برای نجات انسان آمده اند"؛ " ما انسان می خواهیم". سخن تازه ای نگفتیم؛ امام با انسان، حتی از اسلام رفع ابهام می کرد. رحمت خدا بر مطهری که می گفت: "منکر مقام انسان هر که هست ابلیس است". باید برگردیم به اصل.

🔹 شاید روزی برسد که همین انسان هم نیاز به رفع ابهام داشته باشد؛ اما نیاز مبرم ما، نیاز مبرم جمهوری اسلامی، امروز، "انسان" است.

@babaee_ehsan
🔸 معادله چند مجهولی

🔹 درگذشت مهسا امینی ضرورت بررسی و بازبینی سیاست ها در مقوله حجاب را یادآوری می کند. فراتر از آنچه در متن این حادثه اتفاق افتاده است، این سنخ حوادث هزینه زا است و چه بسا در آینده نیز اتفاق بیفتد.

🔹 در مورد حجاب، ابعاد و سطوح مختلف مساله، تفکیک و جداگانه بررسی نمی شود. به عبارت دیگر نگاهی ناقص به مساله را شاهد هستیم. به اشتباه، تعیین تکلیف در یک بُعد، مانع از دیدن ابهام در سایر ابعاد می شود.  به همین علت هر تلاشی از قبیل گشت ارشاد و مجازات یا جریمه و ... به نتیجه نمی رسد بلکه نتیجه معکوس به دنبال خواهد داشت.

🔹 یک بعد مساله، حکم شرعی حجاب است. این وظیفه دانش فقه است که تعیین تکلیف نماید.

🔹 بعد دیگر مساله، تکلیف نظام اسلامی در مورد این حکم شرعی است. حکومت اسلامی، خود یک مکلّف مستقل، غیر از فرد مسلمان است. در این سطح، مجموعه شرایط اجتماعی و امکانات نظام اسلامی در مشخص کردن نوع و مرتبه تکلیف حکومت، موثر خواهد بود. هر چند حکومت اسلامی در مورد حجاب و به طور کلی سلامت محیط اجتماعی تکلیف دارد اما چه بسا لزوما به جرم انگاری و تعیین مجازات و جریمه و ... منجر نمی شود. در این سطح، سهم دانش فقه، پر رنگ است اما به ویژه ارزیابی شرایط، موضوع شناسی در زمینه های مختلف و طراحی اقدامات مناسب، نیاز به سایر دانش ها را توضیح می دهد.

🔹 و سر انجام شیوه ترویج و تبلیغ و تثبیت حجاب در گستره فردی و اجتماعی، مساله دیگری است که اصالتا از دایره دانش فقه مصطلح خارج است.

🔹 این سه بعد، سه مساله مستقل هستند که حل هر کدام، مبادی و روش خود را می طلبد. تکرار احکام شرعی و یادآوری و مطالبه وضع مطلوب، ما را از رفع ابهام در مورد حدود تکلیف نظام اسلامی و نیز چگونگی ترویج حجاب بی نیاز نمی کند.

🔹 اول، عدم رفع ابهام از شرایط و چگونگی تکلیف حکومت اسلامی به عنوان یک مکلّف مستقل و دوم، فقه بسندگی، اکتفا به رویکرد انتظامی و انضباطی و غفلت از لوازم و زمینه های ترویج و تثبیت حجاب، اصلی ترین کاستی های چند دهه سیاست نظام در خصوص حجاب است. آنها که به ابعاد مختلف موضوع توجه نمی کنند، ساده انگارانه حجاب را یک معادله تک مجهولی فرض می کنند؛ هر چند پر سر و صدا ظاهر شوند اما نمی توان گامی در بهبود از آنها انتظار داشت، بلکه وضعیتی خراب تر تحویل خواهند داد.

🔸 یادداشت مرتبط
https://t.iss.one/babaee_ehsan/1604

@babaee_ehsan
🔸 حجاب و شرط توجیه پذیری

🔹 جزء اولین واقعیت ها و اصولی که باید در مورد هر ممنوعیتی (جرم به معنای عام) اعم از ممنوعیت های کیفری یا انتظامی در نظر گرفت این است که جرم یک پدیده و واقعیت اجتماعی است.  این ویژگی یک "باید" نیست که از آن نتیجه گرفت هر آنچه جامعه ناپسند می شمارد باید جرم دانسته شود. این ویژگی یک "است و واقعیت" در حیات اجتماعی است یعنی ممنوعیتی که مورد قبول جامعه نباشد مورد احترام و استقبال قرار نمی گیرد.

🔹 فرایند قانون گذاری هم نمی تواند جای خالی اقبال و پذیرش اجتماعی را پر کند. بنابراین برای توجیه لزوم رعایت یک قانون از منظر اجتماعی نمی توان به خود قانون استناد کرد. قانون در غیاب پذیرش جامعه، متروک خواهد شد. این که پذیرش اجتماعی یک قانون، از چه عواملی متاثر است، موضوع مستقلی است.

🔹 بین جرایم از حیث میزان پذیرش اجتماعی، تفاوت وجود دارد. جامعه در مقابل جرم انگاری قتل یا سرقت از خود  مقاومتی نشان نمی دهد اما در مقابل منع استفاده از ماهواره ایستادگی می کند.  مجرمین سیاسی دفاعیات خود را منتشر می کنند اما یک سارق یا کلاهبردار می داند که جرم او نزد جامعه قابل دفاع نیست.

🔹 ممنوعیت عدم رعایت حجاب را نیز می توان از این منظر مورد توجه قرار داد. و البته برای رفع سوء تفاهم، توجه به این نکته ضروری است که باید بین ممنوعیت شرعی و فردی و ممنوعیت از طریق قانونگذاری تفکیک کنیم.  موجه بودن ممنوعیت شرعی و موجه بودن ممنوعیت قانونی هر کدام مبنا و لوازم مستقلی دارند و تلازمی با یکدیگر ندارند.

🔹 شرط لازم برای احترام به یک ممنوعیت، موجّه بودن آن است؛  ملاک هم جامعه است نه قانونگذار. همه جرایم در این شرط مشترک هستند. با این تفاوت که توجیه پذیری برخی جرایم راحت تر و برخی نیز دشوارتر است. گاه عقل و وجدان یا ضرورت اجتماعی برای توجیه یک ممنوعیت کافی است و گاه موجّه شمردن یک ممنوعیت، نیازمند عبور از مقدمات نظری است.

🔹 می توان عدم رعایت حجاب را جزء جرایم و ممنوعیت های "فرهنگی" بر شمرد به این معنی که توجیه پذیری آن، وابسته به تثبیت آن و  تبدیل آن به یک مولفه فرهنگی است. در غیاب توجه به این واقعیت، جرم انگاری عدم رعایت حجاب (کیفری یا انتظامی) اثری به نفع رعایت حجاب به دنبال نخواهد داشت.

@babaee_ehsan
🔸 هنوز هم می شود...

🔹 این روزها خیلی ها فرصت طلبانه اطراف حادثه درگذشت مهسا امینی جمع شده اند، کسانی که دغدغه حل مشکل را ندارند و فقط پشت یک مشکل سنگر گرفته اند و کمان خود را می کشند و به آتش کینه و دشمنی می دمند و مشتاق و محتاج شورش و شلوغ شدن اوضاع هستند. اما واقعیت این است که آنها همیشه هستند و خواهند بود.

🔹 این فرصت طلبان پشت حوادثی سنگر می گیرند که نقاط ضعف نظام است. نقاط ضعفی که چندان هم پنهان نبود. اما اراده ای برای رفع آن شکل نمی گرفت. متاسفانه بدبینی ها و واقعیت گریزی ها هر نقدی را مسکوت گذاشت. کار به جایی می رسد که فقط اسباب خوشحالی فرصت طلبان فراهم می شود. هنوز هم می شود دشمنان را متوقف کرد و جلوی خوشحالی "بیشتر" آنان را گرفت.

@babaee_ehsan
🔸 از چشم نسل بعد

🔹 گاهی باید بدیهیات را هم یادآوری کرد. یکی از بدیهیات همین است که افکار عمومی، قضاوت و ارزیابی مردم مهم است.

🔹 افکار عمومی اگر با ایده و هدف و برنامه ای از نظام همراه نباشد، آن ایده و هدف و برنامه محقق نمی شود؛ هزینه می شود اما فایده ای به دنبال ندارد. اگر هم به پشتوانه قدرت محقق شود،  افکار عمومی مقاومت خود را به سمت و سوی دیگری سوق می دهد. به سلسله ای از سوء تفاهم ها دامن می زند. فضای اجتماعی را گرفتار لجاجت و رفتارهای غیر منطقی می شود.

🔹 افکار عمومی مهم است. آثار آن در طول زمان امتداد پیدا می کند. نه فقط نسل حاضر، بلکه نسل بعد را هم می سازد. قضاوت ها انباشته می شود. رفتارها بر اساس همین قضاوت ها شکل می گیرد.  موضوعی که شاید برای نسل حاضر، جزئی و بخش کوچکی از واقعیت باشد؛ ممکن است برای نسل بعد، اصلی و بخش مهمی از تصویر را شکل دهد. فاصله جزئی که شاید امروز قابل ترمیم باشد، با گذشت زمان فراموش نمی شود، این فاصله، زیاد و زیادتر می شود.

🔹 ماجرای مهسا امینی و درگیری های اخیر را از منظر نسل بعد، از چشم فرزندانمان نگاه کنیم. نوجوانی که با این حادثه مواجه می شود، چندان درگیر جزئیات ماجرا و سهم ماموران پلیس  نیست؛ بلکه در متن افکار عمومی و فضای رسانه ای، حادثه را با کلید واژه های حجاب، گشت ارشاد و واژگانی از جنس اعتراض و نفرت در ذهن خود ثبت می کند.

🔹 مدیریت کردن در غیاب افکار عمومی شاید از جهتی آسان تر باشد اما لزوما بهتر و کارآمدتر نیست، عافیت طلبانه و غیر مسوولانه است. به علاوه، حذف افکار عمومی از معادله اصلا ممکن نیست. افکار عمومی، قضاوت جامعه مهم است. نشانه مهم دانستن هم این است که با جامعه حرف بزنند، حرف جامعه را بشنوند، گاهی عذرخواهی کنند، گاهی کمک بخواهند ...
@babaee_ehsan
🔸 راه تازه

🔹 امروز مهمان جلسه ای دانشجویی بودم از جنس گفتگو، راجع به حوادث این روزها.
آخر صحبت، یک نکته گفتم. و یک نکته هم بعدا یادم آمد که کاش آن را هم می گفتم.

🔹 گفتم گاهی اصلا فکر کنید سال پنجاه هستید. خبری هم از نظام اسلامی نیست. در این صورت شما به عنوان دانشجوی مذهبی در فضای آن روز دانشگاه چه کاری می کردید؟ سعی می کردید خودتان را بسازید، اهل مطالعه می شدید، محکم و قوی می شدید، با بقیه ارتباط برقرار می کردید،  کتاب معرفی می کردید، یارگیری می کردید. خب الان هم همان کار را کنید.

🔹 برایشان از کتاب "حاج آخوند" مثال زدم از عطاءالله مهاجرانی. چندان اسمی از حجاب و نماز در این کتاب نیست اما به احتمال زیاد به برکت حاج آخوندِ کتاب،  کسی که این کتاب را بخواند اگر اهل نماز نباشد، بعد از این می خواند و اگر میخواند، بعد از این جدّی تر می خواند. کسی هم که نماز بخواند به پوشش هم نزدیک می شود... سر فرصت درباره "حاج آخوند" خواهم نوشت.

🔹 این را هم کاش می گفتم. یادم نیست در یکی از کتاب های شهید مطهری خواندم یا در یکی از خاطراتی که از او نقل کردند،  به این مضمون که در تاریخ معاصر یکی از مقاطع که از نظر حفظ دینداری سخت بود دهه بیست بود. دینداران در تنگنا بودند. نمی دانم شاید این دوره که هستیم، سخت تر باشد؛ شاید. اما نکته اینجاست دین و دینداری پابرجاست و پابرجا می ماند. سنت خدا این است که دینش می ماند. ما نگران خود باشیم که آیا دیندار خواهیم ماند یا نه؟

@babaee_ehsan
🔸 در حاشیه بحث های این روزها درباره حجاب

🔸تراز عالی فقاهت

🔹 از شگفتی های شخصیت امام یکی این بود که حتی در کهولت سن و در واپسین ماه های عمر، چشم از افق های دور بر نداشت و توقف نکرد. یک شاهد بر این ویژگی اینکه طراز عالی فقیه را از جمله این می دانست که بتواند یک «جامعه بزرگ غیر اسلامی» را نیز «هدایت» کند.
https://t.iss.one/babaee_ehsan/1550

🔹 می شود درباره لوازم کلام امام تأمل کرد و به چند پرسش دامن زد.

🔹 حکمرانی بر جامعه غیر اسلامی شرایط و اقتضائاتی دارد؛ بایسته هایی غیر از بایسته های حکمرانی بر جامعه اسلامی، غیر از لوازم حکمرانی بر جامعه ای با اکثریت شیعه.

🔹 فقه اسلامی چه بایسته هایی را برای تنظیم روابط حقوقی و اقتصادی در یک جامعه غیر مسلمان، لازم الاجرا می داند؟ همینطور در مورد سیاست خارجی روابط خارجی از کدام اصول پیروی می کند؟
معیار مشروعیت و شرایط صلاحیت حاکم و کارگزاران در چنین جامعه غیر مسلمان کدام است؟
معیارهای جرم انگاری و مجازات چگونه خواهد بود؟
نحوه مواجهه با عرصه گسترده فرهنگ و انواع آنچه به هنر موسوم است چگونه است؟ خط قرمزهای ناظر به تولید و انتشار تولیدات فکری و هنری کدام است؟
آزادی بیان، آزادی سیاسی در چنین جامعه ای چگونه تعریف می شود؟
مفاهیم اجتماعی دینی مانند مصلحت، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت، تولی و تبری، پوشش و تعظیم شعائر در چنین جامعه ای چگونه تعریف و تبلیغ و اجرا می شود؟

می توان فهرستی طولانی از این سنخ پرسش ها را مطرح نمود.

طرح این موضوع از جانب امام، جلوه یک آرمانخواهی خام نبود. امام به دنبال آن بود که توجه حوزه های علمیه را به ابعاد مسوولیت های تازه جلب کند. امام می خواست حوزه های علمیه را دعوت کند که برای بر دوش کشیدن مسوولیت های تازه آمادگی لازم را کسب کنند.

🔹 اگر حکمرانی بر یک جامعه غیر مسلمان، دور از دسترس به نظر می رسد، اگر ضرورتی برای استخراج نسخه اسلام برای مدیریت یک جامعه غیر مسلمان احساس نمی شود، اما مدیریت یک جامعه اسلامی ولی «متکثر»، مساله واقعی و امروز ماست.
مسلمان و شیعه بودن اکثریت جامعه ما، هیچ از تکثر سیاسی و فرهنگی موجود در آن کم نمی کند. حکمرانی و فقاهت در حضور این تکثر، نیز اقتضائات و شرایط خود را می طلبد.

🔹 تأکید امام بر جدی گرفتن خطر تحجر از جمله به این دلیل بود که تحجر، اجازه حضور حوزه های علمیه در عرصه های مسوولیتهای تازه را نخواهد داد؛ اجازه دیدن واقعیت ها و تحولات را نخواهد داد.

@babaee_ehsan
🔸پرسش هایی که هنوز تاریخشان منقضی نشده! (بخش اول)

🔹 با غرض ورزی دشمنان خارجی و سوء استفاده فرصت طلبان داخلی، موضوع درگذشت مهسا امینی به مشکلی امنیتی تبدیل شده است، در حالی که می توانست نقطه عطفی باشد برای نقد و بازنگری در سیاست های موجود. الان هم باید از نقد و اصلاح، دفاع کرد و همزمان اغتشاشگران و دشمنان امنیت و آرامش را نیز باید محکوم کرد. آشوب، هیچوقت به نفع بهبود وضع موجود نبوده است. تجربه تاریخی به ما می گوید، آشوبگران، جزء موانع اصلی اصلاح و از عوامل تثبیت و تشدید رویه های غلط بودند.

🔹 رویکرد چند ماه اخیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر از جهات مختلف، مبهم و نیازمند نقد بود. در قالب چند سوال به برخی ابهامات پرداخته شد. قرار بود در جلسه ای با مسوولین ستاد این موارد مطرح شود اما فرصت، هماهنگ نشد. تهدیدها گاهی از فرصت ها پیشی می گیرند.

🔹 سوالات، بیشتر از نواقص و اشکالات مسیر ستاد حکایت می کند اما از درون آن می توان به جنبه های ایجابی هم دست یافت. امید داریم که این سوالات، ابهامات و اشکالات، مورد توجه مسوولان بعدی ستاد و همه دغدغه مندان موضوع حجاب قرار گیرد. امیدواریم حوادث اخیر و خسارت های مادی و معنوی آن برای مسوولین ما به امری عادی تبدیل نشود، صادقانه آسیب شناسی شود، و مسوولانه برای زمینه ها و عوامل آن فکری شود.

https://t.iss.one/babaee_ehsan/1634

@babaee_ehsan
🔸 پرسش هایی که هنوز تاریخشان منقضی نشده! (بخش دوم)

🔹اول. ابهام در جایگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر و حدود اختیارات دبیر ستاد

🔸رفع ابهام از جایگاه ستاد از این جهت اهمیت دارد که اگر ستاد با بقیه اجزای حاکمیتی هماهنگ نباشد، امکان اجماع و همکاری بین سازمان های رسمی وجود ندارد. در این صورت طرح ها و برنامه های ستاد از پشتوانه عملی برخوردار نخواهد بود.
1. رابطه ستاد با دیگر اجزای اثرگذار نظام در موضوع حجاب چیست؟ (نیروی انتظامی، وزارت ارشاد، صدا و سیما، حوزه های علمیه... شورای عالی انقلاب فرهنگی یا معاونت زنان ریاست جمهوری)
2. اولویت ها و برنامه های ستاد کجا تصویب می شود؟ دبیرخانه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، تصمیم گیر است یا تصمیم ساز؟ آیا طرح هایی که اکنون دبیر ستاد در فضای رسانه ای اعلام می کند، مصوب ستاد است؟
در ماده 19 قانون حمایت از آمران به معروف، فهرست اعضای ستاد آمده است:
۱ـ یکی از ائمه جمعه موقت شهر تهران به انتخاب شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به عنوان رئیس ستاد ۲ـ وزیر کشور۳ـ وزیر اطلاعات۴ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی۵ـ وزیر آموزش و پرورش۶ـ وزیر علوم، تحقیقات و فناوری۷ـ وزیر صنعت، معدن و تجارت۸ـ دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به پیشنهاد کمیسیون فرهنگی و انتخاب مجلس به عنوان ناظر۹ـ نماینده تام الاختیار رئیس قوه قضاییه۱۰ـ رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران۱۱ـ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی۱۲ـ فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران۱۳ـ رئیس سازمان بسیج۱۴ـ دبیر ستاد ائمه جمعه۱۵ـ دو نفر مجتهد به انتخاب شورای عالی حوزه های علمیه۱۶ـ یک نفر مجتهده به انتخاب شورای عالی حوزه های علمیه خواهران۱۷ـ دبیر ستاد به انتخاب رئیس ستاد
3. اگر طرح های مورد نظر دبیر ستاد مصوب اعضای ستاد است، چرا سایر اعضا و نهادهای مسوول اعلام نظر و حمایت نمی کنند؟

🔹 دوم. سوالات مرتبط با فرایند تعیین جهت گیری و تدوین برنامه ها

🔸قاعدتا ارائه هر نسخه عملی نیازمند داشتن تصویری واقع بینانه از وضع موجود است.
1. ستاد، وضع موجود را چگونه رصد و ارزیابی می کند؟ آیا جهتگیری کنونی ستاد مبتنی بر تحقیقات میدانی است؟ آیا خود ستاد به مطالعات میدانی می پردازد یا از پژوهش های صورت گرفته در سایر مراکز استفاده می کند؟
2. اگر طرح مورد نظر دبیر ستاد (در مورد جریمه) مبتنی بر انجام تحقیقات میدانی است، آیا مجریان پژوهش های میدانی در طراحی طرح مورد نظر همکاری و دخالت داشته اند؟
3. آیا در ساختار ستاد، حلقه مشاوره وجود دارد؟ سهم دانش آموختگان رشته های علوم اجتماعی، روان شناسی، علوم تربیتی، فرهنگ و ارتباطات یا رسانه در تعیین جهتگیری ها و تدوین برنامه ها چقدر است؟
4. سهم کارشناسان و محققان و مشاوران زن در ستاد چقدر است؟
5. چرا در تبیین طرح جامع عفاف و حجاب، غیر از دبیر ستاد، متخصصین موافق با طرح، از آن حمایت نمی کنند و در رسانه ها ابعاد آن را تبیین نمی کنند؟

🔹 سوم. ابهام در مورد دیدگاه های ستاد امر به معروف
🔸مهمترین اشکال بر طرح جامع عفاف و حجاب، اولا نگاه نقطه ای به وضعیت بدحجابی و جداانگاری آن از ابعاد تاثیر گذار اجتماعی و ثانیا غفلت از نحوه تلقی جامعه از حجاب و بدحجابی و طرح مورد نظر دبیر ستاد است.

1. آیا در مدیریت بهبود وضعیت حجاب، رابطه سیاست و حجاب مورد توجه قرار می گیرد؟ آیا در علت شناسی وضعیت موجود حجاب، سهمی برای مواردی مانند ناکارآمدی نظام سیاسی، کاهش مشارکت سیاسی مردم و ... در نظر گرفته می شود؟
2. آیا در مدیریت بهبود وضعیت حجاب، کاستی ها و چالش های نهاد دین مورد توجه قرار می گیرد؟ آیا در علت شناسی وضعیت موجود حجاب،کاستی های تبلیغی، ارتباط روحانیت با مردم و نیز ارتباط روحانیت با نظام سیاسی و... در نظر گرفته می شود؟
3. آیا در مدیریت بهبود وضعیت حجاب، کاستی های ابزارهای ارتباطی مورد توجه قرار می گیرد؟ آیا اساسا افراد بدحجاب، زیر چتر رسانه ای جمهوری اسلامی قرار دارند؟
4. تلقی افرادی که بدحجاب هستند از حجاب چیست؟ نافرمانی مدنی و اعتراض، چه سهمی در بدحجابی دارد؟ ستاد خود را متولی ظاهر مردم می داند یا باور مردم؟ آیا ستاد برای عدم توازن در امر به معروف و نهی از منکر در تضعیف ارزش حجاب، سهمی قائل است؟
5. ستاد امر به معروف و نهی از منکر، خود را متولی تأثیر بر کدام بخش از فرایند ایجاد بد حجابی می داند؟
https://t.iss.one/babaee_ehsan/1633

@babaee_ehsan
🔸 صف انتظار

🔹 تا قبل از ماجرای درگذشت مهسا امینی و اغتشاشات اخیر، در صدا و سیما خبری از نقد گشت ارشاد نبود. هیچ مسوولی هم درباره قوانین، وعده بازنگری نمی داد. این نحوه مواجهه با مساله، پیام خوبی به جامعه منتقل نمی کند. عقب نشینی، هر چه باشد، حتی اگر بجا باشد، مدیریت مساله نیست.

🔹 مساله ها در جامعه وجود دارد اما مسوولان کتمان می کنند یا در مورد آن  گفتگو صورت نمی گیرد یا پشت درهای بسته در مورد آنها تصمیم گیری می کنند. مساله ها وجود دارد اما مسوولان به آن نمی پردازند؛ از مساله های جامعه عقب می مانند. از واقعیت جامعه فاصله می گیرند؛ به همین خاطر دنیایشان متفاوت می شود.

🔹 مساله های مثل گشت ارشاد، کم نیست. سربازی، طرح صیانت، تشکل های کارگری، نابرابری آموزشی؛ بلکه انواع نابرابری، شاخص های تایید صلاحیت در انتخابات، شفافیت، مدیریت تعارض منافع، نظارت، حاشیه نشینی، حق مسکن، حق ازدواج، حق برگزاری تجمعات، مهاجرت... اینها، مساله های جامعه و انقلاب ماست. اگر مسوولان ما، محافظه کارانه این مساله ها را انکار نکنند، اگر نیروهای متعهد به انقلاب به مساله های مردم بپردازند، ضد انقلاب عرصه ای برای ابراز وجود پیدا نمی کند.
@babaee_ehsan
🔸 خسارت تاخیر

🔹 یک نکته که در ارتباط با دانشجویان بسیجی و انقلابی دریافتم این است که نظام ما متاسفانه بیش از اینکه پای درد دل و درخواست های خالص ترین مدافعان خود بنشیند گوش به شبکه های معاند مثل بی بی سی و اینترنشنال و ... دارد و رفتارهای خود را با دشمنان تنظیم می کند.

🔹 این را درباره دانشجویان بسیجی و انقلابی گفتم؛ مردم عادی بماند. کاش مسوولان ما درصد کمی از این همه توجه که به دشمنان و معاندان دارند به مردم خودمان توجه  داشتند. اگر مسوولان ما به حرف های همین مردم نزدیک، گوش کنند، محال است که این مردم به رسانه های بیگانه گوش دهند. اگر مسوولان ما به رفع نارضایتی ها توجه کنند نوبت به دفع اغتشاشات نمی رسد.

🔹 از این روزها عبور می کنیم.  عافیت طلبی این است که درس و عبرت نگیریم. گاهی باید به عقب برگردیم و کارنامه را ببینیم. بعضی آنقدر سهم فضای مجازی را بزرگ می کنند که کسی به خطاهای آنها فکر نکند.

🔹 چقدر جای مطهری خالی که برای ما از آیه سوم سوره مائده بگوید که از دشمنان نترسید، از خدا بترسید که یعنی از خودتان بترسید. (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون).

@babaee_ehsan
🔸 لطفا این پرونده باز بماند!

🔹 می شود به فردا و هفته بعد از تمام شدن اعتراضات و اغتشاشات خیابانی فکر کرد. اغتشاش که تمام شود، نارضایتی ها که تمام نمی شود. آنها هم که متعهد به انقلاب هستند از وضع موجود ناراضی هستند. اصلا اگر کسی از وضع جامعه، از نحوه اداره امور، از نوع نگاه نظام به مردم، هیچ نارضایتی نداشته باشد انقلابی نیست! حتی طبیعی است اگر انقلابی و بی تفاوت و ضد نظام در برخی موارد از عوامل نارضایتی اشتراک نظر داشته باشند. گاهی مساله ها بین افراد خیلی متفاوت، کاملا شبیه است.

🔹 بی اعتنایی به نارضایتی ها یا انکار نارضایتی ها، انقلابی را بی تفاوت و بی تفاوت را هم ضد نظام می کند. چرا باید اعتراض و اغتشاش تبدیل به تهدید همیشگی جامعه ایران شود؟ با وجود چنین تهدیدی، جامعه با چه آرامشی و با چه عقلانیتی می تواند به سمت آینده گام بردارد؟

🔹 نیروی مادی و سرمایه اجتماعی که هر بار در هر اغتشاش یا حادثه ای مثل متروپل یا با سخنان نسنجیده ی مثل علم الهدی امام جمعه مشهد و نسخه های پوک هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر از بین می رود چگونه قابل جبران است؟ چه اشکالی دارد گاهی هم گریبان خودی ها گرفته شود؟! فراموش می کنیم نسل بعدی در متن همین اغتشاشات و حوادث و پای همین اظهار نظر های خانه خراب کن بزرگ می شوند. فراموش می کنیم عده ای با اشتباهات خود، با اصرار خود بر اشتباه، برای انقلاب، هویت سازی انحرافی صورت می دهند! دشمنی دشمن قابل انکار نیست؛ اراده و زحمات خیلی از مسوولین هم جلوی چشم ماست؛ اما دفع موش هم لازم است!

🔹 جریان معتقد به انقلاب اسلامی باید به فردای اغتشاشات فکر کند که با چه شاخص هایی می تواند رویه ها را ارزیابی کند. چگونه می تواند نظام را به بازبینی و اصلاح، دعوت بلکه وادار کند. امید که پرونده بررسی همین اغتشاشات اخیر، خیلی زود بسته نشود. نارضایتی که باشد دیگر حد و اندازه حادثه خیلی مهم نیست؛ هر حادثه ای می تواند زلزله ایجاد کند. متروپل یا سیلی نماینده مجلس -عنابستانی- به سرباز، ماجرای استادیوم مشهد، یک بازداشت نابجا، یک نمایش تلویزیونی اعتراف، خبر یک فساد یا درگذشت مهسا امینی. از کنار این حادثه ها نباید راحت عبور کرد. این پرونده ها را نباید زود مختومه اعلام کرد. اما توقف هم نباید کرد. گاهی این حادثه ها و حتی اغتشاش ها حجاب می شود که مسائل اصلی دیده نشود.

https://t.iss.one/babaee_ehsan/1635


@babaee_ehsan
مسطر، انقلاب و جامعه pinned «🔸 جمهوری اسلامی چه چیزی را گم کرد؟ 🔹 می شود سوال را اینگونه طرح کرد که اگر چه چیزی باشد، امور دیگر هم سر جایش خواهد بود و چیست که اگر نباشد، شیرازه امور از هم خواهد پاشید؟ می شود پرسید نخ تسبیح نظام یا جامعه کدام است؟ 🔹 گاهی برخی واژه ها که برای ایجاد تمایز،…»
🔹وضعیت جدید، خوبی هایی هم دارد. حجاب، ارزش بیشتری پیدا می کند.  فشار اجبار که نباشد، حجاب، واقعی تر می شود؛ سهم انتخاب فرد بیشتر می شود. زلال ایمان، خود را بهتر نشان می دهد. حجاب، بیش از گذشته مایه افتخار خواهد شد.
@babaee_ehsan
🔸این روزها بعضی مسوولین از بازبینی روش ها درباره حجاب صحبت می کنند.
🔹امیدواریم به سمت نسخه ستاد امر به معروف و نهی از منکر و در نظر گرفتن جریمه نروند که افتادن از چاله به چاه خواهد بود. گرچه ظاهرا پرونده این سنخ نسخه ها، بسته شده است و بعید است کسی از آن سراغ بگیرد.

🔸بعضی از لزوم فعالیت بیشتر در شبکه های مجازی صحبت می کنند.
🔹امیدواریم به سمت پول پاشی و تعریف پروژه ها برای سازماندهی لشکر سایبری نروند و مدافعان انقلاب را برای دفاع از انقلاب و نظام به این پروژه ها عادت ندهند. دفاع از انقلاب، قبل از هر چیز ایمان و اعتقاد لازم دارد.

🔸بعضی هم از ساماندهی فضای مجازی صحبت می کنند.
🔹امیدواریم به سمت سیاست فیلترینگ و تجربه های شکست خورده و اعتمادسوز حرکت نکنند و چرخه معیوب و باطل امنیتی کردن فضا و ایجاد نارضایتی را متوقف کنند.

@babaee_ehsan
🔸 کم کاری فرهنگی یا پرکاری ضد فرهنگی؟

🔹 این روزها بعضی دلسوزان از کم کاری فرهنگی نسبت به نسل جدید صحبت می کنند. همین رویکرد متواضعانه هم قابل تقدیر است شاید و شاید که اتفاقی بیفتد. اما بی اشکال هم نیست.

🔹 غالبا در تحلیل وضعیت فرهنگی موجود، رابطه نهاد دین با قدرت، در نظر گرفته نمی شود. قدرت همچنانکه می تواند به نفع دین و در مسیر اجرای دین در جامعه موثر باشد، برعکس هم می تواند عمل کند. یعنی اگر قدرت و نظام سیاسی که به نام دین برپا شده است، در ذهن فرد، عملکرد و کارنامه قابل دفاعی نداشته باشد، نمی شود انتظار داشت این بدعملی به پای دین نوشته نشود. گاهی قدرت، زبان دین را گرفتار لکنت می کند.

🔹 این سوال به تدریج بین روحانیت مطرح می شود و قوّت خواهد گرفت که آیا آن قدر که دین در خدمت قدرت بوده، قدرت و نظام سیاسی نیز در خدمت فرهنگ دینی بوده است؟ این پرسش جای تامل دارد اما این نکته را نیز نمی توان نادیده گرفت که بسیاری از دست اندرکاران قدرت، از متن حوزه ها برآمده اند و بسیاری از آنچه نظام به ویژه در حوزه های فرهنگی انجام داده است، بر اساس مطالبه و فشار روحانیت بوده است. آیا روحانیت حاضر است و می تواند در نحوه تعامل خود با مردم و نظام تجدید نظر کند؟ این تجدید نظر، دعوت به جدایی دین از سیاست نیست؛ دعوت به نظارت بر حاکمیت است؛ دعوت به اولویت بخشیدن رسالت حفظ رابطه با مردم و تبلیغ دین است؛ البته همراه با لوازم آن که خود یک معماست؛ هر چند قابل حل.

🔹 نکته دیگر اینکه گمان می شود فکر و رفتار مردم فقط در مراکز فرهنگی و دینی، پای تریبون های تبلیغی و آموزشی شکل می گیرد و انتقال فرهنگ دینی را تنها از سازمان های فرهنگی مطالبه می کنند و سهم دیگر مولفه ها به ویژه مولفه های غیر فرهنگی دیده نمی شود. بلکه اصلا می توان گفت نهادی برکنار از فرهنگ و تربیت نداریم. آیا می شود سهم اقتصاد را نادیده گرفت؟ یا سهم نابرابری؟ وقتی مردم را پای شکاف اقتصادی، پای تورم، پای عدم شایسته سالاری، تماشای فساد و رانت، پای بی اعتنایی ها و تحقیر کردن ها، پای سفره های جدا می نشانیم، جز فاصله و نارضایتی و اعتراض چه انتظاری داریم؟! کمی منطقی باشیم.
https://t.iss.one/ijtihadnetwork/10889

@babaee_ehsan
🔸 روحانیت و ابهام در ارتباط

🔹 اغتشاشات اخیر  همراه با حواشی آن در مورد حجاب دو نوع واکنش بین روحانیت برانگیخت. برخی از موضع قدرت اعلام موضع کردند و برخی  هم فرصت را غنیمت شمردند و لزوم بازسازی رابطه با مردم را یادآوری کردند. گروه اول دغدغه مند حفظ نظام هستند و گروه دوم، دغدغه مند حفظ دین فردی مردم و حفظ ارتباط روحانیت با مردم. این اولویت بندی هم در انتخاب مخاطب پیام و هم در محتوا اثر می گذارد.

🔹 تحولات را باید در طول زمان و رو به آینده ارزیابی کرد. نیاز، مسیر جامعه را روشن می کند. روحانیت امروز که هویت خود را در طول تاریخ در ارتباط با مردم تعریف و تثبیت کرده بود هنوز نتوانسته ارتباطی متوازن با مردم و نظام اسلامی برقرار کند. بخشی از روحانیت به دنبال آن است که ضمن حفظ احترام نظام، حریم مستقل خود را نگه دارد و تکیه گاه اصلی خود را مردم قرار دهد. طرح استقلال حوزه را نه به عنوان یک جبهه گیری سیاسی بلکه باید به عنوان یک نیاز هویتی در نظر گرفت. از نگاهی عمیق تر باید گفت طرح استقلال حوزه نشانه تقابل با نظام نیست، بلکه می تواند نیاز مشترک مردم، روحانیت و نظام باشد.

🔹 چه الگوهایی در نحوه ارتباط حوزه و نظام و مردم می توان در نظر گرفت؟ برخی از الگوی عملی آیت الله حائری یزدی موسس حوزه قم و آیت الله بروجردی یاد می کنند. این الگو بیش از آنکه طرفدار جدایی دین از سیاست باشد، یک الگوی رفتاری در تنظیم رابطه با مردم و قدرت است. در مقابل می توان از  الگوی آیت الله خامنه ای نیز یاد کرد که با اولویت بخشی به نظام اسلامی، رسالت روحانیت، رفع نیازهای فکری نظام بلکه حضور در قامت مدافع نظام تعریف می شود. طبیعی است در این الگو رابطه روحانیت با مردم همچنان اهمیت دارد و مورد تاکید قرار می گیرد اما تحت الشعاع رابطه با نظام خواهد بود. 

🔹 مولفه های دو الگوی یاد شده نیاز مند بررسی و استخراج است و طبیعی است که باید این دو الگو را واقع بینانه مورد ارزیابی قرار داد و آثار و لوازم هر یک را بر شمرد. اما آیا در کنار این دو الگو می شود از رویکرد امام خمینی به عنوان الگوی سوم یاد کرد؟ می توان مواجهه بعد از انقلاب امام با حوزه را متفاوت دانست و شواهد آشکاری را هم برای آن بر شمرد. امام با وابستگی مالی حوزه به نظام موافق نبود هر چند مواردی استثنایی از توصیه به کمک مالی حکومت اسلامی به حوزه را می توان مشاهده کرد. همچنین امام در مدیریت امور داخلی حوزه دخالت حداقلی داشت. این دو مولفه مهم البته نیازمند بررسی و جمع آوری شواهد است.

🔹 در هر صورت پیدا کردن وضعیت مطلوب رابطه سه ضلع روحانیت، مردم و نظام مساله مشترک روحانیت، مردم و نظام است که نمی توان از کنار آن با بی اعتنایی عبور کرد. آینده ایران تابع نحوه تنظیم این روابط است.
https://fa.shafaqna.com/?p=1457260

@babaee_ehsan
🔸 در دفاع از هاشمی گلپایگانی

🔹 در میانه انتقاد به هاشمی گلپایگانی یک دفاع از او بدهکاریم. واقعیت این است که دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ادامه بعضی ائمه جمعه مثل آقای علم الهدی و ... و برخی بزرگان حوزه است و اتفاقا خیلی هم حرف تازه ای نزده است.

 🔹 همین ها که امروز به آقای هاشمی گلپایگانی اشکال می گیرند در مقابل حرف های بی تناسب امثال آقای علم الهدی سکوت کرده اند و سکوت می کنند. کسی به آقایان نمیگوید غیر از اعلام موضع و بیان مطالبه و تحمیل توقعات خود بر نظام، طرح ایجابی بدهید و کسی لوازم احترام به حجاب را یادآوری نمی کند.

  🔹 هاشمی گلپایگانی در راستای مطالبه آقایان، طرحی آورد و کاسه و کوزه سر ایشان شکست. کارخانه، مشغول کار است و هم منتقدین و هم آقای هاشمی گلپایگانی به محصولات آن گیر داده اند.

@babaee_ehsan