Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
👍10❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این خبر را که ۲۳ بهمن سال گذشته منتشر شده بخوانید و به اسامی شهرها دقت کنید:
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
👍10❤2
Forwarded from عکس نگار
🔺مرگ یک دانشآموز؛ ابراز احساسات مسئولان و دیگر هیچ!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
👍7👏2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🔺چەن پرسیار و داواکاری لە جێگری سەرۆک کۆمار بەڕێز حوسێن زادە
بۆ پشتت لە شنۆ و نەغەدە و پاڕێزگا دواکەوتۆکەی خۆت کردوە؟
فارسی: سخنی با عبدالکریم حسینزاده معاون رئیس جمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم؛ چرا با شهر و استان زادگاهت اشنویه و نقده و آذربایجانغربی قهری؟
زمان: ۹ دقیقه
#روزنامه_نگار #مطالبه #نماینده #اشنویه. #نقده #مجمع_نمایندگان #عبدالکریم_حسین_زاده #شفیع_بهرامیان #نقد_و_نظر
@avinpress
🔺چەن پرسیار و داواکاری لە جێگری سەرۆک کۆمار بەڕێز حوسێن زادە
بۆ پشتت لە شنۆ و نەغەدە و پاڕێزگا دواکەوتۆکەی خۆت کردوە؟
فارسی: سخنی با عبدالکریم حسینزاده معاون رئیس جمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم؛ چرا با شهر و استان زادگاهت اشنویه و نقده و آذربایجانغربی قهری؟
زمان: ۹ دقیقه
#روزنامه_نگار #مطالبه #نماینده #اشنویه. #نقده #مجمع_نمایندگان #عبدالکریم_حسین_زاده #شفیع_بهرامیان #نقد_و_نظر
@avinpress
👏11❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 سرسبزی امروز را به حسرت فردا بدل نکنیم!
✍شفیع بهرامیان
بهار با تمام زیبایی و سرسبزیاش، این روزها در کوهستانهای ما رنگ دیگری به خود گرفته است. هجوم بیرحمانه برای چیدن گیاهان کوهی و بهاری، زخمی عمیق بر پیکر این طبیعت وارد کرده است. غافل از آنکه این سبزیهای زودگذر، ریشه در بقای کوهستان دارند و بیرحمانه چیدنشان، نه تنها زیبایی امروز را میگیرد، بلکه فردا، کوهستانهای سرسبز را به بیابانهای بیروح تبدیل خواهد کرد.
تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی و بر هم خوردن اکوسیستم، تنها بخشی از لطماتی است که این برداشت بیرویه بهبار میآورد. معیشت آیندگان به همین طبیعت گره خورده است و نابودی آن، چهره فقر و تنگدستی را برایشان نمایان خواهد کرد.
کوهستانهای ما نیازمند تنفس هستند. نیازمند آنکه دست از طمع برداریم و اجازه دهیم این گنجینهها، نسل به نسل به ما و آیندگانمان برسند. بیایید با هم عهد ببندیم که نگهبان این زیبایی باشیم و نگذاریم سودجویی عدهای قلیل، هستی کوهستان را به نیستی بکشاند. کوهستان چشم به راه کمک ماست. بیایید صدای نفسهای خستهاش را بشنویم و مرهمی بر زخمش باشیم.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان
بهار با تمام زیبایی و سرسبزیاش، این روزها در کوهستانهای ما رنگ دیگری به خود گرفته است. هجوم بیرحمانه برای چیدن گیاهان کوهی و بهاری، زخمی عمیق بر پیکر این طبیعت وارد کرده است. غافل از آنکه این سبزیهای زودگذر، ریشه در بقای کوهستان دارند و بیرحمانه چیدنشان، نه تنها زیبایی امروز را میگیرد، بلکه فردا، کوهستانهای سرسبز را به بیابانهای بیروح تبدیل خواهد کرد.
تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی و بر هم خوردن اکوسیستم، تنها بخشی از لطماتی است که این برداشت بیرویه بهبار میآورد. معیشت آیندگان به همین طبیعت گره خورده است و نابودی آن، چهره فقر و تنگدستی را برایشان نمایان خواهد کرد.
کوهستانهای ما نیازمند تنفس هستند. نیازمند آنکه دست از طمع برداریم و اجازه دهیم این گنجینهها، نسل به نسل به ما و آیندگانمان برسند. بیایید با هم عهد ببندیم که نگهبان این زیبایی باشیم و نگذاریم سودجویی عدهای قلیل، هستی کوهستان را به نیستی بکشاند. کوهستان چشم به راه کمک ماست. بیایید صدای نفسهای خستهاش را بشنویم و مرهمی بر زخمش باشیم.
@avinpress
👏7👍4❤2😱1
Forwarded from عکس نگار
.
🔺گریز سرمایه از جامعه بیقرار!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
احساس امنیت (Security Perception)، مفهومی فراتر از آمار و ارقام رسمی جرائم یا توان نظامی یک کشور است. این شاخص، یک معیار روانشناختی و کیفی است که برداشت و باور شهروندان از میزان امنیت جانی، مالی، شغلی، قضایی و اجتماعی در محیط زندگیشان را منعکس میکند. احساس امنیت فراتر از فقدان تهدید بوده و شامل اطمینان به آینده، اعتماد به نهادهای موجود و امید به پایداری وضعیت مطلوب است و سنگ بنای آرامش روانی جامعه محسوب میشود.
اندازهگیری این شاخص عمدتاً از طریق پیمایشهای اجتماعی، پرسشنامههای تخصصی و مصاحبه انجام میشود که در آنها مؤلفههایی چون ترس از جرم، نگرانی از بیثباتی اقتصادی و اعتماد به حاکمیت قانون سنجیده میشود. تفاوت بنیادین آن با «شاخص امنیت» در همین رویکرد است؛ شاخص امنیت بر دادههای کمی و عینی (مانند تعداد قتل عمد و غیرعمد، زورگیری، تهدید، مسمومیت عمدی، سرقت، تصادفات و نظایر آن) تکیه دارد، حالآنکه شاخص احساس امنیت، بازتابدهنده تفسیر و تجربه ذهنی افراد از این واقعیتها و سایر عوامل محیطی است.
اهمیت احساس امنیت در هرگونه توسعه اقتصادی و جذب سرمایهگذاری، چه داخلی و چه خارجی، غیرقابلانکار است. سرمایهگذاران پیش از هرگونه اقدام، به ارزیابی ریسک و پیشبینیپذیری محیط کسبوکار میپردازند. احساس امنیت بالا، به معنای وجود ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، حاکمیت قانون، شفافیت در عملکرد نهادها و وجود یک سیستم داوری کارآمد و بیطرف است. این عوامل، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و اعتماد لازم برای ورود سرمایه و تخصیص منابع به پروژههای بلندمدت را فراهم میآورد. در مقابل، احساس ناامنی، به فرار سرمایه، توقف طرحهای توسعهای و کاهش رقابتپذیری اقتصادی منجر میشود.
جامعهای که در آن شهروندان احساس امنیت میکنند، مستعد برنامهریزیهای بلندمدت، نوآوری و مشارکت فعال در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است. این احساس، افراد را ترغیب میکند تا در آموزش، مهارتآموزی و کارآفرینی سرمایهگذاری کنند که نتیجه آن افزایش بهرهوری، تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی است. امری که برای توسعه متوازن، فراگیر و پایدار که منافع تمامی نسلها را در بر بگیرد، ضروری است. جامعهای با احساس امنیت بالا، جامعهای پویاتر، سالمتر و با مشارکت اجتماعی بیشتر خواهد بود که این خود از ارکان توسعه پایدار است.
برایناساس سیاستگذاران و برنامهریزان باید توجه ویژهای به ارتقای احساس امنیت در کنار بهبود شاخصهای امنیت عینی داشته باشند. این مهم از طریق حکمرانی خوب، شفافیت، پاسخگویی، رعایت عدالت و فقدان تبعیض، تقویت اعتماد عمومی به نهادهای عمومی و حاکمیتی، بهبود عملکرد سیستم قضایی و انتظامی و همچنین مدیریت صحیح اطلاعرسانی و رسانهها قابلدستیابی است.
سرمایهگذاری در امنیت، در واقع سرمایهگذاری برای آینده اقتصادی و اجتماعی یک جامعه است. بیشک موفقیت در هرگونه فعالیت کلان توسعهای در گرو افزایش نرخ احساس امنیت در روح و جان شهروندان است؛ توسعه و سرمایهگذاری صرفاً با دستور و هنجار و تحمیل و برگزاری رویدادهای مربوطه محقق نخواهد شد مگر قبل از آن، احساس امنیت اجتماعی تقویت و تثبیت شود. سرمایه همواره از جامعه بیقرار میگریزد!
@avinpress
Inwa.ir
Avinpress.ir
🔺گریز سرمایه از جامعه بیقرار!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
احساس امنیت (Security Perception)، مفهومی فراتر از آمار و ارقام رسمی جرائم یا توان نظامی یک کشور است. این شاخص، یک معیار روانشناختی و کیفی است که برداشت و باور شهروندان از میزان امنیت جانی، مالی، شغلی، قضایی و اجتماعی در محیط زندگیشان را منعکس میکند. احساس امنیت فراتر از فقدان تهدید بوده و شامل اطمینان به آینده، اعتماد به نهادهای موجود و امید به پایداری وضعیت مطلوب است و سنگ بنای آرامش روانی جامعه محسوب میشود.
اندازهگیری این شاخص عمدتاً از طریق پیمایشهای اجتماعی، پرسشنامههای تخصصی و مصاحبه انجام میشود که در آنها مؤلفههایی چون ترس از جرم، نگرانی از بیثباتی اقتصادی و اعتماد به حاکمیت قانون سنجیده میشود. تفاوت بنیادین آن با «شاخص امنیت» در همین رویکرد است؛ شاخص امنیت بر دادههای کمی و عینی (مانند تعداد قتل عمد و غیرعمد، زورگیری، تهدید، مسمومیت عمدی، سرقت، تصادفات و نظایر آن) تکیه دارد، حالآنکه شاخص احساس امنیت، بازتابدهنده تفسیر و تجربه ذهنی افراد از این واقعیتها و سایر عوامل محیطی است.
اهمیت احساس امنیت در هرگونه توسعه اقتصادی و جذب سرمایهگذاری، چه داخلی و چه خارجی، غیرقابلانکار است. سرمایهگذاران پیش از هرگونه اقدام، به ارزیابی ریسک و پیشبینیپذیری محیط کسبوکار میپردازند. احساس امنیت بالا، به معنای وجود ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، حاکمیت قانون، شفافیت در عملکرد نهادها و وجود یک سیستم داوری کارآمد و بیطرف است. این عوامل، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و اعتماد لازم برای ورود سرمایه و تخصیص منابع به پروژههای بلندمدت را فراهم میآورد. در مقابل، احساس ناامنی، به فرار سرمایه، توقف طرحهای توسعهای و کاهش رقابتپذیری اقتصادی منجر میشود.
جامعهای که در آن شهروندان احساس امنیت میکنند، مستعد برنامهریزیهای بلندمدت، نوآوری و مشارکت فعال در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است. این احساس، افراد را ترغیب میکند تا در آموزش، مهارتآموزی و کارآفرینی سرمایهگذاری کنند که نتیجه آن افزایش بهرهوری، تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی است. امری که برای توسعه متوازن، فراگیر و پایدار که منافع تمامی نسلها را در بر بگیرد، ضروری است. جامعهای با احساس امنیت بالا، جامعهای پویاتر، سالمتر و با مشارکت اجتماعی بیشتر خواهد بود که این خود از ارکان توسعه پایدار است.
برایناساس سیاستگذاران و برنامهریزان باید توجه ویژهای به ارتقای احساس امنیت در کنار بهبود شاخصهای امنیت عینی داشته باشند. این مهم از طریق حکمرانی خوب، شفافیت، پاسخگویی، رعایت عدالت و فقدان تبعیض، تقویت اعتماد عمومی به نهادهای عمومی و حاکمیتی، بهبود عملکرد سیستم قضایی و انتظامی و همچنین مدیریت صحیح اطلاعرسانی و رسانهها قابلدستیابی است.
سرمایهگذاری در امنیت، در واقع سرمایهگذاری برای آینده اقتصادی و اجتماعی یک جامعه است. بیشک موفقیت در هرگونه فعالیت کلان توسعهای در گرو افزایش نرخ احساس امنیت در روح و جان شهروندان است؛ توسعه و سرمایهگذاری صرفاً با دستور و هنجار و تحمیل و برگزاری رویدادهای مربوطه محقق نخواهد شد مگر قبل از آن، احساس امنیت اجتماعی تقویت و تثبیت شود. سرمایه همواره از جامعه بیقرار میگریزد!
@avinpress
Inwa.ir
Avinpress.ir
❤2👏2
Forwarded from عکس نگار
.
استعفاء، برکناری، سرمایهگذاری؛
۳ مَلِک در یک اقلیم نگنجد!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️در حرکتی قابل تأمل و در جای خود، درست، استانداری آذربایجانغربی نزدیک به ۲ ماه است که تمام توان و ظرفیت بسیاری از دستگاههای اجرایی استان را برای برگزاری همایشی با هدف معرفی فرصتهای سرمایهگذاری بهکار گرفته است. در نگاه اول، این تلاش برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی، اقدامی مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد؛ اما این ویترین بهظاهر زیبا، زمانی رنگ میبازد که به واقعیتهای تلخ جاری در صحنه سیاسی و اجتماعی استان نگاهی عمیقتر بیندازیم.
▫️اما چگونه میتوان از سرمایهگذاری در استانی سخن گفت که در همین مدت کوتاه ۹ماهه زمامداری دولت چهاردهم، ثبات سیاسی و مدیریتی آن بهشدت متزلزل شده است؟ سوءمدیریت، آشفتگی و تصمیمات محفلی و هیئتی، چنان به تنشهای سیاسی استان دامن زده که همزمان و برای اولین بار در تاریخ منطقه، معاون سیاسی و اجتماعی و مدیرکل دفتر سیاسی استانداری، دو بازوی اصلی در مدیریت فضای داخلی استان با انتشار متن بلندبالایی، ناگزیر به استعفا شدهاند. این زلزله مدیریتی، پیامی روشن به هر ناظر خارجی و داخلی است: اینجا ثبات، حلقهی مفقوده است و در بیثباتی و فقدان احساس امنیت، کدام عقل سلیمی سرمایهگذاری میکند؟
▫️نگرانکنندهتر از آن، ایجاد و تمهید بستر خطرناک برای تشدید شکافهای قومی و فعال کردن گسلهای موجود در استان است. دخالت همهجانبه قومگرایان سیاسی و مسببان وضع موجود استان در امور در بیتفاوتی مرکز، بلاتکلیفی بسیاری از پستهای مدیریتی و تصمیمات نادرست و نگاه حذفی جامعه را به سمت دوقطبیهای خطرناکی سوق داده که امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را هدف گرفته است.
اتفاقات اخیر ارومیه و همچنین تداوم تنشهای قومی در جلسات شورای این شهر و صحنهآراییهای خطرناک برای انتخابات پیش رو و تداوم بایکوت و تبعیض قومی، مذهبی و سیاسی در انتصابات تنها بخش اندکی از وضعیت ناپایداری است که این استان و مردمانش را تهدید میکند؛ حال باید پرسید: کدام سرمایهگذار عاقلی، سرمایهی خود را به سرزمینی میآورد که هر لحظه بیم انفجار گسلهای سیاسی، اجتماعی و قومی در آن وجود دارد؟ چه کسی در سرزمینی سرمایهگذاری میکند که در ۲ماه گذشته ۳ زلزله سیاسی بهخود دیده است؟ آیا با برگزاری همایش و سخنرانی و دعوت چند مقام و جریانسازیهای رسانهای میتوان بر این بیثباتی و سراسیمگی عمیق سرپوش گذاشت؟
▫️بهحاشیه راندن کامل و سیستماتیک سه گروه اجتماعی-سیاسی مهم یعنی کُردها، زنان و اصلاحطلبان واقعی و نه کاسبان میز و قدرت از بدنهی تصمیمگیری استان، آخرین میخ بر تابوت امید به هرگونه فعالیت توسعهبخش در آذربایجانغربی است. وقتی بخش بزرگی از جامعه احساس کند که در آیندهی استانش هیچ نقشی ندارد، چگونه میتوان انتظار مشارکت و همدلی برای جذب حتی یک ریال سرمایه را داشت؟ هوشیار باشیم تا تمام این هیاهوها، پوششی برای آن کار دیگر نباشد؛ استفاده رانتی از معادن غنی و بکر استان و خامفروشی منابع آن تا سود حاصله به جای توسعه منطقه و ایجاد ارزشافزوده و اشتغال، به جیب افراد و «حلقههای» غیربومی سرازیر شود.
▫️فلاسفه و اهل کلام میگویند: «النقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان» یعنی دو چیز متضاد، همزمان نمیتوانند وجود داشته باشند. این اصل بیان میکند که اگر دو مفهوم یا پدیده، متضاد هم باشند، نمیشود در یکزمان و مکان، بهطور کامل در کنار هم وجود داشته باشند و براین اساس نمیتوان در آذربایجانغربی همزمان هم «تنش سیاسی-اجتماعی عمیق» داشت و هم «سرمایهگذار» جذب کرد!
@avinpress
استعفاء، برکناری، سرمایهگذاری؛
۳ مَلِک در یک اقلیم نگنجد!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️در حرکتی قابل تأمل و در جای خود، درست، استانداری آذربایجانغربی نزدیک به ۲ ماه است که تمام توان و ظرفیت بسیاری از دستگاههای اجرایی استان را برای برگزاری همایشی با هدف معرفی فرصتهای سرمایهگذاری بهکار گرفته است. در نگاه اول، این تلاش برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی، اقدامی مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد؛ اما این ویترین بهظاهر زیبا، زمانی رنگ میبازد که به واقعیتهای تلخ جاری در صحنه سیاسی و اجتماعی استان نگاهی عمیقتر بیندازیم.
▫️اما چگونه میتوان از سرمایهگذاری در استانی سخن گفت که در همین مدت کوتاه ۹ماهه زمامداری دولت چهاردهم، ثبات سیاسی و مدیریتی آن بهشدت متزلزل شده است؟ سوءمدیریت، آشفتگی و تصمیمات محفلی و هیئتی، چنان به تنشهای سیاسی استان دامن زده که همزمان و برای اولین بار در تاریخ منطقه، معاون سیاسی و اجتماعی و مدیرکل دفتر سیاسی استانداری، دو بازوی اصلی در مدیریت فضای داخلی استان با انتشار متن بلندبالایی، ناگزیر به استعفا شدهاند. این زلزله مدیریتی، پیامی روشن به هر ناظر خارجی و داخلی است: اینجا ثبات، حلقهی مفقوده است و در بیثباتی و فقدان احساس امنیت، کدام عقل سلیمی سرمایهگذاری میکند؟
▫️نگرانکنندهتر از آن، ایجاد و تمهید بستر خطرناک برای تشدید شکافهای قومی و فعال کردن گسلهای موجود در استان است. دخالت همهجانبه قومگرایان سیاسی و مسببان وضع موجود استان در امور در بیتفاوتی مرکز، بلاتکلیفی بسیاری از پستهای مدیریتی و تصمیمات نادرست و نگاه حذفی جامعه را به سمت دوقطبیهای خطرناکی سوق داده که امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را هدف گرفته است.
اتفاقات اخیر ارومیه و همچنین تداوم تنشهای قومی در جلسات شورای این شهر و صحنهآراییهای خطرناک برای انتخابات پیش رو و تداوم بایکوت و تبعیض قومی، مذهبی و سیاسی در انتصابات تنها بخش اندکی از وضعیت ناپایداری است که این استان و مردمانش را تهدید میکند؛ حال باید پرسید: کدام سرمایهگذار عاقلی، سرمایهی خود را به سرزمینی میآورد که هر لحظه بیم انفجار گسلهای سیاسی، اجتماعی و قومی در آن وجود دارد؟ چه کسی در سرزمینی سرمایهگذاری میکند که در ۲ماه گذشته ۳ زلزله سیاسی بهخود دیده است؟ آیا با برگزاری همایش و سخنرانی و دعوت چند مقام و جریانسازیهای رسانهای میتوان بر این بیثباتی و سراسیمگی عمیق سرپوش گذاشت؟
▫️بهحاشیه راندن کامل و سیستماتیک سه گروه اجتماعی-سیاسی مهم یعنی کُردها، زنان و اصلاحطلبان واقعی و نه کاسبان میز و قدرت از بدنهی تصمیمگیری استان، آخرین میخ بر تابوت امید به هرگونه فعالیت توسعهبخش در آذربایجانغربی است. وقتی بخش بزرگی از جامعه احساس کند که در آیندهی استانش هیچ نقشی ندارد، چگونه میتوان انتظار مشارکت و همدلی برای جذب حتی یک ریال سرمایه را داشت؟ هوشیار باشیم تا تمام این هیاهوها، پوششی برای آن کار دیگر نباشد؛ استفاده رانتی از معادن غنی و بکر استان و خامفروشی منابع آن تا سود حاصله به جای توسعه منطقه و ایجاد ارزشافزوده و اشتغال، به جیب افراد و «حلقههای» غیربومی سرازیر شود.
▫️فلاسفه و اهل کلام میگویند: «النقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان» یعنی دو چیز متضاد، همزمان نمیتوانند وجود داشته باشند. این اصل بیان میکند که اگر دو مفهوم یا پدیده، متضاد هم باشند، نمیشود در یکزمان و مکان، بهطور کامل در کنار هم وجود داشته باشند و براین اساس نمیتوان در آذربایجانغربی همزمان هم «تنش سیاسی-اجتماعی عمیق» داشت و هم «سرمایهگذار» جذب کرد!
@avinpress
👏14❤7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺عید قربان، جلوهگاه تعهد و مسئولیت انسانی
عید سعید قربان، این عید بزرگ رهایی از تعلقات و تجلی تسلیم در برابر حضرت دوست، بر شما و خانواده محترمتان خجسته باد.
این عید، تنها در قربانی کردن خلاصه نمیشود، بلکه یادآور مسئولیت بزرگ ما در برابر خالق هستی و یکدیگر است. همانگونه که حضرت ابراهیم (ع) در آزمونی الهی، عزیزترین دارایی خود را به قربانگاه برد، ما نیز امروز باید دلبستگیهای دنیوی و «منیت»های خود را در پیشگاه خداوند قربانی کنیم و با قلبی سلیم، تسلیم امر او باشیم.
عید قربان، فرصتی برای بازنگری در مسئولیتهای اجتماعی ماست. فلسفه این عید، تقسیم شادیها و گشایش گره از کار فرو بستگان است. گوشت قربانی، نمادی از همدلی و بهانهای برای رسیدگی به نیازمندان جامعه است تا همگان از نعمتهای الهی بهرهمند شوند. این روز به ما میآموزد که در برابر جامعه خود مسئولیم.
باشد که در این روز مبارک، با تأسی به سنت ابراهیمی، در انجام وظایف خود در برابر پروردگار و خدمت به خلق، استوارتر گام برداریم و با قربانی کردن هوای نفس، به قرب الهی نائل شویم.
عیدتان مبارک و طاعاتتان مقبول درگاه حق.
اردتمند شفیع بهرامیان
@avinpress
عید سعید قربان، این عید بزرگ رهایی از تعلقات و تجلی تسلیم در برابر حضرت دوست، بر شما و خانواده محترمتان خجسته باد.
این عید، تنها در قربانی کردن خلاصه نمیشود، بلکه یادآور مسئولیت بزرگ ما در برابر خالق هستی و یکدیگر است. همانگونه که حضرت ابراهیم (ع) در آزمونی الهی، عزیزترین دارایی خود را به قربانگاه برد، ما نیز امروز باید دلبستگیهای دنیوی و «منیت»های خود را در پیشگاه خداوند قربانی کنیم و با قلبی سلیم، تسلیم امر او باشیم.
عید قربان، فرصتی برای بازنگری در مسئولیتهای اجتماعی ماست. فلسفه این عید، تقسیم شادیها و گشایش گره از کار فرو بستگان است. گوشت قربانی، نمادی از همدلی و بهانهای برای رسیدگی به نیازمندان جامعه است تا همگان از نعمتهای الهی بهرهمند شوند. این روز به ما میآموزد که در برابر جامعه خود مسئولیم.
باشد که در این روز مبارک، با تأسی به سنت ابراهیمی، در انجام وظایف خود در برابر پروردگار و خدمت به خلق، استوارتر گام برداریم و با قربانی کردن هوای نفس، به قرب الهی نائل شویم.
عیدتان مبارک و طاعاتتان مقبول درگاه حق.
اردتمند شفیع بهرامیان
@avinpress
❤10
🔺وزارت بی وزیر و مجلس مردد!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️بالاخره گزینه پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی مشخص شد و دکتر سید علی مدنیزاده به طور رسمی از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. با این وجود به نظر می رسد با استیضاح ۴ ماه قبل همتی وزیر سابق اقتصاد ماه عسل روابط مجلس و دولت به اتمام رسیده و مدنیزاده برای کسب رای اعتماد مجلس راه دشواری پیش رو دارد:
▫️مسئله اصلی سردرگمی ساختاری در نظام اقتصادی کشور است که سالهاست گریبانگیر سیاستگذاران است. نمایندگان مجلس با این پرسش اساسی مواجهاند که مسئولیت نهایی شاخصهای حیاتی و ملموسی چون تورم لجامگسیخته، نوسانات نرخ ارز، سیاستهای پولی و بانکی و نرخ سود تسهیلات با چه کسی است؟ آیا وزیر اقتصادی که از مجلس رأی اعتماد میگیرد، فرمانده این میدان است یا رئیس کل بانک مرکزی که مقامی منصوب و غیرپاسخگو به مجلس است؟
این همپوشانی یا تداخل اختیارات و مسئولیتها، عملاً قدرت نظارتی و ابزار استیضاح مجلس را بیاثر میکند. نمایندگان نمیخواهند به وزیری رأی دهند که در بزنگاههای حساس اقتصادی، توپ را به زمین بانک مرکزی بیندازد و خود را فاقد اختیار لازم برای کنترل متغیرهای پولی و ارزی معرفی کند. خواسته مجلس، معرفی وزیری است که «تمام سیاستهای کلی مالی و پولی و راهبری اقتصاد کشور در اختیار او باشد» و بتواند بهعنوان یک مقام مسئول و پاسخگوی نهایی، در برابر نمایندگان ملت از عملکرد خود دفاع کند. از این منظر، رأی عدم اعتماد به گزینه فعلی، بیش از آنکه واکنشی به شخص او باشد، اعتراضی به وضع موجود و تلاشی برای شفافسازی ساختار فرماندهی اقتصادی کشور است.
▫️دومین عامل کلیدی، پیشینه عمدتاً علمی و آکادمیک گزینه پیشنهادی است. در حالی که دانش نظری اقتصادی یک مزیت بزرگ محسوب میشود، منتقدان بر این باورند که مدیریت اقتصاد بحرانزده ایران، مهارتی فراتر از تسلط بر تئوریها میطلبد. اقتصاد کشور امروز با چالشهای چندوجهی و بیسابقهای دست و پنجه نرم میکند: ناترازیهای عمیق در بودجه دولت، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی؛ تحریمهای فلجکننده پولی و بانکی که نیازمند راهکارهای خلاقانه و جسورانه برای دور زدن و خنثیسازی است؛ و مقاومتهای بوروکراتیک و سیاسی در برابر اصلاحات ساختاری.
از نگاه نمایندگانِ مردد، عبور از این موانع، نیازمند یک مدیر اجرایی کارکشته و بحراندیده است که سرد و گرم روزگار را چشیده و توانایی تبدیل ایدههای نظری به اقدامات عملیاتی و مؤثر را در کارنامه خود داشته باشد.
▫️عامل سوم اما ضعف تیم حامیان مدنیزاده برای تعامل و اقناع نمایندگان است. استراتژی آنها که بر دیدارهای محدود با چهرههای سرشناس، رؤسای کمیسیونها و لیدرهای سیاسی متمرکز بوده، شاید یک اشتباه محاسباتی است. این رویکرد، اکثریت بدنه مجلس را نادیده گرفته و این پیام را مخابره خواهد کرد که رأی آنها اهمیتی ثانوی دارد.
این استراتژی از دو جهت مخرب است: اول، باعث رنجش فراکسیونهای بزرگ و تأثیرگذاری مانند «فراکسیون جهش تولید» با بیش از ۱۰۰ عضو، «فراکسیون گمرک» با بیش از ۷۰ عضو (که مستقیماً با وظایف وزارت اقتصاد مرتبط است)، مجامع ۳۱گانه استانی و «فراکسیون اهل سنت» و همچنین نمایندگان مناطق محروم که بیش از نیمی از مجلس را شامل می شوند شده است. دوم، نباید این حقیقت ساده را فراموش کرد که در صحن مجلس، هر نماینده یک رأی دارد و احساس احترام و توجه، گاهی از هر استدلال سیاسی و اقتصادی مهمتر است. با محدود کردن ارتباطات، تیم مذکور نه تنها فرصت اقناع بدنه مجلس را از دست خواهد داد، بلکه با ایجاد حس بیتوجهی، مخالفان بالقوه را به مخالفان بالفعل تبدیل می کند.
▫️در نهایت، گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد با یک ائتلاف گسترده از منتقدان روبروست که از جناحهای مختلف سیاسی و حتی از میان اقتصاددانان و حامیان دولت برخاستهاند. با این حال، در دنیای سیاست، هیچ در بستهای وجود ندارد. تنها راه نجات، تغییر رویکرد در مذاکرات مجلس یا ورود مستقیم شخص رئیسجمهور به میدان و یک دفاع جانانه و تمامقد از گزینه خود در صحن علنی است. اگر رئیسجمهور بتواند با «ریش گرو گذاشتن»، مسئولیت عملکرد وزیر پیشنهادی را بپذیرد و نمایندگان را متقاعد کند که انتخاب او بخشی از یک پازل بزرگتر برای نجات اقتصاد است، شاید بتواند ورق را برگرداند. در غیر این صورت، وزارت اقتصاد همچنان در انتظار سکانداری خواهد ماند که هم مورد اعتماد مجلس باشد و هم توانایی عبور از امواج سهمگین پیش رو را داشته باشد.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️بالاخره گزینه پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی مشخص شد و دکتر سید علی مدنیزاده به طور رسمی از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. با این وجود به نظر می رسد با استیضاح ۴ ماه قبل همتی وزیر سابق اقتصاد ماه عسل روابط مجلس و دولت به اتمام رسیده و مدنیزاده برای کسب رای اعتماد مجلس راه دشواری پیش رو دارد:
▫️مسئله اصلی سردرگمی ساختاری در نظام اقتصادی کشور است که سالهاست گریبانگیر سیاستگذاران است. نمایندگان مجلس با این پرسش اساسی مواجهاند که مسئولیت نهایی شاخصهای حیاتی و ملموسی چون تورم لجامگسیخته، نوسانات نرخ ارز، سیاستهای پولی و بانکی و نرخ سود تسهیلات با چه کسی است؟ آیا وزیر اقتصادی که از مجلس رأی اعتماد میگیرد، فرمانده این میدان است یا رئیس کل بانک مرکزی که مقامی منصوب و غیرپاسخگو به مجلس است؟
این همپوشانی یا تداخل اختیارات و مسئولیتها، عملاً قدرت نظارتی و ابزار استیضاح مجلس را بیاثر میکند. نمایندگان نمیخواهند به وزیری رأی دهند که در بزنگاههای حساس اقتصادی، توپ را به زمین بانک مرکزی بیندازد و خود را فاقد اختیار لازم برای کنترل متغیرهای پولی و ارزی معرفی کند. خواسته مجلس، معرفی وزیری است که «تمام سیاستهای کلی مالی و پولی و راهبری اقتصاد کشور در اختیار او باشد» و بتواند بهعنوان یک مقام مسئول و پاسخگوی نهایی، در برابر نمایندگان ملت از عملکرد خود دفاع کند. از این منظر، رأی عدم اعتماد به گزینه فعلی، بیش از آنکه واکنشی به شخص او باشد، اعتراضی به وضع موجود و تلاشی برای شفافسازی ساختار فرماندهی اقتصادی کشور است.
▫️دومین عامل کلیدی، پیشینه عمدتاً علمی و آکادمیک گزینه پیشنهادی است. در حالی که دانش نظری اقتصادی یک مزیت بزرگ محسوب میشود، منتقدان بر این باورند که مدیریت اقتصاد بحرانزده ایران، مهارتی فراتر از تسلط بر تئوریها میطلبد. اقتصاد کشور امروز با چالشهای چندوجهی و بیسابقهای دست و پنجه نرم میکند: ناترازیهای عمیق در بودجه دولت، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی؛ تحریمهای فلجکننده پولی و بانکی که نیازمند راهکارهای خلاقانه و جسورانه برای دور زدن و خنثیسازی است؛ و مقاومتهای بوروکراتیک و سیاسی در برابر اصلاحات ساختاری.
از نگاه نمایندگانِ مردد، عبور از این موانع، نیازمند یک مدیر اجرایی کارکشته و بحراندیده است که سرد و گرم روزگار را چشیده و توانایی تبدیل ایدههای نظری به اقدامات عملیاتی و مؤثر را در کارنامه خود داشته باشد.
▫️عامل سوم اما ضعف تیم حامیان مدنیزاده برای تعامل و اقناع نمایندگان است. استراتژی آنها که بر دیدارهای محدود با چهرههای سرشناس، رؤسای کمیسیونها و لیدرهای سیاسی متمرکز بوده، شاید یک اشتباه محاسباتی است. این رویکرد، اکثریت بدنه مجلس را نادیده گرفته و این پیام را مخابره خواهد کرد که رأی آنها اهمیتی ثانوی دارد.
این استراتژی از دو جهت مخرب است: اول، باعث رنجش فراکسیونهای بزرگ و تأثیرگذاری مانند «فراکسیون جهش تولید» با بیش از ۱۰۰ عضو، «فراکسیون گمرک» با بیش از ۷۰ عضو (که مستقیماً با وظایف وزارت اقتصاد مرتبط است)، مجامع ۳۱گانه استانی و «فراکسیون اهل سنت» و همچنین نمایندگان مناطق محروم که بیش از نیمی از مجلس را شامل می شوند شده است. دوم، نباید این حقیقت ساده را فراموش کرد که در صحن مجلس، هر نماینده یک رأی دارد و احساس احترام و توجه، گاهی از هر استدلال سیاسی و اقتصادی مهمتر است. با محدود کردن ارتباطات، تیم مذکور نه تنها فرصت اقناع بدنه مجلس را از دست خواهد داد، بلکه با ایجاد حس بیتوجهی، مخالفان بالقوه را به مخالفان بالفعل تبدیل می کند.
▫️در نهایت، گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد با یک ائتلاف گسترده از منتقدان روبروست که از جناحهای مختلف سیاسی و حتی از میان اقتصاددانان و حامیان دولت برخاستهاند. با این حال، در دنیای سیاست، هیچ در بستهای وجود ندارد. تنها راه نجات، تغییر رویکرد در مذاکرات مجلس یا ورود مستقیم شخص رئیسجمهور به میدان و یک دفاع جانانه و تمامقد از گزینه خود در صحن علنی است. اگر رئیسجمهور بتواند با «ریش گرو گذاشتن»، مسئولیت عملکرد وزیر پیشنهادی را بپذیرد و نمایندگان را متقاعد کند که انتخاب او بخشی از یک پازل بزرگتر برای نجات اقتصاد است، شاید بتواند ورق را برگرداند. در غیر این صورت، وزارت اقتصاد همچنان در انتظار سکانداری خواهد ماند که هم مورد اعتماد مجلس باشد و هم توانایی عبور از امواج سهمگین پیش رو را داشته باشد.
@avinpress
👏3❤2
آوینپرس
Photo
🔺هفتمین جشنواره سراسری گیلاس؛ اشنویه ۱۴۰۴
🍒جشنی به رنگ سرخ گیلاس، طعمی از فرهنگ و نغمهای از دل طبیعت...
▫️به لطف خداوند متعال و با همت شورای اسلامی شهر، شهرداری اشنویه، مردم شریف و مهماننواز، انجمنها و فعالان مدنی، هنرمندان، نویسندگان و اقشار مختلف جامعه، هفتمین جشنواره سراسری گیلاس در دامان طبیعت سرسبز و دلفریب اشنویه برگزار میشود.
🍒مکان: ورودی اشنویه از سمت جاده ارومیه، دست راست، خیابان کردستان، باغ گیلاس شهرداری
🗓 زمان: ۲۸ تا ۳۰ خردادماه ۱۴۰۴
⏰ افتتاحیه: چهارشنبه ۲۸ خرداد، ساعت ۱۷
🍒 برنامههای متنوع جشنواره:
✅ برداشت و چیدن گیلاس در باغات دیدنی
✅ اجرای زنده موسیقیهای محلی (کردی – سورانی و بادینی، آذری و فارسی)
✅ نمایشگاه محصولات کشاورزی، بومی و صنایع دستی
✅ غرفه غذاهای سنتی با طعمهای ناب محلی
✅ برنامههای شاد و آموزنده ویژه کودکان و نوجوانان
✅ تورهای گردشگری و عکاسی در طبیعت
▫️این جشنواره فرصتی است برای پیوند دوباره با طبیعت، ترویج فرهنگ بومی، حمایت از کشاورزان و معرفی ظرفیتهای گردشگری اشنویه
📣 از اهالی فرهنگ و هنر، گردشگران گرامی، فعالان رسانهای و همه طبیعتدوستان دعوت میکنیم با حضور گرم خود، به این جشن مردمی رنگ و جلوهای ویژه ببخشید.
🍒 منتظر حضور سبزتان هستیم!
@avinpress
🍒جشنی به رنگ سرخ گیلاس، طعمی از فرهنگ و نغمهای از دل طبیعت...
▫️به لطف خداوند متعال و با همت شورای اسلامی شهر، شهرداری اشنویه، مردم شریف و مهماننواز، انجمنها و فعالان مدنی، هنرمندان، نویسندگان و اقشار مختلف جامعه، هفتمین جشنواره سراسری گیلاس در دامان طبیعت سرسبز و دلفریب اشنویه برگزار میشود.
🍒مکان: ورودی اشنویه از سمت جاده ارومیه، دست راست، خیابان کردستان، باغ گیلاس شهرداری
🗓 زمان: ۲۸ تا ۳۰ خردادماه ۱۴۰۴
⏰ افتتاحیه: چهارشنبه ۲۸ خرداد، ساعت ۱۷
🍒 برنامههای متنوع جشنواره:
✅ برداشت و چیدن گیلاس در باغات دیدنی
✅ اجرای زنده موسیقیهای محلی (کردی – سورانی و بادینی، آذری و فارسی)
✅ نمایشگاه محصولات کشاورزی، بومی و صنایع دستی
✅ غرفه غذاهای سنتی با طعمهای ناب محلی
✅ برنامههای شاد و آموزنده ویژه کودکان و نوجوانان
✅ تورهای گردشگری و عکاسی در طبیعت
▫️این جشنواره فرصتی است برای پیوند دوباره با طبیعت، ترویج فرهنگ بومی، حمایت از کشاورزان و معرفی ظرفیتهای گردشگری اشنویه
📣 از اهالی فرهنگ و هنر، گردشگران گرامی، فعالان رسانهای و همه طبیعتدوستان دعوت میکنیم با حضور گرم خود، به این جشن مردمی رنگ و جلوهای ویژه ببخشید.
🍒 منتظر حضور سبزتان هستیم!
@avinpress
❤6👍1👎1
Forwarded from عکس نگار
.
🔺طعم شیرین گیلاس اشنویه و رونق محلی
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️اشنویه، نگین سرسبز شمال غرب ایران که بهدرستی لقب «شهر گیلاس» را از آن خود کرده است، برای هفتمین بار میزبان جشنواره سراسری گیلاس میشود. این شهرستان با جمعیتی نزدیک به ۸۰ هزار نفر، خاک حاصلخیز، کوهستانهای پربرف و آب گوارا، نهتنها قطب تولید گیلاس مرغوب و سیب ممتاز و سایر میوههای هستهدار است، بلکه گنجینهای از تاریخ غنی را در دل خود جای داده است. آثار باستانی چون کتیبههای اورارتویی کلاشین، میرگه کاروان، عین الروم، قلاتگه و تپههای تاریخی دنخه و موزا و...، گواه تمدنی ششهزارساله در این دیار هستند.
جشنواره گیلاس اشنویه، فراتر از یک رویداد صرفاً کشاورزی، فرصتی بینظیر برای نمایش تمامی این ظرفیتهاست. فلسفه وجودی چنین رویدادهایی بر پایه «مردمنهاد»بودن آن استوار است. این یعنی جشنواره باید توسط خود مردم، از طریق نهادهای عمومی«غیردولتی» مانند شورا و شهرداری و با مشارکت فعال جماعات و تشکلهای محلی به حرکت درآید. هدف اصلی، ایجاد یک بازار موقت اما پررونق است تا باغداران، هنرمندان، مراکز خدماتی و اقامتی و صاحبان کسبوکارهای کوچک محلی بتوانند محصولات و خدمات خود را مستقیماً به هزاران بازدیدکننده عرضه کنند و ارزشافزودهای برای اقتصاد منطقه خلق شود.
▫️تجربه نشان داده است در این میان، باید از دو وضعیت پرهیز کرد. نخست، «دستوری کردن» جشنواره است. اگرچه همکاری، همدلی و همافزایی تمام دستگاههای اجرایی و عمومی در شهری کوچک برای برگزاری یک چنین رویداد ملی ضروری است، اما این بهمعنای مدیریت و کنترل صفر تا صد جشنواره توسط دستگاههای اجرایی نیست. چنین دخالتی سبب دستوری یا سیاسیکردن اینگونه رویدادها شده و نشاط و اثربخشی فرهنگی و اقتصادی جشنواره را کاهش میدهد. از سوی دیگر نیز نباید اجازه داد چنین جشنوارههایی که برگزاری آنها با هدف معرفی ظرفیتها، ایجاد ارزشافزوده اقتصادی و فرهنگی و خلق یک برند ملی از مردمان یک شهرستان است دچار سوءاستفاده فردی و جناحی و سایر حواشی هزینهزای دیگر شود.
▫️دوم، «مدیریت انتظارات» علاقهمندان و بازدیدکنندگان است. نباید انتظار داشت که در چنین رویدادی، خدمات رایگان اسکان، حملونقل و پذیرایی فراهم باشد. ارائه خدمات رایگان، فلسفه اصلی جشنواره را که سودآوری برای جامعه محلی است، نقض میکند و آن را به رویدادی هزینهزا تبدیل میکند. لازم است تمهیدات اقامتی و خدماتی-البته غیر رایگان- در سطح شهرستان اندیشیده شود. مهمانان و بازدیدکنندگانی که برای لذت بردن از طبیعت زیبای منطقه، طعم بینظیر گیلاس و برنامههای مفرح به اشنویه سفر میکنند، نیک میدانند که با پرداخت هزینههای لازم برای خدمات و خرید محصولات، بهطور مستقیم به پایداری این رویداد و رونق اقتصادی این شهر تاریخی کمک میکنند. البته در بحث رسانهها و بسترهای اطلاعرسانی، هرگونه هزینه، سرمایهگذاری طولانیمدت برای این شهرستان بوده و ضروری است.
▫️هفتمین جشنواره گیلاس اشنویه میتواند الگویی موفق از توسعه گردشگری پایدار و اقتصاد مبتنی بر جامعه محلی باشد، بهشرط آنکه هم برگزارکنندگان و هم شرکتکنندگان، به این اصول کلیدی وفادار بمانند.
@avinpress
🔺طعم شیرین گیلاس اشنویه و رونق محلی
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️اشنویه، نگین سرسبز شمال غرب ایران که بهدرستی لقب «شهر گیلاس» را از آن خود کرده است، برای هفتمین بار میزبان جشنواره سراسری گیلاس میشود. این شهرستان با جمعیتی نزدیک به ۸۰ هزار نفر، خاک حاصلخیز، کوهستانهای پربرف و آب گوارا، نهتنها قطب تولید گیلاس مرغوب و سیب ممتاز و سایر میوههای هستهدار است، بلکه گنجینهای از تاریخ غنی را در دل خود جای داده است. آثار باستانی چون کتیبههای اورارتویی کلاشین، میرگه کاروان، عین الروم، قلاتگه و تپههای تاریخی دنخه و موزا و...، گواه تمدنی ششهزارساله در این دیار هستند.
جشنواره گیلاس اشنویه، فراتر از یک رویداد صرفاً کشاورزی، فرصتی بینظیر برای نمایش تمامی این ظرفیتهاست. فلسفه وجودی چنین رویدادهایی بر پایه «مردمنهاد»بودن آن استوار است. این یعنی جشنواره باید توسط خود مردم، از طریق نهادهای عمومی«غیردولتی» مانند شورا و شهرداری و با مشارکت فعال جماعات و تشکلهای محلی به حرکت درآید. هدف اصلی، ایجاد یک بازار موقت اما پررونق است تا باغداران، هنرمندان، مراکز خدماتی و اقامتی و صاحبان کسبوکارهای کوچک محلی بتوانند محصولات و خدمات خود را مستقیماً به هزاران بازدیدکننده عرضه کنند و ارزشافزودهای برای اقتصاد منطقه خلق شود.
▫️تجربه نشان داده است در این میان، باید از دو وضعیت پرهیز کرد. نخست، «دستوری کردن» جشنواره است. اگرچه همکاری، همدلی و همافزایی تمام دستگاههای اجرایی و عمومی در شهری کوچک برای برگزاری یک چنین رویداد ملی ضروری است، اما این بهمعنای مدیریت و کنترل صفر تا صد جشنواره توسط دستگاههای اجرایی نیست. چنین دخالتی سبب دستوری یا سیاسیکردن اینگونه رویدادها شده و نشاط و اثربخشی فرهنگی و اقتصادی جشنواره را کاهش میدهد. از سوی دیگر نیز نباید اجازه داد چنین جشنوارههایی که برگزاری آنها با هدف معرفی ظرفیتها، ایجاد ارزشافزوده اقتصادی و فرهنگی و خلق یک برند ملی از مردمان یک شهرستان است دچار سوءاستفاده فردی و جناحی و سایر حواشی هزینهزای دیگر شود.
▫️دوم، «مدیریت انتظارات» علاقهمندان و بازدیدکنندگان است. نباید انتظار داشت که در چنین رویدادی، خدمات رایگان اسکان، حملونقل و پذیرایی فراهم باشد. ارائه خدمات رایگان، فلسفه اصلی جشنواره را که سودآوری برای جامعه محلی است، نقض میکند و آن را به رویدادی هزینهزا تبدیل میکند. لازم است تمهیدات اقامتی و خدماتی-البته غیر رایگان- در سطح شهرستان اندیشیده شود. مهمانان و بازدیدکنندگانی که برای لذت بردن از طبیعت زیبای منطقه، طعم بینظیر گیلاس و برنامههای مفرح به اشنویه سفر میکنند، نیک میدانند که با پرداخت هزینههای لازم برای خدمات و خرید محصولات، بهطور مستقیم به پایداری این رویداد و رونق اقتصادی این شهر تاریخی کمک میکنند. البته در بحث رسانهها و بسترهای اطلاعرسانی، هرگونه هزینه، سرمایهگذاری طولانیمدت برای این شهرستان بوده و ضروری است.
▫️هفتمین جشنواره گیلاس اشنویه میتواند الگویی موفق از توسعه گردشگری پایدار و اقتصاد مبتنی بر جامعه محلی باشد، بهشرط آنکه هم برگزارکنندگان و هم شرکتکنندگان، به این اصول کلیدی وفادار بمانند.
@avinpress
👏5❤1👍1
#جشنواره_گیلاس_اشنویه
🔺اشنویه، پایتخت سیب و گیلاس ایران، شهری است که در میان کوهستانهای سرسبز و در نقطهای استراتژیک نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق جای گرفته است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۷۳ هزار نفر، مرکزی پویا برای تجارت مرزی و کشاورزی است و موقعیت جغرافیایی و مرزی، آن را به یک دروازه کلیدی برای تجارت بینالمللی تبدیل کرده است.
حیات اقتصادی اشنویه به باغهای پربار سیب و گیلاس آن گره خورده است. این منطقه با تولید سالانه بیش از ۱۱۰ هزار تن سیب، شهرتی ملی دارد. در کنار سیب، زمینهای حاصلخیز این دیار که به بیش از ۲۷ هزار هکتار میرسند، میزبان محصولات دیگری چون هستهدارها، گندم، انگور و گردو هستند و تصویری از سخاوت طبیعت را به نمایش میگذارند.
در کنار کشاورزی، صنعت نیز در اشنویه در حال شکوفایی است. این شهر دارای دو شهرک صنعتی است.
اشنویه تنها یک قطب اقتصادی نیست، بلکه سرزمینی با پیشینه تاریخی غنی و زیباییهای طبیعی چشمنواز است. وجود ۱۱۲ اثر تاریخی ثبتشده از جمله کتیبه کیلهشین در کنار آب و هوای کوهستانی و طبیعت بکر، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر ایجاد کرده است.
@avinpress
🔺اشنویه، پایتخت سیب و گیلاس ایران، شهری است که در میان کوهستانهای سرسبز و در نقطهای استراتژیک نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق جای گرفته است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۷۳ هزار نفر، مرکزی پویا برای تجارت مرزی و کشاورزی است و موقعیت جغرافیایی و مرزی، آن را به یک دروازه کلیدی برای تجارت بینالمللی تبدیل کرده است.
حیات اقتصادی اشنویه به باغهای پربار سیب و گیلاس آن گره خورده است. این منطقه با تولید سالانه بیش از ۱۱۰ هزار تن سیب، شهرتی ملی دارد. در کنار سیب، زمینهای حاصلخیز این دیار که به بیش از ۲۷ هزار هکتار میرسند، میزبان محصولات دیگری چون هستهدارها، گندم، انگور و گردو هستند و تصویری از سخاوت طبیعت را به نمایش میگذارند.
در کنار کشاورزی، صنعت نیز در اشنویه در حال شکوفایی است. این شهر دارای دو شهرک صنعتی است.
اشنویه تنها یک قطب اقتصادی نیست، بلکه سرزمینی با پیشینه تاریخی غنی و زیباییهای طبیعی چشمنواز است. وجود ۱۱۲ اثر تاریخی ثبتشده از جمله کتیبه کیلهشین در کنار آب و هوای کوهستانی و طبیعت بکر، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر ایجاد کرده است.
@avinpress
❤14👏1
آوینپرس
#جشنواره_گیلاس_اشنویه 🔺اشنویه، پایتخت سیب و گیلاس ایران، شهری است که در میان کوهستانهای سرسبز و در نقطهای استراتژیک نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق جای گرفته است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۷۳ هزار نفر، مرکزی پویا برای تجارت مرزی و کشاورزی است و موقعیت جغرافیایی…
به اطلاع علاقمندان میرساند براساس اطلاعیه واحد روابط عمومی و اطلاعرسانی این رویداد، جشنواره سراسری گیلاس اشنویه که قرار بود ۲۸ تا ۳۰ خرداد برگزار شود به دلیل وضعیت موجود کشور لغو شده است.
@avinpress
@avinpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺۷ تیر؛ سردشت، شهری در غبار اندوه
▫️هفتم تیرماه، زخمی کهنه و عمیق را در تقویم دلمان یادآوری میکند؛ فاجعهای که در سال ۱۳۶۶ بر پیکر سردشت، اولین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی جهان، وارد شد. آن روز، آسمان نیلگون سردشت، ناگهان رنگ مرگ گرفت و هوای مسموم با بوی تلخ خردل و سارین، نفسهای زندگی را در سینه صدها انسان بیگناه برید.
ارتش بیوجدان بعثی، بمبهای شیمیایی را بر سر مردم بیدفاع سردشت فرو ریخت. نه پایگاهی نظامی، نه مواضعی استراتژیک، تنها خانهها و کوچههایی که صدای بازی کودکان و خنده خانوادهها در آن میپیچید، هدف قرار گرفت. آن روز، بیش از ۱۰۰ نفر از مردم، شامل زنان، کودکان و مردان، در میان دود غلیظ و بوی مرگآور گازها، جان باختند. هزاران نفر دیگر نیز، با مصدومیتهای شدید، تا ابد با زخمهای آن روز شوم دست و پنجه نرم میکنند. سوختگیهای عمیق، مشکلات تنفسی، دردهای مزمن و سرطان، تنها بخشی از یادگارهای سیاه آن روز است که همچنان گریبانگیر مردم سردشت است.
اکنون، ۳۸ سال از آن فاجعه میگذرد، اما رنجهای سردشت همچنان بسیار است. این شهر، هنوز زخمی است.
گرامیباد ۷ تیرماه سالروز شهادت سردشت بیگناه!
@avinpress
▫️هفتم تیرماه، زخمی کهنه و عمیق را در تقویم دلمان یادآوری میکند؛ فاجعهای که در سال ۱۳۶۶ بر پیکر سردشت، اولین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی جهان، وارد شد. آن روز، آسمان نیلگون سردشت، ناگهان رنگ مرگ گرفت و هوای مسموم با بوی تلخ خردل و سارین، نفسهای زندگی را در سینه صدها انسان بیگناه برید.
ارتش بیوجدان بعثی، بمبهای شیمیایی را بر سر مردم بیدفاع سردشت فرو ریخت. نه پایگاهی نظامی، نه مواضعی استراتژیک، تنها خانهها و کوچههایی که صدای بازی کودکان و خنده خانوادهها در آن میپیچید، هدف قرار گرفت. آن روز، بیش از ۱۰۰ نفر از مردم، شامل زنان، کودکان و مردان، در میان دود غلیظ و بوی مرگآور گازها، جان باختند. هزاران نفر دیگر نیز، با مصدومیتهای شدید، تا ابد با زخمهای آن روز شوم دست و پنجه نرم میکنند. سوختگیهای عمیق، مشکلات تنفسی، دردهای مزمن و سرطان، تنها بخشی از یادگارهای سیاه آن روز است که همچنان گریبانگیر مردم سردشت است.
اکنون، ۳۸ سال از آن فاجعه میگذرد، اما رنجهای سردشت همچنان بسیار است. این شهر، هنوز زخمی است.
گرامیباد ۷ تیرماه سالروز شهادت سردشت بیگناه!
@avinpress
😢7❤4
Forwarded from عکس نگار
.
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
👍6❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 روز رسانههای اجتماعی
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress
👏8❤3
تاریخ بی خردی.pdf
10.9 MB
#معرفی_کتاب
«تاریخ بیخردی»
نویسنده: باربارا تاکمن
▪️تاریخ آینهی عبرت ماست. تاکمن در کتاب «تاریخ بیخردی» با زیرعنوان «از تروا تا ویتنام» میخواهد بگوید: «بیخردی از دیرباز مشکلی مزمن و همهگیر بوده، زمان و مکان نمیشناسد؛ جهانشمول است»
▫️او برای گرد آوردن مجموعهای از بیخردیها از زمان اسب تروا تا جنگ ویتنام، معیارهایی در نظر گرفته که مهمترینشان «پیروی از سیاستهای مغایر با منافع خویش» است که اتفاقا در سراسر تاریخ فارغ از زمان و مکان، پدیدهای بسیار رایج بوده است.
▪️کتاب «تاریخ بیخردی» در نهایت به یک امر بدیهی میپردازد: هیچ انسانی دور از خطا نیست و آنچه او را به کام شکست میکشد، اتفاقا توهم بیخطایی و مطلق بودن قدرت و اختیارش است. داستان جنگ تروا و آتن را حتما میدانید. جنگی که تروا مسلما پیروز آن بود اما فرمانروایان تروا ناگهان با توهم ثبات پیروزی و قدرت اختیار خود، دیگران را فاقد اختیار و کمتر از آنچه هستند تصور کردند و اسب چوبی معروف را به باروی خود راه دادند. در نتیجه ناگهان با این شوک روبهرو شدند که اسب چوبی گشوده شد و سربازان آتنی حملهور شدند. فوقع ما وقع!
@avinpress
«تاریخ بیخردی»
نویسنده: باربارا تاکمن
▪️تاریخ آینهی عبرت ماست. تاکمن در کتاب «تاریخ بیخردی» با زیرعنوان «از تروا تا ویتنام» میخواهد بگوید: «بیخردی از دیرباز مشکلی مزمن و همهگیر بوده، زمان و مکان نمیشناسد؛ جهانشمول است»
▫️او برای گرد آوردن مجموعهای از بیخردیها از زمان اسب تروا تا جنگ ویتنام، معیارهایی در نظر گرفته که مهمترینشان «پیروی از سیاستهای مغایر با منافع خویش» است که اتفاقا در سراسر تاریخ فارغ از زمان و مکان، پدیدهای بسیار رایج بوده است.
▪️کتاب «تاریخ بیخردی» در نهایت به یک امر بدیهی میپردازد: هیچ انسانی دور از خطا نیست و آنچه او را به کام شکست میکشد، اتفاقا توهم بیخطایی و مطلق بودن قدرت و اختیارش است. داستان جنگ تروا و آتن را حتما میدانید. جنگی که تروا مسلما پیروز آن بود اما فرمانروایان تروا ناگهان با توهم ثبات پیروزی و قدرت اختیار خود، دیگران را فاقد اختیار و کمتر از آنچه هستند تصور کردند و اسب چوبی معروف را به باروی خود راه دادند. در نتیجه ناگهان با این شوک روبهرو شدند که اسب چوبی گشوده شد و سربازان آتنی حملهور شدند. فوقع ما وقع!
@avinpress
👍7❤1