◀️اندیشکده اسرائیلی: ترور فخریزاده بیفایده بود!
هزینه-فایده ترور پدر علم هستهای ایران
⭕️اندیشکده اسرائیلی مؤسسه مطالعات امنیت ملی که زیر نظر دانشگاه تلآویو کار می کند، در گزارشی به ابعاد ترور شهید فخریزاده پرداخته و تصریح کرده است این ترور اهداف اسرائیل را محقق نکرده است. در این گزارش به قلم «شلمو بروم» و «شیمون استین» سه پرسش اساسی مطرح شده است: اولا هدف استراتژیک ترور چه بوده است. ثانیا آیا زمان انجام این ترور صحیح بوده و ثالثا آیا هزینههای این اقدام از سود مورد انتظار عامل و آمر ترور بیشتر است یا کمتر؟
⭕️نویسندگان در این مقاله تأکید میکنند اگر ترور کار اسرائیل باشد، حتما با هماهنگی ترامپ و کاخ سفید صورت گرفته و دو هدف ضمنی دیگر نیز داشته است: ایجاد مشکل برای دولت بایدن در مسیر بازگشت به برجام و همچنین پیدا شدن مفری برای ترامپ و نتانیاهو از فشار اعتراضات داخلی آمریکا و اسرائیل. از نظر آنان، حذف فیزیکی رهبران سیستمها نمیتواند مانع پیشرفت حرکت سیستمها شود و چه بسا ممکن است آن حرکت را نیز تسریع کند. ترور دانشمندان هستهای ایران چنین است. ترور فخریزاده مبتنی بر این پیشفرض صورت گرفته که توافق هستهای با ایران روند پیشرفت پروژه هستهای ایران را کند نکرده. در حالی که در همین موضوع نیز تردید وجود دارد. در نتیجه در بالاتر بودن فایده ترور نسبت به هزینه تأمل جدی وجود دارد.
⭕️رویهمرفته نویسندگان وجه انتقامجویی ترامپ و نتانیاهو را پررنگتر از استراتژیک بودن آن میدانند و معتقدند ترور علاوه بر تقویت موضع مخالفان برجام در آستانه انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، برای جنایتکار و تروریست بودن رژيم صهیونیستی گواه دیگری فراهم کرده است. به ویژه با توجه به اقدام به بالا بردن سطح غنیسازی و حرکت به سمت توقف دسترسیها براساس طرح اقدام راهبردی لغو تحریمهای مجلس یازدهم، کفه تردید در مورد فایدهمندی ترور شهید فخریزاده سنگینتر شده است.
#تحلیل
🆔@asar1398
🖇بیشتر بخوانید
هزینه-فایده ترور پدر علم هستهای ایران
⭕️اندیشکده اسرائیلی مؤسسه مطالعات امنیت ملی که زیر نظر دانشگاه تلآویو کار می کند، در گزارشی به ابعاد ترور شهید فخریزاده پرداخته و تصریح کرده است این ترور اهداف اسرائیل را محقق نکرده است. در این گزارش به قلم «شلمو بروم» و «شیمون استین» سه پرسش اساسی مطرح شده است: اولا هدف استراتژیک ترور چه بوده است. ثانیا آیا زمان انجام این ترور صحیح بوده و ثالثا آیا هزینههای این اقدام از سود مورد انتظار عامل و آمر ترور بیشتر است یا کمتر؟
⭕️نویسندگان در این مقاله تأکید میکنند اگر ترور کار اسرائیل باشد، حتما با هماهنگی ترامپ و کاخ سفید صورت گرفته و دو هدف ضمنی دیگر نیز داشته است: ایجاد مشکل برای دولت بایدن در مسیر بازگشت به برجام و همچنین پیدا شدن مفری برای ترامپ و نتانیاهو از فشار اعتراضات داخلی آمریکا و اسرائیل. از نظر آنان، حذف فیزیکی رهبران سیستمها نمیتواند مانع پیشرفت حرکت سیستمها شود و چه بسا ممکن است آن حرکت را نیز تسریع کند. ترور دانشمندان هستهای ایران چنین است. ترور فخریزاده مبتنی بر این پیشفرض صورت گرفته که توافق هستهای با ایران روند پیشرفت پروژه هستهای ایران را کند نکرده. در حالی که در همین موضوع نیز تردید وجود دارد. در نتیجه در بالاتر بودن فایده ترور نسبت به هزینه تأمل جدی وجود دارد.
⭕️رویهمرفته نویسندگان وجه انتقامجویی ترامپ و نتانیاهو را پررنگتر از استراتژیک بودن آن میدانند و معتقدند ترور علاوه بر تقویت موضع مخالفان برجام در آستانه انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، برای جنایتکار و تروریست بودن رژيم صهیونیستی گواه دیگری فراهم کرده است. به ویژه با توجه به اقدام به بالا بردن سطح غنیسازی و حرکت به سمت توقف دسترسیها براساس طرح اقدام راهبردی لغو تحریمهای مجلس یازدهم، کفه تردید در مورد فایدهمندی ترور شهید فخریزاده سنگینتر شده است.
#تحلیل
🆔@asar1398
🖇بیشتر بخوانید
◀️آیا دهه هشتادیهای ایران نتیجه انتخابات را رقم میزنند؟
🔰تأثیرگذاری نسل ضد (z) در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
⭕️براساس گزارش مرکز اطلاعات و پژوهش سرکل که روی سبک زندگی، تعامل مدنی و تمایلات فکری جوانان ایالات متحده کار میکند، ۵۰ تا ۵۵ درصد جمعیت جوان آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ شرکت کردند و درصد بالایی از آنان نیز به جو بایدن رأی دادند. در حالی که این رقم در انتخابات ۲۰۱۶، بین ۴۲ تا ۴۴ درصد بود. آرای بایدن در ایالتهای کلیدی آریزونا، جورجیا، میشیگان و پنسلوانیا به ترتیب ۶۰، ۵۷، ۶۲ و ۵۸ بوده است. گزارش در مورد مقولات دیگری از جمله اعتماد به سیستم الکترال، تأثیرپذیری شکل و نحوه رأیدهی در دوران همهگیری کرونا نیز واجد نکات ارزشمندی است.
⭕️وبسایت تحلیلی ووکس (vox) در گزارشی مستند به پیمایش مرکز سرکل مینویسد جوانها احساس کردند قدرتمندند. براساس تحلیل نیویورکتایمز، رویهمرفته ۶۲ درصد از جمعیت جوان آمریکایی به بایدن رأی دادند. گزارش ووکس میافزاید جوانان در ابتدای تبلیغات انتخاباتی غایب بودند اما با صحبت بایدن از موضوعاتی مانند تغییرات محیط زیست و نژادپرستی اندکاندک آنان نیز به کمپینهای انتخاباتی روی آوردند.
⭕️ مرکز تغییر (Change Research) در گزارشی در اکتبر ۲۰۲۰ به ستاد بایدن پیشنهاد کرد موضوعات تغییرات آب و هوایی، اصلاحات قضایی و بازسازی اقتصادی آمریکا پس از کرونا، موضوعات مورد توجهی هستند که میتوانند نظر رأیدهندگان آمریکایی را جلب کند و در نتیجه بایدن باید الزاماً در این موضوعات سخن بگوید.
⭕️اندیشکده کارنگی نیز در گزارشی به شکلگیری یک نسل نو جوان سیاسی در آمریکا پرداخته و ترجیحات و انتخابهای آنان را زیر ذرهبین برده است. از نظر این اندیشکده این نسل به دنبال بازتعریف منافع آمریکا در یک جهان در حال تغییرند و انگیزههای بسیار متفاوتی نسبت به نسل کنونی حکمرانان آمریکا دارند. زومرها یا نسل ضد در آمریکا همزمان با حمله به برجهای دوقلو به دنیا آمده و در ذهن خاطرهای از جنگ سرد و رقابتهای سیاسی چالشی آمریکا با رقبایش ندارد. در نتیجه طبیعی است که این نسل برای حقوق بشر و تغییرات محیط زیستی نگران باشد.
⭕️ از این روست که نیمی از نسل ضد یا زومرها تصریح میکنند ایالات متحده باید مقابله با تهدیدات زیستی را در اولویت قرار دهد و تنها ۱۲ درصد معتقدند چین تهدیدی برای آمریکا به شمار میآید. کمتر از نیمی از آنان رهبری آمریکا در جهان را باور دارند و کمتر از یک سوم آنان اسرائیل را به عنوان یک دوست قبول دارند. از هر ده زومر، ۷ نفر معتقد است جنگهای آمریکا در خاورمیانه اتلاف زمان و پول بود و هیچ تأثیری روی ایمنتر شدن آمریکاییها در خانه نکرد. اما در مقابل ۸ نفر از ده نفر تأکید دارد ارتقای دموکراسی و حقوق بشر باید در اولویت سیاست خارجی آمریکا باشد.
⭕️زومرها یا نسل زد، در دنیای ارتباطات به دنیا آمدهاند و از زمانی که چشم باز کردهاند، با مفاهیمی مانند شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و تکثر فرهنگی روبرو بودهاند. زومرها در حال تصاحب دنیا هستند، چیزی حدود ۳۲ درصد جمعیت دنیا و البته ۴۱ درصد نیروی کار دنیا.
⭕️ براساس دادههای سازمان ثبت احوال، جمعیت ۱۸ تا ۲۹ سالههای ایران صرف نظر از مرگ و میرهای احتمالی به ۱۵ میلیون و ۱۰۲ هزار و ۵۲۰ نفر میرسد و دهه هشتادیهای ایران یعنی متولدین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱، ۶میلیون و ۸۶۸ هزار و ۳۰۳ نفرند. دهه هشتادیهای ایران در مورد اولویتهای سیاست خارجی ایران چگونه فکر میکنند و برای آنان چه مسائل و موضوعاتی مهم است؟ اشتغال برای آنان مهمتر است یا اینستاگرام؟ آنان چه دیدگاهی نسبت به انقلاب اسلامی دارند؟ آیا آنان همچون همسن و سالانشان در آمریکا رئیسجمهور بعدی ایران را انتخاب میکنند؟ آنان به سه دلیل به یک طبقه اثرگذار در ایران تبدیل شدهاند: اولاً جمعیت بالایی دارند. نباید از یاد برد که تفاوت رأیدهندگان دو کاندیدای اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۹۶، اندکی کمتر از ۸ میلیون بود. ثانیاً در دنیایی که گروههای مرجع اجتماعی اعتبار خود را از دست دادهاند، آنان به دلیل نوگرایی و دیدگاههای ساختارشکنانهای که دارند، روی والدین و دیگر گروههای سنی تأثیر دارند و ثالثاً به دلیل کنش رسانهای و سواد تعامل در شبکههای اجتماعی، توان راهاندازی عملیاتهای روانی حجیم را دارا هستند.
🆔@asar1398
#تحلیل
🔰تأثیرگذاری نسل ضد (z) در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
⭕️براساس گزارش مرکز اطلاعات و پژوهش سرکل که روی سبک زندگی، تعامل مدنی و تمایلات فکری جوانان ایالات متحده کار میکند، ۵۰ تا ۵۵ درصد جمعیت جوان آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ شرکت کردند و درصد بالایی از آنان نیز به جو بایدن رأی دادند. در حالی که این رقم در انتخابات ۲۰۱۶، بین ۴۲ تا ۴۴ درصد بود. آرای بایدن در ایالتهای کلیدی آریزونا، جورجیا، میشیگان و پنسلوانیا به ترتیب ۶۰، ۵۷، ۶۲ و ۵۸ بوده است. گزارش در مورد مقولات دیگری از جمله اعتماد به سیستم الکترال، تأثیرپذیری شکل و نحوه رأیدهی در دوران همهگیری کرونا نیز واجد نکات ارزشمندی است.
⭕️وبسایت تحلیلی ووکس (vox) در گزارشی مستند به پیمایش مرکز سرکل مینویسد جوانها احساس کردند قدرتمندند. براساس تحلیل نیویورکتایمز، رویهمرفته ۶۲ درصد از جمعیت جوان آمریکایی به بایدن رأی دادند. گزارش ووکس میافزاید جوانان در ابتدای تبلیغات انتخاباتی غایب بودند اما با صحبت بایدن از موضوعاتی مانند تغییرات محیط زیست و نژادپرستی اندکاندک آنان نیز به کمپینهای انتخاباتی روی آوردند.
⭕️ مرکز تغییر (Change Research) در گزارشی در اکتبر ۲۰۲۰ به ستاد بایدن پیشنهاد کرد موضوعات تغییرات آب و هوایی، اصلاحات قضایی و بازسازی اقتصادی آمریکا پس از کرونا، موضوعات مورد توجهی هستند که میتوانند نظر رأیدهندگان آمریکایی را جلب کند و در نتیجه بایدن باید الزاماً در این موضوعات سخن بگوید.
⭕️اندیشکده کارنگی نیز در گزارشی به شکلگیری یک نسل نو جوان سیاسی در آمریکا پرداخته و ترجیحات و انتخابهای آنان را زیر ذرهبین برده است. از نظر این اندیشکده این نسل به دنبال بازتعریف منافع آمریکا در یک جهان در حال تغییرند و انگیزههای بسیار متفاوتی نسبت به نسل کنونی حکمرانان آمریکا دارند. زومرها یا نسل ضد در آمریکا همزمان با حمله به برجهای دوقلو به دنیا آمده و در ذهن خاطرهای از جنگ سرد و رقابتهای سیاسی چالشی آمریکا با رقبایش ندارد. در نتیجه طبیعی است که این نسل برای حقوق بشر و تغییرات محیط زیستی نگران باشد.
⭕️ از این روست که نیمی از نسل ضد یا زومرها تصریح میکنند ایالات متحده باید مقابله با تهدیدات زیستی را در اولویت قرار دهد و تنها ۱۲ درصد معتقدند چین تهدیدی برای آمریکا به شمار میآید. کمتر از نیمی از آنان رهبری آمریکا در جهان را باور دارند و کمتر از یک سوم آنان اسرائیل را به عنوان یک دوست قبول دارند. از هر ده زومر، ۷ نفر معتقد است جنگهای آمریکا در خاورمیانه اتلاف زمان و پول بود و هیچ تأثیری روی ایمنتر شدن آمریکاییها در خانه نکرد. اما در مقابل ۸ نفر از ده نفر تأکید دارد ارتقای دموکراسی و حقوق بشر باید در اولویت سیاست خارجی آمریکا باشد.
⭕️زومرها یا نسل زد، در دنیای ارتباطات به دنیا آمدهاند و از زمانی که چشم باز کردهاند، با مفاهیمی مانند شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و تکثر فرهنگی روبرو بودهاند. زومرها در حال تصاحب دنیا هستند، چیزی حدود ۳۲ درصد جمعیت دنیا و البته ۴۱ درصد نیروی کار دنیا.
⭕️ براساس دادههای سازمان ثبت احوال، جمعیت ۱۸ تا ۲۹ سالههای ایران صرف نظر از مرگ و میرهای احتمالی به ۱۵ میلیون و ۱۰۲ هزار و ۵۲۰ نفر میرسد و دهه هشتادیهای ایران یعنی متولدین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱، ۶میلیون و ۸۶۸ هزار و ۳۰۳ نفرند. دهه هشتادیهای ایران در مورد اولویتهای سیاست خارجی ایران چگونه فکر میکنند و برای آنان چه مسائل و موضوعاتی مهم است؟ اشتغال برای آنان مهمتر است یا اینستاگرام؟ آنان چه دیدگاهی نسبت به انقلاب اسلامی دارند؟ آیا آنان همچون همسن و سالانشان در آمریکا رئیسجمهور بعدی ایران را انتخاب میکنند؟ آنان به سه دلیل به یک طبقه اثرگذار در ایران تبدیل شدهاند: اولاً جمعیت بالایی دارند. نباید از یاد برد که تفاوت رأیدهندگان دو کاندیدای اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۹۶، اندکی کمتر از ۸ میلیون بود. ثانیاً در دنیایی که گروههای مرجع اجتماعی اعتبار خود را از دست دادهاند، آنان به دلیل نوگرایی و دیدگاههای ساختارشکنانهای که دارند، روی والدین و دیگر گروههای سنی تأثیر دارند و ثالثاً به دلیل کنش رسانهای و سواد تعامل در شبکههای اجتماعی، توان راهاندازی عملیاتهای روانی حجیم را دارا هستند.
🆔@asar1398
#تحلیل
◀️پاسخ یک خطی به وزیر ارتباطات
🔰تمام جهان در پی شبکه ملّیاند آقای وزیر!
⭕️محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی روزنامه اعتماد که به تیتر یک روزنامه در تاریخ ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ تبدیل شده و تنها گزیده کوتاهی از آن در این شماره منتشر شده، میگوید: «كلمه «اينترنت ملی» بارها گفتهام كه جعلی است و وجود ندارد و امكان درست شدنش نيست». صرف نظر از باقی ادعاهای وزیر جوان، بیایید به صورت مختصر به همین موضوع توجه کنیم.
⭕️آیا منظور وزیر از اینترنت ملّی، بالکانیزاسیون اینترنت است یا شبکه ملی اطلاعات؟ وزیر در مصاحبه تصریح میکند «من متوجهام كه مردم از «شبكه ملی اطلاعات» میترسند، چون تبليغ درستی نشده است. مسوولی میآيد و میگويد فلان جرم انجام شده و اگر شبكه ملی اطلاعات بود میتوانستيم از آن جلوگيري كنيم. خب اين سيگنال بدی به مردم میدهد كه قرار است مردم كنترل شوند». اینهمانی جرم در صحنه فضای مجازی و کنترل مردم نشان میدهد خلاف آنچه تصویر میشود، آذری جهرمی به دنبال آن است که بگوید شبکه ملی اطلاعات اتفاقاً همان اینترنت ملّی است. اما آیا واقعاً اینترنت ملّی با تفسیر آنچه از شورای عالی فضای مجازی در مورد شبکه ملّی اطلاعات میدانیم، شدنی نیست؟
⭕️میلتون مولر، استاد اقتصاد سیاسی حوزه ارتباطات و استاد تمام دانشکده سیاستگذاری عمومی دانشگاه جورجیا در کتابی با عنوان «آیا اینترنت شکسته خواهد شد» (Will the Internet Fragment?: Sovereignty, Globalization and Cyberspace) به دنبال تبیین مرزهای دسترسی به فضای مجازی و قلمروهای دولت-ملتهاست. او ضمن آنکه جهانیسازی ارتباطات را برای توسعه اقتصادی کشورهای مختلف مفید میداند، معتقد است دولتها برای اعمال حاکمیت و تنظیم امور قضایی خود مجبورند به دنبال تعیین مرزهای فضای مجازی کشورهای خود باشند. از نظر او این موضوع از نظر فنی محل بحث است.
⭕️ با این همه، در مقدمه نظری سند طرح کلان و معماری شبکه اطلاعات، مصوبه جلسه شصت و ششم شورای عالی فضای مجازی، از نمونههای موفق روسیه (RUnet) و چین (سپر طلایی چین) که خلاف نظر برخی غوغاسالاران از اساس با اینترانت کره شمالی متفاوت است، سخن گفته شده است.
⭕️مولر در آن کتاب میگوید هر کس که آینده اینترنت به عنوان یک فضای دموکراتیک اهمیت میدهد، باید نسبت به بروز خطر منافع اقتصادی سازمانهای خصوصی و دولتهای سیاسی از گستره ارتباطاتی که اینترنت در اختیار میگذارد، نگران باشد. از نظر او، اینترنت بدون مدیریت و مراقبت، یک لویاتان دیجیتال سازمانی خواهد بود. براساس نظر او، برای مقابله با این دیو به سه عنصر همکاری بین دولتها، تعیین استانداردهای موقر حقوق بینالملل و چندجانبهگرایی نیاز است.
⭕️ای کاش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در مقام یک وزیر باقی میماند و قانون را اجرا میکرد و قصد نداشت جای قوه قضائیه، جای شورای عالی فضای مجازی و جای مجلس شورای اسلامی تصمیم بگیرد و تفسیر کند. ای کاش وزیر جوان نگاه کارشناسی را به پای توجه رسانهای ذبح نمیکرد. کارنامه وزارت ارتباطات در اجرای مصوبات شورای عالی فضای مجازی، چندان جالب نیست. آیا وزیر به دنبال آن است که بگوید اساساً تفسیر شورای عالی فضای مجازی از شبکه ملّی اطلاعات را قبول ندارد و از همین روست که شبکه ملّی اطلاعات را جای اینترنت ملّی جا میزند؟
🆔@asar1398
#تحلیل
🖇مقدمه نظری طرح کلان و معماری شبکه اطلاعات را بخوانید
🔰تمام جهان در پی شبکه ملّیاند آقای وزیر!
⭕️محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی روزنامه اعتماد که به تیتر یک روزنامه در تاریخ ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ تبدیل شده و تنها گزیده کوتاهی از آن در این شماره منتشر شده، میگوید: «كلمه «اينترنت ملی» بارها گفتهام كه جعلی است و وجود ندارد و امكان درست شدنش نيست». صرف نظر از باقی ادعاهای وزیر جوان، بیایید به صورت مختصر به همین موضوع توجه کنیم.
⭕️آیا منظور وزیر از اینترنت ملّی، بالکانیزاسیون اینترنت است یا شبکه ملی اطلاعات؟ وزیر در مصاحبه تصریح میکند «من متوجهام كه مردم از «شبكه ملی اطلاعات» میترسند، چون تبليغ درستی نشده است. مسوولی میآيد و میگويد فلان جرم انجام شده و اگر شبكه ملی اطلاعات بود میتوانستيم از آن جلوگيري كنيم. خب اين سيگنال بدی به مردم میدهد كه قرار است مردم كنترل شوند». اینهمانی جرم در صحنه فضای مجازی و کنترل مردم نشان میدهد خلاف آنچه تصویر میشود، آذری جهرمی به دنبال آن است که بگوید شبکه ملی اطلاعات اتفاقاً همان اینترنت ملّی است. اما آیا واقعاً اینترنت ملّی با تفسیر آنچه از شورای عالی فضای مجازی در مورد شبکه ملّی اطلاعات میدانیم، شدنی نیست؟
⭕️میلتون مولر، استاد اقتصاد سیاسی حوزه ارتباطات و استاد تمام دانشکده سیاستگذاری عمومی دانشگاه جورجیا در کتابی با عنوان «آیا اینترنت شکسته خواهد شد» (Will the Internet Fragment?: Sovereignty, Globalization and Cyberspace) به دنبال تبیین مرزهای دسترسی به فضای مجازی و قلمروهای دولت-ملتهاست. او ضمن آنکه جهانیسازی ارتباطات را برای توسعه اقتصادی کشورهای مختلف مفید میداند، معتقد است دولتها برای اعمال حاکمیت و تنظیم امور قضایی خود مجبورند به دنبال تعیین مرزهای فضای مجازی کشورهای خود باشند. از نظر او این موضوع از نظر فنی محل بحث است.
⭕️ با این همه، در مقدمه نظری سند طرح کلان و معماری شبکه اطلاعات، مصوبه جلسه شصت و ششم شورای عالی فضای مجازی، از نمونههای موفق روسیه (RUnet) و چین (سپر طلایی چین) که خلاف نظر برخی غوغاسالاران از اساس با اینترانت کره شمالی متفاوت است، سخن گفته شده است.
⭕️مولر در آن کتاب میگوید هر کس که آینده اینترنت به عنوان یک فضای دموکراتیک اهمیت میدهد، باید نسبت به بروز خطر منافع اقتصادی سازمانهای خصوصی و دولتهای سیاسی از گستره ارتباطاتی که اینترنت در اختیار میگذارد، نگران باشد. از نظر او، اینترنت بدون مدیریت و مراقبت، یک لویاتان دیجیتال سازمانی خواهد بود. براساس نظر او، برای مقابله با این دیو به سه عنصر همکاری بین دولتها، تعیین استانداردهای موقر حقوق بینالملل و چندجانبهگرایی نیاز است.
⭕️ای کاش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در مقام یک وزیر باقی میماند و قانون را اجرا میکرد و قصد نداشت جای قوه قضائیه، جای شورای عالی فضای مجازی و جای مجلس شورای اسلامی تصمیم بگیرد و تفسیر کند. ای کاش وزیر جوان نگاه کارشناسی را به پای توجه رسانهای ذبح نمیکرد. کارنامه وزارت ارتباطات در اجرای مصوبات شورای عالی فضای مجازی، چندان جالب نیست. آیا وزیر به دنبال آن است که بگوید اساساً تفسیر شورای عالی فضای مجازی از شبکه ملّی اطلاعات را قبول ندارد و از همین روست که شبکه ملّی اطلاعات را جای اینترنت ملّی جا میزند؟
🆔@asar1398
#تحلیل
🖇مقدمه نظری طرح کلان و معماری شبکه اطلاعات را بخوانید
www.majazi.ir
فصل1: نوع بیان و تعریف
◀️پیامرسان انتخابات ۱۴۰۰؛ اینستاگرام یا تلگرام؟
🔰عملیاتها و تکنیکهای احیای تلگرام
⭕️در همه دو سال و هشت ماهی که از فیلترینگ تلگرام در ایران میگذرد، چهرهها و گروههای متعددی کوشش در نقد این اقدام داشتهاند. امکانات بینظیر تلگرام و به ویژه خدماترسانی آن به تولیدکنندگان محتوا، خبرنگاران، فعالان رسانه و انطباق با نیازهای گفتگو و اقتضائات تعامل گروههای مختلف جامعه سبب شده تلگرام به رغم افت محسوس در تعداد کاربران فراتر از یک پیامرسان معمول در نقش یک شبکه اجتماعی سودمند به کار بیاید. بازداشت بازپرس دستوردهنده فیلترینگ تلگرام، بازداشت روح الله زم، بهروزرسانیهای تلگرام، مسدود شدن حساب طرفداران ترامپ در توئیتر و حرکت آنان به سوی تلگرام، بیانیه مدیران واتساپ برای در اختیار گذاشتن اطلاعات کاربران به شرکت فیسبوک و هر اتفاق ریز و درشتی که به شبکههای اجتماعی در ایران و جهان مربوط است؛ زمینهای است برای درخواست برخی برای لغو حکم فیلترینگ تلگرام یا زیر سوال بردن آن دستور.
⭕️در آخرین تلاش برای احیای کارکرد و جایگاه تلگرام، تشویق و ترغیب به پیوستن به پیامرسان سیگنال با هدف تغییر زیست مجازی کاربران واتساپ آغاز شد و پس از مدتی فرونشست. صرف نظر از درستی یا نادرستی فیلترینگ تلگرام، دیگر این پیامرسان نمیتواند به جایگاه پیش از دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ بازگردد. براساس نظرسنجی اخیر ایسپا، ۶۴ درصد از پرسششوندگان یک پیمایش از واتساپ و ۴۵ درصد از اینستاگرام و ۳۶.۳ درصد از تلگرام استفاده میکنند. این نظرسنجی نشان داد همه گمانهزنیهایی که در مورد تعداد کاربران اینستاگرام و تلگرام براساس میزان بازدید یا تعداد فالوئران و اعضای صفحات یا کانالهای برتر ارائه شده، قابل خدشه است.
⭕️تلاش برای احیای تلگرام دو فایده مشخص دارد: اولاً هیچ پیامرسانی مثل تلگرام قدرت فراگیرسازی یا وایرالسازی محتوا را ندارد. بخشی از نفرت از واتساپ در این نهفته است که امکان دستکاری، جمعآوری فراگیر داده و طراحی عملیاتهای روانی تبلیغاتی به صورت انبوه و رباتیک در واتساپ به گستردگی تلگرام فراهم نیست و این اتفاق، آن هم نزدیک انتخابات معادلات را سخت میکند. دیگر نمیتوان با یک دروغ از طریق تنها یک پیامرسان، جامعه را به بازی گرفت. انحصار در پیامرسانی و ارائه محتوا و انتقال پیام شکسته شده و با تکیه بر جلسات با ادمینها، پیروز انتخابات شد. ثانیاً جریانی اصرار دارد فیلترینگ تلگرام را اشتباه بخواند و اینستاگرام را در آستانه فیلترینگ نشان دهد تا خود را قهرمان اعطای آزادیهای اجتماعی معرفی کند.
⭕️باید خاطره و تجربه مردم در کار با تلگرام، حتی اکنون که تلگرام پیامرسان نخست ایران نیست، زنده بماند تا فهم جامعه از فیلترینگ به یک کار کاملاً ارتجاعی سوق یابد. غافل از آنکه در جهان سه الگوی مشخص فیلترینگ وجود دارد و اجرا میشود و فیلترینگ ضرورتاً و ذاتاً ایراد ندارد. وقتی مذاکره ندانی و ادای زبانبلدها را دربیاوری و در عمل، نتوانی منافع ملي را تأمین کنی، باید در «منافع» و «ملي» بودن تصمیمات دیگران تشکیک کنی و همه چیز را گردن روزگار و جهان و باد و طوفان بیندازی. القای جبرگرایی برای جبران ضعف و ناکارآمدی.
⭕️اما این سوی میدان هم کانالها و گروههای تلگرامی تبلیغاتی که منافع مالیشان در گرو احیای تلگرام است با شبکه قدرت حامی لغو فیلترینگ تلگرام ارتباط دارند. چند ماه مانده به انتخابات دو عملیات مشخص در بستر تلگرام دیده میشود تا همزمان با چانهزنی و لابیگری سیاسی، بازدید از محتواها بالا و بالاتر برود و تلگرام پیامرسان ملی معرفی شود. این دو عملیات عبارتند از تعریف باتهای سکسی برای ارسال تصویر و فیلم مستهجن در کانالهای زرد و سرگرمی به شکلی که تلگرام این محتوا را شناسایی نکند یا کانال را مسدود نسازد. و دومی عبارت است از ارائه نظرسنجیهای انتخاباتی یا سیاسی به پشتیبانی باتهای دستکاری تا نتایج عجیب و غریب به دست آید. نظرسنجی جای خود را به نظرسازی داده است.
⭕️در نتیجه به خوبی مشخص است که تلگرام و اینستاگرام به عنوان نماد بستر و موضوع مهم بحث از آزادیهای اجتماعی در رقابتهای انتخاباتی حاضر خواهند بود. اینستاگرام پیامرسان انتخاباتی نخواهد بود اما موضوع مواجهه با آن، تحلیلهای بیپایه در مورد تعداد کاربران و حجم درآمدزایی آن و به تعبیر مضحکی اشتغالزایی آن حتماً دوقطبیهای سیاسی متضادی خواهد ساخت. تلگرام همچنان پیامرسان و بسترساز است اما همه جریان تبلیغات در شبکههای اجتماعی بدان ختم نمیشود.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰عملیاتها و تکنیکهای احیای تلگرام
⭕️در همه دو سال و هشت ماهی که از فیلترینگ تلگرام در ایران میگذرد، چهرهها و گروههای متعددی کوشش در نقد این اقدام داشتهاند. امکانات بینظیر تلگرام و به ویژه خدماترسانی آن به تولیدکنندگان محتوا، خبرنگاران، فعالان رسانه و انطباق با نیازهای گفتگو و اقتضائات تعامل گروههای مختلف جامعه سبب شده تلگرام به رغم افت محسوس در تعداد کاربران فراتر از یک پیامرسان معمول در نقش یک شبکه اجتماعی سودمند به کار بیاید. بازداشت بازپرس دستوردهنده فیلترینگ تلگرام، بازداشت روح الله زم، بهروزرسانیهای تلگرام، مسدود شدن حساب طرفداران ترامپ در توئیتر و حرکت آنان به سوی تلگرام، بیانیه مدیران واتساپ برای در اختیار گذاشتن اطلاعات کاربران به شرکت فیسبوک و هر اتفاق ریز و درشتی که به شبکههای اجتماعی در ایران و جهان مربوط است؛ زمینهای است برای درخواست برخی برای لغو حکم فیلترینگ تلگرام یا زیر سوال بردن آن دستور.
⭕️در آخرین تلاش برای احیای کارکرد و جایگاه تلگرام، تشویق و ترغیب به پیوستن به پیامرسان سیگنال با هدف تغییر زیست مجازی کاربران واتساپ آغاز شد و پس از مدتی فرونشست. صرف نظر از درستی یا نادرستی فیلترینگ تلگرام، دیگر این پیامرسان نمیتواند به جایگاه پیش از دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ بازگردد. براساس نظرسنجی اخیر ایسپا، ۶۴ درصد از پرسششوندگان یک پیمایش از واتساپ و ۴۵ درصد از اینستاگرام و ۳۶.۳ درصد از تلگرام استفاده میکنند. این نظرسنجی نشان داد همه گمانهزنیهایی که در مورد تعداد کاربران اینستاگرام و تلگرام براساس میزان بازدید یا تعداد فالوئران و اعضای صفحات یا کانالهای برتر ارائه شده، قابل خدشه است.
⭕️تلاش برای احیای تلگرام دو فایده مشخص دارد: اولاً هیچ پیامرسانی مثل تلگرام قدرت فراگیرسازی یا وایرالسازی محتوا را ندارد. بخشی از نفرت از واتساپ در این نهفته است که امکان دستکاری، جمعآوری فراگیر داده و طراحی عملیاتهای روانی تبلیغاتی به صورت انبوه و رباتیک در واتساپ به گستردگی تلگرام فراهم نیست و این اتفاق، آن هم نزدیک انتخابات معادلات را سخت میکند. دیگر نمیتوان با یک دروغ از طریق تنها یک پیامرسان، جامعه را به بازی گرفت. انحصار در پیامرسانی و ارائه محتوا و انتقال پیام شکسته شده و با تکیه بر جلسات با ادمینها، پیروز انتخابات شد. ثانیاً جریانی اصرار دارد فیلترینگ تلگرام را اشتباه بخواند و اینستاگرام را در آستانه فیلترینگ نشان دهد تا خود را قهرمان اعطای آزادیهای اجتماعی معرفی کند.
⭕️باید خاطره و تجربه مردم در کار با تلگرام، حتی اکنون که تلگرام پیامرسان نخست ایران نیست، زنده بماند تا فهم جامعه از فیلترینگ به یک کار کاملاً ارتجاعی سوق یابد. غافل از آنکه در جهان سه الگوی مشخص فیلترینگ وجود دارد و اجرا میشود و فیلترینگ ضرورتاً و ذاتاً ایراد ندارد. وقتی مذاکره ندانی و ادای زبانبلدها را دربیاوری و در عمل، نتوانی منافع ملي را تأمین کنی، باید در «منافع» و «ملي» بودن تصمیمات دیگران تشکیک کنی و همه چیز را گردن روزگار و جهان و باد و طوفان بیندازی. القای جبرگرایی برای جبران ضعف و ناکارآمدی.
⭕️اما این سوی میدان هم کانالها و گروههای تلگرامی تبلیغاتی که منافع مالیشان در گرو احیای تلگرام است با شبکه قدرت حامی لغو فیلترینگ تلگرام ارتباط دارند. چند ماه مانده به انتخابات دو عملیات مشخص در بستر تلگرام دیده میشود تا همزمان با چانهزنی و لابیگری سیاسی، بازدید از محتواها بالا و بالاتر برود و تلگرام پیامرسان ملی معرفی شود. این دو عملیات عبارتند از تعریف باتهای سکسی برای ارسال تصویر و فیلم مستهجن در کانالهای زرد و سرگرمی به شکلی که تلگرام این محتوا را شناسایی نکند یا کانال را مسدود نسازد. و دومی عبارت است از ارائه نظرسنجیهای انتخاباتی یا سیاسی به پشتیبانی باتهای دستکاری تا نتایج عجیب و غریب به دست آید. نظرسنجی جای خود را به نظرسازی داده است.
⭕️در نتیجه به خوبی مشخص است که تلگرام و اینستاگرام به عنوان نماد بستر و موضوع مهم بحث از آزادیهای اجتماعی در رقابتهای انتخاباتی حاضر خواهند بود. اینستاگرام پیامرسان انتخاباتی نخواهد بود اما موضوع مواجهه با آن، تحلیلهای بیپایه در مورد تعداد کاربران و حجم درآمدزایی آن و به تعبیر مضحکی اشتغالزایی آن حتماً دوقطبیهای سیاسی متضادی خواهد ساخت. تلگرام همچنان پیامرسان و بسترساز است اما همه جریان تبلیغات در شبکههای اجتماعی بدان ختم نمیشود.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️پیامدهای سیاسی و اثرات حکمرانی پدیده فومو
🔰از برنامه هشتگ گفتگوی رادیو گفتگو
⭕️پدیده فومو یا «ترس از دست دادن تجربه زیسته دیگران» (fear of missing out) پدیده نوینی است که از سال ۲۰۱۳ و همزمان با کلماتی همچون «سلفی» و «ایموجی» وارد ادبیات مربوط به مسائل حوزه اینترنت شده است. این مفهوم تاکنون موضوع حوزههای روانشناسی، ارتباطات، تبلیغات و علوم تربیتی مقالات و پژوهشهای پرشماری بوده اما به صورت مشخص در حوزه علوم سیاسی یا جامعهشناسی سیاسی، کمتر سهمی داشته است.
⭕️ فومو در اصطلاح به پدیدهای گفته میشود که فرد به خاطر ترس یا هراس از از دست دادن تجربه، واقعه یا خبری که در شبکههای اجتماعی یا در همه محیطهای مرتبط با جهان کوچک شدهاش رخ میدهد، مرتباً گوشی خود را چک میکند و لحظهای آن را از خود جدا نمیکند. در نتیجه، باید گفت اعتیاد اینترنتی، با فومو تفاوت دارد و تنها پیشدرآمد یا لازمه آن است.
⭕️فومو به صورت ویژه در حوزه ارتباطات سیاسی که متشکل از موضوعاتی همچون رأیدهی، تعامل و مشارکت سیاسی است، تعریف میشود. میل به در جریان گرفتن از همه اتفاقات و رخدادها، میل به تجسس را افزایش میدهد و به دلیل تشدید مقایسه میان وضع خود و نمای ارائه شده یک نوع انزوای اجتماعی را به دنبال دارد. در نتیجه این میل و انزوا، میل به افشاگری نیز تشدید مییابد و شکلی از نارضایتی مطلق در وجود فرد متولد میشود.
⭕️ در چنین وضعی، فرد به هیچ چیز و هیچ کس راضی نمیشود. فومو را حسرت از پیش برنامهریزی شده و سرخوردگی پیشبینیشده تعریف میکنند. در نتیجه این محرومیت و فشار روانی، با بیعملی همراه است و ممکن است فرد را به کارهای محیرالعقول وادار کند تا او از «مصرفکننده خبر» به «تولیدکننده خبر» تبدیل شود. با این نگاه، سومین نتیجه اجتماعی فومو پس از «میل به تجسس» و «گرایش به افشاگری»، «رادیکالیسم» است. مثل حمله تروریستی به دو مسجد در نیوزیلند در مارس ۲۰۱۹.
⭕️مبتلا به فومو سه شکل رویکرد با سیستم سیاسی دارد: در حالت ثبات سیاسی، به سیستم اعتماد ندارد. در حالت پیشابحران جامعه از نظر سیاسی، وفاداری سیاسی او شکننده میشود و در حالت بحران سیاسی، او به هیچ روی آشتی نمیپذیرد. در نتیجه باید گفت فومو امکان جلب اعتماد سیاسی را کم میکند و آشتی سیاسی را محال میسازد. اعتیاد اینترنتی، جامعه تودهای میسازد و فومو یک جامعه آنارشیستی که هیچ چیزی رضایت او را جلب نمیکند.
⭕️فومو چه زمانی از بین میبرد؟ زمانی که منافع سیاسی و تجاریاش از بین برد. براساس یک پیمایش، ۶۰ درصد کسانی که به یک خرید برآمده از یک موج اینترنتی دست زدهاند، هیچ نیازی به آن جنس یا کالا نداشتهاند. تا زمانی که «خبرسازی» و «مشغولسازی» در وجه سیاسی و «مصرفگرایی» و «اشتهای خرید» در وجه تجاری پایدار باشد، سکه فومو رونق خواهد داشت.
⭕️ سیستم سیاسی باید به جای «ترس از دست دادن» اطمینان اینکه خبری نیست، بنشاند. این اطمینان به صورت اساسی با اقناع گره خورده. نباید پروندههای نیمه بسته را رها کرد و ابهامات ذهنی را بیپاسخ گذاشت. علاوه بر این، باید به تدریج در درمان توجه داشت و تفریحات کوتاهمدت مشابه با پاداشهای ذهنیای که کاربر از حضور مستمر در سیستم میگیرد، تعریف کرد.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰از برنامه هشتگ گفتگوی رادیو گفتگو
⭕️پدیده فومو یا «ترس از دست دادن تجربه زیسته دیگران» (fear of missing out) پدیده نوینی است که از سال ۲۰۱۳ و همزمان با کلماتی همچون «سلفی» و «ایموجی» وارد ادبیات مربوط به مسائل حوزه اینترنت شده است. این مفهوم تاکنون موضوع حوزههای روانشناسی، ارتباطات، تبلیغات و علوم تربیتی مقالات و پژوهشهای پرشماری بوده اما به صورت مشخص در حوزه علوم سیاسی یا جامعهشناسی سیاسی، کمتر سهمی داشته است.
⭕️ فومو در اصطلاح به پدیدهای گفته میشود که فرد به خاطر ترس یا هراس از از دست دادن تجربه، واقعه یا خبری که در شبکههای اجتماعی یا در همه محیطهای مرتبط با جهان کوچک شدهاش رخ میدهد، مرتباً گوشی خود را چک میکند و لحظهای آن را از خود جدا نمیکند. در نتیجه، باید گفت اعتیاد اینترنتی، با فومو تفاوت دارد و تنها پیشدرآمد یا لازمه آن است.
⭕️فومو به صورت ویژه در حوزه ارتباطات سیاسی که متشکل از موضوعاتی همچون رأیدهی، تعامل و مشارکت سیاسی است، تعریف میشود. میل به در جریان گرفتن از همه اتفاقات و رخدادها، میل به تجسس را افزایش میدهد و به دلیل تشدید مقایسه میان وضع خود و نمای ارائه شده یک نوع انزوای اجتماعی را به دنبال دارد. در نتیجه این میل و انزوا، میل به افشاگری نیز تشدید مییابد و شکلی از نارضایتی مطلق در وجود فرد متولد میشود.
⭕️ در چنین وضعی، فرد به هیچ چیز و هیچ کس راضی نمیشود. فومو را حسرت از پیش برنامهریزی شده و سرخوردگی پیشبینیشده تعریف میکنند. در نتیجه این محرومیت و فشار روانی، با بیعملی همراه است و ممکن است فرد را به کارهای محیرالعقول وادار کند تا او از «مصرفکننده خبر» به «تولیدکننده خبر» تبدیل شود. با این نگاه، سومین نتیجه اجتماعی فومو پس از «میل به تجسس» و «گرایش به افشاگری»، «رادیکالیسم» است. مثل حمله تروریستی به دو مسجد در نیوزیلند در مارس ۲۰۱۹.
⭕️مبتلا به فومو سه شکل رویکرد با سیستم سیاسی دارد: در حالت ثبات سیاسی، به سیستم اعتماد ندارد. در حالت پیشابحران جامعه از نظر سیاسی، وفاداری سیاسی او شکننده میشود و در حالت بحران سیاسی، او به هیچ روی آشتی نمیپذیرد. در نتیجه باید گفت فومو امکان جلب اعتماد سیاسی را کم میکند و آشتی سیاسی را محال میسازد. اعتیاد اینترنتی، جامعه تودهای میسازد و فومو یک جامعه آنارشیستی که هیچ چیزی رضایت او را جلب نمیکند.
⭕️فومو چه زمانی از بین میبرد؟ زمانی که منافع سیاسی و تجاریاش از بین برد. براساس یک پیمایش، ۶۰ درصد کسانی که به یک خرید برآمده از یک موج اینترنتی دست زدهاند، هیچ نیازی به آن جنس یا کالا نداشتهاند. تا زمانی که «خبرسازی» و «مشغولسازی» در وجه سیاسی و «مصرفگرایی» و «اشتهای خرید» در وجه تجاری پایدار باشد، سکه فومو رونق خواهد داشت.
⭕️ سیستم سیاسی باید به جای «ترس از دست دادن» اطمینان اینکه خبری نیست، بنشاند. این اطمینان به صورت اساسی با اقناع گره خورده. نباید پروندههای نیمه بسته را رها کرد و ابهامات ذهنی را بیپاسخ گذاشت. علاوه بر این، باید به تدریج در درمان توجه داشت و تفریحات کوتاهمدت مشابه با پاداشهای ذهنیای که کاربر از حضور مستمر در سیستم میگیرد، تعریف کرد.
#تحلیل
🆔@asar1398
Forwarded from اثر | محمد رستمپور
◀️صف طولانی کاندیداهای۱۴۰۰
چرا به رغم مشکلات حاد اقتصادی و سیاسی، طالبانِ فتحِ پاستور پرشمارند؟
⭕️هشت ماه و ده روز مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، صف طولانی و پرشمار کاندیداها از گروهها و جریانات مختلف هر روز رفت و آمدهای جدیدی تجربه میکند. برخی ارزیابیها تا سی کاندیدا نیز خبر میدهد. چیزی که در همه دورههای پیشین انتخابات سابقه نداشته است. صرف نظر از تحلیلها و تبیینهای جناحی و سیاسی، پرسش این است که مگر این انبوه کاندیدا که برای اداره همه وزارتخانههای کشور کفایت میکند، مشکلات را نمیدانند؟ اینان که همگی سابقه مدیریت بر سازمانهای اداری یا مجموعههای بزرگ فرهنگی یا اقتصادی حکومتی یا حاکمیتی دارند و با امر سیاستورزی و موضوع اداره بیگانه نیستند، چرا تا این اندازه مشتاقند میزشان را بزرگتر کنند و در نتیجه مسؤولیت و به یک معنا گرفتاریشان را بیشتر سازند؟
1️⃣رئیس جمهور در ایران، اختیارات فراوان و امکانات فوقالعادهای دارد. نظام نیمه ریاستی-نیمه پارلمانی در ایران و رانتیر بودن ساخت اقتصادی و تقویت جایگاه رئیس جمهور در شوراهای عالی به ویژه شوراهایی که در دو سال اخیر پدید آمدهاند، توازن قوا را به شدت دچار چالش کرده است. به تعبیر گویاتر، قوا و سازمانها و نظامنامههایی که حیطه قدرت رئیسجمهور را محدود کردهاند، درگیر ملاحظات و اما و اگرها و احتمالها و تبعات و تناقضها شدهاند و عملاً از کار افتادهاند. اولویتدهی مجموعه حاکمیت کشور به حفظ ثبات و تشدید جنگ نابرابر اقتصادی علیه ملّت ایران، عملاً سؤال از رئیسجمهور را منتفی کرده است. موافقان و مخالفان استیضاح رئیسجمهور، طرف مقابل را به عدم درک شرایط و سیاسیکاری و فرار از مسؤولیت متهم میکنند و در نهایت، آنچه باقی میماند، شمار بالای پرسشهای بدون پاسخی است که به پروندههای باز و نیمهباز جمهوری اسلامی تبدیل میشوند.
2️⃣رئیسجمهور عملاً کاری نمیکند. منظور از این رئیسجمهور، شخص حسن روحانی است. ایده محوری دولت یازدهم و دوازدهم و در واقع، کلان راهکار اداره کشور، دو سال پس از تشکیل دولت اول روحانی، ضعف و نارسایی خود را نشان داد. در همه پنج سال پس از آن، سرنوشت کشور به موهومات و ابهاماتی که خارج از مرزهای ایران طراحی میشد و قطعیت مییافت، گره خورد. برجام و اینستکس و اف.ای.تی.اف و بسته تشویقی و جلسه شورای امنیت، همه و همه در حکم وقت اضافههاییاند که دولت مرتباً از داور میدان یعنی جامعه ایران طلب میکند تا کاری کند و وضع را بهتر سازد. در عمل، تصمیمات دولت مانند ارز 4200 تومانی یا تغییر وزرا به دلیل عدم مشورت با کارشناسان و تعارض منافع اتفاقاً اوضاع را خرابتر کرده و به ظاهر از کنترل خارج کرده است. کاندیداها این اوضاع را میبینند و با خود فکر میکنند: «وقتی حسن روحانی آری، چرا من نه؟»
3️⃣ایده تحریم انتخابات با هدف فشار به نظام برای دستیابی به امتیازاتی مانند آشتی ملّی عملاً شکست خورده است. اصلاحطلبان دریافتهاند تهدید به عدم مشارکت سیاسی، نمیتواند نظام را در برابر موضوعاتی مانند کنار گذاشتن نظارت استصوابی دچار انفعال و کرنش کند. در نتیجه آنان خود را محکوم به مشارکت در انتخابات میبینند، حتی اگر مشارکت را اندک تصور کنند یا نتوانند از زیر بار مسؤولیت دولت روحانی فرار کنند. تجربه انتخابات 96 و پیروزی به اتکای چند فرمول عملیات روانی آنقدر شیرین است که آنان را به تکرار آن ترغیب نماید. با این حال، آنان نزدیک انتخابات تصمیم میگیرند. اگر کاندیدایشان تأیید صلاحیت شده باشد، در انتخابات شرکت میکنند و اگر خیر، به ناگاه زبان مردم میشوند و سعی میکنند رئیسجمهور را هیچکاره و رهبری را همهکاره نشان دهند.
4️⃣شرکت در انتخابات ریاست جمهوری برای بسیاری از چهرههای سیاسی بازی برد-برد است. به تعبیر ساده، هزینه چندانی ندارد و در نتیجه، همه کوشش میکنند «شانس» خود را امتحان کنند. به ویژه در دوره پیش رو که همگی فرض را بر کم بودن میزان مشارکت گذاشتهاند. میدان انتخابات برای بسیاری از اینان، یک سکوی پرتاب یا یک برنامه تلویزیونی است. بعضی از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری، مناصب دیگری را در نظر دارند و برخی هم به اتفاق دل سپردهاند. تجربه انتخاب خاتمی، احمدینژاد و روحانی نشان داد بی عِده و عُده و بدون برنامه و راهکار میتوان فاتح پاستور شد. در فقدان ساختار حزبی، شهروندان از یک سوراخ، نه تنها دو بار، بلکه بارها و بارها گزیده خواهند شد. از این روست که شرکت در انتخابات برای هر سیاستمداری که اندکی تلاش کرده، یک تفریح جذاب است که آدرنالین بالایی ترشح میکند. ممکن است یکهو رئیس جمهور بشوی و آنگاه خوشبختی در دستان توست.
#تحلیل
🆔@asar1398
چرا به رغم مشکلات حاد اقتصادی و سیاسی، طالبانِ فتحِ پاستور پرشمارند؟
⭕️هشت ماه و ده روز مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، صف طولانی و پرشمار کاندیداها از گروهها و جریانات مختلف هر روز رفت و آمدهای جدیدی تجربه میکند. برخی ارزیابیها تا سی کاندیدا نیز خبر میدهد. چیزی که در همه دورههای پیشین انتخابات سابقه نداشته است. صرف نظر از تحلیلها و تبیینهای جناحی و سیاسی، پرسش این است که مگر این انبوه کاندیدا که برای اداره همه وزارتخانههای کشور کفایت میکند، مشکلات را نمیدانند؟ اینان که همگی سابقه مدیریت بر سازمانهای اداری یا مجموعههای بزرگ فرهنگی یا اقتصادی حکومتی یا حاکمیتی دارند و با امر سیاستورزی و موضوع اداره بیگانه نیستند، چرا تا این اندازه مشتاقند میزشان را بزرگتر کنند و در نتیجه مسؤولیت و به یک معنا گرفتاریشان را بیشتر سازند؟
1️⃣رئیس جمهور در ایران، اختیارات فراوان و امکانات فوقالعادهای دارد. نظام نیمه ریاستی-نیمه پارلمانی در ایران و رانتیر بودن ساخت اقتصادی و تقویت جایگاه رئیس جمهور در شوراهای عالی به ویژه شوراهایی که در دو سال اخیر پدید آمدهاند، توازن قوا را به شدت دچار چالش کرده است. به تعبیر گویاتر، قوا و سازمانها و نظامنامههایی که حیطه قدرت رئیسجمهور را محدود کردهاند، درگیر ملاحظات و اما و اگرها و احتمالها و تبعات و تناقضها شدهاند و عملاً از کار افتادهاند. اولویتدهی مجموعه حاکمیت کشور به حفظ ثبات و تشدید جنگ نابرابر اقتصادی علیه ملّت ایران، عملاً سؤال از رئیسجمهور را منتفی کرده است. موافقان و مخالفان استیضاح رئیسجمهور، طرف مقابل را به عدم درک شرایط و سیاسیکاری و فرار از مسؤولیت متهم میکنند و در نهایت، آنچه باقی میماند، شمار بالای پرسشهای بدون پاسخی است که به پروندههای باز و نیمهباز جمهوری اسلامی تبدیل میشوند.
2️⃣رئیسجمهور عملاً کاری نمیکند. منظور از این رئیسجمهور، شخص حسن روحانی است. ایده محوری دولت یازدهم و دوازدهم و در واقع، کلان راهکار اداره کشور، دو سال پس از تشکیل دولت اول روحانی، ضعف و نارسایی خود را نشان داد. در همه پنج سال پس از آن، سرنوشت کشور به موهومات و ابهاماتی که خارج از مرزهای ایران طراحی میشد و قطعیت مییافت، گره خورد. برجام و اینستکس و اف.ای.تی.اف و بسته تشویقی و جلسه شورای امنیت، همه و همه در حکم وقت اضافههاییاند که دولت مرتباً از داور میدان یعنی جامعه ایران طلب میکند تا کاری کند و وضع را بهتر سازد. در عمل، تصمیمات دولت مانند ارز 4200 تومانی یا تغییر وزرا به دلیل عدم مشورت با کارشناسان و تعارض منافع اتفاقاً اوضاع را خرابتر کرده و به ظاهر از کنترل خارج کرده است. کاندیداها این اوضاع را میبینند و با خود فکر میکنند: «وقتی حسن روحانی آری، چرا من نه؟»
3️⃣ایده تحریم انتخابات با هدف فشار به نظام برای دستیابی به امتیازاتی مانند آشتی ملّی عملاً شکست خورده است. اصلاحطلبان دریافتهاند تهدید به عدم مشارکت سیاسی، نمیتواند نظام را در برابر موضوعاتی مانند کنار گذاشتن نظارت استصوابی دچار انفعال و کرنش کند. در نتیجه آنان خود را محکوم به مشارکت در انتخابات میبینند، حتی اگر مشارکت را اندک تصور کنند یا نتوانند از زیر بار مسؤولیت دولت روحانی فرار کنند. تجربه انتخابات 96 و پیروزی به اتکای چند فرمول عملیات روانی آنقدر شیرین است که آنان را به تکرار آن ترغیب نماید. با این حال، آنان نزدیک انتخابات تصمیم میگیرند. اگر کاندیدایشان تأیید صلاحیت شده باشد، در انتخابات شرکت میکنند و اگر خیر، به ناگاه زبان مردم میشوند و سعی میکنند رئیسجمهور را هیچکاره و رهبری را همهکاره نشان دهند.
4️⃣شرکت در انتخابات ریاست جمهوری برای بسیاری از چهرههای سیاسی بازی برد-برد است. به تعبیر ساده، هزینه چندانی ندارد و در نتیجه، همه کوشش میکنند «شانس» خود را امتحان کنند. به ویژه در دوره پیش رو که همگی فرض را بر کم بودن میزان مشارکت گذاشتهاند. میدان انتخابات برای بسیاری از اینان، یک سکوی پرتاب یا یک برنامه تلویزیونی است. بعضی از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری، مناصب دیگری را در نظر دارند و برخی هم به اتفاق دل سپردهاند. تجربه انتخاب خاتمی، احمدینژاد و روحانی نشان داد بی عِده و عُده و بدون برنامه و راهکار میتوان فاتح پاستور شد. در فقدان ساختار حزبی، شهروندان از یک سوراخ، نه تنها دو بار، بلکه بارها و بارها گزیده خواهند شد. از این روست که شرکت در انتخابات برای هر سیاستمداری که اندکی تلاش کرده، یک تفریح جذاب است که آدرنالین بالایی ترشح میکند. ممکن است یکهو رئیس جمهور بشوی و آنگاه خوشبختی در دستان توست.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️وحدت در اصولگرایان؛ تاکتیک یا اجبار؟
🔰در نبود آیت الله رئیسی، وحدت میسر نخواهد شد
⭕️فقدان ساختار حزبی در ایران، سبب شده جریانات سیاسی هیچ سازوکار آشکاری برای جذب نیرو، تربیت نیروی سیاسی، دریافت مطالبات و نظرات افراد جامعه و به تعبیر کاملتر، کنشگری سیاسی نداشته باشند. از جمنای اصولگرایان تا شعسای اصلاحطلبان، مجموعه گفتگوهایی هستند نزدیک انتخابات تا فضای تبلیغات را روشن کنند. تا اینجا چندان به ضرر جامعه نیست اما اینکه ندانیم احمدینژادِ برآمده از انتخابات ۸۴ و روحانیِ پیروز شده در انتخابات ۹۲، به چه گروه و جریانی تعلق دارند و باید اشکالات و ایرادات آنان و دولتهایشان را به پای چه کسی نوشت و از چه گروهی مطالبه کرد، سبب میشود در سیاست همیشه در جا بزنیم و جز در ایام انتخابات، سیاستزدگی متن تعاملات و گفت و شنودها باشد.
⭕️به صورت مشخص، صرف نظر از آنکه در مورد چرایی و کارآمدی وحدت یا اجماع در انتخابات سخن بگوییم؛ اصولگرایان در بیست سال اخیر دو الگو را رهگیری کردهاند که در انتخابات ۱۴۰۰ به هیچ یک نمیتوانند دست بزنند. اولی، تجمع بر مدار یک پدر یا پدرخوانده بوده که بتواند بر مبنای شیخوخیت حاصل شده از سن یا تجربه، نظرات را جمع کند و میان آنان وزندهی کند. این الگو به صورت مشخص توسط مرحوم آیت الله مهدویکنی پیگیری و دنبال میشد. در انتخابات مجلس هفتم، اصولگرایان را با پوسته و نمای جدید به بهارستان رساند و کم و بیش میان دولت احمدینژاد و طیف متنوع اصولگرایان موازنه ایجاد کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به صورت ناامیدکنندهای به بنبست خورد و با درگذشت او و نبود شخصیت کاریزماتیک و ذیوجوه جانشین و همچنین سر بر آوردن گرایشات جدیدی که این مدل از اجماعسازی را نمیپسندیدند، به محاق رفت.
⭕️الگوی دوم، ساخت یک ترکیب شورایی یا ائتلافی از همه گروهها و جریانات بود که در انتخابات ۹۶، نیامده به بار ننشست و تا مدتها، مورد اشکال و حتی تمسخر نخبگان و حتی بدنه اصولگرایی قرار گرفت. جمنا، یک شوخی تلخ اصولگرایان نام گرفت تا پراکندگی و تفرقه اصولگرایان را اثبات کند و البته نبود شیوخ یا پدرخواندهها را یادآوری سازد.
⭕️اما اینک در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و به ویژه با گذشت تقریباً یک سال از روی کار آمدن مجلس یازدهم و آشکار شدن افتراقهای پارلمانی، پرسش این است که اصولگرایان به وحدت خواهند رسید؟ اگر آری، با چه سازوکاری و اگر خیر، چرا؟ برخی گروهها به ویژه طرفداران سعید جلیلی از آنجا که مطمئنند او در عین صلاحیت، هیچگاه گزینه اجماع نخواهد بود، اجماع را از اساس نفی میکنند. طرفداران قالیباف، نمیتوانند به وحدت بیندیشند، چرا که شخص او در راهاندازی نواصولگرایی باور داشت وحدت مسأله نیست و البته طرفداران سعید محمد نیز گمان کردهاند میتوان ۸۴ را تکرار کرد، حتی بدون وحدت.
⭕️چه کسی نامزد نهایی اصولگرایان خواهد بود؟ جز آیت الله رئیسی، هیچکس. در نبود او، با «نامزدها» روبروییم نه «یک نامزد». هنوز ثبتنام کاندیداها آغاز نشده، زد و خورد اطرافیان کاندیداها به شکل فضاحتباری شروع شده. آنان گمان میکنند مشارکت در انتخابات پیش رو، حداقلی است و کاندیدای آنان، شانس بالاتری برای پیروزی دارد و به دلیل اشتراک در سبد رأی، از هماکنون به جان هم افتادهاند و کوشش دارند کاندیدای خود را در کلیشه منجی وضع ویرانه اقتصادی و سیاسی امروز جامعه و در قامت شرایط و مطلوبیتهای مد نظر رهبر معظم انقلاب بتراشند.
⭕️اگر رئیسی نیاید، در معرکه زد و خورد یا جنگ بقای کاندیداهای اصولگرا، کاندیدایی که بتواند خود را بیرون از دعوا و نبرد قدرت و سیاستزدگی نشان دهد؛ وزن بیشتری خواهد داشت. حتی اگر نمای کاملی از «نه به روحانی» نباشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰در نبود آیت الله رئیسی، وحدت میسر نخواهد شد
⭕️فقدان ساختار حزبی در ایران، سبب شده جریانات سیاسی هیچ سازوکار آشکاری برای جذب نیرو، تربیت نیروی سیاسی، دریافت مطالبات و نظرات افراد جامعه و به تعبیر کاملتر، کنشگری سیاسی نداشته باشند. از جمنای اصولگرایان تا شعسای اصلاحطلبان، مجموعه گفتگوهایی هستند نزدیک انتخابات تا فضای تبلیغات را روشن کنند. تا اینجا چندان به ضرر جامعه نیست اما اینکه ندانیم احمدینژادِ برآمده از انتخابات ۸۴ و روحانیِ پیروز شده در انتخابات ۹۲، به چه گروه و جریانی تعلق دارند و باید اشکالات و ایرادات آنان و دولتهایشان را به پای چه کسی نوشت و از چه گروهی مطالبه کرد، سبب میشود در سیاست همیشه در جا بزنیم و جز در ایام انتخابات، سیاستزدگی متن تعاملات و گفت و شنودها باشد.
⭕️به صورت مشخص، صرف نظر از آنکه در مورد چرایی و کارآمدی وحدت یا اجماع در انتخابات سخن بگوییم؛ اصولگرایان در بیست سال اخیر دو الگو را رهگیری کردهاند که در انتخابات ۱۴۰۰ به هیچ یک نمیتوانند دست بزنند. اولی، تجمع بر مدار یک پدر یا پدرخوانده بوده که بتواند بر مبنای شیخوخیت حاصل شده از سن یا تجربه، نظرات را جمع کند و میان آنان وزندهی کند. این الگو به صورت مشخص توسط مرحوم آیت الله مهدویکنی پیگیری و دنبال میشد. در انتخابات مجلس هفتم، اصولگرایان را با پوسته و نمای جدید به بهارستان رساند و کم و بیش میان دولت احمدینژاد و طیف متنوع اصولگرایان موازنه ایجاد کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به صورت ناامیدکنندهای به بنبست خورد و با درگذشت او و نبود شخصیت کاریزماتیک و ذیوجوه جانشین و همچنین سر بر آوردن گرایشات جدیدی که این مدل از اجماعسازی را نمیپسندیدند، به محاق رفت.
⭕️الگوی دوم، ساخت یک ترکیب شورایی یا ائتلافی از همه گروهها و جریانات بود که در انتخابات ۹۶، نیامده به بار ننشست و تا مدتها، مورد اشکال و حتی تمسخر نخبگان و حتی بدنه اصولگرایی قرار گرفت. جمنا، یک شوخی تلخ اصولگرایان نام گرفت تا پراکندگی و تفرقه اصولگرایان را اثبات کند و البته نبود شیوخ یا پدرخواندهها را یادآوری سازد.
⭕️اما اینک در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و به ویژه با گذشت تقریباً یک سال از روی کار آمدن مجلس یازدهم و آشکار شدن افتراقهای پارلمانی، پرسش این است که اصولگرایان به وحدت خواهند رسید؟ اگر آری، با چه سازوکاری و اگر خیر، چرا؟ برخی گروهها به ویژه طرفداران سعید جلیلی از آنجا که مطمئنند او در عین صلاحیت، هیچگاه گزینه اجماع نخواهد بود، اجماع را از اساس نفی میکنند. طرفداران قالیباف، نمیتوانند به وحدت بیندیشند، چرا که شخص او در راهاندازی نواصولگرایی باور داشت وحدت مسأله نیست و البته طرفداران سعید محمد نیز گمان کردهاند میتوان ۸۴ را تکرار کرد، حتی بدون وحدت.
⭕️چه کسی نامزد نهایی اصولگرایان خواهد بود؟ جز آیت الله رئیسی، هیچکس. در نبود او، با «نامزدها» روبروییم نه «یک نامزد». هنوز ثبتنام کاندیداها آغاز نشده، زد و خورد اطرافیان کاندیداها به شکل فضاحتباری شروع شده. آنان گمان میکنند مشارکت در انتخابات پیش رو، حداقلی است و کاندیدای آنان، شانس بالاتری برای پیروزی دارد و به دلیل اشتراک در سبد رأی، از هماکنون به جان هم افتادهاند و کوشش دارند کاندیدای خود را در کلیشه منجی وضع ویرانه اقتصادی و سیاسی امروز جامعه و در قامت شرایط و مطلوبیتهای مد نظر رهبر معظم انقلاب بتراشند.
⭕️اگر رئیسی نیاید، در معرکه زد و خورد یا جنگ بقای کاندیداهای اصولگرا، کاندیدایی که بتواند خود را بیرون از دعوا و نبرد قدرت و سیاستزدگی نشان دهد؛ وزن بیشتری خواهد داشت. حتی اگر نمای کاملی از «نه به روحانی» نباشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
17524.pdf
701 KB
◀️چالشهای دفاعی-امنیتی آمریکا
🔰براساس تحلیل مضمون جلسات رأی اعتماد وزرا و مدیران نهادهای امنیتی دولت بایدن
⭕️در این گزارش، برخلاف رویه معمول در استخراج چالشهای دفاعی و امنیتی آمریکا از اسناد دولتی و گزارشات اندیشکدههای آمریکا، سعی کردهام از جلسات رای اعتماد وزرا و مدیران و نهادهای امنیتی آمریکا مسائل مرتبط و مهم این حوزه را استخراج کنم و آنها را تحلیل مضمون کنم.
⭕️بر این مبنا هشت چالش مهم آمریکا در دوران جدید به ترتیب فراوانی عبارتند از «مشکلات و مسائل درون سازمانی»، «چین»، «ایران»، «مسائل سایبری»، «خاورمیانه»، «تروریسم داخلی و افراطگرایی سیاسی»، «روسیه» و
«همهگیری کرونا».
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰براساس تحلیل مضمون جلسات رأی اعتماد وزرا و مدیران نهادهای امنیتی دولت بایدن
⭕️در این گزارش، برخلاف رویه معمول در استخراج چالشهای دفاعی و امنیتی آمریکا از اسناد دولتی و گزارشات اندیشکدههای آمریکا، سعی کردهام از جلسات رای اعتماد وزرا و مدیران و نهادهای امنیتی آمریکا مسائل مرتبط و مهم این حوزه را استخراج کنم و آنها را تحلیل مضمون کنم.
⭕️بر این مبنا هشت چالش مهم آمریکا در دوران جدید به ترتیب فراوانی عبارتند از «مشکلات و مسائل درون سازمانی»، «چین»، «ایران»، «مسائل سایبری»، «خاورمیانه»، «تروریسم داخلی و افراطگرایی سیاسی»، «روسیه» و
«همهگیری کرونا».
#تحلیل
🆔@asar1398
اثر | محمد رستمپور
17524.pdf
◀️وضعیت سایبری ایالات متحده در یک نگاه
__🔰پرسش و پاسخ نمایندگان سنا و مدیران نهادهای امنیتی در مورد مسائل سایبری
__
⭕️جو بایدن در «راهنمای استراتژیک موقت امنیت ملی آمریکا» که در مارس ۲۰۲۱؛منتشر شد، تصریح کرده بود تهدیداتی مانند بیماریهای همهگیر، حملات سایبری و اطلاعات گمراهکننده هیچ مرز و دیواری نمیشناسد و پرداختن به آنها از اولویتهای امنیت ملّی آمریکاست. سناتور روبیو نیز در جلسه بررسی رأی اعتماد به ویلیام برنز برای تصدی سازمان سیا از سه ویژگی «ناگهانی بودن»، «پیشبینیناپذیر بودن» و «مستمر بودن» تهدیدات امنیتی جدید از جمله تهدیدات سایبری سخن میگوید. نزدیک بودن فراوانی این چالش در نهادهای امنیتی مورد بحث، نشان میدهد اولاً مسائل سایبری در حیطه صلاحیت تمامی نهادهای امنیتی است و ثانیاً از موضوعات اولویتداری است که حتی پرداختن بدانها در جلسات رأی اعتماد اهمیت دارد.
⭕️حملات سایبری گسترده «سولار ویندز» که اوایل دسامبر ۲۰۲۰، بیش از ۳۰۰ شرکت، نهاد، وزارتخانه و آژانس دولتی ایالات متحده از جمله وزارت خزانهداری، وزارت بازرگانی و وزارت انرژی آمریکا را هدف گرفت و همچنین هشدارهای مایکروسافت مبنی بر تلاش ایران، روسیه و کره شمالی برای نفوذ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سبب شد موضوع نخست جلسه بررسی و ارزیابی صلاحیت «آوریل هینس»، نامزد تصدی دفتر اطلاعات ملی آمریکا به این موضوع حساس و جنجالی اختصاص یابد.
⭕️«سولار ویندز» آسیبپذیری بخش خصوصی و بخش دولتی را نشان داد و به تعبیر سناتور «جک رید»، «بزرگترین نفوذ سایبری تاریخ جهان» نام گرفت. از همین روست که از نظر سناتور «ریچارد بلومنتال»، بازاندیشی و بازطراحی ساختار سایبری آمریکا به منظور افزایش هزینه حملات سایبری به ویژه حملات روسیه ضروری است تا بازدارندگی سایبری به عنوان یک مفهوم کلیدی در دفع تهدیدات سایبری رخ دهد. موضوعی که اینک در میان نهادهای مختلف امنیتی آمریکا متولی مشخصی ندارد و بنا بر تصریح سناتور وارنر در جلسه رأی اعتماد آوریل هینس، این تعجبآور است که بخشی از دولت آمریکا کاری را انجام میدهد که بخشی دیگر اطلاع ندارد.
⭕️سناتور «مایک روندز» در جلسه رأی اعتماد به لوید آستین، ضمن تذکر اهمیت بعد سایبری در دفاع و امنیت ملّی به لزوم هماهنگی و همراهی تمام دستگاهها و آژانسهای سایبری به منظور مقابله واحد و هماهنگ اشاره میکند و سناتور هیرونو اطمینان از ایمنی در برابر حملات سایبری را از این جهت بسیار مهم تلقی میکند که ارتباطات نظامی به سیستمهای سایبری وابسته شده است.
⭕️اما حملات سایبری تنها موضوع مورد بررسی در عرصه نظامی و دفاعی در سوی مقابله با رقبا نیست. حملات سایبری علاوه بر تهدید امنیت و یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی و نظامی، میتواند حملات باجافزارانه یا ویروسی باشد که به سازمانهای مدنی، نهادهای آموزشی و بهداشتی و حتی سیستمهای درمانی حمله میکند. در نظر سناتور «میت رامنی» در جلسه رأی اعتماد به مایورکاس، نامزد تصدی وزارت امنیت سرزمینی که مسؤول حراست از شهروندان و زیرساختها در برابر تهاجمات سایبری است؛ ایالات متحده آمادگی کافی سایبری در حوزه آفندی و پدافندی ندارد. از این روست که سناتور پورتمن به جایگاه آژانس امنیت سایبری (CISA) در تأمین امنیت سایبری اشاره میکند.
⭕️بخشی از این ناتوانی به فقدان سازوکار مشخص برای حمایت مالی ایالتها در برابر تهدیدات سایبری بازمیگردد. همان موضوعی که سناتور «مگی حسن» بدان اشاره میکند و بخشی نیز بر اساس دیدگاه آوریل هینس، نامزد تصدی مدیریت دفتر اطلاعات ملّی به عدم تقارن تهدیدات فضای سایبر بازمیگردد که ایجاد استانداردهای بهروز حاکمیت سایبری را ضروری میسازد.
⭕️ این موضوع در کنار سازماندهی مهاجمان به کاخ کنگره در روزهای پنجم و ششم ژانویه از طریق شبکههای اجتماعی و همچنین اهمیت موضوع سایبر در کسب قدرت هوشمند، مجموعه مسائل سایبری را به یک موضوع حساس امنیتی داخلی و خارجی تبدیل کرده است. برخی تهدیدات سایبری مانند درز دیتای شهروندان و فروش آن در درگاههای مختلف که بعضاً از ناحیه برخی پیمانکاران نهادهای امنیتی آمریکا صورت میگیرد، سبب شده سناتور وایدن از ویلیام برنز بخواهد در سیا به دنبال مبنای قانونی خرید و فروش دیتا باشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
__🔰پرسش و پاسخ نمایندگان سنا و مدیران نهادهای امنیتی در مورد مسائل سایبری
__
⭕️جو بایدن در «راهنمای استراتژیک موقت امنیت ملی آمریکا» که در مارس ۲۰۲۱؛منتشر شد، تصریح کرده بود تهدیداتی مانند بیماریهای همهگیر، حملات سایبری و اطلاعات گمراهکننده هیچ مرز و دیواری نمیشناسد و پرداختن به آنها از اولویتهای امنیت ملّی آمریکاست. سناتور روبیو نیز در جلسه بررسی رأی اعتماد به ویلیام برنز برای تصدی سازمان سیا از سه ویژگی «ناگهانی بودن»، «پیشبینیناپذیر بودن» و «مستمر بودن» تهدیدات امنیتی جدید از جمله تهدیدات سایبری سخن میگوید. نزدیک بودن فراوانی این چالش در نهادهای امنیتی مورد بحث، نشان میدهد اولاً مسائل سایبری در حیطه صلاحیت تمامی نهادهای امنیتی است و ثانیاً از موضوعات اولویتداری است که حتی پرداختن بدانها در جلسات رأی اعتماد اهمیت دارد.
⭕️حملات سایبری گسترده «سولار ویندز» که اوایل دسامبر ۲۰۲۰، بیش از ۳۰۰ شرکت، نهاد، وزارتخانه و آژانس دولتی ایالات متحده از جمله وزارت خزانهداری، وزارت بازرگانی و وزارت انرژی آمریکا را هدف گرفت و همچنین هشدارهای مایکروسافت مبنی بر تلاش ایران، روسیه و کره شمالی برای نفوذ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سبب شد موضوع نخست جلسه بررسی و ارزیابی صلاحیت «آوریل هینس»، نامزد تصدی دفتر اطلاعات ملی آمریکا به این موضوع حساس و جنجالی اختصاص یابد.
⭕️«سولار ویندز» آسیبپذیری بخش خصوصی و بخش دولتی را نشان داد و به تعبیر سناتور «جک رید»، «بزرگترین نفوذ سایبری تاریخ جهان» نام گرفت. از همین روست که از نظر سناتور «ریچارد بلومنتال»، بازاندیشی و بازطراحی ساختار سایبری آمریکا به منظور افزایش هزینه حملات سایبری به ویژه حملات روسیه ضروری است تا بازدارندگی سایبری به عنوان یک مفهوم کلیدی در دفع تهدیدات سایبری رخ دهد. موضوعی که اینک در میان نهادهای مختلف امنیتی آمریکا متولی مشخصی ندارد و بنا بر تصریح سناتور وارنر در جلسه رأی اعتماد آوریل هینس، این تعجبآور است که بخشی از دولت آمریکا کاری را انجام میدهد که بخشی دیگر اطلاع ندارد.
⭕️سناتور «مایک روندز» در جلسه رأی اعتماد به لوید آستین، ضمن تذکر اهمیت بعد سایبری در دفاع و امنیت ملّی به لزوم هماهنگی و همراهی تمام دستگاهها و آژانسهای سایبری به منظور مقابله واحد و هماهنگ اشاره میکند و سناتور هیرونو اطمینان از ایمنی در برابر حملات سایبری را از این جهت بسیار مهم تلقی میکند که ارتباطات نظامی به سیستمهای سایبری وابسته شده است.
⭕️اما حملات سایبری تنها موضوع مورد بررسی در عرصه نظامی و دفاعی در سوی مقابله با رقبا نیست. حملات سایبری علاوه بر تهدید امنیت و یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی و نظامی، میتواند حملات باجافزارانه یا ویروسی باشد که به سازمانهای مدنی، نهادهای آموزشی و بهداشتی و حتی سیستمهای درمانی حمله میکند. در نظر سناتور «میت رامنی» در جلسه رأی اعتماد به مایورکاس، نامزد تصدی وزارت امنیت سرزمینی که مسؤول حراست از شهروندان و زیرساختها در برابر تهاجمات سایبری است؛ ایالات متحده آمادگی کافی سایبری در حوزه آفندی و پدافندی ندارد. از این روست که سناتور پورتمن به جایگاه آژانس امنیت سایبری (CISA) در تأمین امنیت سایبری اشاره میکند.
⭕️بخشی از این ناتوانی به فقدان سازوکار مشخص برای حمایت مالی ایالتها در برابر تهدیدات سایبری بازمیگردد. همان موضوعی که سناتور «مگی حسن» بدان اشاره میکند و بخشی نیز بر اساس دیدگاه آوریل هینس، نامزد تصدی مدیریت دفتر اطلاعات ملّی به عدم تقارن تهدیدات فضای سایبر بازمیگردد که ایجاد استانداردهای بهروز حاکمیت سایبری را ضروری میسازد.
⭕️ این موضوع در کنار سازماندهی مهاجمان به کاخ کنگره در روزهای پنجم و ششم ژانویه از طریق شبکههای اجتماعی و همچنین اهمیت موضوع سایبر در کسب قدرت هوشمند، مجموعه مسائل سایبری را به یک موضوع حساس امنیتی داخلی و خارجی تبدیل کرده است. برخی تهدیدات سایبری مانند درز دیتای شهروندان و فروش آن در درگاههای مختلف که بعضاً از ناحیه برخی پیمانکاران نهادهای امنیتی آمریکا صورت میگیرد، سبب شده سناتور وایدن از ویلیام برنز بخواهد در سیا به دنبال مبنای قانونی خرید و فروش دیتا باشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️چرا کشورها برای حملات سایبری سرمایهگذاری میکنند؟
🔰نمودار جنجالیترین حملات سایبری پنجاه سال اخیر
⭕️تعدد و تنوع حملات سایبری رخ داده علیه کشورهای کوچک و بزرگ جهان از آمریکا گرفته تا استونی و اوکراین، نشان میدهد دشواریهای رنجآور و موانع فرسایشی پرشماری در مدیریت فضای سایبری و مقابله و بازدارندگی این حملات وجود دارد. یک دلیل مهم استمرار آشفتگی و ناهنجاری در این عرصه، نبود قوانین بینالمللی است که به دلیل تزاحم منافع کشورهای درگیر، امکان تدوین یا تضمین آنها وجود ندارد.
⭕️قواعد و پروتکلهای موجود، یکپارچگی و اعتبار قضایی ندارند و به ویژه کشورهایی که موقعیت برتری دارند، به ویژه آمریکا، مایل نیستند در این زمینه در عرصه جهانی اقدام شاخصی انجام دهند. ایالات متحده از ابتدای دهه 70 قرن بیستم در جایگاه رهبری عرصه فناوری اطلاعات با سرمایهگذاری، صرف هزینه، تدوین نظامنامهها و مقررات، و به ویژه پژوهش و ارزیابی تبعات و نتایج پیشرفتهای تکنولوژیک به دنبال دستیابی یک جایگاه دانشی مرتفع است تا بتواند در موقع لزوم یا زمان مبادا، آن تجربه یا روایت خود از موضوع را تثبیت نماید.
⭕️با این حال، قدرتهای سایبری جهان بین خود قواعد و الگوهای نانوشتهای دارند که در زمان صلح، به یکدیگر حملات پرشدت نداشته باشند. قواعدی که به هیچ عنوان برای رقبای دسته دوم آنان آشکار نیست. اما همان رقبا، جنگ سایبری را شیوهای ارزان قیمت برای حمله به منابع بزرگترها میبینند تا پهنه جنگ و نزاع همچنان نامتقارن بماند و تحت یک الگو و چارچوب حقوقی سامان نیابد. در نتیجه، هر دو گروه، چه بزرگان و چه دسته دومها از این آشفتگی سود میبرند و از این روست که هر سال بر تعداد کشورهایی که در بودجه نظامی و دفاعی، برای عملیات سایبری ردیف بودجه میگیرند، افزوده میشود.
⭕️بررسی حملات سایبری شاخص در چهل سال اخیر، یعنی تقریباً از همان زمان که ایالات متحده آمریکا، همپا و همراستا با تحولات فناورانه، به سیاستگذاری و فرمولسازی فضای جدید برآمده از تحولات تکنولوژیک روی آورد؛ میتواند یک برایند کلی از رخدادهای اثرگذار این حوزه ارائه دهد و به ویژه کمک کند جایگاه بازیگران رقیب به درستی احصاء شود.
#تحلیل
🆔@asar1398
https://s19.picofile.com/file/8435458968/1.jpg
🔰نمودار جنجالیترین حملات سایبری پنجاه سال اخیر
⭕️تعدد و تنوع حملات سایبری رخ داده علیه کشورهای کوچک و بزرگ جهان از آمریکا گرفته تا استونی و اوکراین، نشان میدهد دشواریهای رنجآور و موانع فرسایشی پرشماری در مدیریت فضای سایبری و مقابله و بازدارندگی این حملات وجود دارد. یک دلیل مهم استمرار آشفتگی و ناهنجاری در این عرصه، نبود قوانین بینالمللی است که به دلیل تزاحم منافع کشورهای درگیر، امکان تدوین یا تضمین آنها وجود ندارد.
⭕️قواعد و پروتکلهای موجود، یکپارچگی و اعتبار قضایی ندارند و به ویژه کشورهایی که موقعیت برتری دارند، به ویژه آمریکا، مایل نیستند در این زمینه در عرصه جهانی اقدام شاخصی انجام دهند. ایالات متحده از ابتدای دهه 70 قرن بیستم در جایگاه رهبری عرصه فناوری اطلاعات با سرمایهگذاری، صرف هزینه، تدوین نظامنامهها و مقررات، و به ویژه پژوهش و ارزیابی تبعات و نتایج پیشرفتهای تکنولوژیک به دنبال دستیابی یک جایگاه دانشی مرتفع است تا بتواند در موقع لزوم یا زمان مبادا، آن تجربه یا روایت خود از موضوع را تثبیت نماید.
⭕️با این حال، قدرتهای سایبری جهان بین خود قواعد و الگوهای نانوشتهای دارند که در زمان صلح، به یکدیگر حملات پرشدت نداشته باشند. قواعدی که به هیچ عنوان برای رقبای دسته دوم آنان آشکار نیست. اما همان رقبا، جنگ سایبری را شیوهای ارزان قیمت برای حمله به منابع بزرگترها میبینند تا پهنه جنگ و نزاع همچنان نامتقارن بماند و تحت یک الگو و چارچوب حقوقی سامان نیابد. در نتیجه، هر دو گروه، چه بزرگان و چه دسته دومها از این آشفتگی سود میبرند و از این روست که هر سال بر تعداد کشورهایی که در بودجه نظامی و دفاعی، برای عملیات سایبری ردیف بودجه میگیرند، افزوده میشود.
⭕️بررسی حملات سایبری شاخص در چهل سال اخیر، یعنی تقریباً از همان زمان که ایالات متحده آمریکا، همپا و همراستا با تحولات فناورانه، به سیاستگذاری و فرمولسازی فضای جدید برآمده از تحولات تکنولوژیک روی آورد؛ میتواند یک برایند کلی از رخدادهای اثرگذار این حوزه ارائه دهد و به ویژه کمک کند جایگاه بازیگران رقیب به درستی احصاء شود.
#تحلیل
🆔@asar1398
https://s19.picofile.com/file/8435458968/1.jpg
17558-1.pdf
287.3 KB
◀️حمله سایبری به زیرساخت سوخترسانی آمریکا؛ معانی و ملاحظات برای جمهوری اسلامی ایران
🔰متن کامل گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در پیوست
⭕️ممکن است یک دولت از نظر آفندی و پدافندی، صاحب قدرت باشد و نهادها و آژانسهای پرشماری را نیز بدین منظور در نظر گرفته باشد، اما نامتقارن بودن جنگ سایبری سبب شود از یک گروه کوچک هکری شکست بخورد. این شکست صرفاً نباید در تفاوت عرصه سایبر و در دیگر میدانهای قدرت خلاصه شود و تصمیمگیران را به انفعال بکشاند. سیاستگذاری مبتنی بر یک نظاممندی و ارزیابی کارشناسانه میتواند کارکرد و بهرهوری نهادها را اثبات کند.
⭕️تعدد مراکز تصمیمگیری و ارزیابی حملات سایبری و حتی پاسخگویی و مقابله سبب میشود حملات اولاً ابعاد و پیامدهایی فراتر از انتظار داشته باشد و ثانیاً پاسخهای بازدارندهای پیدا نکند. مهمترین موضوع در امنیت سایبری جمهوری اسلامی ایران، فقدان یک استراتژی منسجم و پس از آن نبود فرماندهی واحد در شناسایی، ارزیابی و پاسخگویی به حملات سایبری است.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰متن کامل گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در پیوست
⭕️ممکن است یک دولت از نظر آفندی و پدافندی، صاحب قدرت باشد و نهادها و آژانسهای پرشماری را نیز بدین منظور در نظر گرفته باشد، اما نامتقارن بودن جنگ سایبری سبب شود از یک گروه کوچک هکری شکست بخورد. این شکست صرفاً نباید در تفاوت عرصه سایبر و در دیگر میدانهای قدرت خلاصه شود و تصمیمگیران را به انفعال بکشاند. سیاستگذاری مبتنی بر یک نظاممندی و ارزیابی کارشناسانه میتواند کارکرد و بهرهوری نهادها را اثبات کند.
⭕️تعدد مراکز تصمیمگیری و ارزیابی حملات سایبری و حتی پاسخگویی و مقابله سبب میشود حملات اولاً ابعاد و پیامدهایی فراتر از انتظار داشته باشد و ثانیاً پاسخهای بازدارندهای پیدا نکند. مهمترین موضوع در امنیت سایبری جمهوری اسلامی ایران، فقدان یک استراتژی منسجم و پس از آن نبود فرماندهی واحد در شناسایی، ارزیابی و پاسخگویی به حملات سایبری است.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️قاضی تندرویی که چالشها خواهد داشت!
🔰نخستین تصویر رسانههای انگلیسیزبان از نخستین نشست خبری رئیس جمهور منتخب
⭕️سه محور عمده روایت رسانههای مطرح انگلیسیزبان جهان از نخستین نشست خبری سید ابراهیم رئیسی عبارت بود از خیر گفتن او به دیدار با بایدن، عدم مذاکره دولت او در موضوع موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران و موضوع سابقه او به ویژه در برخورد با عناصر منافقین در سال 67. توصیفاتی همچون «تندرو» و «محافظهکار» در تمامی روایتها آمده است. و به ویژه ایرانیان حامی تحریم جمهوری اسلامی ایران که در اندیشکدهها و مؤسسات و خبرگزاریهای خارجی عضویت دارند یا فعالیت دارند، در تشدید و حتی برجستهسازی این پیرنگ نقشی اساسی دارند. به صورت مشخص باید از کسری ناجی و علیرضا نادر سخن گفت.
⭕️موضوع مهم رسانههای آمریکا، از واشنگتنپست و نیویورکتایمز گرفته تا سیانان و انپیآر، سرنوشت برجام است. این رسانهها از سویی طراح و معمار مذاکرات را رهبر معظم انقلاب میبینند و از سویی دیگر تصریح میکنند به دلیل تصریح سید ابراهیم رئیسی به عدم مذاکره در موضوعات موشکی و منطقهای، امکان چانهزنی و پیشبرد مذاکرات بر سر مکملهای برجام که دولت بایدن خواستار آن است، کاهش یافته است. این رسانهها تأکید دارند اصول سیاست خارجی ایران ثابت است اما لحن و تعاملپذیری ایران متناسب با رویکرد دولتها تغییر میکند. با این حال عمده آنان تصریح میکنند رئیسی در شرایطی به قدرت میرسد که ایران با دشواریهای متعدد اقتصادی و سیاسی روبروست و آخرین نشانه این دشواری هم توقف فعالیتهای تنها نیروگاه هستهای ایران است. با این حال، دو رسانه نیویورکتایمز و ایبیسی نیوز میگویند رئیسی بیش از آنکه در مورد اقداماتش صحبت کند، در مورد آنچه انجام نخواهد داد، سخن گفت.
⭕️رسانههای اسرائیلی همچون تایمز اسرائیل و هاآرتص و البته رسانههایی همچون رویترز و الجزیره انگلیسی بیش از موضوع برجام به سابقه قضایی رئیس جمهور منتخب اشاره دارند و کوشش میکنند پیچیدگی روابط ایران و آمریکا به دلیل مسائل حقوق بشری که اتفاقاً سید ابراهیم رئیسی به خاطر آن تحریم شده، زیر ذرهبین ببرند. این رسانهها ماجرای اعدامهای 67 را توضیح دادهاند و پاسخ او را ناشی از یک اعتمادبهنفس و استحکام دانستهاند. انبیسی نیوز مینویسد او هنگام پاسخگویی در مورد پرسش از اعدامها لحن غمانگیز یا شرمندهای نداشت و این نخستین باری بود که یکی از تاریکترین وقایع تاریخ ایران به محکمه پاسخگویی کشانده میشد.
⭕️اشاره به شرایط انتخابات که از نظر رسانههای انگلیسیزبان، رئیسی را بدون چالش و رقیب کرده بود و همچنین توجه جدی به موضوع آرای باطله نیز از دیگر محورهای مورد بررسی رسانهها بوده است. اما تخصصیترین و چه بسا تحلیلیترین یادداشت این رسانهها را سیانبیسی داشت که اختلافات ایران و آمریکا در مذاکرات وین مورد بررسی قرار داده بود. این یادداشت همچنین تأکید دارد بازارهای جهانی نفت منتظر پیامهای ارسالی دولت جدید ایران هستند. تولید بالاتر نفت ایران مانند یک اهرم کاهش قیمت جهانی نفت عمل میکند و ممکن است کشورهای حاشیه خلیج فارس را مجبور کند سیاستهای انقباضی پیش گیرند.
⭕️مجموع این روایتها نشان میدهد تصویر رسانههای انگلیسیزبان از دولت سیزدهم مبتنی بر دو رکن «سابقه قضایی شخص رئیس جمهور» و «برآمدن او از یک انتخابات محل تردید» خواهد بود و کوشش فراگیر برای اجماع علیه ایران ضدحقوق بشر به تلاشهایی که برای احیای اجماع علیه ایران هستهای انجام میگیرد، اضافه خواهد شد. این مهم به ویژه با حاکم بودن دموکراتها در آمریکا که در چنین مسائلی، توانستهاند زمینه و اعتباری برای خود دست و پا کنند، موضوع را پیچیدهتر میکند. این سوی میز اما دو فرصت اساسی برای دولت سیزدهم میتواند ناکارآمدی تحریم اقتصادی و گردش به شرق برای جبران لطمات اقتصادی چند سال اخیر باشد. نباید از یاد برد که دست برتر و موضع بالاتر ایران در موضوع حقوق بشر و تکیه بر تناقضها و فجایع حقوق بشری آمریکا و اروپا که در نشست خبری رئیس جمهور منتخب آمد، باید با پیوست تبیینی مبتکرانهای اولویت نخست دیپلماسی عمومی ایران قرار گیرد.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰نخستین تصویر رسانههای انگلیسیزبان از نخستین نشست خبری رئیس جمهور منتخب
⭕️سه محور عمده روایت رسانههای مطرح انگلیسیزبان جهان از نخستین نشست خبری سید ابراهیم رئیسی عبارت بود از خیر گفتن او به دیدار با بایدن، عدم مذاکره دولت او در موضوع موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران و موضوع سابقه او به ویژه در برخورد با عناصر منافقین در سال 67. توصیفاتی همچون «تندرو» و «محافظهکار» در تمامی روایتها آمده است. و به ویژه ایرانیان حامی تحریم جمهوری اسلامی ایران که در اندیشکدهها و مؤسسات و خبرگزاریهای خارجی عضویت دارند یا فعالیت دارند، در تشدید و حتی برجستهسازی این پیرنگ نقشی اساسی دارند. به صورت مشخص باید از کسری ناجی و علیرضا نادر سخن گفت.
⭕️موضوع مهم رسانههای آمریکا، از واشنگتنپست و نیویورکتایمز گرفته تا سیانان و انپیآر، سرنوشت برجام است. این رسانهها از سویی طراح و معمار مذاکرات را رهبر معظم انقلاب میبینند و از سویی دیگر تصریح میکنند به دلیل تصریح سید ابراهیم رئیسی به عدم مذاکره در موضوعات موشکی و منطقهای، امکان چانهزنی و پیشبرد مذاکرات بر سر مکملهای برجام که دولت بایدن خواستار آن است، کاهش یافته است. این رسانهها تأکید دارند اصول سیاست خارجی ایران ثابت است اما لحن و تعاملپذیری ایران متناسب با رویکرد دولتها تغییر میکند. با این حال عمده آنان تصریح میکنند رئیسی در شرایطی به قدرت میرسد که ایران با دشواریهای متعدد اقتصادی و سیاسی روبروست و آخرین نشانه این دشواری هم توقف فعالیتهای تنها نیروگاه هستهای ایران است. با این حال، دو رسانه نیویورکتایمز و ایبیسی نیوز میگویند رئیسی بیش از آنکه در مورد اقداماتش صحبت کند، در مورد آنچه انجام نخواهد داد، سخن گفت.
⭕️رسانههای اسرائیلی همچون تایمز اسرائیل و هاآرتص و البته رسانههایی همچون رویترز و الجزیره انگلیسی بیش از موضوع برجام به سابقه قضایی رئیس جمهور منتخب اشاره دارند و کوشش میکنند پیچیدگی روابط ایران و آمریکا به دلیل مسائل حقوق بشری که اتفاقاً سید ابراهیم رئیسی به خاطر آن تحریم شده، زیر ذرهبین ببرند. این رسانهها ماجرای اعدامهای 67 را توضیح دادهاند و پاسخ او را ناشی از یک اعتمادبهنفس و استحکام دانستهاند. انبیسی نیوز مینویسد او هنگام پاسخگویی در مورد پرسش از اعدامها لحن غمانگیز یا شرمندهای نداشت و این نخستین باری بود که یکی از تاریکترین وقایع تاریخ ایران به محکمه پاسخگویی کشانده میشد.
⭕️اشاره به شرایط انتخابات که از نظر رسانههای انگلیسیزبان، رئیسی را بدون چالش و رقیب کرده بود و همچنین توجه جدی به موضوع آرای باطله نیز از دیگر محورهای مورد بررسی رسانهها بوده است. اما تخصصیترین و چه بسا تحلیلیترین یادداشت این رسانهها را سیانبیسی داشت که اختلافات ایران و آمریکا در مذاکرات وین مورد بررسی قرار داده بود. این یادداشت همچنین تأکید دارد بازارهای جهانی نفت منتظر پیامهای ارسالی دولت جدید ایران هستند. تولید بالاتر نفت ایران مانند یک اهرم کاهش قیمت جهانی نفت عمل میکند و ممکن است کشورهای حاشیه خلیج فارس را مجبور کند سیاستهای انقباضی پیش گیرند.
⭕️مجموع این روایتها نشان میدهد تصویر رسانههای انگلیسیزبان از دولت سیزدهم مبتنی بر دو رکن «سابقه قضایی شخص رئیس جمهور» و «برآمدن او از یک انتخابات محل تردید» خواهد بود و کوشش فراگیر برای اجماع علیه ایران ضدحقوق بشر به تلاشهایی که برای احیای اجماع علیه ایران هستهای انجام میگیرد، اضافه خواهد شد. این مهم به ویژه با حاکم بودن دموکراتها در آمریکا که در چنین مسائلی، توانستهاند زمینه و اعتباری برای خود دست و پا کنند، موضوع را پیچیدهتر میکند. این سوی میز اما دو فرصت اساسی برای دولت سیزدهم میتواند ناکارآمدی تحریم اقتصادی و گردش به شرق برای جبران لطمات اقتصادی چند سال اخیر باشد. نباید از یاد برد که دست برتر و موضع بالاتر ایران در موضوع حقوق بشر و تکیه بر تناقضها و فجایع حقوق بشری آمریکا و اروپا که در نشست خبری رئیس جمهور منتخب آمد، باید با پیوست تبیینی مبتکرانهای اولویت نخست دیپلماسی عمومی ایران قرار گیرد.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️خانه امن گاندو در تلویزیون و سینمای ایران
🔰به خاطر امنیت و به خاطر نهاد امنیتی نسازید!
⭕️چند سالی است نهادهای امنیتی کشور در رویکردی نوین تلاش میکنند پروندههای مهم و اساسی حوزه امنیت را برای افکار عمومی تصویرسازی و رازگشایی کنند. صد البته این رویکرد در جای خود بسیار ارزشمند و هویتبخش است و به امنسازی محیط کمک میکند، اگرچه میتوان تفاسیر دیگری برای این تلاش و حرکت جدید نیز پیدا کرد که پررنگترین تفسیر، اثبات اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی بر اوضاع داخلی کشور و همچنین محیط پیرامونی کشور است. با این همه، این تفسیر در سالهای اخیر به شکلی از رقابتجویی صنفی و نهادی تبدیل شده.
⭕️تعدد نهادهای امنیتی در جهان پرتهدید امروز و در کشورهای مختلف جهان، موضوعی طبیعی و تا اندازهای ضروری است. نه فقط ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی که حتی کشورهای منطقه نیز این ضرورت و اهمیت را دریافتهاند و بعضاً سرویسهای متعددی برای یک حوزه مأموریتی تعریف کردهاند. اما مهم آن است که این تعدد در یک رویکرد وحدتبخش برخوردار از یک فرماندهی یکتا باشد و البته این فرماندهی، نه امنیتی و نه نظامی، بلکه سیاسی باشد. توصیف و تببین این مقوله، در این نوشتار نمیگنجد اما رهاورد این ضرورت یا رویکرد نوین در ایران، حداقل در آثار نمایشی، نباید شکلی از رقابتجویی و کریخوانی سیاسی بین دو نهاد امنیتی اصلی کشور باشد.
⭕️گاندوی یک و دو، تلفیقی از چند پرونده مهم امنیتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم است که کوشش دارد اشراف اطلاعاتی و فداکاری و میدانداری نیروی خدوم و مخلص اطلاعات سپاه را نشان دهد. چند ماه پیش نیز سریال «خانه امن» روایتگر کوششهای مجاهدانه وزارت اطلاعات برای مقابله با نفوذ داعش در داخل کشور به رغم تنوع قومی و تکثر مذهبی شد. در هر دو، وجوه گلدرشتی از اشراف نیروهای امنیتی به وفور دیده میشد. دلهره و هراس بیمعنا بود، چون آخر داستان از ابتدا معلوم بود. نیروهای امنیتی، سریع، تند، و بینقص فرا میرسیدند و کار را متناسب با آنچه که باید، به پایان میرساندند. هم در گاندو، و هم در خانه امن، نیروهای خودی کمترین آسیب و نیروهای مقابل بیشترین صدمه را میدیدند. چیزی شبیه فیلمهای سینمایی دفاع مقدس در دهه 70 که بعثیها با یک رگبار از میدان به در میشدند.
⭕️صرف نظر از ایرادات شکلی و سناریویی، باید سازندگان این گونه آثار را که اتفاقاً به تماشای سریالها و فیلمهای خارجی علاقه مفرطی دارند، به دیدن آثار خارجی در همین ژانر امنیتی دعوت کرد. نیازی نیست برای نشاندن مخاطب پای گیرندهها، هلیکوپتر و کشتی و تانک و ... ردیف کنید. نیازی نیست همه پروندههای امنیتی تاریخ جمهوری اسلامی ایران را در چهل قسمت بچپانید. نیازی نیست از قبل همیشه برنده باشید؛ البته اگر و اگر برای مردم کار میسازید و قصد دارید سرمایه اجتماعی امنیتیها را حفظ کنید. سوژههای نابی که هیچ جای جهان رخ نمیدهد، میسوزانید و گمان میکنید هنرمندید. شاید لازم باشد برای شروع سراغ سریالها و فیلمهای پلیسی موفق در بیست سال اخیر بروید. مسلم است که ژانر پلیسی و اکشن با ژانر امنیتی و اطلاعاتی تفاوت دارد. و این همه ماجراست که شما فیلم پلیسی میسازید اما فیلم امنیتی، خیر. باقی بماند برای وقتی که گوشهایتان از سوت تشویقها پر نباشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰به خاطر امنیت و به خاطر نهاد امنیتی نسازید!
⭕️چند سالی است نهادهای امنیتی کشور در رویکردی نوین تلاش میکنند پروندههای مهم و اساسی حوزه امنیت را برای افکار عمومی تصویرسازی و رازگشایی کنند. صد البته این رویکرد در جای خود بسیار ارزشمند و هویتبخش است و به امنسازی محیط کمک میکند، اگرچه میتوان تفاسیر دیگری برای این تلاش و حرکت جدید نیز پیدا کرد که پررنگترین تفسیر، اثبات اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی بر اوضاع داخلی کشور و همچنین محیط پیرامونی کشور است. با این همه، این تفسیر در سالهای اخیر به شکلی از رقابتجویی صنفی و نهادی تبدیل شده.
⭕️تعدد نهادهای امنیتی در جهان پرتهدید امروز و در کشورهای مختلف جهان، موضوعی طبیعی و تا اندازهای ضروری است. نه فقط ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی که حتی کشورهای منطقه نیز این ضرورت و اهمیت را دریافتهاند و بعضاً سرویسهای متعددی برای یک حوزه مأموریتی تعریف کردهاند. اما مهم آن است که این تعدد در یک رویکرد وحدتبخش برخوردار از یک فرماندهی یکتا باشد و البته این فرماندهی، نه امنیتی و نه نظامی، بلکه سیاسی باشد. توصیف و تببین این مقوله، در این نوشتار نمیگنجد اما رهاورد این ضرورت یا رویکرد نوین در ایران، حداقل در آثار نمایشی، نباید شکلی از رقابتجویی و کریخوانی سیاسی بین دو نهاد امنیتی اصلی کشور باشد.
⭕️گاندوی یک و دو، تلفیقی از چند پرونده مهم امنیتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم است که کوشش دارد اشراف اطلاعاتی و فداکاری و میدانداری نیروی خدوم و مخلص اطلاعات سپاه را نشان دهد. چند ماه پیش نیز سریال «خانه امن» روایتگر کوششهای مجاهدانه وزارت اطلاعات برای مقابله با نفوذ داعش در داخل کشور به رغم تنوع قومی و تکثر مذهبی شد. در هر دو، وجوه گلدرشتی از اشراف نیروهای امنیتی به وفور دیده میشد. دلهره و هراس بیمعنا بود، چون آخر داستان از ابتدا معلوم بود. نیروهای امنیتی، سریع، تند، و بینقص فرا میرسیدند و کار را متناسب با آنچه که باید، به پایان میرساندند. هم در گاندو، و هم در خانه امن، نیروهای خودی کمترین آسیب و نیروهای مقابل بیشترین صدمه را میدیدند. چیزی شبیه فیلمهای سینمایی دفاع مقدس در دهه 70 که بعثیها با یک رگبار از میدان به در میشدند.
⭕️صرف نظر از ایرادات شکلی و سناریویی، باید سازندگان این گونه آثار را که اتفاقاً به تماشای سریالها و فیلمهای خارجی علاقه مفرطی دارند، به دیدن آثار خارجی در همین ژانر امنیتی دعوت کرد. نیازی نیست برای نشاندن مخاطب پای گیرندهها، هلیکوپتر و کشتی و تانک و ... ردیف کنید. نیازی نیست همه پروندههای امنیتی تاریخ جمهوری اسلامی ایران را در چهل قسمت بچپانید. نیازی نیست از قبل همیشه برنده باشید؛ البته اگر و اگر برای مردم کار میسازید و قصد دارید سرمایه اجتماعی امنیتیها را حفظ کنید. سوژههای نابی که هیچ جای جهان رخ نمیدهد، میسوزانید و گمان میکنید هنرمندید. شاید لازم باشد برای شروع سراغ سریالها و فیلمهای پلیسی موفق در بیست سال اخیر بروید. مسلم است که ژانر پلیسی و اکشن با ژانر امنیتی و اطلاعاتی تفاوت دارد. و این همه ماجراست که شما فیلم پلیسی میسازید اما فیلم امنیتی، خیر. باقی بماند برای وقتی که گوشهایتان از سوت تشویقها پر نباشد.
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️جنگ احد رسانهای و تکلیف دولت رئیسی
🔰تفاوتهای دولت روحانی و دولت رئیسی از حیث رسانهای
⭕️خلاف آنچه رایج شده، دولتهای یازدهم و دوازدهم از حیث رسانهای، تبحر و مهارتی مثالزدنی داشتند و از انفعال و کمکاری و تفرعن و ویژهخواری، تصویر تسلط، فرزانگی، بزرگمنشی و قهرمانی ساختند. به صورت مشخص میتوان به برجام به عنوان برنامه محوری اداره کشور اشاره کرد که از یک سند پراشکال حقوقی و تفسیرپذیر اتکاءناپذیر که نه وضعیت اقتصادی را بهبود بخشید و نه عزت را به پاسپورت بازگرداند، چگونه آفتاب تابان و مانع جنگ و قحطی ساختند. اتفاقاً در مجموعه دولت روحانی، شکلی از رسانهمداری حاکم بود که توانست کشور را با همه بیتوجهی به اولویتها و نیازمندیها 8 سال اداره کند و جز در موارد خونباری همچون آبان 98 که تاریکترین نقطه حکمرانی جمهوری اسلامی ایران را رقم زد، به صورت اعجابآوری، رئیسجمهور و دولتمردان را از مخمصههای عجیب در تصمیمگیری نجات دهد. از همین روست که تکلیف نخست رهبر معظم انقلاب برای دولت سیزدهم «بازسازی» است:
«همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همهی عرصههای مدیریّتی انشاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتیای که در کشور هست. در همهی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمترسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همهی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید.»
⭕️اما در روزهایی که از دولت رئیسی گذشته است، در حوزه رسانهای همچنان با مجموعهای از اشتباهات، کجسلیقگیها و غفلتها روبروییم. گویی در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و رسانه، اضافی، زائد و غیرتخصصی دیده میشود. دولت رئیسی با بحرانها و معضلات متعدد سیاسی و اقتصادی پرشماری روبروست اما پیش از همه باید به دنبال ساخت یک برنامه جامع رسانهای باشد تا بداند چگونه انتخابهایش را تبیین کند و اولویتهایش را تشریح نماید. در دولت روحانی، این مهم مبتنی بر دو عنصر «غریزه سیاستمداران» و «پروژه ذینفعان» پیش میرفت. برای اولی کافی است به کنش محمدجواد آذری جهرمی و محمدجواد ظریف در شبکههای اجتماعی توجه کنیم که چگونه خود را از تیررس منتقدین نجات دادند و نیازها و اولویتهایی مانند «توسعه زیرساخت» در مورد وزارت ارتباطات و «تماس با جهان» در مورد وزارت خارجه را برای شهروندان ایرانی حیاتی کردند. و در مورد دومی کافی است به انبوه حرکتهای توئیتری مانند «انسولین نیست» و «روحانی تنها نیست» که کوشش داشتند معادلات ساده ضعف در تصمیمگیری و اجرا را به عوامل دیگری همچون دولت پنهان نسبت دهند، توجه کنیم.
⭕️دولت رئیسی اما نه اولی را دارد و نه دومی را. اولی را بلد نیست و دومی را قبول ندارد. از این روست که انتخاب وزرا و مدیرانش در عین هوشمندی تمسخر میشود یا برجسته نمیشود. دولت رئیسی رسانه را در حکم یک پیوست هم قبول ندارد و گمان میبرد رسانه کار مهرههای درجه سه و چهار است و حل مسائل واقعیتر از بازنمایی آنهاست. اینجاست که اقدامات ارزشمندی مانند بازدید سرزدهها یا مشورت با کارشناسان یا حتی کاهش قیمت سیمان، آنچنان که باید در جامعه دیده نمیشود. رئیسی دو موجودی بیشتر ندارد: اخلاص و اعتماد مردمی. هر دوی این دو موجودی، از جمله داراییهای نرم به شمار میآیند که کمیتپذیر نیستند و قابل انکار و فرسایشند. از این روست که او در کنار برنامه تحول دولت و اولویتدهی به چالشهایی مانند کرونا و معیشت، باید به فکر ارتقای اعتماد عمومی، تابآوری ملّی و سرمایه اجتماعی باشد. چیزی که در دیدار رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری نیز برجسته شد:
«امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعههای فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را -از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوءنیّت قدرتهای بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت.»
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰تفاوتهای دولت روحانی و دولت رئیسی از حیث رسانهای
⭕️خلاف آنچه رایج شده، دولتهای یازدهم و دوازدهم از حیث رسانهای، تبحر و مهارتی مثالزدنی داشتند و از انفعال و کمکاری و تفرعن و ویژهخواری، تصویر تسلط، فرزانگی، بزرگمنشی و قهرمانی ساختند. به صورت مشخص میتوان به برجام به عنوان برنامه محوری اداره کشور اشاره کرد که از یک سند پراشکال حقوقی و تفسیرپذیر اتکاءناپذیر که نه وضعیت اقتصادی را بهبود بخشید و نه عزت را به پاسپورت بازگرداند، چگونه آفتاب تابان و مانع جنگ و قحطی ساختند. اتفاقاً در مجموعه دولت روحانی، شکلی از رسانهمداری حاکم بود که توانست کشور را با همه بیتوجهی به اولویتها و نیازمندیها 8 سال اداره کند و جز در موارد خونباری همچون آبان 98 که تاریکترین نقطه حکمرانی جمهوری اسلامی ایران را رقم زد، به صورت اعجابآوری، رئیسجمهور و دولتمردان را از مخمصههای عجیب در تصمیمگیری نجات دهد. از همین روست که تکلیف نخست رهبر معظم انقلاب برای دولت سیزدهم «بازسازی» است:
«همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همهی عرصههای مدیریّتی انشاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتیای که در کشور هست. در همهی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمترسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همهی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید.»
⭕️اما در روزهایی که از دولت رئیسی گذشته است، در حوزه رسانهای همچنان با مجموعهای از اشتباهات، کجسلیقگیها و غفلتها روبروییم. گویی در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و رسانه، اضافی، زائد و غیرتخصصی دیده میشود. دولت رئیسی با بحرانها و معضلات متعدد سیاسی و اقتصادی پرشماری روبروست اما پیش از همه باید به دنبال ساخت یک برنامه جامع رسانهای باشد تا بداند چگونه انتخابهایش را تبیین کند و اولویتهایش را تشریح نماید. در دولت روحانی، این مهم مبتنی بر دو عنصر «غریزه سیاستمداران» و «پروژه ذینفعان» پیش میرفت. برای اولی کافی است به کنش محمدجواد آذری جهرمی و محمدجواد ظریف در شبکههای اجتماعی توجه کنیم که چگونه خود را از تیررس منتقدین نجات دادند و نیازها و اولویتهایی مانند «توسعه زیرساخت» در مورد وزارت ارتباطات و «تماس با جهان» در مورد وزارت خارجه را برای شهروندان ایرانی حیاتی کردند. و در مورد دومی کافی است به انبوه حرکتهای توئیتری مانند «انسولین نیست» و «روحانی تنها نیست» که کوشش داشتند معادلات ساده ضعف در تصمیمگیری و اجرا را به عوامل دیگری همچون دولت پنهان نسبت دهند، توجه کنیم.
⭕️دولت رئیسی اما نه اولی را دارد و نه دومی را. اولی را بلد نیست و دومی را قبول ندارد. از این روست که انتخاب وزرا و مدیرانش در عین هوشمندی تمسخر میشود یا برجسته نمیشود. دولت رئیسی رسانه را در حکم یک پیوست هم قبول ندارد و گمان میبرد رسانه کار مهرههای درجه سه و چهار است و حل مسائل واقعیتر از بازنمایی آنهاست. اینجاست که اقدامات ارزشمندی مانند بازدید سرزدهها یا مشورت با کارشناسان یا حتی کاهش قیمت سیمان، آنچنان که باید در جامعه دیده نمیشود. رئیسی دو موجودی بیشتر ندارد: اخلاص و اعتماد مردمی. هر دوی این دو موجودی، از جمله داراییهای نرم به شمار میآیند که کمیتپذیر نیستند و قابل انکار و فرسایشند. از این روست که او در کنار برنامه تحول دولت و اولویتدهی به چالشهایی مانند کرونا و معیشت، باید به فکر ارتقای اعتماد عمومی، تابآوری ملّی و سرمایه اجتماعی باشد. چیزی که در دیدار رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری نیز برجسته شد:
«امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعههای فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را -از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوءنیّت قدرتهای بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت.»
#تحلیل
🆔@asar1398
◀️ جنگ سایهها میان ایران و رژیم صهیونیستی؛ ابعاد و ملاحظات جدید
🔰راهبرد کابینه جدید رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران: تلاش برای آنکه خود را برای آمریکا ارزشمند کند و رابطه ژئوپلتیک را جایگزین رابطه استراتژیک نماید
⭕️برخی رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی از تنش ژئوپلتیک ایران و رژیم صهیونیستی با عنوان «جنگ سایهها» نام میبرند. جنگ سایهها در یک سال اخیر به آبهای آزاد کشیده شده. رژیم صهیونیستی در تلاش است برای مقابله با نفوذ منطقهای و همچنین قطع یا کاهش تجارت دریایی ایران به ویژه در حوزه نفت و بنزین، کشتیها و نفتکشهای ایرانی را در موقعیتهایی دورتر از سواحل کشور هدف بگیرد و به گونهای ضربه وارد نماید که این محمولههای نفتی به مقصد نرسند. از دیدگاه مقامات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی، برجام یک توافق ناکافی است که در هیچ حوزهای از توسعه و پیشرفت ایران اعم از هستهای و موشکی بازدارندگی ایجاد نکرده است. توجه به این نکته اساسی است که رهگیری اهداف غیرنظامی، مانند آنچه اسرائیل در ترور شهید فخریزاده و حمله سایبری به بندر شهید رجایی مرتکب شد، بدون افزایش درگیری نظامی، خطرات را افزایش میدهد و اگر حملات به اهداف غیرنظامی کنترل نشود یا گسترش یابد، خطر درگیری اسرائیل و ایران تشدید خواهد شد.
⭕️جنگ سایهها جدا از عرصه و میدان، از حیث ابزار و تسلیحات نیز پیشرفت قابلاعتنایی کرده است. در عرصه سایبر، تربیت و تقویت نیروهای نیابتی ریسک مواجهه مستقیم را کاهش میدهد، تنوع اهداف را بالا میبرد و انعطاف و سرعت واکنش را ارتقاء میبخشد. رژیم صهیونیستی به ویژه در تلاش است متکی بر ابزارهای فناورانه و بازار منطقه به ويژه پس از توافق عادیسازی، نرمافزارها و برنامههای کاربردی جاسوسیپایهای همچون پگاسوس بسازد تا از طریق شرکتهای به ظاهر فناورانه، اطلاعات دقیقتری از رقبای منطقهای خود به ویژه ایران دریافت نماید. از سوی دیگر، اسرائیل و آمریکا به شکل بیسابقهای روی توان پهپادی ایران تمرکز کردهاند و در تلاشند به موازات تهدیدنمایی قدرت موشکی ایران، هر گونه پرواز پهپادها در منطقه را به ویژه علیه متجاوزین به یمن و همچنین حملات پهپادی نیروهای مقاومت عراقی علیه مواضع و پایگاههای آمریکا به ایران و متحدین او نسبت بدهند. 23 ژوئن سال جاری نیز کارگروهی مشترک میان آمریکا و اسرائیل برای آنچه مشارکتکنندگان «تهدید پهپادی ایران» خواندند، تشکیل شد تا دو طرف به سازوکارهایی از جمله اعلام منطقه پرواز ممنوع برای پهپادهای ایران دست یابند. ژنرال کنت مکنزی، فرمانده نیروهای مرکزی ایالات متحده آمریکا، بیستم آوریل سال جاری در گزارشی به کمیته خدمات مسلح مجلس نمایندگان آمریکا گفته بود که توان پهپادی ایران موجب شده برتری هوایی آمریکا در منطقه زیر سوال برود.
⭕️کابینه جدید رژیم صهیونیستی به ویژه در بخش سیاست خارجی و با ابتکار و تحرک یائیر لاپید در تلاش است تا ضمن حفظ دست برتر در رویاروییهای غیررسمی و دامنهداری که با ایران در پی گرفته، تصویر رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم متجاوز غیرقانونی را به یک واحد سیاسی عادی تبدیل نماید. سفرهای پرتعداد لاپید به کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا کوششی است تا علاوه بر تحمیل اسرائیل به عنوان یک دولت رسمی، رقیب دیرینه خود یعنی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه منزوی سازد. علاوه بر این، کوشش برای تعریف منافع مشترک اقتصادی میان کشورهای منطقه غیر از ارزیابی بازارهای منطقهای و درآمدزایی اقتصادی، به ایرانهراسی نیاز دارد تا غیر از کشورهای عربی، ایالات متحده آمریکا نیز حضور و نفوذ خود در منطقه خلیج فارس را وابسته به تحرکات نظامی اسرائیل ببیند. استفان والت، استاد روابط بینالملل در یادداشتی انتقادی در فارنپالیسی تصریح کرده بود حمایت بی قید و شرط آمریکا از اسرائیل، بیش از آن که مشکلی را حل کند، مشکلات فراوانی را برای واشنگتن فراهم میآورد. در نتیجه در سیاست خارجی کابینه جدید رژیم صهیونیستی، وزرای امنیتی و مقامات سیاست خارجی اسرائیل از یکجانبهگرایی نتانیاهو دست برداشته و کوشش دارند در تمام زمینههای ممکن اولاً خود را برای آمریکا ارزشمند سازند و ثانیاً در عصه بینالملل یارگیری کنند و دست به ائتلافسازی بزنند. این ائتلافسازی به ویژه پس از جنگ 12 روزه غزه که شکستی تمام عیار برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود، ضروری است.
#تحلیل
🆔@asar1398
🔰راهبرد کابینه جدید رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران: تلاش برای آنکه خود را برای آمریکا ارزشمند کند و رابطه ژئوپلتیک را جایگزین رابطه استراتژیک نماید
⭕️برخی رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی از تنش ژئوپلتیک ایران و رژیم صهیونیستی با عنوان «جنگ سایهها» نام میبرند. جنگ سایهها در یک سال اخیر به آبهای آزاد کشیده شده. رژیم صهیونیستی در تلاش است برای مقابله با نفوذ منطقهای و همچنین قطع یا کاهش تجارت دریایی ایران به ویژه در حوزه نفت و بنزین، کشتیها و نفتکشهای ایرانی را در موقعیتهایی دورتر از سواحل کشور هدف بگیرد و به گونهای ضربه وارد نماید که این محمولههای نفتی به مقصد نرسند. از دیدگاه مقامات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی، برجام یک توافق ناکافی است که در هیچ حوزهای از توسعه و پیشرفت ایران اعم از هستهای و موشکی بازدارندگی ایجاد نکرده است. توجه به این نکته اساسی است که رهگیری اهداف غیرنظامی، مانند آنچه اسرائیل در ترور شهید فخریزاده و حمله سایبری به بندر شهید رجایی مرتکب شد، بدون افزایش درگیری نظامی، خطرات را افزایش میدهد و اگر حملات به اهداف غیرنظامی کنترل نشود یا گسترش یابد، خطر درگیری اسرائیل و ایران تشدید خواهد شد.
⭕️جنگ سایهها جدا از عرصه و میدان، از حیث ابزار و تسلیحات نیز پیشرفت قابلاعتنایی کرده است. در عرصه سایبر، تربیت و تقویت نیروهای نیابتی ریسک مواجهه مستقیم را کاهش میدهد، تنوع اهداف را بالا میبرد و انعطاف و سرعت واکنش را ارتقاء میبخشد. رژیم صهیونیستی به ویژه در تلاش است متکی بر ابزارهای فناورانه و بازار منطقه به ويژه پس از توافق عادیسازی، نرمافزارها و برنامههای کاربردی جاسوسیپایهای همچون پگاسوس بسازد تا از طریق شرکتهای به ظاهر فناورانه، اطلاعات دقیقتری از رقبای منطقهای خود به ویژه ایران دریافت نماید. از سوی دیگر، اسرائیل و آمریکا به شکل بیسابقهای روی توان پهپادی ایران تمرکز کردهاند و در تلاشند به موازات تهدیدنمایی قدرت موشکی ایران، هر گونه پرواز پهپادها در منطقه را به ویژه علیه متجاوزین به یمن و همچنین حملات پهپادی نیروهای مقاومت عراقی علیه مواضع و پایگاههای آمریکا به ایران و متحدین او نسبت بدهند. 23 ژوئن سال جاری نیز کارگروهی مشترک میان آمریکا و اسرائیل برای آنچه مشارکتکنندگان «تهدید پهپادی ایران» خواندند، تشکیل شد تا دو طرف به سازوکارهایی از جمله اعلام منطقه پرواز ممنوع برای پهپادهای ایران دست یابند. ژنرال کنت مکنزی، فرمانده نیروهای مرکزی ایالات متحده آمریکا، بیستم آوریل سال جاری در گزارشی به کمیته خدمات مسلح مجلس نمایندگان آمریکا گفته بود که توان پهپادی ایران موجب شده برتری هوایی آمریکا در منطقه زیر سوال برود.
⭕️کابینه جدید رژیم صهیونیستی به ویژه در بخش سیاست خارجی و با ابتکار و تحرک یائیر لاپید در تلاش است تا ضمن حفظ دست برتر در رویاروییهای غیررسمی و دامنهداری که با ایران در پی گرفته، تصویر رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم متجاوز غیرقانونی را به یک واحد سیاسی عادی تبدیل نماید. سفرهای پرتعداد لاپید به کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا کوششی است تا علاوه بر تحمیل اسرائیل به عنوان یک دولت رسمی، رقیب دیرینه خود یعنی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه منزوی سازد. علاوه بر این، کوشش برای تعریف منافع مشترک اقتصادی میان کشورهای منطقه غیر از ارزیابی بازارهای منطقهای و درآمدزایی اقتصادی، به ایرانهراسی نیاز دارد تا غیر از کشورهای عربی، ایالات متحده آمریکا نیز حضور و نفوذ خود در منطقه خلیج فارس را وابسته به تحرکات نظامی اسرائیل ببیند. استفان والت، استاد روابط بینالملل در یادداشتی انتقادی در فارنپالیسی تصریح کرده بود حمایت بی قید و شرط آمریکا از اسرائیل، بیش از آن که مشکلی را حل کند، مشکلات فراوانی را برای واشنگتن فراهم میآورد. در نتیجه در سیاست خارجی کابینه جدید رژیم صهیونیستی، وزرای امنیتی و مقامات سیاست خارجی اسرائیل از یکجانبهگرایی نتانیاهو دست برداشته و کوشش دارند در تمام زمینههای ممکن اولاً خود را برای آمریکا ارزشمند سازند و ثانیاً در عصه بینالملل یارگیری کنند و دست به ائتلافسازی بزنند. این ائتلافسازی به ویژه پس از جنگ 12 روزه غزه که شکستی تمام عیار برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود، ضروری است.
#تحلیل
🆔@asar1398