This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧠💧ایران از سندروم #توهم_توسعه رنج میبرد که افراط در استفاده از #راهحلهای_سازهای را به دنبال داشته و منجر به #ورشکستگی_آبی سرزمین شده است.
💢کانال شفافیت برای آب💢
🆔🔜 @Transparencyforwater
💢کانال شفافیت برای آب💢
🆔🔜 @Transparencyforwater
ایران از سندروم #توهم_توسعه رنج میبرد که افراط در استفاده از راهحلهای سازهای نظیر #سدسازی، #انتقال_آب و #حفر_چاه را به دنبال داشته و منجر به #ورشکستگی_آبی سرزمین شده است.
🆔🔜 @Participateforwater
🆔🔜 @Participateforwater
🇮🇷🚦#کاوه رفت اما #پرچماش بالاست!
📝 عباس دهقان
#بخش_اول
روزی که آمد چندان هم ناشناخته نبود لااقل برای کسانی که به موضوع آب و محیط زیست علاقمند هستند. دانشمند جوان علوم زمین، چهره نوین مهندسی عمران آمریکا، برنده جایزه بین المللی هوبر و استاد امپریال کالج لندن. دو سال پیش و زمانی که عضو گروهی مجازی با موضوع آب بودم با دکتر #کاوه_مدنی بیشتر آشنا شدم. کمتر در مباحث گروه شرکت میکرد و بیشتر نظاره گر بود تا گوینده، شاید هم فضای جامعه را رصد میکرد تا به قول خودش التیام دهد و مرهم هرچند کوچکی باشد بر آلام بزرگ آب و محیط زیست کشورش. مصاحبه پشت مصاحبه و برنامه پشت برنامه همه جا صحبت از کاوه مدنی بود. خودش میگفت: «مصاحبه میکردم تا از طرف دولتیها شنیده شوم». در جامعه ماتم زده و آلوده به انواع مرض و ناامیدی، چهرهای تازه و صاحب کاریزما با پشتوانه علمی در سطح جهانی و لبخندی که چاشنی هر کلامش بود، گاهی هم جدی و مصمم، ویژگی افرادی که به علم و آموختن عشق میورزند، کاوه مدنی هر روز نگاهها را بیشتر به سمت خود جلب میکرد.
دوران معرفی کاندیداها برای تصاحب پستهای وزارتی، جسته و گریخته، از کاوه مدنی هم برای وزارت نیرو نام برده میشد اما در آخر، از سازمان نه چندان قوی و پرجذبه یعنی محیط زیست سر درآورد. به قول صادق زیباکلام "جایی که بودجهاش به اندازه یک نهاد فرهنگی نیست". از همان آغاز، واکنشها به این انتصاب متفاوت بود، هرچند کفه ترازو به سمت امیدوارها و راضیها سنگینی میکرد. در حلقهای تنگ که درون و بیرونش به خودی و ناخودی تقسیم میشود و وارد شدن به آن یادآور سفر حماسی رستم افسانهای و گذار از هفت خوان معروف است، چندان هم نباید بر استدلال ناامیدان خرده گرفت. سیستمی بر مبنای #سرمایهداری_رفاقتی که نخبگان علمی را به چشم توجیهگران تصمیمات و تضمینکنندگان سیاستهایش میبیند و همراهانی میخواهد تا با وجهه علمی آنها، جامعه را با منافع خود همساز کنند.
این فضا تازه یک نمای کلی از داستان است و روی دیگر آن و شاید پراهمیتتر آن، وضع اسفبار آب و محیط زیست کشور است که به یک اسب پیر و بارکشِ به آخر خط رسیده بیشتر مانند است تا نام مسحورکننده ثروت ملی! تا توانستهاند ازش سواری گرفتهاند و مسابقهها و مناقصهها را بردهاند و بر تن رنجورش تا خورده تازیانه زدهاند. به هر کسی سواری داده و به هر مسیر سخت و سنگلاخی کشیده شده تا همه راضی باشند به جز زبان بسته بی پناه.
جنگ و جدل حامیان محیط زیست و گروداران آب هم روی دیگر قصه است. نتیجه سوارکاری مغرورانه و حکمرانی بیخردانه «سیستم رفاقتی» همه را به جان هم انداخته تا جایی که هر بخش و گروهی دیگری را متهم میکند و یا مسئول میشناسد. وزارت نیرو کشاورزی را مقصر میداند، کشاورزی وزارت نیرو را و محیط زیست هم هر دو را. یکی میگوید کشاورزی را تعطیل کنیم و دیگری سدسازی را. جامعه به حامیان امنیت آبی و امنیت غذایی تقسیم شده است. کاوه مدنی اما حرفهایش از جنس دیگری است. به قول خودش «سالهاست که در مورد مشکلات #آب ایران تحقیق میکنم، مینویسم و هشدار میدهم. به عقیده من، ایران از سندروم #توهم_توسعه رنج میبرد که افراط در استفاده از راه حلهای سازهای نظیر #سدسازی، #انتقال_آب و #حفر_چاه را به دنبال داشته و منجر به #ورشکستگی_آبی سرزمین شده است». ورشکستگی آبی را برای گروداران آب، کنشگران و جامعه تشریح میکند و توضیح میدهد که بحران آنی، گذرا و پویاست و از زمانی که اسب آبی مان مریض و حالْ نزار بود سالیان سال گذشته است و اکنون از کار افتاده شده و دیگر قادر به سواری دادن و بارکشی چون گذشته نیست. ورشکستگی آبی را به زیبایی توصیف میکند: «رودخانهها و روانابهای سطحی حکم حساب جاری ما هستند و منابع آب زیرزمینی هم مثال حساب پس اندازمان، از حساب جاری خرج کردهایم و چک کشیدیم و حساب پساندازمان هم خالی شده و حالا ورشکستهایم. بدهیهای سیستم (تقاضای آب برای مصارف مختلف) از داراییهای آن(آبهای سطحی و زیرزمینی) بیشتر است، یعنی در آب ورشکستهایم». اما کاوه مدنی فقط توصیف کننده خوبِ وضع موجود نیست؛ راهکارهایی هم برای این وضعیت پیچیده دارد. او می گوید: «هم امنیت آبی و هم امنیت غذایی، نه میتوان و نه باید کشاورزی را تعطیل کنیم بلکه باید کمک کنیم کشاورزان را توانمند سازیم تا با آب کمتر و زمین کوچکتر ثروت بیشتری کسب کنند».
💢کانال مشارکت برای آب💢
🆔🔜 @Participateforwater
📝 عباس دهقان
#بخش_اول
روزی که آمد چندان هم ناشناخته نبود لااقل برای کسانی که به موضوع آب و محیط زیست علاقمند هستند. دانشمند جوان علوم زمین، چهره نوین مهندسی عمران آمریکا، برنده جایزه بین المللی هوبر و استاد امپریال کالج لندن. دو سال پیش و زمانی که عضو گروهی مجازی با موضوع آب بودم با دکتر #کاوه_مدنی بیشتر آشنا شدم. کمتر در مباحث گروه شرکت میکرد و بیشتر نظاره گر بود تا گوینده، شاید هم فضای جامعه را رصد میکرد تا به قول خودش التیام دهد و مرهم هرچند کوچکی باشد بر آلام بزرگ آب و محیط زیست کشورش. مصاحبه پشت مصاحبه و برنامه پشت برنامه همه جا صحبت از کاوه مدنی بود. خودش میگفت: «مصاحبه میکردم تا از طرف دولتیها شنیده شوم». در جامعه ماتم زده و آلوده به انواع مرض و ناامیدی، چهرهای تازه و صاحب کاریزما با پشتوانه علمی در سطح جهانی و لبخندی که چاشنی هر کلامش بود، گاهی هم جدی و مصمم، ویژگی افرادی که به علم و آموختن عشق میورزند، کاوه مدنی هر روز نگاهها را بیشتر به سمت خود جلب میکرد.
دوران معرفی کاندیداها برای تصاحب پستهای وزارتی، جسته و گریخته، از کاوه مدنی هم برای وزارت نیرو نام برده میشد اما در آخر، از سازمان نه چندان قوی و پرجذبه یعنی محیط زیست سر درآورد. به قول صادق زیباکلام "جایی که بودجهاش به اندازه یک نهاد فرهنگی نیست". از همان آغاز، واکنشها به این انتصاب متفاوت بود، هرچند کفه ترازو به سمت امیدوارها و راضیها سنگینی میکرد. در حلقهای تنگ که درون و بیرونش به خودی و ناخودی تقسیم میشود و وارد شدن به آن یادآور سفر حماسی رستم افسانهای و گذار از هفت خوان معروف است، چندان هم نباید بر استدلال ناامیدان خرده گرفت. سیستمی بر مبنای #سرمایهداری_رفاقتی که نخبگان علمی را به چشم توجیهگران تصمیمات و تضمینکنندگان سیاستهایش میبیند و همراهانی میخواهد تا با وجهه علمی آنها، جامعه را با منافع خود همساز کنند.
این فضا تازه یک نمای کلی از داستان است و روی دیگر آن و شاید پراهمیتتر آن، وضع اسفبار آب و محیط زیست کشور است که به یک اسب پیر و بارکشِ به آخر خط رسیده بیشتر مانند است تا نام مسحورکننده ثروت ملی! تا توانستهاند ازش سواری گرفتهاند و مسابقهها و مناقصهها را بردهاند و بر تن رنجورش تا خورده تازیانه زدهاند. به هر کسی سواری داده و به هر مسیر سخت و سنگلاخی کشیده شده تا همه راضی باشند به جز زبان بسته بی پناه.
جنگ و جدل حامیان محیط زیست و گروداران آب هم روی دیگر قصه است. نتیجه سوارکاری مغرورانه و حکمرانی بیخردانه «سیستم رفاقتی» همه را به جان هم انداخته تا جایی که هر بخش و گروهی دیگری را متهم میکند و یا مسئول میشناسد. وزارت نیرو کشاورزی را مقصر میداند، کشاورزی وزارت نیرو را و محیط زیست هم هر دو را. یکی میگوید کشاورزی را تعطیل کنیم و دیگری سدسازی را. جامعه به حامیان امنیت آبی و امنیت غذایی تقسیم شده است. کاوه مدنی اما حرفهایش از جنس دیگری است. به قول خودش «سالهاست که در مورد مشکلات #آب ایران تحقیق میکنم، مینویسم و هشدار میدهم. به عقیده من، ایران از سندروم #توهم_توسعه رنج میبرد که افراط در استفاده از راه حلهای سازهای نظیر #سدسازی، #انتقال_آب و #حفر_چاه را به دنبال داشته و منجر به #ورشکستگی_آبی سرزمین شده است». ورشکستگی آبی را برای گروداران آب، کنشگران و جامعه تشریح میکند و توضیح میدهد که بحران آنی، گذرا و پویاست و از زمانی که اسب آبی مان مریض و حالْ نزار بود سالیان سال گذشته است و اکنون از کار افتاده شده و دیگر قادر به سواری دادن و بارکشی چون گذشته نیست. ورشکستگی آبی را به زیبایی توصیف میکند: «رودخانهها و روانابهای سطحی حکم حساب جاری ما هستند و منابع آب زیرزمینی هم مثال حساب پس اندازمان، از حساب جاری خرج کردهایم و چک کشیدیم و حساب پساندازمان هم خالی شده و حالا ورشکستهایم. بدهیهای سیستم (تقاضای آب برای مصارف مختلف) از داراییهای آن(آبهای سطحی و زیرزمینی) بیشتر است، یعنی در آب ورشکستهایم». اما کاوه مدنی فقط توصیف کننده خوبِ وضع موجود نیست؛ راهکارهایی هم برای این وضعیت پیچیده دارد. او می گوید: «هم امنیت آبی و هم امنیت غذایی، نه میتوان و نه باید کشاورزی را تعطیل کنیم بلکه باید کمک کنیم کشاورزان را توانمند سازیم تا با آب کمتر و زمین کوچکتر ثروت بیشتری کسب کنند».
💢کانال مشارکت برای آب💢
🆔🔜 @Participateforwater
💧🛢از نفت ژرف تا آب ژرف
🔸زمانیکه چاههای ژرفِ اکتشافی به نفت رسید و نفت کشف شد همه دولتمردان خوشحال بودند و جشن گرفتند؛ ولی کسی فکر نمیکرد، همان چاههای نفت به بزرگترین بلای اقتصاد کشور تبدیل شوند (اقتصاد نفتی).
🔸این چاههای ژرف برای کشور "توسعه" و "پیشرفت" ارمغان نمیآورد. همانطور که چاههای ژرفِ نفت نیاورد ....
🔸همانطور که چاههای عمیقِ پمپاژ آب زیرزمینی با تکنولوژی وارداتی اصل 4 #ترومن نیاورد ....
🔸نه از تاریخ عبرت میگیریم و نه اهل آموختنایم. ظاهرا فقط میخواهیم مجدد همه چیز را خودمان تجربه کنیم.
پ.ن: تصاویر برداشت آب از چاه آب ژرف در #سیستان برای اولین بار در کشور
#توسعه_رو_به_فقر #آب_ژرف #توهم_توسعه #اقتصادنفتی
https://t.iss.one/waterDiplomacyMedia/39
🔸زمانیکه چاههای ژرفِ اکتشافی به نفت رسید و نفت کشف شد همه دولتمردان خوشحال بودند و جشن گرفتند؛ ولی کسی فکر نمیکرد، همان چاههای نفت به بزرگترین بلای اقتصاد کشور تبدیل شوند (اقتصاد نفتی).
🔸این چاههای ژرف برای کشور "توسعه" و "پیشرفت" ارمغان نمیآورد. همانطور که چاههای ژرفِ نفت نیاورد ....
🔸همانطور که چاههای عمیقِ پمپاژ آب زیرزمینی با تکنولوژی وارداتی اصل 4 #ترومن نیاورد ....
🔸نه از تاریخ عبرت میگیریم و نه اهل آموختنایم. ظاهرا فقط میخواهیم مجدد همه چیز را خودمان تجربه کنیم.
پ.ن: تصاویر برداشت آب از چاه آب ژرف در #سیستان برای اولین بار در کشور
#توسعه_رو_به_فقر #آب_ژرف #توهم_توسعه #اقتصادنفتی
https://t.iss.one/waterDiplomacyMedia/39
Telegram
WaterDiplomacyMedia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⁉️چرا #ارومیه خشک شد؟
شاید بتوان گفت یکی از مهم ترین عوامل ایجاد و تشدید بخش مهمی از چالش ها و مشکلات مختلف کنونی کشور، عدم درک و شناخت صحیح از #توسعه و #پیشرفت است.
#توهم_توسعه مسبب بخش جدی از مشکلات و چالش های آب و محیط زیست در بخش های مختلف کشور است.
برای یک نمونه دیگر، #توهم_توسعه یافتگیِ صنعتی و میل و عطش شدید توسعه، با تصور صنعتی شدن منطقه، یک علت اصلی شرایط امروز #زاینده_رود و چالش های مخلتف آبی، سیاسی و اجتماعی در این حوضه است.
متأسفانه آن توهمات توسعه یافتگی که آن بلاها را بر سر #ارومیه و زاینده رود و گاوخونی و .... آورد، این روزها به دنبال توسعه یافتگی فلات مرکزی و نواحی خشک کشور با طرح هایی همچون انتقال آب #عمان به #مشهد و یا #خزر به #سمنان است.
سوالی که مطرح است این است که چرا از گذشته و تجربه تلخ تاریخی درس عبرت نمی گیریم؟
💢کانال مشارکت برای آب💢
🆔🔜 @Participateforwater
شاید بتوان گفت یکی از مهم ترین عوامل ایجاد و تشدید بخش مهمی از چالش ها و مشکلات مختلف کنونی کشور، عدم درک و شناخت صحیح از #توسعه و #پیشرفت است.
#توهم_توسعه مسبب بخش جدی از مشکلات و چالش های آب و محیط زیست در بخش های مختلف کشور است.
برای یک نمونه دیگر، #توهم_توسعه یافتگیِ صنعتی و میل و عطش شدید توسعه، با تصور صنعتی شدن منطقه، یک علت اصلی شرایط امروز #زاینده_رود و چالش های مخلتف آبی، سیاسی و اجتماعی در این حوضه است.
متأسفانه آن توهمات توسعه یافتگی که آن بلاها را بر سر #ارومیه و زاینده رود و گاوخونی و .... آورد، این روزها به دنبال توسعه یافتگی فلات مرکزی و نواحی خشک کشور با طرح هایی همچون انتقال آب #عمان به #مشهد و یا #خزر به #سمنان است.
سوالی که مطرح است این است که چرا از گذشته و تجربه تلخ تاریخی درس عبرت نمی گیریم؟
💢کانال مشارکت برای آب💢
🆔🔜 @Participateforwater