از بحران و مدیریت بحران،
تا
پیشینه ی فرهنگی و فرهنگ امداد در بحران
✍🏻 #رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5379
تصاویر گویای همه ی آنچه قرار است گفته شود و یا به تحریر در آید، هست،نیست؟!
مدعی فرهنگ چندهزار ساله ی یاریگری هستیم و به جد نیز چنینیم و این را شاید بیش از هریک از ما، دکتر مرتضی فرهادی باشند که شهادت می دهند!
ولی این فرهنگ ناب و غنی را چه شده است که این روزها، حدود یک ماه از مفقودی سه شهروند کورد ارومیه ای در کوهستان های منتهی به مرز ترکیه می گذرد ولی عملیات جست و جو، همچنان در اگر و مگرهای متولیان و نیز بشود ونشودهای مردمان بومی، نافرجام و بدفرجام پیش می رود و تأسف زاتر که؛
مدیریت بحران کشور و حتی پژوهشگران مستقل این حوزه هم کک شان نمی گزد!
همزمان، چند روز قبل، رَیان، کودک پنج ساله ی مراکشی مفقود می شود و یعدها متوجه می شوند که در چاهی با عمق سی و دو متری سقوط کرده است و به دلیل قطر اندک دهانه چاه، امکان امداد رسانی از طریق دهانه چاه میسور نمی شود!
همان شوری وشعوری می آفریند که مردم و دولت، فرمانروا و فرمانبر، دست در دست هم حلقه می کنند و پنج روز کامل پشت سرهم و بی وقفه، زمین می کاوند تا بلکه؛
در موعد مقرر به تهِ چاه و آن کودک پنج ساله برسند!
گرچه در قدر و قیمت جان، چه انسان و حتی سایرموجودات، تفاوتی نشاید قایل شد ولی دردزاست وقتی می بینیم قاتل یک سرهنگ نیروی انتظامی، یک شبه دستگیر و زانو در بغل(به حق)، جلوی فرزند مقتول، مفلوک بودنش، نمایش داده می شود ولی قاتل هزاران کولبر و سوخت بر جانبرِ شهید، هیچگاه نام و نشان شان، یافت می نشود و نمی شود!
ده ها وهزاران جوان نخبه و سرخورده از وطن، در مسیرهای سنگلاخی و آبی دیار غربت، ره گم می کنند، سلامت و عزت وجان می بازند ولی کسی نیست که مسبب این ناامیدی و سرخوردگی و کوچ دسته جمعی را نشانی بگیرد؟!
یک ماه، زمان کمی نیست تا مدیریت بحران ومتولیان امنیت جان و مرزداران غیور همواره ماشه در دست، بیدار شوند و این بار نه با توپ و تشر وتفنگ، بلکه با عصا و باتوم و پوتین و بلدوزر و سورتمه های تیزروي نظامی شان، در دل دره بنار رژه روند وجان این سه شهروند به هر دلیل رونده در دل برف وبوران را نجات دهند واگر رمقی از جان این سه باقی نیست، حداقل از بِدَرشُدن جان سه مادر و سه پدر و چند فرزند و همسر دگر و ملتی سرخورده، جلوگیری کنند!
تفاوت ها را گفتیم ونوشتیم بلکه تلنگری باشد بر روزهای از دست رفته و امیدی به روزهای مانده!
نگذاریم فرهنگ ناب یاریگری مان، دستخوش بحران شود که دیگر، مدیریت شدنی نیست و فاجعه آفرین خواهد شد!
اگر فحوای واژگانی مهربانی، همزیستی و یاریگری را می فهیمیم و باور داریم،
امروز دیر است و باید لحظه ها را فهمید...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#فرهنگ_یاریگری
#ارومیه
#دره_بنار
#مراکش
#چاه_ریان
#مدیریت_بحران
#تفاوت_ها
#تلنگرها
@sopskf
https://www.instagram.com/p/CZmVJU6rFi2/?utm_medium=copy_link
تا
پیشینه ی فرهنگی و فرهنگ امداد در بحران
✍🏻 #رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5379
تصاویر گویای همه ی آنچه قرار است گفته شود و یا به تحریر در آید، هست،نیست؟!
مدعی فرهنگ چندهزار ساله ی یاریگری هستیم و به جد نیز چنینیم و این را شاید بیش از هریک از ما، دکتر مرتضی فرهادی باشند که شهادت می دهند!
ولی این فرهنگ ناب و غنی را چه شده است که این روزها، حدود یک ماه از مفقودی سه شهروند کورد ارومیه ای در کوهستان های منتهی به مرز ترکیه می گذرد ولی عملیات جست و جو، همچنان در اگر و مگرهای متولیان و نیز بشود ونشودهای مردمان بومی، نافرجام و بدفرجام پیش می رود و تأسف زاتر که؛
مدیریت بحران کشور و حتی پژوهشگران مستقل این حوزه هم کک شان نمی گزد!
همزمان، چند روز قبل، رَیان، کودک پنج ساله ی مراکشی مفقود می شود و یعدها متوجه می شوند که در چاهی با عمق سی و دو متری سقوط کرده است و به دلیل قطر اندک دهانه چاه، امکان امداد رسانی از طریق دهانه چاه میسور نمی شود!
همان شوری وشعوری می آفریند که مردم و دولت، فرمانروا و فرمانبر، دست در دست هم حلقه می کنند و پنج روز کامل پشت سرهم و بی وقفه، زمین می کاوند تا بلکه؛
در موعد مقرر به تهِ چاه و آن کودک پنج ساله برسند!
گرچه در قدر و قیمت جان، چه انسان و حتی سایرموجودات، تفاوتی نشاید قایل شد ولی دردزاست وقتی می بینیم قاتل یک سرهنگ نیروی انتظامی، یک شبه دستگیر و زانو در بغل(به حق)، جلوی فرزند مقتول، مفلوک بودنش، نمایش داده می شود ولی قاتل هزاران کولبر و سوخت بر جانبرِ شهید، هیچگاه نام و نشان شان، یافت می نشود و نمی شود!
ده ها وهزاران جوان نخبه و سرخورده از وطن، در مسیرهای سنگلاخی و آبی دیار غربت، ره گم می کنند، سلامت و عزت وجان می بازند ولی کسی نیست که مسبب این ناامیدی و سرخوردگی و کوچ دسته جمعی را نشانی بگیرد؟!
یک ماه، زمان کمی نیست تا مدیریت بحران ومتولیان امنیت جان و مرزداران غیور همواره ماشه در دست، بیدار شوند و این بار نه با توپ و تشر وتفنگ، بلکه با عصا و باتوم و پوتین و بلدوزر و سورتمه های تیزروي نظامی شان، در دل دره بنار رژه روند وجان این سه شهروند به هر دلیل رونده در دل برف وبوران را نجات دهند واگر رمقی از جان این سه باقی نیست، حداقل از بِدَرشُدن جان سه مادر و سه پدر و چند فرزند و همسر دگر و ملتی سرخورده، جلوگیری کنند!
تفاوت ها را گفتیم ونوشتیم بلکه تلنگری باشد بر روزهای از دست رفته و امیدی به روزهای مانده!
نگذاریم فرهنگ ناب یاریگری مان، دستخوش بحران شود که دیگر، مدیریت شدنی نیست و فاجعه آفرین خواهد شد!
اگر فحوای واژگانی مهربانی، همزیستی و یاریگری را می فهیمیم و باور داریم،
امروز دیر است و باید لحظه ها را فهمید...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#فرهنگ_یاریگری
#ارومیه
#دره_بنار
#مراکش
#چاه_ریان
#مدیریت_بحران
#تفاوت_ها
#تلنگرها
@sopskf
https://www.instagram.com/p/CZmVJU6rFi2/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
معجزه یاریگری مسئولانه
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5382
رَیان، کودک مراکشی که چند روز قبل ناپدید شد و بعدها خانواده اش، متوجه شدند که در چاهی عمیق با قطر دهنه ی چهل وپنج سانتیمتر و عمق سی و دومتری، سقوط کرده است، امروز پس از ده ها ساعت تلاش دسته جمعی ملت و دولت مراکش، به طرز معجزه آسایی، از تهِ چاه بیرون کشیده شد!
گرچه دقایقی بعدخبر فوت کودک مراکشی، رسانه ای شد و به ظاهر همه تلاش ها ناکام نشان داد اما هیچ گاه ذره ای از همت و حمیت جمعی دوستداران حیات و کنشگران فرهنگ یاریگرانه مسئولانه کاسته نشد،چه اینکه؛
نفس اقدام جمعی برای اقامه فرهنگ یاریگری مسئولانه، ارزش است و از طرفی، اگر همین هموندی های خالصانه برای پاسداری از جان میلیون ها کودک در معرض جنگ و نابرابری و کار غیرقانونی کودکان،شکل گیرد ،زندگی ها و جان ها،نجات خواهد یافت..
اما داستان این یاریگرانه، چنین اتفاق افتاد:
به محض همرسانی رسانه ای خبر سقوط این کودک پنج ساله، کنشگران مدنی، شهروندخبرنگاران و اصحاب رسانه، کمپینی به راه انداختند و همه جا جار زدند تا هر کس و به هر طریق ممکن که برایش میسور است، کمک کند تا ضمن نجات جان ریان، مادری را از سکته قلبی نجات دهند وپدری را از شکستن ستون فقرات و شهری را از سکوت مرگبار و ملتی را از ذیل مسئولیت سنگین نجات جان یک انسان...
همه و همه پای کار آمدند و در شوری وصف ناپذیر، هریک فرد و هر چند نفر کنار هم و هرگروه و هر دارا و صاحب توان و هنر و مهارت و فناوری ای، پای کار آمد تا در یاریگری مسئولانه ی جان، مدالی افتخار بر گردن آویزد و آویزند..
امروز، همه مادران مراکشی و تمام مادران جهان، همسنگ مادرِ دل نگران و منتظر ریان، به این معجزه دلخوش شدند وملت و دولت مراکش، سرافراز از پشت سرگذاشتن موفق یک آزمون و امتحانی بس سنگین..
امروز هر آن که واژگان مهربانی، همدلی وهمیاری را فهم کرده باشد، یاریگری همدلانه و مسئولانه شهروندان و مدیران بحران مراکشی را ارج می نهد و بر این خالقان معجزه ی یاریگرانه، علی رغم غمناک بودن نتیجه، درود می فرستند..
ما هم در مقام مروجان فرهنگ صلح ومسئولیت اجتماعی، در جغرافیای سرزمینی با پیشینه غنی فرهنگ یاریگری، ضمن عرض تسلیت به خانواده ریان و شهروندان مراکشی، این همت و شور و شعور جمعی مراکشی های عزیز را ارج می نهیم و امید راسخ داریم با دامنه دارشدنِ فرهنگ مسئولیت اجتماعی در جهانشهر وجغرافیای زیست جمعی، در آینده شاهد رخدادهای شادی آفرین ومعجزه های دل انگیزتر منتج به نتیجه خواهیم شد..
به امید دامنه دارشدن فرهنگ یاریگری مسئولانه در جای جای جهان
و
با آرزوی صبر بر مصیبت برای خانواده ریان و همه کنشگران حاضر در صحنه وپشت صحنه و ویژه رسانه واصحاب رسانه مسئولیت شناس..
#معجزه_یاریگری
#ریان
#مراکش
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
@sopskf
--
https://www.instagram.com/p/CZmlGQYrFo5/?utm_medium=copy_link
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5382
رَیان، کودک مراکشی که چند روز قبل ناپدید شد و بعدها خانواده اش، متوجه شدند که در چاهی عمیق با قطر دهنه ی چهل وپنج سانتیمتر و عمق سی و دومتری، سقوط کرده است، امروز پس از ده ها ساعت تلاش دسته جمعی ملت و دولت مراکش، به طرز معجزه آسایی، از تهِ چاه بیرون کشیده شد!
گرچه دقایقی بعدخبر فوت کودک مراکشی، رسانه ای شد و به ظاهر همه تلاش ها ناکام نشان داد اما هیچ گاه ذره ای از همت و حمیت جمعی دوستداران حیات و کنشگران فرهنگ یاریگرانه مسئولانه کاسته نشد،چه اینکه؛
نفس اقدام جمعی برای اقامه فرهنگ یاریگری مسئولانه، ارزش است و از طرفی، اگر همین هموندی های خالصانه برای پاسداری از جان میلیون ها کودک در معرض جنگ و نابرابری و کار غیرقانونی کودکان،شکل گیرد ،زندگی ها و جان ها،نجات خواهد یافت..
اما داستان این یاریگرانه، چنین اتفاق افتاد:
به محض همرسانی رسانه ای خبر سقوط این کودک پنج ساله، کنشگران مدنی، شهروندخبرنگاران و اصحاب رسانه، کمپینی به راه انداختند و همه جا جار زدند تا هر کس و به هر طریق ممکن که برایش میسور است، کمک کند تا ضمن نجات جان ریان، مادری را از سکته قلبی نجات دهند وپدری را از شکستن ستون فقرات و شهری را از سکوت مرگبار و ملتی را از ذیل مسئولیت سنگین نجات جان یک انسان...
همه و همه پای کار آمدند و در شوری وصف ناپذیر، هریک فرد و هر چند نفر کنار هم و هرگروه و هر دارا و صاحب توان و هنر و مهارت و فناوری ای، پای کار آمد تا در یاریگری مسئولانه ی جان، مدالی افتخار بر گردن آویزد و آویزند..
امروز، همه مادران مراکشی و تمام مادران جهان، همسنگ مادرِ دل نگران و منتظر ریان، به این معجزه دلخوش شدند وملت و دولت مراکش، سرافراز از پشت سرگذاشتن موفق یک آزمون و امتحانی بس سنگین..
امروز هر آن که واژگان مهربانی، همدلی وهمیاری را فهم کرده باشد، یاریگری همدلانه و مسئولانه شهروندان و مدیران بحران مراکشی را ارج می نهد و بر این خالقان معجزه ی یاریگرانه، علی رغم غمناک بودن نتیجه، درود می فرستند..
ما هم در مقام مروجان فرهنگ صلح ومسئولیت اجتماعی، در جغرافیای سرزمینی با پیشینه غنی فرهنگ یاریگری، ضمن عرض تسلیت به خانواده ریان و شهروندان مراکشی، این همت و شور و شعور جمعی مراکشی های عزیز را ارج می نهیم و امید راسخ داریم با دامنه دارشدنِ فرهنگ مسئولیت اجتماعی در جهانشهر وجغرافیای زیست جمعی، در آینده شاهد رخدادهای شادی آفرین ومعجزه های دل انگیزتر منتج به نتیجه خواهیم شد..
به امید دامنه دارشدن فرهنگ یاریگری مسئولانه در جای جای جهان
و
با آرزوی صبر بر مصیبت برای خانواده ریان و همه کنشگران حاضر در صحنه وپشت صحنه و ویژه رسانه واصحاب رسانه مسئولیت شناس..
#معجزه_یاریگری
#ریان
#مراکش
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
@sopskf
--
https://www.instagram.com/p/CZmlGQYrFo5/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک