Forwarded from کارستان🌴
اگر به زندگی یکایک ما که شورای کتاب کودک را تاسیس کردیم، توجه کنید خواهید دید که هر یک از ما به نوعی در کودکی و نوجوانی به کتاب دسترسی داشتیم و تاثیر آن را در رشد خود تجربه کرده بودیم.
من خود همواره از تأثیر دو کتاب در شکلگیری تفکر و عقایدم نام بردهام.
یکی داستان کودکی بود که در جنگ جهانی اول والدین خود را گم کرده بود. تجربه این پسرک پنج ساله مرا برای تمام عمر ضد جنگ و خونریزی کرد و دیگری داستان زنبور عسلی که توانست کندوی خود را از حمله زنبورهای درشت نجات دهد.
از گفتههای توران میرهادی درکتاب «استاد برجسته آموزش و پرورش» به کوشش شهرداد میرزایی
۲۴ آبانماه روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد.
#کارگاه_فیلم_کارآ #کارستان #کاری_کنیم_کارستان #توران_میرهادی #رخشان_بنی_اعتماد #مجتبامیرتهماسب #روز_کتاب_و_کتابخوانی
🌱 @KARESTANFILM
من خود همواره از تأثیر دو کتاب در شکلگیری تفکر و عقایدم نام بردهام.
یکی داستان کودکی بود که در جنگ جهانی اول والدین خود را گم کرده بود. تجربه این پسرک پنج ساله مرا برای تمام عمر ضد جنگ و خونریزی کرد و دیگری داستان زنبور عسلی که توانست کندوی خود را از حمله زنبورهای درشت نجات دهد.
از گفتههای توران میرهادی درکتاب «استاد برجسته آموزش و پرورش» به کوشش شهرداد میرزایی
۲۴ آبانماه روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد.
#کارگاه_فیلم_کارآ #کارستان #کاری_کنیم_کارستان #توران_میرهادی #رخشان_بنی_اعتماد #مجتبامیرتهماسب #روز_کتاب_و_کتابخوانی
🌱 @KARESTANFILM
Forwarded from شورای کتاب کودک
✍🏻جنگ و صلح توران میرهادی
یادداشتی به مناسبت سالروز درگذشت زندهیاد توران میرهادی
يكى از پررنگ ترین و پربسامدترين مفاهيمى كه در انديشه زنده ياد توران ميرهادى مىتوان جستجو كرد، مفهوم صلح و در تقابل با آن، مفهوم جنگ است. نگاه توران ميرهادى به اين دو مفهوم، نگاهى منسجم و نظاممند است. چندان كه در اين نظام انديشهاى، هيچ گذارهاى در باب جنگ و صلح را نمىتوان در تعارض با ديگرى يافت. نگاه توران ميرهادى به مفهوم صلح را مى توان برآمده از سه عامل دانست:
۱- تجربههاى زيسته او در كودكى و در ادوار بعدى زندگى، از جمله ارتباطهای بین فردی و همچنين حضورش در اروپاى بحران زده از جنگ جهانى دوم: دغدغهمندی او درباره صلح، حاصل این دوره اخیر است.
۲-دانش او در زمينه روانشناسى و تعليم و تربيت كودكان: آموزههایی چون عدم مقایسه بین کودکان و نفی رقابت بین آنها و …، برآمده از این معارف هستند.
۳- مواجهه مستقيم او با امر فرهنگی به واسطه حرفه آموزگارى (تجربه مدرسه فرهاد) و حضور مستمر در پهنه فرهنگ و ادبيات كودكان(تجربه شورای کتاب کودک).
صلح در منظومه فكرى توران ميرهادى، به دو شكل «صلح درون» و «صلح برون» مطرح میشود. نقطه عزیمت او در تحلیل صلح درون، بنیانی زیست شناختی و روان شناختی دارد. در این مرحله، کودک -«به ما هو کودک»- فارغ از هرگونه ویژگی عارضی و اجتماعی مطرح است: «تلاش مادران این است که محیطی آرام، امن، شاد و اطمینان بخش برای کودک شیرخوارشان فراهم کنند. به این ترتیب، آنها سلامت روانی کودک را پایه گذاری میکنند و صلح درون را در او شکل میدهند. چنین کودکی دیگر احساس مقابله و احساس جنگیدن برای دریافت کردن را ندارد. او این احساس را ندارد که به شکلهای مختلف، اعمال زور کند.»
او، صلح درون را مقدمه صلح برون میداند و درباره این تقدم میگوید: «صلح درون وقتی است که فرد با خودش در آشتی است، احساس میکند انسان خوبی است، خوب کار میکند. نسبت به دیگران احساس محبت میکند و به آنان کمک میکند… به این ترتیب او صلح درون خود را به جامعهاش تعمیم میدهد.»
تعمیم صلح درون به صلح برون در این اندیشه، به معنای ضرورت یک زندگی همواره هموار و عاری از هر گونه مشکل نیست. حس امنیت درونی کودک نه از این نوع زندگیِ غیرممکن که از تجربههای کودک در مواجهه با مشکلات بر میخیزد. حس امنیت در خلا شکل نمیگیرد، بلکه از متن زندگی و از دل تجربهها و روابط اجتماعی بیرون میآید. صلح؛ «بودنی از نوع دیگر» طلب میکند. مواجهه با غم، مثال ژرفی است که از متن زندگی توران میرهادی برخاسته است: «آدمی به دو گونه میتواند با رنج روبرو شود: یک گونهاش این است که زیر بار غم خرد شود و نتواند با آن مقابله کند و گونه دیگرش این است که از غم نیرو بگیرد. یعنی غم زمینهای شود برای تبدیل شدن به یک نیروی بزرگ که میتوان با آن چیزی ساخت… این بودن نوع دوم، بودن از نوع دیگر است.»
او در بحث تعمیم صلح درون به صلح برون، به مفهوم «فرهنگ»، در معنایی ناظر بر تمام روابط انسانی میرسد و میگوید: «صلح بیرون ابعادش فوق العاده وسیع است و شامل جامعههای گوناگون، ملتهای مختلف و فرهنگها و دینهای متفاوت میشود… فرهنگ واژهای است که مسائل زیادی را در بر میگیرد. به عبارت دیگر شامل تمام ابعاد روابط انسانی میشود و در کل زندگی هر انسانی را تحت الشعاع قرار میدهد… فرهنگ صلح از صلح فرد با خودش آغاز میشود و سپس کل جامعه بشری را در بر میگیرد و تا رابطه انسان با کائنات گسترش پیدا میکند.»
صلح در اندیشه توران میرهادی با کودکی و حس امنیت درونی او آغاز میشود. اما این بنیان زیست شناختی و روان شناختی، در ادامه فرایندِ تعمیم و شکل گیری صلح بیرون، بنیانی جامعه شناختی پیدا میکند و از این رو کنش صلح ورزی بدل به تلاشی بامعنا میشود: «هر چه در توان هست، باید برای ایجاد این صلح تلاش کرد. این خیال که صلح خود به خود ایجاد می شود، خیالی واهی است.»
مفهوم متقابل صلح، یعنی جنگ نیز در اندیشه او، منسجم و نظاممند است. همان گونه که صلح با حس امنیت درونی کودک آغاز میشود، جنگ نیز با تَرَک برداشتن این حس شروع میشود. «کودکی که نمیداند آیا غذا خواهد داشت یا نه، کسی مراقبش هست یا نه، احساس امنیت نمیکند. طبیعی است که در این حالت صلح درون وی رشد نمیکند.» فقدان صلح درون نیز همچون وجود آن، قدرت تعمیم دارد و به تدریج خود را در ساحتهای بیرونی و در ساختار های کلان اجتماعی همچون جنگ افروزی قدرتها نشان میدهد.
جنگ و صلح توران میرهادی با کودکی گره خورده و در هم تنیده است. در این نگاه، جنگ با ندیدن و صلح با دیدن کودکی آغاز می شود و دیدن کودکی، آغاز صلح است و پایان جنگ.
#شورای_كتاب_كودک
#توران_میرهادی
کانال تلگرام:
@shorayeketabekoodak
اینستاگرام:
https://instagram.com/cbc.1341
یادداشتی به مناسبت سالروز درگذشت زندهیاد توران میرهادی
يكى از پررنگ ترین و پربسامدترين مفاهيمى كه در انديشه زنده ياد توران ميرهادى مىتوان جستجو كرد، مفهوم صلح و در تقابل با آن، مفهوم جنگ است. نگاه توران ميرهادى به اين دو مفهوم، نگاهى منسجم و نظاممند است. چندان كه در اين نظام انديشهاى، هيچ گذارهاى در باب جنگ و صلح را نمىتوان در تعارض با ديگرى يافت. نگاه توران ميرهادى به مفهوم صلح را مى توان برآمده از سه عامل دانست:
۱- تجربههاى زيسته او در كودكى و در ادوار بعدى زندگى، از جمله ارتباطهای بین فردی و همچنين حضورش در اروپاى بحران زده از جنگ جهانى دوم: دغدغهمندی او درباره صلح، حاصل این دوره اخیر است.
۲-دانش او در زمينه روانشناسى و تعليم و تربيت كودكان: آموزههایی چون عدم مقایسه بین کودکان و نفی رقابت بین آنها و …، برآمده از این معارف هستند.
۳- مواجهه مستقيم او با امر فرهنگی به واسطه حرفه آموزگارى (تجربه مدرسه فرهاد) و حضور مستمر در پهنه فرهنگ و ادبيات كودكان(تجربه شورای کتاب کودک).
صلح در منظومه فكرى توران ميرهادى، به دو شكل «صلح درون» و «صلح برون» مطرح میشود. نقطه عزیمت او در تحلیل صلح درون، بنیانی زیست شناختی و روان شناختی دارد. در این مرحله، کودک -«به ما هو کودک»- فارغ از هرگونه ویژگی عارضی و اجتماعی مطرح است: «تلاش مادران این است که محیطی آرام، امن، شاد و اطمینان بخش برای کودک شیرخوارشان فراهم کنند. به این ترتیب، آنها سلامت روانی کودک را پایه گذاری میکنند و صلح درون را در او شکل میدهند. چنین کودکی دیگر احساس مقابله و احساس جنگیدن برای دریافت کردن را ندارد. او این احساس را ندارد که به شکلهای مختلف، اعمال زور کند.»
او، صلح درون را مقدمه صلح برون میداند و درباره این تقدم میگوید: «صلح درون وقتی است که فرد با خودش در آشتی است، احساس میکند انسان خوبی است، خوب کار میکند. نسبت به دیگران احساس محبت میکند و به آنان کمک میکند… به این ترتیب او صلح درون خود را به جامعهاش تعمیم میدهد.»
تعمیم صلح درون به صلح برون در این اندیشه، به معنای ضرورت یک زندگی همواره هموار و عاری از هر گونه مشکل نیست. حس امنیت درونی کودک نه از این نوع زندگیِ غیرممکن که از تجربههای کودک در مواجهه با مشکلات بر میخیزد. حس امنیت در خلا شکل نمیگیرد، بلکه از متن زندگی و از دل تجربهها و روابط اجتماعی بیرون میآید. صلح؛ «بودنی از نوع دیگر» طلب میکند. مواجهه با غم، مثال ژرفی است که از متن زندگی توران میرهادی برخاسته است: «آدمی به دو گونه میتواند با رنج روبرو شود: یک گونهاش این است که زیر بار غم خرد شود و نتواند با آن مقابله کند و گونه دیگرش این است که از غم نیرو بگیرد. یعنی غم زمینهای شود برای تبدیل شدن به یک نیروی بزرگ که میتوان با آن چیزی ساخت… این بودن نوع دوم، بودن از نوع دیگر است.»
او در بحث تعمیم صلح درون به صلح برون، به مفهوم «فرهنگ»، در معنایی ناظر بر تمام روابط انسانی میرسد و میگوید: «صلح بیرون ابعادش فوق العاده وسیع است و شامل جامعههای گوناگون، ملتهای مختلف و فرهنگها و دینهای متفاوت میشود… فرهنگ واژهای است که مسائل زیادی را در بر میگیرد. به عبارت دیگر شامل تمام ابعاد روابط انسانی میشود و در کل زندگی هر انسانی را تحت الشعاع قرار میدهد… فرهنگ صلح از صلح فرد با خودش آغاز میشود و سپس کل جامعه بشری را در بر میگیرد و تا رابطه انسان با کائنات گسترش پیدا میکند.»
صلح در اندیشه توران میرهادی با کودکی و حس امنیت درونی او آغاز میشود. اما این بنیان زیست شناختی و روان شناختی، در ادامه فرایندِ تعمیم و شکل گیری صلح بیرون، بنیانی جامعه شناختی پیدا میکند و از این رو کنش صلح ورزی بدل به تلاشی بامعنا میشود: «هر چه در توان هست، باید برای ایجاد این صلح تلاش کرد. این خیال که صلح خود به خود ایجاد می شود، خیالی واهی است.»
مفهوم متقابل صلح، یعنی جنگ نیز در اندیشه او، منسجم و نظاممند است. همان گونه که صلح با حس امنیت درونی کودک آغاز میشود، جنگ نیز با تَرَک برداشتن این حس شروع میشود. «کودکی که نمیداند آیا غذا خواهد داشت یا نه، کسی مراقبش هست یا نه، احساس امنیت نمیکند. طبیعی است که در این حالت صلح درون وی رشد نمیکند.» فقدان صلح درون نیز همچون وجود آن، قدرت تعمیم دارد و به تدریج خود را در ساحتهای بیرونی و در ساختار های کلان اجتماعی همچون جنگ افروزی قدرتها نشان میدهد.
جنگ و صلح توران میرهادی با کودکی گره خورده و در هم تنیده است. در این نگاه، جنگ با ندیدن و صلح با دیدن کودکی آغاز می شود و دیدن کودکی، آغاز صلح است و پایان جنگ.
#شورای_كتاب_كودک
#توران_میرهادی
کانال تلگرام:
@shorayeketabekoodak
اینستاگرام:
https://instagram.com/cbc.1341