در مسیر امداد، راه دشوار مدیریت بحران!
✍️رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5809
با اولین تجربه مکیدن پستان مادر، اولین جُرعه حس مسئولیت پذیری را چشیدم و همان، از خوی ناپسند خودبینی به دورم داشت و تا به امروز که حدود نصف قرن، سال پشت سرگذاشته ام، یاد ندارم خاری بر پای همنوع یا همزیستم، خلیده باشد یا رنجی چه بر حیوان، گیاه، درخت و آب و هر ذی وجودی وارد آمده باشد ولی بی خیال و آسوده، خوابیده باشم.
زلزله که لرزاند، سیل که روان شد و جان و آرامش دگری که هدف گرفته شد، ناخواسته، فریادی در اندرون بیداد می کند که حالا وقتش است...
وقت به پا خاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی و گام برداشتن در مسیر رسالت و مٲموریت همنوع نوازی، مهرپردازی و صلح سازی!
اینبار نیز که زمین، سرفه کرد، خوی لرزید، فیرورق به خود پیچید و همنوع آواره خیابان و کوچه و کمپ شد، دل آرام و قرار بگرفت و روح، تیغ انداخت و مغز دستور داد.
کوله مهیا شد و بلیط تهیه شد و از والده، برادر ارشد و مهربان همسر و جمع دوستان، حلالیت و رخصت طلبیده شد.
برف و بوران و طوفان، سرما و بیماری فرزند، مانع عزم جزم نشد و سفر در دل برف، با دو برابر زمان و هزینه معمول، انجام شد و علی رغم خستگی بسیار، شهر خوی میزبان شد و فیرورق یا همان پِرِه مشهور، اولین ایستگاه امدادی و هموند و البته مرشد همیشگی دکتر محمد ایران منش عزیز نیز رفیق شفیق با عهدی وثیق در هم راهبری امداد...
راه و جاده و خیابان، کوچه و مسجد و محله، کمپ شد و هر قدم و هر ساعت روزمان امدادگری و استماع بیدادگری در تجربه نکردن تجربه و ابربحران مدیریت بحران!
عزم جزم کردیم حتی اگر چون ارتشی دو نفره هم باشد، به جان بحران واگرایی، کُنش جزیره ای و واکنش انفعالی، حمله ور شویم و تجارب اندوخته قبلی را به اشتراک بگذاریم.
بدین مقصود، عملیات شناسایی میدانی نقاط آسیب دیده، شروع شد. نیاز سنجی ها، اولویت بندی و فعالان در پیشاهنگ امدادی، سیبل هموندی قرار گرفتند.
اینک که مدتی از حضور مستمرمان می گذرد، هر روز جمعی، گروهی و عزیزی، به نخ تسبیح اضافه می شود و امید می رود که شورای هماهنگی امداد مردمی چون کرمانشاه، گلستان و لرستان، جان گیرد و رسمی نکو، در هموندی و هوشیاری ملت خلق گردد.
خوی و آسیب دیدگانش، امروز نیازمند من و تو و مایند
بیاییم حتی اگر در تجربه پس لرزه های دامنه دارش هم باشد، شریک ترس و هراس زلزله زدگان از رفتن زیرآوار و مرگ باشیم و حداقل کمی از بار این مصیبت صغری، در پیشاحادثه کبرا(ی) زلزله ویرانگر ترکیه را از روان و روح آسیب دیدگان بزداییم.
فرصت امروز را نباید از کف داد و برای ادای مسئولیت اجتماعی، باید به موقع و همدلانه به پا خاست تا سیل مهربانی ها، مؤثرتر مدیریت شوند...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#زلزله_خوی
#مدیریت_بحران
#تلنگری_به_اذهان
#تدبیر_امداد
#راه_دشوار
@sopskf
------
🔺تصاویر بیشتر و استوری های مرتبط را اینجا پیگیر باشید👇
https://www.instagram.com/reel/Cokr5nnv3Ah/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✍️رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5809
با اولین تجربه مکیدن پستان مادر، اولین جُرعه حس مسئولیت پذیری را چشیدم و همان، از خوی ناپسند خودبینی به دورم داشت و تا به امروز که حدود نصف قرن، سال پشت سرگذاشته ام، یاد ندارم خاری بر پای همنوع یا همزیستم، خلیده باشد یا رنجی چه بر حیوان، گیاه، درخت و آب و هر ذی وجودی وارد آمده باشد ولی بی خیال و آسوده، خوابیده باشم.
زلزله که لرزاند، سیل که روان شد و جان و آرامش دگری که هدف گرفته شد، ناخواسته، فریادی در اندرون بیداد می کند که حالا وقتش است...
وقت به پا خاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی و گام برداشتن در مسیر رسالت و مٲموریت همنوع نوازی، مهرپردازی و صلح سازی!
اینبار نیز که زمین، سرفه کرد، خوی لرزید، فیرورق به خود پیچید و همنوع آواره خیابان و کوچه و کمپ شد، دل آرام و قرار بگرفت و روح، تیغ انداخت و مغز دستور داد.
کوله مهیا شد و بلیط تهیه شد و از والده، برادر ارشد و مهربان همسر و جمع دوستان، حلالیت و رخصت طلبیده شد.
برف و بوران و طوفان، سرما و بیماری فرزند، مانع عزم جزم نشد و سفر در دل برف، با دو برابر زمان و هزینه معمول، انجام شد و علی رغم خستگی بسیار، شهر خوی میزبان شد و فیرورق یا همان پِرِه مشهور، اولین ایستگاه امدادی و هموند و البته مرشد همیشگی دکتر محمد ایران منش عزیز نیز رفیق شفیق با عهدی وثیق در هم راهبری امداد...
راه و جاده و خیابان، کوچه و مسجد و محله، کمپ شد و هر قدم و هر ساعت روزمان امدادگری و استماع بیدادگری در تجربه نکردن تجربه و ابربحران مدیریت بحران!
عزم جزم کردیم حتی اگر چون ارتشی دو نفره هم باشد، به جان بحران واگرایی، کُنش جزیره ای و واکنش انفعالی، حمله ور شویم و تجارب اندوخته قبلی را به اشتراک بگذاریم.
بدین مقصود، عملیات شناسایی میدانی نقاط آسیب دیده، شروع شد. نیاز سنجی ها، اولویت بندی و فعالان در پیشاهنگ امدادی، سیبل هموندی قرار گرفتند.
اینک که مدتی از حضور مستمرمان می گذرد، هر روز جمعی، گروهی و عزیزی، به نخ تسبیح اضافه می شود و امید می رود که شورای هماهنگی امداد مردمی چون کرمانشاه، گلستان و لرستان، جان گیرد و رسمی نکو، در هموندی و هوشیاری ملت خلق گردد.
خوی و آسیب دیدگانش، امروز نیازمند من و تو و مایند
بیاییم حتی اگر در تجربه پس لرزه های دامنه دارش هم باشد، شریک ترس و هراس زلزله زدگان از رفتن زیرآوار و مرگ باشیم و حداقل کمی از بار این مصیبت صغری، در پیشاحادثه کبرا(ی) زلزله ویرانگر ترکیه را از روان و روح آسیب دیدگان بزداییم.
فرصت امروز را نباید از کف داد و برای ادای مسئولیت اجتماعی، باید به موقع و همدلانه به پا خاست تا سیل مهربانی ها، مؤثرتر مدیریت شوند...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#زلزله_خوی
#مدیریت_بحران
#تلنگری_به_اذهان
#تدبیر_امداد
#راه_دشوار
@sopskf
------
🔺تصاویر بیشتر و استوری های مرتبط را اینجا پیگیر باشید👇
https://www.instagram.com/reel/Cokr5nnv3Ah/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک