Forwarded from 💠 روژنامه❤️رۆژنامه rojnama 📰
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ئەنجومەنی ئەدەبیی "سەردەم"ی سەردەشت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from H.R. Kamali
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
اقدام مناسبتی سبزمنظران و استقبال سپاسگزاری صلح ورزان
*مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت
استقبال مدیران انجمن کوهنوردی، باشگاه گیارنگ، انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی و بلوطبانان پا به رکاب و جمعی از فعالان از تیم های جاده پیمای باشگاه هه لگورد پیرانشهر و سنندج که از طلوع فجر روز ششم تیرماه به قصد مشارکت در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی سال ۱۳۶۶ سردشت، قدم در جاده بین شهری پیرانشهر-سردشت و سنندج به سردشت نهاده بودند و روز هفتم تیرماه، ضمن حضور در میدان سرچشمه، و رکابزنی و راهپیمایی جمعی به سمت مزار شهدا، پیام همدردی و همدلی و نیز صلح و مهربانی شهروندان و کنشگران پیرانشهری و سنندجی را به شهروندان و کنشگران سردشت_شهر صلح و مهربانی-ٚابلاغ کردند.
بلوطبانان پا به رکاب،
واجب می دانند همت این بزرگواران؛
تیم پیاده رو جاده پیما؛
١_ حاج بایزید نیک بخت
۲-محمد گومانی
۳-آکو سجودی نیا
تیم دوچرخه سوار باشگاه هه لگورد:
١- زبیر پورمحمد
٢-هیمن صمیمی
٣-اسماعیل یوسفی
٤-چیا افتخاری
بخش پشتیبانی باشگاە هەڵگورد
١- سلیمان آگوشی
٢- صلاح حسن زاده
٣- رحمان حسین نژاد
و
تیم دوچرخه سواری سنندجی:
١_پرشنگ رستگار
۲-سامان حسن خان پور
را قدر نهاده و ایمان دارد هر قدم عزیزان راهپیما، از مجموع ۳۷۵ هزار قدم برداشته شده، و نیز هررکاب عزیزان از مسافت ٨۵ کیلومتری و چندده صد کیلومتری، فاصله بین بحران و فاجعه تا مدیریت بحران و حرکت به سمت توسعه پایدار را کوتاهتر می کند.
سپاسگزار همت و حمیت و اراده پولادین عزیزانیم و امیدواریم اولین گام مشترک ما کنشگران سردشتی،پیرانشهری، سنندجی، کوردستانی، زاگروس نشین، ایرانی و جهانشهری، شروع از خود و اقدام مشترک برای تیمارگری طبیعت و مرهم نهادن بر زخم جسم و جان و روح و روان ششهروندان و سرجمع زیستمندان و محیط زیست جمعی باشد..
🙏🌹
*بُرشی از فیلم و تصاویر دوربین بلوطبانان پا به رکاب👇
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1593
____
@oaktree_loverbikers
*مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت
استقبال مدیران انجمن کوهنوردی، باشگاه گیارنگ، انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی و بلوطبانان پا به رکاب و جمعی از فعالان از تیم های جاده پیمای باشگاه هه لگورد پیرانشهر و سنندج که از طلوع فجر روز ششم تیرماه به قصد مشارکت در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی سال ۱۳۶۶ سردشت، قدم در جاده بین شهری پیرانشهر-سردشت و سنندج به سردشت نهاده بودند و روز هفتم تیرماه، ضمن حضور در میدان سرچشمه، و رکابزنی و راهپیمایی جمعی به سمت مزار شهدا، پیام همدردی و همدلی و نیز صلح و مهربانی شهروندان و کنشگران پیرانشهری و سنندجی را به شهروندان و کنشگران سردشت_شهر صلح و مهربانی-ٚابلاغ کردند.
بلوطبانان پا به رکاب،
واجب می دانند همت این بزرگواران؛
تیم پیاده رو جاده پیما؛
١_ حاج بایزید نیک بخت
۲-محمد گومانی
۳-آکو سجودی نیا
تیم دوچرخه سوار باشگاه هه لگورد:
١- زبیر پورمحمد
٢-هیمن صمیمی
٣-اسماعیل یوسفی
٤-چیا افتخاری
بخش پشتیبانی باشگاە هەڵگورد
١- سلیمان آگوشی
٢- صلاح حسن زاده
٣- رحمان حسین نژاد
و
تیم دوچرخه سواری سنندجی:
١_پرشنگ رستگار
۲-سامان حسن خان پور
را قدر نهاده و ایمان دارد هر قدم عزیزان راهپیما، از مجموع ۳۷۵ هزار قدم برداشته شده، و نیز هررکاب عزیزان از مسافت ٨۵ کیلومتری و چندده صد کیلومتری، فاصله بین بحران و فاجعه تا مدیریت بحران و حرکت به سمت توسعه پایدار را کوتاهتر می کند.
سپاسگزار همت و حمیت و اراده پولادین عزیزانیم و امیدواریم اولین گام مشترک ما کنشگران سردشتی،پیرانشهری، سنندجی، کوردستانی، زاگروس نشین، ایرانی و جهانشهری، شروع از خود و اقدام مشترک برای تیمارگری طبیعت و مرهم نهادن بر زخم جسم و جان و روح و روان ششهروندان و سرجمع زیستمندان و محیط زیست جمعی باشد..
🙏🌹
*بُرشی از فیلم و تصاویر دوربین بلوطبانان پا به رکاب👇
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1593
____
@oaktree_loverbikers
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.👈 پیروزی و توسعهخواهی
✍️ محسن رنانی
دکتر پزشکیان پیروز شد.
اما نمی دانم تبریک باید گفت یا نه؟
ما کاری را که عقلمان می گفت درست است، انجام دادیم؛
اما نمی دانیم حتما خیرمان در آن بوده است یا نه؟!
پس باید تکتک گامها را خیلی عقلانی و اخلاقی برداریم که از انتخاب ما شرّ تازهای خلق نشود.
یکی از آن گامها رعایت اخلاق پیروزی است.
امید که آقای دکتر پزشکیان در همین روز اول، تراز متفاوتی از اخلاق سیاستورزی را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد من به خودمان هم این است که تکتک افرادی که به دکتر پزشکیان رای دادند:
نخست: مراقب شیوه بروز شادمانی خود باشند. شادمانی یک گروه نباید مولد ناشادی یا بیحرمتی برای دیگران یا بینظمی برای جامعه باشد؛
دوم: مراقبت کنند که خود و اطرافیانشان هیچگونه گفتار و رفتاری که حاوی طنز و طعنه باشد بروز ندهند؛
سوم: هر یک از رای دهندگان به دکتر پزشکیان بر خود واجب بداند که امروز به یکی از اطرافیانش که به دکتر جلیلی رأی داده است پیام همدلی و دوستی بدهد و از لغزشها یا خطاهای رفتاری و اخلاقی یاران پزشکیان در ایام انتخابات پوزشخواهی کند.
من امشب با همسرم و یک شاخه گل به دیدار یکی از آن هموطنان رأی دهنده به دکتر جلیلی خواهیم رفت. شما نیز چنین کنید. توسعهخواهی راهی جز همدلی، مدارا، تفاهم و همکاری ندارد.
یادمان نرود که نلسون ماندلا وقتی پیروز شد، زندانبانهایی که در زندان روی او ادرار کرده بودند را هم به جشن ریاستجمهوری خود دعوت کرد. پیروزی واقعی این است.
و دست آخر یک طنز هشدارگون:
یکی از تحریمیهایی که دیروز پیام داده بود «دکتر به خاطر تو رفتم رای دادم!»، امروز ساعت ۷ صبح پیام داد که: «دکتر پس تلگرام که هنوز فیلتره!!».
پاسخ دادم: الان هنوز ساعت اداری شروع نشده، ایشالا ساعت ۸ رفع فیلتر می شود.
مراقب انتظارات باشیم.
دکتر فرهاد نیلی نکته مهمی گفته است: «رئیس جمهور در ایران قدرت تخریب حداکثری و اصلاح حداقلی دارد». ما در این انتخابات احتمال وقوع بخش اول را خنثی کردیم؛ الان اگر همه مردم و نهادهای مدنی در صحنه بمانند و همکاری و نظارت کنند، امید میرود آن قدرت حداقلیِ اصلاح بتواند موثر عمل کند. / ۱۶ تیر ۱۴۰۲
.
https://renani.net
https://t.iss.one/Renani_Mohsen.
.
.👈 پیروزی و توسعهخواهی
✍️ محسن رنانی
دکتر پزشکیان پیروز شد.
اما نمی دانم تبریک باید گفت یا نه؟
ما کاری را که عقلمان می گفت درست است، انجام دادیم؛
اما نمی دانیم حتما خیرمان در آن بوده است یا نه؟!
پس باید تکتک گامها را خیلی عقلانی و اخلاقی برداریم که از انتخاب ما شرّ تازهای خلق نشود.
یکی از آن گامها رعایت اخلاق پیروزی است.
امید که آقای دکتر پزشکیان در همین روز اول، تراز متفاوتی از اخلاق سیاستورزی را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد من به خودمان هم این است که تکتک افرادی که به دکتر پزشکیان رای دادند:
نخست: مراقب شیوه بروز شادمانی خود باشند. شادمانی یک گروه نباید مولد ناشادی یا بیحرمتی برای دیگران یا بینظمی برای جامعه باشد؛
دوم: مراقبت کنند که خود و اطرافیانشان هیچگونه گفتار و رفتاری که حاوی طنز و طعنه باشد بروز ندهند؛
سوم: هر یک از رای دهندگان به دکتر پزشکیان بر خود واجب بداند که امروز به یکی از اطرافیانش که به دکتر جلیلی رأی داده است پیام همدلی و دوستی بدهد و از لغزشها یا خطاهای رفتاری و اخلاقی یاران پزشکیان در ایام انتخابات پوزشخواهی کند.
من امشب با همسرم و یک شاخه گل به دیدار یکی از آن هموطنان رأی دهنده به دکتر جلیلی خواهیم رفت. شما نیز چنین کنید. توسعهخواهی راهی جز همدلی، مدارا، تفاهم و همکاری ندارد.
یادمان نرود که نلسون ماندلا وقتی پیروز شد، زندانبانهایی که در زندان روی او ادرار کرده بودند را هم به جشن ریاستجمهوری خود دعوت کرد. پیروزی واقعی این است.
و دست آخر یک طنز هشدارگون:
یکی از تحریمیهایی که دیروز پیام داده بود «دکتر به خاطر تو رفتم رای دادم!»، امروز ساعت ۷ صبح پیام داد که: «دکتر پس تلگرام که هنوز فیلتره!!».
پاسخ دادم: الان هنوز ساعت اداری شروع نشده، ایشالا ساعت ۸ رفع فیلتر می شود.
مراقب انتظارات باشیم.
دکتر فرهاد نیلی نکته مهمی گفته است: «رئیس جمهور در ایران قدرت تخریب حداکثری و اصلاح حداقلی دارد». ما در این انتخابات احتمال وقوع بخش اول را خنثی کردیم؛ الان اگر همه مردم و نهادهای مدنی در صحنه بمانند و همکاری و نظارت کنند، امید میرود آن قدرت حداقلیِ اصلاح بتواند موثر عمل کند. / ۱۶ تیر ۱۴۰۲
.
https://renani.net
https://t.iss.one/Renani_Mohsen.
.
Telegram
Renani Mohsen / محسن رنانی
در اینجا آخرین نوشتههای محسن رنانی را میخوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
Forwarded from هممیهن
🔴اولین توییت مسعود پزشکیان پس از پیروزی در انتخابات:
مردم عزیز ایران انتخابات تمام شد و این تازه آغاز همراهی ماست. مسیر دشوار پیش رو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد دستم را به سوی شما دراز میکنم و به شرافتم سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت. تنهایم نگذارید.
@hammihanonline
مردم عزیز ایران انتخابات تمام شد و این تازه آغاز همراهی ماست. مسیر دشوار پیش رو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد دستم را به سوی شما دراز میکنم و به شرافتم سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت. تنهایم نگذارید.
@hammihanonline
به تبعِ مٲموریت مدنی و تعهدمان به قوانین و اصول تشکل ها، علی رغم چند دعوت ویژه، در هیچ ستادی و در حمایت علنی ازهیچ کاندیدایی، ورود نکرده، ولی در آخرین دقایق جمعه پانزدهم اسفندماه[علی رغم همه چالش ها و تنش های مترتب]، پای صندوق رٲی رفتیم تا به زعم خود،
برای صلح، همزیستی معنادارتر، برازندگی و خلق روزگاران بهتر، ادای مسئولیت اجتماعی کرده باشیم...
امیدواریم شرمنده خود و نسل مابعد خود نشویم و با هم خردورزانه تر، گام برداریم، ببخشیم و فراموش کنیم و برازندگی دنیا و آخرت نصیب بریم...
ایران و جهان امروز، بیش ازهر زمان دیگری، نیازمند آرامش، موهبت صلح و فضیلت بخشش و فراموش کردن و عبور از رذیلت منیت هاست..
امروز باید که؛
هوشمندانه تر از قبل، خالص تر ازگذشته و البته کوشاتر از قبل، برای خلق روزگاران بهتر در جغرافیای مشترک گام برداریم، آستین همت بالازنیم و از تمامی ظرفیت ها و امکان های موجود، بهره گیریم..
ایران و جهان امروز، به یک جهان عشق و یک دنیا جهش صلح ورزانه، نیازمند است.
صلح بورزیم، دوست بداریم و روزگاران بهتری بسازیم.
@sopskf
برای صلح، همزیستی معنادارتر، برازندگی و خلق روزگاران بهتر، ادای مسئولیت اجتماعی کرده باشیم...
امیدواریم شرمنده خود و نسل مابعد خود نشویم و با هم خردورزانه تر، گام برداریم، ببخشیم و فراموش کنیم و برازندگی دنیا و آخرت نصیب بریم...
ایران و جهان امروز، بیش ازهر زمان دیگری، نیازمند آرامش، موهبت صلح و فضیلت بخشش و فراموش کردن و عبور از رذیلت منیت هاست..
امروز باید که؛
هوشمندانه تر از قبل، خالص تر ازگذشته و البته کوشاتر از قبل، برای خلق روزگاران بهتر در جغرافیای مشترک گام برداریم، آستین همت بالازنیم و از تمامی ظرفیت ها و امکان های موجود، بهره گیریم..
ایران و جهان امروز، به یک جهان عشق و یک دنیا جهش صلح ورزانه، نیازمند است.
صلح بورزیم، دوست بداریم و روزگاران بهتری بسازیم.
@sopskf
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈 مجاهدان جمعه
✍️ محسن رنانی
من با خودم پیمان بستهام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بستهام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعهخواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلا موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیسجمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم. امیدوارم رئیسجمهور منتخب هم بهدل نگیرد و باور داشته باشد که تلاشهای کنشگران از روی خیرخواهی و برای کمک به او در مسیر شفافیت و کارآمدی و سلامت قوه مجریه است.
ما کنشگرانی که در این انتخابات به میدان آمدیم، چون نگران ایرانیم و چون سرنوشت ایران به عملکرد و آبروی آقای پزشکیان هم پیوند خورده است، نگران آبروی ایشان هم هستیم. ما اکنون در معرض پرسش ایرانیانی هستیم که علیرغم میل خود، به ما اعتماد کردند و به میدان آمدند.
دیروز دکتر محمد فاضلی از نگرانیاش درباره «مجاهدین شنبه» گفت (در لینک پایین) که نگرانی کاملا بجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفتهای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوارک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستادهای ایشان تامین کردند؛ برای تبلیغ به استانها سفر کردند یا در تمام سفرها و سخنرانیها او را همراهی کردند؛ برایش ایده تولید کردند و حتی متن سخنرانی نوشتند و به او مشاوره دادند.
شنیدهام که برخی علاقهمندانش، گروهی و خانوادگی و حتی طایفهای به تهران یا مراکز استانها رفتند تا کمک کنند. دستمریزاد که اگر پزشکیان موفق شود و خدمتی به کشور کند، اینان نیز در آن شریکند و وجدانشان آسوده است که وظیفه خود را برای اعتلای کشور بهموقع انجام دادهاند.
این «مجاهدان جمعه» البته در پیمانشان صادق بوده اند چرا که حتی با وجود احتمال عدم موفقیت دکتر پزشکیان، باز به خاطر اعتقادشان به باورها و برنامههای ایشان، همه توان و اعتبارشان را وارد میدان کردهاند. بنابراین همین صداقت در میهندوستی آنان حکم میکند که مراقبت کنند که هیچ فشاری و تحمیلی به رئیسجمهور منتخب وارد نشود تا او بر اساس مصالح کشور و قولهایی که به مردم داده است، نیروهای دولت خود را گزینش و چینش کند. یعنی پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟
بهگمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود.
شنیدهام دکتر پزشکیان برای پرهیز از تبارگماری و جلوگیری از چانهزنی و سهمخواهی، کمیتهای را مأمور کرده است تا معیارهای انتخاب اعضای دولت (وزرا و معاونان) را استخراج کند و سپس کمیتههای تخصصی انتخاب وزیر به صورت جداگانه برای هر وزارتخانه تشکل شود. کار بسیار درستی است به شرط آن که تا آخر شفاف پیش برود.
درخواستم این است که آن کمیته، هم مراحل فعالیت خود و پیشرفت کار را اطلاع رسانی کند و هم شیوه نامه و معیارهای انتخاب اعضای کابینه را به اطلاع عموم برساند و راهی نیز برای اظهار نظر کارشناسان دستگاهها و صاحبنظران مستقل درباره آن معیارها معین کند. حتی شاید بهتر باشد سازوکاری برای نظردهی عموم مردم هم در مورد شیوهنامه انتخاب و هم در مورد نامزدهای پیشنهادی وزارتخانهها در نظر بگیرند.
تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزهها بویژه حوزههای صنعتی و اقتصادی، بدون حل مساله تحریمها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژهای نمیتوان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزهها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمیبندد؛ مثل حذف رانتها و عقب راندن نهادهای نظامی و دینی از انحصارگری در برخی حوزههای اقتصادی و مجبور کردن آنها به دادن مالیات.
پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را بر عهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهمخواهیها آزاد میشود و هم فردا همه مسئولیت شکستهای احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد. پزشکیان اگر نیامده است که رانتی ببرد و رانتی بدهد، باید مواضع توزیع رانت را شفاف کند و انتخاب وزرا یکی موقعیتهای توزیع رانت است.
ما فرصت خطا نداریم. هر اصلاحی در این ساختار از شفافیت شروع میشود. اگر دولت چهاردهم فقط همین یک قلم وظیفه را به خوبی انجام دهد تقریباً ماموریتش تمام است. / ۱۷ تیر ۱۴۰۳
یادداشت «مجاهدین شنبه» را اینجا بخوانید: 👇
https://t.iss.one/fazeli_mohammad/3899
.
👈 مجاهدان جمعه
✍️ محسن رنانی
من با خودم پیمان بستهام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بستهام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعهخواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلا موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیسجمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم. امیدوارم رئیسجمهور منتخب هم بهدل نگیرد و باور داشته باشد که تلاشهای کنشگران از روی خیرخواهی و برای کمک به او در مسیر شفافیت و کارآمدی و سلامت قوه مجریه است.
ما کنشگرانی که در این انتخابات به میدان آمدیم، چون نگران ایرانیم و چون سرنوشت ایران به عملکرد و آبروی آقای پزشکیان هم پیوند خورده است، نگران آبروی ایشان هم هستیم. ما اکنون در معرض پرسش ایرانیانی هستیم که علیرغم میل خود، به ما اعتماد کردند و به میدان آمدند.
دیروز دکتر محمد فاضلی از نگرانیاش درباره «مجاهدین شنبه» گفت (در لینک پایین) که نگرانی کاملا بجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفتهای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوارک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستادهای ایشان تامین کردند؛ برای تبلیغ به استانها سفر کردند یا در تمام سفرها و سخنرانیها او را همراهی کردند؛ برایش ایده تولید کردند و حتی متن سخنرانی نوشتند و به او مشاوره دادند.
شنیدهام که برخی علاقهمندانش، گروهی و خانوادگی و حتی طایفهای به تهران یا مراکز استانها رفتند تا کمک کنند. دستمریزاد که اگر پزشکیان موفق شود و خدمتی به کشور کند، اینان نیز در آن شریکند و وجدانشان آسوده است که وظیفه خود را برای اعتلای کشور بهموقع انجام دادهاند.
این «مجاهدان جمعه» البته در پیمانشان صادق بوده اند چرا که حتی با وجود احتمال عدم موفقیت دکتر پزشکیان، باز به خاطر اعتقادشان به باورها و برنامههای ایشان، همه توان و اعتبارشان را وارد میدان کردهاند. بنابراین همین صداقت در میهندوستی آنان حکم میکند که مراقبت کنند که هیچ فشاری و تحمیلی به رئیسجمهور منتخب وارد نشود تا او بر اساس مصالح کشور و قولهایی که به مردم داده است، نیروهای دولت خود را گزینش و چینش کند. یعنی پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟
بهگمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود.
شنیدهام دکتر پزشکیان برای پرهیز از تبارگماری و جلوگیری از چانهزنی و سهمخواهی، کمیتهای را مأمور کرده است تا معیارهای انتخاب اعضای دولت (وزرا و معاونان) را استخراج کند و سپس کمیتههای تخصصی انتخاب وزیر به صورت جداگانه برای هر وزارتخانه تشکل شود. کار بسیار درستی است به شرط آن که تا آخر شفاف پیش برود.
درخواستم این است که آن کمیته، هم مراحل فعالیت خود و پیشرفت کار را اطلاع رسانی کند و هم شیوه نامه و معیارهای انتخاب اعضای کابینه را به اطلاع عموم برساند و راهی نیز برای اظهار نظر کارشناسان دستگاهها و صاحبنظران مستقل درباره آن معیارها معین کند. حتی شاید بهتر باشد سازوکاری برای نظردهی عموم مردم هم در مورد شیوهنامه انتخاب و هم در مورد نامزدهای پیشنهادی وزارتخانهها در نظر بگیرند.
تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزهها بویژه حوزههای صنعتی و اقتصادی، بدون حل مساله تحریمها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژهای نمیتوان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزهها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمیبندد؛ مثل حذف رانتها و عقب راندن نهادهای نظامی و دینی از انحصارگری در برخی حوزههای اقتصادی و مجبور کردن آنها به دادن مالیات.
پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را بر عهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهمخواهیها آزاد میشود و هم فردا همه مسئولیت شکستهای احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد. پزشکیان اگر نیامده است که رانتی ببرد و رانتی بدهد، باید مواضع توزیع رانت را شفاف کند و انتخاب وزرا یکی موقعیتهای توزیع رانت است.
ما فرصت خطا نداریم. هر اصلاحی در این ساختار از شفافیت شروع میشود. اگر دولت چهاردهم فقط همین یک قلم وظیفه را به خوبی انجام دهد تقریباً ماموریتش تمام است. / ۱۷ تیر ۱۴۰۳
یادداشت «مجاهدین شنبه» را اینجا بخوانید: 👇
https://t.iss.one/fazeli_mohammad/3899
Telegram
دغدغه ایران
آقای پزشکیان، مواظب #مجاهدین_شنبه باشید
محمد فاضلی
مفهوم #مجاهدین_شنبه را دوست عزیزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ به من یاد داد. گفت «محمد، عدهای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سر و کلهشان پیدا میشود. دنبال پست و مقام میگردند.»
آقای پزشکیان، اغلب…
محمد فاضلی
مفهوم #مجاهدین_شنبه را دوست عزیزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ به من یاد داد. گفت «محمد، عدهای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سر و کلهشان پیدا میشود. دنبال پست و مقام میگردند.»
آقای پزشکیان، اغلب…
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
هفتم تیر، سالگرد بمباران شیمیایی سردشت و بلوطبانان پا به رکاب و ورزشکاران همدل از سنندج و پیرانشهر
۷تیر۱۴۰۳
@oaktree_loverbikers
۷تیر۱۴۰۳
@oaktree_loverbikers
دکتر جواد ظریف، بیت وزین فوق را در صفحه اینستاگرام شان، استوری کردند و بنیاد توسعه صلح و مهربانی نیز چنین مناسبت نگاشنی بدان افزودند...
امید که گشایشی، حاصل آید 🙏
@sopskf
امید که گشایشی، حاصل آید 🙏
@sopskf
دنیا همیشه ساز موافق نمی نوازد اما طبیعت و سرشت آن، با صلح، میانه خوبی دارد...
کافیست اهل علم، حلم و حکمت باشید تا در دشواره های مسیر زندگی، با راهبردهای صلح منظر، گشودگی خلق کنید.
ما در مکتب علم مدیریت، آموخته ایم که به تعداد مسایل و چالش های زندگی، پاسخ ها و راه حل های مناسب یافتنی یا بافتنی اند وحتی ورای آن نیز باور داریم برای هر مسٲله و چالش،به تعداد زیاد و بسیار زیادی راه حل های متعددی هست.
فقط کافیست، نبازیم و امید از کف ندهیم و در مسیر پُرچالش صلح سازی، استمرار ورزیم.
ایمان داشته باشیم و حتم بداریم که راهی هست و اگر هم نبود و نیست ، این توانایی و اراده داریم که راهی بسازیم.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#موفقیت_های_بزرگ
#راه_امید
#یافتن
#ساختن
@sopskf
کافیست اهل علم، حلم و حکمت باشید تا در دشواره های مسیر زندگی، با راهبردهای صلح منظر، گشودگی خلق کنید.
ما در مکتب علم مدیریت، آموخته ایم که به تعداد مسایل و چالش های زندگی، پاسخ ها و راه حل های مناسب یافتنی یا بافتنی اند وحتی ورای آن نیز باور داریم برای هر مسٲله و چالش،به تعداد زیاد و بسیار زیادی راه حل های متعددی هست.
فقط کافیست، نبازیم و امید از کف ندهیم و در مسیر پُرچالش صلح سازی، استمرار ورزیم.
ایمان داشته باشیم و حتم بداریم که راهی هست و اگر هم نبود و نیست ، این توانایی و اراده داریم که راهی بسازیم.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#موفقیت_های_بزرگ
#راه_امید
#یافتن
#ساختن
@sopskf
Forwarded from در سایه قـــرآن🌴
🔹تو مجاهد هستی...
با تلفن همراه خود؛ با انتشار مطالب، اخبار و عکسهایی از غزه...
با تحریم کالاهای حامی ارتش اشغالگر و خونخوار صهیونیستی...
با دعا و مناجاتت ...
با آگاهی بخشیدن به مردم دربارهی شیوع سرطان صهیونیستی...
اگر وظیفه و مسئولیتت را خوب انجام دهی در آزادسازی بیت المقدس شرکت داری ...
@sayeh_quran
با تلفن همراه خود؛ با انتشار مطالب، اخبار و عکسهایی از غزه...
با تحریم کالاهای حامی ارتش اشغالگر و خونخوار صهیونیستی...
با دعا و مناجاتت ...
با آگاهی بخشیدن به مردم دربارهی شیوع سرطان صهیونیستی...
اگر وظیفه و مسئولیتت را خوب انجام دهی در آزادسازی بیت المقدس شرکت داری ...
@sayeh_quran
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
طرف یک دروغ در زندگی اش گفته و اینطور آشفته شده از گسترشِ سیاهی در درونش . بعد ما چه می کنیم با این انبوه دروغها؟!...
دروغ گفتن فقط با «گفتن» نیست بلکه بسیاری از دروغهای ما بخاطر «نگفتن هاست». خیلی وقتها ما با حرف نزدن و «با نگفتن» دروغ می گوییم. بخشی از چیزی را می گوییم، ولی بخش دیگر را نمی گوییم.
می خواهم که در خیابان مقابل مجتبی شکوری تعظیم کنم به سیاق احترام ژاپنی، و پشت دستش را ببوسم.
بگویمش هی مرد! تو برای یک دروغ اینطور با خودت گلاویز شدی و اینطور صادقانه مقابل دوربین به اعتراف نشستی. مرد! تو چطور اینطور شدی در این دنیای پر از دروغ. در این «تجارتخانه بزرگ» و در این دنیای برندینگ هنوز امثال تو هم هستند؟! پسر تو در چه عالمی سیر می کنی... دستانت را باید بوسید و خلوصت را باید بر سر نهاد.
در این روزگار دغل پرور.
مجتبی شکوری می گوید: شما به میزان «رازهاتون» در زندگی بیمارید...
این چند ثانیه «پروژۀ خودخواهانه» مجتبی را ببنید🔻
https://www.instagram.com/reel/C9NFhW4ouET/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
t.iss.one/solseghalam
دروغ گفتن فقط با «گفتن» نیست بلکه بسیاری از دروغهای ما بخاطر «نگفتن هاست». خیلی وقتها ما با حرف نزدن و «با نگفتن» دروغ می گوییم. بخشی از چیزی را می گوییم، ولی بخش دیگر را نمی گوییم.
می خواهم که در خیابان مقابل مجتبی شکوری تعظیم کنم به سیاق احترام ژاپنی، و پشت دستش را ببوسم.
بگویمش هی مرد! تو برای یک دروغ اینطور با خودت گلاویز شدی و اینطور صادقانه مقابل دوربین به اعتراف نشستی. مرد! تو چطور اینطور شدی در این دنیای پر از دروغ. در این «تجارتخانه بزرگ» و در این دنیای برندینگ هنوز امثال تو هم هستند؟! پسر تو در چه عالمی سیر می کنی... دستانت را باید بوسید و خلوصت را باید بر سر نهاد.
در این روزگار دغل پرور.
مجتبی شکوری می گوید: شما به میزان «رازهاتون» در زندگی بیمارید...
این چند ثانیه «پروژۀ خودخواهانه» مجتبی را ببنید🔻
https://www.instagram.com/reel/C9NFhW4ouET/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
t.iss.one/solseghalam
برای پاسداشت استادی که مسئولیت اجتماعی را در عمل، ترویج داد؛
#دکتر_علی_صاحبی👇
سومین جلسه از سلسله نشست های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان، برگزار شد.
https://t.iss.one/Sopskf/6789
این نشست که با روایتگری دکتر علی صاحبی، روانشناس شهیر کشور، دانش آموخته فوق دکتری روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا و نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
با تسهیلگری رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست، درجمعه شب مورخ ۲۱ مهر،
اجرایی شد،
ابتدا؛
رئوف آذری، نایب رئیس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی، ضمن اشاره به سوابق این جلسات و گروه مسئئولیت اجتماعی دانشگاهی، معرفی آقای دکتر صاحبی را محضر جامعه دانشگاهی، زیره به کرمان بردن خواند و عنوان کرد؛
قرار است استاد صاحبی،
در ادامه نشست های قبلی،
این بار از دوران دانشجویی و کنشگری مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان به صورت کلی، تجارب خود را بیان کنند.
در ادامه ضمن دعوت استاد صاحبی، تلنگری به کتاب به پاخاستن برای انسانیت ایشان زد و گفت:" قرار است دانشگاهیان از به پاخاستن های شان در مسیر انسانیت، بگویند تا با اشتراک تجارب، هم آموزی ها، بیشتر و حال و روز جامعه، بهتر از دیروز و امروز شود"
دکتر صاحبی نیز ضمن درود به شنوندگان و تشکر از آقای آذری گفتند:
من روانشناسم. روانشناس بالینی، از دانشگاه تهران فارغ التحصیل و برای اخذ درجه دکتری به استرالیا رفتم. دکترا را آنجا گرفتم بعد دانشگاه مشهد و مجددا سیدنی و فوق دکترا را آنجا گرفتم.
من نقش اساتید دانشگاه را در خارج از کشور دیده ام اما الگوی من ملی است.
از دوران دانش آموزی با افکار ملی و مذهبی ها آشنا شدم و بعد از انقلاب با مهندس بازرگان و سحابی ارتباط داشتم.
الگو های من در حوزه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان، از این شخصیت ها الهام گرفته شده است.
در دوره اصلاحات هم فعالیت هایم در دانشگاه بسیار جدی شد ولی پس از پایان دولت اصلاحات، استعفا دادم و دوباره به استرالیا رفتم.
من در سیدنی کلینک داشته و دارم و در داخل و خارج کشور فعالیت می کنم.
وقتی برای اولین بار برای فعالیت هایم به ایران آمدم از طرف مراجع خاص مورد سوال قرار گرفتم، که انگیزه های شما چیست؟
من فقط گفتم من مصدقی هستم و الگو های فعالیت اجتماعی من از ایشان و کاملا داخلی است.
من دغدغه ایران را دارم.
در همین راستا است که روانشناسی بالینی را به صورت فردی، رها کردم و به جامعه و اجتماع پرداختم.
اساس این تغییر "تئوری انتخاب" است.
جامعه را باید تغییر داد.
تئوری انتخاب چیست
تئوری انتخاب یک عرصه مهم مسئولیت پذیری اجتماعی است.
به عبارت دیگر برخلاف فروید که معتقد بود، انسان ها روان نجور هستند، گلسر معتقد بود انسانهایی که مسئولیت پذیر نیستند، رنجور می شوند.
ما باید به انسان ها یاد بدهیم که چگونه مسئولیت های خود را در جامعه انجام بدهند و به دیگران نیز یاد بدهند.
فعالیت های اجتماعی من در سه قلمرو تحقق یافته است:
۱- آموزش رسمی
۲- نشر مقاله و کتب
۳- حمایت های مالی هدفمند از حوزه های آسیب پذیر
از یک زمانی تلاشم متوجه آموزش رسمی مددکاران، مشاوران و روانشناسان برای سوق دادن این حوزه به حوزه اجتماعی شد.
بعد آن، کتاب آکادمیک کمتر نوشتم. تلاش کردم و کتاب برای عموم مردم نوشتم.
"مسئولیت پذیری، فضیلتی گمشده" یکی دیگر از کتاب ها، "تئوری انتخاب" بود.
این کتاب علمی که به زبان ساده، نگارش شده است، شصت بار تجدید چاپ شده است که نشانه اقبال مردم به این کتاب بوده است.
جامعه ایران یک درد بزرگ دارد.
مسئولیت گریزی، این درد از والدین و فرزندان، کارگر و کارمند، وزیر و وکیل و ... جاری است و صدمه بسیاری به کشور وارد آورده است.
باید همه یاد بگیریم مسئولیت کارهایمان را بپذیریم.
یکی دیگر از کتاب هایم در حوزه اجتماعی " به پاخاستن برای انسانیت" داستانهایی از به پا خاستن مردم از محیط کار خود، محله خود، سازمان و شهر خود برای تغییر است که موفق به تغییر جامعه هدف خود شدند.
در حوزه خیریه ها هم با همان نگاه "تئوری انتخاب"، متوجه آسیب های جدی شدم. بر خلاف ظاهر اقدام این نوع کار های خیریه ای مرسوم، به شدت به جامعه صدمه می زنند.
خیریه ها می آیند با اهداء کالا ها و خدمات رایگان، انسان ها را با هویت قربانی پرورش می دهند و قربانی نگه می دارند. کتابی در حوزه آسیب شناسی خیریه ها را نوشتم و تلاش نمودم تشریح کنم که این کمک های بدون توجه و رایگان سازی، نتیجه ای برای جامعه ندارد و آسیب به جامعه است که شکاف ها را عمیق تر می کند.
در این رابطه کتابی نوشتم تحت عنوان " انسان و انتخاب دشوار" حکایت انسان هایی که نمی خواهند، قربانی باشند و قربانی بمانند یا می خواهند توانمند شوند و روی پای خود بایستند.
بخواهم خلاصه بگویم:
"دیدن، دگر آموز " و "شنیدن، دگر آموز" نیز کتابی بود که مقدمه تغییر است.
#دکتر_علی_صاحبی👇
سومین جلسه از سلسله نشست های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان، برگزار شد.
https://t.iss.one/Sopskf/6789
این نشست که با روایتگری دکتر علی صاحبی، روانشناس شهیر کشور، دانش آموخته فوق دکتری روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا و نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
با تسهیلگری رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست، درجمعه شب مورخ ۲۱ مهر،
اجرایی شد،
ابتدا؛
رئوف آذری، نایب رئیس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی، ضمن اشاره به سوابق این جلسات و گروه مسئئولیت اجتماعی دانشگاهی، معرفی آقای دکتر صاحبی را محضر جامعه دانشگاهی، زیره به کرمان بردن خواند و عنوان کرد؛
قرار است استاد صاحبی،
در ادامه نشست های قبلی،
این بار از دوران دانشجویی و کنشگری مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان به صورت کلی، تجارب خود را بیان کنند.
در ادامه ضمن دعوت استاد صاحبی، تلنگری به کتاب به پاخاستن برای انسانیت ایشان زد و گفت:" قرار است دانشگاهیان از به پاخاستن های شان در مسیر انسانیت، بگویند تا با اشتراک تجارب، هم آموزی ها، بیشتر و حال و روز جامعه، بهتر از دیروز و امروز شود"
دکتر صاحبی نیز ضمن درود به شنوندگان و تشکر از آقای آذری گفتند:
من روانشناسم. روانشناس بالینی، از دانشگاه تهران فارغ التحصیل و برای اخذ درجه دکتری به استرالیا رفتم. دکترا را آنجا گرفتم بعد دانشگاه مشهد و مجددا سیدنی و فوق دکترا را آنجا گرفتم.
من نقش اساتید دانشگاه را در خارج از کشور دیده ام اما الگوی من ملی است.
از دوران دانش آموزی با افکار ملی و مذهبی ها آشنا شدم و بعد از انقلاب با مهندس بازرگان و سحابی ارتباط داشتم.
الگو های من در حوزه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان، از این شخصیت ها الهام گرفته شده است.
در دوره اصلاحات هم فعالیت هایم در دانشگاه بسیار جدی شد ولی پس از پایان دولت اصلاحات، استعفا دادم و دوباره به استرالیا رفتم.
من در سیدنی کلینک داشته و دارم و در داخل و خارج کشور فعالیت می کنم.
وقتی برای اولین بار برای فعالیت هایم به ایران آمدم از طرف مراجع خاص مورد سوال قرار گرفتم، که انگیزه های شما چیست؟
من فقط گفتم من مصدقی هستم و الگو های فعالیت اجتماعی من از ایشان و کاملا داخلی است.
من دغدغه ایران را دارم.
در همین راستا است که روانشناسی بالینی را به صورت فردی، رها کردم و به جامعه و اجتماع پرداختم.
اساس این تغییر "تئوری انتخاب" است.
جامعه را باید تغییر داد.
تئوری انتخاب چیست
تئوری انتخاب یک عرصه مهم مسئولیت پذیری اجتماعی است.
به عبارت دیگر برخلاف فروید که معتقد بود، انسان ها روان نجور هستند، گلسر معتقد بود انسانهایی که مسئولیت پذیر نیستند، رنجور می شوند.
ما باید به انسان ها یاد بدهیم که چگونه مسئولیت های خود را در جامعه انجام بدهند و به دیگران نیز یاد بدهند.
فعالیت های اجتماعی من در سه قلمرو تحقق یافته است:
۱- آموزش رسمی
۲- نشر مقاله و کتب
۳- حمایت های مالی هدفمند از حوزه های آسیب پذیر
از یک زمانی تلاشم متوجه آموزش رسمی مددکاران، مشاوران و روانشناسان برای سوق دادن این حوزه به حوزه اجتماعی شد.
بعد آن، کتاب آکادمیک کمتر نوشتم. تلاش کردم و کتاب برای عموم مردم نوشتم.
"مسئولیت پذیری، فضیلتی گمشده" یکی دیگر از کتاب ها، "تئوری انتخاب" بود.
این کتاب علمی که به زبان ساده، نگارش شده است، شصت بار تجدید چاپ شده است که نشانه اقبال مردم به این کتاب بوده است.
جامعه ایران یک درد بزرگ دارد.
مسئولیت گریزی، این درد از والدین و فرزندان، کارگر و کارمند، وزیر و وکیل و ... جاری است و صدمه بسیاری به کشور وارد آورده است.
باید همه یاد بگیریم مسئولیت کارهایمان را بپذیریم.
یکی دیگر از کتاب هایم در حوزه اجتماعی " به پاخاستن برای انسانیت" داستانهایی از به پا خاستن مردم از محیط کار خود، محله خود، سازمان و شهر خود برای تغییر است که موفق به تغییر جامعه هدف خود شدند.
در حوزه خیریه ها هم با همان نگاه "تئوری انتخاب"، متوجه آسیب های جدی شدم. بر خلاف ظاهر اقدام این نوع کار های خیریه ای مرسوم، به شدت به جامعه صدمه می زنند.
خیریه ها می آیند با اهداء کالا ها و خدمات رایگان، انسان ها را با هویت قربانی پرورش می دهند و قربانی نگه می دارند. کتابی در حوزه آسیب شناسی خیریه ها را نوشتم و تلاش نمودم تشریح کنم که این کمک های بدون توجه و رایگان سازی، نتیجه ای برای جامعه ندارد و آسیب به جامعه است که شکاف ها را عمیق تر می کند.
در این رابطه کتابی نوشتم تحت عنوان " انسان و انتخاب دشوار" حکایت انسان هایی که نمی خواهند، قربانی باشند و قربانی بمانند یا می خواهند توانمند شوند و روی پای خود بایستند.
بخواهم خلاصه بگویم:
"دیدن، دگر آموز " و "شنیدن، دگر آموز" نیز کتابی بود که مقدمه تغییر است.
در سیل لرستان ده روزی با همسرم در منطقه مستقر بودم و روی توانمند سازی دانش آموزان در حوزه تاب آوری و امید آفرینی کارکردم.
در بلوچستان به جای اهدای کالا،
در منطقه سراوان به معلمین یک دوره آموزشی تئوری انتخاب را درس دادیم و یا در تجربه ای دیگر برای مشاوران مدارس شهر مهاباد و سردشت به کمک بنیاد توسعه صلح و مهربانی، یک دوره آموزش " تئوری انتخاب" برای جمع کثیری از معلمان و مشاوران و مربیان برگزار نمودیم.
در اقدامی دیگر با انجمنی آشنا شدم که تلاش می کردند،بچه های آسیب پذیر در حاشیه شهر مشهد را آموزش دهند و به آنها کمک کنند به سمت آسیب به خصوص اعتیاد نروند.
متوجه شدم فعالیت های این انجمن ذوقی است و پایه های علمی کار آنها ضعیف است.
کمک کردم برای کارکنان آنها،
دوره آموزشی گذاشتم و توانستم تغییری در روش های آنها جهت بهبود شرایط کودکان فراهم کنم که فعالیت شان اکنون هم ادامه دارد.
در دوران کرونا تلاشم این بود کنار مردم باشم.
مردم با مسائلی مانند ناامیدی ، تنگ خُلقی، اضطراب و استرس و ...دست به گریبان بودند.
در لایو هایی که در اینستاگرام دو شب در هفته تحت عنوان "جویبار لحظه ها جاری است" تدارک دیده بودیم، برنامه داشتیم برای مدیریت اضطراب که مؤثر و قابل توجه بود.
این برنامه هنوز هم در هفته یکبار تداوم دارد.
در همکاری با "صبح رویش" مدرسه پچه های پناهنده، کمکهایی به آنها کردم.
از ایرانیان خارج کشور کمک گرفتم و این کمک را به این مدرسه اهداء نمودم.
در حوزه کودکان پناهنده افعانستانی نیز من کمک هایی را دوسال پیش برای مدرسه "صبح رویش" با همکاری " مدرسه کار آفرینی شریف" محقق نمودم.
به داوطلبین مدرسه کارآفرینی شریف درس می دادم و تمام شهریه های آنها به بهبودشرایط آموزشی این مدرسه اختصاص داده شد.
جالب است که در این مسیر، نیرو های مدرسه کار آفرینی شریف، داوطلبانه آموزش های حرفه ای به دانش آموزان این مدارس که درگیر کار نیز بودند، ارائه دادند که بسیار موفق بود.
به مدرسه دیگری هم كه متعلق به کودکان پناهنده افعانستانی بود با اختصاص در آمد فروش یکی از کتاب هایم به ایرانیان خارج کشور، کمک مالی نمودم که آنهم تاثیر مهمی در بهبود شرایط تحصیل دانش آموزان این مدرسه داشت.
در دوره کرونا برای کادر سلامت هم دوره مراقبت روانی برگزار کردم که آن هم تجربه بسیار موفقی بود.
در این دوران خاصی که ایران زندگی می کنیم کتابی در تحلیل روانشناسی خودکامگی را ترجمه و به صورت پی دی اف به صورت رایگان در دسترس عموم مردم قرار داده ام.
مؤسسه ای دارم که فعالیت هایی در حوزه روانشناسی برگزار می کنم که شغل من است به مردم خدمات ارائه می دهم و محل در آمد من است.
در مجموع انسان خوشبین و امیدواری هستم.
ایران را مانند ققنوسی می بینم که از همه مشکلات در طول تاریخ، جان بدر برده است و از شرایط امروز هم جان به در خواهد برد.
اعتقاد عمیق به صلح دارم.
یکی از آثارم کتاب "مدرسه صلح آموز" است. یک کتاب کار برای معلمین در مدارس برای حل تعارضات بین دانش آموزان در مدارس از راه های صلح آمیز و گفتگو نوشته ام، امیدوارم توجه سیستم آموزشی به آن جلب شود.
---
+رئوف آذری،تسهیلگر نشست، اینجا ورود می کند و از تجربه یک دهه فعالیت صلح ورزانه در مدارس الگویی یکی از شهرستان های شمال غرب کشور می گوید و از خاطره اهدای کتاب مدرسه صلح آموز و تماس دکتر صاحبی به پاس این تلاش و تجلیل ایشان یاد کرد و نیز از کمک مالی گروه ایشان به اولین تجربه کارآفرینی اجتماعی بلوطبانان پا به رکاب در چهار روستای هدف نقاط صفر مرزی...
--
ادامه از دکتر صاحبی:
من در رابطه با اتفاقات روزانه مقاله و مطلب می نویسم.
همین الان هم در رابطه با جنگ فلسطین و اسرائیل مطلب نوشتهام. در زیر مطالب من کامنت می گذارند: آقا شما روانشناس هستید؟
یا سیاستمدار؟
به عبارتی کامنت هایی که معنایش این است که من نباید به مسائل روز کار داشته باشم!
دوستان دقت کنید من اول انسانم، آنگاه حرفه ام روانشناسی است.
من نمی توانم در مواجهه با مشکلات جامعه سکوت کنم.
من چرا درباره اینکه دماغ سیاست در همه جا فرو رفته، ننویسم؟
من اول انسان هستم و دغدغه ایران دارم و بعد روانشناسم.
مگر فقط گروه های خاصی باید در این موارد اظهار نظر کنند.
تعریف مسئولیت اجتماعی دانشگاهی در دل مسئولیت حرفه ای آن است.
من هفته ای یکبار در دوران استادی به حراست می رفتم و توضیح می دادم که حرف هایی که در مورد مسائل روز می زنم، مسئولیت اجتماعی من است که به افزایش کیفیت زندگی و آگاهی بخشی به مردم و دانشجویانم کمک کنم.
باید بتوانم افراد توانمندی تربیت کنم که بتوانند بر سبک زندگی جامعه تاثیر بگدارند.
بتوانند شرایط بد را برای کمک به مردم تعییر دهند.
در بلوچستان به جای اهدای کالا،
در منطقه سراوان به معلمین یک دوره آموزشی تئوری انتخاب را درس دادیم و یا در تجربه ای دیگر برای مشاوران مدارس شهر مهاباد و سردشت به کمک بنیاد توسعه صلح و مهربانی، یک دوره آموزش " تئوری انتخاب" برای جمع کثیری از معلمان و مشاوران و مربیان برگزار نمودیم.
در اقدامی دیگر با انجمنی آشنا شدم که تلاش می کردند،بچه های آسیب پذیر در حاشیه شهر مشهد را آموزش دهند و به آنها کمک کنند به سمت آسیب به خصوص اعتیاد نروند.
متوجه شدم فعالیت های این انجمن ذوقی است و پایه های علمی کار آنها ضعیف است.
کمک کردم برای کارکنان آنها،
دوره آموزشی گذاشتم و توانستم تغییری در روش های آنها جهت بهبود شرایط کودکان فراهم کنم که فعالیت شان اکنون هم ادامه دارد.
در دوران کرونا تلاشم این بود کنار مردم باشم.
مردم با مسائلی مانند ناامیدی ، تنگ خُلقی، اضطراب و استرس و ...دست به گریبان بودند.
در لایو هایی که در اینستاگرام دو شب در هفته تحت عنوان "جویبار لحظه ها جاری است" تدارک دیده بودیم، برنامه داشتیم برای مدیریت اضطراب که مؤثر و قابل توجه بود.
این برنامه هنوز هم در هفته یکبار تداوم دارد.
در همکاری با "صبح رویش" مدرسه پچه های پناهنده، کمکهایی به آنها کردم.
از ایرانیان خارج کشور کمک گرفتم و این کمک را به این مدرسه اهداء نمودم.
در حوزه کودکان پناهنده افعانستانی نیز من کمک هایی را دوسال پیش برای مدرسه "صبح رویش" با همکاری " مدرسه کار آفرینی شریف" محقق نمودم.
به داوطلبین مدرسه کارآفرینی شریف درس می دادم و تمام شهریه های آنها به بهبودشرایط آموزشی این مدرسه اختصاص داده شد.
جالب است که در این مسیر، نیرو های مدرسه کار آفرینی شریف، داوطلبانه آموزش های حرفه ای به دانش آموزان این مدارس که درگیر کار نیز بودند، ارائه دادند که بسیار موفق بود.
به مدرسه دیگری هم كه متعلق به کودکان پناهنده افعانستانی بود با اختصاص در آمد فروش یکی از کتاب هایم به ایرانیان خارج کشور، کمک مالی نمودم که آنهم تاثیر مهمی در بهبود شرایط تحصیل دانش آموزان این مدرسه داشت.
در دوره کرونا برای کادر سلامت هم دوره مراقبت روانی برگزار کردم که آن هم تجربه بسیار موفقی بود.
در این دوران خاصی که ایران زندگی می کنیم کتابی در تحلیل روانشناسی خودکامگی را ترجمه و به صورت پی دی اف به صورت رایگان در دسترس عموم مردم قرار داده ام.
مؤسسه ای دارم که فعالیت هایی در حوزه روانشناسی برگزار می کنم که شغل من است به مردم خدمات ارائه می دهم و محل در آمد من است.
در مجموع انسان خوشبین و امیدواری هستم.
ایران را مانند ققنوسی می بینم که از همه مشکلات در طول تاریخ، جان بدر برده است و از شرایط امروز هم جان به در خواهد برد.
اعتقاد عمیق به صلح دارم.
یکی از آثارم کتاب "مدرسه صلح آموز" است. یک کتاب کار برای معلمین در مدارس برای حل تعارضات بین دانش آموزان در مدارس از راه های صلح آمیز و گفتگو نوشته ام، امیدوارم توجه سیستم آموزشی به آن جلب شود.
---
+رئوف آذری،تسهیلگر نشست، اینجا ورود می کند و از تجربه یک دهه فعالیت صلح ورزانه در مدارس الگویی یکی از شهرستان های شمال غرب کشور می گوید و از خاطره اهدای کتاب مدرسه صلح آموز و تماس دکتر صاحبی به پاس این تلاش و تجلیل ایشان یاد کرد و نیز از کمک مالی گروه ایشان به اولین تجربه کارآفرینی اجتماعی بلوطبانان پا به رکاب در چهار روستای هدف نقاط صفر مرزی...
--
ادامه از دکتر صاحبی:
من در رابطه با اتفاقات روزانه مقاله و مطلب می نویسم.
همین الان هم در رابطه با جنگ فلسطین و اسرائیل مطلب نوشتهام. در زیر مطالب من کامنت می گذارند: آقا شما روانشناس هستید؟
یا سیاستمدار؟
به عبارتی کامنت هایی که معنایش این است که من نباید به مسائل روز کار داشته باشم!
دوستان دقت کنید من اول انسانم، آنگاه حرفه ام روانشناسی است.
من نمی توانم در مواجهه با مشکلات جامعه سکوت کنم.
من چرا درباره اینکه دماغ سیاست در همه جا فرو رفته، ننویسم؟
من اول انسان هستم و دغدغه ایران دارم و بعد روانشناسم.
مگر فقط گروه های خاصی باید در این موارد اظهار نظر کنند.
تعریف مسئولیت اجتماعی دانشگاهی در دل مسئولیت حرفه ای آن است.
من هفته ای یکبار در دوران استادی به حراست می رفتم و توضیح می دادم که حرف هایی که در مورد مسائل روز می زنم، مسئولیت اجتماعی من است که به افزایش کیفیت زندگی و آگاهی بخشی به مردم و دانشجویانم کمک کنم.
باید بتوانم افراد توانمندی تربیت کنم که بتوانند بر سبک زندگی جامعه تاثیر بگدارند.
بتوانند شرایط بد را برای کمک به مردم تعییر دهند.
در خاطرات مهندس بزرگان، زمانی که ریاست دانشکده فنی بوده، نقل شده است که از او پرسیده بودند چرا درباره کنسرسیوم حرف زدی؟
شما رئیس دانشکده فنی هستید. جواب داده بود مردم که نمی دانند کنسرسیوم چیست؟
ما به عنوان استاد دانشگاه، می دانیم و باید بگوییم.
دانشگاه به عنوان نهاد مسئولیت اجتماعی محل تولید دانش، ادبیات، فلسفه و .. است. نشخوار آنچه گفته اند، نیست. خیلی از آدم ها حرف های دیگران را قرقره می کنند و فکر می کند تولید اندیشه می کنند.
تولید آگاهی، دانش و امید آفرینی وظیفه دانشگاه است.
در کشور ما دانشگاه ها پیرو دولت شده اند.
تولید دانش ، تفکر انتقادی، موضع گیری و آگاهی بخشی به مردم، مٲموریت یک دانشگاهی و مسئولیت اجتماعی اوست که لازم است ادا کند...
---
سپس،
تسهیلگر نشست، ضمن طرح سئوالات مشارکت کنندگان، پاسخ دکتر صاحبی را طلبید که با حوصله و تٲنی، پاسخ گفته شد.
پوستر سلسله نشست ها به پیوست👇
https://t.iss.one/Sopskf/6789
گزارش:
احمد قویدل،
روابط عمومی انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
____
*بازنشر
@sopskf
شما رئیس دانشکده فنی هستید. جواب داده بود مردم که نمی دانند کنسرسیوم چیست؟
ما به عنوان استاد دانشگاه، می دانیم و باید بگوییم.
دانشگاه به عنوان نهاد مسئولیت اجتماعی محل تولید دانش، ادبیات، فلسفه و .. است. نشخوار آنچه گفته اند، نیست. خیلی از آدم ها حرف های دیگران را قرقره می کنند و فکر می کند تولید اندیشه می کنند.
تولید آگاهی، دانش و امید آفرینی وظیفه دانشگاه است.
در کشور ما دانشگاه ها پیرو دولت شده اند.
تولید دانش ، تفکر انتقادی، موضع گیری و آگاهی بخشی به مردم، مٲموریت یک دانشگاهی و مسئولیت اجتماعی اوست که لازم است ادا کند...
---
سپس،
تسهیلگر نشست، ضمن طرح سئوالات مشارکت کنندگان، پاسخ دکتر صاحبی را طلبید که با حوصله و تٲنی، پاسخ گفته شد.
پوستر سلسله نشست ها به پیوست👇
https://t.iss.one/Sopskf/6789
گزارش:
احمد قویدل،
روابط عمومی انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
____
*بازنشر
@sopskf