Forwarded from Mohsen Mansoori
سلام
مجدد
در کل آدم خوش شانسی هستم
نه بخاطر چند بار برنده شدن در قرعه کشی های فروشگاه ها😜😜 یا قرعه کشی برای گرفتن وام که سه بار اول شدم شاید هم چهار بار......
بیشتر بخاطر لطف خدا در پیدا کردن دوستان خوب و عجیب و قریب...
یکی از دوستانم که حاضرم شرط ببندم باهاتون که نمونه اش در تمام دنیا پیدا نمی شود یا به تعداد انگشت شمار در تاریخ بشریت دیده شده.....
برای هر کسی تعریف کردم در نود درصد عصبانی میشود و میگوید این دیوانه گی محض است...
راستش را بخواهید از بنده بپرسید میگویم هیچ آدم عاقلی اینکار را نمیکند...
برای این کار باید عاشق بود و مجنون...
این دوستم یک کلیه اش را اهدا کرده...
اونهم به یک عقب مانده ذهنی
نشده به اینجای نوشته برسم و اشک خودم در نیاد...❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
مجدد
در کل آدم خوش شانسی هستم
نه بخاطر چند بار برنده شدن در قرعه کشی های فروشگاه ها😜😜 یا قرعه کشی برای گرفتن وام که سه بار اول شدم شاید هم چهار بار......
بیشتر بخاطر لطف خدا در پیدا کردن دوستان خوب و عجیب و قریب...
یکی از دوستانم که حاضرم شرط ببندم باهاتون که نمونه اش در تمام دنیا پیدا نمی شود یا به تعداد انگشت شمار در تاریخ بشریت دیده شده.....
برای هر کسی تعریف کردم در نود درصد عصبانی میشود و میگوید این دیوانه گی محض است...
راستش را بخواهید از بنده بپرسید میگویم هیچ آدم عاقلی اینکار را نمیکند...
برای این کار باید عاشق بود و مجنون...
این دوستم یک کلیه اش را اهدا کرده...
اونهم به یک عقب مانده ذهنی
نشده به اینجای نوشته برسم و اشک خودم در نیاد...❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
Forwarded from Raouf Azari
Forwarded from Mohsen Mansoori
اقای گوزل پور اهل میاندواب
که موسس مرکز نگهداری از کم توانان ذهنی ...می باشند
که موسس مرکز نگهداری از کم توانان ذهنی ...می باشند
Forwarded from عزت خسروی
درود و هزاران رحمت الهی بر آقای گوزل پور مهربانم واقعا از شنیدن این مهربانی بزرگ قلبم پرکشید😊🌹🌹🌹
d.mehyadin mohamadkhani:
❤️زیباترین زن جهان❤️
یک شرکت محصولات زیبایی و لوازم آرایشی، از مردم خواست که طی یک نامه، درباره ی زیباترین زنی که میشناسند به طور مختصر توضیح دهند و همراه با عکس آن زن برای آن ها بفرستند.
در عرض چند هفته هزاران نامه به شرکت ارسال شد. نامهی بخصوصی توجه کارکنان را جلب کرد و به سرعت آن را به رئیس شرکت دادند.
یک پسر جوان نامه را نوشته و شرح داده بود خانوادهی او از هم پاشیده شده است و در محلهای فقیر نشین زندگی میکند.
خلاصه ی نامه به این شرح است:
زنی زیبا در یک خیابان پایین تر از من زندگی میکند. من هر روز او را ملاقات می کنم، او به من این احساس را میدهد که مهم ترین پسر جهان هستم.
ما با هم شطرنج بازی می کنیم و او به مشکلات من توجه دارد. او مرا درک می کند و وقتی او را ترک میکنم،با صدای بلند می گوید: پسرم به وجود تو افتخار میکنم!
آن پسر نامه اش را با این مطلب به پایان برد: این عکس نشان میدهد که او زیباترین زن دنیاست. امیدوارم که روزی همسری به این زیبایی داشته باشم.
رییس شرکت که به شدت تحت تاثیر نامه قرار گرفته بود، از منشی اش خواست که آن عکس را ببیند و منشی او عکس زنی متبسم، پیر و بدون دندان را که روی ویلچر نشسته بود، به رییس داد که موهای خاکستری اش را دم اسبی کرده بود و چشم هایش در چین و چروک صورتش محو شده بود.
رییس شرکت با تبسم گفت:
ما نمی توانیم از این خانم برای تبلیغ لوازم آرایشی استفاده کنیم.
او به دنیا نشان میدهد که محصولات ما ارتباطی با زیبایی ندارد!
کپی از ؛ داستانکده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نکته ها
🌺زیبایی صورت جذاب و دلفریب است اما بدون مهربانی و اخلاق جذابیتش از دست می رود.
🌺زیبایی انسانها بیش از صورت به اخلاق و سیرتشان وابسته است.
🌺زیبایی ظاهر هر روز به سمت زوال میرود اما زیبایی اخلاق هر روز جوانتر و زیباتر میشود.
🌺 هر کدام از ما دوستان فروانی داریم که با وجود عادی بودن چهره، زیباییِ زندگی ما به خاطر وجود آنهاست.
🌺بیاید زیبایی واقعی را به اندازه زیبایی ظاهری مورد توجه قرار دهیم.
در یک کلام:
🌸بیاییدمهربانتر و بااخلاقتر شویم.🌸
دکتر محمدخانی
https://telegram.me/mxani
---------------------
چه زیبا نگاری ای داشته، دکتر محمدخانی عزیز🌹👇☝
"زیبایی صورت،جذاب و دلفریب است اما بدون مهربانی و اخلاق، جذابیتش از دست می رود."
حال همه با هم همت کنیم زیبایی صورت و جذابیت سیرت را با افزودن بر مهربانی ها و مهرنگاری های خود، پاس داریم تا که ضمن توسعه جغرافیای مهربانی، دست انداز چین و چاله های چروک را با پیمانه مهربانی، تعمیر کنیم...
کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ
❤️زیباترین زن جهان❤️
یک شرکت محصولات زیبایی و لوازم آرایشی، از مردم خواست که طی یک نامه، درباره ی زیباترین زنی که میشناسند به طور مختصر توضیح دهند و همراه با عکس آن زن برای آن ها بفرستند.
در عرض چند هفته هزاران نامه به شرکت ارسال شد. نامهی بخصوصی توجه کارکنان را جلب کرد و به سرعت آن را به رئیس شرکت دادند.
یک پسر جوان نامه را نوشته و شرح داده بود خانوادهی او از هم پاشیده شده است و در محلهای فقیر نشین زندگی میکند.
خلاصه ی نامه به این شرح است:
زنی زیبا در یک خیابان پایین تر از من زندگی میکند. من هر روز او را ملاقات می کنم، او به من این احساس را میدهد که مهم ترین پسر جهان هستم.
ما با هم شطرنج بازی می کنیم و او به مشکلات من توجه دارد. او مرا درک می کند و وقتی او را ترک میکنم،با صدای بلند می گوید: پسرم به وجود تو افتخار میکنم!
آن پسر نامه اش را با این مطلب به پایان برد: این عکس نشان میدهد که او زیباترین زن دنیاست. امیدوارم که روزی همسری به این زیبایی داشته باشم.
رییس شرکت که به شدت تحت تاثیر نامه قرار گرفته بود، از منشی اش خواست که آن عکس را ببیند و منشی او عکس زنی متبسم، پیر و بدون دندان را که روی ویلچر نشسته بود، به رییس داد که موهای خاکستری اش را دم اسبی کرده بود و چشم هایش در چین و چروک صورتش محو شده بود.
رییس شرکت با تبسم گفت:
ما نمی توانیم از این خانم برای تبلیغ لوازم آرایشی استفاده کنیم.
او به دنیا نشان میدهد که محصولات ما ارتباطی با زیبایی ندارد!
کپی از ؛ داستانکده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نکته ها
🌺زیبایی صورت جذاب و دلفریب است اما بدون مهربانی و اخلاق جذابیتش از دست می رود.
🌺زیبایی انسانها بیش از صورت به اخلاق و سیرتشان وابسته است.
🌺زیبایی ظاهر هر روز به سمت زوال میرود اما زیبایی اخلاق هر روز جوانتر و زیباتر میشود.
🌺 هر کدام از ما دوستان فروانی داریم که با وجود عادی بودن چهره، زیباییِ زندگی ما به خاطر وجود آنهاست.
🌺بیاید زیبایی واقعی را به اندازه زیبایی ظاهری مورد توجه قرار دهیم.
در یک کلام:
🌸بیاییدمهربانتر و بااخلاقتر شویم.🌸
دکتر محمدخانی
https://telegram.me/mxani
---------------------
چه زیبا نگاری ای داشته، دکتر محمدخانی عزیز🌹👇☝
"زیبایی صورت،جذاب و دلفریب است اما بدون مهربانی و اخلاق، جذابیتش از دست می رود."
حال همه با هم همت کنیم زیبایی صورت و جذابیت سیرت را با افزودن بر مهربانی ها و مهرنگاری های خود، پاس داریم تا که ضمن توسعه جغرافیای مهربانی، دست انداز چین و چاله های چروک را با پیمانه مهربانی، تعمیر کنیم...
کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ
Forwarded from Raouf Azari
قلم عاجز از سپاس مهربانی این بزرگ بانوی مهربان دیار آذربایجان است.
هزاران درود بر ایشان و حامیان ان پناهگاه🌹🌹🌹
هزاران درود بر ایشان و حامیان ان پناهگاه🌹🌹🌹
Forwarded from Taymor Moradi
بی شک انسانهای بزرگواری هستند که انسانیت و مهربانی را تفسیر دیگر کنند.
سلام و درود خدا بر انسانهای با وجدان و سلام به شیر مرد کورد محمد باختر.
وظیفه انسانی خود دانستیم با دوستان عزیز و بزرگوار به سرپرستی رئیس محیط زیست جوانرود حامل پیغام مدیر کل محیط زیست استان کرمانشاه و جناب لهونی فرماندار جوانرود وفعالان فرهنگی ، اجتماعی و ورزشی جوانرود در معیت فعالان محیط زیست و انجمن های مردمی مریوان کاک شریف باجور ودکتر یاسین خاوری و خانم نیلوفر قادری از سرباز فداکار محمد باختر که نام سرزمین مادریش را شجاعانه و فداکارانه آوازه عالم کرد و مایه افتخار همگان شد در منزلشان در مریوان شرفیاب شویم و از ایشان عیادت واز خدای سبحان سلامتی و شفای عاجل مسئلت نمایم.
سلام و درود خدا بر انسانهای با وجدان و سلام به شیر مرد کورد محمد باختر.
وظیفه انسانی خود دانستیم با دوستان عزیز و بزرگوار به سرپرستی رئیس محیط زیست جوانرود حامل پیغام مدیر کل محیط زیست استان کرمانشاه و جناب لهونی فرماندار جوانرود وفعالان فرهنگی ، اجتماعی و ورزشی جوانرود در معیت فعالان محیط زیست و انجمن های مردمی مریوان کاک شریف باجور ودکتر یاسین خاوری و خانم نیلوفر قادری از سرباز فداکار محمد باختر که نام سرزمین مادریش را شجاعانه و فداکارانه آوازه عالم کرد و مایه افتخار همگان شد در منزلشان در مریوان شرفیاب شویم و از ایشان عیادت واز خدای سبحان سلامتی و شفای عاجل مسئلت نمایم.
Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه ۱۷۰
رئوف آذری
@Raoufazari
-----------------------
🌹نهال مهربانی🌹
در یک سفر برون شهری، یک گلدان حاوی نهالی ناشناس به عنوان هدیه برای خانواده، خریداری کردم!
نهال را از گلدان خارج و به کمک مهربان مادرم در چندمتر باغچه حیاط منزل پدری، غرس کردیم.
امروز ۲۳ بهمن در سردترین و پربرف ترین فصل سال، و بعد از ده سال وقتی به ثمره آن هدیه دیروزی که درختی تناور با برگ های همواره سبز و میوه های گلوله ای پرتقالی شکل آن نگاه کردم بر خود دیروزی ام آفرین گفتم و بر دستان پرمهر والده عزیزم که برکت همت آن روزش، سبزی و مهربانی امروز آن نهال دیروزی را سبب شده است، بوسه سپاس زدم🌹
چه خوبست اگر که؛
از امروز، برای بقای فردای مان، خاطرات ارزنده ای جابگذاریم.🌹
- همواره بر #مهربانی با #جانبخشی تمرکز کنیم و از #نامهربانی با #جان_ستانی از هرنوعش چه در محیط زیست و چه در محیط اجتماعی و انسانی، پرهیز کنیم که دستاورد #جان_بخشی امروز، لذت و افتخار فردا روز و فرداروزهای زندگی مان خواهد بود🌹
- بر یادگیری #درس_نکته_های_زندگی از آن نهال کوچولوی گلدانی تمرکز کنیم که چگونه در آن #شرایط_سخت_محیطی و #سوز_و_سرمای طاقت فرسای زمستانی، به زندگی عزتمند خود ادامه داد و خم به ابرو نیاورد و صدالبته که بزرگوارانه نیز بی چشمداشت #مهر می ورزد و #مهربانی عطا می کند🌹
#مهر_بورزیم که امروز مزرعه ای است که محصول فردا روز زندگی ما در آن کاشته می شود🌹
متوجه باشیم #بذری که می کاریم چه نوع بذری است و چه لباسی بر فردای شخصیت ما در خاطرات خود و دیگران خواهد پوشاند
🌹🌹🌹
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نهال_مهربانی
#حیاط_منزل_پدری
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید
🖎🖎🖎🖎🖎🖎✍✍✍✍✍✍
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇
@Kindness_Challeng
اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/Kindness_Challenge
نمونه ۱۷۰
رئوف آذری
@Raoufazari
-----------------------
🌹نهال مهربانی🌹
در یک سفر برون شهری، یک گلدان حاوی نهالی ناشناس به عنوان هدیه برای خانواده، خریداری کردم!
نهال را از گلدان خارج و به کمک مهربان مادرم در چندمتر باغچه حیاط منزل پدری، غرس کردیم.
امروز ۲۳ بهمن در سردترین و پربرف ترین فصل سال، و بعد از ده سال وقتی به ثمره آن هدیه دیروزی که درختی تناور با برگ های همواره سبز و میوه های گلوله ای پرتقالی شکل آن نگاه کردم بر خود دیروزی ام آفرین گفتم و بر دستان پرمهر والده عزیزم که برکت همت آن روزش، سبزی و مهربانی امروز آن نهال دیروزی را سبب شده است، بوسه سپاس زدم🌹
چه خوبست اگر که؛
از امروز، برای بقای فردای مان، خاطرات ارزنده ای جابگذاریم.🌹
- همواره بر #مهربانی با #جانبخشی تمرکز کنیم و از #نامهربانی با #جان_ستانی از هرنوعش چه در محیط زیست و چه در محیط اجتماعی و انسانی، پرهیز کنیم که دستاورد #جان_بخشی امروز، لذت و افتخار فردا روز و فرداروزهای زندگی مان خواهد بود🌹
- بر یادگیری #درس_نکته_های_زندگی از آن نهال کوچولوی گلدانی تمرکز کنیم که چگونه در آن #شرایط_سخت_محیطی و #سوز_و_سرمای طاقت فرسای زمستانی، به زندگی عزتمند خود ادامه داد و خم به ابرو نیاورد و صدالبته که بزرگوارانه نیز بی چشمداشت #مهر می ورزد و #مهربانی عطا می کند🌹
#مهر_بورزیم که امروز مزرعه ای است که محصول فردا روز زندگی ما در آن کاشته می شود🌹
متوجه باشیم #بذری که می کاریم چه نوع بذری است و چه لباسی بر فردای شخصیت ما در خاطرات خود و دیگران خواهد پوشاند
🌹🌹🌹
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#نهال_مهربانی
#حیاط_منزل_پدری
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید
🖎🖎🖎🖎🖎🖎✍✍✍✍✍✍
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇
@Kindness_Challeng
اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/Kindness_Challenge
Forwarded from اخبار آموزش وپرورش اوز
*عاطفه ای از جنس ایرانی یک مدیر برای دانش آموز اتباع خارجی یک آموزشگاه در اوز فارس*
این مدیر فداکار وقتی توی رفتار دانش آموزش شک میکند و نحوه پوشیدن چند پیراهن یقه دار برروی هم را می بیند علت این کار را از دانش آموز می پرسد اما او امتناع کرده تا اینکه برادر دیگرش موضوع سوختگی دست و بدن برادرش را توی خانه به مدیر میگوید که علت این آسیب خشونت و عصبی بودن پدر خانواده عنوان میکنه و همین دلیلی بوده بر امتناع دانش آموز از فاش شدن موضوع .
مدیر مهربان دانش آموز را میاره و بعد از اسرار فراوان متوجه عفونت شدید دستی میشه که یک هفته هست سوخته و هیچ کاری برای درمان اون انجام نشده .تا اینکه با هماهنگی با اداره و صحبت با خانواده و ورود پاسگاه منطقه قبول مسولیت مداوای دانش آموز را برعهده می گیرد .
زهراسیف الملوکی مدیر آموزشگاه سید موسی هاشمی گلار با انتقال دانش آموز به درمانگاه و بعد به بیمارستان امیدوار اوز مراحل درمانی را آغاز کرده و این کار را هر روز با هزینه ی شخصی خود انجام میدهد .
از جمله کارهای پسندیده این مدیر فداکار آموزش رایگان به دانش آموزان بازمانده از تحصیل اتباع خارجی نیز می باشد. برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت را از خداوند منان خواهانیم اخبار آموزش وپرورش اوز
روابط عمومی اوز
https://telegram.me/farhangievaz95
این مدیر فداکار وقتی توی رفتار دانش آموزش شک میکند و نحوه پوشیدن چند پیراهن یقه دار برروی هم را می بیند علت این کار را از دانش آموز می پرسد اما او امتناع کرده تا اینکه برادر دیگرش موضوع سوختگی دست و بدن برادرش را توی خانه به مدیر میگوید که علت این آسیب خشونت و عصبی بودن پدر خانواده عنوان میکنه و همین دلیلی بوده بر امتناع دانش آموز از فاش شدن موضوع .
مدیر مهربان دانش آموز را میاره و بعد از اسرار فراوان متوجه عفونت شدید دستی میشه که یک هفته هست سوخته و هیچ کاری برای درمان اون انجام نشده .تا اینکه با هماهنگی با اداره و صحبت با خانواده و ورود پاسگاه منطقه قبول مسولیت مداوای دانش آموز را برعهده می گیرد .
زهراسیف الملوکی مدیر آموزشگاه سید موسی هاشمی گلار با انتقال دانش آموز به درمانگاه و بعد به بیمارستان امیدوار اوز مراحل درمانی را آغاز کرده و این کار را هر روز با هزینه ی شخصی خود انجام میدهد .
از جمله کارهای پسندیده این مدیر فداکار آموزش رایگان به دانش آموزان بازمانده از تحصیل اتباع خارجی نیز می باشد. برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت را از خداوند منان خواهانیم اخبار آموزش وپرورش اوز
روابط عمومی اوز
https://telegram.me/farhangievaz95
Telegram
اخبار آموزش وپرورش اوز
روابط عمومی اوز
Forwarded from Raouf Azari
درود بر مهربان خانم سیف الملوکی و سپاس شما گزارشگر مهربان را🌹🌹🌹
Forwarded from یونس عباسی
با این کار ارزشمند طراوت و شادابی و سرزندگی را به حیاط خانه بخشیده اید و درختی بر درختان جهان افزوده اید. درخت زندگیتان تنومند و سالم باد .🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌿🌿🌿🌿
Forwarded from Taymor Moradi
سلام به تو که مظهر آفریدگاری!!!
سلام بر دستان پر پنبه ات که کتیبه تاریخ است.
سلام بر چین های پیشانی ات که شاهراه انسانیت است.
سلام بر ضربان قلب زلالت که سرچشمه مهر وسخاوت وجود است.
سلام بر چهره آفتاب زده ات که تفرجگاه چشمان بی شرح و بیان خداست.
توفیق حاصل گردید تا از پارکبان زحمتکش و بزرگوار محله مان به نمایندگی همه پاکبانان عزیزجوانرود تقدیر و تمجید داشته باشم.
سلام بر دستان پر پنبه ات که کتیبه تاریخ است.
سلام بر چین های پیشانی ات که شاهراه انسانیت است.
سلام بر ضربان قلب زلالت که سرچشمه مهر وسخاوت وجود است.
سلام بر چهره آفتاب زده ات که تفرجگاه چشمان بی شرح و بیان خداست.
توفیق حاصل گردید تا از پارکبان زحمتکش و بزرگوار محله مان به نمایندگی همه پاکبانان عزیزجوانرود تقدیر و تمجید داشته باشم.
Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه ۱۷۱
رئوف آذری
----------------------- ۲۴بهمن۹۵
🌹کلاس مهربانی🌹
چندی پیش در حادثه #ریزش_بهمن در منطقه #بیوران_سردشت و در پی عملیات امدادی شهروندان سردشتی در دقایق مانده به دقیقه صفر ساعت شنبه شب نهم بهمن ۹۵، #نوجوانی از زیر خروارها #گلوله_برفی بیرون آورده شد که یک ساعت بعد #اولین_جان_باخته #ریزش_بهمن لقب گرفت!
تلخ تر از آن اما، این بود که مشخص شد آن نوجوان جانباخته، #دانش_آموز بوده و در قبل ازظهر همان روز، در کنار همکلاسی هایش در #کلاس_سوم_تجربی، به ترتیب درس های شیمی،فیزیک،زبان انگلیسی و زیست شناسی را در محضر دبیرانی بزرگوار تلمذ کرده است😭
همان حضور قبل ازظهری #علی_(دیار) در کلاس درس و شب روی ایشان در دل برف زمستانی و رو به نقطه صفر مرزی همراه #کولبران بود که مکنونات قلبی یکی از چهره های شاخص فرهنگی سردشت را به غلیان واداشت تا در همان شب بهمنی فراقش، مرثیه ای حزین و درس آموز بسراید که نگاه خبرنگاران را به قلم مهرنگار مهربان دبیر، #محمد_رضا_مولانی عزیز معطوف داشت...
داغ قربانی شدن آن دانش آموز کلاس سوم تجربی تنها #دبیرستان_شاهد شهرستان و یادگار #قربانیان_بمباران_شیمیایی_سردشت، چنان جراحاتی بر قلب ها ایجاد کرد که #دانشجویان_رشته_عمران_دانشگاه_آزاد سردست را واداشت تا بر بستر فضای مجازی، عزای عمومی را درخواست کنند و #همکلاسی_های آن جانباخته را دسته جمعی دو روز در مجلس ترحیم وی سرپانگهداشت و بسیاری در رثای وی، سرودهایی خواندند و شعر سرودند و مطلب نگاشتند...
حال و هوای حاکم بر خانواده اش اما چیزی دیگر بود و آن چرخش زبان تشکر و سپاس در حین احساس غمی جانکاه و زخمی عمیق به نسبت حضور سبز شهروندان و همدلی های شان بود🌹
هرچه بود چون تمامی فقدان های دیگر طبق قانون کاینات، در سراشیبی فراموشی قرار گرفت اما حیف بود که #درس_های_حاصل از این ماجرای تلخ، مکتوب نشود و عنوان کارگاه های آموزشی به خود نگیرد!
با احساس همین رسالت، بر خود فرض کردیم این وادی را نیز درنوردیم و همان دومین روزحادثه سلسه کارگاه ها از نقطه صفر مرزی آغاز گردید و امروز ۲۴ بهمن ۹۵ در معیت همکاران #مرکز_مشاوره_و_خدمات_روان شناختی #آموزش_و_پرورش شهرستان و در پی همه مشارکت های سبز و موجب امتنان مجموعه آموزش و پرورش، به #دبیرستان_شاهد و #کلاس_سوم_تجربی رسیدیم تا ضمن تجلیل از #حضور_سبز همکلاسی هایعلی و کارگذاری #تاج_گل در #صندلی_خالیِ آن #کولبر_دانش_آموز، #درس_ها و #نکته_های حاصل از حادثه #ریزش_بهمن و #گرفتاری_کولبران و #عملیات_همدلانه #امداد_و_نجات شهروندان و مسئولان امدادگر، را واکاوی نماییم.
امروز لحظات چندِ سرشار از #شور_و_شعور را در کنار ارزشمندترین #سرمایه_انسانی شهرم سپری کردم تا بیش از پیش درک کنم در شهر زیبای #سردشت، چه معادن ارزشمندی زیرپوست شهر مدفون است و من و مای نوعی بی خبر در حال گذران عُمریم.
امروز علی رغم اینکه رُخصت یافتم تا از لابه لای درس های بیشمار، در محضر آن بزرگ مردان تنها از ۶ درس حاصل از حادثه بهمن سخن گویم در عوض چندها درس ارزشمند از محضر #همکلاسی_های_علی و نیز #اولیاء_مدرسه آموختم تا بیش از پیش بر ارزش تعامل انسانی مان وقوف پیدا کنم و بر روزهای گذشته حسرت خورم و خوریم و بیشتر اندیشه کنم که از چه سبب، #علی_های_نوعی مجبور می شوند قبل از ظهر در کلاس درس و شب هنگام در دل برف در پی #نان ، #جان دهند
هرچه بود گذشت اما باورم بر #ایده_مهربانی_های_کوچکِ کمپین، مستحکم تر گردید وقتی در واکاوی درس ها، متوجه شدم که تنها یک #مهربانی_کوچک من و شما و ما می توانست امروز #علی را نیز چون سایر همکلاسی_هایش از #دل_خاک بر #کرسی_تلمذ و در کارگاه #درس_ ها و #نکته ها نشاند ولی ...
هرچند حتم دارم که همکلاسی های علی بنا به روح بزرگ و متعالی ای که در مجلس ترحیم علی نشان دادند، فردا روزکسوت فرمانداری تا نمایندگی مجلس و وزارت کار و بهداشت را از مناصب دولتی، و مشاغل پزشکی و پرستاری و مهندسی و کارآفرینی را در جامعه پیرامونی به خود اختصاص خواهند داد تا یاد علی و مظلومیتش را برای همیشه پاس داشته و فردا روزها #علی_های_نوعی را خود یار شوند اما باز نیاز می بینم که ضمن سپاس از تسهیل گری مجموعه آموزش و پرورش و همراهی همکاران عزیزم در مرکز مشاوره و نیز استقبال در خور مدیر و کارکنان و دبیران و دانش آموزان دبیرستان شاهد، مجدد به خود و عزیزان مخاطب این سطور یادآوری کنم که:
#مهر بورزیم که #مهربانی، کالایی است که هزینه عدمش #جان است و جان قیمتش،بس گران است...
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید👇
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ
نمونه ۱۷۱
رئوف آذری
----------------------- ۲۴بهمن۹۵
🌹کلاس مهربانی🌹
چندی پیش در حادثه #ریزش_بهمن در منطقه #بیوران_سردشت و در پی عملیات امدادی شهروندان سردشتی در دقایق مانده به دقیقه صفر ساعت شنبه شب نهم بهمن ۹۵، #نوجوانی از زیر خروارها #گلوله_برفی بیرون آورده شد که یک ساعت بعد #اولین_جان_باخته #ریزش_بهمن لقب گرفت!
تلخ تر از آن اما، این بود که مشخص شد آن نوجوان جانباخته، #دانش_آموز بوده و در قبل ازظهر همان روز، در کنار همکلاسی هایش در #کلاس_سوم_تجربی، به ترتیب درس های شیمی،فیزیک،زبان انگلیسی و زیست شناسی را در محضر دبیرانی بزرگوار تلمذ کرده است😭
همان حضور قبل ازظهری #علی_(دیار) در کلاس درس و شب روی ایشان در دل برف زمستانی و رو به نقطه صفر مرزی همراه #کولبران بود که مکنونات قلبی یکی از چهره های شاخص فرهنگی سردشت را به غلیان واداشت تا در همان شب بهمنی فراقش، مرثیه ای حزین و درس آموز بسراید که نگاه خبرنگاران را به قلم مهرنگار مهربان دبیر، #محمد_رضا_مولانی عزیز معطوف داشت...
داغ قربانی شدن آن دانش آموز کلاس سوم تجربی تنها #دبیرستان_شاهد شهرستان و یادگار #قربانیان_بمباران_شیمیایی_سردشت، چنان جراحاتی بر قلب ها ایجاد کرد که #دانشجویان_رشته_عمران_دانشگاه_آزاد سردست را واداشت تا بر بستر فضای مجازی، عزای عمومی را درخواست کنند و #همکلاسی_های آن جانباخته را دسته جمعی دو روز در مجلس ترحیم وی سرپانگهداشت و بسیاری در رثای وی، سرودهایی خواندند و شعر سرودند و مطلب نگاشتند...
حال و هوای حاکم بر خانواده اش اما چیزی دیگر بود و آن چرخش زبان تشکر و سپاس در حین احساس غمی جانکاه و زخمی عمیق به نسبت حضور سبز شهروندان و همدلی های شان بود🌹
هرچه بود چون تمامی فقدان های دیگر طبق قانون کاینات، در سراشیبی فراموشی قرار گرفت اما حیف بود که #درس_های_حاصل از این ماجرای تلخ، مکتوب نشود و عنوان کارگاه های آموزشی به خود نگیرد!
با احساس همین رسالت، بر خود فرض کردیم این وادی را نیز درنوردیم و همان دومین روزحادثه سلسه کارگاه ها از نقطه صفر مرزی آغاز گردید و امروز ۲۴ بهمن ۹۵ در معیت همکاران #مرکز_مشاوره_و_خدمات_روان شناختی #آموزش_و_پرورش شهرستان و در پی همه مشارکت های سبز و موجب امتنان مجموعه آموزش و پرورش، به #دبیرستان_شاهد و #کلاس_سوم_تجربی رسیدیم تا ضمن تجلیل از #حضور_سبز همکلاسی هایعلی و کارگذاری #تاج_گل در #صندلی_خالیِ آن #کولبر_دانش_آموز، #درس_ها و #نکته_های حاصل از حادثه #ریزش_بهمن و #گرفتاری_کولبران و #عملیات_همدلانه #امداد_و_نجات شهروندان و مسئولان امدادگر، را واکاوی نماییم.
امروز لحظات چندِ سرشار از #شور_و_شعور را در کنار ارزشمندترین #سرمایه_انسانی شهرم سپری کردم تا بیش از پیش درک کنم در شهر زیبای #سردشت، چه معادن ارزشمندی زیرپوست شهر مدفون است و من و مای نوعی بی خبر در حال گذران عُمریم.
امروز علی رغم اینکه رُخصت یافتم تا از لابه لای درس های بیشمار، در محضر آن بزرگ مردان تنها از ۶ درس حاصل از حادثه بهمن سخن گویم در عوض چندها درس ارزشمند از محضر #همکلاسی_های_علی و نیز #اولیاء_مدرسه آموختم تا بیش از پیش بر ارزش تعامل انسانی مان وقوف پیدا کنم و بر روزهای گذشته حسرت خورم و خوریم و بیشتر اندیشه کنم که از چه سبب، #علی_های_نوعی مجبور می شوند قبل از ظهر در کلاس درس و شب هنگام در دل برف در پی #نان ، #جان دهند
هرچه بود گذشت اما باورم بر #ایده_مهربانی_های_کوچکِ کمپین، مستحکم تر گردید وقتی در واکاوی درس ها، متوجه شدم که تنها یک #مهربانی_کوچک من و شما و ما می توانست امروز #علی را نیز چون سایر همکلاسی_هایش از #دل_خاک بر #کرسی_تلمذ و در کارگاه #درس_ ها و #نکته ها نشاند ولی ...
هرچند حتم دارم که همکلاسی های علی بنا به روح بزرگ و متعالی ای که در مجلس ترحیم علی نشان دادند، فردا روزکسوت فرمانداری تا نمایندگی مجلس و وزارت کار و بهداشت را از مناصب دولتی، و مشاغل پزشکی و پرستاری و مهندسی و کارآفرینی را در جامعه پیرامونی به خود اختصاص خواهند داد تا یاد علی و مظلومیتش را برای همیشه پاس داشته و فردا روزها #علی_های_نوعی را خود یار شوند اما باز نیاز می بینم که ضمن سپاس از تسهیل گری مجموعه آموزش و پرورش و همراهی همکاران عزیزم در مرکز مشاوره و نیز استقبال در خور مدیر و کارکنان و دبیران و دانش آموزان دبیرستان شاهد، مجدد به خود و عزیزان مخاطب این سطور یادآوری کنم که:
#مهر بورزیم که #مهربانی، کالایی است که هزینه عدمش #جان است و جان قیمتش،بس گران است...
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید👇
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ
Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه ۱۷۲
رئوف آذری
----------------------- ۲۶بهمن۹۵
🌹مهربانی باخود🌹
...در عرصه زندگی و تعاملات مان با دنیای پیرامونی، چنان در گرداب مسایل مرتبط با دیروز و امروزمان غرق می شویم که هم فردا فراموش مان می شود و هم خود!
گاه چنان #گرفتار_روزمرگی می شویم که رودخانه خروشان زندگی، چنان در پس جریان امواج خروشانش، به صخره های ساحلی می کوبدمان که مست و سرخوش می شویم و مدهوش، در مسیر آب پیش می رویم بی آنکه بدانیم کجا و برای چه می رویم؟!
گاه نیز چنان در اختاپوس عادت دیگران غرق می شویم که دست بر کلاه، چون دیگران بسیار ره می پوییم و خود خوش داریم که دل می جوییم!
اما تاریخ ثابت کرده است که اگر در پی توفیق در فردا روز زندگی و ممات خود هستیم نیاز است گاه گاه و حتی بسیار، مخالف جریان آب شنا کنم، متفاوت باشیم، تمایز برگزینیم و بیش از آنکه خودِ دیگری باشیم، #خود_خود باشیم...
چندی پیش در مسیر سردشت_تهران ره پویی بودم چون دیگران و همراه دیگران!
اراده کردم کمی متفاوت باشم و تمایز اختیار کنم حتی اگر با شکستن عادت متاسفانه همه گیری!
در چند کیلومتری زنجان که اتوبوس در دل شب توقفی اختیار کرد، سریع پیاده شده و در هوایی کاملا برفی و سرد زمستانی، وضویی اختیار کردم تا به وقت نماز صبح، امکان اقامه آن در اتوبوس یابم! و جالب آن بود که با این اقدام خود که تمایزی آشکار با اکثریت جمع همراه داشت، کمی احساس برتری در دل داشتم!
وقتی که اتوبوس راه افتاد و بعد از چندی موعد نماز فرا رسید، آماده شدم تا بر صندلی خود نماز را اقامه کنم!
سری چرخاندم تا اطراف را ورانداز کنم و بعد به جغرافیای نماز وارد شوم!
ان شاء الله چشمان زیبا بین تان، چنین لحظات نیکویی را تجربه کند!
بغل دستی ام، صندلی جلویی و روبه رویی هر سه جانماز سه عزیزی شده بود که عادت روزگار چنین کرده بود، نباشند!
تمایز دیگر رخت بر بسته بود و خود شرمنده از حس خودبرتر بینی و تمایزچند لحظه قبلم اما باور داشته باشید سرشار از جوشش درونی!
در بین این سه عزیز مقیم به #نماز_صبح در دل سفر و در آن موعد سپیده دم لیمویی، یکی بیشتر توجهم جلب کرد و آن یک عزیز همشهری دانشگاهی بود!
واقعیتش، گمان داشتم جو دانشگاه ها به ویژه در چندسال اخیر، با نماز و دینداری بیگانه باشند ولی آن عزیز فرهیخته دانشگاهی و شاغل به تحصیل در یکی از معتبرترین دانشگاه های ایران زمین، پیشاهنگ اقامه نماز صبحگاهی شده بود و صندلی اتوبوس را سجده گاه عبادت خویش کرده بود!
اول گمان کردم خواب است و آن را نیز در دل شب و بر صندلی اتوبوس معمولی، باز #تمایز و #مهربانی_با_خود می دانستم ولی تغییر لحظه ای ژست خواب، نشان داد که نه در خواب، بلکه در نماز است و به زعم اینجانب، نماز در آن موقعیت و در آن شرایط، برترین تمایز و #مهربانی_با_خود بود🌹
مهربانی ای که ضمن #اصلاح_رویه_های_عادت_گون، علامات بس امیدوار کننده داشت...
درود براین جوان #رعنا، #فرهیخته و #متمایز سردشتی وچند مسافر همراهِ هوشیار و مخلص را که تمایز مرا در حلقه ای از بهت فرو بردند و بر شناخت واقعیات زندگی امروز، بیشتر چشمم بگشودند!
#مهربان باشیم با خود و با نگرش مان تا الگویی دهیم و الگویی ارزنده تر برگیریم...
باورم اینست که #خواب_به_وقت،به اندازه، و حتی قیلوله نوعی مهربانی ارزنده با خود در روزگار #اختاپوس_رسانه ای است و از طرفی برگرفتن توشه سفر به آن وعده گاه نیز مهربانی ارزنده تر که آن عزیز فرهیخته، از هر دو بهره مند بود...
خدایش توفیق بدارد و مصادیق مهربانی های با خودش و در جهت سلامت نفس و تمایز عبادی اش افزون تر گرداند...
🌹🌹🌹
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید👇
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ
نمونه ۱۷۲
رئوف آذری
----------------------- ۲۶بهمن۹۵
🌹مهربانی باخود🌹
...در عرصه زندگی و تعاملات مان با دنیای پیرامونی، چنان در گرداب مسایل مرتبط با دیروز و امروزمان غرق می شویم که هم فردا فراموش مان می شود و هم خود!
گاه چنان #گرفتار_روزمرگی می شویم که رودخانه خروشان زندگی، چنان در پس جریان امواج خروشانش، به صخره های ساحلی می کوبدمان که مست و سرخوش می شویم و مدهوش، در مسیر آب پیش می رویم بی آنکه بدانیم کجا و برای چه می رویم؟!
گاه نیز چنان در اختاپوس عادت دیگران غرق می شویم که دست بر کلاه، چون دیگران بسیار ره می پوییم و خود خوش داریم که دل می جوییم!
اما تاریخ ثابت کرده است که اگر در پی توفیق در فردا روز زندگی و ممات خود هستیم نیاز است گاه گاه و حتی بسیار، مخالف جریان آب شنا کنم، متفاوت باشیم، تمایز برگزینیم و بیش از آنکه خودِ دیگری باشیم، #خود_خود باشیم...
چندی پیش در مسیر سردشت_تهران ره پویی بودم چون دیگران و همراه دیگران!
اراده کردم کمی متفاوت باشم و تمایز اختیار کنم حتی اگر با شکستن عادت متاسفانه همه گیری!
در چند کیلومتری زنجان که اتوبوس در دل شب توقفی اختیار کرد، سریع پیاده شده و در هوایی کاملا برفی و سرد زمستانی، وضویی اختیار کردم تا به وقت نماز صبح، امکان اقامه آن در اتوبوس یابم! و جالب آن بود که با این اقدام خود که تمایزی آشکار با اکثریت جمع همراه داشت، کمی احساس برتری در دل داشتم!
وقتی که اتوبوس راه افتاد و بعد از چندی موعد نماز فرا رسید، آماده شدم تا بر صندلی خود نماز را اقامه کنم!
سری چرخاندم تا اطراف را ورانداز کنم و بعد به جغرافیای نماز وارد شوم!
ان شاء الله چشمان زیبا بین تان، چنین لحظات نیکویی را تجربه کند!
بغل دستی ام، صندلی جلویی و روبه رویی هر سه جانماز سه عزیزی شده بود که عادت روزگار چنین کرده بود، نباشند!
تمایز دیگر رخت بر بسته بود و خود شرمنده از حس خودبرتر بینی و تمایزچند لحظه قبلم اما باور داشته باشید سرشار از جوشش درونی!
در بین این سه عزیز مقیم به #نماز_صبح در دل سفر و در آن موعد سپیده دم لیمویی، یکی بیشتر توجهم جلب کرد و آن یک عزیز همشهری دانشگاهی بود!
واقعیتش، گمان داشتم جو دانشگاه ها به ویژه در چندسال اخیر، با نماز و دینداری بیگانه باشند ولی آن عزیز فرهیخته دانشگاهی و شاغل به تحصیل در یکی از معتبرترین دانشگاه های ایران زمین، پیشاهنگ اقامه نماز صبحگاهی شده بود و صندلی اتوبوس را سجده گاه عبادت خویش کرده بود!
اول گمان کردم خواب است و آن را نیز در دل شب و بر صندلی اتوبوس معمولی، باز #تمایز و #مهربانی_با_خود می دانستم ولی تغییر لحظه ای ژست خواب، نشان داد که نه در خواب، بلکه در نماز است و به زعم اینجانب، نماز در آن موقعیت و در آن شرایط، برترین تمایز و #مهربانی_با_خود بود🌹
مهربانی ای که ضمن #اصلاح_رویه_های_عادت_گون، علامات بس امیدوار کننده داشت...
درود براین جوان #رعنا، #فرهیخته و #متمایز سردشتی وچند مسافر همراهِ هوشیار و مخلص را که تمایز مرا در حلقه ای از بهت فرو بردند و بر شناخت واقعیات زندگی امروز، بیشتر چشمم بگشودند!
#مهربان باشیم با خود و با نگرش مان تا الگویی دهیم و الگویی ارزنده تر برگیریم...
باورم اینست که #خواب_به_وقت،به اندازه، و حتی قیلوله نوعی مهربانی ارزنده با خود در روزگار #اختاپوس_رسانه ای است و از طرفی برگرفتن توشه سفر به آن وعده گاه نیز مهربانی ارزنده تر که آن عزیز فرهیخته، از هر دو بهره مند بود...
خدایش توفیق بدارد و مصادیق مهربانی های با خودش و در جهت سلامت نفس و تمایز عبادی اش افزون تر گرداند...
🌹🌹🌹
✍شما نیز مهربانی های محیط پیرامونی تان را گزارش کنید👇
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ