حلبچه به وقت سردشت
و
سردشت به وقت حلبچه و هیروشیما
https://t.iss.one/Sopskf/5866
حدود یک دهه طول کشید تا خود را از ذیل تلی از خاکستر تجربه تلخ بمباران شیمیایی رها کنیم و فارغ از استراتژی به شدت سیاست زده ساختار حاکمیتی به نسبت بمباران شیمیایی سردشت و البته خواب متولیان محلی و نیز تساهل کنشگران مدنی، رها کنیم.
حقیقت امر نیز، طی این بازه زمانی بسیار تلخ بود و جوانه زدن حس مسئولیت اجتماعی در دلِ فضای آلوده به گاز خردل، و البته هژمونی نگرش به شدت امنیتی یک شهر مرزی، کاری شاق و هزینه بر و دشوار!
اما هوشمندی برخی اهل فرهنگ، هنر و ادب و گشایش سیاسی دوره خاتمی به اضافه تسهیلگری شورای شهر دوره اول و به ویژه کارآمدی کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی، موجد تحکیم حرکات خودجوش و هم افزایی امید و سامان دهی کنش ها شد که نتیجه اش، میدان داری انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و در ادامه تنظیم گری تعاملاتی شد که از قبل اشخاص از سر عِرق،درک و تلاش موردی شروع کرده بودند و همان نیز رشته پیوند بین سردشت و حلبچه و بعدها مثلث سردشت، حلبچه و هیروشیما و نیز ورود به دادگاه لاهه و سازمان منع کابرد سلاح های کشتارجمعی شد.
در این بین افراد و شخصیت ها و گروه های چندی اثرگذار بودند که یک از این چند، فعالان هنری، مدنی و اجتماعی دو شهر سردشت و حلبچه و ویژه دو انجمن فعال مرتبط با موضوع، در نگهداشت و البته ارتقای تعاملات، اثربخشی بیشتری داشتند.
هفتم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و یک شمسی که هیٲتی از فعالان مدنی شهر حلبچه، قدم رنجه کرده و در مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت حضور یافتند، فرصت را مغتنم شمردیم و در حاشیه نهار در تالار مرکزی شهر(بخش خصوصی)، نشستی مشترک با مهمانان و ویژه هیٲت حلبچه شکل دادیم که طی آن نشست که با تسهیلگری رئوف آذری اداره شد،نکاتی توسط ایشان محضر عزیزان یادآوری شد که به مناسبت سالگشت ژینوساید حلبچه، چند از بسیارش، جهت استحضار هموندان، همرسانی می شود:
یک: نفس برقراری ارتباطات و تعاملات فی مابین بین قربانیان و خانواده های شان و نیز فعالان مدنی و اجتماعی دو شهر و مؤسسات مردم نهاد و ویژه دانشگاه ها و سایر ادارات فرهنگی و خدمات رسان، بسیار ارزنده است اما اگر این تعاملات، فقط محدود به روز سالیادها گردد، آورده ای جز همدردی کلامی و همدلی عملی نخواهد داشت.
پس نیاز است این تعاملات، مستمر، هدفمند و با برنامه فی مابین فعالان، مؤسسات مدنی، علمی و اداری، در طول سال، برقرار باشد.
دو: لازم است نتیجه تعاملات مستمر، خلق آثارمکتوب تاریخی و پژوهشی و نیز شکل گیری شبکه ای قوی جهت اثرگذاری بر نهادهای قانونگذاری،اجرایی و مدنی دول و حتی نهادهای بین المللی در راستای زدودن آثار کاربست سلاح های کشتارجمعی از مناطق آسیب دیده و نیز محو این سلاح ها در جهان و پیشگیری عملی از کاربست مجدد باشد چه اینکه تٲسف زاست که سردشت، حلبچه و هیروشیمایی دگر را در قرن پیش رو شاهدباشیم و نمونه هایی چون سوریه و یمن و اوکراین، نگران کننده اند و چه بسا، تکرار تاریخ راشاهد باشیم.
سه: خروج از عادت مظلوم نمایی تاریخی و مطالبه گری های روتین و کاهنده از بار مصیب، ضرورت دهه جدید از کنشگری های چندجانبه است که شایسته است به خلق پیام جدید و نگرش جدید چه در سطوح محلی و ملی و چه منطقه ای و جهانی ختم گردد.
کُنشی که از عادت مٲلوف واکنش، رهای مان کند و ورای احساس و هیجان، نظام مند، افقی روشن را نشانه رود.
این امر نیازمند کار از پایه بر مبنای تئوری های جدید علمی و نیز بر پایه نظریه های جدید اجتماعی و یادگیری جمعی است که نمونه اش به صورت پایلوت در سردشت در قالب بنیاد توسعه صلح و مهربانی، اجرایی شده است.
چهار:
نمادها و معماری فیزیکی شهرهای آسیب دیده، به شدت اثرگذار بر روح کنشگران و راهبر در هدایت خرد جمعی و کنش گروهی است که می طلبد از تابلوهای ورودی شهری و دروازه های آن آغاز و به قلب کوچه ها تا خانه ها نفوذ کند تا روح پیام مشترک را در ساختار مدنی و اجتماعی شهر، نهادینه کند.
پنج:
نقش شهرداران دو شهر و شورای آن دو به اضافه دانشگاه ها، در پیشیرد پروژه شهرداران برای صلح و سفیران صلح، نقشی کم بدیل است که امیدواریم متولیان وقت، اهتمام لازم را داشته باشند و با طرح و برنامه و پروژه مدون، ایفاگر رسالت بنیادین خود دراین حوزه باشند.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#هیروشیما
#بمباران_شیمیایی
#سالگردها
#هموندی_ها
#ضرورت_ها
@sopskf
___
٭تصاویر بیشتر👇
https://www.instagram.com/p/Cp9T5JhsUdG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
و
سردشت به وقت حلبچه و هیروشیما
https://t.iss.one/Sopskf/5866
حدود یک دهه طول کشید تا خود را از ذیل تلی از خاکستر تجربه تلخ بمباران شیمیایی رها کنیم و فارغ از استراتژی به شدت سیاست زده ساختار حاکمیتی به نسبت بمباران شیمیایی سردشت و البته خواب متولیان محلی و نیز تساهل کنشگران مدنی، رها کنیم.
حقیقت امر نیز، طی این بازه زمانی بسیار تلخ بود و جوانه زدن حس مسئولیت اجتماعی در دلِ فضای آلوده به گاز خردل، و البته هژمونی نگرش به شدت امنیتی یک شهر مرزی، کاری شاق و هزینه بر و دشوار!
اما هوشمندی برخی اهل فرهنگ، هنر و ادب و گشایش سیاسی دوره خاتمی به اضافه تسهیلگری شورای شهر دوره اول و به ویژه کارآمدی کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی، موجد تحکیم حرکات خودجوش و هم افزایی امید و سامان دهی کنش ها شد که نتیجه اش، میدان داری انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و در ادامه تنظیم گری تعاملاتی شد که از قبل اشخاص از سر عِرق،درک و تلاش موردی شروع کرده بودند و همان نیز رشته پیوند بین سردشت و حلبچه و بعدها مثلث سردشت، حلبچه و هیروشیما و نیز ورود به دادگاه لاهه و سازمان منع کابرد سلاح های کشتارجمعی شد.
در این بین افراد و شخصیت ها و گروه های چندی اثرگذار بودند که یک از این چند، فعالان هنری، مدنی و اجتماعی دو شهر سردشت و حلبچه و ویژه دو انجمن فعال مرتبط با موضوع، در نگهداشت و البته ارتقای تعاملات، اثربخشی بیشتری داشتند.
هفتم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و یک شمسی که هیٲتی از فعالان مدنی شهر حلبچه، قدم رنجه کرده و در مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت حضور یافتند، فرصت را مغتنم شمردیم و در حاشیه نهار در تالار مرکزی شهر(بخش خصوصی)، نشستی مشترک با مهمانان و ویژه هیٲت حلبچه شکل دادیم که طی آن نشست که با تسهیلگری رئوف آذری اداره شد،نکاتی توسط ایشان محضر عزیزان یادآوری شد که به مناسبت سالگشت ژینوساید حلبچه، چند از بسیارش، جهت استحضار هموندان، همرسانی می شود:
یک: نفس برقراری ارتباطات و تعاملات فی مابین بین قربانیان و خانواده های شان و نیز فعالان مدنی و اجتماعی دو شهر و مؤسسات مردم نهاد و ویژه دانشگاه ها و سایر ادارات فرهنگی و خدمات رسان، بسیار ارزنده است اما اگر این تعاملات، فقط محدود به روز سالیادها گردد، آورده ای جز همدردی کلامی و همدلی عملی نخواهد داشت.
پس نیاز است این تعاملات، مستمر، هدفمند و با برنامه فی مابین فعالان، مؤسسات مدنی، علمی و اداری، در طول سال، برقرار باشد.
دو: لازم است نتیجه تعاملات مستمر، خلق آثارمکتوب تاریخی و پژوهشی و نیز شکل گیری شبکه ای قوی جهت اثرگذاری بر نهادهای قانونگذاری،اجرایی و مدنی دول و حتی نهادهای بین المللی در راستای زدودن آثار کاربست سلاح های کشتارجمعی از مناطق آسیب دیده و نیز محو این سلاح ها در جهان و پیشگیری عملی از کاربست مجدد باشد چه اینکه تٲسف زاست که سردشت، حلبچه و هیروشیمایی دگر را در قرن پیش رو شاهدباشیم و نمونه هایی چون سوریه و یمن و اوکراین، نگران کننده اند و چه بسا، تکرار تاریخ راشاهد باشیم.
سه: خروج از عادت مظلوم نمایی تاریخی و مطالبه گری های روتین و کاهنده از بار مصیب، ضرورت دهه جدید از کنشگری های چندجانبه است که شایسته است به خلق پیام جدید و نگرش جدید چه در سطوح محلی و ملی و چه منطقه ای و جهانی ختم گردد.
کُنشی که از عادت مٲلوف واکنش، رهای مان کند و ورای احساس و هیجان، نظام مند، افقی روشن را نشانه رود.
این امر نیازمند کار از پایه بر مبنای تئوری های جدید علمی و نیز بر پایه نظریه های جدید اجتماعی و یادگیری جمعی است که نمونه اش به صورت پایلوت در سردشت در قالب بنیاد توسعه صلح و مهربانی، اجرایی شده است.
چهار:
نمادها و معماری فیزیکی شهرهای آسیب دیده، به شدت اثرگذار بر روح کنشگران و راهبر در هدایت خرد جمعی و کنش گروهی است که می طلبد از تابلوهای ورودی شهری و دروازه های آن آغاز و به قلب کوچه ها تا خانه ها نفوذ کند تا روح پیام مشترک را در ساختار مدنی و اجتماعی شهر، نهادینه کند.
پنج:
نقش شهرداران دو شهر و شورای آن دو به اضافه دانشگاه ها، در پیشیرد پروژه شهرداران برای صلح و سفیران صلح، نقشی کم بدیل است که امیدواریم متولیان وقت، اهتمام لازم را داشته باشند و با طرح و برنامه و پروژه مدون، ایفاگر رسالت بنیادین خود دراین حوزه باشند.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#هیروشیما
#بمباران_شیمیایی
#سالگردها
#هموندی_ها
#ضرورت_ها
@sopskf
___
٭تصاویر بیشتر👇
https://www.instagram.com/p/Cp9T5JhsUdG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from محمد درویش
🔹هفت عادتِ مردمانی که وطنشان را دوست دارند🔹
1️⃣ به جای خودرو شخصی تا جایی که بتوانند از وسایل حمل و نقل عمومی، پیاده یا دوچرخه استفاده میکنند.
2️⃣ دستکم دو روز در هفته به جای پروتئین حیوانی از پروتئین گیاهی در سبد غذایی خود استفاده میکنند.
3️⃣ به جای استفاده از کیسه پلاستیکی از کیسههای پارچهای برای خرید استفاده میکنند.
4️⃣ به جای بطریها و لیوانهای پلاستیکی یکبارمصرف از قمقمه و لیوان شخصی استفاده میکنند.
5️⃣ به جای استفاده از چوب یا زغال از اجاقهای گازی سفری با قابلیت شارژ در سفرها استفاده میکنند.
6️⃣ تا دوطبقه از آسانسور استفاده نمیکنند.
7️⃣ زبالههای خطرناک، خشک و تر را از مبدا تفکیک میکنند.
#هفت_عادت_مردمان_وطن_دوست
🇮🇷: https://t.iss.one/darvishnameh
1️⃣ به جای خودرو شخصی تا جایی که بتوانند از وسایل حمل و نقل عمومی، پیاده یا دوچرخه استفاده میکنند.
2️⃣ دستکم دو روز در هفته به جای پروتئین حیوانی از پروتئین گیاهی در سبد غذایی خود استفاده میکنند.
3️⃣ به جای استفاده از کیسه پلاستیکی از کیسههای پارچهای برای خرید استفاده میکنند.
4️⃣ به جای بطریها و لیوانهای پلاستیکی یکبارمصرف از قمقمه و لیوان شخصی استفاده میکنند.
5️⃣ به جای استفاده از چوب یا زغال از اجاقهای گازی سفری با قابلیت شارژ در سفرها استفاده میکنند.
6️⃣ تا دوطبقه از آسانسور استفاده نمیکنند.
7️⃣ زبالههای خطرناک، خشک و تر را از مبدا تفکیک میکنند.
#هفت_عادت_مردمان_وطن_دوست
🇮🇷: https://t.iss.one/darvishnameh
Telegram
محمد درویش
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام و درود بر جمع خوبان
طلیعه چهره ای نو از ایران بانوی مان، رُخ نمایانده است و می طلبد به پاسداشت دگرگونی سیمای ظاهری اش، یزدان را بطلبیم سیرت هر ایرانی را نیز چون طبیعت بهاری سرای مشترک مان، دل انگیز، با طراوت و البته روادار در پذیرش تنوع ها و تاب آور در تحمل زمُختی ها، متحول گرداند.
یزدان را می خوانیم؛
افکارمان را و دانش و نوع نگرش مان را به بهترین حالت، سوق داده و توفیق زیست همدلانه، حاکمیت مادرانه و شهروندی مسئولانه را عنایت مان گرداند.
بی شک این جغرافیا و این ملت، شایسته بهترین های ممکن اند و نکوست تا دست در دست و دل در دل و ذهن در فهم دگری، به نخ تسبیح کشیم تا در ذات هموندی، همیاری معنادار و زندگی پربارتری را متحقق سازیم.
خداوندا به حق کبریایی ات، امروزمان را بهتر از دیروز و فردای مان را مبارک تر از امروز، مقرر بفرما...
الها؛
صلح، مهربانی، هم فهمی، همیاری و رونق شایسته را در هر ذره این خاک پاک و هر سلول شهروندان این جغرافیا، تکثیر و برقرار بفرما🙏
رئوف آذری
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
@sopskf
طلیعه چهره ای نو از ایران بانوی مان، رُخ نمایانده است و می طلبد به پاسداشت دگرگونی سیمای ظاهری اش، یزدان را بطلبیم سیرت هر ایرانی را نیز چون طبیعت بهاری سرای مشترک مان، دل انگیز، با طراوت و البته روادار در پذیرش تنوع ها و تاب آور در تحمل زمُختی ها، متحول گرداند.
یزدان را می خوانیم؛
افکارمان را و دانش و نوع نگرش مان را به بهترین حالت، سوق داده و توفیق زیست همدلانه، حاکمیت مادرانه و شهروندی مسئولانه را عنایت مان گرداند.
بی شک این جغرافیا و این ملت، شایسته بهترین های ممکن اند و نکوست تا دست در دست و دل در دل و ذهن در فهم دگری، به نخ تسبیح کشیم تا در ذات هموندی، همیاری معنادار و زندگی پربارتری را متحقق سازیم.
خداوندا به حق کبریایی ات، امروزمان را بهتر از دیروز و فردای مان را مبارک تر از امروز، مقرر بفرما...
الها؛
صلح، مهربانی، هم فهمی، همیاری و رونق شایسته را در هر ذره این خاک پاک و هر سلول شهروندان این جغرافیا، تکثیر و برقرار بفرما🙏
رئوف آذری
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
@sopskf
والصلح خیر
https://t.iss.one/Sopskf/5870
🖍️ آغاز قرن جدید شمسی برای ملت ایران با شروع تحولات بنیادین در حیات معرفتی و اجتماعی- سیاسی بسیاری مقارن گردید. یکدستی خط فکری در عرصۀ سیاست و سیاستگذاری مضیق و سختگیرانه که در طول دهههای اخیر بیسابقه است؛ رشد و ورود نسلی از فرزندان جامعه با نگاه و زیرساختهای روانشناختی متفاوت، و استقلال فکری بیشتر و فردگرایی معرفت شناختی؛ لجامگیسختگی روزافزون تورم، بیکاری و فشار معیشتی برخاسته از سیاستگذاریهای ناکارآمد...؛
✏ در این شرایط، سال گذشته سالی نفسگیری بود که خشونت و نامهربانی را به شکل عریان و افسارگسیختهتر از هر زمان دیگر در بسیاری از زمینهها تجربه کردیم و امسال را در حالی آغاز میکنیم که دردناکی و عفونت جراحت این خشونتها را همچون خنجری آخته بر عمق قلب، روان و جسم خویش هنوز حس میکنیم و نگاه حسرتبار ما به جای خالی عزیزانمان کنار سفرهای سادۀ هفت سین دوخته شده است.
🖍️ *و اما ایران ما...*
کشوری که در مهربانی و عشقورزی تاریخ درازدامن و اسطورههای برجستهای دارد و دقیقا به همین روی، تاریخ حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند هزارسالۀ ایران گواهی میدهد که ما مردمانی بودهایم که برای خردمندی و فرزانگی، برادری و همدلی؛ و زیبایی و شادی همواره جایگاه ویژهای قائل بودهایم و این رمز بقای ما در برهههای سخت و گذر از گذرگاههای خطرناک بوده است.
🖍️ اینک چهرۀ زشت نامهربانی، خشونت، تبعیض و فقر در سطح گسترده بر این ملت رخ نمایانده است؛ در یک سو اقلیتی برخوردار و دارای سهمیهها و بستههای حمایتی مختلف و در سوی دیگر اکثریتی در فقر و فشار معیشت، پیکرۀ واحد نه فقط ایرانیت بلکه انسانیت ما را دوپاره کرده است. فقر زمینه را برای ارتکاب جرم و تبهکاری و پیوستن به گروههای خشونت و سرکوب، فراهم میکند و تبعیض و مرزبندی (خودی –ناخودی) نگرشها و ارزشهایی که پشتوانه خشونت هستند را حمایت می کند.
🖍️ شاید بتوانیم بار دیگر با پشتوانه این میراث معنوی یعنی توانمندی تاریخی خویش در مهربانی و همدلی، بر زخمها و جراحتهای پیکر وطن عزیزمان مرهمی بنهیم تا زندگی و سرزندگی را به خانوادۀ بزرگ و صمیمی ملت (همه ملت) بازگردانیم.
🖍️ ما در این برهۀ حساس که مجال چندانی برای کنشگری اجتماعی و سیاسی وجود ندارد دو راه بیشتر در پیش رو نداریم: یا در جزیرههای خویش از این درد بمیریم؛ یا آنکه از جهان به هم پیوستۀ قلبها و روحهایمان مدد و جان تازه بگیریم و توانمندیهای دیرین خود را با اشکال نوین بازآفرینی کنیم. شاید در این افق برتر از حیات جمعی که هیچ چیز جلودار *بودن* ما نیست بتوانیم حیات خویش را باز آفرینی کنیم. افقی که تنها نمودش مهربانی، همدلی، اتحاد، بخشایش، قدردانی و احترام برای همگان است؛ بدون شک بازگشت به این هویت خط بطلانی برای تمامی مرزبندیها و خشونتهاست.
🖍️ اگر عدالت، شادی و مهربانی را در سطح اجتماعی - سیاسی میخواهیم ابتدا این ارزشها را در زندگی فردی و جامعه کوچکترمان فرا بخوانیم. چه نیک گفتند بزرگان که بیعدالتی در یک جا تهدیدی برای بیعدالتی در همهجا است و اگر نیک بیاندیشیم خواهیم دید که این مفهوم را میتوان توسعه بخشید و گفت تبعیض،خشونت و نامهربانی و بیاحترامی به کرامت و شان انسانی در هرجا تهدیدی برای کرامت انسانی در همهجا است.
🖍️ چه زیبا گفت مادر ترزا که اگر میخواهید برای صلح جهانی کاری بکنید به خانههای خود بازگردید و با خانوادۀ خویش مهربانی کنید. آیا صلح چیزی غیر از عدالت، مهربانی، صداقت و شفافیت و احترام به شان و کرامت انسانی است؟ چگونه جامعه میتواند در زندگی فردی به این ارزشها آراسته نباشد و در عینحال آن را در سطح کلان و در جامعه بزرگتر مطالبه کند و بیافریند.
🖍️ امروز تاریخ جوامع به خوبی نشان میدهد جوامعی که دمکراسی و برابری اجتماعی با دوام و قوامی دارند شهروندانش دارای ذهن دمکراتیک بوده و پیش از این در روابط فردی و واحدهای اجتماعی کوچکترش این دمکراسی را مشق و تمرین کردهاند.
🖍️ پس بیایید در این شرایط بهجای از نفس افتادن و سپر برزمین گذاشتن، دوباره در افقی برتر و به شیوهای دیگر کنشگری را تجربه کنیم. هر جا (خانه- محل کار یا تحصیل) و به هرگونه که میتوانیم ارزشها، نگرشها و رفتارهای خویش را با اصول عدالت، مهربانی و پرهیز از تبعیض بازآفرینی و آن را مطالبه کنیم تا الگوهای زندگی خرد ما الگوهای کلان جامعه را در درازمدت بازآفرینی کند. شاید این یک روش اصولی و عقلانی باشد که برای اصلاح الگوهای اجتماعی- سیاسی از اصلاح الگوهای فردی خویش در روابط نزدیک و حلقههای کوچک اجتماعی- که برایمان قابل اجرا است آغاز کنیم.
https://t.iss.one/Sopskf/5870
🖍️ آغاز قرن جدید شمسی برای ملت ایران با شروع تحولات بنیادین در حیات معرفتی و اجتماعی- سیاسی بسیاری مقارن گردید. یکدستی خط فکری در عرصۀ سیاست و سیاستگذاری مضیق و سختگیرانه که در طول دهههای اخیر بیسابقه است؛ رشد و ورود نسلی از فرزندان جامعه با نگاه و زیرساختهای روانشناختی متفاوت، و استقلال فکری بیشتر و فردگرایی معرفت شناختی؛ لجامگیسختگی روزافزون تورم، بیکاری و فشار معیشتی برخاسته از سیاستگذاریهای ناکارآمد...؛
✏ در این شرایط، سال گذشته سالی نفسگیری بود که خشونت و نامهربانی را به شکل عریان و افسارگسیختهتر از هر زمان دیگر در بسیاری از زمینهها تجربه کردیم و امسال را در حالی آغاز میکنیم که دردناکی و عفونت جراحت این خشونتها را همچون خنجری آخته بر عمق قلب، روان و جسم خویش هنوز حس میکنیم و نگاه حسرتبار ما به جای خالی عزیزانمان کنار سفرهای سادۀ هفت سین دوخته شده است.
🖍️ *و اما ایران ما...*
کشوری که در مهربانی و عشقورزی تاریخ درازدامن و اسطورههای برجستهای دارد و دقیقا به همین روی، تاریخ حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند هزارسالۀ ایران گواهی میدهد که ما مردمانی بودهایم که برای خردمندی و فرزانگی، برادری و همدلی؛ و زیبایی و شادی همواره جایگاه ویژهای قائل بودهایم و این رمز بقای ما در برهههای سخت و گذر از گذرگاههای خطرناک بوده است.
🖍️ اینک چهرۀ زشت نامهربانی، خشونت، تبعیض و فقر در سطح گسترده بر این ملت رخ نمایانده است؛ در یک سو اقلیتی برخوردار و دارای سهمیهها و بستههای حمایتی مختلف و در سوی دیگر اکثریتی در فقر و فشار معیشت، پیکرۀ واحد نه فقط ایرانیت بلکه انسانیت ما را دوپاره کرده است. فقر زمینه را برای ارتکاب جرم و تبهکاری و پیوستن به گروههای خشونت و سرکوب، فراهم میکند و تبعیض و مرزبندی (خودی –ناخودی) نگرشها و ارزشهایی که پشتوانه خشونت هستند را حمایت می کند.
🖍️ شاید بتوانیم بار دیگر با پشتوانه این میراث معنوی یعنی توانمندی تاریخی خویش در مهربانی و همدلی، بر زخمها و جراحتهای پیکر وطن عزیزمان مرهمی بنهیم تا زندگی و سرزندگی را به خانوادۀ بزرگ و صمیمی ملت (همه ملت) بازگردانیم.
🖍️ ما در این برهۀ حساس که مجال چندانی برای کنشگری اجتماعی و سیاسی وجود ندارد دو راه بیشتر در پیش رو نداریم: یا در جزیرههای خویش از این درد بمیریم؛ یا آنکه از جهان به هم پیوستۀ قلبها و روحهایمان مدد و جان تازه بگیریم و توانمندیهای دیرین خود را با اشکال نوین بازآفرینی کنیم. شاید در این افق برتر از حیات جمعی که هیچ چیز جلودار *بودن* ما نیست بتوانیم حیات خویش را باز آفرینی کنیم. افقی که تنها نمودش مهربانی، همدلی، اتحاد، بخشایش، قدردانی و احترام برای همگان است؛ بدون شک بازگشت به این هویت خط بطلانی برای تمامی مرزبندیها و خشونتهاست.
🖍️ اگر عدالت، شادی و مهربانی را در سطح اجتماعی - سیاسی میخواهیم ابتدا این ارزشها را در زندگی فردی و جامعه کوچکترمان فرا بخوانیم. چه نیک گفتند بزرگان که بیعدالتی در یک جا تهدیدی برای بیعدالتی در همهجا است و اگر نیک بیاندیشیم خواهیم دید که این مفهوم را میتوان توسعه بخشید و گفت تبعیض،خشونت و نامهربانی و بیاحترامی به کرامت و شان انسانی در هرجا تهدیدی برای کرامت انسانی در همهجا است.
🖍️ چه زیبا گفت مادر ترزا که اگر میخواهید برای صلح جهانی کاری بکنید به خانههای خود بازگردید و با خانوادۀ خویش مهربانی کنید. آیا صلح چیزی غیر از عدالت، مهربانی، صداقت و شفافیت و احترام به شان و کرامت انسانی است؟ چگونه جامعه میتواند در زندگی فردی به این ارزشها آراسته نباشد و در عینحال آن را در سطح کلان و در جامعه بزرگتر مطالبه کند و بیافریند.
🖍️ امروز تاریخ جوامع به خوبی نشان میدهد جوامعی که دمکراسی و برابری اجتماعی با دوام و قوامی دارند شهروندانش دارای ذهن دمکراتیک بوده و پیش از این در روابط فردی و واحدهای اجتماعی کوچکترش این دمکراسی را مشق و تمرین کردهاند.
🖍️ پس بیایید در این شرایط بهجای از نفس افتادن و سپر برزمین گذاشتن، دوباره در افقی برتر و به شیوهای دیگر کنشگری را تجربه کنیم. هر جا (خانه- محل کار یا تحصیل) و به هرگونه که میتوانیم ارزشها، نگرشها و رفتارهای خویش را با اصول عدالت، مهربانی و پرهیز از تبعیض بازآفرینی و آن را مطالبه کنیم تا الگوهای زندگی خرد ما الگوهای کلان جامعه را در درازمدت بازآفرینی کند. شاید این یک روش اصولی و عقلانی باشد که برای اصلاح الگوهای اجتماعی- سیاسی از اصلاح الگوهای فردی خویش در روابط نزدیک و حلقههای کوچک اجتماعی- که برایمان قابل اجرا است آغاز کنیم.
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
🖍️ *پس از آن*
شاید بتوانیم در سطح شهرهایمان و در هر کوچه و محل دیوارهای مهربانی که زمانی داشتیم را دوباره بسازیم و با تقسیم سفرههایمان نگذاریم کسی از سر گرسنگی و فقر به کرامت و سلامت ما و خودش تعرض کند؛
🖍️فراموش نکنیم در جامعۀ بشری، مسائل مشترک، امنیت مشترک و سعادت مشترک سه ضلعی حیات مشترک ماست و هیچ جزیرهای وجود ندارد. شاید بتوانیم در هر محل مغازهدار، نانوایی، قصابی، خواروبارفروشی امین و مهربانی را پیدا کنیم که بتواند صندوقی برای مهربانی اهل محل اختصاص دهد تا هر نیازمندی بتواند با همدلی و همکاری اهالی محل به رایگان نیاز خود را تامین کند؛ و تک تک ما خود را مکلف کنیم بخشی از سفرۀ خود را با خواهران و برادرانمان که در این شرایط دشوار دچار تنگنا هستند به اشتراک بگذاریم.
🖍️ اگر بتوانیم به هر شکل که برایمان میسر است مشق مهربانی و همدلی کنیم؛ قطعا میتوانیم سایههای خشونت و نامهربانی را از فضای وطن و از سر ملت بتارانیم؛ این سخن پیامبرعشق و رحمت است که « *ارحموا ترحموا»*
🖍️ شاید بتوانیم امروز از قدرت روحی خویش بهره بجوییم و به ویژه در ایام ماه مبارک دقایقی را با نیایش و مراقبه به پاکسازی درونی، شفای درون و دعا برای رفع ظلم و بیعدالتی و فساد از جهان و به ویژه از وطن بپردازیم. چراکه این دعوت عام خداوند است که از رحمت من نومید نباشید؛ این نمایشی از یک دیپلماسی قدسی است که مرا بخوانید، تا به شما پاسخ بدهم ؛ خدایی که در اریکۀ سلطنت و جبروت خود، اهل دیپلماسی و مهربانی با بندگان است.
🖍️ شاید هریک از ما به شیوههای خلاقانه دیگری بتواند مروج مهربانی و برادری و برابری در وطن باشد، حتی با لبخندی یا سلام گرمی، تا در سال جدید امید و نشاط را به وطن بازگرداند.
🖍️ امروز که در جمع خودیهای دولتمردان گوشی برای شنیدن دردهای ما و ارادهای برای زدودن غمهای ملت وجود ندارد، ما ملت در کلیت و یکپارچگی خویش با امید و عزم برای شفای خودمان کاری بکنیم. امروز که به زانو افتادهایم، زمانی است که توانمندیها و باورهای جدید ما میتواند طلوع کند و مسیرها و افقهای والایی از « *بودن*» برای ما را خلق کنند تا زندگی و سرزندگی را از سر بگیریم.
مژگان دستوری
پژوهشگر حوزۀ فرهنگ صلح
اول فروردین 1402
___
بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#بحران_سرزمینی
#خشونت_ساختاری
#سال_نو_شمسی
#اقدام_بدیع
#مهر_زایی
#صلح_ورزی
@sopskf
شاید بتوانیم در سطح شهرهایمان و در هر کوچه و محل دیوارهای مهربانی که زمانی داشتیم را دوباره بسازیم و با تقسیم سفرههایمان نگذاریم کسی از سر گرسنگی و فقر به کرامت و سلامت ما و خودش تعرض کند؛
🖍️فراموش نکنیم در جامعۀ بشری، مسائل مشترک، امنیت مشترک و سعادت مشترک سه ضلعی حیات مشترک ماست و هیچ جزیرهای وجود ندارد. شاید بتوانیم در هر محل مغازهدار، نانوایی، قصابی، خواروبارفروشی امین و مهربانی را پیدا کنیم که بتواند صندوقی برای مهربانی اهل محل اختصاص دهد تا هر نیازمندی بتواند با همدلی و همکاری اهالی محل به رایگان نیاز خود را تامین کند؛ و تک تک ما خود را مکلف کنیم بخشی از سفرۀ خود را با خواهران و برادرانمان که در این شرایط دشوار دچار تنگنا هستند به اشتراک بگذاریم.
🖍️ اگر بتوانیم به هر شکل که برایمان میسر است مشق مهربانی و همدلی کنیم؛ قطعا میتوانیم سایههای خشونت و نامهربانی را از فضای وطن و از سر ملت بتارانیم؛ این سخن پیامبرعشق و رحمت است که « *ارحموا ترحموا»*
🖍️ شاید بتوانیم امروز از قدرت روحی خویش بهره بجوییم و به ویژه در ایام ماه مبارک دقایقی را با نیایش و مراقبه به پاکسازی درونی، شفای درون و دعا برای رفع ظلم و بیعدالتی و فساد از جهان و به ویژه از وطن بپردازیم. چراکه این دعوت عام خداوند است که از رحمت من نومید نباشید؛ این نمایشی از یک دیپلماسی قدسی است که مرا بخوانید، تا به شما پاسخ بدهم ؛ خدایی که در اریکۀ سلطنت و جبروت خود، اهل دیپلماسی و مهربانی با بندگان است.
🖍️ شاید هریک از ما به شیوههای خلاقانه دیگری بتواند مروج مهربانی و برادری و برابری در وطن باشد، حتی با لبخندی یا سلام گرمی، تا در سال جدید امید و نشاط را به وطن بازگرداند.
🖍️ امروز که در جمع خودیهای دولتمردان گوشی برای شنیدن دردهای ما و ارادهای برای زدودن غمهای ملت وجود ندارد، ما ملت در کلیت و یکپارچگی خویش با امید و عزم برای شفای خودمان کاری بکنیم. امروز که به زانو افتادهایم، زمانی است که توانمندیها و باورهای جدید ما میتواند طلوع کند و مسیرها و افقهای والایی از « *بودن*» برای ما را خلق کنند تا زندگی و سرزندگی را از سر بگیریم.
مژگان دستوری
پژوهشگر حوزۀ فرهنگ صلح
اول فروردین 1402
___
بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#بحران_سرزمینی
#خشونت_ساختاری
#سال_نو_شمسی
#اقدام_بدیع
#مهر_زایی
#صلح_ورزی
@sopskf
Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
📝نو شدن
🔻 نعمت الله فاضلی، ۲۸ اسفند ۱۴۰۱
✅ ۱۴۰۱ اولین سال سده پانزدهم شمسی سپری شد. اگرچه تلخ بود و جانکاه؛ و جان ها ز کف رفت و رنج ها کشیدیم و می کشیم، اما مردم ما گام نخست بلند "نو شدن" را در این آغازین سال سده نو برداشتند. نوجویان و نوجوانان به میدان آمدند تا اراده شان برای نو و نوگرایی و نفی کهنه و کهنه پرستی و کهنه های کاهنده و فرساینده تاریخ و طبیعت و تمدن ایرانی را به خودشان و جهان نشان دهند و صلای آزادی زنند و صدای برابری و رفع تبعیض و صلح و همزیستی در سراسر ایران و جهان پر طنین کنند.
🔻بار دیگر حافظه جمعی ملت ایران فعال شد تا شوق معاصر شدن و شور مدنیت و فرهیختگی ایرانی که در عصر مشروطه تکوین یافت، بار دیگر دل های مردم را گرم و امیدوار ساخت.
✅ باری، ۱۴۰۱ سرآغاز امید شد، اگرچه با بهایی سخت و سنگین؛ امید ساختن ایرانی امروزی، عقلانی، آزاد، دموکراتیک، برابری خواه، صلح جو، مداراگر؛ و جامعه ای که در آن تنها و تنها شایستگی ها و شایسته ها قدر ببینند و صدر نشینند؛ و منفعت ملت و ملک، جای مسلک گرایی ها و جاه طلبی ها و حقارت ها را بگیرد؛ و میدان برای انسانیت و خلاقیت و زیبایی و صلح باز شود.
✅ و اکنون ۱۴۰۲ آغاز می شود؛ سالی که محتاج بازاندیشی انتقادی، اندیشه ورزی جمعی، کنشگری همگانی، شهامت، همدلی و غمخواری و دغدغده مندی برای ایران، برای آزادی، برای صلح، برای مدارا، برای همزیستی، برای برابری، برای رفع تبعیض، برای شایسته ها و شایستگی ها، و برای همه ی ارزش های انسانی و اخلاقی است که ایران و ایرانی را در سراسر جهان سربلند و سلامت و سعادمند سازد و زندگی او را در همین جهان و در روی همین زمین خاکی، زیبا و دلپذیر و اخلاقی نماید.
🔻۱۴۰۲ آغاز شد، یعنی ظرفیت آغاز کردن داریم، و می توانیم نوجویانه همه ی پلیدها و پلیدی هایی که ما را به خودی و غیرخودی تقسیم می کرد دور بریزیم و با تکیه بر ارزش های انسانی و روشنگرانه، تفاوت های فرهنگی، زبانی، قومی، دینی، جنسیتی و اجتماعی مان را سرمایه های بزرگ سرزمین مان بدانیم و همراه با همه ی مردمان جهان، زیستی جهان وطنانه در وطن مان برپا داریم.
🔻۱۴۰۲ آغاز شد تا ما آغاز شویم و روزگار کهنه ی کهنه پرستی و کهنه پرستان را پشت سر بگذاریم و برای ساختن سرزمین و میهن مان ایران عزیز بکوشیم و بجوشیم و با تکیه بر خرد انسانی و عقلانیت و علم، شوق زندگی و شور آزادی را بار دیگر زنده کنیم. رویای ایرانی، رویای زندگی و فرهیختگی و آزادگی است.
🌸 شادباش می گویم سال نو را و امیدوارم هر روز این سال، نوید نو شدن و گامی نزدیک تر شدن به نو شدن ها باشد.
🔻 نعمت الله فاضلی، ۲۸ اسفند ۱۴۰۱
✅ ۱۴۰۱ اولین سال سده پانزدهم شمسی سپری شد. اگرچه تلخ بود و جانکاه؛ و جان ها ز کف رفت و رنج ها کشیدیم و می کشیم، اما مردم ما گام نخست بلند "نو شدن" را در این آغازین سال سده نو برداشتند. نوجویان و نوجوانان به میدان آمدند تا اراده شان برای نو و نوگرایی و نفی کهنه و کهنه پرستی و کهنه های کاهنده و فرساینده تاریخ و طبیعت و تمدن ایرانی را به خودشان و جهان نشان دهند و صلای آزادی زنند و صدای برابری و رفع تبعیض و صلح و همزیستی در سراسر ایران و جهان پر طنین کنند.
🔻بار دیگر حافظه جمعی ملت ایران فعال شد تا شوق معاصر شدن و شور مدنیت و فرهیختگی ایرانی که در عصر مشروطه تکوین یافت، بار دیگر دل های مردم را گرم و امیدوار ساخت.
✅ باری، ۱۴۰۱ سرآغاز امید شد، اگرچه با بهایی سخت و سنگین؛ امید ساختن ایرانی امروزی، عقلانی، آزاد، دموکراتیک، برابری خواه، صلح جو، مداراگر؛ و جامعه ای که در آن تنها و تنها شایستگی ها و شایسته ها قدر ببینند و صدر نشینند؛ و منفعت ملت و ملک، جای مسلک گرایی ها و جاه طلبی ها و حقارت ها را بگیرد؛ و میدان برای انسانیت و خلاقیت و زیبایی و صلح باز شود.
✅ و اکنون ۱۴۰۲ آغاز می شود؛ سالی که محتاج بازاندیشی انتقادی، اندیشه ورزی جمعی، کنشگری همگانی، شهامت، همدلی و غمخواری و دغدغده مندی برای ایران، برای آزادی، برای صلح، برای مدارا، برای همزیستی، برای برابری، برای رفع تبعیض، برای شایسته ها و شایستگی ها، و برای همه ی ارزش های انسانی و اخلاقی است که ایران و ایرانی را در سراسر جهان سربلند و سلامت و سعادمند سازد و زندگی او را در همین جهان و در روی همین زمین خاکی، زیبا و دلپذیر و اخلاقی نماید.
🔻۱۴۰۲ آغاز شد، یعنی ظرفیت آغاز کردن داریم، و می توانیم نوجویانه همه ی پلیدها و پلیدی هایی که ما را به خودی و غیرخودی تقسیم می کرد دور بریزیم و با تکیه بر ارزش های انسانی و روشنگرانه، تفاوت های فرهنگی، زبانی، قومی، دینی، جنسیتی و اجتماعی مان را سرمایه های بزرگ سرزمین مان بدانیم و همراه با همه ی مردمان جهان، زیستی جهان وطنانه در وطن مان برپا داریم.
🔻۱۴۰۲ آغاز شد تا ما آغاز شویم و روزگار کهنه ی کهنه پرستی و کهنه پرستان را پشت سر بگذاریم و برای ساختن سرزمین و میهن مان ایران عزیز بکوشیم و بجوشیم و با تکیه بر خرد انسانی و عقلانیت و علم، شوق زندگی و شور آزادی را بار دیگر زنده کنیم. رویای ایرانی، رویای زندگی و فرهیختگی و آزادگی است.
🌸 شادباش می گویم سال نو را و امیدوارم هر روز این سال، نوید نو شدن و گامی نزدیک تر شدن به نو شدن ها باشد.
Forwarded from محمد درویش
🌿همه ما یک "دستنگهدار" به ایران بدهکاریم!🌿
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هشت سال پیش که مهتاب و احسان به رامیان آمدند تا به مدد راهاندازی دومین خانه بومگردی در گلستان، صنعت کمجانِ استحصال ابریشم - نوغانداری - را دوباره جاندار کنند، با این درخت توت مواجه شدند که در آستانه سرنگونی بود!
2️⃣ در عکس دوم هنوز جای تبر را میتوانید بر اندام درخت ببینید، انگار تبرزن میخواست آخرین ضربه را هم بزند که این زوج عاشق از راه رسیدند و گفتند: دست نگه دار!
3️⃣ همه ما یک "دست نگه دار" به ایران بدهکاریم! همه ما یک کف مرتب به آنهایی که "دست نگه دار" زندگیشان را ادا کردهاند، بدهکاریم ... ما یک کف مرتب به احسان و مهتاب، به علیرضا شهرداری، به آرش نورآقایی، به علی شادلو، به افسانه احسانی، به مسعود صرامی، به آرش رحیمی، به رئوف آذری، به سعید انصاریان، به علیرضا امتیاز، به عادل سالاری، به مرتضی فرهادی، به صنم و محمد مرتضوی، به سیمین عیدیوند، به عبدالحسین وهابزاده، به خلیل فرشباف، به علی بیتاژیان و کندوییهای پای کارش، به عباس محمدی، به علی دهباشی، به مانیا شفاهی، به کوروش بختیاری، به مهدی طیاری، به سعید ضروری ... و به هر هموطنی که به سهم خود کوشیده تا ثابت کند: من هستم چون ما هستیم چون ایران هست ... بدهکاریم.
4️⃣ به خانه ابریشم که رفتید - عکس سوم - آن درخت را ببوسید و برای این زوج درجه یک - عکس چهارم - ایستاده و کلاه از سر بردارید تا نور را دوباره از فراز آسمان زلال رامیان بر پیشانی خود و فرزندان و نوادگانتان - عکس پنجم و پایانی - احساس کنید ...
5️⃣ میگویند: با کسی بمان که دستکم نصف راه را به سمتت آمده باشد؛ ایرانبانوی جانِ ما که تمام راه را آمده! نیامده؟ چرا نباید با یک دستنگهدارِ جانانه علیه همه خراشرسانندگان به پیکرش، با هم در این واپسین لحظههای نکبتترین سال ایران، فریاد برآوریم: ایران دورت بگردم و دور همهی ایرانیانی چون مهتاب و احسان که بیمنت دور ایران میگردند ...
#خانه_ابریشم_رامیان
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/Cp__13UNQqs/?igshid=MjljNjAzYmU=
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هشت سال پیش که مهتاب و احسان به رامیان آمدند تا به مدد راهاندازی دومین خانه بومگردی در گلستان، صنعت کمجانِ استحصال ابریشم - نوغانداری - را دوباره جاندار کنند، با این درخت توت مواجه شدند که در آستانه سرنگونی بود!
2️⃣ در عکس دوم هنوز جای تبر را میتوانید بر اندام درخت ببینید، انگار تبرزن میخواست آخرین ضربه را هم بزند که این زوج عاشق از راه رسیدند و گفتند: دست نگه دار!
3️⃣ همه ما یک "دست نگه دار" به ایران بدهکاریم! همه ما یک کف مرتب به آنهایی که "دست نگه دار" زندگیشان را ادا کردهاند، بدهکاریم ... ما یک کف مرتب به احسان و مهتاب، به علیرضا شهرداری، به آرش نورآقایی، به علی شادلو، به افسانه احسانی، به مسعود صرامی، به آرش رحیمی، به رئوف آذری، به سعید انصاریان، به علیرضا امتیاز، به عادل سالاری، به مرتضی فرهادی، به صنم و محمد مرتضوی، به سیمین عیدیوند، به عبدالحسین وهابزاده، به خلیل فرشباف، به علی بیتاژیان و کندوییهای پای کارش، به عباس محمدی، به علی دهباشی، به مانیا شفاهی، به کوروش بختیاری، به مهدی طیاری، به سعید ضروری ... و به هر هموطنی که به سهم خود کوشیده تا ثابت کند: من هستم چون ما هستیم چون ایران هست ... بدهکاریم.
4️⃣ به خانه ابریشم که رفتید - عکس سوم - آن درخت را ببوسید و برای این زوج درجه یک - عکس چهارم - ایستاده و کلاه از سر بردارید تا نور را دوباره از فراز آسمان زلال رامیان بر پیشانی خود و فرزندان و نوادگانتان - عکس پنجم و پایانی - احساس کنید ...
5️⃣ میگویند: با کسی بمان که دستکم نصف راه را به سمتت آمده باشد؛ ایرانبانوی جانِ ما که تمام راه را آمده! نیامده؟ چرا نباید با یک دستنگهدارِ جانانه علیه همه خراشرسانندگان به پیکرش، با هم در این واپسین لحظههای نکبتترین سال ایران، فریاد برآوریم: ایران دورت بگردم و دور همهی ایرانیانی چون مهتاب و احسان که بیمنت دور ایران میگردند ...
#خانه_ابریشم_رامیان
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/Cp__13UNQqs/?igshid=MjljNjAzYmU=
Forwarded from عرفان نظرآهاری
سیزدهم فروردین: روز گناهان کبیره!
هر زباله، یک گناه است. با هر زباله که می سازیم گناهی مرتکب می شویم. گناهانمان را در کوه و جنگل و دشت و دمن می ریزم. در کوچه و خیابان و رودخانه و جویخانه.
گناهانمان را می ریزیم در حلق پرندگان در نَفَس آسمان.
گناهانمان را می پاشیم به صورتِ مادرمان زمین و سیلی می زنیم به شفقتِ خاک و به مهربانیِ آب.
🌱
ما به جهنم نمی رویم ما خودمان دوزخیم.
گناهانمان دست و پایمان را گرفته، وبال گردنمان شده است، وبالِ همه چیز.
زندگیِ ما شکنجه ای است برای بی پناهترین و معصوم ترین آفریدگان خدا.
به پشت سرت نگاه کن! ببین چقدر نفرینِ گیاه و پرنده و آب و خاک پشتمان است.
عاق والدینمان، عاق زمین و آسمان، ما را گرفته است...
🌱
سیزدهم فروردین، روز گناهان کبیره ما ایرانیان است.
تو اما در آن روز گناه نکن!
تو اما گناهی را از زمین بردار!
تو می دانی که نیکوکاران به بهشت نمی روند، نیکوکاران بهشت را می سازند.
حتی در جهنم و حتی در میان جماعت دوزخیان تو یک نفر بهشت باش!
✍️#عرفان_نظرآهاری
🌱#تو_یک_نفر_بهشت_باش
🌱@erfannazarahari
♻️پیش از روز واقعه به اشتراک بگذارید
هر زباله، یک گناه است. با هر زباله که می سازیم گناهی مرتکب می شویم. گناهانمان را در کوه و جنگل و دشت و دمن می ریزم. در کوچه و خیابان و رودخانه و جویخانه.
گناهانمان را می ریزیم در حلق پرندگان در نَفَس آسمان.
گناهانمان را می پاشیم به صورتِ مادرمان زمین و سیلی می زنیم به شفقتِ خاک و به مهربانیِ آب.
🌱
ما به جهنم نمی رویم ما خودمان دوزخیم.
گناهانمان دست و پایمان را گرفته، وبال گردنمان شده است، وبالِ همه چیز.
زندگیِ ما شکنجه ای است برای بی پناهترین و معصوم ترین آفریدگان خدا.
به پشت سرت نگاه کن! ببین چقدر نفرینِ گیاه و پرنده و آب و خاک پشتمان است.
عاق والدینمان، عاق زمین و آسمان، ما را گرفته است...
🌱
سیزدهم فروردین، روز گناهان کبیره ما ایرانیان است.
تو اما در آن روز گناه نکن!
تو اما گناهی را از زمین بردار!
تو می دانی که نیکوکاران به بهشت نمی روند، نیکوکاران بهشت را می سازند.
حتی در جهنم و حتی در میان جماعت دوزخیان تو یک نفر بهشت باش!
✍️#عرفان_نظرآهاری
🌱#تو_یک_نفر_بهشت_باش
🌱@erfannazarahari
♻️پیش از روز واقعه به اشتراک بگذارید
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️این زن نگاه نکرد، شروع کرد و سپس ...
مجتبی لشکربلوکی
این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.
آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).
همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران گفته شده باید از نسل توسعه خواه به نسل توسعه آگاه و توسعه آفرین گذر کرد.
@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواهای صوتی و تصویری و گزارش های رایگان
yek.link/Lashkarbolouki
مجتبی لشکربلوکی
این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.
آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).
همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران گفته شده باید از نسل توسعه خواه به نسل توسعه آگاه و توسعه آفرین گذر کرد.
@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواهای صوتی و تصویری و گزارش های رایگان
yek.link/Lashkarbolouki
Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️چگونه کشورهای دیگر جهان به آزادی رسیدند؟ نظریه دالان باریک!
دکتر محمد فاضلی جامعه شناس معاصر در چهار اپیزود، کتاب «راه باریک آزادی» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون را تشریح کرده. این مجموعه، شامل توصیفی تاریخی از تاریخ دست یافتن یا نیافتن ملتها به آزادی از یونان باستان تا عربستان، از سوئیس تا آفریقای جنوبی و دیگر کشورهای جهان است.
شبکه توسعه ایران این مجموعه صوتی ارزشمند را به همه کسانی که دغدغه توسعه دارند را توصیه می کند.
اپیزود ۷۹
راه باریک آزادی – بخش اول
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از یونان باستان تا انگلستان
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از عربستان تا سوئیس
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۲
راه باریک آزادی - درسهایی برای آزادی
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
حمایت از پادکست
صفحه اینستاگرام پادکست
شبکه توسعه ایران
@I_D_Network
دکتر محمد فاضلی جامعه شناس معاصر در چهار اپیزود، کتاب «راه باریک آزادی» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون را تشریح کرده. این مجموعه، شامل توصیفی تاریخی از تاریخ دست یافتن یا نیافتن ملتها به آزادی از یونان باستان تا عربستان، از سوئیس تا آفریقای جنوبی و دیگر کشورهای جهان است.
شبکه توسعه ایران این مجموعه صوتی ارزشمند را به همه کسانی که دغدغه توسعه دارند را توصیه می کند.
اپیزود ۷۹
راه باریک آزادی – بخش اول
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از یونان باستان تا انگلستان
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از عربستان تا سوئیس
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
اپیزود ۸۲
راه باریک آزادی - درسهایی برای آزادی
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
حمایت از پادکست
صفحه اینستاگرام پادکست
شبکه توسعه ایران
@I_D_Network
من وصية له (علیه السلام) للحسن و الحسين (علیهما السلام) لما ضربَه ابنُ ملجم لعنه الله:
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا،
وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا،
وَ قُولَا بِالْحَقِّ،
وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ،
وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً
وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ،
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ،
فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) يَقُولُ:
صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
----
وصيتى از آن حضرت (ع) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله) او را ضربت زد:
شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم
و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد،
هر چند، دنيا شما را طلب كند،
بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد.
سخن حق بگوييد
و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى كنم.
كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى گفت:
آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه.
بخشی از نامه ۴٧ نهجالبلاغه
---
پ.ن:
#صلح، در اندیشه، گفتار و کردار بزرگان دین، ارزش والایی دارد.
پس به هوش باشیم که هر اندیشه، برنامه، استراتژی و سیاستی که خلاف این رویه باشد، فرسنگ ها با متن و فحوای دین و منش و کُنش بزرگان دین و علی الخصوص شهید قَدَرِ قدر-حضرت علی(ع)، فاصله دارد...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رمضان
#شب_های_قدر
#قدر_صلح
#وصیت_شهید_قدر
@sopskf
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا،
وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا،
وَ قُولَا بِالْحَقِّ،
وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ،
وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً
وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ،
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ،
فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) يَقُولُ:
صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
----
وصيتى از آن حضرت (ع) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله) او را ضربت زد:
شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم
و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد،
هر چند، دنيا شما را طلب كند،
بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد.
سخن حق بگوييد
و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى كنم.
كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى گفت:
آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه.
بخشی از نامه ۴٧ نهجالبلاغه
---
پ.ن:
#صلح، در اندیشه، گفتار و کردار بزرگان دین، ارزش والایی دارد.
پس به هوش باشیم که هر اندیشه، برنامه، استراتژی و سیاستی که خلاف این رویه باشد، فرسنگ ها با متن و فحوای دین و منش و کُنش بزرگان دین و علی الخصوص شهید قَدَرِ قدر-حضرت علی(ع)، فاصله دارد...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رمضان
#شب_های_قدر
#قدر_صلح
#وصیت_شهید_قدر
@sopskf
Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
@DrNematallahFazeli
📝پرسش مشیری
🔻نعمت الله فاضلی، ۲۳ فروردین ۱۴۰۲
✅ فریدون مشیری شعر معروفش "دیار آشتی" را با پرسش سختی می آغازد:
باری اگر از من بپرسی
چند روزی که در روی زمین بودی چه کردی؟
🔻مشیری اینجا و این گونه خودش را در مقام شاعر به پرسش می گیرد.
🔻این پرسش سخت است؛ زیرا ما را به سنجش و ارزیابی و ارزشیابی خودمان فرا میخواند. از ما میخواهد که به جای بازخواست و محاکمه این و آن، خودمان را بسنجیم.
🔻مشیری شاعر است و می داند باید پاسخگوی همگان باشد، چون شعر امری شخصی و مایملک خصوصی نیست. شعر، زبان همگان و زبان جان آدمی و روایت جامعه از خودش است.
🔻مشیری اگر مقصودش صرفا تٱمل اخلاقی در دنیای فردی و درونی اش بود، آن را منتشر نمی کرد، و در آن از تیرگی ها و "تاریکی روح زمین" و "بی دانشی" و "دشمنیها" سخنی نمی گفت.
🔻مشیری پاسخش را به پرسش خود می دهد و "دفتر شاعرانه اش" را
کاشتن بذر مهربانی،
پیکار با بدی،
با بی دانشی، و نابخردان می داند؛
و این که
"دنیای دیگر ساخت باید
وز نو در آن انسان دیگر"
🔻مشیری امید دارد و این امید را در "اعجاز انسان" می داند و این که، اگر شاعر به "اعجاز انسان" باور داشته باشد، با دانایی و شعر می تواند "دنیای دیگر" و "انسان دیگر" خلق کند.
🔻مشیری شاعر است و "در هر کناری شمع شعری می گذارد". کار او این است.
✅ اما اهمیت مشیری در این شعر، طرح پرسش سخت اوست، پرسشی که مدام هر کس، نه تنها شاعران، بل سیاستمداران، دانشگاهیان، بازاریان و هر انسانی در هر مقام و موقعیتی که درگیر جامعه و حوزه عمومی است لاجرم از پرسیدن آن است.
🔻چرا؟
چرا لاجرم و ناگزیر از آن هستیم؟
✅سورن کیر کگور در کتاب "ترس و لرز" می نویسد:
"چیزی که مرا بزرگ می کند کاری است که انجام می دهم نه اتفاقی که برایم می افتد، و بی گمان هیچ کس به خاطر بردن جایزه ی بزرگ بخت آزمایی، بزرگ نخواهد شد" (کیرکگور ۱۴۰۱ : ۹۲).
🔻نه این که "اتفاقات" اهمیت ندارند، مهم اند اما چیزی که سرشت و سرنوشت ما را به "اتفاقات" گره می زند، خود رخداد آن ها نیست، بل شیوه ی مواجهه عملی و کار ما با آن هاست.
🔻استدلال کیرکگور روشن است، برای تعالی و بزرگ شدن لازمست به کاری که می کنیم توجه کنیم. نگاه کیرکگور البته متوجه جامعه نیست، و هدفش نجات ایمان است. اما بنیاد سخن او حقیقت است؛ این که برای بزرگ شدن، منتظر اتفاقات نباشیم و کاری کنیم.
✅ اما چگونه کاری؟
🔻هانا آرنت این را پاسخ می دهد و ضمنا به ما می گوید با کاری که می کنیم چه کنیم. هانا آرنت در "سرآغاز" شاهکارش "وضع بشر" می نویسد:
" چیزی که من طرح و توصیه می کنم بسیار ساده است: تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" (۱۳۸۹: ۴۲).
🔻استدلال آرنت این است که دگرگونی در وضع بشر و نجات آن از بحران ها منوط به این است که "تا وقتی خود وضع بشر دگرگون نشده است ممکن نیست (بحران ها) به نحو جبران ناپذیری از بین بروند" (همان).
🔻این ایده ی آرنت مستعد بدفهمی زیادی است، زیرا ممکن است گمان رود که آرنت راه نجات بشر را درخودفرو رفتن، اندرزگویی و صوفی گری می داند؛ یا این که بحران بشر را به روان شناسی گرایی و اخلاق گرایی تقلیل می دهد و از جامعه غافل می ماند. خیر، چنین نیست.
آرنت می خواهد "عمل کنیم". عمل از دید آرنت تعامل و شرکت در حوزه عمومی و سیاست است.
🔻ریشه ی بحران امروزی بشر از دید آرنت، نحیف و نزار بودن حوزه ی عمومی و سیاست است.
🔻آرنت سیاست را کثیف نمی شمارد و راه نجات بشر را بهبود سیاست می داند. اما توصیه ی او به قانون"تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" دقیقا معطوف به شیوه ی عمل و کاری است که در حوزه ی عمومی میکنیم یا نمیکنیم.
✅ بازگردم به مشیری.
چرا "پرسش مشیری" مهم است، چون مشیری شاعر است و می خواهد در حوزه عمومی مشارکت و عمل کند. حتی این شعر او که چنین پرسش مهمی طرح می کند، فارغ از پاسخ او، عمل کردن در حوزه عمومی و سیاست نیست. پاسخ او نیز معنادار و شالوده شکنانه است.
🔻در جامعه ایران امروز که دشمن گرایی، انسان ستیزی و غیریت سازی، ارزش های حاکم است، مشیری شجاعانه می نویسد:
" ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود" و از "اعجاز انسان" سخن می گوید.
این زبان انسان گرا و پرهیز او از "خارزار دشمنیها"، در جامعه ای که جای دوست و دوستی هر سال تنگ تر و واژه ی " دشمن" مدام تکرار و تقدیس می گردد، زبان شالوده شکنانه ای است که شاعر بسط و توسعه آن را رسالت و کار خود می داند.
✅ اما من چه پاسخی برای "پرسش مشیری" دارم، و من در حوزه ی عمومی کارنامه عملم چیست؟
🔻من دوست دارم همان راه را بروم که مشیری رفت با تمام ابعاد آن و بدون کم و کاست.
این که چقدر در این کار کامیابم یا ناکام، شما و تاریخ آن را داوری می کنید.
امیدوارم نمره ام کم تر از ده نباشد.
📝پرسش مشیری
🔻نعمت الله فاضلی، ۲۳ فروردین ۱۴۰۲
✅ فریدون مشیری شعر معروفش "دیار آشتی" را با پرسش سختی می آغازد:
باری اگر از من بپرسی
چند روزی که در روی زمین بودی چه کردی؟
🔻مشیری اینجا و این گونه خودش را در مقام شاعر به پرسش می گیرد.
🔻این پرسش سخت است؛ زیرا ما را به سنجش و ارزیابی و ارزشیابی خودمان فرا میخواند. از ما میخواهد که به جای بازخواست و محاکمه این و آن، خودمان را بسنجیم.
🔻مشیری شاعر است و می داند باید پاسخگوی همگان باشد، چون شعر امری شخصی و مایملک خصوصی نیست. شعر، زبان همگان و زبان جان آدمی و روایت جامعه از خودش است.
🔻مشیری اگر مقصودش صرفا تٱمل اخلاقی در دنیای فردی و درونی اش بود، آن را منتشر نمی کرد، و در آن از تیرگی ها و "تاریکی روح زمین" و "بی دانشی" و "دشمنیها" سخنی نمی گفت.
🔻مشیری پاسخش را به پرسش خود می دهد و "دفتر شاعرانه اش" را
کاشتن بذر مهربانی،
پیکار با بدی،
با بی دانشی، و نابخردان می داند؛
و این که
"دنیای دیگر ساخت باید
وز نو در آن انسان دیگر"
🔻مشیری امید دارد و این امید را در "اعجاز انسان" می داند و این که، اگر شاعر به "اعجاز انسان" باور داشته باشد، با دانایی و شعر می تواند "دنیای دیگر" و "انسان دیگر" خلق کند.
🔻مشیری شاعر است و "در هر کناری شمع شعری می گذارد". کار او این است.
✅ اما اهمیت مشیری در این شعر، طرح پرسش سخت اوست، پرسشی که مدام هر کس، نه تنها شاعران، بل سیاستمداران، دانشگاهیان، بازاریان و هر انسانی در هر مقام و موقعیتی که درگیر جامعه و حوزه عمومی است لاجرم از پرسیدن آن است.
🔻چرا؟
چرا لاجرم و ناگزیر از آن هستیم؟
✅سورن کیر کگور در کتاب "ترس و لرز" می نویسد:
"چیزی که مرا بزرگ می کند کاری است که انجام می دهم نه اتفاقی که برایم می افتد، و بی گمان هیچ کس به خاطر بردن جایزه ی بزرگ بخت آزمایی، بزرگ نخواهد شد" (کیرکگور ۱۴۰۱ : ۹۲).
🔻نه این که "اتفاقات" اهمیت ندارند، مهم اند اما چیزی که سرشت و سرنوشت ما را به "اتفاقات" گره می زند، خود رخداد آن ها نیست، بل شیوه ی مواجهه عملی و کار ما با آن هاست.
🔻استدلال کیرکگور روشن است، برای تعالی و بزرگ شدن لازمست به کاری که می کنیم توجه کنیم. نگاه کیرکگور البته متوجه جامعه نیست، و هدفش نجات ایمان است. اما بنیاد سخن او حقیقت است؛ این که برای بزرگ شدن، منتظر اتفاقات نباشیم و کاری کنیم.
✅ اما چگونه کاری؟
🔻هانا آرنت این را پاسخ می دهد و ضمنا به ما می گوید با کاری که می کنیم چه کنیم. هانا آرنت در "سرآغاز" شاهکارش "وضع بشر" می نویسد:
" چیزی که من طرح و توصیه می کنم بسیار ساده است: تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" (۱۳۸۹: ۴۲).
🔻استدلال آرنت این است که دگرگونی در وضع بشر و نجات آن از بحران ها منوط به این است که "تا وقتی خود وضع بشر دگرگون نشده است ممکن نیست (بحران ها) به نحو جبران ناپذیری از بین بروند" (همان).
🔻این ایده ی آرنت مستعد بدفهمی زیادی است، زیرا ممکن است گمان رود که آرنت راه نجات بشر را درخودفرو رفتن، اندرزگویی و صوفی گری می داند؛ یا این که بحران بشر را به روان شناسی گرایی و اخلاق گرایی تقلیل می دهد و از جامعه غافل می ماند. خیر، چنین نیست.
آرنت می خواهد "عمل کنیم". عمل از دید آرنت تعامل و شرکت در حوزه عمومی و سیاست است.
🔻ریشه ی بحران امروزی بشر از دید آرنت، نحیف و نزار بودن حوزه ی عمومی و سیاست است.
🔻آرنت سیاست را کثیف نمی شمارد و راه نجات بشر را بهبود سیاست می داند. اما توصیه ی او به قانون"تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" دقیقا معطوف به شیوه ی عمل و کاری است که در حوزه ی عمومی میکنیم یا نمیکنیم.
✅ بازگردم به مشیری.
چرا "پرسش مشیری" مهم است، چون مشیری شاعر است و می خواهد در حوزه عمومی مشارکت و عمل کند. حتی این شعر او که چنین پرسش مهمی طرح می کند، فارغ از پاسخ او، عمل کردن در حوزه عمومی و سیاست نیست. پاسخ او نیز معنادار و شالوده شکنانه است.
🔻در جامعه ایران امروز که دشمن گرایی، انسان ستیزی و غیریت سازی، ارزش های حاکم است، مشیری شجاعانه می نویسد:
" ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود" و از "اعجاز انسان" سخن می گوید.
این زبان انسان گرا و پرهیز او از "خارزار دشمنیها"، در جامعه ای که جای دوست و دوستی هر سال تنگ تر و واژه ی " دشمن" مدام تکرار و تقدیس می گردد، زبان شالوده شکنانه ای است که شاعر بسط و توسعه آن را رسالت و کار خود می داند.
✅ اما من چه پاسخی برای "پرسش مشیری" دارم، و من در حوزه ی عمومی کارنامه عملم چیست؟
🔻من دوست دارم همان راه را بروم که مشیری رفت با تمام ابعاد آن و بدون کم و کاست.
این که چقدر در این کار کامیابم یا ناکام، شما و تاریخ آن را داوری می کنید.
امیدوارم نمره ام کم تر از ده نباشد.
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
ژیناگر وطن
https://t.iss.one/oaktreeloverbikers/921
سلیم، روستاوندی در نقطه صفر مرزی سردشت-شهر صلح و مهربانی- است.
بیست و چهارم فروردین، در پسا بارش شدید، بازدیدی از چشمه اصلی روستا که به جهت پرآبی، زیبایی و جان بخشی اش به باغات و مزارع، تقدس خاصی نزد روستاییان دارد، داشت.
در حین بازدید، متوجه شد که چشمه در پی سیلاب، با تلی از خاشاک، مدفون شده و نفس های آخر را می کشد!
درنگ نکرد و منتظر قهرمانی با اسب سفید نماند و دست به کار شد و اولین بیل را به زمین زد تا شریان حیاتی چشمه را بازیابد!
ساعتی نگذشت که چشمه مجدد جوشید و سلیم نیز با خیالی آسوده، به روستا برگشت و افطارش را باز کرد و علیرغم خستگی بسیار در نماز تراویح مسجد هم شرکت کرد.
بی خبر که هم روستایی اش، تصویری از او ثبت کرده و همرسانی اش، غوغایی به پا کرده است.
فعالان محیط زیست شهر-بلوطبانان پا به رکاب-، به تکاپو افتادند و فردای روز که جمعه بود، دکتر عبدالسلام محمودیان-امام جمعه و جماعت مسجد ئاشتی:آشتی روستای گردشگری بیوران- در لابه لای خطبه اش، ضمن اطلاع رسانی اوضاع چشمه، فراخوان کمک داد و بلافاصله پس از نماز، یک روستا کمک، خروشید و با اتکاء به سنت #هەرەوەزی_پیرۆز
HARAVAZIPIROZ
(سنت یاریگری)، در کسری از روز، چشمه حیات دوباره یافت و جمال وطن، مجدد به موهبت #سەرچاوەی_ڕەسوەشێر
RASVASHER SPRING
منور شد.
همچنان که دهقان فداکار، تاریخ مردمان این سرزمین را با شجاعت و اقدام به موقعش، غنی ساخت، سلیم داستان ما را نیز، #ژیناگر_وطن، لقب دادند و قلب یک روستا، شهر و میهن را با اولین بیلی که زد، به شریان شادی، شور و شعف، مفتخر گرداند.
بیش باد ژیناگری در وطن و خروش چشمه های ناب طبیعت دوستی و به پاخاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی...
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بارش_رحمت_الهی
#سردشت
#بیوران
#سیلاب
#سلیم
#مسجد_آشتی
#مسئولیت_اجتماعی
#یک_روستا_کمک
#ژینایی_وطن
@oaktreeloverbikers
https://t.iss.one/oaktreeloverbikers/921
سلیم، روستاوندی در نقطه صفر مرزی سردشت-شهر صلح و مهربانی- است.
بیست و چهارم فروردین، در پسا بارش شدید، بازدیدی از چشمه اصلی روستا که به جهت پرآبی، زیبایی و جان بخشی اش به باغات و مزارع، تقدس خاصی نزد روستاییان دارد، داشت.
در حین بازدید، متوجه شد که چشمه در پی سیلاب، با تلی از خاشاک، مدفون شده و نفس های آخر را می کشد!
درنگ نکرد و منتظر قهرمانی با اسب سفید نماند و دست به کار شد و اولین بیل را به زمین زد تا شریان حیاتی چشمه را بازیابد!
ساعتی نگذشت که چشمه مجدد جوشید و سلیم نیز با خیالی آسوده، به روستا برگشت و افطارش را باز کرد و علیرغم خستگی بسیار در نماز تراویح مسجد هم شرکت کرد.
بی خبر که هم روستایی اش، تصویری از او ثبت کرده و همرسانی اش، غوغایی به پا کرده است.
فعالان محیط زیست شهر-بلوطبانان پا به رکاب-، به تکاپو افتادند و فردای روز که جمعه بود، دکتر عبدالسلام محمودیان-امام جمعه و جماعت مسجد ئاشتی:آشتی روستای گردشگری بیوران- در لابه لای خطبه اش، ضمن اطلاع رسانی اوضاع چشمه، فراخوان کمک داد و بلافاصله پس از نماز، یک روستا کمک، خروشید و با اتکاء به سنت #هەرەوەزی_پیرۆز
HARAVAZIPIROZ
(سنت یاریگری)، در کسری از روز، چشمه حیات دوباره یافت و جمال وطن، مجدد به موهبت #سەرچاوەی_ڕەسوەشێر
RASVASHER SPRING
منور شد.
همچنان که دهقان فداکار، تاریخ مردمان این سرزمین را با شجاعت و اقدام به موقعش، غنی ساخت، سلیم داستان ما را نیز، #ژیناگر_وطن، لقب دادند و قلب یک روستا، شهر و میهن را با اولین بیلی که زد، به شریان شادی، شور و شعف، مفتخر گرداند.
بیش باد ژیناگری در وطن و خروش چشمه های ناب طبیعت دوستی و به پاخاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی...
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بارش_رحمت_الهی
#سردشت
#بیوران
#سیلاب
#سلیم
#مسجد_آشتی
#مسئولیت_اجتماعی
#یک_روستا_کمک
#ژینایی_وطن
@oaktreeloverbikers
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
چشمه ای که با اقدام به موقع ژیناگروطن، احیا شد...
سردشت، شهر صلح و مهربانی
#ژیناگر_وطن
@oaktreeloverbikers
سردشت، شهر صلح و مهربانی
#ژیناگر_وطن
@oaktreeloverbikers
دو موهبت در یک قاب!
اول:
نعمت طبیعت خدادادی سردشت، شهر صلح و مهربانی
و
دوم:
بَرَکَتِ وجود انسان های نابی که برای انسانیت و ادای مسئولیت اجتماعی، به پاخاسته اند...
همین جهان فانی، چه بهشتی می شود اگر این دو همواره چون این قاب، در صلح باشند.
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#مواهب_اینجهانی
#طبیعت_خدادادی
#متخصصان_معنوی_مذهبی
#قاب_دوربین
#دکتر_علی_صاحبی
#مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
اول:
نعمت طبیعت خدادادی سردشت، شهر صلح و مهربانی
و
دوم:
بَرَکَتِ وجود انسان های نابی که برای انسانیت و ادای مسئولیت اجتماعی، به پاخاسته اند...
همین جهان فانی، چه بهشتی می شود اگر این دو همواره چون این قاب، در صلح باشند.
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#مواهب_اینجهانی
#طبیعت_خدادادی
#متخصصان_معنوی_مذهبی
#قاب_دوربین
#دکتر_علی_صاحبی
#مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf