وت و وێژی دو گەنجی براوەی خەڵاتی
جیهانی سەقامگیری وزە
لە تەک ڕادیۆ ڕووداو
♻️خستنە بەرباسی چۆنیەتی پڕۆژەکان
و
داهاتوویەکی گەشتر بۆ نشتیمان...
#فواد_ڕەحیم
#ڕەئووف_ئازەری
#مەحفوز_ئەدوایی
#رادیۆ_ڕووداو
#جۆزەردان
https://www.facebook.com/RadioRudaw/videos/1022234051744417/
جیهانی سەقامگیری وزە
لە تەک ڕادیۆ ڕووداو
♻️خستنە بەرباسی چۆنیەتی پڕۆژەکان
و
داهاتوویەکی گەشتر بۆ نشتیمان...
#فواد_ڕەحیم
#ڕەئووف_ئازەری
#مەحفوز_ئەدوایی
#رادیۆ_ڕووداو
#جۆزەردان
https://www.facebook.com/RadioRudaw/videos/1022234051744417/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گردهمايي سالانه پيشامراسم سالگرد بمباران شيميايي سردشت و يادباد شهدا و جانبازان شيميايي شهر صلح و مهرباني
پنج شنبه شب مورخ ۵ خردادماه ۱۴۰۱
کانی قووڵکێ، بالادست روستای نقطه صفر مرزی کاولانێ
kavlaneh
-------
---
زبان کلیپ: کوردی با ترجمه نقل به مضمون فارسی
زمان کلیپ: حدود۱۳ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سالیاد_بمباران_شیمیایی_سردشت
#گردهمایی_کوهنوردان
#یادی_از_یک_فاجعه_تاریخی
#صلح_نوازی
#رئوف_آذری
#صلح_گویی_ها
@sopskf
پنج شنبه شب مورخ ۵ خردادماه ۱۴۰۱
کانی قووڵکێ، بالادست روستای نقطه صفر مرزی کاولانێ
kavlaneh
-------
---
زبان کلیپ: کوردی با ترجمه نقل به مضمون فارسی
زمان کلیپ: حدود۱۳ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سالیاد_بمباران_شیمیایی_سردشت
#گردهمایی_کوهنوردان
#یادی_از_یک_فاجعه_تاریخی
#صلح_نوازی
#رئوف_آذری
#صلح_گویی_ها
@sopskf
بُرشي از #صلح_گويي هاي #رئوف_آذري،
در گردهمايي سالانه پيشامراسم سالگرد بمباران شيميايي سردشت و يادباد شهدا و جانبازان شيميايي شهر صلح و مهرباني
https://t.iss.one/Sopskf/5518
پنج شنبه شب مورخ ۵ خردادماه ۱۴۰۱
کانی قووڵکێ، بالادست روستای نقطه صفر مرزی کاولانێ
kavlaneh
-------
•لازم به توضیح است:
۱) در این گردهمایی، سه همنورددیگر نیز به ایراد سخن پرداختند و گروه موسیقی نیز هنرنمایی داشتند..
۲) فاجعه بمباران شیمیایی شهر سردشت، هفتم تیرماه ۱۳۶۶ رویداد که طی آن ۱۱۳ نفر شهید و هشت هزار و۲۴ نفر مصدوم و جانبار شدند
۳) کوهنوردان سردشتی، هر ساله پیشا این رویداد، گردهمایی سالانه برنامه ریزی می کنند و با شب مانی گروهی در دل طبیعت، برنامه های ویژه ای تدارک می بینند
---
زبان کلیپ: کوردی با ترجمه نقل به مضمون فارسی
زمان کلیپ: حدود۱۳ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سالیاد_بمباران_شیمیایی_سردشت
#گردهمایی_کوهنوردان
#یادی_از_یک_فاجعه_تاریخی
#صلح_نوازی
#رئوف_آذری
#صلح_گویی_ها
@sopskf
در گردهمايي سالانه پيشامراسم سالگرد بمباران شيميايي سردشت و يادباد شهدا و جانبازان شيميايي شهر صلح و مهرباني
https://t.iss.one/Sopskf/5518
پنج شنبه شب مورخ ۵ خردادماه ۱۴۰۱
کانی قووڵکێ، بالادست روستای نقطه صفر مرزی کاولانێ
kavlaneh
-------
•لازم به توضیح است:
۱) در این گردهمایی، سه همنورددیگر نیز به ایراد سخن پرداختند و گروه موسیقی نیز هنرنمایی داشتند..
۲) فاجعه بمباران شیمیایی شهر سردشت، هفتم تیرماه ۱۳۶۶ رویداد که طی آن ۱۱۳ نفر شهید و هشت هزار و۲۴ نفر مصدوم و جانبار شدند
۳) کوهنوردان سردشتی، هر ساله پیشا این رویداد، گردهمایی سالانه برنامه ریزی می کنند و با شب مانی گروهی در دل طبیعت، برنامه های ویژه ای تدارک می بینند
---
زبان کلیپ: کوردی با ترجمه نقل به مضمون فارسی
زمان کلیپ: حدود۱۳ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سالیاد_بمباران_شیمیایی_سردشت
#گردهمایی_کوهنوردان
#یادی_از_یک_فاجعه_تاریخی
#صلح_نوازی
#رئوف_آذری
#صلح_گویی_ها
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
فایلی دەنگ و ڕەنگی سەرجەم گفتگۆی
دو گەنجی براوەی خەڵاتی
جیهانی سەقامگیری وزە
لە تەک ڕادیۆ ڕووداو
♻️خستنە بەرباسی هۆکاری هەڵبژاردنی پڕۆژەکان،مێژووی کار
و
داهاتوویەکی گەشتر بۆ نشتیمان...
https://t.iss.one/Sopskf/5525
---
#فواد_ڕەحیم
#ڕەئووف_ئازەری
#مەحفوز_ئەدوایی
#رادیۆ_ڕووداو
#جۆزەردان
🌹❤️🌹
@sopskf
----
https://www.facebook.com/RadioRudaw/videos/1022234051744417/
دو گەنجی براوەی خەڵاتی
جیهانی سەقامگیری وزە
لە تەک ڕادیۆ ڕووداو
♻️خستنە بەرباسی هۆکاری هەڵبژاردنی پڕۆژەکان،مێژووی کار
و
داهاتوویەکی گەشتر بۆ نشتیمان...
https://t.iss.one/Sopskf/5525
---
#فواد_ڕەحیم
#ڕەئووف_ئازەری
#مەحفوز_ئەدوایی
#رادیۆ_ڕووداو
#جۆزەردان
🌹❤️🌹
@sopskf
----
https://www.facebook.com/RadioRudaw/videos/1022234051744417/
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺به بهانه سالروز تاسیس دانشگاه تهران
امروز هشتم خرداد، هشتاد و هشتمین سالروز تاسیس دانشگاه تهران بود: دانشگاه مادر، قلب تپنده تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر و ... بخشی از اوصاف این دانشگاهند. به نظر می رسد دانشگاه تهران در ابتدا بخشی از پروژه " شهر مدرن و متجدد " پهلوی بود. شهر و بویژه تهران به مثابه پایتخت کشور در قلب تجدد خواهی رایج آن زمان قرار داشت و دانشگاه هم مانند هتل، بیمارستان، پارک و خیابان، اهمیتی نمادین داشت.
اما به تدریج به نهادی اجتماعی تبدیل شد و در کانون مدرنیته ایرانی قرار گرفت.
اشتهار و اعتبار و وزانت این دانشگاه باعث گردید که هنجارهای آن به یک الگوی رفتاری پایدار و ارزشمند بدل و سایر دانشگاه هایی که به تدریج در سال ها و دهه های بعد پا گرفتند، آن را اقتباس نمایند
سوگمندانه در چند دهه اخیر این دانشگاه نیز از انحطاط و سیاست زدگی که دامن آموزش عالی را گرفت در امان نماند و به مرور از میراث و خاستگاه اولیه خود فاصله گرفت.
زوال " نهادمندی " دانشگاه در دو دهه اخیر بیش از پیش تشدید شد و عملا آن را به ساختمان و فضایی فیزیکی فروکاست و منزلت های متعالی آن را از بین برد. درست مانند مراکز خرید و " متروپل " ها و مال هایی که هر روز از گوشه و کنار کشور سر بر می آورند، دانشگاه هم به نوعی مرکز خرید تبدیل شد و از هر کوی و برزن و قصبه و روستایی سر برآورد: محل خرید مدرک، پایان نامه و عناوین دکترا و مهندس و استاد و ...
در واقع به سیاهه ای که فساد ساختاری آن ها را بلعید، می توان دانشگاه را هم افزود: زمین خواری، کوه خواری، رودخواری، جنگل خواری و دانشگاه خواری!
آنچه بر سر دانشگاه آمد، یک گسست و انقطاع نهادی تمام عیار بود بود. نهاد در قاموس جامعه شناختی آن به معنای هنجارها و قواعد معتبر و قابل تقلیدی که کنش جمعی را تسهیل و نسل ها پایدار می مانند، توسط منطق پول و مناسبات اقتصادی ناسالم منکوب گردید.
بر این اساس تاسیس دوباره دانشگاه به معنای ساخت ابنیه و عمارت و لابراتوار و کتابخانه و ...نیست، بلکه به معنی دمیدن روح "یونیورسیته" در کالبد بی جان و عاری از علم فضاهای فیزیکی موجود است.
موج گسترده مهاجرت نخبگان و دانش آموختگان که از آن به عنوان فرار مغزها نام برده می شود، گویای سرخوردگی از ساخنار آموزشی موجود است که نه تنها شایسته گزین نیست، بلکه در مرحله ورود به بازار کار قادر به تشخیص تفاوت علم و مهارت و خلاقیت با کاغذ پاره ای بنام مدرک نمی باشد.
وزیری که چند روز قبل پوتین را " دکتر پوتین " نامید، بیش از همه ابتذال فراگیر درون واژه دکتر را برملا کرد. تصور کنید مقامات ما بجای واژه های جناب و مستطاب و عالیجاه و ...به رهبران خارجی دکتر صدام و دکتر ترامپ و دکتر بن سلمان و ...بگویند.
به این فهرست زبان ندانی و دانش دیپلماتیک و سیاسی کم کثیری از دولتمردان را می توان افزود.
یکی از نخستین اقدامات چین هنگام اجرای اصلاحات دنگ شیائوپینگ و سیاست درهای باز اقتصادی در سال 1978، تاسیس دوباره دانشگاه بود. دنگ نه تنها صدها هزار دانشجوی برگزیده و نخبه را برای فراگیری علوم و فنون نوین راهی آکادمی های اروپای غربی و آمریکای شمالی کرد، بلکه کنکور سخت گیرانه چینی را با حذف همه سهمیه ها دوباره برقرار کرد. پیشتر گزینش سیاسی و ایدئولوژیک حزب کمونیست باعث شده بود که کرسی های دانشگاه عمدتا در اختیار فرزندان کادرهای ارتش خلق و خانواده های طبقه کارگر قرار گیرد و به اصطلاح شانس طبقات بورژوا و مرفه - گروه های متوسط - به حداقل برسد.
پس از آن که گزینش های سیاسی و عقیدتی مزبور جای خود را به ارزیابی های سخت گیرانه علمی و هوشی داد، به تدریج جایگاه چین در تولید علم و پیشتازی در علوم و فناوری های نوین ارتقا یافت و اکنون در این زمینه ها درگیر رقابتی سخت با ایالات متحده است.
مدل حکومتی و سازماندهی اجتماعی و سیاسی چین اصلا شایسته تحسین نیست، اما نحوه مواجهه آن با بیماری و انحطاط دانشگاه حتما جای آموختن دارد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
امروز هشتم خرداد، هشتاد و هشتمین سالروز تاسیس دانشگاه تهران بود: دانشگاه مادر، قلب تپنده تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر و ... بخشی از اوصاف این دانشگاهند. به نظر می رسد دانشگاه تهران در ابتدا بخشی از پروژه " شهر مدرن و متجدد " پهلوی بود. شهر و بویژه تهران به مثابه پایتخت کشور در قلب تجدد خواهی رایج آن زمان قرار داشت و دانشگاه هم مانند هتل، بیمارستان، پارک و خیابان، اهمیتی نمادین داشت.
اما به تدریج به نهادی اجتماعی تبدیل شد و در کانون مدرنیته ایرانی قرار گرفت.
اشتهار و اعتبار و وزانت این دانشگاه باعث گردید که هنجارهای آن به یک الگوی رفتاری پایدار و ارزشمند بدل و سایر دانشگاه هایی که به تدریج در سال ها و دهه های بعد پا گرفتند، آن را اقتباس نمایند
سوگمندانه در چند دهه اخیر این دانشگاه نیز از انحطاط و سیاست زدگی که دامن آموزش عالی را گرفت در امان نماند و به مرور از میراث و خاستگاه اولیه خود فاصله گرفت.
زوال " نهادمندی " دانشگاه در دو دهه اخیر بیش از پیش تشدید شد و عملا آن را به ساختمان و فضایی فیزیکی فروکاست و منزلت های متعالی آن را از بین برد. درست مانند مراکز خرید و " متروپل " ها و مال هایی که هر روز از گوشه و کنار کشور سر بر می آورند، دانشگاه هم به نوعی مرکز خرید تبدیل شد و از هر کوی و برزن و قصبه و روستایی سر برآورد: محل خرید مدرک، پایان نامه و عناوین دکترا و مهندس و استاد و ...
در واقع به سیاهه ای که فساد ساختاری آن ها را بلعید، می توان دانشگاه را هم افزود: زمین خواری، کوه خواری، رودخواری، جنگل خواری و دانشگاه خواری!
آنچه بر سر دانشگاه آمد، یک گسست و انقطاع نهادی تمام عیار بود بود. نهاد در قاموس جامعه شناختی آن به معنای هنجارها و قواعد معتبر و قابل تقلیدی که کنش جمعی را تسهیل و نسل ها پایدار می مانند، توسط منطق پول و مناسبات اقتصادی ناسالم منکوب گردید.
بر این اساس تاسیس دوباره دانشگاه به معنای ساخت ابنیه و عمارت و لابراتوار و کتابخانه و ...نیست، بلکه به معنی دمیدن روح "یونیورسیته" در کالبد بی جان و عاری از علم فضاهای فیزیکی موجود است.
موج گسترده مهاجرت نخبگان و دانش آموختگان که از آن به عنوان فرار مغزها نام برده می شود، گویای سرخوردگی از ساخنار آموزشی موجود است که نه تنها شایسته گزین نیست، بلکه در مرحله ورود به بازار کار قادر به تشخیص تفاوت علم و مهارت و خلاقیت با کاغذ پاره ای بنام مدرک نمی باشد.
وزیری که چند روز قبل پوتین را " دکتر پوتین " نامید، بیش از همه ابتذال فراگیر درون واژه دکتر را برملا کرد. تصور کنید مقامات ما بجای واژه های جناب و مستطاب و عالیجاه و ...به رهبران خارجی دکتر صدام و دکتر ترامپ و دکتر بن سلمان و ...بگویند.
به این فهرست زبان ندانی و دانش دیپلماتیک و سیاسی کم کثیری از دولتمردان را می توان افزود.
یکی از نخستین اقدامات چین هنگام اجرای اصلاحات دنگ شیائوپینگ و سیاست درهای باز اقتصادی در سال 1978، تاسیس دوباره دانشگاه بود. دنگ نه تنها صدها هزار دانشجوی برگزیده و نخبه را برای فراگیری علوم و فنون نوین راهی آکادمی های اروپای غربی و آمریکای شمالی کرد، بلکه کنکور سخت گیرانه چینی را با حذف همه سهمیه ها دوباره برقرار کرد. پیشتر گزینش سیاسی و ایدئولوژیک حزب کمونیست باعث شده بود که کرسی های دانشگاه عمدتا در اختیار فرزندان کادرهای ارتش خلق و خانواده های طبقه کارگر قرار گیرد و به اصطلاح شانس طبقات بورژوا و مرفه - گروه های متوسط - به حداقل برسد.
پس از آن که گزینش های سیاسی و عقیدتی مزبور جای خود را به ارزیابی های سخت گیرانه علمی و هوشی داد، به تدریج جایگاه چین در تولید علم و پیشتازی در علوم و فناوری های نوین ارتقا یافت و اکنون در این زمینه ها درگیر رقابتی سخت با ایالات متحده است.
مدل حکومتی و سازماندهی اجتماعی و سیاسی چین اصلا شایسته تحسین نیست، اما نحوه مواجهه آن با بیماری و انحطاط دانشگاه حتما جای آموختن دارد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
مام قادر مولانپور،
از روح سرگردانِ ملی
تا
نماد پایداری یک جغرافیا
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5528
#برهان_احمدی، تدوینگر و فیلم ساز جوانی است که مستندی از رنج تاریخی مام قادر مولانپور، همان مرد روستایی بنایی که دکتر رنانی، بعدها روح سرگردان ملی، لقبش داد، ساخته است که سه شنبه شب دهم خردادماه از شبکه تلویریونی ماهواره ای رووداو بازپخش شد!
قبل تر هم البته فعالان عکاسی و مدنی شهری نیز، تصاویری از وی ثبت و ضبط کرده بودند که زاویه انتخابی #جوانرو_قادریان، بهتر نمایانگر رنجی بود که بر این روستایی سرد و گرم چشیده دوران جنگ و پساجنگ رفته بود!
البته در سال ۱۳۹۴ نیز #فاطمه_معتمد_آریا( که قصد بازی در فیلمی ویژه برای سردشت، داشت و هنوز خبری نیست و شاید همان درخت گردو بوده باشد و به توافق نرسیده اند) مهمان خانواده نگارنده بود و دیداری با مام قادر، در همان روستای #ڕەش_هەرمێ
RASH HARMEH
داشت و گفت و گویی با نامبرده انجام داد...
بعدها، #محمد_حسین_مهدویان، با فیلم #درخت_گردو، و نقش آفرینی #پیمان_معادی، روایتی از زندگی آن مرد رنج کشیده روزگاران ساخت و جوایزی نیز نصیب برد...
بعدتر نیز #دکتر_محسن_رنانی، باز بزرگواری شان در حق این بزرگ مرد نشان داد و در خلوتی خودگزین یا دگری تحمیل، سردیس سفارش داده شده اش به استاد #ضیاءالدینی را در میدانی از شهر(البته موقعیت نه چندان مناسب)، نصب و پرده برداری کرد..
آنچه اما مهم است و این روزها، در خور توجه است اینست که جسم آن مردبلوط وش که روزگاری در پای بلوط ها، به سنگ چینی هر ساله مزار چندعضو خانواده اش مشغول می شد و از نامرادی خانواده اش حتی در دل خاک سخن می راند(بُرشی از فیلم برهان احمدی)، اینک خود در دل خاک نامراد رفته است و روح آن بزرگوار نه سرگردان، بلکه مقصدنگر و هدفمند #درس_پایداری، استقامت، ایستاده زندگی کردن را در مکتب پررنجش به نسل های بعدی، منتقل می کند..
او به مثابه عمر خاور حلبچه ای و همسنگ ماموستا کامیل ویس آن سامان، عشق به خانواده، پایداری در مسیر پر رنج زندگی و صدالبته هنر وطن دوستی و ایستاده مردن برای ژینایی آن را درس به درس، منتقل کرد و رفت...
امروز او نه آن روح سرگردان، بلکه سمبل و اسوه پایداری ملتی بزرگ است که امیدواریم به قدر تغییری بنیادین در سرنوشت، و در مواجهه با ناملایمات روزگار، از آن بهره برند...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رنج_های_بزرگ
#مام_قادر_مولانپور
#روح_سرگردان_ملی
#سمبل_پایداری
#سردشت
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/CeQK4bvqhjg/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
از روح سرگردانِ ملی
تا
نماد پایداری یک جغرافیا
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5528
#برهان_احمدی، تدوینگر و فیلم ساز جوانی است که مستندی از رنج تاریخی مام قادر مولانپور، همان مرد روستایی بنایی که دکتر رنانی، بعدها روح سرگردان ملی، لقبش داد، ساخته است که سه شنبه شب دهم خردادماه از شبکه تلویریونی ماهواره ای رووداو بازپخش شد!
قبل تر هم البته فعالان عکاسی و مدنی شهری نیز، تصاویری از وی ثبت و ضبط کرده بودند که زاویه انتخابی #جوانرو_قادریان، بهتر نمایانگر رنجی بود که بر این روستایی سرد و گرم چشیده دوران جنگ و پساجنگ رفته بود!
البته در سال ۱۳۹۴ نیز #فاطمه_معتمد_آریا( که قصد بازی در فیلمی ویژه برای سردشت، داشت و هنوز خبری نیست و شاید همان درخت گردو بوده باشد و به توافق نرسیده اند) مهمان خانواده نگارنده بود و دیداری با مام قادر، در همان روستای #ڕەش_هەرمێ
RASH HARMEH
داشت و گفت و گویی با نامبرده انجام داد...
بعدها، #محمد_حسین_مهدویان، با فیلم #درخت_گردو، و نقش آفرینی #پیمان_معادی، روایتی از زندگی آن مرد رنج کشیده روزگاران ساخت و جوایزی نیز نصیب برد...
بعدتر نیز #دکتر_محسن_رنانی، باز بزرگواری شان در حق این بزرگ مرد نشان داد و در خلوتی خودگزین یا دگری تحمیل، سردیس سفارش داده شده اش به استاد #ضیاءالدینی را در میدانی از شهر(البته موقعیت نه چندان مناسب)، نصب و پرده برداری کرد..
آنچه اما مهم است و این روزها، در خور توجه است اینست که جسم آن مردبلوط وش که روزگاری در پای بلوط ها، به سنگ چینی هر ساله مزار چندعضو خانواده اش مشغول می شد و از نامرادی خانواده اش حتی در دل خاک سخن می راند(بُرشی از فیلم برهان احمدی)، اینک خود در دل خاک نامراد رفته است و روح آن بزرگوار نه سرگردان، بلکه مقصدنگر و هدفمند #درس_پایداری، استقامت، ایستاده زندگی کردن را در مکتب پررنجش به نسل های بعدی، منتقل می کند..
او به مثابه عمر خاور حلبچه ای و همسنگ ماموستا کامیل ویس آن سامان، عشق به خانواده، پایداری در مسیر پر رنج زندگی و صدالبته هنر وطن دوستی و ایستاده مردن برای ژینایی آن را درس به درس، منتقل کرد و رفت...
امروز او نه آن روح سرگردان، بلکه سمبل و اسوه پایداری ملتی بزرگ است که امیدواریم به قدر تغییری بنیادین در سرنوشت، و در مواجهه با ناملایمات روزگار، از آن بهره برند...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رنج_های_بزرگ
#مام_قادر_مولانپور
#روح_سرگردان_ملی
#سمبل_پایداری
#سردشت
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/CeQK4bvqhjg/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
صلح سازی از پایه
https://t.iss.one/Sopskf/5530
صلح، به ویژه صلح پایدار، با تفاهم نامه، بخشنامه و توافق نامه های پساجنگ فرسایشی، حاصل نخواهد شد که آنچه چنین حاصل شود، صلح منفی است
و صرفِ نبودِجنگ است!
آنچه صلح پایدار را خلق می کند،
پرورش صلح سازان،
از همان روزهای آغازین زندگی است که نقش خانواده، ونگرش مدیریتی حاکم بر آن نهاد، تعیین کننده است
پساخانه، این کوچه و جمع همسالان و سپس مدرسه است که صلح را پرورده یا در نطفه عقیم می کند!
آغازین ورود جمعی کودکان،
به سیستم تعلیم و تربیت هدفمند،
از مهدهای کودک و پیش دبستانی ها می گذرد
که اگر آموزشگاه هنری و مهارت و زبان آموزی را هم در آن مجموعه حساب کنیم،
قطع یقین، نقش بارز آنان را در خطوط عملکردی کودکان امروز و نوجوان و جوان فردا، می توان ردیابی کرد...
مهدها و پیش دبستانی ها در این اثنا،
اثربخش اند
و می طلبد که در پروژه صلح سازی، مطمع نظر باشند...
رئوف آذری، در این کلیپ،
با حضور در جشن فارغ التحصیلی نونهالان پیش دبستانی،
با زبان کودکان و خطاب به جمع بزرگان،
نکته هایی را با محوریت صلح با خود، دگری و طبیعت، یادآوری می کند..
امید که گوش های شنوایی باشند تا فردایی دل انگیزتر از امروز را در زیست جمعی و هموندی های دنیوی مان شاهد باشیم...
زبان: کوردی با زیرنویس نکات کلیدی
زمان: ۶ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#پروژه_صلح_سازی
#اآموزش_صلح
#صلح_سازی_از_پایه
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
--
https://www.instagram.com/tv/CeYaTLOlrFx/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
https://t.iss.one/Sopskf/5530
صلح، به ویژه صلح پایدار، با تفاهم نامه، بخشنامه و توافق نامه های پساجنگ فرسایشی، حاصل نخواهد شد که آنچه چنین حاصل شود، صلح منفی است
و صرفِ نبودِجنگ است!
آنچه صلح پایدار را خلق می کند،
پرورش صلح سازان،
از همان روزهای آغازین زندگی است که نقش خانواده، ونگرش مدیریتی حاکم بر آن نهاد، تعیین کننده است
پساخانه، این کوچه و جمع همسالان و سپس مدرسه است که صلح را پرورده یا در نطفه عقیم می کند!
آغازین ورود جمعی کودکان،
به سیستم تعلیم و تربیت هدفمند،
از مهدهای کودک و پیش دبستانی ها می گذرد
که اگر آموزشگاه هنری و مهارت و زبان آموزی را هم در آن مجموعه حساب کنیم،
قطع یقین، نقش بارز آنان را در خطوط عملکردی کودکان امروز و نوجوان و جوان فردا، می توان ردیابی کرد...
مهدها و پیش دبستانی ها در این اثنا،
اثربخش اند
و می طلبد که در پروژه صلح سازی، مطمع نظر باشند...
رئوف آذری، در این کلیپ،
با حضور در جشن فارغ التحصیلی نونهالان پیش دبستانی،
با زبان کودکان و خطاب به جمع بزرگان،
نکته هایی را با محوریت صلح با خود، دگری و طبیعت، یادآوری می کند..
امید که گوش های شنوایی باشند تا فردایی دل انگیزتر از امروز را در زیست جمعی و هموندی های دنیوی مان شاهد باشیم...
زبان: کوردی با زیرنویس نکات کلیدی
زمان: ۶ دقیقه
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#پروژه_صلح_سازی
#اآموزش_صلح
#صلح_سازی_از_پایه
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
--
https://www.instagram.com/tv/CeYaTLOlrFx/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز جهانی محیط زیست...
و زیست در محیط اندرونی؟!
https://www.instagram.com/tv/CebfO-uKqcd/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
و زیست در محیط اندرونی؟!
https://www.instagram.com/tv/CebfO-uKqcd/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
به خدا از شدت نگرانی مستأصل شدهام!
✍ احمد زیدآبادی
با توجه به روحیۀ واکنشی و مبارزهجویانۀ حاکم بر روند تصمیمگیری سیاسی در ایران، برای من روشن نیست که چرا چهار قدرت غربی در این شرایط بر تصویب قطعنامهای -هر چند ملایم - در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی اصرار ورزیدند.
آنها آیا امکان چند ماه صبرِ بیشتر در این زمینه را نداشتند و یا اینکه به عمد در صدد تحریک عواطف مبارزهجویانۀ مقامهای جمهوری اسلامی به قصد تخریب روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکرات مربوط به احیای برجام برآمدند؟
از منظر یک ناظر بیطرف، تصویب قطعنامه در این شرایط تحریکآمیز به نظر میرسد و بدبختانه جمهوری اسلامی نیز معمولاً به طرزی آشکار، احساساتی و تحریکپذیر است.
اقتضای هر نوع محاسبۀ عقلانی و بلوغ سیاسی در این وضعیت، این است که جمهوری اسلامی با بیخیالی و بیتفاوتی و متانت و اعتماد به نفس در برابر قطعنامۀ شورای حکام ظاهر شود و همکاری با رافائل گروسی را کاهش ندهد.
هنوز اما جوهر قطعنامۀ نسبتاً بیاهمیت شورای حکام خشک نشده است که مسئولان جمهوری اسلامی خوی مبارزهجویانه و تحریکپذیر خود را به نمایش گذاشتهاند و از تسریع روند غنیسازی اورانیوم و کاهش همکاری با آژانس سخن میگویند.
چنین واکنشهایی بدون تردید مسیر مذاکرات مربوط به احیای برجام را دشوارتر و در نهایت شرایط کشور را به طرز دراماتیکی بحرانی میکند. چنین رخدادی به سود سه نیرو در جهان است. نخست، دولت اسرائیل و حامیان سرسختش در مراکز قدرت جهان، دوم، آن بخش از اپوزیسیون سرنگونطلبی که روابطی با حامیان اسرائیل در آمریکا به هم زده است و سوم، باندهای پیدا و ناپیدایی در داخل یا حاشیۀ حکومت که یا عشق و اشتیاق به منافع کوتاه مدتشان، چشم آنان را به روی واقعیت کور کرده است و یا اینکه خواسته و ناخواسته اسیر نفوذهای تحلیلی و خطرناکِ دو نیروی نخست شدهاند.
واقعیت این است که پیشبینی شرایط ایران پس از شکست قطعی مذاکرات و یا بحران در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیاز به قدرت و تواناییهای پیامبرانه ندارد.
به محض شکست مذاکرات، فشارها از هر طرف تشدید و تحریمها از هر سو سختتر میشوند. اثرات عینی و روانی افزایش فشارها و تحریمها، طنابهای سستِ کنترل کنندۀ تورم را یکی پس از دیگری میگسلد و ابرتورمی بهمنوار پدید میآورد. مردم ناراضی و به ستوه آمده از هزینههای سرسام آور زندگی که هم اینک نیز تابآوریشان به شدت کاهش یافته است، بر دامنۀ اعتراضهای خود میافزایند و محیط را از هر جهت برای قوای حاکم دشوارتر میکنند.
خشم و عصبانیت حکومت از فشارهای فزایندۀ خارجی، به احتمال زیاد، تحمل آن را در برابر فشارهای داخلی و فعالیت نیروهای منتقد، از بین میبرد و برای مقابله به آنها، سیاست مشت آهنین در پیش میگیرد.
سیاست مشت آهنین در چنین هنگامهای، وضع را از هر جهت وخیمتر میکند و سطح خشونت و هرج و مرج را به گونهای بیسابقه بالا میبرد. این هم درست همان چیزی است که آن سه ضلع مثلث مذکور در انتظارش نشستهاند تا هر کدام ماهی مراد خود را از این آب گلآلود بگیرند.
این اتفاقات لزوماً به تغییر حکومت منجر نمیشود، اما مؤلفههای اصلی حکمرانی از جمله نظم و ثبات را چنان مخدوش میسازد که تفاوت معناداری با شرایط بیدولتی پیدا نمیکند.
تمام دودِ کورکنندۀ این وضعیت به چشم مردم و سرزمین ایران میرود و به همین جهت نیز من به عنوان یک ایرانی این همه اظهار نگرانی میکنم و نسبت به وقوع فاجعهای که در چند قدمی کشور کمین کرده است، به همۀ نیروهای سیاسی و اطراف قضیه هشدار میدهم. اما بدبختانه گویی بسیاری میپندارند که در پسِ چنین رخدادهایی، حلوایی برای خیرات در انتظارشان است. هیچکدام شان این هشدارها را جدی نمیگیرند.
از شدت نگرانی مستأصل شدهام! یعنی نمیشود بلوغ و عقلانیتی در یک گوشۀ این کشور فوران کند و به حسین امیرعبداللهیان دستور داده شود که همین امشب شمارۀ آنتونی بلینکن را بگیرد و به او بگوید:
"جناب وزیر خارجه! شاید این تماس موجب تعجب شما باشد اما من آدم بالغی هستم و اسیر احساسات خام و واکنشهای دفعی نمیشوم. مشکلاتی هست که به نظرم میتوان آنها را در یک گفتگوی مستقیم و بیحاشیه و با تکیه بر عقل سلیم و استدلال و رعایت منافع متقابل حل کرد. اگر شما هم همین نظر را دارید، من آمادۀ مذاکرهام."
و با این چند جمله، روند رو به بحران را به مسیر حل بحران برگرداند. به خدا قسم، بزرگی و عزت و افتخار به این قبیل کارهاست، نه رجزخوانیهای لجاجتآلود و بحرانآفرین!
@ahmadzeidabad
📚@nasiri42
---/
•بازنشر:
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
@sopskf
✍ احمد زیدآبادی
با توجه به روحیۀ واکنشی و مبارزهجویانۀ حاکم بر روند تصمیمگیری سیاسی در ایران، برای من روشن نیست که چرا چهار قدرت غربی در این شرایط بر تصویب قطعنامهای -هر چند ملایم - در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی اصرار ورزیدند.
آنها آیا امکان چند ماه صبرِ بیشتر در این زمینه را نداشتند و یا اینکه به عمد در صدد تحریک عواطف مبارزهجویانۀ مقامهای جمهوری اسلامی به قصد تخریب روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکرات مربوط به احیای برجام برآمدند؟
از منظر یک ناظر بیطرف، تصویب قطعنامه در این شرایط تحریکآمیز به نظر میرسد و بدبختانه جمهوری اسلامی نیز معمولاً به طرزی آشکار، احساساتی و تحریکپذیر است.
اقتضای هر نوع محاسبۀ عقلانی و بلوغ سیاسی در این وضعیت، این است که جمهوری اسلامی با بیخیالی و بیتفاوتی و متانت و اعتماد به نفس در برابر قطعنامۀ شورای حکام ظاهر شود و همکاری با رافائل گروسی را کاهش ندهد.
هنوز اما جوهر قطعنامۀ نسبتاً بیاهمیت شورای حکام خشک نشده است که مسئولان جمهوری اسلامی خوی مبارزهجویانه و تحریکپذیر خود را به نمایش گذاشتهاند و از تسریع روند غنیسازی اورانیوم و کاهش همکاری با آژانس سخن میگویند.
چنین واکنشهایی بدون تردید مسیر مذاکرات مربوط به احیای برجام را دشوارتر و در نهایت شرایط کشور را به طرز دراماتیکی بحرانی میکند. چنین رخدادی به سود سه نیرو در جهان است. نخست، دولت اسرائیل و حامیان سرسختش در مراکز قدرت جهان، دوم، آن بخش از اپوزیسیون سرنگونطلبی که روابطی با حامیان اسرائیل در آمریکا به هم زده است و سوم، باندهای پیدا و ناپیدایی در داخل یا حاشیۀ حکومت که یا عشق و اشتیاق به منافع کوتاه مدتشان، چشم آنان را به روی واقعیت کور کرده است و یا اینکه خواسته و ناخواسته اسیر نفوذهای تحلیلی و خطرناکِ دو نیروی نخست شدهاند.
واقعیت این است که پیشبینی شرایط ایران پس از شکست قطعی مذاکرات و یا بحران در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیاز به قدرت و تواناییهای پیامبرانه ندارد.
به محض شکست مذاکرات، فشارها از هر طرف تشدید و تحریمها از هر سو سختتر میشوند. اثرات عینی و روانی افزایش فشارها و تحریمها، طنابهای سستِ کنترل کنندۀ تورم را یکی پس از دیگری میگسلد و ابرتورمی بهمنوار پدید میآورد. مردم ناراضی و به ستوه آمده از هزینههای سرسام آور زندگی که هم اینک نیز تابآوریشان به شدت کاهش یافته است، بر دامنۀ اعتراضهای خود میافزایند و محیط را از هر جهت برای قوای حاکم دشوارتر میکنند.
خشم و عصبانیت حکومت از فشارهای فزایندۀ خارجی، به احتمال زیاد، تحمل آن را در برابر فشارهای داخلی و فعالیت نیروهای منتقد، از بین میبرد و برای مقابله به آنها، سیاست مشت آهنین در پیش میگیرد.
سیاست مشت آهنین در چنین هنگامهای، وضع را از هر جهت وخیمتر میکند و سطح خشونت و هرج و مرج را به گونهای بیسابقه بالا میبرد. این هم درست همان چیزی است که آن سه ضلع مثلث مذکور در انتظارش نشستهاند تا هر کدام ماهی مراد خود را از این آب گلآلود بگیرند.
این اتفاقات لزوماً به تغییر حکومت منجر نمیشود، اما مؤلفههای اصلی حکمرانی از جمله نظم و ثبات را چنان مخدوش میسازد که تفاوت معناداری با شرایط بیدولتی پیدا نمیکند.
تمام دودِ کورکنندۀ این وضعیت به چشم مردم و سرزمین ایران میرود و به همین جهت نیز من به عنوان یک ایرانی این همه اظهار نگرانی میکنم و نسبت به وقوع فاجعهای که در چند قدمی کشور کمین کرده است، به همۀ نیروهای سیاسی و اطراف قضیه هشدار میدهم. اما بدبختانه گویی بسیاری میپندارند که در پسِ چنین رخدادهایی، حلوایی برای خیرات در انتظارشان است. هیچکدام شان این هشدارها را جدی نمیگیرند.
از شدت نگرانی مستأصل شدهام! یعنی نمیشود بلوغ و عقلانیتی در یک گوشۀ این کشور فوران کند و به حسین امیرعبداللهیان دستور داده شود که همین امشب شمارۀ آنتونی بلینکن را بگیرد و به او بگوید:
"جناب وزیر خارجه! شاید این تماس موجب تعجب شما باشد اما من آدم بالغی هستم و اسیر احساسات خام و واکنشهای دفعی نمیشوم. مشکلاتی هست که به نظرم میتوان آنها را در یک گفتگوی مستقیم و بیحاشیه و با تکیه بر عقل سلیم و استدلال و رعایت منافع متقابل حل کرد. اگر شما هم همین نظر را دارید، من آمادۀ مذاکرهام."
و با این چند جمله، روند رو به بحران را به مسیر حل بحران برگرداند. به خدا قسم، بزرگی و عزت و افتخار به این قبیل کارهاست، نه رجزخوانیهای لجاجتآلود و بحرانآفرین!
@ahmadzeidabad
📚@nasiri42
---/
•بازنشر:
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
@sopskf
میهرهبانی ون بووی سهردهم ۲
مامۆستا سيد عبدالسلام محموديان
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
🔊 زنجیره وتاری میهرهبانی ون بووی سهردهم
✏️ ۲ ئالقه
💢زنجیره خطبه های نماز جمعه مهربانی، گم شده امروز
ارایه دهنده: دکتر عبدالسلام محمودیان
خطیب وامام جمعه و جماعت مسجد ئاشتی بیوران
زبان: کوردی
دو خطبه
نقل از 👇
(کاناڵی مامۆستا سيد عبدالسلام محموديان)
https://t.iss.one/Mamosta_mahmoudian
--
•بازنشر:
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
🔊 زنجیره وتاری میهرهبانی ون بووی سهردهم
✏️ ۲ ئالقه
💢زنجیره خطبه های نماز جمعه مهربانی، گم شده امروز
ارایه دهنده: دکتر عبدالسلام محمودیان
خطیب وامام جمعه و جماعت مسجد ئاشتی بیوران
زبان: کوردی
دو خطبه
نقل از 👇
(کاناڵی مامۆستا سيد عبدالسلام محموديان)
https://t.iss.one/Mamosta_mahmoudian
--
•بازنشر:
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
خاڵ خدری قادری
و
میرزا ڕەحمانی وەهابزادە،
دوو سامانێ ئاشتی نەتەوەیی...
https://t.iss.one/Sopskf/5543
مام خدر قادری(هنرمند بی بدیل بیت و حیران) و میرزا رحمان وهابزاده(باستان شناس شهیر و مدیرکل سابق میراث و فرهنگی آذربایجان شرقی)، دو سرمایه صلح جغرافیای ملی ...
مام خدر(خله ده رزی یا خدر گه رماوی)، گرچه خود محصول شرایط زیست نابسامان جغرافیایی و مرزنشینی است و هر چه نامُرادی و نامهربانی تاریخی از فقر و نداری تا یتیمی و چوپانی، آوارگی و بی خانمانی و فرزند و نوه ای بیمار و توانخواه، و... نصیب برده و تجربه کرده و طعم تلخ زندگی نیز بسیار چشیده است اما همچنان سرپا، تاب آور و استوار، ققنوس وار، سربرافراشته و به مدد ارتباط وثیق و خالص با خالق و مسجد و خانه خدا، نای فلوت(شمشال)، نوای حیران و طنین بیت واره هایش، ضمن بازیابی و بازآفرینی خود و سوار شدن بر زمانه و روزگارنامُراد، با نگهداشت چهارچوب خانواده، در اجتماع پیرامونی نیز فرح بخش، امیدزا و زندگی ساز نشان داده، و با افزودن بر میراث ماندگار هنرِ ملت، نقش وطن نوازی و صلح سازی هم بر دوش گرفته و الحق که شایسته و فخر آفرین نشان داده است و یادگاری ماندگار، به نسل های بعدی، منتقل کرده است...
ایشان ضمن مشارکت در جشنواره های ملی و منطقه ای، به فستیوال های بین المللی از جمله مسکو نیز دعوت شده و جایزه ویژه هنری کسب کرده و در داخل نیز ضمن کسب تندیس طلایی بلوط مهارت و استادی، نشان درجه یک هنر معادل دکتری آکادمیک از دست وزیر ارشاد دریافت کرده و تندیس مبارکش با دستان هنرمند ضیاءالدینی، ساخته شده و بر میدان مشرف به خیابان های هیروشیما و حلبچه (دوشهر خواهرخوانده شهر صلح ) نصب شده است..
مهندس عبدالرحمان وهاب زاده نیز، از جنس مام خدرقادری است که همچو او، یتیمی در اوان کودکی و تجربه زندگی روستایی در دوره نوجوانی داشته و سپس به لطف و حمایت وترغیب سرپرستی فرهنگی به نام میرزاوهاب(برادربزرگ)، تحصیلات عمومی و آکادمیکی را دنبال و ابتدا از آموزگاری در روستاها تا مدیریت فرهنگی و هنری ادارات در اوان انقلاب را نصیب برده و در اوج اختلافات قومی نژادی و زبانی، در دو استان آذربایجان غربی و شرقی، شرف میراث داری داشته و به زعم شایستگان غالب و مغلوب در ساختار قدرت پساانقلاب، در زمره ی فاخرترین چهره های باستان شناسی کشور قرار گرفته که اینک سال ها پس از مدیریت پروژه های ملی و بین المللی و سال ها کسوت مدیرکلی میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی، همچنان پایه شور و مشورت چه در داخل و چه خارج کشور است که از مهم ترین ویژگی اش، خروج از مرزهای تعصب نژادی و زبانی و وجاهت و وزن تخصصی اش در ساختار دگم بروکراسی کشور ویژه در بخش میراث فرهنگی و ماندگار باستانی است که سرشت روحش را با صلح درون و منادی صلح برون پرورده است...
ایشان درپیشادیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با مام خدرقادری، فرصت غنیمت شمرد و از رابطه نان و فرهنگ و حکمروایی فرهنگی، سخن گفت تا نماینده اعزامی دولت را همسنگ دغدغه فرهنگ بر هفت خوان نداری و سفره خالی و آسیب فرهنگی متعاقب آن که تهدیدی جدی بر صلح پایدار است، آشنا کرده باشد...
عصر سی ام اردیبهشت و پسادیدار وزیر و نماینده دولت از روستای باغی، مجالی دست داد تا به یُمن کسب جایزه اُسکارپایداری- جایزه جهانی انرژی گلوب ایران- توسط #رئوف_آذری، در دامان سردشت_شهر صلح و مهربانی-، و رو به روی روستای باغی و در دل جنگل های بلوط و مشرف به دریاچه سد ملی سردشت، جمع کوچک فامیلی تجمیع شوند و از زبانِ برنده جایزه اول بخش جوانان اسکارپایداری، مناقب این دوسرمایه انسانی سردشت،کوردستان، ایرانذ و جهان، واکاوی شود...
بلکه تلنگُری شود بر جوانان و میراث داری و صلح نوازی شان در آینده...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهرباني_هاي_كوچك
#شهر_صلح_و_مهربانی
#سردشت
#سرمایه_های_انسانی
#خانواده_صلح_نواز
#سرمایه_های_صلح_ساز
#مام_خدر_قادری
#رحمان_وهابزاده
#رئوف_آذری
@sopskf
و
میرزا ڕەحمانی وەهابزادە،
دوو سامانێ ئاشتی نەتەوەیی...
https://t.iss.one/Sopskf/5543
مام خدر قادری(هنرمند بی بدیل بیت و حیران) و میرزا رحمان وهابزاده(باستان شناس شهیر و مدیرکل سابق میراث و فرهنگی آذربایجان شرقی)، دو سرمایه صلح جغرافیای ملی ...
مام خدر(خله ده رزی یا خدر گه رماوی)، گرچه خود محصول شرایط زیست نابسامان جغرافیایی و مرزنشینی است و هر چه نامُرادی و نامهربانی تاریخی از فقر و نداری تا یتیمی و چوپانی، آوارگی و بی خانمانی و فرزند و نوه ای بیمار و توانخواه، و... نصیب برده و تجربه کرده و طعم تلخ زندگی نیز بسیار چشیده است اما همچنان سرپا، تاب آور و استوار، ققنوس وار، سربرافراشته و به مدد ارتباط وثیق و خالص با خالق و مسجد و خانه خدا، نای فلوت(شمشال)، نوای حیران و طنین بیت واره هایش، ضمن بازیابی و بازآفرینی خود و سوار شدن بر زمانه و روزگارنامُراد، با نگهداشت چهارچوب خانواده، در اجتماع پیرامونی نیز فرح بخش، امیدزا و زندگی ساز نشان داده، و با افزودن بر میراث ماندگار هنرِ ملت، نقش وطن نوازی و صلح سازی هم بر دوش گرفته و الحق که شایسته و فخر آفرین نشان داده است و یادگاری ماندگار، به نسل های بعدی، منتقل کرده است...
ایشان ضمن مشارکت در جشنواره های ملی و منطقه ای، به فستیوال های بین المللی از جمله مسکو نیز دعوت شده و جایزه ویژه هنری کسب کرده و در داخل نیز ضمن کسب تندیس طلایی بلوط مهارت و استادی، نشان درجه یک هنر معادل دکتری آکادمیک از دست وزیر ارشاد دریافت کرده و تندیس مبارکش با دستان هنرمند ضیاءالدینی، ساخته شده و بر میدان مشرف به خیابان های هیروشیما و حلبچه (دوشهر خواهرخوانده شهر صلح ) نصب شده است..
مهندس عبدالرحمان وهاب زاده نیز، از جنس مام خدرقادری است که همچو او، یتیمی در اوان کودکی و تجربه زندگی روستایی در دوره نوجوانی داشته و سپس به لطف و حمایت وترغیب سرپرستی فرهنگی به نام میرزاوهاب(برادربزرگ)، تحصیلات عمومی و آکادمیکی را دنبال و ابتدا از آموزگاری در روستاها تا مدیریت فرهنگی و هنری ادارات در اوان انقلاب را نصیب برده و در اوج اختلافات قومی نژادی و زبانی، در دو استان آذربایجان غربی و شرقی، شرف میراث داری داشته و به زعم شایستگان غالب و مغلوب در ساختار قدرت پساانقلاب، در زمره ی فاخرترین چهره های باستان شناسی کشور قرار گرفته که اینک سال ها پس از مدیریت پروژه های ملی و بین المللی و سال ها کسوت مدیرکلی میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی، همچنان پایه شور و مشورت چه در داخل و چه خارج کشور است که از مهم ترین ویژگی اش، خروج از مرزهای تعصب نژادی و زبانی و وجاهت و وزن تخصصی اش در ساختار دگم بروکراسی کشور ویژه در بخش میراث فرهنگی و ماندگار باستانی است که سرشت روحش را با صلح درون و منادی صلح برون پرورده است...
ایشان درپیشادیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با مام خدرقادری، فرصت غنیمت شمرد و از رابطه نان و فرهنگ و حکمروایی فرهنگی، سخن گفت تا نماینده اعزامی دولت را همسنگ دغدغه فرهنگ بر هفت خوان نداری و سفره خالی و آسیب فرهنگی متعاقب آن که تهدیدی جدی بر صلح پایدار است، آشنا کرده باشد...
عصر سی ام اردیبهشت و پسادیدار وزیر و نماینده دولت از روستای باغی، مجالی دست داد تا به یُمن کسب جایزه اُسکارپایداری- جایزه جهانی انرژی گلوب ایران- توسط #رئوف_آذری، در دامان سردشت_شهر صلح و مهربانی-، و رو به روی روستای باغی و در دل جنگل های بلوط و مشرف به دریاچه سد ملی سردشت، جمع کوچک فامیلی تجمیع شوند و از زبانِ برنده جایزه اول بخش جوانان اسکارپایداری، مناقب این دوسرمایه انسانی سردشت،کوردستان، ایرانذ و جهان، واکاوی شود...
بلکه تلنگُری شود بر جوانان و میراث داری و صلح نوازی شان در آینده...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهرباني_هاي_كوچك
#شهر_صلح_و_مهربانی
#سردشت
#سرمایه_های_انسانی
#خانواده_صلح_نواز
#سرمایه_های_صلح_ساز
#مام_خدر_قادری
#رحمان_وهابزاده
#رئوف_آذری
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک