بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
469 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
روز جهانی خیریه، کارنیک
و
#هەرەوەز_پیرۆز* شهر صلح و مهربانی

https://t.iss.one/Sopskf/6990?single

✍️رئوف آذری

مردمان سردشت-اولین شهر غیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان-، خوب به یاد دارند که پروژه احداث بیمارستان شصت و چهار تختخوابی پایین دست شهرشان، بیش از دو دهه**
زمان برد تا به سرانجام برسد و در این اثنا چندین پیمانکار عوض کرد و چندبار، بودجه تزریقی ملی، ورای پیش بینی ها، نصیب برد تا اولین تخت ها، شرف همبستری با اولین بیمارها را تجربه کردند.

وقتی هم به سرانجام رسید به جهت عدم پیش بینی دقیق آینده، همچنان جاده های مرگ و بیمارستان های اطراف و ویژه مرکز، پذیرای خیل بیماران و ویژه خیل جانبازان شیمیایی باقی ماندند و از آن سوی، عدم توجه به بیماران دیالیزی، آنان را و ویژه خانواده ها را در مصیبتی جانکاه و در چهاردیواری یک راهرو ده متری، گرفتار کرده بود.

دوره نحس اما مملو از تحمیل تغییر کرونا، فرصت ارزنده ای برای ورود خیرین سلامت بود و سردشت نیز در این بزنگاه، قافیه نباخت و فرصت غنیمت شمرد و پیش تاخت...

ورود چند نفر از خیرین متعهد، مخلص و خستگی ناپذیر به جمع شورای خیرین سلامت سردشت در آن روزهای سخت، پاشنه آشیل چرخ زمینگیر سیستم سلامت سردشت را در مسیر بهبود تغییر جهت داد و همان موجد تزریق اقلام بهداشتی و ابزار و دستگاه های سلامت سنج غیرقابل دسترسی بود که در زمره آنها، دستگاه ماموگرافی بود که به همت وقت خیرین مذکور، سنگ بنایی شد برای تجمیع نیک منظران شهر وآغاز روندی که تا به امروز هم گرچه در بعد سیستم بروکراسی هنوز تا استانداردهای صف و ستاد و تخصص و ابزار و تکنولوژی، فاصله ها دارد اما گام های محکم و مطالعه شده شورا با راهبری شایستگان شهر، امیدها را زنده کرده که یکی از مصادیق ارزنده خدمات شان، شروع احداث ساختمان دیالیز و مسقف کردن آن در کمترین بازه زمانی ممکن، ضمن رعایت استانداردهای لازم بوده است.

در این اثنا، شهروندان سردشتی و ویژه جمع کامیون داران و دستگاه داران و نیز مهندسان، استادکاران و ویژه تر خیرین سلامت منظر، هر روز صفحه ای طلایی به تاریخ تجربه سنت #هەرەوەزی_پیرۆز ( ‌فرهنگ یاریگری) افزودند و با بذل زمان، زکات مال و نذر تخصص، تصویری ماندگار و قابل افتخار بر تاریخ هموندی شهر صلح و مهربانی فزودند.

از تزریق های چندده صد میلیونی اعضای تازه وارد شورا تا استقبال درخور و امیدبخش صنعت کاران، کامیون داران و نیز اقشار و قاطبه شهروندان از درخواست و پیشنهاد اعضای شورا، تا به پنج شنبه روز مورخ پانزدهم شهریورماه و در فاصله کمتر از دو سال(مقایسه کنید با دو دهه ساختار بروکراسی در ساخت بنای بیمارستان)، بام ساختمان دیالیز شهرستان سردشت را( با پیش بینی ارتقاء به بخش هموند ام آر آی
MRI)
با همت داوطلبانه تیمی شانزده نفره از استادکاران و دستیاران ایزوبام، مفروش و از گزند باد و بوران زمستان فراموشی نسلی سوخته، ایمن کردند.


وقتی از زبان مدیراجرایی پروژه-جناب #محمود_ابراهیمی-، خبر حضور این جمع متخصص داوطلب(ایزوبام کاران)*** را گرفتیم، نگارنده در محضر هم بنیانگذار و اولین رییس دانشگاه پیام نور سردشت-جناب معروفیان-، خیر سلامت اندیش شهر-حاج رحمان ویسی- و هموند فرهنگی شاخص حوزه رسانه، خاصه شبکه اجتماعی اینستاگرام-جناب عبدالله پور-،به قصدتکریم این جمع و پذیرایی مختصر، شرفیاب شدیم که صدالبته کم ما در قبال بیش آنها، مشهود بود و خدای را شاکریم که پینه دستان شهر صلح و مهربانی، پیشگام یقه سفیدان اند در عزم خیر و اراده نیک و به پاخاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی...

و نگارنده چه خوش اقبال است که در هیٲت مؤسسان مراكز فرهنگی، مشاوره ای و دانشگاهی و اینک اولین ان جی اوی ملی ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی، این روزها در همزمانی با روز جهانی خیریه و کارنیک، همواره از اخلاص در عمل و پیشگامی در خیر معجون اصناف و اقشار شهر صلح و مهربانی. درس نکته های نغز بیشتری به انبان تجربه و عزم صلح سازی اش، می افزاید.

بیش باد همدلی های بنیان خرد و توسعه مدار و پایدارگرا و تسبیح صلح منظران بر نخ اخلاص و عزم خیرجمعی در جغرافیای شهر صلح و مهربانی...


_
پ.ن:

*معادل کوردی فرهنگ یاریگری
**وقتی کاک حسن، مژده تولد فرزندش مهدی را دریافت کرد، درحال پی کنی دیوارهای محوطه محل احداث ساختمان بیمارستان سردشت بود و زمانی به جهت پاکدستی به سمت نگهبانی از مصالح بنای ساختمان ارتقاء درجه پیدا کرد، مهدی آن نوزاد دیروزی اش، در جمع کارگران ساختمانی و در آستانه تکمیل بنای ساختمان، در هیٲت یکی از کارگران، هیجده سالگی اش را جشن می گرفت..