بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
468 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
زندگی در امتداد بلوط

https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1383


بذری بودم افتاده پای درختی...

انگشتی خزید بر تنه ام و تلنگری زد و از مادر، جدایم ساخت

در جیب کوله ای چپانده شدم و رهی دور و دراز همقدم یار شدم
ساعاتی گذشت و از خلوت به شلوغی و از شلوغی به خلوت تغییر وضعیت دادیم و در نهایت محکم کوبیده شدیم به کف سرد سرامیکی در کف انباری!

گرچه سردتر از جایی نبود که بودم ولی سایه سنگینی داشت خفه ام می کرد...

یک، دو و سه و چند روز‌و هفته همچنان در این خلوتکده، خاکستر فراموشی بر سر و رویم تلنبار می شد تا اینکه؛

عصر هنگامی، همان دست سر برآورد و دستم بگرفت و سمت پله ها، همراهم برد...
پله اول، دوم و یازدهم هم بالا رفتیم و دربی گشوده شد.

یک راست سمت آشپزخانه رفتیم و تابه خود آمدم لای دستمالی کاغذی سفیدِ خیسی، پیچانده شدم.

حتم داشتم، کارم تمام است و این کفن مرگم است و باید سمت قبرستان، ره پویم ولی چندی در همین انتظار، عمر کاهیدم تا به ناگاه، مسیر عوض شد و در تُنگی پر آب، غرقم کردند!

چندی گذشت و از دو سو احساس می کردم، کشیده می شوم.
انگار رؤیاهایم را از دو سو، بیرون می کشیدند و این هر اول صبحی در دل تاریکی و غرق در آب ادامه داشت تا اینکه...

جان گرفتم و جوانه زدم و رشد کردم و آنگاه که رمقی یافتم در پی مادر، دلم لک زدن و بیقراری شروع کرد...

بیقراری ام چنان غلیان کرد که همان دست یار، مجدد انگشتی چرخاند و از‌غرقاب تنگ آبی، نجاتم بخشید و در دل خاک مادر و آشیانی بزرگ تر از تُنگ، به نام گُلدان جایم داد..

اینجا کمی آرام تر شده بودم، چون گِلی که رویم را پوشاند، عجیب بوی مادر می داد..

دوره شیرخوارگی تا کودکی را سریع پیمودم واینک هر روز چشمم به در است، بلکه دستان مسیحایی دگری سررسد و مرا به زادگاه اصلی ام و همان پهنه خالی جنگلی برگرداند ...

امروز جنگل بیش ار هرزمانی به بذر و جوانه همدلی نیازمند است تا حتی اگر از لای دستمال سفیدی هم جانپرور شده باشی، سبزی را به باغچه امیدش بپاشی وجان افزایی و جان نستانی..

سپاس دستان مهری که به جنگل حیات دوباره می بخشد و به جوانه نیز اعتمادی شگرف...

شک نکنید روزگاران بهتر از امروز را خواهیم ساخت.

#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#شب_بلوط
#جوانه_های_بلوط_صلح_و_مهربانی
----

فیلم:اینترنت