در سرزمین دینداران عمل کردند!
اما دیگر بی خیالی و بی تفاوتی بس است!... از شهریورماه کمپینی بنا نهاده ام با نام "مهربانی های کوچک"....از مهربانی های کوچک شروع کردیم واینک بیش از ۵۰۰ عضو از سراسر کشور داریم که هر هفته ده ها مورد مهربانی مبادله می شود...
در محل کار همان "مهربانی های کوچک" را بهانه کردیم و دانش آموزی را به عنوان "مهربان دانیال" با همکاری گزارشگر همشهری رسانه ای کردیم و ده ها مورد مهربانی در شهرم شکفت و اینک نیز کولاک مهربانی ادامه دارد!
چندی پیش چند مقاله ای نوشتم با عنوان"جنبش سبدمهربانی" و"حلقه های مهربانی" که امیدوارم این جمع با این ظرفیت بسیار از بزرگسال،نمایندگان ادواری،حقوق دانان و وکلا،فعالان اجتماعی و دینی وجوانان باهمت و مهربان، استارت اولین حلقه ی مهربانی باشد و در مدتی اندک،دهها "حلقه ی مهربانی" دیگر نیز همچون این حلقه را شاهد باشیم و فضای مجازی و واقعی را لبریز کنیم از گزارش مهربانی های کوچک و بزرگ بزرگ مهربانان...
ضمن پوزش از تصدیع اوقات بزرگان،اجازه دهید با استفاده ی بهینه از بستر فضای مجازی،کلامم را با نقل متنی عاریه ای از همان فضا اما دل انگیز و مهربانانه، ختم کنم:
"در حضور خارها هم میشود
یک یاس بود . . .
در هیاهوی مترسکها
پر از احساس بود . . .
می شود حتی برای
دیدن پروانه ها ،
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود . . .
دست در دست پرنده ،
بال در بال نسیم . .
ساقه های هرز این اندیشه ها را
داس بود . . .
کاش می شد
حرفی از " ای کاش "
ها هرگز نبود . . .
هر چه بود احساس بود و
عشق بود و
یاس بود . . .!"
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
-'-------
ختم کلام مصادف شد با تشویق ممتد حضار و مشخص بود که همه هم مهربانند و هم مشتاق مهرورزی....امید که بستر "حلقه های مهربانی"، بیش از پیش سبب ساز گزارش های مهربانی در جهانشهر پیرامونی مان باشد.
اضافه کنم در اثنای دقایق تدوین این گزارش،نگاهم در پستی از کانال"نگین حلقه ی خوبان" دوست عزیزم آقای اقبال جهانگیری حلقه کرد که مضمونی بس مشابه با دیدگاهم داشت که حیفم آمد زینت بخش خاتمه ی گزارشم نکنم👇
----------
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
#مولوی در #مثنوی اش گفت و گویی را به تصویر می کشد که در آن، مرد مسلمانی، گبری را به اسلام فرا می خواند و مؤمن شدن را ضامن "نجات و سروری" وی بر می شمرد.
گویا رخ داد این واقعه در زمان حیات #بایزید_بسطامی بوده است.
حال پاسخ آن گبر به مرد مسلمان شنیدنی است:
👈1⃣ ابتدا در وصف بایزید و مسلمانیِ او چنین می گوید:
گفت: این ایمان اگر هست ای مرید
آنـــک دارد شیـــخ عالــم بایــــزیـد
من نــدارم طاقــتِ آن تــــــابِ آن
کان فزون آمد ز کوشش های جان
گرچه در ایمان و دیــن ناموقنم
لیـک در ایــمــان او بــس مؤمنــــم
مؤمـــــن ایمــــانِ اویــــم در نهـــان
گرچه مُهرم هست محکم بر دهـان
👈2⃣ سپس در بیان مسلمانیِ عمومِ مردم و از جمله فردی که او را دعوت کرده، می گوید:
باز ایمان خود گر ایمانِ شماست
نه بدان میلستم و نه مشتهاست[۱]
آنـک صــد میلـش سوی ایـمان بود
چون شما را دیـد آن فاتـر[۲] شود
زانکــه نامــی بینــد و معنیــش نــی
چــون بیابــان را مفــازه گفتــنی[۳]
عشـــق او ز آوردِ ایــمــان بفســـرد
چــون به ایمــانِ شمــا او بنگـــــرد
ـــــــــــــــــــــــــــ
[۱] اگر ایمان آن چیزی ست که شما دارید، نه به آن تمایلی دارم و نه خواهان آن هستم
[۲] فاتر: سست
[۳] زیرا کسی که ایمان شما را بنگرد متوجه می شود که فقط به نام ایمان است و در معنی چنان نیست و این همانند آن است که اعراب به شگون، بیابان(که محل هلاکت و گمراهیست) را مفازه(محل رستگاری) گفته اند.
❓راستی ایمان ما چگونه است؟؟؟----------
آیا با مهرورزی و مهربانی در عمل میانه ای داریم؟! بدان مشتاقیم؟!
اگر بله... بسم الله ... این گوی و این میدان...🌹👏
-------لینک سوپر گروه کمپین
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
کمپینی برای شناسایی وشناساندن مهربانان وگزارش نوشتاری و تصویری مهربانی های کوچک و بزرگ آنان...
*عزیز شهروند مهربان،شما نیز همراه شو تا درجهانشهرمان،بذر مهربانی بکاریم🌹------
اما دیگر بی خیالی و بی تفاوتی بس است!... از شهریورماه کمپینی بنا نهاده ام با نام "مهربانی های کوچک"....از مهربانی های کوچک شروع کردیم واینک بیش از ۵۰۰ عضو از سراسر کشور داریم که هر هفته ده ها مورد مهربانی مبادله می شود...
در محل کار همان "مهربانی های کوچک" را بهانه کردیم و دانش آموزی را به عنوان "مهربان دانیال" با همکاری گزارشگر همشهری رسانه ای کردیم و ده ها مورد مهربانی در شهرم شکفت و اینک نیز کولاک مهربانی ادامه دارد!
چندی پیش چند مقاله ای نوشتم با عنوان"جنبش سبدمهربانی" و"حلقه های مهربانی" که امیدوارم این جمع با این ظرفیت بسیار از بزرگسال،نمایندگان ادواری،حقوق دانان و وکلا،فعالان اجتماعی و دینی وجوانان باهمت و مهربان، استارت اولین حلقه ی مهربانی باشد و در مدتی اندک،دهها "حلقه ی مهربانی" دیگر نیز همچون این حلقه را شاهد باشیم و فضای مجازی و واقعی را لبریز کنیم از گزارش مهربانی های کوچک و بزرگ بزرگ مهربانان...
ضمن پوزش از تصدیع اوقات بزرگان،اجازه دهید با استفاده ی بهینه از بستر فضای مجازی،کلامم را با نقل متنی عاریه ای از همان فضا اما دل انگیز و مهربانانه، ختم کنم:
"در حضور خارها هم میشود
یک یاس بود . . .
در هیاهوی مترسکها
پر از احساس بود . . .
می شود حتی برای
دیدن پروانه ها ،
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود . . .
دست در دست پرنده ،
بال در بال نسیم . .
ساقه های هرز این اندیشه ها را
داس بود . . .
کاش می شد
حرفی از " ای کاش "
ها هرگز نبود . . .
هر چه بود احساس بود و
عشق بود و
یاس بود . . .!"
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
-'-------
ختم کلام مصادف شد با تشویق ممتد حضار و مشخص بود که همه هم مهربانند و هم مشتاق مهرورزی....امید که بستر "حلقه های مهربانی"، بیش از پیش سبب ساز گزارش های مهربانی در جهانشهر پیرامونی مان باشد.
اضافه کنم در اثنای دقایق تدوین این گزارش،نگاهم در پستی از کانال"نگین حلقه ی خوبان" دوست عزیزم آقای اقبال جهانگیری حلقه کرد که مضمونی بس مشابه با دیدگاهم داشت که حیفم آمد زینت بخش خاتمه ی گزارشم نکنم👇
----------
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
#مولوی در #مثنوی اش گفت و گویی را به تصویر می کشد که در آن، مرد مسلمانی، گبری را به اسلام فرا می خواند و مؤمن شدن را ضامن "نجات و سروری" وی بر می شمرد.
گویا رخ داد این واقعه در زمان حیات #بایزید_بسطامی بوده است.
حال پاسخ آن گبر به مرد مسلمان شنیدنی است:
👈1⃣ ابتدا در وصف بایزید و مسلمانیِ او چنین می گوید:
گفت: این ایمان اگر هست ای مرید
آنـــک دارد شیـــخ عالــم بایــــزیـد
من نــدارم طاقــتِ آن تــــــابِ آن
کان فزون آمد ز کوشش های جان
گرچه در ایمان و دیــن ناموقنم
لیـک در ایــمــان او بــس مؤمنــــم
مؤمـــــن ایمــــانِ اویــــم در نهـــان
گرچه مُهرم هست محکم بر دهـان
👈2⃣ سپس در بیان مسلمانیِ عمومِ مردم و از جمله فردی که او را دعوت کرده، می گوید:
باز ایمان خود گر ایمانِ شماست
نه بدان میلستم و نه مشتهاست[۱]
آنـک صــد میلـش سوی ایـمان بود
چون شما را دیـد آن فاتـر[۲] شود
زانکــه نامــی بینــد و معنیــش نــی
چــون بیابــان را مفــازه گفتــنی[۳]
عشـــق او ز آوردِ ایــمــان بفســـرد
چــون به ایمــانِ شمــا او بنگـــــرد
ـــــــــــــــــــــــــــ
[۱] اگر ایمان آن چیزی ست که شما دارید، نه به آن تمایلی دارم و نه خواهان آن هستم
[۲] فاتر: سست
[۳] زیرا کسی که ایمان شما را بنگرد متوجه می شود که فقط به نام ایمان است و در معنی چنان نیست و این همانند آن است که اعراب به شگون، بیابان(که محل هلاکت و گمراهیست) را مفازه(محل رستگاری) گفته اند.
❓راستی ایمان ما چگونه است؟؟؟----------
آیا با مهرورزی و مهربانی در عمل میانه ای داریم؟! بدان مشتاقیم؟!
اگر بله... بسم الله ... این گوی و این میدان...🌹👏
-------لینک سوپر گروه کمپین
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
کمپینی برای شناسایی وشناساندن مهربانان وگزارش نوشتاری و تصویری مهربانی های کوچک و بزرگ آنان...
*عزیز شهروند مهربان،شما نیز همراه شو تا درجهانشهرمان،بذر مهربانی بکاریم🌹------
Forwarded from محمد درویش
🟢 پرشکوهترین بیانیه در ستایش صلح! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ بیش از ۱۲ قرن پیش، بایزید بسطامی میگوید: مرید من آن است که بر کناره دوزخ بایستد و هر که را خواهند به دوزخ برند، دستش گیرد و به بهشت فرستد و خود به جای او به دوزخ رود.
2️⃣ دقت کنیم که این عارف بزرگ اسلامی ایرانی، در زمانهای اینگونه از صلح، بخشش و طرد انتقام سخن میگوید که جهان پر از آرایههای خون، نفرت، کینه و تبعیض قومیتی، جنسیتی و دینی بود ...
3️⃣ نظیر بایزید بسطامی را امروز هم داریم، بزرگانی چون مهاتما گاندی و نلسون ماندلا؛ مردی که نگران سلامتی زندانبانش بود و آن نگرانی درنهایت او را به یکی از محبوبترین، موثرترین و قابل احترامترین رهبران جهان بدل ساخت.
4️⃣ یادمان باشد: افکار عمومی و وجدان بیدار جهان برای آن ملتی کلاه از سر برمیدارند که شجاعانه دشمنانش را بخشیده و به جای فرستادن دشنام، نوری افروخته و بر عیار صلحی پایدار افزوده است.
5️⃣ محیطزیست و گردشگری چنین کارکردی دارند که در ۲۴دقیقه به مناسبت روز جهانی صلح و گردشگری در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در نهم مهریماه ۱۴۰۳ به آن پرداختم. مشروح این سخنرانی را میتوانید در کانالم در آپارات یا یوتوب تماشا کرده و یا در درویشنامه در این نشانی گوش کنید.
6️⃣ تلفیق گردشگری و محیطزیست یعنی به قدرت رسیدن آدمهایی که معرفتشان در گرو منفعتشان نیست؛ معجونی که حاصلش به رضایت، تزریق سروتونین و صلحی پایدار خواهد انجامید.
https://t.iss.one/darvishnameh/12838
#بایزید_بسطامی
#روز_جهانی_صلح_و_گردشگری
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ بیش از ۱۲ قرن پیش، بایزید بسطامی میگوید: مرید من آن است که بر کناره دوزخ بایستد و هر که را خواهند به دوزخ برند، دستش گیرد و به بهشت فرستد و خود به جای او به دوزخ رود.
2️⃣ دقت کنیم که این عارف بزرگ اسلامی ایرانی، در زمانهای اینگونه از صلح، بخشش و طرد انتقام سخن میگوید که جهان پر از آرایههای خون، نفرت، کینه و تبعیض قومیتی، جنسیتی و دینی بود ...
3️⃣ نظیر بایزید بسطامی را امروز هم داریم، بزرگانی چون مهاتما گاندی و نلسون ماندلا؛ مردی که نگران سلامتی زندانبانش بود و آن نگرانی درنهایت او را به یکی از محبوبترین، موثرترین و قابل احترامترین رهبران جهان بدل ساخت.
4️⃣ یادمان باشد: افکار عمومی و وجدان بیدار جهان برای آن ملتی کلاه از سر برمیدارند که شجاعانه دشمنانش را بخشیده و به جای فرستادن دشنام، نوری افروخته و بر عیار صلحی پایدار افزوده است.
5️⃣ محیطزیست و گردشگری چنین کارکردی دارند که در ۲۴دقیقه به مناسبت روز جهانی صلح و گردشگری در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در نهم مهریماه ۱۴۰۳ به آن پرداختم. مشروح این سخنرانی را میتوانید در کانالم در آپارات یا یوتوب تماشا کرده و یا در درویشنامه در این نشانی گوش کنید.
6️⃣ تلفیق گردشگری و محیطزیست یعنی به قدرت رسیدن آدمهایی که معرفتشان در گرو منفعتشان نیست؛ معجونی که حاصلش به رضایت، تزریق سروتونین و صلحی پایدار خواهد انجامید.
https://t.iss.one/darvishnameh/12838
#بایزید_بسطامی
#روز_جهانی_صلح_و_گردشگری
#محمد_درویش
Telegram
محمد درویش
🟢 چگونه میتوان از تلفیق گردشگری و محیطزیست به صلحی پایدار رسید؟ 🟢
📚 @darvishnameh
✍️ جامعهای به آرامش، رضایت و صلح میرسد که به تنوع احترام نهد و ریشه بسط این پندارینه در تقویت گردشگری است ...
🧿 منتظر باشید ...
#روز_جهانی_صلح_و_گردشگری
#بایزید_بسطامی…
📚 @darvishnameh
✍️ جامعهای به آرامش، رضایت و صلح میرسد که به تنوع احترام نهد و ریشه بسط این پندارینه در تقویت گردشگری است ...
🧿 منتظر باشید ...
#روز_جهانی_صلح_و_گردشگری
#بایزید_بسطامی…